بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: هنر(شعر و شاعر ، موسیقی ، سینما و ...)

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19931
متن پرسش
سلام استاد: سلامت باشید. در باتلاق موسقی گیر افتادم چه کنم؟ با این که همه ی جور اطلاعاتی نسبت به آن داریم اما آدم رو بدجوری می کشه چه کنم؟ و منظورم موسیقی حرام نیست، موسیقی حلال است که ساز آن، صدای زیبای اشخاص و...آدم رو می کشد. و این خود سبب می شود که انسان دائم الذکر (حتی زبانی) دیگر نباشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نقش موسیقی در حوزه‌ی خیال است. اگر با تعمق در معارف بتوانید خود را در موطن عقل وارد کنید، خود به خود جذبه‌ی موسیقی کم می‌شود. موفق باشید

19839
متن پرسش
با سلام و عرض احترام: از چند روز پیش که این خبر را شنیدم آرامش از وجودم رفته است. این حادثه می توانست برای هر خانواده ای اتفاق بیفتد. حتی نمی توانیم بگوییم نعوذ بالله در شرایط مشابه ما در مقابل شیطان محکم می ایستادیم و کاری که قاتل آتنا انجام داد را انجام نمی دادیم (و ما ابرء نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی) می خواستم نظر جنابعالی را در خصوص قتل دختر 7 ساله آتنا اصلانی بدانم. چه علت یا عللی باعث اینگونه حوادث می شود؟ چه حکمتی در آن نهفته است؟ بلاها چگونه بین انسان ها تقسیم می شود؟ یکی دخترش سرطان می گیرد و می میرد و یکی دخترش مورد تجاوز قرار می گیرد و به قتل می رسد هر دو داغ عزیز می بینند اما این کجا و آن کجا؟ اللهم نعوذ بک من شرور انفسنا و من سیئات اعمالنا. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیرات الهی اسراری دارد که برای ما روشن نیست. به هر حال در مبانی تفکری که هر انسانی از آن استفاده کند، روشن می‌شود که خالق مخلوقات آن مخلوقات را در عالَمی خلق کرده که آن عالم نیز مخلوق خدا است و لذا جایِ هر مخلوقی را در عالم می‌داند و این‌جا است که گفته می‌شود تقدیرات هرکس نیز به عهده‌ی حضرت حق است و وظیفه‌ی انسان‌ها آن است که خود را در تقدیرات معنا کنند و رشد دهند. موفق باشید

19822
متن پرسش
با سلام: 1. در جایی فرمودید شعر سنتی ظرفیت بیان پوچی این زمان را ندارد به همین جهت شعر نو پدید آمد آیا درست متوجه شده ام؟ 2. چرا فقط دوران پس از اسلام به عنوان تاریخ ملت ما در فرمایشات شما مطرح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این سخن نمی‌تواند در مورد شعر سنتی به طور کلی درست باشد، منتهی شعر نو ظرفیت‌هایی دارد که می‌توان از آن بهره جست 2- هویت ما، هویتی است که بعد از اسلام به ما برگشته است . در قبل از اسلام، مردم کاره‌ای نبودند، شاهان و شاهزادگان همه‌کاره‌ی ملت بودند در آن حدّ که کفش‌گرزاده‌ای حقِ تحصیل برای زندگی دیوانی نداشت. و خسروپرویز 4000 همسر و وزیر او 3000 همسر داشت و مردم فارس مجبور بودند هر چند برادر، یک همسر داشته باشند. آیا این گذشته‌ی ما است که ما به آن نظر کنیم؟!!! موفق باشید

19811
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: و آرزوی توفیقات روز افزون الهی قضیه ای را شنیدم که شخصی نقل می کرد که بزرگی از روحانیون برای یادگیری فلسفه روح افلاطون را احضار می کند و روح افلاطون ایشان را به آقای قاضی در تبریز ارجاع می دهند ادامه اینکه همان شخص رو ابوعلی سینا و ... رو توانسته بود احضار کنه ولی بیان کرده بود روح مقدس اردبیلی رو نتونستم احضار کنم. اول اینکه آیا این قضیه رو تایید می فرمایید؟ دوم اینکه چه دلیل و نشانه قاطعی هست بر اینکه آنچه احضار شده روح افلاطون بوده و چیز دیگری نبوده (جن و یا ...) در صورت امکان مبسوط توضیح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً به احضار روح نمی‌توان اطمینان کرد مگر آن‌که روحی، خودش مأمور باشد که به صحنه آید و یا شخص مناسبی به سوی روحی خاص سیر کند که جریان کار مرحوم الهی برادرِ علامه طباطبایی از سنخ اخیر است و با سؤالاتی که از آن روح شده و با ذوق افلاطونی جواب گرفته‌اند؛ می‌توان آن را قابل اعتماد دانست. موفق باشید

