بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ولایت فقیه

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29163
متن پرسش

با سلام: استاد حقیقتاً نمی‌دانم با چه انگیزه‌ای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟

متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دل‌مان سردار دل‌ها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصل‌های آن را ذیلاً خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید

اربعین حسینی و ادامه‌ی راه توحیدی که شروع شده است

باسمه تعالی

۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع می‌شود. سپس عرضه می‌داریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آن‌هایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع می‌شود که ملاحظه خواهید کرد.

۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی‌ دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوش‌لفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. این‌که آقا! شما خیلی دارید درد می‌کشید، زجر می‌کشید؛ به هر حال این بحث اختلاس‌ها و حقوق‌های نجومی را می‌گویید، این‌ها گوش نمی‌دهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛

 رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما می‌بینید، این‌ها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما می‌خواهیم برویم به قلّه‌ی توچال یا قلّه‌ی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر می‌شود؟ امّا داریم می‌رویم، داریم می‌رویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب می‌کردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم می‌شود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.

۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) می‌اندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کرده‌ایم، راهی پایدار و مبارک است.

۴. شیعه متوجه است جهان بزرگ‌تر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.

۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطره‌ی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس می‌تواند در آن‌جا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بی‌سواد و باسواد همه می‌توانند در آن‌جا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهره‌مند گردند.

 ۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقب‌نشینی نکردن، ماورایی به ظهور می‌آید که تهدیدِ خطر، چون گَردی می‌شود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض می‌شود، چه آن شرایط تحریم و محاصره‌ی شعب ابی‌طالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا به‌وجود آوردند. یعنی با عقب‌نشینی‌نکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامه‌دادن خود را فراهم می‌کنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان می‌رود.

در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت می‌کنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

29166
متن پرسش
سلام: چطور بتونیم با امام زمان (عج) انس بگیریم‌؟ اصلا حس خاصی نسبت به این امام در وجودم نیست، یعنی نمیدونم چرا اینطور شدم، علت کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به نایب آن حضرت و رهنمودهای او، راه نظر به حضرت حجت «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» گشوده می‌شود. موفق باشید

29103
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: استادِ جان، با توجه به جایگاه نوری شروع انقلاب اسلامی، می‌توان گفت که در حال حاضر، توجه و عمل به رهنمود‌های مقام معظم رهبری، در هر موضوعی که مدنظرمان هست و در آن هستیم، همان توجه به جایگاه اصلی انقلاب اسلامی است؟ یا در این باره باید به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی نیز رجوع شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رهبر معظم انقلاب با نظر به جایگاه قدسی انقلاب اسلامی سخن می‌گویند و با دقت به نگاه ایشان می‌توان متذکر جایگاه اصیل و عمیق انقلاب اسلامی شد. موفق باشید

29008
متن پرسش
بسمه تعالی ضمن تسلیت ایام محرم و صفر و سپاس فراوان از شما استاد گرامی: به صورت خلاصه عرض می‌کنم. در شرایط اقتصادی کنونی، یک بی اعتمادی بین اقشار مختلف مردم شکل گرفته است. من ظاهری مذهبی دارم و به دلیل شغلم در کارگاه های عمرانی رفت و آمد دارم و همیشه مورد سوال های مختلفی واقع می شوم که در نهایت امر تمام مشکلات را بر سر رهبر جامعه خراب می کنند و البته شاید گله های حقی داشته باشند. در سخنرانی های دیگران شنیدم که تمام مسئولین را جهنمی خواند جز اندکی وقتی آقای فتاح در مورد زمین های بنیاد دست مسئولین سخن گفت و اتفاقاتی مشابه خدا را شکر می‌کنم که نه پدری مسئول دارم و نه خودم مسئولیتی (شاید فکر درستی نباشد) با توضیحات بالا ۱. چه تضمینی است که انقلاب اسلامی و ادامه راه غدیر توسط مردم ایران ادامه یابد؟ ممکن است مردمان دیگر پرچم را از ما بگیرند آنها پرچم دار ذات انقلاب باشند. ۲. وقتی بناست انقلاب اسلامی جهان را نجات دهد و وقتی رهبر انقلاب به جوانان دیگر کشورها نامه می نویسد-چرا در درون باید دچار مشکلات این چنینی باشد؟ گاهی به این فکر می افتم که مسئولین ما منتظرند ببینند رهبر انقلاب چه می گوید و درست راه خلاف آن را بروند. با سپاس فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات انقلاب اسلامی تنها راه نجات ملت است ولی این ما بودیم که آن‌طور که شایسته‌ی اهداف انقلاب اسلامی است عمل نکردیم و عملاً به رهبر انقلاب ضربه زدیم. با این‌همه مطمئن باشید این انقلاب که با خون شهدا آبیاری شده است، بزرگ‌تر از آن است که با این نوع سهل‌انگاری‌ها به حاشیه رود. این نوع افراد سودجو را به حاشیه می‌برد و با شخصیت اصیلی در آینده حاضر می‌شود. همین اندازه یک ملاک و قاعده را در نظر بگیرید که دشمنان این انقلاب که مشخصاً فاسق‌ترین و فاسدترین انسان‌های روزگارند، بنا دارند این انقلاب را از آینده‌ی متعالی خود محروم کنند و مطمئن باشید خداوند هرگز به مدد چنین افرادی نخواهد آمد و مسلّم آنها ناکام خواهند بود و این‌جا است که باید برخلاف ظاهری که ما در کشور خود با آن روبه‌روئیم و به هر دلیلی بخصوص با تبلیغات دشمن فعلاً آنچه شایسته است را در میدان نداریم؛ این ظاهر را اصل قرار ندهیم. آنچه را که باید اصل قرار دهیم اراده‌ی الهی است در ناکامیِ اراده‌ی دشمنان این انقلاب و به ثمررسیدن اهداف رهبر متقی و فرهیخته‌ی انقلاب اسلامی. موفق باشید 

28995
متن پرسش
سلام: امیرالمؤمنین بعد از جنگ جمل مردم بصره را که فتنه گری کردند عفو نمود. پس چرا رهبری سران فتنه 88 را عفو نکرد و اجازه خروج از حصر خانگی را به آنها نمی‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر سران فتنه یک کلمه ابراز پشیمانی کردند تا مورد عفو قرار گیرند؟! موفق باشید

28967
متن پرسش
سلام: با عرض ادب و ممنون از وقت گذاری شما در پاسخ به سوالات. شاید این سنت حسنه که شما گذاشتید از بهترین بافت اصلاحات باشه تا عالمان دیگر هم چنین کنند. ببخشید نظر شما درباره این سخن حضرت امام چیست؟ آیا همه جا صادق است؟ «همان مسیری که ملت داشتند، همین چیزی که اگر می‌خواهید مطابق با میل خودتان دمکراسی عمل بکنید، دمکراسی این است که آراء اکثریت، و آن هم این طور اکثریت، معتبر است؛ اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی‌خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست. شما هم خواهش می‌کنم از اشخاصی که ممکن است یک وقتی یک چیزی را طرح بکنند که این طرح بر خلاف مسیر ملت است، طرحش نکنند از اوّل، لازم نیست، طرح هر مطلبی لازم نیست. لازم نیست هر مطلب صحیحی را اینجا گفتن. شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، و لو عقیده‌تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می‌خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می‌خواهد. ملت رای داده؛ رایی که داده متَّبع «۶» است. در همه دنیا رای اکثریت، آن هم یک همچو اکثریتی، آن هم یک فریاد چند ماهه و چند ساله ملت، آن هم این مصیبتهایی که ملت ما در راه این مقصد کشیده‌اند، انصاف نیست که حالا شما بیایید یک مطلبی بگویید که بر خلاف مسیر است. یعنی انصاف نیست، که نمی‌شود هم، پیش نمی‌رود. اگر چنانچه یک چیزی هم گفته بشود، پیش نمی‌رود؛ برای اینکه اولًا مخالف با وضع وکالت شما هست و شما وکیل نیستید از طرف ملت برای هر چیزی. و ثانیاً بر خلاف مصلحت مملکت است، بر خلاف مصلحت ملت است؛ بر خلاف مصلحت خود آقایان است». امام خمینی (ره)؛ 27 مرداد 1358 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/view/1862/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%28%D8%AA%D9%88%D8%B7%D8%A6%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D8%B2%D8%A7%D8%A8--%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B3%DB%8C%29
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نکته‌ای که حضرت امام متذکر شده‌اند، نکته‌ی فوق‌العاده مهمی در این تاریخ می‌باشد که مردم بنا دارند خودشان سرنوشت خود را شکل دهند و این قصه‌ی روح تاریخ ما می‌باشد. در این رابطه عرایضی در جزوه‌ی «پاس‌داشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» شده است. موفق باشید

