بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح ادعیه، اذکار و زیارات

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27728
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و قبولی طاعات و عبادات شما استاد گرامی: سوالی که برای بنده پیش آمده این هستش که چرا در دین مسیحیت که معتقدند حضرت عیسی (ع) که به صلیب کشیده شد کفاره گناهان آنها را تا قیامت بر عهده دارد و البته علماء ما می گویند این حرف آنها اشتباه ولی ما هم در زیارت جامعه کبیره عبارت کفارة لذنوبنا را داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث کوتاهی‌های ما در حفظ دین و حفظ حقوق اولیای الهی و گرفتارِ کفاره‌ی آن شدن؛ یک بحث است، و بحث به صلیب‌رفتن حضرت مسیح «علیه‌السلام» به گمان مسیحیان به جهت گناه اولیه‌ی آدم؛ بحث دیگری است. بحث دوم است که عجیب است. موفق باشید

27718
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول استاد، خدا به لسانتون و قلمتون و عمرتون برکت بیش از پیش عنایت کنه. استاد محترم طلبه هستم، سوالم از اینکه دست به هر کار مادی میزنم، جور نمیشه، دنبال شغل که میرم درست نمیشه، توکل و توسل و نذر و استغفار رو انجام دادم. از خداهم تمنا می‌کنم و خسته نمیشم، اما نمیدونم چرا گره باز نمیشه؟ نمیدونم دیگه خدا چی میخواد سر راهم قرار بده. حتی بهترین کارها سراغم میاد اما یک مدتی که پیگیر میشم به دلایل کاملا واهی منحل میشه. خواستم راهنماییم بفرمایید. سید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جلسه‌ی سوم «دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید خوب است. إن‌شاءاللّه جهانی برایتان گشوده خواهد شد. موفق باشید

27725
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: سوالی داشتم در خصوص لعن و اینکه اشخاص را می توان لعن کرد یا اعمالشان را یا هر دو را. مثال در زیارت عاشورا لعن کاملا روی اشخاص و قاطبه بیان میشه. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعن‌کردن در کلّیّت خود در قرآن هست «إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/۱۵۹) آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن می‌کنند.

ولی آیا مصداق لعنی که ما در زیارت عاشورا داریم چه کسانی ممکن است باشند، بد نیست به کتاب «زیارت عاشورا، اتحادی روحانی با امام حسین «علیه‌السلام» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27716
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: می‌خواستم بدانم رفرنسی هست در خصوص ترجمه لغاتی که عمدتا در ادعیه بکار رفته از جمله انواع لغاتی که برای گناهان ذکر شده از جمله سیئه، جرم، جریره ، ذنب، خطیئه، و متناسب اسمی از خداوند که روبروی آن قرار می‌گیرد مثلا عفو بیشتر مقابل جرم است و غفران مقابل ذنب. اگر نیست مختصر توضیحی ما را بس است. ممنون دارتان هستم ابدی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب‌هایی مثل «لسان العرب» و «النهایه» ابن اثیر در این مورد فعالیت‌هایی شده است. ظاهراً کتاب ابن اثیر، ترجمه هم شده. موفق باشید

27685
متن پرسش
سلام علیکم: اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست و چرا با وجود صحنه عطیم ایمانی و تمدنی مثل دفاع مقدس، بعد از پایان دفاع مقدس بصورت ویژه ای سبک زندگی و تحلیل و عقل مدرن وارد جامعه ما شد؟ و البته بعضی ها معتقدند این حساسیتی است که حکومت می‌خواهد القا کند که سبک زندگی و عقل مدرن وارد جامعه مان شده و اینها بخاطر بحث سیاسی و ارزش سیاسی نگرانند و به این بحث چندان نگرش مثبتی ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. از ضعفی که با اواخر سلسله‌ی صفویه با امثال شاه سلطان حسین پیش آمد تا شیفتگیِ سلسله‌ی قاجار نسبت به غرب از یک طرف، که موجب شد فرهنگِ ایرانی – اسلامی که با صفویه شکلی خاص گرفته بود؛ دنبال نشود و از طرف دیگر با ظهور زندگی مدرن، مردم متوجه نشدند چه نوع زندگی را دارند از دست می‌دهند. در این مورد آن نوع هوشیاری هم که زندگیِ غربی را نوعی تهاجم فرهنگی بدانند در بین متدینین و روحانیون آن‌طور که باید و شاید «فهم» نشده بود و ضعف‌های غرب هم تا این اندازه ظهور نکرده بود. از همه‌ی این‌ها که بگذریم از جهانی که در زندگیِ دینی در آن می‌توانستیم حاضر شویم، غفلت شده بود، چیزی که اخیراً در مباحث «با دعا در آغوش خدا» متذکر آن هستیم. گوهری بود که از دست‌مان فرو افتاده و زمانه‌ی برگشت به آن بحمداللّه فرا رسیده است. موفق باشید  

27656
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليكم: فرمایش حضرتعالی در مورد استماع جلسه سوم مناجات التائبين را انجام دادم. نکته کلیدی بسیار مهم آن: سعادت ما به رضایت حق است. رضایت حق در داشتن قرب به حق است. قرب حق در محبت به حق و محبت به ادامه یاد حق است. ممنون از بیان این نکته کلیدی. از خداوند مهربان توفیق به یاد همیشگی او را طلب می کنم. امشب اولین بار بود که با عنایت پروردگار عالم و رهنمودهای حضرتعالی، دعای کمیل را با نگاه وجودی خواندم. فوق‌العاده متفاوت و لذت بخش بود. با همه دعاهای کمیل دیگر فرق اساسی داشت. از یکتای الهی برای شما سعادت دارین خواهانم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودم هم احساس کردم متن جلسه‌ی سوم «مناجات التّائبین» با عنوان «معصومانه‌ترین توبه» می‌تواند قصه‌ی دوستانی باشد که گمان می‌کنند با حضور در انقلاب اسلامی از جهاتی ضربه خورده‌اند و یا نسبت به هم‌قطارانِ خود عقب افتاده‌اند. در حالی‌که باید به این فکر باشند که خداوند بنا دارد با این نوع محرومیت‌ها، جهان دیگری را در مقابل این عزیزان بگشاید. موفق باشید 

27651
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا فرمودید که طلب ما اگر از روزه متخلق شدن به اخلاق الهی و تجلی صفت غنی در حد ظرف وجودی مان باشد، به افق متعالی نظر کرده ایم. می‌توان در یک نگاه کلان با توجه به اعمال وارده در ماه مبارک گفت، ماه رمضان ماه این است که انسان به اصل خلیفه اللهی و وجود خود و اینکه محل ظهور و تجلی جامع اسماء الهی هستند، نظر کنند و روابط و مفاهیم عالم را که رب العالمین از طریق اسماء و سنن خودش به صحنه آورده، دریافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و با این رویکرد، بحث «ماه رمضان، ماهِ اُنس با خدا» در ویرایش جدید را خدمتتان ارسال می‌کنم. البته تا شماره‌ی ۱۲ آن طیّ دو جلسه بحث شده که إن‌شاءاللّه در روزهای اخیر بر روی سایت و بر روی کانال مطالب ویژه به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110 قرار می‌گیرد. موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ماه رمضان؛ ماه اُنس با خداوند

با شروع ماه مبارک رمضان، افقی در مقابل انسان گشوده می‌شود تا امیدوارانه به انتظار گشایش «عشق» و «اُنس» با حضرت محبوب به استقبال آن ماه عزیز برویم، به امید حضور در میهمانی خدا و نوشیدن ميِّ محبت از جام ساقیِ ازلی که «آشنایی نه غریب است که جان‌سوز من است.»

