بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10792
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: من فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه باهنر کرمان هستم و به شدت علاقه به مسائل مذهبی و دینی دارم به گونه ای که بسیاری از کتاب های شما و استاد صفایی و شهید مطهری و همچنین کتاب های استاد مستحسن رو خوندم و تصمیم دارم به حوزه علمیه (مدرسه معصومیه قم) بروم. متاسفانه شرایطم به گونه ای شده که ترس افتادن به گناه رو دارم (به دلیل مجرد بودن) و از طرفی خانواده ام میگن که تا شغل نداشته باشی از ازدواج و زن خبری نیست. اصلا شغل های مهندسی و کارمندی رو دوست ندارم و علاقه ام به حوزه است. البته کار هم به این زودیا برام پیدا نمیشه و همچنین در زبان عربی هم ضعیف هستم، حالا با این شرایط در مورد ازدواج و حوزه چکار کنم؟ خواهشمندم راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر خداوند میل به تعمق در دین را در شما ایجاد کرده و در خود چنین استعدادی را می‌یابید، معلوم نیست با مهندس‌شدن و بعد کارپیداکردن، زودتر مسئله‌ی ازدواج‌تان فراهم شود. کار را به خدا بسپارید و از ورود در حوزه علمیه غافل نشوید و با همه‌ی سختی‌ها از خدا بخواهید مسائل‌تان را خودش به هر نحو که مصلحت می‌داند حل کند. موفق باشید
10729
متن پرسش
سلام استاد: درطب سنتی درباره مزاجها زیاد می خوانیم. بر اساس طب سنتی و طب اسلامی مزاجها در خلق و خو و صفات موثرند. مثلا کسی که رو به سردی می رود بلغمی می شود بدبین شده، قضاوت نابجا می کند، ناامید می گردد و... حالا اگر این را بیماری تلقی کنیم تکلیف آخرت و اعمال و برزخ چه می شود؟ مثلا او که نشانه های بلغم دارد ناامید و افسرده است، پس از رحمت خدا هم مایوس است و این گناه است. بدبین است و قضاوت می کند (گناه) زودرنج است و خشمگین می شود (غضب) در صدد هم هست که درمان کند اما این چگونه پایش حساب می شود؟ استاد سوالم خیلی مهم است. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که خداوند همه را بر اساس فطرت الهی خلق کرده ویژگی‌های فردی افراد که در خلقتشان هست طوری نیست که به خودی خود منجر به گناه شود. آری بعضی‌ها از نظر هوشی بهره‌ی بیشتری دارند ولی عمیق نیستند و بعضی قدرت تعقل‌شان بیشتر است ولی حافظه‌ای قوی ندارند و هرکدام ازآن‌ها مطابق روحیه‌ی خود راهی به سوی خدا دارند. در مورد مزاج‌ها هم همین‌طور است، هر کس در بستر مزاج خود باید راهی به سوی خدا پیدا کند و هیچ مزاجی به خودی خود نسبت به قرب الهی نه بد است و نه خوب. موفق باشید
10731
متن پرسش
سلام: در چه مواردی دروغ واقعا دروغ است؟ مثلا جایی که نمیتونم از غذاشون بخورم اشکال داره بگم خوردم؟ چون اگه بفمن نمیخوام بخورم ناراحت میشن، یا غذا میدن ببرم خونه، اگه به دروغ بگم غذا تو یخچال دارم این دروغه؟ مثلا نمیخوام شب نشینی طولانی برم هیچ دلیلی ازم نمیپذیرن جز اینکه بگم جای دیگه دعوت دارم، اینها دروغه؟ مرزش تا کجاس. چون من میخوام دروغ ساده هم نگم برام دردسر میشه و ناراحتی ایجاد میشه در واقع بدتر میشه، چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید محملی را مدّ نظر داشته باشید که نخواهید صریحاً دروغ بگویید. چرا به جای آن‌که به دروغ بگویید غذاخوردم، نمی‌گویید در حال حاضر مایل نیستم؟ در بقیه‌ی موارد هم باید به همین شکل عمل کنید که گرفتار دروغ صریح نشوید. موفق باشید
10721
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم دختری 28ساله هستم. خواستگاری دارم که 4 سال از بنده کوچکتر است. خانواده ایشان رضایت کامل به این امر دارند و اصلا سن برایشان ملاک نیست. ضمن اینکه ازدواج های مشابه که سن زن بیشتر از سن مرد باشد هم در میان فامیل آنها زیاد صورت گرفته و موفق هم بوده اند. خواهر بنده هم دو سال از همسرشون بزرگترن و خدا رو شکر تا حالا مشکلی ندارند. ایمان و تقوای پسر و مذهبی بودن خود و خانوادشون، به من این اجازه رو نمیده که براحتی ایشون رو رد کنم. ضمن اینکه همیشه همسر آینده م رو از اهل بیت خواستم و سعی کردم راضی به رضای خداوند باشم. لطفا بفرمایید چقدر سن افراد میتونه تعیین کننده خوشبختی اونها و به آرامش رسیدن شون باشه؟ و اینکه آیا جای فکر کردن به این آقا پسر هست یا خیر؟ ممنون میشم راهنماییم کنید یا امام رضا (علیه السلام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صورتی که شما حقیقتاً به خاطر سن بیشتری که نسبت به شوهر خود دارید، نخواهید قوّام‌بودن مرد را در خانه نادیده بگیرید و تمکینی که زن نسبت به مرد باید داشته باشد را رعایت کنید و نخواهید مادرِ شوهر خود باشید، اشکال ندارد. موفق باشید
10703
متن پرسش
