بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20997
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی که در پاسخ دادن به این همه سوال خستگی برایشان معنایی ندارد: استخاره ای که به دستور پدرم نه با میل خودم ولی با نیت خودم برای این وصلت کردیم بد آمد با وجودی که خیلی به استخاره اعتقادی در ازدواج ندارم، با فاصله از استخاره ی قبلی مجدد خودم استخاره ای کردم اما این بار پیش آیه الله صدیقین و خوب آمد. و چون خوب آمد ما وصلت کردیم. سوالی که از محضرتان دارم این است که: ما هر گاه در زندگی دعوایمان می شود و البته زود به زود، مدام فکر می کنم این ها بخاطر استخاره بدی بود که همان اول آمد و هر چه خودم را به انحاء گوناگون اقناع می کنم که ربطی ندارد آرام نمی شوم و تا چند روز نسبت به زندگی مان ناامید و مأیوسم و وسوسه های فکری نسبت به این موضوع سراغم می آید و این دعواها را ناشی از هم کفو نبودن که استخاره ی بد هم نماد این عدم هم کفوی بود می بینم. و اصلا نمی بینم که استخاره ی بعدی خوب آمد. زندگی را به کام خودم و شوهرم تلخ کرده ام. شما را به جدم امام سجاد علیه السلام قسم می دهم ضمن دعای ویژه در حق ما دو نفر، من را راهنمایی دقیق بفرمایید. ممنون. حفظکم الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که ازدواج‌ها ریشه‌ی عمیق‌تر از آن دارد که به صورت اتفاق پیش آید. زیرا فرزندان شما از قبل معلوم است که فرزندان شما دو نفر هستند. بنابراین این ازدواج‌ها اتفاقی نیست. سعی کنید با تقدیر الهی کنار بیایید و همدیگر را قبول کنید. موفق باشید

20913
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 20801 به نظر می رسد خطبه های جناب مولوی را کامل گوش ندادید، متاسفانه در کلیپی که از فرمایشات ایشان ساخته شده است شیطنتی صورت گرفته و به گونه ای وانمود شد که ایشان فقط مردم کرمانشاه را گناهکار می دانند در حالی که اگر به مشروح سخنان ایشان رجوع شود ایشان گناه را مختص کرمانشاه ندانسته حتی از مردم زاهدان هم می خواهند توبه کنند و نیز سراسر کشور. و این زلزله را هشداری برای همه مردم می دانند و می گویند عذاب الهی که بیاید تر و خشک با هم مبتلا می شوند با توجه به اینکه قطعا برخی از مردم کرمانشاه گناهکار بوده و اگر سراسر کشور را در نظر بگیریم که گناه بیداد می کند چه ایرادی به سخنان مولوی می توان وارد نمود با روایات متعددی که علت زلزله را گناه می داند چه می کنید؟ مرحوم مجتهدی نیز دیدم به این روایات اشاره می نمودند وقتی آیه می فرماید «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض» خوب از آسمان که می بینیم باران چندانی نمی آید از زمین هم بلا برمی خیزد مسلم است که ایمان و تقوای مردم تضعیف شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مواردی که به افرادی مصیبت وارد می‌شود باید مواظب بود طوری سخن نگوییم که علت آن مصیبت، گناهِ آن افراد باشد چون ما نمی‌دانیم قضیه چیست؟! آری! به صورت کلی باید گفت علت مصائب مثل قحطی و خشکسالی و زلزله، گناهانِ مردم است. موفق باشید

20886
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اینکه عرفا به جایی میرسن که خودشونو از همه ی مردم گناهکار تر میبینن یعنی چی؟ یعنی چه طور میشه که یه عارفی که حتی یه مکروه هم انجام نمیده خودشو از آدمکش ها و جانی ها هم گناهکار تر میدونه؟ اگه میشه منو متوجه این عالم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «وُجُودُکَ ذَنبٌ لا یُقاسُ بِهِ ذَنب» (الوافی، ج 1، ص 103.) وجود تو گناهی است که هیچ گناهی با آن مقایسه نمی‌شود. در این رابطه حتی نظر به وجود خود را در محضر حق گناه احساس می‌کنند. موفق باشید

