بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17190
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: سوال اول: غربی ها توی روانشناسی شون میگن حداقل پارامترهای لازم برای فرزندآوری این سه عامل هست: 1) توان محبت کردن به فرزند 2) توان تأمین مالی فرزند تا چند سال 3) عدم جابه جایی مکانی (مثل اساس کشی یا ...) به نظر می رسه اینا خیلی کمه و با وجود این عوامل، حداقل های لازم فراهم نمیشه. نظرتون چیه؟ چه زمانی باید به بچه فکر کرد؟ حداقل های لازم چیست و چه آمادگی های "روحی" ای لازم است؟ آیا پدر و مادر باید به ثبات شخصیتی کامل رسیده باشند که بچه دار شوند؟ چه حدی از ثبات لازم است؟ سوال دوم: توی قرآن درباره هدف ازدواج (سکنی و آرامش) صحبت شده ولی درباره هدف فرزندآوری چیزی ندیدم. هدف از بچه آوردن و تولید نسل چیه؟ برخی می گویند هدف از فرزندآوری، ادامه نسل است. ولی ادامه ی نسل که هدف نیست. «ادامه ی نسل» صرفا «ترکیب واژه ی جدید» ی برای همان «تولید نسل جدید» است. اگه هدف از به دنیا آوردن انسان جدید، به جا گذاشتن باقیات الصالحات است، از راه های دیگه هم میشه این هدف رو محقق کرد. مثلا تفسیر المیزان و ماندگاری این اثر، شاید به اندازه ی هزاران فرزند برای علامه طباطبایی (ره) آورد و باقیات الصالحات داشته باشد. آیا صرف عشق و علاقه ی مادری برای بچه دار شدن موجه است؟ مثلا همانطور که آب خوردن برای پاسخ به نیاز تشنگی است، بچه آوردن هم می تواند برای پاسخ به نیاز عشق مادرانه باشد؟ آنوقت اگر مادری این احساس نیاز را نداشت، هدف برای او منتفی است؟ سوال سوم: نمی توانم به این جمع بندی برسم که به دنیا آوردن آدم دیگه ای، لزوما خوب باشه..... اون آدم هایی که به گفته ی قرآن در قیامت می گویند «یالیتنی کنت ترابا»، اگه از اول زاده نمی شدند بهتر نبود؟ تضمینی وجود دارد که ما چنین آدمی خلق نکنیم وقتی شاید خودمون یکی از این آدم ها باشیم که همین ندا رو سر می دهند؟ آیا با وجود اینکه قیامت یوم الحسرت هست، چون نهایتا بعد از سالیان نوری، همه ی انسانها به بهشت می روند – غیر از تعدادی انگشت شمار - می توان گفت خلق انسان های جدید ارزشش را دارد؟ به عبارت دیگر بهشت نهایی، ارزش خلق کردن (به دنیا آوردن) انسان ها را دارد؟ خلق کردن آدم های جدید به سالهای سال عذاب های برزخی می ارزد یا خیر؟ سوال چهارم: دور و بر من معمولا آدم هایی که سطح فرهنگی پایین تری - از نظر عرف - دارند، بیشتر بچه دار می شوند تا خانواده هایی که نسبت به تربیت فرزند حساس ترند. به نظرتون این برای فهم و شعور نسل های آینده میتونه خطرناک باشه؟ سوال پنجم: اینکه گفته می شود «کسی که به دنبال آخرت برود، دنیایش آباد می شود»، آباد شدن دنیا در اینجا به چه معنی است؟ از طرف دیگر هم «البلا للولا، هرکه مقرب تر است، جام بلا بیشترش می کِشند» .چگونه می توان این را با آباد شدن دنیا جمع کرد؟ سوال ششم: فرمودید انسان باید طوری زندگی کند که انگار همین الآن می میرد و طوری زندگی کند که انگار تا ابد زنده است. می شه این رو بیشتر و ملموس تر توضیح بدین؟ سوال هفتم: سوال 17129، فرمودید «اسلام نمی خواهد زنان قلدری و بی منطقی مردان را تحمل کنند»، از طرفی می گویند «برای رسیدن به مقام حضرت آسیه، زنان باید بر بداخلاقی های شوهر خود صبر کنند». نمی توانم این دو جمله را با هم جمع کنم. بالاخره تئوری اسلام در مواجهه با قلدری و بی منطقی مردان چیست؟ سوال هشتم: فرمودید یک روز رانندگی برای زن تبرج بود ولی امروز نیست. به نظرتون چرا در دوره ای رانندگی که امری بسیار عادی است برای زن تبرج به حساب می آمده؟ به نظرتون نگاه های جنسیتی اسلام عامل حساسیت بی جا نسبت به زن و تبرج شدن رانندگی او، نبوده؟ پیشاپیش از توجهتون و پاسخ به سوالاتم بسیار سپاسگذارم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خدایی که فرزند را خلق کرده است همه ی شرایط رشد او را و رزق او را فراهم می کند عمده آن است که ما با توکل به خدا وظیفه ی خود را درست انجام دهیم. موفق باشید