با سلام: جناب آقای طاهرزاده، من شما را هرگز نمی بخشم اگر شما واقعا یک فرد متدین هستید بیایید و برای رضای خدا چند هفته به جای اینکه اینقدر شاگردانتان را خشک مقدس و گوشه گیر کنید چند هفته ای هم در مورد ثواب صحبت کردن و رسیدگی به زن و فرزند برای آن ها صحبت کنید و آداب زندگی کردن به آن ها بیاموزید نه این که با آموزش های خشک خود آن ها را گوشه گیر و منزوی تربیت کنید و کانون خانواده ها را از هم بپاشانید. نمی دانم شاید خود شما هم همین طور باشید باید از خانمتان سوال کرد .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این حرکات را که می‌گویید نباید پای اسلام گذاشت و بنده هم مکرر به‌خصوص در شرح آیه‌ی 21 سوره‌ی روم عرض کردم که دین ما می‌فرماید با اُنس با همسر و لذّات حلال، شوقِ عبادت در ما ایجاد می‌شود. حتی جریان آن اصحاب را عرض کردم که خانواده را برای عبادت ترک کرده بودند و چگونه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» ناراحت شدند. دیگر خودِ افراد باید خود را اصلاح کنند. موفق باشید
10690
متن پرسش
سلام علیکم: شیوه ی مواجه‌شدن با افرادی که دورو هستند و با آنها معاشرت داریم (خانواده، محل کار، همسایگان و...) به چه شکل می‌بایست باشد، آیا دستوری جهت دورشدن از آنها وجود دارد؟ مثلا آیا اگر فردی در محل کار خود دارای همکاری با شخصیت دورو هست، آیا می‌بایست از او فاصله بگیرد، و یا در خانواده چه طور؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات از یک طرف به ما دستور داده‌اند که یک‌سوم ایمان «تغافل» است، یعنی خیلی به روی خود نیاوریم که آن‌ها چه کارهایی می‌کنند، و از طرف دیگر به ما فرموده‌اند با این افراد مدارا کنید، «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. موفق باشید
10634
متن پرسش
سلام استاد گرامی: وقتتون بخیر. استاد پرسشی برایم مطرح است، یکی از دوستان پژوهشگر ما، پژوهشی انجام داده در خصوص آیه «واضربوهن...» و به این نتیجه رسیده ضرب و شتم زن، در آیه نه به خاطر تمکین نکردن مقابل خواسته های جنسی همسر، که در موردی است که زن با مرد بیگانه ای ارتباط برقرار کند و آن هم توسط حاکم شرع باید این اتفاق بیفتد و نه همسر وی. استاد اولا آیا این برداشت صحیح است؟ دوم اینکه نظر علامه راجع به این آیه چیست؟ و سوم اینکه چرا فقها به ضرس قاطع می گویند زنی اگر در مسائل جنسی تمکین نکند دچار گناه شده است؟ استاد زن هم انسان است اگر همسرش او را به لحاظ روحی آماده کند تمایل دارد و گرنه، احساس می کند به او تجاوز شده، شارع مقدس چرا این موارد را در احکام ندیده اگر دیده کجاست؟ مثلا دوستی دارم همین مشکل را دارد، همسرش به او هیچ مدل ابراز علاقه و غیره ندارد این خانم از برقراری ارتباط جنسی با همسرش نفرت دارد ولی به خاطر دین مجبور است اسلام چه راهکاری برای این مسأله دارد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد «واضربوهنّ» و مصداق آن بیشتر باید کار کرد زیرا در مورد خروج از منزل بدون اذن شوهر و همین طور که می‌فرمایید مربوط به ارتباط با مرد بیگانه است و قبول دارم که اولاً: یک موضوع فقهی است و باید فقها نظر دهند که در کشف حکم از متون دینی صاحب‌نظرند. ثانیاً: باید به طور جدّی مصداق آیه مشخص شود ولی بحث ارتباط جنسی با شوهر را خداوند در مدیریت زن قرار داده زیرا وقتی می‌فرماید زن باید همواره نسبت به این موضوع آمادگی داشته باشد می‌خواهد بفرماید زن مدیریت این موضوع را مثل سایر موضوعات داخل خانه فراهم کند و این‌که خداوند در زن به طور طبیعی خودآرایی را قرار داده تا زیبایی‌های خود را بنمایاند بدان جهت است که زن از این طریق به نحوی به رضایت جنسی می‌رسد، منتها باید مواظب باشد این خودارایی برای همسرش باشد تا به رضایت جنسی لازم و سالم برسد، حال یا در مقابل این کار شوهر او هم آمادگی ارتباط جنسی دارد، یا با نظر به زیبایی‌های او فضای خانه به صفای لازم می‌رسد و کدورت از بین می‌رود. عمده آن است که روی این موضوع فکر کنید که خداوند مدیریت موضوع جنسی را مثل سایر امور داخل خانه به عهده‌ی زن گذاشته و متأسفانه بعضاً خانم‌ها آن‌قدر خود را مشغول سایر امور می‌کنند که در این مورد ابتکارات لازم را از دست می‌دهند تا جایی که گمان می‌کنند در این مورد تسلیم خواسته‌های جنسی مرد باید باشند، غافل از این‌که باید در این مورد هنرنمایی کنند و مدیریت این موضوع را با نمایاندن زیبایی‌های خود و آمادگی لازم به عهده بگیرند. به امید روزی که به تاریخی برگردیم که همه‌ی گمشده‌های ما ظهور کند. موفق باشید
10617
متن پرسش
