بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: هنر(شعر و شاعر ، موسیقی ، سینما و ...)

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15516
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز استاد بزرگوار: بعضا افرادی هستند که مرگ را تجربه کرده و در حالت کما و یقضه و حتی مرگ گویا شاهد تونل نور هستن و بعد از بهبود و بازگشت از مرگ متفقا دم از عبور کردن و دیدن تونل نور می زنن. لطفا راهنمابی بفرمایین. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این افراد با صورت‌هایی که به جهت شرایط بدنی‌شان، خیالاتشان می‌سازد، روبه‌رو هستند. موفق باشید

15455
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: این که فرمودید معتقد نیستید اذکار باید بر اساس حروف ابجد گفته شود آیا منظورتان صرف عدد داشتن است یا بر اساس حروف ابجد. اگر اولی است این که علامه حسن زاده می فرمایند اذکار جسم هستند و اعداد آنها روحشان یعنی چه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن اذکاری که روایات ما تعداد آن را مشخص کرده‌اند نشان می‌دهد ظاهر آن روایت با روحی که تعداد آن را مطرح می‌کند ارتباط دارد. ولی در مورد بقیه‌ی روایات که تعداد مشخص نشده است، بستگی به نفوذ اراده‌ی ما نسبت به آن روایت دارد. حضرت آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» می‌فرمودند: حضرت یونس«علیه‌السلام» یک بار ذکر مشهور یونسیه را فرمودند، و خدا فرمود: «ونجّیناه من الغم» و یا حضرت آیت اللّه بهجت«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمودند مرحوم صاحب جواهر با آن‌همه مشغله‌ی علمی، مسلّم نفوذ روحانی‌شان در اذکارشان کارساز بوده، زیرا فرصت اداء اذکار زیاد نداشته‌اند ولی همان اذکارِ کم، کارشان را به‌جایی رسانده بود که مولایمان علی«علیه‌السلام» مردم را به ایشان حواله می‌دادند. موفق باشید

15471
متن پرسش
استاد می بخشید شما واقعا خودتون به سوالات جواب میدید. آخه من دو سوال پرسیدم یکیش جواب داده شده. کد سوال 15446
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم جواب سؤال‌ها را می‌دهم و در جواب سؤال مذکور عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم. هرچه هست تنها در محدوده‌ی وظیفه‌ی شرعی حرکت کنید و متذکر شعر مولوی باشید که می‌فرماید: «همچو موری اندر این خرمن خوشم / که فزون از خویش، باری می‌کشم». احتمالاً ایمیل‌تان مشکل دارد. موفق باشید

15470
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: به نظر شما موسیقی های متداول چه تاثیری بر روان آدمی می گذارد؟ آیا موسیقی های عرفانی یا اشعار عارفانه می تواند ما را به خدا نزدیک کند؟ تکلیف ما نسبت به موسیقی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون موسیقی‌هایی که عنوان عرفانی دارد در سیره‌ی ائمه نبوده است، نمی‌توان آن را تأیید کرد. موفق باشید

15451
متن پرسش
با سلام: آیا این روایت دلیلی بر اعتبار علم به حروف ابجد و کاربرد آن در تعداد ذکر نیست؟ آیا این نمی تواند مصداقی از علم باشد در سخن آیت الله بهجت (استاد تو علم توست) قال امیر المؤمنین (ع): سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره. (بحار الانوار، جلد 2، صفحه 317) و یا سخن شیخ بهائی: اعداد روح حروف هستند، یعنی عدد جان حرف می باشد. (الاعداد ارواح و الحروف اشباح)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در این روایت، موضوع تفسیر ابجد مطرح است و این ربطی به حروف ابجدِ مصطلح ندارد. به‌خصوص که خود امامان چنین کارهایی نکرده‌اند و به ما هم تعلیم نداده‌اند و در صدر اسلام نیز چنین رسومی معمول نبوده است، هرچند خواندن یک ذکر بر اساس حروف ابجد، کار غلطی نیست که بخواهیم آن را نفی کنیم. ولی در مورد سخن جناب شیخ بهایی؛ موضوع برمی‌گردد به علمِ اعداد و علمِ حروف که بنده از آن اطلاعی ندارم. ظاهراً علامه‌ی طباطبایی بدان علم آگاه بوده‌اند ولی بروز چندانی در این مورد نداشته‌اند. موفق باشید

15391
متن پرسش
سلام استاد گرامی: جواب پرسش این حقیر را که پیرامون خواب مکرر بنده بود را پاسخ نمی دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همیشه در جواب کاربران محترم عرض کرده‌ام که تعبیر خواب نمی‌دانم. موفق باشید

