بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32596
متن پرسش

با عرض سلام بر شما: در فلسفه ذات هر چیزی به هیچ عنوان تغییر نمی‌کند و سگی که ذاتش عین جنس هستش و بهشت محل افراد پاکیزه است و خدا سگ اصحاب کهف را چطور به بهشت می برد و ذاتش رو پاک می‌کند؟. ۲. به آقای سید محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان گفتند در حجره یکی از طلبه ها غیبت کردند گذاشتند و رفتند در حجره هیچ کسی نبود از آنجا رفته بودند و گفت این حجره جای ماندن نیست و بر روح و خلق افراد تأثیر می زارد و اصلا وابدا دیگر هیچ وقت و هیچ طلبه ای نباید از آن حجره استفاده کند دلیل سخن علامه طباطبایی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید که اگر فرموده‌اند سگ نجس‌العین است، این به معنای آن نیست که ذات سگ که موجودی است از موجودات عالَم، نجس است، بلکه منظور آن است که در نسبت با ما نباید به گمان این‌که می‌توان آن را تطهیر کرد، وارد زندگی‌مان بشود از آن جهت که مظهر نفس امّاره است، وگرنه در جای خود موجود مفیدی است که باید از آن استفاده شود. ۲. به نظر می‌آید اگر هم چنین سخنی را حضرت علامه فرمودند؛ یک تذکر اخلاقی است در شرایط خاص. وگرنه جایی برای مردم در روی زمین نمی‌ماند از آن جهت که بالاخره هر گوشه‌ای از دنیا غیبتی صورت گرفته. موفق باشید

32588
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: ۱. قبل از خواب آدابی هست که باید به آن عمل شود، اما گاهی پیش می آید که در شرایطی بیداری مکرر از خواب اتفاق می افتد، آیا لازم هست همه کار هایی که نیاز هست هر بار تکرار شود؟ ۲. گاهی از برخی موسیقی های بی کلام و کلاسیک برای افزایش تمرکز خصوصا در حوزه هنر استفاده می شود، آیا استفاده از آنها مانعی ندارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده منظور در موقعی است که به طور رسمی بخواهیم بخوابیم، مثل خواب شب. ۲. فکر نمی‌کنم، ولی بنده در این مورد تجربه‌ای ندارم. موفق باشید

32557
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم .سلامک از آنجا که بنده حقیر ارادت خاص نسبت به استاد اصغر طاهرزاده دارم و در زمان سختی ها زمانیکه در تصادفی پدرم را از دست دادم با راهنمایی یک دوست و مطالعه سیر مطالعاتی کتب ایشان نگرشم به دنیا و زندگی تغییر کرد و ایشان را استاد و راهنمای خود می دانم در جهت شناخت هر چه بیشتر خود و خدای مهربان. چند سوال داشتم از استاد اصغر طاهرزاده عزیز، اگر لطف کنند و وقت بگذارند و به سوالات حقیر پاسخ دهند ممنون میشم. ۱. آیا می توان با جنس مخالف (نامحرم) در فضای مجازی و حضوری، ارتباط علمی و معرفتی اخلاق مذهبی داشت. همانطور که الان ممکن است در همین گروه هم زنان و نامحرمان سوال بپرسند و یا ارتباط حضوری پیدا کنند و طلب راهنمایی کنند، و شاید شوهرشان راضی نباشد. جواب سوال برام خیلی مهم است، چرا که دو خانم هر چند بنده خودم بسیار نیازمند هدایت و خودسازی هستم ولی ازم کمک خواستند و با معرفی آنچه عامل هدایت است به زعم خودم به ایشان من جمله نماز و نماز اول وقت و نماز شب و قرآن و ادعیه و ....دوست دارند که با هم در ارتباط معنوی و کلا مشوق یکدیگر در جهت قرب الی الله باشیم. چکار کنم که سر دو راهی گیر کردم؟ از طرفی می ترسم این ارتباط معنوی گناه باشه. و از طرف دیگه دلم نمی آید کسی را که دست کمک بسویم دراز کرده رها کنم هر چند خودم نیازمند بیشترین کمکم. لطفا استاد کمکم کنید تصمیمی بگیرم که فردای قیامت مواخذه نشم که چرا ارتباط داشتی و یا چرا دست کمک را رد کردی. با تشکر بنده حقیر، شاگرد چندین ساله شما در فضای مجازی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد بسیار احتیاط کرد زیرا ممکن است در ابتدای امر هیچکدام از طرفین قصد منفی نداشته باشند، ولی آرام‌آرام گرفتار نوعی از توهّمات شوند. و از این جهت اگر بنا است شما به ایشان کمک کنید باید شدیداً مواظب باشید زیرا ممکن است بعضاً در دل سؤالات معرفتی، نوعی ارضای جنسی و روحی نهفته باشد. موفق باشید

32553
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: استاد می‌خواستم فرق بین (دلیل حکم ) ، (فلسفه و حکمت حکم)، (علت حکم) و (اسرار حکم) را متوجه بشم . مثلا دلیل شرب خمر را گفته اند فلان آیه و حکمت و فلسفه اش هم گفته اند به دلیل بیماری و آسیب های اجتماعی و اخلاقی که داره باید ترک کرد و... علتش هم مثلا گفته اند چون مسکر است. اما اسرارش نگفته اند؟! آیا میشه گفت اسرار احکام غیر از فلسفه و دلیل و علت احکام است؟ یا اینکه باید بگیم اسرار همان علت است اما هر حکمی چند علت مختلف باید داشته باشه که بعضی از علت ها خبر از اسرار می‌دهد و بعضی ها هم برای معیار احکام است مثل مسکر بودن؟ و اینکه چرا شما در بحثاتون به جای اسرار قدسیِ وضو از کلمه فلسفه قدسی وضو استفاده کرده اید؟ آیا منظورتون از فلسفه همان حکمتی است که بعد از ایجاد وضو برای انسان محقق می شود مثل طهارت باطنی و طول عمر و... یا اینکه منظورتون از فلسفه همان فهم کنه و سر و حقیقت احکام است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمله‌هایی که بحث فلسفه فلان عمل و یا فلان سخن به میان می‌آید منظور همان حکمت و انگیزه و هدف آن عمل و آن سخن است. و در مورد نکاتی که در ابتدای سؤال فرموده‌اید همین اندازه می‌دانم که این اصطلاحات در دل جمله‌هایی که به‌کار رفته‌اند، معنای خود را نشان می‌دهند. موفق باشید

