بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40723
متن پرسش

استاد از هوش شما بعیده آخه خدای بی اندازه و بی قدر چطور فرد برگزیده و نظام سیاسی برگزیده داشته باشه؟! اون بالا نشسته اینها رو خلق می‌کرده و یهو تصمیم گرفته یه تعدادی رو برگزیده عرش بکنه؟! یعنی چی؟! ریشه‌ی رنج چیه؟ رنج برای چی خلق شده؟ چرا خدای مهربان غزه رو نجات نمیده؟ اگه دین مسلمون ها حقه چرا دارن در این فلاکت زندگی میکنن؟ چرا کفار باید در نهایت آسایش ‌و رفاه باشن؟ آخه من مبلغ شم که برم به یه سوئیسی مرفه بگم بیا مثل ما جهان سومی ها زندگی کن؟! اصلا یعنی چی؟! آزمایش الهی چه معنی داره؟! خودش که میدونه!! پس آزمایش چه معنی میده که ما اینجوری بخوایم رنج بکشیم بابتش!! چرا باید با رنج رشد بده؟! خب یه شیوه دیگه انتخاب کنه. این‌همه بیماری از کجا خلق شده. چرا خدا جلوشو نمیگیره. طبق قوانین علت و معلول وجود تمام سیاهی ها هم باید علتی داشته باشه. اما ادیان ابراهیمی هیچ علتی برای رنج و حتی هیچ وسیله ای برای رفعش ارائه نمیدن. ما با وجود نماز و روزه، هنوز هر روز داریم از سختی های دنیوی رنج می‌کشیم و این یعنی ابزار مذهب به تنهایی ما رو قوی نکرده در برابر دنیا. مقایسه کنید بودا چقدر زیبا منشا رنج و راه رهایی از اون رو توضیح میده. طبق قوانین تناسخ و کارما همه چیز با نظم غیرقابل تصور داره پیش میره و برای تمام رنج ها و حتی افکار ما دلیلی وجود داره. در بودیسم دلیل رنج امتحان الهی نیست بلکه نتیحه اعمال خود شخصه، و شخص با روشن بینی از همه‌ش آزاد میشه. اما دین ما چی میگه بهمون!! میگه هرچی مومن تر باشی جام بلا بیشترت می دهند!! و عیش و نوش کن تا روزیکه در آتش بسوزی!! آخه اینا اصلا معنیش چی هست. برای چی یه مسیحی یا یهودی باید نجس باشه؟! برای چی مرتد باید اعدام شه؟! یعنی چی که «کفار را هر جا دیدید بگیرید و بکشید.»؟! چه تفسیر مهربانانه ای از این متون میشه داشت؟! خدای من این شکلی نیست. دنیای من هم این شکلی نیست. دنیا اینجوری نیست که با زوری لچک سر کردن بشه جلوی فساد دیگری رو گرفت. خودتون با جوان ها در ارتباطید و بهتر میدونید چه لجنی کف جامعه‌ی مذهبی های ما رو برداشته. یا شخص از درون تصمیم میگیره خودشو آزاد کنه یا هیچ لچک سر کردن و نامحرم ندیدنی براش فایده نداره. فشار بیرونی و قانون بیرونی رنج رو زیاد می‌کنه همین. این چادر سر کردن ها برای چی هست اصلا. آخه به چه دردی میخوره. اگه در ذهن ما بنظر میاد عفاف این شکلیه، فقط بخاطر همون فرهنگ و تفکر ناهشیار جمعیه. وگرنه شما با یه اسپانیایی درمورد لزوم وجود ازدواج صحبت کن. اصلا ببین چجوری شاخ در میاره. بگو موهاتو بپوشون که یکی دیگه تحریک نشه با مو! آخه با مو! نمیخوام حیوانیتم رو بپوشونم. شما اسمش رو گذاشتید حیوانیت. فقط یه بخشی از جسم منه، همین! چرا اینقدر قانون براش در میارید؟! آخه مگه میشه یه خدای خالق در عرش نشسته باشه و ما رو انداخته باشه روی همدیگه و بعد تماشامون کنه؟! اگه همه چیز به دست اوست پس چرا دنیا داره این شکلی پیش میره و روز به روز ظالم ها قوی تر میشن؟! من نمی‌پذیرم. خدا که از جنس کلمه نیست که. مگه میشه خدا حرف بزنه؟! با خوندن قرآن باید فقط از خدایی بترسم که تنها چیزی که براش اهمیت داره اینه که ستایشش کنیم، و هیچ دلیلی برای ناعدالتی ها و رنج ها وجود نداره. یا اینکه اینا رو بریزم دور و خدای مهربونی داشته باشم که راهنمایی هاش رو توی فطرتمون گذاشته (نه اینکه ۲۵ درصد خمس بده و با این کلمات منو بپرست و اگه دو دقیقه گذشت روزه‌ت باطله و این‌همه قصه‌بافی) و همه چیز طبق علت و معلول کارمایی و به دست «خودم» داره رقم میخوره. در بودیسم رنج یا رهایی شخص تماما با تلاش خودش به سمت آگاهی رقم میخوره و شرایط امروزش حاصل کارمای دیروزشه. نه اینکه خدایی اون بیرون نشسته باشه و ما رو امتحان و تنبیه کنه. رزق از دست خدا نمیاد که بین بنده‌هاش فرق بذاره، از جهان هوشمند میاد که باید قوانین بازی باهاش رو بلد باشی، همین. در اسلام هیچ توجیهی برای وجود فقر و بیماری وجود نداره جز اینکه خدا تصمیم گرفته به یکی بده و به دیگری نده!!! شرمنده استاد این سوال ها هرگز پایانی نداره. هرچی ادامه بدم بازم ادامه پیدا میکنه. جهنم رفتن برام مهم نیست اما نمیخوام خدا رو از دست بدم. خدایا هرچی شدم و هرچقدر سیاه شدم اما تو بمون پیشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همۀ این نکات که در جای خود قابل توجه است؛ باید به حضور آخرالزمانی و حضور انسانیت انسان‌ها در وسعت حضور در جهان فکر کرد تا دالایی لاما نشد که نوعی قرارگرفتن زیر سایۀ استکبار است.
بحث، تنها در خالی‌شدن ذهن از ذهنیات پیش آمده در جهان مدرن نیست، که در جای خود ارزش دارد. بحث در حضور انسانی است که بتواند سرنوشت جهان را از سیطرۀ یهود آزاد کند و این انسان، انسان اسلام است و معلوم است که این حضور بدون مقابله استکبار با آن امکان ندارد. اگر از این زاویه به حضور اسلام در این آخرین دوران بشر بنگریم، نمی‌توانیم از آن منصرف شویم وگرنه به همان نیهیلیسم و پوچی گرفتار می‌شویم که جهان مدرن گرفتار آن است.
به اسلامی باید نظر کرد که انسانی می‌سازد به وسعت همۀ انسان‌ها و شوری که در چنین حضوری برای حاج قاسم‌ها پیش می‌آید و معلوم است که اگر در این حضور، مشغول فرعیات شدیم گرفتار مقایسه‌های جزئی می‌شویم. آری! حجابی که اسلام متذکر آن است در رابطه با حضور بیشتر بانوان است با هویتی بسی فاخر. و غفلت از این نوع حجاب، آن حضور متعالی را از زنان و بانوان می‌گیرد. و این غیر از آن است که گمان شود بی‌حجابی دیگر ملت‌ها موجب فساد آن‌ها شده است. بحث در تعالی بانوان و زنان است که نباید از آن غفلت شود. موفق باشید
 

