بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17879
متن پرسش
سلام علیکم: در ملاقات های رهبر انقلاب با زنان به ظاهر بی توجه به حجاب دیده ام که حضرت آقا مراقبت از نگاه نامحرم را کم می کنند. بنده بارها در مراقبت از نامحرم احساس تنفر خانم ها را احساس کرده ام. اگر ما خودمان را مسئول همه آحاد ملت بدانیم، پس در ارتباط با زنان جاهل نسبت به مسئله مراقبت از نامحرم چگونه باید عمل نماییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید بفهمیم و بفهمانیم ارتباط غیر شرعی و خارج از ضرورت با نامحرم حرام است و انسان را از رسیدن به حقایق معنوی محروم یا عقب می‌اندازد. موفق باشید

17843
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: ای کاش دریچه قلبها گشوده می شد و مردم از این گنج عظیم «قرآن کریم» بهره می بردند. «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» فردی هستم گناهکار که در سراشیبی عمر قرار دارم. با آیات قرآن آشنا بودم ولی عمل نکردم یعنی نمی فهمیدم که عمل کنم. از آنهایی که قرآن لعنتشان می کند. مذبذب بودم. حال می بینم که این بی توجهی چقدر باعث تباهی و ضرر شده است. «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ» چنان آثار گناه و حسرت احاطه ام کرده که در شرف دیوانگی هستم. «خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» پرده ها از جلوی دیدگانم کنار رفته و حقیقت آیات الهی را درک می کنم ولی از نوعی که برای کافران در قیامت اتفاق می افتد. وای که چقدر از این آگاهی عذاب می کشم. حتی از گشت و گذار در این سایت هم عذاب می کشم چون شما در این سایت حیات طیبه ای را به تصویر می کشید که من خود را از آن محروم کردم. «بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» اگر کسی کمکم نکند در این عذاب جاودانه ام و آثار گناهانم فراگیر می شود (بی ادب تنها نه خود را داشت بد - بلکه آتش بر همه آفاق زد). بنا به فرمایش «فابتغو الیه الوسیله» درخواست کمک دارم، نتیجه تلاش هایم برای رهایی از عذاب اینست که آیه «وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ» و صلوات دائم بر زبانم جاریست گاهی که حسرت شدت می بابد و خود را ناتوان از جبران خطاهایم می بینم «امن یجیب» به ذهنم خطور می کند آیا راه نحاتم همین آیه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین توجه را از رحمت الهی بدانید و اگر نظر مبارک حق بر شما نبود این احساس پیش نمی‌آمد، پس با تمام امید به رعایت دستورات الهی و رعایت حق النّاس پایداری کنید و نسبت به آینده امیدوار باشید. موفق باشید

17805
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا استغفار ملایک به معنای پوشش گناهان ما است؟ آیا ارتباطی با صفت ستارالعیوبی خدا دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو یکی است زیرا ظهور ستارالعیوبی حضرت حق و غفّاریت او در فرشتگان است که ظاهر می‌شود و به مدد ما می‌آید. موفق باشید

17813
متن پرسش
سلام: استاد عزیز خواستم نظرتون رو درباره کسی که مبتلا به دیدن فیلم های مبتذل شده بدونم راه بازگشتی براش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همه‌ی کمالات است، عقب می‌افتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست‏ «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1]

و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعده‏‌ی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشى‏ء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید


[1] ( 1)- قلبها با علم زنده ميشوند مانند زمين كه بوسيله باران حيات مييابد.

[2] ( 2)- حقيقت بسيط كه منظور ذات حق است همه اشياء است ولى نه به صورت مجموعه كثيرى از اشياء بلكه به صورت وحدت. و در ذات حق هيچيك از اين اشياء نيست و به حكم همين قاعده هر وجود بسيطى جامع هم كمالات مراتب زيرين خود هست مثل نفس كامل مجرد كه در عين وحدت داراى كمالات بسيارى است.

17765
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: آیا می توانیم جهت استخاره با قرآن خودمان مستقیما قرآن را بگشاییم و به استناد سطح و فهم خود از معنای آیه نسبت به خوب و بد بودن استخاره استناد کنیم بدونه آنکه عربی بدانیم و تفسیر قرآن بلد باشیم یا اینکه حتما باید به یک متخصص قرآنی رجوع کرد؟ و سوال دوم اینکه میزان تخصص و دانایی یک متخصص قرآنی در دقت نتیجه ایی که برای ما اعلام می کند چه مقدار می تواند اثر داشته باشد؟ مثلا استخاره ایی که ما از یک طلبه می خواهیم با استخاره ایی که یکی از بزرگان معارف دینی چه مقدار از لحاظ دقت متفاوت خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید جایگاه آیه‌ی مربوطه در کلّ سوره برای طرفی که می‌خواهد استخاره کند روشن باشد. 2- هر اندازه شخص استخاره کننده متوجه روح کلی قرآن باشد بهتر است. موفق باشید

