بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح تفسیر المیزان

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33269
متن پرسش

با عرض سلام و ادب: تأملی در جریان فکری خودم داشتم متوجه شدم فهم بنده از قرآن به تناسب سوالات و سابقه ذهنی من متفاوت است خب شرایط زندگی و مطالعه نظرات اندیشمندان مختلف غربی و شرقی و ... باعث شکل گیری این سوالات و سیاق ذهن بنده می‌شود خب منطقی است که جواب خود را بخواهم از وحی دریافت کنم اما نکته ای که ذهن من را به خود متوجه خود کرده اینست که همین شکل گیری سوالات که از منابع نامعتبری هستند ممکن است خودش منجر به انحراف فکری و شکل گیری دیدگاه های غیرواقع شود چون در ضمن هر سوال ما یک زاویه دید و فرض را برای خود مورد پذیرش قرار می‌دهیم از طرفی هم تا انسان جولان فکری پیدا نکند و با مسائل مختلف رو به رو نشود نمی‌تواند به فهم زوایای جدید و کنه وحی دست پیدا کند حتی شاید طرح برخی سوالات ما را از الویت ها باز دارد پس ما برای داشتن ذهنیت صحیح و حرکت فکری‌، سوالات خود را چگونه بیابیم؟ سوال های ما از کجا باید شکل بگیرد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هر اندازه متوجه مسائل خود و مسائل بشریت بشویم وعمیقاً به آن امور فکر کنیم و سپس به سوی قرآن آییم، ملاحظه خواهیم کرد چه اندازه کلام الهی برای ما، برای جوابگویی به همه ابعاد بشر حرف دارد. اتفاقاً مشکل ما آن است که عمیقاً متوجه مسائل بشر امروز نیستیم وگرنه مانند امثال هانری کربن‌ها می‌دیدیم که آخرین سخن برای رفع مشکلات بشر، قرآن است و علامه طباطبایی با توجه به همین امر تفسیر شریف المیزان را تدوین کردند. موفق باشید

33242
متن پرسش

سلام: اگر بجای تفسیرالمیزان، از تفسیر تسنیم (علامه جوادی آملی) استفاده نماییم به مبانی مطلوب المیزان می رسیم؟ (دلایل انتخاب تسنیم از نظرمن این است که اولا تسنیم به فارسی هست اما المیزان را باید ترجمه آن را مطالعه نمود. ثانیا تسنیم به زمان ما نزدیکترهست.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تفسیر «تسنیم»، شرح تفسیر المیزان است و اگر مطالب المیزان را مدّ نظر داشته باشید، بهتر از تفسیر تسنیم می‌توانید استفاده کنید. در ضمن عنایت داشته باشید ترجمه المیزان که توسط جناب آقای موسوی همدانی انجام شده، مورد تأیید علامه طباطبایی بوده است. موفق باشید

33229
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: استاد کفر بعد از ایمان و فرار از جو عوام تا کجا ادامه پیدا میکنه؟ اذیتم میکنه هر چیزی که منو بر میگردونه به اون عبادت ها، روضه ها و اشک های گذشته ام و حتی تحمل رفاقت هایی که با رفقای مذهبیم داشتم رو دیگه ندارم، کتاب هم دیگه نمیتونم بخونم. چیز جدیدی طلب می‌کنم که ایمان و کارهای قبلی در مقابل این گناه کبیرس. گاها به شعرهای مولانا با اون حس عاشق وشی و خراباتیی که دارن پناه میبرم. آه! دلا دیدی چه کردند خوب رویان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله موفق خواهید شد. خوب است در این رابطه سری به بحثی که در شرح سوره «دهر» شد و روی سایت هست، بزنیدhttps://lobolmizan.ir/sound/844 موفق باشید

