بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حوزه و دانشگاه

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13417
متن پرسش
سلام استاد: برای چندمین بار است که مزاحمتان می شوم. این حقیر طلبه هستم (پایه3). متاسفانه مسأله ای پیش آمده که فکرم را مشغول کرده و اخلاص نیتم را در ماندن در حوزه زیر سؤال برده است و آن این است که چند بار که خواستم از حوزه بروم یکی از نیت های نرفتنم این بود که با خود گفتم چرا می خواهی بروی هر ماه که دارند پولی ولو ناچیز به تو می دهند بیمه ات هم که کرده اند. البته استاد این فکر 30 درصد نرفتنم از حوزه بود هفتاد در صدش این بود که به خاطر کمک به امام زمانت نرو. اما باز آن سی درصد، اخلاص را ناقص می کند. من هم که جوانم و عجول، استخاره کردم با این نیت که شهریه و بیمه ام را قطع کنم و تا آخر طلبگی از راه دین اعم از منبر و نماز و... پولی در نیاورم، خدا و امام زمان روزی مرا تأمین می کنند تا دیگر ماندنم در حوزه به خاطر دنیا نباشد و خالص باشد برای خدا، استخاره خوب آمد (آیه ی ششم سوره ی حج آمد). من هم در خواست قطع شهریه و بیمه ام را دادم. استاد خیلی شدید به مشورت شما احتیاج دارم. آیا کار درستی کردم؟ حال که نیت کردم از پول در آوردن از راه دین و شهریه و بیمه و منبر، صرف نظر کنم آیا امام زمان روزی مرا خواهد رسانید یا نه؟ استاد اضطرابی شدید مرا گرفته. آیا تصمیم درستی گرفتم؟ چه کار کنم به این تصمیم جامه ی عمل بپوشانم یا نه؟ منتظر جوابتان هستم تا قلبم آرام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودِ امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از طریق شهریه و بیمه، طلبه‌ها را تأمین می‌کنند. مگر بنا است حضرت مستقیماً پول در جیب شما بگذارند؟! تصمیم‌تان صددرصد غلط است و حتماً بروید آن کاری که کرده‌اید را، نفی کنید و به مرور، إن‌شاءاللّه نیّت خود را خالص نمایید. موفق باشید

13373
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت حضرت عالی: بنده به فضل خدا بعد از اتمام دانشگاه وارد حوزه شده ام و مشغول تحصیل هستم. حقیقتا با اینکه می دانم اکنون باید خوب درس بخوانم تا در آینده مشخص شود که چه وظیفه ای بر عهده ام خواهد آمد ولی چند روزی است که خیلی ذهنم درگیر شده که بالاخره چه کاری در آینده باید انجام دهم (تبلیغ، تالیف، تدریس) و چه مسئولیتی خواهم داشت، هر چند در جزوه ی عالم طلبگی شما خوانده بودم که باید در زمان حال زندگی کرد و انجام وظیفه داشت ولی از طرفی به خودم می گویم شاید باید بدانی که چه کار خواهی کرد تا خود را برای آن آماده تر کنی، حال سوال اینجاست که در این شرایط چه کنم؟ سوال دیگر اینکه احساس می کنم (البته مطمئن نیستم) که بعد از ورود به حوزه برخی از مشکلات اخلاقی ام رو آمده و آشکار شده، در صورتی که قبلا خیلی با آنها درگیر نبودم، به عنوان مثال بنده قبل از ورود به حوزه تقریبا در شرایط مختلف عصبانی نمی شدم ولی بعد از ورود به حوزه یکی دو بار از کوره در رفتم، آیا اصلا این مطلب صحیح است که بعد از ورود به حوزه برخی رذائل اخلاقی آشکار شده اند؟ اگر بلی راهکار مقابله با آنها چیست؟ با تشکر از اینکه زمان ارزشمندتان را به پاسخ سوال ما اختصاص می دهید. ان شاء الله عاقبتتان ختم به خیر شود.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً مشغول دروس رسمی حوزه باشید و پس از حضور در درس خارج، افق برایتان روشن می‌شود. زیرا در هرحال با سرمایه‌ی همین دروس رسمی است که هرکاری را طلبه بخواهد انجام بدهد، می‌تواند انجام دهد 2- شیطان خودش در مقابل خدا ادعا کرده است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ»(16/ اعراف) حتماً در مسیری که به سوی تو ختم می‌شود می‌نشینم. تا مانع سیر انسان به سوی حق شود و در همین رابطه احوالات خود را بپایید. این نشان می‌دهد راهی که انتخاب کرده‌اید، راهِ حقی است و لذا بیشتر از حدّ معمول باید در حفظ خود بکوشید. موفق باشید

13321
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده تلاش کردن در زمینه ی بیوتکنولوژی و در نهایت ابداع و اختراع در این زمینه آیا به درد اسلام میخوره؟ خداپسندانه هست؟ اتلاف وقت نیست؟ دعا کنید خدا توفیق بده برای اسلام سربازی کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نظری به جواب‌ سؤال‌های 13313 و 13316 و 13317 می‌اندازید، عرض بنده آن است که ما در این تاریخ در فضای جنگ با استکبار هستیم که یکی از ابزارهای آن همین بیوتکنولوژی است و اگر در راستای تقابل با فتنه‌های دشمن وارد این علم شویم نه‌تنها اتلاف وقت نیست، بلکه موجب عزت اسلام خواهیم شد. موفق باشید