1- آمادگی برای شنیدن ندای بی‌صدایِ حقیقت

ماه میهمانی خدا برای حضور در جهانی که خور و خواب حیوانی فرا افکنده می‌شوند و لقمه‌های وصل رخ می‌نمایانند و جان روزه‌دار مستعد شنوای ندایِ بی‌صدایی می‌شود که حقیقت را در میدان دیدِ جان خود متذکر می‌گردد.

2- مناجات‌هایی برای حاضرشدن در جهان پیشِ رو:   ماه رمضان، ماه زندگی با دعا است برای اُنس با حضرت محبوب. بعد از تجربه‌‌ای که در 30 ساله‌ی اخیر یعنی بعد از جریان دفاع مقدس داشتیم که تا حدّی از آن نوع مناجات‌ها فاصله گرفتیم، مناجات‌هایی که وسیله‌ای بود برای حاضرشدن در جهانِ پیش رو، جهانی که با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شده بود و صدام و صدامیان قصد داشتند مانع به‌ظهورآمدن آن شوند؛ دوباره جهانی برای رجوع به دعا به همان شکل در مقابل‌مان گشوده شده است تا در جهانی حاضر شویم که جهان عبور از استکبار است.

3- دعا، عامل به ثمررسیدن فعالیت‌های دیگرِ انسانی  : در دوران دفاع مقدس به‌خوبی نقش و تأثیر دعا را در جبهه‌ها تجربه کردیم و ‌یافتیم که چگونه دعا در کنار فعالیت‌های نظامی، نقش‌آفرین است، به طوری که اگر در کنار تلاش‌های نظامی، آن دعاها و مناجات‌ها نبود، هرگز به آن موفقیت‌ها نمی‌رسیدیم.

4- معصومانه‌ترین توبه : هیچ وقت صدام حسین‌ها و ترامپ‌ها اهل انابه و توبه نیستند ولی امام خمینی‌ها به تأسّی از امامان معصوم«علیهم‌السلام» اهل توبه و انابه می‌باشند، پس این توبه‌ها و انابه‌ها، توبه و پشتِ سرگذاشتن آن نوع گناهانی نیست که آن افراد مرتکب می‌شوند، بلکه روی‌آوردن به جهانی است که روح‌های بزرگ متوجه آن شده‌اند. این نوع انابه، معصومانه‌ترین کار است و هرکس بیشتر به انسان‌های معصوم نزدیک باشد بیشتر اهل انابه و توبه است، تا نشان دهند چه هستند و آنچه از آن‌ها برایشان سرمایه می‌شود همین افقی است که انابه‌های آن‌ها برایشان می‌گشاید، در عین سکونت بر خاک، در عین رفتنی زودهنگام و در زندگیِ ناتمام که البته هرگز تمام نمی‌شود.

5- دعا؛ آینه‌ی به ظهورآوردنِ تقدیر تاریخی :  بعد از دفاع مقدس گمان کردیم عقل و برنامه‌ی خودمان برای اداره‌ی کشور کافی است و از نقش‌آفرین‌بودنِ دعا در کنار فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگیِ خود، برای حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، غفلت کردیم و از دعاها و نیایش‌هایی که در گوشه و کنار کشور صورت می‌گرفت معنایی مناسب این تاریخ به‌دست نیاوردیم. در حالی‌که دعا و نیایش به معنای خاص آن، باید یکی از ارکان اساسی این حضور تاریخی باشد. حضور در جهانی دیگر که نه جهان گذشته‌ی قبل از دنیای مدرن است و نه جهان باقی‌ماندن در فرهنگ مدرنیته، جهانی است که خداوند برای ما مقدّر نموده و یکی از ارکان اساسی حضور در آن تقدیر، دعا است. وقتی با چنین رویکردی به متون مقدس خود رجوع نماییم دیگر آن متون مقدس، کلمات نیستند بلکه آینه‌اند، آینه‌ی به ظهورآوردنِ تاریخی که باید در افق وجود خود با آن زندگی کرد و زمان‌شناسی را همچون اولیای الهی«علیهم‌السلام» تجربه نمود.

6- دعا؛ عامل حضوری فعّال در عالم : با پدیدارشدن ویروس کرونا و زمین‌گیرشدنِ جهان مدرن و اندیشه‌ی حسّ‌گرایِ پوزیتیویسم، به خود آمدیم که باید ایمان تازه‌ای  را دنبال کنیم، ایمانی که با دعا و مناجات همراه است، دعایی همراه با سلوک عقلی و قلبی و نه صرفاً درک مفهومی از حقایق. آن نوع سلوک عقلی و قلبی که در عین معرفت‌زایی، به بنیادی نظر دارد که از یک طرف با منشأ «وجود» و از طرف دیگر با درون انسان رابطه دارد، و به انسان نشان می‌دهد چه اندازه می‌تواند در عالَم، حاضر باشد و به عالَمِ خود کیفیت ببخشد. حضوری که به جای دنبال‌کردنِ خود در برنامه‌های بی‌محتوا و تهیِ غیر قابل دسترسِ دنیای مدرن و ادعاهای توسعه و سازندگی به روش مدرن، از طریق اُنس با خدا به سرنوشتی بس متعالی و معنابخش بیندیشد. این‌جاست که انسان می‌تواند از درون و بیرون به ملکوت وصل شود و به این تجربه برسد که تجربه‌ی ایمانی از طریق دعا، راه مهمی است که امکان ندارد در این دنیا بتوان از آن غفلت کرد و در زندگی به نتیجه‌ی متعالی رسید. تمام آنچه در این تاریخ در طلب آن هستیم را با درک تاریخی خود در دعاهای ماه رمضان به‌خصوص در «دعای ابوحمزه» و «دعای سحر» می‌توانیم تجربه کنیم.

7- دعا؛ عالی‌ترین مرحله‌ی سیر ایمان : این تجربه‌ی مهمی است که انسان متوجه شود عالی‌ترین مرحله‌ای که انسان باید در سیر ایمانی خود آرام‌آرام به آن برسد، دعا و مناجات با حضرت ربّ  العالمین است، زیرا مقام دعا و مناجات بعد از ایمان، به همان معنایی است که گفت:

اوّل قدم آن است که  او را یابی               آخر قدم آن است که با او باشی

  و دعا آن آخرین قدم است، زیرا وقتی قلبِ انسان متوجه‌ی خداوند شد، بنا می‌گذارد تا با محبوب خود نجوا کند. سیره‌ی علمای ما در ابتدا، «تدبّر» در دعا و مناجات بوده است تا انسان بفهمد چه مطلبی را باید با خدا در میان بگذارد و تا دلدادگی با حضرت حق به درستی شکل بگیرد.

