بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ولایت فقیه

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14257
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده در مورد مقامات اشراقی و دینی هست که شما برای ولی فقیه قائل هستید. به طور مشخص می خواستم از شما بپرسم که بر طبق اندیشه شما، مراتبی که برای حضرت امام و رهبری ذکر می کنید و مثلا می گویید «ولی فقیه حکم خدا را می گوید» و غیره ناظر به این دو شخص است یا ناظر به خود منصب «ولایت فقیه»؟ یعنی شما اگر هر کس دیگری بعد از حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه انتخاب شود؛ باز هم به طور پیشینی مراتب کنونی ای را که برای ولی فقیه قائلید برای ایشان هم قائل خواهید بود؟ یا این که به یک نحوه قبض و بسطی در این موضوع قائل هستید؟ به عبارت دیگر تمجیدها و دعوت به ولایت پذیری شما ناظر به خود منصب ولایت فقیه است یا ناظر به آیت الله خامنه ای که اکنون این منصب را در اختیار دارد؟ در کل آن حکم کلی که شما می توانید در این زمینه صادر کنید و برای همیشه خود را ملزم بدان بدانید؛ چیست؟ اگر به طور دقیق به این پرسش حیاتی پاسخ بدهید؛ بسیار ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به ادلّه‌ای که در کتاب «امام خمینی و سلوک در تاریخ توحیدی زمانه» عرض کرده‌ام؛ اصلِ اشراق را در رابطه با انقلاب اسلامی مخصوص حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌دانم و این ربطی به فقاهت ایشان ندارد. آری! هرکس توانست ذیل شخصیت ایشان قرار گیرد از آن إشراق، بهره می‌برد که رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» نمونه‌ی خوبی از آن بهره‌مندی را دارند. در ضمن در تبیین موضوع عرایضی در شرح آیه‌ی 52 سوره‌ی آل‌عمران شده است. موفق باشید

14231
متن پرسش
سلام استاد: هشدارهایی که آیت الله قرهی درباره فتنه بزرگی که در پیش است بسیار هشدار داده اند و فتنه مجلسین و اتفاق بزرگی که قرار است اردیبهشت سال آینده می افتد و ....نظر شما چیست؟ چه باید کرد که فتنه در امان بود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ذیل سخنان رهبری انقلاب جلو رفت و جامعه‌ی خود را طوری تربیت نماییم که ملاک‌های ارزشی‌اش به‌جای آن‌که آمریکایی باشد؛ محمّدی گردد. موفق باشید

14205
متن پرسش
سلام استاد: اخیراً دو تن از شهدای گمنام رو دانشگاه ما دفن کردند. زمزمه‌های از برخی دانشجویان به گوش می رسد که مگر دانشگاه قبرستان است که شهدا خاک شوند و ... لطف بفرمایید جایگاه شهدا در دانشگاه‌ها را تبیین کنید. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهداء نمادِ فرهنگ مقاومت در مقابل استکبار جهانی در تاریخی است که با حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شروع شد و حضور آن‌ها در مراکز علمی به آن مراکز جهت و قوت و شور می‌دهد. مثل حضور حرم مطهر حضرت معصومه«سلام‌اللّه‌علیها» در قم که موجب رونق علمی آن شهر شده. مگر کربلا که محل دفن آن شهدای بزرگوار است، قبرستان است؟! یا راهی که بشریت باید از آن طریق زندگیِ خود را به‌دست آورد؟ موفق باشید

14207
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: هشدار مقام معظم رهبری نسبت به بحث نفوذ، در سخنرانی های اخیرشان کاملا مشهود بوده است. لذا دغدغه ما بر این است که با طرح و بررسی این موضوع (نفوذ) قدمی در راه گفتمان سازی این مهم برداریم. سولات زیر محورهایی است که به ذهن حقیر رسیده. اگه بررسی پاسخ بفرمایید. ممنون می شم دلیل مطرح شدن موضوع خطرناک نفوذ از طرف مقام معظم رهبری در این برهه چه بوده است؟ چرا دشمنان به دنبال نفوذ به کشور هستند؟ فرهنگ نفوذی یا نفوذ فرهنگی؛ نظر شما در ارتباط این عبارت چیست؟ چگونه می توان جامعه را نسبت به نفوذ فرهنگی واکسینه کرد؟ خواص و افراد تاثیر گذار چه نقش و اهمیتی در زمینه نفوذ می توانند داشته باشند؟ در تاریخ چه مصداق هایی از نفوذ در جوامع اسلامی می توان یافت؟ در صدر اسلام، آیا افرادی به عنوان افراد نفوذ پذیر حضور داشتند؟ این افراد نفوذ پذیر چه ویژگی ها و شاخص هایی داشتند؟ کمی درباره مصداق های امروزی اینگونه افراد توضیح دهید؟ مردم نسبت به نفوذ چه وظیفه و خواص و مسئولین چه وظیفه ای دارند؟ آیا می توان بحث نفوذ را به عنوان آخرین حربه و دسیسه نظام استکباری و مستکبران معرفی کرد؟ نفوذ در دستگاه های تصمیم گیر و تصمیم ساز به فرموده مقام معظم رهبری، چه قدر حائز اهمیت است؟ نقش دولت، دستگاه قضایی و قوه مقننه در موضوع نفوذ چگونه می تواند باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  با توجه به این‌که غرب به‌خصوص آمریکا نگران حضور انقلاب اسلامی به‌عنوان روشی بیرون از فرهنگ غربی است، سعی دارد به بهانه‌ی رعایت برجام، فرهنگ خود را اصالت دهد و دقت مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بر همین مبنا است و راه مقابله با این نفوذ، درک درست جایگاه انقلاب اسلامی است به‌عنوان تمدنی بیرون از اهدافی که فرهنگ غربی برای بشر تنظیم کرده است و خواص باید مبانی انسان‌شناسیِ اسلامی را در مقابل نگاه اومانیستی غرب تبیین کنند وگرنه همان بلایی که اُمویان غرب‌زده با نفوذشان در صدر اسلام در جامعه‌ی اسلامی ایجاد کردند و عملاً روح جامعه‌ی اسلامی به سستی گرایید؛ پیش خواهد آمد. مردم باید با خودآگاهی کامل متوجه جایگاه انقلاب اسلامی بشوند و در راستای چنین جایگاهی عزم عبور از فرهنگ غربی را که بیش از 200 سال است در این کشور نفوذ داشته، در خود ایجاد کنند و در این شرایط است که می‌توانند از انواع معضلاتی که جامعه‌ی غرب‌زده بدان گرفتار است، رهایی یابند و تذکرات مقام معظم رهبری به‌عنوان عالِمی آگاه به زمانه می‌تواند در عبور از فرهنگ غربی بسیار راه‌گشا باشد. موفق باشید  

