بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25741
متن پرسش
با اهداء سلام، خسته نباشید. جوانی ( ۲۳ ساله) که بر اثر غلبه خیلی زیاد شهوت، در خواب جنابت برای او حاصل شده است و دکتر راه علاج از این بیماری را استمناء دانسته است و متاسفانه این جوان هم این کار را مرتکب شده است و حالا دیگر سیستم تناسلی او مختل شده است و از زندگی نا امید شده است برای اینکه دیگر میل ازدواج ندارد در حالی که قبلا داشته است ولی حالا بر اثر گناه این میل دیگر وجود ندارد حالا باید چنین جوانی چیکار کند. ۱. آیا روز قیامت بر اثر این طغیان شهوت بخشیده خواهد شد؟ ۲. جوانی که گناه انجام داده است ولی حالا برای توبه دیر شده است چون بر اثر گناه لطمه خورده است و سلامت خود را از دست داده است و صرف پشیمانی کفایت می کند؟ ۳. آیا مردمی که برای ازدواج جوانان اقدام نکردند و واسطه برای امر خیر نشدند روز قیامت مواخذه می شوند و می تواند این جوان آه و ناله ای داشته باشد که خداوند متعال این مردم را در عذاب خود غرق کند به جای این که باران رحمت بر این مردم ببارد، مستحق ریزش و فرود آمدن سنگ هستند. ۴. جالب این است که یک عده مذهبی هستند ولی مانع ازدواج می شوند والله قسم قشر غیر مذهبی بهتر از مذهبی ها هستند چون لا اقل از باب ازدواج این مشکل را ندارند و برای آنها ازدواج سهل الوصول تر هست. ۵. این جوان باید الآن چیکار کند در حالی که سلامتی خود را از دست داده است در حالی که مردم در این مرض دخیل بوده اند دعایی دارد این جوان سلامتی خود را به دست آورد و یا اگر نیست دعایی وجود دارد برای اینکه عذاب بر این مردم نازل شود درد و دلی بود استاد، ولی استاد والله بالله تالله این مردم مسحق زلزله و طوفان و ریزش سنگ هستند و سنگ دل تر از این مردم وجود نخواهد داشت، گمان نکنم تاریخ تا الآن مثل این مردم را دیده باشد. ببخشید طولانی شد. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. و ۳. به هر حال رمز و رازِ توبه در بستر رحمت واسعه‌ی الهی بسیار کارساز است و جبران نقص‌های گذشته را می‌کند. ۴. این دو هر کدام جای خود را دارد، نه آن جوان می‌تواند گناه خود را توجیه کند و نه مردم بی‌تقصیرند. ۵. در هر حال صبرِ بر عدم ارتکاب معصیت، خود به خود موجب نزول رحمت الهی بر انسان می‌شود. موفق باشید

25707
متن پرسش
سلام علیکم: طبق آیات ۷ و ۸ سوره زلزال «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» انسان همه اعمال خود را در قیامت اعم از نیک و بد کوچک و بزرگ می بیند. این معنی چگونه با آیات مربوط به «احباط»، «تکفیر»، «عفو»، «توبه» سازگار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان توبه کرد، دیگر عملی که با توبه رفع شده است به میدان نیست تا دیده شود. موفق باشید

25681
متن پرسش
استاد سلام: ۱. اگر کسی هر روز مرتکب گناه کبیره شود و هر روز توبه کند و هیچگاه تا کنون از گناه خود به گونه ای که دیگر مرتکب آن نشود فاصله نگرفته، عقوبتش چیست؟ به چه نوع بلای مادی و معنوی گرفتار می شود؟ ۲. آیا ممکن است خداوند فرزند صالحی که قرار بوده به او عطا کند را به واسطه گناه کبیره اش دیگر به او آن فرزند صالح را عطا نکند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه باشد آن کار گناه است و قلبش آن عمل را نپذیرد، إن‌شاءاللّه غلبه‌ی آن گناه کم می‌شود و دیگر مرتکب آن گناهان نمی‌گردد و فرزند صالح نصیبش می‌شود. موفق باشید.