8- دعا؛ سرمایه‌ای اصیل برای زندگی در امروز : در اوایل ظهور انقلاب اسلامی، فضای فرهنگی ملت در حال برگشت به همان روحیه‌ی تدبّر و تفکر در دین بود، ولی دشمن با تهاجم فرهنگی‌اش- با توجه به پیش‌زمینه‌های غرب‌گراییِ ما- با تمام نیرو به میدان آمد تا ما نتوانیم از فرهنگ اصیل خود استفاده کنیم و به نوعی گرفتار همان بستری شدیم که غرب در مقابل بشر گشوده است و ما نیز متوجه‌ی راز پایداری خود که اُنس با خداوند است نشدیم و دشمن را جهت نفوذ خود، امیدوار کردیم. زیرا ارزش‌های خود را نشناخته‌ بودیم تا از آن پاسداری کنیم.

 به یک معنا می‌توان گفت مشکلات ما از زمان قاجار شروع شد که آن‌ها شیفتگی به غرب را دامن زدند و در سلسله‌ی پهلوی آن شیفتگی و وابستگی به اوج خود رسید و نسبت به زندگی در زیر سایه معنویات نوعی گسست پدیدار شد و هنوز با آن گسست روبه‌رو هستیم و به همین جهت رویکردی شایسته نسبت به ادعیه و مناجات در ساختن نوعی از زندگی که لازمه‌ی فرهنگ اسلامی ایرانی است، پیش نیامده است. بسیاری از سرمایه‌های الهی که سال‌های سال موجب قوام جامعه‌ی ما بود فراموش شد، در آن حدّ که در حال حاضر گمان می‌کنیم آن سرمایه‌ها یعنی ادعیه و مناجات‌ها چیزهای مهمی نبوده‌اند تا به دنبال آن‌ها باشیم.

9- وقتی در دعاخواندن‌ها، دعایی نخوانده‌ایم : قبلاً با درک ابعاد دعای کمیل می‌فهمیدیم به آن دعا نیاز داریم و با دعای کمیل آن نوع زندگی را شکل می‌دادیم و در پرتو آموزه‌های آن، همه‌ی افراد جامعه، خود را مسئول یکدیگر و مسئول مسائل جامعه می‌دانستند.

 ملاحظه کرده‌اید که در ابتدای دعای کمیل شروع می‌کنید خداوند را بر اساس اسماء و صفاتش مورد خطاب قرار می‌دهید و با نظر به آن اسماء، تقاضاهای خود را مطرح می‌کنید تا آن‌جایی که اظهار می‌دارید‌: «بِأَسْمائِكَ الَّتي مَلَأَتْ اَرْكانَ كُلِّ شَيْء» قسم به آن اسمایی که بنیاد وجودِ همه‌ی اشیاء را پر کرده است. هزاران نکته معرفتی باید در این‌جا حل شود تا إن‌شاءاللّه دعا در قلب انسان محقق گردد وگرنه بعد از دعا ممکن است احساس کنیم، گویا دعایی نخوانده‌ایم تا احساس کنیم نه‌تنها نسبت به خود بلکه نسبت به عالم و آدم مسئول هستیم.

10- تفاوت انسان‌ها و نقش دعا در قرآن : ائمه‌«علیهم‌السلام» گاهی برای ما روایت می‌آورند و گاهی در رجوع به خداوند مناجات و دعاهایی دارند که به کمک ما می‌آیند تا چگونه به خدا رجوع کنیم و عالمی که باید در آن زندگی کنیم را بیابیم و کیفیت بودن خود را ارتقا ببخشیم، زیرا اولیای الهی بیش از آن‌که به کمّیت عالم توجه داشته باشند، به کیفیت عالم نظر می‌کنند و زندگی خود را کیفیت می‌بخشند و اساساً تفاوت انسان‌ها در همین امر است که چه اندازه به کیفیت بودن خود توجه دارند تا به کمّیتِ بودنِ خود.

11- چگونگیِ معرفت‌بخشی دعا : ائمه«علیهم‌السلام» در روایات، عموماً معارفی را مطرح می‌کنند که در حد عقل مخاطبان آن‌هاست، اما در مناجات‌ها و ادعیه حقایقی را مطرح می‌کنند که بین خودشان و خداوند است و اساساً جنس آن معارف جنس خاصی است، مثل معرفت‌بخشی یک گل زیباست که آن معرفت‌بخشی، حالت حضوری دارد و نه حالت انتزاعی، زیرا در مناجات‌ها و ادعیه نوعی تماشگری با حضرت محبوب در مظاهری که با آن‌ها به ظهور آمده در میان است. حقایق و معارفی که در مناجات‌ها مطرح است نه‌تنها در اوج است، بلکه به انسان عالم خاصی می‌دهد و ساحت وجودی انسان از آن طریق بسط می‌یابد تا در جهانی گسترده‌تر و گشوده‌تر از دنیا خود را بیابد.

12- بشر امروز و خودآگاهی نسبت به دعا : در مناجات‌ها، نجوایِ بین «عبد» با «معبود» در میان است و اسراری که بین امام معصوم و حضرت حق است به ظهور می‌آید و به همین جهت باید با رویکردی خاص به آن‌ها نظر کرد تا موجب اصلاح اساسی انسان و جامعه شود. گمشده‌ی بشر امروز این نوع ادعیه و مناجات است و گویا بشر امروز در حال خودآگاهی نسبت به این امر می‌باشد.

13- قاعده‌ای در امیدواری انسان در دعا : قاعده‌ای را که باید به لطف الهی در قلب‌مان نگهداریم تا دعا و مناجات به خوبی در زندگی‌مان حضوری فعّال پیدا کند، این است که بدانیم خداوند کریم که ما را خلق کرده تا مظهر کمالات او شویم و او خود را در مخلوقاتش به تماشا بنشیند؛[1] خیلی زود از گناهان ما در می‌گذرد. نمونه‌ی این نوع برخورد را در اولیای الهی می‌یابید، به عنوان مثال اگر کسی در حضور پیامبر خدا«صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» به وجود مقدس آن حضرت یک نوع بی‌حرمتی بکند و بعد عذرخواهی نماید، حضرت بدون هیچ مقدمه‌ای او را می‌بخشند، زیرا دوست دارند انسان‌ها را خوب و صاحب کمال بنگرند. همان طور که اگر از امامان معصوم تقاضایی داشته باشیم به سرعت برآورده می‌کنند، زیرا آن‌ها به دنبال تماشای ایثار هستند، به همان معنایی که خداوند جواد و بخشنده است.

 این یک قاعده است که اولیای الهی خیلی زود هم عذر افراد را می‌پذیرفتند و هم تقاضای افراد را برآورده می‌کردند، و این در اُنس با خدا برایشان حاصل شده است. خداوند این نوع خصوصیات را که خودش در حدّ کامل دارد، به دوستانش هم منتقل می‌کند. وقتی این نکته برای ما روشن شد که خداوند این خصوصیات را بیشتر از آن‌که اولیای الهی دارا هستند، در خود دارد، کلید خوبی برای روبه‌روشدن با دعا و مناجات به‌دست می‌آوریم. بالاخره این را می‌توانیم بفهمیم که خصوصیات خوب اولیای الهی که از تقصیر ما می‌گذرند و دارای سخاوت هستند، از طریق ارتباط با خدا برایشان پیش آمده و لذا حضرت حق که صاحب اصلی این صفات است، این صفات را بیشتر و به طور مطلق دارد، پس هم عذرخواهی ما را از گناهی که کرده‌ایم، خیلی زود می‌پذیرد و هم تقاضاهای ما را به‌خوبی برآورده می‌نماید. جناب مولوی با نظر به همین قاعده می‌گوید:

تو مگو ما را بدان شه بار نیست                    با کریمان کارها دشوار نیست

آری! وقتی متوجه شدیم «با کریمان کارها دشوار نیست» نحوه‌ی دعا کردن‌هایمان در گستره‌ی دیگری واقع می‌شود و امیدواریِ فراوانی را در دعا به ما می‌بخشد.