14185
متن پرسش
سلام عليكم: احتراما موضوعي را با حضرتعالي در ميان مي گذارم و تقاضا دارم تأملات و نكات مد نظر شما را در اين زمينه دريافت كنم. با توجه به اينكه موضوع اقتصاد مقاومتي، امري مربوط به عصر حاضر است كه توسط مقام معظم رهبري در بيانات مختلف چند سالي است مطرح شده و مورد پيگيري جدي ايشان قرار گرفته است، چگونه مي توان چنين موضوعي را چه در باب مباني و چه در باب راهكارها، از منظر نهج البلاغه و سخنان اميرالمومنين عليه السلام بررسي كرد؟ و اگر حضرتعالي در زمينه اقتصاد اسلامي و مباحث مرتبط با اقتصاد مقاومتي مد نظر آقا نظري داريد ممنون ميشوم اگر از ديدگاه شما هم در اين زمينه مطلع شوم، تا ان شاء الله اين موضوع همراه با مطالعات و تحقيقات ديگر كمكي به رساله دكتري بنده در رشته علوم قرآن و حديث نمايد. متشكرم هميشه دعاگوي شما و آرزومند توفيق روزافزون براي شما در مسير تعالي فكر ديني هستم و نيز محتاج دعاي خير شما
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اقتصاد مقاومتی یک روح دارد و یک جسم. آن‌چه حیات اقتصادی ما را شکل می‌دهد روح آن است. بدین معنا که با نظر به کمّیّت‌های عالَم، کیفیت‌های عالم را به تاریخ برمی‌گرداند و مناسبات بشری را به معنا می‌کشاند و از این جهت، اقتصاد مقاومتی مقابل اقتصاد کمّیت‌گرایِ فرهنگِ مدرن است. به عنوان نمونه در پیاده‌روی‌های چند سال اخیر در اربعین، ملاحظه می‌کنید هرچه قدر تعداد نفرات زوّار بیشتر می‌شود، امکانات پذیرایی از زوّار نه به همان اندازه، بلکه بیشتر است. کمّیت اضافه‌شده، امکانات به صحنه می‌آید زیرا پدیده‌ای ماوراء روح کمیّت‌گرایِ دنیای مدرن در آن صحنه در جریان است و این حالت را نیز ما در دفاع مقدس خود به‌خوبی تجربه کردیم. عمده در اقتصاد مقاومتی، رویکردِ مردمی آن است و نجات‌دادن یقه‌ی مردم از اراده‌ی معطوف به قدرت که ساختار دولت‌ها را تشکیل می‌دهد، به اراده‌ی معطوف به حق و این روح هنوز به تاریخ ما برنگشته است و لذا است که در متن همان اقتصادِ کمّیت‌گرا می‌خواهند جواب مفاد مترقی مقام معظم رهبری را در رابطه با اقتصاد مقاومتی را دهند و این یک بن‌بست است که باید از آن خارج شد. موفق باشید.

14113
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که می دانید این روزها بحث هایی شده مبنی بر ورود سید حسن خمینی به عرصه خبرگان. حتماً هم می دانید که برنامه ای که جریان حامی ایشان، از مسؤولین بلند بالا تا رده های پایین تر، به دنبال برنامه ای هستند تا سید حسن خمینی را بر کرسی رهبری انقلاب اسلامی بنشانند. اما با توجه به سابقه عملکرد سید حسن به نظر ما و احتمالاً خود حضرتعالی مشخص است فاصله ایشان و صلاحیت و لیاقت جایگاه رهبری و نیابت امام زمان (عح). اما گاهی این تلاش هایی که مشاهده می کنیم ممکن است ما را از آینده رهبری این انقلاب نگران کنند. خواستیم حضرتعالی مفصلاً نظر خود را در این باره و آینده رهبری و تلاش این جماعت اعلام بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای سید حسن خمینی به عنوان استاد درس خارج مسلّم از جهت علمی صلاحیت حضور در مجلس خبرگان را دارند و حساسیت‌های ایشان نسبت به انقلاب اسلامی ایشان را موظف می‌کند که در خبرگان شرکت کنند و این چیز مبارکی است 2- آری! سلیقه‌های سیاسی ایشان ظاهراً به اصول‌گرایان نزدیک نیست، ولی این‌طور هم نیست که گمان کنیم ایشان می‌خواهند در مقابل رهبری بایستند. موفق باشید

14076
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام: من چند تا سوال از آقای طاهرزاده دارم. اول میخوام از آقای طاهرزاده تشکر بکنم بابت زحمت هایی که کشیده اند. اول این که شما ظهور امام مهدی (عج) رو چقدر نزدیک می بینید؟ دوم اینکه به نظر من برای این که ظهور محقق شود که ان شاءالله نزدیک است ما باید دو کار انجام بدیم و آن دو عبارتند از اینکه کارهایی را درون خودمان انجام بدیم و کارهایی را در بیرون خودمان. درون خودمان همان خود سازی است. اما کار های بیرون خودمان نیاز به داشتن بصیرت دارد تا بفهمیم اگر امام زمان (عج) جای ما بود چه کار می کردند؟ برای داشتن این بصیرت چه کارهایی را باید انجام بدهیم؟ همان طور که مطلعید امام خامنه ای فرمودند عمار زمانه کجاست و من می دانم که عمار و مالک و... دارای بصیرت بودند. اگر باید کتاب بخوانیم تا بتوانیم آن تفکر و بصیرت را بدست بیاریم چه کتاب هایی رو باید بخونیم؟ یا با گوش دادن به سخنان امام خامنه ای می شود آن تفکر و بصیرت را بدست بیاریم یا نه؟ آخرین سوالم این است که منظور از این آسمان ها که هفت طبقه دارند چیست؟ البته اگر مایل بودید و تشخیص دادید که دانستن جواب سوال آخر برای من در حال حاضر نفعی ندارد می توانید آن را جواب ندهید. لازم به ذکر است که با توجه به گفته های روحانی پایگاهمان ما کتاب های عالم انسان دینی و فعلیت یافتن باور های دینی را تا حدودی مطالعه کرده ایم و در حال حاضر طبق گفته ی ایشون که بهتر است کتاب آشتی با خدا را بخوانیم داریم مطالعه می کنیم. ببخشید که طولانی شد. اللهم اجعل مماتنا شهادتا فی سبیلک و فی سبیل نبیک محمد ص و فی سبیل امیرالمومنین (ع) و فی سبیل فاطمه زهرا س و الحسن و الحسين و المعصومین بعد الحسین. اللهم اجعل مماتنا شهادتا فی سبیل حجت بن الحسن (عج).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگاه مقام معظم رهبری به امور و توصیه‌هایی که ایشان دارند؛ حقیقتاً موجب بصیرت می‌گردد. کتاب «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» إن‌شاءاللّه در این مورد مفید خواهد بود 2- عرایضی در شرح سوره‌ی «قاف» در رابطه با آسمان‌های هفتگانه شده است. إن‌شاءاللّه بتوانید جواب خود را در آن‌جا دریافت کنید. موفق باشید

