بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25167
متن پرسش
سلام: عقل سالم در بدن سالم است. متاسفانه چند ماهی است بیمار شدم (دیسک گردن (عمل کردم) و کمر دارم و دست و پاهایم گزگز شدید و بی حسی دارند). از خواندن دعاها خسته شدم. چون تاثیری نداشتند. از خدا ناامید نیستم ولی دنبال انسان پاک دلی هستم که دعا کند تا شفا بگیرم. آیا حرف غیر منطقی زدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف غیر منطقی نمی‌زنید. ولی فراموش نکنید که دعا و دوا هر دو باید در صحنه باشد. موفق باشید

25153
متن پرسش
با سلام: ما در حال انجام پژوهشی در موضوع سقط جنین عمدی در بازه زمانی تشکیل نطفه تا قبل از دمیده شدن روح هستیم. سوال ما از استاد این است که به غیر حکم شرعی، چه دلایلی در رد مجوز اینگونه از سقط ها وجود دارد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا قبل از دمیدن روح، آن موجود زنده، انسان نیست هرچند بعداً می‌تواند انسان شود. ولی سقط چنین موجودی، کشتن انسان به حساب نمی‌آید هرچند که به هر حال موجود زنده‌ای را سقط کرده‌ایم. آری! اگر حیات مادر، به عنوان انسانِ بالفعل در خطر است ترجیح در آن است که جنین سقط شود. موفق باشید

25129
متن پرسش
با سلام: اصول دین تقلیدی نیست بلکه خودم باید با دلیل آن را بفهمم. از سویی شما را اگر به عنوان کار شناس اعتقادی قبول کنم چند حالت دارد: ۱. پاسخ بی دلیل می دهید مانند دکتر که فقط نسخه می نویسد اگر جواب هم بدهد من نمی فهمم چون داری دانش پزشکی نیستم. ۲. شما دلایل فلسفی می آورید من نمی فهمم. در هر دو صورت بالا من نمی توانم حرفهای شما را قبول کنم. حالا بگویید آیا راه دیگری هست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس با عقل و فهم خود باید به چشم‌اندازهایی که دین خدا عنوان می‌کند موضوعات شریعت الهی را مورد بررسی قرار دهد. موفثق باشید

25122
متن پرسش
سلام: زندگی با فردی ک هیچ اعتقادی به دین و قرآن و اهل بیت ندارد و با توجه به اینکه سفارش شده که از همسر تبعیت کنیم آیا زندگی با این فرد در جا زدن نیست و آیا تبعیت و محبت کردن به او سرپیچی از حرف خدا نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یک قاعده‌ی کلی داد و گفت زندگی با این افراد سرپیچی از حکم خدا است. زیرا عموماً این افراد بیش از آن‌که معاند باشند، جاهل‌اند. باید برایشان دلسوزی نمود. موفق باشید

25085
متن پرسش
سلام استاد: نمیدونم کجای کارم میلنگه که چندین ساله هر کار می کنم نمیتونم از شر یه گناه اونم کبیره خلاص شم، دیگه کار از بحران گذشته و به فاجعه تبدیل شده. تمام ذهنم رو مشغول خودش کرده، نمیذاره دینداری کنم. نمیذاره مباحثتون رو دنبال کنم. بداخلاقم کرده، جهنمم کرده، و تو این جهنم زن و بچه و اطرافیانمم دارن میسوزن، خیلی براش دعا می کنم، توسل میجویم، اعمالی که شیطون رو دفع کنه انجام میدم، تقریبا دائما سوره ی ناس میخونم مخصوصا توی نماز (که اگه بشه بهش گفت نماز). فعالیت سخت بدنی و... ولی اثر نداره. نا امید شدم. احساس می کنم هر لحظه نفس از رفتن راه نا امید شه و بدن رو ول کنه بره. کم کم دیگه داره ملکه میشه. حتی به فکر رفتن پیش روانشناس افتادم. ولی نمی خوام قبول کنم که راهی که اسلام نشون داده برای اینجور موارد جواب نمیده و کامل نیست و باید راهی که بشر نشون داده رو بریم تا نجات پیدا کنیم. اگه خدایی که ازش طلب کمک می کنم خدای واقعی نیست که چه کنم که ندارمش تا ازش طلب کنم و اگه طلبم واقعا با تمام وجود طلب واقعیم نیست خب کی باید این آهن رو تبدیل به طلا کنه و طلب قلب رو عوض کنه. به قول سعید حدادیان یه لباس خاکی پوشیدن و سربند یا زهرا سر کردن بلد بودیم که اونم نشد. بگید کجای کار میلنگه؟ خدایی که می شناسم خدا نیست یا طلبم واقعا گناه جوست؟ شاید شمام از دست امثال من با این سوالای بیخود خسته شده باشین ولی چه کنیم که نه خدایی داریم تا ازش کمک بخواییم و نه توانی برای رفتن راه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف عالیه هزاران کمک در این رابطه به شما خواهد کرد. چرا از «معرفت نفس» شروع نمی‌کنید؟ موفق باشید