17199
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم در مورد بازاریابی شبکه ای یا شرکتهایی مانند بیز سوال کنم. اینها از نظر شرعی و قانونی چه مشکلی دارن؟ پول درآوردن از این راه حلاله؟ مچکرم
متن پاسخ

باسمه تعالیک سلام علیکم: این موارد را از دفتر مرجع تقلید خود بپرسید. موفق باشید

17187
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده در حاضر وقتی شخصیت خودم رو بررسی می کنم می بینم استعداد و توانایی هایم کم نیست، ولی متاسفانه هنوز هیچ کاری برای اسلام انجام ندادم و این واقعا درداوره ... فقط دلم می خواست این فکرم رو با شما در میان بذارم (اگه نکته ای صلاح می دونید....) (جوابی که معمولا به خودم میدم: تا زمانی که درگیر گناه باشی، توفیق سربازی پیدا نمی کنی وقتی پاک بشی، خدا تو مسیر قرارت میده) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین طور است سعی بفرمایید با مطالعات دینی و رشد اخلاقی خود را آماده ی سربازی اسلام و انقلاب اسلامی کنید. موفق باشید

17178
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولا استاد به طور مشخص بفرمایید که مجاهدت با نفس در مقابل امیال مختلف یعنی چه و چگونه باید دنبال شود؟ ثانیا برای مجاهدت با میل به شهرت و ریاست چگونه باید این میل را سرکوب کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شریعت الهی به طور مشخص روشن نفرموده است که رعایت حلال و حرام الهی به تمام معنا مجاهدت با نفس است آن هم به روش عملی. و مگر همین که ما به جای مطرح کردن خود در امور مثبت خدا را به میان آوریم و کارهای مثبت را به خدا نسبت دهیم و به توفیقات او همان مبارزه با شهرت طلبی نیست. موفق باشید

17183
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز و گرامی: ۱. شرح مرحوم آیت الله انصاری شیرازی بر منظومه را چگونه ارزیابی می کنید؟ ۲. طبق جلسات، عقل و ادب ادامه انقلاب، آیا دیدن جایگاه تاریخی حادثه ها منافاتی دارد با اطلاعات داشتن از تحلیل ها و تاریخ؟، یعنی اطلاعات تحلیلی سیاسی در حادثه ها حجاب نمی شوند! ۳. آیا در انقلاب اسلامی، لطف خداوند به بشر تا حدی می شود که در بخشش گناهان و سلوک الی الله هم تاثیر داشته باشد؟ و خداوند توفیقات بیشتری به بشریت بدهد؟ ۴. استاد بنده هر وقت در مورد جایگاه تاریخی خود و انقلاب فکر می کنم یاد دوران امام باقر (ع) و خصوصا امام صادق (ع) می افتم، آیا درست است که این تطبیق صورت بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به عنوان یکی از شرحهای منظومه قابل استفاده است 2- خیر به شرطی که از جایگاه تاریخی حادثه غفلت نشود 3- به نظر همین طور می آید 4- به به چه خوب است این تطبیق. موفق باشید

17155
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: همانطور که می دانید انسان پنج قوه دارد حس خیال، وهم، عقل و فوق عقل، هر کدام از این قوا خوراکی مخصوص به خود دارند که می بایست تغذیه شوند البته باید حدود الهی را مراعات کرد تا جنبه فوق عقلانی و انسانی مان متوقف نشود. شما فرمودید حوزه‌ی فعالیت موسیقی تحریک خیال است و سالک إلی اللّه نمی‌خواهد در محدوده‌ی خیال متوقف شود و از این جهت است که اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ورودی به موسیقی نداشته‌اند این گفته شما در مورد بقیه قوا هم صادق است به فرض مطالب علمی و معقولات قوه عقل را تحریک می کنند آیا چون عقل تحریک می شود و ممکن است انسان را در محدوده عقل متوقف کند نباید سراغ معقولات رفت؟ هرکدام از محسوسات برای قوه حس نیز همین حکم را دارد من احساس می کنم موسیقی کار دیگری با روح و جان انسان می کند که معصومین علیهم السلام حتی سراغ غیر حرام آن هم نمی رفتند نیاز به توضیح بیشتری دارم لطفا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از قوای نفس ناطقه‌ی انسان به خودی خود اصالت دارند و بعضی به تبع می‌توانند مفید باشند. همان‌طور که مثلاً میل جنسی یک نیاز به تبع است که اگر بدان جواب داده نشود به حقیقت انسان لطمه‌ای وارد نمی‌شود؛ بعضی از ابعاد خیال نیز اصالت ندارند و این‌طور نیست که باید همه‌ی حوزه‌های خیال را جواب داد، به‌خصوص که اگر میدان خیال از طریق عقل و قلب کنترل نشوند به خودی خود حجاب عقل و قلب می‌شود. و در مورد عقل نیز باید مقدمه‌ای باشد برای رجوع انسان از طریق قلب به حضرت حق وگرنه خود عقل نیز یک حجاب نورانی است که باید از آن نیز به عنوان یک حجاب عبور کرد. موفق باشید

