بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38987
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد تا چه حد هم عالم شدن با انسان ها خوب است؟ چطور می‌توان با دیگران هم عالم شد؟ کتاب‌هایی سراغ دارین که در رابطه با هم عالم شدن با انسانها باشند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «عالم انسان دینی» پیش آمد که خوب است به آن کتاب رجوع شود. به هر صورت انسان‌ها در وسعت بیکرانه حضور خود در نزد خود به جایی می‌توانند برسند که جهان خود را محل حضور همه انسان‌ها حس کنند. قرآن می‌فرماید: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» به سوی مغفرت الهی و به سوی بهشتی سرعت بگیرید که عرض آن از همه آسمان‌ها و زمین گشوده‌تر است و آن را برای اهل تقوا قرار داده‌اند. و در همین رابطه در روایت داریم انسان مؤمن همه اهل بهشت را در بهشت خود جای می‌دهد و هیچ مشکلی و هیچ تنگی پیش نمی‌آید. و این قصه امروزین ما نیز هست که چگونه شخصیتی همچون حضرت امام خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» همه انسان‌ها را که به دنبال انسانیت‌اند، در جان منوّر و با صفای خود جای می‌دهند و گویا به تک تک آن‌ها می‌اندیشند و عجیب آن‌که هر آن‌کس بهره‌ای از انسانیت دارد، خود را در عالم این مرد الهی احساس می‌کند و هم عالم‌بودن در این زمانه آن است که ذیل اسلام عزیز و انقلاب اسلامی بزرگ، با مدّ نظرقراردادنِ شخصیت رهبر انقلاب، خود را در جهان همدیگر حاضر کنیم. خدا می‌داند برای درک معنای زندگی و برای عبور از تنهایی‌های آزاردهندۀ این دوران و برای عبور از نیست‌انگاری و نیهیلیسم در این زمان هیچ راه دیگری نیست. موفق باشید

38985
متن پرسش

فردی به خورشید می‌گفت خدا، کسی گفت استاد این خورشیدست نه خدا، مهم است، حیاتی ست، نعمت است، ضروری ست، اما خدا نیست، پاسخ داد تو نمی‌فهمی اهمیت خورشید را، تو نمی‌فهمی جایگاهش را، چون در حجاب معاصرتی، آری حجاب معاصرت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت یعنی به جهت حجاب معاصرت، فردا معلوم می‌شود خورشید، آری! خورشیدِ حضرت روح الله و حضرت امام خامنه‌ای، مظهرِ انوار الهی خاصی بود و هست به همان معنایی که از قول پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «من رَآنی فقد رأی الحقّ»، با نظر به شخصیت آن حضرت، انسان منتقل به نور حضرت حق می‌شود. و این قاعده در مرتبه نازل‌تر برای اولیای الهی نیز صدق می‌کند. مگر نداریم پيامبر «صلي الله عليه و آله» به مُصعَب بن عُمَير كه پيش مى آمد و پوستين گوسفندى بر خود پيچيده بود، نگريست و فرمود: «اُنظُروا إلى هذَا الرَّجُلِ الَّذي قَد نَوَّرَ اللّه ُ قَلبَهُ» «به اين مرد بنگريد كه خداوند، قلبش را روشن ساخته است. هرچند نگاه متافیزیکی که متوقف است در مفاهیم، این نوع نگاه را بر نمی‌تابد. ولی خوشا به حال مردم لبنان که از دوردست‌ها متوجه حقیقت حضرت آیت الحق آیت الله خامنه‌ای شده‌اند و او را مؤیّد به تأییدات الهی یافتند. خوشا به حال مادر عماد مغنیه، مادر سه شهیدی که فرمود: همه فرزندانم فدای سر آقای سیدعلی آقای خامنه‌ای. خوشا به حال مجروحان پیجرها که دو چشم و یک دست را از دست دادند و آن را حکایت وفاداری به رهبر انقلاب اسلامی نقل کردند. اینان‌اند که گرفتار حجاب معاصرت نشده‌انددر این رابطه خوب است به سخنان استاد زینب شریعتمدار رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/18084.موفق باشید