15402
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: بنده در خواب دیدم که یکی از دوستان که از مشهد مقدس برای بنده قرآنی هدیه آورده بود که به تعارف زیاد به من هدیه شد وقتی قرآن را باز کردم در صفحه باز شده فقط بعضی از کلمات مشخص بود که فکر کنم حرف جلاله بودند. و مابقی آیه ها با چسب قرمز رنگی پوشیده بود. که می گفتم بگذار وقتی خلوت شد چسب ها رو بکنم و بفهمم ولی متاسفانه با دو قرآن دیگر جابجا شد و گمش کردم. استاد ببخشید قبلا سوال اینجوری پرسیده بودم و شما فرمودید که تعبیر خواب نمی دانم لطفا این خواب را برای بنده بگویید. اگر بشود روی ایمیل خودم. یا علی
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم خواب به همین شکلی که می‌فرمایید قواعدی دارد که بنده از آن بی‌اطلاع‌ام. موفق باشید

15385
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت بخیر. 1. حضرت آیه الله سعادت پرور فرمودندکه روزی با خانواده بداخلاقی کرده اند و شب در عالم معنا به ایشان گفتند بیست سال ناله های تو بی ثمر شد. یا حضرت امام فرمودندکه گاهی یک عصبانیت 20 سال انسان را عقب می اندازد. با این حساب سخت که چیزی در بساط نمی ماند؟ اگر با یک بد اخلاقی 20 سال ناله بی اثر می شود پس چطور باید جبران کرد این همه گناه را؟ توبه چقدر قدرت جبران دارد؟ ضمن اینکه اغلب مردم گناهان بدتری بدون استغفار مرتکب می شوند. 2. فرمودید اگر کسی در ایمان راسخ شد خواب به معنای صورت از او برداشته می شود می توان رسید به جایی که در همه خوابها یا غالبشان حقایق را آزاد از صورت دید؟ یعنی بجای مکاشفاتی که سالک گاها در خواب برایش اتفاق می افتد غالبا کشف داشته باشد؟ چنین امکانی وجود خارجی دارد که بعد به فکر رسیدن به آن باشیم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر با یک بداخلاقی، زحمات بیست‌ساله هبط می‌شود، با یک عذرخواهی همه‌ی آن سیئات به حسنه تبدیل می‌گردد. پس چه جای یأس و ناامیدی!! 2- اگر قلب پاک باشد و انسان بتواند با عالمِ مثال منفصل مرتبط گردد، در خواب حقایقی برایش منکشف می‌گردد. آیت اللّه حسن‌زاده می‌فرمودند علامه طباطبایی مکرراً می‌گفتند هر وقت روز خوبی داشته باشم، شب‌های خوبی نیز خواهم داشت که منظورشان احوالاتی است که در خواب و رؤیا نصیب‌شان می‌شود. موفق باشید

15389
متن پرسش
با سلام: می خواستم بدانم فرق صعق و موت چیست؟ و اینکه در مقایسه ی مراتب وجودی با مراتب ادراکی و وجودی انسان، عالم امر که روح هم از آن است مانند چه بخشی از وجود انسان است؟ آیا محض اراده یا...؟ و اینکه آیا روح گفته شده در «نفخت فیه من روحی» را می توانیم همان مقام واحدیت در نظر گیریم؟ و در آخر اینکه در آیه ی «الله نور السماوات والارض» در تفسیر المیزان خواندم که فرموده بودند وجود آسمان و زمین از خداست. اما آیا الله، مقام واحدیت اسما و روح است؟ و آیا در «آیه کل شی هالک الا وجهه» منظور ذات خداست؟ ممنون.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در صعقه، انسان در حالت هوشیاریِ برتر قرار می‌گیرد. مثل این‌که کسی از حالت صورت‌های ذهنی به حالت حقایق عقلی، منتقل شود 2- وجه اللّه، جمال حضرت حق است در تجلیّات اسمائی. موفق باشید

15381
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: چند وقتی است سوال مهمی ذهنم را مشغول کرده و با توجه به اینکه زیاد با هم سن و سالهای خودم ارتباط دارم، احساس می کنم که این سؤالِ خیلی از جوانان است: اکثرا به دین اسلام، از نظر اخروی پرداخته می شود و اکثر جوانها فکر می کنند که دیندار بودن اصلا به درد این دنیا نمی خورد و فقط در آخرت به داد انسان می رسد. سوال این است که کاربرد دین و زیبایی و ارزش دین در همین دنیا چیست؟ یعنی در همین دنیا، فرد مسلمان و دیندار، این دینداری اش چه چیزی به او می دهد که فرد غیر دیندار، آن را دارا نیست؟ به عبارت دیگر، کارایی های دینداری، در این دنیا چیست؟ یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سه جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» نکاتی در این رابطه دارد. موفق باشید

