بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ازدواج ، خانواده ، تربیت فرزند

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12378
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد مدتی است سؤالی ذهنمان را درگیر کرده اینکه تسلیم بودن و رضا به رضای حق بودن در ازدواج چگونه است؟ این که کاملاً توکل کنیم و فقط اینکه دین داشته باشد و نماز بخواند را در نظر بگیریم و کسی را رد نکنیم چون می دانیم که آنچه خدا خواهد همان می شود و در مواردی که می آیند ایراد به ایمان و پایبندی های بیشتر دینی نگیریم چون اگز خدا بخواهد ایمان حفظ می شود و نخواهد نمی شود اینجا رضای کامل به خدا بودن چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نه آن‌چنان سخت بگیرید که فکر کنید خواستگار شما هرشب باید به معراج رود، و نه آنچنان ساده بگیرید که اگر طرف سرش به سجده‌ی حق هم نمی‌آید مهم ندانید! موفق باشید

12368
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات جنابعالی: اینجانب یک طلبه هستم همسری دارم که فردی مذهبی ولایتی اهل مسجد و جلسات فرهنگی و مطالعه کتب و سایت شما و خلاصه اهل مطالعه و روشنفکر و بچه انقلابی. 7 سال است با او دارم با تمام عشق و علاقه ای که دارم زندگی می کنم، با روحیه سرد و خشک عاطفی بودن او کنار آمدم اما یک چیز است که بیش از اینکه در مورد خودم و آسیب روحی که به من و فرزندانم می زند نگران باشم، درباره خودش نگرانم و عاقبت این امر در آخرت و آن مساله بداخلاقی و بدزبان بودن او در منزل است. باور کنید بعضی مواقع به ایشان می گویم مراقب باش خدای نکرده به عاقبت سعد معاذ مبتلا نشوی ولی او در این زمینه غرور نابجا دارد و اصلا قبول دار اینکه بد زبان و بد اخلاق است نیست و خود را مبری می داند. همیشه جوری صحبت می کند که انگار فقط خود عاقل است و من را فردی بی عقل و نفهم و بی شعور خطاب می کند (البته من هیچ ادعایی در این زمینه ندارم فقط تلاش می کنم خود را رشد دهم خیلی ببخشید اسائه ادب کردم و این واژه های با بار منفی را نوشتم) حقیقت امر این است که از لحن تند او خسته شده ام. باور کنید حتی در مساله کوچک هم انگار او اصلا زبان نرم و لین ندارد. مثلا صبح ها خیلی مواقع ایشان سر وقت به اداره تشریف نمی برند و مشغول گوش کردن صوت فلسفه یا استفاده از وایبر و واتساب و... به قول خودشان ارشاد فرهنگی اند و وقتی من به ایشان یاداوری می کنم عزیزم شما الان باید بروید سر موقع کار باشید و نظم در ساعت داشته باشید و.... بلافاصله موضع تند می گیرد. اطاله کلام نکنم چون خیلی روحم کسل و خسته شده بود خواستم از جنابعالی در این زمینه راهنمایی بخواهم. موفق و سلامت باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مورد غضب به این راحتی‌ها دست از سر مؤمنین بر نمی‌دارد به‌خصوص نسبت به غضب به خانواده و فرزندان. ولی اولاً: با مدارا با ایشان و ثانیاً: با تحریک‌نکردن جنبه‌ی غضبیه‌ی ایشان کمک کنید تا به مرور از این مرحله بگذرند و از میوه‌های شیرین عبور از غضب، شما و فرزندانتان نیز بهره‌مند گردید. موفق باشید

12352
متن پرسش
سلام: پدری دارم 45 ساله کارگر. با اعتقادات سالم و تقریبا خوب. ولایی و... حتی مرا خودش فرستاد طلبگی ولی خودش نماز نمی خواند و کمی زود عصبانی می شود. چکار کنم که نماز خوانش کنم و مهربانتر...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما سعی کنید با پدرتان مدارا کنید و با مهربانی‌های زیاد إن‌شاءاللّه انگیزه‌ی نمازخوانی در او ایجاد می‌شود، ولی مستقیماً در مورد این‌که بخواهید او را نمازخوان کنید، وارد نشوید. موفق باشید