32540
متن پرسش

سلام و ادب: دو مسئله داشتم: اول: بنده حدودا از بدو تولد با حضور ماهواره در منزل بزرگ شدم و یکسری تاثیرات منفی ازش گرفتم تا الآن که سعی در مبارزه با این روحیات دارم، متاسفانه این روحیات در ارتباط با دوستانم هم تاثیر گذاشته و اذیتم کرده و به قولی احساس شهوت حقیر بالاست، از طرف دیگر اقارب نامحرم مسائل حجب و حیا را رعایت نمی‌کنند و با وجود تذکرات با بی‌اعتنایی از کنار مسئله می‌گذرند. این وسط حقیر هستم و محیط آلوده و ذهن آلوده که حقیقتا مستاصل شدم نمیدونم چطور با خودم، با محیط مبارزه کنم. ثانی: خانواده با عقاید احساسی و خرافی، بنده را بزرگ و تا الآن هم سر عقاید قبل خود پابرجا هستند، کنون که سن گذشت و به حدی رسیدیم که الحمدلله تا حدی تفکر داریم، وقتی مخالفتی سر عقیده یا سنتی می‌کنیم که از سر احساسات و بدون محکمات هست با واکنش تند مواجه میشیم، البته بعد نتیجه منفی عمل از سر احساسات خود را می‌بینند و چندمدتی پشیمانی هست اما بعد گذشت مدتی کماکان سر همون مسائل خود برمی‌گردند. خواستم ببینم نحوه تعامل با چنین روحیاتی چگونه هست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقاومت در مقابل میل‌های حرام در جای خود موجب شوق بیشتر در عبادات می‌گردد. ۲. با مدارا در این موارد باید وارد شوید تا آرام‌آرام زبان همدیگر را بفهمید. موفق باشید

32534
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب و تبریک سال نو بر شما استاد گرامی و آرزوی برترین خیرات و برکات و توفیقات وافر تحت عنایت خاصه حضرت ولیعصر(عج). سوالی داشتم از محضرتون که با توجه به دیدگاهتون در مسایل مختلف که سالهاست شاگردی شما را از دور می‌کنم پاسخ شما برایم ارزشمند خواهد بود. متاسفانه پس از کشف حجابهایی که در مجامع عمومی شاهد آن بودیم و با کوتاهی های انجام گرفته از طرف خودمان و مسئولین در تمام جوانب این مساله در حال گسترش است. اولا رویکرد جنابعالی هم در مورد برخورد شخصی و هم در مورد روش رویکرد مسئولین نسبت به این مقوله را می‌خواستم جویا شوم. دوما متاسفانه اخیرا در فامیل و جمع های خانوادگی نیز بدلیل اختلاف نظر مطرح شده توسط افراد پس از سالها احترام به عقاید فامیلی، شاهد کشف حجاب افراد فامیل و کم کم گسترش آن بین جوانان فامیل هستیم و مبرهن است این رفتار خاتمه نخواهد داشت و کشف حجاب از روسری و ..‌‌ می‌تواند آغازگر انواع مسایل دیگر باشد. با توجه به اینکه روش برخورد در مجامع عمومی اعم از امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت عدم حضور در چنین مجامعی امکان عمل به تکلیف شخص را محقق می‌کند گرچه نیاز به راه حل ریشه ای می باشد اما در مجامع فامیلی بدلیل احترام خاصی که بین اقوام از جمله بزرگترها هست و لازم است باشد و بحث صله رحم و... برای روش برخورد صحیح و عمل به تکلیف شرعی دچار شبهاتی شدیم که پس از مشورت با افراد صاحب نظر علمی و دینی پاسخی نیافتیم در نهایت از مرجع گرانقدر و رهبر معظم استفتاء کردیم که خدمتتان ارسال می‌کنم: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: به تازگی و متاسفانه چند نفر از اقوام اقدام به کشف حجاب در مهمانی های خانوادگی نموده اند تکلیف ما در برخورد با این موارد چیست؟ تذکر دادن ممکن است موجب کدورت فامیلی شود تکلیف چیست ادامه ارتباط یا ترک مجلس؟ بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته اگر حضور در آن مجلس مستلزم عمل حرام و یا تأیید ایشان در عدم التزام به امور دینی باشد یا نهی از منکر متوقف بر خروج از آن مجلس یا شرکت نکردن در آن باشد، باید در آن مجلس شرکت نکنید و اگر شرکت کرده اید، باید از آن خارج شوید. و در صورت معاشرت نیز، با تمکن و تحقق شرایط امر به معروف و نهی از منکر، حتماً در انجام این فریضه مهم الهی مبادرت ورزیده و از اعمال خلاف شرع آنها اظهار تنفر کنید و آن ها را به هر روشی که مؤثر و مفید می دانید، موعظه کنید؛ ولی قطع رحم جایز نیست؛ البتّه صله‌ رحم منحصر در دید و بازدید نیست بلکه از ‏طرق دیگر مانند تلفن، نامه و امثال آن نیز محقّق می‌شود.‏ موفق و مؤید باشید. از جنابعالی تقاضا دارم در سوال دوم رویکرد صحیح در برخوردهای فامیلی را با توجه به نگاهی که نسبت به مسایل دارید بیان بفرمایید. ضمنا بنده سعی کردم در موارد مختلف راههای مختلف را امتحان کنم. بیشتر ناظر به پیدا کردن راه حلی که در این زمانه بتواند در کنار عمل به تکلیف شخصی راهی بگشاید برای حضور در بیکرانه هویت تاریخی و یافتن بابی برای بحث تمدن اسلامی ظهور چون نگاه افراد در این زمانه به فرموده خود شما نگاهی است جستجوگرانه به دنبال هویت یابی و بنده پس از شاگردی در محضر شما معتقدم این رفتارها اگر به سمت صحیحی هدایت گردد پاسخی عالی در باب گشودن تمدن ظهور خواهد بود چرا که هویت حقیقی انسانها در پس رفتارهایی نادرست در طول تاریخ پنهان گردیده و انقلاب اسلامی در دورانی است که پس از گذار از آزمون و خطاهای بسیار می‌تواند با رویکردی صحیح و قابل اجرا برای بشر جدیدی که پرسشگر هویت و حقیقت خود است مسیری روشن و حقیقی را بگشاید از توجه و عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارم و شاکر حق تعالی هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در این که کوتاهی‌هایی شده، هیچ شکی نیست ولی این کوتاهی‌ها به جهت عدم رعایت دستورات شریعت الهی بوده است و نه به جهت رعایت آن. و به همین جهت با بازخوانی‌هایی که بحمدلله در حال انجام است، شرایط تغییر می‌کند. ۲. آری! اگر فضا، فضایی است که در آن فتوا فرموده‌اند باید در آن مجالس حاضر نشد و یا آن مجلس را ترک کرد. ولی ممکن است صورت دیگری نیز مسئله داشته باشد که عملاً به صورتی ظریف، حضور بیابید جهت نفی آن جریان. و یا تذکری نرم به آن جریان. در این حالت است که می‌توانید راهی در راستای گشوده‌شدن حضور تاریخی انقلاب اسلامی به ظهور آورید، إن‌شاءالله. موفق باشید

