بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22362
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در جایی گفتید که این «من» هست که مریض میشه و تن، مریضی من را ظاهر می کند. مریضی نفس انسان به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس اگر به عللی مثل گرفتاری به گناه، از تعادل خارج شود و ضعیف گردد نمی‌تواند بدن را آن‌طور که شایسته است تدبیر کند و بدین لحاظ بدن، بیمار می‌شود و این غیر از آن نوع بیماری است که به جهت عوامل بیرونی برای بدن پیش می‌آید. موفق باشید 

22274
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: پیامبر اکرم می فرماید هر گناهی را توبه ای است الا سوء الخلق معنی این حدیث چیست مگر نمی شود آدم بد اخلاق متنبه شود و توبه کند چنانچه مشاهده می شود؟ با تشکر. التماس دعا. لطفا جواب در سایت داده بشود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت که در سوءِ خُلق، افراد دیگری مورد آزارِ ما قرار می‌گیرند، توبه‌ی مربوط به آن باید در راستای حلالیت‌طلبیدن و عذرخواهی از آن‌ها انجام گیرد. موفق باشید

22184
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ببخشید بی مقدمه سوالم رو خدمتتون عرض می کنم. چند وقتیست که با خوندن قرآن و بعضی منابع دینی، بیش از پیش این سوال تو ذهنم پررنگتر میشه که: انسان چه چیزهایی رو قرار بود بفهمه که اگر قرآن نبود اون چیزها رو نمی فهمید؟ قران چه چیزی می خواست به بشر برسونه و بفهمونه که خود انسانها از فهمش عاجز بودند؟ فارغ از خوانشهای مختلف و دیدگاه های متفاوت نسبت به متون دینی ناظر به همون برداشتی که معتقد هستین پاسخ بنده رو بفرمایید؛ لطف می کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نیاز به هدایتی همه‌جانبه دارد تا پروردگار خود را به بهترین نحو عبادت کند و مسیر قرب به او را با روشی اطمینان بخش به‌دست آورد و امروز، این اسلام است که چنین اطمینانی را به بشریت می‌دهد، در حالی‌که بنا به اسناد خود اهل کتاب، امروز با تورات و انجیلی که بدون تحریف باشد روبه‌رو نیستیم. موفق باشید

22183
متن پرسش
با سلام: من دوست روسی دارم که دین اسلام رو قبول داره ولی اظهار موکد می کنه که مسلمان نیست و ایشون از دین هندوییزم بیشتر خوشش میاد و به منجی به عنوان پیامبر آخر اعتقاد داره. و حضرت محمد رو هم دوست داره. به لحاظ اعتقادی و عملکردی به شدت شبیه مومن و مسلمان واقعی هست. اما من توان توجیه ایشون رو ندارم. از طرفی با قرآن نمیتونه ارتباط برقرار کنه چون بعضاً عقوبت های سخت برای کافران لحاظ شده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس خودش باید حساس باشد که بهترین راه هدایت به سوی پروردگار عالم را بیابد. کافرانی که در قرآن به عذاب تهدید شده‌اند، آن‌هایی‌اند که مقابل حقیقت اسلام ایستاده‌اند و مسلّم رفیق شما از این جنس نیست. ولی آیا نباید انسان هدایت اصلی را از جایی به‌دست آورد که ربّ العالمین در آن‌جا خود را به عنوان هدایت بشریت به میان آورده‌ است؟ و این جز در این تاریخ، اسلام است و قرآن؟ موفق باشید

22164
متن پرسش
سلام: با توجه به تجربه و اینکه در قرآن آمده انسان را در برابر نیاز های جنسی ضعیف آفریدیم و اینکه خدا قانون صیغه موقت قرار داده، دارم به این باور می رسم که تنها راه ازدواج یا گناه است و نمی شود این نیاز را فروکش کرد. این درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏»(نور/33) آن‌هایی که نتوانند ازدواج کنند سعی نمایند عفت و عفاف خود را حفظ کنند تا آن‌که خداوند آن‌ها را از فضل خود برخوردار نماید. این آیه مژده می‌دهد که اگر انسان در مقابل نیاز به ازدواج کمی عفت به خرج بدهد، خداوند شرایط ازدواج سالم را برای او فراهم می‌کند. موفق باشید   