14069
متن پرسش
با سلام و قبولی زیارت جنابعالی: لطفا اگر میشه ابعاد مختلف نامه رهبری را تشریح کنید. برخی در مورد اصل چنین نامه هایی حرفهایی دارند. فکر می کنم با شناساندن جایگاه تاریخی چنین نامه هایی به هم فکری بیشتری بین نیروهای داخلی می رسیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نامه‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بن‌بست تحجر و تکفیر سایر ملل را می‌شکند و فضای گفتگوی فرهنگ‌ها و ادیان را به میان می‌آورد تا تفکر به جامعه برگردد و در هر فرازی از آن نامه، ملت‌های جهان به تفکری خاص دعوت می‌شوند تا بین بی‌فکری و تعصب و تفکر و حق‌یابی، تفکیک شود. موفق باشید

14044
متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده هر طور فکر می کنم احساس می کنم عرفا موضع گیری سیاسی شان کم است. مثلا تا حالا شنیده نشده بود در صوتی، سخنرانی از آیت الله العظمی بهجت (ره) که نام مقام معظم رهبری را ببرند. یا مثلا در جریانات سال 78 چیزی بگویند. علنی گفتن بعضی از موضع گیریهای سیاسی باعث می شود تا بسیاری از مردم روشن شوند. مثلا اگر ایشون در سخنرانی از حضرت آقا یک تعریف ولو کوچک هم می کردند باعث می شد که بسیاری از عاشقان ایشون عاشقان آقا هم بشوند در حالی که الان ما می بینیم طرفداران ایشون دو دسته اند. یکی ولایی، یکی هم غیر ولایی. غیر ولایی ها استدلالشان این است که ما از آقا بدمان می آید. آقای بهجت هم چون عارف بودند و می دیدند موضع گیری نکردند نسبت به آقا. پس سری هست که آقای بهجت از آقا صحبت نکرده است. بنده قصد توهین ندارم اصلا ولی موضع گیریهای امام کجا و موضع گیری های عرفای الان کجا؟ البته بعضا. بنده یکی از الگوهای سیر و سلوک خود را جناب آیت الله بهجت می دانم ولی در این مساله نمی توانم کوتاه بیایم. سوال بزرگی که در ذهنم است: آیا اگر امام هم در موقعیت آیت الله بهجت می بودند، این گونه بودند؟ جوابش هم فکر کنم مشخص است. امام در زمان رضا شاه لعنت الله علیه بالای منبر برضد او موضع گیری می کردند. چه برسد از این دست موضع گیری ها درکل اینکه: در عرفا یک نوع روحیه احتیاط حاکم است که باعث شده از سیاست واهمه داشته باشند و موضعی نگیرند یا کم موضع بگیرند. اگر این احتیاط خوب است چرا امام و آقا ندارند؟ اگر بد است که بنده می گویم بد است پس چرا عرفا دارند؟ این اشکال نیست؟ البته برعکس هم داریم. مثل علامه حسن زاده که آن گونه قربان صدقه آقا می روند. هر دو هم عارفند. بنده در این زمینه به مشورت عمیق استاد نیازمندم. لطفا مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که عالم و عارف واقعی همیشه از باطل متنفر و به حق گرایش دارد، حرفی نیست، منتها شرایط تاریخی و خصوصیات روحی و محیط پرورشی آن‌ها منجر می‌شود که موضع‌گیری آن‌ها متفاوت باشد. سه جلد زندگی‌نامه و سخنان آیت اللّه بهجت را تنظیم شده. شما در آن‌جا ملاحظه خواهید کرد که آیت اللّه بهجت نسبت به زمانه‌ی خود و مشروطیت موضع‌گیری‌های خوبی داشته‌اند و تا آن‌جا که من می‌دانم نسبت به حضرت امام و مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» ارادت کامل داشته‌اند در مورد انتصاب مقام معظم رهبری در سال 68 به رهبری نظام، عده ای به آیت الله بهجت گفتند: آقای خامنه ای جوان است برای رهبر شدن! آیت الله بهجت در جواب آن عده فرمودند: «همان یک بار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای ما کافیست.»
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی آقا تهرانی در پاسخ به سوالی در خصوص ارتباط مقام معظم رهبری و آیت الله بهجت می گوید: «ما مشهد بودیم که حاج آقا مصباح برای بیعت با آقا به تهران آمده بودند و از آن جا هم به مشهد آمدند. ما خدمتشان رسیدیم و از وضع و اوضاع پرسیدیم. حاج آقا فرمودند که برای بیعت خدمت آقا رفته بودم ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم، چون آیت الله بهجت یک نامه چهار صفحه ‌ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند. شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرت عالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض می‌ کنم. بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلی ‌ها از مردم و مسئولان با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه؛ الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون می ‌دانم که ایشان اصلا بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی ‌نویسند و صحبت نمی ‌کنند.
آقاتهرانی ادامه می دهد: چند سال پیش که رهبری یک هفته‌ ای تشریف آوردند قم، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ‌ها. آیت الله بهجت  هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان. حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال‌! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان. شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان؟ آیت الله العظمی بهجت فرمودند‌: اگر مردم می‌ دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی ‌نشست‌. موفق باشید

14007
متن پرسش
سلام: در زمینه ولایت فقیه کدام کتب را پیشنهاد می کنید؟ بنده روی آراء شما کار کردم. باز هم کار می کنم. می خواستم مکملی برای جزوه ولایت فقیه تان معرفی کنید که با خواندن آن کتب در کنار جزوه ولایت فقیه بتوانم در برابر چالشهای این بحث با ابعاد گوناگون مبارزه کنم ان شاءالله. چون الان تمام فکر دشمن روی ولایت فقیه است. بنده هم احساس وظیفه کردم وقت بیشتری روی آن بگذارم. با دعای شما و راهنمایی شما. اگر می شود روی سایت بگذارید چون ایمیلم دسترس نیست. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آخر کتاب مبانی نظری نبوت و امامت نسبتا بحث مفصلی با طرح نظر سایر علما آمده‌است. در ضمن، در جزوه‌ی نقد نظر آقای کدیور عرایضی شده‌است. کتاب «ولایت فقیه» آیت‌الله جوادی نیز در این مورد به کمک شما می‌آید. موفق باشید