14- در جستجوی قلب زنده: تا قلب شروع به بیداری نکند، دعا هم که بخوانیم برای بیشتر داشتن دنیاست، ولی وقتی در محضر حضرت حق اقرار کردیم: خدایا! قلبم مرده است؛[2] در آن صورت ورق بر می‌گردد و قلب، زنده می‌شود. «قلب زنده» خود را ماورای امور دنیایی جستجو می‌کند و هرگز به دنبال شهرت نمی‌تواند برود، حتی از آن نوع زندگی که همان «حبّ دنیا» است، متنفر می‌شود.

15- عوامل مرگ قلب : روایتی از حضرت سجاد«علیه‌السلام» نقل شده است که مي‌فرمايند: «مَا مِنْ‏ عَمَلٍ‏ بَعْدَ مَعْرِفَةِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ مَعْرِفَةِ رَسُولِهِ أَفْضَلَ مِنْ بُغْضِ الدُّنْيَا؛»(الکافی، ج2، ص130.) بالاترین عمل‌ها کسب معرفت خدا، و سپس کسب معرفت پیغمبر است؛ بعد از این دو هیچ عملی مثل بغض دنیا ارزشمند نیست. بغض دنیا را عمل به‌شمار  می‌آورد و می‌فرماید: بعد از کسب معرفت خدا و رسول خدا، دشمنی با دنیا بالاترین عمل است. فراموش نکنید که منظور از حبّ دنیا همان تعلقاتی است که انسان دارد که به‌خاطر آن‌ها دنیا را هدف قرار می‌دهد و آخرت و کمالات حقيقي را فدای آن می‌کند. طبعاً چنین چیزی اصل همه‌ی گناهان خواهد بود و همه‌ی سقوط‌ها از این‌جا ناشی می‌شود. از امام صادق«علیه‌السلام» نیز نقل شده است: «مَنْ‏ أَصْبَحَ‏ وَ أَمْسى‏ وَ الدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ، جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى الْفَقْرَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَشَتَّتَ أَمْرَهُ»(الکافی، ج2، ص319.) اگر روزگار کسی به این صورت بگذرد که بیشتر توجه‌اش به امور دنیا باشد، خداوند فقر را چون تابلویی در مقابل او قرار می‌دهد و لذا دائماً خودش را در فقر می‌بیند و احساس غنا و بی‌نیازی نمی‌کند، و اموراتش همواره پراکنده و بی سر و سامان است.

 آری! وقتی دل بمیرد کار انسان به دوستیِ دنیا می‌کشد و عالمِ گشوده‌ی معنویت از منظر او رخ بر می‌تابد تا بتواند در آن آرام گیرد.

16- حجاب أنانیت و علت مرگ قلب:  گناه و پیرو آن، مردنِ قلب و محروم‌شدن از نظر به حقیقت، انواعی دارد. یکی از آن گناهان همان است که انسان به جای آن‌که در منظر خود، حضرت حق را که ربّ العالمین است داشته باشد، خود را در منظرِ خود دارد. در این‌صورت وجود خودش، حجابِ نظر به حق می‌شود و دیگر نمی‌تواند خدا را که در عالَم به ظهور آمده، محل اُنس خود قرار دهد و او را در منظر قلب خود بنگرد و به همین جهت انسان عاقل از خدا می‌خواهد آن قلب را که انسان با نظر به خودش میرانده است، با جلوه‌ای که از رحمت خود می‌کند، آن انسان را از نظر به خودش منصرف نماید و قلبش را زنده گرداند.

17- شاخصه‌های قلب زنده : مطمئناً خداوند دوست دارد ما از او بخواهیم قلب‌مان را زنده کند، زیرا در آن صورت قلب انسان، محل جلوات انوار الهی می‌شود و خداوند در چنین قلبی خود را به تماشا می‌نشیند. به اندازه‌ای که ما آماده باشیم تا خداوند قلب ما را زنده کند و آن قلب، محل جلوات انوار الهی شود، به همان اندازه از هر چیز جز خدا منصرف می‌گردد. این نوع زنده‌کردن قلب غیر از آن است که بفهمیم حرام خدا، حرام است. آری! این خوب است که انسان حریم الهی را در حرام و حلال‌ها رعایت کند ولی این اولِ کار است. قلب زنده قلبی است که اولاً: اهل دوست‌داشتن باشد. ثانیاً: به جای دوست‌داشتنِ زیبایی‌های وَهمی، زیبای‌ حقیقی را دوست داشته باشد و تنها خداست که محل همه‌ی کمالات و زیبایی‌های حقیقی است.

18- قلب زنده، قلب بی‌کینه :  قلبِ زنده، خدادوست است و به هر آینه‌ای که محل ظهور محبوب اوست، نظر محبت‌آمیز دارد و لذا قلب زنده هیچ‌وقت در درون خود نسبت به مؤمنین کینه ندارد و برای رسیدن به چنین محبتی از حضرت محبوب تقاضا می‌کند: «وَ لا تَجْعَلْ في‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا»(حشر/10) هیچ کینه و کدورتی در قلب ما نسبت به مؤمنین قرار نده. تا همه جا با حضرت محبوب به‌سر برد، به همان معنایی که مجنون حتی بر در و دیوار کوی لیلی جز لیلی را نمی‌دید. جناب عطار با توجه به این امر که قلبِ بیدارشده جز خدا را نمی‌خواهد و همه جا در جستجوی خداست و جز خدا را نمی‌بیند این‌طور سروده است:

 گشت مجنون هر زمان شوریده تر           همچنان در کوی لیلی شد مگر

هرچه را در کوی لیلی دید او                بوسه بر می‌داد و می‌بوسید او

گه در و دیوار در بر می‌گرفت               گاه راه از پای تا سر می‌گرفت

نعره میزد در میان کویْ خوش                   خاک می‌افشاند از هر سوی خوش

روز دیگر آن یکی گفتش که دوش              از چه کردی آن‌همه بانگ و خروش

هیچ دیوار و دری نگذاشتی              می‌گرفتی در بر و می‌داشتی

هیچ از در کار برنگشایدت              هیچ ازدیوار در نگشایدت

کرد مجنون یاد سوگندی عظیم                  گفت تا در کوی او گشتم مقیم

من ندیدم در میان کوی او              بر در و دیوار الاّ روی او

بوسه گر بر در زنم لیلی بود                  خاک اگر بر سر کنم لیلی بود

چون همه لیلی بود در کوی او           کوی لیلی نبودم جز روی او

هر زمانی صد بصر می‌بایدت                هر بصر را صد نظر می‌بایدت

تا بدان هر یک نگاهی می‌کنی              صد تماشایِ الهی می‌کنی

دل که دارد این نظر اندک قدر             می نیاساید زمانی از نظر

گر به جای یک نظر بودی هزار         آن هزاران دیده بودی غرق کار

19- قلب مرده‌ی انسان حسود :  یکی از مراحل زنده بودن قلب، آزادشدن انسان از حسادت‌ها است. قلبِ انسان حسود، قلبِ مرده است و وقتی انسان متوجه‌ی پوچی و بیهودگی و ظلمات حسادت شد، از خداوند می‌خواهد با گشودن منظر گسترده‌ی رحمتش در مقابل انسان، او را از جهنم حسادت آزاد کند و خداوند قلب‌مان را در آن راستا زنده می‌کند تا در ادامه‌ی محبت به او زندگی را معنا کنیم و خود را در آغوش ربّ‌العالمین بیابیم.