15367
متن پرسش
سلام: آزادی ارجح است یا عدالت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آزادی. موفق باشید

15348
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده این 23 سالی که از خداوند منان عمر گرفتم حدودا هر ساله اگر اشتباه نکنم 2 یا 3 بار خواب می بینم که در یک ارتفاع بلند مانند کوه قرار دارم و در حال سقوط می باشم به نحوی که از خداوند استمداد می کنم که مرا نجات دهد تا به زمین نرسم و فوت کنم و به هر حال به زمین افتاده و از خواب بلند می شوم. استاد به نظر حضرتعالی این خواب، پیام یا تعبیری دارد؟ یا اگر دارد پیام یا تعبیر آن چیست؟ نکته ای که بنده اخیرا از این خواب متوجه و متنبه شدم این است که بنده به شدت از مرگ می هراسم!!!! البته استاد بنده الحمدالله خیلی به رخدادهای که عمدتا پشتوانه عقلی و نقلی ندارد توجهی ندارم اما این خوابی که بنده در ارتفاع قرار می گرم را خیلی سال است که می بینم گفتم شاید پیامی داشته باشد. به هرحال عذر می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت، بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. موفق باشید

15351
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: 1. استاد اینکه حادثه ای برای ما رخ نمی دهد مگر اینکه قبل از آفرینش زمین ثبت بوده در علم الهی، چگونه است؟ آیا چون ما انجام می دهیم در علم الهی بوده چون خداوند عادل است پس جبر اینجا معنا نمی دهد آیا خداوند می دانسته که مثلا من فلان خطا را در فلان زمان و مکان انجام می دهم؟ آیا علم به شخصیت من داشته و عمل من را می دانسته؟ لطفا کمی توضیح دهید. ۲. استاد وقتی من خواب می بینم من همین اخلاقیات و ملکات زمان بیداری را هم در خواب دارم این درست، اما دو سوال یکی اینکه آن رفتارها که در خواب از من سر می زند در حالیکه جزو اخلاقیات و ملکات بیداری من نبوده مثلا من در بیداری از چیزی می ترسم که در خواب نمی ترسم یا بالعکس اینها چگونه رفتارهایست؟ کتابهای معرفت نفس و خویشتن پنهان و نفس و حشر و ... را هم خوانده ام دوم اینکه نفس من در خواب بدنی برای خود می سازد آیا محیطی هم که در خواب در آنجا هستیم نفس ما می سازد؟ چون به فراخور خوابمان است؟ حال در کتابی می خواندم که انسان کلا چیزی خارج از حیطه نفس ناطقه خود ادراک نمی کند و این ادراکات همه جزو رزق انسان است اگر اینطور است خواهشا توضیح کوچکی درباره ی رابطه رزق عقلی و رزق مادی دهید، یعنی مثلا الان این خونه و اتاقی که من در آن ساکن هستم اول جزو حیطه ی ادراکی من است و رزق ادراکی و بعد رزق مادی؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع اراده و اختیار را در جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، دنبال کنید 2- اگر روح انسان در خواب نتواند به عالم مثال منفصل سیر کند، بیشتر مشغول خطورات روزمره‌اش می‌شود و همان‌ها را در درون خود می‌سازد 3- این‌طور نیست که انسان چیزی بیرون نفس خود را ادراک نکند، مگر آن‌که روحش گرفتار روزمرّه‌گی‌هایش باشد، وگرنه اگر قلب و روح او پاک و مطهر باشد، آن‌چنان با عالم مثالِ منفصل مرتبط می‌شود که صورت‌های غیر قابل تصوری را می‌یابد. موفق باشید

15322
متن پرسش
سلام حاج آقا: یه مدتیه که حالت روحی دارم هر چه که میشه ناخودآگاه و غیرارادی آرزوی مرگ می کنم. مثلا کسی رو ببینم گناه میکنه، آرزوی مرگ می کنم، کسی رو ببینم که عارفه، آرزوی مرگ می کنم. عظمت آسمون رو که ببینم آرزوی مرگ می کنم. همسرم حرفی بزنه، آرزوی مرگ می کنم. در کل در هر حالی ناخودآگاه این تقاضا از خداوند، تمام وجودم رو ناخودآگاه میگیره. این نشونه چیه؟ میشه گفت که روحم از بدنم تقریبا منصرف شده؟ دیگه هیچی برام مهم نیس. نظرتون چیه؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که به ما فرموده‌اند: «‌اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً»(مستدرك الوسائل ج1 ص146). باید نحوه‌ی حیات دنیایی خود را نیز با تعریف منطقی مدیریت کنیم و بستر زندگی دنیایی را به زیباترین شکل، محلِ ابعاد شخصیت همه‌جانبه‌ی خود قرار دهیم، تا حجاب بین ما و حقیقت به مرور برطرف شود و اُنس با حضرت حق در کنار ارتباط با سایرین برای ما شکوفا گردد. موفق باشید