13953
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مدتی است بعضی از جوانان وقتی صحبت از مشکلات کشور می شود فوری عملکرد رهبری معظم را نقد می کنند و وقتی هم به ایشان تذکر داده می شود می گویند در حکومت اسلامی می شود مسولین را نقد کرد به این عنوان که معصوم نیستد و ممکن است اشتباهاتی داشته باشند یعنی در واقع از مطلب حقی باطلی را انجام می دهند. جواب این دسته را چگوثه بدهیم که کامل و جامع باشد؟ ممنون از راهنماییتان، خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جامعه‌ای که علی«علیه‌السلام» حکومت می‌کردند مشکلات نبود؟ آیا باید آن مشکلات را به پای مدیریت معصومانه‌ی علی«علیه‌السلام» بگذاریم؟ یا پای مردمی که مقید به رعایت رهنمودهای آن حضرت نبودند؟! آری! رهبری معصوم نیستند، ولی ملاک تشخیص حق از باطل در کارهای ایشان باید بر اساس قرآن و عترت باشد، نه بر اساس ضعف‌های عده‌ای که رعایت حقوق بقیه را نمی‌کنند. موفق باشید

13877
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و محترم: در رابطه با تمدن نوین اسلامی که رهبری مد نظر دارند و مبارزه با فرهنگ مدرنیته راهکاری عملی ارایه دهید و درصورت امکان یک مرجع برای مطالعه ارایه دهید. و من الله التوفیق...
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله کتاب مدرنیته و توهم و کتاب تمدّن زایی شیعه برایتان مفید باشد. موفق باشید

13858
متن پرسش
سلام خسته نباشید استاد: چند تا سوال داشتم اولیش درباره ی امام خمینی بود اگر امام از اول می دانست بنی صدر کیست چرا حکم آن را تنفیض کرد؟ چرا به مردم نگفت که چنین هزینه ای کشور ندهد و حضرت آقا در 88 چرا اینها جلوگیری نکردند از این هزینه ها؟ مطلب دوم شیوه ی حکومت امام خمینی است که به نظر من اشکال دارد و آقای مصباح مطلوب تر است. چرا امام معتقد بود هرکس یک رای دارد مگر یک روستایی ساده با یک مرجع تقلید برابر هستند که یک رای دارند و اگر ولی فقیه ولایت الهی دارد اصلا چرا انتخابات، خودش انتخاب کنند این ها نظر آقای مصباح هست که به نظر من منطقی تر از امام هست چرا امام این شیوه را در پیش نگرفتند؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با قسمت آخر سؤال جنابعالی عنایت داشته باشید که موضوع انتخاب یک فرد برای امور اجرایی غیر از انتخاب امام معصوم یا ولیّ فقیه است. مردم‌سالاریِ دینی برای امور اجرایی کشور، راه درستی است از آن جهت که مردم در این رابطه احساس مسئولیت بیشتری نسبت به نظام خود دارند. در مورد بنی‌صدر مسلّم حضرت امام نمی‌دانستند ضعف‌های او کار را به این‌جا می‌کشاند و از این جهت، قصاصِ قبل از جنایت نمی‌توانند بکنند. در مورد فتنه‌ی سال 88 هم، موضوع از همین قرار بود. موفق باشید

13852
متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد طاهرزاده: یکی از سوال های اساسی ما این بوده و هست که همواره تحلیل بچه حزب اللهی ها از فضای جامعه و وضعیت انقلاب اسلامی منجر به یک یاس و سیاه نمایی شده است و از طرف دیگر شاهد آن هستیم که تحلیل کلان مقام معظم رهبری با در نظر داشتن عیوب بسیار روشن بینانه و به همراه امیدواری است. اهمیت این سوال در فضای فعلی کشور بر همگان روشن است. به نظر ما راز این تفاوت نگاه در این جمله مقام معظم رهبری است که فرمودند: اصل نظام اسلامی با رأی مردم، قانون اساسی با رأی مردم، مدیریتهای اساسی کشور با رأی مردم تعیین شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. ظرفیت این نظام، نظامی که برخاسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزی است که دیگران از بیرون صحنه نگاه می کنند و تحلیل می کنند و درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این نظام سخن می گویند. با قطع نظر از حرفهای مغرضانه، حتّی آنچه که از روی غرض هم ادا نمی شود، غالباً ناشی از عدم فهم حقیقت جمهوری اسلامی است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامی وجود داشته است؛ در طول این سی سال که گرایشهای مختلف، سلایق گوناگون سیاسی در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانی، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائی در طول این سی سال دست به دست شده است. سلایق مختلفی آمدند؛ بعضی از مدیریتها در بخشی از برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این سی سال زاویه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی با مبانی انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در کوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود ذوب کند؛ هضم کند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد. آن کسانی که می خواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی کسانی که با انگیزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف در درون این نظام قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، خواسته یا ناخواسته، به تواناییهای این نظام کمک کردند. به این حقیقت بایستی با دقت نگاه کرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سالاری دینی و اسلامی است؛ این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگاری و مصونیت و آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیری جمهوری اسلامی هم این است و این را جمهوری اسلامی در ذات خود دارد و ان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد کرد. خواهشمندیم با تبیین خویش از این بیانات ایشان همچون همیشه یاری دهنده ما در مسیر انقلابی گری باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما بحمداللّه حقِ مطلب را در سخنانتان ادا کردید. آری! عده‌ای متوجه نیستند با انقلاب اسلامی چه‌چیزی در این تاریخ شروع شده است و نمی‌دانند برای آن‌که تمدنی جایگزین تمدنی منحط بگردد و از آن عبور کند، آثار تمدنِ در حال انحطاط و سقوط، در اوج خود ظهور می‌کند. ولی همین برای انسان‌های بصیر نشانه‌ی سرعت سقوط آن تمدن است. انقلاب اسلامی راهی است که در این تاریخ شروع شده و با تأنّی و علیرغم اراده‌ی استکبار جهانی جلو می‌رود و رهبری بصیر و هوشیار انقلاب متوجه این موضوع می‌باشند و امیدوارانه به آینده نظر دارند و هر روز منتظر چهره‌ای تفصیلی از حقیقت اجمالی انقلاب هستند. موفق باشید

13800
متن پرسش
سلام: حکم جهاد ابتدایی در ولایت مطلقه فقیه چگونه حل می شود استاد؟ منظورم این است که چگونه در منبر برای مردم تبیین کنم که جا بیفتد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی برای مخاطبین روشن کنید که فقیه حکم خدا را کشف و اظهار می‌کند و چیزی از خود بر آن نمی‌افزاید و رعایت حکم خدا واجب است؛ عملاً توانسته‌اید بفرمایید که فقیه اگر به این نتیجه رسید که حکم خدا در این شرایط، جهاد ابتدایی است؛ حتماً آن حکم را اظهار می‌دارد و وظیفه‌ی ما است که حکم خدا را تبعیت کنیم و در همین رابطه حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند همه‌ی اختیاراتی که رسول‌اللّه«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» دارند، فقیه دارد. موفق باشید

