بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: هنر(شعر و شاعر ، موسیقی ، سینما و ...)

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10638
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز با عرض پوزش یک شبهه ای برای من ایجاد شده اینکه در پاسخ به اون خانمی که فرمودید فقیه محشور می شوید آیا بر مبنای روایتی از ائمه چنین پاسخی به ایشان داده بودید؟ اگر نه منبع پاسختان چیست؟ التماس دعا یا علی
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در جوامع روایی، فقیه به کسی می‌گویند که جهت هدایت جامعه به سوی حق و حقیقت تلاش کند و عابد به کسی می‌گویند که سعی دارد خودش با خدا ارتباط داشته باشد و خیلی دغدغه‌ی هدایت بقیه را ندارد. به همین جهت در آیه‌ی122 سوره‌ی توبه می‌فرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ‏» یعنی چرا بعضی از شما نمی‌روید در مراکز علمی و در دین تفقه کنید و برگردید به سوی شهر و دیار خود و آن‌ها را هدایت کنید؟ و یا در روایت داریم در صحرای محشر به انسان‌ها می‌گویند برو بهشت، ولی به فقیه می‌گویند هرکس را که می‌خواهی با خود به بهشت ببر. حضرت صادق (ع) مى‏فرمایند:«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَالِمَ وَ الْعَابِدَ فَإِذَا وَقَفَا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِیلَ لِلْعَابِدِ انْطَلِقْ إِلَى الْجَنَّةِ وَ قِیلَ لِلْعَالِمِ قِفْ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأْدِیبِکَ لَهُمْ» در روز قیامت خداى عزّوجل عالم و عابد را برمى‏انگیزاند، پس چون آن دو در محضر حق قرار گرفتند، به عابد گفته مى‏شود به طرف بهشت برو، و به عالم گفته مى‏شود بایست و به جهت حُسن تربیت مردم، هر اندازه مى‏خواهى آن‏ها را شفاعت‏ کن‏. (« بحارالانوار»، ج 2، ص 16.) زیرا فقیه در دنیا دغدغه‌ی هدایت بقیه را داشته و حالا در قیامت به آن شکل ظهور می‌کند و آن خانم نشان داد چنین روحیه‌ای دارد و با حکمتی خاص. موفق باشید
10625
متن پرسش
سلام: حضرت استاد معنای ثواب دردیدگاه وجودی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی عامل اُنس با حضرت حق. موفق باشید
10626
متن پرسش
سلام علیکم. حالتان چطور است؟ سوالی داشتم، در شرح فصوص یکی از اساتید گوش کردم که می فرمودند: خدا باید خدایی کند و خدایی کردن او در ظهورات وجود اوست. پس در این جا برای بنده سوال پیش آمده که خداوند قبل از خلق کثرات چگونه خدایی می کرده. و همچنین می فرمایند که نفس بدون بدن محال است و این بدن ها در طول یکدیگرند پس در نتیجه وجود هم بدون مظاهر نمیشه. می شود توضیح دهید که خداوند قبل از خلق کثرات چگونه خدایی می کرده است، یعنی یک وجود محض بوده است بدون ظهورات؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حرف‌های به این خوبی را شنیده‌اید حتماً به این حرف هم می‌رسید که مگر می‌شود تصور کرد خداوند یک مرحله‌ای کثرات را خلق نکرده بود و بعداً خلق کرد. همیشه خداوند خالق است و همیشه هم خلق می‌کند، تقدّم و تأخر در مخلوقات است. قبل از خلقت این آسمان‌ها که نسبت به آسمان‌های قبلی، بعد محسوب می‌شوند او خالق بوده است. موفق باشید
10622
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: در صورت تعارض حکم عقل و دین در یک امر واحد باید به کدام یک رجوع کرد، چه در مسائل دینی و چه در مسائل دیگر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل و دین هرگز تعارض ندارند ولی عقل برای ما روشن می‌کند که به دین اعتماد کنیم و تنها در امور کلی حکم عقل را داشته باشیم. مثلاً می‌گوید خالق عالم ما را بدون برنامه رها نمی‌کند پس به پیامبران نظر کن. موفق باشید
10611
متن پرسش
سلام: می خواستم بدونم آیا رضاشاه و محمدرضا در طول دوره حکومت خود خدمتی به مملکت داشتن؟ در جهت خدمت به مردم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان بعضاً خدمت می‌کند ولی نه برای هدایت انسان، برای تثبیت روح شیطانی خود. عمده در اشکال آن ها؛ رویکردهای نظام فاسد و وابسته‌ی پهلوی است. موفق باشید