20867
متن پرسش
سلام علیکم: آرزوی کمال قرب و سعادت دنیوی و اخروی برای شما انسان از کجا برایش یقین حاصل می شود توبه اش پذیرفته شده؟ اگر گذشته انسان پر از پلیدی باشد، از کجا برایش یقین حاصل می شود که خداوند پاک و تواب، توبه او را پذیرفته، و بعد از آن هم از او راضی شده است. شاید برای انسان توهم پذیرش یا رضایت الهی حاصل شود یا ناامیدی از پذیرش توبه و رضایت الهی. در هر صورت بهترین راه برای جبران و ادامه مسیر حق تعالی چیست؟ آیا خجالت آور نیست که بنده با این سرگذشتش آرزوی قرب در درجات بالا آن هم با شهادت بطلبد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که خداوند توفیق توبه از گناه را به انسان داده، نشانه‌ی آن است که بنا است توبه‌اش پذیرفته شود و خودش فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابين‏». موفق باشید

20847
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی‌: من یک مشکلی‌ داشتم، بعضی‌ وقتها خیلی‌ خوب و با پشتکار و علاقه واجبات و مستحبات را به جا می‌آورم، اما بعد از یک مدتی‌ اون علاقه و پشتکار کم رنگ می شود و فقط واجبات را (آن هم نه با حضور قلب مطلوب) به جا می‌آورم. به طور خلاصه در کارم پیوستگی نیست. می‌خواستم ببینم که شما راه خاصی‌ (مثلا دعای خاصی‌، توسلی یا ..) را می توانید به بنده پیشنهاد کنید که به من کمک کند تا به طور پیوسته (حداقل پیوسته تر) در این مسیر حرکت کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. در ضمن خوب است به جواب سؤال‌های شماره‌ی 8144 و 8224 رجوع فرمایید. موفق باشید

20801
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: در مورد زلزله کرمانشاه اخیرا آقای مولوی عبد الحمید موضع جالبی در خطبه نماز جمعه بیان کردند که چرا این زلزله را توجیه سکولار می کنید و مقصر را فعال شدن گسلها و طبیعت کور می دانید و علت زلزله را گناه مردم کرمانشاه می داند و حتی این نظر که این زلزله آزمایش الهی است را تخطئه می کند و این در حالی است که هیچ کدام از مسئولین ما جرئت بیان چنین موضعی که اسلامی نیز می باشد را نداشته اند و حتی به راحتی می گوید که مردم کرمانشاه باید توبه کنند به نظر شما آیا این چنین موضعی دینی نمی باشد لطفا توضیح دهید. با تشکر از شما استاد عزیز و همکارانتان در این سایت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تحلیل نمی‌تواند درست باشد. چگونه ما انسان‌ها که حقیقت قضیه را نمی‌دانیم، به راحتی مردم یک منطقه را به گناه‌کاری متهم کنیم! بد نیست در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی 20797 رجوع فرمایید. موفق باشید

20797
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد زلزله های اخیر تحلیل های مختلفی رو رقم زده تحلیل از زلزله ی بزرگ تهران! یا زلزله بزرگ ایران! جناب استاد چقدر میشه به این حرفهای زمین شناسی اعتماد کرد؟ استاد نقش و جایگاه خدا توی این اتفاقات چیه؟ جایگاه دعا کجاست؟ استاد این اتفاقات باعث دلشوره میشه. استاد اگه ایران مثه ژاپن خونه سازی می کرد بازم این حوادث سنگین و به پای تقدیر می گذاشتیم؟ ببخشید که اینجوری می پرسم این سوال رو شاید خیلیا داشته باشند. خواهشا دقیق و کامل توضیح بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید می‌توان موضوع را در عین ارتباط‌دادن به تقدیر الهی راهِ انتخاب انسان را برای آن‌که مقدرات خود را تغییر دهد، مسدود نکرد، به همان معنایی که در روایات داریم: حضرت علی «علیه‌السلام» از کنارِ دیوار در حالِ فروریختن خارج شدند و فرمودند از تقدیری به تقدیری یا از قدری به قضایی پناه بردم. به این معنا که اگر در سایه‌ی دیوارِ در حال خراب می‌نشستند، تقدیر ایشان آن می‌شد که دیوار به ایشان لطمه بزند. با همه‌ی این اوصاف ما باید در حدّ توان خود فعالیت داشته باشیم، نه آن‌که گمان کنیم می‌توانیم همه‌چیز را در اختیار بگیریم. موفق باشید

20779
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت، می‌شود در باب این که ماده مانع حضور مجرد نیست روایاتی بیاورید؟ و سوال بعدی من این است که: انسان مثل اعلی خدا است یا مثل اسفل، در ۱۰ نکته از معرفت النفس گفتید انسان مثل خداوند است و آیه آوردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در اصول دین هم باید به دنبال روایت بود؟!! مثل آن است که بخواهید برای حقانیت اسلام و قرآن، از روایت استفاده کنید؛ در حالی‌که اعتبار روایات بعد از حقانیت دین مطرح است 2- چرا انسان مثل اعلای خداوند نباشد به همان معنایی که می‌فرماید: «علّم آدم الاسماء کلّها». موفق باشید

