بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17365
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مساله حب که در روایات تاکید شده و فرمودند دین جز محبت نیست چند سوال در مورد حب داشتم، همانطور که فرمودید کسی که گناه می کند لحظه گناه یاد خدا نیست ولی آیا می شود گفت هنگام گناه هیچ محبتی به خدا ندارد و محبتش کلا از خدا منقطع شده است؟ فرض کنیم مومن می داند تا دیر وقت برای امام حسین (ع) سینه بزند نماز صحبش قضا می شود، یا ممکن است مومنی بخاطر حب به مومنی مثلا رهبری به مخالف رهبری اهانت کند. ایا در آن لحظات مومن حب به اهل البیت و مومن نداشته است؟ ۲. در آن مواردی که در سوال قبل مثال زدم آیا می شود گفت محبت به خدا و اهل البیت یا مومن مقدمه گناه شده است؟ و آیا چنین قیاسی درست و عاقلانه است؟ سپاسگزارم به دو سوال پاسخ می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً انسان‌های مؤمن در حین گناه، نظر به رحمت الهی دارند. لذا نمی‌توان گفت در حین گناه به‌کلّی از محبت به حق خالی‌اند. حتی آن وقتی که به مؤمنی توهین می‌کنند از محبت به حق خالی نیستند. آری! اگر نور محبت به حق شدید بود، بهتر خود را کنترل می‌کردند 2- با توجه به جوابی که در قسمت اول داده شد، پس نمی‌توان گفت محبت مقدمه‌ی گناه است بلکه امید به رحمت الهی منجر می‌شود که انسان‌ها تصور کنند حضرت حق به آن‌ها سخت نمی‌گیرد. در حالی‌که غافل می‌شوند که گناه ریزش رحمت و فیض خدا را از انسان می‌گیرد. چنان‌چه قرآن در مورد حضرت یونس«علیه‌السلام» می‌فرماید: «فظنّ ان لن نقدر علیه» گمان می‌کرد به جهت کاری که کرده است، خداوند به او سخت نمی‌گیرد. موفق باشید

17363
متن پرسش
سلام: تفاوت معماری پست مدرن و معماری نئوکلاسیک: معماران نئوکلاسیک همچون معماران پست مدرن به گذشته توجه دارند، ولی یک اختلاف عمده بین این دو دیدگاه نسبت به تاریخ وجود دارد. معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی از نظر آنها به عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود. لذا معماران پست مدرن، تاریخ فرهنگی و کالبدی و همچنین دستور زبان معماری هر قومی را در معماری خود در هر منطقه نمایش می دهند. منتها این نمایش به صورت تقلید از موارد فوق نیست، بلکه آنچه به هویت یک ملت مربوط است در ساختمان های پست مدرن به روز در می آید و براساس شرایط زمانی و مکانی به صورت جدید و امروزی شده ظاهر می شود. لذا معماران پست مدرن در تغییر تناسبات، رنگ ها و عملکرد های نماد های تاریخی به خود تردید راه نمی دهند. ولی معماران نئوکلاسیک همچون کوینلن تری (یکی از مهمترین نظریه پردازان سبک نئوکلاسیک) معتقدند که نظم کلاسیک (معماری یونان و روم باستان) الهاماتی آسمانی و مقدس هستند. لذا تغییر دادن آنها صحیح نیست و هر تغییری در آن باعث تبدیل شدن کمال به نقصان می شود. آنها دلیل جاودانگی معماری کلاسیک را در همین می دانند. معماران نئوکلاسیک، سبک مدرن را نیز سبکی قابل قبول نمی دانند. لذا گذشته و خصوصا معماری کلاسیک را منبع الهام خود می دانند و معماری کلاسیک را به همانگونه که از نظر کالبدی بوده، برای احتیاجات امروزی طراحی می کنند. منتها باید توجه داشت که داخل این فرم های تاریخی، کلیه وسایل رفاهی امروزی تدارک دیده شده است. اگر خواسته باشیم در یک جمله معماری نئوکلاسیک را تعریف کنیم، می توان گفت: ساختمان نئوکلاسیک، پوسته ای کلاسیک بر روی امکانات مدرن است. استاد بزرگوار می خواستم بدونم از نظر شما کدوم یکی از دو سبک معماری فوق میتونه به نظرات انقلاب اسلامی نزدیک باشه و ما میتونیم روش کار کنیم و به عنوان معماری انقلاب ارائه بدیم؟ یا اینکه اصلا کلا این سبک ها روحشون چیز دیگه ای است و ما باید به دنبال یه چیز جدید باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تخصصی در این امر ندارم ولی گمشده‌ی ما عبور از معماریِ فراماسونری است و جایگزینی نوعی از معماری که زمین را به آسمان معنویت متصل گرداند. شاید هر دو مکتب مذکور به دنبال چنین چیزی باشد. موفق باشید