10597
متن پرسش
سلام استاد: این درست است که می گویند ملاصدرا زن را جزء انسان نیاورده و حیوان محسوب کرده؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار بد فهمیده‌اند. ملاصدرا با نظر به توصیه‌های اخلاقی که در روایات هست مبنی بر رعایت کسانی که در زیردست انسان هستند و می‌فرمایند رعایت زنان خود و کنیزان و غلامان و حیوانات را بکنند سخن گفته و این ادبیات مربوط به آن زمان بوده، نه آن‌که بخواهد زنان را جزو حیوانات بیاورد. مبنای فلسفه‌ی ملاصدرا آن است که نفس ناطقه، زن و مرد ندارد و زن و مرد مربوط به بدن است و روح زن و مرد از نظر رتبه و درجه‌ی وجودی یکسان است. موفق باشید
10586
متن پرسش
باسمه تعالی، با سلام و آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون برای حضرتعالی در ترویج معارف دینی، جلسه 23 تفسیر سوره احزاب تحت عنوان: ظرایف نظام سازی را استماع و مثل سایر جلسات استفاده های فراوان بردم و لذا وظیفه قدردانی دارم. اما نکاتی هم به ذهنم رسید که ذکر آن را خالی از نفع نمی‌بینم. در بخشی از مباحث این جلسه فرموده اید: (ا گر بحث نظام سازی را از بعضی حرکات پیامبر (ص) بگیرند جا می خورید. مثلا همین ترور یا فتک. یارو توهین کرده است به اسلام می گفتند او را بکشید حتی اگر در حال طواف است. آن تروری که در اسلام منع شده ترور کسی است که با دین مقابله ننموده است.) و در جایی دیگر در جلسه ششم مباحث امام حسین(ع) و نهضت کربلا، در خصوص علت انصراف حضرت مسلم علیه السلام از کشتن عبیدالله فرموده اید که گفته اند: به یاد آوردم که پیامبر فرموده اند ترور حرام است.حال سوالاتی مطرح می شود که 1- منظور ما از ترور چیست؟ 2- آیا ترور در اسلام مطلقا ممنوع و حرام است؟ 3- یا در مواردی استثناِئا مجاز است؟ 4- و اگر اینگونه است آن موارد کدامند؟ 5- فتک به معنی کشتن نا گهانی آیا مترادف با ترور است (که یک اصطلاح جدید و غربی است)؟ 6- با توجه به این که کشتن محقون الدم در هر صورت حرام است آیا حرمت فتک فقط در مورد مهدور الدم است یا یک ممنوعیت کلی است؟ آنچه بیشتر مد نظر اینجانب است کاربرد عبارت ترور است که مواردی را در این خصوص طی 5 بند زیر معروض می دارم: 1- ترور یا تروریسم که واژه ای لاتینی است به معنای ترس و وحشت است و در معنای عام به هر گونه کشتن ناگهانی افراد، مصطلح شده و در ادبیات سیاسی عمدتا به معنای کشتن ناگهانی اشخاص سیاسی به کار می رود. این کاربردها تا حدودی از معنای اصلی آن در زبان خارجی فاصله گرفته تا آنجا که حتی بعضا از عباراتی مثل تروریسم اقتصادی و تروریسم فرهنگی هم یاد می شود. در ادبیات حقوقی تروریسم به اعمال و رفتار فرد یا گروهی اطلاق می شود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور اهداف سیاسی خود را دنبال می کنند. بنابر این عمل فردی که مثلا برای سرقت از بانک، نگهبان یا کارمند بانک را می کشد مشمول عنوان ترور نمی شود چون نه هدف ایجاد رعب و وحشت در میان مردم داشته بلکه بالعکس می خواسته هر چه مخفی تر انجام شود، و نه هدف سیاسی داشته بلکه یک هدف مالی را دنبال می کرده است، لذا عمل ارتکابی او تحت عنوان مجرمانه قتل عمد قرار می گیرد. 2- اما تروریسم در حقوق بین الملل که خاستگاه و بستر پرورش آن غرب و فرهنگ غربی است دارای معنای خاصی است. اگر چه اتفاق نظر کاملی در خصوص تعریف تروریسم در جامعه جهانی وجود ندارد اما یک توافق نسبی از سوی جامعه غربی ایجاد و از طریق مجامع و اسناد بین المللی به همه یا اکثر کشورها تحمیل شده است. تروریسم به نحوی ضمنی در بند ب ماده 2 «کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم» چنین تعریف شده است: «هر اقدام دیگری {یعنی غیر از اعمال تروریستی مندرج در سایر کنوانسیون ها مثل هواپیما ربایی، گروگان گیری و. . .