13297
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: نسبت خیال با فضای مجازی چگونه است؟ در تمدن نوین اسلامی فضای مجازی و اینترنت خواهیم داشت؟ نسبت حکمت متعالیه با فضای مجازی چگونه است؟ فضای مجازی با حکمت متعالیه در تناقض نیست؟ در ضمن بخشی از مباحث نشست تخصصی «اسفار مجازی2؛ ارتباطات صدرایی» که دوشنبه 16 شهریور 94 با حضور حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا و حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه و جمعی از استادان و پژوهشگران این حوزه، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، تقدیم می گردد. (این جلسه علی رغم عنوان آن بیشتر به نسبت کلی علوم ارتباطات با فلسفه صدرایی می پردازد و نه به طور خاص فضای مجازی و فلسفه صدرایی) دکتر حميد پارسانیا: ابتدا مسئله زیست جهان در تفکر صدرایی را باید مطرح کنیم و ارتباط آن را با ارتباطات ببینیم چیست و علوم ارتباطات چه ربطی به حکمت و فلسفه به صورت کلی و فلسفه صدرایی به صورت خاص دارد و این‌ها چه تعاملی با هم دارند. پارسانیا با طرح این پرسش که علوم به طور کلی و ارتباطات به عنوان یک علم به طور خاص چه نسبتی با فلسفه دارد یا می‌تواند داشته باشد، گفت: متاسفانه در نظام عمومی علم هنوز رویکرد پوزیتویسیتی غالب است و در نظام آموزشی ما هنوز گرفتار این رویکرد از علم هستیم و به دنبال خطا و آزمون می‌رویم. وی افزود: اگر ارتباطات اینگونه تعریفی داشته باشد، یک آسیب جدی است که به این حوزه وارد شده است، اما تعریف علم امروزه این گونه باقی نمانده و دچار تحولات دیگری شده است. علم به این معنا مستقل از حوزه های معرفتی دیگر نیست. پارسانیا با اشاره به اینکه آیا کار علوم اجتماعی فقط تبیین است یا نقادی و تفسیر، گفت: هر علمی می‌تواند به تفسیر و نقادی حوزه‌های دیگر بپردازد و علوم امروزه به صورت مستقل بی‌معنا است. وی در ادامه تصریح کرد: این وابستگی، جدی است و نظریه‌های اجتماعی وامدار موسسان خودشان هستند. رویکردهای آن هم وامدار عقبه‌های فلسفی خودشان هستند. بر این اساس حکمت اسلامی یقیناً تأثیرات فراوانی بر این دانش خواهد داشت. یکی از این مبادی که تأثیرگذار است رویکردی است که حکمت صدرایی به اصل هستی دارد. نگاه توحیدی حکمت صدرایی به عالم و آدم به دو صورت در علوم ارتباطات اثر می‌گذارد. پارسانیا در ادامه بیان کرد: کسی که با نگاه صدرایی می‌نگرد رویکرد انتقادی خواهد داشت. در مباحث انسان‌شناختی، معنایی که صدرا از انسان دارد و ارتباطی که با معانی، خدا، طبیعت ... پیدا می‌کند، سوالات متعددی را برای این حوزه به وجود می‌آورد. آیا چیزی به اسم عقلانیت ارتباطی داریم؟ وی گفت: حوزه دیگری که به هستی‌شناسی باز می‌گردد و محل تأمل است بحث ارتباطات انسانی نیست، بلکه ارتباط انسان با محیط و ... است. ملاصدرا در جهانی که زیست می‌کند مواجه با نحوه انسانی با عالم است. بخش دیگر از اندیشه‌های صدرا که در این علم تاثیر گذار است، معرفت‌شناسی اوست، همانجا که علم را تعریف می‌کند و می‌گوید علم همان دانش‌ آزمون‌پذیر است و بعد می‌گوید علم با عقل شروع می‌شود و حس با حضور عقل. ابزار علم، عقل است. آیا عقل، ابزار است و یا منبع هم هست؟ پارسانیا افزود: اینها بخشی از بحث‌های معرفت‌شناختی صدرا است که می‌تواند تبیین علوم ارتباطات باشد. این نظریه برخی از نظریه‌های دیگر را دور می‌کند. این چارچوب را اگر در نظر بگیریم مسیری را برای ما طراحی می‌کند که آن مسیر علوم ارتباطات است. اما این مسیر روشی را برای خودش تولید می‌کند و البته روش است نه کاربرد نظریه. وی گفت: این ربط که مطرح کردیم یک ربط منطقی است که حکمت صدرایی یک روش برای تولید منطقی ایجاد می‌کند. ما باید عوامل غیرمعرفتی که در حوزه تاریخ و جامعه وجود دارد را بررسی کنیم و باید عوامل غیرمنطقی که نقش دارند را شناسایی کنیم پس مبادی هستی‌شناختی و انسان‌شناختی هم یک روش را پیش رو می‌گذارد که با روش‌های علمی گذشته متفاوت است. یقیناً رویکرد صدرایی روشی ایجاد می‌کند که همه را محدود نخواهد کرد که تنها یک مورد را تجویز کنند. پارسانیا تصریح کرد: دانش‌های ارتباطی، دانش‌های توزیع دانش‌اند، نه تولید دانش. یعنی دانش ارتباطات علم تولید نمی‌کند بلکه توزیع‌کننده علم است؛ به نظرم این رشته به صورت رقیبی برای متافیزیک است و رشته‌ای بسیار چالش‌برانگیز خواهد بود. دکتر عبدالحسین خسروپناه: دکتر عبدالحسین خسروپناه با اشاره به اسفار اربعه ملاصدرا و ارتباط آن با علوم ارتباطات، گفت: اگر بخواهیم علوم ارتباطات صدرایی تولید کنیم باید علوم ارتباطات را با اسفار اربعه تطبیق دهیم؛ یعنی رابطه انسان با خدا، خدا با خلق و همچنین خلق با خلق را در این علوم جستجو کنیم. وی افزود: اگر علوم ارتباطات بخواهد با اسفار اربعه ارتباط داشته باشد باید در مسیر سفر چهارم یعنی رابطه انسان با انسان و غیرانسان قرار گیرد. رئیس موسسه حکمت و فلسفه ضمن بیان ضرورت مطالعه حکمت صدرایی و به ویژه حکمت نوصدرایی و ارتباط آن با علوم ارتباطات، گفت: در حکمت صدرایی مباحث خداشناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی مطرح می‌شود و ما باید رابطه این مباحث را با علوم ارتباطات کشف کنیم. حکمت صدرایی با توجه به موضوع اسفار و همچنین مباحث چهارگانه‌ای که بیان شد، تاثیر جدی بر علوم ارتباطات دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضای مجازی از یک جهت و در ذات خود یک میدان بالقوه است برای آن‌که انسان‌ها صورت‌های مورد نظر خود را اعم از افکار و یا اشکال، در آن بنمایاند، مثل عالَم خیال. و لذا می‌توانیم صورت‌های مطلوب خود را در آن إلقاء کنیم. در تمدن اسلامی چون هرچه بیشتر به حقایق عالم نظر می‌شود و اصالت به آن عالم داده می‌شود و کم‌تر به مرتبه‌ی خیال نظر می‌گردد، به همان اندازه به فضای مجازی که محل ظهور خیال است نظر می‌شود. ولی سعی دارد در آن فضا خیالات متعالی را ظاهر کند مثل سالکی که خیالات خود را در ارتباط با عالَم عقل شکل می‌دهد و از عالم وَهم فاصله می‌گیرد. با توجه به امر فوق فکر نمی‌کنم فضای مجازی در ذات خود با حکمت متعالیه در تناقض باشد. همان‌طور که جناب ملاصدرا با طراحی هنرمندانه‌ی مدرسه‌ی خود در شیراز به نام مدرسه‌ی «خان»، صورت‌های عالیه‌ی خیال را به ظهور رساند. کتاب‌های آقای دکتر مهدی امامی‌جمعه، نکات خوبی در این مورد دارد.  موفق باشید  