17756
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: ببخشید استاد خواستم راهنمایی ام کنید. حقیقتا بنده در دوره جوانی هستم. من در حدود 13 سالگی که زمانِ بلوغ و احساسات جنسی است، بر اثر عدم شناخت به خود ارضایی و استمنا و انجامِ تصورِِ فکرهای شهوانی و تحریک کننده، مبتلا به این گناهِ شنیع و زشت شدم. و پس از چند ماه که بر اثر حرف های معلم پروشی مدرسمون، فهمیدم که چیزی که من آن را انجام میدهم،فعلی گناه و بسیار زشت است و عوارض بدی دارد. بدین صورت بنده، دفعتا در همان وقت توبه کردم که دیگه این کارو نکردم و این عمل را متوقف کردم. و خواندنِ نماز و قرآن و گرایش به عرفان و معنویت و خواندنِ زندگی عرفا و ...خیلی در موفق شدنم در ترکِ این عمل، تاثیر داشت و شاید بگم که از اون وقت تا الان که بیش از چهار سال می گذرد تا کنون بیش از 5 بار، گمان نمی کنم آن عمل را انجام داده باشم. اما متاسفانه الان که در اوجِ نیازهای جنسی یعنی سن 17 ، 18 سالگی قرار دارم، دوباره آتش ِِ شهوتم زبانه کشیده و مرا اسیرِ خود کرده است و میل جنسی و و نیاز به ارضاء جنسی در من به حدی شدت یافته که تاب و توان را از من ربوده و سرگردان و بیچاره و سر در گم ام کرده. و متاسفانه و متاسفانه - ان شاءالله خداوند مرا ببخشد - در این چنده روزه که اوج ِِ زبانه کشیدنِ شهوت و نیاز های جنسی ام بود با مراجعه به اینترنت و عکس های تحریک کننده، در طول این 20 یا 30 روز گذشته، 3 بار دچار این عمل شده ام. و هربار هم توبه می کنم که دیگه به هیچ وجه سراغ این عمل نروم. اما متاسفانه چنان این شهوت و غریزه جنسی قوی است که بی اختیار مرا به دنبال خود می کشد و مرا همراهِ خودش در باتلاقِ کثافات و معاصی غرق می کند. حالا آقای طاهرزاده چنان تحتِ فشارهای جنسی قرار دارم که دیگر نمی دانم چه باید کنم. الان هم مدت اندکی است که از آخرین توبه ام می گذرد و خدا رو شکر که تا کنون دوباره سراغِ آن عمل نرفته ام. اما استاد می ترسم که دوباره به آن عمل کشیده شوم. آخه به هیچ وجه امکانِ ازدواج برایم مهیا نیست چون هم سن ام کمه و تازه سالِ دیگه میرم دانشگاه و همچنین به هیچ وجه روم نمیشه که به خانواده ام بگم که من زن می خواهم. آقای طاهرزاده گهگاهی که خیلی این حس بهم فشار می اورد، سراغِ احادیثِ اهلبیت (ع) می روم که در موردِِ مذمت شهوت و استمنا و ... صحبت کرده اند. و بدین طریق مقداری آرام می شوم، اما فایده و دوامِ زیادی ندارد و من دوباره به اون عمل دست می زنم. حالا سرگردان و متحیر شدم و نمی دانم چه کنم استاد. آخه از طرفی امسال کنکور دارم و می ترسم گه اگه جلوی این مساله گرفته نشود، با مشغولیت های فکری و روانی و جسمی که برام ایجاد میکنه، باعثِ عدم موفقیت من در کنکور شود. خلاصه دیگه نمیدونم چه باید کنم. آقای طاهرزاده خواهش می کنم که کمکم کنید که چه بکنم تا از این شهوت و از این معاصی و از این کثافات و لجن ها بیرون بیایم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاّ: سعی کنید خودتان با دست خودتان مسیر گرفتاریِ خودتان را فراهم نکنید و آن نگاه‌کردن به جنس مخالف است، حتی به صورت او نباید نگاه کرد چه رسد بخواهید به آن عکس‌های مستهجن نگاه کنید و صورت‌های قدرتمندی را به جان خود بیندازید. ثانیاً: اگر جلو خود را گرفتید و به آن عکس‌ها و فیلم‌ها نگاه نکردید، بعد از مدتی آن‌چنان قدرتِ  صورت‌های ذهنی آن‌ها در تحریک شما کم می‌شود که تصورش را هم نمی‌کردید که چنین عفتی در شما هست، در آن حد که گویا اصلاً زنی در عالم وجود ندارد که شما طالب ارتباط با او باشید. در این سن به این «عفت» فکر کنید که سخت به آن نیاز دارید. حتماً در جریان صحبتی که با علامه محمدتقی جعفری«رحمة‌اللّه‌علیه» شده، هستید که  از ایشان می پرسند چی شد كه به این كمالات رسیدید؟!