 به آدرس http://lobolmizan.ir/leaflet/1579/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C--%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

 

28936
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: با آن بینش و آینده نگری و آن احاطه فوق العاده امام (ره) خصوصا در مسائل سیاسی، چگونه ممکن است امام (ره) با نماز جمعه که رکن رکین انقلاب است مخالف باشد اما علامه طهرانی (ره) ایشان را روشن سازد و موافق کند و امام دست از مخالفت بردارد؟ سوال حقیر صرفا جزیی نیست بلکه بسیار بسیار سوال مهمی است، لازم است جایگاه علامه طهرانی در انقلاب روشن شود، اینکه این شبهه عظیم هنوز وجود دارد که این علامه طهرانی بودند که هسته اولیه حکومت اسلامی را ایجاد کردند و بعد امام رو هم پیشوا فرمودند و بعدشم هم موارد خطای امام (ره) را اصلاح کنند، این شبهه بسیار خطرناک است، این صدق و صفا و اعتماد مردم به امام و رهبری را از دست می دهد، چرا که ملت چهل سال زیر بیرق امام خمینی سینه بزنند و کاشف به عمل بیاید مطلب جور دیگری است، خب چرا آقا زاده های ایشان صریحا این مطلب را حلاجی نکرده و منقح ننمودند؟ این مبحث اصلا ربطی به مشورت گرفتن امام از علامه طهرانی و از الله بهجت و بها الدینی و دیگر بزرگان نیست، بلکه جنبه هدایت دارد یعنی علامه طهرانی امام را هدایت می کرد، مشکل اینجاست. با این وجود یقینا مجلس خبرگان که مرکب از اعاظم فقها است به خطا رفته که چرا بعد از رحلت امام، فردی مثل علامه طهرانی را که خود امام را هم هدایت می کردند را برای رهبری کشف و انتخاب ننموده بلکه رفتند سراق آقای خامنه ای؟ یا به عنوان مثال در زمان حیات امام (ره) چگونه ممکن است اهم مطالب حکومت مثل نماز جمعه را امام مخالف باشد اما علامه طهرانی توجیهشان کند؟ آیا کسی که نمی داند نماز جمعه برای یک ملت لازم است یا خیر لیاقت رهبری اجتماع را دارد؟ یعنی امام (ره) به این بلوغ سیاسی نرسیده بودند که نماز جمعه را لازم بدانند؟ خواهشا خواهشا لطف بفزمایید منت بگذارید جواب این شبهه را عنایت کنید تا منقح شود و جسارتا صرفا به این که مثلا علامه طهرانی از امام دفاع می کرد و تایید می کرد و غیره اکتفا نفرمایید بلکه لازم است برای رفع این شبه قضیه منتقح شود با سند و مدرک با سپاس بسیار و با تشکر از لطفتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر «تحریر الوسیله» را مطالعه فرمایید که زمانی نوشته شده که هیچ نوع ارتباطی بین حضرت امام و آیت اللّه طهرانی نبوده؛ متوجه خواهید شد که قضیه چیز دیگری است. هم‌چنانکه عرض شد آیت اللّه طهرانی خود را در حدّ گرد پای امام هم حساب نمی‌کردند و حقیقتاً اصلاً نباید بنا به فرمایش آیت اللّه اراکی، بعد از معصوم کسی را با حضرت امام مقایسه کرد. آری! توصیه‌کردن یا به اصطلاح، نصیحة الملوک کار خوبی است همچنان‌که صعصعه به جناب امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» نصیحت می‌کرد و خود حضرت نیز به صعصعه می‌فرمودند: «عِظنی». ولی این به این معنا نیست که نتیجه بگیریم جناب صعصعه باید در مقام ولایت باشد! موفق باشید

28942
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: با توجه به هتاکی اخیر روزنامه فرانسوی به پیامبر اعظم (ص) و واکنش رهبر انقلاب به این اتفاق سوالی که برای من پیش اومده اینه که آیا در کشوری با مشکلات شدید اقتصادی که مردم در رنج هستند و مسئولانی که فقط به فکر حزب خود و خانواده خود هستن. واکنش نسبت به این موضوع واجب تر نیست؟ (خب حالا واکنش نشون نمی دن احتمالا واجب نیست) اما در فضای مجازی صفحاتی با عنوان عدالت خواهی فعالیت می کنند و با مدرک دست مسئولان بی لیاقت، را رو می کنند. که در حال حاضر صفحه خود مقام معظم رهبری علیه عدالت خواهی موضع گیری می کند. موجی به نام عدالت خواهی شکل گرفته شده. گویا این نوع حرکت آقایان رو رنجور خاطر کرده است. که حمایت که هیچ حتی علیه این حرکت اقدام به نشر مطلب می کنند. آیا شما با حرکت عدالت خواهی که با مدرک و اسم افراد متخلف اقدام به افشاگری می کند مخالف هستید؟ و تحلیل شما از اقدامات (در مورد عدالت خواهی) پیچ های منتسب به حضرت آقا چیست؟با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه، کاری لازم و درستی است. باید سعی کرد به صورتی حکیمانه و با درک شرایط و امکانات موجود، قدم زد تا از شرایط تاریخ خود غفلت نکنیم. موفق باشید

28908
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز جسارت بنده را ببخشید، خیلی واضح می پرسم وظیفه اهل علم و طریق است که راه را برای سالکین روشن بنمایند، این روشن بخشی گاهی به صورت رفع کامل شبهات مهم مسکوت است. برای من شبهه است که شخص اول این انقلاب کیست؟ جوانان حق دارند بدانند شهدا پای رکاب چه کسی خون دادند؟ از بعضی مطالبی که درباره مرحوم حضرت آیت الله علامه طهرانی (ره) نقل شده خصوصا خاطرات ایشان و امام (ره)، عملا ایشان به امام می فرمودند چه بکن و چه نکن، خب اگر واقعیت این است، اعلام کنید همه بدانیم، چرا امام از ایشان چند بار می پرسند الان چه کنیم؟ الان چه کنیم؟ و طبق نظر ایشان عمل می کنند خب اگر این است چرا امام رهبری را تسلیم ایشان نکردند؟ اگر تشخیص ایشان بهتر از امام بود که گاهی نظر ایشان را در اعلامیه و نماز جمعه و غیره عوض می کردند حتما ایشان لایق رهبری بودند نه امام. خواهشا استدعا دارم جواب این شبهه را مبسوط بفرمایید. در ضمن این مطالب نقل قول و این ها نیست بعضی خاطرات خود جناب علامه طهزانی است لذا جسارتا نمی توان گفت افراد دیگر درست کردند و فرقه بازی ایجاد کردند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض که این اطلاعات درست باشد، مگر اگر حضرت امام در بعضی موارد نظر ایشان را خواسته باشند، دلیل بر آن است که ایشان در کلیت، جهتِ اداره‌ی نظام اسلامی کافی بوده‌اند؟ مگر حضرت امام در بعضی موارد به آیت اللّه بهاء الدینی و یا آیت اللّه بهجت رجوع نداشته‌اند؟ موفق باشید

