بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شریعت و احکام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12685
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات: استاد بنده در ماه مبارک تمام سعی خودم را کردم گناه نکنم و در این ماه بیشتر خودم را به خدا نزدیک کنم ولی نمیدونم چرا هرچی بیشتر تلاش می کنم کمتر نتیجه می گیرم و شرایطی پیش می آید که احساس می کنم از خدا دورتر می شوم. مثلا نمیتونم غضبم رو کنترل کنم و بعد به شدت پشیمان می شوم تمام کارم شده نماز و دعا و سجده و گریه... اما استاد احساس می کنم یه جای کارم لنگ میزنه چون یه احساس کمبود و بی خدایی دارم. استاد خواهش می کنم برام دعا کنید و بنده را راهنمایی بفرمایید چه کنم؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نگران نبود. توبه کنید و باز توبه کنید، و با پیش‌آمدنِ آن صحنه‌های امتحان، باز باید توبه کرد تا عمق رجوع به حضرت حق در همین حادثه‌ها در ما نهادینه شود. موفق باشید

12689
متن پرسش
سلام علیکم: 1. چرا با توجه به اینکه وجودات ذاتی آنها هستند ما طبق دستورات قرآنی باید با فقرا و در راه ماندگان و... به مهربانی رفتار کنیم؟ چرا پیامبر (ص) آب را خود نمی نوشد و به سگ تشنه می دهد مگر در صحنه وجود انسان در اولویت نیست؟ حال که معلول ذاتش معلول بودن است چرا باید به این انتخاب رسیدگی و تیمار کرد؟ 2. شما می فرمایید نفس هر چه جلو رود به علت حرکت جوهری از تن انصراف می دهد و ضعیف می شود پس چگونه امام صادق (ع) در آن سن پیری در آن جلسه تیر اندازی به آن مهارت عمل کردند؟ ایا تن معصوم در حرکت جوهری نسبت به دیگران مستثنی است؟ 3. حال که ما فهمیدیم در معاد همان صورت اخیر منتقل شده هستیم چرا به صور عادی رضایت ندهیم و تلاش نکنیم و قانع به یک حد کمی از بهشتی بودن نکنیم و راحت و بدون سلوک پیش نرویم؟ 4. آیا شما در زمین خوردن ما جوانان در این ظلمات عجیب شهوت، شدید بودن سیاهی زمان ما را در نظر می گیرید یا در هر صورت زمین خوردن از نظر شما حقیر بودن و بی ارزش بودن شکست خورده را به ذهنتان تداعی می کند؟ خودمانیم ها! عجب بدون فیلترشکن و بلوتوث راحت به سوی حق سفر کردید و اصلا بویی از شهوت نچشیدید! خوش به حالتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد انسان و کمالی که باید خودش برای خود شکل دهد و جهت مابالقوه‌ی خود را از مسیر حیوانی به مسیر فرشته‌منشی تبدیل کند، موضوع فرق می‌کند با این‌که بگوییم چون معلول، ذاتش معلول‌بودن است چرا باید نسبت به او وظیفه‌ی خاص داشت. در راستای این وظیفه است که انسان وَجه انسانی خود را شکل می‌دهد 2- در مسیر طبیعی آری! نفس آرام‌آرام از بدن منصرف می‌شود و لذا بدن همچنان‌که مشاهده می‌کنید روز به روز ضعیف‌تر می‌گردد ولی در مورد اولیاء الهی که به مدد نور الهی عمل می‌کنند نه بر اساس نسبتی که بین نفس ناطقه و بدن است، موضوع فرق می‌کند و این جدای از وَجه سیر آن‌هاست که نفس آرام‌آرام از بدن منصرف می‌شود و در این مورد تفاوتی با بقیه ندارند 3- در سیری که به سوی معاد داریم هر اندازه وَجه حقّانی خود را بیشتر رشد دهیم فصل اخیر ما همان وَجه نهایی ما است که رشد یافته است و در زیر سایه‌ی حق با آن وَجه زندگی می‌کنیم 4- آری! به همین جهت بنده معتقد نیستم با جوان‌ها که در این ظلمات یک روز زمین می‌خورند و مردانه و جانانه زمین‌گیر نمی‌شوند و باز شیطان را مأیوس می‌کنند؛ باید با زبانی خاص صحبت کرد، نه آن‌ها را مأیوس کرد و نه انتظار داشت در قابی از عصمت زندگی را ادامه دهند. هنر جوان امروز آن است که اگر در یک مرحله شیطان را امیدوار می‌کند در مراحل زیادی او را مأیوس می‌نمایاند. موفق باشید