13752
متن پرسش
سلام علیکم: شبهه ای که ذهنم را مشغول کرده است و آن اینکه وقتی مراجع عظام تقلید نسبت به ربوی بودن سیستم بانکی اعلام موضع می کنند، چرا کسی ترتیب اثر نمی دهد و بانکها طبق روال خود عمل می کنند؟ رهبری در تاریخ 22/2/82 در خصوص سوالی که از ایشان مبنی بر عدم ورود مستقیم معظم له در مسائلی همچون کنترل وضعیت فساد اقتصادی کشور پرسیدند، ایشان فرمودند: «مدیریّت انقلاب، غیر از مدیریّت اجرایی کشور است. برای رهبری، وارد شدن در میدان اوّلاً به صورت طرح مسأله و بسیج افکار عمومی است؛ ثانیاً به صورت خواستن از دستگاههای اجرایی است. برخی از دستگاههای اجرایی، مخصوص این کارند. در زمینه مبارزه با فساد، هم قوّه مجریّه و هم قوّه قضاییّه درگیرند. بنده از هر دو قوّه به‌طور جد خواسته‌ام و آنها درگیرند؛ ورود رهبری این‌جاست. بله؛ اگر روزی معلوم شود دستگاههای قوّه مجریّه و قوّه قضاییّه آماده نیستند کار کنند، رهبری چاره‌ای پیدا نخواهد کرد جز این‌که خودش وارد میدان شود.» خوب، به روشنی واضح است که دستگاه های اجرایی در خواب پاییزی به سر می برند! وقتی که آیت الله جوادی آملی می فرمایند: «که کارمندان بانک ملعونند!» این یعنی چه؟ یعنی عمق فاجعه در سیستم بانکی به وضوح نمایان است. یا در تاریخ 14/8/94 آیت الله نوری همدانی علام فرمودند: «اخذ دیر کرد بانکی حرام است. منبع فارس» حال سوال اصلی بنده اینست چرا رهبری نسبت به این موضوع ورود مستقیم نمی کنند؟ اگر هنوز سیستم بانکی به نهایت ربوی بودن خود نرسیده است، پس فریاد های این مراجع برای چیست؟ و اگر ربا در آن سیستم به اوج خود رسیده است، پس چرا رهبری گرد و خاک به پا نمی کند؟ ما روایات زیادی داریم که ربا را معادل جنگ با خدا دانسته اند. آیا وقت این نشده است که رهبری جلوی این جنگ را که تقریبا دامن گیر همه مردم ایران اسلامی شده است بگیرند؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده را فراموش نکنید که نباید برای آبادکردنِ دهی شهری را خراب کرد. مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» به عنوان انسانی بصیر و همه‌جانبه‌نگر تلاش دارند این کشتی را در این دریای طوفانی به سوی مقصد قدسی‌اش جلو ببرند و بنا است ما از یک تاریخ که تماماً غرب‌زده است با مناسبات غربی و سرمایه‌داری، عبور کنیم. و اگر برای اصلاح نهادهای موجودطوری برخورد کردیم که آن‌ها ناکارآمد شدند، قضیه قضیه‌ای است که منافقین در ابتدای انقلاب برای انقلاب در رابطه با ارتش پیشنهاد کرده بودند که چون ارتش طاغوتی و ناکارآمد است پس باید به‌کلّی حذف شود و با این کار، ما یک افغانستان دیگر می‌شدیم و رهبری عزیز در همان زمان هم که رئیس جمهور بودند همّت به‌خرج دادند و ارتش را بازسازی نمودند. موفق باشید

13755
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: بنده دختری ۲۲ ساله هستم که بسیار مذهبی و ولایی و انقلابی هستم و همواره سعی دارم پیرو بیانات امام خامنه ای باشم. اخیرا خواستگاری برایم آمده که طلبه است و فرزند یکی از سرداران شهید است و خانواده مذهبی ای هم دارد. خودش هم خیلی از نظر مذهبی دقیق است و با بسیاری از معیار های من تناسب دارد. ولی چند مورد برایم جای تامل است. مهمترین آنها اینکه ایشون از نظر سیاسی با من همراه نیست. من در انتخابات ریاست جمهوری اخیر به آقای جلیلی رای دادم و یا جبهه پایداری موافق تر هستم و اصلا و به هیچ عنوان دل خوشی از آقای روحانی ندارم و خیلی دعا کردم که ایشون انتخاب نشود از وقتی هم که باب مذاکره با آمریکا را باز کرده است همواره خون به جگر بوده ام و خیلی در تلاطم بودم که هر طوری هست به دیگران و کسانی که می توانم بفهمانم که راه و رسم فکری ایشان با اصل و اساس انقلاب دچار تضاد است وقتی به راحتی می گوید امام حسین (ع) با عمر سعد مذاکره کرد! وقتی دین و ایمان مردم را جدای از حکومت می داند و همش بچه مذهبی ها را به بهانه افراطی گری می کوبد. وقتی در سازمان ملل یک کلمه حرف از صهیونیست و خطراتش نمی زند، وقتی خودش در انگلیس و زیر دست اجانب تحصیل کرده و معلوم نیست چقدر از فرهنگ مبارزاتی مردم کوخ نشین فاصله دارد و آیا اصلا انقلاب پابرهنگاني که مایه امید امام بودند را به رسمیت می شناسد یا نه، وقتی آقای ظریف می رود با شیطان بزرگ دست می دهد، با دستی که آلوده به خودن هزاران کودک مسلمان است، این ها بیانگر تفاوت های فکری و عقیدتی بین این دست با اصل انقلاب و رهبری است. هر چند که آقا تا آخرین لحظات هم کسی را نمی رانند و حتی درباره آقای خاتمی هم همان زمان تعابیری از قبیل فاضل و مومن و غیره داشتند چون ایشان معتقد به جذب حداکثری هستند ولی به راحتی می گویند با مذاکره با آمریکا مخالفم. دل خوشی از این قماش نداریم و... خب با این وجود این جناب خواستگار با اینکه حتی به دیده بوسی رهبری هم می رود و حتی اهل کار تبلیغی حوزوی در روستا ها است و می گوید رهبر را قبول دارد ولی می گوید برای رفع مشکلات کشور باید آدم ماهر سر کار باشد و روحانی توانسته تورم را کاش دهد در نتیجه اقتصاد مردم خوب می شود و بنابراین دیگر با نظام مخالفت نمی کنند. و اصل نظام حفظ می شود و دست دادن ظریف را هم توجیه می کند که خب برای اینکه مذاکرات به نتیجه مطلوب تری برای مملکت برسد باید یه سری چیزهایی که متداول روابط دیپلماسی است را رعایت کنند!! من ولی می گویم به قول آقا باید از ظرفیت های داخلی کشور با اقتصاد مقاومتی استفاده کنیم ایشون کلا میگه این اختلاف دیدگاه های سیاسی نباید در زندگی مشترک وارد بشه و اهمیت پیدا کنه ولی به نظر من ما تفاوت عقیدتی داریم نه فقط اختلاف ذائقه های جزيي سیاسی و بنظرم مشکل پیدا خواهیم کرد. مادرم ولی می گوید سختگیری نکن! چون از نظر اعتقادی هم سختگیر تر از معمول هستی اینجور مواردی در این دوره و زمان کم پیدا می شود. تا الان هم خواستگاران زیادی داشته ام ولی هیچ کدام را بدون حجت قطعی رد نکرده ام. بعضی ها هم خودشان من را نپذیرفتند. حالا استاد اگر می شود راهنمایی ام کنید لطفا. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف مادرتان درست است. زیرا اگر کسی در کلّیت نظام در صراط مستقیم باشد، تفاوت‌های فکری و سلیقه‌ای نباید منجر به دوگانگی با این افراد بشود. ملاحظه کردید که رهبری انقلاب، دست‌دادنِ آقای ظریف با اوباما را به صرف این‌که آقای ظریف گفتند اتفاقی بوده؛ حمل بر صحت کردند و از موضوع، عبور نمودند. به نظرم بعضاً رفقای جبهه‌ی پایداری و کیهان در عین دلسوزی، موضوعات را یک‌وجهی می‌نگرند. لذا اگر آن بنده‌ی خدا از نظر سجایای اخلاقی مشکلی ندارد، می‌توانید با او کنار بیایید. موفق باشید