28895
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید من طبق مباحثی که در مورد زن تو جزوات سه گانه و جزوه ی اخیر فرمودین اینطور برداشت کردم که در حال حاضر اون نقشی که زن دیندار و تمدن ساز باید ایفا کنه هنوز مشخص نیست و باید یه گفتمان صورت بگیره. می‌خواستم ببینم با این وجود در حال حاضر ما با چه رویکردی باید تو مباحث زن و خانواده ورود کنیم. و در جایگاه مشاور باید زنان رو به چه سمتی سوق داد؟ من الان خودم برای مشکلاتی که زنان با همسرشون پیدا می‌کنند اونا رو به معرفت النفس و بحث حقیقت نوری اهل بیت و جایگاه انقلاب ارجاع میدم و سعی می‌کنم متناسب با موقعیتشون این مباحث رو براشون روشن کنم. ولی نقش کنونی زن تمدن ساز که وظیفه ی فرزند آوری داره در عین حال همسرانشون دچار ظلمات مدرنیته شدن زیاد برام روشن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که توصیه به آن مقدمات می‌کنید کار خوبی است. ولی امروزه زنان باید متوجه‌ی روح جهانیِ خود باشند تا در عین حضور در خانه، نسبتِ خودشان با انقلاب و رهبر معظم انقلاب را سرزنده نگه دارند و در این راستا نیز مطالعات خود را شکل دهند تا بدانند در چه جهانی زندگی می‌‌کنند و چگونه با حضور نرمِ خود نقش‌آفرینی کنند. موفق باشید

28885
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: آیا اگر برای کسی ثابت شد حاکم کنونی جامعه واقعا بر حق است (ولی فقیه) آیا اطاعت از حاکم واجب است؟ آقای پناهیان فرموده بودند که عدم اطاعت از رهبری جهنمی شدن در پی دارد! (مضمون صحبت)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی حجت تمام باشد در حقانیت حاکم، پشت‌کردن به حکم او در حکم پشت‌کردن به حق است. موفق باشید

28848
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آنچنان که مستحضرید در تاریخی قرار داریم که ادامه ی آن بودنی است که ادامه ی قبل نیست و قرار گرفتن در آینده ای است که دلسپردگی به غرب نخواهد بود اما باید بپذیریم که امروز بسیاری از جوانان نسبت به این آینده غفلت دارند و بهتر بگویم نا امید هستند و نظام برایشان در معرض سوال قرار گرفته است، جریان عدالت خواه که عمدتا قشر جوان امروز ما هم در آن حضور دارند در مواجهه با این تاریخ با سوالاتی زیاد روبرو شدند اینکه چرا بیت رهبری از شفافیت خود شانه خالی می کند؟ اینکه فساد در ساختار فراگیر شده و ورود در این ساختار فساد زاست یعنی شما یک انسان صالح را هم در آن قرار دهید منجر به فساد خواهد شد! و آنچه که سخت است این است که در رویارویی با این عزیزان هر چه که نظر داریم تا روی آنان را به حضور توحیدی انقلاب قرار دهیم و یا امکان تعالی در آینده را به آنها متذکر شویم و یا صورتی از وجه توحیدی انقلاب را در آینده ی پیش رو برایشان شرح دهیم باز آنها در حجاب غلیظ زمان از ما نمی پذیرند و ما را مصلحت دان و مدافع خطوط قرمز خود ساخته می دانند و محکم در پی آنند که بایست رهبر هم نسبت به عملکرد خود شفاف و پاسخگو باشد و با بیت رهبری که زیر نظر خود رهبر است مستقیم عمل کند نه آنکه در بیت خود هم مظلوم باشد! جناب استاد آیا باید منتظر گشودگی بود تا این عزیزان در آن فرحناکی نسیم انقلاب قرار بگیرند و سخن ما را تصدیق کنند؟ چرا که گویا استدلال و شاهد و آمار روح این عزیزان را اقناع نمی کند و چه بسا موضع هم می‌گیرند و سخن ما را صرف یک آرمان گرایی و شعاری که امروز اصلا از حقیقت خود فاصله گرفته است می دانند؟ اینان دلشان از صدا سیما و نهادهایی که از طریق بیت رهبری اداره می شود گله مندند؟ آیا رهبری در این موارد نبایست کاری کنند و بیت نباید جایگاه خود را ذیل رهبری مشخص کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد باید فکر کنند آیا حرکات و سکنات و سوابق و گفتار مقام معظم رهبری حکایت از آن ندارد که ایشان را خداوند برای نجات بشریت در این دوران پرورانده است و باید به ایشان اعتماد کنند وگرنه راه هدایت خود را تیره و تار کرده‌اند؟ موفق باشید

28772
متن پرسش
سلام علیکم: آیا رشد فساد و تباهی و ستم از نشانه های حتمی ظهور بقیه الله الاعظم (عج) است و حتما باید فساد تشدید شود و عرصه برای تحقق دیانت و قسط سخت شود؟ چون بعضی اساتید اشاره کرده اند بعضی از این روایات مربوط به شب تاریک و ظلمانی و قبل از طلوع فجر صادق پیش از ظهور حضرت و حضور ملتی است که مسیر را برای قیام جهانی فراهم می‌کند و حتی شهید آوینی آن فجر صادق را انقلاب اسلامی و حضور حضرت امام (ره) می‌دانند و معتقدند این روند ظهور و بروز ستم گرچه وجود دارد ولی به سبب ظرفیتی که ایجاد می‌شود، اراده تحقق قسط ایجاد می‌شود و تا حدی محقق هم می‌گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد وجود این فسادها و تباهی‌ها در این شرایط که بحمدللّه رهبر انقلاب، سکّان انقلاب را در دست دارند امری است ضروری، تا جبهه‌ی توحید از این آلوده‌ها و الودگی‌ها پاک شود و انقلاب با قدرتی که در ذات خود از خود نشان داده این طوفان‌های آلوده را از سر به در کند و با پاکیِ تمام در آینده‌ی خود حاضر شود. موفق باشید

28738
متن پرسش
سلام سوال ندارم: می‌خواستم بگم رهبر واقعا چه انسان عزیز و بزرگی هستن. که به آمال و آرزوهای یه جوون. هر وقت خسته و نا امید میشم کافیه یه سخنرانی کوتاه ازشون بشنوم. سرشار از امید، منطق، صداقت، حقیقت، مهربانی، رافت، چقدر آدم آروم میشه و قوت قلب پیدا میکنه خودشون چه جوونی و روزای سختی رو پشت سر گذاشتن نا امید که نشدن هیچ چقدر قوی و محکم و زیبا ادامه دادن و این واقعا در روحیه من جوون موثره. تو هر زمینه ای سر رشته دارن و چقدر موفق بودن تو زندگی. خوش به حالشون یه جمله رهبر از چندین توصیه روانپزشک حقیقی تره چون خودشون خیلی عمل میکنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند ایشان را برای هدایت بشر در این تاریخ پرورانده است و بدین لحاظ انسان باید با توجه به ایشان، راه‌های خدایی که خداوند در این زمانه در مقابل ما گشوده است را، بیابد. از مطالعه‌ی کتاب «خون دلی که لعل شد» و کتاب «شرح اسم» که قصه‌ی پروراندن خداوند را می‌توانید در آن‌ها بیابید، غفلت نکنید. موفق باشید