17356
متن پرسش
در جواب نامه با شماره های 17324 و 17339 و 17348 شما چنین پاسخ داده اید: باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که مبادرت به دزدی هم می‌کند با فطرت خود می‌فهمد که دزدی یعنی زیرپاگذاردنِ حقوق دیگران و آن یک کار ناپسند است و لذا با اختیار خود می‌تواند بین پیام فطرت و گرایشِ نفس امّاره، یکی را انتخاب کند و از این جهت مسئول عمل خود می‌باشد، زیرا مجبور به هیچ‌کدام از طرفین نبود. موفق با... فرمایش شما درست ولی بحث من این است که چرا دزد با این که می داند - چرا آن سمت می رود و یا اگر رفت قدرت بازگشت ندارد من نمی دانم توانسته ام سوالم را روشن بیان بدارم چون هنوز نتوانسته ام در طی چند نامه به جواب قاطع برنده و قانع کننده ای برسم حتی المقدور سعی شود جواب بصورت میکروسکوپی و روشن بررسی شود چون ریزه کاری های انحراف هر انسان در آزمایشگاه مهم است البته جمله آخر فقط برای تاکید جمله ماقبل آخر است. با تشکر از الطاف و حسن نیت شما بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌فرمایید اگر کسی دزدی کرد قدرت برگشت ندارد؟ بستگی به آن دارد که چه نوع شخصیتی را برای خود انتخاب کرده و می‌خواهد آن را ادامه دهد. خداوند به حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌فرماید: «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى،‏ فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‏ أَنْ تَزَكَّى، وَ أَهْدِيَكَ إِلى‏ رَبِّكَ فَتَخْشى(17 و 18 و 19/ نازعات)‏ یعنی ای موسی به سوی فرعون حرکت کن، فرعونی که در مقابل خدا طغیان کرده و به او بگو آیا تو را طلب و میلی هست که پاک و تزکیه گردی و به سوی پروردگارت هدایت شود؟ ملاحظه کنید که حتی خداوند برای فرعون نیز به جهت فطرت الهیه‌ای که دارد، جایی برای برگشت گذاشته است و به همین جهت باید هیچ انسانی را چه در شخصیت خوبی که فعلاً دارد و یا در شخصیت بدی که فعلاً برگزیده است، بلوکه نکرد و کار را تمام‌شده ندانست. موفق باشید

17352
متن پرسش
با سلام: با توجه به پاسخ سوال 17336 مبنی بر «ما به اندازه‌ای که زندگی را درست معنا کرده باشیم و با ایمان کامل به خداوند، اخلاق فاضله‌ای را در خود شکل دهیم، موجب ریزش رحمت الهی خواهیم شد و این یعنی سعادتمندی، حال چه مجرد باشیم و چه متأهل و چه غنی باشیم و چه فقیر. موفق باشید.» می خواستم از شما بخواهم اگر راهی غیر از ازذواج برای حل مسائل «عاطفی و جنسی» سراغ دارید بفرمایید، اینگونه همه جوانان بی خیال خوشبختی و سایر اهداف ازدواج می شوند و صرفا به نیاز اصلی خود متمرکز می شوند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید خودمان بر روی مسائل جنسی آن‌چنان متمرکز نشویم که اگر شرایط آن فراهم نشد، به زحمت بیفتیم. زندگی وسعتی بالاتر از مسائل جنسی دارد. آری! اسلام نسبت به این امور بی‌تفاوت نیست، ولی اگر شرایط آن فراهم نباشد و ما در این امور متمرکز نشویم، خداوند روح ما را با مسائل بس متعالی‌تر تغذیه می‌کند. موفق باشید

17343
متن پرسش
سلام علیکم: از طرفی روایاتی داریم که به بخشش همه ی سیئات محبین اهل بیت (ع) تصریح می کند و از طرفی می فرمایند مبادا به پشتوانه دوستی ما عمل را رها کنید و ما خودمان به خاطر اعمالمان سوال می شویم. این دو چه طور با هم جمع می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت‌گیری به سوی انسان معصوم موجب می‌شود که انسان از گناه متنفر شود و در همین رابطه در روایت داریم: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه ‏اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى ‏رساند و دشمنى على سيئه ‏اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد.  ولی این نباید بهانه شود که ما گناه کنیم و گمان نماییم آن گناه، به پای ما نوشته نمی‌شود. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