13737
متن پرسش
سلام استاد: 1. حاج عظیم ابراهیم پور کارشناس سیاسی، برای استفاده سیاسی چگونه است؟ 2. برای تقویت سیاست اسلامی ناب در منظر امام (ره) و آقا حفظه الله چه کتابهایی بخوانیم؟ صحیفه نور را روزی چند صفحه بخوانم خوب است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرچه هست، جز خوبی و صفا چیزی دیگر ما در ایشان ندیدیم  2- صحبت‌های مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» و تاریخ اسلام و مطالعه‌ی تاریخ معاصر در این مورد کمک می‌کند. جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست، نسبت به مطالعه‌ی تاریخ معاصر، شروع خوبی است. در مورد صحیفه‌ی نور بالاخره باید سعی کنید در هر فرصتی که برایتان پیش می‌آید مطالعه فرمایید. موفق باشید

13717
متن پرسش
سلام: استاد نمیدونم دردل کنم یا در مقام منتقد سوال کنم یا کسی که چند وقته دلش شکسته این مطالب را بنویسم. این جملات را که می نویسم (شاید) با علم به مصالح کشور می نویسم. 1. بنده به عنوان یه کسی که خودشو سرباز ولایت فقیه می دونسته سعی داشته درحد خودش نظرات امام و رهبری را از هر طریق که میشده ترویج کنه واقعا از اینکه این نظرات را گفتم ناراحت نیستم ولی بعضی موقع ها آدم یه چیزهایی می بینه که یه مقدار شوکه میشه. مثلا ما در مورد مذاکره با آمریکا جملات آقا را خوندیم و هر جا رفتیم گفتیم مذاکره با آمریکا بده خوب نیست بعد دیدیم اصلا خود رهبری اجازه دادند. در همین مساله اخیر یعنی دست دادن آقای ظریف ما همه جا گفتیم این کار بد بود خود شما نوشتید این دست دادن یعنی قتل انبیاء بعد امروز آقا آقای ظریف را فرد متدین نام می برند بعد نتیجه این شده که بچه هایی مثل من معروف شوند به تندرو 2. حضرت استاد به این نتیجه رسیدم که (شاید) اغلب مسولین کشور قصدی برای اجرا کردن عملی آرمان های انقلاب را ندارند پس آیا کار ما فایده دارد یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در مسیری که رهبری انقلاب جلوی ما گذاشته‌اند، ورود در مسیری است که ضرر و زیان در آن نیست. رهبری انقلاب هیچ‌وقت تیم مذاکره‌کننده را تضعیف نکردند و عموماً آن‌ها را تأیید می‌نمودند. آن‌هایی که بین تیم مذاکره‌کننده و توافق انجام‌شده خلط کردند و نقص‌های توافق را به جای آن‌که به حیله‌گری‌های آمریکا نسبت دهند، پای تیم مذاکره‌کنندگان گذاشتند از رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» غفلت کردند، وگرنه هنوز هم توافق به تعبیر رهبری ضعف‌هایی دارد که باید رفع شود. در مورد دست‌دادن با اوباما؛ مسلّم کار بدی صورت گرفته است، منتها مقام معظم رهبری قول آقای ظریف را که آن را یک اتفاق مطرح کردند، حمل بر صحت نمودند و از آن گذشتند زیرا این غیر از آن است که آقای روحانی در گفتگوی تلفنی با اوباما انجام داد که رهبری آن را کار «بیجایی» معرفی کردند. موفق باشید 

13685
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده در محل کارم که یک شرکت خصوصی هست دو همکار خانم دارم که دائما در حال توهین به نظام و رهبری و مردم مومن و روحانیت و سپاه هستند و اگه ساعت کاری 8 ساعته اونها 5 ساعت رو دارن بین خودشون و با صدای بلند بحث های سیاسی و عقیدتی که همش توهین به نظام و رهبری و گاها اسلام هست میکنن و تبلیغ شبکه های ماهواره ای bbc و ... میکنن، و کاملا واضحه که با نظام سر دشمنی دارن مخصوصا یکیشون که خیلی ام روی حرفاش اسرار داره و تبلیغ هم میکنه، البته مدیر شرکت هم اصلاح طلبه با اون تفکرات مخصوص به خودشون، بنده چند بار با این خانم بحث کردم و از نظام دفاع کردم که به دلیل اینکه منطقا کم آورد شروع به جدل و مسخره کردن کرد، البته بنده زیاد برام مهم نبود اما چون مدیریت این شرکت هم تقریبا با این شخص هم تفکره اگه بخوام بحث کنم و از نظام دفاع کنم باید پیه اخراج رو به تنم بمالم، بنده متاهل هستم، از طرفی از این محیط کار به دلیل این توهین ها راضی نیستم. لطفا به بنده بفرمایید با توجه به این مطالب و خطر اخراج و ناراضی بودن از محیط کار تکلیفم چیست، چه کنم، آیا جلوی این خانم بایستم و باهاش بحث کنم که نتیجش اخراجه، و یا با حالت ناراضی از محیط کار هیچ چیزی نگم و خودم رو سرکوب کنم و به کارم ادامه بدم؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید و راهی جلوی پای بنده قرار دهید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرموده‌اند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»(72/فرقان) وقتی با سخنان لغو روبه‌رو شدید خود را هم‌سنگ آن‌ها نکنید و بزرگواری خود را حفظ نمایید بگذارید در ذهنیات خود بمانند! شرایط طوری است که حجت برای جنین افرادی تمام شده است، بنابراین مسئولیتی نسبت به آن‌ها ندارید. موفق باشید