40722
متن پرسش

سلام استاد مهربان: بنده ذهن آشفته و بیش فعالی دارم و به این جهت از پارسال به جستجوی مباحث کنترل ذهن رفتم، تا کم کم رسیدم به مکاتب ذن و بودیسم، مباحث ذهن آگاهی در آموزه های بودایی. شبیه کتاب کریشنا مورتی که معرفی کردید. و هرچه درمورد اصول بودیسم بیشتر خوندم دیدم بسیار در مباحث معرفت النفسی به اسلام شبیه هستند، و آموزه های بودا در زندگی روزمره و حتی معنوی بسیار بسیار کاربردی هستن. کتاب های راهبان بودایی رو گرفتم و به توصیه راهب ها مدیتیشن رو شروع کردم. و حقا که طی ۶۰ روز چنان تاثیری در کنترل ذهن و روحم داشت که هیچ چیز نداشت. حتی نمازم رو تازه دارم می‌فهمم!!! تازه می‌فهمم تو چه مرداب و طوفان ذهنی داشتم زندگی می‌کردم و چقدر قبلا بدبخت بودم!! استاد. جایی که من هستم هیچ فرد معتقدی نیست، نمیدونید با چه کسایی دارم نشست و برخاست می‌کنم. روم تاثیر گذاشتن. استاد شما بهتر در جریان شبهاتم هستید. مگه ما مذهبی ها چه گلی به سرمون زدیم که به بقیه تشویقش کنیم. استاد یه چیزی میگم لطفا دعوام کنید. خیلی از بودیسم خوشم اومده. میخوام بودایی شم! خدایی که معرفی میکنن خیلی زیباست. نحوه عبادتشون خیلی زیباتر از ماست. در سکوت، خداوند رو مستقیما لمس کن. استاد دارم همه چیمو از دست میدم. زندگی دنیاییم خوب شد. بیماریم حل شد. تحصیلم حل شد. روابطم حل شد. و حالا دیگه هیچی از دینم نمونده. خدا هست، بیش از هرموقع دیگه ای، اما دینی نیست. استاد چیزی تا ارتداد فاصله ندارم. خواهشا پدرانه نصیحتم کنید. اول خدا رو لمس کردم تا به سمت شریعتش اومدم برای بیشتر چشیدنش. اما هرچه در شریعت فرو رفتم خدای کمتری باقی موند. جایی رسیدم که حس می‌کنم برای داشتن خدای خودم باید این بازی های احکام و قوانین رو کنار بذارم. متاسفانه دیگه هیچ معنایی برام نداره. خطرناک شدم استاد. معنویت رو در مذهب نمی‌بینم. شاید این آخرین پیامم به شما باشه و اگه دیگه نیومدم بدونید اسلام رو از دست دادم. تلاش کردم اما لیاقت فهمش رو نداشتم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمانی که به لطف الهی با بودائیسم و بخصوص با لائوتسه آشنا شدم و نکات او را دنبال می‌کردم؛ یک دفعه احساس کردم آنچه می‌خواستم آن‌جا هست. و نمی‌دانم چه شد که احساس کردم باید به روایات اهل البیت «علیهم‌السلام» رجوع کنم. و از این طریق متوجه شدم، آری! به گفته علامه طباطبایی ما هم همان نکاتی را می‌گوییم که در اوپانیشادها هست با این تفاوت که مظاهر نهایی آن حضور را می‌توان در ائمه «علیهم‌السلام» یافت. و این‌جاست که بدون جدایی از آن حضوری که بودا و یا لائوتسه متذکر هستند، می‌توان به اقیانوس بیکرانۀ انسانیت یعنی علی مرتضی «علیه‌السلام» رجوع کرد. رجوع به سیره و سخن آن حضرت و نظر به جانِ جانان که در قسمت اول سؤال شمارۀ 40720 مطرح شد. 
حقیقتاً در رابطه با عبور از رنج که در مکتب بودا مطرح است می‌توان اندیشه نمود . بنده نیز در این رابطه مطالعاتی داشته‌ام که موفق به تایپ یادداشت‌های آن نشده‌ام مگر نکاتی که جناب مهاتماگاندی در کتاب « نکاتی از کتاب «این است مذهب من» 
https://lobolmizan.ir/leaflet/912?mark=%DA%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C مطرح کرده‌اند. با این‌همه به نظر می‌آید حکایت ما حکایت «سفر به سرزمین‌های بیگانه برای بازگشت به وطن» است از آن جهت که «آنکه عمری در پی او می‌دویدم سو‌ به سو/ ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو». موفق باشید 
 