17331
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه: جناب استاد در معارف دینی گفته می شود انسان به میزانی که به خدا نزدیک می شود بلاها و مصیبتها و مشکلات بر سر او فرو می ریزد تا حدی که آدم گمان می کند اگر بخواهد با خدا باشد باید دایما مریض الاحوال، فقیر و بیچاره و محتاج، گرفتار مصیبت زن و فرزند و از بین رفتن خانه و کاشانه و ...... باشد و این خود عاملی می شود که انسان ترس از ورود در حوزه ی عشق و عرفان داشته باشد. از طرفی گفته می شود با توکل و تقرب به خدا مشکلات حل می شود انسان از بلاها و بیچارگی ها نجات پیدا می کند و در ادعیه فروان از خدا چنین درخواستهایی شده است چنانچه پیامبر اسلام صل الله علیه و آله می فرماید در شب قدر از خدا عافیت بخواهید یا در دعای گرانقدر عالیه المضامین آمده است «و تصوننی فی هذا الدنیا من العاهات و الافات و الامراض الشدیده و الاسقام المزمنه و جمیع انواع البلاء و الحوادث» و موارد فراوان دیگر در تعقیبات نمازها و.....حال با توجه به این مقدمه 1. آیا عنوان کردن این که هر که به خدا نزدیک می شود گرفتار فقر و درد و مصیبت و... می شود انگیزه ورود در راه خدا را کم نمی کند؟ و چگونه با این کسی که باخدا یاشد خداوند از مشکلات نجاتش می دهد و من یتق الله ...... می خواند وانگهی آدمی که همواره درگیر فقر و مرض و درد و مصیبت و بیچارگی است چگونه می تواند با خدا راز و نیاز و عبادت کند؟ 2. پس این روایات و دعاهایی که برای عافیت و نجات از بلاها چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قضیه از این قرار است که راه توحید بدون امتحان و ابتلا نیست و برای عبور از استکبار، بی‌هزینه ممکن نمی‌باشد و این غیر از آن است که انسان از خدا بخواهد فقر و مصیبت‌هایی که عموم انسان‌ها بدان گرفتارند چه مؤمن و چه غیر مؤمن، از او رفع کنند 2- طلب عافیت، طلب نحوه‌ای از زندگی است که اهل دنیا با آن روبه‌رو نیستند. موفق باشید

17337
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر درست است که همانطور که در پاسخ بعضی سوالات فرمودید باید مبانی معرفتی حضرت امام را تبیین، و غرب را نقد کنیم (و کار اصلی ما همین است) ولی سوال اینجاست که در همین حین وقتی در کوچه و خیابان با افرادی روبرو می شویم که مرتکب منکر می شوند (و اکثرا هم به خاطر تهاجم فرهنگی غرب و بی عرضگی ماست) 1. آیا وظیفه نداریم به خود این افراد مستقیما حرفی بزنیم؟ 2. لطفا مشخصا بفرمائید چه باید بگوییم؟ 3. برای مورد اول (تبیین مبانی و نقد غرب درجامعه) چه باید بکنیم؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر شرایط فراهم باشد و خصومتی پیش نیاید، چرا تذکر ندهیم؟ 2- بهترین تذکر آن است که به آن‌ها گفته شود این کار قبیح و حرام است 3- عرایضی در سیر مطالعاتیِ سایت هست که در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

