بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: ولایت فقیه

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30599
متن پرسش
سلام: سوالی را سابق پرسیدم بار دیگر می‌پرسم بلکه این مطلب برایم حل شود و آن این است که چه دلیلی وجود دارد که این انقلاب تا ظهور حضرت ادامه می یابد و آن دوران فترتی که شما در مورد برخی دولت ها که همسویی با اهداف انقلاب ندارند را در یکی از کتابهایتان مطرح کردید این‌بار دامن اصل نظام و ولایت فقیه را نگیرد و مردم کوفی مزاج پشت به اصل نظام کنند شاید از نظر جامعه شناسی مردممان بگویید پشت نمی‌کنند ولی ذهن دو دو تا چهارتایی من بدنبال استحاله عقلی مبنی بر عدم قوام نظام تا قیام امام است. باور کنید من یکی که هرچه بلا و مصائب به سرم بیاید همین که می‌بینم ظل سید علی همچنان بر سرمان مستدامست آسوده خاطر می‌خوابم چون که رهبری بیدارست. اگر چه بخشهایی از نظام و برخی از مردم بیمارند و آدمی شرمسار شهدا که چه عرض کنم شرمنده مردم یمن هست که مشتی مستضعف و پابرهنه مقابل مستکبرین ایستادند و هم اکنون که دشمن را به استیصال کشاندند به عظمت این ملت انسان پی می‌برد مقایسه شود با قدم زدن های مسئولین ما با مستکبران و بدتر ملتی که راضی به ریاست این چنین ترسوهای سازش کار شد. چرا این ملت تا ظهور حضرت لیاقت زعامت نائب المهدی را باید داشته باشند؟ مگر جفای کوفیان موجب از دست رفتن زعامت معصوم و شهادت سیدالشهدا نشد؟ شاید ما کوفیان ایرانی هم تاریخ را تکرار کنیم و لیاقتمان حجاج ها باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هیچ‌گاه نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه می‌شود، ولی شواهدی در میان است حاکی از آن‌که انقلاب اسلامی آخرین قدم‌های غیبت امام معصوم می‌باشد از آن جهت که ولایت فقیه به صورت تامّ و تمامش که همان به میان‌آمدنِ سخنان امامان همراه با حاکمیت آنان است از طریق غیر امام معصوم؛ به صحنه آمده است و لذا قدم بعدی، ولایت خود امام خواهد بود. موفق باشید 

30545
متن پرسش
با سلام. مقام رهبری و ولایت فقیه، حقیقی است یا اعتباری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فقیه، کارشناس کشف حکم خداوند است از طریق قرآن و روایات، حکم فقیه رویهمرفته مبتنی بر امور حقیقی است. موفق باشید

30532
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در یادداشت اخیر بنام نکات حساس انتخابات پیش رو، فرمودید اگر بطرف نامزدهایی برویم که به آرمانهای انقلاب معتقدند ولی شعارهای تندی می‌دهند که فعلا قابل تحقق نیست، از نظر عمومی مردم و افرادیکه شاید بظاهر آنطور انقلابیگری ندارند، غافل می مانیم. چندبار این جمله تان را مطالعه کردم ولی هنوز کمی برایم ابهام دارد. سخن حقی است که برای تحقق اهداف انقلاب عزیز، باید اهداف را بصورت منظم و منسجم تقسیم بندی و نظام مندی کرد و این از ضرورتهای تداوم انقلاب است و حقیقتا مهم است و از طرفی اهانت و تخریب مانند آنچه در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال که توسط برخی اتفاق افتاد، در شان نیروهای گفتمان ساز انقلاب نیست. اما استاد آیا حالا در گام دوم و در آستانه اولین دولت در این گام که گام دوم به فرموده رهبر و قائد بزرگوارمان، حرکت متعالی بسوی تمدن نوین اسلامی است، آیا صلاح است از تحلیل نامزدها بر اساس گفتمان تمدنی و نوع مواجهه آنها با مدرنیسم غافل شویم؟ به نظر حقیر، یکی از اصلی ترین عللی که سبب می‌شود افرادی علیرغم قلب و فطرت انقلابی و توحیدی شان، در ظاهر و نسبتا تحلیلهایشان هنوز نظر به تمدن غربی و عالم تجدد داشته باشند، اجرای همین الگوهای شبه مدرن و توسعه غربی در طول این چهار دهه در لوای عناوین مختلف بوده است که سبب ایجاد مخاطرات و خطرهای جدی برای انقلاب و ملت شده است و بعضا بدبینی به اصل انقلاب را بوجود آورده. البته عبور از تمدن غرب مرحله به مرحله و نیاز درک نفحات الهی دوران است که ما هنوز به آن تذکر و توجه کافی نداریم ولی آیا حساسیت دولت آینده در این حد نیست که شخصیتی به صحنه بیاید که با نگرش تمدنی و با باور عمیق به اداره و تقنین جامعه بر اساس دین مبین و نظام فکری مطهر، الگوها و راهبردهای بدیل معیشتی و فرهنگی و اجتماعی برای اداره جامعه ارائه بدهد و نیتش گذار حکیمانه از شبه مدرنیته ایرانی و توسعه غربی باشد که در ابعاد مختلف در حال اجراست و ما را از اقامه مبانی تشیع و انقلاب اسلامی محروم نموده و حتی بعضا تحقق آرمانها را برای ما مبدل به نگرانی جدی ساخته است. مگر آقای احمدی نژاد هم روزی از شعائر اصیلی مانند دولت اسلامی و عدالت اجتماعی و ولایت محوری و مردمداری و حراست از آرمانهای نهضت نمی‌گفت و انصافا نسبتا در مقابله با آثار شوم توسعه مدرن و انحرافات ساختاری که مع الاسف پس از انقلاب هم تداوم داشت و ویژه با دولت سازندگی تشدید شد، توفیقی نداشت؛ پس چرا ناموفق و در راه مانده و زمین گیر شد و به کامیابی نرسید و امروز چنین وضعیت بغرنجی دارد. جز این است که آقای احمدی نژاد با همه پرکاری و نکات مثبتی که داشت، الگوی بدیل نداشت و تلاشش بر حل آسیب های جامعه و رشد اوضاع عمومی متکی بر الگوی نشات گرفته از مبانی اسلام و تشیع و شرایط ایران اسلامی نداشت. امروز ما بسیار بیشتر در عرصه جنبش نرم افزاری و الگوی اسلامی پیشرفت جلو رفته ایم و بحمدالله علیرغم اینکه هنوز شروع جنبش نرم افزاری و نظریه پردازی برای تمدنی توحیدی، جوان و مانند نهال تازه رشد یافته هستیم ولی در همین مدت به نظریات و برنامه های با نگرش تمدنی بسیار خوبی رسیدیم. و حضرتعالی هم آگاهید که واقعا جای تکرار و تداوم همان الگوهای معیوبی که در این ۴۲ ساله حرکت ما را در تحقق آرمانخواهی شیعی انقلابی و در زمینه سازی برای هدف والای ملک مهدی (عجل الله فرجه) کند کرده است، نیست و فرصت آن است با حضور نیروهای تراز انقلاب اسلامی در مصادر اجرایی، گفتمان جمهوری اسلامی در بین مردم هم بصورت هر چه گسترده تر بسط یابد و کارگزاران نظام اسلامی تبدیل به حلقه میانی حاکمیت نظام و امت شوند و تبلور خصائل انقلابیگری. البته حضرتعالی هم بیش از من بر این عرایض حقیر واقفید و سالها دغدغه تمدن زایی شیعی را داشتید و جانانه از غفلت از حضور مسئولین تراز انقلاب اسلامی، فرمودید. تنها عرضم این بود که صحیح است که تحقق اهداف انقلاب، فرآیندی و مدت دار و نیازمند صبر است ویژه مقابل تمدن ریشه دار در تاریخ چند قرنی و جهانی شده مدرنیته و البته نباید از شخصیتی با نگاه تمدنی و ضدیت با توسعه مدرن و مشتاق اجرای الگوهای دینی برای اداره جامعه با نگاهی عمیق و متفقهانه ویژه در شرایط خطیر انقلاب اسلامی و جهان که آن بشارت شهید آوینی مبنی بر آغازی بر پایان تمدن غرب و طلوع فجر توحید آغاز شده است، غافل شد. و به نظرم اگر چنین شخصی به صحنه بیاید و برنامه های مشخص شود، نظرات زیاد را به خود جلب می‌کند و مسیر حرکت انقلاب اسلامی را تسریع خواهد کرد. البته ما به مدد حضرت حق و لطف امام مان حضرت صاحب الزمان (عج) از تنگناهای بزرگی رد شدیم و گذار کردیم و یقیناً حضور در گام دوم و مسیر تمدن سازی نیز از الطاف خاصه الهی و امام عصر بوده و ما را در این برهه مدد خواهد فرموند و میدان انتخابات را عرصه کسب بصیرت تاریخی ما خواهد شد که اگر روزی معاندان و جریان نفاق به فکر عدم انقلاب در همان ماه های اولیه بودند، امروز در مقابل مقیاس جهانی انقلاب و ولایت فقیه و بحرانهایی که نشانه اجل لکوم قوم هست، عاجزند و همانا: «تلک الایام نداولها بین الناس»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید، بحمد الله انقلاب اسلامی افقی را مقابل بشر امروز قرار داده که غرب زدگان و متحجرین بخواهند یا نخواهند، مردم در صدد تحقق آن افق‌ها هستند حتی قشر خاکستری کشور. و اگر نامزدی برای ریاست جمهوری در این راستا به صحنه آید، مردم با تجربه‌ای که از دولت‌های امیدوار به حضور جهان مدرن پیدا کرده‌اند به او رجوع خواهند کرد و با حضور در آرزوهای جهان مدرن که آروزهای وهمی است می‌یابند که هیچ آبی از آن حضور و آن جریان‌ها برای مردم گرم نمی‌شود. باید سخت به این نکات مردم را توجه داد و از این جهت باید به انسانی جهت مسئولیت اجرایی این کشور فکر کرد که به آن‌چنان حکمتی رسیده باشد و البته این غیر از آن افرادی‌اند که آرمان‌های انقلاب را قبول دارند ولی حکمت رسیدن به آن آرمان‌ها را در دل تاریخی که هستیم ندارند. یعنی برای آباد کردن دهی، ممکن است شهری را خراب کنند زیرا بالاخره کلیّت حضور جهانی انقلاب در این تاریخ اصل است و بنده معجزه‌ی مدیریت رهبر انقلاب را در این تاریخ، همین می‌دانم و به همین جهت اگر رهبر انقلاب با انحرافاتی که دولت‌های غربی به خصوص دولت آقای هاشمی ایجاد کرده‌بودند مستقیما برخورد می‌نمودند، ممکن بود ما در این زمان بعضی از این باند بازی‌ها و بی عدالتی‌ها را نداشته باشیم ولی مشغول اختلافات داخلی می‌شدیم و دیگر انقلاب با این وسعت جهانی خود در صحنه نبود در حالی که با چنین حضوری که هم‌اکنون انقلاب دارد، به راحتی بالاخره از این مشکلات جزئی عبور می‌کند. رئیس جمهور آینده باید چنین حکمتی در کنار شعار‌های انقلاب در خود داشته باشد و مردم نیز متوجه چنین افرادی باشند و البته کار آسانی نیست. همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند افسران جنگ نرم باید در فضای مجازی این موارد را نیز متذکر شوند. موفق باشید