28680
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوالی از خدمتتون خواستم بپرسم که به تاثیر عملکرد حکومت و زمامداری به دیانت و هویت دینی در جامعه برمیگرده. آیا وضعیت کنونی اجتماعی ایران ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد یا مدعی اش بوده و به آن نرسیده، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته و رویگردان کرده است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید

28671
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پاسخها گفتید که برای رونق بیشتر غدیر و انقلاب با انسانهایی که ما را رنجانده اند و رهایشان کرده ایم، آشتی کنیم. آیا جایز‌است حتی با کسانی که بخاطر انقلاب و عناد با انقلاب و عدم نسبت برقرار کردن با انقلاب آن هم از سر استدلالهایشان، نسبت خوبی نداریم، آشتی کنیم و حتی با کسانی که نسبت با انقلاب مخالفت دارند یا حتی در برابر آن ایستاده اند و با ایستادگی شان مقابل انقلاب، خون دل خوردن پیش آورده اند و در صحنه ها و بزنگاه ها علیه انقلاب و ولی فقیه ایستاده اند، اظهار مودت کنیم یا باید مانند مولایمان امیرالمومنین جاذبه و دافعه توامان داشته باشیم و در چنین صحنه هایی دافعه علوی داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سیره‌ی مولایمان به عنوان افقی که در مقابل بشریت است و سعه‌ی صدر ایمانیِ آن حضرت موجب می‌شود تا طرف با آنهمه جسارت بگوید: «لو لا علیٌ لهلک العُمر». این یعنی در موضع توحید و گستره‌ی توحید، با بقیه‌ی انسان‌ها مواجه شدن، ولی نه آن‌طور که انسان‌های معاند مورد تأیید قرار بگیرند و به اسم سعه‌ی صدر از اصول خود عدول کنیم. همه می‌دانستند که علی «علیه‌السلام» یک قدم در راه باطل با کسی همراهی نمی‌کند، ولی در عین حال دل می‌سوزاند تا آن‌ها را هرچه بیشتر از آتشی که در آن افتاده‌اند، برهاند. از این جهت هر اندازه با خُلق علوی با افراد برخورد شود انگیزه‌ی مخالفان جاهل کم می‌گردد و ما امروز در مقطع تاریخی حساس و مهمی قرار داریم که به جاهلان تحت تأثیر تبلیغات دشمن نشان دهیم چه اندازه به آن‌ها دروغ گفته‌اند. آری! باید نشان داد و این یعنی سیره‌ی علوی. موفق باشید

28618
متن پرسش
سلام استادعزیز: منظور از رهبری که فرمودند اگر جریان تحریف از بین برود تحریم از بین می‌رود چیست؟ آیا منظور جریان غربگرای آمریکا دوست است که چندین سال است قدرت اجرایی دست آنهاست؟ با تشکر از شما استاد عزیز و اینکه شما را بسیار دوست دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان تحریف، چه از طریق رسانه‌های خارجی و چه غرب‌زده‌های داخلی، تلاش می‌کنند تا موفقیت‌های ما را که امکان عبور از تحریم می‌باشد، واژگونه جلوه دهند تا به زعم خودشان این‌طور به مردم القاء کنند که ما با امکانات خودمان نمی‌توانیم از تحریم‌ها عبور کنیم زیرا می‌دانند بحمداللّه ملت ایران امکان عبور از آن تحریم‌ها را به خوبی دارند و اساساً این یک قاعده می‌باشد ملتی که بنا نداشته باشد شکست بخورد حتماً پیروز است. موفق باشید

28609
متن پرسش
سلام: جایگاه ملی گرایی در نظام توحیدی که قرار است سراسر عالم را فراگیرد کجاست؟ چرا رهبر انقلاب چند بار از سردار سلیمانی بجای «اقتدار اسلام» از واژه «اقتدار ملی» یاد می‌کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای ملّت که در این نوع جملات به‌کار می‌رود غیر از ملّی‌گرایی است به همان معنی است که در قرآن تحت عنوان «ملت ابراهیم» مطرح است که آن عبارت است از هویت دینی دینیِ یک جامعه. موفق باشید

28606
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۸۶۰۰ نکاتی راجع به صحنه آوردن مدینه النبی در شهر امروز فرمودید و حضور اسلامی که توان جایگزین تمدن مدرنیته را دارد و اینکه اکر دل به زیست جهان گذشته و جامعه مدنی مدرن بدهیم، خودمان نخواهیم بود و آنوقت مجبور خواهیم بود با بخشنامه ها و دستورالعمل های اداری و توصیه های بسیط که ظاهر مناسک را حفظ کند، بکار ببندیم. به نظرم، مشکل اساسی آنجاست که ما فکر کردیم تمدن غرب و مدرنیته، بخشهای خوب و بدی دارد و می‌شود بخشهای خوبش را گرفت و با ظرفیتهای ایرانی_اسلامی خود ترکیب کرد و گزینش کرد و مثلا ساختار زندگی شهری را پذیرفت و نهادهای جامعه مدنی را آورد و البته آن بخشهاییش که با حقوق شرعی و مناسک عبادی و حفظ حدود دیانت نمی‌خواند را حذف کنیم و کنارش یک‌سری توصیه های اخلاقی و احادیث می‌گذاریم و به اصطلاح اسلامیش می‌کنیم و می‌توان بر این بستر پیش رفت. البته بعضی رسما به دنبال مدرنیزاسیون جامعه بودند و دین هضم شده در فرهنگ مدرنیته ولی با توجه به آفاق هویتی ما نتوانستند و خب لذا رویکرد غالب که ظاهر الصلاح هم به نظر می‌رسید این بود که بخشهای خوب تمدن مدرن و شهر مدرن را می‌گیریم و با هویت خود ممزوج می‌کنیم و اینگونه می‌شود کار را جلو برد. در اقتصاد هم این روند جلو رفت و در فرهنگ هم بخشها و سنگرهایی به همین شکل کار پیش رفت و متاسفانه بسیاری افراد علیرغم اینکه در بستر انقلاب اسلامی بودند ولی الگوهای مدرن را به قول خودشان با شرایط و زیست بوم ایرانی_اسلامی ممزوج و بومی سازی می‌کردند و بکار می‌برند غافل از اینکه تمدنها تحمیل گر هستند و شبکه ای منسجم در راستای جوهره اصلی و انحصار مخصوص اهداف و نظامهای خویش را دارند و این نمایانگر مواجهه تمدنی اسلام و مدرنیته است. این ترکیب گری و گزینش گری باعث یک تذبذب تمدنی و هویتی شد و حتی باعث شد در بخشهایی در نسبت مان با مدرنیته و اسلام و تمدن نوین اسلامی سردرگم و حیران شویم. البته مشکل این است تا از شهر اسلامی و مدیریت شهری اسلامی و تحول در شهرسازی با مبانی اسلامی می‌گوییم، خیلی ها فورا نظرشان می‌رود که یعنی شما می‌خواهید سبک زندگی پیش از مدرنیته را احیا کنید و به شرایط آن شکلی بر گردید در صورتی‌که مگر اسلام و شهر اسلامی در قبل از مدرنیته بوده و مگر تمام هم و غم بزرگانی مثل استاد شهید مطهری این نبود که اسلام و مقتضیات حضورش در اعصار را دریابیم و مگر اسلام هویتی است که در هویت قبلیه ای و شهر پیش از مدرنیته بیاید خودش را نشان دهد و مگر فقط شهر اسلامی پیش از مدرنیته قابل امکان بوده و رسما اگر این حرف را بپذیریم یعنی اسلام و هویت سبک زندگی اسلامی در جهاز هاضمه غرب مستحل می‌شود در صورتی‌که جدا این نیست. همت ما همتی باید باشد که ان شاء الله به برکت هدایت های حکیمانه و عظیم حضرت آقا که بحمدالله راهنمای ما در این مسیر عظیم هستند، اولا نظریات جایگزین علوم انسانی غربی و جامعه سازی مدرن و ساز و کارهای مدرنیته را بچینیم و یکسری زیر نظامها و ابزاری که می‌تواند با مبانی ما بخواند یا لااقل تضاد و تعارضی ندارد، در جهاز هاضمه ما مستحل شود کاری که آوینی با مستند کرد و ابزار مستند را در روح هنر تمدنی اسلامی و انقلابی مستحل کرد. البته این گونه کار دو مقدمه اصلی و ریشه ای دارد: یک نظریه سازی جایگزین با نگاه جامع به هویت اسلامی بجای مبانی معرفتی و تمدنی و جامعه سازی غربی و مدرن و ثانیا اینکه اگر ما الگوهای اسلامی را استخراج و بنا بر تحقق آن داشته ایم، توانسته ایم تمدن اسلامی را تحمیل کنیم و آنوقت است که می‌شود استحاله و تصرف عناصر مثبت یا حداقل غیر منفی تمدن غربی را انجام داد نه اینکه تمدن مدرن و مکانیزم هایش بر ما تحمیل شود و آنوقت به این فکر بیفتیم که حالا چکار کنیم و مثلا ساز و کارهایی مثل بانک را بیاوریم بعدا به فکر تحقق اسلام و قسط در آن بیفتیم. البته این امر صبری راسخ می‌خواهد و لازمست از استعجال هم دوری کنیم و بدانیم وقتی رویکرد کلی و نظریات اسلامی را استخراج کنیم و بتوانیم جایگزین های اسلامی را آنگونکه رهبری عزیزمان فرمودند به صحنه آوریم، به تدریج می‌توان نهادها و ساز و کارهای متناسب و همسو با آن را ساخت و گسترش داد کما اینکه اساسا جمهوری اسلامی هم با یک تغییر بستر سیاسی از شاهنشاهی به ولایت فقیه آغاز شد و به صورت تدریجی نهادهای مورد نیاز خود را ساخته و خواهد ساخت و امام هم با همین روند بتدریج نهاد سازی را پس از پیروزی نهضت پیش بردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه هستید هر اندازه تمدنی فکر کنیم، ما از گردونه‌ی تقلید از تمدنِ غربی که به هیچ‌وجه ربطی به روح و روحیه‌ی ما ندارد، نجات می‌یابیم. هرچند در طول تاریخ این روشن شده است که تمدنِ بعدی از تمدن قبلی بهره‌ها می‌گیرد ولی آن را از آنِ خود می‌کند. همه‌ی عظمت رهبر انقلاب را می‌توان در همین نکته خلاصه کرد که نسبت به غرب، موضوع تمدن نوین اسلامی را به میان آوردند. در این صورت خطر استحاله‌شدن در تمدن غربی از بین می‌رود. موفق باشید   