38967
متن پرسش

حضرت استاد، پس از ۱۵ سال مطالعه ی کتب تان و حضور در تمامی جلسات و محافلتان و تدریس آثار حضرتتان درخواست می‌کنم، لطفا پرده از علوم نورانی تان بردارید، پرده از آنچه معتقدید بردارید و فاش گویید، به جای بیان تلویحی و رازگونه صراحتا بیان کنید آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۵۶ فرمودید، بگویید اگر معتقدید رهبر انقلاب روحی له الفداء مصداق فراز حدیث علی بن موسی الرضا علیه السلامند که ان العبد اذا اختاره الله... ، پس مصداق قبل و بعد این حدیث طولانی هم هستند، از چه شرم داری یگانه ی تفکر و تعقل و تفسیر و تاویل؟ فاش گو از آنچه دیده ای برای کران مخاطبت طاهرزاده ، ای گنگ خواب دیده، بگو الْإِمَامُ يُحِلُّ حَلَالَ الله، وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ الله خامنه ای ست، بگو فَالْإِمَامُ‌ هُوَ الْمُنْتَجَبُ الْمُرْتَضى‌، وَ الْهَادِي الْمُنْتَجى‌ وَ الْقَائِمُ الْمُرْتَجَى اصْطَفَاهُ الله بذلك، وَ اصْطَنَعَه عَلى عَيْنِهِ‌ فِي الذَّرِّ» خامنه ای ست ، بگو عَنْ يَمِينِ عَرْشِهِ‌، مَحْبُوّاً بِالْحِكْمَةِ فِي عِلْمِ‌ الْغَيْبِ عِنْدَهُ‌، اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ‌، وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ‌؛ بَقِيَّةً مِنْ آدَمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ‌، وَ خِيَرَةً مِنْ ذُرِّيَّةِ نُوحٍ‌، وَ مُصْطَفىً مِنْ آلِ إِبْرَاهِيمَ‌، وَ سُلَالَةً مِنْ إِسْمَاعِيلَ‌، وَ صَفْوَةً مِنْ عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ‌، لَمْ يَزَلْ مَرْعِيّاً بِعَيْنِ الله يَحْفَظُهُ‌ وَ يَكْلَؤُهُ‌ بِسِتْرِهِ‌، مَطْرُوداً عَنْهُ حَبَائِلُ إِبْلِيسَ‌ وَ جُنُودِهِ‌، مَدْفُوعاً عَنْهُ وُقُوبُ‌ الْغَوَاسِقِ‌ وَ نُفُوثُ‌ كُلِّ فَاسِقٍ‌، مَصْرُوفاً عَنْهُ قَوَارِفُ‌ السُّوءِ‌، مُبَرَّأً مِنَ الْعَاهَاتِ‌، مَحْجُوباً عَنِ الْآفَاتِ‌، مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ‌، مَصُوناً عَنِ‌ الْفَوَاحِشِ كُلِّهَا، مَعْرُوفاً بِالْحِلْمِ وَ الْبِرِّ فِي يَفَاعِهِ‌ مَنْسُوباً إِلَى الْعَفَافِ وَ الْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ عِنْدَ انْتِهَائِهِ‌» هم حضرت آقاست، بگو ای طاهرزاده که امام رضا علیه السلام در همان حدیث فرمودند خامنه ای جان « فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ‌ الْخَطَأِ وَ الزَّلَلِ‌ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ الله بذلك لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلى عباده، وَ شَاهِدَهُ عَلى خَلْقِهِ‌، وَ «ذلِكَ فَضْلُ اَللّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ‌، وَ اَللّهُ ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيمِ‌» فَهَلْ يَقْدِرُونَ عَلى مِثْلِ هذَا فَيَخْتَارُونَهُ؟ أَوْ يَكُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهذِهِ الصِّفَةِ فَيُقَدِّمُونَهُ؟ والسلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این قسمت از فراز آن روایت توجه ننموده‌اید که حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُور عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» و موضوع را تعمیم می‌دهند به هر آن کس که خداوند او را برای امور بندگان انتخاب کند و مسلّماً امثال حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» می‌توانند مصداق چنین موضوعی باشند و البته معلوم است مصداق کامل و اتمّ چنین موضوعی پیامبر خدا و ائمه معصومین «علیهم‌السلام» می‌باشند و حتی اگر همان‌هایی که سخت متوجه عنایات الهی به حضرت امام و رهبر معظم انقلاب هستند؛ بخواهند آن عزیزان را در حکم معصوم قرار دهند، اولین کسانی که سخت با آن موضوع مخالفت می‌کنند خود حضرت امام و رهبر انقلاب می‌باشند. آیا نباید به کریمه: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ» در این موارد نظر کرد وقتی قرآن می‌فرمایند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؟ و علت آن‌که بنده مصداق آن روایت را در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» تشخیص دادم؛ سخنی بود که سال‌های قبل مرحوم شهید مطهری در نسبت با حضرت امام چنین فرمودند. البته متأسفانه فراموش کرده‌ام در کدام یک از سخنان ایشان این نکته مطرح شد ولی چون مطلب را در ذهن خود داشتم گفتم آنچه که عرض شد. با این‌همه بحث بر سخن مرحوم شهید مطهری نیست، بحث بر آن فراز از روایت است که موضوع را تعمیم می‌دهد. و آنچه مانع می‌شود تا ما جایگاه رهبری را در این تاریخ درست بفهمیم و متوجه تاییدات خاص پروردگار نسبت به ایشان بشویم، حجاب معاصرت است، آری «حجاب معاصرت» به این معنا که چون در کنار ایشان هستیم نقش اساسی ایشان را در این زمانه نمی‌فهمیم و فردا و فرداها معلوم می‌شود رهبری چه اندازه نقش اساسی در این تاریخ داشته‌اند. موفق باشید 

38956
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: استاد خیلی وقت است می‌خواهیم کار رسانه ای را شروع کنیم برای مخاطب جوان و نوجوان با موضوع شخص رهبری واقعا نسل جدید ارتباط شان با آقا اصلا خوب نیست. ولی واقعا نمی‌دانم چه کنم چون به شدت راجع به این موضوع موضع گیری دارند. در نظرم بود ابتدا با جبهه ی حق و باطل و مقاومت شروع کنیم و در میان اینها غیر مستقیم راجع به رهبری هم پیام بدهیم اما واقعا اراده ی خداوند در این تاریخ چه چیزی است و اولویت با کدام است؟ چطور به این موضوع بپردازم یعنی با چه نگاهی و چه دیدگاهی به موضوع پرداخته شود؟ چه کتاب هایی کمک کننده هست؟ و از یک طرف دیگر قالبی که گفتم شاید زبان این نسل هست فیلم کوتاه باشد؟ نظرتان چیست؟ چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتۀ خوبی رسیده‌اید که با توجه‌دادنی شاعرانه به جبهه مقاومت، جایگاه بصیرت مقام معظم رهبری را که به نظر بنده در این زمانه، زبانِ هستی می‌باشد؛ به میان آورید. از سید مقاومت و از شهید یحیی سنوار بگویی و رهبری را که اینان مدّ نظر خود داشتند، ترسیم نمایید. ما نمی‌گوییم که رهبر انقلاب معصومند، ولی آیا آنچه بر زبان می‌آورند حکایت الهامات الهی برای هدایت این ملت نیست؟! از امام رضا «علیه‌السلام» هست که حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینۀ او را گشاده می‌گرداند. تا در مدیریت خود کوچک ترین لغزشی نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» در نتیجه آنچنان توانا می شود که در جواب گویی به هیچ نیازی در نمی ماند و غیر از صواب از او نخواهی یافت و به خوبی مصلحت مردم را در نظر می گیرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهی است. موفق باشید          