20759
متن پرسش
با سلام: اگر اسلام دین تعبدی را نمی پذیرد و تاکید دارد که اصول دین تحقیقی است نه تقلیدی چرا در عمل این آموزه را به اجرا در نمی آرد شاهد آن تاکید بر گذاشتن اسامی مذهبی بر کودکان سپس آموزش اذکاری چون لا اله الا الله در سنین خاص تاکید بر ملزم کردن کودک به نماز قبل از تکلیف و ... و این در حالی است که کودک امکان تحقیق و فهم تحقیق را نداشته به راستی دختر 8 سال و نه ماه و 20-30 روزه چه فرصت و توانی برای تشخیص سره از ناسره داشته است ما پس از سالها تحقیق واقعا نتوانستیم بفهمیم کدام دین بر حق است چگونه کودک 8 -9 ساله می تواند نمی دانم. همچنین حواله دادن به فطرت و ... هم کافی نیست چون لااقل عقلگرایانی چون من قبول نخواهند کرد و دیگر اینکه فطرت نیز چون عقل صرفا کلیات را می فهمد ولی اینکه فطرت بفهمد واقعا حضرت مهدی امام بودند چگونه میسر است با این حساب حضرت حق لابد فطرت 7 ملیارد انسان دیگری که شیعه نیستند را معیوب آفریده است بنظر حقیر این مطلب که اصول دین تقلیدی نیست صرفا آموزه ایست که فقها در اول رساله وارد کرده اند و اسلام تبعیت از آبا را صرفا در بقیه ادیان مذموم می داند ولی خود به نحوی دیگر در دام آن می افتد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باورهای دینی را نمی‌توان به کسی تحمیل کرد. می‌ماند که افراد در سنین کم اگر عادت کنند به ادای تکالیف دینی، وقتی خواستند مطابق باور خود آن اعمال را انجام دهند به زحمت نمی‌افتند. این یک امر پذیرفته‌شده در روان‌شناسی است. موفق باشید

20758
متن پرسش
سلام استاد عزیز: چگونه ثابت می کنید که انسان با دست و پنجه نرم کردن در امور طبیعت شکوفا می شود؟ ۲. چه کنیم که خدای قهار حرف های اسلامی نو و مطابق زمان را بر لسان بنده حقیر جاری سازد؟ ۳. در هنگام امر به معروف و نهی منکر اگر خجالت بکشم و روم نباشه از تذکر دادم چه کنم این مشکل حل شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این‌که ثابت‌کردن نمی‌خواهد. معلوم است انسان استعدادهایی دارد که اگر به کار گیرد شکوفا می‌شود. یکی از جاهایی که باید آن استعدادها را به کار گیرد طبیعت است 2- هراندازه تفکر عمیق باشد، زبان ظهور بهتری خواهد داشت 3- امر به معروف عملی را پیشه کنید و با خیرخواهی نشان دهید که غم افراد منحرف را می‌خورید. موفق باشید

