بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح تفسیر المیزان

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25346
متن پرسش
با سلام: بنده امسال ورودی ارشد الهیات گرایش قرآن و حدیث هستم. به فلسفه و عرفان نیز خیلی علاقه دارم و مباحث فلسفی را دنبال می کنم و یک دوره بدایه را نزد یکی از دانشجویان ارشد وقت گذرانده ام و الان دور دوم را با صوت می خوانم. یک دوره فارسی المیزان را مطالعه کرده ام ولی خوب نه، فلذا دوباره منتها از روی متن عربی با تامل و طمانینه آن را از سر گرفته ام و کمی پیش رفته ام. منتها در نظر داشتم یک کار تحقیقی دیگر نیز در کنار المیزان انجام دهم. گزینه هایی که دارم بعضیش به درد ان شالله دکترایم و آزمونش می خورد بعضیش برای خودم است. آن گزینه ها اینهاست: مجمع البیان که بدرد دکترایم می خورد و کتابهایی که بدرد خودم می خورند: ریاض السالکین سید علی خان مدنی و یکی از شروح نهج البلاغه که البته نمی دانم کدامش بهتر است. لطفا بفرمایید نظر شریفتان مطالعه ی کدام کتاب از کتب مذکور است در کنار المیزان (و اگر نظر حضرتعالی بر شرح نهج البلاغه است کدام شرح)؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. خود المیزان نکات خوبی را به عنوان موضوع پایان‌نامه در اختیارتان می‌گذارد. کتاب «ریاض السالکین» سید علی‌خان مدنی کتاب تحقیقیِ عمیقی است. موفق باشید

25307
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. استاد شما جزوه ای را تنظیم کردید برای المیزان و آن را مطالعه کردیم اما دو سالی است که در قم استاد عابدینی المیزان را شروع کردند و درس می فرمایند اولا اینکه می خواستم نظر حضرتعالی را راجع به استاد عابدنی بدانم ثانیا این سبک المیزان خیلی طول می کشد اینگونه بخوانیم یا اینکه خودمان به آن سبک دز جزوه ادامه دهیم. ثالثا استاد یزدان پناه هم به سبک خودشان شروع به المیزان کرده اند که در آن مفصل به مباحث تفسیری می پردازند و بنده دو سالی است که به آنجا می روم ولی اینجا هم بسیاز طولانی در حالی که بعد از دو سال هنوز ابتدای سوره ی حمد هستند می خواستم نظر شما را هم برای جمع بندی بدانیم تا دوستانی هم که پیگیرند مطلع باشند و استفاده کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو استادی که نام بردید از اساتید فاضل و قابل اطمینان هستند. بستگی به ذوق خودتان دارد که با کدام رویکرد، احساس می‌کنید در آغوش قرآن قرار دارید. موفق باشید

25092
متن پرسش
سلام: شهید مطهری گفتند صد سال دیگر ارزش المیزان مشخص می شود، ولی شما در جلسه دوشنبه فرمودید ابتدای سوره مرسلات در المیزان با عقل بعد از مشروطه گفته شده و ما با اون عقل دیگر نمی توانیم ادامه دهیم و با یک عقل برتر باید به این آیات رجوع کنیم. این گفته مطهری و شما چطور با هم جمع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با مشروطه و بعد از مشروطه عقلِ مدرن خواسته یا ناخواسته وارد نحوه‌ی تفکر ملت ما شد و این‌جا بود که اندیشمندان بزرگی مثل علامه‌ی طباطبایی متوجه‌ی آن امر شدند و برای نشان‌دادنِ عظمت‌های کتاب الهی حتی در چنین شرایط و تاریخی دست به کار شدند و نه‌تنها تا دیروز و امروز بلکه تا فرداهای دور ما با عقل مدرن روبه‌رو هستیم و این تفسیر المیزان است که می‌تواند راهنمای ما باشد. می‌ماند که این سال‌ها با عقلی که فضای مجازی به صحنه آورده است که بیشتر، احساسی است خیالاتی، نیز روبه‌رو شده‌ایم و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این وادی حرف‌هایی برای ما گذاشته‌اند و این بدان معنا است که در کنار المیزان، عقلِ عرفانی نیاز این زمانه است. موفق باشید