12683
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد چندی ست برای استخاره گرفتن به جای تماس با شخص حقیقی از طریق سایت شهید آوینی استخاره می گیرم (البته با شرایط استخاره) اصولا هم نمازی قبل از استخاره میخونم! (راستش چند وقت پیش یک بنده ی خدایی گفت با سایت درست نیست و بنده به شک افتادم) اگر امکان داره لینک زیر که از سایت شهید آوینی است را ببینید: http://www.aviny.com/quran/estekhareh/index.aspx اگر این سبک استخاره اشتباه است دیگر انجام ندهم! اگر امکان دارد مراحل استخاره در سایت را ببینید به نظر کامل است البته نظر شما برای بنده خیلی مهم است. اگر این سبک اشتباه است مواردی که استخاره گرفتم و امکان تغییر عمل هست باید چه کنم!!؟ استاد در آخر این ماه برای بنده هم دعا کنید تا ان شاءالله مشمول عنایت و رحمت حضرت حق قرار بگیریم! با تشکر فراوان یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار برای بنده وقت‌گیر است و کارِ بنده این‌ها نیست. موفق باشید

12652
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد بنده وقتی که گناه می کنم دچار افکار و خیالات مزاحم می شوم و این افکار مثل خوره به جان بنده می افتد و امانم را می برد. اما وقتی گناه نمی کنم و زیاد دعا می کنم و خالصانه با خدا ارتباط برقرار می کنم و نفسم را پاک نگه می دارم تمام آن افکار و خیالات مزاحم بعد از مدتی دور می شوند و دیگر به سراغم نمی آیند، اما به محض اینکه دوباره گناهی از من سر می زند دوباره همان افکار به سراغم می آیند و بنده را آزار می دهند. 1. علت این امر چیست؟ چه اتفاقی در نفس می افتد و راز آن چیست که اینگونه می شود؟ 2. آیا آینکه می فرمایید باید تلاش کنیم این فکار را که ممکن است در حال مرگ به سراغمان بیاید تا جوان هستیم برطرف کنیم منظورتان این است که تنها با گناه نکردن و خلوص می توان این کار را انجام داد؟ چون بنده با گناه به این افکار مبتلا می شوم و با ترک گناه و اخلاص این افکار از بنده دور می شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- گناه، انسان را از ساحت وحدانی الهی به ساحت کثرات می‌اندازد 2- در هر حال باید معارف الهی را در جان خود شکل داد و با عمل صالح و گناه‌نکردن آن معارف را تثبیت کرد. موفق باشید

12647
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشيد و خدا قوت: استاد از نظر شما چگونه مى شود يک زن محجبه با پوشش چادر در امر حجاب الگوى افراد بدحجاب باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وارستگی همراه با برخورد خوب با دیگر خانم‌هایی که نسبت به حجاب سهل‌انگارند، و بی‌محلی به هنجارشکنان. موفق باشید

12635
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات آیا نیت الزام آور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع فقهی است و بستگی به موضوعِ خاص دارد .      موفق باشید.

12633
متن پرسش
سلام: حاج آقا من از سخنرانی، کنفرانس و یا خواندن یک صفحه قرآن در جمع یا پشت بلند گو به شدت ترس و اضطراب دارم، خواهش می کنم، خواهش می کنم، هم چندین کتاب از خود و دیگران معرفی کنید و هم بگویید چه کنم؟ این مشکل زندگیم را فلج کرده راه درمان دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مواردی که قوه‌ی واهمه غلبه دارد هرچه با آن بیشتر مبارزه کنید و بدون توجه به آن به وظایف خود بپردازید، با راحتی بیشتر از آن راحت می‌شوید. عمده آن است که بدون توجه به آن کار خود را حتی در حال اضطراب انجام دهید. کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» یعنی توصیه‌های حضرت علی«علیه‌السلام» بسیار در این مورد کارساز است در ضمن به جواب 12632 نیز نظری بیندازید. موفق باشید