12308
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: بنده 31 سال و صاحب دو فرزند یکی دو ساله پسر و دیگری 4 ساله دختر هستم. کارمند دانشگاه هستم و هر روز تا ساعت سه عصر سرکارم و در این مدت خواهرم از بچه ها نگهداری می کند که او نیز خواهد رفت و من باید بچه ها را به پرستار بسپارم. استاد عزیز دخترم هر روز به من اصرار می کند سر کار نرو چرا سر کار می ری؟ عصرها اینقدر خسته ام که دوست دارم چرت ده دقیقه ای بزنم اما بچه ها شیطون اند و نمی ذارن برای همین تا شب آنچنان که باید و شاید با بچه ها بازی نمی کنم و فقط شبها برایش قصه می گویم وقت خواب. با یکی از علما هم صحبت کردم گفت اگر آسیب ببینند اولی بر ترک است اما از سوی در خانه بودن برایم سخت است با حقوقم گاهی به بعضی روحانیون کمک می کنم یا کسایی که نیاز دارند. دخترم باهوش است خصوصا در زمینه نقاشی، صاحبان فن گفته اند. شوهرم کارمند است و حقوق خوبی دارد اما کمی خساست بخرج می دهد. من دوست دارم در آینده دکترا بخوانم و بچه های خیلی خوبی تربیت کنم و بتوانم استعداد هایشان را شکوفا کنم که خود این مستلزم آموزش و کتاب و امکانات هست و حقوقم در آینده یاریگر خواهد بود ولی از سویی نمی دانم چه کنم شوهرم مرتب می گوید کارت را کنار بزار. خودم دارم کتابهایتان را می خوانم اما بیشتر اوقات فرصت خواندن ندارم فقط پنج شنبه و جمعه ها. همیشه هم خسته هستم جز دو روز آخر هفته که تعطیلم. چه کنم استاد خیلی وقت است بر سر دوراهی قرار گرفته ام از سویی امام خمینی(ره) تاکید بر حضور زن در اجتماع داشته اند که فواید زیادی برای من دارد و دید بازتر و کلان تری بر مسائل دارم. می دانم وظیفه اول من خانه داری است. چه باید کرد؟ تو رو خدا راهنمایی ام کنید. تشکر و سپاس از شما و مدیر محترم سایت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این نکات و وجوهی که در نظر دارید خوب است ولی شاید با توجه به موقعیتی که می‌فرمایید پیشنهاد آن عالِم بزرگوار، نیکوترین باشد. موفق باشید  

12289
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد گرانقدر: خداوند به بنده لطف کرده و به تازگی همسرم باردار شده، بنده و همسرم خیلی مقید هستیم، از شما درخواست دارم تا ما را راهنمایی کنید که ما از همین حالا چه کنیم که فرزندی سالم و مستعد برای صالح بودن متولد شود، بنده خیلی علاقه دارم که فرزندم را طوری تربیت کنم که محب و نوکر اهل بیت (ع) باشد و ان شاءالله از علمایی که باعث فخر و مباهات شیعه و اهل بیت و نشرکننده فرهنگ اهل بیت (ع) هستند باشد؟ لطفا به بنده کتابی را که در زمینه بهتر شدن کیفت جسمی و روحی جنین از نظر اسلام و احادیث اهل بیت (ع) راهکار ارائه کرده و همچنین کتابی در مورد وظایف والدین در این مسیر تا تولد فرزند که بتوانند با توصیه های آن کتاب رشد معنوی چشمگیری داشته باشند معرفی کنید و همچنین ما را از توصیه های پدرانه خود بهره مند گردانید. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در معرفی چنان کتاب‌هایی به کارشناسان مربوطه از جمله آقای حجت‌الاسلام اشترانی در سایت «مزرعه‌ی ایمانی» رجوع کنید ولی از همین حالا سعی نمایید در عین رعایت دستورات شرعی خوش‌بینی بر روح و روان شما غلبه داشته باشد و تمام تلاشتان در این باشد که غیبت مؤمنی از طرف شما انجام نگیرد. همواره ذکر خیر علماء را داشته باشید. موفق باشید

12283
متن پرسش
سلام: ببخشید یه سوال داشتم، لطفا راهنمائیم بفرمائید. باتوجه به اینکه جهت کسب فیض بیشتر در مسیر معرفت و خود شناسی، رسیدن به محضر ائمه (ع) یا امام زادگان یا زیارت قبور علما و اهل دل، به مدت ها و هفته های مشخص رو توصیه می فرمایند و از طرف دیگر با عنایت به فرمایش حضرت زهرا (س) مبنی بر اینکه بهترین حالت برای زن را ندیدن نامحرم یا دیده نشدن توسط نامحرم توصیف می فرمایند ... و در شرایط فعلی اجتماعی که لازمه تشرف به این اماکن مقدس و بهره گرفتن، رفتن مسیرهای طولانی و جابجایی با وسایل نقلیه عمومی هست و واقعا در مواردی نه به لحاظ جسمی بلکه به لحاظ روحی اذیت و آزارهایی رو به همراه دارد، آیا با نیت عمل به این فرمایش حضرت و به حداقل رساندن این ترددها، زیارت و توسل در منزل می تواند همان فواید و آثار روحی و نزول برکات رو داشته باشه؟!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌ی ارزشمند حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» برای زنان از یک طرف در همه‌ی تاریخ‌ها کارساز است و عامل حفظ و بقای روح قدسی آن‌ها خواهد شد، ولی شرایط تاریخی را هم نباید فراموش کرد زیرا در آن زمان اکثر بالاتفاق کارها در خانه انجام می‌شد و حضور زنان در کوچه و بازار امری لغو و پوچ بود در حالی‌که شرایط امروز ما فرق کرده است، لذا باید حضور در کوچه و بازار را به‌کلّی ترک نکرد بلکه به حداقل رساند. از طرفی زیارت ائمه و اولیای الهی آن‌قدر برکت دارد که مختصر مواجه‌شدن با نامحرمان لطمه‌ای به آن نمی‌زند به طوری‌که خود حضرت بعد از شهادت حضرت حمزه«سلام‌اللّه‌علیه» مکرراً به زیارت ایشان می‌رفتند با این‌که فاصله‌ی قبر جناب حمزه با منزل حضرت نسبتاً طولانی است. موفق باشید  