25070
متن پرسش
سلام علیکم: عزاداری هاتون قبول درگاه حق. استاد عزیز متاسفانه بنده مدتی قبل مرتکب خطایی شدم که به شدت از کرده خود پشیمانم، و بعد از توبه در صدد جبران خطا و حق الناسی که بر گردن بنده بود برآمدم. اما متاسفانه ناخواسته فردی از گناه و خطای من مطلع شده و مدام تهدید به اینکه آبروی من را خواهد برد، و هرجایی هستند حرف از رفتار من است. استاد من به اندازه کافی شرمنده خدا و اهل بیتش هستم، با رفتار و زخم زبان این افراد چه کنم؟ چرا خدا که ستار العیوب است باید بنده هایش با ما چنین کنند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نگران نباشید. به طرفی که می‌خواهد آبروی شما را ببرد هم باج ندهید. خداوند مدافع مؤمن است. موفق باشید

25064
متن پرسش
سلام استاد: یک اتفاقی برای بنده داره میفته که حقیقتا جالبه و من رو متحیر می کنه. چند روزی هست یک سری کارهایی انجام می دهم که از کنترلم خارج میشه، و واقعا نمیدونم چرا انجام دادم، مثلا یک حرفی می زنم و نمی توانم کنترلش کنم باور کنین می توانستم حتی ۱۰ روز حرف نزنم یا یک کاری می کنم که نمی خواهم و من رو متحیر کرده. همشونم گناه هست. باور کنین تک تک کار هام تحت کنترلم بود و وهمم رو هم پدرم دراومد تا بگیرم و نگذارم جایی بره و الان این اتفاق. هر چه قدر فکر می کنم نمی فهممشون چیزیه که نبوده قبلا و الان داره اذیتم میکنه جالبه از روزی ۲ یا ۳ تا هم بیشتر نشده عمدتا. بسیار درگیرم کرده و واقعا‌ نمی خواهم گناه بکنم و می نشینم تعجب می کنم و گریه می کنم و نمی فهمم چیه. لطفا کمکم کنین و اگر نیاز بود حضوری هم بفرمایین میام خدمتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این مورد بتوان گفت ملکات انسان بر انسان سیطره پیدا می‌کند، چیزی که در برزخ و قیامت پیش می‌آید. فکر می‌کنم چیز زودگذری باشد زیرا به هر صورت «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید

25048
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ایام سوگواری حضرت اباعبدالله (ع) را به شما تسلیت عرض می کنم. استاد امسال روز عید غدیر برای عرض ارادت و دیدار درب منزل آمدیم که متاسفانه با درب بسته مواجه شدیم و دکتر قدوسی گفتند امسال برنامه دیدار نداشتید خلاصه سلب توفیق شدیم. استاد دو تا سوال داشتم ببخشید خیلی عمیق نیست و وقت گرانبهایتان را می گیرم. چند وقت پیش ها با جمعی خانوادگی رفته بودیم نزدیکهای باغبهادران و کنار زاینده رود سکویی گرفته بودیم و نشسته بودیم که دو تا دختر آمدند سمت سکوی ما و شروع کردند به عکس گرفتن. هر دو بد حجاب بودند اما یکی از آنها کلا روسری اش را انداخته بود و با موی کاملا باز با خیال راحت داشت عکس می گرفت. من مدام خودم را به تغافل زدم ببینم از اینجا می رود یا خودش را جمع و جور می کنه یا نه، دیدم عین خیالش نیست. دیگر تاب نیاوردم و رفتم طرفش و فقط گفتم «خانم اینجا مکان عمومیه یک چیز سرتان کنید، اینجا خانه خودتان نیست ها» البته با تحکم گفتم. آن هم خودش را جمع کرد (البته با کمی تاخیر) و بعد دو تا متلک هم گفت و رفت. بعد دوستم که اتفاقا درجه دار سپاه هم بود گفت این کارت باعث میشه بدتر کنند و اثر ندارد و نیاز نبود بروی تذکر بدی. خواستم نظر شما را بدانم. چون واقعا احساس می کنم اگر چیزی نگوییم چند صباح دیگر، جایی برای تفریح مذهبی ها باقی نمی ماند و همه فضا دست آنها می افتد و ما بدهکارشان می شویم. سوال دوم اینکه توی دهه محرم دو شب بعد از مراسم، حدودهای ساعت دوازده شب که داشتم می رفتم خانه با منظره دختر خانمهای تنهایی کنار خیابان مواجهه شدم که منتظرند یکی سوارشان کند! این جور مواقع باید چکار کرد؟ (موردهایش هم جوری نبود که بشود حمل بر صحت کرد. خیلی تابلو بود از سر و وضع و حرکات و رفتارهایشان.) باید از کنارش گذشت؟ زنگ زد به پلیس؟ باز هم حمل بر صحت کنیم؟ به آن دختر تذکر بدهیم؟ با آن پسر یا مرد برخورد کنیم؟ وظیفه شرعی ما چیه؟ ممنونم از پاسخگویی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در مورد صحنه‌ی اول، کار خوبی کردید که به او تذکر دادید. ولی شاید نیاز به تندی نبود، از سر دلسوزی باید این امور انجام شود. اما در مورد دوم اگر بتوانیم از پلیس کمک بگیریم تا محیط برای این افراد امن نباشد، کار خوبی است و پلیس هم باید وظیفه‌ی خود بداند که محیط را برای چنین اعمالی سختْ نماید. موفق باشید