38934
متن پرسش

سلام: گاهی دوستانی معتقدند به دلیل مسئولیت مستقیم حضرت آقا به عنوان «فرمانده کل قوا» دیگر سوال و مطالبه‌گری بی‌معناست؛ عده‌ای هم با طرح این سوال که: «شما بیشتر می‌فهمید یا فرماندهان نظامی؟» در صدد هستند به طور کلی باب گفتگو در این زمینه را مسدود کنند به نظر می‌رسد مطرح کردن چنین پرسشی، هم در نهایت تعارض با اصل مردم‌سالاری دینی و هم کاملا در جهت خلاف نظام اندیشه و سیره و منش شخص حضرت آقا دام‌ظلّه است. جوانِ مؤمن انقلابی، در نظام ولایی، در عین اعتماد و حسن ظن به خدمتگزاران جامعه اسلامی، مطالبه درست و عقلانی را رکنی از حرکت مردمی برای تحقق منویات ولی در جامعه می‌داند و این مطالبه خود را، سوخت موشک‌های حماسی قلمداد می‌کند بماند که بارها در مجالات مختلف به عرض رسید، تصمیم گیری مدیر در یک سیستم به صورت دکمه‌ای و در چارجوب نظام منطقی صفر و یک نیست! حضرت آقا در این فرمایش تصریح می‌کنند تصمیم گیری در این امور، به مقامات ارشد نظام از جمله رئیس شورای عالی امیت ملی و فرماندهان نظامی محول شده و این تصمیم گیران برای اتخاذ تصمیم درست، نیاز به فهم صحیح دارند. تأملات محمد علی تولایی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز چنین است که در این موارد حساس با حضور رهبر معظم انقلاب و فرماندهان دلسوز و ارادتمند به رهبری باید به آنها اعتماد کرد و امیدوار بود بهترین تصمیم را می‌گیرند. موفق باشید

38893
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ما و جهان اسلام در وقایع یکسال گذشته امتحانات مختلفی شده ایم. شهادتهای پی در پی و ابتلائات امت، این از دست دادن بزرگان ما را به این نتیجه می رساند گویی همه ی آنها که مورد رجوع و التجا امتند از دسترس خارج می شوند. به تعبیری گفته می شود ماه و ستارگان پیش از طلوع خورشید، غروب می کنند. کلیپی با عنوان سخنان حاج آقای حیدری کاشانی در مجازی دست به دست می شود با مضمون تاکید رهبری برای تعیین جانشین و... بی توجه به صحت و سقم پیام، سوال اینست این امر را چقدر محتمل می دانید و وظیفه ما در این شرایط چیست؟ با عنایت به اینکه مقام معظم رهبری جایکاه بی بدیلی برای همه ی امت اسلام دارند تقدیر شهادت ایشان امت را بی تاب و پراکنده و شرابط را نابسامان نخواهد کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن صحبت را دیدم و از آن مهمتر سخنان رهبر معظم انقلاب بود با آن استحکامی که در آن سخنان مدّ نظر هر شنونده‌ای می‌آمد. و این مائیم و این عطای الهی و عنایتی که حضرت حق از طریق رهبر انقلاب به ما کرده است تا نسبت به آینده‌ای که در پیش است امیدوار باشیم و خود را در آینده‌ای که آیندۀ انسانی می‌باشد که جهانی بوده و در عین حال قدسی است و جای سخنان آقای حیدری را چندان لازم نمی‌دانم. رهبر معظم انقلاب سال‌های قبل همیشه در دیدار با خبرگان همین نکته و نکات را می‌فرمودند. به عنوان نمونه خوب است به کلیپ زیر نظر بیندازید. موفق باشید 
https://eitaa.com/hosein_darabi/27179
 

38888
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند روز قبل رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند: « هدف انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم به طور خلاصه عرض بکنیم، عبارت است از محقّق کردن «توحید» در زندگی مردم در کشور. «توحید» در جنبه‌ی معرفتی و مفهومی، یک امری است که به حسب مراتب فهم و معرفت افراد، قابل گسترش است؛ این مفهوم باید در زندگی جامعه محقّق بشود؛ [یعنی] توحید تحقّق پیدا کند در جامعه؛ چون توحید همه‌ی دین است. اصل دین و همه‌ی دین عبارت است از توحید. این هدف انقلاب اسلامی است.» استاد به نظر حضرتعالی در جهان کنونی که عصر سیطره مدرنیته و سبک زندگی و ظلمات تمدن غربی است، تحقق توحید چگونه ممکن است؟! آری، به قول حضرتعالی انقلاب اسلامی در ذات خودش تجلی توحید است. و یک چنین پدیده‌ای حتماً آثار ذاتی خودش را به مرور به همراه خواهد داشت. قطار توحیدی که با انبیاء الهی آغاز شده، اکنون رسیده است به این نقطه از تاریخ. این هنر ماست که بتوانیم این تقدیر توحیدی را قوام ببخشیم و آن را روی زمین تبدیل به یک تمدن توحیدی و سبک زندگی موحّدانه کنیم. ولی این همه و همه‌ی این ها چگونه؟! تقاضامندیم در همین رابطه و برای کاربردی کردن کلمات نورانی رهبر معظم انقلاب ما را یاری کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب در آن سخنرانی سخن بسیار اساسی و دقیقی را مطرح فرمودند و حقیقتاً انقلاب اسلامی بستر ظهور نور توحید است تا جان انسان‌ها را منوّر کند. آری! مهم راهی است که باید در آن قدم گذارد و در این راستا بود که بنده سیر مطالعاتی سایت را که به نوعی نزدیکی به قرآن و روایت است پیشنهاد کردم. مطمئن باشید که شرایطی در میان است که در آن شرایط، هر روز بهتر از روز دیگر انس مردم با قرآن و تدبّر در آن پیش می‌آید و جامعه به تقوای لازم نایل می‌گردد. موفق باشید

38864
متن پرسش

سلام استاد عزیز: با وجود این همه فقر و گرسنگی و انسان مظلوم چگونه می‌گوییم خداوند عدالت را بین همه بندگان برقرار می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم دکتر شریعتی آری! خداوند عادل است و هر آنچه زمینه تعالی انسان است را در عالم فراهم کرده و لذا باید انسان بنگرد چه کسی حق او را از او قاپیده است. عدالت خدا به آن معنا نیست که بنشینیم تا از آسمان حق ما به ما برسد. اینجا است که جایگاه انقلاب اسلامی و مقابله با استکبار که رهبر معظم انقلاب در سخنان خود با دانش آموزان و دانشجویان مطرح کردند روشن می‌شود. موفق باشید