17154
متن پرسش
فرق بلا و امتحان چيه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً تشخیص این‌دو آسان نیست. به همین جهت انسان در کنار استغفار برای رفع بلا در مقابل سختی‌ها از خود، ناآرامی نشان نمی‌دهد به امید آن‌که اگر آن سختی‌ها به جهت امتحان است موجب سرافرازی انسان گردد. موفق باشید

17146
متن پرسش
با سلام: من دختری 17 ساله هستم. 1. می خواستم بدانم که چگونه حال معنوی را در خود تثبیت کنم؟ مثلا من در ماه رمضان با اشتیاق زیادی اعمال را انجام می دادم اما متاسفانه بعد از آن کم کم اون رو از دست دادم و یا اینکه به خاطر درس ها و کنکور دقت لازم را ندارم و احساس می کنم که از آن حال فاصله گرفتم. 2. چگونه خودم را برای نماز شب آماده کنم زیرا واقعا مشتاقم که با خدا در آرامش و بدون دغدغه صحبت کنم؟ 3. وقتی که گناه می کنم واقعا زجر می کشم. چگونه چله گناه بگیرم چون می خوام خودم را برای ماه محرم آماده کنم. با تشکر. ببخشید که وقتتون را گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با رجوع به معارف الهی مثل معرفت نفس، پشتوانه‌ی عبادات خود را تقویت کنید 2- در روز مواظب باشید فضای رقابت و مقابله و کینه برای خود ایجاد ننمایید. در شامگاهان غذای سنگین نخورید و زود بخوابید 3- سعی کنید در موقعیت‌هایی که احتمال زمینه‌ی گناه می‌دهید وارد نشوید. موفق باشید

17151
متن پرسش
سلام: فردی با گرایشات مذهبی هستم اما جنس مخالف و بی حجابی اطراف بسیار روی روحم موثر است و با اینکه سعیم بر بی تفاوتی و کنترل چشم است اما کوچکترین مظاهر جنس مخالف مرا دچار افسردگی، وسواس فکری، اندوه و درد و دوگانگی می کند. (حس نفرت و تمابل) و نمی توانم تو جامعه راحت زندگی کنم و بی خیال و گذرا، 80 درصد دریچه دید من به تمامی زنان جنسی است، دو سال است ازدواج کردم زندگی خوبی دارم، چطور این مریضی دل و روح و این عقده دلم را درمان کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وظیفه‌ی ما آن است که خیالات خود را دنبال نکنیم. همین‌که متوجه‌اید خیالاتتان شکل درستی ندارد، یک قدم به جلو است. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. موفق باشید

17128
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولین بار است که با حضرتعالی مکاتبه می کنم. در پاسخ به سوال شماره 17115 ، به آن عزیز پرسشگر فرمودید که «...اگر راه نوری اُنس خدا را در پیش گیرید و با حضرت حق مأنوس شوید، این چراها همه، چون گردی بر هوا می‌رود...» ؛ حال سوال حقیر این است که این «راه نوری انس با خدا» چیست و چگونه است؟ خواهشا شرحی مفصل عنایت بفرمایید. تشکر و سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح مفصل نمی‌خواهد! اولیاء الهی«علیهم‌السلام» این راه را با حدیث «من عرف نفسه فقد عرفه ربّه» در مقابل ما گشوده‌اند و بنده در همین رابطه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و 10 جلسه شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست را، خدمتتان پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

17122
متن پرسش
سلام استاد: خوب هستید؟ چه کنیم در محیط کار شرکتی که روحیات و خلقیات آنها اصلا شباهتی با ما ندارد و روح ما در عذاب هست ولی مجبور هست که کار کند بتوانیم سیر و سلوک داشته باشیم و شوق لقا الله را داشته باشیم؟ (در این گونه محیط ها به راحتی غیبت و موسیقی حرام و الفاظ بی روح و... زده می شود و هر چه قدر هم که دوری شود باز اسیر این گونه خلقیات می شوی و گرد آنها به تو می رسد و نمی توانی کار بکنی در نتیجه روح کدر می شود و نمی تواند سیر کند و چه بسا تنزل هم پیدا کند) خواهش می کنم راهکار مناسب ارائه دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنان‌چه در موقعیتی هستید که شرایط هجرت از آن محیط برایتان نیست، امیدوار باشید إن‌شاءاللّه خداوند شرایطی را در روح و روان‌تان ایجاد می‌کند که نه‌تنها تحت تأثیر آن محیط قرار نمی‌گیرید، بلکه عامل تذکر و توجه همکاران‌تان به حقایق نیز می‌شوید. موفق باشید