33219
متن پرسش

سلام: تفسیر قرآن را از چه سوره ای و چگونه آغاز کنم؟ از اول قرآن آغاز کنم؟ سیر مطالعاتی تفسیر قرآن چگونه باشه؟ سوال دوم: فلسفه اسلامی را تا چه سقفی و کتابی کار کنم؟ نیاز به خواندن اسفار هست؟ آیا خواندن فلسفه غرب سودمند است؟ سوال سوم: من نمی تونم به والدینم احترام بگذارم چون پدرم بد دهن است و مادرم تنبل و... و در پیشینه کودکیم بزرگ ترهای دیگه چون به والدینشان بی احترامی می کردن منم یاد گرفتم یعنی در ناخودآگاهم ثبت شده و...حالا باید چه کار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر می‌آید از ابتدای قرآن همراه با تفسیر «المیزان» شروع بفرمایید و در ابتدای کار نیز سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» بزنید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86&tab=posts&inner_tab=leaflet

 ۲. حدّاقل برای ابتدای کار  در رابطه با فلسفه اسلامی، مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» که هر سه روی سایت هست، لازم است. ۳. به هر حال وظیفه ما هست که در هر صورت ادب را نگه داریم. موفق باشید

33207
متن پرسش

سلام استاد: چرا تفسیر قرآن را از اول قرآن و سوره ی بقره آغاز ننمودید اگر سوره ی بقره را تفسیر فرمودید چرا در سایت یافت نمی شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن زمان که به لطف الهی سوره بقره بحث شد هنوز امکان ضبط آن مباحث فراهم نبود مگر در روزهای آخر و چند جلسه آخر آن. موفق باشید

33162
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم استاد: در مرتبه اول از شما در ارتباط با قفل شدن قلب سوال پرسیدم گفتید که گشودگی بیشتری در پیش است. استاد من به یک فرد علاقه مند شم که از لحاظ ظاهری تفاوتهایی داریم از یک طرف این عشق را یک عشق حقیقی نمی دانم و از طرف دیگر به خاطر علاقه شدید آن فرد را قلبا از خدا خواسته ام و فکر می کنم که در این مسیر هم مورد امتحان قرار گرفته ام از تهمت و قضاوتهای نادر ست و... (که قبل از سوال اول به شدت به دل می گرفتم وناراحت می شدم ولی الان این مساله کمتر شده و می بخشم آیا این همان گشودگی بیشتر است) الان به شدت احساس تنهایی می کنم و احساس سرگشتگی دارم و فکر می کنم که نیاز به یک راهنما دارم ممنون می شوم که اگر راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه بیشتر بنده آن است که با حضور در معارف الهیه، خود را بیابید. بعد از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، اگر به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ورود بفرمایید إن‌شاءالله آنچه که برای شما مفید است، پیش می‌آید.

موفق باشید

33101
متن پرسش

با سلام و عرض احترام: درباره آموزش تفسیر المیزان بطور کامل و به صورت حضوری از شما راهنمایی می خواستم که آیا مثلا در قم یا جای دیگر محلی سراغ دارید که بتوانم حضوری و مداوم از کلاسها استفاده کنم؟ تا جایی که اطلاع پیداکردم در جامعه الزهرا و موسسه امام خمینی برای من امکان تحصیل ندارد اگر شما جایی معرفی بکنید ممنون می‌شوم (مباحث مجازی هم هستند اما حضوری ارجحیت دارد) با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله از دروس استاد عابدینی در این مورد بتوانید استفاده کنید. ولی در جریان جلسات حضوری نیستم. آدرس سایت ایشان https://ostadabedini.blog.ir/category/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%DB%8C/ . موفق باشید