13283
متن پرسش
با سلام: استاد با توجه به سوال 13234 و سوالهایی که در این رابطه از شما پرسیده اند می خواستم در این مورد بیشتر توضیح بدین. منظورتون در این شرایط چیست؟ آیا اصلا پوشیدن این لباس که موجب جلب توجه است و من را بیشتر به لباس متوجه می کند تا به حضور حق لازم است؟ چگونه است که بزرگان ما خیلی راحت این لباس را در تن کرده اند و همه جا می پوشند؟ منظورم اینه که اذیت نیستند. ای کاش استاد بزرگوار در مورد لباس روحانیت با توجه به مسایل معرفتی که در کتابهای خود مطرح می کنید جزوه یا کتابی می نوشتید تا طلبه هایی مثل بنده که زیاد هم هستند و در تردید پوشیدن و نپوشیدن لباس هستند از این تردید به در آیند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه حسینی طهرانی در درس 135 از کتاب‌های «امام شناسی»، بحث مفصلی در رابطه با معمم‌شدن داشته‌اند. خوب است که بدان‌جا رجوع کنید. این طبیعی است که ابتدا ذهن انسان مشغول لباسی که پوشیده است، می‌شود. ولی بعداً حضور با لباس روحانیت را به عنوان یک رسالت دنبال می‌کند. موفق باشید

13234
متن پرسش
سلام و خدا قوت: ۱. وقتی انسان ملبس شد باید لباس روحانیت را همه جا بپوشد؟ مثلا در مسافرت باید بپوشد؟ آخر بعضی ها می گویند باید بپوشیم. ۲. برای ملبس شدن می توانیم خدمت شما برسیم؟ مزاحم شما بشویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در شرایط حاضر لازم نیست که در هرجایی ملبس بود. در مورد قسمت دوم سؤال متأسفانه برایم مقدور نیست. موفق باشید