17115
متن پرسش
سلام بر استاد: چند وقتی است سوالاتی در ذهنم می آید که پر از چرا هستند در این قبیل (چرا خداوند را به سرپرستی بپذیریم، چرا گناه نکنم، چرا کارهای زشت و بد انجام ندهیم و ...) که اینها نیاز به جواب ندارند، و خودم فکر می کنم به خاطر اصرار بر گناه دچار سیاهی و تغییر فطرت شده ام، حال برای برطرف کردن این حالت چه کاری باید انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر راه نوری اُنس خدا را در پیش گیرید و با حضرت حق مأنوس شوید، این چراها همه، جون گردی بر هوا می‌رود. گفت: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». موفق باشید

17109
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: فردی هستم 47 ساله که جوانی خود را در گناه و غفلت تباه کردم چندی پیش با مسائلی که برایم پیش آمد متوجه شدم که چه بلایی در اثر غفلت بسرم آمده است. ناامیدی شدیدی از رحمت خدا در وجودم هست زیرا زمینه های بسیاری از گناهانی که مرتکب شدم در اثر افزایش سن و اقتضای سنی از بین رفته و به افرادی ظلم کرده ام که دیگر در قید حیات نیستند بدیهی است در اینجا دیگر توبه و عدم تکرار گناه معنایی ندارد فقط من مانده ام و آثار وضعی گناهانم و حسرت روزهای تباه شده. شنیده ام و دیده ام انسان حتی اگر توبه و استغفار هم بکند باید در آتش آثار گناهانش بسوزد و ناامیدی من هم به همین دلیل است. از طرفی یقین دارم که از حکومتش نمی توان فرار کرد و تنها اوست که می تواند وضعیت را درست کند و از طرفی چند سال است که آه و ناله هایم به جایی نرسیده است و لحظه لحظه زندگیم تحت تاثیر گناهانم مانند جهنم شده است. چند وقتی در اثر ناامیدی و افسردگی شدید نمازم را ترک کردم امروز طاقت نیاوردم و در حال گریه نمازم را خواندم ولی در این فکر بودم که این نماز چه فایده دارد آب رفته که بجوی باز نمی گردد. نمی توانم از فکر گذشته سیاهم خارج شوم. میل شدیدی به خودکشی دارم. دیگر دنیا و آخرت برایم معنا ندارد. من از الان وارد جهنم شده ام بقول شاعر: اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی / ز دست خوی بد خویش در بلا باشد. بدتر از اینها برخی بداخلاقیها در گذشته داشته ام و بعضی افرادی که از آن اطلاع دارند دائم آن را یادآوری می کنند و نمی گذارند فراموش کنم با این افراد باید چطور برخورد کنم؟ آیا این افراد مامور خدا هستند برای عذاب و این هم صورت دیگری از عذاب خداست؟ سوالم اینست که من رحمت و بخشایش خدا را در رفع آثار وضعی گناهانم می دانم آیا این فکر اشتباه است اگر نه باید چکار کنم تا از این جهنم خود ساخته خلاص شوم؟ از اینکه مصدع اوقات شدم معذرت می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که نور توجه به زشتی گناه در قلب شما افتاده است. قرآن خطاب به ما انسان‌ها که گرفتار چنین شرایطی شده‌ایم می‌فرماید: «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ بگو(ای پیامبر) ای بندگان من که بر خودتان اسراف در گناه انجام داده اید(هرگز) از رحمت خدا ناامید نشوید چرا که همانا خداوند می آمرزد گناهان شما را بطور کل و همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. در بعضی از احادیث ما وارد شده است که وقتی این آیه نازل شد شیطان رجیم از خشم و عصبانیت آنچنان صیحه و شیونی سرداد که به حالت غش در آمد و گفت با نزول این آیه من نا امید و بیچاره شدم و خداوند با این آیه کمر مرا شکست چرا که هر چه من در گمراهی و ضلالت انسان تلاش نموده و آنها را به گناه و معصیت وادار نمایم خداوند با این آیه به همه آنها وعده آمرزش و بخشش داده است.
اگر کسی به نکات ظریف این آیه دقت کند نهایت مهرورزی و عطوفت خالق یکتا را نسبت به بندگانش مشاهده خواهد کرد و ما تنها به چند نکته اشاره می کنیم.

1. تعبیر به (یا عبادی) آغازگر لطفی بی نهایت و مهربانی عظیم از ناحیه پروردگار است به کسانی که با گناه و معصیت خودشان را از عبودیت خدا خارج کرده اند.

2. جمله (لا تَقْنَطُوا) آنچنان امید و نشاطی در بندگان خدا ایجاد می کند که عشق و محبت بنده را به گوینده این جمله ازدیاد می بخشد.