} که به قصد کشتن یا وارد آوردن جراحات شدید جسمانی به افراد غیر نظامی صورت پذیرد یا به هر فرد دیگری که سهم فعالی در خصومت ها طی منازعات مسلحانه نداشته باشد و در زمانی که قصد انجام چنین عملی از لحاظ ماهیتی یا محتوایی به قصد ارعاب مردم یا وارد ساختن دولت یا یک سازمان بین المللی جهت انجام یا ممانعت از انجام هر گونه عملی باشد.» آنچه که باعث اختلاف نظر بین کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در تعریف تروریسم شده است تنها انگیزه ارتکاب این اعمال است. کشورهای اسلامی آن اقداماتی را که از نظر غربی ها عملیات تروریستی است اما با انگیزه دفاع از سرزمین، مبارزه با اشغالگری و جنبش آزادیبخش است تروریسم نمی دانند. اما غربیها عمدتا عبارت تروریسم و تعریف آن را برای مقابله با همین گروهها و جنبش ها وضع نموده و بر آن اصرار می ورزند. لذا بعضا کشورهای اسلامی هنگام پذیرفتن این کنوانسیون شرط هایی مبنی بر قائل شدن این استثنائات برای تعریف تروریسم گذاشته اند که این شروط هم در عمل چندان کارآیی ندارد. اما کنوانسیون مقابله با تروریسم سازمان کنفرانس اسلامی ضمن توسعه مفهوم تروریسم این استثنائات را نیز در تعریف خود گنجانده است. این سازمان در ماده 1 کنوانسیون 1999 تروریسم را چنین تعریف کرده است: 2- اصطلاح "تروریسم" به هرگونه عمل خشونت‏آمیز یا تهدید کننده اطلاق مى‏شود که على‏رغم مقاصد یا انگیزه‏اش به منظور اجراء طرح جنایى فردى یا گروهى که با هدف ایجاد رعب بین مردم یا تهدید به آسیب رساندن یا به خطر انداختن جان، حیثیت، آزادیها، امنیت یا حقوق آنان، یا به خطر انداختن محیط زیست یا هرگونه تأسیسات یا اموال عمومى یا خصوصى یا اشغال یا تصرف آنها یا به خطر انداختن منابع ملى یا تأسیسات بین‏المللى یا تهدید کردن ثبات، تمامیت ارضى، وحدت سیاسى یا حاکمیت کشورهاى مستقل انجام گیرد.» و در ماده 2 نیز موارد مستثنا از این تعریف را ذکر نموده است: «ماده 2-الف - مبارزه مردم از جمله مبارزه مسلحانه بر ضد اشغال بیگانه، تجاوز، استعمارگرى و استیلاء با هدف آزادسازى و تعیین سرنوشت طبق اصول حقوق بین‏الملل، جرم تروریستى محسوب نخواهد شد.» 3- با توجه به این که مفهوم فتک در ادبیات عرب و احکام دینی نمی تواند منطبق با تعاریف مذکور از تروریسم در فضای فرهنگ غربی باشد، حال این سوال همچنان وجود دارد که آیا انصراف حضرت مسلم(ع) از قتل عبیدالله، تردید در مهدورالدم بودن او بود؟ تردید در داشتن حکم قتل او بود؟ یا این که نه او را واجب القتل می دانست اما این نحوه قتل (قتل ناگهانی فردی که برای عیادت بیمار به منزل آمده با تبانی قبلی با آن بیمار) را ناروا دانست؟ 4- به نظر می رسد دستورات قتلی که از سوی پیامبر اکرم (ص) صادر شده است را باید بنا به مورد دستور اجرای یکی از احکام کیفری اسلام مثل مجازات بغی، سب، افساد فی الارض، محاربه یا . . . دانست که به کلی با مفهوم و تعریف ترور متفاوت است. 5- در حالی که تمام هم و غم استکبار جهانی این است که اسلام و مسلمانان را به عنوان تروریست و حامیان تروریسم معرفی و چهره ای خشن و مذموم از آن در اذهان جهانیان ترسیم نماید برای پرهیز از این شائبه ها بهتر است که ما از این واژه ها که ساخته و پرداخته آن ها بوده و منظور و مقصود آن ها را متبادر به ذهن می نماید خودداری کنیم. با تشکر از بذل عنایت و عذرخواهی از تصدیع اوقات شریف (و با التماس دعای بسیار زیاد) ضمنا مقاله: (مفهوم تروریسم و دیدگاه اسلامی درباره آن) به آدرس زیر تحقیق قابل توجهی در این زمینه به عمل آورده http://makhateraltakfir.com/fa/Article/View/1020/ و آقای دکتر محسن اسماعیلی هم مقاله کوتاه و مفیدی در این رابطه تحت عنوان: (مبارزه با تروریسم در اسلام) به آدرس زیر دارند که قابل مطالعه می باشد. http://www.mohsenesmaeili.com/NSite/FullStory/News/?Id=132
