بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: حوزه

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11752
متن پرسش
با سلام: متوجه تذکرتون در سوال ۱۱۷۳۴ نشدم. بنده یکبار از جمله راستشو بخواین استفاده کردم و تا آخر دیگه تکرار نشده هرچند که قبول دارم همون یکبار دوبار هم مشکل داره و از بابت این تذکر ارزشمندتون ممنونم، ولی اینو بزارین به حساب اینکه بنده نسبت به شما خیلی احساس پدرفرزندی می کنم و احساس کردم بشه کمی راحت تر باهاتون صحبت کنم و گرنه شرمندم دیگه تکرار نمیشه. خواهش می کنم سوال بنده رو بازهم بخونین چون بازهم توضیح قابل فهمی ندادین. بنده از شما پرسیدم منظورتون به صورت دقیق از اجتهاد چیه؟ شما فرمایش کردین: «فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی می‌رسد» خوب این اجتهاد چه تعریفی داره؟ میشه یک مثال عامیانه بزنین؟ مثلا این درسته که یکی وقتی داستان موسی و قومشو میخونه همون ترجمه رو درک میکنه ولی یکی که اون داستانو میخونه هزاران نکته برداری میکنه. طرح کلی اسلام امام خامنه ای اجتهاد هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه بودم خواسته‌اید خودمانی باشید ولی خواستم عرض کنم شما بعنوان طلبه سعی بفرمایید در نوشتار درست بنویسید 2- عرض کردم باید موضوعات دینی را بفهمیم، وقتی درست فهمیدیم در آن موضوع صاحب‌نظر می‌شویم مثل آن‌که فقها در امور فقهی صاحب‌نظرند، مثل آن‌که آقای دکتر جواد لاریجانی در امور سیاست بین الملل مجتهد و صاحب‌نظر است. طرح کلّی کتاب حضرت آقا در گزینش آن آیات، یک نوع اجتهاد است ولی کسی می‌تواند از آن استفاده کند که حداقل تفسیر المیزان را خوب فهمیده باشد. 3- باز واژه‌ی «کردین» و «قومشو» و «داستانو» که در نوشتار خودمانی هم معمول نیست و غلط به حساب می‌آید به‌کار برده‌اید. آری واژه‌ی «میخونه» یا «باهاتون» معمول است. موفق باشید

11736
متن پرسش
استاد گرامی میشه بگین اینکه همش میگن طلبه باید وقتش به بطالت نگذره یعنی چی؟ آیا اگه بنده الان وقتم رو صرف آشنایی با شبهات روز و پاسخ به اونها کنم بطالته؟ بنده طلبه سفیران هدایت هستم و به نیت تبلیغ اومدم حوزه البته نه تبلیغی که فقط منبر و نماز باشه بلکه تبلیغ به معنای اینکه بتونم با جوون ها کار کنم و سازمان و تشکیلاتی برای اهداف انقلاب ایجاد کنم. بنده از وقتی که با مطالب شما و استاد پناهیان و... آشنا شدم دیگه حتی سخنرانی های خیلی از مراجع و اساتید اخلاق به دلم نمیچسبن، این از غرور بنده هست؟ یا اینکه واقعا حرف های اون ها متناسب با انقلاب اسلامی نیست؟ بنده نمیتونم طاقت بیارم سخنرانی رو بشنوم که دائم حدیث میگه ولی یک تحلیل صحیح نمیده بر خلاف استاد پناهیان که احادیثو هضم میکنن و طبق اهداف انقلاب سخنرانی میکنن. خواهش می کنم جوابهامو بی پاسخ نزارین، اگه میشه طبق فضای حوزه ی امروز جزوه ای آماده کنین و ارائه بدین. شما آیا این نوع مدیریت حوزه رو میپسندین؟ به نظرتون این درسته که طلبه ی نمره 20 بی اخلاق و بی بصیرت تحویل گرفته بشه ولی طلبه ی بصیر و با اخلاق دارای سطح متوسط علمی رو تحویل نگیرن؟ مگه آقا از ما نخواستن بصیرت و اخلاق و علم؟ پس چرا حوزه فقط به بعد علمی توجه میکنه؟ قبول دارین الان حوزه فقط به طلابی که عربی بلدن و اصول فقهشون خوبه بها میده؟ حتی اگه بلد نباشن به شبهات روز پاسخ مناسب بدن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که بحمداللّه دغدغه‌ی ارائه‌ی دین را به جوانان با رویکرد نظر به انقلاب دارید، إن‌شاءاللّه سرباز جبهه‌ی حضرت مهدی«صلوات‌اللّه‌علیه» هستید. ولی عنایت داشته باشید امثال حاج آقای پناهیان عزیز هم از همین اساتیدی که به قول شما فقط حدیث می‌گویند استفاده کردند و لذا از آن‌ها غافل نباشید. باید انقلابی بود و درس هم خواند و اخلاق را هم تا حدّ مکارم الاخلاق بالا برد و عجله هم نکرد، خیلی هم سخت نگیرید، محذورات مسئولان و مدیران حوزه را نیز در نظر بگیرید. همه؛ دغدغه‌ی اسلام دارند. موفق باشید

11735
متن پرسش
استاد بنده میخوام یک مبلغ بشم که بتونم در شهرمون تکیه گاه خوبی برای جوون ها باشم. عربی رو تسلط ندارم ولی میتونم با کمی جست و جو و تلاش در اینترنت و کتب مختلف معنای صحیح رو بفهمم. آیا این کافی نیست؟ حتما باید در ذهنم ادبیات عرب رو بلد باشم؟ باور کنید بنده حفظیاتم مشکل داره، الان خیلی از طلاب هستن نمره های 20 میگیرن ولی نمیتونن فهم صحیحی از آیات داشته باشن ولی بنده خدا رو شکر با توجه به مطالعاتی که داشتم و تحت تاثیر کتب شهید مطهری و جنابعالی و گوش دادن به سخنرانی های استاد پناهیان و اساتید خوش فهم دیگه تونستم فهم تقریبا مناسب تر و متناسب با انقلاب اسلامی رو کسب کنم. آیا بنده که نمیتونم ادبیات عرب رو اونطور که باید و شاید خوب خوب بلد باشم اما با کمی تلاش بتونم به معنای صحیح برسم نزد امام زمان (عج) باید جوابگو باشم؟ اصلا آیا طلبگی یعنی فقط عربی و اصول رو مسلط بودن یا اینکه اون ها رو در حدی که فهمیده باشی بلد باشی کافیه؟ استاد کمکم کنید. استاد بنده میخوام فقط مبلغ باشم نه مجتهد به اون معنای مصطلح. الان بنده طوری هستم که بتونم طبق سوال های زمانه جواب های خوبی رو آماده کنم و کپی برداری هم نکنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق عزیز! بکُشی خودت را تا روایات و آیات را با زبان اصلی نشناسید، درک درستی از آن‌ها ندارید، بنابراین در مبلغ‌بودن هم کم می‌آورید. یک همّت بکنید و از اول دروس را مرور کنید، خیلی زود به ادبیات عرب در حدّی که متون عربی را بفهمید مسلط می‌شوید. موفق باشید

11734
متن پرسش
با سلام: امیدوارم سال پربرکتی داشته باشین. استاد گرامی راستش رو بخواین استاد عزیز بنده دوس دارم بدونم منظور شما از اینکه باید در حوزه بتونیم به اجتهاد برسیم چیه؟ یعنی اینکه حتما به تمامی قواعد فقهی و اصول فقه و ادبیات عرب تسلط داشته باشیم یا اینکه در حدی از اونها آگاه بشیم که بتونیم منظور از یک آیه رو خوب متوجه بشیم بسه؟ باور کنید بنده اصلا از سر غرور صحبت نمی کنم و البته به خدا پناه می برم که دچار غرور بشم ولی بنده هرطور نگاه می کنم می بینم تمام اساتیدی که ادبیات عربشون خبه و به اصول فقه تسلط دارن اون فهمی که باید از دین داشته باشن رو ندارن. نمیخوام بگم این دلیل میشه که ادبیات عرب و فقه رو خوب نخونیم ولی الان بنده ناراحتم که نمیتونم از این دروس نمره خوب بگیرم در حالی که بنده اصل مباحثو خوب گرفتم و میتونم توضیح بدم. آیا همین که بدونم خوب درسو می فهمم برای اینکه امام زمان (عج) از بنده راضی باشن کافی هست یا حتما باید نمره هم خوب بشه؟ اساتید و مدیرها دائم به ما میگن شما شهریتون حرامه ولی من همش برام سواله آیا استادی که طبق اصول تدریس نمیکنه یا مدیرانی که مدیریت صحیح بلد نیستن و دائم با زور تهدید و اخراج میخوان ما رو درس خون بکنن اونها در این بازدهی کم طلاب مقصر نیستن؟ آیا اون کسانی که در راس نشستن و به توصیه های رهبری خوب عمل نمیکنن هرچند که عمدی هم این قصور رو انجام ندن در بازدهی کم طلاب سهیم نیستن؟ امام زمان (عج) از ما طلاب فقط ناراحت میشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری بنا نیست در درس‌خواندن نمره‌ی خوب ملاک باشد، فهمیدن ملاک است و در مسیر اجتهاد است که انسان به یک فهم کلّی می‌رسد و می‌تواند جایگاه آیات و روایات را درست بفهمد. اما اجازه دهید انتقادی هم به شما بکنم و آن این‌که بپذیرید باید دقیق‌تر از این باشید که هستید تا در نوشتن‌های خود واژه‌ها را درست به‌کار ببرید نه آن‌طور که در محاوره‌ آن الفاظ را اداء می‌کنید. هیچ‌وقت در نوشتار به جای «راست‌اش را بخواهید»؛ نمی‌نویسند «راستش رو بخواین» که این نوع ضعف تا آخر نوشته‌ی جنابعالی هست. موفق باشید

11733
متن پرسش
سلام استاد عزیز: گاها که امام خمینی رحمت لله علیه یا علمای دیگر را می خواهم به عنوان الگو و یک زندگی مطلوب انتخاب کنم دچار یک نوع بی میلی می شوم چرا که در زندگی این بزرگان وارد شده مثلا 18 ساعت مطالعه داشتند و یا مثلا یک دقیقه هم حتی سر سفره از کتاب یا قرآن استفاده می کردند که وقت هدر نرود و یا... با این وضعیت کی برای خانواده وقت می گذاشتند کی با همسر صحبت می کردند؟ کی به تربیت فرزند صحبت با فرزند گوش کردن حرف آنها کی با دوستان بودند کی به کوه و دشت و استفاده از آیات آفاقی و....؟ آیا انسان اگر بخواهد به مقامات این بزرگان برسد در آخرت باید حتما مانند ایشان این قدر مطالعه و ... باشد؟ 2- اگر دانشجویی که حالا طلبه شده و بالتبع با سن26 سال هنوز پایه دوم است اگر بخواهد به نهایت کمالی که می تواند برسد، برسد چقدر باید به تفریح حلال چقدر زمان برای همسر بگذارد؟ آیا می شود که فردی روزانه 4 ساعت از 24 ساعت برای همسر قرار دهد و به نهایت کمال برسد؟ اگر آری آیا و چرا بزرگان این طور بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یکی از مشکلاتی که در سیره‌نویسی‌ها می‌بینیم همین است که وجهی از شخصیت افراد بزرگ را برجسته می‌کنند و بزرگی آن‌ها را که به جهت تعادل در امور انسانی بوده متذکر نمی‌شوند.! فکر می‌کنم به همین جهت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن روایت مشهور می‌فرمایند: «حُبِّبَ إِلَيَّ مِنَ الدُّنْيَا ثَلَاثٌ النِّسَاءُ وَ الطِّيبُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاة» براى من پسنديده شده از دنيا سه چيز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است‏. تا برای بشریت معلوم کنند اسوه‌ی شما، انسانِ متعادلی است و در همین رابطه مولوی در وصف رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گوید: «نه بشر بودی و نه خسته ز خاک/ ای بشیر ما، بشر بودی و پاک». 2- وقتی انسان در مسیر صحیح قرار گرفت 26 سال که سهل است، اگر 90 ساله هم باشد افقی از نورانیت را در مقابل خود می‌یابد که همه‌ی هستی او را تشکیل می‌دهد. موفق باشید   

11699
متن پرسش
سلام محضر استاد: بنده طلبه هستم و بسیار مطالب شما را دنبال کرده و همین حالا هم این کار را می کنم. خواستم از محضر شما اجازه بگیرم که آیا اشکالی ندارد بنده از کتب و صحبتهای شما در منبر و تدریس استفاده کنم؟ مخصوصا در منبر؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حرف حسابی در آن نوشته‌ها هست که از من نیست تا من اجازه دهم؛ از لطف خدا است و خداوند دوست دارد سخنان خوب را منتشر کنیم، و اگر حرف ناحسابی در آن است که خداوند مرا ببخشد، شما هم برایم دعا کنید. موفق باشید

11694
متن پرسش
با سلام: من به تازگی با اثر «رسایل» علامه طباطبایی (ره) آشنا شده ام (خیلی مبتدی هستم) مثلا فهمیده ام که انسان بر اساس عملی که دارد هر لحظه در حال تغییر است (حرکت جوهری)، و بهشت خودش است و جهنم هم البته بهشت و جهنم هم وجود دارد (براساس عمل خیر درونش روح و ریحان و نورانی می شود و برعکسش هم تبدیل به یک موجود جهنمی می شود) انسان تا لحظه ی مرگش همینطور هر لحظه دارد خودش را می سازد یعنی انگار کار خیر کنی یک مشت خاک بهشتی درون خودت ریخته ای تا اینکه لحظه ی آخر عمر انسان با ملکاتی که برای خودش ساخته منتقل می شود... آیا این مطالب را صحیح آموخته ام؟ 2. و اینکه می توانم این مباحث شسته رفته و کاربردی را برای دیگران آهسته آهسته توضیح دهم یا اینکه این مباحث سنگین است؟ معتقدم الان ما اعتقادتمان پوک شده نه منطقی نه استدلالی هیچی به هیچی! خدا هدایت کند نامرد هایی را که دین و مذهب را خز کردند رفت! یعنی خوب دین هم جزو یکی از نیاز های انسان است مثل نیاز به خوراک و پوشاک و.. نفهمیدند دین برنامه ست!! نفهمیدند علت خلقت بندگی ست!! آیا می توانم؟؟؟ 3. واقعا سوال دارم که آموزش پرورش ما سرکلاس دینی چه می گوید و حتی علما!.. اگر اول کار بیان بگن آقا تو لحظه لحظه داری خودتو می سازی الان باطن تو یا نورانیه و خوش یا تاریک و ظلمانی و حیوان طور.. اعتقاد انسان ها صحیح تر شکل می گرفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحمداللّه متوجه اصل مطلب شده‌اید 2- چرا نتوانید، صادقانه بگویید این حرف‌ها را از علامه فهمیده‌ام و برای شما ارائه می‌دهم 3- فکر می‌کنم آن بنده‌ها‌ی خدا می‌گویند ولی فضای کلاس طوری است که کسی گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست. موفق باشید

11670
متن پرسش
باسمه تعالی محضر مبارک جناب استاد آقای طاهرزاده سلام علیکم: اینجانب طلبه ای هستم مشغول به تحصیل در یکی از مدارس حوزه علمیه اصفهان و در دوران اتمام دروس پایه سوم. در نظر داشتم برای برنامه ریزیِ تحصیلی، در پاره ای از مسائل با جنابعالی مشورت کنم. اگر اجازه بدهید ابتدا مقدماتی را عرض کنم، سپس به اصل سوالات بپردازم. حقیر پیش از ورود به حوزه در یکی از مراکز فرهنگی سطح شهر مشغول به فعالیت بودم که پس از حدود پنج سال فعالیت، در خود دغدغه هایی را احساس می کردم که پاسخش را نمی توانستم در آن مرکز پیدا کنم و نیز قالب آن را نیز برای رشد خود مساعد نمی دیدم و همچنین در زمینه ی کارهای تربیتی برای نوجوانان و جوانان نه تنها در مجموعه خود بلکه با رصد اندک و اطلاع گیری، می دیدم که در سایر مراکز نیز مدل تربیت اسلامی مناسب وجود ندارد و نیز اگر وجود داشت در مقام نظر بوده و در ورطه اجراء با مشکلاتی مواجه می شود. (تا زمان فعلی نیز این مشکل را هنوز در مرکز خود و نیز سایر مراکز با توجه به سخت تر شدن فضای جامعه احساس می کنم). در آن برهه با مشورت برخی افراد خبره، در مجموع برای پی جویی این اهداف حوزه را مناسب یافتم. لذا با اتمام دانشگاه در مقطع فوق دیپلم مکانیک خودرو وارد حوزه شدم. با شروع دروس حوزوی به سبب تأکید مشاورین و نیز نتیجه گیری شخصی، سعی کردم با جدیت به فراگیری بپردازم و باید بگویم به همین خاطر از آنچه در ابتدا برایش وارد شده بودم، قدری زیاد، دور شدم تا در دو سه ماه اخیر ضرورت داشتن دغدغه آن و خلأ آن را در مطالعات خود مشاهده کردم. به همین سبب با خود گفتم شاید نیاز باشد، دوباره در چیستیِ هدف خود بازبررسی نمایم تا درپی یافتن آن، در مطالعه دروس حوزه و نیز غیرحوزوی اهمال نکرده و جدیت داشته باشم. پس از بررسی استعدادها، علایق، شرایط فعلی و سنجش و ترجیح در وظیفه و مشورت، مجددا همان را در خود یافتم که در سابق یافته بودم: پرداختن به مباحث تربیتی در حد و اندازه یک مجتهد، محقق و پژوهشگر. شاید اگر بخواهم مثال هایی را مطرح کنم، اگر درست تشخیص داده باشم، الگوهایی مانند حضرتعالی، آقای میرزایی، آقای صفایی و امثال شما و این بزرگواران (البته قدری به تفاوت روش ها آگاه هستم و نیز اسم آوردن از اشخاص به معنای رسیدن به جایگاه آنها نیست بلکه صرفا مدل کار در زمینه تربیتی است) برای رسیدن به این منظور، به ضرورت پرداختن و چینش لوازم رسیدم؛ لذا خواستم تا حقیر را در این زمینه راهنمایی بفرمایید: 1- آیا از اساس هدف گزاری تخصصی در زمان فعلی صحیح است، با لحاظ این مطلب که طلبه برای رسیدن به یک تخصص نیاز به جامعیت نسبی در سایر علوم نیز دارد؟ (با فرض پاسخ مثبت شما به سوال یک): 2- لوازم مطالعاتی حوزوی و غیرحوزوی و غیرمطالعاتیِ رسیدن به هدف معرفی شده، چیستند؟ 3- سال آینده در نظام حوزه (پایه چهارم)، زمان ورود طلاب به اصول و فقه قرارداده شده: الف) در ترسیم لوازمی که در سوال دو از جنابعالی مسألت شد، کدام یک از مطالعات غیرحوزوی را در کنار این دو درس ترجیح داده و لازم می دانید؟ ب) روش مطالعه فقه و اصول را برای حقیر، چگونه معرفی می فرمایید؟ ج) در فقه و اصول، نه صرفا برای سال آینده بلکه به طور کلی برای حصول جایگاه این دو در آن هدفی که مطرح شد، چه میزان از مهارت را احتیاج دارم؟ به سخن دیگر چقدر فقه و اصول بخوانم تا کفایت امر شده باشد؟ در پایان ضمن تشکر از جنابعالی عذرخواهی به خاطر اطاله کلام، خواستارم در صورت امکان وقتی را مقرر بفرمایید تا خدمت رسیده و آنچه را در نوشته قابل بیان نبوده بیان داشته و نیز آنچه را که قابل دریافت از حضرتعالی در نوشته نیست، دریافت کنم. إنّ هدی الله هو الهدی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم هدف اصلی همه‌ی پیامبران تربیت انسان بوده و چه کاری بهتر از آن‌که شما در راستای تربیت انسان‌ها خود را بپرورانید 2- در موضوع دروس حوزه تا ورود به درس خارج حتماً برنامه‌ریزی کنید، پس از چندسال حضور در درس خارج خودتان می‌توانید بفهمید باید چه کار کنید. بنابراین قسمت‌های بعدی سؤال نیز در این رویکرد جواب داده می‌شود، شما در درس خارج مجهز به حیطه‌ای می‌شوید که در هر موضوعی بخواهید وارد شوید عالمانه وارد می‌شوید و آن وقت است که در موضوع تعلیم و تربیت موفق خواهید بود. متأسفانه امکان این‌که حضوراً خدمتتان باشم را در حال حاضر ندارم. موفق باشید

11651
متن پرسش
سلام علیکم: بنده 26 سال سن دارم و دانشجوی مهندسی در مقطع کارشناسی ارشد هستم و إن شاءالله تا یک سال آینده درسم به اتمام خواهد رسید. بسیار علاقمند به تحصیل حوزه هستم و احساس می کنم در شرایط فعلی انقلاب و دنیا، نیاز ما به طلبه بیشتر است. با توجه به سن من، نظر شما برای شروع تحصیل تمام وقت در حوزه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد این لطف خدا است به شما و از آن کوتاهی نکنید. در جواب به سؤالات 11457 و 10971 و 10792 عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید

11637
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ممنونم که به سوال من پاسخ می دهید، من از طریق یکی از اساتید دانشگاه با سایت شما آشنا شدم، من دختری هستم 21 ساله دانشجوی سال سوم پزشکی، چند وقتی است خیلی سردرگم هستم گویا بی هدف روزهایم را سپری می کنم هیچ دیدگاهی راجع به موقعیت خود در دنیا ندارم نمی توانم تعریفی از آینده داشته باشم، من که با زحمت در این رشته قبول شدم الان مثل گذشته تلاش نمی کنم، حتی حس می کنم خدای خودم را هم درست نشناخته ام، نمازهایم دیگر حس و حال گذشته را ندارد، کاملا گیجم فقط می دانم من چیزی که الان هستم، نیستم بیشتر از اینها از خودم انتظار دارم. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تدریس می‌کردم به جهت مواجه‌شدن با چنین روحیه‌ای که دانشجویان با بنده در میان می‌گذاشتند؛ مباحث «آشتی با خدا» را مطرح کردم که بعداً به صورت کتاب درآمد. فکر می‌کنم اگر با آن کتاب مأنوس شوید راهی در مقابل شما بگشاید. متن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

11571
متن پرسش
سلام بر شما استاد عزیز و بزرگوار: استاد بنده متاهل هستم و در یک شرکت کارمندم علاقه بسیاری به حوزه دارم و تنها راه سعادتم را تحصیل علوم دینی و قدم گذاشتن در این مسیر از طریق حوزه می بینم، اما از آنجایی که سنم بالای 30 سال است و احتمالا حوزه به صورت مرسوم بنده را ثبت نام نمی کنند، آیا راهی هست که بتوانم به صورت غیر حضوری و یا پاره وقت در حوزه مشغول به تحصیل شوم؟ در ضمن از طرفی فکری مرا آزار می دهد که با وجود همسر و تلاش برای امرار معاش نمی توانی بروی حوزه و حوزه مخصوص مجردهاست و...،استاد باور کنید تنها راه سعادت را از طریق حوزه می دانم و به تحصیل در حوزه مشتاقم، لطفا مرا راهنمایی کنید و بگویید با توجه به این مسائل که شرح دادم چه کنم؟ راهی جلوی پای من بگذارید تا به مقصود برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در این شرایط با خواندن ادبیات عرب و مباحث معرفتی و قرآن و حدیث این نیاز را جبران نکنید؟ موفق باشید

11528
متن پرسش
مواجهه جامعه ایران و جریان‌های مختلف (علما، روشنفکران، حوزه، دانشگاه و ...) با علم مدرن و مظاهر آن (در حوزه فنی- تکنولوژیک، در حوزه نظری و در حوزه سبک زندگی) به چه نحو بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی متفاوت بوده، عموماً علما به جهت شعور اشراقی خود متوجه ضعف‌های غیر قدسی علم جدید بوده‌اند و سعی می‌کردند روح علم جدید بر جامعه‌ی دینی حاکم نباشد، برعکسِ روشنفکران که گویا مأمور حاکمیت اهداف سکولارِعلم مدرن بودند. موفق باشید

11510
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: استاد من یک طلبه هسته برای اینکه حافظه ام قوی شود و به یاد سپاری مطالب مطالعاتی (اعم از آیات و احادیث و اشعار) در خاطرم به ماند چه دستوری می فرمایید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در این رابطه به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» این ذکر را توصیه فرمودند که بعد از هر نمازی بخوانند: «سُبحانَ الرَّءوف الرَّحيم، اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً وَ بَصراً وَ فَهماً وَ عِلماً اِنّكَ عَلى كُلّ شي‏ءٍ قَدير». و از نظر روش سعی کنید مطالب را خلاصه نمایید تا ذهن بتواند آن را در خود ذخیره کند. مرحوم شهید مطهری در آخر کتاب «امامت و رهبری» در این رابطه توصیه‌های خوبی دارند. موفق باشید

11498
متن پرسش
سلام علیکم: بنده نظری دارم که البته چون دستم کوتاه است نمی توانم به مسئولین بالا برسانم و البته ابتدا باید بدانم درسته یا نه و آن این است: اعتقاد بنده ی معلم که بین دانش آموزان و تحت تفکر سبک زندگی اسلامی و ضد مدرنیته ی شما هستم، اینست که درس زبان انگلیسی در مدارس نمی گویم حذف ولی اختیاری شود تا هرکس بنا بر رشته ای که در آینده می خواهد انتخاب کند و آن رشته نیاز به این درس دارد آن را در دوران متوسطه بگذراند تا این معضلی که الان هست و بسیاری از دانش آموزانمان بخاطر کم آوردن مقابل این درس یا به تحصیل بی رغبت می شوند یا ترک آن می کنند دیگر نباشد و مهمتر از همه وقتی که از ما می گیرد و نهایتش هم برای خیلی ها هیچ فایده ای ندارد آنچنان که برای خیلی از ماها جز معنای چند لغت باقی نمانده و الان در کشور ترویج این زبان که فرهنگش رو به افول است مانده و ما هم با این زبانکده هایمان در حسرت رسیدن به آن، تا آنجا که ما در امتحان کنکور ارشد رشته ی علوم قرآنی با 30 سوال زبان انگلیسی و فقط 20 سوال حدیث مواجه می شویم با اینکه رشته حدیث است!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم با شما موافقم و کشورهای پیشرفته فرزندان خود را گرفتار خواندن زبان انگلیسی نمی‌کنند. همین‌طور که می‌فرمایید هرکدام که احساس نیاز کردند خودشان آن را دنبال می‌کنند، نه روسی انگلیسی می‌خواند و نه چینی و نه فرانسوی و نه اسپانیائی و ...... موفق باشید

11457
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چندین سال پیش مسیر زندگیم را با اطمینان و شوق انتخاب کرده و وارد حوزه شدم در همان چند ماه ابتدایی طلبگی به دلیل یکسری مشکلات که حلش از عهده خودم خارج بود و فکرم را کامل به خود مشغول کرده بود، مجبور به ترک حوزه شدم که مبادا از امکانات حوزه بدون درس خواندن استفاده کنم و جای کس دیگری را که بهتر از من است بگیرم، و همش از خودم می پرسیدم چرا من در این موقعیت ناب باید دچار این مشکل شوم که البته الان می فهمم این چرا گفتن از حیله های شیطان بوده و باعث بی صبری و زمین خوردنم شده، همیشه در حسرت آن موقعیت از دست رفته هستم، و سالهاست که پشیمانم که چرا حوزه را آن هم از همان ابتدا ترک کردم، الان به این نتیجه رسیده ام که آن مشکلات طاقت فرسا امتحان الهی بوده که شاید اگر طاقت می آوردم و عجولانه حوزه را ترک نمی کردم قطعا مورد عنایت خداوند قرار می گرفتم و خداوند مشکلاتم را با ید قدرت و حکمتش حل می نمود، بعد از آن بنده از طریق دانشگاه در یک رشته فنی مسیر زندگیم را ادامه دادم اما حسرت حوزه همیشه در دلم هست و حس می کنم حوزه را کم دارم، نمی دانم چرا بعد از آن هر موقع می خواهم به سمت حوزه و علوم دینی حرکت کنم یکسری مشکلات فکری برایم پیش می آید که دست و پایم را می بندد، که البته این هم فهمیده ام که از ترفند های شیطان است چون خودم رفتاری کرده ام که شیطان فهمیده که با ایجاد آن مشکلات فکری و یکسری القائات می تواند مرا از پیگیری علوم دینی و حوزه دور کند. استاد گرامی از شما می خواهم به بنده کمک کنید و بنده را راهنمایی کنید تا بنده بتوانم از شر شیطان و این القائات خلاص شده و بتوانم وارد حوزه و تحصیل علوم دینی شوم که یقین دارم بهترین و شاید تنها راه رستگاری لااقل برای بنده ورود به حوزه و تحصیل علوم دینی است، می دانم اگر نتوانم از طریق حوزه تحصیل علوم دینی کنم حسرتش تا آخر عمر در دلم خواهد ماند، لطفا بنده را راهنمایی کنید و بگویید برای حل این مشکل چه کنم؟ لطفا بنده را خیلی دعا کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. همان‌‌طور که به رفقایی که در موقعیت شما هستند عرض کرده‌ام اگر علاقه و استعداد درس حوزه در شما هست و رویهم‌رفته خانواده هم همراهی می‌کنند به خدا توکل کنید و نگران سایر مشکلاتی که در جلو شما سبز می‌شوند نباشید. موفق باشید

11454
متن پرسش
سلام استاد: در سوال قبلی ام، سوال 11425 اگر جسارت نباشه از پاسخ شما تعجب کردم. در مورد آقای خویی فرمودید اشتباه جزئی پذیرش فرح.... در صورتی که اصل اشکال ایشان بر نهضت امام بود و می گفت اینها که می روند کشته می شوند خریت می کنند و می گفت جواب خونهای اینها را چه کسی می دهد؟ امام خمینی در مورد ایشون گفته بودن آنهایی که همشان علفشان است! در مورد آقای بروجردی فرمودید مدیون ایشون هستیم. اینکه ایشون از حوزه دفاع می کردند درست، اما چه حوزه ای، حوزه معتقد به اسلام فردی؟ این افتخاره؟ با کمک و تاییدات شاه؟ ضمنا در مورد اعدام نواب امام خمینی از ایشون خواست دخالت کنند و چون این کار رو نکردند، امام تا مدتی با ایشون حالت قهر داشتند. بماند ضدیت ایشون با فلسفه، حرف و سوال من اینه که بحث بر سر دو اسلام هست ظاهرا، آیا شما به صرف روحانی بودن اینها قصد توجیه اونها رو ندارید؟ اینجا بحث اشتباهات جزئی نیست، بحث بر سر دو اسلام است، ضمنا امام خمینی گفته بودند ما اسلام داریم نه روحانیت، اینکه ما علما رو مساوی با اسلام بگیریم ظاهرا درست نباشه. بازهم معذرت میخوام اگر بی ادبی کردم. چون از پاسخ شما خیلی متعجب شدم. ضمن اینکه این مسئله برای خودم سوال و دغدغه است. اگر پاسخ بدید ممنون میشم.باز هم معذرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که زمان و جایگاه اخبار خیلی مهم است. گله‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از آیت‌اللّه خویی در رابطه با حوادث 15 خرداد سال 42 بود که آیت اللّه خویی گفته بودند: «جواب این خون‌ها را چه کسی می‌دهد» و این حکایت از ضعف بینش سیاسی آیت اللّه خویی داشت که متوجه عمق نهضتی که شروع شده بود، نبودند ولی به گفته‌ی آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» که در جلسه‌ی ترحیم ایشان سخنرانی کردند، فرمودند: «آنچه حضرت امام از اول فهمیدند آیت اللّه خویی آخر متوجه شدند». بنابراین و در همین رابطه مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در پی رحلت ایشان این‌طور پیام دادند:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. انا لله و اناالیه راجعون با تأسف و تأثر فراوان با خبر شدیم که عالم جلیل القدر و فقیه عظیم الشأن حضرت آیةالله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی مرجع تقلید بزرگوار روز گذشته دار فانی را وداع گفته و به جوار رحمت حق رحلت نمودند.
این حادثه برای جهان اسلام مخصوصاً حوزه های علمیه مصیبتی بزرگ است. آن عالم بزرگ بقیه ی سلف صالح و یکی از پرچمداران علوم اسلامی و یکی از مراجع بزرگ تقلید دوران معاصر بود. ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزه‌های علمیه از اساتید مسلم و کم نظیر بحساب می‌آمد. فقیهی بزرگ و اصولی‌ای عمیق و مفسری نوآور و رجالی‌ای صاحب مکتب و متکلمی زبر دست بود.
آثار علمی ارزشمند این مرد بزرگ به دهها جلد کتاب در فقه و اصول و تفسیر و رجال منحصر نمی شود. هزاران شاگرد تربیت یافته در حوزه ی دروس غنی و سرشار او هم اکنون در همه بلاد اسلامی منتشرند.
این بزرگوار یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه حوزه‌ی علمیه نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و سعی و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم در ایران مبذول کرد.
در نهضت خونین مردم عراق در رمضان سال 1411 هجری قمری قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی بود و به همین جهت پس از سرکوب شدن این نهضت بوسیله رژیم خونخوار بعثی این کهن مرد دانشمند مورد آزار و شکنجه و اهانت مأموران سنگدل بعثی قرار گرفت و در معرض خطر جدی واقع شد و پس از آنکه به فضل الهی از خطر نجات یافت تا مدتها در شرایط سخت زیر نظر مأموران بعثی قرار داشت.
عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت سرشار از آزمایشهای الهی و نمایشگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزگار است.
اینجانب مصیبت درگذشت این مرجع بزرگوار تقلید را به حضرت بقیةالله الاعظم ارواحناله‌الفدا و جهان تشیع مخصوصاً به حوزه‌های علمیه و علما و فقهای بزرگ و نیز به خانواده محترم و فرزندان ایشان و همه دوستداران و مقلدین ایشان تسلیت می گویم و رحمت و فضل و مغفرت الهی را برای ایشان مسئلت می نمایم. یکشنبه نهم صفر 1413 هجری قمری .سید علی خامنه‌ای.».

در مورد جریان مرحوم شهید نواب و آیت اللّه بروجردی قضیه از این قرار بود که آیت اللّه بروجردی با شاه صحبت می‌کنند و شاه قول می‌دهد که مرحوم نواب را اعدام نکند ولی بر خلاف قولش این کار را می‌کند و موضوع قهر حضرت امام با مرحوم آیت اللّه بروجردی در مورد نحوه‌ی مدیریت حوزه بود و هیچ ربطی به شهادت نواب نداشت. و این‌که می‌فرمایید اسلام آیت اللّه بروجردی اسلام فردی بود هرگز این‌طور نبوده. نمی‌دانم چقدر از نظرات ولایت فقیه ایشان مطلع هستید، اگر فرصت بگذارید و در مورد زحمات آیت اللّه بروجردی تحقیق کنید متوجه عظمت کار ایشان می‌شوید، و در این راستا عرض کردم ما وامدار ایشان هستیم. بحث بر سر طرفداری از هر روحانی نیست، بحث بر سر آن است که مواظب باشید خدمات زعمای دین را که یقیناً با مدد حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» به اسلام خدمت کرده‌اند، نادیده نگیرید که در روز برزخ و قیامت به زحمت می‌افتید و این بدین معنا نیست که آن عزیزان اشتباهاتی جزئی نداشته‌اند. اگر می‌خواهید ببینید آیت اللّه خویی در آخر چگونه بودند، به آیت اللّه سیستانی که سخت پیرو آیت اللّه خویی‌اند بنگرید. . نظر جنابعالی را به تذکری از مولوی جلب می کنم که می گوید:

چون خدا خواهد که پردهٔ کس درد

میلش اندر طعنهٔ پاکان برد.

ور خدا خواهد که پوشد عیب کس

کم زند در عیب معیوبان نفس. 

موفق باشید

11459
متن پرسش
با سلام به استاد عزیز: بنده در رشته مهندسی در حال تحصیل هستم که البته علاقه ای به مهندسی ندارم و خیلی دوست داشتم در رشته معلمی قبول شوم که اینطور نشد. اما به حوزه و فراگیری علوم حوزوی علاقه دارم اما به خودم که نگاه م یکنم میگم که کم رو هستم و نمیتونم آن طور که باید در جامعه موثر باشم نمیدونم چه کار کنم. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که در رشته‌ی خود ادامه‌ی تحصیل دهید و در کنار آن مطالعات دینی را هم با عمق کامل دنبال کنید و در جای خود وقتی شرایط فراهم شد بتوانید به مخاطبان و دوستان خود تذکر لازم را بدهید؟ موفق باشید

11426
متن پرسش
با سلام و تشکر از زحمات شما: بنده دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث هستم موضوع پایان نامه بنده «معناشناسی واژه شهادت از منظر قرآن و روایات» است. در یکی از کتابها فرموده بودید که پایان نامه ها باید سیر دیگری داشته باشد. در مورد این موضوع چگونه می توان هم کابردی کار کرد هم از منظر توحیدی آنگونه که فرموده اید بررسی کرد؟ و منابعی وجود دارد که با این دیدگاه موضوع را بررسی کرده باشد؟ لطفا معرفی نمایید و اینکه در این موضوع جزوه یا فایل سخنرانی دارید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در نقد پایان‌نامه‌ها از آن جهت است که دانشجو مجبور است در محدوده‌ای خاص نظر اسلام را مطرح کند، در صورتی‌که اسلام یک بسته کامل است که مجموعاً معنا می‌دهد در حالی‌که اساتید دانشگاه آمادگی طرح بسته‌ای اسلام را ندارند، مثلاً به شما اجازه نمی‌دهند یک سوره‌ی قرآن را بحث کنید تا تمام نظرات علماء را در مورد آن سوره به میان آورید؛ می‌گویند مثلاً تقوا را در قرآن تحقیق کنید و این آن نیست که نیاز جامعه‌ی دینی ما باشد. بگذریم! در مورد موضوعی که می‌فرمایید، چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید

11389
متن پرسش
با سلام: متاسفانه هر چقدر سعی در ارسال پرسش از طریق سایت کردم موفق نشدم. سایت هنوز مشکلاتی دارد. به همین خاطر مجبور به ارسال ایمیل شدم. بنده دو سالی است که با مباحث شما آشنایی دارم (الحمدلله) و دانشجوی رشته فنی دانشگاه صنعتی (تشکل آرمان) هستم و برای کار فرهنگی در دانشگاه با سوالی مهم روبرو شده ام و مقداری سر در گم هستم. دو راه برای ادامه مسیر در دانشگاه در ذیل انقلاب اسلامی می بینم. یکی اینکه به صورت جدی مشغول کار علمی شوم و مشکلات این بخش که مورد نظر رهبری هست را حل و فصل کنم و کار فرهنگی درون تشکل را به این سمت ببرم که فرهنگ سازی کنیم برای ارتباط هرچه بهتر صنعت و دانشگاه و عدالتخواهی در این زمینه. و راه دوم اینکه در جهت تعمیق هرچه بهتر مباحث و ادامه مطالعات دینی به صورت جدی ادامه مسیر هم شخصا و هم به صورت تشکلی بدهم. تفاوت این دو مسیر اولویت بندی است. یکی اولویت را به کار علمی داده و یکی اولویت را به مباحث دینی و هر دو ذیل انقلاب اسلامی (ان شاء الله) خواستم نظر شما را در این مورد بپرسم. کدام کار اولویت بیشتری دارد؟ قسمت دوم سوالم اینکه: اگر استاد طاهرزاده اکنون (در سال 93) دانشجوی فنی مهندسی بود و امکانات تشکلی مثل برد ونشریه و برنامه تالاری برایش فراهم بود چه طور برنامه ریزی می کرد؟ - اولویت را به چه کاری می داد-؟ کار علمیش(صنعت) را چه می کرد؟ یعنی شما برای 4 ماه آینده خودتان در حوزه شخصی و تشکلی چه برنامه ای می ریختید؟ لطفا یک مقدار جزیی صحبت کنید و پیشنهاد برنامه بدهید. معتقدم با شاگردی در این ضمینه قطعا تجربه بیشتری کسب خواهم کرد و می توانم سرباز خوبی برای انقلاب اسلامی باشم. یا علی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا به اطلاع جنابعالی و سایر کاربران می‌رسانم که چنان‌چه با نرم‌افزار «فایر فاکس یا کروم» وارد شوید و پس از ثبت سؤال  می‌توانید سؤال‌تان را ارسال نمایید.  و اما در مورد اصل سؤال باید عرض کنم در این‌که هر دو کار مهم است بحثی نیست. بحث بر سر آن است که اولاً: شما بیشتر مرد کدام‌یک از آن دو کار هستید؟ ثانیاً: میدان برای کدام‌یک از آن دو خالی‌تر است؟

سخن مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را که اخیراً با مجلس خبرگان داشتند یادآوری می‌کنم که فرمودند: «البته از همه‌ى اینها مهم‌تر، مسئله‌ى فرهنگ است؛ بخصوص در سطح باورها و عقاید مردم. مى‌بینید چقدر دارند سرمایه‌گذارى می کنند. اشاره شد که بسیارى از سرمایه‌هاى گوناگون بین‌المللى صرف ایجاد رسانه‌هاى اثرگذار می شود، از قبیل ماهواره و اینترنت و موبایل و امثال اینها؛ دارند سرمایه‌هاى زیادى را صرف می کنند براى اینکه بر روى عقاید مردم و باورهاى مردم اثر بگذارند و اینها را درواقع از حیطه‌ى نفوذ نظام اسلامى و ارزشهاى اسلامى خارج کنند؛ که البته پادزهر آن هم این است که ما بتوانیم در سطوح مختلف، نسبت به باورها طرحهاى تبیینى و اقناعى داشته باشیم؛». با توجه به سخنان رهبری عزیز؛ معتقدم میدان کار فرهنگی به شکل اقناعی و تبیینی خالی‌تر است، لذا اگر بتوانید تحصیلات فنی خود را به سامان برسانید که مسیری جهت درآمد اقتصادی داشته باشید و به تعمیق معارف دینی بپردازید تا انسانِ ‌تراز اهداف بلند انقلاب اسلامی به صحنه آید؛ کار مهمی را شروع کرده‌اید. این‌که می‌گویید اگر بنده در موقعیت شما بودم چه‌کار می‌کردم؛ باید عرض کنم با توجه به چنین رویکردی برنامه‌ریزی می‌کردم، حال چه در ارائه‌ی نشریه اگر میدان ارائه‌ی نشریه بود و آن نشریه خوانده می‌شد و چه سایر فعالیت‌ها مثل بُرد یا برنامه تالاری. شما مشخص کنید چه هدفی را می‌خواهید دنبال کنید تا خداوند مناسب تحقق آن هدف راه‌کار مناسبی را جلوی شما بگذارد به شرطی که قصد شما مطرح‌کردن خودتان نباشد، وگرنه شیطان، به جای خدا راه‌هایی را جلوی شما می‌گذارد که در نهایت ناکام شوید. موفق باشید

 

11213
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد اگر بخواهیم کتابی به عنوان هدیه ای فرهنگی به دانشجویان ترم جدید بدیم به نظر شما چه کتابی بدیم بهشون که افق تازه براشون باز شود تا شوق به ادامه ی کار و سیر مطالعاتی حضرت عالی داشته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «آشتی با خدا» کمک کند. از بقیه هم مشورت بگیرید. موفق باشید
11200
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوالی خواندم که شما از قول علامه طهرانی تاکید به ملبس شدن اهل علم فرمودید حال سوالی داشتم که اینکه برخی از اهل علم برای چی لباس روحانیت نمی پوشند اصلا خود شما چرا با وجود اینکه دروس حوزوی خواندید چرا ملبس نشدید ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم عرض کردم لازمه‌ی معمم‌شدن علاوه بر کلام و تفسیر، فقه‌خواندن است و بنده آن‌طور که لازمه‌ی معمم‌بودن است فقه نخوانده‌ام. موفق باشید
11154
متن پرسش
سلام استاد: بنده طلبه هستم و از شما درخواست دارم در مورد پوشیدن یا نپوشیدن لباس روحانیت توضیح بدید. آیا پوشیدن ضرورت دارد؟ ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه طهرانی در کتاب‌هایی که در رابطه‌ با امام‌شناسی دارند در یکی از مجلدات بحث مفصلی را در رابطه با تأکید رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در معمم‌شدن اهل علم دارند می آورند و به نظر بنده بعد از آن‌که رسائل و مکاسب را تمام کردید خوب است به طور رسمی لباس بپوشید هرچند قبل از رسائل و مکاسب هم در زمان‌های تبلیغ خوب است ملبس شوید. موفق باشید
11159
متن پرسش
با سلام: بنده چند مدتی است که دچار عدم تمرکز حواس در درس خواندن شده ام و بسیار هم آثار بدی در روند درسی ام داشته. راستش گاهی اوقات نا امید میشم نسبت به ادامه درس. به نظر استاد گرامی چون در جو طلبگی هستم، بسیار ادیت میشم. راهنمایی بفرمایید باید چه کار کنم هم از بعد معنوی و هم ابعاد دیگر؟ اگر کتاب یا مطلب مناسبی هم هست معرفی بفرمایید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. سعی کنید مطالب را خلاصه‌نویسی کنید تا تمرکز لازم ظهور کند. موفق باشید
11130
متن پرسش
با سلام و احترام من خواهان راه ارتباطی با جناب استاد طاهرزاده هستم. در رابطه با رساله دکتری خویش، سوالاتی از ایشان داشتم. خواهش می کنم در این زمینه مرا یاری کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا اطلاع دارند که بنده در مورد پایان‌نامه‌ها و موضوعات پایان‌نامه هیچ ورودی نمی‌توانم داشته باشم. حتی در زمانی هم که در دانشگاه بودم در این موارد ورودی نداشتم. موفق باشید
11095
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: خانمی هستم با دو فرزند، طلبه‌ی سال دوم هستم، علاقه زیادی به محیط حوزه دارم. اما با توجه به مشکلاتی که دارم فقط می‌توانم در کلاس‌های درس حاضر شوم و فرصت مطالعه و تحقیق و حتی خواندن درس ندارم. با توجه به این‌که تحصیل درحوزه رایگان است آیا فقط شرکت درکلاس باعث سوء استفاده می‌شود و من باید از شرکت در کلاس هم خودداری کنم و سوال دیگر این‌که آیا فقط با درس‌خواندن می‌توان با خدا آشنا شد یا با راز و نیاز و دعا؟ به نظر شما کدام راه بهتر است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سؤال را از مرجع تقلیدتان بپرسید. در مورد خداشناسی پس از معرفت نسبی به خدا با رعایت دستورات الهی و اُنس با او از طریق ادعیه امید می‌رود که حضرت حق با انوار برتری بر قلب ما ظاهر شود. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!