13165
متن پرسش
سلام استاد عزیز: طلبه ام و با مدرک فوق لیسانس 2 سال است که به حوزه آمده ام. الان پایه 3 و 4 ام و دروس بلاغت و فقه 1 و 2 را قرار است بگیرم، حال بقیه وقت را چند گزینه دارم کدام مناسب تر است اگر دلیلش را نیز راهنمایی کنید ممنونم. 1. فلسفه که در مدرسه برگزار می شود را شرکت کنم که توسط آقای امینی نژاد برگزار می شود + هم مباحثه ای بسیار خوبی نیز دارم که او هم می خواهد شرکت کند و در نتیجه با او بودن نیز باعث رشد من می شود چون آدم اخلاقی و هم باسواد است البته با ایشان فقه 1 و 2 نیز هم بحثی ام. 2. این وقت خالی را بگذارم برای حفظ قرآن و قوی کردن ادبیات ولی در این خالت معلوم نیست وقتی بخواهم فلسفه بخوانم آیا فرد مناسبی برای تدریس و بحث پیدا می شود یا نه؟ ولی در این حالت قرآن که به قول شهید ثانی اولویت دارد را بهش می پردازم البته در حالت اول هم حفظ را ادامه می دهم ولی بالتبع کمتر می توانم حفظ کنم. سوال دوم: جایگاه عقاید 4 چه قدر مهم است؟ اگر بجای عقاید 4 کتاب هایی مانند برهان صدیقین و فرزندم این چنین باید بود و ... را کار کنم، به خودم فکر می کنم کتاب های شما بیشتر برام مفید است ولی می ترسم بحث های عقلی عقاید 4 هم مهم باشد و بعد معذور نباشم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید فعلاً تقویت ادبیات و حضور در درس فلسفه با چنین استادی را ادامه دهید؛ بسیار خوب است. با این تأکید که شما در شرایطی هستید که نباید از نظر ادبیاتی ضعیف بمانید، بقیه‌ی مسائل را بعداً می‌توان جبران کرد. فکر می‌کنم با حضور در درس جناب آقای امینی‌نژاد از مباحثی همچون برهان صدیقین بی‌نیاز باشید. موفق باشید

13138
متن پرسش
با سلام: دو پیشنهاد داشتم: 1. با توجه به این که سعی و هدف شما فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی مورد نیاز برای تربیت یک نیروی فرهنگی در طراز انقلاب هست لطف کنید یک سیر در حوزه فلسفه برای کسی که قصد دارد در این حوزه مطالعه و فعالیت کند مبتنی بر هدف فوق در سایت خود قرار دهید. 2. اگر می شود کتاب «معرفت نفس و حشر» را دوباره درس بدهید. قطعا یک حفره مهم پر می شود زیرا این شروح یا با زبان مخصوصی گفته می شود و یا برخی از این صوتها را انسان حس می کند در افق صدرا بیان نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده اگر کسی بخواهد به طور جدّی مطالعه‌ی فلسفه را دنبال کند همین سیری که امروزه در حوزه‌ها جاری است، خوب است که پس از بدایه و نهایه، سراغ اسفار بروند 2- شرح مجدد کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بسیار پیشنهاد خوبی است خدا توفیقش را به بنده بدهد. موفق باشید

13055
متن پرسش
سلام: بنده با اينكه به معلمي و آموزش و پرورش علاقه نداشتم و دوست داشتم هرچه زودتر از پيش دانشگاهي خلاص شوم و وارد مسير ديگري شوم ولي اين طور رقم خورد كه (از روي قسمت يا انتخاب نادرست) الان در مركز تربيت معلم دانشجو هستم ولي هم چنان به رشته و كار خود علاقه اي ندارم و فقط واحدهاي درسي را پاس مي كنم، اكنون چه كنم؟ بيشتر علاقه ام هم به معارف ديني است ولي از محيط آموزش و پرورش و رفتن به حوزه علميه و تدريس كردن خوشم نمي آيد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر روح علمی را دوست دارید با تدریس به عمق بیشتری می‌رسید. موفق باشید

13043
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده علاقه مند به ورود به حوزه هستم (البته شاید هم علاقه مند به مباحثه دینی هستم و فکر می کنم به طلبگی علاقه مندم) اما خب شرایط جسمانی حقیر و شاید هم مقداری از نظر سبک به حوزه نمی خورم یعنی فکر می کنم که شاید به مشکل برخورد کنم! و اینکه الان با این نگاه می خواهم وارد حوزه شوم که احتمالاً ملبسم نشوم (به دلایل جسمانی)! آیا ورد بنده به حوزه درست است یا اینکه خودم مباحث را پیگیری کنم و وارد حوزه نشوم!؟ چون فکر می کنم شاید صحیح نباشد پول امام زمان(عج) برای بنده خرج شود!! امکان حضور مستمع آزاد هم دارم یعنی می توانم مستمع آزاد دروس حوزه را شرکت کنم! استاد اگر امکان دارد به بنده مشورت دهید و راهنمایی کنید! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبس‌شدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص داده‌اید که نمی‌توانید حوزه بروید لازم نیست همه‌ی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل می‌دهد، پیگیری نمایید. موفق باشید