19785
متن پرسش
سلام: استاد معيار تشخيص موسيقي حلال از حرام چیست؟ آیا موسیقی می تواند مایه ی نزدیکی و تقرب روح من به عالم ملکوت شود؟ اگر بله ملاکش چیست؟ من وقتی بعضی از موسیقی ها را گوش می دهم حالت معنوی بهتری می گیرم ولی نمی دانم آیا این حالت در اثر قوه ی وهم است یا عقل؟ آیا مانند استعمال مواد مخدر است که عقل را می گیرد و انسال را به خیال می کشاند؟ این هم نظر یکی از دوستان از قول رهبری است اما نمی دانم چقدر صحیح باشد. ما سال‌هاست آدرس حلال و حرام موسیقی را اشتباهی رفته‌ایم. مهم نیست ریتم آهنگی تند باشد یا کند. مهم نیست با گیتار الکترونیک زده باشند یا سه‌تار. مهم نیست ایرانی باشد یا خارجی. مهم نیست سنتی باشد، پاپ، جاز، راک یا هر چیز دیگری باشد. مهم نیست طرب‌انگیز باشد یا نه. مهم نیست نوازنده‌اش زن است یا مرد، مهم این است که این موسیقی با آدم‌ها چه می‌کند. موسیقی مثل هر چیز دیگری، وقتی حرام است که مسیر زندگی انسان را از دین دور کند. همین! این را من نگفته‌ام، نظر رهبر انقلاب درباره حلال و حرام بودن موسیقی این‌طور است. بعضی وقت‌ها یک آهنگ (هر آهنگی که باشد) با شعری همراه می‌شود که انسان را از دین دور می‌کند. مثل خواننده‌ای که شعرش در توصیف لذت شراب‌خواری است، خواننده‌ای که بدن معشوقه‌اش را توصیف می‌کند، شعری که مرگ و معاد را به سُخره گرفته، شعری که پر از پوچ‌انگاری است، یا ترانه‌ای که به شکلی خدا را منکر شده. در همه این موارد البته حرام بودن به خاطر شعر است و اگر آهنگ بی‌کلامش را کسی گوش کند اشکالی ندارد. شاید کم است اما بعضی وقت‌ها آهنگ جوری است که خود به خود تشویق به کار حرامی می‌کند. مثل آهنگی که ناخودآگاه مخاطبش را به رقص دربیاورد یا آهنگی که بی‌اختیار کسی را ترغیب به آسیب‌زدن به بدن خودش بکند. بعضی وقت‌ها هم آن چیزی که سد راه دین‌داری می‌شود آهنگ و ترانه نیست، پای حاشیه‌های دیگری در میان است. آهنگی که خواننده‌اش بد پوشش است یا برهنگی را ترویج می‌کند، خواننده‌ای که نماینده یک جریان فکری ضد دین است یا حتی خواننده‌‌ای که ناهنجاری‌هایی مثل اعتیاد به روان‌گردها دارد یا به فسادی مشهور است هم، آهنگی است که آدم را از مسیر زندگی با دین دور می‌کند. حالا آهنگ‌هایی را که می‌شناسید، گروه‌ها و خواننده‌ها و ترانه‌ها را بریزید توی این غربال و ببینید کدام‌ حرام است و کدام حلال. گرچه من برای تک‌تک مثال‌هایی که در بالا گفتم، آهنگ‌هایی می‌شناسم و هیچ‌کدام را به صورت اتفاقی مثال نزدم اما باز هم با این ملاک‌ها بیشتر موسیقی‌هایی که مردم روی موبایل‌ها و داخل ضبط ماشین‌ها دارند، حلال است. برای تشخیص هم راه ساده است، هر کس، خودش جامعه را نگاه می‌کند و عرف مردم را می‌سنجد و بعد باید تشخیص بدهد که فلان موسیقی برای عرف و عموم مردم مانع مسیر دین‌داری هست یا نه. هر جایی هم دو دل بودیم، شک داشتیم و نفهمیدیم فلان آهنگ حلال است یا حرام، گوش دادنش اشکال ندارد. پ.ن: اگر شک داشتید، رساله رهبر را ببینید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. رهبر معظم انقلاب به عنوان یک فقیه صاحب‌نظر در این امر می‌فرمایند حرمت موسیقی به محتوایِ آن است و وقتی حرام است که موجب فتنه و فحشاء گردد و زمانی هم که شک داریم آن مورد حرام است یا نه، حملِ به حلیّت باید کرد. موفق باشید