15294
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به تغییرات جوی و آلودگی هوا آیا آداب گرفتن آب نیسان از آب باران را هنوز می توان انجام داد و به نتایج شفا بخشش امید داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز جای امیدواری هست. تأثیر آن به جهت روحی است که در آن زمان در آن آب نهفته است. موفق باشید

15284
متن پرسش
استاد گرامي با سلام: 1. آيا متوفي ناظر بر شستشو و دفن بدن خويش است؟ اموات بر حال اقوام خود آگاهند؟ اموات خويشاوند همديگر را در برزخ ملاقات مي كنند؟ 2. برزخ فردي كه امروز فوت شده با فردي كه چند هزار سال پيش مرده از نظر زماني چگونه توجيه مي شود؟ اگر برزخ لازمان است چرا آيه اي در قرآن اشاره به عرضه شدن آتش بر فرعون در هر صبح و شام دارد؟ 3. توصيه هاي دين در زمان زيارت اموات چيست؟ چه سوره اي بايد قرائت شود و به چه شيوه اي؟ 4. برگزاري مراسم هفته و چهلم و سال و غيره و بيان فاتحه مع الصلوات كه در اينگونه مراسمات مرسوم است مبناي ديني دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه خداوند سؤالاتی را در جان شما شکل داده است که منجر به جهت‌گیریِ خوبی در زندگی‌تان می‌شود. اگر با نظر به سیر مطالعاتی روی سایت، بعد از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین»، کتاب معاد را همراه با شرح صوتی آن شروع کنید؛ به سؤالات خود جفا نکرده‌اید. مواظب باشید سؤالات را با جواب‌های سطحی ضایع نکنید. موفق باشید

15222
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شما بخیر. در سوال 15182 پس چرا گاهی مکاشفات در حافظه و خیال سالک می ماند و گاهی نمی ماند؟ گاهی کلمه به کلمه در ذهنش مانده گاهی فقط موضوع و دیگر هیچ. این را نمی توان مثل خواب محسوب کرد که به دلیل مهم نبودن در خاطرمان نمانده. متشکرم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً خواب‌هایی که جنبه‌ی حضوری آن‌ها کمتر است و به صورت، درآمده است در حافظه‌ی خواب‌بیننده می‌ماند. سؤال فوق این بود که چرا خواب‌ها در حافظه نمی‌ماند؟ و ما تنها آن وَجه را جواب دادیم و این بدان معنا نیست که هیچ خوابی در حافظه نمی‌ماند. موفق باشید