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

13024
متن پرسش
سلام استاد: آنهایی که می آیند فلسفه را نقد می کنند آیا خدا را می فهمند؟ اصلا عارفی در تاریخ داشته ایم که تفکر فلسفی و امثالهم نداشته باشد؟ بنده خیلی فکر کردم. به نتیجه ای رسیدم که: اگر هم داشتیم یا طرف عارف نبوده است. یا آن تفکرات را داشته منتها علنی نکرده. چون احساس می کنم یک انسان بدون آن تفکر همیشه در حجاب حضرتِ حق است کسی که در حجاب است چگونه می تواند حق را بفهمد. و ریشه نفهمیدن آنها را هم از این قضیه می دانم. یعنی آن حجاب عظیم باعث شده که به جهل مرکب بیفتند. و برای منِ حوزوی. زجر آور است که می بینم برخی با این تفکر درس اخلاق هم می گویند. و خدای قوم یهودی به طلاب و مردم معرفی می کنند. بعضی وقتها با خودم می گویم: آنها استاد تواند آیت الله هستند و.... ولی در انتها نمی توانم قبول کنم و می گویم استاد هستند که باشند. حرفی که می زنند اشتباه است. سعی دارد حجاب خودش را به بقیه هم انتقال دهد. و به نظر می رسد با این تفکرات زمینه ورود به تفکر تجدد و مدرنیته نیز فراهم می شود ناخواسته. نظر شما را در مورد عرایضم می خواستم بدانم استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر فلسفی یکی از انواع تفکر است که نظر به وجود دارد و اصل وجودی هر موضوعی را به صورت مفهومی مدّ نظر قرار می‌دهد و بالاتر از آن تفکر عرفانی است که در آن قلب نظر به حقیقت موضوعات می‌اندازد و پایین‌ترین معرفت، معرفتِ حسی است. در معرفت حسی بسیاری از معارف عالیه در حجاب می‌رود. با توجه به این عرایض می‌خواهم عرض کنم نمی‌توانیم بگوییم اگر کسی تفکر فلسفی نداشت از طریق آگاهی‌های فطری نمی‌تواند حقایق دین را تصدیق کند. ولی آن‌هایی که تفکر فلسفی را نفی می‌کنند مسلّم ضعف‌هایی در بصیرت خود برای خود شکل می‌دهند. موفق باشید

13006
متن پرسش
سلام: بنده برایم حل نشده که چرا باید لباس روحانیت بپوشم. تمامی کارهای تبلیغی ام را می توانم انجام دهم. می توانم سخنرانی بکنم. می توانم تبلیغ بروم. می توانم نماز و... بعلاوه مقبولیت این لباس روحانیت کمتر شده و بدون آن می شود بهتر تبلیغ کرد. مگر ما روایت نداریم کسی وارد مسجد شد و نتوانست تشخیص دهد رسول خدا صلوات الله علیه کدام اند. چون حضرت رسول مانند بقیه افراد لباس می پوشیدند، حضرت علی (ع) هم که لباسهای وصله دار و... پس ما طلبه ها چه لزومی دارد همرنگ مردم نباشیم؟ اساتید می گویند لباس روحانیت مقدس است. اگر مقدس است پس چرا افرادی مثل کدیور هم از آن بر تن دارند؟ این لباس مقدس نیست. این راه مقدس است که این لباس را هم مقدس کرده. ولی لزومی نمی بینم که الان در وضع فعلی و لیز بودن جوانان برای تبلیغ ما، لباس روحانیت مؤثر باشد، بلکه اثر عکس در آن می بینم. مثلا چند وقت پیش با یکی از دوستان که ملبس اند ده دقیقه بیرون بودیم و عدم مقبولیت مردم را در همان ده دقیقه دیدیم. مهم نیست که مردم چه می گویند. درست است ولی با این وضع که نمی شود تبلیغ کرد! اتفاقا اگر خوب نگاه کنیم در تهران می بینیم بیشترین تاثیر را غیر ملبس ها گذاشتند مثل استاد رائفی پور که اصلا طلبه هم نیست. اگر مطالبم غلط است بفرمایید. راهنماییم کنید چون با این تصمیم بزرگ کمی فاصله دارم و در تردیدم. ببخشید طولانی شد. خیلی وقت بود می خواستم با شما مشورت کنم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی لباس روحانیت در فرهنگ ما جایگاه بسیار عمیقی دارد و پشتوانه‌ی آن یک تاریخ صفا و علم و ایثار و مجاهده‌ی کسانی است که با این لباس تاریخ ما را به نورانی‌ترین حقایق عالَم یعنی اسلام و تشیع منوّر کرده‌اند در آن حدّ که اگر کسی بخواهد عمیقاً جامعه‌ی شیعه را متذکر ابعاد معنوی خود بکند، راحت‌ترین و سالم‌ترین بستر همان کسوت روحانیت است با لوازمی که این کسوت دارد. حال اگر بعضاً لباس روحانیت را افرادی می‌پوشند که روحانی نیستند و یا افرادی که لباس روحانیت نمی‌پوشند ولی روحانی هستند، این را نباید به عنوان یک موضوع اصیل در متن تاریخ تشیع قلمداد کرد. بالاخره اسلام و شیعه در لباس روحانیون منوّر به معارف اسلامی پایدار می‌ماند. خیابان جایگاه اندازه‌گیری لباس روحانیت نیست، قلب انسان‌های متدیّن و طالب حقیقت در مقابل شخصیت‌هایی که مجهز به معارف اسلامی و در کسوت لباس روحانیت‌اند، بهتر به آرامش می‌رسند زیرا در این لباس در جستجوی مطهری‌ها و علامه طباطبایی‌ها هستند. آیا می‌توان از مردم انتظار داشت که مطهری‌ها را در لباسی غیر از لباس روحانیت جستجو کنند؟ چه انتظار سخت و سهمگینی است که به مردم چیزی را تحمیل کنیم که مطابق سابقه‌ی تاریخی آن‌ها نباشد؟ به حضرت آیت اللّه بروجردی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردند طلبه‌ای را گرفته‌اند که دزدی کرده است؛ آن مردِ بصیر جواب دادند: دزدی را گرفته‌اند که در لباس طلبگی خواسته است بهتر دزدی کند. گرگ در لباس میش می‌آید تا بیشتر گوسفندان را بدراند، آیا باید میش‌ها را متهم نمود؟! خوب است به جواب سوال شماره 12439 نیز رجوع فرمائید: موفق باشید

 

12975
متن پرسش
سلام: من ان شاءالله امسال وارد حوزه می شوم. آیا سیر مطالعاتی شما را ادامه دهم یا سیر شهید مطهری را یا هر دو را با هم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل برای یک طلبه ممحض شدن در دروس حوزوی است و دیگر هیچ و پس از مدتی که سوار کار شدید و مباحث، ملکه‌ی شما شد، بد نیست مباحث ده نکته و برهان صدیقین را دنبال کنید و سپس با یک برنامه‌ریزی دقیق تقریباً همه‌ی کتاب‌های مرحوم شهید مطهری را مطالعه و یادداشت‌برداری کنید. موفق باشید

12936
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: بنده اگر خدا بخواهد می خواهم بروم شهرستان خودمان تبلیغ و حتی تصمیم ماندن در آنجا را دارم، یعنی تا الان تهران بودم. یکی از دِه های آذربایجان شرقی است. بنده با آثار شما مأنوسم. فقط نمی دانم برای اهالی روستا چگونه بیانشان کنم. از کجا شروع کنم؟ آیا اصلا درک می کنند؟ در این مورد مشورت دقیقی از حضرتعالی خواستارم. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین تذکر به احکام، با قرآن و روایات گفتمان خود را شروع کنید. معارف دینی در طرح درست آیات و روایات به شما کمک می‌کند. موفق باشید

12897
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: می خواستم مشورتی به این حقیر بدهید در مورد ورود به حوزه! حدود 26 ساله هستم. سوالات در سایت در مورد ورود به حوزه را در سایت شما خواندم تقریباً بردداشت کردم که برای ورود به حوزه باید روحیه و تلاش خاصی داشت! اگر برایتان امکان دارد در این زمینه و موارد (شرایط و روحیه و نوع تلاش و ...) راهنمایی کنید تا تطبیق دهم که خدایی ناکرده عملی انجام ندهم که بعد از مدتی پشیمان شوم! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب‌های قبلی عرض شده، اگر خداوند علاقه‌ی تعمق در دین را در شما ایجاد کرده است و استعداد لازم را نیز داشته باشید و خانواده هم تا حدّی همراهی کنند؛ نباید از استفاده از چنین فرصتی در این تاریخ کوتاهی کرد. موفق باشید

12888
متن پرسش
با عرض سلام به استاد عزیز: آیا برای ما هم - همانند شما - ممکن است با نوارها و سی دی دروس علما رشد کنیم؟ اگر ممکن است در دروس عرفان، فلسفه و تفسیر به سی دی کدام یک از علما رجوع کنیم؟ در ضمن حقیر طلبه ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنابعالی به عنوان یک طلبه در رابطه با فلسفه و عرفان از حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه می‌توانید استفاده کنید و در تفسیر، از نورِ چشم صاحبان بصر و بصیرت یعنی حضرت آیت اللّه العظمی جوادی آملی غافل نباشید. موفق باشید

12872
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: حقیر طلبه ای هستم و اگر ممکن است یک سیر کامل مطالعاتی فلسفه می خواستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای طلبه با توجه به اساتیدی که برای شرح کتاب‌های مهم فلسفی در صحنه هستند، بدایة الحکمه و نهایة الحکمه و سپس اسفار ملاصدرا، راه‌های گشاده و بسیار مفیدی است تا إن‌شاءاللّه گذرتان به فصوص ‌الحکم محی‌الدین بیفتد. موفق باشید

12862
متن پرسش
سلام: زندگی یک طلبه مبلغ در یک شهرستان دور افتاده که روحانی ندارد را چگونه می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با ارزشی است به شرطی که از طریق فضای مجازی با دروس حوزوی مرتبط باشد. موفق باشید