سلام حضرت استاد: سپاس بسیار از پاسخها. ببخشید گاهی جواب سوالات ظاهرا فراموش می شود به ایمیلمان فرستاده شود البته گاهی پیدا می کنیم گاهی نه و دوباره می نویسیم و شرمنده وقت شما گرفته می شود. 1- بعد از کتاب معرفت نفس و الحشر کتاب معرفت نفس علامه حسن زاده را بخوانم بهتر است یا بدایه و نهایه؟ من به کتب ایشان بسیار علاقه دارم خودم فکر می کنم با توجه به اینکه حضرتعالی در آثارتان معرفت نفس را پیگیری فرموده اید اول علامه را بخوانم مطلب بیشتر جا می افتد. چه صلاح می دانید حضرت استاد؟ 2- آیا تعارفاتی مثل قابلی ندارد یاحساب کنم و... نباشد بهتر است؟ 3- اگر اطرافیان بگویند ما این همه کار برایت کردیم چرا کارمان را انجام نمیدهی و ما هم کارهایمان را یادآور شویم آنها که دارند منت می گذارند ما چه؟ کارمان غلط است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خوب است یک دوری در این مورد به کتاب‌های استاد بزنید ولی مبنای ایشان همان سخنان ملاصدرا در جلد 8 و 9 اسفار است 2- نمی‌دانم 3- کار خوبی نیست. بگویید دستتان درد نکند، اگر بتوانم در خدمت هستم. موفق باشید
10597
متن پرسش
سلام استاد: این درست است که می گویند ملاصدرا زن را جزء انسان نیاورده و حیوان محسوب کرده؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار بد فهمیده‌اند. ملاصدرا با نظر به توصیه‌های اخلاقی که در روایات هست مبنی بر رعایت کسانی که در زیردست انسان هستند و می‌فرمایند رعایت زنان خود و کنیزان و غلامان و حیوانات را بکنند سخن گفته و این ادبیات مربوط به آن زمان بوده، نه آن‌که بخواهد زنان را جزو حیوانات بیاورد. مبنای فلسفه‌ی ملاصدرا آن است که نفس ناطقه، زن و مرد ندارد و زن و مرد مربوط به بدن است و روح زن و مرد از نظر رتبه و درجه‌ی وجودی یکسان است. موفق باشید
10566
متن پرسش
سلام استاد عزیز: قبلا در جواب سوالی فرموده بودید «کتاب آشتی با خدا» و «فرزندم این چنین باید بود» را بخوانید. تا حدودی خوانده ام و می خوانم. مدتی با عبادت انس گرفتم اما باز خسته شده ام از خودم. مشکلی که آزارم می دهد زود رنجی و عصبانیتم در مقابل شوهرم است. با خودم مرتب قرار می گذارم که خودم را کنترل کنم اما خیلی سخت است و وقتی این گناه را انجام می دهم به هم می ریزم .جالب این است که در مقابل دیگر نزدیکانم این گونه نیستم... به خودم می گویم نمی خواهد چیز دیگری یاد بگیری گریه کنی نماز شب بخوانی خود خواهی ات را از بین ببر. خودت را نبین. عصبانی نشو. ان شاء الله خدا راه حل مشکل را بر زبان شما جاری فرماید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگ‌ترین پیروزی شیطان در شکست‌دادن ما در بزرگ‌ترین میدان که آن میدان هسته‌ی توحیدی خانواده است می باشد. وقتی متوجه شدید چنانچه توانستید نسبت به همسرتان با سعه‌ی صدر برخورد کنید بدانید راه عبور از شیطان را یافته‌اید. کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» با شما حرف‌هایی دارد. با حوصله آن کتاب را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
10522
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: اینکه بارها فرموده اید عشق و محبت ومودت نسبت به والدین و زن و فرزند و خلاصه غیر معصوم معنا ندارد و با بقیه فقط باید در حد وظیفه و از باب صله رحم ارتباط برقرار کنیم پس تکلیف «وجعل بینکم موده و رحمه» چه می شود؟ و آیا این مودت و رحمت از جنس دیگریست؟ و آیا مودت و رحمت نسبت به بقیه فقط در راستای عشق به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) معنا می دهد؟ که در این صورت با بقیه هم می شود ارتباط حبی برقرار کرد. و آیا آن اطاعتی که پیرو عشق ورزیدن به معصومین علیهم السلام پیش می آید در بقیه موارد چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آیه‌ای که اشاره می‌فرمایید، می‌فرماید خداوند بین زن و شوهر مودّت و رحمت قرار می‌دهد و ما وظیفه داریم با رعایت حقوق همدیگر آن مودّت و رحمت را حفظ کنیم و مواظب باشیم شیطان آن را از ما نگیرد، ولی خود ما وظیفه داریم محبت و مودّت را که باید اراده کنیم به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» باشد. پس یک محبت را باید پاس داشت مثل محبت به همسر، و یک محبت را باید ایجاد کرد و آن محبت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. به نظرم محبت به فرزندان نیز چیزی است که به صورت طبیعی در ما هست. شاید آیه‌ی 24 سوره‌ی توبه نیز تهدیدش در همین رابطه است که محبت به خدا را که مظاهرش اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است، در عرض محبت به همسر و فرزندان و متعلقات دنیایی قرار گیرد. لذا می‌فرماید: «قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی‏ سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ». موفق باشید
10524