19673
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. دانشمند عزیز شهر ما حجت السلام قنبریان در گفتاری راجع به شعر تر، نوای دل انگیز و ایمان، می فرمودند که ابن سینا در نمط نهم اشارات می فرماید یکی از ابزار مورد نیاز سالک صدای خوش است. ایشون می گفتند که تعجب نکنیم اگر در سجاده علامه طباطبایی یا مرحوم ملکی تبریزی قرآن و مفاتیح و دیوان حافظ با هم هست! (ر.ک @m_ghanbarian) استاد سوالاتی در ذهنم هست، تاثیر این شعر خواندن ها با ترانه های حلال یا حرام دیگه چیه؟ منظورم تاثیرش روی روح هست. مگر امام راحل از استادشون نقل نکردند که موسیقی باعث سستی روح میشه! خب شعری که در دستگاه های موسیقی خونده شود هر چند با مضامین عالی و عرفانی و... تاثیرش مثل همون ترانه ای هست که ازش نهی شده! این شعر حافظ خوندن با صدای حزین همون اثر موسیقیایی ترانه های پاپ، غم گین و... رو نداره؟ البته بحث ترانه همراه با ساز فرق دارد. متشکرم از زحماتتون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فطرت انسان احدیت را که صفت حضرت حق است، می‌شناسد و «احدیت» به معنای یگانگی بین ذات و صفات است و این یک نوع نظم و هماهنگی است. لذا روح انسان نسبت به هماهنگی‌ها بیگانه نیست و از این جهت، شعر قصه‌ی ظهور وَجهِ هماهنگی جان انسان است که با حضرت احد مرتبط شده. بگذریم که بعضاً در مسیر اظهار آن نورِ هماهنگ، خودخواهی‌های شاعر آن را آلوده می‌کند. ولی اگر مطلب تا سطح آهنگ‌های وَهمی تنزل بکند، دیگر حکایت آن نور احدی را در خود ندارد و حجاب ارتباط با حق می‌شود. موفق باشید

19668
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض احترام و آرزوی قبولی طاعات: سخنان جنابعالی را در خصوص موضوعات زیر گوش داده ام لکن سوالات زیر برایم مطرح است: 1. میل هایی که انسان دارد بیشتر از اینکه بدنش را تدبیر کند نفسش را ارضا می کند مثل میل به غذا خوردن، میل جنسی، لذت بردن از مناظر زیبا، لذت بردن از رایحه های خوش بو و صداهای هارمونیک و.... سوالم اینست که پس از مرگ که نفس ابزارهای کسب لذت مثل چشم،گوش ، دهان و ... را دیگر ندارد چه می شود؟ آیا در این رابطه هم دچار نوعی عذاب می شود؟ آیا این کسب لذت ها شخصیت انسان در آن دنیا را هم شکل می دهد و دچار عذاب خلد ذیربط می شود و یا اینکه پس از مدتی عادت می کند و دیگر از ناحیه عدم دسترسی به این لذات عذاب نمی بیند؟ 2. با توجه به مقایسه مرگ با خواب چرا انسان موقع به خواب رفتن دچار سکرات مرگ نمی شود؟ با توجه به آیه «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ» تا این قسمت از آیه خداوند می فرماید بعضی از نفوس که هنگام خواب گرفته شده دیگر به بدن بر نمی گردد آیا برای این نفوس هم سکرات اتفاق می افتد؟ 3. آیا برای انسان های وارسته و نفوس مجرد که سر سلسله آنها حضرت محمد (ص) است در سیر من الله الی الله و اتفاقاتی که برای انسان موقع مرگ، در برزخ، موقع نفخ صور، قیامت و ... می افتد هنوز چیزهایی هست که حتی آنها هم ندانند و جزء اسرار الهی باشد؟ اگر هست چند نمونه بفرمایید. خواهشمند است به سوالات فوق حتی الامکان بطور مبسوط پاسخ بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان بعد از این دنیا با «خود» زندگی می‌کند اما خودی که فطرتش به میدان آمده است و طالب رجوع به حق است. حال هر اندازه از این طلب در دنیا بازمانده باشد، در آن‌جا احساس محرومیت می‌کند. 2- گرفتن روح از بدن در موقع خواب، در آن حدّ نیست که تدبیری که روح نسبت به بدن دارد منقطع شود و درنتیجه آن سکرات خاص برایش پیش آید 3- آری! رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «الآن قیامتی قائم» یعنی در عین این‌که در این دنیا حاضرند، در آن دنیا نیز حضور دارند. گفت: «آن یکی نقشش نشسته در جهان / وان دگر نقشش چو مَه در آسمان». موفق باشید