20754
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: موضوع سوال: سرنوشت حق الناس ها پس از توبه آیا برای شخصی مثل فرعون معروف یا کسانی که در تاریخ به عنوان دیکتاتورهای قسی القلب مطرح هستند امکان توبه وجود دارد؟ اگر آری پس تکلیف جنایاتی که انجام داده اند چه می شود چطور باید جبران کنند زیرا حق الناس هایی که بر گردن دارند از جمله قتل هایی که مرتکب شده اند آنقدر زیاد است که قابل احصا نیست همچنین آثار ما تاخر گناهانشان. البته مطلب زیر را خوانده ام و می دانیم خدا فعال مایشاء است اگر بخواهد می بخشد اگر بخواهد عذاب می کند ولی سرنوشت حق الناس هایی که نمی توان جبران کرد چه می شود؟ مطلب مورد اشاره: «هر گناهى، از جمله قتل با توبه قابل بخشش است، ولى از آن رو که حق ‏الناس است، پشیمانى و استغفار فقط کفایت نمى‏ کند، بلکه اگر کسى به‏ طور عمد شخصى را به قتل رسانده باشد و بخواهد توبه کند، باید خود را تسلیم دادگاه و اولیاى مقتول کند و آن‏ها اختیار دارند که قصاص کنند یا دیه بگیرند و عفو نمایند. اگر از قصاص صرف نظر کردند، یعنى او را نکشتند، بر قاتل سه چیز واجب مى ‏شود: آزاد کردن برده، سیر کردن شصت فقیر و روزه گرفتن شصت روز پى در پى. اگر برده یافت نگردد، دو تاى دیگر ساقط نمى‏ شود. اگر قتل عمدى نباشد، پرداختن دیه به اولیاى مقتول واجب مى ‏گردد، مگر این که عفو کنند. به علاوه یکى از سه امر مذکور به وجوب خود باقى است، یعنى اگر مى‏ تواند، برده ‏اى آزاد کند؛ اگر نمى‏ تواند، شصت روز روزه بگیرد؛ اگر نتواند، شصت فقیر را اطعام کند. در هر صورت راه براى توبه قاتل باز است. از روایات استفاده مى ‏شود که حتى توبه قاتل پیامبر پذیرفته مى ‏شود. زنى خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: زنى بچه خود را به دست خویش کشته، آیا براى او توبه است؟ حضرت فرمود: «قسم به خدایى که جان محمّد در قبضه قدرت او است! اگر آن زن هفتاد پیامبر را کشته باشد و پشیمان شود و توبه نماید و خداى تعالى صدق و راستى او را بداند که دیگر هیچ گناهى انجام نمى ‏دهد، توبه ‏اش را قبول مى ‏فرماید و از گناهانش مى ‏گذرد.» - برگرفته از سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی - با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه از گناه، یعنی تغییر رویکرد در آن حدّ که این انسان، دیگر آن انسان قبلی نباشد. طبیعی است که از گناهان قبلی متنفر است و آن‌چه را که می‌تواند جبران کند، جبران می‌کند و بقیه را خداوند می‌بخشد. موفق باشید

20718
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: بنده چندین سال است از مباحث شما بهره می برم امسال اربعین که به کربلا مشرف شده بودم واقعا احساس می کردم در تمام راه می توان حضور حضرت سید الشهدا علیه السلام را دید حتی در روز آخر که شاید نمی شد در بین الحرمین یا حرمین باشم در بین راه در سر راه زوار حضرت نشستم و احساس می کردم می توان بهره ای را که در حرمین برد همین جا با دیدن همین زوار خسته و عاشق برد، استاد عزیز این حس و حالی که در اربعین انسان می یابد مافوق مطرح کردن است همانگونه که شما می فرمایید، ما با حضور در حضور تاریخی انقلاب به احساسی رسیده ایم که گویا همین امروز با قرار گرفتن ذیل ولایت فقیه تحت ولایت حضرت امام زمان قرار گرفته ایم، حتی این روزها که می بینیم احمدی نژاد اینگونه آب به آسیاب دشمن می ریزد چنان دلمان به درد می آید که یاد طلحه و زبیر می افتیم انگار تاریخ تکرار می شود، استاد این احساسی که ما به لطف خدا و به وسیله شما در این تاریخ پیدا کردیم احساس خوبی است و فکر می کنم با این حضور اگر ادامه دار باشد عاقبت بخیر هستیم، اما با اینهمه احساس خوب گناهان قدیم و خیالات تاریک و آنچه که می دانید دست بردارمان نیست، شما بارها گفتید که می روند اما چه کنیم که هربار بعد رفتن دوباره می آیند و توان هربار ما نسبت به قبل کمتر می شود، در برزخی گیر افتادیم. کدام این قوا عاقبت ما را رقم خواهد زد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز این حالت‌ها می‌آید و می‌رود و باز می‌آید و می‌رود تا آن‌جایی که به لطف خدا از ظلمات این دوران و از مکر لیل و نهار که اوج آن، وَهمی است که در این دوران به اوج خود رسیده است رها شوید. بحمداللّه فراموش نکنید که:

«عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد

موفق باشید

20736
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده به عنوان یک دهیار یک روستایی پس از حادثه کرمانشاه هم به ذهنم خطور کرد و هم پیشنهاد دادند که برای حوادث این چنینی با بودجه به صورت بلند مدت اقلامی مانند چادر و پتو نگهداری شود. احساس می کنم این کار با روحیه توکل و در زمان حال بودن نه در آینده منافات دارد، لطفا راهنمایی بفرمایید؟ نظر شما چیست؟ با توجه به اینکه از کتاب ها و سخنرانی های شما این برداشت می شود که با این چنین کار ها مخالفید با کارهایی از این قبیل که مانند بیمه ها رفتار کنیم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید در حدّ معقول این نوع پیش‌بینی‌ها منطقی می‌باشد. ولی اگر گرفتار احتمالاتِ بسیار بعید شویم به زحمت می‌افتیم و توکل در چنین اموری است تا بدانیم ما چندان همه‌کاره‌ی امور نیستیم. موفق باشید