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که در آن جلسه عرض شد واقعاً موضوع تروریسم با تعریف غربی با آنچه ما در اسلام داریم فرق دارد و آقای مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر اسلام» روشن می‌کنند بعضاً رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» دستور می‌دادند بعضی از دشمنان اسلام را به صورت غافلگیرانه به قتل برسانند و همین امر موجب می‌شود در مورد حرکت جناب مسلم همان‌طور که شما می‌فرمایید تأملات دیگری داشت. از طرح موضوع و آدرس سایت‌هایی که معرفی کردید تشکر می‌کنم. موفق باشید
10588
متن پرسش
سلام: خدا قوت. سوال بنده از محضر شما این است که با وجود تجرد ذاتی ملک چرا در لسان روایات (قرآن را اطلاع درستی ندارم) تعابیری مثلا داشتن دو بال و... برای فرشتگان به کار برده شده است که شهید بزرگوار مطهری در کتاب نبوتشان چنین تصوری در میان مردم را تصور عامیانه تلقی می کنند. همچنین کتاب هایی که برای کودکان در بازار کتاب وچود دارد پر است از تصاویر فرشتگانی که در حال پرواز با دو بال هستند و چهره زنانه دارند آیا در دسترس قرار دادن این کتب در معرض دید کودک باعث نمی شود که این تصاویر همچون نقش بر حجر در ذهن او حک شود در سنین بعدی نتواند حقیقت تجرد ملک را دریابد؟ بسیار سپاسگزارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن در سوره‌ی فاطر در وصف فرشتگان می‌فرماید: «أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» که فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه‏ و حقیقتاً صورت مثالی آن‌ها به صورت بال است و حکایت از اسمائی دارد که مظهر آن اسماء، آن بال‌ها است. موفق باشید
10592
متن پرسش
سلام استاد: اخبار و سایت ها و... را حتما دیده اید درباره فوت مرتضی پاشایی و اتفاقات قبل و بعد از فوتش را و مردم را نسبت به موسیقی می خواستم فقط نگاه شما را بدانم نسبت به این اتفاق که به نظرم نباید راحت ازش گذشت؟؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان به کدام موضوع است. مواظب باشیم خوبی‌های یک نفر موجب نشود که او را به عنوان الگوی عصمت خود قلمداد کنیم. موفق باشید
10561
متن پرسش
اگر کسی در همه عقایدش شک کند برای پاسخ به سوالاتش باید طبق روش خاصی پیش برود؟ ‬‏ اگر این فرد تصمیم بگیرد متون اسلامی رو کنار بگذاره برای اینکه شکش خالص باشه و مطمئن باشه پیش فرضهاش کمترین تأثیر رو در انتخابهاش ‏می ذاره کار درستیه؟ و اگر به هر دلیل روشمند عمل نکرد یا با روش های من درآوردی غلط کارش را شروع کرد و تا جایی ادامه داد تا رسید به اینکه دید ذهن شلوغی ‏داره که نمی دونه چی به چی بنده باید برای ساختن خونه خراب شده اش چی کار کنه؟‬‏
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره عقل ما به ما می‌گوید یک آقایی به نام محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مدعی پیامبری خدا است، و فعلاً کتاب او در میان است، آیا راه‌کاری بهتر از آن می‌یابید که به کمک شرح‌های آن کتاب یعنی تفاسیر سری به آن کتاب بزنید ببینید جواب‌گوی سؤالات تان هست یا نه؟ موفق باشید
10579
متن پرسش
سلام: مراجع کنونی سفارش اکیدی بر حفظ و ترویج عزاداری های سنتی دارند. و این در حالی است که خود این عزاداری های سنتی دارای قدمتی ۲۰۰، ۳۰۰ ساله هستند و معدودی از آنها به دوره معصومین باز می گردند. پس اگر در چند صد سال پیش می توانسته اند شیوه های عزاداری ابداء کنند، چرا ما الان نتوانیم این کار را بکنیم و اسرار بر حفظ عزاداری های سنتی را به کنار بزنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن عزیزان این است که وقتی توانسته‌ایم با روح تاریخی خود شکل‌هایی از عزاداری را شکل دهیم که بسیار حکیمانه شکل داده شده، بدون دلیل و با کارهایی که بیشتر تحت تأثیر روحیه‌ی غرب‌زدگی ما است به آن نوع عزاداری‌های حکیمانه پشت نکنیم. موفق باشید
10550
متن پرسش