19638
متن پرسش
سلام عليكم: طاعات و عبادات شما استاد عزيزم مقبول درگاه حق. از حديقا الحقيقه ي جناب حكيم سنايي رحمه الله گزيده اي جناب يوسف علي ميرشكاك بزرگوار فراهم آورده كه شركت سهامي كتاب هاي جيبي آن را طبع كرده است. كتاب حاوي مقدمه اي ست به قلم جناب ميرشكاك، در مقدمه نكته اي ديدم كه بر اين حقير سنگين آمد، درخواست دارم نظرتان را در اين باره بيان بفرماييد: «يكي از كساني كه بسيار از سنايي ياد مي كرده و مشوق مولانا به خواندن آثار سنايي بوده، جناب شمس تبريزي است. البته اهل تامل مي دانند كه شمس گرفتار چنان انانيتي بوده كه بر تمام بزرگان خرده مي گرفته است و رد و قبول او در نزد اهل معني وزن و وقاري ندارد. هرچند اين مقال جاي سخن گفتن از شمس نيست، اما همين قدر بايد گفت كه مولانا جلال الدين مكافات انانيت شمس، او را به كيميا خاتون گرفتار كرد و شد آن چه شد...باغ حقيقت ص16» استاد عزيز و بزرگوارم! آيا چنين چيزي ممكن است؟ كسي كه آتش در هيزم مولوي افكند و شد آن چه شد به انانيتي كه جناب ميرشكاك مي فرمايد گرفتار باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور جناب آقای میرشکاک چیست؟ آری! بزرگانی مثل شمس تبریزی وقتی با مدعیانی روبه‌رو می‌شوند که هیچ‌چیز در دست ندارند به نوعی آن‌ها را تحویل نمی‌گیرند. و این أنانیت به معنی منفی آن نیست. موفق باشید

19644
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز: دو سئوال دارم: 1. نظر مبارک جنابعالی پیرامون فعالیت های فرهنگی که به تعبیر بنده مقطعی و سطحی و شاید کم بازده هستند و شاید به تعبیر حضرتعالی شبه قدسی (کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود خواندم) هستند مثل اکران فیلم های انقلابی، مراسم ترویج مفهوم شهید و شهدا،...چیست؟ واقعا چقدر باید برای این اقدامات وقت و قوت هزینه کرد؟ 2. استاد نظرتون در مورد برخی از آزادی های اجتماعی چیست؟ مثل حضور بانوان در ورزشگاه ها، کنسرت ها،... با توجه به این که حضرتعالی تاکید دارید بر نگاه تاریخی، بهتر نیست این آزادی های اجتماعی را مانع نشیم و بیشتر دنبال تقویت زیرساخت ها باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت فعالیت‌های فرهنگی در متن کارهای هنری مثل فیلم‌هایی که حقایق دفاع مقدس را نشان می‌دهد، بسیار نتیجه‌بخش است، می‌ماند که باید سعی کنیم عمق موضوع به مخاطب منتقل شود 2- در هرحال تا آن‌جایی که گناهی صورت نگیرد، نظام اسلامی موظف است آزادی افراد را پاس بدارد تا مردم احساس نکنند ما با سلیقه‌ی خودمان و به نام اسلام مانع آزادی‌های آن‌ها می‌شویم. موفق باشید

19602
متن پرسش
سلام استاد: نمی دونم این شعر را امام چه زمانی سروده اند؟ چرا انتظار فرج را به نیمه خرداد حواله می دهد؟ معنی اشعار زیر را میشه بفرمایید. از غــــم دوست، در اين ميكده فــــرياد كشم داد رس نيست كـه در هجر رخش داد كشم داد و بيــــداد كه در محفل مــــا رندى نيست كــــه بــــرش شكوه بــرم، داد ز بيداد كشم شاديــــم داد، غمم داد و جفـــــــــا داد و وفا بــا صفـــا مـــنّت آن را كـه به من داد، كشم عـــــاشقم، عــــاشق روى تو، نه چيز دگرى بــــار هجــــــران و وصالت به دل شاد، كشم در غمت اى گل وحشىِ من، اى خسرو من جــــور مجنــــون ببـــــرم، تيشه فرهاد كشم مُـــــردم از زنـــدگىِ بى تو كه با من هستى طــــرفه ســرّى است كه بايد برِ استاد كشم سالهــــا مـــــى گــــــذرد، حادثه ها مى آيد انتظـــــار فـــــــرج از نيمـــــه خــــــرداد كشم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح شعر مذکور از حدّ سؤال و جواب بیرون است و احتیاج به چند جلسه بحث و مباحثه دارد. آن‌چه روشن است در این شعر، شهودی است که در دل قبض و بسط‌های عارفانه‌ی آن مرد الهی به میان آمده است، از آن جهت که طالب نوعی از ارتباط بوده‌اند که در زندگی زمینی محقق نمی‌شده است که عرضه می‌دارند: «مردم از زندگیِ بی تو که با من هستی». موفق باشید