20612
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی در کتاب چه نیاز به نبی ص 74 فرمودید هرگز ممکن نیست مجتهدی عملی را حرام بداند و لکن دیگری واجب یک سوال و دو مثال نقض دارم واقعا شما آرای همه مجتهدین را فصح کردید و به این نتیجه رسیدید؟ دو مثال نقض 1. آقای بهجت بقای بر تقلید میت را اگر اعلم باشد واجب می دانند ولی آیت الله سید صادق روحانی بقای بر میت را جایز نمی دانند و در پاسخ به استفتایی جایز نیست را به معنای حرام بودن معنا می کنند رجوع کنید به سایت ایشان بخش استفتائات شرعی قسمت تقلید. 2. بحث نماز جمعه در زمان غیبت امام زمان (عج) که از قول حرمت تا واجب تعیینی در برمی گیرد نگاه کنید به سایت ویکی فقه و یا http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2691/6563/76322/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%BA%DB%8C%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بحث در آن‌جا بر روی مبانی است که اگر به مبانی آن‌ها نظر کنیم می‌بینیم این‌طور نیست که در فهم مبانی در مقابل هم باشند، هرچند ممکن است در مصداق، متفاوت تطبیق کنند که این به اصطلاح، خطای در تطبیق گفته می‌شود و از طرفی بحث در «بالجمله» است و نه در «فی‌الجمله». موفق باشید

20537
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: با توجه به حدیث «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛ زیاد استغفار کنید، در خانه‌ها و مجالستان، سر سفره‌ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت‌و‌آمدهایتان و هر جا که بودید (استغفار کنید)، چرا که شما نمى‌دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى‌شود. منظور از نزول آمرزش خداوند که در حدیث شریف برای آن وقت تعیین شده چیست؟ نشانه های آن چیست؟ آیا حالت خاصی به انسان دست می دهد یا اتفاق خاصی می افتد یا چیز دیگری؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نزول آمرزش، همان گشودگی است که بین «عبد» و «حضرت ربّ» پیش می‌اید که در اثر آن، انسان‌ها احساس می‌کنند دیگر دوگانگی بین خودشان و حقیقت نیست و به یک معنا، رحمت الهی آن‌ها را فرا می‌گیرد و متوجه‌ی رحمت فراگیرِ الهی نسبت به خودشان می‌شوند. مهم آن است که رویکرد ما در استغفار، نظر به گشایش  رحمت الهی باشد. موفق باشید

20505
متن پرسش
سلام: نظر به تاکید حضرت امام بر فقه جواهری و عنصر فقاهت (فقاهت مرسوم) در حوزه های علمیه و همچنین تاکیدِ امروز برخی بزرگان بر تفقّه سنّتی که در حوزه های علمیه مورد توجه است به گونه ای که انتهای مسیر طلبگی و یا بگویم قلّه ی مرسوم در طلبگی رسیدن به مقام اجتهاد در فقه است، می خواهم بدانم آیا این فقه جایگاهی حقیقی در این تاریخ (تاریخ انقلاب) دارد؟ اگر چنین است آن جایگاه را ترسیم نمایید و بفرمایید اثراتِ این فقه در پیشبرد تاریخِ ما کجا قابل رویت است؟ نسبت این فقه با عرفان و فلسفه و تفسیر چه می شود؟ اینکه برخی بزرگان این فقه را بزرگترین عامل برای ارتباط با مردم می دانند حقیقتا به چه معناست و کجا نمود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهِ مرسوم، انسان را نه‌تنها در موضوع احکام رشد می‌دهد، حتی در سایر موضوعات نیز می‌پروراند تا با دقت بیشتری موضوعاتی مثل عرفان و فلسفه و تفسیر را دنبال کند. به این جهت فقهِ مرسوم در این زمان می‌تواند برای امثال رهبری به جهت روحیه‌ی تمدن‌سازی، نقش تاریخی ایفاء نماید. موفق باشید