17305
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز و فرزانه: جناب استاد تا پرسش از ازدواج موقت می آید در جواب مسئله موضوع ایجاد مشکل در خانواده مطرح می شود و صورت مسئله پاک می شود و گفته می شود صیغه برای ضرورت آن هم در موارد نادر آن هم برای مجردها یا متاهلینی که دست رسی به همسر ندارند است ولی آیا نمی شود از منظر دیگری نیز به مسئله نگاه کرد؟ آمار بسیار بالایی از زنان مطلقه و حدود یک ملیون پیر دختر بالای 35 سال در جامعه وجود دارد سالانه 155 هزار طلاق که 60 در صد آن مال زنان کمتر از 30 سال است رخ می دهد. تعداد زنان بدون همسر بر اثر فوت شوهر 6 برابر تعداد مردان بدون همسر بر اثر فوت همسرشان می باشد. حجم بسیاری از آنها به دلایل مختلف امکان ازدواج دایم مجدد یا برای همیشه یا تا سالیانی برایشان وجود ندارد. خوب آیا براحتی می توان نیاز غریزی و طبیعی و بسیار قوی این تعداد زیاد زنان را نادیده گرفت و آیا نادیده گرفتن این قضیه زمینه ارضاء نامشروع را در جامعه فراهم نمی کند و فشارها و بیماریهای روانی و بعضا جسمانی که از این رهگذر نصیب خویشتن داران آنها می شود را می توان نادیده گرفت؟ از طرفی مردان بسیاری در جامعه هستند که هم تمکن مالی دارند و میل به متعه و باید بپذیریم طبیعت مرد چنین است. این مسئله حتی در بین مردهای مذهبی هم ملاحظه می شود صرف نظر از آن تعداد قلیلی که به خاطر روحیات عمیق عرفانی از این مسئله مستثنی هستند. یکی از اساتید در چند سال پیش می گفت در تحقیقی نشان داده شد اکثر زناها در شهر اصفهان توسط متاهلین انجام گرفته است. ما چه بخواهیم چه نخواهیم بسیاری از متاهلین طبیعتا به این مسئله گرایش شدیدی دارند و منطقی آن است اگر می شود شرایط اسلامی بدون گناه فراهم شود زمینه سازی شود، چرا ورود در این گناه زمینه ورود در بسیاری گناهان دیگر و تا حد بی ایمانی پیش رفتن را فراهم می کند، آن هم با این شرایط بسیار مهیج و تحریک کننده وحشتناک حتی برای کسانی که سعی در حفظ خود دارند. عامل اصلی که که مسئله متعه را تا این اندازه به حاشیه برده و بد جلوه داده و مشکلات ایجاد کرده عدم پذیرش این موضوع توسط زنان است که اگر خود به جای آن زن مطلقه یا شوهر مرده قرار گیرند احتمالا تغیر موضع می دهند. آیا وقت آن نرسیده فرهنگ سازی متعه شروع شود چرا که جامعه یا باید به متعه تن دهد یا به زنا. حتی برای متاهلین و این چیزی است که تجربه کاملا نشان می دهد. نمی دانم این حرف درست است یا نه ولی یکی از دوستان می گفت تحقیق شده که چرا در لبنان که این همه بی حجابی و فساد وجود دارد بچه های حزب الله لبنان اینقدر سالم هستند و متوجه شدند مسئله صیغه در بین حزب الله امری کاملا مرسوم و متداول است و حتی همسران شهدای حزب الله براحتی به متعه دیگر نیروهای حزب الله در می آیند و حتی خود از بین پیشنهاد دهندگان فرد مورد نظر را انتخاب می کنند. راستی آیا امروز ایران ما برای نجات از زنا و دیگر گناهان جنسی و عواقب معنوی و جلو گیری از مشکلات روحی روانی نیاز مبرم به مطرح کردن متعه به طور عام ندارد؟ و آیا دیگر دلایل رد متعه در جامعه فعلی ناتمام نیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که موضوع، بسیار حساس و ریشه در تنگناهای تاریخیِ ما به عنوان کشور ایران دارد؛ موضوع همان‌طور است که می‌فرمایید. به گفته‌ی علامه طباطبایی؛ زنان شوهردار نباید گرفتار یک نوع غیرت بی‌جا باشند که مربوط به مردان است و تحمل زن یا زنان دیگری را در کنار شوهر خود نداشته باشند. در حالی‌که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» سیره‌ی دیگری را برای زنان گشوده‌اند. و عملاً این یک نوع خودخواهیِ پنهان است که اگر بتوانند از این رذیله خود را آزاد کنند، نه‌تنها بسیاری از مشکلاتی که نام بردید در جامعه رفع می‌شود، یک نحوه سعه‌ی صدری در زنان شوهردارِ ما در آن‌ها ظهور می‌کند و تنگ‌نظریِ پنهان آن‌ها که منجر به یک نحوه دوگانگی با شوهرانشان هست نیز از بین می‌رود. و البته این به شرطی است که مردان نیز به عنوان یک مسئولیت نسبت به زنان بی‌شوهر با موضوع، برخورد کنند و به تنهایی و بی‌سرپرستیِ آنان فکر کنند، به جای آن‌که صرفاً قصد شهوت‌رانی داشته باشند و ارتباط با زن اول خود را تعطیل نمایند. آری! در لبنان و در اکثر کشورهای عربی زنانِ شوهردار پذیرفته‌اند در صورتی‌که شوهرشان زن دومی را اختیار کند، خللی در شخصیت و زندگی‌شان پیش نمی‌اید، زیرا زندگی را در معنایی وسیع‌تر جستجو می‌کنند، و وقتی شوهرشان زن دیگری را متعه کند بالاخره در راه شرعی این مشکل را رفع کرده، وگرنه شیطان از طریق غیر شرعی راه‌های خود را می‌گشاید. و این آن چیزی است که امروزه شما با آن روبه‌رو هستید، و تا زیرساخت‌هایِ فرهنگی این مشکل رفع نگردد، همچنان راه‌های شیطانی گشوده خواهد بود و مرد و زن هر دو ضرر می‌کنند. موفق باشید 

17299
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: آیا شیطان پرستان قائل به این هستند که شیطان آنها را آفریده و آیا وجود خدا را انکار می کنند؟ اصلا آیا در طول تاریخ کسانی بوده اند که وجود خدا را انکار کنند و به جایش بگویند که ملائکه یا شیاطین ما را آفریده اند؟ ببخشید از اینکه وقتتان را می گیرم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر این‌طور نیست. این‌ها مثل خود شیطان، در عین قائل‌بودن به خالقیتِ حق، چون همه‌ی نگاهشان به منیّت و لذّات خودشان است، عصیان‌کردن را دوست دارند. مثل بیماری کچلی، که بیمار سر خود را خارش می‌دهد و در عین زخم‌کردن لذت می‌برد و به بعد از این عمل فکر نمی‌کند. موفق باشید

17288
متن پرسش
سلام علیکم: از طلبه ای شنیدم که می گفت همسرش اهل دین و دیانت نبود، موسیقی حرام گوش می داد و در فاز دیگری بود... آن طلبه می گفت: من برای او موسیقی حرام می گذاشتم، با او همراهی می کردم. به نظر حضرتعالی این شیوه تربیتی درست است؟ و کلاً با اینطور افراد چگونه باید برخورد کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم با جواب‌دادن به نفس امّاره، نفس امّاره با شدت و حدّتِ بیشتر، میلِ خود را طلب می‌کند و لذا چنین روشی که می‌فرمایید هرگز نتیجه نخواهد داد. موفق باشید