19530
متن پرسش
با سلام و احترام و آرزوی قبولی طاعات اللهم بلغنا مقام الشهدا سوالی پرسیده بودم در خصوص پیوند اعضا که جنابعالی به سوالات 22 و 4219 و 9808 ارجاع فرمودید. برداشت بنده از مطالعه سوالات ارجاعی این بود که نظر جنابعالی این می باشد که بهتر است پیوند به دلیل اینکه باعث آزار روح می شود انجام نشود. سوالات یاد شده از جنبه مباحث معرفت نفس می باشد لکن سوال بنده از جنبه دیگر مطرح شده است لذا سوال مجددا ارسال می گردد خواهشمند است پاسخ بفرمایید: (با علم به اینکه روحمان در اثر پیوند آزار می بیند ولی حاضر باشیم آن را تحمل کنیم.) با سلام و آرزوی قبولی طاعات می خواستم کمی در مورد اهدای عضو افرادی که دچار مرگ مغزی شده اند صحبت بفرمایید. 1. آیا ثوابی بر آن مترتب است؟ بنظر می رسد شبیه آن است که انسان لباس های کهنه خود را که دیگر استفاده نمی کند به فقرا بدهد. 2. افرادی که در قید حیات هستند و یکی از کلیه های خود را می فروشند آیا ثوابی هم می برند؟ چون واقعا نمی توان برای عضو مبلغی مشخص نمود. 3. اگر در طول عمری که فرد پس از دریافت عضو پیدا می کند اعمال ثوابی انجام دهد و یا مرتکب گناه شود آیا اهداکننده هم در آن اعمال شریک است؟ بنده قصد دارم کارت اهدای عضو دریافت کنم تا پس از مرگ اعضایم اهدا شود ولی تردید دارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده نمی‌دانم ما حق داریم چنین تصمیمی برای بدن خود بگیریم یا نه؟ به همین جهت است که نمی‌دانم ثوابی برای آن کار مترتب است یا نه؟ 2- در مورد فروش کلیه و یا هدیه‌دادنِ آن، چون رویهمرفته مشکل چندانی برای انسان پیش نمی‌اید، می‌توان گفت موجب کمک به بقیه شده و بی‌اجر و ثواب نیست 3- ثواب و عقاب مربوط به نیّت انسان است و ربطی به اعضای بدن او ندارد. موفق باشید 

19500
متن پرسش
سلام: آیا شهریار یک شاعر مقید به احکام شرعی بوده است یا یک فرد لاابالی؟ یا معمولی؟ در یک کتاب که خاطراتی از ایشان نقل شده بود ظاهرا توسط آقای نیک اندیش که همواره همراه ایشان بوده است) مکرر مطالبی آورده که ما متوجه می شویم که شهریار اصول اخلاقی و شرعی را چندان رعایت نمی کرده. مثلا او شوق دیدار یک زن آوازه خوان به نام قمرالملوک را داشته و وقتی او می میرد ناراحت می شود و در وصف او شعر گفته است و آن زن او را بوسیده است. شهریار دست دختری را می بوسد. شهریار به معشوقه پیشینش که فرزند هم داشته سر زده است. و از حسرت نرسیدن به هم برای هم نامه خاطرات گذشته را نوشته اند. شهریار به خانه یک ارمنی باده فروش رفته. شهریار انگار هر دختری را میدیده عاشقش می شده. آیا او مقید به مذهب نبوده؟ یا مذهبی که ما داریم سخت گرفته ایم که این چیز ها برایمان بد است؟ ما فقط یک تصویر از او در ذهن داریم و آن هم شعر علی ای همای رحمت است. قضیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که حداقل باید زندگانی مرحوم شهریار را به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله‌ای قبل از انقلاب اسلامی که در فضای روشنفکری به‌سر می‌برد با خصوصیاتی که آن فضا دارد و در عین حال، یک شاعرِ هنرمندی است که ریشه‌های معنوی و معناگرایی در شعر او چشم‌گیر است. و مرحله‌ی بعد از انقلابِ او که از فضای روشنفکری فاصله گرفته و به اردوگاه متعهدین نسبت به انقلاب اسلامی پیوسته در عینِ طعنی که از طرف روشنفکران به او زده می‌شد. شهریار دوره‌ی اول، شاعرِ عاشق‌پیشه‌ای است که به هر حال، روحِ زیباگرایی او بعضاً عنان او را از او می‌رُباید. در این رابطه شاید بتوان علاقه به صدای آن خانم را توصیه کرد، وگرنه در کلّ، اشعارِ او حکایت از آن دارد که به افق‌های بس متعالی نظر دارد. به گفته‌ی آیت اللّه محمدتقی جعفری شعر «حیدر بابا» انسان را از زمین می‌کَنَد و به معراج می‌برد. در آخر از این موضوع هم نباید غفلت کرد کسی که حرکات و سکنات او را برای ما گزارش می‌کند، از نگاهِ معمولی خود می‌نگرد نه از نگاه شاعر و حالات شاعرانه‌ی او. شهریار، شاعری نیست که بتوان او را نادیده گرفت، و از حالات روحانی او که در آخر عمر به فوران آمده است برای زیست‌جهانِ خود استفاده نکرد. موفق باشید  