24863
متن پرسش
با سلام: ببخشید می خواستم کمی درباره این موضوع توضیح بفرمایید که بتوانم این موضوع رو برای کارشناسی ارشد پایان نامه کنم. بیشترین مشکلی که دارم در تبیین موضوع و فصل بندی موضوع است. موضوع: تاثیرات ایمان دینی بر انسجام اجتماعی از منظر قرآن با تاکید بر المیزان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بسیار خوبی است. راهکارِ صحیح آن است که با توجه به این موضوع، تفسیر المیزان را در مقابل خود قرار دهید و در حدّ امکان از ابتدا با نظر به موضوعِ مورد نظر آن را دنبال فرموده و به یادداشت‌های خود در همین رابطه ادامه دهید، مطالب خوبی به‌دست خواهید آورد. موفق باشید

24344
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به مشاهداتى كه در حالت كما (به دليل تصادف) داشتم و مطابق قرآن بود جذب اسلام شدم و تحقيق هاى زيادى كردم، لذا با صحنه هايى روئيت كردم متوجه عجيب بودن عوالم شدم! حال سوالى كه ذهن بنده را درگير كرده عوالم قبل از خلقت آدم ابوالبشر است، آيا امكان توضيح در ارتباط با سرگذشت ارواح قبل از خلقت هست؟ ممنونم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره‌ی اعراف به طور کلی بحث روبه‌رویی انسان با حضرت رب‌العالمین را قبل از خلقت انسان به میان آورده است به این معنا که انسان مشاهده کرد حضرت رب‌العالمین چگونه در ابعاد زندگیِ انسان‌ها حضور دارد. که البته بسیار به صورت اجمال بیان شده است در ضمن علامه‌ی طباطبایی سخنانی در کتاب «انسان از آغاز تا انجام» دارند که می‌تواند نکاتی را متذکر شود. موفق باشید

24263
متن پرسش
سلام استاد: بنده قبل از آشنایی با کتاب ها و سخنرانی های شما کتب شهید مطهری را طبق سیر مطالعاتی خواندم. بعد از آشنایی با شما حدود ۳ سال است که سیر مطالعاتی شما را دنبال می کنم و هنوز هم مشغول سیر مطالعاتی شمایم. با توجه به این که بنده معلم ابتدایی هستم در کنار سیر مطالعاتی خودتان چه پیشنهادی برای بنده دارید؟ یعنی چه کتاب هایی از چه کسانی را مطالعه کنم؟ یا سخنرانی های چه کسی را گوش کنم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث آیت اللّه جوادی و شرح تفسیر سوره حمد حضرت امام و مطالعه‌ی تفسیر المیزان مفید خواهد بود إن‌شاءاللّه. موفق باشید

24241
متن پرسش
سلام علیکم: جدیدا یک کلیپی از علامه سید کمال حیدری پخش شده که ایشون از زبان مترجم المیزان، مرحوم همدانی میگن ترجمه المیزان از خود المیزان مهم تره چون که تک تک جملاتش زیر نظر شخص علامه بوده. مرحوم همدانی گفته اند که من وقتی ترجمه کردم علامه تفاوتها رو که دیدن در اصل المیزان و ترجمه ‌ی اون، فرمودن یا مطلبی که من در المیزان عربی نوشتم درست یا اینکه مقصودم این است که شما (مرحوم همدانی) نوشتید. نظرتون چیه؟ چون همونطور که مستحضرید ترجمه المیزان با خود المیزان تفاوتهایی داره. طبق این ادعا تک تک جملات ترجمه زیر نظر علامه بوده و علامه ترجمه رو بیشتر از اصل قبول داشتن. ناگفته نماند که علامه المیزان رو در ابتدای امر برای فارسی زبانها نوشتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از ترجمه‌ی تفسیر المیزان استفاده کرده‌ام ولی با این همه فکر می‌کنم اگر بیشتر با متن عربی آن مأنوس باشیم بهتر باشد. موفق باشد