33087
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد: سوالی در مورد زمانزدگی دارم. خاطرات عذاب و دلتنگم می‌کنند. حتی خاطرات شیرین گذشته‌ ام همش  فکر و خودم رو به گذشته میبره اینگار که اصلا در حال نیستم. حتی خاطرات شیرین دوران دانشجویی که بدلیل مشکلات زیادم دچار افسردگی شده بودم تا اینکه با یکی از رفقای اصفهانی آشنا شدم و شما رو به من معرفی کردن و واقعا از افسردگی نجات یافتم و اون روزای بد تبدیل شد به بهترین خاطره زندگیم که هنوز شیرینیش رو حس می‌کنم و حالا دلتنگی برای همون خاطرات شیرین عرفانی هم من رو عذاب میده. چه کنم؟ مدتی است که  بشدت دلتنگ اون روزای دانشگاه و سربازی و دبیرستان میفتم که با رفقای مومن کار فرهنگی می‌کردیم و خیلی دلتنگ اون روزا میشم. چطور از این خواطر بیرون بیاییم؟ هم خاطرات عرفانی و هم غیر عرفانی دلتنگم میکنه. آیا می‌توان به خود گفت که هر چه به جلو میریم نقص هایمان برطرف تر می‌شود (پیشرفت در مسیر عرفان) و شناخت الهی بهتری پیدا می‌کنیم و اگر خدا بخواهد روز به روز با أسماء دیگری و با شدت بالاتر مرتبط می‌شویم و بهتر از آن (گذشته) می آید. و هر روز مرا تازه خدای دگری است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که متوجه شده‌اید. بالاخره «بی‌نهایت حضرت است این بارگاه» و باید از هر حضوری به سوی حضوری بسی بالاتر سفر کرد. پیشنهاد می‌شود نظری به سوره «والتین» و عرایضی که در این مورد شده بشود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/928?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87

33076
متن پرسش

سلام: ببخشید می‌گویند که حضرت علی در شب شهادت حضرت زهرا (س)، چنان در سوگ بودند و به تنهایی به خاک سپردند، ولی چند وقت بعد دوباره ازدواج کردند. میشه این موضوع رو تحلیل بفرمائید؟ و اینکه چرا در خروج از منزل و تمکین، حکم وجوب اطاعت برای زن داره، مگر نه اینکه میتونن با هم گفتگو کنن و مثل دو تا انسان به توافق برسن، اصلا چرا اطاعت؟ ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به حاصل آن ازدواج بنگرید که قهرمانی همچون حضرت ابالفضل «علیه‌السلام»  و برادران آن حضرت را به میان آورد با حماسه‌هایی که در کربلا ایجاد کردند. ۲. بحث در حقوق طرفین است و در این مورد عرایضی در شرح آیه ۳۳ سوره احزاب شد که خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

33071
متن پرسش

سلام: با توجه به آیه ۵ سوره مائده المائدهََََُُُُُِّّ. «وَمَن يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ اﻳﻤﺎنش را بپوشاند، ﻗﻄﻌﺎً ﻋﻤﻠﺶ ﺗﺒﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ. (٥) آیا تقیه یکی از مصادیق این آیه نیست؟چرا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی «رحمت‌الله‌علیه» در رابطه با قسمت آخر آیه مذکور می‌فرمایند عمل‌نکردن به آنچه حقّانیت آن را طرف بداند مثل غفلت از دوستی با مشرکین و آمیزش با آن‌ها و یا ترک نماز؛ همان کفرِ به ایمان است یعنی به آنچه علم دارد عمل نکند عملاً موجب دوام حبط خواهد بود. موفق باشید

33062
متن پرسش

سلام و درود: در احتیاج بشر به نبوت تخصصی ترین و کاملترین کتابها را معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در جای‌جای تفسیر المیزان در این مورد نکات ارزشمندی را مطرح کرده‌اند. در ضمن کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست در این مورد می‌تواند مفید باشد بخصوص که سعی شده نکات مدّ نظر تفسیر المیزان نیز بیان شود. کتاب «چه نیازی به نبی» که روی سایت هست نیز تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید

33061
متن پرسش

سلام و درود: در رد تکامل کور داروینی بهترین کتاب چیست؟ آثار اندیشمندان مغرب زمین کدام یک ترجمه شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از کتاب‌های خوب در این مورد کتاب آقای لوکنت دونوئی تحت عنوان «سرنوشت بشر» می‌باشد. در ضمن عرایضی در جلسات اولیه شرح سوره سجده در این مورد شده است. موفق باشید

32973
متن پرسش

با سلام و خدا قوت: در مورد نظر علامه در مورد کورش کبیر که یا ذوالقرنین می باشد یا نه و موحد بوده یا نه نظرتون را بفرمایید یا اگر خود شما تحقیقی داشته اید بفرمایید تا استفاده کنیم. یه سوال دیگه هم پیش اومد در مورد زمان امام خمینی (ره) در مورد تندرویهای بعضی افراد مثل اکبر گنجی و امثالهم که موی زنان را می بریدند یا پونز در سر اونها می زدند چرا اظهار نظری از حضرت امام در اون زمان دیده نمیشه؟ و سوال آخر در مورد قواعد تجویدی که حالا مرسوم هست و عده ای اون را نقشه ای برای دور کردن جوانها از عمق مفاهیم قرانی و سرگرم شدن به قواعد تجویدی و خواندن در مقامهای هفت گانه و ... می دانند لطفا نظرتون را بفرمایید. با تشکر از استاد فرزانه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در تفسیر سوره «کهف» نظر (سر احمدخان) پاکستانی را که در تحقیق خود ذوالقرنین را با کوروش تطبیق داده، می‌آورند و به نحوی مورد تأیید قرار می‌دهند. ولی آقای عبدالله مستحسن در کتاب خود به نام «ذوالقرنین» سعی دارند ذوالقرنین را با حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» منطبق کنند. ۲. اتفاقاً همه تلاش حضرت امام آن بود که مقابل آن نوع افراط‌کاری‌ها قرار گیرند و به همین جهت افرادی که نام بردید نتوانستند در ایران بمانند. حتی حضرت امام فرمودند بنی صدر هم توبه کند و به تدریس خود در دانشگاه مشغول شود. ۳. به نظر می‌آید باید ما قرآن را درست بخوانیم و رعایت تجوید قرآن در این اندازه خوب است، ولی افراط در آن کار انسان را از اصل موضوع که تدبّر در قرآن است، باز می‌دارد. موفق باشید

32965
متن پرسش

با عرض سلام محضر استاد عزیز و بزرگوار: از برخی دوستانی که آثار شما را منتشر می‌کنند شنیده‌ام که مطالبی که در شرح آیات قرآن می‌فرمایید، تفصیل آیات است نه تفسیر آیات. به کاربردن چنین عبارتی برای شرح آیات برایم نامانوس بود و چون تفصیل در مقابل اجمال به کارمی‌رود قاعدتا باید آیات قرآن را متصف به اجمال بدانیم. اگر حضرتعالی عبارت تفصیل را بر تفسیر ترجیح می‌دهید حتما وجهی در آن لحاظ می‌کنید. لطفا این وجه را بیان کنید. ممنون که وقت می‌گذارید دعاگوی حضرتعالی هستیم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جز به تفسیر «المیزان» در مباحث قرآنی که عملاً نوعی تفسیر می‌باشد، به تفسیر اَنفسیِ جناب عبدالرّزاق کاشانی نیز نظر می‌شود که البته در آن مورد، بحث در نگاه انفسی در آیات به میان می‌آید به همین جهت واژه «تفصیل» را بنده به کار نمی‌برم و البته بحث مکنون‌بودنِ حقیقت قرآن در جای خود محفوظ است که مقابل آن، موقعیت مکنون، تفصیل آن می‌تواند به میان آید. موفق باشید