25680
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، بسیاری معتقدند پس از انقلاب دینداری مردم کمرنگ تر شده است و تقید مردم به دیانت، کاهش پیدا کرده است و مصادیق و عناوینی هم بیان می کنند و روی اون صحه می گذارند. و عجیب برای من بود که آقای زائری هم در فضای مجازی مطلبی منتشر کردند که ارتباط تنگاتنگی با این مطلب داشت. حقیقتاً دینداری مردم ما کمرنگ و کاهش یافته است و اساساً اصلی ترین بررسی شاخصه دینداری در جامعه ما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. دینِ فردی که هرکس نمازش را خواند مسلمان است؛ به دینِ جمعی تبدیل شده است. نمونه‌اش حضور این‌همه مردم در روز دوشنبه‌ی این هفته در میدان انقلاب، چرا این افراد این موارد را نمی‌بینند؟!! موفق باشید

25676
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: پیرو پاسخ ۲۵۶۶۴ راجع به ابجد حروف، استاد در مورد حرزها مثل حرز امام جواد (ع) چگونه است اسماء حضرت حق که به جای خود اما صور و اعداد حرز چه مبنایی دارد گاها حرزهای مختلف دیدم که هر یک اعداد و صور مختلف دارد و همه هم بعنوان حرز امام جواد (ع) ارایه می شود. و اصل روایت حرز هم که هم در بحار هست با ریزترین شکل نوشتن و تهیه آن و هم در مهج الدعوات سید بن طاووس. علما هم مثل آیت الله بهجت، آقای فرحزاد تاکید دارند روی این حرز، حالا کدام حرز امام جواد (ع) نمی دانم آنکه یک خط است و در مفاتیح یا آنکه با آن شرح و تفصیل می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل وجود «حرز» و تأثیر آن، مطلبِ پذیرفته‌شده‌ای است و به نظر بنده آن‌چه‌که مرحوم صاحب مفاتیح آورده، بیشتر قابل اعتماد است. موفق باشید