با سلام. ببخشید استاد من یک مشکل اساسی در زندگی ام دارم و آن اینکه به محض آن که یک ارتباط معنوی با خدا و اهل البیت (ع) برفرار می کنم یا یک حال خوش فلبی پیدا می کنم حتی یک نماز نسبتا با حال، به یک روز نمی کشد که امتحان اساسی در پیش رویم فرار می گیرد. که متاسفانه از حد من خارج است و از بیشتر آنها هم شکست خورره خارچ می شوم و ضرر حسابی می کنم. اصلا دیگر می ترسم سمت معنویات بروم به خدا دیگر طاقت ندارم و عذاب می کشم. لطفا بفرمایید اصلا چرا این گونه است و من باید چه بکنم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید با آن امتحانات سختی که روبه‌رو می‌شوید گوهر پنهان شما از قوه به فعل می‌آید، عمده نوع برخوردی است که با آن امتحانات باید داشته باشید. متوجه باشید امتحانات الهی برای آزادکردن ما از تعلقاتی است که توهّم کرده‌ایم. موفق باشید
10536
متن پرسش
سلام استادعزیز: نظر شما درباره ی این که به گروهی از دختران نوجوان عکس شهدا را نشان دهند و بگویند هر کدامشان که بانگاهش بیشتر با شما حرف می زنه و لبخندشان با شما حرف داره را به عنوان دوست شهیدت انتخاب کن یعنی از این شهید کمک بخواه و سعی کن همیشه یادش باشی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار غلطی است، باید از عکس گذشت و رابطه‌ی روحی با شهدا پیدا کرد و در آن حالت است که انسان میهمان حضور معنوی‌شان می‌شود. تا در محدوده‌ی عکس‌ها حاضریم، هیچ انتقال وجودی و واقعی به حقیقت شهدا برایمان واقع نمی‌شود. و در همین راستا نباید عکس اموات را بالای قبرشان قرار داد زیرا رابطه‌ی وجودی با اموات از بین می‌رود. موفق باشید
10524
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده در اینترنت سایتی را مشاهده کردم که مدیر اون سایت برای حل مشکلات بوسیله دعانویسی و طلسم اقدام می کنه و هزینه را هم بعد از حل مشکل می گیره. مطلبی را هم که در ادامه می نویسم از قول خودشون در جواب سوالی در مورد اینکه آیا جن عاشق وجود داره یا نه؟ در سایت اسک دین است. (در این سایت عضو شدم که فقط عرض کنم اگر سؤالی ازمون شد بدون اطلاع جواب ندیم و مردم بیچاره رو سر در گم نکنیم. دوست گرامی گمنام طبق فرموده پیامبر گرامی اکرم (ص) اینان جنیان از برادر های شما هستند پس باید حق آنها را از خوراک بدهید در قرآن کریم و سوره جن آمده بزرگان جن گفتند (و انا منا المسلمون و منا القاسطون... ) برخی از ما مسلمان و برخی کافر و ستمکارند نحوه زندگی و معاشرت این طایفه از خیلی موارد شبیه ما انسانها هستنش فقط نوع خلقت آنها با انسان فرق میکنه و با قدرتی که خداوند کریم بهشون داده میتونن وارد جسم بشر بشن و خیلی راحت در امور انسانها دخالت کنن و متآسفانه میتونن مسیر زندگی یک انسان رو تا حدود زیادی تغییر بدن بین همسران جدائی و طلاق و بیچارگی رو باعث بشن البته به اذن خدا در علوم غریبه بهش سحر میگن مدرک این مطلب بنده آیه 102 سوره بقره هستش حتما آیه رو بخونین در بسیاری از موارد به دخترانی بر می خوریم که بدون هیچ علتی موفق به ازدواج نمی شوند خواستگاران و طالبان زیاد ولی فقط در حد صحبت و یا دیدن دخترانی با موقعیت های بسیار خوب و با چهره هائی زیبا و بدون عیب که هنوز موفق به ازدواج نشدن و نمی شوند خب دوست گرامی آیا توضیحی برای این مشکل دارین؟ اگر سحر یا بخت بستگی نباشه فقط مانعش جن عاشق میتونه باشه که هر خواستگاری رو نرسیده پشیمون می کنه دختران زیادی به بنده مراجعه کردن و گفتن در خواب یا بعضا در بیداری شخصی بهشون میگه من تو رو دوس دارم و می خواهم باهات ازدواج کنم فقط صدا رو میشنون صدای هاتفی که فقط دختره میشنوه اگر این مزاحم برطرف نشه اون دختر خانم تا آخر عمرش بدون نصیب باقی میمونه من بارها با این مزاحمین جن صحبت کردم میگن ما عاشق این دختریم و دوسش داریم بعضی رو اجازه ازدواج میدن و بعضی رو خیر بعضی رو وادار به عمل زنا میکنن و بعضی رو اگر به خواسته های پلیدشون گوش ندن وادار به خودکشی میکنن. مدرک دیگه بنده دعای معروف و بسیار کارآمد (ابو دجانه) هستش که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده و معتبر ترین دعا هستش و در این دعا به جن عاشق اشاره شده میتونین در جستجوی گوگل بگردین پس لطفا نگین این مطالب خرافاته یا .... وهبی دائی وهاب http://www.vahabidaeivahab.com/) همچنین نظر یکی از همکارانشون در اصفهان که اینطور گفتن (از اسمش معلومه دعانویسی یعنی آیات قرآن و دعاهایی با سند معتبر از معصومین و علما. اما یه چیزه دیگه هست به نام ساحر که ساحر یعنی کسی که از اجنه و شیاطین استفاده میکنه تا به اهداف پلیدش برسه) و یا اینکه آیات قرآنی به عدد تبدیل می کنن و طلسم درست میکنن و اگه لازم باشه در کارشون از طلسم خیر استفاده می کنن. حالا می خواستم نظرتون را راجع به این مطالب بدونم. آیا مراجعه به اینگونه افراد برای حل مشکل جایزه؟ فرق دعا و طلسم چیه و اصلا" طلسم خیر هم داریم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام که با مطالعه آن می‌توانید متوجه ادعاهای بی‌پایه ای که این‌ها می‌گویند بشوید. اتفاقاً آیه‌ی 102 سوره‌ی بقره فوق‌العاده راهنما است و در آن کتاب روی آیه‌ی مذکور بحث شده ولی این‌که طرف ادعا می‌کند جنّیان عاشق یک دختر از جنس انسان می‌شوند؛ یک ادعای کاملاً بی‌پایه است و اساساً این دو موجود یعنی انسان و جنّ از دو جنس هستند با دو گرایش مختلف، و رابطه‌ی عشق و عاشقی در بین آن ها معنایی ندارد. این‌که می‌گوید اگر مشکل‌شان حلّ شد حق‌الزحمه‌ی آن طرف را بدهند، طبیعی است که بعضی مشکلات بعد از مدتی حل می‌شود، چرا حل مشکل را به پای چنین افرادی بگذاریم که با جنّیان ارتباط دارند. سخیف‌ و بی‌پایه‌بودن بحث عاشق‌شدن جنّیان نسبت به انسان نیاز به مقدماتی دارد که جایش این‌جا نیست ولی این نشان می‌دهد طرف بسیار حیله‌گر و فریب‌کار است. موفق باشید
10528
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت و تشکر از حوصله حضرتعالی، تقاضا دارم در صورت صلاحدید توضیح بفرمایید: آیاحضور حضرات معصومین (ع) و بالتبع حضور برخی از اولیاءالهی در چند مکان در یک زمان واحد، اگر با بدن مادی (نه مثالی) باشد، مواد اولیه آن از طبیعت تأمین می شود و یا صرفا بصورت انشاء و ایجاد است. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی اولیاء الهی حاکم بر عالم ماده شدند و در مبادی ایجاد عالم مادی حاضر شدند، در هر جای عالم ماده نیز می‌توانند بدن مادی ایجاد کنند. کاری که عاصف‌بن‌برخیا در رابطه با تخت جناب بالقیس کرد و بنده در شرح بحث «حرکت جوهری» در این مورد و در رابطه با طیّ الأرض، عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10502
متن پرسش
سلام علیکم: چرا خیر و شر از یکدیگر تفکیک ناپذیرند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرّ مربوط به محدودیت‌ پدیده‌های مادی است. در مباحث «عدل الهی» می‌خوانید که خوبی آب به جهت روان‌بودن آن است و سیل‌شدن آن نیز به جهت همان روان‌بودنش است، پس نمی‌شود آب باشد ولی سیل نشود هرچند می‌شود ما طوری زندگی خود را شکل دهیم که در معرض سیل قرار نگیریم. پس چون محدودیت را نمی‌توان از پدیده‌های مادی گرفت، شرّبودن آن‌ها نیز از ماده انفکاک‌ناپذیراست. موفق باشید
10505
متن پرسش
سلام علیکم: در احادیث نتایج بسیار عجیبی مانند زیادتی عمر و وسعت رزق و جمعیت احوال و... برای صله رحم ذکر شده. آیا این نتایج تکوینی است؟ مانند آب که اگر وارد آن بشویم محاله خیس نشویم صله رحم هم همین جنسی هست و نتایج آن محاله محقق نشود؟ بنده هر چه با دقت این بخش در معراج السعاده را مطالعه می کنم انگار تکوینی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً آن نتایج تکوینی است مگر آن‌که ما با انگیزه‌ی صله‌ی رحم ارتباط‌هایمان را با آشنایان شکل ندهیم. موفق باشید
10511
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه در آیه ۴۳ سوره ال عمران «یَامَرْیَمُ اقْنُتِى لِرَبِّکِ وَاسْجُدِى وَارْکَعِى مَعَ الْرَّ اکعین» با توجه به معنای ظاهری آیه این چه جور نمازیست که اول قنوت بعد سجده بعد رکوع آمده است. در حالی که در نماز رکوع قبل سجده است. چون ما معتقدیم حتی ترتیب کلمات قرآن کریم بی حکمت نیست. آیا نماز خاصی منظور است؟ آیا قنوت و سجده و رکوع معنا دیگری می دهند؟ لطفا توضیح دهید. از هر کسی که پرسیدم جواب قانع کننده ای به من نداده است؟ با تشکر از شما استاد گران قدر. خدا شما را حفظ کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست این دستورات به صورت نماز باشد، بلکه یک دستورالعمل سلوکی است که حضرت در زندگی خود در آن ورود کنند و در مقابل حضرت حق نهایت خضوع و قنوت را داشته باشند و نیز اهل سجده باشند و با نمازگزاران نماز بگذارند. موفق باشید
10513
متن پرسش
سلام علیکم: چرا زندگی در بهشت طبق آیه 108 سوره کهف «خَالِدِینَ فِیهَا لَا یَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا» برای انسان خسته کننده نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا انسان با حقیقت روبه‌رو می‌شود ما وقتی خسته می‌شویم که چیز بالاتری را بخواهیم وقتی به حقیقت رسیدیم همه‌ی آرزویمان آن است که در آن حالت بمانیم. موفق باشید
10501
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: سوالی داشتم در مورد خوارج: اول اینکه آیا جنگ با آنها را حضرت شروع کردند یا در پاسخ توطئه آنها جنگ شد؟ دوما ضمن توجه با مساله تحمیلگری حکمیت و نیز اینکه آنها خیلی راحت با یک گناه، افراد را کافر می دانستند و مباحث شهید مطهری در جاذبه و دافعه علی (ع)، واقعا چه شد که حضرت امیر (ع) در مورد آنها به این تشخیص برسد که باید خوارج کشته شوند؟ حقیقتا انسان هرچه فکر می کند در مورد قتل خوارج کم می آورد. باید دلیل خیلی عمیق تر و مهم تر از این حرفها باشد؟ دلیل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اطلاع دارید که خوارج بر نظام اسلامی خروج کردند و جبهه‌ی مقابله با حضرت را تشکیل دادند و علناً مقابله می‌کردند و نه‌تنها دست به کشتار می‌زدند بلکه نافرمانی علنی راه انداخته بودند و در این حال بر حاکم اسلامی واجب است شرآن‌ها را دفع کند. موفق باشید
10468
متن پرسش
استاد عزیز سلام: سوال اول بنده درمورد اقسام مرگ است در کتاب خویشتن پنهان که این گونه برداشت می شود که اگر شخصی در اثر تصادف و یا بیماری بمیرد مرگ طبیعی (انسانی و یا حیوانی) این شخص فرا نرسیده است که به نظر درست نمی آید لطفا توضیح دهید 2- مقالات حضرت آیت الله شجاعی همراه با شرح شما را از کجا می توانیم تهیه کنیم. با تشکر از شما و همکاران شما در این سایت بسیار بسیار عالی که ناشر اسلام ناب محمدی است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- توضیح بنده همان بود که در آن کتاب عرض کردم، البته بحث تقدیرات الهی که مطابق اعمال و عقاید ما جاری می‌شود نباید مورد غفلت قرار گیرد و این موضوع نیز در آن کتاب مورد توجه عزیزان باید باشد. 2- شرح مقالات را گروه المیزان در اختیار عزیزان قرار می‌دهد. موفق باشید
10471
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: چندی است که عده ای از دوستان که مباحث شما را دنبال می کنند با ما هم که با مباحث شما آشنا و مطالعه می کنیم بحث می کنند که امروز نیاز جامعه ما حکمت متعالیه است و الان وقت گذاشتن و صرف کردن وقت و انرژی و نیرو برای هیئت بیهوده و بیخود است، باید رو بیاوریم به سمت مبانی زیرا عقیده دارند بر اینکه هیئت اصلا ذات ندارد که قابلیت کار داشته باشد معتقدند که هیئت خروجی درستی ندارد و محلی که در آن انسان تربیت شود، بندگی تقویت شود نیست.... بلکه نظر بر این دارند که گریه ۵ درصد کار است و هیئت ها آسیب بزرگی به نظام هستند و نمی شود آن ها را اصلاح کرد، بلکه بدتر نه تنها بازدارندگی ندارند دافعه دارند و بتی شده اند در مقابل مسجد... ولی استاد نمی دانم به هیچ وجه هم از ما حرف قبول نمی کنند می گویند ما به این رسیدیم که باید زانو زد در پای منبر علماء و مسجد و عزاداری ساده ای داشته باشیم با این سخنان گفتم شاید شما جوابی وافی و کامل ارائه کنید که استاد لااقل ما اگر اشتباه می کنیم نظرمان را تصحیح کنیم چون ما بر این باوریم که این هیئت ها می توانند بلندگوی نظام و سنگرهای انقلاب اسلامی و محلی برای شور و حماسه و همت های حسینی و روحیه سلحشوری باشد و در کنار آن هم باید به تقویت مبانی فکری و دینی هم عمیق پرداخته شود حال از شما خواهش داشتم اگر مقدور است سخنانتان را حتی اگر نمی توانید عمومی بگوئید در ایمیل بنده بگذارید اما جامع باشد که ما متوجه باشیم استاد از اینکه باعث اذیت جنابتان شدیم حلال کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور عزیزانی که به هیئت‌ها انتقاد دارند به جهت افراطی است که در بعضی هیئت‌ها هست که جوانان را مشغول سینه‌زنی و دسته می‌کنند بدون آن‌که متذکر معارف درستی شوند. راه‌کار، نفیِ هیئت نیست زیرا بعضی از این جوانان اگر همین هیئت‌ها هم نباشد می‌روند دنبال کارهای دیگر. بلکه راه‌کار آن است که آرام‌آرام برنامه‌ی هیئت‌ها را به سوی جمع معارف الهی و اخلاق و دسته و سینه‌زنی بکشانیم که بحمداللّه بعضاً عزیزان در این مورد موفق بوده‌اند. موفق باشید
10452
متن پرسش
بنده سوالی در ذهن دارم که اگر جواب آن را پیدا کنم مصداق آن حدیث خواهم بود که ساعتی فکر کردن از هزار سال عبادت بهتر است ان شا الله شما سبب خیر باشید. می گویند خدا نسبت به بندگانش از مادر هم دلسوزتر و مهربانتر است از طرفی در حدیث داریم که حتی مومنین هم در برزخ عذاب می بینند. مثل این است که شما یک اتوموبیل را (بدن مادی) در اختیار یک راننده ناشی قرار دهید و او را وارد یک جاده پر پیچ و خم کنید انسان اینگونه وارد یک نظام بسیار دقیق و هوشمند شده است که تاوان اشتباهاتش را باید در برزخ و قیامت بدهد. آیا اینگونه نیست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات موجب رشد معارف در شما می‌شود. خداوند از مادر برای ما دلسوزتر است و لذا نتیجه و لوازم اعمال ما را به ما گوشزد می‌کند. مثل آن‌که لازمه‌ی رسیدن به منزل، طی‌کردن مسافت بین آن‌جایی که هستیم تا منزل است، حال می‌فرماید اگر در این دنیا این‌طور عمل کنی در برزخ و قیامت که با صورت اعمالت روبه‌رو می‌شوی آن صورت، چنین خصوصیاتی دارد و لذا اگر خواستی با آن روبه‌رو نشوی در این دنیا به آن عمل دست نزن. مطالعه‌ی کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن در این موارد تصور خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
10456
متن پرسش
با سلام: در رابطه با پاسختان به سوال 10412 در رابطه با روانشناسی در کدام جزوه صحبت فرموده اید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای هست تحت عنوان «رابطه دین و روانشناسی». موفق باشید
10458
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز جرج جرداق محقق مسیحی که کلماتش در مورد امام علی علیه السلام همه جا را پر کرده است، فوت نمود، سوالم این است ایشان شیعه شدند؟ آیا مسلمان مردند یا مسیحی؟ و تا آنجایی که من می دانم شیعه نشدند، چطور شخصیتی که امیرالمومنین را نسخه برتر انسانیت می داند خودش را در مذهب تشیع وارد نکرده است؟؟! و اصلا محبت داشتن بدون مذهب و عقیده نتیجه ای دارد؟ این همه اردت ایشان وقتی ایشان مسلمان نشدند چه ارزشی دارد؟ ایشان فردی نیست که بگوییم جاهل یا قاصر است و اتفاقا کاملا هم آگاه است، این سوال برایم مطرح است که او چگونه بوده و بعد از مرگ جایگاهش چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وقت است شما امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» را به دستور خدا به عنوان امام خود انتخاب می‌کنید و سعی دارید در ذیل محبت و شخصیت او زندگی کنید، در آن صورت شما شیعه‌ی حضرت هستید. ولی یک وقت آن حضرت را بزرگ می‌دانید بدون آن‌که بنا داشته باشید زندگی خود را در ذیل شخصیت او شکل دهید. در مورد دوم، شیعه‌ی او نیستید هرچند به جهت علاقه‌مندی به کمالات آن امام از محدودیت‌هایی که انسان‌های تنگ‌نظر گرفتار آن هستند آزاد شده‌اید و همین امر در قیامت و در همین حدّ به کمک شما می‌آید. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!