3. جمله (مِنْ رَحْمَةِ) بیانگر نهایت مهر و کمال عطوفت و مهربانی با خدا را به بندگانش می رساند.

4. جمله (ان الله یغفر الذنوب) وعده ای را از سوی خداوند به بنده اش می دهد که بیانگر رساندن بنده به مقام عفو و بخشش ربوبی است.

5. جمله (جمیعا) تاکید بر این عفو و بخشش است آن هم نه فقط راجع به یک یا چند گناه بلکه راجع به همه گناهان.

6. جمله (غفور الرحیم) در حقیقت مهر و امضاء خداوند بر این وعده است که همانا این همه لطف و رحمت از منبع و سرچشمه کسی بسوی بنده سرازیر شده است که خودش هم غفور و آمرزنده است و هم رحیم و مهربان.

آن‌چه امید را فراوان و جبران گناه را آسان می‌کند، دستوری است که به ما داده‌اند تا برای آن‌هایی که مورد ظلم ما قرار گرفته‌اند و فعلاً دسترسی به آن‌ها نداریم تا از آن‌ها حلالیت بطلبیم، استغفار کنیم. موفق باشید

17106
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار در خصوص سوال 17071 ، می خواستم بدونم آیا فردی که به درجه ی شهادت میرسه گناهانی هم که مربوط به مردم هست هم درباره ی او بخشیده میشه (حق الناس)؟! ضمن اینکه درباره ی حق الناس از فردی شنیدم که حتی اگر فرد هم ببخشه طبق صفت (وکیل) خداوند، خداوند حق اون فرد رو خودش میگیره چون بنده اش مظلوم واقع شده، این صحیحه؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت حق‌الناس کار را سخت می‌کند إلاّ این‌که خدا به قلب صاحبان حق بیندازد تا از حق خود بگذرند و خدا هم از حق خود از آن‌ها بگذرد. موفق باشید

17100
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد بزرگوار بنده چند وقتی است در مورد خانمی فالگیر شنیده ام که بسیاری از چیزهایی را که می گوید صحت دارد. دوستانم با او در تماس تلفنی هستند در صورتیکه این خانم فقط اسم شخص و مادر و سن شخص را می پرسد و هیچ اطلاعات دیگری را نمی خواهد و از وقایع اطراف شخص حوادث ممکنه و ویژگیهای او خبر می دهد. حال می خواهیم بدانم صحت دارد؟ گاهی اراده می کنم با این شخص تماس بگیرم اما نمی دانم چه چیزی مانع می شود یعنی قلبا راضی نمی شوم، نمی دانم چه سری پشت این کار هست؟ لطفا راهنماییم کنید؟ چون بنده هم خودم گرفتاریهایی و مسائلی دارم می خواستم رجوع کنم اما باز خدا را برتر از همه می دانم. نکته دیگر اینکه بنده سنم بالا رفته هنوز ازدواج نکرده ام، درآمدی هم ندارم با توجه به اینکه هیچ درآمدی ندارم و شرایط ازدواج هم برایم سخته مقدار خیلی کم پولی را هم بانک گذاشته ام شاید حقوق یک ماه یک معلم هم نیست اما با وجود این هم باز این پول را سپرده نگذاشته ام چون این را شک به رزاقیت خدا می دانم حتی آن مقدار کم سود را هم قبول نمی کند قلبم. از طرفی وقتی کنار دوستان و آشنایان هم می نشینم می بینم با توجه به درآمد زیادشان باز هم ناله می کنند حال آیا این خونسردی بنده و امید به خداوند و اینکه هیچ وقت ما را درمانده نمی گذارد بجاست یا باید کاری صورت گیرد. ممنون می شوم در دو مورد فوق حتما پاسخگو باشید از اینکه با سوالات نامربوط مزاحم وقت جنابعالی شدم عذر می خواهم. بنده حقیر را دعا کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آن خانم با اجنه ارتباط دارد و پیشگویی‌هایش هیچ مشکلی را رفع نمی‌کند. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است 2- تلاش برای تأمین رزق از جمله گذاردن سپرده در بانک تا بانک با وکالت از شما در امور اقتصادی وارد شود، منافیِ اعتماد به رازقیت حق نیست. موفق باشید

17104
متن پرسش
سلام علیکم: از کجا بفهمیم مشکلاتی که در زندگی پیش می آیند امتحانند یا آثار گناهان؟ دیگر اینکه مگر مقصد عرفان، برزخی یا قیامتی شدن در حیات مادی نیست؟ پس چرا در برخی فرمایشاتتان نتیجه عبادات و سلوک را پس از مرگ منتج می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در دنیا همواره در حال خوف و رجاء هستیم. لذا باید سعی کنیم که در انجام اعمال خود بهترین نحوه‌ی امتحان‌دادن را در نظر بگیریم 2- بالاخره نتیجه‌ی نهایی اعمال ما در برزخ و قیامت که ظرفیت ظهور نیّات انسان را دارند، ظهور می‌کنند. موفق باشید