32906
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اینکه حضرت معصومه سلام الله علیها شفیعه در قیامت هستند، آیا طبق زیارتنامه شفاعت حضرت در بهشت هست یا در قیامت؟ و اینکه آیا شفاعت اهل بیت علیهم السلام و امام زادگان اولیا و شهدا در بهشت نه در قیامت ممکن هست یا نه؟ و اگر بحث شفاعت در بهشت امکان دارد منبع برای مطالعه بنده معرفی می‌کنید. ممنونم از لطفتان التماس دعا دارم. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند اگر به صورت انسان محشور شویم امامان ما را مورد شفاعت قرار می‌دهند و در جمع‌بندی می‌توان گفت شفاعت، بیشتر در قیامت انجام می‌گیرد. مباحثی در مورد معنای شفاعت و جایگاه آن در کتاب «معاد» و مباحث سوره «مرسلات» شده است. خوب است به آن دو مبحث رجوع شود. موفق باشید

32899
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی آیات ۵۰ تا ۷۰ سوره نساء با مد نظر داشتن احادیثی که داریم ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی در این مورد به نظر بنده نمی‌رسد مگر همان عرایضی که در شرح سوره نساء شد. موفق باشید

32882
متن پرسش

اگر شیوه ی رفتاری حضرت یونس با قوم خودشان مانند شیوه رفتاری امام زمان (عج) هست پس چرا حضرت یونس باید به کام نهنگ بروند و خودشان را در آنجا از ظالمان معرفی کنند؟ در تفسیر المیزان گفته شده علت اینکه خود را ظالم نامیده اند این بوده که عملی انجام دادند که ظلم را ممثل می‌کرده اما کارشان فی نفسه ظلم نبوده در واقع اعراض حضرت یونس از قوم خود شباهت تام به فرار یک خدمتگزار از مولی داشته! خب همین موضوع هم که ایشان یک عملی را انجام دهند که همچین برداشتی را در ذهن مخاطب ایجاد کند به نظر من اشکال دارد. پس چرا نمی‌شود این عمل را خطایی از جانب حضرت یونس قلمداد کرد؟ واژه ابق که در آیه ۱۴۰ سوره صافات برای نقل این داستان استفاده شده خیلی عجیب است. بعد چه چیزی گفته می‌شود؟ می گویند که این تشبیه است! خب چرا باید یک همچین تشبیهی را به کار حضرت یونس نسبت دهند؟ پس کار درستی نبوده است! در آیه ۸۷ سوره انبیاء که گفته شده حضرت یونس با خشم از قومش بیرون رفت را چگونه توجیه کنیم؟ خشم و غضب پیامبران چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حتی در آیه ۴۸ سوره قلم نیز گفته شده حضرت یونس مکظوم بود! نسبت دادن خشم و غضب به کار حضرت یونس چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ خب این کار درستی نبوده است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه علامه طباطبایی متذکر می‌شوند آن است که حضرت یونس «علیه‌السلام» تمرّد از امر خداوند نکرده‌اند زیرا خداوند امر نکرده بود که نروند، ولی از طرف دیگر شأن پیامبر خدا آن بود که منتظر بمانند تا تکلیف‌شان را خداوند تعیین کند . با توجه به این امر خوب است که نظر علامه طباطبایی را ذیلاً بررسی فرمایید. موفق باشید

وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٩﴾    إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾

اباق = فرار

و یونس علیه السلام از پیامبران بود، که وقتی نشانه های عذاب را دید به سوی کشتی فرار کرد، با اینکه کشتی ظرفیت سوار شدن او را نداشت. آری یونس علیه السلام وقتی جریان را خطری دید، از بین قوم خود بیرون آمد و آن جناب هرچند در این عمل خدا را نافرمانی نکرد و قبلاً هم خدا او را از چنین کاری نهی نکرده بود، ولکن این عمل شباهتی تام به فرار یک خدمتگذار از خدمت مولی داشت، و به همین جهت خدای تعالی او را به کیفر گرفت (شاید بگوییم شان آن حضرت نبود که چنین کند).

فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾

ساهم از مساهمه = قرعه کشی         ادحاض = غالب آمدن

در کشتی قرعه انداختند و یونس از مغلوبین شد.

چون جریان از این قرار بود که نهنگی بر سر راه کشتی در آمد و کشتی را متلاطم کرد و چون سنگین بود خطر غرق همگی را تهدید کرد. ناگزیر شدن از ساکنان کشتی یکی را در آب بیندازند تا نهنگ او را ببرد و از سر راه کشتی کنار رود. و قرعه به نام یونس اصابت کرد و نهنگ آنجناب را بلعید.

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾

ملیم = داخل شده در ملامت

ماهی تا او را لقمه ای کرد، در حالی که او ملامت زده بود.

فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾    لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾

ملیم = داخل شده در ملامت

اگر یونس از مسبحین نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند، و تسبیح یونس با لا اله الله شروع شد، تا علتی برای تسبیحش شد، مثل اینکه فرمود : خدایا معبود به حقی که باید به سویش توجه کرد، غیر تو کسی نیست پس تو منزهی از آن معنایی که عمل من آن‌را می رسانید، پس اینکه من متوجه تو می شوم و تو را منزه می دانم از آنچه علمم حکایت از آن می‌کرد و آن این بود که غیر تو هم کارسازی هست، چون من برای نجات از عذاب متوسل به کشتی و فرار شدم، حال می گویم که غیر تو کسی و چیزی کارساز نیست. پس سبب نجات حضرت همین تسبیح بود و مکث آن جناب در شکم ماهی تا روزی که خود او مبعوث شود، یعنی شکم ماهی به منزله قبری باشد برای او و این دلیل نیست که تا قیامت او زنده در آنجا بماند.

32861
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: من قصد دارم یک نفر را به سمت دین و مذهب ترغیب کنم و بهشون پیشنهاد دادم که با هم در جلسات شما شرکت کنیم. چون اهل کتاب خواندن نیستند. البته نیاز به کلاسهایی با بیان آسان دارند. ممکنه راهنمایی بفرمایید چه روزی و چه جلسه ای برای ایشان مناسب است؟ نیاز به اطلاعات و راهنمایی و بیان حقیقت زندگی برای رسیدن به آرامش دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هر دو جلسه شنبه و دوشنبه هر کدام پیامی برای ایشان داشته باشد که خودشان بررسی کنند در کجای عالَم می توانند خود را بیابند وگرنه معلوم نیست که موضوعات جلسات مطابق مسائل ایشان باشد. موفق باشید

32853
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا می‌زدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس می‌کنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن می‌شوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت می‌شوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمی‌کنم و در لحظه نمی‌دانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمی‌چشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون می‌کنید. عاقبت تون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ  توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد.  موفق باشید

32837
متن پرسش

عرض ادب استاد عزیز: آیه ده سوره طلاق اولی الالباب را به تقوا دستور داده، این آیه با آیه ۷ سوره آل عمران چطور قابل تعمیم و تفهیم است؟ تشکر و سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که همچنان که علامه طباطبایی در نظر به آیه ۷ سوره آل عمران متذکر می‌شوند، راسخون در آن آیه منظور ائمه «علیهم‌السلام» نیستند هرچند که در جای خود مصداق تامّ و تمامِ راسخون، ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشند لذا با توجه به این امر، اولی‌‌الالباب در آیات ۱۰ سوره طلاق و ۷ سوره آل عمران هر دو مربوط به افراد اندیشمند و صاحب خرد می‌باشد. موفق باشید