24065
متن پرسش
سلام علیکم: طاعاتتان مقبول درگاه حق. استاد جان، فرمودید خداوند آیات مربوط به ولایت رو در بین آیاتی با موضوعات دیگر قرارداده. در آیه اکمال دین که بین بحث ذبح و ...است خداوند فرموده «الیوم اکملت لکم دینکم» ‌بحث اتمام نعمت می شود که در واقع اینگونه مستفاد می شود که نعمت ولایت مساوی با تمام کردن نعمت است. حال استاد جان در آخر آیه ۶ که به موضوع وضو و... می پردازد آمده است «لَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» در واقع دوباره از تمام کردن نعمت صحبت شده که ظاهرا به خاطر آموزش امر تطهیر بدنی است، استاد سوال من این است که چگونه است وقتی خدای متعال بحث تمام کردن نعمت رو برای نزول امر ولایت لحاظ کرده حال همان تمام کردن نعمت رو برای آموزش وضو و غسل هم آورده. این دو موضوع در سطح همند؟! خب اینگونه شاید آنچه اهل سنت معتقدند که «الیوم اکملت لکم» هم برای آموزش احکام ذبح و گوشت و...است. ممنون میشم راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

 

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد خوب است که در رابطه‌ با آیات ۳ و ۶۷ سوره‌ی مائده، به تفسیر المیزان رجوع شود. موفق باشید

24031
متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و آرزوی سلامتی: پرسشی با شماره ۲۳۹۹۸ خدمتتان ارسال کرده و خیلی منتظر پاسخ بودم ولی پاسخ داده نشده است با احتمال تکراری بودن سوال به بانک سوالات مراجعه کردم ولی به نتیجه نرسیدم. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید. از اینکه مصدع اوقات شریف می شوم پوزش می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۹۸. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

24026
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد لطفا بفرمایید در نگاه تدبری آيه «اليَوم‌َ اَكمَلت‌ُ لَكُم دينَكُم و اَتمَمت‌ُ عَلَيكُم نِعمَتي‌...» را چگونه به حكم حُرمت گوشت مردار و خون و... و آیات الاحکام‌ ارتباط می دهید؟ به نظر شما با رویکرد توقیفی بودن آیات، آیا در جای قرار گرفتن این آیه جابه جایی صورت گرفته؟ شرمنده ببخشید شما تفاوت مصحف الشریف امیرالمومنین (ع) را با قرآن حاضر در چی می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در شرح سوره‌ی مائده در جلسه‌ی ۲۸ آن تحت عنوان «اشارات خدا در جایگاه حضرت علی (ع) و اهل بیت در قرآن» عرایضی شده است. خوب است به صوت آن جلسه که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24007
متن پرسش
سلام استاد گرامي، خداوند به شما طول عمر عنايت فرمايد كه با نوشته ها و سخنراني هايتان باعث شديد همه چيز را از دريچه وجودي معرفت نفس بنگريم، خدواند جزاي خير به شما دهد. استاد عزيز دوستي بعد از گوش دادن سخنراني تفسير سوره واقعه حضرتعالي شبهه ايي وارد دانسته اند كه عرض مي شود «فرمايشات حضرتعالي را با مطالعه تفسير سوره واقعه الميزان مطابقت داده است آنگونه كه شما شرح مي فرماييد در كتاب تفسير الميزان نبود به طور اخص منظور اين است كه فرموديد اگر معاني اين تقسير آيه هاي شرح نعمات بهشتي همين گلابي خوردن باشد و در توجيح اش هم بگوييم اعراب باديه نشين براي اينكه درك كند خداوند اينگونه صحبت كرده است و اصلا منظور از فهم دنيايي بشر از آيه هاي «عربا اترابا» و «فاكهه كثيره» و «فجعلناهن ابكارا» نيست. حال با عنايت به اينكه حضرتعالي تمركزتان در بسط الميزان است چگونه اين دو جمع مي شود كه چنين فرمايش هايي كه فرموديد در الميزان نيست. اگر منظور باطن اين آيات است صاحب الميزان هم وارد باطن آيات نشده و ادعا ندارد كه مفهوم اين آياتي كه در سوره واقعه است اصلا به چنين مفهومي كه عامه مردم مي فهمند نيست و معناي فراتر از اين مفاهيم دارد لذا حضرتعالي اين سخنراني تفسير سوره واقعه را فهم و برداشت و رسيده هاي خودتان مي دانيد؟ آيا مرجع مكتوبي مثل شرح سوره واقعه ملاصدرا عليه الرحمه چنين تفسيري كرده است؟ آيا آيت الله جوادي آملي چنين توضيحاتي بر اين آيات دارد؟ آيا امكان ارايه نوشته و مستندي از بزرگان قبل يا معاصر براي اين تفسيرتان وجود دارد؟ از لطف و محبتان بسيار پاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً سوره‌های مربوط به معاد مثل سوره‌ی واقعه و الرّحمن را به کمک کتاب جناب عبدالرزاق کاشانی مشهور به تفسیر ابن‌عربی انجام می‌دهم. زیرا همان‌طور که مطلع هستید علامه‌ی طباطبایی معتقد بودند تا آن زمان هنوز حوزه‌ها آمادگی ورود به بحث معاد را آن‌طور که باید ندارند. البته فعلاً شرایط تغییر کرده است. موفق باشید