در مناجات‌های «خمسه عشرة» پای مناجات در میان است. مناجات، یعنی نجواکردن، یعنی اُنسی که با نزدیکیِ تمام همراه است و نجواکردن با خدا به خودیِ خود مطلوبِ جان هر انسانی است، همان‌طور که هجران از حق، سخت برای جان سالک تلخ است. به همین جهت جناب مولوی که مزه‌ی انس با حق را چشیده، در نجوایش با خدا ناله سر می‌دهد:

 اي خدا اين وصل را هجران مکن             سرخوشان عشق را نالان مکن

چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن            خلق را مسکين و سرگردان مکن

بر درختي کآشيان مرغ توست             شاخ مشکن مرغ را پران مکن

جمع و شمع خويش را برهم مزن            دشمنان را کور کن شادان مکن

اين طناب خيمه را برهم مزن                خيمه‌ی توست آخر اي سلطان! مکن

نيست در عالم ز هجران تلخ‌تر               هرچه خواهي کن وليکن آن مکن

 وقتی نفسِ اُنس را شناختیم برای این قسمت از مناجات جایگاه خاصی قائل می‌شویم، زیرا وقتی انسان در جایگاه انس با خداوند است عملاً در حال ادب‌کردن قلب می‌باشد، تا دل به جای دیگر و چیزهای دیگر نبندد.

20- یاری خدا در میل به دعا : درفضای انس با خداوند، خداوند اسماء رحمانی خود را به قلب بنده‌اش می‌نمایاند و لذا از این به بعد تقاضاهای انسان شروع می‌شود که خدایا! این را می‌خواهم یا خدایا! آن را می‌خواهم. راز «اسئلک، اسئلک»هایی که معمولاً در ادعیه و مناجات‌ها مطرح است از این قرار است و خداوند دوست دارد بنده‌اش مسیر ظهور رحمت پروردگارش را بگشاید.

تمام نیازهای ما را خداوند می‌داند و آماده‌ی برآورده‌کردن آنهاست. کدام‌یک از نیازهای کوچک و بزرگ ما را برآورده نکرده؟ از ابروی بالای چشم بگیر تا خود چشم. متوجه ما بود که وقتی پیشانی ما عرق می‌کند، ممکن است چشم ما را اذیت کند، سرِ راه عرق‌های پیشانی، ابرو را قرار داد. حال چگونه وقتی رحمت مطلقه‌اش اجازه نداد در این حدّ هم چشم ما اذیت شود و ما آزار ببینیم، ممکن است اجازه دهد مهم‌ترین نیازهای ما بی‌جواب بماند؟! با آن‌که شرط تحقق آن نیازها درخواست و طلب ما باید باشد و مسیر ظهور آن‌ها را طلب و تقاضای ما فراهم کند؟ به گفته‌ی جناب مولوی:

چون خدا خواهد که‌مان یاری کند            میل ما را جانب زاری کند

ای خنک چشمی که آن گریان اوست             وی همایون دل که آن بریان اوست

 با این دید که محبوب ما می‌خواهد حوائج ما را برآورده کند، باید به دعا و مناجات روی آوریم.

شما در «مناجات شعبانیه» تا آن‌جا شیرین زبانی می‌کنید که عرضه می‌دارید: «اِلَهِی ... وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ» الهی! اگر مرا به گناهانم بگیری، من هم تو را به مغفرتت می‌گیرم. در ابتدای امر این سؤال برای انسان پیش می‌آید که آخر این چه نوع حرف زدن با خداست! از نظر عادی این نوع حرف‌زدن مثل آن است که به باغبان بگویید اگر آن مقدار از زردآلوهایت را به من ندادی، من مقداری از گیلاس‌هایت را برمی‌دارم. در حالی‌که هر دو از آنِ اوست. اگر خداوند ما را به خاطر گناهان‌مان عذاب کند، کار حقی کرده است پس چگونه او را به خاطر چنین کاری به محکمه ببریم و بگوییم چرا مغفرت و بخشش خود را به‌کار نگرفتی؟ ولی خداوند دوست دارد که با او شیرین‌زبانی کنیم. خودش این‌چنین شیرین‌زبانی‌ها را در آن مناجات‌ها مثل مناجات ابوحمزه و دعای سحر به قلب بنده‌اش القاء می‌کند. جناب مولوی خطاب به حضرت حق عرضه می دارد:

ای خدای پاک و بی انباز و یار              دست گیر و جرم ما را واگذار

یاد ده ما را سخن‌های دقیق                  کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق

گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن                مصلحی تو، ای تو سلطان سُخُن

کیمیا داری که تبدیلش کنی                       گر چه جوی خون بُود، نیل‌اش کنی

این چنین میناگری‌ها کار توست             این چنین اکسیرها ز اسْرار توست

 

 و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - اشاره به حدیث: قدسى است كه حضرت حق مى‏فرمايد: «كُنْتُ‏ كَنْزاً مَخْفيّاً؛ فَاحبّبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اعْرَف» من گنجى مخفى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق كردم تا شناخته شوم.

[2] - اشاره به سخن حضرت سجاد«علیه‌السلام» در «مناجات التّائبین» است که عرضه می‌دارند: «وَأَماتَ قَلْبِى عَظِيمُ جِنايَتِى.»

27624
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: حضرت استاد، اگر دعای شریف افتتاح را با نگاه وجودی بخوانیم، آیا حمد ها و درخواست ها را باید به نگاه رفع حجاب عرضه بداریم؟ چون حضرت حق را مطلق أسماء و صفات می بینیم برای تقرب و رسیدن به خواسته های دعا، باید خود را فانی ببینیم تا مشمول آنها شویم؟ یادآوری کنم که شرح حضرتعالی در تفسیر سوره حمد امام خمینی رحمه الله علیه را تا جلسه ۲۷ شنیده ام. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی است. به نظر بنده همین رویکرد برای همه‌ی ادعیه مفید است که طلب ما، رفع حجاب باشد. جلسه‌ی سوم شرح «مناجات التّائبین» با عنوان کلّی «با دعا در آغوش خدا» در این رابطه نکاتی دارد. موفق باشید

27605
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: خداوند برای انسان بهترین مصالح را مقدر می کنند؟ اگر جوابتان منفی است باید پرسید برای خداوند قبیح است که بهترین مصالح را برای بندگانش مقدر نکند و اگر جواب مثبت است پس دعا که تغییر مقدرات است معنایی ندارد، چون بهترین مقدرات از بندگان سلب می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا در نظام الهی، ظرفیت‌های انسان را جهت فیضی بالاتر از فیض قبلی به‌وجود می‌آورد. موفق باشید