25621
متن پرسش
سلام بر استاد معظم: مطلبی در جزوه زنان آورده اید که بنده هر چه فکر کردم نتوانستم آن را متناسب با نظام فکری شما درک کنم و احتمالا بنده مقصود شما را درست درک نکرده ام. در جزوه آورده اید: «زن در نظام جدید دیگر به آن صورتی که عرض شد، نیست. در این نظام زن آزاد است تا هرچه خواست انتخاب کند و خود برای خویشتن تصمیم بگیرد. پرسشی که اغلب برای بسیاری طرح می‌شود تطبیق ارزش‌های عالم جدید با عالم قدیم است. در گذشته زمانی که گفته می‌شد «حق»، تلقی خاصی از حق می‌شد آن حق و آن تلقی از حق، مبتنی بر جهان‌بینی دینی بود. اما اکنون تلقی آدمیان از حق تغییر کرده. انسان در این عصر و در این نسل، طالب است بر خلاف گذشته که موجودی مکلّف بود. طرح این سؤال که آیا قرآن با دموکراسی سازگار است یا خیر؟ و پاسخ آن - حال بلی باشد یا خیر- صحیح نمی‌باشد. مثل آن می‌ماند که بپرسیم آیا حضرت محمد (ص) با توجه به روایاتی که از ایشان مانده، با هواپیما و هواپیماسواری موافق بودند یا خیر؟ اساساً هیچ تلقی و هیچ تصوری از هواپیما مطرح نبود.» بنده منظور شما را نفهمیدم. اگر منظورتان آن است که ما نباید برای پاسخ به سوالاتی همانند نسبت اسلام و دموکراسی به دنبال لفظ دموکراسی در قرآن و احادیث باشیم و در اسلام اصلا تصوری از این مفاهیم وجود نداشته از لحاظ فقهی و مبانی فکری شما صحیح است. اما آیا منظورتان این است که اصلا اسلام و قرآن در مورد دموکراسی و به تعبیر دقیق تر «نظر اسلام درباره ی جایگاه نظر مردم در حکومت داری» نظری ارائه نکرده است؟ آیا اسلام تنها درباره ی عالم قدیم نظر داده است؟ فقها قائل اند که عمومات و اطلاقات قرآن و احادیث حتی شامل موارد مستحدثه هم می شود و شارع با توجه به آن موارد ردع و نهی باید در آن موارد بیان می کرد. در این مورد شما با همه ی فقها و اصولیون هم نظر هستید که مثلا ««فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» ناظر بر ماهیت زن چه در عالم قدیم و چه در عالم جدید است و حال این یک فقیه متفکر است که باید این روایت را در این تاریخ به نطق درآورد. علامه طباطبایی و خود حضرتعالی نیز درباره ی نظر اسلام درباره ی زن و حق مردم در حاکمیت سخن گفته اید و بحث کردن شما فرع بر آن است که اسلام را در این حوزه صاحب نظر بدانید. اما ظاهر کلام شما این است که اساسا سوال دراین باره را از دین جائز نمی دانید و مثل سوال درباره ی هواپیما می دانید. ما درباره ی هواپیما هم می توانیم از نصوص دینی پرسش کنیم و اگر بنای عقلا و عرف آن را می پسندد – با توجه به تمامی قیودی که درباره ی بنای عقلا و عرف در فقه و اجتهاد وجود دارد- شارع باید در قالب یک نص عام و یا مطلق آن را ردع می کرد و بر فرض عدم ردع استفاده از آن صحیح است. همین مطلب درباره ی بیمه و سایر مسائل مستحدثه وجود دارد. کتاب فقه و عقل و فقه و عرف آقای علیدوست هم در حال تنقیح و تنظیم همین مطالب و مبانی فقهای ماست. به عنوان مثال در مورد قرارداد بیمه نیز همین مطلب بیان شده است، البته بنده قرارداد بیمه را حکم عرف و بنای عقلا نمی دانم و اجرای آن به صورت فعلی را موجب پیشرفت فردگرایی و لیبرالیسم در جامعه می دانم که ان شاءالله طی فرصتی بحث فقهی آن را خدمتتان ارائه می کنم. البته این کلام درستی است که اگر بخواهیم به روش اخباری گری، جمود بر الفاظ داشته باشیم، علاوه بر ناکارآمدی دین و فقه و ایجاد بن بست در فهم دین، متوجه تغییر موضوعات نمی شویم. به احتمال زیاد کلام شما را ناظر بر همان سخن امام خمینی می دانم که در منشور روحانیت فرمود: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی‏ دانم، اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسئله‏ ای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است ‏حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می ‏طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد» به نظرم سخن شما اگر درست متوجه شده باشم تذکر این مطلب است که مسئله زن نیز با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدید یک موضوع جدید بوده و نیاز به تفکر مجدد داشته تا حکم آن واضح شود. خیلی ممنون و تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در سطور آخرِ فرمایشاتتان متوجه‌ی اصل موضوع هستید. آری! قرآن یک حقیقتِ فراتاریخی است و هیچ زمانی و زمانه‌ای پیام آن را محدود نمی‌کند و مطابقِ هر زمان می‌توان زیر سایه‌ی قرآن و سیره‌ی اولیاء معصوم عمل کرد. مثال هواپیما از آن جهت عرض شد که نباید انتظار داشته باشیم که خدا و رسول عیناً نسبت به موضوعات جزئی نظر دهند و اگر نظر نداده‌اند بابِ اجتهاد مسدود شود. در حالی‌که اصولی از متن دین در اختیار ما است که می‌توانیم در امور مستحدثه نیز نظر دین را اعلام کنیم. موفق باشید

25619
متن پرسش
سلام: با مسأله ارتداد و حکم آن در اسلام چه کنیم. واقعاً توجیه آن برای افراد منتقد سخت است. از ترس رسیدن بحث به این نقطه اصلا جرأت نمی‌کنیم وارد بحث شویم. فقط یک پاسخ ضعیف می توان به آن داد و آن هم این است که ارتداد شرایطی دارد که منجر به اعدام می شود و ... ولی باز هم توجیه خوبی نیست. به هر حال یک غیر مسلمان وقتی می‌بیند که در صورت پذیرش اسلام و سپس پشیمانی، حق بازگشت ندارد مگر این که همواره ساکت باشد و تبلیغ علیه اسلام نکند، نمی‌تواند این را هضم کند. خواهشمندم چاره خوبی برای آن بیابید. این زمانه، زمانه توجیه های سطحی نیست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه‌ی «ارتداد» به این معناها نیست که کسی اگر امروز مسلمان شد و فردا از اسلام دست برداشت، به معنایِ مرتدّ بالفطره باید کشته شود! قضیه مربوط به توطئه‌هایی است که با نقشه می‌آمدند و مسلمانیِ خود را اظهار می‌کردند و بعد برای ضربه‌زدن به اسلام می‌گفتند ما رفتیم و اسلام را بررسی کردیم، چیزی نداشت و در نتیجه از اسلام برمی‌گردیم. از این طریق می‌خواستند یک نوع مقابله با اسلام انجام دهند. آری! در این مورد باید با توطئه برخورد کرد شبیه کار سلمان رشدی که کار را از این هم جلوتر برد، حتی به عنوان یک مسلمان، تهمت‌های صریحی به نوامیس اسلام زد و از اول هم معلوم بود که مأموریتی در این کار دارد. موفق باشید