38860
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: به لطف خدا چند روز قبل مشغول نظر به شرح غزل ۷۶ حافظ که سال های گذشته شرح داده بودید بودم که با این بیت و شرح آن مواجه شدم: «شکر خدا که از مدد بخت کار ساز/ بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست» می‌فرماید خدای را شکر که به کمک بخت کارسازم درست به همان چیزی که می‌خواستم رسیدم. راهی که رفتم و در آن انقلاب اسلامی را فهمیدم همه‌ی آن‌ چیزی است که در طلب آن بودم. می‌خواستم شخصی مثل ترامپ پیدا شود تا انسانی مثل رهبری ظهور نماید و در تقابلِ با او عزت اسلام به ظهور آید و این‌چنین شد. استاد باز هم ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد! و برای ما که از قبل با این مطالب و نظیر آن مأنوس هستیم، به لطف الهی قصه‌ی قلب مان این است: «وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا»: موقعی که مؤمنان لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را» حقیقتاً همین‌طور است و بحمدالله تاریخی در مقابل ما گشوده شده است که در بستر حضور در آن تاریخ، معنای حضور آخرالزمانیِ اسلام را درک خواهیم کرد و به گفته جناب مولوی: اگر زمانی، ظلمات زیاد شود، از آن طرف هم حضرت حق نور هدایت خود را زیاد می‌کند. لذا  «چون‌که سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود.  قهرِ سرکه، لطف هم از انگبین / این دو باشد اصلِ هر سرکنگبین». از این نوع تقابل‌ها، ما را گریزی نیست ولی این‌که در این تقابل، متوجه ظهور هرچه بیشتر لطف خداوند می‌شویم، امر مهمی است و در این راستا متوجه جایگاه زبان مقام معظم رهبری می‌گردیم به عنوان زبان این تاریخ. در این رابطه اخیراً عرایضی تحت عنوان «رهبر انقلاب و زبان تاریخی که در پیش است» https://eitaa.com/matalebevijeh/17990  شده امید است مفید افتد. موفق باشید    

38859
متن پرسش

سلام و عرض ادب: یکی از دلایلی که مسائل نظامی ایران سر و سامان گرفته این است که زیر نظر هبری می‌باشد و رهبری در آن ورود پیدا می‌کند. حال سوال این است که چرا ایشان در مسائل اقتصادی ورود پیدا نمی‌کنند بالاخص اکنون که شرایط جنگی می‌باشد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نمی‌توان گفت مطلقا ورود نمی‌کنند. آری حضور ایشان در جهت‌گیری‌های کلی یک بحث است و اینکه مسئولیت مسائل خاص و جزئی اقتصاد را باید دولت به عنوان منتخب مردم دنبال کند، بحث دیگری است. فراموش نفرمایید اگر حضور کلان رهبری در مسائل حتی اقتصادی نبود ما به جای خنثی کردن تحریم‌ها که تا حدی انجام شد، گرفتار سیطره تحریم‌ها می‌شدیم. البته مشکل اقتصادی را باید در ریشه‌هایی دانست که در رگ و پوست جامعه ریشه دوانده است و بحمدالله با خودآگاهی خاصی که در حال ظهور است ما از این معضل بزرگ عبور می‌کنیم ان شاالله. موفق باشید

38853
متن پرسش

 پیرو سوالات 38819 و 38795 آیا واجب است همه مسلمانان در میدان جهاد نظامی حاضر شوند؟ بهتر نیست امثال استاد طاهرزاده و علما و مراجع و حتی خود رهبر معظم انقلاب به جبهه جنگ رفته و در خط مقدم به جنگ بپردازند جای حرف زدن و سخنرانی کردن؟ از این نمونه سوالها بسیار در اذهان بعضی از مردم پیش می آید که بدنیست تذکری برای روشن شدن موضوع برای ایشان بیان شود. اول این که جهاد همانطور که در بیانات مقام معظم رهبری هم بارها بیان شده است فقط جهاد سخت و نظامی نیست و جهاد فرهنگی و اقتصادی و... هم جزو جهاد می‌باشند. امروزه خط مقدم های متفاوتی در جبهه های مختلفی که دشمنان باز کرده اند در زمینه های مختلف گشوده شده است. پس بر هرکس متناسب ظرفیت و توانایی و تخصص و جایگاهی که دارد باید در خط مقدم مبارزه و جهاد حاضر شود و برای همه نوع جهاد یکسان نیست. در سوره مبارکه توبه آیه ۱۲۲ خداوند صراحتا می فرماید که «وَ ما كانَ اَلْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لاٰ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طٰائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي اَلدِّينِ‌» سياق آيه دلالت مى‌كند بر اينكه منظور از جمله «لِيَنْفِرُوا كَافَّةً» بيرون شدن همگى براى جهاد است، و ضمير در «فِرْقَةٍ مِنْهُمْ‌» به مؤمنين برمى‌گردد، كه نبايد همه گيشان بيرون روند، و لازمه آن اين است كه مقصود از «نفر» كوچ كردن به سوى رسول خدا باشد. بنا بر اين، آيه شريفه در اين مقام است كه مؤمنين ساير شهرها را نهى كند از اينكه تماميشان به جهاد بروند، بلكه بايد يك عده از ايشان به مدينة الرسول آمده، احكام را از آن جناب بياموزند، و عده ديگرى به جهاد بروند. دوم امروزه شرایط جنگیدن و مبارزه نظامی متفاوت با دوران در اسلام یا حتی جنگ تحمیلی است و اینگونه نیست که هر کس هر زمان بخواهد بتواند در خط مقدم جنگ حاضر شود چه بسیار نیروهای آموزش دیده نظامی که داوطلب برای شرکت در جنگ هستند اما امکان حضورشان نیست که یا شرایط بین المللی یا شرایط سیاسی و فیزیکی و ... باعث شده است که جمهوری اسلامی نتواند به طور مستقیم در بسیاری از صحنه ها حاضر شود و مقام معظم رهبری خود در سخنانی در پاسخ به کسانی که از ایشان می خواستند که راه را برای حضور در میادین جنگی برایشان باز کنند فرمودند اگر امکانش بود که راه باز می‌کردیم این چه درخواستیست؟ سوم نحوه و شیوه جنگیدن در دوران حاضر متفاوت می باشد گاهی یک نفر در رسانه یک برنامه یک تصویر یک نوشته تولید می‌کند و با کار خود میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار می‌دهد همانطور که در روایات هم داریم مداد العلماء افضل من دماء شهداء پس باید شرایط زمان و مکان و خیلی از مسایل را مد نظر قرار داد تا بتوانیم درست به جا و به موقع تصمیم بگیریم و عمل کنیم در واقع باید زمان شناش باشیم و با این نگاه باید انسان ها را ارزیابی کرد نه فقط خط مقدم جبهه را جنگ تن به تن دید. چهارم اگر امثال شهید تهرانی مقدم در دل جنگ بیرون از جبهه ها به سفر علمی به سوریه برای یادگیری فنون نظامی و موشک سازی و تعلیم و تحقیق و توسعه موشکها نمی‌پرداختند و به جنگ تن به تن می‌رفتند امروزه ما چگونه می توانستیم در این دنیای مدرن وحشی مقاومت کنیم؟ جنگ سخت هم مراحل و شرایط مختلفی دارد که باید درست دیده شود و همه آن در خط اول تن به تن نیست. امیدوارم این مختصر ما را برای بهتر دیدن و تفکر راهگشا باشد و نصر من الله 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکات دقیق و حکیمانه‌ای در این نوشتار مطرح است. آری! همه باید در این تاریخ در جهاد فی سبیل الله در مقابل استکبار حاضر شوند ولی هرکس به حکم وظیفه و در حدّ امکان خود. آیا حقیقتاً علمایی مانند حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب آرزوی شهادت در میدان جهاد با استکبار را نداشتند و ندارند؟!! خدا می‌داند آرزوی همه آن‌ها چنین است. می‌ماند که وظیفه دینی آن‌ها چه اقتضائاتی را و حتی محدودیت‌هایی را برایشان پیش می‌آورد. موفق باشید

38849
متن پرسش

سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی می‌بینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث می‌روم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده می‌شود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو می‌برند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا می‌باشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیه‌های فوق‌العاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبان‌ماه با دانش‌آمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192

38833
متن پرسش

خاستگاه مشاوره و شورا و مشورت عالم امر است که می‌فرماید: و شاورهم فی الامر یا امرهم شوری بینهم، جایی که فقط اشاره می‌‌کنیم و هیچ تشریعی (باید و نبایدی) آنجا نیست! در عالم تکوین فقط به هم اشاره می‌کنیم که آن هم هست و یا آن چقدر هست! مثلا الله اکبر یعنی بیا اینهمه بزرگی الله را با هم به نظاره بنشینیم و لذت ببریم. کار عقل جزئی باید و نباید است که مثلا برای اینکه نمیرم باید دنبال غذا بروم! آیا موطن دین فقط در عالم عقل جزئی یا همان عالم خلق است یا موطن اصلی دین عالم اشارات و امر و عقل کلی است که حسن را می‌بیند و عاشقش می‌شود؟ دل باید و نبایدی را که به موطن امری وصل نبیند گردن نمی‌نهد یا به اکراه قبول می‌کند. ابتدا باید او را به آبشخور حقیقت امری دین رهنمون شویم تا سیراب شود و با ما راه بیاید. عاقل به عقل کلی عاشق است که می‌گویند: العاقل یکفی بالاشاره. شاید بتوان معادل کلماتی نظیر مشورت و شوری و مشاوره را واژه‌هایی مثل «افق یابی» و «افق‌نمایی» دانست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما در میانه تکوین و تشریع ایستاده‌ایم تا آن‌جایی که امور تشریعی را تا اوج حقیقتِ تکوینی‌اش جلو ببریم و حاضر کنیم. این‌جا است که «تو مو می‌بینی و من پیچش مو» و جهان اشارات و جهان حضوری بی‌نام و نشان. «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید» خدا کند انسان‌ها در این زمانه به بانک جرسی که از زبان رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده؛ گوش فرا دهند. موفق باشید

38769
متن پرسش

سلام استاد: راجع به سخن حضرت آقا که فرمود: دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند. می خواهم بگویم چه دلنشین است این سخن، چه آتش های نیمه افروخته را که شعله نمی بخشد. همچو ققنوسی هوس پرواز شهید القدس را دارم، اما کبوتر بچه ای هستم بی پروا و کَله پُر باد در لباس بسیج مستضعفین به سوی گنبد امام رضا (ع) پَرپَر می‌زنم، تا زمین نخورم. این سخن چه غروری بخشیده چه عزمی را به رزم فراخوانده. با خود می‌گویم این غرب زده های امروزی آیا همین را کافی نیست که از این حضدر محرومند؟ این روزها که شهید های الاقصی شهید می‌شوند و خود را همچو نسیمی به قلب هایمان می‌رسانند تا عود، آتش نیمه افروخته شعله ور تر شود و خود را فدای فضای بد بوی آن لحضات کنند. عجب معنویتی می بخشد این فضای دریاچه ای در مِی کَده است که با اشک های مظلوم در گودال قتلگاه گرد آمده است، آن دریاچه هیچ وقت زلالش را کدر نمی کند و از زمان آدمی تا بحال خود را با اشک، تاز نگه داشته است. همین اشک هایی که شهید هنیه با سخنش که می‌گوید: اعلام می‌کنم فرمانده شهید، سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و در راس فرماندهی نیروی قدس بود، اعلام می‌کنم که او این فرمانده بزرگ، شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است. می‌خواهم صدرزاده باشم. مصطفی دست علی را به بالا برده و من بال بال می‌زنم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جمله مقام معظم رهبری فوق‌العاده عمیق و اصیل است که فرمودند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.» اولاً: روشن نمودند چگونه می‌توان این راه را تا آخر ادامه داد و ثانیاً: چگونه در این راه سرنوشت منطقه چیز دیگری غیر از آنچه اکنون حاکم است؛ خواهد بود و ثالثاً جایگاه سخن کسانی که به بهانه دلسوزی برای مردم فلسطین، به نحوی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند را نیز روشن نمودند. وقتی ادعا دارند: «بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راه‌حل برون رفت از این بحران می‌دانند.» و این یعنی باز اسرائیل و باز تجاوز و باز سازمان مللی که در اختیار اسرائیل است. اینان که بعضاً روحانی می‌باشند چه اندازه از قرآن و وعده‌های آن به دور می‌باشند امری که بحمدالله سخت رهبر معظم انقلاب بر آن آگاهی و ایمان دارند. و مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخ‌ساز خواندند با همان روحیه شهید سنوار و ایستادن تا آخر. موفق باشید