40716
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: وقتی همسر اعتقاد به حجاب و نماز و گوش شنوا برای شنیدن قرٱن و احادیث نداشته باشه، چه باید کرد؟ ٱیا باید اینگونه رفتار را تحمل کرد یا ازش جدا شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می فرمایند:این انوع انکارها، انکار حقیقی نیست تا حکم مرتد داشته باشد. بیشتر از سر عصبانیت، گرفتار این نوع انکارها می‌شوند. باید مدارا کرد. موفق باشید 

40660
متن پرسش

سلام حاج آقا‌: ببخشید یه موضوعی خیلی آزارم میده، در مسیر سلوک، برای عمل کردن فراتر و بالاتر از فقه و حدود شرعی درباره ی پوشش، نه میتونم عمل بکنم بهش و نه میتونم بهش عمل نکنم و بی تفاوت بشم‌. آیا این درسته که بگیم فقط در حد شرع رو رعایت کنم و توجه ام رو بذارم روی ارتباط با خدا و معارف و نماز و دعا و .... و فهم بالاتر از دین تا وقتی خداوند خودش در قلبم نشونم بده که باید بالاتر از حد فقه رو انجام بدم؟ یا باید با فشار زیاد به خودم، بالاترین حدِ فراتر از حد فقه که میتونم رو انجام بدم و منتظر نباشم تا خدا از درون بهم نشون بده و خودِ این فشار عمل کردن فراتر از فقه، زمینه نورانی شدن قلب رو فراهم می کنه؟ خواهش می‌کنم من رو از دو راهی در بیارید و حقیقت رو بگید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خودتان سخت‌گیری کنید. مسلّماً حضور در مسیر شریعت به حکم آیۀ: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» موجب گشوده‌شدن راه‌های اُنس با خدا می‌شود. اخیراً عرایضی در جلسۀ دوم بحث «در موضوع توحید و ایمان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20441 شده است. خوب است نظری به آن بحث بیندازید. موفق باشید 

40537
متن پرسش

📌متن پرسش👇 همزمان با ماه‌گرفتگی بزرگ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ (۷ سپتامبر ۲۰۲۵) راهنمای معنوی و مراقبتی در شب ماه خونین در شب یکی از پرقدرت‌ترین و عمیق‌ترین ماه‌گرفتگی‌های سال، که قرص ماه در حضیض مداری‌اش قرار گرفته و سراسر در تاریکی و سرخی فرو می‌رود، تنها تماشای این پدیده کافی نیست؛ این لحظات، فرصتی طلایی برای اتصال با خالق هستی، پاکسازی انرژی‌ها، و بازتنظیم روح و جسم است. در ادامه نکاتی مهم و توصیه‌شده برای این ساعات ویژه آورده شده است: دعا، ذکر و نیایش را فراموش نکنید در این ساعات نورانی که آسمان در حال دگرگونی است، گفتن اذکار از جمله: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» می‌تواند تاثیرات عمیقی در روح، قلب و حتی انرژی اطراف شما داشته باشد. شکرگزاری از خداوند متعال بابت نعمت‌های بی‌شمار نیز درهای رزق و آرامش را بر شما می‌گشاید. این لحظات، بهترین زمان برای اتصال قلبی به منبع لایزال الهی است. پرهیز از خوردن، نوشیدن و خوابیدن در طول زمان ماه‌گرفتگی (حدود ۳ ساعت)، توصیه شده که از غذا خوردن، نوشیدن و حتی خوابیدن خودداری شود. این کار نه‌تنها از نظر متافیزیکی مفید است، بلکه به تمرکز انرژی بدن بر تطهیر و بازسازی کمک می‌کند. دود کردن اسپند، کندر و نمک سنتی این مواد با خاصیت پاک‌کنندگی انرژی‌های منفی، کمک می‌کنند تا فضای خانه‌تان از هرگونه ارتعاش منفی پاک شود. بهتر است این کار را پیش از شروع ماه‌گرفتگی انجام دهید. از میدان‌های مغناطیسی و وسایل الکترونیکی دوری کنید در این مدت، پرهیز از استفاده از موبایل، وای‌فای، تلویزیون و سایر دستگاه‌ها توصیه می‌شود. بدن در چنین حالاتی بسیار حساس است و میدان‌های الکترومغناطیسی ممکن است توازن انرژی آن را بر هم بزنند. از خانه خارج نشوید؛ در محیطی آرام بمانید ماه‌گرفتگی انرژی زیادی آزاد می‌کند که ممکن است برای برخی افراد سنگین یا مخرب باشد. بهتر است در خانه بمانید، در محیطی امن و آرام، تا این تغییرات انرژی به نرمی از شما عبور کند. از نگاه مستقیم به ماه‌گرفتگی پرهیز کنید تماشای مستقیم ماه‌گرفتگی (به‌ویژه هنگام گرفت کامل) برای افراد حساس توصیه نمی‌شود. اگر علاقه‌مند به مشاهده آن هستید، پیشنهاد می‌شود فیلم یا پخش زنده آن را ببینید. زنان باردار و زائو به هیچ وجه ماه را نگاه نکنند ... (خلاصه) سلام استاد بزرگوار در رابطه با این متن که از سوی یکسری کانال ها در حال انتشار است از شما پرسش داشتیم راجع به صحت این مطالب