12811
متن پرسش
سلام: گفته میشه یکی از مهم ترین عواملی که باعث مهاجرت دانشجویان به دانشگاه های خارج میشه اینه که به نخبگان احترام کافی گذاشته نمیشه و اینکه در خارج شرایط رفاهی بالاتری برایشان فراهم است. پس لازم است شرایط را طوری فراهم کنیم که نخبگان راضی به ماندن شوند و این برای جامعه مفید تر و کم هزینه تر است از حالتی که نخبگانش برای بیگانه خدمت کنند. و البته میشه گفت شرایط بهتری که در خارج از کشور فراهم است به منظور بهره برداری بیشتر است و در واقع به نوعی سرمایه گذاری است. نمی دونم آیا اسلام نیز احترام ویژه ای برای نخبگان قائل است؟ چون با این همه سفارش برای علم آموزی، نمی شود که بگیم افراد باسواد و بی سواد یکسانند؟ ولی گرامی ترین مردم با تقواترینند که لزوما با سوادترین نیستند از طرفی اگر برای نخبگان جامعه احترام ویژه ای قائل شویم (که بعضا حضرت آقا هم قائلند) با اختلاف طبقاتی فاحشی که در جامعه رخ می دهد چه باید کرد؟ با احساس حقارتی که در افراد پایین دست جامعه پیش می آید چه باید کرد؟ با نگاه های از بالا به پایین (به اصطلاح) تحصیل کردگان چه باید کرد؟ اونوقت میشه اینی که الان هست همه می دوند که جانمونند برای هم می زنند و می خواهند خود را به رخ بکشند و همه تلاش می کنند که دانشجو شوند، چه رشته ای مهم نیست، به چه هدفی مهم نیست، فقط یه مدرکی داشته باشند تا بتونند احساس شخصیت بکنند و حرفی برا گفتن داشته باشند. آیا اسلام پیدا کردن شخصیت را در کسب علم و مدرک تایید می کند؟ ممنون میشم راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد اگر با آموزه‌های اسلامی نسل جوان و تحصیل‌کرده‌ی خود را بپرورانیم مهاجرت به خارج کشور نخبگان، مسئله‌ی کشور ما نخواهد شد و در عمل با امثال دکتر شهریاری‌ها و دکتر صالحی‌ها روبه‌رو خواهیم بود که اگر هم به خارج می‌روند، دغدغه‌ی کشور را دارند. عنایت داشته باشید که احترام به صاحبان فکر و اندیشه، غیر از رفاه‌زده‌کردنِ آن‌ها است و عملاً از این طریق نه ما تا حال نتیجه گرفته‌ایم و نه بعداً نتیجه خواهیم گرفت. موفق باشید

12762
متن پرسش
باسمه تعالی: با سلام خدمت استاد گرانقدر: به لطف مطالعه و تفکر در مباحث حضرتعالی، ماهیت مدرنیته تا حد بسیار خوبی برای ما روشن شده و دریافتیم که چگونه مدرنیته با صورت های مختلف (و خصوصا در صورت تکنولوژی) حجاب بین انسان و حقیقت خودش شده است. حجاب هایی که سبب تشدید امیال نفس اماره و تقید در عالم ماده شده است. طبیعتا تقید در عالم ماده و انس با امیال نفس اماره به تدریج منجر به دوری از انجام واجبات شرعی و ترک محرمات خواهد شد. حال سؤال این است که چگونه با تأثیر فوق العاده ای که این حجب بر تقرب و تکامل انسان دارد و در واقع زمینه ساز انجام محرمات و ترک واجبات است، دوری از آنها در دایره واجبات شرعیه (یا حداقل مستحبات) قرار نمی گیرد؟ آیا علت آن عدم کار بر روی آنها و عدم عرضه آنها به آیات و روایات (به عنوان مسائل مستحدثه) جهت استنباط حکم است؛ یا اینکه با کمی جسارت می توان گفت که روش استنباط احکام (یا همان اصول فقه) متناسب با حجاب های دوران کنونی نیست و این روش به روز نشده است؟ این سؤال در مورد توانایی و کفایت اصول فقه جهت مورد استخراج گزاره های نرم افزار توحیدی تمدن اسلامی (نظام تشریعی) یا نرم افزار مربوط به دوران گذار به تمدن اسلامی نیز مطرح است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ظلمات کفر و نفاق بیشتر به صحنه آید باید اسلام نیز با نور بیشتری در صحنه حاضر شود و آن عرفان اسلامی است که باید در کنار فقه، در این موارد مطرح شود . تا صدسال پیش مردم ما دغدغه‌ی چنین انحراف‌ها و فسادهایی را در جامعه نداشتند و لذا از حوزه‌های علمیه انتظار احکام شرعیه را داشتند که انصافاً در آن تاریخ، حوزه‌های علمیه به‌خوبی نقش خود را ایفاء کردند ولی امروز حوزه‌های علمیه‌ی ما علاوه بر وظیفه‌ی گذشته، باید ابعاد دیگر اسلام را به معنای فقه اوسط و از آن مهم‌تر فقهِ اکبر را به صحنه آورند. موفق باشید