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در اینترنت سایتی را مشاهده کردم که مدیر اون سایت برای حل مشکلات بوسیله دعانویسی و طلسم اقدام می کنه و هزینه را هم بعد از حل مشکل می گیره. مطلبی را هم که در ادامه می نویسم از قول خودشون در جواب سوالی در مورد اینکه آیا جن عاشق وجود داره یا نه؟ در سایت اسک دین است. (در این سایت عضو شدم که فقط عرض کنم اگر سؤالی ازمون شد بدون اطلاع جواب ندیم و مردم بیچاره رو سر در گم نکنیم. دوست گرامی گمنام طبق فرموده پیامبر گرامی اکرم (ص) اینان جنیان از برادر های شما هستند پس باید حق آنها را از خوراک بدهید در قرآن کریم و سوره جن آمده بزرگان جن گفتند (و انا منا المسلمون و منا القاسطون... ) برخی از ما مسلمان و برخی کافر و ستمکارند نحوه زندگی و معاشرت این طایفه از خیلی موارد شبیه ما انسانها هستنش فقط نوع خلقت آنها با انسان فرق میکنه و با قدرتی که خداوند کریم بهشون داده میتونن وارد جسم بشر بشن و خیلی راحت در امور انسانها دخالت کنن و متآسفانه میتونن مسیر زندگی یک انسان رو تا حدود زیادی تغییر بدن بین همسران جدائی و طلاق و بیچارگی رو باعث بشن البته به اذن خدا در علوم غریبه بهش سحر میگن مدرک این مطلب بنده آیه 102 سوره بقره هستش حتما آیه رو بخونین در بسیاری از موارد به دخترانی بر می خوریم که بدون هیچ علتی موفق به ازدواج نمی شوند خواستگاران و طالبان زیاد ولی فقط در حد صحبت و یا دیدن دخترانی با موقعیت های بسیار خوب و با چهره هائی زیبا و بدون عیب که هنوز موفق به ازدواج نشدن و نمی شوند خب دوست گرامی آیا توضیحی برای این مشکل دارین؟ اگر سحر یا بخت بستگی نباشه فقط مانعش جن عاشق میتونه باشه که هر خواستگاری رو نرسیده پشیمون می کنه دختران زیادی به بنده مراجعه کردن و گفتن در خواب یا بعضا در بیداری شخصی بهشون میگه من تو رو دوس دارم و می خواهم باهات ازدواج کنم فقط صدا رو میشنون صدای هاتفی که فقط دختره میشنوه اگر این مزاحم برطرف نشه اون دختر خانم تا آخر عمرش بدون نصیب باقی میمونه من بارها با این مزاحمین جن صحبت کردم میگن ما عاشق این دختریم و دوسش داریم بعضی رو اجازه ازدواج میدن و بعضی رو خیر بعضی رو وادار به عمل زنا میکنن و بعضی رو اگر به خواسته های پلیدشون گوش ندن وادار به خودکشی میکنن. مدرک دیگه بنده دعای معروف و بسیار کارآمد (ابو دجانه) هستش که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده و معتبر ترین دعا هستش و در این دعا به جن عاشق اشاره شده میتونین در جستجوی گوگل بگردین پس لطفا نگین این مطالب خرافاته یا .... وهبی دائی وهاب http://www.vahabidaeivahab.com/) همچنین نظر یکی از همکارانشون در اصفهان که اینطور گفتن (از اسمش معلومه دعانویسی یعنی آیات قرآن و دعاهایی با سند معتبر از معصومین و علما. اما یه چیزه دیگه هست به نام ساحر که ساحر یعنی کسی که از اجنه و شیاطین استفاده میکنه تا به اهداف پلیدش برسه) و یا اینکه آیات قرآنی به عدد تبدیل می کنن و طلسم درست میکنن و اگه لازم باشه در کارشون از طلسم خیر استفاده می کنن. حالا می خواستم نظرتون را راجع به این مطالب بدونم. آیا مراجعه به اینگونه افراد برای حل مشکل جایزه؟ فرق دعا و طلسم چیه و اصلا" طلسم خیر هم داریم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام که با مطالعه آن می‌توانید متوجه ادعاهای بی‌پایه ای که این‌ها می‌گویند بشوید. اتفاقاً آیه‌ی 102 سوره‌ی بقره فوق‌العاده راهنما است و در آن کتاب روی آیه‌ی مذکور بحث شده ولی این‌که طرف ادعا می‌کند جنّیان عاشق یک دختر از جنس انسان می‌شوند؛ یک ادعای کاملاً بی‌پایه است و اساساً این دو موجود یعنی انسان و جنّ از دو جنس هستند با دو گرایش مختلف، و رابطه‌ی عشق و عاشقی در بین آن ها معنایی ندارد. این‌که می‌گوید اگر مشکل‌شان حلّ شد حق‌الزحمه‌ی آن طرف را بدهند، طبیعی است که بعضی مشکلات بعد از مدتی حل می‌شود، چرا حل مشکل را به پای چنین افرادی بگذاریم که با جنّیان ارتباط دارند. سخیف‌ و بی‌پایه‌بودن بحث عاشق‌شدن جنّیان نسبت به انسان نیاز به مقدماتی دارد که جایش این‌جا نیست ولی این نشان می‌دهد طرف بسیار حیله‌گر و فریب‌کار است. موفق باشید
10530
متن پرسش