13674
متن پرسش
سلام علیکم: دلیل مرتد شمردن و واجب القتل شدن کسی مثل سلمان رشدی چیست؟ مرتد بودن بجای خود، چرا مثل ائمه ی اطهار (ع) اینگونه افراد را با بحث علمی رسوا نمی کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان واجب‌القتل‌بودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئه‌ی سیاسی است که قرآن در آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران متذکر آن است از آن جهت که می‌فرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آن‌که روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتاب‌های خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابله‌ی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئه‌گران را که با آگاهی کامل برای ضربه‌زدن به اسلام ارتداد پیشه می‌کنند واجب‌القتل می‌داند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سوره‌ی توبه در آیه‌ی 6 می‌فرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آن‌چه از نظر علمی می‌طلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که می‌خواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. موفق باشید

13642
متن پرسش
سلام استاد: در مورد جواب سوال ۱۳۶۲۳ می خواستم دلیل شما رو از فاصله نگرفتن بدونم. چون برخی از بزرگان از رفتن به این جلسات نهی می کنند همچنین قصدم از آن سوال این بود که شما این مسئله و امثال این را برای ما تبیین کنید که وظیفه ما چیست به هر حال در انقلاب اسلامی و حرکت به سمت مقصد آن به این تبیین شما نیازمندیم که جایگاه استاد امجد و امثال ایشان در انقلاب روشن شود چون بعد از سال 88 کسانی که به جلسه ایشان می رفتند و حتی علما و بزرگان نسبت به ایشان دو گروه شدند عده ای تمام حرف های ایشان را درست می دانند و تقریبا شده اند چپی و منتقد نظام و عده ای مواضع ایشان را درست نمی دانند و از رفتن به جلسات ایشان نهی می کنند و هر دو گروه از بزرگان هستند و ما نمی دانیم حرف کدام یک را گوش کنیم مثلا مشهور است آیت الله خوشوقت که با ایشان رابطه عمیقی داشتند بعد از اینکه در جلسات سوگواری اباعبدالله استاد امجد امثال آقای محمد هاشمی شرکت می کردند ایشان را از راه دادن آقای هاشمی به جلسه نهی کردند و چون استاد امجد این کار را نکردند رابطه استاد خشوقت با ایشان قطع شد و هم اکنون هم استاد امجد با استاد فاطمی نیا هر ساله محرم در منزل آقای هاشمی جلسه دارند. البته استاد امجد گفته اند که من بدخواه و مخالف آیت الله خامنه ای را لعن می کنم و باید برای این سید دعا کرد چون بار بر روی دوش اوست ولی رویکرد ایشان در سال های اخیر بیشتر به سمت انتقاد رفته و معتقد است که با نقد هست که جامعه رشد می کند. مثلا ایشان می گویند: «انقلاب عظیمی شد به نام جمهوری اسلامی، متاسفانه [امروز] نه جمهوری است نه اسلامی! انقلاب بسیار بزرگ و عظیم و بی نظیری به رهبری یک عالم دینی رخ داد که به نقل یکی از معتبرترین مجلات فرانسه: «مردی که جهان را تکان داد» اما افسوس و هزاران افسوس ما دنیاپرستان خودپرست همه چیز را ضایع کردیم و آبرو و حیثیت پر ارزش خودمان را بر باد دادیم. این همه هزینه، این همه فداکاری، این همه شهدا، جانبازان، آزادگان و وفاداری مردم که از همه چیز برای نظام گذشتند.» یا می گویند: «ما امام را معصوم نمی دانیم که بگوییم حتی یک اشتباه لفظی نمی کند. امام نمی خواست حکومت کند. اما زمانی که مجاهدین به نزدش رفتند و با او دیدار کردند به آقای مطهری گفت اگر حکومت بخواهد به دست این ها بیافتد من به تلویزیون می روم و دست شاه راه در تلویزیون می بوسم.» مملکت و مردمی که در آن نقد و ناقد محترم نباشد و چاپلوس محترم باشد ساقط است. هیچ چیز برایش نمی ماند. ما نوع انسان را ضایع کرده ایم و علما مسئولند. پیش از این نیز گفته ام دو طبقه اگر سالم باشند جامعه سالم خواهد بود. علماء و امرا. منظور از علما همه ی دانشمندان و فرهنگیان است. از معلم مدرسه تا مرجع تقلید. بیایید همه به اسلام بازگردیم.» استاد رویکرد مقام رهبری بیشتر امید دادن و نقاط مثبت را دیدن است البته خودشان در سخنرانی های اخیرشان فرمودند که من از ضعف ها با خبرم .... اما در سخنان استاد امجد و امثال ایشان مثل استاد حکیمی بیشتر رویکرد نقد جلوه گر است غیر از سوالاتی که اول سخنم عرض کردم چند سوال مطرح است: 1. رویکرد ما در مسائل کشور چگونه باید باشد آیا باید منتقدانه باشد یا مانند رهبری باشد؟ با توجه به اینکه ممکن است این گونه رویکرد رهبری مخصوص خودشان باشد و وظیفه ما چیز دیری باشد؟ 2. آیا اینگونه انتقاد به شیوه استاد امجد و حکیمی صحیح می باشد؟ 3. آیا کوتاهی ای در مواضع رهبری حس نمی شود و آیا نباید قاطعانه و بیش از این رویکردشان، انتقاد از اوضاع کشور کنند؟ 4. آیا نباید در جامعه ای که می خواهد اسلامی باشد نسبت به ظلم هایی که در جامعه می شود حساس تر بود؟ ببخشید سخن طولانی شد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم اگر با هوشیاری و بصیرت سیاسی لازم از افرادی مثل جناب آقای امجد عزیزان فاصله نگیرند، بهتر می‌توان مسیر تمدن‌سازی انقلاب اسلامی را طی کرد. زیرا با دست خود چنین افرادی که بالاخره نسبت به انقلاب حساسیت مثبت دارند را از صحنه بیرون نکرده‌ایم تا ذهنیات آن‌ها نسبت به مسائل منفی تقویت شود. 2- آری! مسلّم انقلاب در ابتدای راه خود قرار دارد و با ضعف‌هایی از جهات مختلف روبه‌رو است. ولی همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند به جای آن‌که بخواهیم همه‌ی آرمان‌هایمان به زودی به ثمر برسد، انقلاب را در 40 ساله بودنش با 40 ساله‌بودن سایر انقلاب‌ها مقایسه کنیم و کشور را با سایر کشورهای اطراف خود مقایسه نماییم تا در عین تلاش برای رفع مشکلات اساسی از رویکرد درخشان و امیدوارانه‌ی انقلاب در تاریخ آینده‌ی جهان غافل نباشیم و در این رابطه است که رهبری عزیز انقلاب سعی دارند ضعف‌ها را آنچنان برجسته نکنند که حقیقت تاریخی انقلاب نادیده شود و دشمنان انقلاب امیدوار گردند. 3- آری! ظلم و ظلم‌های فراوانی هست ولی راه عبور از آن‌ها راه ترکیه و آل سعود است یا تأکید بر همین انقلاب و ارزش‌های آن؟! موفق باشید

