بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مقام علم وعصمت معصومین«علیهم السلام»

تعداد نمایش
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
659
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده. انشاءالله تلاش شما در هدایت جامعه مقبول حضرت حق واقع شود.سوال من این است که آیا این که ما به خدمت ائمه اظهار میداریم مثلا "آقا ما فلان حاجت را از شما میخواهیم و حاجت ما را بدهید" شرک محسوب میشود؟ آیا حوائج را فقط باید از خود خدا خواست و یا نهایتا ائمه را شفیع کرد؟ اگر مستقیما از خود ائمه بخواهیم - ـبا علم به اینکه ایشان قدرتشان را از خدا دارند- اشکالی دارد؟ استادگرامی، من عقیده دارم ائمه معصوم و حتی حضرت ابوالفضل هرچه را ما از راه دور بگوییم میشنوند و ائمه اعمال ما را می بینند و افکار و نیات و مافی الصدور ما را میدانند هم شخص امام زمان و هم سایر ائمه که از دنیا رفته اند. آیا این درست است؟و معتقدم صدایشان بزنیم می شنوند. آیا این عقیده درست است؟لطف کنید توضیح دهیدنظارت ائمه بر اعمال و رفتار و افکارما چگونه است.استاد گرامی من گاهی در خیلی از مسائل شک میکنم حتی در خدا و خیلی ناراحت میشئم البته در عمق جانم به خدا عقیده دارم اما از این شکها بسیار ناراحت میشوم دنبالشان هم میروم اما باز یه جور دیگه ظاهر میشوندمیترسم نکند بخاطر این شکهادر قبر مرا جزءمومنین محسوب نکنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: اگر مباحث «ده نکته از معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دنبال کنید هم جواب سؤال‌تان را می‌گیرید و هم از شک در عقاید آزاد می‌شوید. إن‌شاءالله موفق باشید
660
متن پرسش
با سلام . استاد گرامی، آیا مقام ائمه علیهم السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها از پیامبران قبلی بالاتر است؟ انچه امروزه به نظر میرسد این است که بالاتر است یا حداقل کاملتر است. اما روایات به این صراحت این را نشان نمیدهد. آیا مقام حضرت زهر ا با سایر ائمه یکسان است؟ استاد گرامی چرا حضرت زهرا به امام علی فرمودند: یا علی چرا مثل جنین در گوشه خانه نشسته ای مگر ایشان علم به دلایل سکوت امام علی علیه السلام نداشتند؟ آیا مقام پیامبر ما از حضرت ابراهیم بالاتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: در کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها»» بحث شده که از آن‌جایی که قرآن کامل‌ترین کتاب آسمانی است و از آن‌جایی که قلب مطهرون طبق سوره‌ی واقعه با حقیقت قرآن متحد است و نیز از آن‌جایی که اهل‌البیت«علیهم‌السلام»، شامل حضرت زهرا«سلام‌الهت‌علیها» نیز می‌شود همان مطهرون هستند. پس مقام حضرت زهرا«سلام‌الهل‌علیها» از پیامبران قبلی بالاتر است. ولی در مورد قسمت دوم سؤال خود به جلسه‌ی اول کتاب «بصیرت حضرت زهرا«سلام‌الهآ‌علیها»» رجوع فرمایید که ما دلایل مرحوم دکتر شهیدی را پذیرفته‌ایم که می‌فرماید این قسمت ساختگی است و نمی‌تواند سخن حضرت زهرا«سلام‌اله ‌علیها» باشد، به آن کتاب یا به کتاب فاطمه زهرا«سلام‌الهل‌علیها» از دکتر شهیدی رجوع فرمایید. موفق باشید
632
متن پرسش
با سلام و احترام. جناب استاد، با توجه به اینکه امروزه پیشرفت علم به همانندسازی DNAمنجرشده و بشر قادر شده حیوانات و حتی انسان را از این طریق ایجاد کند،‌مسئله دمیدن روح توسط خداوند در چهارماهگی در رحم برای جنین انسان چگونه توجیه می‌شود؟برخی روشنفکرنمایان مردم را از این طریق منحرف می سازند که "مسئله خلقت نیز حل شد و انسان خودش قادر به خلقت انسان شده است". استاد چگونه پاسخ این شبهات راباید داد؟ جناب استاد، من عمیقا ائمه را دوست دارم اما گاهی که مطالب اهل سنت و حتی روایات خود ائمه در کتب شیعه را می خوانم احساس می کنم گاهی در مورد ائمه غلو میکنیم. مثلا آیا واقعا ایشان قطب دایره امکان هستند؟ آیا واقعا خدا خلقت را برای ایشان انجام داد؟ آیا واقعا وجود ایشان در آفرینش اینقدر مهم و بی بدیل است؟ چرا در قرآن نام ایشان ذکر نشد همانگونه که نام پیغمبر صل الله علیه و آله ذکر شده است؟جناب استاد چرا در روایات اشاره مستقیمی به قضیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشده است و جای شک و شبهه باقی مانده است؟