32434
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک ایام ماه شعبان استاد، مشکلی که به شخصه دارم، در برخورد با افراد ماها به ظواهر دینی خیلی اهمیت می دیم مثلا آیا حجاب شخص کامل هست یا نه، نماز می خواند و یا نه، خمس می دهد و یا نه منظورم در مورد نزدیکان است. اگر کسی یک مورد رو رعایت نکرد تاثیر بسیار زیادی روی رفتار ما با اون شخص می گذاره گویا از آسیب های رعایت ظاهر امور دینی اینه که مثلا اگر خودمون ۱۷ رکعت نماز می خونیم ، دیگه اگر کسی این نماز رو نخونه آدم حساب نمی کنیم همینطور در مورد حجاب، اگر کم و یا زیاد نگاهمون رو کنترل کنیم، دیگه شخص بی حجاب خیلی پایین می بینیم و رویکردمون این است که از افرادی که رعایت نمی کنند تا حد ممکن اجتناب کنیم. سوال اول من چگونگی جمع بین رعایت ظاهر امور دینی و سعه صدر در پذیرش و ارتباط با افراد است (برای نمونه دو مورد بالا) سوال دوم هم نگاه صحیح به افرادی که مثلا نماز نمی خونن، حجاب کامل رو رعایت نمی کنن، حرمت روزه داری رو رعایت نمی کنن، بدحجاب هستن، بی حجاب هستن چه نکاهی و چه رویکرد و مواجهه ای باید با این افراد داشت؟ تشکر از شما استاد گرانقدر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط بسیار حساس است. آری! یک وقت کسی منکر شریعت الهی است و نسبت به آن مخالفت دارد؛ که البته نسبت ما با چنین افرادی، جدایی است. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «لکم دینکم ولی الدّین». ولی اکثر این افراد که می‌فرمایید به تعبیر جناب اقبال لاهوری: قلب‌شان ایمانی است، هرچند عقل‌شان تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است. این افراد را نباید از خود برانیم. و رهبر معظم انقلاب در نسبت با این افراد به علمای خراسان شمالی فرمودند:

«خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.» بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۱۹

موفق باشید

32378
متن پرسش

سلام علیکم: ضمن تشکر فراوان از مباحث معرفتی و تفسیر قرآن جنابعالی دو سوال دارم یکی عمومی است و دوم شخصی. اول همانطور که مستحضرید مراکز ناباروری توسعه یافته و نطفه مرد را با زن مخلوط کرده منجمد می‌کنند تا هر وقت خواستند در رحم مناسب قراردهند. بعضی زوجها جنین‌های زیادی منجمد می‌کنند و در مرکز ناباروری به امانت می‌گذارند تا بعدا استفاده کنند. بعضی این جنین‌های منجمد یک زوج را به خانواده های مختلف می‌فروشند. با این کار احتمال دارد جنین‌های یک زوج که در رحم های مختلف پرورش یافته بعد بدنیا آمده اند بزرگ که شدند تصادفی با هم ازدواج کنند این از نظر شرعی چطور می‌شود؟ مگر جنین های یک زوج محرم نیستند به هم؟ سوال دوم اینجانب در اثر غور در تفسیر قرآن حضرتعالی و دیگر گویندگان محترم پوچی دنیا و ثروت و اولاد برایم محرز شده و بدنبال راهی برای ارتباط با روح خودم هستم. متاسفانه نمیشه. واجبات و حتی المقدور مستحبات را هم بجا می‌آورم، حق الناس هم بنظرم ندارم. رزقم هم حلال بوده کارمندی جمهوری اسلامی پس اشکال کار کجاست؟ لطفا راهنمایی ام فرمائید جزاکم الله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این مورد را باید فقهای محترم و با نظر به مبانی قرآنی و روایی که دارند به عنوان یک مسئله‌ای که در این زمانه ما با آن روبه‌رو هستیم بررسی نمایند 2- به هر حال ما در دل وظایف شرعی و با نظر به رخصت‌هایی که در امر مستحبّات و عدم اجبار در انجام آن‌ها و مکروهات و عدم اجبار در ترک آن‌ها، داریم باید صبر پیشه کرد و با استمراری که در انجام وظایف پیشه می‌کنیم، امیدوار نتیجه باشیم و صفت صابربودن را برای خود نهادینه کنیم. موفق باشید

32373
متن پرسش

استاد: با پسری ۱۷ ساله که نماز می‌خوانده حالا نماز نمی‌خواند دلیل هم نمی آورد وارد بحث نمی‌شود مهربانی هم می‌کنیم ولی نمی‌دانیم دردش چیست چه کنیم تا کی مدارا کنیم؟ دعا کنید برای همه جوانانی که گرفتار مکر لیل و نهارند. دلم گرفته چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید سخت‌گیری نکرد. این جوانان وقتی مزه خوبی‌های مسلمانیِ مسلمانان را چشیدند، آرام‌آرام به آداب اسلامی نیز متخلق می‌گردند. موفق باشید

32338
متن پرسش

با عرض سلام و ادب: در صوت جایگاه غضب شرح جنود عقل و جهل، می فرمایید که خداوند بر آدم تارک الصلاه غضب می‌کند و غضب ما هم باید در مسیر غضب الهی باشد بین این مسئله و پاسخ سوال ۳۲۰۶۴، چگونه قابل جمع اند؟ فردی که نماز نمی خواند، نباید بر اون غضب کرد تا معنای عمیق تری از دین پیدا کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط حاضر اکثر این بنده‌های خدا تحت تأثیر تبلیغات دشمن هستند که رهبر معظم انقلاب به دیکتاتوری رسانه‌ای تعبیر نمودند. این‌جا است که نیاز به جهاد تبیین دارد و این غیر از برخوردی است که باید با فرد معاند داشت.