ایشان در جواب خاطره ای از دوران طلبگی تعریف میكنن و اظهار می كنند كه هر چه دارند از كراماتی ست كه بدنبال این امتحان الهی نصیبشان شده: ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم که در جشن ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. یک شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهراi اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و یک شربتی می‌خوردیم آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می‌دادیم. یک آقایی بود به نام آقا شیخ حیدر علی اصفهانی، که نجف آبادی بود، معدن ذوق بود. او که می‌آمد مَنْ بِه اَلکفایه، قطعا به‌وجود می‌آمد جلسه دست او قرار می‌گرفت.

آن ایام مصادف شده بود با ایام قلب الاسد (10 الی 21 مرداد ) که ما خرماپزان می‌گوییم. نجف با 25 و یا 35 درجه خیلی گرم می‌شد. آن سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشه‌هایی بوجود آمده بود که عرب‌های بومی را اذیت می‌کرد ما ایرانی‌ها هم اصلا خواب و استراحت نداشتیم. آن‌سال آنقدر گرما زیاد بود که اصلا قابل تحمل نبود. نکته‌ی سوم این‌که حجره‌ی من رو به شرق بود. تقریبا هم مخروبه بود. من فروردین را در آن‌جا به‌طور طبیعی مطالعه می‌کردم و می‌خوابیدم. اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود. گرما واقعا کشنده بود، وقتی می‌خواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که با دست نان را از داخل تنور بر می دارم، در اقل وقت و سریع.

با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع، در بغداد و بصره و نجف، گرما تلفات هم گرفته بود، ما بعد از شب نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدر علی اصفهانی که کتابی هم نوشته به نام «شناسنامه‌ی خر» آمد. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سید اسماعیل اصفهانی هم آنجا بود، به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» زیباترین دختر روزگار. گفت : آقایان من درباره‌ی این عکس از شما سوالی می‌کنم؛ اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید - از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد-  و هزار سال هم زندگی کنید. با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی (علیه السلام) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید. کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. طرف دختر حلال بود و زیارت علی (علیه السلام) هم مستحبی.

گفت آقایان واقعیت را بگویید. جا نماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: سید محمد! ما یک چیزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی‌ها؟

معلوم شد نظر آقا چیست؟ شاگرد اول ما نمره اش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا «مدیر مدرسه» این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوئیم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه می‌افتاد. نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی (علیه السلام) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی من یمت یرنی» ای حارث حمدانی هر کس بمیرد مرا ملاقات می کند. پس ما إن‌شاالله در موقعش جمال علی (علیه السلام) را ملاقات می‌کنیم! باز هم همه زدند زیر خنده، خوب ذوق بودند. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد در صد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده‌ی حضار) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی توانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم: من یک لحظه دیدار علی (علیه السلام) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت چنین حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلب الاسد وارد حجره‌ام شدم، حالت غیر عادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یک دفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی (علیه السلام) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی (علیه السلام) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمی دانم شاید مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمد تقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون به هم می‌خوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سید اسماعیل (مدیر) را خطاب به آقا شیخ حیدر گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.

امید است که این نوع عفت‌ها و تقواها به جامعه‌ی ما برگردد تا جامعه‌ی اسلامی رهِ صدساله را یک‌شبه طی کند. موفق باشید.

17737
متن پرسش
با سلام: من از اول نگاه کردم و وجود خدا، روح انسان و اون دنیا رو برای خودم اثبات کردم. (نتونستم خودم را جب پیامبر و معصومین قانع کنم). توی کتاب جوان و انتخاب بزرگ می فرمایید ما باید در همه ی کارهایمان آرامش روحمون رو هدف قرار بدهیم نه لذت بدنمون. خب سوال من اینجاست. آیا کارهایی مثل نگاه به نامحرم که لذت لحظه ای داره به روح حس خوب نمیده؟ می فرمایید: لذت های زودگذر باعث میشه بعدش آدم ناراحت باشه، به نظرم این بابت طرز فکر اشتباهمونه، اگه ما بگیم که من اون صحنه رو دیدم و لذت بردم یا برای چند ساعت علافی کردم تو خیابون و لذت بردم، همه چیز درسته، ولی اگه بخواییم اونجوری فکر کنیم همیشه باید در حال حرکت به سمت هدفمون باشیم. توی همون کتاب می فرمایید ناراحتی هامون بخاطر اینه که کاری برای روحمون نکردیم. آیا روحمون لذت های لحظه ای نمیخواد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که بُعدِ اصلی روح هر انسانی فطرت اوست و عالی‌ترین و اصیل‌ترین لذّات، لذّات فطری است که از طریق اُنس با کمال مطلق یعنی حضرت حق محقق می‌شود، نباید خود را گرفتار لذّاتی کرد که در مقابل لذّاتِ متعالی قرار دارد و لذا لذّات نفس امّاره اگر از بستر شرعی خارج شود ما را از آن نوع لذّاتِ متعالی محروم می‌گرداند. در این رابطه گفته‌اندک «اگر لذّت ترکِ لذّت بدانی / دگر لذّت نفس، لذّت ندانی». موفق باشید