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این رابطه نظر خاصی ندارم. ولی همین‌که در دستورات دینی موضوعِ وجوب نماز آیات در این رابطه ها در میان است؛ حکایت از آن دارد که باید نسبت به موضوع، حساس بود و با نماز و اذکار و آیات قرآنی که در همان نماز مطرح است، حضور خود را در چنین شرایطی به حضوری خاص تبدیل کرد و ساده و سرسری از چنین پیشامدهایی عبور نکرد. موفق باشید

40488
متن پرسش

مدت زیادی است قریب به هفت یا هشت سال که احساس رشد در زندگی ندارم. رشد در جمیع امور مادی و معنوی و علمی. مدام زمین می خورم و جلو نمی روم. متحیرم که علت چیست و از کجا می خورم. چه چیز را درمان کنم و چگونه جلوی این رکود و شیب رو به پایین را بگیرم. احساس خستگی و کسالت و یاس هم دامنگیر می شود. عزمی انگار در من نیست برای حرکت. چگونه جرقه و شعله‌ای مهیا کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان بر اساس شریعت الهی که راهی است به سوی پروردگار، باید وظایف خود را در علم و عمل انجام دهد و صبر بر طاعت به همین معنا می‌باشد. از این جهت نباید انتظارهای زود و قابل حس داشت. امیدوار باشد به صبری که در دینداری پیشه کرده است. موفق باشید

40479
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: با خواندن کتاب رازهای نماز علامه جوادی احساس کردم انگار در رکعت سه و چهار خواندن سوره حمد بهتر است. آیا این چنین است؟ استاد اسفار را از جلد ٨ و ٩ شروع کنیم یا جلد یکم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، حکم شریعت است، نه احساس ما. البته اگر بتوانید «اسفار» را از همان اول شروع بفرمایید بهتر است ولی با مطالعۀ «بدایۀ الحکمه» و «نهایۀ الحکمه» مقدمات لازم جهت فهم مطالب جلد ۸ و ۹ تا حدّ زیادی فراهم می‌شود. موفق باشید 

40474
متن پرسش

سلام خداقوت: معمولا انسان ها تا قبل از بلوغ متوجه عالم هستی و خلقت و رشد نیستند و درگیر بازی های بچه گانه هستند. به سن بلوغ که رسیدند خدا میگه خب دیگه نباید گناه کنید! آیا کسی که تازه فهم پیدا کرده و به بلوغ رسیده میتونه عصمت داشته باشه و از گناه دوری کنه؟ قطعا خدا از ما ترگ گناه و انجام واجبات خواسته که تکلیف ما لا یطاق هست چون رشد تدریجی حاصل میشه و انسان تدریجی سالک و عارف میشه غیر بعضی مواردی که استثنا بوده و نمیشه طبق موارد استثنا حکم داد بلکه باید عموم انسان ها رو دید. برای همین ما غیر از اهل بیت کسی رو تقریبا نمی‌بینیم که بتونه ادعای عصمت کنه یعنی اکثر مردم ناتوان هستند از اطاعت اوامر الهی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان گناه را ترک کند و به واجب عمل نماید، وارد شریعت الهی شده است و این غیر از مقام عصمت است که بسی والا می‌باشد. موفق باشید

40459
متن پرسش

عرض سلام ادب خدمت استاد بزرگوار: من ۳۶ سال سن دارم ولی تا به حال نتونستم یک چله ی کامل بگیرم. حتی چله هایی که خیلی آسان است مثل صلوات حضرت زهرا (س). چه چیزهایی باعث می‌شود که از رسیدن به این فیض محروم شوم. باید چه کار کنم که لیاقت انجام پیدا کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفۀ اصلی ما انجام واجبات و ترک محرمات است و نباید در ترک مستحبات مانند چله‌گرفتن نگران بود. موفق باشید

40370
متن پرسش

سلام علیکم: بنده حقیر لازم میدونم که توضیحاتی از خودم بنویسم. اینجانب سطح سوادم در حد نزدیک دیپلم سال ۱۳۷۱ می‌باشد. و تا این ساعت هم کتابی مطالعه نکردم. از احکام دین هم در حد نیاز مطلع هستم. حال سوالی پرسیدم مبنی بر اینکه چرا به گناه کبیره می‌گویند گناه کبیره؟ و با تشکر از شما جواب دریافت نمودم. حاج آقا با توجه به توضیحات فوق که نوشتم ببینید این تعریف که به طور ضمیری در وجود من آمده صحیح هست یا غلط. گناه کبیره به گناهی گفته می‌شود که بیش از دو نفر در معرض خسارت قرار می‌گیرند و درنتیجه نابودی جامعه بشریت. گناه ضغیره یک نفر در معرض خسارت قرار می‌گیرد و درنتیجه نابودی جامعه بشریت. حال ببینید صحیح هست یا غلط. در ضمن یه سری صحبتهایی دیگه هم دارم که بایستی به صورت حضوری بیان کنم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با کبیره بودن گناه باید به انقطاع بین انسان و خدا فکر کرد. در حالی‌ که صغیره بودن گناه در شرایط غلبۀ شهوت و غضب پیش می‌آید بدون آن انقطاع. موفق باشید