 در این مورد خوب است به توصیه رهبر معظم انقلاب به علمای خراسان شمالی نظر شود که می‌فرمایند:

«خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.» بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۱۹  موفق باشید

 

32329
متن پرسش

با سلام و احترام: آیا با توجه به بی احترامی که بعضا به لفظ جلاله در پرچم کشور می شود (انتخابات، مراسم و...) آیا مناسب نیست جایگزینی برای آن داشته باشند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از آن جهت که به قصد بی‌احترامی به لفظ جلاله نیست، می‌توان از موضوع اغماضاً عبور کرد. موفق باشید

32317
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: غسل کردن یکی از اعمال مستحب ماه رجب می باشد، مثلا شب اول و روز اول ماه رجب، من این سوال برام پیش اومده با توجه به کمبود آبی که الان هست، کدام عمل بهتر است صورت بگیرد غسل کردن یا به خاطر اسراف شدن آب غسل نکردن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با کمترین مصرف آب در آن حدّ که تنها آب به همه بدن برسد، شاید اسراف نباشد. موفق باشید

32291
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: استاد چند تا سوال داشتم خدمتتون، ۱. یکی از نزدیکان منکر احکام مسافر مثل نماز و روزه شکسته هستن و استدلالشون این هستش که چون قبلا وسایل ایاب و ذهاب مثل الان نبود و مسافرت با سختی و مشقت انجام می‌شد برای همین گفتن بعضی از عبادات شکسته انجام شود اما امروزه با توجه به پیشرفت سیستم حمل و نقل دیگه این حکم شکسته بودن عبادات مسافر منقضی شده و باید عبادات کامل انجام بشه ۲. باز یکی از نزدیکان صحبتش اینه که دلیل اینکه من نماز نمیخونم تنبلی نسبت به مقدمات نماز هستش از جمله وضو گرفتن، و میگن آیا بهتر اینه که بدون وضو نماز بخونم یا اینکه کلا بیخیال نماز شم؟ ممنون میشم استاد گرامی اگر راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد باید به روایات مربوط به نماز مسافر رجوع شود که آیا به جهت آن بوده است که مسافرت‌ها زمان زیادی را می‌طلبیده؟ و یا دلایل دیگری از جمله تغییر فضایی که انسان در آن قرار می‌گیرد، در میان است؟ فقهای بزرگ با تفقّه نسبت به مجموعه روایات به این نتیجه نرسیده‌اند که علت قصر نماز صرفاً طولانی بودن مسافت بوده است. ۲. برای انس با حضرت حق در نماز شرایطی لازم است که از جمله آن شرایط، وضو می‌باشد با دقایقی که در وضو مطرح است مثل آن‌که باید با آب مطلق انجام شود اشاره به بیکرانگی و بیرنگیِ حضرت معبود و این‌که فرموده‌اند: «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز» و لذا وضو نوعی پاک‌شدن خاصی است ماورای پاک‌شدن‌های جسمانی. که در کتاب‌های مربوط به فلسفه وضو از آن سخن رفته است. موفق باشید

32269
متن پرسش

سلام خسته نباشید: من حدود دو سال پیش به چند دعا نویس برای بیماری مراجعه کردم، الان پشیمون شدم و میخوام دعا ها رو دور بندازم. چطور دعا رو دور بندازم که مشکلی پیش نیاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است آن‌ها را در منطقه دور دست مثل بیابان‌های اطراف دفن کنید. موفق باشید

32265
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت! دخترم کلاس سوم ابتدایی است و تازه به سن تکلیف رسیده است. گفتم برای آداب و اعمال و اندیشه های دینی چطور مواجه بشه بهتره؟ مثلا نماز، حجاب و... آیا لازم که برای نوبت های نماز صداش بزنیم و پیگیر نماز خواندنش بشیم، آیا لازمه که خودمون برای نماز صبح بیدارش کنیم؟ چون می ترسم زده و خسته بشه! چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است او را متوجه شخصیت مهمی بکنید که خداوند با به تکلیف‌رسیدنش برایش پیش آورده و برای حفظ آن شخصیت که مورد نظر خاص خداوند و فرشتگان است باید آن شخصیت را با بندگی خداوند حفظ کند. آری! در این راستا خودش دوست دارد برای نماز صبح بیدار شود و شما کمکش خواهید کرد. موفق باشید

32260
متن پرسش

سلام: دلایل عقلی و تجربی و قرآنی و روایی منکران حسن و قبح عقلی در شیعه و سنی به طور جداگانه چه بود؟ کتابی هست که کاملترین بحث را در این باره داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سایر کتاب‌ها نیستم. اگر مبتنی بر کلام شیعی حسن و قبح را در نظر بگیریم یعنی عقل، حُسن و خوبیِ فعل و قبح و بدی فعل را خودش می‌تواند تشخیص دهد و شرع، بر اساس همین عقل حکمِ بدی و خوبی فعلی را مطرح می‌کند که به اصطلاح می‌گویند: نه چون شرع گفته است خوب است، بلکه چون عقل خوب می‌داند، شرع گفته است. با توجه به این امر، اخلاق که عبارت است از علم به فضائل و رذائل، دیگر از نظر شیعه مبتنی بر حسن و قبح عقلی می‌شود و حکم شرع، رجوع به حکم عقل دارد. بدین معنا که عقل می‌فهمد که شرع مطابق عقل عمل کرده است وگرنه گرفتار نگاه اشعری می‌شویم که آثار سوء خود را به همراه دارد. موفق باشید 