سلام استاد: سوالی در مورد حضور اجتماعی آیا به فرض اگر حجاب رعایت شود و صحبتها و موضوعشان جدی شد، دیگر می شود گفت هر اختلاطی درست است؟ مثلا اینکه جدیدا مد شده حزب اللهی ها در این نوع قالب کار می کنند درست است؟ مثلا در فلان خبرگزاری با شخصیتی مصاحبه می کنند. مصاحبه گران یک خانم و یک آقا هستند. یا در فلان برنامه مجریان یک خانم و آقای مذهبی هستند؟ یا میز گرد می گذارند چند آقای مذهبی و چند خانم چادری به گفتگوی مثلا علمی و فرهنگی می پردازند. آیا صرف حجاب و مثلا بحث علمی کافیست یا اگر جداسازی هرچه بیشتر باشد بهتر است؟ این قبیل رفتارها جدیدا خیلی مد شده. ممنون می شوم پاسخ دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم حقیقتاً حسّ خوبی در رابطه با این نوع جلسات ندارم ولی گویا برداشت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به آینده آن بوده که بالاخره آینده چنین حضوری واقع می‌شود چه بهتر که اسلام به صحنه آید و با مدیریت اسلام این کار شکل بگیرد. شما کمی به این جمله‌ی امام در وصیت‌نامه‌شان فکر کنید که می‌فرمایند: «ما مفتخریم‏ که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‏هایى که توطئه‏ى دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‏اند». موفق باشید
10505
متن پرسش
سلام علیکم: در احادیث نتایج بسیار عجیبی مانند زیادتی عمر و وسعت رزق و جمعیت احوال و... برای صله رحم ذکر شده. آیا این نتایج تکوینی است؟ مانند آب که اگر وارد آن بشویم محاله خیس نشویم صله رحم هم همین جنسی هست و نتایج آن محاله محقق نشود؟ بنده هر چه با دقت این بخش در معراج السعاده را مطالعه می کنم انگار تکوینی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً آن نتایج تکوینی است مگر آن‌که ما با انگیزه‌ی صله‌ی رحم ارتباط‌هایمان را با آشنایان شکل ندهیم. موفق باشید
10507
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: چیزی ماننده خوره افتاده به جانم! داشتم مقدمات سفر اربعین اباعبدالله را آماده می کردم، دل را بریدم از برخی تعلقات، بنا را گذاشتم بر شهادت در اربعین، هر چند عقل سعی می کرد مانعم شود و زندگی تازه شروع شده و شرایط آن را گوشزد کند، اما دیگر وصیت نامه را هم کم کم آماده کرده ام، یک وصیت نامه اربعینی، دلم خوش بود تا در این تجلی ظهور نقشی ایفا کنم و بچشم، اما امروز که با پدر و مادرم صحبت کردم، می بینم قلبا راضی نیستن بنده بروم به سفر، نگرانی از جانم دارند، هر چه اطمینان هم بدهم قلبا راضی نیستند، پدرم متاسفانه دیسک کمر دارد و بعضا کارهای منزلشان را هم بنده انجام می دهم، اگر دو هفته آنها را به حال خودشان رها کنم قطعا به مشکل بر میخورن، حال نمی دانم چه کنم، آیا در این لبیک یا صاحب الزمان نقشی نداشته باشم؟ نکند من در سپاه کوفه ام؟ نکند خانه و منزل و پدر و مادر می خواهند من را از شرکت در این سپاه حسینی محروم کنند؟ چه وظیفه ای دارم؟ همه دارند می روند در پناه اباعبدالله، نکند من بروم جبهه دیگر؟، قولی از آنها گرفتم که اگر جبهه اسلام به نیروی رزمی نیاز داشته باشد، بنده بی اجازه شما خواهم رفت، خداوند نصیب شما نکند این حس را، التماس دعا. موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه‌خیر؛ نه در سپاه کوفه‌اید و نه از زیر سایه‌ی منوّر حضرت صاحب‌الزمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» خارج‌اید، با توجه به نیازی که پدرتان به شما دارند محکم در خدمت پدرتان باشید و امیدوار به نتایج کامل تری باشید. موفق باشید
10465
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت حضور محترم استاد گرانقدر: استاد این سطور که برایتان می نگارم در واقع جزء دغدغه های من، به عنوان یک خانم که کاملا محصول و پرورش یافته ایده های نظام اسلامی است، می باشد، در خصوص نگاهم به وضعیت زنان و تاثیر اندیشه های نظام اسلامی بر نقش و جایگاه زن در جامعه. استاد؛ من بعد از انقلاب به دنیا آمده ام، در طی سالهایی که زیسته ام دایم سعی در یادگیری و آموختن آنچه مرا به حقیقت می رساند، بوده ام. در مراحلی از زندگیم بگونه ای تحقیق کردم که اگر همان راه را ادامه می دادم کسی شبیه به شیرین عبادی و مهرانگیز کار و ...می شدم. البته این خانمها هرکدوم در بعدی، قدرتمند و باسواد هستند اما من جهت گیری کلی ایشان را قبول ندارم. لطف خدا شامل حالم شد و مسیرم تغییر کرد؛ البته نمی توانم بگویم مسیرم تغییر کرد، من دنبال حقیقت بودم و مشخص است راه کشف حقیقت بالا و پایین دارد، اما بهرحال مطابق لنهدینهم سبلنا، خداوند دست انسان را می گیرد و ...استاد اکنون که نگاه می کنم و به زندگی خود می نگرم درمی یابم حقیقتا جایگاه این نظام والاست و این را حداقل، از تأثیری که در منش و روش زندگی من یک نفر گذاشته می توانم بفهمم. من یک بانوی مسلمان ایرانیم، تحصیلاتم را ادامه داده و سعی در کسب فضیلت داشته ام، پوشش اسلامی کامل دارم، سعی بر بندگی خداوند متعال داشته ام و به لطف خداوند در جامعه حضور فعال و سازنده دارم (البته اینها را نمی گویم که از خودم تعریفی کرده باشم، شما که اصلا مرا نمی شناسید، اینها را می گویم که تاثیرات نوع نگاه انقلاب بر تربیت زنان، به عنوان قشری که دشمن خیلی برایشان برنامه دارد را مطرح کنم) استاد این کجا و تعریف زن از نگاه غرب کجا. اگر خیلی هنر کنیم و بازیگران و خواننده ها و... را جزء لیست مفاخر زنان غرب قلمداد نکنیم می رسیم به زنانی که نویسنده و متفکر و... بوده اند که عموما یک رشد کاریکاتوری داشته اند و در بسیاری از جنبه ها رشد خود را متوقف نموده اند و اکثرا به طور ناملموس روحیه ای مردانه یافته اند و... بعد به زن مطلوب در نگاه و منظر جمهوری اسلامی می نگرم که بانویی است که در همسر بودن، مادر بودن، در صحنه های سیاسی، در اندیشه و تفکر، در کارکردها و توانمندیهای اجتماعی، در صحنه های ملی و فراملی و ...