13574
متن پرسش
با سلام و احترام: ایرادی که به ولی فقیه می گیرند این است که تعداد زیادی از نمایندگان خبرگان نماینده رهبری در استان ها به عنوان امام جمعه هم هستند و این در بی طرف بودن ایشان نسبت به رهبر بی تاثیر نیست. دیگر این که اعضای شورای نگهبان که می توانند عضو مجلس خبرگان شوند وظیفه شان تعیین خبرگانی است که بعضا از رقبای سیاسی ایشان هستند. این ایرادها را چگونه جواب دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور اشکال کرده‌اند که: در خصوص نظارت مجلس خبرگان‏ دور مطرح است. اشكال اين است كه رهبرى، فقهاى شوراى نگهبان را نصب مى‏كنند، و فقهاى شوراى نگهبان صلاحيت اعضاى مجلس خبرگان‏ را بررسى و تأييد مى‏كنند و مجلس خبرگان‏ شخص رهبر را گزينش مى‏كنند. پس به اين ترتيب رهبر درصدر و ذيل اين سلسله، قرار مى‏گيرد و اينجا دور فلسفى يعنى توقف شئ بر نفس خود پيش مى‏آيد. به اين دليل كه صلاحيت فقهاى خبرگان‏ توسط فقهاى شوراى نگهبان تأييد مى‏شود و فقهاى شوراى نگهبان كسانى هستند كه توسط رهبر منصوب شده‏اند. در جواب باید گفت: اين حالت دور محسوب نمى‏شود و تالى فاسد دور را به همراه ندارد، چون وظيفه‏ى شوراى نگهبان در حدّ تأييد اجتهاد و عدم سوء پيشينه‏ى كانديداهاى نمايندگى مجلس خبرگان است و همه‏ى افرادى كه در حدّ اجتهاد هستند مى‏توانند خود را كانديدا كنند و مردم به هركدام كه صلاح ديدند رأى دهند. در حالى‏كه وقتى دور پيش مى‏آيد كه شوراى نگهبان عده‏اى را به عنوان مجلس خبرگان انتخاب كند - بدون امكان كانديداشدن مجتهدين - و بعد هم همان افراد، مجلس خبرگان را تشكيل دهند - بدون انتخاب مردم -. در رابطه با اشکالی که جنابعالی می‌فرمایید وقتی به جا است که متوجه نباشیم وظیفه‌ی خبرگان آن است که اگر عدم صلاحیت رهبری محرز شد، بتوانند آن را تشخیص دهند و او را عزل کنند. و مسلّم دین و تقوای عموم بالاتفاق چنین روحانیونی به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که نسبت به امری این‌چنین مهم، مسامحه نمایند. موفق باشید

13559
متن پرسش
سلام علیکم حقیر طلبه هستم. با توجه به لزوم داشتن اطلاعات سیاسی و تحلیل سیاسی و بصیرت سیاسی (و رجوع مردم به روحانیت درباره ی مسائل سیاسی) که مقام معظم رهبری خیلی روی آن تأکید کردند، در این راستا چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم؟ مثلا برای اطلاعات سیاسی، گوش دادن به اخبار کافی است یا باید به چه منابع دیگری رجوع کنیم؟ این حقیر خوب می دانم که یکی از وظایف مهم روحانیت، حفظ انقلاب از تحریف و انحراف و حفظ ارزشها و آرمان های انقلابی است، با توجه به اینکه دشمنان داخلی و خارجی درصدد تحریف انقلاب اسلامی و تحریف اهداف انقلاب اسلامی هستند، برای مقابله با این جریانات و بصیرت کافی پیدا کردن درباره ی انقلاب اسلامی و حفظ انقلاب از تحریف، چه کار کنم و چه کتابهایی را مطالعه نمایم؟ تمام کتابهای جناب عالی را تهیه کردم، آیا فقط کتاب های خودتان را در این زمینه مطالعه کنم یا به کتابهای دیگری هم رجوع کنم؟ لطفا در زمینه ی بصیرت سیاسی و انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانه و ارزش‌های انقلابی و مواردی که بیان شد، هر کتابی را که برای یک طلبه، سودمند می دانید معرفی کنید. با تشکر از زحمات استاد و التماس دعا از ایشان در این شبهای غمناک ولی بصیرت افزا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام بعد از فهم انقلاب اسلامی از طریق کتاب‌های مربوطه و دقت بر روی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با تمرکز بر روی سخنان مقام معظم رهبری از یک طرف و اُنس طولانی با صحیفه‌ی حضرت امام؛ إن‌شاءاللّه بصیرت لازم را که اقتضای این تاریخ است، به دست خواهید آورد. البته برای یک طلبه دروس رسمی حوزه، اولویت دارد. موفق باشید 

13535
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ایراد دیگری که بر نظام ولایت فقیه گرفته می شود این است که فقهای شورای نگهبان که صلاحیت خبرگان رهبری را باید تعیین کنند بعضا خودشان کاندیدای مجلس خبرگان هستند و در اینجا تایید کننده با تایید شونده یکی می شوند. به نظر شما آیا این ایراد وارد است و در این صورت چگونه بر طرف می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب به سؤال‌هایی که در این مورد عرض شد روشن گردید که شورای نگهبان در این موارد تنها باید توانایی نامزدها را نسبت به اجتهادشان معلوم کند. مثل آن‌که یک معلم ریاضی اطلاعات ریاضی یک کس را مشخص می‌کند و این‌طور نیست که شورای نگهبان بخواهد در انتخاب آن‌ها دخالتی داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!