25030
متن پرسش
سلام خدمت استاد: قسمتون میدم به این دهه محرم خودتون جواب منو بدین. استاد بعد از این همه گرفتاری و بدبختی متوجه مسئله ایی شدم که تمام دنیا روی سرم خراب شد. از بچگی با تمام بی محبتی ها، کمبود عاطفه، دعوا و داد و بیداد بزرگ شدم راهمون یک جورایی انتخاب کردم که آدم بشم اینقدر زندگیم بدتر شد که نماز را کنار گذاشتم، البته به طرز بدی آخرش هم به جایی رسیدم که نمیتونم خدا را ببخشم و اهل البیت برام معنا ندارن، من خیلی توسل داشتم برای خوندن نماز برای خوش اخلاقی برای صبر، اما همش نتیجه عکس داد، اون هم شرایط زندگی من که از ناله و نفرین گرفته تا خوار و زاری بین دوست و ناآشنا. من کی هستم نمیدونم حالا بعد از این همه بی دینی و بی عزتی متوجه قضیه ایی شدم که مربوط به مسائل درونی خودم میشه این همه بی عدالتی برای چیه؟ کم گناه داشتم که این هم اضافه بشه و مهر خلاصی به جهنم را برام بزنه دیگه نمیدونم چیکار کنم، تمام وجودم برای لحظه های پاک و خوب پرمیکشه، برای اینکه تمام فکر و وجودم و جسمم پاک باشه، اینها را از خدا خواستم بدتر شد، که اوضاع رسیده به خودکشی، میخوام به خودم ثابت کنم مرگ دست خودم هست واقعا به این نتیجه رسیدم که من باید به دنیا میومدم تا جهنم خدا جهنمی داشته باشه، این گرفتاریها هم میخواد برای مومنین تو بهشت دلیل باشه برای جهنمی بودنم هر چی فکر می کنم هر چی توسل، هر چی برنامه ریزی به ساعت نرسیده فاجعه رخ میده مگه بالاتر از این هم داریم که همش بگی غلط کردم خودت کمکم کن دستم رو بگیر نفرین شدن برای چی بود؟ خود خدا هم از همه روزگارم خبر داد و میدونست و میتونست محبت من رو تو دل پدر و مادرم بزاره میتونه مریضی روحم رو شفا بده هر چه بدی هست از من اعتراف می کنم ولی یک ذره آرامش هم ندارم، شرمنده استاد اما عاجزانه ازتون درخواست مشاوره دارم ازتون ممنونم من به آخر رسیدم، خودکشی برام معنا پیداکرده از همه عذابش خبردار اما من نمیتونم آلوده زندگی کنم تمام وجودم استرس و سیاهه من کمترین نشونه را میخوام اما خدا دریغ میکنه من فکر روحم و جسم آلوده شده دارم زجر می کشم هیچ کس نمی‌فهمه من چی میگم واقعا خدا کی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید جواب اندیشه‌ی خود را با تأمل در معارف حقه‌ی الهی بدهید تا این حالات به سر و سامان بیاید. بنده پیشنهاد دنبال‌کردن مباحث «معرفت نفس» را دارم. موفق باشید

25021
متن پرسش
استاد سلام: چگونه نگاه به نامحرم را در خود کنترل کنیم و به اصطلاح بتوانیم جلوی نفسمان را بگیریم که میل به نگاه به نامحرم را نداشته باشد؟ خلاصه بگویم داروی درمان چشم چرانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس می‌یابید که نفس انسان چه اندازه می‌تواند در عوالم متعالی حاضر شود و نگاه به نامحرم در آن شرایطی که شریعت حرام نموده است، موجب می‌شود تا انسان در حضور در آن عوالم محروم گردد. موفق باشید

24994
متن پرسش
با سلام و قبول عزاداری های شما استاد بزرگوار: با توجه به جوابیه سوال ۲۴۹۸۴، و خیلی از جواب های شما در رابطه با توبه و حق الناس جواب این سوال و آنها کاملا منافات دارد، شما در جوابیه سوالی فرمودید:  بعد از توبه، جای خوف در میان نیست! زیرا با توّاب‌بودنِ حضرت حق، خداوند چیزی از آن گناه را در عالَم باقی نمی‌گذارد. یا در جای دیگر فرمودید: نمی‌دانم چرا قرآن به جای آن‌که بگوید خداوند مؤمنین را دوست دارد؛ که حتماً دوست دارد، می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» (بقره/ 222) خداوند توّابین و آن‌هایی که خود را از گناه پاک کرده‌اند، دوست دارد. شاید در چنین انسان‌هایی همّتی را مشاهده می‌کند که همه‌ی مؤمنین دارای چنین همّتی نیستند. همّتی که با مزه‌کردنِ گناه بر نفس او باز می‌تواند به گناه، پشت کند. مگر توبه و دوری از گناه و پشیمانی از گناه با هم فرق دارد؟ استاد عزیز وقتی می دانیم با حلالیت طلبیدن و برطرف کردن حق الناس اتفاق های بدتری می افتد تکلیف چیست؟! شما در جواب سوالی فرمودید باید آن شخص استغفار کند. حال این شخص باید کلا امیدش نسبت به همه چیز را ار دست بدهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که توبه یعنی رفع آن‌چه نباید پیش می‌آمد و پیش آمد، و با توبه نوعی برگشت به آن اصل می‌نماییم بر اصلی که طالب آن هستیم. در مورد حق النّاس به هر حال باید آن حقّ اداء شود. ولی در حدّی که به قول شما اگر محدود به حلالیت‌طلبیدنی است که کار را بدتر می‌کند، موضوع متفاوت می‌شود و این‌جا است که با استغفار برای طرف، کار حلّ می‌گردد. موفق باشید