17719
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده وقتتون بخیر: استاد دو تا سوال داشتم اگه میشه مثل همیشه راهنماییم کنید تشکر. 1. استاد کسی که مرتکب گناه میشه و متوجه میشه که از خدا دور شده چیکار باید انجام بده تا هرچه زودتر به خدا برسه؟ (یعنی حضور خدا رو درک بکنه، قبلا کمی درک می کرد اما با انجام گناه دیگر نمی تواند.) 2. استاد میشه خواهشا نظر خودتان را راجع به بازاریابی شبکه ای بیان بفرمایید؟ تقریبا 50 الی 60 درصد دانشجوهای دانشگاه ما جذب این شرکت ها شده اند. متأسفانه نتونستم نظر آیت آلله خامنه ای رو پیدا بکنم. احساس می کنم این بازاریابی های شبکه ای اشکالی دارند اما نمی توانم اشکالشان را پیدا کنم. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین که متذکر این امر شده‌اید، تذکری است از طریق ملائکة اللّه، پس با امیدواری تمام و رعایت تقوا راه رجوع به خدای کریم را در مقابل خود بگشایید. 2- بنده در این امر صاحب‌نظر نیستم ولی اهل فن آن را مشکل‌دار و مشکل‌زای می‌دانند. موفق باشید

17704
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد بنده احساس می کنم چون مدرنیته عقول را زائل نموده و از سوی دیگر انقلاب اسلامی در انتقال گفتمان با غرب تا کنون پیشرفت چندانی نداشته پس نمی توان مثلا در تاکسی نشست و گفت: ضبط تان را خاموش کنید، ما موسیقی گوش نمی دهیم. آن راننده هم شهود دارد اگر من مومن باشم دلم تاثیر می گذارد و وی با تفکر به ماجراها متوجه می شود لکن در این سی سال پس از انقلاب خیل تذکرات باعث شده انسانها تنها جریحه دارتر شوند. آخر این چه شیوه ای است که ما یک بحث علمی عمیق را توضیح نمی دهیم ولی انتظار داریم فرد با یک دستور و نه بازگو کردن ادله آن، مسئله را متوجه شود. چرا فضا را برای تفکر مردم باز نمی کنیم؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد با شما موافق هستم. هنوز از نظر معرفتی، ملت متوجه ضعف سبک زندگی غربی نشده‌اند، لذا بسیاری از آن‌ها متوجه‌ی جهتِ تذکراتِ ما نیستند. موفق باشید

17687
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه در جواب سوالی در سایت فرموده بودید که در روایت داریم که انسانی به سوی عجب می رود او را بسوی گناه می کشانند تا دچار عجب نشود، حال سوال اینکه در اینجا آیا اختیار انسان چگونه می شود؟ آیا خود آن گناه باعث حجاب نمی شود؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال، انسان را از اختیار خارج نمی‌کنند، بلکه موضوع گناه را در مقابل او می‌گذارند تا خودش انتخاب کند. موفق باشید

17671
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به سخنرانی اخیر آیت الله جوادی آملی راجع به نظام ربوی بانکها و افتادن سایه شوم ربا بر جامعه اسلامی ایران، تکلیف ما در قبال گرفتن وام چیست؟ از طرفی ما مقلد مقام معظم رهبری هستیم و ایشان وام گرفتن را شرعی می دانند. به خدا نمی دانیم گرفتن وام اثر بدی در زندگیمان دارد یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع وام‌گرفتن از بانک در ذات خود از ظلمی که بانک‌ها انجام می‌دهند؛ جدا است. بانک‌ها در همین وام‌گرفتن که باید واسطه باشند بین پول مردم و آن کسی که طالب وام است، پدر مردم را در می‌آورد و چند برابر وامی که به مردم می‌دهند، تحت عنوان دیر کِرد از مردم می‌گیرند. موفق باشید

17659
متن پرسش
سلام: سوالات در مورد خود ارضایی خوندم کسانی که گرفتار بودند فیلم یا عکس دیده بودند. حالا کسی که با این دو در ارتباط نیست ولی گرفتار هست چه طور میشه نجاتش داد؟ فکر کنم وضع این شخص بدتر هست و نجاتش سخت تر چه کند؟ لطفا راه حل بدید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با خود درگیر شود و متوجه گردد این نوع امیال، از چه زیبایی‌های عظیم روحانی او را باز می‌دارد؛ چیزی نمی‌گذرد که از این کار دل می‌کَنَد. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه نماید. موفق باشید