19449
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: تقریبا مدت یکسال است که به توفیق الهی وارد مباحث معرفت نفس شده ام و تا الان جلسات کتاب ده نکته از معرفت نفس و آشتی با خدا و براهین صدیقین را گذرانده ام و اکنون در نیمه های حرکت جوهری هستم. متوجه این مطلب شدم که حقیقت انسان من اوست و تن ابزار من است و در آشتی با خدا متوجه شدم علت اضطراب و استرس دوری از خداست و با ارتباط با حق به آرامش می رسیم و نیز در برهان صدیقین متوجه یک وجود آن هم حضرت حق و هر چه هست تجلی اوست شده ام. مدتی است که به دفعات خیلی زیاد یاد مرگ می افتم و با اینکه می دانم زندگی جاوید در آخرت است ولی دچار ترس و نگرانی می شوم و هر چه رجوع می کنم به مباحث کتب ذکر شده و با توجه به یاد خدا گاه گاهی از فکر مرگ بیرون میرم ولی باز زیاد یاد آن می افتم. سوالم اول این است که آیا این تعداد مکرر یاد مرگ افتادن در مسیر معرفت نفس طبیعی است یا غیر طبیعی و زیاده روی؟ سوال دوم اینکه آیا من شدیدا با خیالاتم مواجه می شوم یا دچار وهم شده ام؟ و نیز آیا این از العاقاعات شیطان نیست که مرا دچار ترس کند و دچار نگرانی کند؟ در کل نمی دانم با این قضیه چطور برخورد کنم امیدوارم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم انسان‌ها از چیزی که برایشان مجهول است، مضطرب خواهند شد تا این‌که همین حالا انسان خود را در ابدیت خود حاضر بیابد که با دنبال‌کردنِ مباحث معاد این حالت پیش می‌آید. موفق باشید

19445
متن پرسش
سلام استاد: یکی از دغدغه های من این است که چه تفاوتی بین کافر خوب و یک مومن خوب است؟ چون من حس می کنم فرقی بین دروغ نگفتن یک اروپایی با دروغ نگفتن یک مسلمان است؟ نظم یک اروپایی با نظم یک مسلمان چه تفاوتی دارد؟ استاد! امانم را بریده. سرگردانم. می خوام بگم آیا دینداری یعنی مجموعه بایدها و نبایدها؟ یک عمر نماز و روزه برای چی؟ لطفا کمک کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوت‌اند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار می‌دهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بی‌نهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب می‌کند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبه‌رو می‌شود. موفق باشید

19439
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات جنابعالی: سوالی از بنده شد که چرا باید در مقابل عقیده مخالف ترور کنند خب با عقیده پردازی و تئوری جواب دهند، و ایشان اشاره کرد به ماجرای احمد کسروی و شهید نواب که چرا ایشان کسروی را ترور کرد این چه منطقی است که نمی توانند جواب دهند و بعد می کشند یا عمل هایی شبیه به این ها ... اگر لطف کنید پاسخی عنایت فرمایید ممنون می شوم. التماس دعا ی ویژه در این ماه مبارک دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مرتدّ بالفطره مثل کسروی و سلمان رشدی، موضوع با تبادلِ نظر علمی فرق می‌کند. در این‌جا بحث توطئه برای زیر سؤال‌بردنِ اصل اسلام است در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. در این رابطه خوب است به جواب سؤال‌های شماره‌ی 8622 و 11671 و 13674 رجوع فرمایید. موفق باشید   

19399
متن پرسش
سلام استاد: سلامت بدن اولیا بعد از مرگ، مربوط به کدام تعلقه، تغلق تدبیری یا خاطره‌ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون گرفتار گناهان نیستند می‌توانند تدبیر بدن را در حدّ دفع باکتری‌ها ادامه دهند. موفق باشید