12620
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: توفیقاتتون در این ماه مبارک بیشتر از پیش باشد. حدود ده سال پیش خداوند به این بنده اش لطف کرد و او را که غرق در غفلت و گمراهی و گناه بود، بیدار کرد و به راه عبادت و بندگی خودش کشاند. وقتی این اتفاق افتاد فکر کردم که همه چیز درست شده و من آدم دیگه ای شدم و دیگه اون آدم قبلی نیستم ولی اون طوری که فکر می کردم نبود هر چند که به لطف و عنایت خداوند دیگه هرگز از اون موقع به بعد گرد کناهان و کارهای گذشته نگشتم و حتی فکرش هم وحشت زده ام می کرد، ولی شخصیت من هنوز هم همون شخصیت قبلی بود با همون تمایلات. اوایل همیشه وحشت زده بودم چون می دیدم که میلم هتوز به سمت کارهای گذشته است ولی من از اون کارها و اون من قبلی فراری شده بودم ولی او همچنان محکم و پا برجا حکومت بر جان و تن را حفظ کرده بود، سختی های روانی و جسمانی زیادی کشیدم تا تونستم کم کم در مقابلش بایستم که اون هم به لطف خدا و مدد اهل البیت علیهم السلام بود هر چند که اون طور که شایسته بود بهشون متوسل نشدم ولی می دیدم که کار، کار من نیست و کار دیگری است. استاد گرامی با اینکه این همه وقت از اون زمان گذشته فقط تونستم در حدی مقابلش بایستم که ظاهرم ظاهر انسان مومنی است ولی باطن جور دیگری است. جز گاهی اوقات در تنهایی که نور غیب به دلم میتابه و موقع نماز اون هم نه همیشه، مواقع دیگه من هنوز همون آدم قبلی هستم، خصوصا در حضور انسان دیگری مخصوصا کسانی که قبل از این تغییر با من بودن مثل مادر، خواهر، برادر، شوهر و غیره. فقط همون زمان های کوتاهه که اون کسی میشم که باید باشم عبد مومن مطیع محب اهل البیت و در یک کلام، اون انسانی که خدا خواسته از طریق دین بسازه و پر از آرامش و نشاط و امید و محبت به دیگران و انتظار حقیقی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه میشم و من خودم را اون شخص میدونم، تفاوت بین این دو حال خیلی زیاده یکی اعلی علیین و یکی اسفل السافلینه، حالا فکر کنید من که در عرض چند دقیقه از اون حال به این حال میام و بیشتر اوقات در اون حال خراب هستم و می بینم دیگری اختیار قوا و اعضای مرا به دست گرفته چه حسی پیدا می کنم، وقتی در اون حال نیستم از خدا راضی نیستم، شاکر نیستم، امید ندارم، نمیتونم دعا کنم یا توسل پیدا کنم، بد اخلاقی می کنم، دنبال کارهای لغو میرم و نمیتونم در مواقع خاص مثل الان که شبهای قدره، بهره ای ببرم و همه اینها در حالیه که اصلا نمی فهمم چطور یکدفعه این تغییر رخ میده. توی کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود» شما یه قسمتی در مورد تلون و تمکن خوندم، فکر می کنم این حال من همون تلون باشه. خواستم ازتون بپرسم که تلون چند سال طول میکشه؟ چند سال باید صبر کنم تا از اون شخصیت قبلی رها بشم؟ خیلی در عذابم استاد آخه فکر می کنم تمکن پیدا کردن در اون حال تازه اول راهه و اگه زود حاصل نشه شاید نشه توشه زیادی برای آخرت اندوخت. این بیت حافظ علیه الرحمه با تغییر مصرع اولش خیلی اوقات بر زبانم جاری میشه ترسم از آن که روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی می بخشید که طولانی شد، خدا شما را حفظ کند و عمر با توفیق و عزت به شما بدهد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که به قول مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». بنا است یک عمر با چنین افکاری مقابله کنید و همچنان مقاومت نمایید. و خداوند برای آن‌که در این مقاومت پایدار بمانید، بعضاً نسیمی بر جان شما می‌وزاند. ولی قصّه‌ی اصلی آن است که باید تا آخر بنا را بر مقاومت بگذارید تا نتیجه‌ی اصلی کار در ابدیت برای شما روشن شود. پاداش اعمال ما را در إزاء اعمال ما به ما نمی‌دهند، بلکه در إزاء صبر ما به ما می‌دهند. خداوند می‌فرماید: «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذي كانُوا يَعْمَلُونَ»(عنکبوت/7)  و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، گناهان آنان را مى‏پوشانيم(و مى‏بخشيم) و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش مى‏دهيم.‏ موفق باشید