30450
متن پرسش

سلام علیکم: احتراما توجه شود که امید دانا مسلمان بوده و سپس زرتشتی شده و در واقع مرتد است. از طرفی کسی که زشت ترین هتاکی ها را نسبت به وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسین علیه السلام داشته حمایتش از نظام اسلامی یا شهید حاج قاسم سلیمانی و مقام معظم رهبری هیچ فضیلتی برای او ندارد و هیچ خیر و برکتی نیز برای انقلاب ما ندارد. از سویی ما در کشورمان کم عالم و مرد خدا داریم که معارف زیادی برای ارائه کردن دارند که حمایتهای امید دانا که مرتد و مهدور الدم است مورد توجه ما و به نفع نظام اسلامی ما باشد؟ آیا تایید چنین فرد کافر و خبیثی گرفتن حکمت است ولو از مشرکین؟ این چه قیاسی است که می‌فرمایید؟ فرمودند حکمت را ولو از یک مشرک باشد فرابگیرید در مقام علم و نظر نه اینکه اگر به مقدسات شما زشت ترین اهانت ها را کرد در مقابل او سکوت کنید. بنده شما را نمی شناسم و خیلی با نظرات و آثار شما انسی ندارم. اما آیا واقعا خودتان این نظرات را در سایت قرار دادید یا به یکی از شاگردانتان واگذار کردید؟ فرض کنید موضع گیری های اخیر وی در تایید نظام اسلامی باشد ثم ماذا؟ نه سرم را بشکن نه گردو توی دامنم بریز! نه مسلمان است؛ نه توبه و اظهار پشیمانی کرده، مرتد شده، زشت ترین حرفها را به مقدسات زده و حالا... شما را به خدا کمی دقت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آقای امید دانا زردتشتی بوده است و سابقه‌ی خوبی هم ندارد. حتی در جوانی به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» توهین کرده. ولی به هر حال به جهت تعلّقی که به ملّیّت ایرانی و ایران دارد، و متوجه شده از طریق انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب، این کار به خوبی محقق شده؛ از این جهت، تعلقی به انقلاب و رهبر انقلاب پیدا کرده است و شرط عقل آن است حال که او چنین گرایشی پیدا کرده است، او را طرد ننماییم. موفق باشید

30363
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: راه رسیدن به مقام شهادت چیست؟ سردار سلیمانی می‌گفتند هر کس صبح شهادت را ننوشد شام مرگ را خواهد چشید. من می خواهم طبق دعای رهبرم آخرین روز عمرم شهادت باشد. لطفا راهنمایی کنید مدتی است که تنها آرزویم وصال خدا شده است و حتی بهشت برایم جذابیتی ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وصال با خدا با قاعده‌ی «خود را مبین که رستی» حاصل می‌شود. در این مسیر عبودیت حضرت حق، راه‌گشا می‌باشد آن‌هم با سعه‌ی صدر محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله». امامِ شهدا، معارفی را در این رابطه در کتاب‌هایشان برای ما به ودیعه گذاشتند و راهی هم در مقابل استکبار در بستر انقلاب اسلامی معلوم کردند تا ما تنها نمانیم و از شهدا عقب نیفتیم. موفق باشید

30327
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: حتماً در جریان هستید که عده‌ای در شهر اصفهان در روز ۲۲ بهمن شعار توهین آمیز بر علیه رئیس جمهور دادند. با این‌که بنده به شدت نسبت به اعمال و افکار آقای روحانی ناراحت هستم ولی فکر می‌ کنم این کار خوبی نبود. ولی بعضی از دوستانی که طرفداری از انقلاب و رهبری می کنند به صورتی آن کار را یا تأیید می کنند و یا رد نمی کنند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ما دیدیم و شنیدیم که اخیراً رهبر معظم انقلاب در آبان‌ماه انتقاد را غیر از هتک حرمت دانستند و افزودند: «هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور.»  و در آن صحنه این افراد مستقیماً خواسته یا ناخواسته مقابله‌ی مستقیم با رهبر انقلاب کرده‌اند و کار تا آن‌جا ظالمانه است که دشمنان انقلاب از یک طرف خوشحال شدند که چگونه سخنان رهبر انقلاب حتی در بین طرفداران‌شان نافذ نیست و به خوبی با نفوذ در جمع مدعیان طرفدار رهبری می‌توان برنامه‌ای علیه رهبری شکل داد. و از طرف دیگر بسیاری از مردم ایران نسبت به جبهه‌ای که این افراد، خود را به آن جبهه منتسب می‌کنند، بدبین می‌شوند و اگر باز دوباره ما در انتخاب آینده شکست خوردیم، ریشه‌اش را باید در چنین تندروی‌های سیاهی دانست که به اسم نیروهای انقلاب، بهانه‌ای این‌چنین خطرناک به دست رسانه‌های بیگانه می‌دهند. حقیقتاً هرچه تا حال ضربه خورده‌ایم، از دشمنان بیرونی نبوده، از ظلمی است که این افراد نادان بر سر ما می‌آورند. حرکات این‌ها را مقایسه کنید با سعه‌ی صدر رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» که موجب دلگرمی و امیدواریِ بسیاری از مردم حتی مردم عادی شده است. آیا مردم نباید نگران باشند که آینده انقلاب ممکن است به دست این افراد بیفتد؟!! باز به یاد سخن سردار جان‌ها افتادم که فرمود: «رهبر انقلاب مظلوم است». آری! بین کسانی مظلوم است که مدعی طرفداری از آن مرد الهی هستند و باز مظلوم است نزد کسانی که این کار را در راستای دفاع از سخن مقام معظم رهبری تقبیح می‌کردند و نکردند. مگر رهبر معظم انقلاب نفرمودند: «باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود.» یا این افراد، کاری به آنچه رهبر معظم فرموده‌اند ندارند و اساساً سخن ایشان را دنبال نمی‌کنند و نسبت به سخن رهبر انقلاب جاهلند، که چرا خود را به ایشان نسبت می‌دهند. و اگر می‌دانستند رهبر انقلاب چنین امری فرموده‌اند، باید پرسید پس چرا امر ایشان را زیر پا گذاشتند؟ آیا شایسته نیست که قلب انسان نسبت به کار این افراد جریحه‌دار شود؟! از آن جهت که این کار، مقابله‌ی مستقیم با اصل و مبنای نظام است؟ موفق باشید   