32809
متن پرسش

استاد عزیز سلام و خدا قوت: در رابطه با تفسیر المیزان بنده مدتی هست شروع کردم و جلد اول صفحه ۱۲۵ رسیدم، واقعیتش متن تفسیر برای بنده مقداری سنگین هست و بعضی مطالب باید چندین بار برگردم تا متوجه بشم، مطالب تحلیلی و تفسیری زیاد داره مثلا در مورد معجزه ۵۰ صفحه توضیح داده شده و بحث بسیار باز شده، ولی در تفسیر نمونه ۱۳ صفحه شرح داده. البته بحث ما تفاسیر دیگر نیست و هدف بهره بردن از روح قدسی علامه در المیزان هست که تفاوتش با بقیه تفاسیر ملموس هست البته حدود ۷۰ درصد مطالب را درک می‌کنم و در درون متن هر از گاهی نکات ناب و مطالب معرفتی می‌بینم که روح انسان رو نوازش میده و درون بقیه تفاسیر شاید دیده نشه، ولی مطالب کلی به دلیل پیچیده بودن بعد از گذر از مبحث، با وجود نسخه برداری زیاد چیزی تو دهنم نمیمونه. به نظر شما ادامه بدم و در ادامه راه برکاتی نصیبم میشه یا ثقل کلام خسته ام میکنه؟ خدا حفطتون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تأمّل در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها و با همان روشی که در جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت رحمت‌الله‌علیه» بیان شده کار را ادامه دهید، إن‌شاءالله نتیجه خواهید گرفت. بد نیست بعضی از صوت‌های تفسیر قرآن را که روی سایت هست به عنوان نحوه‌های ورود به تفسیر المیزان، استماع فرمایید. موفق باشید

32793
متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند مدتیه که دچار رکود و انحطاط شدم. قبلا در بسیج دانشگاه فعال بودم، امیدم به آینده زیاد بود. کارهایی بود که می‌خواستم بکنم، رویاهایی در سر داشتم که من رو مشتاق به آینده می‌کرد. ولی امروز دیگه خبری از اون شر و شور قبل نیست. حس می‌کنم دیگه مثل قبل دلخوشی ندارم. هیچ کدوم از رویاهای قبلی نمیتونه در من حرکتی ایجاد کنه. راستی استاد، چرا دیگه به چیزی دلخوش نیستم؟ این ناامیدی کی تموم میشه؟ بارها به در بسته خوردم و باز هم چیزی که قلبم رو از عشق به خودش سرشار کنه پیدا نکردم. کجای مسیر رو اشتباه رفتم؟ حس می‌کنم هر روز دارم بیشتر از روز قبل از مسیری که شهدا رفتن دور میشم. ۲۲ سالگی داره تموم میشه و می‌ترسم همین طور که تا الان عمرم ثمره ای نداشته، بعد از این هم به سن ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ برسم و عشق مقدسی در دلم شعله نکشه و هیچ کار مفیدی نکنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جایی را به اشتباه طی نکرده‌اید این اقتضاء زمانه است که باید نسبت به آن‌چه از آن عبور کنیم، عبور کنیم و معطل امروز خود نباشیم با همان حضوری که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از مسجد و مدرسه به سوی میخانه رفتند و به تعبیر ایشان:

«در میخانه گشایید به رویم شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم». سری به  شرحی که از سوره «اخلاص» شد و در سایت هست، بزنید و اگر احساس کردید آمادگی برای ادامه این نوع حضور را در خود دارید به سوی شرح سوره مرسلات بروید. البته بی باکی خاصی نیاز است و به گفته جناب حافظ: «ظلمات است بترس از خطر گمراهی» زیرا عملاً باورهای قبلی به نحوی فرو می‌ریزد. موفق باشید