17276
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی اوقات هدف از زندگی را رسیدن به خدای بزرگ می دانم و از این جهت هیچ خواسته دنیایی را به دل راه نمی دهم اما گاهی که در دنیا به چیزی نمی رسم احساس شکست می کنم و کلا گویی عمرم را به بطالت گذراندم چون ثروت های دنیایی را جمع نکردم. بفرمایید چگونه در مسیر توحیدی شدن به ثبات دست یابم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قبض و بسط‌ها همواره سراغ انسان می‌آید. هنر انسان‌های مؤمن آن بوده است که با صبر و پایداری بر طاعت و با صبر و پایداری بر ترک معصیت، گشودگیِ لازم را در نسبت خود با خدا نهادینه می‌کردند. موفق باشید

17275
متن پرسش
حضرت استاد سلام: گاهی ضعف شخصیتی چنان بر ما غلبه می کند که تا مرز گناهانی سنگین و غیربخشودنی می رویم. این لحظات که شیطان بر ما مسلط می شود را چه کنیم و کلا علت این اتفاق چیست؟ اگر امکان دارد هر دو سوال پاسخ داده شود ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگذارید روزمرّه‌گی‌ها و بحث و جدل‌ها و کار در امورِ بی‌ثمر، خوفِ خدا را در شما ضعیف کند 2- در چنین مواردی سریعاً موقعیت خود را تغییر دهید. مثلاً سری به دوستان خوب خود بزنید. موفق باشید

17269
متن پرسش
سلام استاد و وقتتون بخیر، خسته نباشید: استاد نمیدونم چرا اینقدر لغزشم زیاد شده نسبت به سابق، قبلا مراقبه و محاسبه لحظه به لحظه داشتم حتی دوس نداشتم بخوابم و فقط با خدا حرف بزنم اما الان حضور قلبم در طول روز خیلی کم شده و لغزشم زیاد، قبلا هرکی هرچی می گفت عکس العملی نشون نمی دادم و ناراحت نمی شدم اما الان زود ناراحت میشم بعدشم عزا گرفتن که چرا این کارو کردم چرا ناراحت شدم. سعی می کنم عصبانی نشم اما از برخورد بقیه ناراحت میشم و میگم، درصورتی که اینجوری نبودم، الان برای بقیه جوری جا افتاده که انتظار دارن حتی اگه به منم بی احترامی کردن من نه حق ناراحتی دارم و نه عکس العمل و حتی باید از بقیه هم عذرخواهی هم بکنم چون اینجوری براشون عادت شده، حالا امروز که بهم توهین شد و ناراحت شدم هم خانواده انتظار نداشتن بنده ناراحت بشم و هم خودم عذاب وجدان شدید گرفتم و فکر می کنم گناهکارترین آدم عالمم و خدا خودش نمی خواهد دیگه بهش نزدیک شم، میگم اگه می خواست کمکم می کرد که گناه نکنم، من که دعا کردم، توسل کردم، گفتم من از پس نفسم برنمیام کمکم کن خدا، کمک کن امام زمان، اما نمیدونم چرا هی داره وضعم بدتر میشه دارم نامید میشم از آدم شدن. پس کی میاد روزی که هیچ گناهی نباشه و آدم شم. احساس ناتوانی می کنم. نفسم انگار زورش ببشتر از منه و داره کارشو میکنه و منم ضعیف تر از قبل. یاد حدیث عنوان بصری می افتم و بیشتر شرمنده میشم و خجالت می کشم که بخوام حتی با خدا حرف بزنم و استغفار کنم. استاد لطفا راهنمایی کنین بنده رو. مرگ شیرین تر از زندگی کردن با غفلت و گناهه. استاد خواهش می کنم بنده رو راهنمایی کنین چه جوری مقابل خودم وایسم و بجنگم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با رشد مبانی معرفتی، جلوی سوء اخلاق را گرفت. خوب است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «ده نکته» و «برهان صدیقین» کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را دنبال فرمایید. البته با شرح صوتی هر سه کتاب مذکور. موفق باشید

17245
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوارم: ببخشید راجع به چگونگی رفتار با کسانی از فامیل که حجاب ندارند وظیفه ما چیست؟ شما در پاسخ سوال 12140 می فرمایید ارتباط خود را با آنها قطع کنید و یا در پاسخی دیگر می فرمایید بی توجهی به هنجار شکنان، ولی در جواب 7572 می فرمایید ارتباط را قطع نکنید و خوش رفتار هم باشید. می خواستم بدانم تفاوت این موارد در چیست؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان رحم نمی‌توان به طور کلّی با آن‌ها قطع رابطه کرد. ولی در عین عدم بی احترامی، نباید گرم گرفت. موفق باشید

17232
متن پرسش
سلام: چرا بیشتر اوقات تذکر به آدم ها، گیر دادن تلقی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا تذکرات ما اکثراً در بستری مناسب انجام نمی‌شود و زیرا متأسفانه بعضاً مخاطبانِ تذکرات ما، سعه‌ی لازم را جهت فهمِ دلسوزی ما ندارند. از این جهت باید به فکر اصلاح هر دو طرف بود و این خونِ دل می‌خواهد. موفق باشید

17224
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: چند سوال داشتم که از خدمتتون می پرسم: 1. آیا امام زمان علیه السلام زمان ظهور را می دانند؟ بر اساس اینکه از زمان خارج می شوند بنابراین بزرگان هم می دانند درسته؟ 2. منظور از یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است چه نوع تفکری است؟ آیا این که بشینیم فکر کنیم و یک پیشرفتی در علم ایجاد کنیم و به خلق کمک کنیم هست یا بالاتر از اینها مثل تفکر حر در عاشورا؟ 3. با توجه به اینکه وجود مجسمه در خانه اشکال دارد عروسک هم مثل همان است؟ برای اینکه برای بچه ها عروسک نگیریم و سرگرم شان کنیم چه راهی را پیشنهاد می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- خیر! تفکر در آموزه‌های دینی تفکر حضوری و وجودی است که در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در موردش بحث شده است 3- در مورد عروسک به جواب سؤال شماره‌ی 12905 رجوع فرمایید. موفق باشید

17215
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دچار گرفتاری شدم که کلافه ام کرده، زمانی که وظایف شرعی ام را تا حد خودم کامل انجام میدم و چند تا مستحبات هم باهاش همراه می کنم گرفتار عجب میشم و جنبه این لطف خدا را ندارم. زمانی که گرفتار این عجبم کم کم از آن عالم معنوی خارج میشم و گرفتار گناه با قصور در واجبات میشم!!! موندم چکار کنم از هر طرف گرفتار گناهانی هستم که هر کدام از دیگری بدتر است و به این مطلب هم آگاهم. لطفا راهنمایی بفرمایید چه کنم؟ حداقل راه مقابله با عجب چیست؟ با اینکه زمانی که در عجب هستم می دانم و به خودم تذکر می دهم که تو هیچی نیست ولی بازم کار خودشو میکنه!!! ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه‌اید که: «هر عنایت که داری ای درویش/ هدیه‌ی رب بود نه کرده‌ی خویش» جایی برای عُجب نمی‌ماند. مگر تجربه نکرده‌اید آن وقت که لطف خدا از ما گرفته شود چگونه از هر توفیقی باز می‌مانید؟ موفق باشید

17211
متن پرسش
سلام استاد، خسته نباشید. ۱. یکی از اساتید قم می فرمودند: خدمت آیت الله بهجت رسیده بودیم که یکی از طلاب آمدند که سوال بپرسند، در مورد جهاد با نفس ، که تا آن طلبه کلمه مبارزه با نفس را گفتند، ایشان حرف را قطع کردند و فرمودند ما مبارزه با نفس نداریم!! تلاش برای اصلاح است نه مبارزه. استاد، آیا این معنا بد جا افتاده که ما باید مبارزه با نفس کنیم؟ ۲. آیا امروزِ انقلاب، مانند آن روزها از زندگانی امام صادق (ع) نیست که آقا با سعه صدر و آرامش کامل و امید به آینده شروع به مبارزه با رژیم می کردند و شاگرد تربیت می کردند و به دور از (سیاسی بازی) و (بازیهای سیاسی)، بزرگترین سیاستمدار دوره خود بودند، آن هم با نور توحیدی، 3. آآیا آنهایی که امام را دوست داشتند و ارادت به ایشان داشتند و می خواستند حرکتی کنند، و وقتی به امام می گفتند، حضرت مخالف حرکت آنها بودند، آنها مثالشان مانند مثال برخی اصول گرایان و بچه مذهبی های خودمان نیست؟ 4. آیا با دقت روی رفتار حضرت آقا و حضرت استاد جوادی، می توان به این نتیجه رسید که: با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی حادثه ها، حتی هاشمی هم در پازل ماست و باید در دست نگه داریمش، (مگر در استثناءهایی مانند منتظری)؟ 5. آیا با این تعاریف، آن غیر روحانی ای که جایگاه تاریخی را مد نظر داشته باشد، بیشتر از یک روحانی که جایگاه تاریخی حوادث را نمی داند، به کار انقلاب و تمدن نوین اسلامی می آید؟ ۵. با تعاریف فوق، نزدیکترین شخص به امام صادق (ع) و مدیریت معصومین را می توانیم حضرت آقا بدانیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال وقتی هم که گفته می‌شود مبارزه با نفس، منظور با وجه امّاره‌ی نفس است تا نفس در مقامات دیگر خود اصلاح شود و شاید حضرت آیت اللّه بهجت از این جهت خواسته‌اند متذکر موضوع شوند. بقیه‌ی قسمت‌های سؤالتان طلبتان باشد تا موضوعات با همدیگر مخلوط نشود. موفق باشید

17190
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: سوال اول: غربی ها توی روانشناسی شون میگن حداقل پارامترهای لازم برای فرزندآوری این سه عامل هست: 1) توان محبت کردن به فرزند 2) توان تأمین مالی فرزند تا چند سال 3) عدم جابه جایی مکانی (مثل اساس کشی یا ...) به نظر می رسه اینا خیلی کمه و با وجود این عوامل، حداقل های لازم فراهم نمیشه. نظرتون چیه؟ چه زمانی باید به بچه فکر کرد؟ حداقل های لازم چیست و چه آمادگی های "روحی" ای لازم است؟ آیا پدر و مادر باید به ثبات شخصیتی کامل رسیده باشند که بچه دار شوند؟ چه حدی از ثبات لازم است؟ سوال دوم: توی قرآن درباره هدف ازدواج (سکنی و آرامش) صحبت شده ولی درباره هدف فرزندآوری چیزی ندیدم. هدف از بچه آوردن و تولید نسل چیه؟ برخی می گویند هدف از فرزندآوری، ادامه نسل است. ولی ادامه ی نسل که هدف نیست. «ادامه ی نسل» صرفا «ترکیب واژه ی جدید» ی برای همان «تولید نسل جدید» است. اگه هدف از به دنیا آوردن انسان جدید، به جا گذاشتن باقیات الصالحات است، از راه های دیگه هم میشه این هدف رو محقق کرد. مثلا تفسیر المیزان و ماندگاری این اثر، شاید به اندازه ی هزاران فرزند برای علامه طباطبایی (ره) آورد و باقیات الصالحات داشته باشد. آیا صرف عشق و علاقه ی مادری برای بچه دار شدن موجه است؟ مثلا همانطور که آب خوردن برای پاسخ به نیاز تشنگی است، بچه آوردن هم می تواند برای پاسخ به نیاز عشق مادرانه باشد؟ آنوقت اگر مادری این احساس نیاز را نداشت، هدف برای او منتفی است؟ سوال سوم: نمی توانم به این جمع بندی برسم که به دنیا آوردن آدم دیگه ای، لزوما خوب باشه..... اون آدم هایی که به گفته ی قرآن در قیامت می گویند «یالیتنی کنت ترابا»، اگه از اول زاده نمی شدند بهتر نبود؟ تضمینی وجود دارد که ما چنین آدمی خلق نکنیم وقتی شاید خودمون یکی از این آدم ها باشیم که همین ندا رو سر می دهند؟ آیا با وجود اینکه قیامت یوم الحسرت هست، چون نهایتا بعد از سالیان نوری، همه ی انسانها به بهشت می روند – غیر از تعدادی انگشت شمار - می توان گفت خلق انسان های جدید ارزشش را دارد؟ به عبارت دیگر بهشت نهایی، ارزش خلق کردن (به دنیا آوردن) انسان ها را دارد؟ خلق کردن آدم های جدید به سالهای سال عذاب های برزخی می ارزد یا خیر؟ سوال چهارم: دور و بر من معمولا آدم هایی که سطح فرهنگی پایین تری - از نظر عرف - دارند، بیشتر بچه دار می شوند تا خانواده هایی که نسبت به تربیت فرزند حساس ترند. به نظرتون این برای فهم و شعور نسل های آینده میتونه خطرناک باشه؟ سوال پنجم: اینکه گفته می شود «کسی که به دنبال آخرت برود، دنیایش آباد می شود»، آباد شدن دنیا در اینجا به چه معنی است؟ از طرف دیگر هم «البلا للولا، هرکه مقرب تر است، جام بلا بیشترش می کِشند» .چگونه می توان این را با آباد شدن دنیا جمع کرد؟ سوال ششم: فرمودید انسان باید طوری زندگی کند که انگار همین الآن می میرد و طوری زندگی کند که انگار تا ابد زنده است. می شه این رو بیشتر و ملموس تر توضیح بدین؟ سوال هفتم: سوال 17129، فرمودید «اسلام نمی خواهد زنان قلدری و بی منطقی مردان را تحمل کنند»، از طرفی می گویند «برای رسیدن به مقام حضرت آسیه، زنان باید بر بداخلاقی های شوهر خود صبر کنند». نمی توانم این دو جمله را با هم جمع کنم. بالاخره تئوری اسلام در مواجهه با قلدری و بی منطقی مردان چیست؟ سوال هشتم: فرمودید یک روز رانندگی برای زن تبرج بود ولی امروز نیست. به نظرتون چرا در دوره ای رانندگی که امری بسیار عادی است برای زن تبرج به حساب می آمده؟ به نظرتون نگاه های جنسیتی اسلام عامل حساسیت بی جا نسبت به زن و تبرج شدن رانندگی او، نبوده؟ پیشاپیش از توجهتون و پاسخ به سوالاتم بسیار سپاسگذارم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خدایی که فرزند را خلق کرده است همه ی شرایط رشد او را و رزق او را فراهم می کند عمده آن است که ما با توکل به خدا وظیفه ی خود را درست انجام دهیم. موفق باشید

17199
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم در مورد بازاریابی شبکه ای یا شرکتهایی مانند بیز سوال کنم. اینها از نظر شرعی و قانونی چه مشکلی دارن؟ پول درآوردن از این راه حلاله؟ مچکرم
متن پاسخ