32159
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار و گرانقدر: استاد عزیز خوشحال میشم نظرتون رو در مورد مقاله زیر بفرمایید چون احساس می‌کنم پایه و اساس تفکر خیلی از جوانان و روشنفکران ما در این مقاله مشخص شده و من مایل بودم علاوه بر اینکه اعتقادات خودم را از انحراف حفظ کنم موضع و استدلال صحیحی دربرابر چنین جریانی داشته باشم خیلی ممنون و متشکرم. رضا بابایی - اخلاق سنت و سنت اخلاق: خطای بزرگ سخن‌گویان سنت در عصر جدید این است که می‌خواهند با ابزار سنتی انسان شهری و جامعۀ پیچیدۀ عصر مدرن را اخلاق‌مدار کنند، بدون اینکه خاستگاه‌های دروغ و ریا و حق‌کشی را ببینند و در علاج آن بکوشند. پیشرفت صنعت و مهارت انسان در ابزارسازی، تنها علت ورشکستی سنت نیست. علت‌های دیگری نیز دارد؛ همچون ناتوانی سنت در پاسداری از اخلاق در جامعۀ شهری. اخلاق در دوران سنت به‌شدت متکی بر وعظ و اندرز بود و این روش با جهان ذهنی و زیست‌جهان انسان آن دوران، سازگاری داشت. باشندگان در جهان سنت، برای زیست اخلاقی به چیزی بیش از یادآوری فضیلت راست‌گویی یا ثواب درست‌کاری و... نیاز نداشتند؛ اما گسترش زندگی شهری و شتاب فزایندۀ رویدادها انسان شهری را وارد چرخه‌ای از الزامات فردی و اجتماعی کرد که فضیلت و رذیلت، معانی اجتماعی‌تری یافتند. مثلا در کتاب‌های اخلاقی پیشین (مانند کیمیای سعادت غزالی) سخنی از حفظ محیط زیست یا حرمت حریم خصوصی نیست؛ مگر بسیار ضمنی و گذرا. چون زندگی اخلاقی انسان در جامعۀ سنتی، پیوندی استوار و شبانه‌روزی با زندگی اجتماعی او نداشت تا حفظ محیط زیست و مانند آن اهمیت امروزین را بیابد. @sokhanranihaa در جامعۀ سنتی، ریا نقص روحی بود؛ اما در جامعۀ شهری ریا نقض قوانین جمعی و اختلال در چرخۀ زیست اجتماعی است؛ زیرا ریاکاران جای شایستگان را می‌گیرند، و کوچک‌ترین جا‌به‌جایی ناروا در مناصب شهری، سلسله‌ای از رویدادهای تلخ مادی و جانی را در پی دارد. اگر در جهان سنت، زورگویی زبردستان و ریای زیردستان تنها راه رسیدن به قدرت و ثروت بود، اکنون راه‌های دیگری نیز برای تصدی مناصب اجتماعی اختراع شده است؛ مانند دموکراسی و انتخابات و امکانات بی‌شمار برای پیشرفت‌های علمی و شغلی که در دوران سنت نبود. زندگی شهری به قدری پیچیده و مخاطره‌آمیز و آسیب‌پذیر است که شهروند نمی‌تواند زندگی خود را به امید تأثیر موعظه بر افراد جامعه استوار کند. او به عامل‌های زودبازده و قاطع‌تر نیازمند است که مهم‌ترین آنها قانون و پیمان‌های اجتماعی است. بدین رو بسیاری از کارکردهای اجتماعی اخلاق در جهان سنت، به قانون شهر واگذار شد و احترام به قانون در کنار اهتمام به اخلاق نشست. از سوی دیگر، قانونِ چاره‌ساز، زمینه‌ها و ذهنیت‌ها و عادت‌هایی را می‌طلبد که در سنت‌ مفقود است. ورود قانون به حیات اجتماعی انسان‌ها از راه‌هایی ممکن است که در سنت تعریف نشده‌اند و انسان سنتی آنها را نمی‌شناسد. تغییرات ساختاری اجتماع و نیاز بیشتر انسان‌ها به یک‌دیگر، جامعه را بیش از موعظه، به قانون‌ محتاج کرده است؛ اما قانون در سنت، دخالت در کار خدا و شریعت بود (ر.ک: لوایح شیخ فضل الله نوری در زمان تحصنش در حرم شاه‌عبدالعظیم و استدلال‌های مخالفان مشروطه). سنت می‌کوشد دروغ‌گو را اصلاح کند، آن هم از راه پند و نصیحت و ترساندن او از کیفرهای اخروی. اما شهروند نمی‌تواند منتظر اصلاح دیگران بنشیند. پس جامعۀ شهری، «دروغ‌گو» را رها می‌کند و به سراغ لانۀ «دروغ» می‌رود. نخست دروغ را که پیشتر رذیلت فردی بود، اختلال در زیست شهری و معضل اجتماعی معرفی می‌کند؛ معضلی که حیات اجتماعی را به خطر می‌اندازد، زیرا قانون را نقض می‌کند. اگر در سنت، دروغ‌گو دشمن خدا بود، اکنون دروغ‌گو دشمن قانون است. دشمنی با خدا در نظر انسان جدید، چنان ذهنی و انتزاعی است که نمی‌تواند او را به کاری وادارد یا از کاری بازدارد. اما دشمنی قانون با انسان دروغ‌گو عینی‌تر است. همچنین قانون می‌کوشد که نیاز انسان را به دروغ به نقطۀ صفر برساند و دلیلی برای آن باقی نگذارد. از فردیت‌ها نیز چنان حراست می‌کند که ریا راهی فرعی و خاکی محسوب شود؛ نه راه اصلی برای رسیدن به موقعیت‌ها و آرزوها. خطای بزرگ سخن‌گویان سنت (مانند روحانیان) در عصر جدید این است که می‌خواهند با ابزار سنتی (منبر و سخنرانی) انسان شهری و جامعۀ پیچیدۀ عصر مدرن را اخلاق‌مدار کنند، بدون اینکه خاستگاه‌های دروغ و ریا و حق‌کشی را ببینند و در علاج آن بکوشند. انگیزه‌های آنان نیز برای اخلاقی‌سازی جامعه بیشتر با ساختار جامعه در عصر سنت تناسب دارد؛ نه با جامعه‌ای که بزرگ‌ترین فضیلت در آن آزادی است، نه فرمان‌بری از نمایندگان خدا بر روی زمین. اگر اخلاق سنت هنوز کارایی دارد و اگر سنت اخلاق دیگرگون نشده است، چرا با این همه منبر وعظ و اخلاق در هر کوی و برزن، ما همچنان در شمار بی‌اخلاق‌ترین مردمان جهانیم؟ به قول آخوندزاده: «اگر ملت با پند و اندرز اصلاح می‌شد، گلستان سعدی به‌تنهایی می‌توانست جامعۀ ایرانی را اخلاقی‌ترین جامعۀ جهان کند.» (فریدون آدمیت، اندیشه‌های فتحعلی آخوندزاده، ص۴۳) . 🆔 @sokhanranihaa 🆑کانال سخنرانی ها 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنران محترم به نکته خوبی اشاره می‌کنند. آری! اخلاقی که در سنت مطرح است، اخلاق فردی است. در حالی‌که انسان جدید هویت خود را شهروند می‌داند و لازمه حفظ شهروندی رعایت قانون است و رعایت قانون، امری است اخلاقی ولی ناخودآگاه این اخلاق، اخلاقی سکولار می‌باشد و در عمل وجه قدسی انسان مورد غفلت قرار می‌گیرد مگر آن‌که جامعه، هویت قدسی و دینی داشته باشد تا انسان در عین رعایت اخلاق اجتماعی وجه معنوی خود را نیز جواب بدهد. به همین جهت در تاریخ جدید باید بر جامعه دینی تأکید کرد تا به یک معنا کمّیت‌ها در دلِ کیفیت‌ها خود را نشان دهند. اخیراً  در جلسه چهل و ششم «در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_جهان»

Fhttps://eitaa.com/khanehtolab/310

در این مورد نکاتی عرض شده است. فکر می‌کنم می‌تواند راه‌گشایی در رابطه با «تفکر» باشد. موفق باشید

32144
متن پرسش

سلام استاد گرامی: استاد خدای مهربان توفیق حفظ قرآن به بنده عطا کرده و در حال حفظ هستم. از طرفی می‌خواهم خودسازی و ترک گناه داشته باشم. از طرفی وصلت من با خانواده ایست که اختلاف زیادی دارند و همین امر باعث غیبت و تهمت در بینشان می شود. من به همسرم بارها اعلام کرده ام که نمی خواهم حرفی از کسی زده بشه ولی متاسفانه یه مدت رعایت می کنند و دوباره غیبت ها ادامه می یابد و اگه حالی و توسلی داشته باشم از بین می رود. توصیه به اصلاح روابط و نیکی می کنم ولی چه کنم که شعله این آتش که از زبانها ناشی می شود من را هم درون خودش می کشد. چه کنم؟مردی که بسیار ناراحت است از حرف هایی که به ناحق به ایشان نسبت داده اند و دنبال درد دل (غیبت هم می شود) است کم محلی بکنم؟ حرفش را قطع کنم؟ همیشه میگم خدا قاضی است و مسئولیت حرف ها به گردن کسی است که خودش حرف زده ولی نمی دانم تنها چاره اش مرگ است که غیبت نشنوم ؟ چه کنم؟ وظیفه من همسر در مقابل ایشان چیست؟ از ابد و تاثیر گناهان و دست خالیمان هم می گویم ولی چه فایده؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید استماع غیبت و گوش‌سپردن به غیبت حرام است ولی اگر غیبت شخصی به گوش‌مان خورد، یا نمی‌خواستیم در صحبتی که با افراد داریم غیبتی صورت بگیرد، ولی از طرف مقابل آن غیبت پیش آمد؛ مهم آن است که ما آن را دنبال نکنیم، نه آن‌که از ترس وقوع غیبت رابطه‌های این‌چنینی را فرو گذاریم. موفق باشید

32138
متن پرسش

سلام: دختر ۱۴ ساله ام درمورد منطق اجبار حجاب و لزوم آن سوال دارد. در جست و جوی یک پاسخ منطقی هستند. نگرانم اصل دین برایش زیر سوال برود. من با پرسش از چند نفر متخصص به شما رسیدم و شما را معرفی فرمودند. آیا اجازه دارم شما را معرفی کنم تا پرسش خود را از شما بپرسند یا بزرگوار دیگری را معرفی می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حجاب چیزی نیست که در گردونه چند سؤال و جواب بتوان روشن نمود. عمده آن است که انسان متوجه ابعاد روحانی خود بشود و در دل آن حضور معنوی برسد به آن‌که اسلام با دستورات خود راهِ گشوده‌شدنِ آن افق‌های معنوی را به ما از طریق چنین تکالیفی نشان می‌دهد. در این رابطه خوب است که با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، کار شروع شود. موفق باشید

32137
متن پرسش

سلام علیکم: شما در صحبتی فرمودید در مسئله ریش تراشی نباید به مردم گیر داد چون فتوای مستقیم ندارد. آیت الله مهدوی چند هفته پیش در نماز جمعه فرمودند کسی که حسن ظاهری ندارد حسن باطنی هم ندارد و مسئله ریش را به عنوان حسن ظاهری مطرح کرد و فرمودند هیچ مرجعی حکم به حلال بودن تراشیدن ریش ندارد و... حال آیا لازم بود این حرف در نماز جمعه مطرح شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید روش مقام معظم رهبری بهتر است که سخت‌گیری نمی‌کنند، نه این‌که منکر موضوع باشند. زیرا بالاخره ظاهر دینی هم در جای خود مهم است.

به این صحبت مقام معظم رهبری با علمای خراسان شمالی توجه شود، راه‌کارهای خوبی در آن نهفته است آن‌جایی که فرمودند:

 «خودتان را مجهز کنید. مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس» ؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهائی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهمان‌نواز، هم بقیه‌ی آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می‌کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.»  موفق باشید   

32039
متن پرسش

سلام وقت به خیر: ببخشید بنده می خواستم علت حرمت رقص و آهنگ و رقص و پاسور را بدانم و می خواستم ببینم بر اساس چه حدیث متقنی از لحاظ سلسله روایات این ها حرام شده اند؟ لطف بفرمایید راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. آنچه هست خداوند ما را از هر آنچه لهو و لعب است نهی فرموده است. یعنی هر آنچه لغو است و هر آنچه سرگرمی و عیّاشی است. حال این ائمه معصومین «علیهم‌السلام» و پیرو آن با نظر به قرآن و سخنان معصومین، مراجع هستند که مصداق لهو و لعب را تعیین می‌کنند. و البته ملاحظه کردید که ممکن است در هر تاریخی، مصداق‌های آن متفاوت باشد. همان‌طور که حضرت امام تشخیص دادند شطرنج مانند قبل، مصداق لهو و لعب نیست. موفق باشید

32021
متن پرسش

با سلام: در مباحثه ای در مورد نماز با فردی که بنظر نیتشان باطل نمی آید و آگاهیشون میتونم بگم از من بیشترهست و سابقه بیشتری در مطالعه و تحقیق عرفان داشته اند از عرفان های اوشو واین مکاتب اینچنینی شروع کردند تا اکنون که به عرفان اسلامی رسیده اند به قول خودشون عرفان اسلامی از نوع ایرانی! به بن بست رسیده ام و چون پیج آگاهی دارند در اینستاگرام و مطالبشون در دیگران تاثیر داره چون اکثر مطالبشون به حق منطبق با شریعت هست و خدمتتان آورده ام که مرا لطفا راهنمایی کنید چون این مباحثه همچنان متوقف شد به دلیل اینکه بنده آگاهی کافی ندارم و فکر می‌کنم جنابعالی می‌توانید در این راستا ما را راهنمایی فرمایید. به این جا رسیدیم که ایشون اولا که گفتند گاهی اوقات نماز نمی خوانند اولین دلیلشان این بود که کاهلند ولی با اصرار بنده گفتند که زیرا دچار منیت می شوم. × ببخشید پس بنابراین شما مطلقا پیرو راه اهل بیت نیستید بلکه راه خود رو می‌روید _ من خودم رو پیرو اهل بیت می دونم اگه لایق بدونند. اما درک من از راه و روش اهل بیت متفاوته × نماز واجب بوده فکر می‌کنم _نماز به چه معنایی واجب بوده؟ اصلا واجب بودن در شریعت معنا پیدا می کنه یا در طریقت؟ چطور شمر و علی هر دو نماز می خوندند. چطور نمازی بخونیم که شبیه علی باشیم آیا نماز حتما باید به شکل گفته شده خونده بشه؟ چون شما در هنگام نماز انرژی زیادی رو از کیهان دریافت می کنید، لذا این انرژی اگر با خود باشید و خود پرست نفس شما را فربه تر می کند و اگر خدا پرست باشید حکم طنابی را دارد که شما را از چاه بیرون می آورد. ایشون میگن که هر چه انسان با ساختارهای روانی خود بیشتر آشنا بشه خب روش هایی برای خودش تعبیه می‌کند که سریعتر میتونه اتصال پیدا کنه و این روش ها مدام در حال تغییر هست و در شریعت فرق میکنه و هدف همان اتصال هست و ابزار وسیله هست. صلاه چیزی بیشتر از یک ابزار نیست. اما حقیقتا ابزار قدرتمندی هست. اما زمانی که شما رو به روی کسی نشسته باشید دیگه نیازی نیست از تلفن استفاده کنید تا بهش زنگ بزنید و صحبت کنید. مگر اینکه برای مناسبات اجتماعی و تربیت سالکان کاری رو انجام بدین که بهش نیاز ندارید."""" ××خب جالبه این درسته ولی آیا منظورتون این هست که اگر فردی مسلمان به این درجه از آگاهی بالای جهان ذهنی برسه دیگه به نماز به این شکل که هست نیاز نداره؟ _اون تشخیص خود فرد هست وچند روز بعد دیدم که استوری گذاشته اند و حرف از نماز بدون کلمات و اصوات گفتند و در توجیه و دفاعیه خود گفتند صرفا شکل نماز یک مراسم کدگذاری شده برای عبورهست و بنده هم ابتدای مسیر تفکراتی مثل تفکرات الان شما داشتم که تعصب روی شکل نماز دارید. همچنین مثالی زدند؛ "عارف مسلمانی رومی شناختم که آگاهی بالایی داشت یک بار از ایشون پرسیدم چرا نماز نمی خونید فرمودن بنده یک رکعت درست نماز خوندم و در پیشگاه حق قبول شد. دیگه نیازی ندارم...". به استحضار می‌رسانم که من به ایشان گفتم اون عارف شاید درست گفته ولی حرفش به این میمونه که من به اندازه کافی حذ بردم از نماز دیگه نمیتونم ازش فیض ببرم وگرنه او هرچقدر در خداوند حل بشه نمیتونه در مقام یک جسم بجای خداوند فکر بکنه که تو نمازمو قبول کردی و دیگه استراحت کنم. و چه جهادی بهتر از نماز؟ و جناب استاد آن فرد در جواب گفتند که شما حرف ایشون رو با درک خودتون می سنجید. در واقع منظور ایشون این بوده که حذ بنده در همين لحظه که اینجا نشستم با زمانی که در نماز هستم تفاوتی نداره. چون وحدت به روح جسم و جان من نفوذ کرده. عشق و عاشق و معشوق یکیست! در چنین جایگاهی فرق کعبه و بت خانه چیه؟ فرق انسان نشسته و در رکوع و در سجود و ایستاده چیه؟ هیچ تفاوتی ندارن. چون کثرتی وجود نداره. هرچه هست نمازه هرچه هست اوست هرچه هست برکت و حضور. وقتی دوییت نباشه. فرق بین جهاد و استراحت و خواب و بیداری هست؟  و من نیز نظرم را اینگونه بیان کردم که آره.. فرق هست. فرقش اینه فرد در طول روز رها میشه. یک جور عبادت و خلوت باید داشته باشه در مثالی دیگر مولانا را یاد کردند که "مولانا می گفت ما از اسلام مغز را برداشتیم پوست را بهر سگان (خران) بگذاشتیم به نظرتون غرور بوده؟" و بعد هم در آخر پیشنهادشون به بنده این هست که «این بخاطر درک ناقص ما از مقام وحدت. بنده پیشنهادم بهتون اینه که مکاتب دیگه ای رو هم مطالعه کنید و دنبال حقیقت در همه جا بگردین.» آخرین مثال ایشان را هم می‌آورم که گفته اند؛ نقل است که شیخ ابوسعید ابوالخیر، به دهی رسید. آنجا زاهدی بود در خودمانده و دماغی در خود پدید کرده. شیخ او را به دعوت خواند. او اجابت نکرد. گفت: «من زاهدم و سی سال است تا به روزه‌ام و خلق دانند که چنین است.» شیخ گفت: «برو و غربالی کاه بدزد تا از خود برهی» یک دنیا تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید پرسید آیا ما با دستگاه فکری «اشوه» به اسلام باید رجوع بکنیم؟ یا با دستگاه خود اسلام و معرفت نفس به اسلام رجوع نماییم تا سیره پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را ملاک قرار دهیم؟ پیامبری که تا آخر عمر در رعایت دستورات شرع مقدس، کوچک‌ترین کوتاهی نداشتند. و اتفاقاً برای حفظ آن حضور، همواره بیش از بقیه در انجام وظایف دینی تلاش می‌کردند. در این رابطه از عرفا داریم که:   