15208
متن پرسش
با سلام: استاد گرامي سوالاتي در مورد قرآن كريم دارم كه خواهشمندم در صورت امكان به تفصيل پاسخ دهيد: 1.به نظر مي رسد روح مردانه اي بر قرآن حاكم است و اكثر خطابهاي قرآن مردان را مخاطب قرار مي دهد. مثالهاي فراواني در اين زمينه وجود دارد مثلا حتي براي بيان احكام تيمم خطاب به مردان مي گويد ‍«او لامستم النساء» علاوه بر اين برخي آيات در مورد زنان تحقيرآميز به نظر مي رسد. مثلا آيه 18 سوره زخرف - «آیا کسی را که در لابلای زینت ها پرورش می یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست فرزند خدا مي خوانيد» يا آيه 223 سوره بقره - «زنان كشتزار شمايند.» 2. قرآن مدعي است كتابي براي هدايت است و براي همگان قابل فهم است اما مبرهن است كه فهم بخشي از آيات قرآن نيازمند دانستن شان نزول و اطلاعات تاريخي است بخشي از آيات بسيار مبهم است و فهم آن دشوار. علاوه بر اين مطالب قرآن بسيار پراكنده است و بسياري از آيات تكرار شده از جمله داستان حضرت موسي كه گهگاه مخاطب را خسته مي كند. 3. نامگذاري سوره ها توسط چه كسي انجام شده و قرآني كه اكنون با اين ترتيب در دست ماست دقيقا همان قرآني است كه بر پيامبر نازل شده است. 4. به نظر مي رسد قرآن از فرهنگ و جامعه زمان خود تاثير پذيرفته است و بسياري از مطالب آن تنها زمانه خود را دربرمي گيرد. بيان مطالبي از جمله ظهار، نهي از جابجايي ماههاي حرام، كوچ زمستاني و تابستاني قريش و بسياري آيات ديگر چه تاثيري در هدايت انسانهاي جهان امروز دارد. مثلا اگر سوره قريش يا بحث ظهار در قرآن نبود هدايتگري قرآن ناقص مي شد. 5. برخي آيات قابل فهم نيست و حتي خرافي به نظر مي رسد مثلا آراستن آسمان با ستارگان براي حفظ آن از شيطان سركش و فرستادن شهاب ثاقب براي جلوگيري از استراق سمع از آسمان توسط شياطين در سوره صافات يا آيه 275 سوره بقره «کسانی که ربا می خورند، بر نمی خیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس، او را دیوانه کرده است.» برخي آيات مبهم و متناقض با علم است از جمله وجود هفت آسمان و هفت زمين اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ (طلاق/ 12) يا خلقت انسان از بين ستون فقرات و دنده ها در صورتي كه مني در بيضه ها توليد مي شود خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ*يَخْرُجُ مِن بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ (طارق / 5ـ7) از طولاني شدن سوال عذرخواهي مي كنم. اين سوالات بسيار ذهنم را مشغول كرده اند خواهشمندم با پاسخ مبسوط خود آرامش ذهني و ايمان قلبيم به اين كتاب مقدس را به من بازگردانيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید قرآن مثل هر کتاب مقدس و حتی مثل هر کتابی که به اشارات قدسی و معنوی نظر دارد، دارای فرهنگ خاصی است. حتی اگر شما بخواهید مثنوی مولوی را بفهمید، باید شرایط تاریخی آن متن را بشناسید که اصطلاحاً امروز به آن «هرمنوتیک» می‌گویند. به نظر بنده اگر حداقل یک دور تفسیر قرآن را مطالعه فرموده‌ بودید، بسیاری از سؤالاتتان برطرف می‌شد. در آیه‌ی 18 سوره‌ی زخرف «اناث» به معنایِ موجود منفعل است و در این آیه ربطی به جنس زن ندارد. می‌فرماید موجوداتی که خود را نساختند و تحت تأثیر مخلوقات و منفعل از اراده‌ی آن‌ها شکل گرفته‌اند، نباید به عنوان معبود قرار گیرند و یا وقتی می‌فرماید زنان کشتزار شمایند و باید حرمت آن‌ها را نگه دارید؛ نظر به یک واقعیت طبیعی می‌کند و ابداً این تحقیر زنان به حساب نمی‌آید. اگر به داستان‌هایی که مربوط با انبیاء است از جمله در مورد حضرت موسی«علیه‌السلام» به دقت نظر بفرمایید ملاحظه می‌کنید که در هر جا به سنتِ خاصی نظر دارد و بهره‌ای بسیار ارزشمندی را به مخاطب خود ارزانی می‌کند. نامگذاری سوره‌ها عموماً در زمان پیامبر بوده است. در مورد حرمت جابجایی ماه‌ها؛ و سایر موضوعاتی که با نظر به آن زمان پیش کشیده است، بهانه‌هایی را مدّ نظر قرار داده که در دل آن قاعده‌های ابدی عالم را متذکر شده است. در موضوع آسمان و حفظ آن‌ها توسط ستارگان و نفی شیاطین توسط شهاب ثاقبِ فرشتگان، عرایضی در شرح سوره‌ی «قاف» داشته‌ام مبنی بر آن‌که اساساً آسمان به معنای محلِ فرشتگان، یک مقامِ مجرد است با مراتب مختلف. مثل مراتب مختلف نفس ناطقه‌ی انسان که از «خیال» شروع می‌شود و بعد از «عقل» ، «قلب» قرار دارد و بعد از آن «روح» و «سرّ» و «اخفاء». و ستارگان، معارف عالیه‌ی آسمان‌های هفتگانه است. و همان‌طور که عقلِ شما، خیالات واهی جان شما را نفی می‌کند، فرشتگان عالم بالا، حضورِ شیاطین را جهت بهره‌مندی از حقایقِ وَحیانی، نفی می‌نماید. و همین قاعده‌ی هفت آسمان که هفت‌مرتبه‌ی ملکوتی است در مورد هفت‌مرتبه‌ی زمین مطرح است که هفت‌مرتبه‌ی ظلمانی است و ربطی به زمین مادّی ندارد. در مورد خلقت انسان از ستون فقرات و دنده‌ها نیز موضوعِ جذباتِ روحانی زن و مرد مدّ نظر است که حاصل آن ترشحات جسمانی است. در هر صورت؛ زبانِ قرآن، زبانِ یک اندیشه است و برای فهم آن باید زبان آن اندیشه را شناخت. مگر شما وقتی فیزیک یا شیمی می‌خوانید بدون درک زبان و اصطلاحات آن علم، متوجه آن می‌شوید؟! موفق باشید