باسمه تعالیک سلام علیکم: این موارد را از دفتر مرجع تقلید خود بپرسید. موفق باشید

17187
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده در حاضر وقتی شخصیت خودم رو بررسی می کنم می بینم استعداد و توانایی هایم کم نیست، ولی متاسفانه هنوز هیچ کاری برای اسلام انجام ندادم و این واقعا درداوره ... فقط دلم می خواست این فکرم رو با شما در میان بذارم (اگه نکته ای صلاح می دونید....) (جوابی که معمولا به خودم میدم: تا زمانی که درگیر گناه باشی، توفیق سربازی پیدا نمی کنی وقتی پاک بشی، خدا تو مسیر قرارت میده) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین طور است سعی بفرمایید با مطالعات دینی و رشد اخلاقی خود را آماده ی سربازی اسلام و انقلاب اسلامی کنید. موفق باشید

17178
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولا استاد به طور مشخص بفرمایید که مجاهدت با نفس در مقابل امیال مختلف یعنی چه و چگونه باید دنبال شود؟ ثانیا برای مجاهدت با میل به شهرت و ریاست چگونه باید این میل را سرکوب کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر شریعت الهی به طور مشخص روشن نفرموده است که رعایت حلال و حرام الهی به تمام معنا مجاهدت با نفس است آن هم به روش عملی. و مگر همین که ما به جای مطرح کردن خود در امور مثبت خدا را به میان آوریم و کارهای مثبت را به خدا نسبت دهیم و به توفیقات او همان مبارزه با شهرت طلبی نیست. موفق باشید

17183
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز و گرامی: ۱. شرح مرحوم آیت الله انصاری شیرازی بر منظومه را چگونه ارزیابی می کنید؟ ۲. طبق جلسات، عقل و ادب ادامه انقلاب، آیا دیدن جایگاه تاریخی حادثه ها منافاتی دارد با اطلاعات داشتن از تحلیل ها و تاریخ؟، یعنی اطلاعات تحلیلی سیاسی در حادثه ها حجاب نمی شوند! ۳. آیا در انقلاب اسلامی، لطف خداوند به بشر تا حدی می شود که در بخشش گناهان و سلوک الی الله هم تاثیر داشته باشد؟ و خداوند توفیقات بیشتری به بشریت بدهد؟ ۴. استاد بنده هر وقت در مورد جایگاه تاریخی خود و انقلاب فکر می کنم یاد دوران امام باقر (ع) و خصوصا امام صادق (ع) می افتم، آیا درست است که این تطبیق صورت بگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به عنوان یکی از شرحهای منظومه قابل استفاده است 2- خیر به شرطی که از جایگاه تاریخی حادثه غفلت نشود 3- به نظر همین طور می آید 4- به به چه خوب است این تطبیق. موفق باشید

17155
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: همانطور که می دانید انسان پنج قوه دارد حس خیال، وهم، عقل و فوق عقل، هر کدام از این قوا خوراکی مخصوص به خود دارند که می بایست تغذیه شوند البته باید حدود الهی را مراعات کرد تا جنبه فوق عقلانی و انسانی مان متوقف نشود. شما فرمودید حوزه‌ی فعالیت موسیقی تحریک خیال است و سالک إلی اللّه نمی‌خواهد در محدوده‌ی خیال متوقف شود و از این جهت است که اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ورودی به موسیقی نداشته‌اند این گفته شما در مورد بقیه قوا هم صادق است به فرض مطالب علمی و معقولات قوه عقل را تحریک می کنند آیا چون عقل تحریک می شود و ممکن است انسان را در محدوده عقل متوقف کند نباید سراغ معقولات رفت؟ هرکدام از محسوسات برای قوه حس نیز همین حکم را دارد من احساس می کنم موسیقی کار دیگری با روح و جان انسان می کند که معصومین علیهم السلام حتی سراغ غیر حرام آن هم نمی رفتند نیاز به توضیح بیشتری دارم لطفا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از قوای نفس ناطقه‌ی انسان به خودی خود اصالت دارند و بعضی به تبع می‌توانند مفید باشند. همان‌طور که مثلاً میل جنسی یک نیاز به تبع است که اگر بدان جواب داده نشود به حقیقت انسان لطمه‌ای وارد نمی‌شود؛ بعضی از ابعاد خیال نیز اصالت ندارند و این‌طور نیست که باید همه‌ی حوزه‌های خیال را جواب داد، به‌خصوص که اگر میدان خیال از طریق عقل و قلب کنترل نشوند به خودی خود حجاب عقل و قلب می‌شود. و در مورد عقل نیز باید مقدمه‌ای باشد برای رجوع انسان از طریق قلب به حضرت حق وگرنه خود عقل نیز یک حجاب نورانی است که باید از آن نیز به عنوان یک حجاب عبور کرد. موفق باشید

17154
متن پرسش
فرق بلا و امتحان چيه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً تشخیص این‌دو آسان نیست. به همین جهت انسان در کنار استغفار برای رفع بلا در مقابل سختی‌ها از خود، ناآرامی نشان نمی‌دهد به امید آن‌که اگر آن سختی‌ها به جهت امتحان است موجب سرافرازی انسان گردد. موفق باشید

نمایش چاپی