بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15690
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال از محضر شریف تان دارم: 1. برای کسب معرفت و عظمت عالی حضرت ولی عصر (روحی له الفداه) چه شاه راهی را پیشنهاد می نمایید؟ 2. زیباترین و لطیف ترین و مجذوب ترین جمله و شنیده ای که انسان را مجذوب و معشوق امام زمان (روحی له الفداه) می کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام شناسی به صورت عرفانی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کتاب «مصباح‌الهدایه» مطرح کرده‌اند 2- بنده با این شعر مأنوس هستم: «ای لقای تو جواب هر سؤال / مشکل از تو حل شود بی‌قیل و قال» و نور حضرت را در جمال و گفتار نایب‌اش حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» می‌بینم. موفق باشید

15615
متن پرسش

جناب طاهرزاده سلام: اولین بار اسم شما و مطالبتون رو در نشریه فرهنگ عمومی دیدم. مطالبتون عمیق بود. هفت ماهی است که کتابهای شما رو تهیه کردم. دو ماهی است که فهمیدم سایت دارید. جزواتی که نداشتم رو دانلود کردم. چند روزی است که از مطالب سایتتتون خصوصا سخنرانی تون در خصوص چیستی، راز پایداری و استحاله انقلاب رو گوش کردم. به مباحث متعددی اشاره کردید از جمله سروش، خط فکریش، قوچانی، مهرنامه، آوینی، دغدغتون در خصوص فقدان تفکر، هم‌جهت نبودنِ دست و زبان‌ها، تلاش برای ادراک حقیقت و نه تراشیدن استدلال برای اون و ... هم‌ذات پنداری عجیبی با مباحثتون داشتم، اما غرضم از این وجیزه گفتن این مطالب نبود بلکه این بود که براتون بگم چرا با شما هم ذات پنداری دارم تا در راهی که درپیش گرفتید ثابت قدم تر باشید و بدونید حرف شما میتونه مخاطب خودش رو ولو در یک روستای دور افتاده (خودم) پیدا کنه. جناب طاهرزاده، من در یک روستا زاده شدم، علائق مذهبی داشتم، عضو بسیج بودم، از وابستگان شهدا بودم، امام خامنه ای رو می پرستیدم، تا اینکه دانشگاه رفتم. به دلیل حس کنجکاوی که داشتم به مباحث سیاسی علاقمند بودم اما شناختی به مبانی و ریشه ها و خط فکری ها نداشتم و صرفا شناختم یک شناخت سطحی در حد اسم از احزاب بود. اما ظرف دو سال با مطالعه نشریات اصلاح طلبان از جمله شهروند امروز با مدیریت محمد قوچانی، اعتماد ملی، دنبال کردن مطالب تئوریک، آشنایی با سروش و کتابهاش، نهایتا مسحور دلبری های کلامی سروش شدم. به نسبیت حقیقت رسیده بودم. و از سروش به شبستری، ملکیان، و سایر ایدولوگ های جریان استحاله رسیدم. و در یک برهه‌ی زمانیِ دو ساله، زیربناهای اعتقادیم نسبت به انقلاب، ولایت فقیه، و خیلی امور دیگه سست شد و به طور کلی جهان‌بینی و معرفت شناسیم و هستی شناسیم دگرگون شد. امروز که نگاه می‌کنم می‌بینم فردی کاملا مغایر خط امام، انقلاب، و شهدا بودم اما اون روزها کاملا با اعتقاد کامل و نه از روی بازیگری، تمام این‌ها را با شبهاتی که از طریق رسانه‌های مزبور به ذهنم وارد شده بود زیر سوال می بردم، ولایت فقیه رو دیکتاتوری میخوندم، انقلاب رو بیهوده می دونستم، حزب‌اللهی را دگم می‌دونستم، اهل انگ‌زدن بودم، کلا با مفاهیم انقلابی درگیر بودم، شعارهایی نظیر دموکراسی، حقوق بشر، و ... باور کرده بودم. بحث می کردم، جدل می‌کردم، مخالفتم با احمدی نژاد از منظر روشنفکران بود نه از منظر انقلاب اسلامی. درهرصورت به شدت و علی رغم اینکه در دور اول، رای به احمدی نژاد دادم ناراحت بودم چون هنوز تغییر نکرده بودم و در دام دانه روشنفکران بودم. این موضوع امتداد پیدا کرد تا فتنه 88. در ایام انتخابات برای میر حسین تبلیغ می کردم. به ایشون رای دادم. با خیلی ها بحث می کردم و با هیچ استدال عقلی راضی نمی شدم. به تقلب باور داشتم. اما و اما و اما یک روز حسب اتفاق واقعه عجیبی برام رخ داد و این شد نقطه عطفی برای زندگی من و باعث شد از منجلاب روشنفکری که توش رفته بودم بیرون بیام اما نه با استدلال بلکه با اداراک یک حقیقت مطلق. ماجرا از این قرار بود که یک مستند به نام The Arrivals که در رابطه با فراماسونری بود به دستم رسید. صرف نظر از اینکه بخواهم به فراماسونری تا حدی که این مستند بهش پرداخته بود بهش بها بدم یا نه اما آخرین قسمت این مستند باعث تحولی عظیم از جنس یک انقلاب در من شد تا حدی که در لحظه ای فکر کردم گمشده ام رو پیدا کردم و این همون چیزی بود که من گمش کرده بودم و این حرف چیزی نبود جز اینکه این دنیا قرار است به منجی به نام مهدی (عج) منجر شود. این دنیا غایتی دارد و مبنایی. پس