17656
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به اطلاع شما از حادثه ی اخیر (لواط گری شخص به نامی) به چند سوال بنده اگر لطف کنید پاسخ بدهید سپاسگزارم. 1) چرا رهبر (حفظه الله) که در این مسئله با توجه به اهم بودن موضوع (که یکی از کار های قبیح نهی شده ی خداوند در قرآن است) ورود نکردند؟ این کار به چارچوب اسلامی کشور لطمه می زند و رهبر (حفظه الله) هم رهبر اسلامی این کشور هستند. 2) باتوجه به اینکه این فرد به عنوان یکی از منسوبات به رهبر (حفظه الله) هستند تمام عوام در این کشور زبان به ناراحتی گشودند و در اعتراض بسر می برند چگونه می توان آنها را نسبت رهبر جامعه اسلامی خوشبین کرد؟ جواب این سوالات شاید بتواند بعضی از عوام را نسبت به ناراحتی که دارند آرام کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که بعضی از سایت‌های دلسوز نظام مطرح کرده‌اند: در این خصوص اطلاعات موثقی در دست نیست و آنچه سایتهای ضد انقلاب می نویسند مطمئنا قابل استناد نیست. حجمه به ایشان به نحوی هست که توسط فتو شاپ برای ایشون رای دادگاه هم درست کرده اند، یک بار قاضی پرونده حیدری است یک بار جعفری، یکبار تاریخ آن ۱۸/۹/۹۳ و یک بار۲۱/۰۲/۹۳ اما طبیعی است که صدای آمریکا و سایر شبکه هایی که خود در فسادهای اخلاقی فراوان غوطه ور هستند و هر از چند گاهی اخبار و تصاویر فساد مجریان و عوامل آنها منتشر می شود، نمی توانند منابع مورد اعتمادی برای اعلام چنین مواردی باشند و نمی توان دلسوزی آنها را باور کرد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی (از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌) آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.‏ (سوره حجرات آیه ۶) در صورتیکه چنین پرونده قضایی وجود داشته باشد، فقط قاضی پرونده است که اظهارات همه مرتبطین پرونده را شنیده و می تواند نظر قطعی دهد که، آیا چنین موضوعی صحت دارد یا نه؟ با توجه به حرمت و آبروی انسانها و حق الناس بودن موضوع، بهتر است از انتشار و قضاوت در چنین مواردی پرهیز کنیم،که مطمئنا هیچ سودی در انتشار اخبار غیر موثق وجود ندارد. در قرآن و فقه اسلامی، اثبات چنین مواردی حتما باید با ادله قوی و شاهدان عینی انجام گیرد. دشمنان و بدخواهان، در چنین مواردی از هرگونه تلاشی، فروگذار نمی کنند، تا چهره دین و متدینین را تخریب کنند و با بزرگ نمایی یا شایعه پراکنی به آن دامن می زنند. همانگونه که می بینید، این فرد را به بیت رهبری منسوب می کنند، در حالی که شعرا و مداحان و قاریان زیادی، برای اجرای برنامه به محافل ایشان تردد می کنند اما هیچ یک را نمی توان به بیت رهبری منسوب کرد. برخی افراد اطلاعاتشان، در حد چند پیام تلگرامی است اما به خود اجازه می دهند در هر پرونده قضایی، جای قاضی نشسته و حکم نهایی صادر کنند. تاریخ پر است از داستانهای افراد عابد و زاهدی که عاقبتشان فساد و هلاکت شده است و چه بسیار افراد گنهکاری که توبه نموده اند و عاقبت به خیر شده اند. زبیر ها ابن ملجم ها و شمرهای تاریخ هم بسیار بوده اند که حافظان قرآن بوده اند. بنابراین حتی اثبات چنین موضوعی نیز نمی تواند دستاویزی برای معاندان برای خدشه وارد کردن به چهره اسلام و انقلاب باشد. موفق باشید  

17612
متن پرسش
با سلام: انسان چون حیوان و فرشته نیست و انسان است در زندگی رنج می کشد چون باید با اختیار خود کاری را انجام دهد با توجه به این نکته سوال اینجاست که پس چرا انسان باید در زندگی رنج بکشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا انسان در بین دو بُعد «میل به فجور» و «میل به تقوا» یکی را باید انتخاب کند. موفق باشید

17607
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بنده در مورد طی کردن دوباره یک راه که قبلا در آن شکست خورده بودم شک داشتم که دوباره وقت صرف آن بکنم یا خیر، خلاصه با تفکر و مشورت لازم به یقین نرسیدم و نزد حجت الاسلام صدیقین استخاره گرفتم گفتند خوب است انجام بدهید و مشغول انجام آن کار شدم اما از روی کنجکاوی و آنکه ته دلم قرص نبود یک بار دیگر هم امشب بعد از جلسه ی تفسیر سوره آل عمران در نزد جنابتان استخاره گرفتم که فرمودید فضای کار خوب نیست انجام ندهید. حال استاد سوال اینجاست که این دوباره استخاره گرفتن من اشتباه بوده؟ یا اینکه مسیر خیر و صلاح تغییر کرده است؟ به هر حال با توجه به آنکه همیشه در جلسات می فرمایید هر اتفاقی در زندگی یک نحوه گفت و گوی خدا با ماست من سوالم این است که چه حکمتی در تغییر پاسخ این دو استخاره نهفته است؟ یا اینکه اصلا حکمتی در کار نیست و کار من اشتباه بوده و باید به پاسخ استخاره ی اول یقین می نمودم. با تشکر و عرض پوزش بسیار از استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استخاره وقتی جا دارد که ما واقعاً در تصمیم‌گیری مانده باشیم. چرا به همان استخاره‌ی حاج‌آقا، کار را جلو نبردید؟ مگر این‌که با عقل خود متوجه باشید که نباید آن کار را کرد که در این صورت، پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست. موفق باشید