فعال است و حقیقتا در همین یک مورد که نگاه می کنم می بینم اگر درست نگاه کنیم، نظام اسلامی کیمیا است و مس وجود همگان را طلا می کند؛ کافی است درست بشناسیمش. استاد شرمنده ام که وقت شما را می گیرم، نمی دانم اینهایی که نوشتم درد و دل است، نظر و دیدگاه است یا هر چیز دیگر ولی این را می دانم که این نظام حتی در بین حزب الهی ها هم مظلوم است، چه برسد بقیه و مشخص است وقتی تفکر و ایدئولوژی این نظام، مثلا یک زن را به جای اینکه به لحاظ روحیه حساسش، به جای تبدیل شدن به عروسکی هوس پرور و شهوتران و آلت دست فرهنگ سرمایه داری و دنیاپرستی، تبدیل می نماید به موجودی بصیر، هوشیار، موقع شناس و سازنده و مسئولیت پذیر، که اگر عروسک هم هست برای همسرش عروسک است، اگر خوش سخن و خوش نغمه است در راستای تعالی خانواده اش و با محارمش است و ... معلوم است با جدیت هرچه تمامتر با این نظام مقابله می شود و سعی می گردد دنیا به جای دوقطب دنیاپرستی (غرب ایدئولوژیک با همه اعوان و انصارش) و خداپرستی (به سرکردگی جمهوری اسلامی ایران و همه حقیقت گرایان جهان) به قطب واحد شهوترانی و دنیاخواهی تبدیل شود که البته زهی تصور باطل، زهی خیال محال چرا که یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ؛ استاد بزرگوار، من نمی دانم اندیشه و نگاه من تا چه حد عمیق است و حضرتعالی تا چه میزان، این اندیشه را قبول دارید؛ بر این اساس از شما می خواهم در راستای اصلاح چهارچوب اندیشه، راهنمایی های لازم را مبذول فرمایید، با توجه به اینکه من یک کارمند هستم و سعی نموده ام در جایگاهی که قرار دارم، آبروی نظام اسلامی را حفظ کنم و متخلق به اخلاق اسلامی باشم، چون می دانم خطای امثال ما که به ظاهرمان می خورد که پیرو انقلاب و رهبری هستیم تا چه حد زیر ذره بین است و کوچکترین خطای ما را اول به پای نظام می نویسند و بعد سایر تفاصیل پیش می آید و خدا می داند آبروی این نظام برای من چقدر مهم است؛ اما استاد من، گاهی احساس می کنم می توان در مراتب دیگری و جایگاه های حساس تری حضور پیدا کنم و برای این انقلاب مایه بگذارم و از این رو توان و استعدادم هدر می رود؛ البته رهبری عزیز می فرمایند در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و بر این اساس جای نگرانی نیست مضافا اینکه من از خدا خواسته ام مرا در آن جایی که بهتر می توانم خدمت کنم، قرار دهد، با این حال مایلم بیش از این مفیدفایده باشم، استاد گرامی، ضمن اینکه حقیقتا موفقیت حضرتعالی را از درگاه خداوند متعال خواستارم، خواهش می کنم برای این دختر خود و همه بانوان این سرزمین دعا نمایید و با راهنماییهای مشفقانه تان در طی این مسیر یاریمان نمایید، ببخشید که مصدع اوقات شیفتان شدم و البته شرمنده که چون سریع نوشتم احتمالا به لحاظ ادبیاتی و انشایی مشکلاتی دارد. أیدکم الله فی الدارین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال در جواب شماره‌ی سؤال 10381 داده شده. موفق باشید
10438
متن پرسش
با عرض سلام و تسلیت ایام عاشورای حسینی: استاد در شرح صوتی چگونگی فعلیت یافتن باوری های دینی مثالی زدید به این مضمون که بعضی اوقات برای انسان امکان و توانایی خرید یک چیزی برای انسان هستش اما دل آدم باهاش نیست دلیل آوردید چون نفس انسان آزاد از زمان و مکان هست بطور اجمالی مثلا در 10 سال آینده حضور پیدا میکنه و میفهمه که این اتفاق های بد میفته و به همین علت این حس به انسان منتقل میشه. استاد ممنون میشم اگه ارشاد بفرمایید اینگونه موارد قابل اعتماد تو این تصمیم گیری من که در ذیل آورده می شود هستند؟ 1- استاد شغلی الان بنده دارم پروژه ای هستش یعنی تا زمانی که کار هست و یا پروژه جدیدی میاد سرکار هستم و گرنه عذرم را می خواند. اتفاقی که در شغل قبلی بنده در نهایت ناباوری و یا خلاف محاسبات بنده اتفاق افتاد و چندین ماهی طول کشید کار پیدا کنم(دوران سختی بود) فکری که الان ذهنم را مشغول کرده اینه که با اینکه الحمدلله سرکار میرم اما برداشت بنده از اوضاع شرکت (یا توهمات بنده) اینطور بهم القا میکنه که ممکنه دوباره بیکار بشم و باید دنبال کار بگردم از طرف دیگه نمی دونم چرا با اینکه آدمی هستم که از تغییر و سعی کوشش نمی ترسم اما این دفعه دلم به دنبال گشتن شغل جدید نیست. تو این وسط هم همسرم به من طعنه میزنه و میگه اگه در موازات شغلت دنبال کار بگردی چیزی از دست نمیدی. استاد بین دل و عقل گیر کردم یک طرف بحث توحید، توکل، رزق و روزی، اعتماد به خدا، کاهش سرعت زندگی ماشینی و ... هستش طرف دیگه عقل تدبیرگر و استدلال بین و خواطر تلخ گذشته. استاد از وقتی که می گذارید و راهنمایی می فرمایید چکار باید بکنم. سپاسگزارم. 