15202
متن پرسش
سلام علیکم استاد: خسته نباشید. بنده طلبه هستم. چندی پیش یکی از آشنایان نزدیک که دختر خانم جوانی در محدوده سن 22 سال هستند در خصوص مسأله ای به بنده رجوع کرد و مسأله ایشان بدین شرح است که ایشان می فرمایند که چند باری برایشان اتفاق افتاده است که وقتی شب می خوابند در ابتدای خواب (یعنی بین خواب و بیداری) چیزی بیخ گلویشان را محکم می فشارد بطوری که نمی توانند از جایشان حرکت کنند، حتی می فرمودند که دقیقا سنگینی دست هایشان را در زیر گلویم حس می کنم که با شدت می فشارد. بار اول که ایشان تعریف کرد بنده زیاد توجهی نداشتم و گفتم احتمالا بد خوابیده بودید یا ... اما بار دوم هم دقیقا همینطور شدند و دقیقا با همین کیفیت. بصورتی که ترسی در وجود ایشان حاصل شده بود. بنده با توجه به اینکه این حالت فقط در حین خواب و بیداری (یعنی در لحظه ای که روح تا حدودی ارتباط اش قطع شده است) برای ایشان رخ داده است و با توجه به بعضی مباحث معاد و علم النفس صدرایی احتمال دادم که ایشان در خواب و بیداری تمثلات و صُور اعمال خویش را می بینید و در واقع این ملکات نفسانی ایشان است که برایشان تجلی می کند نه اینکه چیزی بیرون از ایشان با او ارتباط بگیرد، یعنی تمام فشارها از درون خودش شروع به جوشش می کند. با توجه به این استنباط مباحث خودسازی و مراتب طهارت نفس و تزکیه را کمی با ایشان صحبت کردم. حال قرار است که در آینده کمی دیگر با ایشان صحبت کنم، فقط خواستم از حضورتان بپرسم چیزی که به ذهن بنده رسیده است درست است یا خیر؟ (یعنی اینکه ملکات نفسانی ایشان برایشان تجلی می کند و فکر می کنند شخص دومی او را اذیت می کند). چون استنباطی که کرده ام در روند بحث بنده با ایشان ممکن است تأثیر بگذارد. اگر امکان اش هست بنده را راهنمایی کنید و در ثانی امکانش هست این همان بحث (بختک) باشد که بین مردم عوام مشهور است؟ و می گویند بختک موجودی است که در هنگام خواب خودش را روی انسان می اندازد و تخت سینه او را می فشارد. اگر احتمال می دهید این سوال باعث ایجاد و افزایش خرافه در بین کاربران می شود در سایت بصورت عمومی نمایش ندهید. با تشکر .
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در بحث «کتک‌خوردن از خود» عرایضی در این مورد شده است. با این‌همه؛ موضوعِ طهارت نفس کمک می‌کند. بعضاً روانپزشکان نیز حرف‌هایی دارند. موفق باشید

15182
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خدا قوت: جناب غزالی در «کیمیای سعادت» فرموده اند که گاهی حالات خوبی داریم در خواب که نشان می دهد بهشت را دیده ایم. (البته برای کسی که مجرد شده) و همینطور حالات خستگی در ادراک جهنم اما در خزانه خیال نمانده و تصویری بعد از بیداری در ذهن نداریم. علت ثبت نشدن چیست؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا به صورت حضوری و وجودی ما در خواب با موضوعات روبه‌رو می‌شویم و نه به صورت حصولی و مفهومی که در حافظه بماند. موفق باشید