17594
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اولین مرحله برای رسیدن به خدا در عمل چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از طریق رعایت تقوا، حجاب‌های بین انسان و حضرت حق، رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

17576
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد چه عاملی باعث می شود آدمی به سوی خواسته های نفسانی اش برود یا اینکه آنها را کنار بگذارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی با انتحاب خود در بین دو گذرگاهِ فجور و تقوا قرار دارد و با تعریفی که از خود کرده است به سوی آن دو سیر می‌کند. انبیاء آمده‌اند که تذکر دهند رجوع به فجور، انسان را با ناکامی‌های دنیایی و آخرتی روبه‌رو می‌کند. موفق باشید

17518
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار وقتتون بخیر: ایام شهادت سالار شهیدان؛ امام حسین رو تسلیت عرض می کنم خدمتتون، ببخشید استاد مساله ای ذهن بنده رو درگیره خودش کرده، بنده تقریبا یک سالی هست و مراقبه دارم و توی این یک سال تا جایی که ذهنم همراهی میکنه گناه غیبت به اون شکل نداشتم یعنی از فضل خداوند این گناه رو کنترل کرده بودم، خیالم تا حدودی راحت بود تا اینکه چند شب پیش گله و شکایت کردم که چرا من دائم الحضور نمیشم و مگه مراقبت فقط مواظبت بر انجام واجب و ترک محرم هستش و من از این مرحله عبور کردم و باید وارد مراحل دیگه مراقبه بشم و نا امید که چرا نمیشم، تا اینکه دقیقا یک شب بعد از این گلایه و شکایت خیلی یه دفعه ای مرتکب گناه غیبت شدم، خیلی شوکه شدم اصلا باورش سخت بود برام که به این آسونی مرتکب گناه کبیره شدم، استاد سوالم اینه که آیا این به خاطر گلایه و شکایتم بود و آیا کسی که در این مسیر هست گناه کبیره میکنه آیا امید خیری بهش هست؟ از خودم نامید شدم، میگم اگه دوباره تکرار شد چی؟ ضربه بدی بود، خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید که به این قضیه چه جوری نگاه کنم که ناامید نشم. تشکر، ببخشید طولانی شد. یا علی و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم برای آن‌که بنده‌ای گرفتار عجب نشود، او را به گناه می‌کشانیم زیرا آن عجب بدتر از این گناه است. از طرفی دیگر، ما تا آخر همواره باید بین خوف و رجاء زندگی کنیم به این معنی که نسبت به خود همواره بد بین و نسبت به لطف و کرم حضرت حق همواره خوش‌بین باشیم. موفق باشید

17455
متن پرسش
سلام استاد عزیز: به زعم بنده در این تاریخ کنونی ما نیاز حیاتی و اساسی داریم به افراد «عالم دار» برای گشودن تاریخ توحیدی و احیای عالم مردم به طور مشخص، اگر این حقیر تمام مباحث مطروحه جنابعالی را کاملا هم مسلط بشوم ولی عالم دار نباشم بعید بدانم که برای اسلام و انقلاب مثمر ثمر باشم. استاد با ادله قرآنی و روایی بفرمایید اثر گذاری افرادی که دارای عالم معنوی هستند با کسانی که نیستند چقدر هست؟ یک سئوال مهم دیگه این که به نظر حضرتعالی آیا در شرایط کنونی مردم بهتر نمی توانند با افراد غیر ملبس ارتباط معنوی حاصل کنند و نور بگیرند؟ سوال اخیر را حتما جواب بدهید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا قرآن دعوت به بندگی کرده است، دعوت به عالَمی کرده که همه‌ی انسان را در برمی‌گیرد. عالمی که همه‌ی حرکات انسان در حرام و حلال و مسحب و مکروه و مباح می‌گنجد. مشکل از جانب مردمی است که متوجه نیستند مقصود و مقصد شریعت، عالَم‌دارکردنِ انسان‌ها است نه آن‌که فقط بخواهد آن‌ها جهنم نروند 2- این‌طور نیست که مردم با همه‌ی تبلیغاتی که بر علیه روحانیت شده، در روان فرهنگی خود، از تاریخ معنوی خود که با روحانیت شکل گرفته، غافل باشند و سخنان روحانیون را به عنوان یک سخن عادی قلمداد کنند. موفق باشید