نباید وضع موجود که دوره حاکمیت تمدن غرب و ظهور حاکمیت نفس اماره است رو به رسمیت بشناسم. ظهور امام زمان (عج) را می دانستم اما هیچ وقت به نسبتی که با این دنیا، خودم، انقلاب، تمدن غرب و کارکردی که می تونه داشته باشه فکر نکرده بودم اما این مستند صرفا همان جرفه اعتقاد به منجی رو در من با بیانی هنری و نه استدلالی بیدار کرد و باعث حرکتم شد تا هر چی بیشتر گرد و غبار تعصبات و مفاهیم و اندوخته و پیش فرضها رو از روی گوهر حقیقت که در اون لحظه برام بیشتر یک حس شکل نگرفته بود رو کنار بزنم اما نمی دونم شاید خداوند و ولی عصر ارواحنا فداه به خاطر اینکه با خودم صادق بودم شهید سید مرتضی آوینی رو سر راهم گذاشت. کسی که جنس حرفاش دیگه از جنس استدلال نبود اما در عین حال بود. قرآن و آیاتش در کلام اون شهید برام رنگ دیگری پیدا کرده بود. مطالبش دیگه از فیلتر عقلم عبور نمی کرد تا من تجزیه و تحلیل کنم تا نفی شون کنم. انگار داشت رو یک موج دیگه با من صحبت می کرد. نمی دونم شاید بشه اسمش رو زبان فطرت گذاشت. به هرحال هرچی که بود تمام حجاب های تعصب داشت یکی یکی فرو می ریخت و حقیقت آهسته آهسته برام بیشتر رخ عیان می کرد. کاری که اگر ساعت ها سعی می کردید در قالب استدلال انجام بدید من باهاش مواجهه می کردم. کتاب مبانی نظری تمدن غربش رو که خوندم اون احساس خام که داشتم داشت آرام آرام شکل می گرفت و تمام مفروضات من نسبت به خودم، انقلاب، تمدن غرب، نسبت اینها با هم جایگاه انقلاب و علت این همه گرفتاریهاش برام به هم ریخت. با مطالعه کتب دیگر شهید این خط فکری تقویت شد. علت هجمه به این انقلاب از جانب روشنفکران رو با حلزونهای خانه به دوش فهمیدم. آسیب های پیش روی انقلاب رو درک کردم که این انقلاب ممکن است از کجا ضربه بخورد و توسط چه خط فکری. دیگه اظهار نظرهای سطحی سیاسی برام جذاب نبود و همه مسائل و پدیده های اجتماعی فرهنگی اقتصادی سیاسی رو از منظر انقلاب تفسیر می کردم. امام رو با کتاب حیات باطنی شناختم، کلام امام و افق نظری امام برام خیلی روشن شد. وقتی که می گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد یعنی چی. آمریکا شیطان بزرگ است یعنی چی، دیگه همه چی رو از دریچه مادیت ت نمی سنجدیم و منافع ملی که قبلا ازش تعریفی صرفا مادی داشتم کنار گذاشتم. راز و رمز پیروزی در دفاع مقدس رو فهمیدم. فتح خون برای من جایگاه کربلا و نسبتش با انسان رو برام نشون داد که آری قافله کربلا هنوز در زمان سفر می کند و فریاد هل من ناصر آن امام عشق هنوز به قوت خود باقی است. فهمیدم کربلا نه یک شهر یا یک واقعه بلکه یه افق فکری است که نمی گذاره شما به ورطه پوچی و نیهیلیسم برسید. فهمیدم کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا یعنی چی. دیگه عزاداری ها و محرم برام رنگ یک عادت مذهبی نداشت بلکه ریشه در یک حقیقت قدسی داشت. محرم اون سال برام با تمام محرم هایی که تجربه کردم متفاوت بود تا حدی که هر سال با خودم عهد بستم در دهه اول محرم کتاب فتح خون رو بخونم. خلاصه فهمیدم عیب کارم کجاست. یک حالت بی قراری عجیبی در من به وجود اومده بود. به تمام گذشته خودم کافر شدم و با آوینی زندگی کردم. در یک کلام آوینی رو زیست کردم. شاید علتش همون تجربه های مشابهی بود که ایشون در قبل انقلاب داشتند که در واقع من هم داشتم. و ایشون به بهترین وجه ممکن در قالب کلمات بیان کرده بودند در جایی که می گفتند (دارم از یک راه طی شده حرف می زنم) ... (تظاهر به دانایی هیچ وقت جای دانایی رو نمی گیره). و همه اینها در حالی بود که کتب شهید مطهری علی رغم خوب بودنش هیچ وقت نمیتونست من رو از این منجلاب بیرون بکشه. آوینی برای من شده بود یک متر و معیار که به هر مسئله ای می زدم جواب می داد. انگار آوینی شده بود زبان غیب. یک واسطه برای گفتن اسرارِ مگو در قالب کلمات. داشت رازهای عالم رو فاش‌گویی می کرد. والا بیان مثل اینکه رازهایی در این جهان است که جز با خون فاش نمی شود رو چطور باید تفسیر کرد. اما آوینی مامور شده بود رشحاتی از این رازها رو در کالبد کلام و جسم نحیف کلمات بیاره. و چقدر هنرمندانه این کار رو کرد. و شاید به خاطر همون فاش گویی هایی که از عالم داشت با شهد شهادت مجبور به سکوت شد و چه زیبا بود آن اجبار و این سکوت. به همین خاطر تکلیف خودم رو فهمیدم. شروع کردم به مطالعه بیشتر. با داوری، زرشناس، شما ، خسروپناه و بسیاری دیگر از اندیشمندان، آشنا شدم و علت مخالفت ها با این بزرگوران از جمله از سوی سروش برام بیشر تیین شد. کانه اغراض و اهداف اظهار نظرها برام زودتر از خود کلامشون آشکار می شد و اینکه این جریان استحاله از چی ناراحت هستند. راز توجه رهبری به علوم انسانی رو فهمیدم. و اینکه چرا مجلات روشنفکری در این هجم وسیع منتشر می شوند و با شما هم کلام میشم که این مجلات چه بلاهایی سر مخاطبان خودشون میارن و اونها رو به ورطه بی عملی و تن به وضع موجود دادن می کشند. لاجرم چون این انقلاب مخالف وضع موجود است پس به طور طبیعی باهاش مخالفت خواهند کرد که نهایتا این مخالفت ها در زمینه های فکری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ظهور پیدا میکنه. آقای طاهر زاده علی رغم اینکه کتب آن‌ها را با رویکردی منتقدی نگاه و مطالعه می‌کنم، دیگه به دام اونها نمی افتم چراکه در حصن حصین آوینی هستم که من رو به ترسیم دو جبهه‌ی حق و باطل می‌برد. دست به قلم شدم و برای این منظور مطالعه ام را زیاد کردم و امروز هم وقتی با مخالفین گاهی بحث می کنم می بینم اونها دارن همان حرفهایی رو میزنن که خودم یک روزی همون حرف ها رو شدیدتر هم می‌گفتم. دقیقاً همون جنس استدلال‌ها، همون ایرادات، همون تعصبات، وهمون دام روشنفکری و درعین حال دلم براشون می‌سوزه. اما جناب طاهرزاده نمی‌دونم دیگه چرا هرچقدر که مطالعه می‌کنم احساس می‌کنم جان مطلب همان بوده که آوینی گفته و بقیه‌ی مطالب، توضیح و شرح همان مفاهیم است که به قول معروف اگر در خانه کس است یک حرف بس است. همه اینها رو گفتم تا بهتون بگم استاد! از کلام شما بهره می‌برم و کتب شما رو با جان می‌خوانم. دغدغه‌هایتان را از عمق وجود حس می‌کنم. اما ازتون تمنا دارم شما که مخاطبی دارید، از آوینی غافل نشید و سعی کنید ایشون رو بیشتر به جوان‌ها بشناسانید، چراکه احساس می‌کنم بلا تشبیه، آوینی در مقایسه با مطهری و یا هر بزرگوار دیگر، مثل امام حسین«علیه‌السلام» و سایر ائمه رو داره که کشتی آوینی ما رو زودتر به ساحل نجات رهنمون میشه. اگر دقت بکنید آوینی داره از اون مهجوریتِ زمان خودش خارج می‌شه و افراد زیادی رو دارم می‌بینم که به‌واسطه‌ی آشنایی با این شهید متحول شدند. و همین موضوع باعث شده تا جریان مقابل درصدد بر بیاد تا آوینی رو در وهله‌ی اول انکار کنه و چون دید نمیشه و آوینی داره تکثیر میشه، در صدد براومدند تا اون رو تحریف کنند. همون بلایی که می‌خواند علیه خط امام بیارن، و به اسم امام علیه خط امام شورش کنند. نمونه‌اش مناظره جناب یامین پور با امید روحانی در برنامه‌ی 20 فروردین شبکه سه برنامه هفت پیرامون مرتضی آوینی. یا برنامه صد و هشتاد درجه‌ی شبکه افق با آقای امید روحانی و مهدی نصیری. و در این برهه حساس وظیفه امثال حضرتعالی که تریبونی دارید سنگین تر است تا از تحریف این شهید جلوگیری شود چراکه آوینی برای مباحث کلان حضرتعالی حکم مقدمه را دارد کما این‌که این وجیزه‌ی امروز من به شما، محصول تحولی است که از قبل آوینی دارم و إلاّ شما در گوشه‌ای از اصفهان داشتید کار خود می‌کردید و من هم کار خودم. و هنر آوینی همین بود که از قبل جریان شبه روشنفکری افراد را بیرون می کشید و إلاّ کسانی که دائماً ما را تصدیق کنند و فکر کار فرهنگی باشند اما ندانند محل نزاع کجاست، به قول شما مخاطب اون کتابتون می‌شوند با عنوان «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شوند» لذا تا طرف جایگاه خودش رو در دنیا، جایگاه این انقلاب را در دنیا، نسبتش با تمدن غرب و ... رو نشناسه این انتظار که مباحث کلان نتیجه دهد بسیار بعید خواهد بود. پس علیکم به آوینی. با سپاس مجدد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 15555 تحت عنوان «آوینی؛ بزرگ‌راهِ به معناآوردنِ رهنمودهای امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» عرض شد: تعجب نباید کرد که هنوز تفکرِ مناسب آن تاریخ، ظهور نکرده است تا آوینی را در زمره‌ی متفکرترین انسان‌ها بدانیم. اگر هایدگر معلّم بزرگِ سؤال از متافیزیک است، که هست؛ و اگر فردید متذکر رجوعِ از تفکر متافیزیکی به تفکرِ اسلامیِ تشیع ایرانی است، در تاریخی که حضرت روح اللّه خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ظهور داد؛ شخصیت آوینی تجسمِ بزرگِ عبور از متافیزیک به سوی حقیقتِ قدسیِ ما می‌باشد. در ضمن خوب است که نیم‌نگاهی به جواب سؤال‌های 3739 و 6155 و 6251 و 11717 و 7292 و 14125 بیندازید. انتظار بنده آن است که کاربرانِ محترم با دقت هرچه بیشتر، متن نوشتاریِ فوق را دنبال بفرمایند.

15554
متن پرسش
سلام و خسته نباشید: آیا از تفسیر المیزان می توان برای کشف آرای سیاسی و اداری علامه (ره) استفاده کرد؟ و اصلا به طور کلی می توان پژوهشی در خصوص علم سیاست و علم مدیریت از نظر علامه (ره) انجام داد؟ اگر پاسخ حضرتعالی مثبت است لطفا منبع معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که به تعبیر حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همه‌ی اسلام، سیاست است و قرآن منعکس‌کننده‌ی سیاستِ واقعی است و علامه‌ی طباطبایی در این تاریخ، حقیقتاً مفسر قرآن‌اند؛ بهترین منبع برای فهم سیاستِ دینی در نگاه قرآنی علامه‌ی طباطبایی، تفسیر قیّم «المیزان» است. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌هایشان در نماز جمعه فرمودند: ما با مطالعه‌ی المیزان بهتر توانستیم وارد دنیای سیاست شویم. موفق باشید

15552
متن پرسش
با سلام و تشکر خدمت به استاد عزیز: استاد در پاسخ به سئوال حقیر (15546) مطلبتان را متوجه شدم اما منظورم این است که مثلا اگر ما بخواهیم موضوعی را تحقیق کنیم مثلا الگوی اسلامی پیشرفت از نگاه رهبری چیست و یا اقتصاد مقاومتی از دیدگاه رهبری چیست و مسائل دیگر با چه روش (متد، سبک) باید این کار را انجام بدهیم؟ (به عنوان مثال استاد عزیزی فرمودند: اولا باید مبانی رهبری را بدانید مبانی معرفت شناسی و ولایت شناسی و غیره و ثانیا منظومه فکری رهبری را باید بدانید تا گرفتار مغالطه نشوید.) با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آن استاد حرف درستی است. زیرا اقتصاد مقاومتی بر اساس انسان‌شناسیِ اسلامی می‌تواند شکل بگیرد و نه انسان‌شناسیِ غربی. و با هستی‌شناسیِ اسلامی باید دنبال شود. سیر مطالعاتی بر روی سایت، بر اساس همین قصد تنظیم شده است. در ضمن در جواب سؤال شماره‌ی  15159 عرایضی شده است. خوب است که به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

15546
متن پرسش
با سلام خدمت استاد و آرزوی سلامتی: سئوالی داشتم خدمتتون درباره اینکه شناخت جایگاه حقیقی سخنان رهبری به چه صورت باید باشد؟ موضوع: روش شناسی بیانات رهبری سئوال بنده: رهبری مطالبی رو عرض می کند، هر کسی یه برداشتی از همان صحبت رهبری می کند حالا می شود یه برداشت واحد از سخنان رهبری رسید و با توجه به فهم آن هر کسی وظایف خود رو در عملیاتی کردن آنها انجام دهد که باعث رفع این همه اختلاف ها بشود؟ چه روشی رو حضرت عالی نسبت به بیانات رهبری پیشنهاد می دهید که عام و خواص آن رو انجام دهند دیگر به فهم واقعی خود سخنان خود ولی می رسند نه اینکه سخن خودشون رو بیان کنند و نظر رهبری رو به آن بچسبونند (مثال سنگ طلا و سنگ طلایی رنگ)؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. سخنان حکیمان، لایه‌ها و مراتبِ مختلف دارد و خودشان هم متوجه‌ی این امر هستند و لذا همه‌ی فکرها را با تفاوت مراتبی که دارند، مدّ نظر قرار می‌دهند. و به همین جهت است که همه‌ی اقشار می‌توانند از آن سخنان و رهنمودها بهره گیرند. مگر نه آن است که قرآن بعضاً می‌فرماید این قرآن برای آن‌هایی است که تعقل می‌کنند و بعد می‌فرماید همین قرآن برای کسانی است که تقوا پیشه می‌نمایند. یعنی هرکس با توجه به سعه‌ی وجود خود از قرآن استفاده می‌کند. موفق باشید

15545
متن پرسش
با عرض سلام: استاد من یه سوال دارم و اون اینه که چرا هر وقت پای استاد دکتر رضا داوری اردکانی میاد شما سخنان ایشان را هرچند غلط دوست دارید توجیه کنید. به عنوان نمونه در همین توافقنامه برجام رهبری آن را خسارت محض نامیدند ولی صحبت ها و نوشته های ایشون در این مورد کاملا خلاف و آشکارا ایشان نگاه دیگری داشتند ولی شما باز هم آن را توجیه کردید. استاد بنده هرگز دوست ندارم ایشان را از صحنه فکری و فرهنگی حذف شوند و هیچ وقت قصد ندارم نکات خوب و ارزشمندی که در نوشته های ایشان هست را انکار کنم اما معتقدم وقتی کسی از سیاست زدگی و ایدولوژی زدگی حرف میزنه خود به نظر و حرف خودش پای بند باشه به نظر من یه جوان انقلابی وقتی قلبش را به خامنه ای عزیز می دهد افقی را در جلوی خود می بینه که اصلا داوری ها برای او دیگر موضوعی ندارند. ببخشید اگر یک مقدار تند شدم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون دکتر داوری را یک متفکر واقعی می‌دانم، سعی بر آن است که عمقِ سخن ایشان را درک کنم و به صورت سطحی و با فضای ژورنالیستی، سخنان ایشان را تفسیر ننمایم. کجا مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» توافق‌نامه را به صورت مطلق و بدون شرط، خسارت محض دانستند؟!! موفق باشید

15454
متن پرسش
به نام خدا و با سلام: جناب استاد قربانت شوم چرا بعضی وقتها مسایل را می پیچانید. وقتی هاشمی صراحتا می گوید دوره موشک گذشته است و رهبری هم صراحتا می گوید اگر کسی چنین بگوید دیگر جایی برای هاشمی گذاشتن یعنی چه؟ اگر هاشمی یا رهبری در پرده و لفافه گفته بودند آنوقت یک حرفی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم کدام جواب مورد نظر شماست؟! در جواب سؤال شماره‌ی 15431 نکته‌ای را عرض کردم. در ضمن عنایت داشته باشید مقام معظم رهبری در همین صحبت اخیرشان نیز موضوع را در دو باب مدّ نظرها قرار دادند که اگر کسی ناآگاهانه این سخن را گفته باشد، ناآگاه است بدین معنا که خائن نیست. و اگر آگاهانه گفته باشد، خائن است. ما نیز سعی کنیم برای جلوبردنِ انقلاب، همین روش و ادبیات را به‌کار گیریم. پس چرا می‌فرمایید بنده مسائل را می‌پیچانم؟! باید مواظب بود راه ادامه‌ی انقلاب را پیدا کرد و نه راه ادامه‌ی برداشت‌های خودمان را. موفق باشید 

15473
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: حضرت آقا در سخنرانی ابتدای سال وقتی به موضوع فرهنگ رسیدن بر روی حرکت های خودجوش مردمی تاکید کردند و الگوی این حرکت را شهید آوینی دانستند. به نظر حضرتعالی چه روحی در کار آوینی نهفته است که حضرت آقا به ایشان اشاره داشتند و از طرف دیگر چنانچه در عرصه فرهنگ از آوینی غفلت شود چه خطری حرکت های خودجوش فرهنگی را تهدید می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت‌های فرهنگی نباید اداری و رسمی باشد. نگاه قدسی مرحوم شهید آوینی به انقلاب و فرهنگ را باید در متن مردم آورد و این تنها راه نجات مردم و انقلاب است. حداقل دولت مانع نباشد. موفق باشید

15469
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: می گویند چرا حضرت آقا به جز یک مورد که در مورد بحث جمعیت بوده نمی گویند اشتباه کردم. جوابشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متدین برای هرسخنی باید حجتی داشته باشد. اگر به نظر خود ایشان در موردی اشتباه نکرده‌اند و بقیه بگویند ایشان اشتباه کرده‌اند، مگر برای ایشان حجت است که کار خود را اشتباه اعلام کنند؟! موفق باشید

15468
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: چرا حضرت آقا که همیشه از تمام کاندید های انتخابات حمایت می کردند و می گفتند همه ی آنها جزو جمهوری اسلامی هستند در انتخابات خبرگان در واقع از سه کاندید بیشتر حمایت کردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این به جهت شخصیت خاص آن بزرگان است و نه آن‌که بخواهند بقیه‌ی اعضای انتخاب‌شده را نفی کنند. موفق باشید

15447
متن پرسش
سلام علیکم استاد: می خواستم بپرسم این نوع نگرش به عالم رو عمدتا از تدبر روی آثار ملاصدرا و ابن عربی به دست آوردید تا با مطالعه این آثار ما هم با همین روش این نگرشو پیدا کنیم بعد از به دست آوردن این نگرش زیر سایه انقلاب بدون گروه شما میشه ادامه داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گروهی که مربوط به بنده باشند، در کار نیست. همه‌ی حرف ما این است که در این تاریخ به حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و معارفی که آن مرد بزرگ به صحنه آورده است و امروزه مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» متذکر آن هستند؛ متصل باید شد. موفق باشید

15431
متن پرسش
سلام: به نظرتون چرا رهبری توی سخنرانی های اخیرشون من جمله، در جمع مردم تبریز، مردم نجف آباد، دیدار اعضای خبرگان و اخیرا در دیدار با مداحان، این قدر صریح آقای هاشمی و افکار و موضع گیری ها شون رو نقد می کنند؟ بعضا ایشون چیزهایی میگن که ما تا حالا جرأت نداشتیم بگیم و تصور می کردیم نباید آقای هاشمی رو این طور ضایع کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید چون آقای هاشمی با صراحت بیشتر، نظراتی را مطرح می‌کنند که در راستای ادامه‌ی روح انقلابی ملت نیست، مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» شرعاً موظف می‌شوند آن نظرات را نقد کنند و عملاً چنین حالتی که می‌فرمایید پیش می‌آید. ولی باز حضرت آقا سعی دارند مستقیماً موضوعْ به آقای هاشمی برنگردد. به همین جهت در صحبت اخیرشان می‌فرمایند اگر کسی بگوید دوره‌ی موشک تمام شده؛ یا نادان است و یا خائن، و بدین شکل جایی برای شخصیت آقای هاشمی باقی می‌گذارند. موفق باشید

15423
متن پرسش
سلام و احترام: استاد و حکیم گرانقدر برخی از اساتید ظهور امام زمان (عج) را نزدیک می دانند. نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره نورِ حضرت در عالم هست و نزدیک است و همیشه هم آن ظهور غیر مطلق، به شکل‌های مختلف ظهور دارد. مثل ظهور ایشان در حالِ حاضر، در شخصیت حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه». و احساس ظهوری که بزرگان دارند، عموماً به این معنا برمی‌گردد. ولی در مورد ظهور مطلق مولایمان؛ واللّه اعلم! موفق باشید

15410
متن پرسش
سلام استاد: نظر شما در مورد ارتباط آیت الله خامنه ای با امام زمان چی هستش؟ نظرتون در مورد اشتباه کردن رهبر چی هستش؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مسلّم به نایب خود کمک لازم را می‌کنند، ولی نه به معنای آن‌که اختیار آیت اللّه خامنه‌ای را در اختیار بگیرند و به همین جهت رهبری، معصوم نیستند ولی به اصطلاح فقها در نسبت با سایر مردم، قلیل الاشتباهند، بر عکس معصوم که اصلاً اشتباهی ندارند. موفق باشید

15388
متن پرسش
سلام استاد: با تشکر از مطالب مهم و تحلیل های عمیقتون می خواستم بپرسم که «الگوی ولایت پذیری» چیست؟ چگونه و با چه مدلی می توانیم خودمون رو به اندیشه امام و رهبری نزدیک کنیم؟ مخصوصا جامعه مذهبی ما از این موضوع رنج میبرن که اختلاف فکری گاها عمیقی با آقا دارند. این نشون میده ولایت پذیری ها بیشتر شعاری شده، از شما خواهش دارم که روشی ارائه کنید که آقا رو درست بفهمیم. حتی برای مدل و الگوی رجوع به ائمه هم، حداقل من ندیدم در حوزه رو این موضوعات بحثی صورت بگیره. با تشکر التماس دعا، یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «راز ماندگاری انقلاب اسلامی و خطر نفوذ و استحاله» که در قسمت «یادداشت ویژه» در صفحه‌ی اصلی سایت هست، نکاتی در این مورد خدمتتان عرض شده است. موفق باشید

15313
متن پرسش
به نام خدا با سلام جناب استاد: استاد باز هم بگو هاشمی مقابل رهبری نیست و پس از صحبتهای ایشان بر حرف خود تاکید نمی کند! رهبری عدم حضور آیت الله مصباح و یزدی را خسارت می داند، هاشمی اینان را جاهلان افراطی می نامد. استاد این تقابل چه خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم تفاوت نگاه آقای هاشمی با رهبری مبنایی تر از آن است که آن را در یک تقابل سیاسی خلاصه کنیم به همین جهت در جواب سوال 15151 تلاش کرده‌ام تا این دو نوع تفکّر را تبیین نمایم تا جامعه‌ی ما به جای گرفتار شدن به یک جامعه‌ی دو قطبی به بلوغ از تفکر دست یابد. موفق باشید

15295
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد بزرگوار: امروز آقا در دیدار با مجمع طلاب فرمودند: «با وجود برخی پدیده های نامطلوب در گوشه و کنار، جهت گیری کلی حرکت کشور، خوب و رو به پیشرفت است و افق آینده به لطف پروردگار در همه زمینه ها روشن است.» با توجه به این بیانات، آیا می توان نتیجه گرفت که ایشان با بهره گیری از وجوه مثبت و فرصتهای بوجود آمده توسط دولت فعلی، در ضمن نگرانی و مراقبت از برخی پدیده های نامطلوب مانند نفوذ و مظلومیت فرهنگ و...، بسیار امیدوار هستند و معتقدند با همین قرائت دولت فعلی نسبت به جمهوری اسلامی هم می شود برخی بهره ها را به نفع آرمانهای انقلاب برد؟ عمده گفتمان این دولت «توسعه و مسائل اقتصادی با شعار چرخیدن چرخ زندگی مردم و کسب وجهه در عرف بین المللی با شعار تعامل سازنده و احیای اخلاق (مشخصا به معنی پرهیز از اختلاف ظاهری قوای حاکمیتی) و از دست ندادن امید در میان مردم برای بهبود شرایط معیشتی» هست که به نظر می رسد این گفتمان ظرفیت این را دارد که با هدایت و ارشاد و تعیین جهت رهبری، علاوه بر استفاده از مثبتات آن، تهدیداتش نیز تبدیل به فرصت شود و فکر می کنم آقا با شناخت و تعامل و نسبتی که با شخص و نوع تفکر آقای روحانی و هاشمی از قبل از انقلاب تا کنون داشته اند، دستشان برای استفاده از ظرفیت این دو شخصیتی که الان به هر دلیلی واجد سرمایه اجتماعی و محبوبیت اکثریت نسبی آراء هستند باز است. خواستم فهم ناقص خودم را در معرض تحلیل حضرتعالی از بیانات آقا محک بزنم. از تصدیعی که دادم عذر می خواهم. دعاگوی شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور که بعضی می‌پندارند، فضا آن‌چنان سیاه و تاریک نیست، ولی نه به آن معنا که بدنه‌ی دولت بتواند انقلاب را در اهداف متعالیه‌اش همراهی کند! بلکه به آن معنا که گفتمانِ نظام از آن جهت که گفتمانِ نمایش دلسوزی یک انقلاب برای بشر این دوران است و بنا دارد اختلافی با هیچ کشوری مگر اسرائیل و آمریکا نداشته باشد، دولت توانسته است در عرصه‌ی بین‌المللی این گفتمان را نشان دهد با این‌که بدنه‌ی دولت معتقد به روحیه‌ی انقلابی نیست، بلکه بحث دوره‌ی «انقلاب گذشته است» و دوره‌ی «جمهوری اسلامی، پیش آمده است» را به میان آورده‌اند و به همین جهت مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بر انقلابی‌بودنِ حوزه و حفظ روحیه‌ی انقلابی مردم تکیه می‌کنند. و معلوم است که اگر روحیه‌ی انقلابی مردم، تقلیل یابد و نفسِ راحت‌طلبی آن‌ها مخاطب قرار گیرد، کسانی محبوب آن‌ها خواهند شد که تئوریِ تقلیلِ روحیه‌ی انقلابی را دامن می‌زنند. موفق باشید 

15290
متن پرسش
حضرت استاد سلام: من نمی دونم کلیپی که جانباز عزیزمون از آقای پناهیان درخواست میکنه که به رهبری بگویند صحبت رفتن نکنند را شما دیدید یا نه؟ ولی انسان وقتی چنین آدم های با اخلاص و صادقی را می‌بینه، جز اشک و حسرت چیزی برا آدم نمی‌مونه؛ واقعا چگونه مثل این جنس آدم‌ها بشیم؟! این انسانها مثل الماسِ نایاب‌اند. آدرس آن کلیپ عبارت است از: http://shahidnamimandegar.1pt.ir/page-465601.html .با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان به طهارت روحانی نزدیک شود، بیشتر خود را به نایب امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» خود نزدیک می‌بیند، در آن حدّ که معنایِ بودن خود را بیش از آن‌که در بقایِ خود جستجو کند، در بقایِ او می‌یابد و منِ برترِ خود را در شخصیت او پیدا کرده است. در این دنیا زیباترین عشقِ روی زمین، همین است و بس! موفق باشید

15271
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: خواستم بپرسم نظر جنابعالی در مورد اظهارنظرهای حاج آقای نقویان در باب مسئله ی نحوه ی تبعیت از رهبری چیست؟ اگر در جریان باشید، (به نظر بنده) مخلص کلام ایشون این بود که نباید بدون اندیشه و بررسی کردن، از بیانات ایشون تبعیت کنیم و اونهایی رو که میگن باید بدون چون و چرا سخنان ایشون رو بپذیریم، دروغ گویانی سودجو دانست که از این روش، بهره ها برده اند. نظر ایشون این بود که ما فقط از 14 معصوم میتونیم بدون چون و چرا پیروی کنیم. جالب اینه که کلیپ مربوط به سخنرانی ایشون رو، سایت رهبری نشر داده بود. با تشکر از صبر و حوصله ی شما استاد بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجهِ مثبت این سخن می‌تواند این باشد که با تعقل و تفکر بر روی سخنان مقام معظم رهبری، جامعه به رشد و شکوفایی می‌رسد. در حالی‌که اگر تبعیت بدون تعقل باشد، آن رشد و شکوفایی حاصل نمی‌شود. موفق باشید

15274
متن پرسش
با سلام خدمت استاد و عرض تسلیت: دیدید خود حضرت آقا هم فرمودند ممکنه رهبر جدید تعیین کنند بعد شما می فرمایید این افراد رودروی رهبر نیستند و..... ببخشید ها حالم خیلی بده که این حرفا رو می زنم یا شما علم غیب دارید که اینقدر خونسردید و با خونسردی این طوری صحبت می کنید یا که از خیلی اتفاقات بی خبرید. بازم ببخشید داغونم داغون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به صحبت اخیر مقام معظم رهبری دقت بفرمایید فرمودند اگر شرایط طوری پیش آمد که باید رهبر نظام اسلامی را انتخاب کنید، تنها ملاک‌تان رضایت الهی باشد. معنای این سخن آن است که اگر خدای ناکرده حضرت آقا رحلت کنند، آن‌ها مواظب انتخاب خود باشند، نه آن‌که این مجلس برنامه داشته باشد که رهبر انتخاب کند. موفق باشید

15241
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد در بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان فرازی از مناجات شعبانیه را خواندند و منقلب شدند این فراز جه معنایی دارد که منقلب شدند؟ حقیر متصورم که خودشان را مخاطب این فراز دیدند و در حضور رفتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فراز این‌چنین است که: «کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدیک فَقَد اَظَلَّها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیکَ فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُه‌ُ وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک» سالک خود را در محضر حق آن‌چنان حس می‌کند که سایه‌ی توکل بر حضرت حق بر سر او قرار دارد و امیدوار است که حضرت حق آن‌چنان که او اهل رحمت و لطف است، با او برخورد کند و عفو او، سالک را در حالی‌که در محضر حق قرار گرفته و از دنیا به سوی آخرت روی آورده است در برگیرد. موفق

15188
متن پرسش
سلام استاد عزیز: پیرو پرسش یکی از کاربران گرامی مبنی بر این که هر زمان که تعداد یاران خاص حضرت مهدی روحی فداه به حد نصاب برسد! حضرت ان شاءالله ظهور خواهند نمود! حضرتعالی فرمودید که ما نیازمند 313 یار به مانند امامین خمینی و خامنه ای هستیم. حال سوال حقیراین است که واقعا ما از تاریخ ظهور اسلام تا به الان یا اصلا از آن زمان هم نه قرون بعد از آن ما به این تعداد مورد نیاز نداشتیم؟ و سوال مهم تر این که مگر غیر از این که اگر هر عالم و سالکی که به هر درجه ی نایل می گردد، هدیه ی الهی است یعنی این همه انسان وارسته ی که متمسک و دوستدار امام زمان هستند از خداوند متعال نخواستند که «خصوصیات لازم» برای یاری امام زمان را به آنها هدیه دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه زمانی در تاریخ سراغ دارید که 313 نفر مثل حضرت امام خمینی در یک زمان جمع شده باشند؟! مگر آن‌که در آینده منتظر چنین شرایطی باشیم. موفق باشید