40282
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام‌علیکم: ضمن عرض تسلیت ایمان و درخواست دعا. جهان آخرالزمانی، جهانی ماوراء ظاهر با نظر به حرکت جوهری ملّای صدرا (ره) و نگاه به تاریخ و حضور زیر بیرق «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»؛ آیا می‌شود نیافت که جمهوری اسلامی تمام اسلام است و تمام وظایف مورد نیاز آن همچون صوم و صلاة اظهار عبودیت در محظر کبریایی حق تعالی است؟ تاریخی که با حضرت آدم علیه السلام شروع می‌شود و با شریعتی که بدست وی گشوده می گردد، نشان می دهد که تنها با چند فعل محدود می‌توان در روح ایمانی حاضر گشت و نیز به فراخور محدود بودن افعال، روح ایمانی محدودی_در نسبت با ایمان آخرالزمانی_ نیز حضور دارد؛ هر چند که انسان های دوران خود را سیراب می‌کند و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله با ظرفیتی که به ظهور رساند، دیگر محدود در افعال نگشت و روح ایمانی بسی گشوده را روبروی جان تشنه انسان های دوران خود گذارد. و بعد از آنکه روح الله زمانه (رضوان الله تعالی علیه) ندای تکفیر استکبار را سر برآورد، چه اندازه زیبا خامنه ای عزیز ایمان گشوده شده را بیان می‌کند؛ همْکِ گُفت: دختران ضعيف الحجاب بچه های خودمانند، دختران خودمانند. و هَمْكِ گُفت: آن دانشجویان دین نشناسی که در امریکا در مقابل ظلم می ایستند، طرف درست تاریخ ایستاده اند. ظلمی که هر انسانی به طبیعت انسانی اش گریز از او را می‌جوید و نه امری که دین اعتبار کرده باشد. و اینجاست که چنان تمام موجودات فریاد حق سر می‌دهند که مرز بی ایمانی در ایمان شکسته شده و دیگر دینداری و سلوک منحصر به اعمالی که دین صریحا بدان ها اشاره شده، نمی شود؛ چه اینکه اگر معصوم و یا عالم متعمقی وجود داشت امروز شریعت در تک تک افعال انسانی را نشان می‌داد و چه بسا که انسان های بظاهر فرسنگ ها دور افتاده از ظواهر دینی را مؤمن می‌خواند! و آن عالم متعمق و آن معصوم زمانه همان خامنه ای عزیز است که دین را در تمام شئون اجتماعی بیان می‌دارد؛ چه اینکه کارگر و معلم و قاضی و... را مورد خطاب فعل قدسی می‌گرداند. و این یعنی ایمان دیگر در شکل ظاهر نمی‌گنجد. و این یعنی نظر به انسانیت انسان ها. و این یعنی رفتن به سمت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در راستای یک رنگ شدن انسان ها، رنگی بدور از ذره ای ظلمت. و اینست وظیفه ی ما: اخلاق در راستای انسانیت و نه ظاهر...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به انسانیت انسان‌ها، زمینۀ به میان‌آمدنِ حقیقت ایمان را فراهم می‌کند و در دل این ایمان، آری! شریعت نیز به میان می‌آید و در این رابطه عرایضی در شرح شمارۀ ۲ جلسۀ «کربلا و نظر به نهایی‌ترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده که خوب است سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

40100
متن پرسش

با عرض سلام: با توجه این آیه: ﴿ يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا...﴾ ای پیامبران! از خوردنی های پاکیزه بخورید و کار شایسته انجام دهید...(آیه شریفه ۵۱ سوره مبارکه مومنون) هر خوراکی که جسم را سنگین و آلوده کند و روح (نفس) را متوجه و متوقف در جسم کند کمک به هواء و سقوط نفس می کند نباید خورده شود، و این هم شامل خوردنه و هم تصرف در طعام ها حالا منظور از طیبات چی هست؟ شاخص چیه؟ راهکار چیه؟ مطمئنا خیلی بیشتر از حرام و حلال معمولی منظورشه، و اگر ما صاحب خرج نباشیم ولی مجبور به تصرف در آن چی؟ کنترل نفس در خوردن با روزه میشه و اگر شرایط روزه محقق نباشه چی؟ سختترین مرحله رشد به زعم من همین کنترل خوردنه، که درش یا افراط میشه یا تفریط و حد وسطی انگار نداره حالا اگر شرایط خاصی هم بر آن مضاعف بشه که دیگه غیر ممکنه، ولی مگر میشه راه حلی نباشه؟ و اینکه در بارداری تکلیف تعارفیها چی میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید سخت‌گیری کرد زیرا بالاخره در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مردم آن در کلیت، مقیّد به رعایت دستورات شرع مقدس می‌باشند مگر کسانی‌که فسق آن‌ها علنی است. موفق باشید

40069
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: سوال دیگه ای که داشتم این بود که وقتی به سوی خداوند حرکت می کنیم باید منازلی را به ترتیب طی کنیم اینکه می گویند به عقب برگشتن و یا به جلو رفتن حالا با اعمالی... چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طی منازل سلوک، همان رعایت دستورات شرع است با رویکرد هرچه بیشتر در معرض الطاف وجودیِ حضرت حق قرار گرفتن. مهم، پایدارماندن بر آن دستورات است. موفق باشید

39967
متن پرسش

سلام: من به واسطه ی روزه های مستحب زیاد (چندین سال) ی که [به علت های مختلف *] گرفته ام حال و وضع ام طوری شده است اگر یک روز روزه نگیرم حال ام بد می شود احساس گناه می کنم احساس پشیمانی اضطراب و نا آرامی... الآن روزه گرفتن حکم زور و اجبار پیدا کرده است برایم. روزه گرفتن و کم خوردن را باهاش مشکلی ندارم. ولی این حالت «اجبارش» نگیرم جنایت کارم بدون روزه زندگی تاریک و... اش فقط روزه و نه هیچ جور دیگه این روزه زدگی این طرز فکرش اذیت ام می کند خلاص نمی توانم بشوم ازش. یعنی از جهت روزه: از روزه لذت می برم و «اختیارا» دوست دارم روزه بگیرم از شاید حدود ۱۹سالگی (الآن حدود ۴۳ سال دارم) کمابیش روزه مستحب می گرفتم ولی حدود چند سال است [*به علت های مختلف] مثلا ماه رجب و ماه شعبان را به ماه رمصان وصل می کردم بعد به واسطه ی تعییر حال و افکار و یا شاید مزید شدن مشکلات زندگی روحی روانی؟! یا شاید این که کمبود و ضعف در خودم می دیدم در اخلاق؟! در رفتار یا حل شدن مسائل چله می گرفتم و باز روزه... چله کلیمیه.. کم خوردنش از قبل از این چالش این اواخر در حالت معمول زندگی بدون روزه گرفتن هر دو روز یک وعده غذا می خوردم می خورم مثلا صبح ها یک چای و چندتا خرما عصر چای و بیسکویت کیک.. و شب شام، شام و شب بدون شام میوه یا... یعنی باز مقررات خودم را داشتم ناهار غالبا نمی خوردم نمی خورم باید کاملا گرسنه شوم تا شام بخورم مثلا غالبا سریع بعد از اذان افطار نمی خورم افطار شاید ۳-۴ساعت بعد از اذان می شود ولی الآن که دچار این وضع شدم دیگه از همه چیز افتادم یعنی ناهار اصلا نباید بخورم که هیچ یک چای هم بخورم اوضاع ام بهم می ریزد انگار از حالت «اختیار» خارج شدم بی اختیار روزه می گیرم و باید بگیرم خودم این وضع را نمی خواهم و سخت از عاقبتش می ترسم ولی هر کاری می کنم از ختم چله زیارت عاشورا، توسل، مشورت و سوال نمی توان از این وضع نجات پیدا کنم ** البته با تمام این حرف ها می دانم و اعتقاد دارم به فرض که از این وضع نجات یابم فکر نباید بکنم که دنبال رسیدن به عفت اخلاقی یا کنترل شکم... هستم چون به نظرم در این حد نیستم (بگذریم!) ولی فعلا این وضع خیلی دست و پا گیرم شده است [مثال؛الآن طوری شده ام اگر سفر زیارتی بخواهم بروم باید حتما برنامه ام را طوری تنظیم کنم که ده روزه باشد تا بتوانم روزه بگیرم چون بدون روزه اصلا حس و حال زیاررت و...ندارم] (بقیه مشکلات و درد ها سر جای خودش) *** نمی دانم شاید بی ارتباط نباشد من جدای از باز حدود همان حدود ۱۹سالگی که کم رنگ تر بوده الآن حدود تقریبا ۵ سالی است همین حالت را نسبت به نماز شب دارم یعنی اگر یک شب نخوانم مصیبت دارم و به هرشکلی شده در سفر و حصر «باید» بخوانم. روزی یک جزء قرآن می خوانم روزی یک زیارت عاشورا با صد.. یک زیارت جامعه فعلا روزی ۱۰۰۰ بار صلوات ۱٠٠٠ بار استغفار و برنامه ی مختصر ایام ماه و هفته (این قسمت را گفتم به هدف تأثیر احتمالی در رفع مشکل اول) خوانده ام شنیده ام در مورد خمود در مورد اعتدال افراط تفریط... ولی؟! لطفا راهنمایی کنید وظیفه و تکلیف شرعی ام چیست؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که مولای‌مان حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند خداوند دوست دارد که از رخصت‌هایش نیز استفاده شود؛ پس نباید به خود طوری سخت‌گیری کنیم که از آن رخصت‌ها به همان معنای تنها انجام واجبات محروم باشیم و زندگی را از حالتی که مؤمنین در آن هستند، سخت‌تر کرد. در این حالت به اطرافیان نیز سخت می‌گذرد و انسان هم مزۀ مراوده با افراد را از دست می‌دهد. موفق باشید

39934
متن پرسش

با عرض سلام و احترام: یکی از اساتید حوزه بر طبق برخی روایات در مورد حق همسر از جمله اینکه زن باید هر شب خود را عرضه کند این طور گفتند که زن نباید به تنهایی سفر زیارتی برود حتی با اذن همسر چون در این صورت در وظیفه اش کوتاهی نموده. بنده مدت هاست به همین دلیل از فیض زیارت محرومم. آیا بنده با وجود اذن همسر باید بخاطر همراهی با ایشان و اینکه تمایلی به زیارت ندارند، از این فیوضات محروم بمانم؟ در حالی که روح و جانم به شدت میل به زیارت دارد. با تشکر و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل تان اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خود همسر راضی باشد چه اشکالی دارد. مگر سیرۀ علمای ما چنین نبوده است که بعضاً همسران آن‌ها جدای از شوهرشان با رضایت آن‌ها به سفر می‌رفتند. موفق باشید

39909
متن پرسش

با سلام و احترام و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ایام نورانی: بنده مسئله‌ای شخصی اما معنوی را با شما در میان می‌گذارم، به امید دریافت راهنمایی از محضر حضرت‌عالی که هم با مسائل سلوکی آشنایی عمیق دارید، و هم نگاهی دقیق به تراز انسان مؤمن در جامعه معاصر دارید. مدتی‌ست با دغدغه‌ی حفظ ظاهر مؤمنانه (به‌ویژه در مورد نگه‌داشتن ریش به اندازه یک قبضه) مواجه‌ام. از نظر فقهی و با نیت دینی، همیشه سعی بر رعایت این اندازه داشته‌ام. اما اخیراً به‌علت تغییر محل کار و احتمال سوءبرداشت یا حساسیت برخی همکاران، در فکر کوتاه‌کردن موقت آن بوده‌ام. در همین ایام، خوابی دیدم که برایم معنادار بود: در خواب، صدایی واضح فقط یک کلمه گفت: «یک قبضه» این صدا با حالتی همراه بود که گویی ناظر بر همین دغدغه‌ام بود؛ و از آن زمان، این پرسش ذهنم را درگیر کرده که آیا این خواب، هشداری برای وفاداری به نماد ایمان است؟ یا فقط اشاره‌ای به تعادل، بدون تحمیل؟ اکنون با تردید میان عقل، نیت، شرایط بیرونی و الهام درونی مواجه‌ام. از شما خواهشمندم اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید که چگونه باید چنین پیامی را فهم کرد؟ و آیا کوتاه‌کردن موقت، با نیت روشن و بازگشت به حالت اصلی، با سلوک توحیدی در تعارض است یا خیر؟ با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان محدودبودنِ ریش به یک قبضه، مربوط به مقابله با جریان یهود است با آن ریش‌های بلند. و از این جهت خواسته‌اند ما تشبهی با آن‌ها نداشته باشیم، امری که در این زمان چندان مسئله نیست. در این مورد نباید به آن خواب اعتماد کرد. مهم، عرف امروزین مؤمنین است که ممکن است افراد با ریش‌های بلند، حالت انگشت‌نما پیدا کنند که امر مطلوبی نیست. عرف مومنین ملاک است. موفق باشید 