محنت قرب ز بُعد افزون است‏

جگر از محنت قربم خون‏ است‏

نيست در بعد جز اميد وصال‏

هست در قرب همه بيم زوال‏

پس در مقام قربِ الهى همواره بيم زوال و جداشدن از آن مرتبه هست و لذا براى دفع هرگونه عامل غفلت به استغفار نياز است. وقتى انسان هنوز در مقام قرب نيست مى‏‌گويد إن‌‏شاءالله مى‌‏رسم اما وقتى در مقام قرب وارد شد همواره نگرانى زوال آن حالت، او را به تلاش و عبادات بيشترى وارد مى‏‌كند و لذا مى‌‏گويد «جگر از محنت قربم خون است» حالا كه حضرت رسول «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به قرب و به نبوت رسيدند هر شب نماز شب برايشان واجب است، تمام مستحبات كه امامان معصوم (عليهم السلام) مقيدند انجام دهند به جهت حفظ مقام قرب است. موفق باشید

31836
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: استاد گرامی دوستی دارم که دارای تحصیلات عالیه در رشته فقه و تفسیر و الهیات و مطالعات فراوان در این رشته هستند و آثار خوبی هم برجای گذاشته اند و به چشم دیده ام که مورد عنایت اهل بیت علیهم السلام بوده اند ولی متاسفانه هنوز به پذیرش عقلی و حسی و عاطفی نسبت به شخص آقای خامنه ای به عنوان ولی فقیه نرسیده اند و دچار شبهه هستند. پس از فوت آیت الله لنکرانی (به عنوان مرجع تقلید ایشان) به حضرت آقا رجوع کردند و در حال حاضر مدتهاست که قصد رجوع به حضرت جوادی آملی را دارند و اندیشه ها و بیانات ایشان را به خود نزدیکتر می دانند و به عبارتی بیشتر قبولش دارند. با دفتر آقای جوادی آملی تماس گرفته و درخواست تغییر مرجع خود را مطرح کردند و پاسخی که شنیدند این بود که باید دو عالم دیگر برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را تشخیص دهند تا ایشان بتواند چنین تغییری انجام دهد. حال این پاسخ هم به شبهه های ایشان دامن زده و هم شرایط را سخت تر کرده. آیا هیچ دو عالم دیگری پیدا می شود که حکم برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را بدهند؟ آیا چنین پاسخی از دفتر آقای جوادی درست آست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اعلمیت مرجع تقلید است به آن معنا که در همه ابعاد اسلام، اعلم باشد و معلوم است که اگر تشخیص دهیم مرجعی از همه ابعاد نسبت به مرجع ما اعلم است، عقلاً اقتضاء می‌کند که از اعلم تقلید کرد. موفق باشید

 

31791
متن پرسش

با سلام خدمت استاد اصغر طاهر زاده چند سوال داشتم : ۱. در مورد سوال ۳۱۷۷۸ برای داشتن ایمانی راسخ فرمودید معرفت بالله که معرفت نفس برای شروع این امر طریقه خوبی است و تقوای الهی را باید مد نظر داشت و اگر ممکن است بفرمایید برای تقوای الهی مهمترین عامل چیست؟ ۲. تاریخ به چه درد می‌خورد؟ و از تاریخ چه استفاده ی مفیدی می‌توان کرد؟ ۳. برای بحث کتب انقلاب اسلامی شما ابتدا کتب غرب شناسی شما مطالعه شود خوب است؟ ۴. برای بحث قرآن، آن سوره هایی که تفسیرش را گفته اید، هر چه که دل کشید و در واقع با مبانی آن سوره حال کرد خوب است تفسیرش را کار کنیم؟ یا باید بر اساس سیر مطالعاتی باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقوای الهی چیزی نیست جز همان کنترل خود در رعایت حرام و حلال الهی. ۲. تاریخ، محل حضور سنن الهی است تا با نظر به آن سنن آینده خود را شکل دهیم. ۳. فکر خوبی است. ۴. خیر، همان‌که روح‌تان با آن سوره تغذیه می‌شود، حضور در عالَم معنا را تجربه خواهید کرد. موفق باشید

31786
متن پرسش

سلام‌ واحترام: ببخشید من سوالی پرسیدم درباره حجاب و اینکه با مانتوگشاد وروسری بلند می‌توان حجاب داشت چون نگه داشتن چادر برای من سخت است و شما پاسخ دادید اصل حجاب درست است و اشکالی ندارد. حالا سوالم این است که با توجه به اینکه برای من حجاب امری درونی است و واقعا اعتقاد قلبی دارم اگر چادر نپوشم آیا این وسوسه شیطان نیست و از خدا دور نمی‌شوم؟ یعنی اینکه به جای چادر، مانتو مناسب بپوشم از ضعف ایمان من نیست؟ چون واقعا حجاب را قبول دارم ولی با مانتوگشاد و مناسب راحت ترم. اما میگم نکنه گناه کنم؟ و اینکه به من میگن سختی چادر را تحمل کنم که ایمانم بیشتر باشه چیه پس؟ چون واقعا حس می‌کنم با مانتو حجابم و آرامشم بهتره تا چادر که با بچه گاهی از سرم میوفته و درست بلد نیستم. استاد چکار کنم؟ قضاوت و حرف مردم را چطور؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، حکم خداوند است. وقتی شریعت الهی آن نوع حجاب را جایز می‌داند ما نباید اگر چنانچه می‌فرمایید در آن شرایط با چادر به زحمت می‌افتید؛ سختی بیش از حدّ بر خود تحمیل کنید. آری! وقتی هم می توانید از چادر استفاده کنید، دلیل ندارد که آن را کنار بگذارید! موفق باشید

نمایش چاپی