20454
متن پرسش
سلام: با تمایل به جلب نظر جنس مخالف چه باید بکنیم؟ به عنوان مثال بنده پسری هستم مجرد که در دانشگاه تدریس انجام می دهم، این تمایل در من سر کلاسی که خانمها نیز هستند، به صورت تلاش مضاعف جهت ارائه بهتر درس و یا گفتن سخنان جالب ظاهر می شود و خود می دانم که خلوصی در آن نیست، ولو گناهی مثل نگاه حرام هم مرتکب نشوم. تکلیف چیست؟ آیا ترک تدریس و یا فعالیت های مشابه لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه‌اید اگر خلوص در کار نباشد، کارها بی‌برکت و بی‌آینده است؛ به خود نهیب می‌زنید که رضایت الهی را در سخنان و رفتار خود فراموش نکنید بدون آن‌که لازم باشد تدریس را ترک کنید. این امر به مرور، نورِ خدا را در حرکات و گفتار شما رشد می‌دهد. البته اگر شرایط تدریس برای برادران برایتان فراهم است با توجه به این‌که خانم‌ها می‌دانند جنابعالی مجرد هستید، مشکل کم‌تری خواهید داشت. موفق باشید

20407
متن پرسش
ضمن عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: انسان چه کار کند که قبح یک گناه برای او از بین نرود و انجام گناه عادی نشود؟! اگر انجام یک گناه برای او عادی شد، چه کار کند که خود را نجات دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبرِ بر ترک گناه، به مرور فطرت را بیدار می‌کند و انسان، زشتیِ گناه را حس می‌نماید. موفق باشید

20400
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد عزیز این که حضرتعالی تاکید دارید، که نباید بین شما و شاگردانتان حالت «تقلیدی» باشد، تا وجوه مختلف تفکر به ظهور برسد، سئوالم اینجاست که مقصود حضرتعالی ناظر به چه حوزه ای است، فرضاً امام شناسی، کربلا شناسی، انقلاب شناسی، انسان شناسی، خداشناسی،.... کدام یک از این مقولات را می فرمایید؟ در برخی از حوزه ها که عمدتا اصول دین هستند، واقعا نمی شود بیشتر و بهتر از آنچه که شما در قالب آثارتان تدوین کردید، فکرکرد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه‌ی مواردی که فرمودید اگر تفکر در میان باشد به راحتی رفقا متوجه زوایایی می‌شوند که بنده و امثال بنده متذکر آن نشده‌اند. حتی در اصول عقاید اگر رویکردِ ما تقلیدی نباشد، چشم‌اندازهای جدیدی ظهور می‌کند. موفق باشید 

20362
متن پرسش
با سلام: گاهی انسان دچار خوفی می شود، از این رو که اشتباهی یا گناهی انجام داده و نگران عواقبش است. حال انسان تا جایی که می تواند، جبران می کند، حق الناس و حق الله را می پردازد، و تصمیم بر عدم انجام گناه می گیرد، ولی همچنان خوف در وی باقی است. برای رفع این خوف باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از توبه، جای خوف در میان نیست! زیرا با توّاب‌بودنِ حضرت حق، خداوند چیزی از آن گناه را در عالَم باقی نمی‌گذارد. موفق باشید

20369
متن پرسش
سلام علیکم: فردی را در نظر بگیرید که غرق تمایلات نفسانی و شهوانی خود بوده و توبه کرده اما آثار وضعی گناهان افکار های وسوسه انگیز تصاویر و خاطرات بدی که با گناه داشته همواره در طول روز لحظه ای از او‌ جدا نمی شوند. چطور باید این آثار وضعی را از روح خود پاک کرد؟ آیا کاملا پاک می شوند؟ حدیثی شنیدم که اگر فردی در نماز توجه به خدا نداشته باشد خود نمازش حجابی ست برای او. حال چنین فرد گنه کاری که اصلا نمی تواند ذهن خود را متمرکز کند و انگار نمازش هیچ اثری روی او‌ ندارد باید چه کند؟ خواهشا جوابم‌ رو‌ بدید و راهنمایی کنید. ان شاءلله بتونم خوب بشم و دست دیگرانم‌ بگیرم. واقعا جسم و روحم بد ریخته به هم. اعتماد بنفس ندارم‌، همش استرس و‌ ترس دارم و....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر در عبادت و صبر در ترک گناه، غوغا می‌کند در حدّی که بعد از مدتی نه‌تنها تمایلی به دیدن آن تصاویر ندارید، بلکه زشتی و کثافت‌بودن آن‌ها را نیز متوجه می‌شوید. موفق باشید