39895
متن پرسش

سلام استاد: من مدتی است که دنبال سلوک هستم و خیلی تلاش می‌کنم. ولی یه سری امور را نمی فهمم و مستقیما در سخن عرفا به آن اشاره نمیشه. مثلا دست زدن برای سالک اشکال داره؟ آیا کتابی هست که آداب معاشرت یه سالک در قرن ۲۱ که سبک زندگی های خاص خودشو داره، با جزئیات توضیح بده چطور زندگی کنیم و چطور با دیگران رفت و آمد کنیم؟ مثلا اگه تولدی دعوت شدیم که سالم بود یا اصلا تعریف تولد سالم از ناسالم چیه و خیلی سوالات دیگه. من خواب دیدم حضرت زهرا رو صدا می‌زدم ولی فایده نداشت و فهمیدم سبک زندگیم با چیزی که ایشون بخواد سازگار نیست یعنی لابد اثری از ایشون در سبک زندگیم نیست. سلوک فردی رو نمیگم این رو می فهمم و برنامه مطالعاتی و تقریبا عبادی دارم. ولی سلوک جمعی، با دیگران چطور باشم کجا برم کجا نرم، حتی صحبت عرفا رو بشنوم نمیدونم اون رو برای رتبه من میگن یا برای رتبه خودشون. و اون هم خیلی کمه. یه مثال میزنن که اصلا برام اتفاق نیفتاده ولی ده مثال که اتفاق افتاده در صحبتاشون ندیدم و واقعا سواله برام که چطور زندگی کنم. ممنون میشم چند کتاب معرفی کنید برای آداب معاشرت و آداب بقیه امور زندگی برای یه سالک و به من توصیه کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به همان معنایی که فرموده‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت» ان شاءالله با تدبّر در قرآن خودِ قرآن راهنمایی می‌کند و در آن رابطه می‌توانید سؤالات خود را بیابید. نکته‌ای که سؤال‌کنندۀ محترم شمارۀ 39896 در قسمت چهارم سؤال خود متوجۀ آن هستند. ۲. به هر حال طبق روایات صادره از معصوم نمی‌توان به صِرف خواب اعتماد کرد. ۳. حرکات طرب‌انگیزی که خلاف شأن مؤمن نباشد، اشکال ندارد مانند دست‌زدن در برنامۀ محفل. ولی همان‌طور که بزرگان ما فرموده‌اند دست‌زدن در مسجد ظاهراً با شأن مسجد و فضایی که باید در مسجد جاری باشد؛ نمی‌خواند.  موفق باشید

39857
متن پرسش

سلام: سوال داشتم از استاد طاهرزاده، استاد نسبت به این بی‌حجاب ها و سگ بازها که از کنار هم می‌گذریم باید چه عکس العملی داشته باشیم؟ و حتی گاها اطرافیان بچه را تشویق میکنن میگن هاپو ببین چه نازه واقعا باید چیکار کنیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدون درگیری متذکر حکم خداوند شد که فرموده است نباید سگ وارد زندگی ما باشد و تنها کار سگ، نگهبانی است. موفق باشید

39821
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: چند شب به مراسم عروسی رفتم و الان خیلی پشیمانم که توی این فضا بودم. بخصوص بخاطر نوزادی که دارم، نگرانم توی آیندش تاثیر بذاره، حس می‌کنم بودن تو این مجلس همه اعمال ماه رمضانم رو از بین برده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر مجلس، مجلس لهو و لعب باشد و رعایت حلال و حرام الهی در آن نشود؛ از همه جهات برای انسان مضر است. مهم آن است که با استغفار و توبه آثار آن را کم کنید. موفق باشید

39816
متن پرسش

سلام علیکم استاد: من به وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت ویژه آن در حال حاضر اعتراف دارم. اگر بحثی هم بشود در حمایت از آن برمی‌خیزم. در صورتی هم که در جمعی همدل باشم، از انجام این فریضه الهی کوتاهی نمی‌کنم اما اینکه تک و تنها شجاعت آن را داشته باشم که طرف را از کار زشتش نهی کنم، اینگونه نیستم. نظر شما در این باره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انجام امر به معروف اولاً: مشروط به آن است که شرایط آن فراهم باشد. ثانیاً: امکان تأثیر در آن تشخیص داده شود. موفق باشید

39812
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. وقت بخیر. خدا قوت. سوالات: ۱. دوره علوم و معارف اسلامی علامه طهرانی دقیقا چه کتاب هایی هست که فرموده اند اگر با اخلاص بخوانیم حکم استاد راه سلوک دارد؟ ۲. اگر در مستحبات حتی افضل از زیارت؛ رفع حوائج مومن نیازمند هست، یعنی کلا زیارت و حج... نرویم و فقط مشکلات مومنین رو برطرف کنیم؟ ۳. اینکه علما می فرمایند برای سبک سازی روح و سبکی آن از نان جو، روغن زیتون و سرکه و انار استفاده کنیم؛ یعنی دقیقا چجوری و در چه وقت هایی استفاده کنیم یعنی مثلا هر روز یه قاشق سرکه بخوریم؟ ۴. طبق قانون رفق و مدارا (مراعات) یعنی درسته اگر مریض شدیم اعمال عبادی (مثل نماز شب و زیارت عاشورا و...) که مداومت داشتیم رو در این دوره بیماری به دلیل کسالت شدید ترک کنیم یا حتی باید بدون حضور قلب انجام داد؟ ۵. حق دوست و حق همسایه و حق معلم طبق لوازم راه سیر و سلوک الی الله چیست؟ و چگونه این حقوق را بشناسیم؟ ۶. آیا الان که شیاطین در بالا مشغول رفت و آمد هستند و از طرفی هم توصیه شده از بالا پشت بام زیارت انجام بدیم اگر در خانه یا ساختمان چند واحدی بودیم چه کار کنیم و نیز اگر در حیاط خانه باشیم کثرت خیلی دارد ولی در بالا پشت بام خلوت هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب‌هایی مانند «الله‌شناسی» و «امام‌شناسی» و «معاد»، همه کتاب‌های خوبی هستند. ۲. جمع آن دو خوب است بخصوص جهت حضور در حج واجب و اوج توحیدی که برای انسان پیش می‌آید. ۳. در این مورد صاحب‌نظر نیستم. ۴. در هر حال در امور مستحب، نباید به خود سخت‌گیری کرد. زیرا ممکن است نتیجۀ لازم به دست نیاید. ۵. خود شریعت در ابعاد مختلف این حقوق را مشخص کرده است بخصوص «رسالۀ حقوق» امام سجاد «علیه السلام» ۶. مهم، آن است که در شرایطی که پیش آمده است، خود را حاضر کنیم و سخت‌گیری ننماییم. موفق باشید 

39795
متن پرسش

سلام حاج آقا: به لحاظ سال قمری ۴۰ سال را رد کرده ام. گناه کارم. زیاد. ولی دوست دارم بنده صالح خدا شوم‌. اهل کشف و شهود شوم‌. تقریبا ۱۴سال است در این فکرم. ولی بارها زمین خورده ام. الان هم مثل گذشته اراده قوی ای ندارم. نمی‌دانم گیج شده ام. آیا امیدوار باشم؟ نصیحتی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا امیدوار نباشید؟!! مهم آن است که راه را در بستر شریعت همراه با معرفت، درست طی کنیم و آن تدبّر در قرآن است. حال چه اهل کشف و شهود بشویم و یا نشویم. موفق باشید

39546
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به اهمیت لقمه آیا خوردن غذای کسی که خیلی اهل حرام و حلال نیست و در معامله بسیار دروغ گو است مانع سیر و سلوک است؟ استاد خیلی ها اهل خمس نیستند آیا باید با جستجو نکردن عبور کرد؟ این مانع نمی‌شود؟ استاد علامه حسن زاده آملی رحمه‌الله علیه تکرار می‌کنند «بضرب من التعبیر» یا « بضرب من البیان» به چه معناست؟ استاد کتاب بالاتر از فتوحات کدام اند؟ خدا قوت

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ۱. آن طور که فرموده‌اند تا آن‌جا که می‌توانیم حمل بر صحت می کنیم. و اگر نتوان حمل بر صحت کرد، و استفاده نکردن از غذای آن‌ها موجب قطع رحم می‌شود؛ فرموده‌اند خودمان در آن حدّ که اندازۀ آن قوت و غذا به حساب می‌‌آید، خمس آن را بدهیم. ۲. آن واژه‌ها حکایت از آن دارد که بر اساس آنچه گفته شده است. 3- همۀ حقیقت در قرآن و روایات است. بنده حتی تفسیر المیزان را با همۀ احتیاط‌هایی که جناب علامۀ طباطبایی کرده‌اند، بالاتر از فتوحات می‌دانم. مشکل آن است که ما در نسبت با تفسیر قیّم المیزان، آن نوع مواجهه‌ای که با کتاب‌های گرانسنگ و عزیزالقدری مثل فصوص و فتوحات می‌کنیم، با تفسیر المیزان انجام نمی‌دهیم. موفق باشید          

39436
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا به نظر شما برای تقلید از مرجع تقلید باید برای اعلم بودن شان، بحث نگاه و جهان بینی آن مرجع بطور مثال نسبتی که با فلسفه وعرفان و انقلاب اسلامی دارد را هم باید لحاظ کرد و مدنظر داشت؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرجع تقلید در رابطه با احکام، مرجع تقلید می‌باشند و کافی است در موضوع فقه مجتهد باشند و نسبت به زمانۀ خود نیز جهت تطبیق احکام شرعیه آگاهی داشته باشند. و این ربطی به فلسفه و عرفان ندارد. موفق باشید 

39418
متن پرسش

سلام علیکم: اگر منظور از عرفان مطالب زیر باشد آیا این مطالب غلط است. و اما آن مطالب: عارف می‌خواهد به فنا فی الله برسد. فنا فی الله یعنی خواست خدا را بر خواست خودش تر جیح بدهد. وقتی عارف به جایی رسید که خواست خدا (یعنی رعایت دستورات شرعی و حلال وحرام) را بر خواسته های دلش ترجیح داد، فانی در الله است. یعنی وقتی به جانش که محل خواست خداست توجه کند نور خدا را می‌بیند. و اینجاست که حدیث من عرف نفسه فقط عرف ربه معنی می‌دهد. چرا که عارف در جان نورانی اش (که با رعایت شرع و حلال و حرام) منور شده است نور خدا را می‌بیند. نظر شما درباره مطالب بالا چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن خوبی است. آری! به ما فرموده‌اند: ترجیح دستورات حضرت حق بر امیال خود، همان فنای عبد در ربّ است. موفق باشید

نمایش چاپی