12625
متن پرسش
با سلام: استاد بنده بدجور غرق گناهم و هرکاری می کنم که از بند گناه رها شم نمیشه، یعنی تصمیم می گیرم اما دوباره فورا به گناه آلوده میشم، احساس می کنم چون طرز تفکرم درباره گناه و اثرات گناه و لطف و غضب الهی غیر واقعی هست راحت گناه می کنم و مطمئنم که خدا میبخشه و...، نمیدونم چطوری نگاهم را به آثار و مضرات شوم گناه عوض کنم که دیدم نسبت به آثار شوم انجام گناه واقعی بشه، اما یه چیز رو که خوب فهمیدم گناه باعث قوی شدن وهم و خیالات و کمرنگ شدن عقل و قلبم میشه و این رو با تمام وجود درک کردم، مشکلی که دارم اینه که زیاد به خدا حسن ظن دارم یا بهتره بگم حسن ظن غیر واقعی دارم، جوری که فکر می کنم هر گناهی بکنم خدا میبخشه، در کل میدونم خطاکارم میدونم یه جای کارم میلنگه میدونم اشکال در عقیده و طرز تفکرخودمه، اما نمیدونم چطور خودم و عقیدم رو تغییر بدم و طرز تفکرم رو واقعی کنم که دیگه سمت گناه نرم و شیرینی گناه برام تبدیل شه به تلخی زهر و بفهمم که با گناه چه چیزهایی که از دست میدم، لطفا بنده را راهنمایی کنید تا بتوانم دیدم را نسبت به آثار گناه و محرومیتهایی که از انجام گناه گریبان گیرم میشه واقعی کنم، یه چیزی هم که در مورد خودم فهمیدم اینه که خوف خیلی بیشتر روی من تاثیر داره تا رجاء،مثلا احادیث و روایات که جنبه خوف آن زیاد است بیشتر روی نفس من تاثیر داره تا روایات و احادیث دیگر با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که با ارتکاب گناه به هر شکلی که باشد از رسیدن به برکات فوق‌العاده‌ی توحید عقب می‌افتید. همه‌ی کمالات در توحیدِ حضرت حق به شکل جامعیتِ غیر قابل توصیفی هست و چگونه انسان که معتقد به توحید است راضی می‌شود با لذت‌های محدود زودگذر از آن لذت غیر قابل توصیف توحیدی خود را محروم کند؟ سعی کنید در شرایطی که نفس امّاره حاکم نیست شرایط گناه‌کردن را از زندگی خود دور کنید. مثل این‌که اگر فیلترشکنی دارید و یا سی‌دی‌های فاسدی در اختیار دارید، همه را از بین ببرید. موفق باشید

12603
متن پرسش
به نظر شما مجتهد اعلم کیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی مراجعی که جامعه‌ی مدرسین تعیین کرده‌اند در جای خود اعلم‌اند. بنده با توجه به این‌که یکی از ابعاد اعلمیت را در کنار فقاهت، آگاهی به زمانه می‌دانم، آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» را به عنوان مرجع فقهی خود انتخاب کرده‌ام. موفق باشید

12559
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: علت اختلاف نظر در بعضی از احکام فقهی بین مراجع محترم تقلید در چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» تحت عنوان «فلسفه‌ی تقلید از فقیه» به صورت نسبتاً مفصل بحمداللّه عرض شده. به آن کتاب که بر روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید

12543
متن پرسش
سلام: میشه نظرتان رو درباره برنامه خندوانه بگید لطفا؟ به نظر من ترویج خنده و شادی به این صورت درست نیست. اینکه بی دلیل یه عده چند ثانیه قهقهه بزنن و ... متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فرصت دیدن این نوع برنامه‌ها را ندارم ولی این‌طور که شما می‌گویید ما در روایات داریم خنده‌ی زیاد، روح را می‌میراند. بنده جزوه‌ای تحت عنوان «قهقهه و جهالت، تبسم و حکمت» تنظیم کرده‌ام که ظاهراً باید در روی سایت باشد. موفق باشید

12524
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد حدیث شروع شدن امری بدون بسم الله که باعث ابتر شدن کار می شود 1. ابتر یعنی چه؟ 2. چگونه به نوجوانان باید گفت که آن ها متوجه ابتر شدن کارهایشان بدون گفتن بسم الله شوند، چون آن ها مدعی اند که در کاری بسم الله نگفتم ولی کارم را تمام کردم حالا کجای آن ابتر بود؟ و در واقع چه تجربه ای در زندگی می توان مثال زد که به معنای این حدیث کمک کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ابتر» به معنای بی‌آینده می‌باشد 2- بسیار پیش آمده است که چون افراد در ذیل نور همه‌جانبه‌ی حضرت اللّه کارها را شروع نکرده‌اند، به آن نتیجه‌ی نهایی که می‌خواستند نرسیده‌اند. آیا ثروتمندانی را نمی‌شناسید که چون زیر سایه‌ی حضرت اللّه و شریعت الهی عمل نکرده‌اند، بحران‌های زندگی‌شان چند برابر انسان‌های متدین است؟ موفق باشید