27564
متن پرسش
سلام علیکم: آیا با توجه به دعای سحر و اعمال ماه مبارک که در راس آنها روزه است، می‌توان گفت ماه رمضان ماه نظر به اسماء الهی و حضور در عالم اسماء الهی است ویژه رویکردی که دعای سحر دارد و ما هم در روزه نظر به مقام غنای حضرت حق می کنیم و به نحوی خودش یک الگوی سبک زندگی و حیات اجتماعی مومنانه و شهر ایمانی است که در آن بوسیله آزادی بندگی و نظر و حضور به اسماء الهی، نظم اختیاری و عزم ایمانی در سطح جامعه می‌تواند شکل بگیرد و برنامه های شریعت الهی پیاده گردد و مفاسد زدوده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. ماه، ماه ضیافت الهی است یعنی میزبان که حضرت حق باشد ما را دعوت کرده است تا از آنچه به میهمانش می‌خواهد عطا کند، به میان آورد. در حالی‌که او همچنان‌که در دعای جوشن کبیر می‌خوانید اسماء حسنایی است با چنین وسعتی. یعنی بنا دارد بنده‌ی خود را آماده کند تا بر او رُخ بنمایاند و اسماء حسنای خود را از در و دیوار وجود، همچون تابلویی که زیبایی‌ها را به نمایش می‌آورد، به ظهور آورد و در یک کلمه ماه گشودن جهانی است در مقابل ما که دیگر دنیای کمّیّت‌ها همه‌ی افق جان انسان را اشغال نکند و حضور در جهانِ کیفی از ما دریغ گردد. بنا نیست به جهان دیگری کوچ کنیم، بنا است با افقی که کیفیت‌ها در مقابل ما می‌گشایند، همه‌چیز را با وجهِ حقّانی آن بنگریم. و این یعنی آن‌که خدا به استقبالِ بنده‌اش آمده به همان معنایی که وعده داده است: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت/۵۳) به زودی آیات خود را در آفاق و در جان خودشان نشان‌شان می دهیم تا آن‌جایی که برای آن‌ها مشخص شود جز حق در صحنه نیست، آیا این کافی نیست براین‌که پروردگار تو در هرچیزی مشهود است؟ موفق باشید

27563
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرمودید که افراد اگر در جوانی، انتخابی به وسعت ابدیت شان و روح لایقف و متعالی شان نکنند و شریعت را بعنوان هدف بزرگ زندگی نگیرند، حتی اگر از جهت سنی جوان هم باشند ولی پیر هستند و سن شان که بالاتر برود بد رای و بدبین و افسرده و در هم رفته می‌شوند. آیا می‌توان گفت انتخاب شریعت بعنوان راه انس با ابدیت، آنگاه حقیقتا و کاملا وجود انسان را جوان و با طراوات نگه می‌دارد که انسان آرمانش اقامه حد اکثری دین و حضور در طرح وجود مقدس انسان کامل باشد چنانکه امام و آقا دو متشرعی بودند که انتخاب بزرگ زندگی شان شریعت بود ولی در حد مناسک و آداب متوقف نشدند و شریعت را در یک نگاه کلان و ماهواره ای و در راستای جامعه سازی دیدند چنانچه در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی از رهبر انقلاب این مورد به وضوح در نگرش ایشان دیده می‌شود و کتاب شرح دعای سحر امام هم به نحوی عبور از مدرنیته و عالم انسان مدرن که عالم تصرف و تمتع هر چه ببشتر در عالم و ساخت ابزازهایی در این جهت است بسمت نظر به اسماء الهی در جامعه و ساخت جامعه و تمدنی مبتنی بر تجلی اسماء خداست ویژه اینکه انسانها محل ظهور جامع اسماء الله اند و می‌توانند با نظر به اسماء حضرت حق جامعه و تمدن توحیدی بسازند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین شرایطی هستیم و انتخاب بزرگ امروز ما حضور دیانت است در جهان با جمع بین یگانگی با خدا و وسعتی که این حضور در مقابل ما قرار داده است. پیشنهاد می‌شود سری به مقدمات جلسه‌ی ۱ و ۲ شرح «مناجات التّائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید

27557
متن پرسش
سلام: در قسمتی از دعای روزهای رمضان می‌گوید: هیچ رازی سه کس با هم نگویند الا اینکه خداوند چهارمی آنهاست و یا پنج نفر که ششمی آنهاست...» چرا در این جملات خدا رو به عنوان یک شخص کنار بقیه اورده است؟! این چگونه با توحید جمع می‌شود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اشاره است به آیه‌ی ۷۳ سوره‌ی مائده که می‌فرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ وَ مَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» یعنی آن‌هایی که خداوند را در عرض بقیه‌ی چیزها بگیرند، به حضرت حق کفر ورزیده‌اند، زیرا حضرت حق، سومینِ سومی‌ها نیست بلکه ماورای آن‌هاست و نه در عرض آن‌ها. موفق باشید

27540
متن پرسش
سلام علیکم: استاد فارغ از بحثهایی که بر سر مبدا کرونا می‌شود که آیا مباحث اقتصادی بوده یا امنیتی و جنگ بیولوژیک، آیا واقعا این مورد ماحصل سبک زندگی مدرن و تغییر مکنب و طرح کلان اندیشه بشر نبوده که ویژه در دوره مدرنیته و بر پایه مبنای بیکن و انسان سازنده ابزار و حاکم کننده حال درونی خود بر عالم و اینکه نظم عالم و طبیعت بیش از حد توقع و نظر ماست و ما نظم و حکمتی بیش از آنچه دارد، متصور می‌شویم و تا کنون از طریق دیانت دنیا تفسیر و اکنون باید تغییر یابد بر اساس الگوهای و مبانی علمی تصرف در طبیعت و ابزارسازی جهت تغییر نظام عالم، که همچنان با تغییرات و فراز و فرودهایی دیدگاه غالب مدرن هست و از دل آن حتی نظریات سیاسی و اقتصادی منتج می‌شود و استخراج می‌کنند، ریشه اساسی چنین حوادثی نیست و آیا وقت آن نرسیده به شریعت حقه و سبک زندگی ملکوتی و متعالی و قدسی وارد شود که محور آن عمل به عهد الهی و ساختن انسانی بی نهایت و محل ظهور حکمت و روشن فطر است و شریعتی که در همین عالم کنونی بتواند اقامه شود و تمدن سازی کند حتی تکنولوژی را جهت ظهور استعداد و تعامل حکیمانه با عالم و در بستر اقامه امر و تعهد قدسی بکار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دنیا بخواهد یا نخواهد اقلاً به این آگاهی می‌رسد که باید به جهانی غیر از جهان مدرن هم فکر کند و تازه این اول کار است. در مقدمه‌های جلسات ۱ و ۲ از مباحث «با دعا در آغوش خدا» عرض شد جهان آینده، جهانِ بدون حضور با دعا نیست. پیشنهاد بنده آن است که با دقت بر روی آن دو مقدمه فکر شود. ما إن‌شاءاللّه در جهانی حاضر می‌شویم که در ۸ سال دفاع مقدس آن را تجربه کردیم که چگونه در کنار تسلیهات نظامی، دعا و توسل به معنای واقعی آن به ظهور آمد و نحوه‌ی بودنِ ما را تغییر داد. ولی متأسفانه با دولت‌های متمرکز بر روی توسعه با افق غربی، آن نحوه زندگی که باید در سایر امور ادامه می‌یافت به حاشیه رفت و بحمداللّه در حال بازگشت است ولی با تجربه‌ی سال‌های سرگردانی در توسعه به روش غربی. موفق باشید     