22162
متن پرسش
سلام: حدیث هست که کسی که گناه کبیره کند خدا تا 40 روز دعای او را نمی شنود. اگر فرد توبه کند هم همین طور هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توبه آن‌چنان انسان زمینه‌ی برگشت نور خدا را بر جان خود و در جامعه فراهم می‌کند که خداوند در مورد «توّابین» فرموده است: «ان اللّه یحبّ التّوابین» مسلّم کسانی را که خداوند دوست دارد، تنها نمی‌گذارد که بعد از گناه، گرفتار خیالاتی که بر اثر گناه فراهم آمده است، باشد و این است معنایِ محبت خدا به توبه‌کنندگان. موفق باشید 

22158
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام: در رابطه با فقه الحکومه چرا هیچ کدام از مراجع درس فقه الحکمومه ندارند و شاید خود حضرت آقا بهترین گزینه برای تشکیل این کرسی هستند چرا خودشان چنین درسی را تشکیل نمی دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً توسط بعضی از فضلا، کارهایی شده است. در سمیناری که در تهران تشکیل شد بنده فعالیت‌های آقایان را از نزدیک ملاحظه کردم. موفق باشید

22120
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: در مورد جریان سعد معاذ که با وجود قربی که به ساحت مقدس رسول خدا صل الله علیه و آله پیدا کرده بود دچار عذاب قبر در اثر بدخلقی با خانواده شد سوالم این است که چرا اولا پیامبر گرامی به ایشان تذکر ندادند تا اخلاق رذیله خود را اصلاح کند و اهل نجات شود چون قطعا ایشان به تذکری که رسول خدا شخصا و مخصوص خود ایشان به ایشان می دادند جامه عمل می پوشاندند و دوم اینکه آیا غفلت و ارتکاب یک گناه به طور مداوم مگر انسان را کم کم به ورطه هلاکت و ظلمت نمی کشاند؟ لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً هم به جهت آموزه‌های دینی و هم به جهت آن‌که سیره‌ی پیامبر، سعدبن‌معاض مورد تذکر جهت آن رذیله‌ی اخلاقی قرار گرفته است 2- گاهی انسان‌ها در عین آن‌که در بستر حیات دینی خود تلاش می‌کنند، از یک رذیله نمی‌توانند به راحتی آزاد شوند. این فرق می‌کند که انسان‌ها به رذیله یا رذایلی میدان دهند تا بر انسان به طور کلی غلبه کند. موفق باشید

22117
متن پرسش
با سلام ادب و احترام و آرزوی قبولی طاعات: انسانی که در اثر اهمال و خطا و غفلت از یاد خدا دچار خسارت شده آیا با دعا و توبه و انابه امکان برگشت خسارت وجود داره؟ بعضی روحانیون می فرمایند که خسارت در اثر غفلت تا پایان عمر همراه انسانه و تنها توبه او پذیرفته می شود چون خسارت ناشی از غفلت از ابزار و قوانین همین دنیاست و خداوند هم از قوانین این دنیا تخطی نمی کنه و اگر انسان خوبی باشه خداوند در اون دنیا براش جبران میکنه پس «یا راد ما قد فات» و اینکه خداوند از بین برنده آثار گناه و خطا است چی میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالم بر اساس رحمت و شفقت الهی ساخته شده است و به همین جهت ظرفیت جبران خطا و اهمال دارند. مثل آن‌که اگر استخوان پای ما شکست شرایط ترمیم آن فراهم است. لذا قصه‌ی توبه تا آن‌جا به میان است که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند کسی که توبه کند مانند کسی است که آن گناه را انجام نداده است. موفق باشید

22085
متن پرسش
با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات شما: استاد خیلی وقتا آدم دچار بلایی میشه که احساس میکنه توی بوجود اومدن اون بلا خودش مقصر بوده مثلا دقت لازم را نکرده یا حتی در اثر اشتباه خودش این بلا سرش اومده، اینجاس که دیگه صبر کردن و راضی بودن سخت میشه و معنای خودش را از دست میده چون وقتی آدم میتونه با آغوش باز از بلا استقبال کنه که بدونه خدا براش اینا خاسته، در صورتی که در خیلی مواقع خدا نمی‌خواست ما گرفتار بشیم خودمون خواستیم، در این مسائل چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راز توبه به آن معنا است که نظام الهی آن‌چنان گشوده است که خطاهای ما عالم هستی را بر سر ما خراب نمی‌کند و کافی است که بخواهیم از آن خطا عبور کنیم با عالمی روبه‌رو می‌شویم که سراسر گشودگی و استقبال است. لذا فرموده‌اند: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»(زمر/53) اى پیامبر به بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ اند، بگو از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه‌ی گناهان را مى‏ بخشد، كه او آمرزنده‌ی مهربان است‏. موفق باشید  

22044
متن پرسش
با سلام محضر جنابعالی و آرزوی قبولی طاعات: جناب استاد من خیلی ناراحتم....به خیال خام خودم در ماه رجب و شعبان دست و پا شکسته مراقبت انجام دادم ولی دقیقا شب آخر ماه شعبان نفسم مرا به دوران جاهلیتم سوق داد و فریب خوردم و نه تنها نشاط معنوی ام رفت بلکه به شدت در حجاب رفتم و قلبم سیاه شد و با حال بسیار بدی وارد ماه رمضان شده ام. اصلا حوصله خودم را که ندارم هیچ، از زن و بچه و مادر و پدر و برادر و خواهر هم فراری هستم. خیلی پشیمانم ولی نمی دانم چه کنم. بارها شده که پس از مدتها تلاش و مراقبه اندک نشاط و نوری که به دست آورده ام را به خاطر همین گناه از دست داده ام و حالا شدیدا افسرده و نا امیدم. با اینکه موقع گناه کردن به خودم می گفتم خدا می بخشد و توبه می کنم اما الان شرم دارم که دوباره عبادت کنم. با دلسردی و یاس فقط واجبات را دنبال می کنم و با خود می گویم چه فایده دوباره چندین روز و ماه تلاش می کنی اما باز هم توبه می شکنی و همه اش از دستت می رود!! لطفا برایم دعا کنید و راه نجاتی جلوی پای من بگذارید. خدا بر درجات معنوی شما بیفزاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار شیطان همین است که بگذارد سرِ بزنگاه‌ها ما را از ادامه‌ی کار مأیوس کند. لذا به جای این‌که مأیوس شوید در این موارد تجربه پیدا می‌کنید تا در آینده راه‌های ورود شیطان را بشناسید و از آن عبور کنید. به هیچ‌وجه جایِ مأیوس‌شدن نیست. موفق باشید

21997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ببخشید استاد شاید سوالم پیش پا افتاده باشه ولی خب برایم حل نشده. موقع گفتن اذکار «استغفرالله ربی و اتوب الیه» و یا «العفو» در نماز شب، بنده برای اینکه هم تمرکز داشته باشم و هم آن حالت ندامت و خضوع و انکسار در وجودم ایجاد بشه گناهانم رو یکی یکی جلوی چشمم تصویر می کنم و اذکار را می گویم. از طرفی شما در چند جایی فرموده بودید توقف در گناهان گذشته درست نیست و وقتی گناهی انجام دادید و توبه کردید دیگه بخشیده شده و فکر کردن به آنها و دوباره تقاضای عفو و گذشت از آن گناهان یک نوع بی حرمتی به خداست. اما خب از طرفی هم اگر فقط اذکار را بگویم و به گناهان گذشته ام فکر نکنم فکرم به همه جا منحرف می شود. تکلیف چی است باید چکار کرد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب عفو و استغفار، وجوه مختلفی دارد در آن حدّ که حتی فرموده‌اند: «وجودک ذنب لایقاس به ذنب»؛ هستی تو گناهی است که هیچ گناهی به پایه‌اش نمی‌رسد. لذا بسیاری موارد، استغفار و طلب عفو در راستای آن است که خداوند حجابی که مانع بین ما و اوست را برطرف نماید که این از اصیل‌ترین نحوه‌ی استغفار است. موفق باشید

21990
متن پرسش
سلام استاد عزیز تر از جان: خیلی خیلی ارادت. روایتی که میگه توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناهه به نظر میرسه که اینطور نیست. چون آثار اون گناه هیچ وقت از لوح نفس پاک نمیشه مگر در برزخ و خطورات و تصاویر حاصل از اون گناه همیشه با ما هست. اگر توبه از گناه مثل انجام ندادن اون گناه بود. قائدتأ نمی بایست این خطورات و تصاویر هم در نفس موجود باشه. باید اینطور گفته می شد که انجام دادن یک گناه شما رو برای همیشه بدبخت میکنه و تکرارش بدبخت تر ولی توبه شما رو از یگانه شدن با اون گناه باز میداره. التماس دعا برای نجات همه ی جوونا از ظلمات آخر الزمان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات مذکور عزم انسان مورد نظر است که وقتی با توبه از گناهی به آن گناه پشت کرد، در بنیادِ جانش دیگر این انسان، آن انسان نیست و با پایداری بر توبه آن خطورات کم‌کم از بین می‌رود. موفق باشید

21905
متن پرسش
با سلام: به نظر شما راه حل تحمل مشکلات، بیماری ها، گرفتاری ها و ناامید نشدن از مشکلات زندگی مادی و صبر در برابر آنها و دچار نشدن به افسرگی در دنیا چیست؟ آیا علت این همه مشکلات نظر به دنیا می باشد و با نظر به قیامت می توان کاملا شاداب و سرحال در این دنیا زندگی کرد یا باید اقدامات دیگری نیز انسان انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه امور را به خدا بسپاریم، در مشکلات، خودمان را در آغوش خدا احساس می‌کنیم. گفت: «چون‌که غم پیش‌آیدت، در حق گریز / هیچ جز حق غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

21898
متن پرسش
سلام علیکم: می بخشید استاد! من در مطالعه خودم به یه نکته رسیدم می خواستم به شما عرضه کنم آیا چیزی که من فهمیدم درسته؟ من دنبال یه محبوبی می گشتم که خطا و اشتباه نداشته باشه. من اونو به خاطر خودش دوست داشته باشم نه به خاطر خودم. اینکه اون هم منو دوست داشته باشه و همیشه خیر خواه من باشه منو به خطا نبره. همیشه و همه جا تکیه گاهم باشه و تنهام نزاره. و... به این نتیجه رسیدم که تنها کسی که این ویژگی ها رو داره امام زمان (عج) است. و در واقع یه جورایی عشق به آقا در وجود همه هست اما گمش کردیم و از ایشان غفلت داریم؟ آیا این درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. آن حضرت در مقامِ عصمت از گناه‌اند و هر اندازه انسان از گناه فاصله بگیرد، به شخصیت آن حضرت نزدیک می‌شود. موفق باشید

21875
متن پرسش
با سلام: سوال بنده از حضرتعالی این است که در مورد دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر از یک طرف با نظر علمایی همچون حضرت آقا مواجه هستیم که بیانات تکان دهنده ای در این مورد داشته و از فریضتین به عنوان واجب فراموش شده در جامعه مسلمین یاد می کنند و تذکر لسانی را وظیفه همگانی می دانند به دلیل این که طبق فرمایش ایشان گناه برای همیشه در جامعه گناه بماند و از طرفی دیدگاه قشری از مذهبیون هست که به نظر بنده از سر عدم شناخت کامل این فرایض و حدود آن، امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خود ندانسته و دلیل آن را طرد شدن افراد گنهکار و ... می دانند. نظر حضرتعالی در این رابطه چیست و چطور می توان مومنین را در زمینه احیای واجب فراموش شده در رابطه با همه منکرات یاری نمود؟ متشکرم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امر به معروف ابتدا باید یک نوع رفاقت در میان آید به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی زنان و مردان با ایمان نسبت به همدیگر نوعی دوستی و ولایت دارند و لذا همدیگر را به معروف دعوت و از منکر نهی می‌کنند. متأسفانه این حالت در امر به معروف که یک رابطه‌ی دوستی باید در میان باشد، کم‌تر رعایت می‌شود و تازه بنا به فرموده‌ی مقام معظم رهبری، امر به معروف محدود به حجاب و بی‌حجابی شده و از موضوعات وسیع‌تر غفلت گشته است. موفق باشید

21861
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: قال صادق(ع): «ذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا». استاد جوانی ۲۰ ساله هستم که که گناهان زیادی داشته ام. بعد از شنیدن این حدیث مبارک از امام صادق(ع) ترس وجودم رو گرفته. اگر همچین گناهی مرتکب شده باشم که هیچوقت بخشیده نخواهد شد تکلیفم چیه استاد؟ فکر وجود همچین گناهی ناامیدم کرده. هر چند حدیث بخش امیدوار کننده ای هم دارد، اما نمی توانم جوابی در مقابل حرف بالا (اینکه فکر وجودش ناامیدم کرده) پیدا کنم. آیا اینطور هست که انسان بعد از همچین گناهی، در مقابلش همچین کار خیری انجام دهد؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روایت بیشتر انکارِ گناه‌بودنِ گناه است. لذا با همه‌ی این‌ها باید غفلت نکنیم که توبه جایگاه خاص خود را دارد حتی اگر انسان مجبور باشد از یک گناه، 70 مرتبه توبه کند، باز باید توبه را از دست ندهد. زیرا بعد از هر توبه‌ای باز، صورت‌های خیالی به سراغ انسان می‌آید و او را گرفتار ارتکاب گناه می‌کند و باز، او باید توبه کند تا آرام‌آرام، صورتِ خیالی گناه به نورِ حضرت توّاب ضعیف گردد.  موفق باشید