15148
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید: «آقای هاشمی با همه‌ی ضعف‌هایی که دارد این‌طور نیست که گمان کنیم مقابل رهبری ایستاده است» استاد دقیقا می شود گفت چه کار دیگری باید می کردند که بیشتر از این جلوی رهبری بیاستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که بنده متهم بودم که برای اولین بار در اصفهان عَلَمِ مخالفت با نگاهِ آقای هاشمی را بلند کردم و کار ایشان را از جهتی شبیه قرائتی دانستم که در صدر اسلام نسبت به ادامه‌ی اسلام پیش آوردند، و در نوشتار «چه شد که کار به قتل امام حسین - علیه‌السلام - کشیده شد؟!» موضوع، تبیین شد؛ با این‌همه تحلیل‌های ما از سخنان آقای هاشمی نباید ژورنالیستی باشد و سخنان ایشان را عیناً و تعمداً مقابل رهبری قرار دهیم. این به معنایِ تأیید فکر و شخصیت آقای هاشمی نیست، بلکه به معنایِ درست‌نگاه‌کردن به جایگاه واقعی ایشان است تا در واقع‌بینی، ضرر نکرده باشیم. بنده نمی‌گویم آقای هاشمی تحت تأثیر اطلاعات و اخباری که به او می‌رسد، گرفتار مواضعِ غلط نیست و نیز نمی‌گویم نگاهِ او نسبت به اهداف انقلاب به نگاه رهبری نزدیک است؛ عرض بنده آن است که بنای مقابله با مقام معظم رهبری را ندارد و آن‌جایی هم که سخنی می‌گوید که بعداً رهبری آن سخن را نقد می‌کنند، بنایِ تقابل نمی‌گذارد، هرچند ممکن است باز هم قبول نداشته باشد. در این مورد بسیار دقت بفرمایید که سخن آقای هاشمی را که قبل از سخن رهبری اداء کرده است، و بعداً رهبری آن‌را نقد نموده‌اند؛ سخنی مقابلِ سخن رهبری قلمداد نفرمایید. وقتی سخن آقای هاشمی مقابل سخن مقام معظم رهبری است که بعد از نظر رهبری، او بر سخن خود پافشاری کند. و این غیر از آن است که نسبت به تفاوت نگاهِ رهبری به انقلاب و آقای هاشمی که در جواب سؤال شماره‌ی 15151 عرض شد؛ غفلت شود، که مقام معظم رهبری دغدغه‌ی انقلاب و تقابل با نظام استکباری را دنبال می‌فرمایند. ولی آقای هاشمی و جریان اصلاح‌طلب معتقدند دوره‌ی انقلاب گذشته است و بر جمهوریت، تأکید می‌کنند. که در این صورت عملاً ایران مثل ترکیه به یکی از اقمارِ نظام سلطه تبدیل خواهد شد. موفق باشید  .

15141
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشد ایشالا. اون رفیق طلبه ما گفت از شما بپرسم: ۱. چند روز طول بکشه خوندن کتاب مقالات با صوتهاش؟ یک سال؟ دو سال؟ .... خودمم سوال داشتم استاد: ۲. این مکارم الاخلاق رو من چند روزه کار کنم استاد؟ چند جلسه اس؟ چجوری بخونم؟ بنویسم یا نه؟ ۳. شیوه ای که شما برای خوندن کتابای خودتون مناسب میدونید چیه؟ مخصوصا اونایی که صوت دارن. ۴. من زیاد از زندگی رهبر خبر ندارم. کدوم کتاب معتبره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هفته‌ای یک جلسه در شرح مقالات با نظر به متن کتاب خوب است 2- هفته‌ای یک جلسه با نظر به متن دعای مکارم همراه با یادداشت مطالب مهم مفید خواهد بود، به‌خصوص اگر بتوانید متن دعا را نیز در حافظه نگه دارید تا از حفظ شوید 3- تنها نکات اصلی در یک دفتر یادداشت کنید 4- کتاب «شرح اسم» نکات خوبی در رابطه با زندگی رهبری دارد. موفق باشید

15135
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد همه جوابهایی که در مورد انتخابات دادید رو خوندم امیدوارم همین طور که شما می فرمایید باشد ولی استاد شما خبر دارید که بعضی از این اعضا در سر فکر رهبری شورایی را می پرورانند و خبر دارید که اگر اینها شش نفر باشند می توانند این کار را بکنند و خبر دارید که ماهواره ها اعلام کرده اند ما رهبر جدید را معرفی می کنیم (البته این جمله اخیر را از مردم شنیده ام و صحت و سقمش را نمی دانم) به خدا بغض گلومو فشار میده. نباشه روزی که بخوام رهبر رو خونه نشین ببینم. ببخشید استاد خیلی ناراحت و داغونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم کلیّات این جریان را بیرون از انقلاب نمی‌بینم. ولی نه به معنای این‌که همه را سالم تلقی کنم. مطمئن باشید قضیه‌ی انقلاب اسلامی خیلی بزرگ‌تر از این حرف‌هاست که بعضی بخواهند با این نحوه حرکات به آن لطمه‌ای وارد کنند. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!