12737
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: ۱. ترم آخر کارشناسی هستم می خواستم بعد از کارشناسی با توجه به علاقه به دروس دینی شناخت کامل دین و ابلاغ آن حوزه را ادامه بدهم اما چون با توجه به سن و روزگاری که داریم مبحث اقتصادی آن عده ای می گویند حتی از طلبه ها گویند که دنبال یه کاری هم باش چون ازدواجم در پیش داری و.... سوالم اینه که خدا می فرماید رزق طالب عالم را مگه خدا خودش برعهده نگرفته چون من تازه می خوام حوزه رو شروع کنم کمی هم فشرده اگه جایی کار کنم از قسمتی عقب می افتم مثلا مباحثه، و ازدواج هم که میخوام بکنم با بحث اقتصادی آن درگیرم حالا گاهی وسوسه میشم ادامه تحصیل دانشگاهی بدم بعدش کاری خوب دارم، حالا گیر کردم چه کار کنم؟ میدونم هم چوب بی ایمانیم رو دارم می خورم! ۲. استاد شما با این همه مطالعات و شخصیت جامعتون که شبیه شخص حکیم است اگر ازتون بپرسن تو چه زمینه ای تخصص دارید چه می فرمایید؟ شما درس خارج رو دیگه ادامه ندادید و مطالعات فلسفی داشتید؟ با تشکر فراوان، بسلامتی روز افزون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت اگر بتوانید با توجه به روحیه‌ای که دارید زندگی را با فعالیت‌های حوزوی شکل بدهید پشیمان نمی‌شوید 2- بنده بر مبنای فلسفه و کلام اسلامی و با نظر به تفاسیری چون تفسیر المیزان عرایض خود را اظهار می‌دارم. موفق باشید

12692
متن پرسش
سلام: من فارغ التحصیل مهندسی مواد در مقطع کارشناسی هستم. تصمیم گرفتم وارد حوزه شوم اما مادرم و خانواده ام خیلی اصرار دارند که من ارشد مهندسی را ادامه دهم البته با اصرار زیاد من زبانی گفتند که هر طور خودت مایل هستی ولی می دونم قلبا راضی نیستند و ترجیح می دهند که من ارشد بخونم. حالا من می ترسم با وارد شدن به حوزه بدون رضایت آنها مرتکب گناه بشم. این که پدر و مادرم زبانا اجازه دادند که به حوزه برم کافیه یا حتما باید قلبا راضی باشند؟ با تشکر خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که زباناً آن‌ها راضی شده‌اند که جنابعالی وارد حوزه شوید، غنیمت است زیرا در این موارد مخالفت صریح با والدین نداشتن کافی است، چون عقلاً و شرعاً حوزه‌ها نیاز به طلبه‌ی فعّال دارد. موفق باشید

12681
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی داشتم که آنچه امام را امام کرد تقوای بالا و ورع ایشان بود حالا اگر فردی بخواهد اینگونه عمل کند برچسب افراطی می خورد و به نحوی دچار انزوا می شود و شاید هم برداشت بدی از دین شود. حالا تکلیف چیست؟ با این توصیف که رعایت اینطور مسایل برای بانوان سخت تر است. می دانم که تنها به رساله عملیه اکتفا کردن امام را امام نکرد (رحمت الله علیه) بنده افق بالای امام را خواستارم چه کنم که شرایطش فراهم نیست حتی پدرم اجازه تحصیل در حوزه را هم نمی دهد و به خاطر برخی رعایت هایم هم بعضی از افراد مرا افراطی و تک بعدی می دانند من خشک مقدس نیستم ولی باز هم مورد اتهام هستم. در این شرایط چه باید کرد وقتی که پدرم اجازه ی تحصیل در حوزه راهم به من نمی دهد و من خوف وارد شدن در دانشگاه را دارم که نکند دارالغرور دنیا مرا بفریبد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما آن است که در عین رعایت تقوا طوری عمل کنیم که مردم تصور نکنند از آن‌ها جداییم و هنر شما آن است که به دانشگاه بروید ولی آزاد از تحمیل‌های فرهنگ غربی، عمل کنید. به نظرم مباحث اخیر جناب آقای پناهیان تحت عنوان «زندگی بهتر» نکات خوبی دارد که جریان‌های مذهبی ما از یک مشکل تاریخی عبور کند. مشکلی که ما هنوز نتوانسته‌ایم در عین دیندارانه‌زندگی‌کردن، خود را از جامعه و فعالیت‌های اجتماعی جدا ندانیم و در متن یک حیات اجتماعی فعّال دینداری کنیم. موفق باشید

12657
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: خدا را شاکرم که در دوران پر هیاهوی جوانی با آثار مطالعاتی شما آشنا شدم و تاثیر بسزایی در شخصیتم گذاشت. بحمدالله فارغ التحصیل رشته علوم قرآن هستم اما متاسفانه چون دروس دانشگاهی مرا به هدفم نرساند (فهمیدن پیامهای قرآن) تصمیم به رها کردن درس کردم. در پرسش و پاسخ هایتان در مورد انس با قرآن فرمودید که عربی تان را خوب کنید، می خواستم ازتون خواهش کنم سیر مطالعاتی در مورد عربی به من بدهید، ناگفته نماند در دوران دانشجویی به طور پراکنده کتابهایی از جمله الفیه ابن مالک، سیوطی و در زمینه بلاغت قرآن خوانده ام اما متاسفانه اینگونه مطالب بیشتر مرا از هدفم دور می کرد. با آرزوی موفقیت شما. من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ادبیات عرب تنها،وسیله‌ی فهم درست متون اسلامی است. نباید بیش از این انتظار داشت. نمی‌دانم در حال حاضر در حوزه چه اساتید و کتاب‌هایی در این مورد مطرح است! بهتر است این را از طلاب فعّال حوزه بپرسید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!