21809
متن پرسش
سلام: چه عملی و چطور باعث میشه انسان گناه نکنه؟ به هر دری زدم نتونستم جلو نفسم وایسم. من فقط نماز رو می شناسم ولی نمازی که میخونم اصلا اون کیفیت لازم رو نداره که مانع گناه من بشه چون دارم هم نماز میخونم و هم مرتکب گناه میشم. قبلا نمازم منو از گناه سرد می کرد ولی الان هرچی میخوام اونطور نمازی بخونم نمیتونم. حضور قلب نیست دل پاک نیست چیکار کنم؟ قلب و دلی که مهر شده رو چطور از هواهای نفسانی و با چه قدرتی باید آزادش کرد؟ خواهشا جواب بدید به داد ما جوونا برسید. حالا جوونایی که اصلا نماز نخوندن و میخوان شروع کنند و از گناه فاصله بگیرند باید چیکار کنند؟ به چه تکیه کنیم چطور مانع نفس و هوی بشیم؟ واقعا سخته خواهش می کنم راهنمایی کنید باید چه کرد؟ فکر مرگ و... هم برام فایده چندانی نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ما علاوه بر وجهِ زمینی و ناسوتی، وجهِ آسمانی و ملکوتی داریم بهترین حالت برای ما حاضرشدن در آن وجه است. وجهی که روی به حضرت حق دارد و در آن وقت است که می‌فهمیم گناه چه اندازه موجب محرومیت ما از اُنس با خدا می‌شود و استقرار ما را از آن وجه ضایع می‌کند. باید به‌دست‌آوردنِ معارف الهی متوجه‌ی آن وجه ملکوتی خود شویم و در آن صورت عبادات ما مسیر خود را می‌یابد و در همین رابطه است که جناب مولوی توصیه می‌کند:

همچو چَه‌کن چاه می‌کند گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسید

مباحث «معرفت نفس» در این رابطه کارساز است. جناب حافظ در غزل شماره‌ی 55 دیوانش گزارش اُنس با وجه ملکوتی‌اش را با ما در میان می‌گذارد. آن غزل همراه با شرح آن خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

غزل شماره‌ی 55

باسمه تعالی

زندگی با وَجهِ یمینی

آن سیه‌چرده که شیرینی عالم با اوست         

چشم میّ‌گون، لب خندان، دلِ خرّم با اوست

جناب حافظ در نظر به وَجه متعالیِ «ما به إزاءِ انسانیِ خود» و در رابطه با اُنسی که می‌خواهد با او داشته باشد، به وصف او می‌پردازد، و او را چنین وصف می‌کند که : آن خودِ آسمانی در عین داشتن ملاحت، طوری است که شیرینیِ عالم با اوست. با چشمانی مِیّ‌گونه و شراب‌آسا که بیننده‌ی خود را مست جمالش می‌کند. دارای لبانی خندان همراه با دلی خرّم. و این صورت متعالیِ «ما به إزاءِ انسانی ما است» که می‌توان در عشق به او خود را بیابیم و عشق را در خود معنا کنیم.

جناب حافظ در این نوع غزل‌ها به وجه ملکوتی‌اش که نیمه‌ی متعالیِ اوست نظر می‌کند به عالمی که از آن‌جا رمزها به انسان می‌رسد و اگر کسی رمزشناس باشد متوجه‌ی اشارات و رمزهای سخنان امثال حافظ می‌شود و می‌تواند آن سخنان را به تأویل ببرد و متوجه شود آن سخنان ریشه در بُعد ملکوتی گوینده دارد[1] و آن واقعیتی است فرشته‌وَش که می‌توانیم با آن مرتبط باشیم و آن مَثَل اعلای انسان است، و امثال حافظ و سهروردی می‌توانند با او معاشقه کنند و آن را که سیمرغ آن‌ها محسوب می‌شود به عنوان حقیقت ،در افق جان خود داشته باشند، با توجه به این‌که «زیبایی هاله‌ای از حقیقت است» یعنی هرجا حقیقت هست زیبایی هاله‌ای است در اطراف آن، و جناب حافظ نظر به زیبایی حقیقت سیمرغ خود می‌اندازد و در غزلیاتِ خود آن را گزارش می‌دهد ، بعضی مواقع آن‌چنان خیال قدرت پرواز می‌یابد که انسان محبوب ملکوتی خود را در مقابل‌خود می‌یابد و آن‌چه که در عالم مثال برای انسان هست قابل شهود می‌گردد، به همان معنایی که افلاطون در نظریه‌ی «مُثُل» به آن می‌پردازد.