19263
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: در پاسخ به پرسش 19228 چرا رویای رحمانی نیاز به تعبیر ندارد؟ گاهی تذکراتی در خواب داده می شود و ما فقط می فهمیم که آلودگی داریم اما نوع آلودگی را نمی توانیم تشخیص دهیم در مورد مکاشفات هم به همین شکل که برخی شان به فرموده آیه ا... مصباح نیاز به تعبیر دارند. سپاس بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رؤیای رحمانی به آن معنا است که نفس ناطقه با سیر خود به سوی عالمِ بالا، منوّر به حالات خوشی عبودی می‌شود و به جهت جامعیتی که دارد، برای سالک حالات معنوی ایجاد می‌شود و نه به صورت‌های خاص که در مکاشفات ظهور می‌کند و نیاز دارید آن صورت کشف‌شده را به نحوی تعبیر کنید تا به اصل خود برگردد. موفق باشید

19228
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. در رویای صادقه ممثل، یک صورت چند علت غیبی می تواند داشته باشد اما شخص فقط یکی از دو علت را می بیند مثل شکستن ستون خانه که به دو معنا می تواند باشد. 1. مرگ شوهر 2. بازگشت او در سفر. شخص فقط یکی از این دو حقیقت را دیده چرا احتمال وقوع هر دو وجود دارد؟ یعنی ما تعیین می کنیم کدام را دیده ای 2. رویای رحمانی می تواند مثل رویای صادقه به دو شکل ممثل یا اصلی و بدون تغییر دیده شود. درست است؟ 3. اینکه گناه خاصی در گذشته مشمول عذاب دنیایی خاصی شده مثل اهانت جوان دعای مشلول به پدرش و فلج شدن پایش اما الان همان گناه منجر به فلجی پای شخص نمی شود با توجه به فهم بنده از قرآن به معنای رفع کامل عذاب دنیایی نیست بلکه شکل عذاب عوض می شود در مورد کسانی که مشمول استدراج شده اند هم به همین ترتیب است فقط نوع خاصی از عذاب دنیوی برداشته می شود نه مطلق عذابهای دنیوی؟ سپاس بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون خود فرد در این نوع رؤیاها با تعبیری که می‌کند، خود را در تعبیر دخالت می‌دهد بعضاً برای خود آن تعبیر را به صورت تقدیر خود در می‌آورد 2- رؤیای رحمانی اساساً آن‌چنان نیست که اجازه‌ی تعبیر به ما بدهد 3- رویهمرفته حرف درستی است مضافاً آن‌که هر معصیتی معلوم نیست که منجر به عذاب شود، بعضاً مشمول رحمت قرار می‌گیرند. موفق باشید

19161
متن پرسش
سلام استاد: دو تا سوال در مورد خواب داشتم: اولی اینکه آیا در خواب چه خواب حقیقی و چه غیر حقیقت دار ما به عالم دیگه حاضر میشیم؟ اگر بله، پس فرق عالم خواب‌های حقیقی با عالم خواب های باطل چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رؤیای غیر صادقه ما با وهمیات خود روبه‌رو می‌شویم و یا اگر هم نفس ناطقه‌ی انسان با حقایق روبه‌رو شود، وهمیاتش در او تصرف می‌کند. موفق باشید

19142
متن پرسش
سلام استاد: اینکه می‌فرمایید نفس بعد از مرگ همه افکار و خیالات رو با خودش میاره، یعنی همه خیالات و افکار یا یه بخش خاصی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش را با همه‌ی آن‌چه به عنوان ملکات دارد، یک‌جا حس می‌کند. موفق باشید

19129
متن پرسش
سلام: وقت بخیر سوالم راجع به دعای هفت شرف هست برای حکاکی روی انگشتر. که آیا باید مثل دعای شرف الشمس که باید روی جسم زرد رنگ نوشته بشه هفت شرف هم به همین صورته یا خیر؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد وارد نیستم. ظاهراً روایات معتبری در این مورد نداریم. سایت «رجا نیوز» در این مورد تحقیقی کرده است به آدرس زیر می‌توانید به آن رجوع کنید. موفق باشید

http://www.rajanews.com/news/268705/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D9%82%D9%85%D8%B1%D8%8C-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81%C2%9D%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D9%86%DA%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%81%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1