جناب استاد، خدا میداند که چقدر مایلم شک و تردید نداشته باشم و به یقین برسم اما همیشه در امور مربوط به خدا و ائمه شک میکنم. چکار کنم که از این شک برهم؟چکار کنم که حضور امام زمان را احساس کنم؟ لطفا این بنده خدا را راهنمایی کنید. مؤید باشید.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی 1- در هر حال تمام فعالیت‌هایی که از طریق DNAو سایر فعالیت‌ها انجام می‌شود، ایجاد شرایطی است تا روح به عنوان موجود مجرد در آن بدن تجلی کند و نفخه‌ی روح انجام گیرد، چه آن شرایط در رحم مادر فراهم شود و روح تجلی کند و چه در بیرون رحم در شرایطی شبیه رحم. 2- در مورد جایگاه ائمه«علیهم‌السلام» پیشنهاد می‌کنم به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل بیت«علیهم‌السلام» رجوع فرمایید تا إن‌شاءالله روشن شود عقل و برهان ثابت می‌کند اولین مخلوق باید انسان کامل باشد. وقتی موضوع از نظر عقل و استدلال ثابت شد آیا مصداقی دقیق‌تر از پیامبر خدا و حضرت علی و سایر ائمه«علیهم‌السلام» برای انسان کامل می‌توان پیدا کرد؟ 3- در مورد علت این‌که قرآن نام ائمه«علیهم‌السلام» را در قرآن نیاورده خوب است به تحقیقی که علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» فرموده‌اند رجوع فرمایید که بنده در جزوه‌ی «مبانی نظری نبوت و امامت» خلاصه‌ی آن را آورده‌ام، مبنی بر این‌که آن‌قدر مشرکین تازه مسلمان‌شده مخالف امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» بودند - به جهت آن‌که اکثرا پدر و برادرانشان در جنگ بدر و احد به دست حضرت کشته شده بودند- که اگر نام حضرت در قرآن می‌آمد مستقیماً با قرآن مقابله می‌کردند. در این مورد به ترجمه‌ی کتاب «الغدیر» قسمت وقایع بعد از واقعه‌ی غدیر رجوع فرمایید. یا به تفسیر المیزان در ذیل تفسیر سوره‌ی معارج رجوع فرمایید تا نمونه‌ای از دشمنی مسلمانان با علی«علیه‌السلام» روشن شود. 4- با آن‌همه خفقانی که ایجاد کردند باز مورخین اهل سنت با زحمت زیاد روایات مفصلی در مورد قضیه‌ی حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» دارند. حداقل به کتاب «بصیرت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» رجوع فرمایید. بنده در آن کتاب سعی کرده‌ام اکثر روایات را مستند به کتاب‌های اهل سنت بیاورم. 5- پیشنهاد می‌کنم چنانچه برایتان مقدور است سیر مطالعاتی را که در سایت هست دنبال کنید. إن‌شاءالله نتایج خوبی در امور معرفتی به‌دست می‌آورید. موفق باشید
39
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم 1- دکتر سروش در مصاحبه خود گفته بود که علم پیامبر نسبت به دانشهای امروزی مانند ژنتیک و غیره در حد مردم زمان خودش بوده است . در حالیکه ما در قرآن می خوانیم خداوند { حقایق} همه اسماء را به آدم آموخت.و با توجه به اینکه تمام عوالم در اثر همین اسماء بوجود می آید و نمایش همان اسماء است چطور می شود پیامبر به حقیقت اسماء که اساس همه عوالم از جمله عالم ماده است علم داشته باشد و به ظهور آنها جاهل باشد و با توجه به اینکه حضرت علی – علیه السلام – می فرماید و باسمائک التی ملئت ارکان کل شیء یعنی همانطور که در فلسفه می گوییم اصالت با وجود است و ماهیت اعتباری در اینجا هم آقا می فرماید حقیقت اشیاء همان اسماء است یعنی کسی که به اسماء و حقیقتشان علم داشته باشد به همه اشیاء علم دارد و اگر این استدلال درست باشد انسان تعجب می کند از عرفان دانی سروش که چطور نسبت به این نکات اولیه غافل و جاهل است و ظاهرا عرفان فهمی او مانند قرآن فهمی ابوحنیفه است که امام صادق – علیه السلام – به او فرمود نعمان تو از قرآن هیچ نمی فهمی و شاید اگر امروز مرحوم مولوی زنده شود به سروش بگوید تو هیچ از مثنوی معنوی نمی فهمی فقط عرض خود می بری و زحمت ما می داری . در مجموع لطفی بفرمایید و درباره علم پیامبر و ائمه – علیهم السلام – نسبت به جزئیات عالم ماده توضیحاتی ارائه نمایید. 