12513
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: استاد هر چه در مورد خودم فکر می کنم می بینم دنیا پرستی که به معنای اینکه دنبال پول و جاه و مقام و ... باشم نیستم خیلی هم می خواهم به مقام بندگی و عبودیت خدا برسم هر وقت می خواهم دعا کنم در اعتکاف یا زیارات حتی زیر قبه امام حسین علیه السلام که دعا مستجابه چیزی از دنیا برای خود نخواستم و فقط همین را خواستم که من آنی بشوم که خدا می خواهد ولی غفلت اینقدر در من زیاده که الان در مسجد هستم و دعا کمیل خواندم می آیم بیرون همان همانم، بحث مراقبه ای که برای ماه رجب داشتید گوش دادم خیلی می خواستم به آن عمل کنم ولی .... رجب و شعبان رفته رمضان هم در حال گذره و در من اثری نداره با اینکه تا جای که توانستم سعی کردم روزه های رجب و شعبان را هم بگیرم ولی فکر می کنم فایده ای نداشته، نمی دانم چگونه رذایل را باید تشخیص دهم و از خود پاک کنم آیا باید همه با هم باشد چگونه می توان آن توبه نصوحی را کرد که برنگردیم چون شاید هزار بار توبه کردم و فایده نداشته استاد شما را به خدا کمکم کنید چون راهی به کس دیگری ندارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خود را در قاب عصمت دنبال می‌کنید؟ خدا را شکر نمایید که توفیق این نوع عبادات را به شما داده است. اگر نظر مبارک حضرت توّاب نبود، میل عبادت و مناجات با خود را به شما نمی‌داد. مطمئن باشید همین کارها زمینه می‌شود تا آرام‌آرام میلِ به گناهان قوت خود را از دست بدهند و پس از مدتی از آن‌ها عبور نمایید. موفق باشید

12501
متن پرسش
به نام خدا سلام: استاد محترم بنده دوران نوجوانی و اول جوانی را با غفلت تمام طی کردم و از خدا به شدت دور بودم و اصلی ترین دلیل آن مشغولیت به شهوت و مسائل جنسی بوده است اما از قبل از این ماه مبارک اراده محکم کرده ام که به همه این پوچی ها و آلودگی ها پشت کنم و به سوی محبوب واقعی سیر کنم اما برای اینکه دوباره به سمت این عهد پلید قبلی بازگشت نکنم چند سوال اساسی دارم که پاسخ آنها برای بنده به شدت حیاتی است لذا تمنا دارم با پاسخ مفصل و نه اجمالی بنده را در طی طریق حق یاری کنید جناب استاد خاضعانه تمنا دارم استدعا دارم خواهش دارم پاسخ هایتان کوتاه و مبهم نباشد. سوال اول: ملاک کبیره و صغیره بودن گناهان در شریعت چیست هر چند به گفته معصوم با اصرار صغیره نمی ماند و با استغفار کبیره نمی ماند اما به هر حال ملاک چیست که شریعت بعضی گناهان را کبیره و بعضی را صغیره می داند؟ سوال دوم: به نظر شما چرا شهید دستغیب گناه استمناء را کبیره می دانند این گناه کدام ملاک کبیره بودن را دارد؟ سوال سوم: چرا بنی بشر نسبت به گناهان جنسی حیا و عفت بیشتری نسبت به سایر گناهان دارد این امر فطری به چه علت است، مثلا اگر یک نفر از بنده بپرسد تا کنون غیبت کرده ای از جواب مثبت دادن زیاد خجالت به من دست نمی دهد اما اگر یک نفر بپرسد آیا تا کنون استمناء کرده ای، از جواب مثبت دادن به شدت حیا داریم ریشه این مسئله در عالم واقع چیست؟ سوال چهارم: بنده احساس می کنم گناهان جنسی مثل استمناء خیلی بیشتر از گناهان دیگر بنده را از خدا و معنویت دور می کند این را از عمق وجود حس کرده ام که وقتی این عمل شنیع را انجام می دهم حالاتی به بنده دست می دهد که حتی از معنویت متنفر می شوم اما سایر گناهان خیلی کمتر بنده را از راه حق دور می کند به نظر شما علت چیست؟ سوال پنجم: بنده این را به شدت حس کرده ام که وقتی شهوت بر بنده غالب می شود غضب نیز بر من غالب می شود ارتباط این دو چیست که با تسلط یکی دیگری نیز مسلط می شود. با تشکر از شما استاد عزیز به شدت التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ملاک کبیره‌بودن و صغیره‌بودن گناهان از دو جهت است: یکی این‌که آن عمل جهت‌گیریِ الهی انسان را مختل می‌کند مثل شرک و یا به قتل‌رساندن انسان مؤمن. و دیگر این‌که روحیه‌ی عصیان در مقابل فرمان حضرت حق را در انسان شکل می‌دهد. در این مورد است که گفته می‌شود که هر گناه صغیره می‌تواند کبیره باشد. در صورتی‌که آن شخص با همان دید که آن گناه حکم خدا است و باید انجام ندهد، آن گناه را انجام دهد. 2- بر مبنای فوق مرحوم شهید دستغیب آن‌چنان می‌گوید که ملاحظه می‌کنید. 3- گناهان جنسی از آن جهت که وجه پنهان هرکسی است، روح و روحیه‌ی انسان مایل نیست که برای بقیه ظهور کند در حالی‌که غیبت، برای سایرین نحوه‌ای از ظهور دارد و لذا وَجه پنهانیِ آن نسبت به گناهان جنسی کم‌تر است. 4- از آن جهت که عمل استمناء یک نوع سقوط صریح در مقابل حکم خدا است، شخصِ مرتکب احساس می‌کند به حکم خداوند پشت کرده است و نمی‌توان این حالت که برای شما پیش می‌آید را برای عموم به همین شکل دانست ممکن است که کسی رباخواری و یا غیبت از مؤمن را عصیان مستقیم در مقابل حضرت حق بیابد و همان حالت را داشته باشد که شما در مورد آن گناه دارید. 5- معلوم است که وقتی انسان اجازه داد تا شهوت حرام بر او غلبه کند، راهِ ورود شیطان را در جان خود باز کرده است و شیطان یکی از صفات دیگر خود را که غضب است بر آن فرد گناهکار تحمیل می‌کند. موفق باشید