12278
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد: بنده در شرکتی خصوصی کار می کنم که جو آن شرکت مخصوصا قسمتی که من کار می کنم فوق العاده ضد نظام و بعضی مواقع ضد اسلام و فوق العاده از لحاظ تفکر غربی می باشد، چند تا از همکارانم اکثر زمان کار را به جای اینکه کار کنند در حال بحث سیاسی و توهین به نظام و ولایت فقیه و بعضی مواقع هم زیر سوال بردن اسلام و تعریف و تمجید از غرب به سر می برند، بنده تا به حال چندبار که اسلام را زیر سوال می بردند با آنها وارد بحث منطقی شدم و در آخر هم چون اینگونه افراد همانطور که خودتان مستحضر هستید چیزی و منطقی در چنته ندارند به جای اینکه قانع شوند شروع به تمسخر و جدال می کنند، که البته بنده اصلا از اینگونه برخورد آنها ناراحت نمی شوم چون به حق بودن کلام خود اطمینان دارم، اما چیزی که مرا آزار می دهد جو غیر معنوی و غربزده آنجاست که احساس می کنم روی نفس من تاثیر بد گذاشته، البته نه اینکه انحراف فکری برایم ایجاد کرده باشد نه، بلکه احساس می کنم هرچه در مواقع راز و نیاز و عبادت نفسم را جلا می دهم با حضور در محل کار و این جو غرب زده همه ی آن تلاشها و حضور قلب مختصر و معنویت به دست آمده از بین می رود. 1-بنده می خواستم بدانم وظیفه من چیست؟ آیا باید محل کار خود را تغییر دهم و از این شرکت و جو غرب زده آن دور شوم؟ (در ضمن بنده توانایی تغییر محل کار و شغل را دارم و حتی خودم هم می توانم با توجه به توانایی هایم کسب و کار شخصی ایجاد کنم و برای خودم کار کنم، اما کمی زمان بر است) 2- از نظر اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) اگر کسی توانایی ایجاد کسب و کار برای خودش را داشته باشد که دستش جلوی کسی دراز نشود و هر ماه منتظر حقوق ماهانه نباشد و جیره خور کس دیگر مخصوصا یک شخص غرب زده نباشد (منظور بنده برخی شرکت های خصوصی که هر لحظه امکان اخراج شدن و عقب افتادن حقوق و سخت شدن امرار معاش و جو نامناسب و غرب زده که باعث کدورت قلب می شود است،می باشد) وظیفه اش چیست؟ آیا به طور کلی یک فرد مومن اگر توانایی دارد تا آنجا که می تواند باید جیر خور کس دیگر نباشد و برای خود کار کند؟ یا اینکه مسئله شخصی است و به خود فرد بستگی دارد که اگر محل کار مناسب نبود و جو محل کار غرب زده و فاسد بود و شخص توانایی کسب و کار شخصی را داشت (مثل بنده) باید اقدام به کسب و کار شخصی و حلال کند تا جیره خور فردی غرب زده نباشد؟ لطفا جواب بنده را واضح و روشن دهید و اگر روایت و یا حدیثی در این رابطه هست نقل کنید. با تشکر. موفق باشید. التماس دعا بر محمد و آل محمد صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما می‌فرماید آن‌جایی که زمینه‌ی تذکر و هدایت نیست و کار به مراء و جدال می‌کشد بزرگوارانه از موضوع عبور کنید و خود را هم‌سنگِ چنین افرادی ننمایید. فرمود: «اذا مرّوا بالغو مرّوا کراما» نهایتاً باید نشان داد که گرفتار لغو و پوچی هستند و از واقعیات تاریخی خود غافل‌اند 2- این از مسلّمات شخصیت انسان است که هرچه می‌تواند در آزادی و آزادگی خود قدم بردارد و در مورد شغل نیز قضیه از همین قرار است که اگر بتوانید استادکارِ خود باشید حتی با حقوق کم‌تر به روح و روان خویش خدمت بیشتری کرده‌اید. موفق باشید

12282
متن پرسش
با سلام: بنده سوال کننده سوال شماره 12206 هستم. با ملاکی که فرمودید نتونستم مسئله رو حل کنم. با توجه به بحث تفسیر سوره ال عمران که نحوه تشخیص القای شیطان و وحی الهی رو توضیح دادید در مورد مومنین عادی نحوه تشخیص با چه ملاکی هست؟ و سوال دیگه اینکه با توجه به سوالی که قبلا توضیح داده بودید در مورد رابطه جنسی برای مومنین کامل یعنی افرادی که شخصیت یحیوی دارند از لحاظ سلوک کامل نیستند و نحوه تشخیص فرد در مورد اینکه شخصیتش یحیوی هست یا نه چطوره؟ و دیگه اینکه در زمان غیبت ارتباط قلبی بی واسطه با امام زمان (عج) به نحوه صحیح امکان پذیره به طوری که مصون از خیالات غلط باشه یا این امر مستلزم ارتباط قلبی با نائبشونه؟ ممنون از لطفتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- القائات شیطانی هرچند ممکن است ظاهر دینی داشته باشد ولی همواره منجر به یک نحوه تکبّر و خودبزرگ‌بینی می‌گردد برعکس القائات ربّانی که تواضع و عبودیت را به همراه دارد 2- همان‌طور که عرض کردم شخصیت‌های یحیوی به جهت زهدی که دارند موضوعات جنسی را چندان مدّ نظر قرار نمی‌دهند نه آن‌که مثل یک انسان ناقص چنین گرایش‌هایی نداشته باشند. آری انسان در شرایط عادی که میل جنسی طبیعی دارد و شرایط ازدواج برایش فراهم است نباید بی‌دلیل خود را به انزوا بکشاند و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه» در این رابطه نکاح را سنت خود می‌دانند 3- امام زمان«صلوات‌اللّه‌علیه» تجسم کامل رعایت شریعت‌اند در مقام عصمت، یعنی در مقامی که به هیچ گناهی رجوع ندارند. هر اندازه انسان بیشتر و دقیق‌تر و بدون وسواس و عاقلانه و عالمانه مطابق نظر فقهای گرام، به شریعت عمل کند به همان اندازه به امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نزدیک می‌شود که از جمله‌ی نزدیکی به آن حضرت نظرکردن به سخنان نایب اوست که امروز از جهت امور اجتماعی و سیاسی و حکومتی در رهبری عزیز متعیَّن است. موفق باشید