24984
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد بزرگوار آیا کسی که حق الناس بر گردنش باشد، توبه و کارهای نیک دیگرش مورد قبول حق قرار نمی گیرد؟ کسی که با همه غفلت و گمراهی و گناه تمام امیدش به خدا و اهل بیت (علیه السلام) مخصوصا این ماه عزیز و همه فکرش نوکری ارباب باشد خدا بخاطر حق الناس همه اینها را نادیده می گیرد؟ اگر اعمالش قبول نمی شود پس معنی آیه «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره» چه جایگاهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بتواند حقوق افراد را که زیر پا گذاشته، جبران کند ولی از آن کار خودداری نماید، عملاً در نظر به حق و رویکرد به حق غفلت کرده است. معلوم است که چنین فردی در سایر امور نیز گمان دارد به سوی حق نظر نموده است. موفق باشید

24959
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: من هشت ساله زندگیم خیلی سخت شده و تا حالا هم حل نشده و کمبودها و مشکلات متعدد اذیتم می کند و کمک کننده ندارم. استاد جانم استاد حسینی می فرمودند شماها اگر مشکلی دارید به خاطر گناهانتان است. خودتان را با اولیاء خدا قیاس نکنین. یه موقع هست چند تا مشکل برام باهم پیش می آید یکیم زنگ میزنه با زبونش اذیتم میکنه. اون چیزهایی که ندارم رو خدا مدام جلوی چشمم میاره که بقیه دارند. چرا اینطوری می شود؟ اینقدر گناهکار و روسیاهم؟ یک نفرم تو زندگیم هست که باید در مقابل ظلمش خاموش باشم که بیشتر اذیتم نکند. چرا زندگی من شده کلافی که اینقدر بهم ریخته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی قصه را باید در مأوا گزیدن در تقدیری که خداوند برایتان رقم زده‌است پیدا کنید. در همین رابطه بد نیست به جواب سوال ۲۴۹۵۶ بنگرید تا بفهمید این‌چنین نیست که خداوند شما را فراموش کرده‌باشد. موفق باشید

24945
متن پرسش
سلام: نظر استاد گرامی در رابطه با نظر آیت‌ الله گرامی قمی درباره استخاره که در ذیل آورده می شود چیست؟ ممنون از پاسخگویی استاد عزیز. نظر آیت‌ الله گرامی قمی: استخاره مثل فقه و اصول و پزشکی و فلسفه و امثال این‌ها نیست که فقط بحث علمی باشد؛ بحث استخاره، بحث اشراق است؛ یعنی ارتباط معنوی دل با عالم غیب. دستور استخاره عام و برای همه است؛ ولی استخاره کسانی عملاً به نتیجه مؤثر می‌رسد که در یک ارتباط باطنی در خواب یا بیداری به آن‌ها اجازه داده شده باشد؛ حتی ممکن است کسانی خیلی عالم باشند، ولی به آن‌ها دستور باطنی داده نشده باشد. استخاره یک حالت معنوی ناشی از ارتباط با عالم غیب است و انتظار نداریم هرکسی بتواند چنین ارتباطی برقرار کند. استخاره نظر خدا است و درست نیست که مخالف آن عمل شود استخاره مثل تعبیر خواب است؛ تأویل رؤیا را هر کسی بلد نیست. تعبیر خواب ربطی به سواد و علم ندارد. یک خانم بی‌سواد در نجف بوده که تعبیر خواب می‌دانسته است. یکی از علما از این خانم می‌پرسد که چطور توانستی تعبیر خواب یاد بگیری. این خانم گفته بود من فقیر بودم و به حضرت عباس (ع) متوسل شدم و در خواب به من گفتند که یک تسبیح بخر و ما به تو می‌گوییم که چه جوابی در تعبیر خواب مردم بگویی. می‌گفت کسی در گوش من می‌گوید! پس استخاره ربطی به علم ندارد و به عالم غیب مرتبط است. در روایات ما روش‌های متعددی برای آموزش استخاره گفته شده است که بعضاً در مفاتیح نیز آمده است؛ اما این‌ها ظاهر قضیه است و مهم آن اجازه باطنی و ارتباط معنوی است که ممکن است از طریق و راه دیگری به جز روش‌های نوشته شده به وی الهام شود. الهامات خدا راه‌های زیادی دارد؛ خداوند در قرآن فرموده که به زنبور عسل هم وحی می‌کنیم. تا حدودی. علم تفسیر به منزله مقدمه استخاره است و همه‌اش علم تفسیر نیست از یک آیه ممکن است هر بار در خصوص هر نیت برداشتی جداگانه به ذهن برسد که با برداشت از همان آیه در استخاره دیگری برای نیت شخص دیگر، متفاوت است. سرعت انتقال مطلب سبب شده است که بعضی‌ها درباره من بگویند فلانی حتی نگاه هم به متن قرآن نمی‌کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روی‌هم رفته حرف درستی است. البته نباید طوری موضوع را مطرح کنیم که به وسواس بیفتیم و به استخاره‌ی افراد اعتماد نکنیم. با این همه استخاره مشورت با خدا نیست و پشت به استخاره نیز پشت به قرآن نمی‌باشد. موفق باشید

24935
متن پرسش
با سلام: به نظر شما فقه و احادیث فقهی ما، خالی از توحید و معارفند و سنخشان از سنخ احادیث اعتقادی جداست؟ یا با توجه به اینکه احکام ریشه در تکوینیات دارند نه اعتباریات، خود اینها هم معارف ما حساب می شوند و از مثلا احکام ارث و دیات هم می شود، معارف اعتقادی بیرون کشید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم احکام فقهی در کلّیّتِ خود ریشه در حقایق دارند ولی با رویکرد کشف حکم خدا فقیه در آیات و روایات نظر می‌کند و این غیر از رویکردی است که برای کشف حقایق از طریق عقل و قلب انجام می‌شود. موفق باشید

24907
متن پرسش
سلام استاد عزیزم‌: ببخشید استاد من یه مشکل بزرگ دارم. اینکه میدونم خدا ما رو ول نمیکنه و ما عین فقریم. ولی وجودا این رو حس نمی کنم و تا میام دعا کنم، این فکر میاد سراغم که چه فایده داره من خودم باید کارام رو درست کنم. از طرفی هم می بینم حتی کاری رو هم که سپردم به خدا، آخرش جوری شده که بازم می بینم زوایایی که از قبل تدبیرش نکردم و ازشون غافل بودم، خدا هم یاری نرسوند، این مساله بیشتر من رو به این میندازه که باید خودت روی همه چی فکر و برنامه ریزی کنی. لطفا من رو راهنمایی کنید. آیا از نظر عملی یا فکری باید خودم رو اصلاح کنم یا چیز دیگه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «با توکل، زانوی اشتر ببند». ما در حدّ فهم و توان خود امور خود را تدبیر می‌کنیم ولی به عنایت الهی، بیشتر امیدواریم که فرمود« «مِن حیث لا یحتسب» از آن‌جایی که تو گمان نمی‌کنی نتایج کارت را به بهترین نحو به تو می‌دهیم. موفق باشید

24815
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طلبه هستم و برادری دارم که حدود دوازده سال از خودم کوچکتر است. ایشان به موسیقی علاقمند شده و به کلاس گیتار می رود. بنده به شدت با او مخالفت می نمایم و اگر جایی ساز بزند آن محل را ترک می کنم یا در را می بندم و... دیگر این که او را به وصف «مطرب» خطاب می کنم و... استاد بزرگوار بفرمایید که چگونه می توانم او را قانع کنم که دست از این راه بردارد؟ لطفا پاسخ سوال را فقط به ایمیل بنده ارسال فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون ذات موسیقی حرام نیست، نباید با برادرتان آن‌طور برخورد می‌کردید. عملاً به ایشان تهمت زده‌اید. نهایتاً می‌توانید متذکر شوید که کار او بعضاً لغو است و در سلوک إلی اللّه چندان به کار نمی‌آید. اخیراً کتابی تحت عنوان «غنا» از مجموعه‌ی سخنان مقام معظم رهبری در این مورد تهیه شده است خوب است که آن کتاب را به برادرتان معرفی کنید تا در کار خود جهت‌گیری مناسبی را شکل دهد. موفق باشید

24813
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد: بنده به دليل پيشامدها و مسائل مختلفي كه در سن كم در زندگي برايم پيشامد نموده و علي رغم تدبير و دعا حل نشده است، قدرت توكلم را از دست داده ام. به گونه اي كه وقتي مي گويند به خدا توكل كن يك حالت قلبي در من ايجاد شده كه هر چه سعي مي كنم نمي توانم و حتي از توكل كردن بر خدا دچار ترس شده ام. هميشه نگرانم مصلحت من تا پايان عمر همواره رنج و عدم گشايش باشد. از مشكلات تحصيل و ميسر نشدن ازدواج گرفته تا بيماري و تصاحب حق از سوي ظالم و شماتت خلق. نمي دانم چه بايد بكنم كه بتوانم با وجود تمام اين مسائلي كه پيشامد نموده باز هم بر خدا توكل كنم. به رضاي خدا راضيم اگرچه گاهي به هم مي ريزم، ولي واگذاري قلبي امور به حق تعالي برايم ناممكن شده است. لطفا مرا راهنمايي بفرماييد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید زندگی را طوری تعریف کنیم که در مدت کوتاه عمر، به زیباترین شکل با خدا و خلق خدا بتوانیم رابطه برقرار کنیم و سعی نکنیم آرزوهای دنیای محدود، آن شخصیت بزرگِ ابدی ما را تحت الشعاع قرار دهد. به هر حال دنیا با همه‌ی زرق و برق‌اش، کوچک است، مواظب باش در این دنیای کوچک گم نشوی. به گفته‌ی جناب مولانا محمد بلخی:

«دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

 ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از عمر چه ماند باقی؟

 مهر است و محبت است و باقی همه هیچ.»

 موفق باشید 

24759
متن پرسش
سلام ببخشید: در توقیع امام زمان (عج) اومده خمس در زمان غیبت مباحه، چرا الان پرداخت خمس واجبه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقها در جمع‌بندی که نسبت به روایات دارند و خاص و عام‌کردنِ روایات با ادله‌ی قابل قبول به این نتیجه رسیده‌اند که ملاحظه می‌فرمایید. حتی حضرت امام در کتاب «کشف‌الأسرار» با ادله‌ی کافی این امر را روشن می‌کنند که چرا باید خمس و سهم امام در زمان غیبت داده شود و حوزه‌های علمیه برای حفظ اسلام در این امر پایدار بماند. موفق باشید

24747
متن پرسش
سلام: همسرم مدتی به ریاضت های سنگین مشغول بود و به روزه های طولانی در هوای گرم و نمازهای طولانی در شب روی آورده بود. الان بعد از ۱۰ سال زندگی با ایشان که شاهد این ریاضت ها بودم، چند ماهی است که نماز هم نمی خواند و می گوید این ریاضت ها من را نجات نداد و من همان آدم پست قبلیم. و این ها را رها کرد. ایشان مطالعات زیاد از قرآن، تفسیر و سایر کتب علوم دینی هم داشته و با برهان و دلیل زندگی می کند. الان به همه چیز خدا و بهشت و جهنم و رسالت شک کرده، و نماز و روزه را ترک. من چه باید بکنم. با این انسان مرتد زندگی کنم؟ رسما دم از ارتداد می زند. استاد راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد را نباید مرتد به حساب آورد. به هر صورت به جهت تصورات ناقصی که نسبت به دین و عبادات داشته‌اند، به این نوع مشکلات گرفتار شده‌اند. به آن‌ها باید اجازه داد تا این بودن را نیز تجربه کنند و برسند به این‌که آیا زندگیِ با خدابودن، ابدیت آن‌ها را صفا می‌دهد یا آن‌چه که اهل دنیا بدان مشغول هستند؟ موفق باشید

24706
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: فرمودید خدا از سر ربوبیت تقاضای بندگان را اجابت نمی کند. بهترین تقدیر همان است که رقم می خورد. اگه آدم در اثر مشکلاتش و فشارهای زندگی دچار انواع و اقسام گناهان و عقب ماندگی ها بشود این چه تقدیری است؟ چرا دل من با این حرفها آرام نمی گیرد استاد جان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در جاهایی در عمیق‌ترین لایه‌های معرفتی خود به این می‌رسیم که پروردگار عالم می‌داند چه‌کار می‌کند و لذا اقرار عارفان که فرموده‌اند: «غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای» مبتنی بر چنین معرفتی است. او می‌داند این بنده‌اش با این فشارها، تولدی دیگر می‌یابد و این‌طور نیست که تقاضاهای او را بی‌جواب گذاشته، راه دیگری را برای او در نظر گرفته، ولی بنده‌اش هنوز بر راهی که خودش تصور کرده است، تأکید دارد. موفق باشید

24690
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرانقدر: استاد دلیل نرسیدن به بعضی از رویا هایی که هم عقل و هم دین آن را تایید می کنند. و هم برایش بسیار زیاد تلاش کرده ام علی رغم مشکلات فروانی که در زندگی شخصی ام داشتم چیست؟ سوالم را واضح تر می پرسم چون می دانم در این زمینه تجربه دارید. شاید به نظر خیلی ها کودکانه باشه سوالم اما من مدت هاست که با علاقه به رشته پزشکی که با شناخت افراد درجه یکی مثل دکتر قریب یا دکتر سید ناصر عمادی آن را شناختم. تلاش می کنم. هم در راهنمایی و هم در دبیرستان امام محمد باقر تحصیل کردم اما باز هم بعد از ۲ سال ناموفق بودم. استاد باید با چه استدلالی دلیل عدم استجابت دعا هایم را توجیه کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد ما برای خدا تکلیف معلوم نکنیم «کارسازِ ما به فکر کار ماست / فکرِ ما در کارِ ما آزار ماست». موفق باشید 

24629
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یکی از دوستام خیلی نا امید بود و خسته از توبه های تکراری و بی فایده... میگفتن خیلی گناه کردن و گناهاش حق الناسه بعضیاش و گناهایی هست که طرف حسابا رو نمیتونه ببینه و حلالیت بطلبه و مثل این که در فضای مجازی گناهایی مرتکب شده بود و باعث گناه بقیه شده بود. چی بهشون بگم؟ چچور توبه کنه؟ چچور حلالیت بطلبه؟ گناهایی که باعث شده بقیه انجام بدن چی؟ ممنون میشم راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تا آن‌جا که می‌توان باید جبران کند. ۲. آن‌جا که نمی‌تواند برای آن فرد و یا آن افراد استغفار نماید. موفق باشید

24572
متن پرسش
سلام: چرا نباید ظاهرمان انگشت نما باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد چیزی نیست که لازم باشد سؤال بفرمایید. خودتان می‌توانید در موردش فکر کنید. موفق باشید

24559
متن پرسش
با اهداء سلام محضر استاد: آیا بیمه خودرو و امثال این امور شرک محسوب می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. شاید بتوان توجیهی دیگر برای آن داشت. از آن مهم‌تر آن قسمتی را که قانوناً اجبار کرده است به اعتبار رعایت قانون باید انجام داد. موفق باشید

نمایش چاپی