گرچه شیرن‌دهنان پادشهانند، ولی     

او سلیمان زمان است که خاتم با اوست

در بین شیرین‌دهنان که همچون پادشاهان بر جان انسان‌ها حکومت می‌کنند، آن وَجه متعالی که من به دنبال آن هستم، چیز دیگری است. او همانند سلیمان خاتم دارد و با انگشتریِ خود عالم را افسون می‌کند تا در مسیر عشقِ به خود، عقل و اختیار از کف برود و یگانگی با محبوب که اوج عشق‌ورزی است، محقق شود.

خال مشکین که بدان عارض گندم‌گون است           

 سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست

خال سیاهِ آن وجه متعالی که بنا است من با انس با او خود را بیابم، طوری بر چهره‌ی گندم‌گون اوبه زیبایی ظهور کرده که از جهت جذابیت همانند دانه‌ی گندمی است که رهزن آدم شد و او را در خود متوقف کرد که به چیز بالاتری فکر نکند. و این محبوب ملکوتی این‌چنین مرا در خود متوقف کرده که به چیزی بالاتر نمی‌‌توانم اندیشه کنم، هرچه بادا باد.

دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران          

چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست

آن وجه متعالی که زیبایی اش او را فراگرفته، اگر از جهتی با من بیگانه نیست، ولی آن‌چنان هم نیست که همواره در منظر جان من حاضر باشد، آری! عزم سفر می‌کند و مرا در تنهایی‌ام تنها می‌گذارد و حال، من با این دلِ مجروح چه کنم در حالی‌که مرهم این دل مجروح، حضور او و اُنس من با اوست.

رویْ خوب است و کمالِ هنر و دامن پاک             لاجرم همّت پاکانِ دو عالم با اوست

علت دل‌دادگیِ من به این وجه متعالی که همّت همه‌ی پاکان عالم با اوست و همه می‌خواهند همواره با چنین وجهی به‌سر برند، آن است که علاوه بر آن‌چه در بیت اول در وصف او به میان آمد، دارای رویی خوب و کمالِ هنر و دامنی پاک است. یعنی هر آن‌چه هر انسانی برای خود می‌طلبد که آن باشد تا از خود فرار نکند و بتواند با خود به‌سر برد، در او می‌توان یافت.

با که این نکته توان گفت که آن سنگین‌دل     کُشت ما را و دمِ عیسی مریم با اوست

آن‌که من به دنبال آن هستم اگر از جهتی به من نزدیک است، به جهت جنبه‌ی ملکوتی‌اش، سخت از دسترس من دور است و از علوّ مرتبه‌ی او همین بس که مانند عیسی (ع) با دَمِ قدسی خود می‌تواند منِ مردم را زنده کند و به شعف و شور آورد و بدین لحاظ هرگز نمی‌توانم از او دل، بر کَنم و نسبت به او بی‌تفاوت باشم.

حافظ از معتقدان است گرامی دارش           زان‌که بخشایشِ بسْ روح مکرم با اوست

در رابطه با علّو مرتبه‌ی آن وجه متعالی که به راحتی در دسترس نیست، اعلام می‌دارد که حافظ متوجه و معتقد به آن وجه متعالی هست و نسبت به آن امر بی‌تفاوت نمی‌باشد، پس او را از خود مران زیرا بخشایش فراوان که مشخصه‌ی روح مکرم است هم با آن وجه متعالی است و انسان می‌تواند در مأنوس‌‌بودن با او و این‌که هرکس می‌تواند با رفع حجاب از وجهِ یمینی‌اش به بودن با او امیدوار باشد زیرا آن وجه یمینی چیزی جز نیمه‌ی متعالی ما نیست.

والسلام

[1] -به همان معنایی که در آخر سوره یس داریم « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛» پس منزه است خداوندى كه ملكوت همه چيز در دست قدرت او است و همه شما به سوى او باز مى ‏گرديد.

 

21790
متن پرسش
با سلام محضر استاد و آرزوی سلامتی و طول عمر برای شما: کسی که اهل ذکر و معنویت بوده و مدتی حالات خوش حضور و ذکر داشته، مبتلای به گناه چشم شده (با عرض پوزش منظورم دیدن نامحرم سر کوچه نیست بلکه دیدن فیلم سکس) ۱) آیا چنین شخصی کلا از مسیر سلوک ساقط شده و همه اندوخته های معنوییش بر باد رفته و دیگه امیدی بهش نیست چون میگن توبه ش قبول هم بشه باز مثل اولش نخواهد شد، و اصلا چنین شخصی میتونه دوباره سالک بشه؟ و به کمالات معنوی برسه؟ ۲) در صورت توبه و عدم تکرار عوارض روحی ناشی از این گناه چی میشه؟ با توجه به این روایتها: کسی که عمدا به عورت دیگری (غیر همسر خود) نگاه کند خداوند او را از منافقین قرار می دهد و کسی که عمدا به عورت دیگری (غیر همسر خود) نگاه کند هفتاد هزار ملک او را لعن خواهند کرد. اگه آدم شامل این لعنت بشه چه جوری روحش درست میشه؟ ۳) راه جبران این گناه چیه؟ ظلمت و قبض و سلب توفیقات ناشی از این گناه رو چه جوری میشه برطرف کرد؟ لطفا کامل و با توضیح جواب بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نمونه‌های مکر لیل و نهار است و تنها با عزمِ عبور از آن، مشکل حل می‌شود و باید در هرحال این عزم را در خود زنده نگه‌دارید و اگر باز قوه‌ی واهمه شما را به آن‌سو کشاند، مواظب باشید از عزمِ خود کوتاه نیایید تا بالاخره زیبایی عبور از آن ظلمات، احساس معنویِ شما را به‌خوبی از زشتی و رذالت این نوع صحنه‌ها بیدار کند. موفق باشید

21779
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: ۱. بنده بعد از لیسانس وارد حوزه شدم. استادم اصرار داشتندکه ارشد شیمی بگیرم اما نتوانستم جمع کنم. از طرفی دایم تاکید روی ارشد و دکترا دارند ولو فلسفه و کلام باشد. من مانده ام بین عمیق شدنی که به دنبالش هستم و ارشد خواندن جناب استاد، بنده ترجیح می دهم کنار هر کتابم کتابها و مجلات زیادی را بررسی کنم اما این قضیه ارشد نمی گذارد. اشکالی دارد آزادانه فقط حوزه بخوانیم؟ استادم معتقد به اینند که اگر دکترا نگیرم در جامعه مدرک زده دستم بسته است برای تبلیغ. ۲. به خاطر حسادت دوستانم و نقشه هایشان به برنامه هایم ضربه خورد. استادم دایم این اشتباه مرا متذکر می شوند مگر خدا جبار نیست؟ ایشان معتقدند برخی اشتباهات غیر قابل جبرانند اما من معتقدم حتی اگر همه عمر به غفلت بگذرد و بماند یکسال حضرت حق می توانند شخص را ذوالفنون کنند. ضمن اینکه خواب دیدم در ضربه دوستان عنایتی هست. اینکه استادم می فرمایند یک اشتباهاتی غیر قابل جبران هست درست است ولی آیا خیلی از اشتباهات دنیوی ما از نوع غیر قابل جبران است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر می‌آید آن‌چه گوش‌ها را نسبت به ما شنوا خواهد کرد، اندیشه‌ورزی است و نه مدرک 2- نه! قرآن فرموده است: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فأولئکَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» (فرقان/70) مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. این یعنی آن‌که همه‌چیز قابل جبران است. موفق باشید

21731
متن پرسش
سلام علیکم: ۴ سال پیش تحول جدی در زندگیم بوجود اومد و خدا عنایت کرد و من را با راه دین آشنا کرد اون موقع توبه کردم و در مسیر اسلام گام برداشتم. اما الان بعد از ۴ سال می بینم مملو از رذایل اخلاقی هستم هرچی سعی می کنم و دوباره شروع می کنم و چله می گیرم و تا ترک گناه کنم به نتیجه نمی رسم اوایل خیلی روندم خوب بود اما الان یه حالت خاصی برام پیش اومده حتی خیلی مسائل برام عادی شده. حاج آقا خسته شدم ۷ روزه از ماه رجب گذشته و من هیچ کاری نکردم. بلکه دیروز یه گناه کبیره بد هم کردم. یه راهی جلوی پام بگذارید. رشته ام فلسفه و کلام اسلامی هست و مطالعاتی هم در خصوص اخلاق و اسما و... هم داشته ام اما این همه نظری خوندنی که برجان تاثیر نگذاره چه فایده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره راه مشخص است و باید با هزاران مانع هم که پیش می‌آید ما نسبت به راهی که باید در آن وارد شویم و پایداری کنیم، مصر باشیم. شیطان تلاش می‌کند با گناه‌آلودکردنِ ما، ما را از ورود در راهِ دیانت و پایداری بر آن مأیوس کند. عمده عزمی است که باید داشته باشیم حتی اگر بنا است صدبار توبه کنیم. موفق باشید