12277
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: در شرایط فعلی جامعه که هم نسل شیعه در ایران در حال کاهش است و هم دختران مجرد بی شوهر مانده اند، یک روش می تواند ازدواج چند همسری باشد ولی اگر کسی چنین کاری کند گویی از قتل بدتر انجام داده و صدا و سیما و مجلس شورای اسلامی ایران هم این کار را بسیار زشت و انجام آن را سخت کرده اند. چه می شود که بین یک حکم اسلامی و عقل جامعه تضاد می شود طوری که انسانهای بسیار بسیار خوب و عارف نیز به دلیل ناراحت شدن زن و فرزندان و اطرافیان خود، دست به ازدواج های مجدد نمی زنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط تاریخی ما مردانِ ما نتوانستند موضوع چندهمسری را به نحو شایسته‌ای که اسلام به آن توصیه می‌کند حل کنند و عملاً به موضوع به‌عنوان تنوع لذّت جنسی نگاه کرده‌اند و نه یک وظیفه‌ی شرعی و اجتماعی! لذا است که شما می‌بینید نه‌تنها زنِ اول بلکه سایر افراد جامعه هم نمی‌توانند به فردی که به چنین ازدواجی اقدام کند، خوش‌بین باشد و از طرف دیگر زنان ما نیز از موضوع این‌چنینی سرسری عبور می‌کنند و متوجه مسئولیت خطیری که به عهده‌ی آنان است نمی‌شوند. موفق باشید

12263
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: من خانمی 29 ساله هستم که مشغول گذراندن طرح پزشکی عمومی می باشم و از آنجایی که روحم با معنویات ارضا شده و در پی رشد وجود هستم، ادامه تحصیل و خواندن تخصص زمان و تمرکز کافی برایم نمی گذارد به خصوص که خانم در خانواده نقش مهمی را هم دارد، از جنابعالی خواستار راهنمایی در این باب هستم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به دوستانی که در موقعیت شما بودند همیشه این بوده است که اگر تخصص مورد نظر شما چندان ضروری نیست به تخصص‌هایی مشغول شوید که چندان ذهن و فکر شما را مشغول نکند و در کنارش بتوانید موضوعات معرفتی و وظایف خانوادگی را دنبال کنید. موفق باشید

12182
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی است حجت الاسلام زایری مباحثی می کنند در مورد اینکه باید حجاب اجباری برداشته شود. دلایلی هم می آورند. می گویند عزت حجاب بیشتر می شود. می گویند وقتی اجبار نبود انتخاب معنا دارد. می گویند اگر اجبار برداشته بشود وضع بدتر از این نخواهد شد. می گویند قانون حجاب اجباری پشتوانه شرعی ندارد. می گویند الان حجاب حکومتی شده است. مثال لبنان را هم می زنند. ایشان چند سال در لبنان زندگی کردند. پیرو همین ماجرا عده ای از جوانهای مذهبی ما هم چنین دغدغه ای پیدا کردند. و علیه حجاب اجباری مطالبی می نویسند. ضمنا اخیرا خاطره ای از استاد محمدرضا حکیمی منتشر شده که در آن می گویند اول انقلاب من و آیت الله منتظری و شهید مطهری موافق اجباری شدن حجاب نبودیم. به زعم ما البته مساله طور دیگری است و معتقدیم در حال حاضر برداشتن اجبار حجاب نفعش بیشتر از ضررش است. لذا از حضرتعالی خواهشمندیم به این شبهه پاسخ کامل و جامع و صریح بدهید و برداشت خود رو از مصلحت فعلی و آینده صریح و روشن بفرمایید. تا بیان شما رو به دست افراد دغدغه مند از هر دو طرف برسانیم. باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مطلب را باید فقها روشن بفرمایند. موضوعِ تبعات اجتماعیِ اجباری‌بودن یا اختیاری‌بودنِ حجاب بحث دوم است. بنده فکر می‌کنم به همین صورت که نظام عمل می‌کند خوب است که از یک طرف سخت‌گیری نمی‌کند و از طرف دیگر با هنجارشکن‌ها که فضای جامعه را به‌شدت آلوده می‌کنند برخورد می‌نماید. فراموش نکنیم اگر نفس امّاره را آزاد بگذاریم هیچ محدودیتی را نمی‌خواهد. اگر بخواهیم در کلیّت یک کشور - و نه در محدوه‌ی یک اقلیت - خانواده را حفظ کنیم، نباید عواملی که موجب می‌شود زنان آنچنانی با تبرّج خود ذهن مردها را به خود جلب کنند در جامعه میدان داشته باشند. در لبنان مذهبی‌ها تکلیف خود را با سایر قشرها روشن کرده‌اند، ولی ما یک کشور هستیم و در یک کلیّت باید تکلیف خود را داشته باشیم و نه در یک اقلیت. موفق باشید  

12151
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پسر من در ترم چهارم دانشگاه مشغول به تحصیل است و به دختری علاقه مند شده و می خواهد با او ارتباط برقرار کند برای همین با من مشورت کرد و من او را از این کار نهی کردم اما او گفت در دانشگاه ما بچه های مذهبی هم این ارتباط ها را به شکلی کنترل شده تجربه می کنند و کاملا عادی است. من به او گفتم اسلام به شما اجازه نمی دهد همین و بس! و او ضمن صحبتهایی که مطرح کرد و اینکه این علاقه مندی برایش درگیری فکری شدید ایجاد کرده و به روند تحصیلیش لطمه زده و از طرفی از من پرسید مرز اسلام در اینگونه ارتباطات کجاست؟ و گفت من نمی توانم قبول کنم که خدایی که ما را آفریده و خودش به ما قلب داده هیچ راهی برای این نوع ارتباط نگذاشته باشد و گفت من می خواهم با رعایت حد و مرز دینی وارد این ارتباط شوم و با کمی تامل مادر حد و مرز دین کجاست؟ حال من از شما استاد عزیز یاری می طلبم برای پاسخ دادن به جوان دلباخته ام یاریم دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند علاقه به جنس مخالف را در انسان قرار داده تا خانواده شکل بگیرد و چنانچه دختر و پسر جهت تشکیل خانواده با یکدیگر صحبت کنند از نظر شرعی در آن حدّ مجازاند، ولی صحبت با نامحرم به خودی خود شرعی نیست و موجب از بین‌رفتن روح ایمانی انسان می‌گردد. موفق باشید

12142
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد! بنده همان فردی هستم که سوال 12115 رو پرسیده بودم. (در این لینک: http://lobolmizan.ir/quest/12115) اما بنده با جستجو متوجه شدم برخی سوالات دیگه هم مشابه سوال من وجود دارد. خاصتاً سوال 1918(در این لینک: http://lobolmizan.ir/quest/1918) اما احساس می کنم پاسخی که به سوال بنده داده اید؛ با پاسخی که به سوال 1918 داده اید اندکی با هم متعارض هستند. شما در پاسخ به سوال 1918 که فرد پرسیده است: «در رساله های مراجع آمده اگر در هنگام صحبت و مشاهده نامحرم خوف مفسده و افتادن به گناه افتادن باشد باید اجتناب شود و گرنه اشکال ندارد. حال این مفسده دقیقا یعنی چه؟! چون که اگر مفسده و گناه را صرفا استمناء و زنا بدانیم آنوقت می توان گفت خیلی از این صحبت ها مخصوصا آن صحبت هائی که در مکان عمومی است این مفسده را ندارد. چون واقعا مثلا چند کلام صحبت با نامحرم یا در خیلی از موارد نگاه به نامحرم موجب استمناء و زنا نمی شود. اما اگر بخواهیم دامنه مفسده را آنچنان وسیع در نظر بگیریم که حتی مثلا اینکه ممکن است بعد از صحبت با نامحرم انسان تا چند دقیقه بعد از آن صحبت نیز به فکر نامحرم باشد یا مثلا حتی اینکه مقداری دل انسان در هنگام صحبت بلرزد و ... آنوقت باید گفت شاید بالای 95% مکالمات اینچنین وضعی داشته باشند و طبق این مبنا تقریبا باید گفت بطور مطلق مرد و زن نامحرم نه به هم نگاه کنند نه حتی با هم صحبت کنند. حتی طبق این مبنا مثلا اگر در خیابان زنی از ما آدرس سوال کرد نیز نباید به او جواب داد....» شما پاسخ داده اید: «مسلّم منظور از مفسده در ارتباط با نامحرم، همان نوع دوم است ولی باید توجه داشت حتّی برای یک جوان در حال عادی این‌طور نیست که اگر نامحرمی از او مثلا آدرسی بپرسد دل او بلرزد مگر این‌که او از تعادل اولیّه‌ای که عموم انسان‌ها دارند به جهت غلبه‌ی خیالات (به هر دلیلی که غلبه کرده‌است) خارج شده و صورت‌های ذهنی که خودش به ایجاد آن‌ها دامن زده همواره مدّ نظرش باشد و در برخورد با نامحرم برای او تداعی شود.» اما در پاسخ به سوال بنده فرموده اید: «اولیاء الهی که متوجه ظرائف حالات نفسی خود هستند و خاستگاه‌های توهّم را می‌شناسند، متوجه‌اند در چه صحنه‌هایی وَهم به میدان می‌آید و حجابِ نظر به حقایق می‌گردد و توصیه‌های آن‌ها ریشه در شناخت حضوری آن‌ها نسبت به ظرائف نفسِ انسانی دارد و هراندازه بیشتر رعایت کنیم بیشتر متوجه نقش تخریبی وهم می‌شویم.» در پاسخ به بنده طوری صحبت کرده اید که حتی یک سلام نیز (طبق همان روایت امیرالمومنین(ع)) می تواند زمینه ساز حضور وهم شود. اما در پاسخ سوال 1918 پاسخ داده اید حتی برای یک جوان عادی نیز نباید طوری باشد که اینکه اگر خانمی از او آدرسی پرسید دچار مفسده ای بشود مگر اینکه از تعادل اولیه انسان ها خارج شده باشد. آیا من درست فهمیده ام که ظاهراً بین این 2 پاسخ تعارضی وجود دارد؟ اگر درست فهمیده ام لطفاً رفع تعارض بفرمائید. اما اگر بد فهمیده ام بفرمائید اشکال کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم تعارضی در میان باشد. هر اندازه انسان بیشتر کشیک نفس بکشد بیشتر متوجه ظرائف خطوراتش می‌شود و معنای مفسده در سؤال اول صرفاً آن چیزی نیست که شما نام برده‌اید، بلکه همین‌که انسان در ارتباط با نامحرم گرفتار خطورات وَهمی شود مفسده است و او را از سیری که باید به سوی حقایق بس متعالی و زیبا و آرام‌بخش جلو ببرد محروم می‌کند. البته فرق می‌کند که یک خانم واقعاً از شما با جدیّت تمام آدرس می‌پرسد یا این‌که یک دختر بخواهد دامی برای شما پهن کند؛ این دومی است که باید از آن سریعاً حذر کرد. موفق باشید