17090
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده این سئوال را یک بار دیگرحدود چند ماه پیش پرسیدم منتهی پاسخ ندادید اما هم اکنون آن اتفاق مجددا بعد از چند ماه برای من رخ داده که دوباره سئوال را مطرح می کنم. تا ان شاءالله تعالی جواب حضرتعالی را بشنوم. استاد عزیز بنده الحمدالله رب العالمین در طول روز می شود که با خدای عزیز و ائمه هدی سلام الله علیهم نجوا می کنم اما دیشب به یک باره بعد از چند دقیقه نجوا، دیگر آن ارتباط نزدیک حاصل نشد و گویی که با خداوند بزرگ و ائمه هدی سلام الله علیهم «بیگانه» شدم که حتی آثار آن هم بعد از چند ساعت وجود دارد! خواستم علت این حالت را ازحضرتعالی بپرسم و مشخصا فلسفه آن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت نمی‌خواهد. این یک قاعده است که انسان بعضاً در «قبض» و بعضاً در «بسط» است. به همین جهت باید مطابق دستورات شریعت با صبرِ بر اطاعت و ترک معصیت، کار را جلو برد تا نتایج اصلی کار در قیامت حاصل آید. موفق باشید

17092
متن پرسش
با عرض سلام: بعضی مواقع هست که ما در اثر عبادت و تقوی حال خوب معنوی داریم و خدا را نزدیکتر احساس می کنیم و بعضی مواقع در اثر معاصی دل را از خدا خالی می بینیم حال اگر در همین لحظه مرگ به سراغمان بیاید در چه حالتی خود را در برزخ و قیامت می یابیم؟ آیا کیفیت نفسی که بسته به اعمال ما مرتب در تغیر نوسان است با رسیدن به لحظه مرگ هر چه در آن لحظه است حفظ می شود و یا اینکه همه اعمال و حال و هوای قلبی ما در تمام طول عمرمان برزخیت ما را بوجود می آورد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در برزخ و قیامت با ملکات خود که جمع‌بندیِ شخصیتش می‌باشد، روبه‌روست و از این جهت اهلِ دل سعی می‌کنند همواره در حالت معنوی خود را نگه دارند تا در آخرین قدم‌های حیات خود، با عالی‌ترین ملکات در برزخ و قیامت خود روبه‌رو شوند. موفق باشید

17085
متن پرسش
سلام بر استاد: می خواستم بدونم چرا خداوند کارهایی مانند: ارتباط غیر شرعی با جنس مخالف، استفاده از مشروبات الکلی و ... را که لذت زیادی دارند را حرام کرده است؟ اگر این گونه نبود تقریبا بیشتر افراد دنیا دین دار بودند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه‌ی ملت‌ها و شرایع الهی این موضوع روشن و پذیرفته شده است. انسان دارای ابعادی بس متعالی است که برای به فعلیت و به ظهورآوردنِ آن‌ها باید امیالی که مانع به‌ظهورآوردنِ آن ابعاد است را کنترل نماید و رازِ حرام‌بودنِ آن امیال، چنین است. موفق باشید

17083
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام! استادی گفتن که گرفتاریهای زندگی ما به خاطر گناهانمان است هرچند ندونیم و با خبر نباشیم از اینکه گناهمون چی بوده، راهشم اینه که دوره های استغفار برداریم مثل چهله ی استغفرالله یا ذکر استغفار دیگه ای که تو مفاتیح هست که دو ماه هر روز 400 مرتبه باید بگیم، بعد می گفتن اینکه الان با تقوا شدی کافی نیست و گذشته ات رو باید با این ذکرها جبران کنی، بهشون می گفتیم ما چند بار این ذکر ها رو برداشتیم ولی وسطش قطع شده و .... گفتن اگه حال ذکر ندارید خوب با مشکلاتتون سر کنید، استاد عزیز اینکه گفتن این ذکرها خوبه که شکی درش نیست ولی آیا ضروریه؟ و راه جبران گناهان گذشته و رفع مشکلات گفتن این ذکر؟ خود بنده از گناهان گذشته پشیمونم سعیم هم بر تقوا و دوری از گناه و معصیت است اما انگار به گفتن ایشان اینها کافی نیست!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خیلی از این حرف‌ها سر در نمی‌آورم و در سیره‌ی معصومین هم چنین حرف‌هایی ندیده‌ام. دین ما به ما می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏» یعنی در إزای اعمال نیک که همان دستوران دین باشد، خود به خود گناهان رفع می‌شود. مهم آن است که جهت‌گیری خود را، عبور از اردوگاهِ کفر و حضور در جبهه‌ی توحید قرار دهیم. در آن حدّ که قرآن می‌فرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ» ﴿٢﴾/ محمد) یعنی اگر ایمان و عمل صالح را پیشه‌ی خود کنیم و به دین اسلام باور داشته باشیم، نه‌تنها گناهانمان پوشیده و برطرف می‌شود، بلکه امورات معنوی و دنیایی ما نیز به بهترین نحو به سامان می‌آید. و معنای استغفار به آن است که رجوع‌مان از باطل به سوی حق باشد و ذکر مبارک استغفار در همین رابطه جهت ما را شکل می‌دهد. موفق باشید     