28598
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: در مورد نامه آقای دکتر احمدی نژاد به آقای بن سلمان حواشی زیادی ایجاد شده. اما اتفاق های بدی در درون نیروهای حزب اللهی و مومن داره می‌افته! مثلا به جای اینکه متن نامه را به دقت مورد نظر قرار بدن گیر دادن به لفظ عالی جناب و برادر و چه تهمت های زشتی که به آقای احمدی نژاد نزده اند! این چه تنگ نظری و سقوط اخلاقی ای است که متوجه نیروهای مومن حزب اللهی شده! در اینکه آقای احمدی نژاد، خارج از چارچوب فکریِ شخصیت حضرت آقا، سلوک سیاسی داره حرفی نیست و همین امر موجبِ از دست رفتنِ احمدی نژاد حکیم شده است. اما اینکه مایی که باید از احمدی نژاد غیرِحکیم عبور کنیم، خود گرفتار رفتارهای غیرحکمیانه شده ایم، جای بسی تأسف و رنجش خاطر است! مگر برای نامه زدن به مقام عالی یک کشور می توان از لفظی غیر رسمی و غیر مودبانه استفاده کرد که همه گیر دادن به لفظ عالی جناب! مگر بنابر دستور قرآن کریم اصل اولیه بر برادری ملت ها و امت های مسلمان نیست ؟! خب این لفظ برادر در جهت برگشتِ به همین اصل اولیه است دیگه! مگر حضرت آقا در پیام حج امسال نفرمودند که (نصیحت به سران برخی کشورهای مسلمان را وظیفه می‌دانیم؛ دولتمردانی که به جای تکیه به برادر مسلمان خود، به آغوش دشمن پناه می‌برند و برای سود شخصی چند روزه، تحقیر و زورگوئی دشمن را تحمل می‌کنند و چوب حراج به عزت و استقلال ملت خود می‌زنند.) خب آقا هم که بر همین برادری تکیه دارند!! و احساس می‌کنم این نامه نگاری احمدی نژاد در راستای همین نصحیت هاست، هر چند که احمدی نژاد راهی غیر از راهی که آقا ترسیم کرده اند خواهد رفت! چون بنده هم قبول دارم که آقای احمدی نژاد حقیقتا دیگر ولی فقیه برایش به عنوان یک راهنما و چراغ راه نیست و به نوعی با دور شدن از نقش کلیدی ولایت فقیه و جایگاه تاریخی ولی فقیه در عصر فعلی از تقدیر تاریخی هم دور خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم برخورد تند در این موارد، خلاف شأن و متانت یک مؤمن است. ولی آیا در این نامه، آقای احمدی‌نژاد قاتل و مقتول را مساوی نگرفته‌اند؟ و آیا عنصر مقاومت که حتماً نتایج خوبی به بار می‌آورد، نادیده گرفته نشده؟ هرچه بیشتر فکر می‌کنم، بیشتر متوجه می‌شوم آقای احمدی‌نژاد تاریخی که در آن به‌سر می‌برند را گم کرده‌اند. موفق باشید

28568
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: سوال من در ارتباط با ولایتمداری مالک اشتر هست. اخیرا مقاله ای منتشر شده و عموما طرفداران مشائی از اون استفاده می کنند برای اینکه احمدی نژاد مشائی مدار، را به گونه ای نشون بدن که در چارچوب ولایتمداری جا بشه. گویا با این بیان تونسته اند شخصیت مالک را در حد شخصیت احمدی نژاد تنزل دهند و الان مشکل عملکرد احمدی نژاد نیست بلکه این رهبری ست که رفتارش با عملکرد صحیح یک رهبر دینی همخوانی نداره. مشابه جمله آیت الله جوادی را اگر بخواهیم بگوییم اینکه اخمدی نژاد را نتوانستند به مرتبه مالک برسانند ولی مالک را تونستند به مرتبه احمدی نژاد تنزل دهند. نظر شما رو در این خصوص می خواستم جویا شوم. مقاله عینا نقل می شود با مالک چه می کردید؟ سلمان کدیور فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان نامه اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود. نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است. اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که می‌دانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟ یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل ابوموسی اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که «جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟». و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله جمل به امام خیانت روا بدارند. یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود. یا پیش از صفین، امام (ع)، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را می‌بینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد. بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که «جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است». و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و بعد با این مضمون به امام می گوید اگر سخن مرا می پذیرفتید بهتر بود. یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر خوارج قرار گیرد. و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد. کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز: بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم را خروج از ولایت او بخوانند، جماعتی که هر فکر متفاوتی را چون نمی پسندند حذف کنند، وجود داشت، با مالکی که با علی اختلاف نظر داشت چه می کردند؟ او را ضد امام و ضد پیامبر و ضد ولایت می‌خواندند و با لعن و تکفیرش منزوی اش می ساختند. مالکی که علی (ع) در وصفش فرمود کاش بجای همه سپاهم، چند نفر چون مالک داشتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد جناب مالک تا حدّی قضیه از این قرار بوده است. البته اگر از عظمت‌های جناب مالک چشم‌پوشی کنیم. آری! در آن سال‌ها هنوز جایگاه امامان در آن حدّ که شیعه به مرور متوجه شد، روشن نبوده. لذا اگر مثلاً بحث‌هایی که در «زیارت جامعه» است و به مرور روشن شد ائمه در چه مقام و جایگاهی هستند، در آن سال‌ها مطرح می‌شد؛ می‌گفتند در مورد امامان غلوّ می‌شود. و این مشکل در آن سال‌ها بود، ولی در حال حاضر که ولیّ فقیه با پشتوانه‌ی آن‌همه معارف و سیره، حکم می‌کند چرا باید برای عدم هماهنگیِ خود با احکام و رهنمودهای مقام معظم رهبری، مالک اشتر را بهانه کرد؟! در حالی‌که امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند حکم ولیّ فقیه در حدّ حکم رسول اللّه «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۸۵۳۳ رجوع فرمایید. موفق باشید