25618
متن پرسش
محمودوند: سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر سوالی که ذهن بنده رو درگیر نموده این است که بعضی از اساتید با توجه به حدیثی که می فرماید توبه کننده همانند کسی است که گناه نکرده است کاف تشبیه را دلیل بر شباهت می دانند نه عین انسان گناه نکرده لذا می گویند توبه آثار گناه را به کلی از بین نمی برد. و روایت و آیاتی هم دال بر این امر که همه آثار گناه با توبه از بین می رود وجود ندارد. ممنون از صعه صدرتان بخاطر خواندن مطالب و پاسخ گویی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا از رحمت واسعه‌ی حضرت حق غافل باشیم وقتی می‌فرماید: «إنّ اللّه یحبّ التّوابین»؟! موفق باشید

25612
متن پرسش
جناب استاد سلام: آیا گناه مخصوصا گناه کبیره می تواند باعث لغو پاداشی که خداوند برای ما در نظر گرفته بشود ، مثلا خداوند یک حال معنوی خوب و مسیر الهی را به جهت اعمال نیک ما در نظر گرفته که در آینده به ما عطا کند اما با انجام گناه کبیره آن مسیر و حال معنوی را لغو کند؟ آیا همانطور که دعا و اعمال صالح تعیین کننده آینده و تبدیل کننده آینده بد به عاقب نیکوست، گناه هم تبدیل کننده آینده و عاقبت نیکو به عاقبت و آینده بد است و باعث می شود نعمتی که خداوند برای ما در آینده قرار داده حذف شود و دیگر آن نعمت را به خاطر ارتکاب آن گناه به ما ندهد؟ ممنون از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا که اصرار بر گناه، توفیق رسیدن به حسن عاقبت را از انسان می‌گیرد. حتماً تجربه کرده‌اید افرادی را که زمینه‌ی خوبی برای سعادت داشتند، ولی با سهل‌انگاری نسبت به دستورات شرع، از آن سعادت محروم و گرفتار سوء عاقبت شدند. موفق باشید

25589
متن پرسش
جناب استاد سلام علیکم: برای ترک گناه و تنفر از گناه به معنای صددرصد آن چه باید کرد، بنده از نظر اعتقاد عقلی یقین دارم، که متاسفانه این یقین عقلی مانع گناه نکردن بنده و باعث تنفر بنده از گناه نمی شود، حال چه کنم تا از گناه متنفر شوم و یا بترسم که دیگر به گناه آلوده نشوم، برای رسیدن به یقین قلبی هم که باید گناه نکرد، حال تکلیف چیست؟ چه کنم؟ احتمالا در جواب می گویید (توجه داشته باشید که با گناه کردن چه افقهایی در مقابل شما باز نمی شود که اگر گناه نمی کردید آن افق ها باز می شد)، بنده آن افقها که تا بحال برایم باز نشده که لذت و طعم خوش آن را چشیده باشم که حال بدانم اگر گناه کنم آن افقهای خوش و لذتبخش را از دست می دهم، لطفا راهکاری ارائه دهید تا عملا جواب بگیرم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب همان است که خودتان حدس زدید. آیا همین‌که صدام نیستید و نمی‌خواهید ترامپ باشید؛ افقی نیست که در مقابل‌تان گشوده شده است؟ این‌که به قول خودتان می‌خواهید از گناه، متنفر باشید، راهِ گشوده‌ای در مقابل‌تان نیست که به جهت انجام دستورات شرعی به‌وجود آمده است؟ موفق باشید