2- همانطور که جنابعالی مستحضرید هرچند یکبار در رسانه ها مسأله ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر مورد بحث و غوغا قرار می گیرد در این مورد هم دو روایت و جود دارد مرحوم آسد احمد آقا می گوید امام با ادامه جنگ مخالف بود ولی چون کارشناسان نظامی به ادامه جنگ اصرار داشتند امام قبول کرد آقای رفسنجانی می گوید امام موافق ادامه جنگ بود و می فرمود اگر کسی ممانعت کند برخورد می کنم حال با توجه به شخصیت عرفانی امام که او عارفی است کامل و صاحب مقام قرب نوافل که خداوند در آن مرحله چشم و گوش و مالک قلب آنهاست و خود فرموده است حتما به جای عقل آنها می نشینم و امورات آنها را تدبیر می کنم و با عنایت به حساسیت مسأله شاید بتوان گفت که اگر امام قلبا و از طریق باطن به این مطلب نرسیده بود که ادامه جنگ به مصلحت است هرگز قبول نمی کرد و این مسأله ای نبود که امام – علیه رحمه – فقط طبق حرف کارشناسان عمل کند و باید این قضیه را در نظر داشت که شهید صیاد شیرازی – علیه رحمه – می فرمود بعد از فتح خرمشهر که اسرائیل به لینان حمله کرد ما با هماهنگی سوریه تعدادی نیرو به یکی ار پادگانان سوریه منتقل کردیم تا به کمک لینان برویم بعد خدمت امام رسیدیم و قضیه را به ایشان گفتیم مرحوم امام بعد از تاملی فرمود من اگر یک قطره خون از دماغ کسی بیرون بیاید پاسخ گو نیستم و بعد با قاطعیت فرمود نیروها باید برگردند و این اول بار بود که ایشان با قاطعیت چیزی را از ما می خواست درست است که امام می گوید اگر یک قطره خون ولی شاید بتوان گفت او باطنا به این نتیجه رسیده است که این کار به صلاح نیست خواهشمند است این مسأله ادامه جنگ را از این زاویه توضیح فرمایید.
متن پاسخ
جواب: با سلام و آرزوی توفیق برای جنابعالی؛ 1- بنده کاملاً با شما هم‌نظر می‌باشم. ما معتقدیم آقای سروش نومینالیست هستند که به باطن کلمات و جنبه قدسی دین نظر ندارند، که بحث آن مفصل است. و اما باید متوجه بود علم انبیاء و اولیاء الهی، علم نوری است که به واقعیت و وجود موجودات نظر دارند و لذا موجودات راعین آنچه هستند می‌بینند، نه آن‌طور که دانشمندان با طرح تئوری‌ها پدیده‌ها را معرفی می‌نمایند. جناب «ایان باربور» در کتاب «علم و دین» به طور مفصل روشن می‌کند که علوم دانشمندان تجربی ترکیبی است از بهره‌هایی از تجربه و تعبیرهای آن دانشمند. که در سلسله مباحث( شیعه و تمدن‌زایی) به‌طور مفصل مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. حال امثال آقای دکتر سروش انتظار دارند انبیاء و اولیاء الهی«صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین» با نگاه این دانشمندان هماهنگ شوند!! 2- بحمدالله همچنان که خود متوجه‌اید باید موضوع از همین قرار باشد و در این رابطه مصاحبه آقای محسن رضایی نیز به عنوان فرمانده سپاه آن زمان مفید خواهد بود ایشان در رابطه با این که آیا نظر امام«رحمة‌الله‌علیه» این بود که ما بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه ندهیم می‌فرمایند: : هرگز چنین نبود، بلکه بعد از فتح خرمشهر ابهاماتی به وجود آمد. در جلسه‌ای که آقای ظهیرنژاد و مقام معظم رهبری و آقای رفسنجانی و احمدآقا و آقای موسوی اردبیلی بودند، امام سؤال کردند شما برای چه می‌خواهید از مرز جلوتر بروید؟ عده‌ای گفتند: اگر ما از مرز برویم کناراروند رود آنجا می‌توانیم دفاع کنیم و در اینجا که هستیم امکان دفاع از خود را نداریم. عده‌ای گفتند: ما هنوز هیچی دست‌مان نیامده. امام استدلال‌ها را گوش کردند ، بعد فرمودند: خیلی خوب پس آماده می‌شویم از مرز برویم آن طرف مرز. امام مخالف ادامه دفاع نبودند، بلکه می‌خواستند حدّ تصمیم و جدّیت ما را ببینند و بعد خودشان تصمیم گرفتند و در واقع آن جمع در محضر امام یک امتحان پس دادند و اصلاً افراد حاضر چنین نبودند که اگر امام نظری داشته باشند قصد مخالفت داشته باشند. و از طرفی بعد از فتح خرمشهر پیشنهاد آتش بس یعنی دادن فرصت به دشمن برای بازیابی قدرت از دست رفته‌اش. ( مصاحبه توسط هفته‌نامه شلمچه شماره 37 در اول مرداد سال 77 انجام شده). دشمن نباید حس کند که این سرزمین را می‌تواند هر لحظه دلش خواست اشغال و هر موقع که دلش خواست برود در خطوط مرزی بایستد و اعلام آتش کند و همین نپذیرفتن آتش بس تحمیلی بعد از خرمشهر موجب شد که دشمن درک کند هزینه تجاوز به کشور اسلامی ایران بسیار بالاست و نمی‌شود پس از حمله هروقت خواستند اراده خود را بر ما تحمیل کنند
نمایش چاپی