38746
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: به لطف الهی فرمایشات شما در قلب بنده اثر کرد و شرایط نیز فراهم شد برای اینکه جدی و محکم دروس رسمی حوزه را دنبال کنم. ۱. حاج آقا چکار کنم تا همیشه متوجه افق و معنای حوزه و طلبگی در معنای عمیق و حقیقی آن باشم و باز هم دچار وسوسه های شیطانی نشوم؟ با توجه به اینکه در این زمینه کتاب و مطلب نیز محدود است، هرچند اگر هم باشد چیزهایی بیان شده که اگر بیان نمی شد بهتر بود، انسان را محدود و پژمرده می‌کند. ۲. در همین حال و هوا لازم دیدم که در فضای علمی حوزوی چقدر مطلوب و نیاز است که حتما برای تعمق در دروس و برای ملّا شدن، فارغ از کلاس درس و استاد، انسان با یک استادی همراه شود برای پایش علمی، _ در همین احوال یک نقل قولی از شهید نصر الله دیدم که خدمتتان مرقوم می‌دارم؛ ◾️توصیه و هشدار بنده به این حوزه (بعلبک) و حوزه‌های علمیه این است که ویژگی اصلی و روح ویژه‌شان را از دست ندهند. ما وقتی خانه و خانواده‌مان را رها کردیم و با سید عباس به بعلبک آمدیم به این علت نبود که او را اعلم علمای لبنان می‌دانستیم. خیلی‌ها از او عالم‌تر بودند. اما رابطه‌ی ما چهار پنج نفر با او از نجف تا لبنان دقیقا رابطه‌ پدر فرزندی بود. او پی‌گیر بیماری، پول، مطالعات درسی و بعدها ازدواج ما بود. او وضعیت درسی ما را زیر نظر داشت و ما در این زمینه از او می‌ترسیدیم و اگر درس نمی‌خواندیم می‌فهمید. راز حوزه‌های علمیه‌ سنتی ما این رابطه‌ عاطفی، معنوی و درونی است. وضعیت ما مثل امروز نبود که حجت الاسلام که امروز تبدیل به حجت الاسلام دکتر شده‌اند بیاید و درس بدهد و برود و حتی گاهی نام اشخاص حاضر در کلاس را نیز حفظ نباشد. غرض اینکه این استاد شاگردی خود معنا و عالمی دارد که نیاز است. اما به دلایل مختلف استادی پذیرای این مهم نیست؛ بزرگترین دلیلش اینست که احساس دو گانگی میان خط طلبگی خود و این امر بنده نمی‌بینند در حالی که اصلا در عالمی وارد نشده اند که نیاز بنده را عین هویت خود_ مخصوصا ذیل انقلاب اسلامی_ بدانند و از خودم برای این کار اشتیاق بیشتری داشته باشند. به نظرتان چکار باید کرد؟ چطور باید غور در مطالب درسی داشت؟ ۳. چگونه از روح طلبگی غافل نباشیم حال که وارد در آن معنا نشدیم، اما حداقل غافل نباشیم و در انتظارش باشیم تا که این احساس نیاز زنده بماند و بدنبال لقایش باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شما در کار طلبگی متوجه رسالتی باشید که به نور اسلام در مقابل شما گشوده شده است و در همه احوالات، خود را برای چنین حضوری آماده و آماده‌تر کنید. ۲. همین‌که شخصیت رهبر معظم انقلاب را از بدو تا ختم مدّ نظر آورید، ان شاءالله نتیجه حاصل می‌شود. ۳. با نظر به احساس رسالتی که عرض شد همچنان آن حضور مدّ نظر خواهد بود. موفق باشید

38730
متن پرسش

سلام استاد: اخیرا یک تفکر احمقانه ای که حتی حاضر است بگوید برای چرا باید چشمانم را باز کنم و ببینم پیش آمده و این جریان از رگ گردن به من نزدیک تر است، بسیار آزارم می‌دهد. دلم شدیدا نگاه تاریخی می‌خواهد. دلم می‌خواهد این دستاورد غرب، یعنی فضای خلائی که او ایجاد کرده مخصوص من و کاری که با منیتم کرده را جواب دهم. اما چگونه نگاه تاریخی داشته باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید پس از «معرفت نفس» در راهی قدم گذاشت که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده و در افق این راه، رهبر معظم انقلاب را به عنوان آینۀ ایمان به وعده‌های الهی مدّ نظر داشت. آری! بالاخره باید با همّت بلند و در دل طوفان به سوی اهداف بلند جلو رفت زیرا: «رنج راحت شد چو شد مطلب بزرگ». موفق باشید

38620
متن پرسش

سلام علیکم: انسانم آرزو بود و پیداش کردم! سالها شهر و کشور ها را گشتم دنبالش در این سرای خاموش، و آخر خدا بهم در نزد خودم هدیه‌ش کرد! مایه تعجبه در این زمانه چنین راهی برای ما خدا قرار داده. رهبر معظم انقلاب جناب آیت الله و آیت الحق سید علی خامنه حفظه الله تعالی که من خودم رو در او پیدا کردم. با جمال او جمال خودم رو پیدا کردم، هر چیز که لازم داشتم رو خدا بهم دادند تا ادامه دهم. علم، راه زندگی و چگونه زیستنم و هرچه لازم داشتم در این حکیم فرزانه در این فرزند قرآن در این انسان پاک در این متقی بی نظیر در این مرد الهی زندگی کردنم رو پیدا کردم خودم رو پیدا کردم و منت بر سرم گذاشت و من رو بهم داد تا خدمت اسلام و مسلمین کنم تا این برترین راه عبودیت که خدمت حقیقیه رو بهم هدیه کنند. قبله مسلمانی ام را از جمال ایشان یافتم و ولی خودم رو که راهنمای منه در تبعیت مطلقم در این جناب یافتم. براستی چه کسی به این اندازه انسانها را دوست داره که من با جستجوی در سرتاسر عالم به غیر از رهبری ندیدم؟ مگر ما چقدر کور و گم شده بودیم که ایشان را درست نمی‌توانستیم ببینیم مگر برای منی که قصدم زندگی است قصدم رشد و بندگی است چه فرق دارد که خدا کدام بنده برترشان را ولی من قرار دهند وقتی نظیری ندارند؟ وای بحال حاسدان کور که خودشون رو با رهبری پیدا نخواهند کرد و عجب ظلمی به خودشون می‌کنند با انکارهاشون که خودشون رو انکار می‌کنند. بنده با جان و جمال ایشان معاشقه می‌کنم مثلا میگم: هرچی میریم جلو تر که داری خوشگل تر میشی! دیگه شدی مال من! الان منی همه چیم رو بهتر دیدی! سلیقم رو کی فهمیدی ای مرد؟! تو مثل یه ماه میمونی که روشن می‌کنی تاریکی روزای من رو و پیدام می‌کنی تا خودم باشم. بذارید معاشقم رو بکنم که والله دارم حضور خدا را در شخصیت ایشان می‌بینم چون ایشان بنده حقیقی خداست و بندگی را معنا کردند. می‌دونم ناراحت میشن ازین نوع تعریفات ولی دارم جمالی خاص و بی نظیری را مشاهده می‌کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر انسان در این زمانه بخواهد نمادی از انسانیت را با وسعتی که انسان دارد بیابد، رهبر معظم انقلاب نمونه روشنی از انسانیت اند با همه ابعاد انسانی. موفق باشید