27544
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد عزیز از اینکه وقت تون رو می‌گیرم: استاد ما نه سواد حوزوی داریم نه دانشگاه رفتیم سوادمون همون هفت هشت کلاس ابتدایی هست و شغل مون هم کارگری هست درسته در راه دین و دین داری همیشه اونی که باید می‌شدم نبودم ولی بحمدالله همیشه شوق دین و عبادت و اهلبیت علیهم السلام رو داشتیم و مدتی هست با سیر مطالعاتی شما آشنا شدیم خدا خیرتون بده مباحث و معارف اسلامی رو خیلی روان و قابل فهم بیان می‌فرمایید. مباحت آشتی با خدا و ده نکته در معرفت نفس و براهین صدیقین و حرکت جوهری و معاد و حقیقت نوری اهلبیت (ع) و چند تا مباحث دیگه رو کار کردیم ولی هیچ وقت نتونسیم از خیلی گناه ها دست برداریم نامید نیستیم ولی دوست دارم آدمی بشم که بتونم تو راه خدا و این انقلاب اسلامی قدمی بردارم و لیاقت شهادت پیدا کنیم. می‌ترسم کم کم گناهان و دنیا و شیطان امیدمون را از رسیدن به کمالات هم ازمون بگیره استاد چکار کنم عزم و اراده ام قوی بشه بتونم خوب بشم؟ آیا کسی که بیست و هشت سال از عمرش گذشته فقط نسبتا واجبات رو انجام داده و دچار گناهان هم بوده آیا میتونه به کمالات برسه؟ استاد کتاب معرفت نفس و الحشر شرح صوتی شما بر کتاب موجود نیست؟ چون مطالب کتاب کمی سنگین هست ما لیاقت نداشتیم از نزدیک از مباحث و معارفی که مطرح می فرمایید بهره ببریم ولی کتاب ها و صوت های شما رو دنبال می‌کنیم. امیدواریم استاد عزیز تو این ماه ما رو از دعاشون بی بهره نزارن یا علی (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جهت قسمت اول سؤالتان، پیشنهاد دنبال‌کردن مباحث «با دعا در آغوش خدا» را دارم که بر روی سایت هست. ۲. صوت کتاب «معرفت نفس و الحشر» کیفیت خوبی ندارد. در هر حال می‌توانید از جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 سراغ صوت‌های آن کتاب را بگیرید. موفق باشید

27509
متن پرسش
سلام علیکم: برای درک حضور هر چه بهتر در ایام مبارک رمضان، پیشنهاد دارید چه برنامه سلوکی و تهذیبی را در پیش بگیریم تا هر چه بهتر متوجه حضورمان در پرتو رحمت و نور الهی شویم؟ من امسال بشخصه به جهت اینکه بتوانم با حضرت ولیعصر هر چه بیشتر مرتبط شوم و ان شاء الله خود حضرت روح ام را گشوده و باز کنند تا بتوانم آنگونه که شایسته است در طرح کلانشان که طرح کلان تمام انبیا و اولیا است، حاضر شوم به مداومت در زیارت آل یس و دعای عهد رو بیاورم و شرح این دو مناجات عظیم رو با دقت دنبال کنم تا ان شاء الله هر چه بیشتر آرمان زندگی ام به برکت ارتباط با قلب کل عالم و واسطه غیب و شهود حضرت مهدی (عج)، تحقق شریعت الهی و انتخاب کردن شریعت الهی بعنوان انتخاب بزرگ زندگی ام باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی دعاها که فرمودید خوب است و از دعای سحر و دعای ابوحمزه نیز غافل نباشید. عمده نوعی رویکردی است که باید در این مورد داشت و عرایضی تحت عنوان «ماه رمضان، ماه اُنس با خداوند» در حال تنظیم است که إن‌شاءاللّه بر روی سایت قرار می‌گیرد. موفق باشید

27501
متن پرسش
سلام استاد: در خصوص سوال ۲۷۴۹۷ شما فرمودید با نظر کردن به جایگاه آن اسماء به مرور حقیقت آن اسم برای شما منکشف می شود. استاد می دانم که منظور شما این است که این مباحث را نمی شود با علم حصولی و آموزش دادن و تدریس دیدن فهمید بلکه باید از طریق علم حضوری و از طریق انکشاف قلبی اینها را بیابیم. ولی استاد سوال من این است که وقتی که من معنی و ترجمه اسماءالهی و تفاوت آنها با هم (مانند تفاوت کریم و جواد) یا حتی سایر کلماتی که در ادعیه به کار برده می شود که معنی مشابهی دارند ولی در حقیقت با هم تفاوت دارند (مانند تفاوت یأس و قنط و خیبة) را ندانم به کدام جایگاه نظر کنم؟ من با کلمه ای که ترجمه آن را ندانم چگونه میتونم انس بگیرم تا حقیقت آن کلمه به مرور زمان برای من روشن بشه؟ یعنی واقعا کتابی در این رابطه وجود ندارد که به من معرفی بکنید یا وجود دارد ولی شما توصیه نمی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه بودم. به همین جهت عرض شد خود به خود معانی آن واژه‌ها به ظهور می‌آید و در عین حال، بنا شد از کتاب «اسماء الحسنی، دریچه‌ی رجوع به حق» غافل نباشید. در ضمن کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی نیز نکات خوبی را با خواننده در میان می‌گذارد. موفق باشید

27497
متن پرسش
سلام علیکم: بنده الحمدلله علاقه زیادی به تفکر کردن در مورد ادعیه و مناجات دارم و در این راستا از شرح هایی که علما بر ادعیه داشته اند استفاده می کنم. ولی معنی بعضی از کلمات و همچنین اسماء خداوند را که در ادعیه آورده شده به صورت دقیق نمی دانم. حتی در شرح هایی هم که گوش داده ام توضیحی داده نشده. مثلا کریم به طور دقیق یعنی چه؟ یا جواد به چه معنی است؟ فرق کریم با جواد در چیست؟ یا فرق جواد با سخی در چیست؟ فضل با کرم چه تفاوتی دارد؟ مثلا امام یه جایی میگه با کرمت با من برخورد کن یه جایی دیگه میگه با فصلت با من برخورد کن. من اینها را نمی فهمم. سوالم این است که آیا در این خصوص کتابی هست که این کلمات و اسامی را به طور مفصل توضیح بدهد؟ اگر نیست چاره چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مرور با نظر به جایگاه خود کلمات متوجه‌ی اشارات معنایی آن خواهید شد. کتاب «اسماء الحسنی، دریچه‌ی رجوع به حق» که بر روی سایت هست إن‌شاءاللّه قابل استفاده خواهد بود. موفق باشید