19128
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: راجع به موضوعی بشدت به مشورت حضرتعالی نیازمندم. دختری 20 ساله هستم که از دوران دبیرستان با شمه ای از اسلام ناب آشنا شدم و طبق آگاهی هایی که داشتم تکلیف خود دانستم که وارد دنیای هنر و علی الخصوص انیمیشن بشوم تا از این طریق با این ابزار رسانه حرف اسلام را برای مخاطبان، علی الخصوص کودکان که بسیار حیاتیست تربیتشان تبیین کنم. با ورود به دانشگاه با مطالب شما و استاد عباسی آشنا شدم که نگرشم به دانشگاه به کلی عوض شد. با توجه به مطالب شما مبنی بر اینکه علم دانشگاه های امروز بر پایه ی اعتباریاتیست که حکمت به فرد نمی آموزد و با توجه به اینکه ابزارهای غربی با فرهنگ خود ممزوجند، و همچنین منی که نمی خواهم عمرم را صرف اعتباریاتی کنم که هیچ دلبستگی و ایمانی به آنها ندارم و تمام افتخار و آرزویم کار کردن و زندگی کردن و جان دادن برای اسلام است، باید چه کنم؟ ضمن اینکه من دانشجوی تهران و خوابگاهی هستم. تشخیص تکلیف برایم دشوار است. آیا باید همه چیز را رها کنم و به شهرخود برگردم به امید اینکه از این طریق اسلام ناب را بیابم یا درس و دانشگاه را به سرانجام برسانم و تخصصی کسب کنم؟ (ضمن اینکه من هیچ گونه وابستگی و علقه ای به دانشگاه ندارم و با تمام سیستم و استادان بی حکمت آن مخالفم و فقط برای انجام تکلیف به دانشگاه آمده ام)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا نمی‌شود چون سرداری سلحشور در آن محیط خود را نسبت به امری که به عهده گرفته‌ای، فربه و توانا کنی؟!! و همچون آن شهید بزرگ شهید بابایی که خداوند هیچ‌وقت او را از افق تاریخ ما بیرون نبرد، به وقتش در پروازی همسنخِ خود در آسمانِ هنر به ظهور آیی!! موفق باشید

19089
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا دود کردن اسپند برای چشم زخم دارای تاثیر معنوی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوی قابل پذیرش است از آن جهت که بوی خوش، جهتِ روح‌ها را بهشتی می‌کند. موفق باشید

19042
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: خواستم با شما مشورتی داشته باشم در مورد موضوعی. من سال پیش وارد رشته سینما شدم هم بخاطر علاقه ای که داشتم و هم بخاطر اینکه سینما و رسانه رو بستر بسیار مناسبی برای خدمت در راه خدا میدونستم و متاسفانه سینمای امروز ما راهی کاملا اشتباه رو پیش گرفته و خواستم ان شاءا... قدمی الهی بردارم وقتی به تهران رفتم بعد از مدتی مقصد اصلی تبدیل به فرع شد و ضربه ای عجیب از این خوردم و دچار پوچی و اضطراب شدیدی شدم که اون به لطف خدا باعث شد تا مقصد اصلی انسان به من یاداوری بشه و وجودم را آرام کنم. من قبل از ورود به دانشگاه می خواستم حوزه و دانشگاه رو با هم بخونم تا ان شاءا... همیشه در محور اصلی خود بمانم اما فکر کردم که نمی شود هر دو را با هم خواند و اینجور شد که نرفتم و پشیمونم اما چند روزی است دوباره به حوزه فکر می کنم چون برای سینما محتوا بسیار حیاتیست فکر کردم محتوای دقیق و درست را از طریق حوزه به دست بیارم و چون فضای سینما فضای مطلوبی نیست خواستم در بستر مناسبی باشم تا خدایی نکرده این فضای بد تاثیری روی من نگذارد. سینما اصلا به خودی خود برایم مهم نیست دین من محور اصلی است. نظر شما در مورد رفتن به حوزه و دانشگاه همزمان چیست چون من دوستانی در دیگر رشته ها دارم که هر دو را با هم دارند؟ در مورد محتوایی که احتیاج است فقط حوزه می تواند کمکم کند؟ تصمیم گرفتم که به جای تهران دانشگاه رو در اصفهان ادامه بدم چون اونجا رو تجربه کردم و لزومی به ادامه دانشگاه در تهران با آن خرج و مخارج و مشکلات رو ندیدم. استاد تنها چیزی که بین این تصمیم گیری ها ارومم میکنه اینکه توکلم تنها به خداست. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید صِرفاً در حوزه وارد شوید نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرید، وگرنه در دانشگاه هم قسمت حوزه‌ی دانشجویی نحوه‌ای از نزدیکی به حوزه را فراهم می‌آورد. موفق باشید

19014
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد وقتی نذر می کنیم روزی 1000 عدد صلوات بر محمد و آل و محمد بفرستیم حال اگر بیش از آن تعداد بفرستیم ناقض نذر خواهد بود یا 1000 عدد آن پای نذر حساب می شود و مابقی ثواب خود را خواهد داشت؟ با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید حالت دوم در میان است. موفق باشید.

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!