15136
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در بحث جامع السعادات فرمودید که ابجد پایه ی عقلی و نقلی درستی ندارد و قابل استناد نیست استاد می خواستیم این را بیش تر بسط دهید پس یعنی با این وجود هیچ گاه گره های زندگی خود را در ذیل این مسایل از علوم غریبه و مسایل ابجد نباید پیدا کنیم بلکه باید گره ها را با شرع و ذیل دین باز کنیم؟ و در ثانی استاد اگر این ابجد پایه ندارد پس چرا علمایی چون مرحوم کشمیری یا علامه طهرانی در کتاب مهرتابان درا ین مورد روش های برای استفاده از بجد را هم ذکر کردند و ثالثا چگونه ات که علامه حسن زاده نیز در کتاب ذکر و ذاکر و مذکور بحث هایی را دارند یا برای علوم غریبه در حل مشکلات علما بهره هایی می برند و استفاده های می کنند؟ رابعا استاد پس علوم غریبه هیچ پشتوانه ی شرعی ندارد و استناد به آن عقلانی نیست و بهره از آن عقلانی نمی باشد؟ ببخشید تشکر از حوصله تان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بین علوم غریبه و موضوع حروف ابجد باید فرق گذاشت. از طرفی در همان جلسه عرض شد که تکرار اذکار بر اساس حروف ابجد، یک تجربه‌ی شخصی است. و بزرگان ما تجربه‌ی خود را به سایرین گزارش می‌دهند و این بدان معنا نیست که اگر همان اذکار را با تعداد کم‌تر و یا بیشتر از آن‌چه با محاسبه‌ی حروف ابجد به‌دست آورده‌اند، تکرار کنند؛ نتیجه نگیرند! موفق باشید

15122
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله استاد بزرگوارم: پاسخ های شما به سوالات اخیر کاربران در باب انتخابات اسفند 94 را مطالعه کردم و دیدم چنان لطافتی دارد که قرار گرفتن در مسیر فهم آنها برای نفوس با اخلاص که خانه وجودشان را در معرض تندبادها حوادث روزگار فعلی می بنند، حقیقتا سهل ممتنع است. اگر بخواهم در مسیر این نوع تفکر لطیف لمحه ای قرار گیرم (یا بگو بیقرار گردم) باز به همین می رسم که هنوز انگار زمین و زمان به کمال استعداد خود برای فهم افق برتری که امام راحل بزرگوار به روی انسان گشوده، نرسیده و هنوز حتی جریان راست گرای واقعی یا اصلاح طلب واقعی ما نتوانسته هویت و شخصیت خود را ذیل آن نور دوران معاصر قوام دهد و در بلندای دیگری مافوق دعواهای سیاسی چپ و راست برای تمدن سازی اقدام کند. گفتمان های رایج اصولگرا و اصلاح طلب و میانه رو با همه چالشهایی که در ظاهر چشم ما با یکدیگر دارند، در ظلمت مدرنیته گرفتارند و کم توفیقی هر دو جناح که امتحان خود را در دوران سازندگی و اصلاحات و مهرورزی و در مجالس متفاوت نشان دادند ریشه در همین گرفتاری دارد. جالب آنکه همگی در یک چیز مشترکند و آن عدم فهم افقی که رهبری گرانقدر ذیل نور امام متذکر آن هستند. نشانه این غقلت از روحی که آقا متذکر آن است اینکه می توان توصیه ها و راهبردها و تذکرات یکسانی را در کلام آقا پیدا کرد که به همه جناح ها در زمان مسئولیست شان داشته اند و این نشانه ها هم در دولت آقای هاشمی و هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت آقای احمدی نژاد و هم در مجالس اصولگرا و هم در مجالس اصلاح طلب مشهود است. همه جناح ها و افراد سیاسی - بجز معدود کسانی که مسلما گرگهایی در لباس میش هستند - به نظر بنده دلسوزانه می خواهند برای کشور خدمت کنند و هر کدام در قرائت خاص خود یک وجهی از وجوه توجهات این سویی امام را برجسته تر می کنند یکی عدالت را و یکی آزادی را، یکی جمهوریت را و یکی اسلامیت را، یکی آبادانی را و یکی کارفرهنگی را.... اما همگی در گفتمان های خود برای نحوه اداره کشور و به پیش بردن اقتصاد بیمار و فرهنگ مظلوم به سمت توسعه ذیل تمدن غربی مشترکند. این است که مردم مستضعف ما (به معنی قرآنی کلمه) بجای آنکه در معرض آن لطایف تفکر قرار گیرند، یک روز آرمان و مطلوب و مطالبات خود را در گفتمان این جناح می بیند و به فلان رای می دهد و روز دیگر در جناح مقابل به بهمان رای می دهد. و این دست به دست شدن قدرت میان جریان ها سالهاست ادامه دارد و عملا نه مردم و نه حکومت و نه نخبگان و خواص بسمت غفلت زدایی از ظلمات زمانه علی نحو راقی سیر داده نمی شوند. آری شاید هنوز زمان کمال استعداد قرار گرفتن در مسیر چنان تفکر لطیفی که شما متذکر آن هستید فرانرسیده است... بقول شاعر دردآشنای روزگارمان آقای برقعی: و این بحر طویل است... عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟ چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد، زمین مرد، زمین مرد، خداوند گواه است، دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این‌که متوجه‌اید روحِ شاعرانگی، روحِ تذکر به این دوران است؛ بسیار دلگرم شدم و حقیقتاً در افقی که شاعر می‌گشاید، می‌توان از کدورت دعواهای جناح‌های سرگردان آزاد شد و به جایی نظر کرد که به گفته‌ی جناب حافظ: «می‌وزد از چمن نسیم بهشت / هان بنوشید دم به دم میّ ناب» در چنین شرایطی که در صبح‌دمان ژاله بر رُخ لاله می‌چکد، از چمن‌زار مظاهر، نسیم بهشت می‌وزد و تمام فضا را آماده می‌کند که تا سالکِ طالب حقیقت در عالی‌ترین شرایط توحید که امکان تحقق عشق خالص در میان است، از نوشیدن میّ نابِ محبت کوتاهی نکند و نگذارد در چنین شرایطی غیر از رجوعِ به حق چیز دیگر در میان آید. این حالت را در پیاده‌روی اربعین در بین انبوه زائران حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» و یا در حرم امامان معصوم«علیهم‌السلام» به‌خوبی می‌توان احساس کرد که چگونه نفحات الهی، شوری آتشین بر قلب‌ها انداخته به طوری‌که هرکس در تلاش است در نوشیدن میّ ناب که همان عشق خالصانه است، عالی‌ترین سبقت را به صحنه آورد. موفق باشید 

15099
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: آیا با توجه به این که 14 معصوم همه یک مقامند اگر شهید نمی شدند و عمر طبیعی می کردند همگی در یک سن به مرگ طبیعی از دنیا می رفتند یعنی در حفظ عصمت کامل می شودند و از دنیا می رفتند یا ظرفیت آنها با هم فرق می کند مثلا یک امام در 40 و دیگری در 50 سالگی از دنیا می رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً تقدیرات الهی را هم باید در این مورد در نظر گرفت. همان‌طور که بر اساس تقدیرات الهی، جسم و شکل ِ آن ذوات مقدس متفاوت است. موفق باشید

15098
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: آیا نفس کافر رویای صادقه می بیند در حالی که فرمودید نفس باید صادق باشد تا رویای صادقه ببیند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کافر رؤیای صادقه در حدّ حضور در آینده هست ولی رؤیایِ رحمانی ندارد. از طرفی اگر نفس، صادق باشد رؤیاهای انسان از توهّم پاک است. موفق باشید

15079
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: چگونه از موسیقی عبور کنیم؟ شما فرمودید: «حوزه‌ی موسیقی، مرتبه‌ی خیال انسان است، اگر انسان‌ها طالب حضور در مقام قلب و روح هستند باید از موسیقی عبور کنند و در این راستا اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هیچ رجوعی به موسیقی نداشتند.» بنده اهل موسیقی نیستم، اما مدتی است احساس می کنم برخی موسیقی ها احساساتم را تغییر می دهند، اما می ترسم مرا از اصل و حقیقت باز بدارد و مشغول هوس های زود گذر کند، با وجود اینکه سعی می کنم موسیقی را وسیله ای برای قرب خدا و تذکر قلبی بدانم، البته موسیقی با محتوا و حلال. اما به هر حال در همین مدت کم نیز با احتیاط چند موسیقی محدود گوش کرده ام و می گویم اگر بنا باشد مرا به توهم بکشاند، نه توحد، حاضرم به راحتی ترکش کنم. استاد عزیزم، نظر نهایی شما برای بنده حقیر حجت است. دوستم با این نگرش زیاد موسیقی گوش می دهد، اما از شما تقاضا دارم مرا راهنمایی کنید که چه کنم، و جایگزین آن چه کنم؟ البته اشعار علامه حسن زاده حفظه الله را وقتی می خوانم، جلوی اشکهایم را گاها نمی توانم بگیرم، و احساس حضور می کنم، اما در موسیقی چنین حالی تابحال نداشته ام. با تشکر از دقت نظراتتان اجرکم عند الله تعالی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین پیشنهاد را دارم. چیزهایی مثل اشعار و مطالب عرفانی را که اشاره به حقایق متعالی دارد، باید جایگزین این تمایل کرد. شاید خدا این میل را در قلب شما انداخته است که یک دوره مثنوی بخوانید. موفق باشید     

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!