20266
متن پرسش
سلام: آیا کراهت گوشت گاو در حد کراهت گوشت الاغ قاطر و هدهد است و اگر در آن حد است چرا در حج خداوند اجازه ذبح و اطعام آن را داده ولی الاغ را در حج ذبح نمی کنند با این که هر دو مکروهست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ اصل این‌که گوشت گاو مکروه باشد و این‌که درجه‌ی کراهت و شدت نهی وارد شده از خوردن آن به اندازه‌ی الاغ و اسب و مانند آن باشد، با بررسی روایات توسط اهل فنّ به دست می‌‌آید چرا که ای بسا کراهت گوشت گاو در روایات قطعی نباشد و از باب تسامح در ادله‌ی سنن، حکم به کراهت آن کرده باشند بخلاف گوشت قاطر و اسب و مانند آن که درکتب حدیثی معتبر مطرح شده و سند قابل اعتماد دارد و کراهتش ثابت است. 2ـ همین‌که برای قربانی روز عید قربان و یا عقیقه و مانند آن گوسفند و شتر و گاو شمرده شده و ذبح الاغ و اسب دستور داده نشده، خود دلیل بر آن است که گوشت گاو حتی اگر مکروه هم باشد به اندازه‌ی اسب و مانند آن کراهت ندارد. 3ـ حتی اگر مقدار کراهت آن دو نیز به یک اندازه باشد،‌ اساسا این سوال اشتباهی است که چرا خداوند به ذبح یکی از آن‌ها در حج دستور داده و به ذبح دیگری دستور نداده‌است؛ مگر نه این است که اگر گوسفندی که یک روز قبل از اتمام شش ماهگی‌اش باشد، نمی‌توان در حج ذبح کرد ولی اگر یک روز بیشتر عمر داشته باشد می‌توان آن را قربانی کرد؟ حکمت این امور نزد خداوند است و ما را راهی به مصالح و مفاسد احکام نیست. موفق باشید

20269
متن پرسش
سلام: آیا یک روانشناس و مبلغ دینی مجاز است برای درمان مشکلات شخصیتی بیماران و جوانان این زمانه و بحران های پیش رو جوانان، مثلا مشکل عدم اعتماد به نفس مثلا مشکل عدم اطلاعات کافی از مسایل زناشویی و ... مشکلات شخصیتی بسیار دیگری که نسل جوان امروز را گریبانگیر کرده، با این استدلال که باید برای کمک و هدایت نسل جوان از طریق دنیای خود جوانان با آنها وارد بحث شد نه از طریق وعظ و منبر های معمولی و همیشگی، بعضا برای ورود به دنیای آنها و نزدیک شدن و ارتباط گرفتن و تاثیر بر نسل جوان از روش هایی استفاده کند، از سخنانی استفاده کند که خیلی اسلامی به نطر نمی رسد. یعنی آیا مجاز است با روشی که در آن سبک ادبیاتش اسلامی نیست به خاطر ارتباط با جوان استفاده کند، با نامحرم صحبت کند با این توضیح که اعتماد بنفسش بالاست و خدا را در نظر می گیرد یعنی برای هدایت افراد گناهکار و نزدیک شدن به دنیای آنها برای هدایتشان یک روانشناس و مبلغ مجاز است وارد دنیای آنها شده و از زاویه آنها، از زاویه رفتار آنها و شبیه سازی با رفتار آنها، سبب شود مخاطب را جلب کند و تاثیر بگذارد و هدایتش کند با این استدلال که وعظ و منبر بر جوانان تاثیری ندارد و باید برای ارتباط و کمک به جوانان وارد دنیای آنها شد و لو با طرز حرف زدن و رفتار آنها.... آخر الان دنیای جوان ها طوری شده با منبر و سخنرانی نمی شود به جوان نزدیک شد و ارتباط گرفت و تاثیر گذاشت. مثلا جوانها چه موسیقی گوش می کنند، چه فیلمی می بینند، طرز حرف زدنشان چگونه است، ارتباط دختر و پسر جوان در جامعه و.... خوب یک مربی و مشاور و مبلغ باید اینها راببیند تا جوان ها را درک کند. می خواستم بدانم مجاز هست یک مبلغ و مربی وارد دنیای اینها شده و خودش را با آنها شبیه سازی کند ولو با گناه؟ آخه شهید مطهری فرمودند اسلام اجازه نداده ما با دروغ شخصی را مسلمان کنیم. خواهشا پاسخ دهید. چون واقعا پاسخش برایم مهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار خوبی است که انسان وارد دنیای افرادی که می‌خواهد متذکرشان بشود، بشود. ولی عنایت داشته باشید که هرگز با مطرح‌کردن هر وجهی از وجوه نفس امّاره جهت اصلاح افراد به بن‌بست و تحریک نفس امّاره ختم می‌شود و آثار سوء پنهانی را به بار می‌آورد. آری! درست گفته‌اند که: «چون‌که با کودک سر و کارت فتاد / پس زبان کودکی باید گشاد» ولی با حفظ رعایتِ جهتِ الهی موضوع، وگرنه ناخواسته نفس امّاره‌ی متربّی را تحریک کرده‌ایم. موفق باشید    