12133
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: من تلاش زیادی در جهت تهذیب نفس می کنم تا حدودی هم موفق بودم. از شما می خواهم برای تطهیر قوه خیال راه کار نشان دهید و یک توضیح اجمالی راجع به این قوه داشته باشید و دیگر اینکه می خواهم عصبانی نشوم و از کوره در نروم ولی همسرم هم غرغرو و عجول هست تا حدی که نه تنها من بلکه دیگران هم صداشون درآمده اگه یک داد بزنم و یک اعتراض محکم بهش کنم سرجاش میشینه و گرنه ادامه میده و همه رو کلافه میکنه من از اینکه از کوره درمیرم یک وقت صدام رو بلند می کنم خیلی ناراحتم آیا اینها باز دارنده اند و منو از خود سازی عقب می اندازه و اگر هم هیچ یک از این مقابله ها رو نکنم از درون داغون میشم و اعصابم بهم میریزه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید «غضب» فوق‌العاده انسان را عقب می‌اندازد. توصیه می‌کنم کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را از ابتدا تا انتها دنبال کنید. شرح صوتی اینجانب إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

12139
متن پرسش
سلام علیکم: اعمالی هست که در روایات مورد اجر و ثواب است مثل هدیه دادن و ادخال سرور به قلوب مومنین و لبخند به چهره مومن و کلا شادی های حلال. سوال اینجاست آیا می شود برداشت کرد چنین اعمالی اگر در ایام شهادت معصومین (ع) انجام شود ثواب کمتری دارد یا اصلا ثواب ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید در موقع غمِ آل اللّه کاری کرد که نسبت به آن غم غفلت داشته باشیم، ولی کمک به مؤمنین که موجب خوشحالی آن‌ها می‌شود با حفظ فضای حزن می‌خواند. موفق باشید

12136
متن پرسش
بسم الله سلام محضر استاد بزرگوار: دو سوال: 1- به لطف حضرت حق، فرزند دار شده ام. اما با توجه به تاریخ هایی که ممکن است لقاح رخ داده باشد، ظاهرا لقاح در ایامی نه چندان مناسب رخ داده است. (قمر در عقرب و نیمه ماه قمری) حال وظیفه بنده چیست و چگونه می توانم از عواقبی که برای جنین چنین ایامی ذکر شده است جلوگیری کنم؟ 2- آیا استخاره کردن در هر عملی صحیح است؟ استدلال بنده: چون در همه اعمال ما به جنبه های غیبی آن عمل و نیز اثری که سایرین روی آن می گذارند واقف نیستیم پس استخاره در همه اعمال صحیح است. حتی برای بیرون رفتن از منزل!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما صحت این نوع روایات کراهت قمر در عقرب را ثابت کن، بعد دنبال رفع عواقب‌اش باش! با توکل به خدا جلو بروید و نگران نباشید 2- عقل، حجت باطنی خداوند است و بعد از عقل مشورت با اهل آن موضوعی است که دنبال آن هستید، مرحله‌ی سوم استخاره است. موفق باشید

12117
متن پرسش
سلام: نزدیک به 7 سال است که تمرین سکوت و نفی خواطر می کنم اما نهایت مراقبتم بیش ار 10 15 ثانیه طول نمی کشد. تنها حالتی که به آن دست می یابم حالتی همچون شناور شدن است که دیگر سالهاست به ان عادت کرده ام. به نظرم پیشرفتی ندارم. چرا؟؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار تمرین سکوت؛ خوش‌اخلاقی، حُسن ظن به مؤمنین، صله‌ی رحم، رعایت حقوق افراد، همه و همه باید رعایت شود. موفق باشید

12115
متن پرسش
سلام علیکم بر جناب طاهر زاده: این درست است که غریزه جنسی خیلی قدرت دارد و خیلی ها را به انحراف می کشاند حتی خیلی از متدینین و مذهبی ها. اما خب برخی احادیث در این زمینه وجود دارد که به نظر می رسد دیگر خیلی در این زمینه احتیاط کرده است که من واقعاً وجه این میزان احتیاط را نمی فهمم. مثلاً حضرت علی (ع) می فرمایند من به دختران جوان سلام نمی کنم. خوب من واقعا نمیدونم. من خودم تا حالا بارها شده تو مهمونیا و جاهای دیگه به دختران سلام کردم و هیچ اتفاقی نیز نیفتاده. دوستان دیگه هم که اینو پرسیدم اونا هم گفتن برای ما نیز اتفاقی نیفتاده. نمیدونم. شاید ما مریضیم. شاید شهوت جنسی ما فوق العاده پائین است. شاید مشکل هرمونی داریم ما. شاید ... . اما خب واقعا این برام سواله که آیا حتی یه سلام خشک و خالی هم ممکنه موجب مفسده بشه؟! یا حتی خود بنده و باز دوستان که پرسیدم شده که مثلا تو مهمونی چند کلمه ای با دختر نامحرم حرف زده ایم اما بازم هیچ اتفاقی نیفتاده. حتی شده باز بنده و دوستان که موقع صحبت با یه نامحرم بهش نگاه هم کردیم (اما نه نگاه خیره و از روی شهوت) اما حتی نگاه نیز هیچ مفسده ای نداشته است. حال واقعا این برام سواله که اگه این احادیث هست آیا ماها مریضیم که هیچ اتفاقی برامون نیفتاده یا نه ما مریض نیستیم بلکه این احادیث منظور دیگری دارن؟؟!! یا مثلاً در روایتی داریم که میگه حضرت داود(ع) به فرزند خویش فرمود: پشت سر افعی و شیر راه برو؛ اما پشت سر زن راه مرو. حالا این یعنی چی؟ یعنی حتی راه رفتن پشت سر یه زن هم میتونه خطرناک باشه؟!!! هر روزه هزاران مرد پشت سر هزاران زن در خیابان و جاهای دیگ راه میرن و و فکر هم نمی کنم این باب خطری کسی رو تهدید بکنه. مخصوصا اونکه زن مورد نظر نیز چادری و با حجاب کامل باشه. حالا بله اگه دختر جوانی بود که بدحجاب بود لباس تنگ پوشیده بود و با ناز و عشوه راه می رفت؛ بله ممکنه راه رفتن پشت سر همچین دختری خطرآفرین باشه. اما راه رفتن پشت سر یه زن چادری که معمولی راه میره و حتی کفشش نیز صدا نمیده و ممکنه پا به سن گذاشته باشه این هیچ خطری نداره. خود بنده بارها شده در خیابان پشت سر دختری راه رفتم و هیچ خطری هم نداشته. قطعاً برای شما دوستان هم این مسأله پیش اومده یه جایی تو خیابونی ایستگاه اتوبوسی ایستگاه مترویی جایی پشت سر زنی راه رفتید. براتون خطری داشته؟ حالا واقعاً این میزان احتیاط وجهش چیه؟؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیاء الهی که متوجه ظرائف حالات نفسی خود هستند و خاستگاه‌های توهّم را می‌شناسند، متوجه‌اند در چه صحنه‌هایی وَهم به میدان می‌آید و حجابِ نظر به حقایق می‌گردد و توصیه‌های آن‌ها ریشه در شناخت حضوری آن‌ها نسبت به ظرائف نفسِ انسانی دارد و هراندازه بیشتر رعایت کنیم بیشتر متوجه نقش تخریبی وهم می‌شویم. مثل انسانی که وقتی تازه از حمام آمده کم‌ترین لکه را بر روی بدن خود احساس می‌کند. در مورد زندگی در خیابان‌های امروز شاید موضوع با آن شکلی که ما در کوچه‌‌ای خلوت پشت سر یک زن نامحرم حرکت کنیم، فرق می‌کند. موفق باشید

12015
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: بنده دانشجوی مهندسی مواد و متالورژی دانشگاه علم و صنعت هستم و در زمینه ی فنی اختراع هم ثبت کرده ام. بعد از گذشت 4 سال کار فرهنگی در سطح دانشگاه و جامعه به این نتیجه رسیده ام که وظیفه ام کار فرهنگی است و تجربه نیز در کار فرهنگی به بنده ثابت کرده که بدون علم دینی نمی توان در مسیر درست در کار فرهنگی قدم برداشت. به همین خاطر بعد از مشورت های فراوان به این نتیجه رسیدم که قطعا به حوزه بروم و هیچ شکی ندارم. موفقیت های مختلفی از جمله تالیف و چاپ 3 کتاب و صحبت و سخنرانی در مکان ها و دوره های مختلف نیز به بنده اثبات کرده که توانایی نیز به فضل خدا وجود دارد. مشکلی نیست مگر عدم رضایت والدین که اصلا روحانیت را قبول نداشته و در حقیقت مخالف نیز هستند. آنها به شدت بنده را نهی کرده و حتی امر به ادامه ی تحصیل در دانشگاه می کنند. در صورتی که بنده هیچ جایگاهی برای خود در دانشگاه نمی بینم و تحمل فضای آن برایم تقریبا غیر ممکن شده است. حال وظیفه ی بنده چیست؟ لازم به ذکر است که بنده اخیرا متاهل شده و به زودی به خانه ی خود می روم، ان شاء الله و مقلد حضرت آقا (حفظه الله) نیز هستم با تشکر قبلی از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که من می‌دانم علماء می‌فرمایند اگر رفتن به حوزه برای کسی متعیَّن به واجب عینی شد رضایت والدین شرط نیست. إن‌شاءاللّه خداوند قلب آن‌ها را نیز نرم می‌کند. موفق باشید

12011
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در آیه 34 سوره نساء تمهیداتی برای تنبیه زن گفته شده: مرحله اول پند و اندرز، مرحله دوم دوری از بستر و مرحله سوم زدن زن است. خواهشمند است تفسیر این مراحل را بیان نمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است، بعضی‌ها معتقدند این در رابطه با تمرد زنان است و خروج از خانه در فضایی که پای همخوابگی با مرد غریبه در میان باشد. موفق باشید

11997
متن پرسش
عرض سلام: از اینکه وقت جنابعالی را با اینگونه سوالات تلف می کنم خیلی معذرت میخوام. خلاصه عرض کنم به دلیل مشکلات زیاد خانوادگی که درگیر بودم متاسفانه موفق به گرفتن مدرک دانشگاه نشدم و درس را رها کرده و خدمت سربازی رفتم البته به لطف خدا مشغول به کار خیلی خوب هستم با درآمد خوب و مسکن و ماشین و ... در حد خوب برام فراهمه ولی به دلیل نداشتن مدرک برای اقدام به ازدواج ترس دارم و شرایطم برای ادامه تحصیل فراهم نیست که یکی از دلایل فکر ازدواجم می باشد. البته اهل مطالعه هستم و حتی در رشته ای هم که موفق به گرفتن مدرک نشدم (عمران) دارای اطلاعات بسیار خوب هستم و خیلی راحت کار می گیرم خواهشنا راهنمایی فرمایید آیا مدرک از واجبات ازدواج هست و چه کنم؟ خیلی خیلی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. خیلی راحت به خواستگاری بروید و خداوند مشکل شما را حل می‌کند. موفق باشید. در این موارد که سؤال خصوصی است سعی کنید ایمیل خود را در محل مربوطه ثبت کنید

 

11982
متن پرسش
با سلام: بفرمایید بعد از طلاق زن، نفقه او به عهده چه کسی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زن یک انسان مستقل است و مثل همه‌ی انسان‌ها چنانچه در نفقه‌ی مردی نبود برای خود برنامه دارد. جامعه باید طوری باشد که اگر کسی جویای کار بود بتواند کار کند. موفق باشید

11981
متن پرسش
با سلام: جناب آقای طاهر زاده دختر من می خواهد در دانشگاه پزشکی بخواند و با توجه به اینکه در دبیرستان تیزهوشان درس می خواند و دارای توانایی خوبی است اما بنده با توجه به نقش زن در خانواده در تردیدم که انتخاب درستی کرده باشد و راغبم به حوزه علمیه برود برای کسب علوم دینی و شناخت بهتر خودش و اینکه در آینده وقت بیشتری برای تربیت فرزندانش داشته باشد و باید در این زمینه متقاعدش کنم اول از همه نمی دانم کارم درسته یا نه و در ثانی با توجه به اینکه ما از وضع مالی خوبی برخوردار نیستیم نگرانم آینده اش را خراب کنم. البته در همین شراط اگر خودش حوزه را انتخواب کرده بود قضیه فرق می کرد. راستش می ترسم حوزه آن چیزی را که مد نظر من هست به او ندهد و از اینجا مانده و از آنجا رانده شود!دوست دارم دخترم را طوری راهنمایی کنم که تحت امر خدا باشد ولی خودم نمی توانم تشخیص درست بدهم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید خودش انتخاب کند تأکید شما آن باشد که در هرجا که می‌خواهد باشد از معارف الهی غافل نگردد. موفق باشید

11888
متن پرسش
در زمینه تربیت فرزندان، از آثار خودتان و آثار سایر بزرگان کتاب یا سخنرانی معرفی فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال را از کارشناسان تربیتی رادیو معارف مثل جناب حجت‌الاسلام آقای وافی و یا استاد دهنوی و استاد تراشیون و جناب آقای اشترانی در سایت «مزرعه‌ی ایمانیه علمیه» بپرسید. موفق باشید

11866
متن پرسش
با سلام و ضمن تشکر از شما: سوالی از حضورتان داشتم در رابطه با تکلیف و حق پدر و مادر. بنده در خانواده مذهبی نبودم و مدام از جانب فامیل و خانواده بابت اعتقادات و افکارم مورد تمسخر و سرزنش قرار می گیرم و یکی از این موارد که بارها و بارها باعث بحث و رفتار نه چندان خوبی بین من و پدرم شده است مسئله پرداخت خمس است یا شرکت در مجالس گناه و... بارها بابت پرداخت خمس صحبت کردم اما منجر به عصبانیت و ناراحتی ایشون شده است و حتی باعث توهین و بدرفتاری با من هم شده و البته ایشان اخلاق تندی هم دارند و با هر امری که مخالف میلشان باشد رفتار اینگونه دارند بارها سعی کردم تحمل کنم اما گاهی اوقات من هم رفتاری می کنم که ناراحتی را بیشتر می کند واقعا در اینگونه موارد تکلیف چیست؟؟ به هر حال هرکس عزت و شخصیتی دارد و در برابر تخریب آن واکنش نشان می دهد و این نگرانی هم مدام همراه من است که این اخلاق و تضاد فکری بسیار من با ایشان در امر ازدواج هم مشکل ساز شود چرا که اولویتها و ملاکهای من برای ایشان بی معنی و اولویتهای ایشون هم برای من اصلا اولویت نیست. بسیار لطف می فرمایید اگر به بنده کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روشن است که شما نمی‌توانید پدرتان را متذکر وظایف شرعی‌اش بکنید، تکلیفی ندارید که بخواهید دعوا راه بیندازید. درگیر نشوید و احترام‌شان را حفظ کنید. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!