28507
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این مقاله را یکی از شاگردانتان نوشتند و از من خواستند برایتان بفرستم و اگر احیانا سخنی هم برایشان دارید بفرمایید: آقای زیبا کلام، کلامت چون ماری خوش خط و خال زیبا و اما آکنده از زهری کشنده به جان ملت و سرزمین و تاریخ مان و هدیه ای بی دریغ و شاید بی مزد و مواجب به دشمنان این مرز و بوم است. چقدر زیبا و جذاب اما فریب کارانه و منافقانه تلاش دارید که زهری را که اربابان فرعونی شما به جان مردم این سرزمین تزریق کرده اند کارساز کرده و تاب و توان و مقاومت ملت را به هلاکت برسانید. اربابان ظالم و انسان ستیز شما زانو را بر گردن ملت و اقتصاد شما گذاشته اند، به جای آنکه تلاش کنید اثر فشار نفس گیر زانوی تحریم بر گلوی مردمان و اقتصادشان کاهش یابد نفسهای ملت و انقلاب را با نرخ دلار و سکه می شمارید و منتظرید کی نفس ملت و انقلاب قطع شود تا تئوری تسلیم را اثبات کنید، تا چه شود؟ دشمن بر سر ترحم آمده از فشار زانویش بر گلوی ملت بکاهد و یا نه مطابق ذات خبیث خود بگوید حالا که اثر کرد چرا بیشتر و محکم تر ادامه ندهیم؟ مانند آنچه در مذاکرات هسته‌ای و برجام گذشت. شما که ظاهراً استاد سفارشی علوم سیاسی هستید، بفرمایید در تئوری تسلیم، آمریکا و غرب به چه چیزی قانع می‌شوند؟ به گرفتن توان هسته ای‌، موشکی و دفاعی؟ انحلال سپاه؟ انحلال بسیج؟ برداشتن رشته های دروس فیزیک هسته ای در دانشگاه؟ ترور و کشتن دانشمندان هسته‌ای؟ حذف دروس فیزیک در دبیرستان؟ مصاحبه و بازجویی دانشمندان فیزیک و اشغال و تصرف سرزمینتان و... خیر آقای زیبا کلام حتی اگر مثل افغانستان سرزمین تان سال ها تحت اشغال باشد، یک سر کشورتان داعش یک سر دیگر آن را طالبان مدیریت و صف‌آرایی کرده و با یک دولت مرکزی ضعیف و دست نشانده زندگی مردم را به پشت سگ‌می بندند؟ بلافاصله خواهید گفت چرا ما را با افغانستان مقایسه می‌کنید؟ شما بگویید، در آن شرایط مگر دست شماست کدام مسیر را بروید؟ خدا رو شکر اربابان تان بسیار قهار و زورگو هستند و از اربابی گری و فرعونیت چیزی کم ندارند و هرگاه مسلط شوند یک مسیر قهری بیشتر باقی نمی گذارند؟ ملت فرهیخته و عزیز ایران به نخبگان و دانشمندان و فرهیختگان شجاع سیاسی و نظامی خود افتخار می کند که با هزینه ای دهها برابر کمتر از هزینه های نظامی دشمن توانسته اند با استفاده بهینه از دانش و فن و فرهنگ و جغرافیا موازنه قدرت و نظامی برقرار کرده و اجازه تعرض و اشغال سرزمین عزیزمان ایران را دور از ذهن کنند. بی ثباتی اقتصادی و نرخ دلار و سکه و بسیاری از معضلات دیگر بیش از آنکه هزینه تقابل و دفاع در برابر متجاوزان و اشغالگران باشد هزینه تئوریزه کردن ترس و تسلیم است. هزینه خیانت و تطمیع است هزینه دلباختگی و وادادگی است و هزینه خودباختگی و بی هویتی است که در ژنتیک جهان سومی های غرب زده ای امثال شما تزریق شده و می‌شود. مگر خانم کلینتون که او را در مقابل ترامپ فرشته نجات می دانید در مناظره انتخاباتی با ترامپ نگفت با ۱۲۰ کشور جهان رایزنی یا سفر کرده تا توانسته است داعش را علیه ایران خلق کند؟ مگر بنا نبود داعش و تکفیری ها پس از شکل گیری در شام و عراق با سپاه دهها میلیونی که از طلاب پاکستان و آفریقا و کشورهای عربی و... بسوی کشور عزیزمان ایران گسیل شده و برای سال ها سرزمین مان را اشغال کنند، و مگر بنا نبود اربابان آمریکایی و غربی شما فرشته نجات شوند و در یک پروسهٔ درگیری چندین ساله در خانه و زندگی مان، در بازی موش و گربه ایران را از داعش پس بگیرند و بعد هم سالیان نامعلوم تحت اشغال منجیان بوده و غرامت پرداخت کنیم؟ هزینه این کجا و هزینه دفاع در بیرون از مرزها و در خانه داعش کجا، برای ملت بزرگ ایران چه خوابی دیده اید و چه نیات شومی در پس زیبایی کلامتان پنهان کرده اید. لابد به شما و دوستانتان وعده داده اند وقتی چنین وضعیتی پیش آمد شما مصون هستید و در منطقه سبز تهران کنار ژنرالهای اشغالگر و یا نه در نیویورک و واشنگتن در کاخ های آنچنانی به سعادت خواهید رسید. برای کسی که الفبای سیاست را بداند روشن و واضح است که اگر بشار اسد و حزب الله ریشه مردمی نداشتند در برابر سیل بنیان کن تکفیری ها و صدها میلیارد پول عربستان و حضور تمام قد سیاسی و نظامی آمریکا فرانسه و انگلیس عربستان ترکیه و ده‌ها کشور دیگر نمی توانستند دوام بیاورند. در دفاع از استقلال و آزادی و تمامیت ارضی کشور، مردم شکی ندارند که بخواهیم در این مقوله از آنان سوال کنیم بلکه این مردم هستند که دفاع را جلو می برند. اگر روزی بنا بود به جای دفاع در خانه خودمان، حاشیه امنیت کشور را توسعه داده و با توطئه های دشمنان در بیرون از مرزها مواجه شویم شما و اربابان تان قطعا تاب نیاورده و دلخورید و این از عظمت و اقتدار و از دانش و ابتکار و خلاقیت نیروهای دفاعی و امنیتی ماست. بله کشور آمریکا اگر برای خوی تجاوزکارانه و غاصبانه و ظالمانه خود هر ساله صدها میلیارد دلار هزینه می‌کند شاید برای شما خوش نباشد که در این مورد هم به اربابان آمریکایی تان اقتدا کرده اجازه بدهید ما هم‌ مختصری از هزینه هامان را صرف دفاع از آزادی و استقلال و تمامیت ارضی میهن عزیزمان ایران کنیم. چرا به جای شرمساری و خجالت عقب ماندن از قافله ی رادمردان و آزادیخواهان فدایی وطن، تر س و تسلیم را تئوریزه و بزک می کنید تا تیرهای زهرآگین دشمن به جان ملت کارساز شود؟ همفکران شما با صادرات و واردات و بانک مرکزی، دلار، سکه و بنزین و شیلات و قاچاق کالا و واگذاری های اصل ۴۴ و اختلاس های بانکی، با این مردم و این کشور چه کردند؟ لابد در جواب، همانطور که در دادن آدرس های غلط آموزش دیده و با مهارت و یا دقیق‌تر بگویم تر دست و شعبده باز هستید، آدرس به سوریه و لبنان خواهی داد. همه هزینه در دفاع از امنیت و استقلال کشورمان در برابر توطئه های کل منطقه بعضا به اختلاس یکی دو تا از همرزمان شما نمی رسد. خیلی به خودتان غره شده اید که بار دیگر رای مردم را بزنید یا به قول دوستانتان که در این دوره فرمودید، حالا که توانستیم مخشان را بزنیم جیبشان را به مدد آدرسهای غلط راحت تر خواهیم زد و با بهانه صادرات و واردات و دلار چند نرخی چه رانت بازاری راه انداختید و دلار و سکه های زانتی را بین خود و بچه هایتان به هر شیوه‌ای واگذار کرده و به گردش در آوردید و با افزایش قیمت آن به چند برابر هر بار دست در جیب مردم کرده و نصف و یا بیشتر از نصف زندگی مردم را به صاحب شدید. بی خبر نیستیم که در جمع تان آقای تاج داده گفته است که برای ریاست جمهوری هم اینقدر ناامید نباشید مردم هم فراموش می‌کنند. تقسیم کار خواهیم کرد یک روز من یک روز موسوی خوئینی ها و یک روز هم صادق زیباکلام و روز دیگر آقا سعید حجاریان و... حوزه های فکری جامعه را پر از ابهام و غبار آلودگی کرده و با آدرسهای غلط بار دیگر رای مردم را خواهیم زد و اما غافلید از اینکه «و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره شده است. مهم آن است که ما با همان متانتی که رهبر معظم انقلاب، کشور و انقلاب را از این افراد عبور می‌دهند؛ کار را جلو ببریم، همان بهتر که افرادی مثل آقای امید دانا جواب این افراد را بدهد. موفق باشید

28505
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: چگونه می‌توانیم سرباز انقلاب اسلامی ایران باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین راه توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۸۴۹۱ رجوع فرمایید. موفق باشید

28491
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در خصوص افرادی مثل دکتر سعید زیباکلام و جوانان دیگری که کم و بیش از نظر سیاسی همفکر هستند سوالی برایم به وجود آمده است. حتما موضع چند روز اخیر ایشان را دیده اید البته چندان عجیب نبود چراکه نوع نگاه این نوع عزیزان به ولایت متفاوت از نگاه حزب اللهی ها بود از اول اما با آشنایی مدید و تقریبا نزدیک می‌دانیم که این افراد دل بسته انقلاب اسلامی و آرمانهای آن و نیز علاقه مند به حضرت امام و مقام معظم رهبری بودند و احتمالا هستند همچنان اما درک مسیری که انقلاب اسلامی پیش می‌رود و درک سیره مقام معظم رهبری در مدیریت کشور بر ایشان ممکن نشده است و دچار دردسرهایی شده اند تا جایی که کسی مثل سعید زیباکلام که صدها سخنرانی در نقد برجام داشته مطلبی می‌نویسد که کسی مثل تاجزاده از آن بهره می‌برد. ضعف در نگاه دینی و عمیق به انقلاب اسلامی و ولایت در کسانی مثل سعید زیباکلام و جوانان هم نظر او وجود داشت اما آنها در گفتار و عمل همراستای انقلاب عمل می‌کردند و به تعبیر دقیق‌تر در سطحی از سطوحی حرکت ذیل انقلاب اسلامی پیش می‌‍آمدند اما آنچه آنان را به موضع گیری علنی (به جای نقد به نحوی که کمک به دشمن نباشد) کشاند مسائلی مثل سیره مقام معظم رهبری در تعامل با دولت روحانی و مخصوصا در برجام، و ماجرای بنزین و روش ایشان در مواجه با جناب صادق لاریجانی و امثال آن و نیز نوع مواجهه (به نظر من متفاوت) مقام معظم رهبری با دکتر احمدی نژاد بود. این طیف چون درک بهتری از مسیر انقلاب اسلامی و تقابل آن با جهان مدرن داشتند، برتری غیرقابل قیاس عملکرد دولت احمدی نژاد را با سایر دولتها به خوبی درک می‌کردند از این رو هم از رفتار قوه قضائیه با افراد منتسب به این دولت و هم از نظر منفی مقام معظم رهبری برای کاندیداتوری احمدی نژاد دچار ابهامات و تناقضاتی شدند. در کنار این موارد از جمله اختلاف نظرهای بسیار بسیار مهم این برادران با مقام معظم رهبری در درک وضع موجود است. آنها وضع امروز ما را بسیار بغرنج و سیر انقلاب را رو به نزول و سقوط می‌بینند ولی مقام معظم رهبری کاملا عکس این توصیف را دارند. در این نکته حتی اغلب حزب اللهی ها نیز نمی‌توانند توصیف مقام معظم رهبری از وضع موجود را درک کنند. روشن است که اگر کسی به عمق انقلاب اسلامی اندکی نزدیک شده باشد و به ظهور تاریخ جدید با انقلاب اسلامی آشنا باشد و توجه داشته باشد که این اتفاقات ذیل تاریخ گذشته نیست بلکه در فجر تاریخی جدید جهان در حال وقوع است، درکش از وضع موجود کاملا به نگاه مقام معظم رهبری نزدیک می‌شود. اما می‌دانیم که این درک به آسانی حاصل نمی‌شود و برای بسیاری نزدیک شدن به این معانی اساسا منتفی برای بسیاری نزدیک به غیرممکن و برای بسیاری نیز تنها پس از ریاضت و تلاش معرفتی مستمر ممکن است حاصل شود. حال ضمن معذرت خواهی از تسدیع و اطاله، سوال حقیر این است که آیا این اشکال بر ما و برای عملکرد و بیان مقام معظم رهبری وارد نیست که نمی‌توانیم حتی کسانی را اقناع کنیم که نزدیکترین افراد از نظر فکری و عملی به ما هستند و واقعا اهل غرض و باندبازی و امثال آن نیستند و البته ممکن است ضعف‌های نگرشی یا فکری داشته باشند؟ اینکه حتی بسیاری از جوانان دلبسته و علاقه مند به مقام معظم رهبری نیز نمی‌توانند عزل و نصبهای ایشان را هضم کنند، خود نمی‌تواند یک اشکال به ایشان باشد؟ آیا این طبیعت دشواری ابتلائات آخر الزمانی و طبیعت جنگ روانی و رسانه‌ای پرحجم دشمن است که حتی مسائل برای بسیاری از حزب اللهی ها نیز قابل هضم نباشد و یا می‌توان آن را نقص دانست؟ نقص به این معنی که حتی در اقناع همراهترین‌ها نیز موفق نیستیم. عذر مجدد از طولانی شدن مزاحمت. و التماس دعای واقعی از حضرتعالی دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در شرایط حساس تاریخی قرار داریم که از یک طرف انقلاب اسلامی توانسته است با رهبری‌های حکیمانه‌ی مقام معظم رهبری و در عین سعه‌ی صدری که ایشان نسبت به آقای هاشمی و انحرافاتی که ایشان وارد انقلاب می‌کردند؛ انقلاب را حفظ کنند و به جای این‌که در همان زمانی که امثال آقای هاشمی و امثال ایشان پایه‌هایی را گذاشتند که امروز شما با آن انحرافا‌ها و ثروت‌های بادآورده‌ی جریان‌های به ظاهر در کنار انقلاب، با آقای هاشمی و انحرافات ایشان مقابله کنند و به نظر بنده بساط انقلاب اسلامی را به وسعتی که امروز ملاحظه می‌کنید، برچینند؛ و نهایتش یک جریان به اصطلاح خوب انقلابی میدان مدیریت ایران را به دست بگیرند، ایشان با آن سعه‌ی صدر مهدوی، سعی کردند اصل انقلاب با توجه به ذات خاص تاریخی که دارد، بماند زیرا می‌دانستند در دل این حضور تاریخی به مرور مشکلات پیش‌آمده رفع خواهد شد ولی انقلاب می‌ماند. و امروز ما ناظر دو پدیده هستیم؛ یکی مشکلاتی که ملاحظه می‌کنید از فقر و بیکاری گرفته تا ثروت‌های بادآورده و فاصله‌ی طبقاتی این‌چنین آزاددهنده، که امثال آقای سعید زیباکلام نسبت به آن نگران هستند. پدیده‌ی دوم وجود خود انقلاب است و توانایی‌هایی که برای رفع این مشکلات در ذات خود دارد و با رهنمودهای فوق‌العاده مهدوی مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» می‌بینید که بنیان عبور از بلیّه‌ی آقای هاشمی بحمداللّه در حال شکل گیری است. و رساندن جامعه به این مرحله که مردم امیدشان از آن نگاه غرب‌گرا که به اصطلاح به بهانه‌ی برجام می‌خواستند ما را «ژاپن اسلامی» کنند، تا حدّ زیادی قطع شده است؛ کار بس مهمی است و افقی که با حضور مسئولین نظام قضایی و نظام تقنین پیش آمده است، حتماً در اجرا نیز پیش خواهد آمد و با حفظ انقلاب اسلامی تحول اساسی در کشور به‌وجود می‌آید. و اگر تا دیروز آقای عباس عبدی در آخرین روزهای دولت آقای خاتمی گفتند آخرین میخ به تابوت اصلاح‌طلبی در حال کوبیدن است، ولی به جهت نشناختن ذات انقلاب اسلامی توسط آقای احمدی‌نژاد و نداشتن معارف لازم ما باز نتوانستیم به هویت اصیلی که نظام اجرایی ما نیاز دارد، برگردیم، با رهنمودهای مقام معظم رهبری و تجربه‌های به‌دست آمده، مسلّم آخرین میخ‌ها به تابوت جریان غرب‌گرایی که متوجه‌ی اصالت حضور تاریخی انقلاب نیست؛ در حال کوبیدن است و به همین جهت رهبر معظم انقلاب مجلس را و نیروهای انقلاب را متذکر شدند که به جای استیضاح دولت، اجازه دهند تا دولت همه‌ی آنچه که باید از خود نشان دهد را، به میدان بیاورد. و مسلّم بدانید این نوع نگاه که در این دولتمردان هست، هیچ سنگی بر سنگی گذاشته نخواهد شد و إن‌شاءاللّه امثال آقای زیباکلام‌ها هم متوجه می‌شوند باید در سعه‌ی وسیع‌تری انقلاب را و مددهای الهی را که به رهبری می‌شود ببینند، به همان معنایی که بنده مکرر عرض کرده‌ام «برای آبادانی دهی نباید شهری را خراب کرد.» بحث بسیار است و امکان طرح موضوعات هنوز فراهم نشده است. خدا را شکر که باطن نورانی این انقلاب اگر از یک طرف جوانان پاک‌سیرتی را متوجه‌ی اصالت‌های انقلاب می‌کند؛ توانِ آن را دارد که مدعیان دروغین دفاع از انقلاب امثال تاج‌زاده‌ها را این‌چنین رسوا کند. آیا عقابی از این بالاتر که اینان دیگر هیچ تعلقی به انقلابی که حاج‌قاسم‌ها می‌پروراند، ندارند؟! در حالی‌که محال است خداوند آثار زحمات شهدای ما را ضایع کند که قصد و مقصدشان حفظ نظام اسلامی و جهانی‌شدن آن بود به همان معنایی که خداوند وعده داد: «فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ». موفق باشید 