27487
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: ۱. از کجا بفهمیم عبادات ما، چقدر مقبولند؟ ۲. چقدر در رشد روحیِ ما مؤثرند؟ ۳. معیار محک عبادات‌مان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، احساس عبودیت در مقابل بی‌نهایت خوبی‌ها است و موجب وسعت روح انسان می‌شود و انسان خود را در عالمی بس گسترده‌تر از عالم مادی احساس می‌کند. در این رابطه خوب است به قسمت «با دعا در آغوش خدا» مربوط به جلسه‌ی دوم شرح «مناجات التّائبین» سری بزنید. موفق باشید   

27494
متن پرسش
سلام علیکم: منظور و علت بیان این فراز از جهت معنایی توسط حضرت سجاد (ع) در دعای هفتم صحیفه چیست که می فرمایند: «بی آنکه امر کنی، به خواست تو فرمان برند و بی آنکه نهی کنی به اراده ات روی بگردانند؟»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به صفای روحِ چنین افرادی دارد که حق و باطل را با نور فطرت خود می‌شناسند. موفق باشید  

27480
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: آیا اینکه انسان دوست داشته باشد محبوب دیگر انسانها بوده و آنگونه که در زیارت امین الله آمده محبوب اهل زمین و آسمان باشد منافات با شهرت طلبی که یک رذیله اخلاقی به شمار می آید ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما به دنبال جلب نظرات دیگران باشیم، مسلّم شخصیتی پراکنده پیدا می‌کنیم و این چیز بدی است و انسان را از خودش غافل می‌کند. ولی اگر خداوند زمینه‌ی پذیرش افراد را فراهم کرد تا در ارتباط با بقیه مؤثر باشند، چیز خوبی است. موفق باشید

27417
متن پرسش
با اهداء سلام محضر استاد گرامی، خسته نباشید: طلبه هستم و الان می خواهم مقاله ای تحت عنوان «عوامل توفیق عبادت و سلب توفیق از منظر امام سجاد (علیه السلام)» بنویسم لذا استاد با توجه به این موضوع تحقیق کتبی از حضرتعالی و دیگران نسبت به این موضوع معرفی و راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود به مباحث «با دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست نظری بیندازید. موفق باشید

27397
متن پرسش
سلام: استاد من از موقعی که وارد این قرنطینه شدیم اصلا کل زندگیم بهم ریخته. در ماه رجب و شعبان در ابتدا با شوق وارد شدم اما اصلا نتونستم اون استفاده و کارهایی که از قبل برنامه چیده بودم انجام بدم. و دچار یک گناهانی شدم که قبلا از بین برده بودمش، اما در این قرنطینه دوباره دچار آن شدم و گرفتار. اصلا کل زندگیم جهنم شده واقعا دیگه خسته شدم. خواهشا میشه که کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که سری به بحث «با دعا در آغوش خدا» جلسات ۶ و ۷ شرح مناجات التّائبین که بر روی بنر سایت هست، بزنید. موفق باشید

27359
متن پرسش
سلام استاد: چرا در مناجات شعبانیه از خدا می‌خواهیم شنوای دعایمان باشه در حالی که میدونیم داره میشنوه؟ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَاسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن دعای جلیل‌القدر عرض شد واژه‌ی «استماع» به معنای توجه است و نه گوش‌دادن، لذا در قرآن داریم: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (اعراف/۲۰۴) یعنی وقتی قرآن خوانده می‌شود به آن توجه کنید. و در همین رابطه در دعای مذکور از خدا می‌خواهیم با عنایت خود به شما توجه کند و نظر مبارکش را به شما مبذول دارد. موفق باشید  

27386
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در این یک ماه اخیر چند اتفاق برای بنده افتاد که باعث شد از چند زاویه و حیثیت درک کنم که وجودی که برای خودم فرض می کردم موهوم بوده و وجود خاصی ندارم و فقر وجودی ای را که در فلسفه خوانده بودم درک کردم و این بعد از این بود که در تحیر بسیار شدیدی از خود بودم و با سوالات عجیب و بسیاری درباره ی خود درگیر بودم با این که در پیام مجال توضیح زیاد نیست ولی عقیده دارم حالا که نیستم، برای بودن باید به چیزی وصل شوم تا حالا که نیستم کس دیگری شوم و برای عمل در عالم هستی مطابق با خواست کسی که هست پیش بروم ولی راه را نمی دانم. پیش از این از دعای کمیل بسیار استفاده نموده ام ولی در تمامی لحظات نمی توان به وسیله این دعا هستی شویم چه می شود کرد تا لحظه ای غافل نبود؟ * این احساس عدمیت مواقعی حضوری و مواقعی به صورت استدلال کردن از دریافت های شخصی بود * چون تمام هدف هایی که داشته ام برای خود موهومم بوده و الان دیگر آن خود را قبول ندارم تمام اهداف و آینده بینی هایم هم از بین رفته. متشکر و ملتمس دعا هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به بحث «با دعا در آغوش خدا» جلسه‌ی ۶ و ۷ بر روی بنرِ سایت هست بزنید. موفق باشید

27292
متن پرسش
با سلام: نزدیک سه ماه پیش پدرم برای یک عمل سرپایی به بیمارستان رفتند. رفتن ما به بیمارستان برای این عمل همانا و نزدیک ۴۰ روز بستری بودن پدرم در آی سیو و نهایتا فوت ایشان همانا. در این ۴۰ روز می توانم بگویم خداوند توفیق دعا کردن به شیوه های مختلف و ختم های مختلف را به ما عنایت کرد. به طرز عجیبی هر دعا یا مجلس مجربی می‌شنیدیم شرایط انجام آن فراهم می شد. شاید در عمرم هیچ گاه اینگونه با امید دعا نکردم و در این مدت آنقدر از نظر پزشکی امیدوار و ناامید شدیم که می‌توانم بگویم ترک خوردیم ولی باز از خدا ناامید نشدیم اما نشد. و حالا نمی‌دانم چطور توجیه کنم آن همه دعای مستجاب نشده را. اگر قرار نبود مستجاب شود چرا خدا خواست این همه با امید صدایش بزنیم؟ از نظر اعتقادی دچار مشکل شده ام. خیلی مواردی که در دین به صورت قطعی گفته شد خلافش را تجربه کردم. نه دعایم زیر قبه امام حسین (ع) مستجاب شد نه تربت امام حسین (ع) شفا داد نه دعای دل شکسته مستجاب شد نه دعای کسی که با امید و حسن ظن خدا را صدا زد مستجاب شد نه اندوه دل کسانی برطرف شد که حدیث کسا خواندن. هر بار به آن قسمت حدیث کسا می رسم که پیغمبر قسم می‌خورند با تمام امید می‌خوانم ولی بسیاری وقت ها نمی شود. در حال حاضر دیگر هرچه از احادیث و روایات می شنوم با خودم می‌گویم معلوم نیست بشود و دوباره تا خلافش اتفاق افتاد توجیهش می‌کنند. می خواستم سیر مطالعاتی را ادامه دهم ولی احساس می کنم این سوالات نمی گذارد رابطه من و خدا درست باشد. لطفا مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تقدیری مشخص در صحنه است، با دعا تغییر نمی‌کند ولی شرایط دعا فراهم می‌شود تا زمینه‌ی اُنس با خدا شکل بگیرد و آن مرحوم هم در سیر خود بهتر سیر کند. موفق باشید

نمایش چاپی