21729
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: من در شرایطی قرار دارم که بسیاری از برنامه هایم را خداوند جلو می برد. مثلا دوره ای پرستاری پدر و مادرم و برکات بسیار آن و دوره ای کلاس های تخصصی قرآن٬ احکام و باز برکات بسیار آن. گاهی تصمیم می گیرم بعضی برنامه هایم را کنسل کنم و کاری را شروع کنم ولی متوجه می شوم رضایت خداوند در آن نیست؛ موانع و مشکلات ایجاد می شود. این جاست که در هزینه هایم دچار مشکل می شوم. مثل بعضی از هزینه های درمانی. نمی دانم اینجا باید از خداوند برای رزق کمک بخواهم؛ برای کار کمک بخواهم؛ اصلا نمی دانم چه کار کنم. دوستان مذهبی می گویند چون دختر هستی فعلا روزی تو همان است که برایت تعیین شده؛ تو فعلا به وظایف خودت عمل کن؛ نمی دانم ولی گاهی احساس می کنم اگر در بعضی از درمان هایم کوتاهی کنم بعدا به مشکلات زیادی برخواهم خورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دیانتِ حقیقی دیانتی است که همراه با عقل و معنویت باشد. لذا به ما گفته‌اند با توکل، زانوی اشتر ببند. یعنی در عین آن‌که کار را به خدا واگذار می‌کنیم آن‌چه را هم که عقلا انجام می‌دهند و عقلانی است، انجام دهیم. موفق باشید  

21668
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت استاد بزرگوار. با معارفی که ارائه می فرمایید احساس حیات می کنم. انگار زندگی دوباره پیدا کرده ام. خدا خیر دنیا و آخرت به شما عنایت فرماید. من متوجه نمی شوم چه گناهی صغیره است؟ گناهانی که اکثرا جامعه مومنین را هم گرفتار کرده مثل گناه غیبت که کبیره حساب می شود. پس صغیره چه گناهی حساب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناهی که به‌کلّی نسبتِ انسان با خدا را به هم بزند مثل شرک، و یا حقوق افراد را نادیده بگیرد و به آبروی افراد ضربه بخورد؛ عموماً در زمره‌ی گناهان کبیره است. موفق باشید

21672
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد در سوال 21414 فرمودید آموختن فلسفه و عرفان در زمره‌ی امور تقلیدی نیست لکن در سوال 21371فرمودید چه نیاز به علم کلام و فلسفه است بنابرین استاد اگر بدون فلسفه و عرفان میتوان عقاید پایه ای چون اثبات خدا و نبوت مصطفی را بر پایه محکمی نهاد در مرحله بعد که تقلید از فقیه شروع میشود اگر آن فقیه فتوا به حرمت فلسفه دهد با چه مجوزی میتوان به فلسفه اشتغال یافت
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسلّم تنها راهِ قوت‌دادن به عقاید، فلسفه و عرفان نیست. ولی فراموش نکنیم که حوزه‌ی فقه، اصول عملیه‌ است نه نظردادن به آموختن یا نیاموختنِ فلسفه و عرفان. موفق باشید

21639
متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب اخیر حضرتعالی به شماره 21549 آموختن عرفان و فلسفه نیز از مقوله عمل است و از امور عقیدتی نیست بنابر این از امور تقلیدی است و تحقیق در همان اجتهاد است. بنابر این در مقابل حکم مراجع مبنی بر آموختن عرفان و فلسفه یا باید تقلید کرد و یا مجتهد بود و یا اجتهاد کرد و یا باید به احتیاط عمل کرد و راه چهارمی متصور نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق در امور دین، ماوراء تقلید است و یک ضرورت عقلی است. موفق باشید

نمایش چاپی