25576
متن پرسش
سلام: اگر مدتی را جهالت و تاریکی گذرانده باشیم آیا به قصد برگشت و میل به معرفت و کمال خداوند دست ما را خواهد گرفت؟! آیا چنان ما را پرورش خواهد داد که چون امام و رهبری مظهر نور حضرت بقیة الله شویم؟! یا اینکه ما را محروم از علم و معرفت و عرفان و عشق خواهد کرد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به ما فرموده‌اند توبه موجب محو آثار گناه می‌شود؛ دیگر نباید دغدغه‌ی این حرف‌ها را داشت. موفق باشید

25573
متن پرسش
سلام علیکم: چه دلیلی وجود دارد که من میل به آسمانی شدن ندارم و از گناه کردن که عکس آسمانی شدن است خوشم می آید؟ چرا مثل مولانا از دور بودن از عالم نی شکایتی ندارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در موطن نفس لوامّه‌ی خود مستقر باشد، همواره سعی می‌کند از گناه فاصله بگیرد و چنان‌چه گرفتار گناه شود، خود را سرزنش می‌کند. و هرکس بیشتر خود را در موطن نفس امّاره مستقر کند، همواره از گناه خوشش می‌آید، و در این راستا از حقیقتِ خود که همان فطرت است فاصله می‌گیرد و در نهایت، با خود درگیر شده است. موفق باشید

25557
متن پرسش
بسم االه الرحمن الرحیم این اواخر سوالی ذهن من را مشغول کرده. اگر مردی روحیات کاملا زنانه داشته باشد و یا بالعکس و اگر عمل نکند به فساد و بیماری های روحی دچار شود حکم او چیست؟ آقای خامنه ای و امام خمینی در مورد این موضوع فرمودند که عمل تغییر جنسیت مانعی ندارد. ولی در بسیاری از کتب مانند علائم آخرالزمان این افراد را مورد لعن خداوند و پیامبر گرامی اسلام معرفی کردند. اگر شخصی واقعا دچار این بیماری باشد دین اسلام چه حکمی برای او می دهد؟ از پاسخگویی شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکم دین اسلام همانی است که فقها می‌گویند. آن کس که در روایت لعن شده، مصداقش این افراد نیستند، مربوط به کسانی است که تماماً مردند و خود را شبیه زن می‌کنند و یا بر عکس. موفق باشید

25534
متن پرسش
با سلام: من در محیطی کار می کنم که همکاران گاهی میان و غیبت میکنن. من نمیخام بشنوم. با ملایمت میگم این غیبته و نگید. اما میگن صفتش و... تکلیف چیه؟ چکار کنم که شنونده غیبت نباشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استماع غیبت حرام است؛ یعنی توجه کنیم به آن‌چه غیبت می‌شود و بخواهیم آن را دنبال کنیم. موفق باشید

25529
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر استاد جان: در مورد افراد معمولی که بعضا گناهانی هم دارند می توان هر مصیبتی سرشان آمد گفت به خاطر گناهشان است؟ خدایی که رب است ممکن است برای ارتقاء درجه آنها را دچادر مصیبت کند؟ آیا این مساله فقط مختص اولیاء خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! همین‌طور است که می‌فرمایید ما چنین حقی نداریم که این‌طور قضاوت کنیم، مگر برای فاسقِ معاندی مثل صدام، که خداوند خواست عبرت روزگار باشد. موفق باشید

25504
متن پرسش
سلام علیکم: از خودم خسته شدم از بس که گناه کردم و توبه کردم. سوالی که دارم اینه که ۱. همیشه وقتی توبه می کنم همه گناهان گذشته ام را در نظر می گیرم در حالی که وقتی در موقعیتهایی مثل شبهای قدر به صورت جدی توبه می کنیم و ان شاءالله بخشیده شده ایم اگر در هر بار توبه همه گناهان را درنظر بگیریم آیا این بدگمانی به خداست؟ چون می دانیم که خدا گناهان گذشته را بخشیده. ۲. سوال دیگرم اینه که در مورد غیبت نکردن روی خودم کار کردم و تا حدودی موفق شده ام ولی نمی دانم چطوری غیبت نشنوم واقعا آزار دهنده است. ۳. گناه غیبت را چگونه جبران کنیم تا بخشیده شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به قول خواجه عبداللّه انصاری این جفا به خداوند است که در حین مناجات با خدا، گناهان گذشته را که تقاضای غفرانش را کرده‌ایم، باز به میان آوریم. ۲. استماع غیبت که حرام است، غیر از آن است که غیبت به گوش ما بخورد. ۳. ذکر خیر آن کسی که غیبت شده است و طلب استغفار برای او جبران‌کننده است. موفق باشید