17080
متن پرسش
سلام عليكم خدمت استاد عزیزم: خواستم نظر ناچیزم را در رابطه با سؤال 17070 مطرح کنم و امیدوارم که استاد، بی ادبی این شاگرد ناچیزش را ببخشد. دوست عزیزمان پرسیده بودند که ماهیت هر دو کار (دیدن برهنه ی همسر خود و دیدن برهنه ای در سایت) یکی است پس چرا یکی حلال و دیگری حرام است؟ جواب در خود سؤال این دوست عزیز است که گفتند: «سابق وقتی وارد این سایت ها می شدم، اعتراض درونی و عذاب وجدان داشتم»؛ فطرتی را که خداوند در درون انسان ها قرار داده (چه به آن وجدان بگوییم و چه نفس لوامه و چه فریاد درونی)، یکی از عوامل تشخیص حق از باطل است که به انسان الهام می کند که چه کاری با مقام عبودیت انسان سازگار است و چه کاری با این مقام سازگار نیست. آن دوست عزیز گفتند: «پس از مدتی این کار برایم عادی شده که دیگر قبح آن را در درونم احساس نمی کنم» اینجا مرحله ی غبار گرفتن فطرت یا آن فریاد درونی است که اصلاً آمدن پیامبران و امامان علیهم السلام و قرآن و همه برای بیدار کردن این فطرت غبار گرفته است. پس فکر می کنم تا حدودی جواب به اینکه «ماهیت هر دو یکی است» داده شد زیرا اگر ماهیت هر دو کار، یکی بود، مطمئن باش آن قبحی را که اول گفتی در درونت احساس نمی کردی و عذاب وجدان نمی گرفتی؛ وگرنه پس چرا کسی که به بدن برهنه ی همسر خود نگاه می کند، قبحی در درونش احساس نمی کند و عذاب وجدان نمی گیرد؟! پس معلوم است که ماهیت هر دو کار، یکی نیست. دوست عزیزمان پرسیده بودند که: «از دیدگاه تجربی و اجتماعی بفرمائید که دیدن سایت های ... و تسکین دادن شهوت خود از این طریق، چه مشکلاتی در زندگی عادی پیش می آورد؟» جواب این سؤال نیز در خود سؤال، نهفته است که دوست عزیزمان گفتند: «چه اشکالی دارد از این سایت ها بازدید کنم و شهوت خود را تسکین دهم» در صورتی می توان گفت که شهوتمان تسکین داده شده که پس از دیدن آن تصاویر، دیگر تا مدت ها سراغ آنها نرویم! پس اینکه هر روز تشنه تر می شویم و هر روز مشتاق دیدن این تصاویر هستیم، نشانگر این است که تسکین و آرامشی به دست نیاورده ایم بلکه بیشتر تحریک شده ایم! لطفا از اینجا به بعد خوب دقت کنید که کم کم ماهیت این دو کار، دارد از هم جدا می شود چون دوست عزیزمان خواستار جواب از دیدگاه تجربی و اجتماعی بودند، ناچاراً و با عرض پوزش، یک سری مطالب را صراحتا عرض می کنم: کسی که به همسر برهنه ی خود نگاه می کند، شهوت او تحریک شده (تشنه شده) و خُب بعدش هم با همسر خود آمیزش می کند و جواب آن تشنگی اش را می دهد و به آن آرامش و تسکین شهوت، می رسد. ولی کسی که به تصویر برهنه ی یک زن نگاه می کند، شهوتش تحریک شده (تشنه شده) ولی بعدش چگونه باید آن تشنگی را جواب دهد! پس چون کسی را ندارد که با او آمیزش کند ناچارا یا خود را کنترل می کند (که خیلی بعید است) که در این صورت به بیماری های روحی از جمله افسردگی مبتلا می شود زیرا آن تشنگی به وجود آمده را جواب نداده یا دست به خود ارضایی می زند با همه ی عواقب روحی و جسمی که همگی می دانیم. خیلی خیلی از محضر استاد عذر می خواهم اگر مطالبم به درد نخور و وقت گیر بود. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع رویهمرفته همان طوری است که جنابعالی می‌فرمایید. ولی اگر بتوانیم در رابطه با این مسائل، روحیه‌ی عبودیت افراد را تقویت کنیم، راهِ صدساله را یک‌شبه طی خواهند کرد. از این جهت قرآن در خطاب به این افراد می‌فرماید: «إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظيمٌ (179)/آل‌عمران» اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید برای شما اجر عظیمی است. و این در رابطه با نظر به فقه و فقاهت مجتهدین محقق می‌شود. موفق باشید