28478
متن پرسش
سلام استاد عزیزم خدا قوت: در پناه خدا همواره موید باشید، سوال یکی از خواهران مدیر را عینا خدمتتان ارسال می کنم پاسخهایی دادم ولی ظاهرا قانع کننده نبود. مدتی است که فکرم مشغول سئوالی در مورد مقام معظم رهبری است. و آن اینکه چرا رهبر طی این سالها در مورد اختلاسهای میلیاردی که باعث رنجش روح و روان مردم شده و آنها را آزار می‌دهد سخنی نگفته اند؟ و بطور جدی با آن برخورد نکرده اند؟! ذر این مسئله که ایشان و خانواده شان پاکدست هستند حرفی نیست در این مسئله که سالهاست از اقتصاد مقاومتی سخن می‌گویند خوب حرفی نیست، اما وقتی ما به حکومت علی (ع) نگاه می‌کنیم حفاظت از بیت المال خیلی برایشان مهم بوده، اما ما یک سخنرانی از رهبر بیاد نداریم که اعتراض جدی به اختلاسها و برنامه ایی برای پیشگیری از اختلاسها داشته باشند! دوست دارم یک جواب منطقی بشنوم. و اگر پاسخ بدید ممنون میشم. بخشی از وظیفه رهبر جامعه در این است که بطور جدی از اموال و سرمایه های کشور محافظت کنه و حتی زمانی را بیاد دارم اختلاس بزرگی شده بود و رهبر آن را مسئله کوچک و بی اهمیت خواندند! و من خیلی تعجب کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اولاً: طبق قانون اساسی رهبر انقلاب جایگاه خاصی دارند و نباید ایشان را با امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در امورات اجرایی مقایسه کرد. ثانیاً: به این فکر کنید که برای آبادکردن دهی، نباید شهری را خراب کرد. مهم، حفظ انقلاب است در طوفان امواجی که انقلاب را به صورت‌های مختلف تهدید می‌کند. زیرا ذات انقلاب اسلامی و حضور تاریخی آن، آن‌چنان توانا می‌باشد که بالاخره از این انحرافات با حکمت نایب الإمامیِ آیت اللّه خامنه‌ای عبور می‌کند. نمونه‌اش ظاهرشدن بستری است که امروزه شما شاهد محاکمه‌ی اختلاس‌کنندگان هستید. آیا با توجه به همین حکمت خاص ایشان نیست که می‌توان به آینده‌ای مبرّا از این اختلاس‌ها امیدوار بود و در دل آن معلوم کرد که جریان‌های به اصطلاح اصلاح‌طلبی چه اندازه به چهره‌ی این انقلاب ضربه زده‌اند؟ و در همین راستا امثال آقای خوئینی‌ها و تاج‌زاده‌ها برای معلوم نشدن ضربه‌هایی که آن‌ها به انقلاب زده‌اند، سعی می‌کنند رهبر انقلاب را مقصر خطاهای خودشان قلمداد کنند. در حالی‌که هنر فوق‌العاده حکیمانه‌ی رهبر معظم انقلاب آن بود که این افراد برای ارائه‌ی خود و نظرات خود میدان کامل داشته باشند و همین امر موجب می‌شود که نتوانند مقصر امور را رهبر انقلاب بدانند و از آن طرف رهبر معظم انقلاب در آن حدّ که جهت کلّی انقلاب محفوظ بماند، بر امور نظارت داشتند و دارند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!