2- موضوع دیگه اینه که یه مدتی است با همسرم دنبال خرید خانه ای هستیم بعضی مواردی پیش اومده که چندین چیز خونه مطابق با معیارها مون نیست اما یک حسی گرم و صفایی با بازدید اون خونه بهمون دست داده. می خواستم بدونم اینا توهم یا احساس گذراست و یا که نه میتونیم تو تصمیم گیری ها بهش اعتماد بکنیم. باتشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آنچه در بحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرض شد را به طور کلی در نظر بگیرید و در ذیل آن مطابق شریعت و روش عقلا عمل کنید و به خود اطمینان دهید همان خدایی که فعلاً این شغل را برای من تهیه کرده، مرا تنها نمی‌گذارد پس بدون دغدغه زندگی خواهید کرد 2- در مورد خانه انسان بیشتر با دلش زندگی می‌کند تا با عقلش، درست است که نباید عقل را زیر پا گذارد، ولی نباید دل را هم بی‌محلی کرد. موفق باشید
10379
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: خانه ما دو اتاق کوچک دارد یکی مال بچه ها است و یکی مال خودمان، قفسه کتابهایم که عموما مذهبی مثل تفاسیر است درست روبری محل خواب من است گرچه در دارد و در آن بسته است و کتابها پیدا نیست ولی من معذب هستم که آیا وقتی می خوابم و ناچارا پاهایم به سوی قفسه کتابهایم دراز است این گناه ندارد و اگر از لحاظ فقهی مشکلی ندارد آیا از نظر اخلاقی و عرفانی مانع رشد نیست؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر راه دیگری ندارید إن‌شاءاللّه مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید(در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم).
10368
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت ایام خدمت شما استاد گرامی: امام خامنه ای در صحبتهایی که راجع به موضوع زن داشتند فرمودند: این رشته‌هاى بشدّت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرْانگشت ظریف و لطیف مادر است که می تواند از هم جدا کند که عقده به‌وجود نیاید، گره به‌وجود نیاید؛ هیچ کس دیگر نمی تواند» سوال من این است که اگر مادری نتوانست یا از سر جهل به این عمل مادرانه نپرداخت مسئول است؟ دوم اینکه فرزندی که با این فضا روبه رو بوده و دچار مشکلات شخصیتی و روحی است می تواند این عقده های روحی و روانی را که مانع زندگی سالم دنیوی و سیر و سلوکش هست برطرف کند؟ مثلا شخصی را دیده ام که با اینکه مذهبی است و تلاش می کند بماند، دچار عدم ثبات روحی است، گاهی به شدت عصبی است، تمرکز ندارد و خودخوری می کند، به طوری که مورد تمسخر یا تخطئه سایرین قرار می گیرد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «خدا گر زحکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری» بالاخره اگر خداوند تربیت خاص مادر را از بعضی می گیرد، شریعت الهی که مادرِ مادرها است به کمک او می‌آید و دست‌اش را می‌گیرد. ما با رجوع هرچه بیشتر به شریعت الهی ضعف‌های خود را باید جبران کنیم. شریعت راه نجات از خودخوری‌ها و عصبی‌شدن‌ها و تمسخر سایرین را نشان داده است. موفق باشید
10343
متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد نظرتون در مورد علاقه و محبت هایی که بین ما و دوستامون ایجاد میشه چیه، مخصوصا اینکه در مواردی این علاقه ها باعث دغدغه قلبی میشه و آدم احساس میکنه که از هدف ها و از حضور قلب دور میشه و اصولا قاعده ی خاصی در مورد اینکه چه جور محبت هایی خوبن داریم یا نه؟ متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل ارادت و علاقه به دوستان بد نیست ولی نباید عقل را به حاشیه ببرد و وَهم را رشد دهد. موفق باشید
10328
متن پرسش
با سلام: خواهر متدینی دارم اما متاسفانه شوهرش در کسب مال رعایت حلال و حرام نمی کند، برای اینکه خواهرم را تنها نگذارم زیاد به منزلشان می روم. اینکه آنجا مجبورم چیزی بخورم که نمی دانم کاملا حلال است یا نه اذیتم می کند، یا گاهی هدیه هایی از آنها می گیرم، اگر استفاده نکنم خواهرم ناراحت می شود (خواهرم بعضا مطلع نیست)، نمونه آخر همین چند ماه پیش به خاطر بدهکاریش پولی ربا گرفت شاید مخارج خانه از آن پول نباشد اما در هر صورت پول ربا وارد مالشان شده درست است؟ استاد چه کار کنم؟ به نظر شما موضوع را با خواهرم در میان بگذارم؟ آخر نگران زندگیشان هستم که با این کار من خدای ناکرده ضربه ای ایجاد شود، هر چند خواهرم به انداره کافی حرص می خورد و تلاش می کند، استاد چه کار کنم؟ از اینکه اینها اثر بد در روحم ایجاد کند نگرانم! التماس دعای فراوان، با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع را با مرجع تقلیدتان در میان بگذارید. تا آن‌جا که اطلاع دارم فقهای گرامی در این موارد حمل بر حلیّت می‌کنند. موفق باشید