30301
متن پرسش
سلام: مقصود حضرتعالی ازین که ولایت فقیه کلامیست چیست؟ چون بنظر می‌رسد حدود ولایت فقیه رو به تنهایی با عقل نمی توان تعیین کرد و باید به روایات رجوع کرد که درین صورت فقهیست نه کلامی. مثلا عقل به تنهایی چگونه می‌تواند بفهمد در زمان غیبت حدود شرعی، نمازجمعه، تشکیل حکومت به جای تقیه، جهاد ابتدایی و... لازم الاجراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را می‌برند در بستر امامت. به این معنا که همان‌طور که بعد از نبی الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امام معصومی باید ادامه‌ی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه می‌دهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

30216
متن پرسش
سلام: بنده یه دختر محصل هستم. بعضی وقت ها با خودم فکر می‌کنم نکنه این راهی که دارم میرم اشتباه باشه. چرا از حرف های رهبر اطاعت می‌کنم و برام مهمه؟! چرا واسه انقلاب تلاش می‌کنم دوست ندارم به نظام بد بگن؟! کار فرهنگی و جهادی چرا؟! گاهی وقت‌ها با خودم میگم که از کجا معلوم من هم مثل بعضی از افراد که روی اعتقاد خودشون تعصب دارن اینجور نباشم!!! نمیدونم چرا بعضی وقت‌ها به ‌این چیزا فکر می‌کنم. شاید خدا میخواد من عمیق به مسائل نگاه کنم. کتاب انقلاب و بازگشت به عهد قدسی شما رو مطالعه کردم خیلی جاها به مطالب کتاب فکر می‌کنم و مطمئن میشم. می‌خواستم یه چیزی بهم بگین به این اطمینان برسم که این راه درسته. چرا باید پیرو ولی فقیه باشیم آیا سندی داره؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی معرفتی خود را قوت بخشید مثل «ده نکته در معرفت نفس». وقتی جایگاه وجودی خود را در هستی دنبال کردید و پس از آن‌ در نسبت با شریعت الهی و توجه به حقّانیت آن، جایگاه انقلاب اسلامی را یافتید، از آن جهت که انقلاب، جبهه‌ی توحیدی این زمان است در مقابل استکبار؛ با اطمینان می‌توانید در دفاع از انقلاب اسلامی و رهبری خود را جلو ببرید. مباحث سوره‌ی «فتح» اگر با حوصله دنبال شود، افق‌هایی را در این مورد می‌گشاید. موفق باشید

30198
متن پرسش
سلام استاد: بعضی از شخصیت های سیاسی عزم خود را برای ورود به صحنه انتخابات جزم کرده اند و با ظاهری انقلابی و شعار دولت توسعه گرا مدعی حل مشکلات و ایجاد دولت اسلامی هستند. استاد چرا با اینکه آقا بارها فرمودند در عدالت عقب هستیم باز هم شعار دولت توسعه گرا می‌دهند؟! آیا به دنبال این هستند که از دل توسعه، عدالت زاییده شود؟! آیا قرار نیست در دل عدالت اجتماعی، مردم به سعادت و زندگی دینی و قرب الی الله فکر کنند؟! استاد دقیقا دولت توسعه گرا میخواد چه طوری عدالت اجتماعی را محقق کنه؟! توزیع عادلانه در آمدها و توزیع عادلانه منابع ثروت چگونه از دل توسعه گرایی بیرون میاد؟! دولت توسعه گرا چگونه اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی را میاره تو صحنه؟! استاد میشه بگید الزامات و نتایج این توسعه گرایی که همه دارند خودشون را کشته و مرده اون نشون میدن چیه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توسعه‌گرایی اگر به معنی توجه به عقلی باشد که بشر امروز باید خود را مطابق امروزین مناسباتش را شکل دهد که این همان پیشرفتی می‌شود که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند، و امر لازمی است؛ ولی با نظر به افق‌های قدسیِ انقلاب اسلامی. باید عمده نظر به «جهان بین دو جهان» باشد که جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی در این زمانه است. موفق باشید

30134
متن پرسش
با عرض سلام: توفیق حاصل آمد فایل سوالاتتان که آن دوست عزیز در یکی از سوالات قرار داده بود از آخر به اول بررسی کنم و تا کنون به اواسط سال 94 رسیدم آنچه درین 5 سال که من مطالعه کردم توجهم را بخود جلب نموده است اینست که بمرور شاهد سوالات و انتقاداتی از رهبری هستیم و شما هم مکرر دیدم می‌گویید که نباید بخاطر دهی شهری را به آتش کشید. درحالیکه استاد این ده نیست که آتش گرفته بلکه کم کم کل کشور است که در شعله ها در حال سوختن است و امید مردم به رهبریست و از او درین آتشفشان مصائب و فلاکتها متوقع آتشنشانی هستند. با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که به این سایت مراجعه می‌کنند تعلق خاطر به انقلاب، دین، معارف و... دارند و از طرفی طرح انتقاد از رهبری مخاطرات امنیتی خود را می‌تواند به همراه بیاورد و بسیاری مطرح نمی‌کنند یک سینه حرف موج می زند در دهان ما / از بیم جان اگرچه خموشیم چون حباب. باز این همه سوال از رهبری چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حتی کار بجایی می‌رسد که یکی از کاربران که حزب اللهی و متدین است می‌گوید که مواضع رهبری بعضا با عقل موافقتی ندارد و این را امتحانی برای مومنین می‌بیند. استاد حال این سوالات را نمونه گیری ای بدانید از جامعه. جامعه ای که در آن دیگر فقط متدینین قرار ندارند واقعا ذهنیت افراد جامعه نسبت به رهبری چیست و چه شده است که رهبری اینطور ذهن و ضمیر آحاد مردم نسبت به ایشان به تردید افتاده است. همانطور که مرحوم هاشمی کوکب دولتش به سردی گرایید مورد هجمه ها از سوی اصلاح طلبان و بسیاری از مردم قرار گرفت، شکست پشت شکست، در مجلس، ریاست جمهوری و ... 88 به بعد که فوق العاده تحت فشار قرار گرفتند خبرگان را از او گرفتند با رد صلاحیت تیر آخر را زدند روحانی را پیش کشید و بقول خودش فکر کنم گفته بود روحانی 3 درصد رای داشت با حمایت من 50 درصد شد و بعد خبرگان را دیدیم رای اول شد و در آخر آن تشییع میلیونی و این اوج سیاست و کیاست ایشان را نشان می‌دهد نسبت به رهبری هم از 88 به این سو که متاسفانه ایشان تضعیف شده اند. حقیر در سالیان اخیر منتظر بودم که کی ایشان بار دیگر سربر می آورند و مورد اقبال قلوب آحاد جامعه قرار می گیرند در 98 که اسامی تهران را از رادیو گوش می‌کردم خوشحال شدم که مردم بازگشتند لیست اسامی بود بدون خواندن تعداد آرا. تا اینکه کم کم تعداد آرا هم در رادیو خوانده شد و چون آرا کم بود به تردید افتادم و بعد که درصد مشارکت پایین را دیدم متوجه شدم نه هنوز خورشید رهبری پشت ابرهایی بس تیره در انتظار طلوعی دوباره نشسته است و اینکه آیا ایشان می‌توانند بسان هاشمی ورق را بسوی خود بازگردانند برایم معماییست ناگشوده. کی استاد کی شاهد طلوع رهبری خواهیم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضع و جایگاه رهبر معظم انقلاب، موضع اظهار حقایق قرآنی برای نظام اسلامی و پاسداری از انقلاب و قانون اساسی است. بررسی هویت ایشان باید مبتنی بر آن باشد که آیا در این حیطه موفق بوده‌اند یا نه؟ در عین آن‌که ایشان معصوم نیستند، ولی چون مبتنی بر متون قابل اعتماد سخن می‌گویند، متفکرانه عمل می‌کنند. بدین لحاظ نباید جایگاه ایشان را در رأی مردم جستجو کرد. به گفته‌ی افلاطون، مگر مردم در موضوع متفکران، صاحب‌نظرند؟ و یا برای متخصص قلب، باید به متخصصان این امر رجوع کرد، یا به عموم مردم؟ در این‌جا است که جایگاه مجلس خبرگان رهبری به عنوان یک امر کاملاً علمی مطرح می‌شود. موفق باشید

30095
متن پرسش
سلام استاد: بنده در مجموعه فرهنگی فعالیت می‌کنم ولی واقعا خسته شده ام. تو این مجموعه احساس تنگنا و ناگشودگی می‌کنم. چنتا مثال خدمتتون عرض می‌کنم: مجموعه ما در مقابل کسانی که با رهبری و انقلاب ذره ای زاویه دارن موضع گیری سخت میکنه و اونها رو به شدت محکوم میکنه و... درحالی که بنظرم با این موضع گیری های سخت نمیتونیم حقیقت انقلاب رو به اونا بشناسونیم. یا مثلا میگن که ما حق همکاری با مجموعه های دیگه رو نداریم و اینکه با برخی افراد که مشکلی هم ندارن نباید رابطه داشته باشیم و اگه کسی همفکر ما نیست و طبق اصول ما جلو نره از مجموعه باید اخراج بشه و... میگن هر سیر مطالعاتی که ما گفتیم باید خونده بشه و...انگار نوعی تحجر و منیت تو این مجموعه هست. آیا اینا همون دیوار ها و حجاب هایی نیستن که نمیزارن ما با خدا ارتباط داشته باشیم؟ احساس می‌کنم این موارد باعث میشه که ما حاج قاسم وجودمون رو کشف نکنیم و نتونیم به وسعت بشریت باشیم و به سعه صدر برسیم. به نظرتون این فعالیت ها ما رو از حقیقت انقلاب دور نمیکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مشکل بسیار بزرگی است که عملاً انقلاب اسلامی با این نگاه مقدس‌‌مآبانه‌ی تنگ‌نظرانه، بیشتر ضربه می‌خورد تا از دشمن. آنچه انقلاب را نگه می‌دارد، سعه‌ی صدری است که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» قهرمان آن هستند. موفق باشید

30074
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: همان طور که قبلا عرض کردم در حال مطالعه کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی هستم. مباحث مربوط به تفاهم و گشودگی نسبت به همه جریان های انقلابی برایم خیلی قابل تامل بود و در مورد آن خیلی فکر کردم. ولی استاد شما در یکی از صوت ها با اشاره به کتاب راز قطعنامه آن را تند خواندید! یا در مورد آقای روحانی به زور هم که شده می‌خواهید برای او جایی در انقلاب در نظر بگیرید آن هم در صورتیکه ایشان طبق گفته خودشان دیگر انقلاب را قبول ندارند و آن را برای چند سال اول شروع نظام جمهوری اسلامی معتبر می‌دانند. غیر از آن نیز چطور چشم خود را بر این همه ناکارآمدی ارزی، رفاهی، سیاسی، امنیتی ببندیم و هنوز برای ایشان تنها نوعی اختلاف در روش و سلیقه در نظر بگیریم؟ چگونه می‌شود سلیقه کسی در هر تصمیم گیری خودش دقیقاً همان چیزی باشد که بدترین تصمیم برای نظام است؟ چگونه می‌شود برنامه های کسی دقیقاً نعل به نعل همان چیز دیکته شده در اندیشکده های معاند نظام باشد و بعد آن را تنها با اختلاف در نوع دیدگاه توجیح کنیم؟ آیا با اینکار دچار بلاهت تاریخی نخواهیم شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 30068 عرض شد بالاخره باید بین جریان‌ها و افراد و افکاری که حجاب انقلاب هستند، با کسانی که حجاب انقلاب نیستند ولی انقلابی هم نیستند، تفکیک نماییم. اگر نظرتان باشد رهبر معظم انقلاب در آن جلسه‌ای که با اعضای مجلس خبرگان داشتند از این‌که بعضی از آقایان به جای انتقاد به دولت، هتک حرمت کردند؛ ایشان فرمودند دولت زحماتی می‌کشد و انتقاد هم دارد، ولی هتک حرمت را حرام دانستند. و موضوع از این جهت بسیار دقیق است که چگونه عمل شود تا اموری که حقیقت را وارونه می‌کند، مثل همان کتاب «راز قطع‌نامه». با جریان‌هایی که قصد خیر دارند ولی ناتوانی‌هایی در آن‌ها دیده می‌شود، بتوان تفکیک کرد و انتقادهای ما برای عبور از آن جریان باشد، نه هتک حرمت آن‌ها. موفق باشید 

30073
متن پرسش
با سلام استاد: ۱. عزیز ببخشید استاد اینکه نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران اینطور برداشت را داشت که واسطه فیض رسیدن انقلاب به دیگران هستن؟ ۲. استاد ببخشید در موضوعی شما اشاره فرمودید در زمینه مردم کار صورت نگرفته آیا این موضوع مثل بحث زن گروه و پیگیری مباحث به صورت تشکیلاتی دارد؟ از کجا باید شروع کرد؟ ۳. استاد عزیز عده ای راجع بحث سوریه قضاوتهایی راجع رهبری دارن بنده قضیه را اینطور برای خودم تحلیل کردم چقدریصحیح و یا راه گشاست؟ بنده برای افرادی آشنا هستم که دریزمان حیات امام (ره)، یه عده برای تحصیل به خارج کشور رفتم بعد برگشتن و هنوز ذیل شخصیت امام و رهبری در دانشگاهها هستن، یه عده هم حالا یا برای سفر زیارتی و یا علت چی بوده رفتن مثلا مکه مکرمه، جالب اینکه در آن بحران جنگ یه عده رفتن سوریه که بیشتر موردنظر بنده اینها هستن برای جریان سوریه، حتی همون زمان یه عده لبنان فرستاده شدن حالا سلوک ذیل شخصیت امام صورت گرفته و آیا میشه ازش استفاده کرد؟ بنده نسبت به سوریه نظرم اینه که نباید باب جهاد بسته می‌شد چون به قول شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت جهاد یکی از عوامل تربیت هست. استاد این تحلیل چقدر صحیحه؟ ممنون استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در هر حال، خانواده‌ی شهدا و ایثارگران انسان‌های با صفا و داغدیده‌ای هستند که رحمت الهی به آن‌ها موجب برکت برای جامعه نیز خواهد شد. ۲. باید معارف الهی را به صورت جدّی با مردم در میان گذاشت. ۳. حضور ما در سوریه، ادامه‌ی هویت ضد استکباری ما بود که با بصیرت فوق‌العاده‌ی مقام معظم رهبری شکل گرفت، وگرنه امروز ما ملتی افسرده و بی‌هویت و منزوی می‌بودیم. موفق باشید

30068
متن پرسش
سلام علیکم: ایام شهادت صدیقه کبری (س) را تسلیت عرض می‌کنم. استاد عزیز، خداوند توفیق داد که مطالب حضرتعالی در کتاب «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی در این تاریخ» را بخوانم و ویژه بر روی دو فصل پایانی آن که مربوط به جایگاه تاریخی انقلاب و عبور از تفکراتی که حجاب انقلاب اند و سعه صدر لازم که باید داشت، تمرکز ویژه کنم. جمله بسیار بسیار حکیمانه ای فرمودید که دغدغه تمام چهل و یک سال زعامت حضرت امام و رهبر عظیم الشان مان بوده است اینکه در عین تفاوتِ نگاه نسبت به انقلاب، ولی همه در میدان انقلاب همدیگر را بنگرنیم. و گلایه فرمودید از نیروهای گفتمان ساز انقلاب و جبهه فرهنگی انقلاب که چرا سعه صدر لازم را ندارد و افرادی که رویهم رفته انقلاب را قبول دارند ولی با قرائت دیگر و دچار لغزش می‌شوند را طرد و بیرون از اردوگاه انقلاب می‌دانند و باید مانند برادر سالکی به آنها نگاه کرد که پایشان لغزیده است. سخن حضرتعالی بجا و حق است اما استاد عزیز، وقتی کسی نمی‌خواهد خود را ذیل میدان انقلاب ببیند و اساسا ماوای حیاتش ماوای دیگری است و بنا دارد ما را ذیل یک تاریخ دیگر حاضر کند، چه باید کرد؟ وقتی خطا یک‌بار دو بار اصلا سه بار تکرار شد، عیب ندارد می‌گوییم خطاست ولی وقتی خطا و لغزش تکرار و توالی پیدا کرد، دیگر خطا نیست بلکه خط است. بله درد بزرگی است که برخی افراد دلسوز و یا فاقد بصیرت تاریخی و بی صبر در تحقق آرمانهای نهضت، در نقد و پاسخ به مطالب یکسری افراد چنان مطلب می‌نویسند و می‌گویند که از سر تا پای آن نفرت و بغض و کینه سرشار است و توجه به عقل و ادب لازم جهت تداوم خط انقلاب را در این تاریخ ندارند چنانچه یک فردی بشدت به مرحوم هاشمی در این روزها اهانت کرده و ویدئو آن پخش شده و کاربر عزیزی هم از آن در همین پرسش و پاسخ ها گلایه کردند. اما نکته ای را هم این حقیر می‌خواهم عوض کنم؛ی قینا و مسلما باید که با سعه صدری متعالی و به سان حضرت امام در مسیر حرکت در جهت تمدنی که آوینی عزیز آن‌را مقدمه دولت پایدار حق و عصر توبه تاریخی و بین الطلوعین حیات انسانها می‌داند، حرکت کرد و بجای حذف افراد باید از تفکر و گفتمان عبور کرد و متاسفانه ما گاها با ظاهر بینی از بینش متعالی و قدسی و توام با رحمت و گشودگی غافلیم اما چه می‌شود کرد با آنان که گویی اصلا علاقه ندارند خود را در میدان انقلاب ببیند و خود را در ذیل روح تاریخی که با شروع حرکت حضرت امام به صحنه آمد، ببینند. واقعا می‌شود یک دختر بد پوشش یا سست در مبانی دینی_البته به چشم ظاهر بین من_ را که فطرتی انقلابی و ناب دارد در دایره انقلاب دید ولی هر چه می‌کنیم نمی‌توان امثال فائزه هاشمی ها و تاجزاده ها و زیباکلام ها را در ذیل انقلاب دید. والله وقتی مصاحبه اخیر فائزه هاشمی با یک خبرگزاری را دیدم که آرزو می‌کرد ای کاش ترامپ صاحب رای می‌شد تا فشارها بر جمهوری اسلامی بیشتر شود یا گفت به نظرم انقلابیگری خوب نیست چون ناشی از احساس و هیجان است بلکه ما نیازمند عقلانیت جهت حرکت بسمت توسعه پایدار هستیم، دلم برایش سوخت. خدا شاهد است بغض و کینه ای به دلم نیامد بلکه فقط دلم برای او سوخت که چه میزان در بی تاریخی قرار دارد و فکر می‌کند ما حرکتمان باید در راستای قرار گرفتن ذیل تمدن غربی و به اصطلاح ساخت یک مدرنیته اسلامی باشد و با حضور در فرهنگ توسعه، عزت و تعالی ما و ملت رقم می‌خورد. وقتی برادر ایشان خواستند به نحوی عذر خواهی و پوشاندن سخنان ایشان را انجام دهم گفتم چرا اینکار را می‌کنید وقتی ایشان حرف باطنی شما را زده لیکن شما هنوز نتوانسته آید آن‌را بگویید که البته آقای زیباکلام هم در حمایت از آن سخنان خانم هاشمی مطالبی نوشتند و تایید کردند. واقعا از سر دلسوزی و اینکه ناراحتم می‌گویم چرا اینان این میزان علاقه دارند خود را از انقلاب دور کنند و آیا براستی ما هر قدر سعه صدر داشته باشیم می‌توان اینها را که نقش خود را بعنوان کارگزاران بومی تجدد غربی انتخاب کرده اند، در ذیل تاریخ و عصر انقلاب اسلامی دید؟ آری بحق انقلاب اسلامی میدان گشوده اسماء الحسنی الهی و تجلی عهد قدسی در دل این دوران آست که بسان یک اتوبان و جاده بزرگی می ماند که لاین ها و خط های زیادی درون آنند؛ درست است که چندین لاین و خط داریم ولی همه در بستر همان جاده واحد و اصلی حاضرند و مفاهمه دارند و همدیگر را می‌توانند در بستر تعهد به آن راه واحد در عین اینکه هر کدام به جنبه و نوری از انوار انقلاب نظر دارند، بفهمند. چقدر در کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب» مثال خوبی برای این مورد زدید و فرمودید شما تفسیر مجمع البیان و المیزان و تسنیم را کنار هم قرار دهید و یک آیه مورد نظر را در سه تفسیر بررسی کنید؛ می بیند در عین ذات واحد تفسیر و فحوای آیه، هر سه مفسر عزیز جنبه و نوری از آیه را بررسی کرده اند مثلا در تسنیم وجه عرفانی آن یا المیزان وجه اجتماعی و تمدنی آن یا مجمع البیان وجه اخلاقی و روایی آن آیه که هر سه هم قابل توجه و دقیق و ظریف است چون اساسا قرآن و اسلام یک حقیقت اشراقی و نورانی است که ابعاد و انوار مختلف دارد. این انقلاب هم یک حقیقت اشراقی و برخاسته از متن اسلام ناب محمدی (ص) است که میدان و جاده گشوده این تاریخ است ولی حقیقتا اگر کسی ماوای دیگری برای حیات خود در این تاریخ گشود باید گفتمان خود را تقلیل داده یا او را هم در ذیل عصر انقلاب دید. وقتی آقای تاجزاده صراحتا می‌گوید که ما باوری به ولایت فقیه و حکومت دینی نداریم و باید به سمت حذف نهاد ولایت فقیه رفت و سعی می‌کند با عقده گشایی علیه رهبر انقلاب خود را آرام کند، دلم برای او می‌سوزد و ناراحت از تباهی حیات یک انسان به شان انسانیت او هستم اما چه کنم او اساسا میلی به حضور ذیل تاریخ انقلاب و اسلام تمدن ساز را ندارد. به یاد دارم در بحبوحه مذاکرات برجام آقای عراقچی به دیدار مراجع و فضلای حوزه قم رفته بود و به دیدار مرحوم آیت الله مصباح یزدی هم رفتند تا نظر مثبت ایشان را هم به نحوی جلب کنند که آیت الله مصباح به ایشان جواب دادند بحث ما و دولت، سر چند سانتریفیوژ نیست بلکه بر سر مبانی تحلیلی و اسلوب اندیشه و منظومه فکری دولت است. استاد بزرگوار، من هم بشدت ناراحت می‌شوم که گاهی روحیه قشری گری در بین نیروهای دلسوز به انقلاب -البته خارج از دعواهای باطل اصولگرایی و اصلاح طلبی و اعتدالگرایی که از اساس و ریشه باطل است و مقیاس غلطی است و به فرمایش رهبر حکیم مان اگر مقیاسی باشد آن هم بین انقلابی و غیر انقلابی است- پیش می آید و آنها به روحیه ای می‌رسند که عقل و ادب انقلابی در مطالب شان گم شده و به جایی می‌رسند که هر گونه رفتار و سخن و اندیشه و طریقت فکری که مانند آنها نباشد را طرد که چه عرض کنم حتی تا مرز شدید اللحن ترین مطالب پیش می‌روند و به روحیه خود مرکز بینی می‌رسند، گله شدید و عمیق دارم ولی استاد چه کنیم با آنان که حتی با ظاهر اسلامی و از قرآن و ارزشها و دین گفتن گاهی بنا دارند ما را از عالم اسلامی بیرون ببرند و برون رفت از عالم انقلاب را رقم بزنند و علقه ای هم به حضور در ماوای این نهضت و ستون خیمه اش ندارند و خود هم نقشی که ایفا می‌کنند در تراز گام دوم و آینده ما نیست. می‌توان امثال طیب حاج رضایی و مجید قربانخانی ها را در ذیل انقلاب دید ولی اینان که نظام فکری شان و سنگ بنای آن، بر محور و تفکر و فرهنگ دیگری است و حتی حجاب به ظهور آمدن ذات انقلاب می‌شوند و خطاهایشان نه یک بار و دو بارست که بسان یک برادر سلوکی بتوان آنان را در این مسیر حفظ کرد، و حتی الگوها و گفتمان های دیگری را اجرا می‌کنند و به دنبال ایجاد یک نظام نئولیبرال در داخل هستند، هر گونه که نگاه می‌شود نمی‌توان در میدان انقلاب دید و آنها هم علاقه ای به این امر ندارند و هنوز که هنوزه یا نمی‌خواهند یا نمی‌توانند متوجه جایگاه و حضور تاریخی ما شوند و چه بسا موجب باز شدن روزنه های حضور تفکر و فرهنگ مدرنیته و غیر انقلابی شود و خود به تضعیف روح و شالوده ما بینجامد. ان شاء الله در پیمودن این مسیر به سعه صدری متعالی برسیم و شاهد میدان گشوده ای باشیم بی نفی مبانی و فراهم کردن مسیری خارج از روح انقلابی و تسهیل مسیر کارگزار بودن برای تجدد غربی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه احساس نزدیکی به جنابعالی دارم. آری! باید بین آن‌هایی که از حقیقت انقلاب و راه گشوده‌ی خداوند به سوی حقیقت غافلند، با آن‌هایی که حجاب حقیقتِ انقلاب‌اند، تفکیک کرد و در عین حال با گفتمان‌هایی که حکایت از تفکر نسبت به جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی دارد، جایگاه امثال آقایان تاج‌زاده‌ها و زیباکلام‌ها و خانم فائزه‌ هاشمی‌ها را مشخص کرد، وگرنه آن‌ها مخالفت‌های ما را به دعوای جناحی تبدیل می‌کنند و حقیقت قضیه گم می‌شود. راهی که اولیای الهی پیشه کردند آن بود که توانستند بین جریان اموی و سیره‌ی علوی تفکیک کنند بدون آن‌که دعوای نعمتی و زرگری راه بیندازند. نه! نه! هرگز این افراد ذیل انقلاب قرار نمی‌گیرند، ولی توان عبور از این جریان را به سیره‌ی رهبر معظم انقلاب بحمدلله ما در خود داریم و بنده روش حاج قاسم را این‌گونه دیدم که «گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب».

وای اگر برای نزدیکی به آن‌ها، گفتمان خود را تقلیل دهیم. زیرا این به معنای بازی‌کردن در میدان کسانی است که تماماً حجاب حقیقت انقلاب هستند، ولی مشکل ما همچنان که گفتید روحیه‌ی قشری‌گری است و بازی‌کردن در میدان تخاصم با این جریان، که موجب می‌شود مردم به جهت این روحیه از خیر ما هم بگذرند و متوجه نشوند که جریان مقابل بنا دارد تحت تأثیر مدرنیزاسیون ما را از عالَم اسلامی‌مان خارج کند.

به هر صورت در شرایط تاریخیِ بسیار حساسی قرار گرفته‌ایم. همه‌ی تلاش بنده آن است که با رهنمودهایی که خداوند در سوره‌ی فتح در مقابل ما قرار داده، بین مجاهدین راستین و مخلّفون، تفکیک کنیم. به عنوان دست‌گرمی پیشنهاد می‌کنم متن نوشتاریِ جلسات هشتم و نهم که روی سایت هست را دنبال بفرمایید و از ادامه‌ی آن که إن‌شاءالله به مرور عرضه می‌شود، خسته نشوید تا ملاحظه کنید قرآن چگونه به ما کمک می‌کند تا به نور قرآن در این برهه‌ی تاریخی از چنین خطر بزرگی عبور کنیم. موفق باشید     

30046
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. میگم خداوند تو قرآن می‌فرماید به پیامبر (ص) که «فصبر علی ما یقولون» و جمله هایی از این قبیل. می‌خواستم بدونم جنس این اذیتی که پیامبر (ص) می‌شدن چی بود؟ چون ما خودمون هم خیلی اذیت میشیم تا یه کار رو تو این مملکت به سرانجام برسونیم. سرخورده میشیم. دشنام می‌شنویم. مورد تهمت و هجمه قرار می‌گریم. افسرده می‌شیم. سر درد می‌گیریم. به قلبمون فشار میاد. می‌خواستم ببینم آیا رسول خدا هم چنین بودن؟ چرا خدا می‌فرماید صبر کن؟ در آخر التماس دعا از شما دارم. دعا کنید خدا شرح صدر بده و عاقبت بخیری.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاری که با نور توحید شروع شود در ابتدا با روحیه‌ی مردمی که گرفتار روزمرّه‌گی شده‌اند همراهی ندارد. ولی اگر با حوصله ادامه یابد و بی‌محلی‌های مردم، انسان را خسته نکند؛ چون آن حرکت توحیدی با فطرت انسان‌ها همراه است بالاخره نتیجه می‌دهد. به همین جهت فرموده‌اند نسبت به اذیت‌ها و بی‌محلی‌های مردم صبر پیشه کنید. نمی‌بینید بعضی‌ها چگونه نسبت به دلسوزترین فردشان در این تاریخ یعنی رهبر معظم انقلاب سخن دشمنان ایشان را می‌پذیرند؟!! ولی رهبر معظم انقلاب می‌دانند که باید برای همه‌ی آن‌ها دلسوزی کرد. موفق باشید

30039
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ورحمة الله: در جایی خواندم از قول جنابعالی که فرموده بودید: شهید حاج قاسم سلیمانی، بر مالک اشتر نخعی افضل است. اگر این نقل قول صحیح است، ادله تان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث سوره‌ی «نبأ» عرایضی شد از آن جهت که در جناب مالک، بعضاً پیش آمده که در کنار نظر حضرت مولی «علیه‌السلام» نظر می‌داده‌اند مثل آن‌که نظر حضرت آن بود که از اول ابومسی اشعری از حاکمیت کوفه عزل شود؛ ولی مالک تا حدّی نظر خود را داشت و بعد به آن نتیجه رسید که خودش ابوموسی را از کوفه اخراج کند. در حالی‌که حاج قاسم نسبت به مقام معظم رهبری با بصیرتی که پیدا کرده بود، اطاعت کامل داشت. موفق باشید

30037
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: متعاقب پاسخ به مسئله وارد کردن واکسن فرمودین به علت مسئله سیاسی پشت پرده رهبری ورود کردن در صورتیکه به قولا نمی‌شود سلامت مردم را تحت الشعاع مسائل سیاسی قرار داد پس چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:. همه‌ی شواهد حکایت از آن دارد که پشت ویروس‌های آمریکایی و انگلیسی نقشه‌های سیاسی نهفته است. موفق باشید. بد نیست نگاهی به مصاحبه زیر بیندازید.

در گفت و گوی کیهان با دکتر «طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی مطرح شد

اثربخشی واکسن ایرانی در برابر جهش‌های ویروس کرونا

دکتر «پیام طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی، با‌ اشاره به روند مثبت تولید و تست واکسن ایرانی کرونا، دلایل علمی، منطقی بودن ممنوعیت واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی را تشریح کرد.

کد خبر: ۲۰۸۶۴۸

تاریخ: ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۴



سرویس اجتماعی-

چندی پیش رهبر معظم انقلاب نسبت به خرید واکسن کرونا از آمریکا، انگلیس و فرانسه هشدار دادند و تأکید کردند که به این کشورها بی‌اعتمادند و نسبت به واکسن‌های تولیدشده توسط این کشورها خوش‌بین نیستند، هر چند در دستور رهبر انقلاب صریحاً بر موافقت با واردات واکسن مطمئن از سایر کشورها تأکید شده بود، بین برخی در داخل و خارج تلاش کردند با تحریف و شیطنت این تدبیر به موقع رهبر انقلاب را اقدامی سیاسی و در تضاد با منافع مردم جلوه دهند. از سویی محققان و دانشمندان کشورمان توانسته‌اند دومین مرحله تست انسانی واکسن ایرانی کرونا را انجام دهند و این امید است تا بهار سال آینده واکسن ایرانی به تولید انبوه برسد.
در همین ارتباط در گفت‌و‌گویی با دکتر «پیام طبرسی» فوق‌تخصص بیماری‌های عفونی، عضو هیئت علمی ‌دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، رئیس بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، عضو کمیته علمی ‌ستاد ملی مقابله با کرونا و از اعضای ناظر بر تحقیقات واکسن ایرانی کرونا، به زوایای مختلف واکسن ایرانی و خارجی کرونا پرداخته‌ایم. دکتر پیام طبرسی درباره مراحل تحقیقات و تولید واکسن ایرانی کرونا  به خبرنگار کیهان گفت: دانشمندان ایرانی از حدود 4- 5 ماه پیش تحقیقات دقیق علمی خودشان درباره کشف واکسن کرونا را آغاز کردند. در روش دانشمندان ایرانی، ابتدا ویروس را سکانس و فعال کردند و سپس از ویروس غیرفعال واکسن تهیه کردند. پس از آن واکسن تهیه شده را روی حیوانات آزمایش کردند که بالای 90 درصد موفقیت داشت. بنابراین اطلاعات واکسن کشف شده را به سازمان غذا و دارو ارائه کردند و توانستند پس از مراحل مختلف بررسی‌های علمی مجوز لازم برای ورود به مرحله تست انسانی را کسب کنند.
آمادگی داروسازی «برکت»
 برای تولید انبوه واکسن کرونا
طبرسی افزود: همزمان با این مسیر، کارخانجات داروسازی برکت که در منطقه بی‌نظیر است امکانات و تجهیزاتش را افزایش داده و به‌روز‌رسانی کرد تا بتواند این واکسن را به تولید انبوه برساند. طبق اعلام مدیران بنیاد برکت، توانایی خطوط تولید واکسن‌سازی برکت، تولید 12/5 میلیون دوز واکسن در ماه است. البته که این زیرساخت در آینده برای تولید سایر واکسن‌ها نیز کاربردی است و ما را برای تهیه سایر واکسن‌ها بی‌نیاز خواهد کرد.
وی همچنین درباره تولید مشترک واکسن کرونا با کشور کوبا توضیح داد: این همکاری به این صورت است که مطالعات اولیه در کشور کوبا انجام می‌شود. پس از پشت‌سر گذاشتن مطالعات و تست‌های اولیه، تکنولوژِی ساخت واکسن به ایران منتقل می‌شود تا این واکسن در صورت موفق بودن به تولید انبوه برسد.
مقاومت واکسن ایرانی
در برابر جهش‌های مختلف ویروس کرونا
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درباره مقاومت واکسن ایرانی در برابر جهش‌های مختلف ویروس کرونا از جمله کرونای انگلیسی گفت: از آنجایی که فناوری ساخت واکسن ایرانی بر پایه ویروس غیرفعال است از نظر تئوری این امکان وجود دارد که بتواند در مقابل تمامی جهش‌های کرونا مقاوم باشد اما در فاز عملی باید تست شود. دیگر واکسن‌ها نیز همین وضعیت را دارند، از جمله واکسن‌های فایزر و مدرنا که بر پایه mRNA ساخته شده‌اند تنها در فاز تئوری مدعی مقاومت در برابر تمامی جهش‌ها هستند و هنوز در عمل این ادعا اثبات نشده است.
علت مخالفت برخی با بی‌نیازی ایران از
واردات دارو و واکسن، قطع شدن سودشان است
طبرسی در پاسخ به این پرسش که با این تفاسیر دلیل جوسازی‌ها و هوچی‌گری‌ها علیه واکسن ایرانی را چه می‌دانید؟، بیان کرد: مخالفت عده‌ای با خودکفا شدن ایران در صنعت واکسن‌سازی به‌خصوص واکسن کرونا جالب توجه است. ما در مدت شیوع کرونا در ایران دیدیم که با وجود به خطر افتادن جان هموطنان اما تحریم هستیم و به ما دارو ندادند، اما این تحریم‌ها سبب شد تا بتوانیم داروهایی را که روزهای نخست به‌دلیل تحریم‌ها نداشتیم را تولید کنیم از جمله دارو رمدسیور و اکتمرا که امروز با قیمت پایین‌تر در حال عرضه شدن است و همین مسئله موجب بسته شدن بازارهای آزاد و سیاه شد. طبیعی است که عده‌ای از واردات دارو و واکسن سود می‌برند و زمانی که دارو و واکسن وارداتی محدود باشد قیمت‌ها بالاتر و عرضه نامطمئن خواهد بود. در مقطعی اکتمرا با قیمت 70 میلیون تومان در بازار ناصرخسرو به مردم فروخته می‌شد اما امروز با تولید انبوه و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن قیمت بسیار بسیار پایین‌تر آمده و جو بازار سیاه داروهای کرونا خاموش شده است.
پوشش کامل واکسیناسیون در کشور
نیازمند تولید انبوه واکسن داخلی است
وی با این توضیح که نیاز ما برای واکسینه شدن مردم کشورمان با یک میلیون یا دو میلیون دوز واکسن وارداتی برطرف نمی‌شود، افزود: ما برای رسیدن به 100 میلیون دوز واکسن باید به تولید داخلی روی بیاوریم تا بتوانیم به 50 میلیون نفر، 100 میلیون دوز واکسن تزریق کنیم. بنابراین واردات یک میلیون و دو میلیون و حتی 15 هزار دوز واکسن هدیه که اشتباهاً 150 هزار اعلام شده بود حل‌کننده مشکل نیست.
دلایل علمی منع واردات
واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی
عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در ادامه درباره اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت خرید واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی، گفت: حتماً ایشان که افق دید بالایی دارند نکاتی را مدنظر قرار داده‌اند که به این نتیجه رسیده‌اند. من هم به‌عنوان یک فرد علمی و متخصص در این حوزه باید بگویم واکسن‌های فایزر و مدرنا همان‌طور که اعلام شده در فاز مطالعاتی موفق بوده‌اند اما چند نکته درباره استفاده از چنین واکسن‌هایی وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
عوارض طولانی‌مدت واکسن‌های آمریکایی
و انگلیسی مشخص نیست
طبرسی در تشریح دلایل علمی لزوم احتیاط در واردات واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی کرونا اظهار داشت: نخست اینکه تاکنون واکسنی با چنین تکنولوژی mRNA (ژنی) ساخته نشده، بنابراین عوارض طولانی‌مدت آنها مشخص نیست، از سوی دیگر مدل غربی‌ها در تولید واکسن به این صورت است که هیچ‌گونه مسئولیتی به‌عهده نمی‌گیرند، البته این مسئله درباره واکسن‌های قبلی به این صورت بود که هیچ واکسنی زودتر از چهار تا پنج سال به استفاده عمومی نمی‌رسید اما اکنون به دلیل کرونا 6 ماهه مجوز تولید انبوه را کسب کرده‌اند اما هیچ‌کس نمی‌داند که دو سال دیگر این واکسن‌ها چه پیامدهایی خواهند داشت و هرگونه ادعایی درباره امن بودن آنها باید از نظر علمی مورد بررسی قرار بگیرد.
 انتشار خبرهای متعدد درباره عوارض کوتاه‌مدت واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی در رسانه‌های دنیا
وی درباره دومین نکته احتیاطی درباره واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی گفت: خبرهای متعددی درباره عوارض کوتاه‌مدت این واکسن‌ها در رسانه‌های دنیا منتشر شده است، از جمله جان باختن برخی از افراد دریافت‌کننده واکسن، این خبرها را ما نمی‌گوییم.
خطر استفاده واکسن‌های آمریکایی و انگلیسی در کشورهایی همچون ایران با فراوانی آلرژی
رئیس بخش بیماری‌های عفونی بیمارستان مسیح دانشوری ادامه داد: اخیراً مقاله‌ای در مجله نیچر منتشر شده درباره استفاده از این واکسن در برخی از بیماران که بیماری‌های زمینه‌ای دارند از جمله در بیمارانی که سیستم ایمنی آنها ضعیف است مشکلاتی را ایجاد و واکنش‌های خودایمنی را بیشتر می‌کند. از سوی دیگر با توجه به بیان نامناسب بودن این واکسن‌ها برای افراد دارای آلرژی و نگاهی به جامعه خودمان که درصد قابل توجهی از افراد دچار آلرژی هستند، این واکسن می‌تواند برای آنها دردسرآفرین باشد و التهابات آنها را بیشتر کند.
هشدار پزشکان فرانسوی
درباره سرطان‌زا بودن واکسن‌های آمریکایی
طبرسی افزود: سومین نکته که تاکنون کمتر به آن‌ اشاره شده این است که تعدادی از پزشکان معروف فرانسوی نسبت به سرطان زا بودن چنین واکسن‌هایی هشدار داده‌اند به همین جهت کشور فرانسه با احتیاط از واکسن‌های مبتنی بر فناوری mRNA استفاده
می‌کند.
تولید واکسن با تکنولوژی ممنوعه
وی درباره تکنولوژی mRNA در تولید واکسن‌های آمریکایی گفت: این تکنولوژی جدید نیست اما استفاده از آن در واکسن‌سازی جدید است. این تکنولوژی از سال 1987 مورد استفاده قرار گرفته اما در مقطعی اروپایی‌ها استفاده از آن را ممنوع کردند چرا که منجر به ایجاد سرطان شده بود. اما در شرایط کنونی به‌دلیل ویژه بودن شرایط و عبور از پاندمی و پشت‌سر گذاشتن مرگ روزانه چند هزار انسان دوباره به سمت استفاده از این تکنولوژی آمده‌اند اما مسئله این است که این واکسن‌ها امتحان خودشان را در درازمدت پس نداده‌اند و مشخص نیست طی سال‌های آینده عوارض استفاده از واکسن‌های مبتنی بر این تکنولوژی تا چه حد جوامع را درگیر
خواهد کرد.
خودداری 60 درصد از کادر بهداشتی آمریکا
از تزریق واکسن تولید این کشور
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی عنوان کرد: احتیاط برخی از کشورها از جمله ما در استفاده از چنین واکسن‌هایی در حالی است که بر اساس اعلام رسانه دیلی میل، در برخی از ایالت‌های آمریکا 60 درصد کادر بهداشتی و درمانی حاضر نشده‌اند که این واکسن را تزریق کنند.
علاوه‌بر این به‌عنوان مثال در کشور‌ ترکیه نیز از این واکسن‌ها استقبال نشده و بیشتر به واکسن‌های چینی تمایل دارند چرا که عوارض طولانی‌مدتی واکسن‌های mRNA مشخص نیست. اما واکسن‌های تولیدی خودمان یا واکسن‌های چینی و حتی واکسن مشترک با کوبا از تکنولوژی‌هایی استفاده شده که پیش‌تر در ساخت واکسن‌های دیگر مورد کاربرد قرار گرفته و عوارض احتمالی آنها مشخص و قابل پیش‌بینی
است.
راه مهار کرونا
دکتر طبرسی در ادامه درباره دورنمای وضعیت شیوع کرونا در کشور اظهار داشت: اگر محدودیت‌هایی که وجود دارد را ادامه دهیم و سریع به سمت بازگشایی‌ها نرویم، می‌توانیم شیوع کرونا را مدیریت کنیم البته وضعیت آلودگی هوا مزید بر علت خواهد بود، اما اگر گارد دفاعی‌مان را باز کنیم ممکن است به شرایط یکی دو ماه پیش بازگردیم و تعداد جان‌باخته‌ها که به زیر 100 نفر رسیده دوباره به مرز 500 نفر برسد! با چنین شرایطی بعید است دچار پیک شویم و اگر روند افزایشی شود قابل کنترل
است.
وی خاطرنشان کرد: ان‌شاءالله پس از تولید انبوه واکسن در سال آینده به سمت واکسیناسیون عمومی می‌رویم که با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته می‌توانیم از نیمه دوم سال 1400 به سمت مهار ویروس کرونا حرکت کنیم.

30020
متن پرسش
سلام استاد: در مرود جریان بنزین رهبری چندین بار فرمودن تخصصی ندارن ولی جریان چیه که در مورد واکسن اجازه ورود ندادن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در پشت جریان واکسن‌های مذکور، پروژه‌های سیاسی پنهان بوده است که مقام معظم رهبری ورود نموده‌اند. موفق باشید

فلاخن||سلمان کدیور, [۱۰.۰۱.۲۱ ۰۴:۰۹]
✳️چند نکته در باب جنجال واکسن
....
....

30017
متن پرسش
سلام استاد، ان شا الله در پناه حضرت حق سلامت باشید. استاد انقدر هیجان زده ام که نمیدونم باید چیکار کنم؟ پدر من همیشه مخالف رهبری بودن، بعد از ۴۰ سال تارک الصلاه شده بودن، اما حالا چیز تازه ای دارم می‌بینم، کلا موضعشون به رهبر تغییر کرده و چقدر براشون احترام قائلن، از حرفاشون حمایت میکنن میگن چقدر ایشون دلسوز مردمن، حرف از اقتصاد بر مبنای توانایی داخلی میزنن، میخوان نمازشون رو دوباره بخونن، برادرم هم همینطور، کسایی رو می‌شناسم که اصلا اهل نماز نیستن ولی دیوونه میشن اگه کسی حرفی علیه رهبری بزنه،.. استاد اینا میتونه روزنه ی امیدی باشه از اینکه انقلاب اسلامی داره ثمره ی مقاومتش رو می‌بینه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. با افول آمریکا، جهان دیگری که انقلاب اسلامی متذکر آن است به میان می‌آید. موفق باشید

30000
متن پرسش
بسم الله: در یکی از سوالات فکرکنم فرمودید که چون ولی فقیه منتخب ملت ایرانست فقط حاکم بر ایرانست. اما جناب مرحوم مصباح ظاهرا ولی فقیه را حاکم بر کل ملل می‌دانستند حال آنها پیروی نکنند بحث دیگریست. یا مرحوم آذری قمی گمان کنم فقیه را حاکم بر کل کائنات می‌دانستند حال چرا شما تقلیل به ایران می‌دهید با اینکه در سیره امام و رهبری شواهدی وجود دارد که فراتر از ایران برای سایر ملل فرمایشاتی داشتند. مثلا امام به مردم مصر در مورد سازش سرانشان با اسرائیل و یا در حمله صدام به ملت عراق در مورد مخالفت با صدام دستوراتی فرمودند که اگر این دو ملت گوش می‌کردند به این مصائب و فلاکت ها مبتلا نمی‌شدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظرداشتن نسبت به مسائل جهان اسلام، غیر از ولایت‌داشتن بر سایر کشورها است. رهبر معظم انقلاب هرگز نمی‌خواهند در امور ولاییِ آیت الله سیستانی ورود کنند و یا در نامه‌ای که به میدان التحریرِ مصر مرقوم فرمودند می‌فرمایند ما نمی‌گوییم نظام سیاسی خود را مانند آنچه در ایران می‌باشد شکل دهید؛ حرف ما آن است که بر اساس اسلام، نظام استکباری را نباید پذیرفت. موفق باشید

29964
متن پرسش
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده! با توجه به درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی پرسشی داشتم، به نظر شما دیدگاه وی درباره ی نقش مردم در حکومت اسلامی یا نظرات امام خمینی و شهید مطهری که ولی فقیه را منتخب مردم می دانستند در تعارض نیست؟ به نظر شما تفسیر وحدت وجودی از توحید با قرآن سازگار است؟ به نظر اینجانب سازگار است اما عده ای می گویند کلمه خلق به معنای ایجاد از عدم است! با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً تفاوت هست از آن جهت که در زمانی مطرح کرده بودند ولیّ فقیه خودش وزرائی را برای خود تعیین کند و امورات را بر اساس شریعت اداره نمایند. ولی آیا بعداً عدول کرده‌اند یا نه، نمی‌دانم. ۲. به نظر حقیر غیر از وحدت وجود، نمی‌تواند مورد قبول باشد زیرا وقتی خداوند در همه‌جا حاضر نباشد، که او خدا نیست! و اگر همه‌جا حاضر باشد، پس بقیه‌ی موجودات اسماء و صفات او خواهند بود. موفق باشید

 

29962
متن پرسش
سلام: چرا مرحوم علامه طهرانی به سرعت متوجه اشتباه بودن سیاست کاهش جمعیت می‌شوند کتاب درین زمینه می‌نویسند و در صحبتهایشان متذکر می‌شوند حتی بنا به نقلی از رنج این مسئله دق می‌کنند ولی رهبری ظاهرا سالها بعد تازه متوجه این مسئله می‌شوند و حتی به اشتباهشان اقرار می‌کنند اقراری که دیگر سودی ندارد و می‌بینیم متدینین به انقلاب و رهبری هم گویا به این توصیه اعتنایی نکردند چه رسد به بقیه مردم .سوال دیگر اینکه با توجه به مسئله جمعیت و یا توصیه رهبری بر وجوب شرکت در انتخابات و از آن طرف عدم حضور تقریبا ۶۰ درصدی مردم و موارد دیگری که صحبت های رهبری توسط مسئولین و مردم جدی گرفته نمی‌شود می‌توان نتیجه گرفت که مردم مناسبات خود را دیگر با رهبری تنظیم نمی‌کنند و این یعنی پایان رهبری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده بعد از آن‌که مسئولان به تذکرات امثال آیت الله تهرانی‌ها توجه نکردند و کار به بحران رسید، رهبر انقلاب وارد میدان شدند، وگرنه تا آن‌جا که ممکن است رهبر انقلاب مستقیماً در امثال این امور وارد نمی‌شوند. ۲. عموماً درصدی از مردم بالاخره تحت تأثیر تبلیغات دشمن هستند، ولی رهبر انقلاب به عنوان حجّت خدا وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهند. آیا می‌شود گفت اگر بر فرض مردم به اسلام پشت کردند، پایان اسلام است؟ یا پایان مردم است؟ موفق باشید

29930
متن پرسش
سلام علیکم: فیلم زیر فیلم کاملتر همان سخنرانی است که حاج قاسم آن جملات عظیم را با قسم جلاله گفتند. https://www.telewebion.com/episode/2446534 این ایمان به انقلاب و رهبری آن حیرت انگیز است. دعا کنید ما هم به آن حداقل کمی نزدیک تر شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نشانه‌ی بصیرتی است که حاج قاسم در إزای نظر به حقیقت متوجه شده است. موفق باشید

29896
متن پرسش
سلام: در سوالات دیدم چندین بار آوردید که امام فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. اما ظاهرا امام چنین جمله ای نفرمودند هرچند مشابه آن را فرموده باشند ولی در نقل قول ها می‌بایست دقت شود و مطلبی که امام نفرمودند به ایشان نسبت ندهیم. اگر سندی برین سخن دارید بیان فرمایید والا با توجه به آدرسی که ارائه می‌شود دقیقا آنچه امام فرموده اند را بهمان صورت بیان فرمایید تا تحریفی رخ ندهد. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c76_15106/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4_%D9%88_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE/%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C/%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1_%C2%AB%D9%BE%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D8%AA%D8%A7_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%AA_%D8%B4%D9%85%D8%A7_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8_%D9%86%D8%B1%D8%B3%D8%AF%C2%BB_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما به جهت موقعیتی که در آن سال‌ها با سخنان حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مأنوس بودیم، همان مطلب از آن سخنان استنباط می‌شد و بی‌حساب نیست که در گفتمان‌ها به همان مضمون ردّ و بدل می‌شود و تا به یاد دارم بیش از یک بار ایشان چنین مضامینی را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

29854
متن پرسش

سلام و درود: آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند این روزها که قدم به قدم با (بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان) حضرتعالی جلو می آیم و لحظه لحظه به آن فکر می‌کنم و تمام لحظاتم را پر کرده است؛ هر کاری که می‌خواهم بکنم آن افق گشوده را جایی جز شهدا و مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پیدا کنم؛ نمی توانم که نمی توانم. و اینجاست که این روزها به این می اندیشم که زبان انقلاب اسلامی جز شهادت و جز حاج قاسم کجا می تواند باشد؟ که آن هم در وصیت نامه ایشان به ظهور کامل می رسد. حال با پذیرش اینکه وصیت نامه سردار شهید در قله تفکر زمانه جهان بین دو جهان قرار دارد و زبان گم شده انقلاب است باید پرسید حاج قاسم را چه شده که به این زبان رسیده است که این چنین شیوا و بلیغ اشارات را بازگو می کند؟ آیا حاج قاسم در استقرار صدرا و ابن عربی با دیالوگ با متفکرینی چون هایدگر و گادامر دارای زبان شده یا نه؟ این لسان الغیبی حاج قاسم که امام جامعه تعبیر به مکتب می‌کنند ناشی از مسیر دیگری است که هر کسی که هم هایدگر و صدرا را نمی‌فهمد و با زبان آنها مرتبط نیست اما می تواند با زبان سردار شهید و افق گشوده سردار شهید همراه شود و خود را در مسکن تفکر انقلاب مستقر کند و مستقر بیابد؟ اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که در این تاریخ یا باید حاج قاسم شد به همان معنایی که او در جای خود مکتبی است برای حضور در این تاریخ و یا باید آوینی بود و گرنه هیچ چیز نیستیم. در مباحث «جهان بین دو جهان» عرض شد اگر متوجه حضور تاریخی خود نباشیم نه حاج قاسم خواهیم بود و نه آوینی بلکه یا کدیور می‌شویم و یا امجد زیرا اولی خود را در جهان غرب معنا کرد و دومی در اخلاق فردی. آری در اخلاق فردی، آن‌که محکوم است ولیّ فقیه است زیرا او متوجه حضور تاریخی ما می‌باشد ولی در اخلاق فردی به مسائل جزئیِ فردی توجه می‌شود نه به حضوری که باید با حیات قدسی در این تاریخ داشت. این همان اشکالی است که آقای منتظری نیز گرفتار آن شد و آن نامه‌ها را به حضرت امام نوشت و عملاً حضرت امام را مقصّر آن ضعف‌ها دانست غافل از آن‌که برای آبادکردن دهی نباید از آباد کردن شهری غافل بود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!