23998
متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی: انس با قرآن و آشنایی با مفاهیم عمیق آن همواره یکی از بزرگترین آرزوهای من بوده که متاسفانه تا الان محقق نشده است. قصد داشتم از نمایشگاه کتاب تفسیر المیزان را تهیه کنم بلکه بتوانم روزی چند خط بخوانم و با وجود مشغله شدیدی که بخاطر شغلم (هیات علمی پژوهشی دانشگاه در رشته داروسازی) دارم، مصمم هستم که این وقت را فراهم سازم ولی نمی دانم از کجا شروع کنم. سوره خاصی را توصیه می فرمائید و اصلا این راه را صحیح می دانید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

23957
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله استاد طاهرزاده عزیز: از طرف گروهی از دانشجویان در دانشگاه امام صادق علیه السلام از شما سوالی داشتم. رشته علوم قرآن و حدیث. نمی دانم اطلاع دارید یا نه. اما این رشته طوری سرفصل بندی درسی شده است که بیشتر به علوم پیرامونی قرآن و حدیث می پردازد مثل تاریخ قرآن، تاریخ حدیث و تفسیر مصطلح الحدیث و ... و بسیار کم به خود قرآن و حدیث مثل مباحث معرفتی که شما مطرح می کنید می پردازد. قرار شده است یک هسته مطالعات قرآنی و حدیثی در گرایش ما ایجاد شود تا از آن فضا هم دور نشویم. لیکن چون در گرایش ما این هسته قبلا نبوده است تجربه ای در این زمینه نداریم. می خواستیم نظر حضرتعالی را درباره اینکه این هسته مطالعاتی چه سازوکاری داشته باشد بدانیم. ضمنا نظرتان درباره اینکه دانشجویان این رشته چگونه مطالعات قرآنی و حدیثی خود را ناظر به جامعه قرار دهند، چیست؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که بر روی سایت هست و مقدمه‌ی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بتواند راه‌کار مهمی را که متوجه شده‌اید در مقابل شما قرار دهد. موفق باشید

23935
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: بنده عقیده ایی دارم و آن اینست که نباید مستقیما به قرآن رجوع کنم و قرآن را به قصد فهم و استدلال شخصی خودم مورد به سیستم فکریم عرضه دارم چرا که بیم کج تابی و کج فهمی دارم و می گویم نکند با قرآن برخورد ناشیانه و غیر فنی بکنم (همانند خوارج آن زمان و خوارج معاصر!!) و لذا بیشتر گمراه باشم و راه درست را چنین می یابم که با واسطه ی استاتیدی هم چون شما به قرآن رجوع کنم و فهم معانی را از کارکشتگان قرآنی بگیرم و حتی به خاطر ارتباطم با شما در خود نیازی به رجوع مستقیم به تفسیر المیزان هم حس نمی کنم چون شما را در این زمینه متخصص می بینم. و بالکل تا کنون توفیق مطالعه ی مستقیم قرآن را از خود دریغ کرده ام این عقیده ی من درست است؟ اگر ناقص است چه بکنم و دستورالعملتان چیست ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیری مثل تفسیر «المیزان» بعد از دنبال‌کردن شرح صوتیِ چند سوره که بنده عرض کرده‌ام، می‌تواند شما را با دریایی از معارف روبه‌رو کند. در ثانی: به نظر بنده خوب است سوره‌هایی که تفسیر آن‌ها را می‌دانید از قرآن و با قرائت آن سوره‌ها، وسیله‌ای به عنوان تذکر استفاده نمایید. موفق باشید

23905
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد گرانقدر: بنده دچار ترس احتماعی هستم و در تعاملات دچار استرس و اضطراب می شوم البته بیشتر هنگام صحبت کردن و ارایه دادن مطلبی در جمع اینطور است. در بحث و مرافعات هم کناره گیری می کنم و ضعیف عمل می کنم. با توجه به اینکه دانشجو هستم و با این مسایل بیشتر درگیر هستم خیلی اذیتم میکنه. خواستم بدونم ریشه این مسئله در کجاست و برای رفع آن چه باید کرد و چه مسیری را به بنده پیشنهاد می کنید. (اگر کتاب یا موضوعی را مناسب می دانید لطفا راهنمایی کنید). با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در هر موضوعی، حق را شناختید مطابق حقی که می‌شناسید وارد می‌شوید. سعی کنید با مطالعه‌ی تفسیر قرآن – اگر می‌توانید تفسیر المیزان، وگرنه تفسیر نمونه- با حق از طریق قرآن آشنا شوید. موفق باشید

23772
متن پرسش
سلام: در یکی از سوالات در مورد علم ملائکه به فساد و خونریزی انسان در زمین صحبت شده بود که شاید این توضیح یکی از علمای کمتر شناخته شده خالی از لطف نباشد: پیش از آفرینش آدم (ع)، بر روی زمین خلقی وجود داشت که فساد و خونریزی را در میان خود منتشر کردند و خداوند به خاطر گناهان‌شان آن‌ها را هلاک نمود. (۱) فرشتگان گمان بردند که مخلوق جدید که آدم (ع) و نسل او هستند‌ هم همان کارها را از سر می‌گیرند و به نشر فساد و خونریزی می‌پردازند، ولی آن‌ها نمی‌دانستند که پس از قیام قائم (ع) دولت عدل و توحید الهی بر روی زمین بر پا و صلح و دوستی بین مردم فراگیر خواهد شد. منابع: ۱. امام باقر (ع) از پدرانش از امیر‌المؤمنین (ع) روایت کرده است که فرمود: وقتی خداوند اراده کرد آدم را با قدرتش خلق کند و این بعد از آن بود که از خلقت جن و نسناس بر روی زمین هفت هزار سال گذشته بود، حجاب آسمان‌ها را برداشت و به ملائکه امر فرمود که به اهل زمین از جن و نسناس نظر افکنند. چون آن‌چه از گناهان و ریختن خون‌ها و فساد در زمین بر‌خلاف حق را انجام می‌دادند، مشاهده کردند، بر آن‌ها بسیار گران آمد و به خاطر خداوند متعال خشمگین شدند و بر اهل زمین تاسف خوردند و گفتند: پروردگارا! تو عزیز قادر عظیم‌الشأن هستی و این خلق تو ذلیل حقیر تو است که در نعمت تو غوطه‌ور است و از عافیتت بهره‌‌مند و در قبضه‌ی تو می‌باشد، با این گناهان، معصیت تو را می‌کند و در زمین فساد می‌کند و تو خشمگین نمی‌شوی و انتقامت را نمی‌گیری، در‌ حالی‌که می‌بینی و می‌شنوی؟! این موضوع بر ما عظیم و گران است و به خاطر تو بزرگتر نیز می‌باشد. خداوند جل جلاله فرمود: من جانشین و خلیفه‌ای بر زمین قرار می‌دهم که حجّت من بر خلقم در زمینم باشد. ملائکه گفتند: آیا کسی را قرار می‌دهی که در آن فساد کند همان‌طور که اینان فساد کردند، و خون‌ها بریزد همان‌طور که اینان چنین کردند و به یکدیگر حسادت ورزند و کینه‌جویی کنند؟! این جانشین را از بین ما برگزین که ما حسادت نمی‌ورزیم و کینه‌جویی نمی‌کنیم و خون‌ریزی نمی‌کنیم در حالی‌که حمد تو را تسبیح می‌گوییم و تو را تقدیس می‌کنیم. خداوند تبارک و تعالی فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید. من اراده کرده‌ام خلقی با قدرتم بیافرینم و از نسل او انبیا و فرستادگان و بندگان صالح خداوند و ائمه‌ی هدایتگر برگزینم و آن‌ها را جانشینانم در زمینم قرار دهم که آن‌ها را به اطاعت من هدایت کنند و از معصیت و نافرمانی‌ام بازدارند و آنان را حجّت خودم بر ایشان از نظر بشارت و انذار قرار دهم....». تفسیر قمی: ج ۱ ص ۳۶.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی با توجه به نکاتی که فرمودید آن تفسیر را ترجیح می‌دهند که عرض شد و دقت‌های خوبی را در آن نگاه به مخاطب عطا می‌کنند و علامه جوادی نیز در تفصیل آن زحمت کشیده‌اند؛ روایات «نسناس» را بر نمی‌تابند. موفق باشید

23771
متن پرسش
سلام: در مورد سخن امیر المؤمنين (ع) که فرمودند «اگر پرده از برابرم برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نگردد» تفسیری از یکی از علمای عرب زبان دیدم که گفتم شاید بد نباشد با شما مطرح کنم؛ ایشان اینطور گفته اند: گمان برده نشود امیرالمؤمنین (ع) از حجاب‌های ملکوتی سخن می‌گوید! چطور چنین چیزی ممکن است در‌حالی‌که او در گورستان‌های کوفه حرکت می‌کرد و با مردگان سخن می‌گفت و متوجّه حبه‌ی عرنی شد در‌حالی‌که به او چنین معنایی را می‌فرماید: «ای حبه، اگر پرده از برابرت برداشته شود آن‌ها را می‌بینی که حلقه‌وار با یکدیگر صحبت می‌کنند» 1 امیرالمؤمنین (ع) از پرده‌هایی که لاهوت را از او محجوب ساخته است سخن می‌گوید، از حجاب‌هایی سخن می‌راند که اگر برای علی (ع) کنار زده شود، علی (ع) باقی نمی‌ماند، و حتی چیزی جز خدای واحد قهار باقی نمی‌ماند. امیرالمؤمنین (ع) باقی ماندن این حجاب را گناهی بزرگ به شمار می‌آورد و می‌فرماید: «إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا» (پروردگارا! با گرایشم به خواهش نفسم، بر خود ستم کردم. پس وای بر من اگر بر آن آمرزش نیاوری). و حتی قرآن آن را گناهی ملازم انسان می‌داند که جز با فتح مبین و فنا شدنش در لحظاتی و بازگشت او در لحظاتی دیگر از او جدا نمی‌گردد؛ تا انسان بودن انسان و عبودیت مخلوق بر‌جای بماند. خدای تعالی می‌فرماید: (إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ) (ما برای تو پيروزی نمايانی را مقدر کرده‌ايم * تا خدا گناه تو را آن‌چه پيش از اين بوده و آن‌چه پس از اين باشد برایت بيامرزد). گناه در این‌جا همان «من» یا شائبه‌ی ظلمت و عدمی است که از بنده جدا نمی‌شود و محمد (ص) به خاطر این فتح، به نوسان درمی‌آید: برای ساعتی محمد (ص) باقی نمی‌ماند و فقط خدای واحد قهار بر جای می‌ماند؛ و ساعتی دیگر محمد (ص) به عبد اول و نور اول و عقل اول و پیروز در مسابقه که سلام و صلوات خداوند بر او باد، بازمی‌گردد. از آن‌جا که علی (ع) باب محمد (ص) است و محمد (ص) صاحب فتح المبین، و در لحظاتی از او هیچ اسمی و هیچ رسمی بر جای نمی‌ماند مگر خداوند واحد قهار، باب یا علی (ع) سرگشته و ممسوس به ذات خداوند و در مقام صاحب فتح مبین می‌گردد و از همین‌رو می‌فرماید: «اگر پرده از برابرم برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نگردد» (1)- از حبه‌ی عرنی روایت شده است: با امیر مؤمنان به سوی پشت کوفه خارج شدیم. امیر‌المؤمنین (ع) در پشت کوفه در وادی السلام ایستاد و گویی با کسانی سخن می‌گفت. من نیز با او ایستادم تا خسته شدم. پس نشستم تا این‌که ملول شدم. دوباره برخاستم و دوباره مثل مرتبه‌ی اول خسته شدم. سپس نشستم و ملول شدم. سپس ایستادم و ردایم را جمع کردم و گفتم: ای امیر مؤمنان! من بر شما از ایستادن زیاد نگرانم، ساعتی استراحت کن! و ردایم را بر زمین پهن کردم تا بنشیند. فرمودند: «ای حبّه، آنچه دیدی نبود مگر سخن گفتن و انس گرفتن با مؤمن». گفتم: ای امیرالمؤمنین! آن‌ها نیز چنین هستند؟ فرمود: «آری، اگر آن‌چه من می‌بینم برای تو هم کشف می‌شد، می‌دیدی که مؤمنان حلقه‌وار نشسته با هم سخن می‌گویند». عرض کردم: اجسادند یا ارواح؟ فرمودند: «ارواح، و مؤمنی در جایی از زمین نمی‌میرد مگر این‌که به روحش گفته می‌شود: به وادی السلام ملحق شو، که وادی السلام قطعه‌ای از بهشت عدن است»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسّلم رؤیت حضرت، رؤیت فوق ملکوت است. یعنی رؤیت قیامت کبری ولی استناد به آیه ی اول سوره‌ی فتح به نظر بنده نظر علامه طباطبایی صائب تر است مبنی بر این‌که «ذنب» در آیه‌ی فوق به معنای تبعات ذهنیتی است که بت پرستان از حضرت داشتند و می‌فرماید با فتح مکه آن ذهنیت برای همیشه چه در گذشته و چه در آینده بر طرف شد. در این مورد خوب است که به «المیزان» رجوع شود. موفق باشید

23751
متن پرسش
سلام: استاد تاکید دارند جسم مادی کلا از بین رفتنی است و رابطه پدر فرزندی صرفا محدود به جسم است. در این رابطه دو موضوع به نظر ناهماهنگ است: ۱. اینکه برخی خصوصیات روحی و اخلاقی ارثی است و معمولا از پدر و مادر به انسان می رسد. این خصوصیات ربطی به جسم ندارند. اخلاقی و روحی روانی هستند. مثل نوع دوستی یا خونسردی یا ... ۲. چرا پس ائمه همگی از نسل پیامبر و پدر و فرزندی است اگر رابطه پدر فرزندی فقط جسمی باشد چه اصراری است که امام بعدی حتما فرزند یا برادر امام قبلی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تفسیر المیزان در رابطه با آیه‌ی «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لَا يَتَسَاءَلُون» (مومنون 101) نکاتی در این مورد دارند و بر این نکته می‌توان تکیه کرد که حقیقت انسان غیر از بدن او و نسبت بدنی است که با والدین دارد لذا هر روحی بدنی را انتخاب می‌کند که مناسب روح او است. موفق باشید

23737
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی: سئوالی که برای بنده ایجاد شده این است که اگر طبق فرمایشات شما حضرت آدم اولین انسان خلق شده است پس چرا وقتی خداوند انسان را آفرید فرشتگان اعتراض کردند و گفتند آیا می خواهی باز هم انسان بیافرینی که در زمین جنگ و خونریزی کند. بسیار ممنون از لطف و وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند این که فرشتگان متوجه بودند زمین به جهت محدودیتی که در مقایسه با عالم مجردات دارد اقتضای خون ریزی و فساد به همراه دارد لذا ملائکه معتقد بودند خلیفه‌ی خدا باید فرشته باشد و خداوند به آن‌ها فرمود «انی اعلم ما لا تعلمون». بنا بر این لازم نمی‌آید انسان‌هایی قبل از آدم در زمین باشند. موفق باشید

23699
متن پرسش
سلام: استاد جوابی که به سوال ۲۳۶۸۲ دادید درست! ولی من میگویم بهتر نبود که حضرت آقا به جای مجمع البیان، تفسیر المیزان را به طلاب پیشنهاد بکنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نمی‌دانم منظور حضرت آقا چه بوده؟ شاید فرض کرده‌اند طلاب المیزان را مدّ نظر دارند و از «مجمع‌البیان» که یک دایرة المعارفِ تفسیری به حساب می‌آید، خوب است که غفلت نشود. در حالی‌که حضرت آقا مکرراً از المیزان تعریف نموده‌اند. واللّه اعلم. موفق باشید

23669
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد من تفسیر المیزان رو می خواهم شروع کنم و جزوه ی شما هم در مورد ورود به المیزان رو مطالعه کردم. از عربی المیزان شروع کردم ولی چون نمی فهمم زیاد، مدام حواسم کلا پرت میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حیات مرحوم علامه، ترجمه‌ی مرحوم آقای موسوی همدانی مورد تأیید علامه قرار گرفت و می‌توانید از آن ترجمه استفاده کنید. موفق باشید

23589
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: من یه خانم ۳۱ ساله هستم که چند سالی است ازدواج کردم و بچه ندارم. وقتم را با رفتن به کلاسهای متنوع و پایگاه بسیج پر می کنم. برنامه های بسیج گاهی وقتها با کلاسهای دیگه ام تداخل پیدا میکنه و از کلاسهای دیگه ام می زنم. بعضی وقتها احساس پوچی می کنم چون بعد از چند سال کلاس رفتن و فعالیت، در هیچ زمینه ای متخصص نیستم. از طرفی هم پشتکار قوی ندارم که در یک زمینه پیشروی کنم. احساس درجا زدن می کنم. نمیدونم در این زمانه ای که نیاز مبرم به کار در حوزه ی دین هست، وظیفه ی اصلی ام چیه و باید در کنار فعالیتم در یک زمینه ای تخصص داشته باشم؟ لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی قرآن از طریق تفسیر المیزان فکر کرده‌اید؟ اگر تصمیم به این کار گرفتید، می‌توانید سری به جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، بزنید. موفق باشید

23507
متن پرسش
با عرض سلام استاد گرامی: ببخشید سوالی داشتم خدمت شما علامه بزرگوار در تفسیر المیزان درباره آیه «الیه یصعد الکلمه الطیب و العمل الصالح یرفعه» می فرمایند آنچه خودش به سمت خدا بالا می رود، کلمه طیب و علم است و عمل صالح آن را کمک می کند. و این بر خلاف عقیده بسیاری از مردم است. چون که مردم و همچنین بنده تا الان تصورم این بود که آنچه مهم است عمل است. علامه جای دیگر می فرماید: این آیه در باب عمل صالح و «علم نافع» کلامی است جامع و می فهماند که کار هر کلام نیکو یعنی اعتقاد حق، این است که به سوی خدا صعود کند... و کار عمل صالح این است که این اعتقاد و علم حق را در بالا رفتن کمک کند... و قلب توجه خود را بین علم و چیزهای دیگر تقسیم نکند. پس هرقدر خلوص آدمی از شک و خطوات شیطان کاملتر شد، صعود و ارتفاع علم بیشتر می شود! استاد آیا عمل، علم و اعقادات حقه را صعود می دهد؟ و همچنین سوال اصلی و اساسی این است که این علم چه علمی است؟ چه دانش و آگاهی است که عمل او را کمک می کند!!؟ آیا همه عقاید حقه شیعه است؟ آیا فقط معرفت نفس است؟ معاد است؟ علوم تجربی است؟ یا....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقیده‌ی پاک یعنی عقیده‌ای که هیچ انگیزه‌ای جز رجوع به حضرت حق در آن نیست و طبیعی است که به خودی خود، جهت حقّانی دارد و به سوی حق صعود می‌کند. آری! عمل مطابق آن عقیده موجب به فعلیت‌یافتن و به تفصیل‌یافتنِ هرچه بیشتر آن عقیده می‌شود. موفق باشید

23471
متن پرسش
سلام: یک روحانی بالای منبر گفت برادر آیت الله سیستانی توانسته ۹۹ اسم الهی که در قرآن می باشد رو در بیاورد و جمع آوری کند کاری که آیت الله طباطبائی در المیزان نتوانست انجام دهد. و تصمیم گرفت آن را منتشر کند که پیرمردی از مشهد آمد و فرمود امام رضا در خواب به وی گفته آن اسماء سر الهی هستند و نباید منتشر شود که نشد. حال سوال بنده این این است که این اسماء چه اسمائی است که نباید منتشر شود و اگر قرار نیست شخصی متوجه شود چرا در قرآن امده؟
متن پاسخ

تعالی: سلام علیکم: بی‌خیال این بحث‌ها باش!!! المیزان را بچسب. خواب و ماب را ول کن!!! موفق باشید

23240
متن پرسش
سلام: ۱. آیا حقیقت خداوند همان الله است؟ یعنی بالاترین مرتبه خدا همان ذات است؟ از ذات فراتر هم داریم؟ ۲. اینکه ائمه از شرک و گناهان به درگاه الهی استغفار می کنند به چه دلیل است؟ همچنین منظور از گناه گذشته و آینده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سوره فتح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات هرچیزی همه‌ی آن چیز است، دیگر بالاتر معنا نمی‌دهد. ۲. استغفار اولیاء الهی به تعبیر اساتید بزرگ «للدفع» است یعنی آن‌که گناه سراغ‌شان نیاید و نه «للرفع» که بخواهند گناهِ انجام‌شده را رفع کنند ۳. علامه طباطبایی در تفسیر آیه‌ی «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقيماً» (2)/فتح) نکات ظریفی دارند که خوب است به تفسیر قیّم المیزان رجوع شود تا معلوم گردد «ذنب» در این آیه به معنای گناه نیست که بحث آن مفصل است. موفق باشید

نمایش چاپی