12482
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزگوار و ارجمندم: بنده معلم معارف در دانشگاه هستم و در باب تدریس درس معاد بر سر دوراهی هستم با توجه به اینکه علامه طباطبایی (ره) فرموده اند هنوز جامعه بشری به آن درجه از رشد نرسیده که بتوان حقیقت معاد را رسما تدریس کرد (ص ۲۴۷ معاد در قرآن حضرت استاد جوادی آملی) آیا بحث معاد را به صورت کلام سنتی تدریس کنم یا اینکه حقیقت معاد را که در کتاب شریف جناب عالی نیز مرقوم است تدریس کنم؟ در بحث امامت نیز دقیقا همین مشکل وجود دارد آیا حقیقت امامت به معنای واسطه فیض بحث شود یا امات کلامی به معنی جانشینی پیامبر؟ از اینکه وقت شریفتان را می گذارید بی نهایت متشکرم التماس دعای ویژه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما امروز که کفر به شدید‌ترین چهره‌ی خود به صحنه آمده‌است چاره‌ای نداریم که شریعت الهی را در عمیق‌ترین شکل که جنبه‌ی عرفانی آن است به صحنه آوریم و در این راستا نگاه حِکمی و اقناعی صدرالمتألهین در امر معاد بسیار کارساز است و در امر امامت روش عرفانی حضرت امام در «مصباح الهدایه» به خوبی جواب‌گوست به خصوص که با نسلی روبرو هستیم که با عمق بیشتری دین را طلب می‌کند. موفق باشید

12466
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: استاد عزیز دو سوال از حضورتان داشتم: سوال اول اینکه بنده در سخنرانیهای شما در شرح حال افرادی دیدم که اینان پایشان را در جایی که قرآن باشد دراز نمی کنند، بنده در اتاقی که می خوابم قرآن هست البته غیر از آشپزخانه خانمان جایی دیگر پیدا نمی شود که کسی نخوابد بدلیل اینکه بقیه قسمتهای خانه کسی می خوابد. پس حال بدین منظور که حرمت قرآن حفظ شود چه باید کرد؟ از طرفی این فقط مخصوص قرآن است اگر مفاتیح یا صحیفه یا کتبی دیگر که آیاتی از قرآن در آنها هست بالای سر انسان باشد مثلا کتابهای شما شامل این نمی باشد؟ چون بنده کتابهای شما را هم بالای سرم می گذارم بدلیل اینکه از آنها در شبها مطالعه می کنم و نیز اینکه بعضی روی دیوار اتاقها سوره ای از قرآن نصب می کنند. ممنون می شوم این سوال را کامل پاسخ دهید. سوال دوم اینکه بنده دوستانی دارم که رعایت حجاب را چندان نمی کنند. یکی از ایشان اینقدر فضائل اخلاقی دارند که بنده خودم را در حدی نمی دانم که بتوانم امر به معروف کنم ایشان روزه شان سر جایش، نمازشان، احترام و نیکی به پدر و مادرشان و... فقط چیزی که بنده می بینم اینکه زیاد مقید به حجاب نیستند، چطور بگویم، مانتو کوتاه و بیشتر مواقع بیرون ماندن مو از روسری و مقنعه و آرایش شده وارد فضای بیرون و اداره. گفتم نه خود را در حد امر به معروف کردن می دانم و نه روش آن را می دانم چاره چیست؟ آیا باید قطع رابطه کنم؟ این یعنی سر بودن بنده که واقعا می گویم بنده ظاهر امرم درسته وقتی ایشان را در بعضی موارد می بینم غبطه می خورم یا اینکه ممکن است در طولانی مدت حداقل ظاهر بنده هم روی ایشان تاثیر بگذارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ تا می‌توانید آن‌جایی که تلقّی قرآن در میان است ادب را نگه دارید ولی هیچ وقت کتاب‌هایی مثل مفاتیح را نمی‌توان به عنوان قرآن در نظر آورد و احترامی که برای قرآن لازم است را در مورد آن رعایت کرد. 2ـ با صحبت‌های طولانی و ادامه‌ی صمیمیت اگر شرایط فراهم شد، خوب است که با منطقی دوستانه از او بپرسید شما که این‌همه خوبی را در خود جمع کرده‌اید چرا نسبت به رعایت کامل حجاب که منجر می‌شود خوبی شما کامل شود کوتاهی می‌کنید؟ عنایت داشته‌باشید که امر به معروف در فضای صمیمیت تأثیر خود را دارد و در همین رابطه قرآن می‌فرماید «مومنین و مومنات دوستان همدیگر‌اند و در این راستا همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند» (سوره مبارکه توبه، آیه71). موفق باشید