38535
متن پرسش

سلام استاد عزیز: شهادت سید حسن نصرالله عزیز را به شما تسلیت میگم. استاد بعد این ترورها و عدم همراهی برخی دولتمردان با پاسخ. بسیار نگران حضرت آقا هستیم بخصوص که صفحه ترور الارم اسم شهید رییسی رو و الان اسم رهبری رو هم اعلام کرده. استاد عزیز چه کنیم مطالبه پاسخ واقعا حی انفعال بدی داریم دعا کنید راهی گشوده بشود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این استکبار است که همه توان خود را به صحنه آورده تا به لطف الهی روشن شود که چه اندازه در مقابل راهی که انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده است؛ ناتوان می‌باشد. و هرگز از این سخن خداوند غفلت نکنید که می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ» بدین معنا که این خداوند است که اندازه زندگی و مرگ را در بین ما تعیین می‌کند و هیچکس نمی‌تواند از خداوند سبقت بگیرد حتی اگر بمب‌های چند تُنی سنگرشکن داشته باشد. پیشنهاد می‌شود به جواب سؤال شماره 38542 رجوع فرمایید. موفق باشید

38525
متن پرسش

سلام و احترام: پیام مهم امام خامنه ای در خصوص اتفاقات لبنان حاوی این حکم بود که: «بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.» آیا مقصود از این عبارت آن است که هر کسی در جایگاه خود (علمی،‌ تبیینی و نظامی و...) این فریضه را اقامه نماید یا اینکه مستقیماً بر وجوب جهاد نظامی دلالت دارد. بنده متوجه هستم که وجه تکلیفی و شرعی را باز باید از خود ولی فقیه پرسید اما می‌خواستم برداشت حضرتعالی را از این حکم حضرت آقا را بدانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در مسیری که با انقلاب اسلامی گشوده شد و عهدی که ما با شهدای‌مان از جمله سید حسن نصرالله بستیم، هرکس در مقابل هر امری که در این راستا پیش آید که مقابله با استکبار و صهیونیسم است کوتاهی نکند. از زنان خانه‌دار بگیرید تا مردان سیاست و جهاد. هر کدام با حضور در این تاریخ هر کاری که معنای مقابله با استکبار دارد را معنای خود قلمداد خواهیم کرد، به جای این‌که در چنین شرایطی مسیر دنیاطلبان و فرصت‌طلبان را در پیش گیریم و از فضا و عالَمی که تعهد نسبت به شهید و شهادت ما را در بر می‌گیرد؛ خود را محروم کنیم. موفق باشید      

38440
متن پرسش

استاد سلام: لطفاً راهکاری یا توصیه ای بفرمایید برای تحمل کردن کارهای آقای پزشکیان و در ادامه حمایت از ایشون در همون افقی که رهبر انقلاب متذکر هستند چون نمی شود از رفتار و عمل ها و کلام های ایشان با منطقی که برای تبیین برای دولت شهید رئیسی استفاده می کردیم برای ایشان نیز استفاده نماییم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال روش و سبک رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد که باید مانع کارهای ایشان که مخالف اهداف انقلاب نیست؛ نگردیم و تا می‌توانیم کارها و گفتار ایشان را حمل بر صحت کنیم. موفق باشید

38404
متن پرسش

عرض سلام و ادب: استاد بزرگوار چندی پیش بانویی در مورد امکان معرفت یابی بانوان در خانه، سوالی کردند و شما پاسخ فرمودید که «به هر حال بقاء و ثبات جامعه به استحکام خانواده است وقتی که زنان یک ملت بی‌سر و صدا و چراغ خاموش و با حکمت و معرفت در حال تربیت فرزندان یک ملت هستند و اجر معنویِ اساسی را نصیب خود می‌کنند. بحمداللّه به لطف الهی و با ایثار شهداء در حال شکل‌گیریِ زنانی در خانه هستیم که بنیانِ زیرساخت‌های تمدن اسلامی را پایه‌ریزی می‌کنند.» با توجه به نگاه رهبری که مستخرج از کتاب راه سوم هست، زنان می بایست بفکر صدور الگوی زن اسلامی به دنیا باشد و اگر چراغ خاموش حرکت کند این صدور بسختی اتفاق می افتد، رهبر معظم زنان موفق محجب در عرصه های مختلف علمی ورزشی و... را باعث حمله آنها به کشور در حوزه حجاب شده است، و اینکه تبلیغ یک زن محجبه با حضورش در ورزش قهرمانی، از ده ها تبلیغ زبانی موثر تر است، نظر شما در این زمینه با توجه به این نکات کتاب راه سوم چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بشر امروز بیش از آن‌که با کلمات و گفته‌ها بتواند زندگی کند، به سبک‌ها و سلوک‌ها نظر دارد و البته این مربوط به همه انسان‌ها در همه تاریخ است. شاید بتوان گفت در این زمانه که انسان در معنای خود گرفتار نوعی بحران و بی‌هویتی شده است؛ سبک‌ها و سلوک‌ها بیشتر با ما سخن می‌گوید و از این جهت به گفته امام صادق «علیه‌السلام» و توصیه ایشان «...و ان تکونوا لنا دعاة صامتین» می‌توان بی سر و صدا و به نحو خاموش با سبک و سلوک خود فرهنگ اولیای الهی را به میان آورد. و البته این به معنای این نیست که از عظمت و زیبایی حضور زنان محجبه در میدان‌های ورزشی که چشم‌های جهانیان بدان دوخته شده است؛ غفلت کرد. و چنانچه امکان حضور در چنین میدان‌هایی با آن سبک فراهم هست از آن استفاده ننمود. و کتاب «راه سوم» با منظری که نسبت به «زن» در مقابل زنان ما می‌گشاید، عملاً ما را در نسبت به فهم زنان‌مان به جامعیتی می‌رساند که می‌توانیم در هر موقعیتی آنچه را که باید انجام دهیم، انجام دهیم. و در همین رابطه توصیه بنده به همه و بخصوص به خواهران آن است که آن کتاب را از ابتدا تا انتها با حوصله مطالعه نمایند تا منوّر به فهم جامعی نسبت به زنان در منظر مقام معظم رهبری بگردند. منظر انسانی که به خوبی زمانه خود را در افق توحیدی و معنوی‌اش می‌شناسد. موفق باشید      

38375
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در بحث عالم داشتن و عالم دینی و... سوال پیش می آید که چگونه می‌شود وارد عالم دینی شد؟ اینجا هست که بحث ناارادگی و انس و انتظار و وارستگی مطرح می‌شود در جزوه انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی این بحث را به میان آورده اید ولی احساس می‌کنم بحث وارستگی و ناارادگی بیشتر از این ها جای کار دارد لطفا راهنمایی بکنید چطور می‌شود در این مبحث قدمی برداشت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید عرایضی که در شرح غزل اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش آمد، راه‌گشا باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17543. موفق باشید

38361
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. به تازگی شعری از مقام معظم رهبری منتشر شده است یکی از ابیاتِ وَزین این است: «گامی به راه و گامی در انتظار دارم / سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم» خواستم شرحی بر این بیت (بخصوص مصراع دوم) بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آن‌گاه که انسان مسیر حضور در ایمان را شناخت و یا بگو مسیر ایمان در مقابل او گشوده شد، این گام‌ها و قدم‌ها است که رفتن آغاز می‌کند، رفتنی که اگرچه می‌رویم ولی در هر قدمی افقی گشوده می‌شود و انتظاری پیش می‌آید که قدم دوم را طلب می‌کند به همان معنای ظهور صراط و طلب صراط مستقیم که گامی بعد از گامی، معنای بودن می‌شود. و این‌جا است که انسان به زیبایی در حیرتی قرار می‌گیرد که فقط می‌داند همچنان باید در بستر ایمان جلو و جلوتر برود و پرگاروار با چرخش خود، زندگی را ترسیم کند و این سرگشتگی و حیرت، معنی حقیقی ایمان است از آن جهت که نه چیزی در دست داریم که فکر کنیم به چیزی رسیده‌ایم، و نه آن همه حضور را که هیچ چیز نیست و فقط حضور است، می‌توان نادیده گرفت. این‌جاست که در ادامه بیت می‌فرمایند: «چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم» و این یعنی حاضرشدن در ایمان، حتی آن‌جایی که گویا خزان‌گونه ناله سر می‌دهیم: «الهی قلبی محجوب» در همان حال ایمانِ بهاری در صحنه است. موفق باشید      

   در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به‌تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند. 

🔹رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم

از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنه‌ای

38115
متن پرسش

استاد سلام علیکم: اگر امکانش هست لطف می کنید جوابی که به سوال 38107 فرموید ( تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری می‌نگرند) در مورد آن زاویه دید بیشتر توضیح دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی نمی دانم که با چه نگاهی حضرت ایشان آن جملات را به کار بردند. حتماً نکاتی مدّ نظرشان بوده است.
از متن تنفیذها، دیدگاه کلی آقا نسبت به  رئیس جمهورها در آن زمان مشخص می‌شود. 
متن تنفیذ مرحوم آقای هاشمی سال ۶۸ و ۷۲ : ياور صميمى امام و شخصيت برجسته‌ى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و چهره منوّر نظام جمهوری اسلامی و رکن رکین انقلاب و بازوی توانا و زبان گویای آن.
متن تنفید آقای خاتمی سال ۷۶ و ۸۰ : دانشمند متفکر و اندیشمند فرزانه، شخصیتی انقلابی و فرزانه و منتسب به بیت سیادت و علم و تقوا مردی روحانی و کارآزموده و انقلابی و اهل دانش و معرفت قرار یافته و یکی از تربیت‌شدگان حوزه‌ی معرفت دینی.
متن تنفیذ آقای احمدی نژاد سال ۸۴ و ۸۸ : شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنه‌های گوناگون، مرد شجاع و سختکوش و هوشمند.
متن تنفیذ آقای روحانی سال ۹۲ و ۹۶ : شخصیتی دانشمند، و کارآزموده‌ی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرائی کشور.
متن تنفیذ شهید رئیسی سال ۱۴۰۰ : شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت، عالِم فرزانه و خستگی‌ناپذیر و کارآزموده و مردمی.
موفق باشید

38113
متن پرسش

سلام استاد: دو تا سوال داشتم: اول ابنکه آیا صحت دارد که عمر را حضرت علی علیه السلام غسل دادند؟ دوم اینکه شما جزو جبهه پایداری هستید؟ و اینکه میرباقری رهبر این جریان گفته مثنوی را باید با انبر گرفت چه توجیهی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم. ۲. نه! بنده جزو هیچ گروه سیاسیِ تعریف‌شده نیستم. به نظر بنده در این زمانه، بهترین حضور در عالم سیاست ذیل حضور تاریخی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است. ۳. ای کاش حاج آقا میرباقری مانند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به مثنوی مولوی رابطه دیگری برقرار کرده بودند تا نظرشان چیز دیگری می‌بود. در این موارد بهتر است امثال رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» و مرحوم شهید مطهری که در کنار فقه و فقاهت، در حکمت و عرفان نیز قدم زده‌اند، نظر بدهند. به قول آيت‏ الله انصارى همدانى «رحمةالله‏ عليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. مقام معظم رهبرى «حفظه‏ الله‏ تعالى» در جلسه‏ اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏‌گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين» است و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. آیت الله حسینی تهرانی در کتاب «روح مجرد» می‌فرمایند مرحوم آیت الله قاضی معتقد بودند جناب مولوی شیعه است. و حضرت امام فرموده بودند مثنوی تفسیر قرآن ملا جلال است. موفق باشید

نمایش چاپی