17429
متن پرسش
سلام: من يك سال هست كه يك گناهي را ترك كردم چون خدا انجام آن را دوست نداشته است. و از انجام آن پشيمان هستم. اما هر وقت به آن گناه فكر مي كنم مي بينم هنوز لذت آن گناه با من هست. و من فقط براي رضاي خدا آن را ديگر انجام نمي دهم و ترس از اين دارم چون لذت آن گناه با من هست نكند دوباره به آن گناه برگردم؟ استاد محترم لطفا بفرماييد كه من و قتي يك گناه را ترك مي كنم و از انجام آن هم پشيمان هستم، چه كنم تا لذت آن گناه را در دلم از بين ببرم. تا توبه من يك توبه واقعي بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت همین سابقه‌ی ذهنی لذتِ گناه است که به ما فرموده‌اند صبر بر ترک معصیت حتی از صبر بر طاعت برکاتش برای انسان بیشتر است. تنها با صبر بر ترک معصیت است که بعد از مدتی نورِ درکِ زشتی معصیت ظهور می‌کند. موفق باشید

17365
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مساله حب که در روایات تاکید شده و فرمودند دین جز محبت نیست چند سوال در مورد حب داشتم، همانطور که فرمودید کسی که گناه می کند لحظه گناه یاد خدا نیست ولی آیا می شود گفت هنگام گناه هیچ محبتی به خدا ندارد و محبتش کلا از خدا منقطع شده است؟ فرض کنیم مومن می داند تا دیر وقت برای امام حسین (ع) سینه بزند نماز صحبش قضا می شود، یا ممکن است مومنی بخاطر حب به مومنی مثلا رهبری به مخالف رهبری اهانت کند. ایا در آن لحظات مومن حب به اهل البیت و مومن نداشته است؟ ۲. در آن مواردی که در سوال قبل مثال زدم آیا می شود گفت محبت به خدا و اهل البیت یا مومن مقدمه گناه شده است؟ و آیا چنین قیاسی درست و عاقلانه است؟ سپاسگزارم به دو سوال پاسخ می فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً انسان‌های مؤمن در حین گناه، نظر به رحمت الهی دارند. لذا نمی‌توان گفت در حین گناه به‌کلّی از محبت به حق خالی‌اند. حتی آن وقتی که به مؤمنی توهین می‌کنند از محبت به حق خالی نیستند. آری! اگر نور محبت به حق شدید بود، بهتر خود را کنترل می‌کردند 2- با توجه به جوابی که در قسمت اول داده شد، پس نمی‌توان گفت محبت مقدمه‌ی گناه است بلکه امید به رحمت الهی منجر می‌شود که انسان‌ها تصور کنند حضرت حق به آن‌ها سخت نمی‌گیرد. در حالی‌که غافل می‌شوند که گناه ریزش رحمت و فیض خدا را از انسان می‌گیرد. چنان‌چه قرآن در مورد حضرت یونس«علیه‌السلام» می‌فرماید: «فظنّ ان لن نقدر علیه» گمان می‌کرد به جهت کاری که کرده است، خداوند به او سخت نمی‌گیرد. موفق باشید

17363
متن پرسش
سلام: تفاوت معماری پست مدرن و معماری نئوکلاسیک: معماران نئوکلاسیک همچون معماران پست مدرن به گذشته توجه دارند، ولی یک اختلاف عمده بین این دو دیدگاه نسبت به تاریخ وجود دارد. معماری پست مدرن در پی هویت انسان است و تاریخ هر قوم و ملتی از نظر آنها به عنوان بخشی از هویت آن ملت تلقی می شود. لذا معماران پست مدرن، تاریخ فرهنگی و کالبدی و همچنین دستور زبان معماری هر قومی را در معماری خود در هر منطقه نمایش می دهند. منتها این نمایش به صورت تقلید از موارد فوق نیست، بلکه آنچه به هویت یک ملت مربوط است در ساختمان های پست مدرن به روز در می آید و براساس شرایط زمانی و مکانی به صورت جدید و امروزی شده ظاهر می شود. لذا معماران پست مدرن در تغییر تناسبات، رنگ ها و عملکرد های نماد های تاریخی به خود تردید راه نمی دهند. ولی معماران نئوکلاسیک همچون کوینلن تری (یکی از مهمترین نظریه پردازان سبک نئوکلاسیک) معتقدند که نظم کلاسیک (معماری یونان و روم باستان) الهاماتی آسمانی و مقدس هستند. لذا تغییر دادن آنها صحیح نیست و هر تغییری در آن باعث تبدیل شدن کمال به نقصان می شود. آنها دلیل جاودانگی معماری کلاسیک را در همین می دانند. معماران نئوکلاسیک، سبک مدرن را نیز سبکی قابل قبول نمی دانند. لذا گذشته و خصوصا معماری کلاسیک را منبع الهام خود می دانند و معماری کلاسیک را به همانگونه که از نظر کالبدی بوده، برای احتیاجات امروزی طراحی می کنند. منتها باید توجه داشت که داخل این فرم های تاریخی، کلیه وسایل رفاهی امروزی تدارک دیده شده است. اگر خواسته باشیم در یک جمله معماری نئوکلاسیک را تعریف کنیم، می توان گفت: ساختمان نئوکلاسیک، پوسته ای کلاسیک بر روی امکانات مدرن است. استاد بزرگوار می خواستم بدونم از نظر شما کدوم یکی از دو سبک معماری فوق میتونه به نظرات انقلاب اسلامی نزدیک باشه و ما میتونیم روش کار کنیم و به عنوان معماری انقلاب ارائه بدیم؟ یا اینکه اصلا کلا این سبک ها روحشون چیز دیگه ای است و ما باید به دنبال یه چیز جدید باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تخصصی در این امر ندارم ولی گمشده‌ی ما عبور از معماریِ فراماسونری است و جایگزینی نوعی از معماری که زمین را به آسمان معنویت متصل گرداند. شاید هر دو مکتب مذکور به دنبال چنین چیزی باشد. موفق باشید

17356
متن پرسش
در جواب نامه با شماره های 17324 و 17339 و 17348 شما چنین پاسخ داده اید: باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که مبادرت به دزدی هم می‌کند با فطرت خود می‌فهمد که دزدی یعنی زیرپاگذاردنِ حقوق دیگران و آن یک کار ناپسند است و لذا با اختیار خود می‌تواند بین پیام فطرت و گرایشِ نفس امّاره، یکی را انتخاب کند و از این جهت مسئول عمل خود می‌باشد، زیرا مجبور به هیچ‌کدام از طرفین نبود. موفق با... فرمایش شما درست ولی بحث من این است که چرا دزد با این که می داند - چرا آن سمت می رود و یا اگر رفت قدرت بازگشت ندارد من نمی دانم توانسته ام سوالم را روشن بیان بدارم چون هنوز نتوانسته ام در طی چند نامه به جواب قاطع برنده و قانع کننده ای برسم حتی المقدور سعی شود جواب بصورت میکروسکوپی و روشن بررسی شود چون ریزه کاری های انحراف هر انسان در آزمایشگاه مهم است البته جمله آخر فقط برای تاکید جمله ماقبل آخر است. با تشکر از الطاف و حسن نیت شما بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌فرمایید اگر کسی دزدی کرد قدرت برگشت ندارد؟ بستگی به آن دارد که چه نوع شخصیتی را برای خود انتخاب کرده و می‌خواهد آن را ادامه دهد. خداوند به حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌فرماید: «اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى،‏ فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‏ أَنْ تَزَكَّى، وَ أَهْدِيَكَ إِلى‏ رَبِّكَ فَتَخْشى(17 و 18 و 19/ نازعات)‏ یعنی ای موسی به سوی فرعون حرکت کن، فرعونی که در مقابل خدا طغیان کرده و به او بگو آیا تو را طلب و میلی هست که پاک و تزکیه گردی و به سوی پروردگارت هدایت شود؟ ملاحظه کنید که حتی خداوند برای فرعون نیز به جهت فطرت الهیه‌ای که دارد، جایی برای برگشت گذاشته است و به همین جهت باید هیچ انسانی را چه در شخصیت خوبی که فعلاً دارد و یا در شخصیت بدی که فعلاً برگزیده است، بلوکه نکرد و کار را تمام‌شده ندانست. موفق باشید

17352
متن پرسش
با سلام: با توجه به پاسخ سوال 17336 مبنی بر «ما به اندازه‌ای که زندگی را درست معنا کرده باشیم و با ایمان کامل به خداوند، اخلاق فاضله‌ای را در خود شکل دهیم، موجب ریزش رحمت الهی خواهیم شد و این یعنی سعادتمندی، حال چه مجرد باشیم و چه متأهل و چه غنی باشیم و چه فقیر. موفق باشید.» می خواستم از شما بخواهم اگر راهی غیر از ازذواج برای حل مسائل «عاطفی و جنسی» سراغ دارید بفرمایید، اینگونه همه جوانان بی خیال خوشبختی و سایر اهداف ازدواج می شوند و صرفا به نیاز اصلی خود متمرکز می شوند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید خودمان بر روی مسائل جنسی آن‌چنان متمرکز نشویم که اگر شرایط آن فراهم نشد، به زحمت بیفتیم. زندگی وسعتی بالاتر از مسائل جنسی دارد. آری! اسلام نسبت به این امور بی‌تفاوت نیست، ولی اگر شرایط آن فراهم نباشد و ما در این امور متمرکز نشویم، خداوند روح ما را با مسائل بس متعالی‌تر تغذیه می‌کند. موفق باشید

17343
متن پرسش
سلام علیکم: از طرفی روایاتی داریم که به بخشش همه ی سیئات محبین اهل بیت (ع) تصریح می کند و از طرفی می فرمایند مبادا به پشتوانه دوستی ما عمل را رها کنید و ما خودمان به خاطر اعمالمان سوال می شویم. این دو چه طور با هم جمع می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت‌گیری به سوی انسان معصوم موجب می‌شود که انسان از گناه متنفر شود و در همین رابطه در روایت داریم: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه ‏اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى ‏رساند و دشمنى على سيئه ‏اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد.  ولی این نباید بهانه شود که ما گناه کنیم و گمان نماییم آن گناه، به پای ما نوشته نمی‌شود. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

نمایش چاپی