17073
متن پرسش
استاد خوبم سلام: هر از گاهی میل شدیییید به ارتباط با نامحرم در من شکل میگیره. گاهی ازش عبور می کنم ولی گاهی هم مغلوبش میشم. حدود ده ساله این حس رو دارم و فکر می کنم بخاطر رابطه ایه که در مجردی با جنس مخالف داشتم. الان من دو تا بچه دارم و از همسرمم راضیم.واقعا درمونده شدم استاد. تموم شدنی نیست. گاهی خوبم و حال خوش معنوی دارم گاهیم مثل یه حیوون میشم و دیگه رو ندارم به درگاهشون باز توبه کنم. الانم چله ترک گناه گرفتم ولی بار اول و دومم نیست که چله می گیرم و ترک می کنم و حس خوب دارم و بعد دوباره فرو می ریزم. میشه راهنماییم بفرمایید مثل همیشه استاد خوبم؟ چکار کنم برای ترک دایم این گناه. می ترسم از پیش رویم. ممنون که هستید و پاسخگویید. خدا بهتون سلامتی و خیر و برکت بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برکات صبر بر طاعت و ترک معصیت را فراموش نکنید که چگونه پس از مدتی با معجزه‌ی آن روبه‌رو می‌شوید در حدّی که باورتان می‌آید چرا حضرت حق می‌فرماید: «انّ اللّه یحب التّوابین». به همین جهت جناب مولوی در رابطه با «صبر» می‌گوید: «پرده ‏های دیده را داروی صبر ** هم بسوزد هم بسازد شرح صدر . هم ببینی نقش و هم نقاش را ** فرش دولت را و هم فراش را». موفق باشید

17071
متن پرسش
سلام استاده عزیز: بنده مثلا گناهکار به احوالات خودم هم آگاه، چطور میشه مثلا تصمیم می گیرم برم جبهه و در این راه شهید هم میشم چطور میشه که یک دفعه به اون مقام عالی انسانی و شهادت و قرب به خدا می رسم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در إزای ورود در جبهه‌ی توحید، گناهان شخصی را می‌بخشد. لذا می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (سوره‌ی محمد/ 2) و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند و به آنچه بر محمد(ص) نازل شده - و همه حقّ است و از سوى پروردگارشان - نيز ايمان آوردند، خداوند گناهانشان را مى‏ بخشد و كارشان را اصلاح مى‏ كند! و حضور در جبهه‌ای که مقابله با توحید نظام اسلامی است، از همین جنس است که آیه‌ی فوق بدان متذکر است. موفق باشید

17057
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بحثی شد در خصوص امر به معروف و نهی از منکر، عده ای از اساتید ما قائل اند که اولا معروف چیزی را گویند که در جامعه عرف شده باشد و تا چیزی عرف نشود امر به آن نشده، بعد در خصوص حجاب چون حجاب در جامعه عرف نشده ما امر به حجاب نداریم، از آن بالاتر امر به حجاب امر به منکر و ناشناخته در جامعه است و نه تنها آثار مفید ندارد بلکه آثار سوء دارد از طرف دیگر ما نباید اولویتهای بالاتری مثل عدالت را فدا ی حجاب کنیم تمام تلاش ما باید ترویج عدالت در جامعه باشد نه حجاب، واقعا گفتن خانم حجابت رو رعایت کن به یک بی حجاب تاثیری دارد؟ اگر داشت بعد 37 سال روز به روز وضع حجاب بدتر نمیشه، پس کار ما اشتباه است. می خواستم نظر استاد محترم را در این خصوص بدانم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «معروف» یعنی آن‌چه در جان و فطرت انسان‌ها شناخته شده است. آری! برای تذکر به «معروف» باید شرایطی فراهم شود که حجاب‌های ظلمانی از مقابل فطرت زدوده گردد. از این جهت باید در مسیر رفع حجاب‌ها که از جمله تحقق عدالت است، تلاش نمود ولی با رویکرد نظر به «معروف» و «نهی از منکر». موفق باشید

17055
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم: ان شاالله خداوند توفیق تان بدهد. در باب اینکه حضرت امام فرمودند موسیقی اراده را سست می نماید، حقیر فکر کردم چون موسیقی تراوش احساسات است و حتی مسائل عقلی را موسیقی از بُعد احساسی بیان می کند پس احساس بعلت شاعرانگی و بی باری عقلی اش موجب سلب نیروی عقل آدمی می شود و دید آدمی را نسبت به مسائل شعارگونه و کاریکاتوری می کند. در واقع هر مسئله ای از جنبه احساسی دیده می شود و این مسئله باعث می شود فرد احساسی، قدرت فکر لازم برای استدلال هر مسئله ای را از دست دهد. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور است. زیرا خیال در آن حالت بر عقل غلبه دارد. موفق باشید

نمایش چاپی