12446
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

12447
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحثاتی که با جمعی از دوستان داشته ایم به موضوعی بر خوردیم که برایمان قابل درک نیست. شخصی مسلمان بوده و حالا به هر دلیلی به مسیحیت گرویده و در حال حاضر مشغول به تبلیغات وسیعی در این زمینه می باشد. لذا بحث اینجاست که چرا اسلام فردی را که تغییر دین می دهد مرتد اعلام می کند و دلیل عقلی این قضیه چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علت این موضوع را قبلاً خدمت عزیزان عرض کرده‌ام خوب است حداقل به جواب‌های 11671 و 11172 رجوع فرمایید. موفق باشید

12426
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ان شاء لله اگر خدا توفیق دهد امسال عازم سفر حج هستم لطفا کتابهایی که باید مطالعه شوند و راهنمایی ها و تذکرات لازم جهت چگونه آماده شدن را بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی در جزوات «حقیقت حج» و «وظیفه‌ی حجاج بعد از سفر حج» هست که ان‌شاءاللّه مفید خواهد بود. کتاب «صهبای حج» از آیت اللّه جوادی و «حج عارفان» از آقای رحیم کارگر مفید خواهد بود. موفق باشید

12410
متن پرسش
استاد گرامی، سلام و عرض ادب: زن عموی بنده معتقد به حجاب نبوده و از 20 سال قبل که وارد خانواده ی ما شده اند جلوی نامحرمان حتی روسری هم بر سر نمی کند، مگر بعضی از مردهای خیلی غریبه تر که احیانا عموی من نظر خوبی به آنها نداشته و از ایشان خواسته اند که جلوی آنها روسری بپوشد. من 8 ماه است که عقد کرده ام و از همان ابتدا دغدغه ی این را داشته ایم که منو همسرم که مقید هستیم چگونه باید روابط خانوادگی خود را با ایشان تنظیم کنیم. ما با عموهایم زیاد رفت و آمد داریم و این مسئله را سخت تر می کند چون مواجهه ی ما با ایشان سالی یکی دو بار نیست که بتوان یک جوری آن را مدیریت کرد. در این هشت ماه همسرم بوده که به امید بهتر شدن وضعیت حجاب ایشان و برهم نخوردن روابط ما با عمویم و حفظ رضایت و احترام پدرم، مدارا کرده و هر جا ایشان هم بوده اند همسرم راضی شده اند که بیایند ولی سر به زیر و معذب نشسته اند. من در این مدت هر دفعه به زن عمو و برخی از فامیل گفته ام که همسرم از این وضع ناراضی هستند و از زن عمویم با نرمی و شوخی خواسته ام که روسریشان را بپوشند ولی کوتاه نمی آیند و می گویند همانطور که من به نظرات شما احترام می گذارم و چادر مشکی شما را تحمل می کنم شما هم باید به عقاید من احترام بگذارید و من را بدون روسری قبول کنید. منو همسرم فکر می کنیم که اگر بخواهیم همینطور با مدارا ادامه بدهیم به زودی این رفت و آمد ما تبدیل به توقع آنها و وظیفه ی ما می شود و این ما هستیم که همیشه ناراحتیم و چه بسا در تربیت فرزند هم دچار محذورات و مشکل خواهیم شد. استاد وظیفه ی ما چیست و راه درست برخورد با اینگونه رفتارها خصوصا که از این نمونه آدمها در خانواده ها زیادند چیست؟ پیشاپیش از پاسخگویی شما تشکر کرده و بابت طولانی شدن پرسشم عذرخواهی می کنم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید اسلام آمد تا مرز حق و باطل اعمال انسان‌ها را مشخص کند و ما در زیر سایه‌ی اسلام هرگز نمی‌توانیم مثل کسانی فکر کنیم که خود را از اسلام جدا می‌دانند و تحت عنوان آن‌که به عقیده‌ی ما احترام می‌گذارند ما هم باید به عمل غیر شرعی آن‌ها احترام بگذاریم. خدای ما چنین چیزی را از ما نمی‌پذیرد. وظیفه‌شما و همسر شماست که در جلسه‌ای که معصیت خدا در آن واقع می‌شود شرکت نکنید. موفق باشید