20249
متن پرسش
سلام: یه ذره از گناه که دور میشم و دو تا نماز شب، یه عُجبی میاد سراغم، و همونه که فکر می کنم باعث میشه دوباره گناه کنم. چیکار کنم بفهمم خیلی بدبختم و در مقابل خدا خیلی ناچیزم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه شوید این عبادات به خودی خود کارساز نیستند، بلکه زمینه‌اند تا حضرت حق نظری به بنده‌اش بکند؛ ذُلّ عبودیت ظهور می‌کند و این بهترین نتیجه در عبادات است که انسان متوجه شود در مسیر قرب الهی تنها باید به خداوند امیدوار بود. موفق باشید    

20248
متن پرسش
سلام: یه نگاهی که می کنم می بینم چه خلقتی بود این خلقت خدا! خلقتی که هدفش عبادت خدا و رسیدن به کمال بود. اکثر پیامبرا رو که مردم رد کردن، کشتن، زجر دادن ... بعضی مثلا پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله هم که پذیرفتن و حکومتی تشکیل داد یه جورایی مردم تو خالی بودن، برای امام علی علیه السلام چهل نفر نبود، بعد ائمه علیهم السلام که تقریبا هیچ کس مقامشونو درک نکرد، بعد غیبت طولانی، حالا هم جبهه انقلابی خیلی نیست و فوقش چند میلیون؛ و کره زمین با میلیارد ها انسان رو زمین میچرخن بدونه اینکه بدونن از کجا اومدن و کجا هستن و کجا میرن، و کلا تو تاریخ هر چی انسان اومد 99/99999 درصدش اصلا تو باغ نبودن، فقط قرار پایانش خوش باشه و منجی ای بیاد و اکثر انسان های رو زمین رو که درصد کم و بسیار ناچیزی از انسان های خلق شده اند رو هدایت کنه و مدینه فاضله به وجود بیاره! میدونم خدا در کارش اشتباهی نیست، دنبال جوابشم. سوال: روش تبلیغ خدا (ارسال پیامبران و ...) و رسوندن حرفش به خلائق خیلی خیلی خیلی ناقص نبود؟! اکثرا حرف خدا رو نشنیدن، به اون درصدها و انسان هایی که اومدن و رفتن اصلا تو باغ قرار نگرفتن و گناه ها و گناه ها و گناه ها و کلا تاریخ و دنیا که آدم نگاه میکنه یه فکری به وجود میاد که چه خلقتی بود این؟ چه خلقت بدی بود! اصلا اصلا اصلا به هدفش نرسید. شاید جواب این باشه که کیفیت تو اسلام مهمه و اینکه رو این کره با میلیارد ها آدم هم باشن و یکی حججی باشه کافیه... ولی بازم برام قانع کننده نیست، پس بقیه چی؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هدف پیامبران هدایت مردم بوده و هدف انسان‌ها عبادتِ خدا. و این‌که می‌فرماید: «ما خلقت الجنّ و الانس إلاّ لیعبدون» این هدف، هدفِ جنّ و انس است، حال اگر عبادت نکنند از هدف و کمال خود دور می‌شوند و نه آن‌که هدفِ خدا باشد که اگر عبادت نکنند، خدا به هدفش نرسیده باشد.

از طرفی هدف پیامبران، فرهنگ‌سازی است. در این رابطه در نظر بگیرید اگر در همین دنیای آشفته آموزه‌های پیامبران نبود، چه می‌شد؟! و بدین جهت می‌فرمایند در هدایت، تنها آن وجهِ نهایی آن مقصد نیست، هر مرحله‌ای که بشر قدمی از حیوانیت خود فاصله بگیرد به همان اندازه پیامبران به هدف خود رسیده‌اند. بنا نیست همه، امیرالمؤمنین شوند، بناست ابوسفیان هم که هست یک قدم از درنده‌خویی خود پا پس بکشد. آری! آرمانِ هدایت الهی، تخلّقِ خُلقِ انسان‌ها به الهی‌شدن است. موفق باشید 

نمایش چاپی