10337
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب قسمت سوم سوال 10309 لطفا بفرمایید اگر کسی بخواهد در سیر من الخلق الی الحق کار کند آیا باید وارد اجتماع و سیاست و... نباشد و فقط روی خود کار کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر انسان سالک باید با حقایق مأنوس باشد و وقتی منوّر به نور حقیقت شد به خلق رجوع کند تا حق را از باطل تشخیص دهد. موفق باشید
10317
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد کمتر از یکسال است که ازدواج کردم، تا قبل ازدواجم از نظر معنوی و بحث توکل به گونه ای بودم که زندگی آرام و با دغدغه کم داشته باشم ولی از زمانی که ازدواج کردم بسیار عوض شدم و متاسفانه حتی اعتقاد عمیقم بسیار سطحی شده، از طرفی اعتراف می کنم که به همسرم بسیار وابسته ام و از آنجایی که سایه پدر روی سرم نبوده نمی دانم چگونه این وابستگی را از بین ببرم. خواهش می کنم راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام به خود می‌آیید و با برنامه‌ای منظم در مسیر معارف الهی و عبادات ربانی قرار می‌گیرید و محبت به همسرتان را هدیه‌ی الهی بدانید و سعی کنید آن محبت حفظ شود و شیطان آن را خراب نکند. موفق باشید
10319
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: به نظر شما آیا سرکوب میل جنسی و عدم پاسخگویی به موقع به آن در اثر عدم ازدواج می تواند در دراز مدت باعث قوی شدن قوه وهم و غلبه آن بر عقل بشود؟ یعنی فردی که قوه وهمش خیلی قوی شده است و بر عقلش چیره شده است و به همین دلیل دچار برخی بیماری های روحی - روانی شده است می توان گفت که منشاش تراکم میل جنسی و عدم پاسخگویی به آن باشد؟ و آیا با ازدواج به حالت عادی بر می گردد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: میل جنسی رویهم‌رفته یک میل اصیل نیست، وسیله‌ای است برای تولید فرزند، مگر آن‌که ما بر روی آن متمرکز شویم در آن صورت برایمان عمده می‌شود. علاوه بر پیامبری مثل حضرت عیسی«علیه‌السلام» که ازدواج نکردند، چه علمایی داشتیم که وارد جواب‌گویی به این میل نشدند؟ با این‌همه اگر شرایط ازدواج فراهم باشد بهتر است ازدواج کرد، ولی قبل از آن نباید ذهن خود را متمرکز این موضوع بکنیم تا قوه‌ی واهمه به جای عقل بر ما حکومت کند. موفق باشید
10312
متن پرسش
با سلام: گاها با برخی همکاران و دوستان با تفکرات مختلف مباحثی داریم که حقیقتا گاها از توجیه ایشان عاجز هستم و خواهش دارم به سوالات مطروحه شفاف و کاربردی پاسخ فرمایید. 1- گفته شده وقتی حضرت ظهور می کنند با دین و تفکراتی کاملا متفاوت با این دینی که اکنون داریم مواجه می شویم و از کجا معلوم که این تفاوت دین ما با مبانی دینی حضرت، همین خشکه مقدسی هایمان نباشد و ما در برخی مبانی دینی از جمله محرم و نامحرم و نحوه پوشش افراط نکرده باشیم؟ 2- الان نحوه پوشش در اکثریت قاطع شهرهای کشور و جامعه ما به گونه ای است که به عرف تبدیل شده است یعنی بدحجابی برای همه عادی شده و کسی زیاد به جزئیات آن توجه نمی کند و یا به قولی تحریک نمی شود، آیا در این شرایط هم لازم است که مثلا ارتباط خودمون با نامحرم را کنترل کنیم و مخصوصا در مورد نگاه کردن به نامحرم؟ 3- مدتی است که علیرغم اینکه دوست دارم خودم را کنترل کنم و اتفاقا دغدغه مذهبی هم دارم، در مواجهه با برخی زنان و دختران دچار لغزش فکری می شوم بدین شرح که آنها را با همسر خود مقایسه می کنم و خلاصه اینکه دلم درگیر ظواهر می شود، و این در حالی است که به شدت از این وضع در رنج هستم، خواهشا شفاف و روشن بفرمایید دلیل این حالت و راه درمان آن چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- در هرحال ما در زمان غیبت به کمک فقهایی که تنها راه جهت نزدیکی به فرمان خدا را اجتهاد قرار داده‌اند و راه دیگری نیست که بدان متوسل شوند، وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم و در حدّ توان خود سعی می‌کنیم جامعه را به دستور فقهای عزیز نزدیک کنیم 3- باید متوجه باشید هر آنچه در بقیه‌ی زنان هست، خداوند در همسر خودتان قرار داده، شیطان است که شما را از کمالات همسرتان غافل نموده. راه مقابله با شیطان، بی‌توجهی به وسوسه‌های اوست تا مأیوس شود. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!