25456
متن پرسش
سلام: سال گذشته که اربعین قسمت شد کربلا زیارت بشه تا مدت کوتاهی حال و هوای خوبی داشتم و رابطه خوبی با خانواده و دیگران برقرار بود به لطف ابا عبد الله سلام الله علیه همچنین عزم توبه داشتم و تلاشم بر دوری از گناه بود اما به مرور از بین رفت و غفلت دوباره سراغم آمد و امسال الان که از کربلا برگشتم دوباره همین حال خوب رو دارم اما می ترسم دوباره غفلت نابودم کنه، چکار کنم لااقل چند ماهی در مسیر باشم، می ترسم دوباره آلوده بشم. راهی هست که عزم بر ترک گناه حفظ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد با سؤال‌کردن حلّ نمی‌شود باید خود انسان مواظبت بکند که احوالات منفی بر او غالب نشود. موفق باشید

25425
متن پرسش
جناب استاد سلام علیکم: آیا ممکن است خداوند به خاطر گناه کبیره شخصی هدایت تکوینی که عام است را از او بردارد و عقل او را زایل کند و او را دچار دیوانگی و جنون کند؟ یا نه هدایت تکوینی چون عام است اراده خداوند در برداشتن آن از شخص گناهکار قرار نمی گیرد و اگر کسی دیوانه می شود و دچار جنون می شود دلیل بر گناه کبیره نیست و گناه کبیره به هیچ وجه نمی تواند دلیل جنون و یا دیوانگی شود. ممنون از پاسخگویی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع هدایت تکوینی همان است که می‌فرمایید. ولی این‌که خداوند در اثر گناهِ انسانی او را از هدایتِ خود محروم می‌کند و او دیوانه‌وار دست به اعمالی می‌زند؛ جای خود دارد. موفق باشید

25420
متن پرسش
سلام استاد ضمن عرض تسلیت این ایام: در مدرسه از بچه ها سوال شده که هدف خداوند از آفرینش انسان چیست؟ من جواب دادم برای رسیدن به کمال و رسیدن به خود خدا. پسرم پرسید خدا که خودش آخر کمال و خدایی هست چه نیازی به خلقت انسان داره تا این راه را طی کند و بعد عده ای مردود و به جهنم برسند نمیدونم چی باید جواب بدم اگر ممکنه کمک کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، بحثی تحت عنوان «خدا چرا ما را خلق کرد» مطرح شده است مبنی بر آن‌که خدا بر اساس لطف و جودی که دارد خلق می‌کند به همان معنا که شاعر از زبان خدا گفت: «من نکردم خلق تا سودی کنم / بلکه تا بر بندگان جودی کنم». موفق باشید

25339
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. آیا این جمله که اگر انسان هر بار مخالف نفس عمل کند نفس یک مقدار ضعیف تر می شود و اگر مطابق هوای نفس عمل کند حتی در امور جزئی نفس یه مقدار قوی تر می شود درست است؟ ۲. آیت الله محمد محسن حسینی طهرانی فرموده است یک عمل مخالف نفس انجام دادن که مورد رضایت خدا باشد انسان را از یک ماه نماز شب خواندن جلوتر می برد. حالا به نظر این مطلبی که ایشون فرمودند درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً می‌توان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همین‌طور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده می‌شود و متوجه می‌شود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آن‌ها را در متن آورده‌ایم. موفق باشید