32757
متن پرسش

باسمه تعالی. محضر استاد گرانقدر سلام علیکم: بنده حدود ۱۰ سال هست که با مباحث حضرتعالی مانوسم و خدا رو شاکرم بابت این موضوع. ان شاءالله به حق حضرت زهرا (س) خدا به عمر شما برکت بده. بنده در حال حاضر پس از مطالعه کتاب سلوک در تقدیر توحیدی و نیز عقل و ادب و در شرایطی که هنوز توان هضم کتاب ندای بی صدا رو ندارم، به این نتیجه رسیدم که به قول حضرتعالی یک راه داریم و آن هم زندگی در سایه ملکوت حضرت روح الله (رضوان الله). راه ورود به این زندگی هم معرفت النفس هست. پیش از این کتب ده نکته و نیز خویشتن پنهان رو هم مطالعه و مباحثه کردیم. اما الان در نقطه معرفت النفس شاید به ظاهر متوقف شدیم. برای ورود به وادی معرفت النفس چه کنیم حضرت استاد؟ بنده از فحوای یکی از جملات شما در یکی از کتب به این نتیجه رسیدم که باید در خلوت (به ویژه بین الطلوعین در وضعیت سجده) به هستِ خود بدون هرگونه چیست توجه و تمرکز کنیم. و با تمرین و ممارست این کار امید به گشودگی و ورود به وادی معرف النفس و سپس بهره مندی از ملکوت حضرت امام (ره) داشته باشیم. آیا اینطور هست؟ استدعا دارم راهنمایی بفرمایید. یک گلدسته ای به ما نشان بدهید تا راه را پیدا کنیم و وارد مسجد معرفت النفس شویم حضرت استاد‌. تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به نکته خوبی رسیده‌اید. آری! راهی در پیش است که چندان هموار نیست ولی به لطف الهی نتایج آن امیدبخش است. در هر فرصتی مثل همان بین‌الطلوعین به بودن بیکرانه اکنون جاودانه خود نظر داشتن، برکات خاص خود را دارد. پیشنهاد می‌شود مباحث اخیر مربوط به سوره مرسلات را دنبال فرمایید.https://lobolmizan.ir/sound/984?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA  موفق باشید

32751
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی جناب آقای طاهرزاده: خواهشمند است جهت استفاده هر چی بیشتر علاقمندان جنابعالی از مباحث مطروحه، جلسه ای هفتگی در یکی از مساجد مرکز شهر برگزار نمایید. باسپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر مسجد انبیاء در سه راه سیمین، مرکز شهر نیست؟! از آن جهت که از اطراف مثل فلاورجان و خمینی‌شهر هم می توانند در جلسه شرکت کنند. موفق باشید

32745
متن پرسش

عرض سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: نظر حضرتعالی ر ا در باره این دیدگاه در مورد معاد جسمانی خواستارم: (با تشکر) به نظر حقیر میرسه که شاید عدم معرفت به حقیقت زمان و مبتلا شدن به ذهنی که محصور زمان است تلقی صحیح ما رو از معاد جسمانی دستخوش آسیب کرده لذا چون عوالم و مراتب بعدی هستی را طبق عادت از حیث زمانی متاخر از این عالم می‌بینیم و همچنین زمان های این عالم را نیز با ترتیب و توالی می فهمیم، متوجه احاطه ای که عوالم علوی در مافوق زمان بر این عالم دارند نمی شویم. در حالی که در قیامت که یوم الجمع است، انسان همۀ مر اتب مادون یعنی مراتب طبیعی و مثالی را با مرتبۀ عقلی خود یکجا مشاهده می‌کند و حاضر می‌بیند، لذا واقعا همین بدن مادی با تمام حرکات جوهری خود از نوزادی تا مرگ در قیامت حاضرند و همین الان نیز چنین است لکن چون ما توجهی به آن مراتب نداریم، از آن غافل هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره مرسلات در این مورد شد مبنی بر آن‌که معاد جسمانی حکایتِ به ظهورآمدن عقاید و اراده‌های انسان است در عین یگانگی با روح. و این‌که آن صورت‌ها، از جنس روح می‌باشند و به همین جهت در روایت‌ها بحث صحبت کنگره‌های بهشت را با اهل بهشت به میان می‌آورد. برای ادامه بحث می‌توانید به جلسات ۵ تا ۱۱ شرح سوره مرسلات رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی