بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح ادعیه، اذکار و زیارات

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15241
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد در بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان فرازی از مناجات شعبانیه را خواندند و منقلب شدند این فراز جه معنایی دارد که منقلب شدند؟ حقیر متصورم که خودشان را مخاطب این فراز دیدند و در حضور رفتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فراز این‌چنین است که: «کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدیک فَقَد اَظَلَّها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیکَ فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُه‌ُ وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک» سالک خود را در محضر حق آن‌چنان حس می‌کند که سایه‌ی توکل بر حضرت حق بر سر او قرار دارد و امیدوار است که حضرت حق آن‌چنان که او اهل رحمت و لطف است، با او برخورد کند و عفو او، سالک را در حالی‌که در محضر حق قرار گرفته و از دنیا به سوی آخرت روی آورده است در برگیرد. موفق

15225
متن پرسش
استاد گرامی سلام: درخواستی به شماره 15165 داشتم گویا لایق ندانستید پاسخ داده شود این هم نشانه دیگری بر بدبختی من است فکر می کنم مصداق این آیه هستم: «و نادی أصحاب النار أصحاب الجنة أن أفیضوا علینا من المآء أو مما رزقکم الله قالوا إن الله حرمهما علی الکافرین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً جواب داده شده است. عیناً همان جواب را دوباره خدمتتان ارسال می‌داریم. سعی بفرمایید ایمیل خود را در همه‌ی قسمت‌ها بررسی کنید زیرا بعضاً نیاز نیست که جواب‌ها در معرض دید سایر کاربران قرار گیرد، به‌خصوص که در بعضی از سؤال‌ها خصوصیات فردی سؤال‌کننده مطرح است.

 باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت امین اللّه با نظر به جمال مولایمان علی«علیه‌السلام» مدتی مشغول شوید و به فراز قسمت دوم بیشتر توجه فرمایید. اصلِ زیارت را با شرح مختصری که بر آن داشته‌ام، خدمتتان ارسال می‌دارم. موفق باشید  زیارت امین اللّه

حضرت امام محمّد باقر(ع) فرمودند هرکه از شیعیان ما این زیارت و دعا را نزد قبر امیرالمومنین(ع)یا نزد قبر یکى از ائمه(ع) بخواند، البته حقّ تعالى این زیارت و دعای او را در نامه‌اى از نور بالا برد.

 خوب است که «زائر» در محضر هر امامی در فرصت مناسب این زیارت را که شامل معارف و مناجات بس گرانقدری با حضرت رب‌العالمین است؛ بخواند. در آن دعا طوری «زائر» به ملاقات خدا دست می‌یابد که به جای آن‌که از خدا چیزی بخواهد؛ راضی‌شدن از خدا را طلبِ خود قرار می‌دهد، زیرا خدا است که مقصد و مقصود هرکسی است. راستی را، اگر کسی به مقصد رسید، جای دیگری باید برود؟!! «سوار چون‌که به منزل رسد، پیاده شود».

(اَلسَّلامُ عَلَیک یا امینَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ)

 سلام بر تو اى امانتدار خدا در زمین او و حجتش بر بندگان او. او امین الهی در دین و در سرّ و در خلق می‌باشد. خلق خدا باید در اختیار امام معصوم باشد که امین اللّهِ مطلق است. زیرا خداوند سرّش را به او سپرده و حجت او است بر بندگانش، و از این جهت خداوند به او احتجاج می‌کند اگر مردم از امام معصوم عدول کنند.

(اَلسَّلامُ عَلَیک - نام هر امامی که مشغول زیارت او هستی، بگو و ادامه بده-  اَشْهَدُ اَنَّک جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ عَمِلْتَ بِکتابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ. )

سلام بر تو اى - نام آن امام را اظهار کن و بگو- گواهى دهم که تو در راه خدا جهاد کردى و چنانچه باید به کتاب خدا رفتار کردى و پیروى کردى از سنت‌هاى پیامبرشf. و به لحاظ سلوکی و توحیدی آن‌طور که نهایت جهاد با نفس و ظلمات است، مجاهده‌ی نفس نمودی و مقیّد به شریعت الهی بودی و تنها سنت نبیّ الهی را انجام دادی، نه سنت کسانی که به ناحق به جای رسول اللّه قرار گرفتند.

(حَتّى دَعاک اللَّهُ اِلى جِوارِهِ فَقَبَضَک اِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ وَ اَ لْزَمَ اَعْدائَک الْحُجَّةَ مَعَ مالَک مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلى جَمیعِ خَلْقِهِ)

تا در مسیر مجاهدت در مسیر الهی و عمل به کتاب الهی تا آن‌جا ادامه دادی که خداوند تو را به جوار خویش دعوت فرمود و به اختیار خودش جانت را قبض نمود - تو را با اختیار خود برد، نه به خاطر اتفاقی که ابن‌ملجم گمان کرد تو را از صحنه خارج کرد- و ملزم کرد دشمنانت را به حجت و برهانی که تو آن حجت و برهان بودی و حتی ابن‌ملجم هم خبر داشت که تو حجّت خدایی.[1]

«زائر» از این مرحله به بعد؛ یک‌مرتبه به طلبِ سلوکی بسیار متعالی منتقل می‌شود و اظهار می‌دارد:

(اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسى مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک راضِیةً بِقَضاَّئِک مُولَعَةً بِذِکرِک وَ دُعاَّئِک مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اَوْلِیاَّئِک مَحْبُوبَةً فى اَرْضِک وَ سَماَّئِک صابِرَةً عَلى نُزُولِ بَلاَّئِک شاکرَةً لِفَواضِلِ نَعْماَّئِک ذاکرَةً لِسَوابِغِ آلائِک مُشْتاقَةً اِلى فَرْحَةِ لِقاَّئِک مُتَزَوِّدَةً التَّقْوى لِیوْمِ جَزاَّئِک مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اَوْلِیاَّئِک مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ اَعْدائِک مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِک وَ ثَناَّئِک)

خدایا نفس مرا نسبت به مقدّراتت که برایم رقم زده‌ای، با معرفتی ناب مطمئن گردان. و راضی گردان به قضای خود - تا هرآن‌چه را تو برایم مصلحت دانسته‌ای، را با رضایت خاطر بپذیرم- تشنه‌ی ذکر و دعا و نجوایِ با تو باشم همراه با عشقی حقیقی و توحیدی ناب. نفسی به من عطا کن که دوست‌دارِ اولیاء تو باشد و در عین حال مرا از اولیاء خود قرار ده تا در زمین و آسمان محبوبِ اولیاء‌ات قرار گیرم. بر بلاهایی که برایم تقدیر کرده‌ای، شکیبایی و پختگی نشان دهم. شاکر نعمت‌های زیبای تو و مدیون نعمت‌هایت باشم. یادآورِ نعمت‌های کامل و تمام تو باشم. مشتاق شیرینی لقایِ خوش تو باشم. تقوا را برای روز جزای تو به عنوان توشه‌ای برگیرم. پیرو سنت‌های اولیاء تو باشم. از هر آن‌چه دشمنان تو بدان مشغولند، فاصله داشته باشم. در دنیا و آخرت مشغول ثنا و حمد تو باشم.

«زائر» در این فراز با دل‌دادگیِ کامل سعی دارد از هر آن‌چه او را به دنیا مشغول می‌کند و از خدا وامی‌دارد، عبور نماید و بعد از آن وضع او آن‌چنان دگرگون می‌گردد که با زبان دیگر یعنی زبانِ بی‌تابانه در محضر آن امام معصوم سخن می‌راند و اظهار می‌دارد:

(اَللّهُمَّ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتینَ اِلَیک والِهَةٌ وَسُبُلَ الرّاغِبینَ اِلَیک شارِعَةٌ وَاَعْلامَ الْقاصِدینَ اِلَیک واضِحَةٌ وَاَفْئِدَةَ الْعارِفینَ مِنْک فازِعَةٌ وَاَصْواتَ الدّاعینَ اِلَیک صاعِدَةٌ وَاَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاک مُسْتَجابَةٌ وَتَوْبَةَ مَنْ اَنابَ اِلَیک مَقْبُولَةٌ وَعَبْرَةَ مَنْ بَکى مِنْ خَوْفِک مَرْحُومَةٌ وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِک مَوْجُودَةٌ وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِک مَبْذُولَةٌ)

خداوندا! قلب مشتاقان به تو سختْ سرگردان تو است و هرکس به تو رغبت داشته باشد، بدون هیچ فاصله‌ای راهش به سوی تو باز است و نشانه‌های آمدن به سوی تو واضح و روشن است و دلِ آن کس که تو را شناخت، از تو هراسان است و هرکس به سوی تو دعا کرد، دعایش بالارونده است و درهای اجابت برای این افراد گشوده است و دعوت آن‌کس که با تو سخن بگوید، مستجاب است و توبه‌ی کسی که به سوی تو توبه کند، قبول و پذیرفته است و اشک آن کس که از خوف تو اشک بریزد، مورد رحمت است و دادرسی برای کسی که به تو استغاثه کند، موجود. و کمک برای کسی که از تو کمک بخواهد، فراوان.

(وَعِداتِک لِعِبادِک مُنْجَزَةٌ وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَک مُقالَةٌ وَ اَعْمالَ الْعامِلینَ لَدَیک مَحْفُوظَةٌ وَ اَرْزاقَک اِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْک نازِلَةٌ وَ عَواَّئِدَ الْمَزیدِ اِلَیهِمْ واصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرینَ مَغْفُورَةٌ وَ حَواَّئِجَ خَلْقِک عِنْدَک مَقْضِیةٌ وَ جَواَّئِزَ السّآئِلینَ عِنْدَک مُوَفَّرَةٌ وَ عَواَّئِدَ الْمَزیدِ مُتَواتِرَةٌ وَ مَواَّئِدَ الْمُسْتَطْعِمینَ مُعَدَّةٌ وَ مَناهِلَ الظِّماَّءِ مُتْرَعَةٌ)

و وعده‌هایى که به بندگانت دادى وفایش حتمى است، و لغزش کسى که از تو پوزش طلبد بخشوده است و کارهاى آنان‌که براى تو کار کنند در نزد تو محفوظ است و روزی‌هایى که به آفریدگانت دهى از نزدت ریزان است و بهره‌هاى بیشترى هم به سوی‌شان مى‌رسد و گناه آمرزش‌خواهان(از تو) آمرزیده است و حاجت‌هاى آفریدگانت نزد تو روا شده است و جایزه‌هاى سائلان در پیش تو شایان و وافر است و بهره‌هاى فزون پیاپى است و خوان‌هاى احسان تو براى طعام‌خواهان آماده است و حوض‌هاى آب براى تشنگان لبریز است.

(اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعاَّئى وَاقْبَلْ ثَناَّئى وَاجْمَعْ بَینى وَبَینَ اَوْلِیاَّئى بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِىٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ اِنَّک وَلِىُّ نَعْماَّئى وَمُنْتَهى مُناىَ وَغایةُ رَجائى فى مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ)

پس خدایا دعایم را مستجاب کن و بپذیر مدح و ثنایم را و گردآور میان من و دوستانم به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسین که به راستى تویى صاحب نعمت‌هایم، و منتهاى آرزویم، و سرحد نهایى امیدم، و بازگشتگاه و اقامتگاهم.

(اَنْتَ اِلهى وَسَیدى وَمَوْلاىَ)       

تویى معبود و آقا و مولاى من.

(اِغْفِرْ لاَِوْلِیاَّئِنا وَ کفَّ عَنّا اَعْداَّئَنا وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا وَاَظْهِرْ کلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْیا وَ اَدْحِضْ کلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلى اِنَّک عَلى کلِّشَىءٍْ قَدیرٌ)

بیامرز دوستان ما را و بازدار از ما دشمنان‌مان را و سرگرمشان کن از آزار ما و آشکار کن گفتار حق را و آن را برتر قرار ده و از میان ببر گفتار باطل را و آن را پست گردان که به راستى تو بر هرچیز توانایى.

 


   [1] - در رابطه با این‌که همه می‌دانستند علی حجّت خداوند است جریان «حبابه‌ی والبیه» که از شیعیان عاقله‌ی کامله‌ی جلیله و عالم به مسایل حلال و حرام و بسیار متعبد و کوشا در عبادت بود که هشت امام را درک کرده بود؛ می‌‌‌تواند نمونه‌ی خوبی باشد. او نقل می‌کند: «یک روز امیرالمؤمنینu را در محل پیش قراولان لشگر دیدم که با تازیانه‌ی دوسری که در دست داشت، فروشندگان ماهی‌های جری(بی‌فلس) و مارماهی و سگ‌ماهی و ماهیان در آب مرده را، می‌زد و با لحن آمرانه‌ای چون: «ای فروشندگانِ مسخ شده‌های بنی اسراییل و ای لشگرِ بنی‌مروان»! آنان را از فروختن این نوع ماهی‌های حرام بازمی‌داشت. در این هنگام «فرات بن احنف» که در آن‌جا حاضر بود، از جای برخاست و به سوی حضرت آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین! لشگر بنی مروان چه کسانی هستند؟ علی(ع) در پاسخ او فرمود: «آن ها کسانی بودند که ریش‌های خود را می‌تراشیدند و سبیل‌های خود را رها کرده و آن را می‌تابیدند، خداوند هم آنان را مسخ کرد. حبابه می‌گوید: من تا آن روز گوینده‌ای را خوش بیان‌تر از او ندیده بودم؛ او را دنبال کردم تا این‌که در جلویِ خان مسجد(محوطه‌ی جلوی مسجد) نشست، به او عرض کردم: خداوند تو را مشمول لطف و رحمت خویش قرار دهد، دلیل بر امامت چیست؟ آن حضرت با دست خود اشاره به ریگی که روی زمین افتاده بود کرد و فرمود: «آن را نزد من بیاور». من آن ریگ را برداشتم و به ایشان دادم، آن حضرت ریگ را در کف دست خود گذاشت و با دست خود آن را نرم کرد، سپس با نگین انگشترش که نام خود آن حضرت بر آن نقش بسته بود، آن سنگریزه را مهر کرد، سپس به من گفت: ای حبابه! هر گاه کسی ادعای امامت کرد و توانست چنان که دیدی بر سنگریزه‌ای مهر بزند، پس بدان که او امام واجب الاطاعه است. همانا امام کسی است که هر چه را بخواهد و اراده کند، از او پنهان نگردد. حبابه گوید: من رفتم تا هنگامی که امیرالمؤمنین(ع)به درجه‌ی رفیع شهادت رسید. من نزد امام حسن(ع)آمدم، آن حضرت در مسند امیرالمؤمنین نشسته بود و مردم، معالم دین خود را از او سؤال می‌کردند. چون حضرت مرا دید، فرمود: «ای حبابه‌ی والبیه!» عرض کردم: بله، ای مولای من! فرمود: «آن چه همراه داری بیاور، من آن سنگریزه را به او دادم، آن حضرت نیز همانند امیرالمؤمنین علی(ع) برای من بر آن سنگریزه مهر نهاد.

پس از شهادت امام حسن(ع) به نزد امام حسین(ع) شرف حضور پیدا کردم. حضرت در مسجد پیغمبر(ص)نشسته بود، چون وارد شدم، مرا خوش آمد گفت و به نزدیک خودش خواند و فرمود: «ان فی الدلالة دلیلا علی ما تریدین، افتریدین دلالة الامامة؟»؛ در میان نشانه‌ی امامت، آن‌چه را تو می‌خواهی هست، آیا دلیل امامت را می‌خواهی؟ گفتم: آری آقای من، فرمود: «آن‌چه با خود داری بیاور». سنگریزه را به آن حضرت دادم و او هم بر آن مهر نهاد.  پس از شهادت آن حضرت نزد علی بن الحسین(ع)رفتم. در آن موقع سنّ من به صدو سیزده سال رسیده بود و از شدت پیری ضعف بر وجودم غلبه کرده و رعشه بر اعضای من افتاده بود. آن حضرت در حال رکوع و سجود و مشغول عبادت بود. مدتی منتظر ماندم تا این‌که خسته شدم و از دریافت نشانه‌ی امامت مأیوس گشتم، برخاستم که بروم، دیدم آن حضرت با انگشت سبابه به من اشاره فرمود، ناگاه دیدم جوانی به من بازگشته و خود را دختری باگیسوان مشکین دیدم. چون نمازش تمام شد، گفتم: ای آقای من! چقدر از دنیا گذشته و چقدر باقی‌مانده است؟ فرمود: «اما ما مضی فنعم و اما ما بقی فلا» ؛ «آن‌چه را که گذشته است می‌دانم و آن‌چه را که باقی است، کسی نمی‌داند. سپس فرمود: «آن چه همراه داری بیاور.» من سنگریزه را به او دادم و حضرت بر آن مهر نهاد.  پس از شهادت امام سجاد(ع)به خدمت امام محمد باقر، امام جعفر صادق و امام موسی کاظم و امام رضا(صلوات‌الله علیهم اجمعین) رسیدم و همه‌ی حضرات سنگریزه را برایم مهر کردند. از عبدالله بن همام نقل است که وی پس از آن نه ماه دیگر زنده بود. (بحارالانوار، ج 25، ص 177؛ در «اصول کافی، ج 1، ص 346، ح 3، از «محمد بن هشام » نقل شده است.)

 

15113
متن پرسش
سلام استاد: بنده با مناجات شعبانیه خیلی زیاد حس حال و انس پیدا می کنم و حس می کنم در ترقیات معنوی بسیار کمکم می کند. می خواستم از شما بپرسم با کیفیت خاصی آن را بخوانم؟ چند وقت یک بار؟ چگونه؟ اگر توضیحی لازم می دانید بفرمایید. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: سعی کنید فرازهایی از آن مناجات فوق‌العاده را در قنوت‌های خود داشته باشید ثانیاً: تا مدتی در نیمه‌های شب با آن مناجات مأنوس باشید. موفق باشید

15082
متن پرسش
سلام: بنده در ارتباط با ظهور حضرت ولی عصر (عج) به یک مشکل اساسی خوردم، اگر بلا و مصیبت عامل پرورش روح است و موجب می شود آدم با بلا و مصیبت ترقی پیدا می کند چه نیازی به ظهور حضرت حجت (عج)؟! عذر می خواهم، می دانم شاید این سوال خیلی در ظاهر امر دم دستی و سطح پایین به نظر برسد و بنده می دانم واسطه فیض آسمان و زمین وقتی در صحنه حضور یابد خیلی اتفاق های دیگری برای رشد انسان می افتد، و من قبل ها در کتابهای شما بزرگوار آنها را مطالعه نمودم ولی نمی دانم اگر می گویند به اصطلاح شیعه آل علی (ع) قرار نیست آب خوش از گلویش پایین رود و همین بلا و مصیبت ها آدمی را بالا می برد دیگر چه نیازی به حضرت حجت (عج) که ایشان بیایند و مصیبت های عالم را کم نمایند؟ کشتار فجیع در سوریه، بوسنی و.... موجب می شود مقام مسلمانان بالا رود چرا باید با این فجایع مبارزه شود، شاید این تفکر، تفکر انجمن حجتیه ای باشد ولی وقتی کسی در جوانی عزیزی مثل مادر یا هر کس دیگر را از دست دهد و یا آدمهایی را اطرافش می بیند که زجر بیماری و.... می کشند و در جواب همه این سوال ها می گویند اینها یا کفاره گناهان است یا مقام و ترقی برای مومن! به این نتیجه می رسد! آیا این درست است که فکر کنیم اینها بازی روزگار است که گاهی مسلمانان بر کافران پیروز می شوند و گاهی بالعکس و دنیا در این کشاکش است و در این کشاکش مسلمانان مقام و ترقی می یابند و نیازی دیگر به وجود منجی نیست؟ به نظر شما با این استدلال داعش در حق مسلمانان لطف نمی کند؟ عذر می خواهم این سوال رو پرسیدم اما چه کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود تلاش کنید با رشد معارف اسلامی این نوع سؤالات را با عمق بیشتری حلّ کنید. ابتدا کتاب «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» و سپس مباحث «مکارم الاخلاق» را که روی سایت هست را دنبال بفرمایید. موفق باشید

14986
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: ان شاءلله بنده هفته آینده عازم مشهد مقدس هستم و نایب الزیاره همه دوستان، استاد عزیز جهت استفاده بیشتر از این فرصت و انس بیشتر با امام رضا (ع) و بهره بیشتر بردن از این زیارت، اگر توصیه ای دارید لطفا در اختیار بنده حقیر قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی ندارم جز این‌که فراموش نکنید حقیقتاً به زیارت امامی می‌روید که امکانِ قرارگرفتن در معرض پرتو نورِ عصمت، برای شما هست. بعد از اذن دخول و زیارت به همان شکلی که در مفاتیح هست، نماز جعفر طیّار در هر روز از روزهای زیارت فراموش نشود. در هر روز گویا روز اول است، تمام آداب را به‌جا می‌آورید. و در هر عصر با زیارت جامعه‌ی کبیره، حضرت را زیارت کنید. و قبل از اذن دخول با این ابیات زیارت را شروع کنید:

«دل همیشه غریبم هوایتان كرده است / هواى گریه پایین پایتان كرده است 

 وَ گیوه ‏هاى مرا رد پاى غمگینت / مسافر سحر كوچه هایتان كرده است

 خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا / كبوتر حرم باصفایتان كرده است 

 چگونه لطف ندارى به این دو چشمى كه / كنار پنجره‌هایت صدایتان كرده است؟

 چگونه از تو نگیرم نجات فردا را / خدا براى همین ها سوایتان كرده است 

چرا امید ندارى مدینه برگردى / مگر نه آنكه خدا هم دعایتان كرده است

 میان شهر مدینه یگانه خواهرتان / چه نذرهاى بزرگى برایتان كرده است

 تو آن نماز غریب همیشه ‏ها هستى / كه كوچه‏ هاى خراسان قضایتان كرده است

سپیده ‏اى و به رنگ شفق در آمده ‏اى / كدام زهر ستم جابجایتان كرده است»

علی اکبر لطیفیان. موفق باشید

14904
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز 1. آیا دعای صباح سند محکمی دارد؟ 2. آیا خواندن دعای صباح خاص است و عوارض دارد؟ 3. ادب «اللهم نزق الخرق منی بازمه القنوع و هذه ازمه نفسی عقلتها بعقال مشیتک» را لطفا اندکی شرح دهید که منظور حضرت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای صباح با مضامین فوق‌العاده‌ای که دارد ابداً محال است که از غیر معصوم صادر شده باشد. عوارض آن این است که می‌خواهد ما را از دنیا بِکَند. «طوبی» به چنین لطفی! در این فراز از خدا تقاضا می‌کنیم بداخلاقی‌های ما را با مقیّدشدن به قناعت، از ما جدا فرماید- زیرا هر انداره که انسان قانع باشد واز کسی انتظار نداشته باشد کمتر بد خلقی دارد- و در ادامه اظهار می داری،این نفس من تماماً در اختیار خواسته و مشیت و اراده‌ی خدا قرار گیرد تا هر طور او می‌خواهد برای من اراده کند که این زیباترین نحوه‌ی حضور در این عالم است و چه زیباست که انسان صبح خود را با چنین فرازهایی آباد و آبادان و نورانی کند. موفق باشید

14868
متن پرسش
سلام: رساله حقوق امام سجاد (ع) هم مانند دعای ابوحمزه ثمالی کشف ایشان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه از جمله امام سجاد«علیه‌السلام» همواره ماوراء مفاهیم فکری سخن می‌گویند و از این جهت تفاوتی بین دعای ابوحمزه و رساله‌ی حقوق امام سجاد«علیه‌السلام» نیست. موفق باشید

14715
متن پرسش
معنای عبارت «اجسادکم فی الاجساد و قبورکم فی القبور» در زیارت جامعه کبیره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح زیارت جامعه عرایضی در این مورد شده است. همین اندازه بدانید که در این فراز اظهار می‌شود که همه‌ی اصالت‌ها در همه‌ی امور و در همه‌ی عوالم از آنِ انسان معصوم است حتی جسم آن‌ها که به معنای جسم برزخی است، نسبت به بقیه‌ی جسم‌ها اصل است و حتی قبر آن‌ها که به معنای برزخ آن‌ها است، حقیقت اصلی برزخ است نسبت به برزخ بقیه‌ی انسان‌ها. موفق باشید

14686
متن پرسش
سلام و احترام: استاد گرانقدر من طلبه که در قم زندگی می کنم. در هر هفته چند بار زیارت بروم در قیامت دچار حسرت نمی شوم؟ بهتر است در حرم کدام دعاها را بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید هفته‌ای دو بار مشرف شوید و به زیارت اکتفا کنید و به دروس خود بپردازید خوب است. موفق باشید

14685
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فرزانه آیا صحیح است که بگوییم من که طلبه هستم در هر روز باید حداقل 50 آیه قرآن و چند خط دعا بخوانم؟ در روز حداقل باید چند آیه قرآن و کدام دعا را باید بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار درستی است. پیشنهاد بنده آن است که از اول قرآن شروع کنید و در مورد دعا، هر یک‌سال یکی از مناجات‌های «خمسه عشر» را داشته باشید. موفق باشید

14480
متن پرسش
سلام: 1. جلسه دوشنبه که دعای مکارم بود تمام شده است؟ تا آخر شرح فرمودید دعای مکارم را؟ 2. استاد این قسمت کمی برایم گنگ بود اگر می شود توضیح می دهید؟ ممنون: «مخاطبِ حافظ ساقی است و سخن را با او آغاز می‌کند زیرا اوست که «میّ» می‌دهد و مست می‌کند ولی نه «میّ انگوری» که نتواند مشکلات عالم را حل کند بلکه میّ‌ای که ساقی همچنان ادامه دهد و آن را بگرداند تا منقطع نشود، مثل حرکت دوری که بر عکس حرکت افقی و مستقیم که پایان‌ناپذیر است.» منظور از می و ساقی مستی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ بلی 2ـ در مسیر محبت، مبشّرِ رجوع به حق را «ساقی» گویند و شعفی که در مسیر محبت به حق ارائه می‌گردد «میّ» نامیده می‌شود. حضرت امام در این رابطه می‌فرمایند:

14362
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: وقتی در مقام دعا با خدا سخن می گوییم با کدام مرتبه از خدا راز و نیاز می کنیم ذات یا تعین اول یا تعین ثانی یا.... اساسا ذاتی که در دسترس هیچ کس حتی پیامبر قرار نمی گیرد می تواند مورد خطاب ما باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطاب به حضرت اللّه است که جامع کمالات و اسماء می‌باشد، هرچند با عمق توحیدی بیشتر قلب انسان تا نظر به حضرت احدیت که همان تعین اول باشد می‌تواند جلو رود. موفق باشید

14317
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: در جلسه مصباح الهدایه فرمودید: معصومین بنا بر عبودیت دارند نه ربوبیت. حال فلسفه توسل به معصمومین برای حوائج دنیوی چگونه می شود؟ آیا آنها پاسخی نمی دهند؟ لطفا توضیح کامل و جامع بفرمایید. متشکرم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جایگاه اصلی توسل به امامان معصوم«علیهم‌السلام» در رابطه سیری است که انسان باید در قرب الهی پیدا کند و آنان شفیع آن سیر می‌توانند باشند. لذا شما در توسل به آن بزرگواران خطاب می‌کنید: «یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه» ای کسانی که در نزد خدا بدون هیچ مانعی حاضرید؛ نزد حضرت حق شفیع ما باشید تا ما نیز در نسبت با حضرت حق مانعی نداشته باشیم. موفق باشید

14225
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد گرانقدر با توجه به اینکه مضامین دعا بالاتر از احادیث است. آیا موافقید باید وقت بیشتری برای خواندن دعاها گذاشت؟ آیا موافقید بیشتر باید شرح دعاها را مطالعه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید دعا را خوب درس گرفت که حداقل آن، رجوع به شرح‌ها می‌باشد و بعد از آن با اُنس طولانی با ادعیه، دل و قلب را روشن کرد که مسلّم این راه، بهترین راه برای اُنس با حقیقت است. موفق باشید

14184
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: در پاسخ 14130 در این سئوال چند پیش فرض در ذهن دارم که نمی توانم جواب شما را بپذیرم لطفا راهنمایی کنید.پیش فرض های من اینگونه اند: همه اتفاقات عالم به اراده ی خداوند است حتی شنیده ها پس اتفاقی نیست از بین این همه ذکر و دعا مورد های خاصی را قلب توجه می کند. انجام عمل در زمان طولانی چهل روز توفیق می خواهد و این از جانب خداست. روایت از قول معصوم یا تاکیید عالمان مورد تاکید موجب می شود من امید صد در صد به نتیجه داشته باشم حال دلیل می آورند این ذکر درست انجام نشد من در جواب فقط یک جمله می گویم چرا ابتدای بیان ذکر نگفتید؟ اگر خداوند قرار نیست در انتهای این دوره زمانی که بیان شده است نتیجه خاص را نبینیم چرا در اتمام اینگونه بیان، ذکر نمی شود اگر به مصلحت بود؟ اگر قرار است برای نمک غذا دعا کنیم اما غذا را بدون نمک بخوریم خوب چه کاریه بی دعا غذا را می خوریم اگر خداوند تقدیر کرده بود که غذا نمک داره و اگر نه غذا نمک نداره، اگر قرار اجابت نشه چرا سفارش به دعا شده؟ خداوند فوق تقدیر است پس اگر اراده کنند تغییر می کنه، پس چرا نباید باور کنم که حالا توفیق یافتم حالا باید مهیا اجابت دعا باشم؟ با این باورها من دعا کردم دل شب بیدار شدم. اما نشده و من دنبال چرا هستم. چون باورم دارم از دست می دم چون نمی خواهم باور تمام این مدت پای منبر فریب خوردم دارم مقاومت می کنم اما وقتی جوابی برای چرای من نیست شکست می خورم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان نمونه در قرآن داریم: «لعلکم تتقون» یا «لعلکم تهتدون» بدین معنا که اگر روزه‌ی ماه رمضان را درست انجام دهید «لعلکم تتقون» شاید که به تقوای برسید و یا اگر از وَحی الهی پیروی کنید «لعلکم تهتدون» شاید که هدایت شوید. این‌که می‌فرماید شاید متقی و شاید هدایت شوید، به جهت آن است که در کنار این اعمال باید زمینه‌های لازم نیز فراهم باشد تا نتیجه حاصل شود و از طرفی بنا نشد ما برای خدا تکلیف معین کنیم و او در خدمت ما باشد! بنا شد که او شرایطی را برای بندگی ما به ما لطف کند و ما در متن چنان شرایطی، بندگی خود را نشان دهیم. موفق باشید.

14130
متن پرسش
سلام استاد: دبیرستان شنیدم هر کس یک سال سوره نبا را بخونند میره مکه اما در قرعه کشی اسمم در نیامد گفتم شاید پشت سر هم نخوندم شاید یادم رفته یک روز و... زمان گذشت فضیلت نماز اول را شنیدم در نتیجه تشویق میشم به استمرار نماز اول وقت خواندن خواندم از برکات سوره واقعه هر شب هرگز پریشانی نبیند اما خوب نمی دونم گفتند ذکر صلوات دور می کند شر انس - حدیث کساءگشایش دارد بیش از یک سال می خواندم به آن فراز که پیامبر قسم می خورد در اعتکاف هم خواندم در جمع آنها به حرمت آنها جواب بگیرم اما... حالا سئوالم اینه اینها چقدر راست و درسته؟ من با ناباوری به فضلیت نماز شب نگاه می کنم و یا فضیلت نیکی به پدر و مادر و... این احساس که تمام این مدت با این توصیه ها فریبم دادند - این احساس که برای همه گشایش هست اما من نه. احساس می کنم فراموش شدم در این عالم مستقیم جهنم اگه تقدیر است دعا چرا؟ اگه تقدیر مستقیم بگند تقدیر تو رسیدن به این فضیلت نماز شب می رسد تو در تقدیرت نیست بی خود کسی امیدوار نمی شه - استاد دیگه احساس آرامش نمی کنم وقتی می خونم کشف کربتی و... خوش به حال آنهایی که امام زمان (عج ) دوستشون دارند و هدایت می کنه استاد قسم دادن درست نیست اما خواهش می کنم جوابی هست به منم بگید اگر این حرف ها هست (فضیلت ها، کرامت، معجزه، عنایت و...) پس کو؟ (اگه مال آدم های خاصه خوش به حالشون چرا به عموم میگند؟) اگر نیست چرا ما را با این عقاید بزرگ کردن؟ استاد تمام عقیدم زیر سئوال رفته گیج و افسرده شدم - راهنماییم کنید لطفا. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام این دستورات با نظر به اقتضائات خودش صورت می‌گیرد مثل علت مُعِدّه است و نه علت حقیقی و لذا اگر حضرت حق مصلحت بنده را بداند عمل می‌شود وگرنه ثواب آن برای ابدیت او در قیامت می‌ماند. موفق باشید

14022
متن پرسش
سلام: استاد شما در زمینه صحیفه سجادیه اثری ندارید یا بنده ندیدم؟ بجز دعای مکارم الاخلاق؟ اگر بخواهیم قوی کار کنیم چه شرحی را با آن بخوانیم؟ کتاب شهود و شناخت خوب است؟ آیت الله جوادی هم به آن مقدمه نوشته اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر شرح دعای «مکارم الاخلاق»، عرایضی نیز در شرح مناجات «تائبین» شده است که به صورت جزوه در اختیار عزیزان می‌باشد. شرح عربیِ سید علی‌خان حسینی تحت عنوان «ریاض السالکین» مطالب خوبی دارد. موفق باشید

13958
متن پرسش
به نام خدا: با عرض سلام: برای حل مشکلات رجوع به دعا نویس معتمد اشکال دارد یا نه؟ اصل کار دعا نویس ها بر چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خودتان نمی‌توانید آن دعا را نزد خود بگذارید؟! در این مورد می‌توانید به حاشیه‌ی مفاتیح الجنان رجوع کنید و از یکی از حرزهای آن‌جا طبق دستوری که داده شده است استفاده نمایید. موفق باشید

13942
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی این سئوال برایم پیش آمده که در برخی ادعیه مضمون دعاها برای افرادی مثل من گفتنش شاید دروغ محسوب شود چکار کنیم، دعاها را نخوانیم؟ یا مثلا در نماز میت می گوییم ما از این میت به غیر از خوبی ندیده ایم. رویکرد ما چه باشد؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد «امتثالاً لأمر مولا» باید عمل کرد. یعنی چون به ما فرموده‌اند که این‌چنین بخواهید، ما دعا می‌کنیم، به امید آن‌که به آن ادعا نزدیک شویم. مثل این‌که در نماز می‌گوییم «تنها فقط تو را می‌پرستیم و از تو کمک می‌خواهیم». در مورد میّت هم همین‌طور است که اگر مؤمن بوده است می‌خواسته است گناهی انجام ندهد.  موفق باشید

13871
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در مورد دعاگیری و کارهایی شبیه این. برخی هستند که به مشکلاتی که در زندگی بر می خورند می روند سراغ دعاگیر. خیلی هایشان هم از انسانهای متدین هستند که به این مساله اعتقاد دارند. این دعاگیرها هم تقریبا ظاهرا انسانهای خوبی نشان می دهند. یعنی به نظر نمی رسد شیاد باشند. چون مثلا هزینه زیادی طلب نمی کنند. غالب مطالبی هم که راجع به زندگی شخص می گویند درست است. راهکارهایشان هم اکثرا موثر است. نظر دین در مورد این کارها چیست. همسرم چندین بار پیشنهاد کرده که برای فهمیدن گیر کارهامان نزد دعاگیر برویم اما من هنوز دلم راضی به این کار نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این افراد به روش‌های دینی عمل می‌کنند ولی در نهانِ کارشان با جنّیان و شیاطین است. با توسل و دعا و حرزهایی که در حاشیه‌ی مفاتیح هست، مسائل خود را حلّ کنید. صله‌ی رحم و خوش‌بینی به خلق راه‌گشا است. موفق باشید

13846
متن پرسش
با سلام و درود: در فایل شرح ده نکته از معرفت نفس شما فرمودید: ادعیه از قرآن بالاترند. یکی از اساتید عرفان حوزه این مطلب را رد کردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که حضرت امام خمینی می‌فرمایند ادعیه، قرآن ثابت است، در مقابل این نکته است که قرآن می‌فرماید حقیقت قرآن نازل شده است. به آن معنا که وقتی قرآن صعود کند و به حقیقت باطنی خود برسد، همان ادعیه‌ای می‌شود که از ائمه صادر شده. پس در واقع ادعیه نیز از حقیقت قرآن خبر می‌دهد. موفق باشید

13702
متن پرسش
با سلام: اگر بخواهیم سحرها مناجاتی با خدا داشته باشیم از زبان اولیا و بزرگان دین، برای شروع شما چه پیشنهادی می دهید؟ خدا خیرتان دهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه  تعالی. سلام علیکم. در عین این که نماز شب به خودی خود یک نوع مناجات است، خواندن قرآن و خواندن یکی از مناجات‌های خمسه عشر و مناجات شعبانیه برکت‌های خاص خود را دارد. موفق باشید
 

13696
متن پرسش
سلام: استاد یه حرفی دارم نمیدونم اسمشو بذارم گله، درد و دل ... راستش من از طریق شما به سمتی کشیده شدم که خدا رو هزار بار شکر می کنم. اما احساس میکنم از یه جایی به بعد رها شدم! مشکل من اینه که الان اگه بخوام رو به عرفان های جدید و یا حتی بودیسم و هندوئیسم و... بیارم کلی سایت پیدا می کنم با کلی دستور العمل و حتی استاد. اما برای عرفان اسلامی در به در دنبال یه راهنما می گردیم کسی نیست. از شما هم می پرسیم همش پاسخ هاتون کلیه. آخه یه ذکری، یه دستور العملی... یه راهی که بتونیم شروع کنیم و دلمون قرص باشه که نتیجه میگریم نه این که از این کتاب به اون کتاب، از این سایت به اون سایت، از این دستور به اون دستور ... واقعا چرا من مسلمون تو یه کشور شیعه اگه بخوام برم سمت عرفان اسلامی کسی نیست دستمو بگیره ولی برای عرفان سرخپوستی و هندی و بودیسم و یوگا و... کلی راهنما دارم! تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طریق حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طریق توحید است و این طریق با سیر عقلی و قلبی، گشوده می‌شود که در آثارشان مثل «شرح دعای سحر» و تفسیر حمد و کتاب «مصباح‌الهدایه» ظهور دارد. چرا از این طریق؛ قلب خود را جلو نمی‌برید تا عباداتتان با کیفیت لازم شما را به مقصد برساند. موفق باشید

13675
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و خدا قوت استاد عزیزم جناب آقای طاهرزاده بنده مجید صدرائی از دانشجویان رشته هنر سال 76 در تربیت معلم شهید رجایی خیابان قائمیه هستم. که سعادت شاگردی شما را داشته و با خواندن کتاب های مفید حضرتعالی همچنان شاگردی می کنم. با عرض معذرت چند تقاضا از شما دارم: 1. در صورت امکان شماره تماس شما را داشته باشم جهت همکاری در استان کرمان 2. آیا اجازه می دهید جزوه مناجات تائبین را به صورت کتاب قطع جیبی منتشر کنم یا خیر؟ اگر موافقید بعد از طراحی فایل را جهت تائید برایتان ارسال می کنم. 3. آیا موقعیتی فراهم می شود مناجات خمسه عشر را تفسیر کنید و به صورت کتاب منتشر فرمائید؟ چون منبعی در بازار کتاب ندیده ام. 4. بنده آماده همکاری جهت طراحی کتاب های شما هستم. سال قبل ایمیلی فرستادم و لی جوابی نگرفتم شاید دوستان نشر المیزان فکر کرده اند حق الزحمه می خواهم. خیر بنده در راه خدا و شریک شدن در کارهای خیر شما بدون هیچ چشم داشتی همکاری می کنم. با تشکر منتظر جواب هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامی به وسعت سال‌های طولانی که دیدارها به عقب افتاده است و امیدی به وسعت امید سالکان راه حق و حقیقت که یک لحظه در مسیر راه بلند بین عبد و ربّ خستگی به خود راه ندادند. 1- تلفن تماس ندارم ولی از طریق همین سایت می‌توانم در خدمتتان باشم 2- از نظر بنده کاملاً مجاز هستید که در مورد جزوه‌ی مذکور هر اقدامی که خواستید بکنید. خوب است که بعد از انجام عملیات مربوطه، نسخه‌ی نهایی برای بنده ایمیل فرمایید تا در ویرایشی در حدّ کتاب بر روی آن کار کنم 3- دعا کنید که توفیق شرح «مناجات خمسه عشر» را خداوند به بنده بدهد 4- عزیزان انتشارات المیزان چنین فکرهایی نسبت به شما نکرده‌اند، ولی از آن‌جایی که بناست طرحِ جلد کتاب‌ها یکسان باشد، شاید نخواسته‌اند کار جدیدی صورت بگیرد. ولی اگر جنابعالی طرحی دارید که لازم است عزیزان بر روی آن کار کنند، خوب است آن‌را ارائه فرمایید. موفق باشید

13640
متن پرسش
با عرض سلام: در مورد کتاب کامل الزیارات می خواستم ازتون سوال کنم. این کتاب به لحاظ سندی تا چه حد معتبر هست؟ و یک سوال دیگه اینکه آیا اصلا چنین کاری، یعنی اینکه ما بیاییم و احادیث معصومین را صرفا در یک موضوع گردآوری کنیم و کتاب بشود؛ آیا چنین کاری درست هست؟ اصلا چرا خود ائمه چنین اقدامی نکردند؟ آیا ما اجازه چنین کاری را داریم؟ بنده کتاب کامل الزیارات را نخوانده ام. ولی به عینه دیده ام که این کتاب، فارغ از انگیزه مولف آن، به گسترش و بسط عوام زدگی دامن زده و می زند. چرا که این نحوه گردآوری احادیث معصومین که تنها به یک یا چند موضوع مورد اشاره آنها می پردازد؛ باعث می شود که خواسته یا ناخواسته احادیث دیگر آنها به حاشیه برود. مخصوصا در زمانه ما که کم توجهی به جنبه های معرفتی دین، حقیقتا خسارت های زیادی را به بار آورده است. در چنین فضایی که تفکر و معرفت به حاشیه رفته است؛ به نظر بنده امثال این کتاب می توانند نقش تخدیری داشته باشند و فرد با دیدن احادیثی که در فضیلت عزاداری و اشک بر اباعبدالله گفته شده، به کل خود را بی نیاز از رجوع به بقیه جنبه های دین می یابد و باعث توقف و رکود شخص در برخی وجوه خاص دین می شود. البته بنده باز هم تاکید می کنم که این کتاب را نخوانده ام و صرفا دارم از روی آثار این کتاب، درباره آن قضاوت می کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک کار لازمی است که جناب ابن قولویه انجام داد که پا به پای امام، نحوه‌ی زیارت ائمه را همراه با برکات زیارت آن ذوات مقدس برای ما گزارش کرد. می‌ماند که ما از آن درست استفاده کنیم و هرگز نباید تصور کنیم این کار موجب می‌شود تا ما از بقیه‌ی روایات ائمه محروم شویم. موفق باشید

نمایش چاپی