25312
متن پرسش
با سلام: سوال من در خصوص حداقل ایمان است که انسان را از عذاب جاودان نجات می دهد. ۱. تعریف دقیق آن چیست؟ ۲. آیا حداقل ایمان یک مقوله ی کاملا فکری است یا عملی؟ ۳. در رساله خواندم که کافر کسی است که منکر خدا، رسالت پیامبر (ص) یا ضروریات دین باشد در این صورت که شیطان هم مسلمان محسوب می شود چون اعتقاد به خدا و پیامبر (ص) دارد اگر ممکن است ابهام من را برطرف کنید و یک تعریف کامل از حداقل ایمان به من دهید. چون این سوال را بارها از افراد مختلف پرسیده ام و هر بار پاسخ های ضد و نقیض داده اند از نظر خودم با توجه به مطالعاتی که داشته ام تعریفی که در رساله ها آمده ناکامل است و باید یک شرط به آن اضافه کرد و آن عدم دشمنی با خدا و پیامبر (ص) و سایر مقدسات است آیا برداشت من درست است و هر کس که این دو شرط را داشته باشد مومن محسوب می شود ولو هر کاری بکند مثلا توهین به مقدسات کند و... با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان اولیه، ایمان به وجود پروردگار عالم است که با نظر به ربوبیت او، عبودیت ما به ظهور می‌اید و معنا پیدا می‌کند و با رعایت واجباتی که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند، بندگیِ انسان به صورت بالفعل شکل می‌گیرد و معلوم است که حتماً این نوع بندگی با دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا که مانع ظهور حقیقت به بشریت‌اند، همراه خواهد بود. موفق باشید

25316
متن پرسش
با سلام دوباره خدمت استاد طاهرزاده: اگر کسی عزم جدی برای ترک گناه داشته باشد اما هر بار پس از توبه دوباره مرتکب آن گناه شود همچنین امید هم داشته باشد اما هر کار می کند شیطان او را وسوسه و دوباره گناه می کند چه کار باید بکند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نور ایمانی که دارید دوباره توبه کنید تا شیطان مأیوس شود. موفق باشید

25306
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده حقیر در تکمیل پاسخ شما استاد عزیز به سوال ۲۵۳۰۴، خواستم به پرسشگر عزیز بگم که یکی از گیرها و گلایه های ما مسلمون ها که اتفاقا شایع هم هست، اینه که میگیم چرا با اینکه فلان تعداد چله گرفتم، فلان تعداد صلوات نذر فلان امام معصوم کردم و غیره، ولی هنوز که هنوزه دعام مستجاب نشده، یا فلان گرفتاریم حل نشده و بعدش نتیجه می گیریم که خدا (نعوذ بالله) به ما توجهی نداره. اصلا با ما قهر کرده، خدا عادل نیست، اگه عادل بود، بعد از این همه توسل و دعا، دعامون را مستجاب کرده بود و برخی هامون ممکنه کم کم معنویات را بذاریم کنار و بعضا به کفرگویی کشیده میشیم. من هم چنین تصورات غلطی نسبت به جایگاه دعا داشتم و خیال می کردم هر کسی هر دعایی کرد، قطعا باید برآورده بشه. ولی بعد از اینکه سیر مطالعاتی استاد پناهیان به خصوص سلسله سخنرانی های استاد با عنوان « تعیین کننده عامل در مقدرات بشر» را گوش دادم، واقعا نگاهم ۱۸۰ درجه عوض شد. ببین دوست عزیز! انسان ها مثل هم نیستند، ظرفیت انسان ها متفاوته، بر همین اساس مقدرات انسانها هم متفاوته. ممکنه شما آدم پولداری باشی ولی یه نفر دیگه که اتفاقا خیلی هم دعا میکنه پولدار بشه ولی تا آخر عمرش ممکنه از نظر مالی زندگی سختی داشته باشه. دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که ظرفیت وجودی انسانها متفاوته. شما با فقر و مشقت بهتر امتحان میشی، اون فرد پولدار با پولدار بودن بهتر امتحان میشه. در این دنیا، نه پولدار بودن نشانه کماله، نه تنگدستی نشانه ذلت و پستی. بلکه هر دو امتحانه. وگرنه اصل زندگی و راحتی و لذت حقیقی، مربوط به عالم آخرت است (ان الاخره لهی الحیوان). پس چقدر خوبه به مقدرات خدا احترام بگذاریم، و نه تنها گلایه نکنیم، بلکه شکر هم بکنیم. البته رسیدن به چنین مقامی که انسان در حال تنگدستی، تن به تقدیر الهی بده و خدا رو شاکر باشه، مقام رضاست که کاریست کارستان که از همگان بر نمی آید. در پایان به شما دوست عزیز پرسشگر پیشنهاد می کنم در کنار مباحث بسیار عمیق و عالی معرفت نفس و برهان صدیقین استاد طاهرزاده، مباحث تعیین کننده ترین عامل در مقدرات بشر (از علیرضا پناهیان) را هم گوش بدید. کم کم با کمبودهای ظاهری زندگیتون کنار می آیید. استاد طاهرزاده عزیز، ببخشید من بر پاسخ شما تکمله زدم. خدا توفیق روز افزون به همه مسلمانان عنایت بفرمایید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تازه انسان در این دنیا آمده است که مأوای حضور در آغوشِ حق را پیدا کند و این با راضی‌شدن به تقدیر الهی محقق می‌شود. در این شرایط برایش سختی و آسانی یکسان است.

«زیر دریا خوش بود یا روی آن / مهر او دلکش بود یا قهر او». موفق باشید

25230
متن پرسش
استاد گرامی سلام: شما در جلسه دوشنبه که در مورد حزن و خوف و توکل بود فرمودید که حزن سعادت انسان را در خطر می اندازد چون تقدیر را نمی‌پذیریم، حال اگر شخصی در امور اعتقادی دائما دچار شبهه و شک و وسواس است و از این وضع غمگین است و حزن در دل دارد و مشکلش را خدا با توجه به دعاهای بسیار و توکل ها و توسل های بسیار حل نکرده، باید این دور ماندن از معارف حقیقی و عدم رشد روحی را تقدیر بداند و بگوید خدایا شکرت که مشکلم حل نمی شود و از راه راست و یقین و سلامت نفس فاصله دارم و احتمالا با این اوضاع هلاک خواهم شد و عاقبت بخیر نخواهم شد و از معارف حقه نتوانم استفاده کرد و آنگونه که باید آدم شوم آدم نمی شوم و به مراتب بالای یقین نخواهم رسید و آنکه برای شدنش خلق شده ام نمی شوم و....، این حزن و اندوه که برای عدم عاقبت بخیری و مشکلات نفسی و روحی و اعتقادیست چگونه توجیه می شود کاملا هم به حق است، حال با این اوصاف شخص باید بگوید تقدیر خدا بر انحراف و عدم عاقبت بخیری و ماندگاری مشکلات اعتقادی و وسواس و لاجرم در آخر هلاک شدن من قرار گرفته و خدا خواسته من کافر بشوم و ... با پذیرش این تقدیر و رضایت از اوضاع کنونی اش خود را زودتر و بیشتر به هلاکت و عدم عاقبت بخیری نزدیک کند، این تقدیر را باید پذیرفت و یا نه باید دانست خداوند چنین تقدیری برای بنده طالب هدایت رقم نخواهد زد و همچنان بر دعا و توسل و توکل و امید خود با وجود حزنی که برای مشکلش که ذکر شد دارد اصرار کند تا زمان هدایت و گشایش بالاخره از جانب پروردگار برسد، حال اگر تا آخر عمر هم طول بکشد؟ تکلیف چنین شخصی چیست؟ چه کند تا آن حزن حقیقتا از بین برود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه می‌فرمایید «خوف» است و نه «حزن». و این موجب تحریک بیشتر انسان می‌گردد برای عمیق‌شدن در معارف الهی. در این رابطه «امید» را از دست ندهید و سری هم به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۲۲۸ بزنید. موفق باشید

25197
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: عذر تقصیر از ایجاد مزاحمت برای استاد بزرگوار. نظر حضرت عالی درباره بازی شطرنج چیست؟ آیا این استدلال صحیح است که حضور این بازی در مجلس یزید (که خدا لعنتش کند) خود باعث پستی این بازی است؟ مانند مطلبی که درباره اسبهایی که بر بدن مطهر شهدای کربلا گفته اند که آن اسب ها هم حرام زاده بوده اند. آیا شطنج موجود در زمان حاضر با شطرنجی که در مجلس یزید ملعون بازی شد یکی است؟ آیا شطرنجی بودن صفحه شطرنج به علاقه ماسون ها به طرح شطرنجی مربوط است؟ آیا در صورت امکان پاسخ خودتان را از منظر عرفانی هم بیان فرمایید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما چه کار به صفحه‌ی شطرنج یزید «لعنت‌اللّه‌علیه» داریم؟!! شطرنج یک بازی است و به اندازه‌ی بازی‌بودن، قابل قبول است. موفق باشید

نمایش چاپی