12405
متن پرسش
با سلام و تشکر از پاسختان. من راجع به بسته شدن بخت سوال کرده بودم. می خواستم بگم پس تکلیف دعاهایی که در منزل پیدا کردیم چیست؟ من خودم نمیتونم قبول کنم که کسی راحت این کار رو انجام بده و خداوند هم اجازه بده که اون شخص به هدفش برسه. ولی یعنی سرکتاب باز کردن هم راست نیست؟ فهمیدنش سخته! چه جوری بفهمم چی راسته و چی دروغ؟ من دختر درس خوانده و پایبند به دینم هستم ولی سنم کم کم داره زیاد میشه فکر می کردم بخاطر دعاها نمیتونم ازدواج کنم. راستش خانواده ام خوبن از هر نظر. ایمان، فرهنگی، مالی،.... حتی قیافه م هم مشکلی نداره ولی... نمیدونم چی بگم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر ذهن‌تان را از این مسائل آزاد کردید حقیقت بیشتر برای شما آشکار می‌شود و معلوم می‌شود که مصلحت وجود این مشکل کجاست. موفق باشید

12386
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بنده صدقاتم را بیشتر بنام ائمه (ع) یا چطور بگویم از طرف آنها و به نیت سلامتی آقا صاحب الزمان (عج) می اندازم. آیا می توانم صدقه را به حساب کمیته امداد نریزم و به شخصی از آشنایان که نیاز دارد بدهم. البته قصد تحقیر کسی را ندارم نمی خوام طرف فکر کند بنده صدقه به او می دهم. حال راه حل چیست؟ کسی را می شناسم که بچه هایش زیاد از لحاظ پوشاک هم تامین نیستند می توانم گاهی با این صدقات لباسی بخرم و به مناسبتی به آنها هدیه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ابتدا باید صدقات را به فقرای مؤمنی که می‌شناسید رد کنید و چنانچه نمی‌شناسید به مراکزی مثل کمیته‌ی امداد بدهید. چه خوب است که همان‌طور عمل کنید که می‌کنید یعنی به نیت مولایمان حضرت صاحب‌الأمر صدقات خود را رد کنید تا در واقع در ذیل شخصیت آن امام عمل کرده باشید و در حالی‌که عمل امام پذیرفته است عمل شما نیز پذیرفته می‌شود. موفق باشید

12385
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام: دوستی دارم که تعریف می کرد که برادرش با ولایت فقیه مشکل دارد و می گفت من روبروش ایستادم و دفاع کردم اما نتیجه نداد البته مشکل این است که ایشان گرانی و .. را به پای گروه روحانیت می گذارند و گرنه اهل هیچ کار خاص یا تفرقه و گروه خاصی نیست. حال آیا روبرویی با او مراء حساب می شود و نباید با او جدال کند و در همین حدی که گفته کافی است و تکرار نباید بکند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اگر زمینه‌ی هدایت طرف مقابل نیست و گرفتار ذهنیات لغو خودش می‌باشد، در این موارد به ما فرموده‌اند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» یعنی چون با سخنان لغو روبه‌رو شدید بزرگوارانه از آن بگذرید. موفق باشید

12388
متن پرسش
سلام استاد: چندین سال پیش برای بنده اتفاقی افتاد که خبطی کردم و اشتباهی و حرکت نادرست و قبیحی که یک از دوستان بنده متوجه شد و فهمید و حالا سال های سال است که از آن جریان می گذرد و بنده کاملا برگشتم و اصلا آن اشتباهات و رفتارها را ندارم ولی از این خوف دارم که او در شرایطی این اشتباه مرا برملا کند و اینکه الان در حال حاضر روی بنده حسابی باز نکند رفاقتی نکند و مرا همان فردی ببیند که با آن اشتباه دید در صورتی که بنده الان آن شخص نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هرگز نباید در این مورد به خود نگرانی راه دهید. به حکم وظیفه آنچه باید بکنید را انجام دهید که خداوند خود مدافع مؤمنین است، حال یا از یاد دوستانتان می‌برد که شما چه کرده‌اید و یا در مقابل آن‌ها از شما دفاع می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی