بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12108
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به این که در مباحث معاد فرمودید برزخ و قیامت تجلی قلب است، آیا خارجیتی به غیر از تجلی قلب در بیرون هم هست یا تمامی این سیر فقط تجلی قلب است؟ مثلاً به عنوان نمونه بحث حشر و آورده شدن جهنم و بهشت در قیامت و داخل شدن افراد در آن در قاعده تجلی قلب جا دارد یا قواعد دیگری هم هست که بنده از آن مطلع نیستم اگر منبعی در این زمینه هست معرفی فرمائید؟ آیا مسائلی مثل آمدن عزرائیل که برای افراد به طور متفاوت جلوه می کند هم جلوه قلب است یا قاعده دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قیامت و برزخ نظامی است که وقتی انسان در آن نظام قرار گرفت شخصیتش از طریق قلب‌اش ظهور می‌کند. پیشنهاد می‌کنم مباحث کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را با شرح صوتی آن دنبال کنید. در آن‌جا علت متفاوت جلوه‌کردن حضرت عزرائیل«علیه‌السلام» نیز آمده. موفق باشید

12095
متن پرسش
خداوند در برنامه مالی انسان خمس و زکات را قرار داده است، پس چرا انسان نباید مال و ثروت اندوزی داشته باشد و هر گونه که بخواهد مصرف کند در حالی که آنچه خدا واجب کرده است را انجام داده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی بخواهد در قیامت گرفتار آتش نشود همین اندازه که خمس و زکات خود را بدهد و بعد از آن‌ هرچه خواست ثروت‌اندوزی کند و زندگی خود را با دنیا بگذراند ،کافی است، ولی اگر بخواهد سلوک إلی اللّه داشته باشد و به او خطاب شود: « يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة × ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة × فَادْخُلي‏ في‏ عِبادي × وَ ادْخُلي‏ جَنَّتي‏»؛ باید تعلقات دنیایی‌اش را کم کند تا در دنیا و آخرت افقی خاص در مقابل‌اش گشوده شود. شریعت الهی برای هرکس راه را مشخص کرد تا آن‌جا که برای عده‌ای فرموده: «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» آن‌هایی که در مسیر إلی اللّه تلاش کنند راه‌های رسیدن به خدا را حتماً به آن‌ها نشان می‌دهد که معلوم است این راه ها راه های خاصی است . موفق باشید  

12083
متن پرسش
استاد عزیز پاسخ حضرتعالی به سوال 12065 احتیاج به توضیح داریم ما گروههای تلگرام که قبلا عرض شد فعلا در برهان صدیقین هستیم لذا احتیاج به توضیحج بیشتری داریم مجددا قسمت ب سوال که مورد مناقشه است همرا با جواب حضرتعالی تقدیم می شود و سوال پیش آمده مطرح می شود: قسمت ب: در قیامت هم روح از جسم جدا می گردد و به اصل خودش بر می گردد و این جسم و نفس است که عذاب می بیند. البته روح ما هم تحت تاثیر این عذاب است و حسرت می خورد که چرا نفس بسوی او حرکت نکرد. بعد از تمام شدن عذاب جسم و نفس، روح دوباره به جسم باز می گردد و نزد خداوند حیات ابدی دارد. بیشتر قسمت سوال که متوجه نمی شوم قسمت «ب» است از اینکه وقت می گذارید سپاسگزارم پاسخ حضرتعالی: باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سؤال خوب است، ولی قسمت دوم اشکال دارد زیرا در قیامت همان اخلاق و عقاید ما که مربوط به روح است صورت پیدا می‌کند و انسان بد اخلاق و بد عقیده به صورت خوک در می‌آید که همان روح اوست که به صورت خوک درآمده و از آن جهت که انسانی است که خوک شده و چنین شخصیتی را نمی‌خواهد، معذّب است. موفق باشید سوال بوجود آمده: بین روح و نفس رو می خواهم بدانم؟ کدام یک بالاترند و از یکدیگر تاثیر می پذیرند؟ اگر روح بالاتر است چرا بعد از انتخابهای نفس تنزل یا ترفیع پیدا می کند؟ چرا می گوییم نفس وقتی مطمئنه شد به روح الهی که در وجود خویش است میر سد و به مقام راضیة مرضیه می رسند؟ آیا روح چیزی در وجود نفس است یا مستقل است و یا برعکس؟ آیا میشه گفت نفس و روح یک چیز هستند با دو اسم، هر جا پای دنیا و بدن در میان است نفس می گوییم و هر جا حرف آخرت است با اسم روح سخن می گوییم؟ اگر یکی نیستند اولا چرا، ثانیاً قوه اختیار دست روح است یا نفس؟ گذشته از اینها حضرتعالی جایی در فرمایشاتتون فرمودید مناجات شعبانیه رو از قرآن بالاتر می دونید، میخام بدونم این برداشت شماست یانقل قول یا....؟ در صورت مجزا بودن نفس و روح، آیا نفس از اولش به سه دسته تقسیم شده(اماره، لوامه، مطمینه) یا بسته به انتخابش تو یکی از این دسته ها قرار میگیره؟ در ضمن باز بنا بر تفکیک نفس و روح از یکدیگر آیا خود نفسِ ما با انتخابی که میکنه بد میشه یا خوب یا اینکه فقط روح را امر به پستی یا خوبی می کند یا سرزنش.. ببخشید وقتتان را گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نظرتان باشد در نکته‌ی دهم کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شد مقام روح که عالی‌ترین مخلوق است نازل می‌شود و در جسم متعادل شده و «سَوّا» گشته، و واژه‌ی «مِن روحی» از این جهت در آیه‌ی مربوطه آمده است و در آن کتاب عرض شد در اصطلاح ما عموماً بین نفس و روح تفکیکی نیست. و بنا بود ابتدا کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی ده جلسه‌ای آن مطالعه و بحث شود. در هر صورت وقتی می‌گوییم قیامت عالمی است که از نظر درجه‌ی وجودی دارای وجود شدیدتری است و به تعبیر علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» جسم قیامت هم از جنس نفس ناطقه است، دیگر بحث برتری جسم یا روح در میان نیست بلکه هر نفسی جسم خود را با اخلاق و عقاید خود می‌سازد. این‌که حضرت امام از قول مرحوم شاه‌آبادی می‌فرمایند: دعا، قرآن صاعد است، در راستای آن‌ است که قرآن حقیقتی دارد که آن حقیقت نازل شده و به صورت الفاظ و معانی در قلب مبارک رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» القاء گشته و گوش باطنی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نیز آن را شنیده، به معنای برتری دعا نسبت به قرآن نیست. در ضمن در مباحث ده نکته عرض شد بین مباحث فلسفی و مباحث اخلاقی و سلوکی نباید خلط کرد. بحث نفس یا روح و نفس ناطقه یک بحث فلسفی است و نفس لوّامه و مطمئنه یک موضوع اخلاقی و سلوکی است. موفق باشید

12069
متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد: چند وقتی است در شبکه اجتماعی لاین فردی با نام حاج آقای حسینی ادعای شاگردی و نزدیکی بسیار با شما را دارد و گروههایی تشکیل دادن و درس «معرفت نفس» و «معاد» و «برهان صدقین» تدریس میکنن. می خواستم بدونم ادعای ایشون صحت داره؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تحقیق کردم برادر عزیزمان جناب حجت الاسلام حاج آقای حسینی از عزیزانی هستند که بحمداللّه در معارف اسلامی و نقد غرب موفقیت‌های خوبی کسب کرده‌اند و به‌خوبی قابل استفاده‌اند. موفق باشید

12065
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: آیا متن زیر درست است در صورت اشتباه لطفا درستش را مرحمت بفرمایید: قسمت الف: انسان مخلوقی است که اگر با نگاه تکثر مورد بررسی قرار گیرد مجموعه ای از چسم و نفس و روح می باشد، که با وحدتی که در آفرینش او وجود دارد، همه ی این ابعاد وجودش تبدیل به انسان می گردد که خداوند او را جانشین خود در زمین معرفی می کند و به خودش تبارک می گوید. اول از همه، جسم خلق می گردد و خداوند با توجه به آیه ی نفخت من روحی و آیه «و نفس و ما سواها و الهمها فحورها و تقواها»، روح و نفس را، در او می دمد. این انسان جسمی دارد که از نظر نباتی و حیوانی با گیاهان و حیوانات نقاط اشتراک دارد و آن حیات است. اما چون صاحب نفس و اختیار و روح الهی می باشد، شرایط او با دیگر موحودات متفاوت می شود. نفسی که در انسان وجود دارد، دارای قوای چهارگانه ی عقل و شهویه و غضبیه و وهمیه می باشد که همه ی این قوا برای زندگی انسان ضرورت دارد. اما این قوا باید تحت فرماندهی قوه ی الهیه عقل قرار گیرد تا با بهره بردن از آنها در تعالی و تکامل خود بکوشد و غبار از روح الهی که خداوند در وجود او قرار داده است، بشوید و به تعالی و تکامل خود برسد. همانطور که در سوره ی شمس خدا فرموده است، نفس هم خوبی و هم بدی را کامل می شناسد، اما نفس قابلیت اماره گی (تشویق به بدی ها) و هم لوامه گی (منع از بدی ها) و هم مطمئنه (نفس به تعالی رسیده) را دارد .... و با اختیاری که دارد می تواند از هر کدام از این درجاته نفس بهره ببرد. اگر نفسی مطیع اماره گی شد، آلوده می گردد و غباری بر روی روح الهی او کشیده می شود. طوری که به شیطان متمایل می گردد و در نهایت اسیر و بنده ی او می گردد. و اگر تابع نفس لوامه ی خود گردد، این نفس (وجدان) او را از زشتی ها منع می کند و پله ی پرواز به مرحله ی مطمئنه خواهد شد. نفسی که مطمئنه گردید، با روح الهی که در وجودش است، به مقام راضیه مرضیه خواهد رسید. جایی که او از خدا راضی است و خدا هم از او راضی. در اینجا وحودش همه الهی می گردد و با تجلی اسماء خداوند، آیننه ی تمام نمای حق می گردد و به لقاء الله نایل می گردد. قسمت ب: در قیامت هم روح از جسم جدا می گردد و به اصل خودش بر می گردد و این جسم و نفس است که عذاب می بیند. البته روح ما هم تحت تاثیر این عذاب است و حسرت می خورد که چرا نفس بسوی او حرکت نکرد. بعد از تمام شدن عذاب جسم و نفس، روح دوباره به جسم باز می گردد و نزد خداوند حیات ابدی دارد. بیشتر قسمت سوال که متوجه نمی شوم قسمت «ب» است از اینکه وقت می گذارید سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت اول سؤال خوب است، ولی قسمت دوم اشکال دارد زیرا در قیامت همان اخلاق و عقاید ما که مربوط به روح است صورت پیدا می‌کند و انسان بد اخلاق و بد عقیده به صورت خوک در می‌آید که همان روح اوست که به صورت خوک درآمده و از آن جهت که انسانی است که خوک شده و چنین شخصیتی را نمی‌خواهد، معذّب است. موفق باشید

12048
متن پرسش
با سلام: با توجه به حدیث صفحه 88 کتاب معاد جنابعالی (اصول کافی ج1 ص65) که ((در قبر وقتی ملکین سوال بر فرد وارد می‌شوند صبر او به نماز و زکات و کار خیر او می‌گوید از صاحب خود محافظت کنید و اگر عاجز شدید من او را حفظ می‌کنم)) در اینجا چه نوع صبری منظور است؟ یک جلوه کلی از صبر بر عبودیت است یا صبر بر صلاه و صبر بر عدم گناه و .... هر کدام جداگانه جلوه می‌کنند؟ اگر جلوه کلی صبر است اینکه فردی به طور مثال صبر بر کم‌خوری برایش سخت تر از صبر بر نماز است چطور توجیح می‌شود یعنی نماز ساده تر از کمخوری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر یک ملکه‌ی معنوی است، به همان اندازه که انسان منوّر به آن ملکه شد در همان حوزه‌ای که توانست صبر کند آن صبر او را در برزخ حفظ می‌کند. موفق باشید

11992
متن پرسش
سلام علیکم: پسر 5 سال و نیمه من مرتب در مورد حشر حیوانات می پرسد و هر حیوانی که می میرد سوال می کند که کجاست و بنده دقیقا اطلاعی از سرنوشت نفوس حیوانات پس از مرگ نداشتم. لطفا جواب صحیح را بفرمایید تا بنده پاسخش را صحیح و کودکانه بدهم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موجودی که برای خود نفس دارد اعم از گیاه یا حیوان و یا انسان، روح او بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت حاضر است منتها در مورد گیاهان و حیوانات عموماً حشر آن‌ها کلّی است یعنی همه‌ی گیاهان به یک روح برمی‌گردند و عموم پرندگان به یک روح برمی‌گردند و همین‌طور سایر چهارپایان هرکدام به روح کلّی جنس خودشان برمی‌گردند زیرا انتخابی در زندگی زمینی نداشته‌اند که مثل انسان‌ها هرکدام یک شخصیت جداگانه داشته باشند. موفق باشید

11968
متن پرسش
سلام استاد: یک راه و روش به ما نشان دهید که در مسیر رسیدن به کمال و کسب معرفت در این مسیر در مفهوم و تفکر نمانیم یا بهتر بگویم در علم الیقین نمانیم و بتوانیم به منزل عین الیقین و بعد از آن به منزل حق الیقین برسیم؟ بنده بعضی مواقع در راه شناخت و معرفت به حقیقت مخصوصا معرفت النفس آنچنان از شناخت و معرفتی که بدست می آورم شور و شعف دارم که نمی توانم وصف کنم اما وقتی خوب توجه می کنم می بینم هنوز در مرحله علم الیقینم و درگیر مفاهیم هستم و درک مفاهیم است که باعث شعف بنده می شود، که فهم این موضوع خود باعث نوعی غصه و اندوه در من می شود، بنده نمی خواهم در این مرحله و در حد مفاهیم و علم بمانم اما نمی دانم چه کنم و از چه راه و روشی از دنیای مفاهیم بیرون بیایم و به اصل و عین برسم و بعد از آن بتوانم به حق الیقین و.... لطفا استاد گرامی بنده را راهنمایی کنید. التماس دعا صلوات بر محمد و آل محمد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف همان است که در جواب سؤال شماره‌ی 11968 عرض شد. بعد از آن بحث کتاب «معاد» را با شرح آن دنبال کنید.

«کار ما از خلق شد بر ما دراز  / چند از این مشت گدای بی‌نیاز»

«تا نمیری از خود و از خلق پاک   /  بر نیاید جان ما از خلق پاک»

«محرم این پردة جان آگه است   /  زندة از خلق نه مرد ره است».

موفق باشید

11961
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی 1. آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ 2. آیا خداوند «شرّ» را هم آفریده است یا هر چه که خداوند آفریده است خیر است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زمان و مکان به این معنا که مخصوص عالم ماده است در آن‌جا نیست ولی اعمال ما در برزخ و قیامت جسم و صورت دارند مثل صورت‌های ذهنی که جسم دارند ولی جنس آن‌ها مادی نیست 2- از آن جهت که هرچه در عالم هست در قبضه‌ی اختیار خداوند است می‌توان گفت آنچه خداوند خلق کرده وجهی از شرّ هم دارد که شما در قرآن دارید: «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی به خداوند پناه ببرید از شرّ آنچه او خلق کرده ولی همان‌طور که حضرت امام در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» می‌فرمایند: لازم نمی‌آید خداوند مستقیماً شرّ را خلق کند، بلکه همین‌که خیر را و رحمت را خلق نکرده، شرّ موجود می‌شود مثل آن‌که نبود نور موجب ظلمت است، حال بر اساس چه مصلحتی بعضاً رحمت و خیر خود را ظهور نمی‌دهد، بحث دیگری است که شهید مطهری«رحمة‌اللّه‌علیه» در کتاب «عدل الهی» بدان پرداخته‌اند. موفق باشید

11954
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: بنده مفصلاً در طول یکسال است که مطالب و صوت های مربوط به برهان صدیقین و حرکت جوهری و معرفت النفس و آشتی با خدا و بحث معاد را کار کرده ام. آیا اجازه دارم وارد مباحث امامت، امام زمان (عج) و حقیقت نوری اهل بیت (ع) شوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بحث معاد را بحمداللّه تمام کرده‌اید می‌توانید هم مباحث امامت را شروع فرمایید و هم می‌توانید کتاب «خویشتن پنهان» را با دقت دنبال کنید. موفق باشید

11948
متن پرسش
با اهدای سلام و دعای خیر حضور محترم استاد گرامی و با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون: همانطور که قبلا به استحضار رسید متناسب با سیر مطالعاتی گروههایی با عناوین «جوان و انتخاب بزرگ» ، «آشتی با خدا» ، «شرح ده نکته از معرفت نفس» ، «برهان صدیقین و حرکت جوهری» در شبکه اجتماعی تلگرام تشکیل شده که فایل های صوتی حضرتعالی به اشتراک گذاشته می شود و سایر دوستان استماع می نمایند و اگر سوالی داشتند در گروه ایی جداگانه به نام مباحثه با پاسخگویی حاج آقا کثیری که معرف حضورتان است به اشکالات و سوالات دوستان پاسخ می دهند که با اتمام گوش کردن در یگ گروه وارد گروه بعدی می شوند حال ما رسیدیم به حرکت جوهری نمی دانیم به کدام اولویت بپردازیم؟ یعنی به کدامیک از مباحث پایه که به توحید، معاد، نبوت و امامت تقسیم بندی فرموده اید بپردازیم یا نه بدون مطالعه مباحث پایه وارد تفسیر مباحث قرآنی و نهج االبلاغه شویم؟ ضمنا طرف مقابل ما در شبکه اجتماعی مشخص نمی کند که چه سن و سالی دارد یا در چه مقطعی تحصیلات دارد ولی این را می دانیم که طیف وسیعی از جوانان را شامل می شود. از این که اظهار لطف می فرمایید سپاسگزارم و آرزوی سلامتی و طول عمر برای حضرتعالی از خداوند منان داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جایگاه نبوت را در آبادانیِ معادِ بشری می‌دانند و معتقدند چنانچه بشر بفهمد معاد یعنی چه، متوجه می‌شود که انبیاء عظام در راستای آبادانیِ ابدیتِ انسان چه خدمت بزرگی کرده‌اند و لذا دامن پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را با تمام وجود می‌گیرد و امامت نیز که عملاً ادامه‌ی نبوت و تبیین آن است، روشن می‌شود. لذا پیشنهاد می‌شود در ابتدا «معاد» و سپس «نبوت» و «امامت» در منظر مخاطبین‌تان گشوده شود. موفق باشید

11922
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: نمي دانم چرا در بين علما گويا کسي يافت نمي شود که درد ما را بشناسد پاسخ 11902 تان را بار ديگر مرور کنيد، ما که نه به مبدا معتقديم و نه معاد چگونه مي توانيم از ماه رجب استفاده کنيم؟ چرا شما علما نمي خواهيد بپذيريد بر شاک در اصول، عمل به ذره اي از فروع لازم نيست. زباني که ما متوجه مي شويم عقل است چرا ما را حواله به رجب و... مي دهيد که براي ما مفهوم نيست. باز از شما مي خواهم راهکاري ارائه کنيد تا از شکوک رهايي يابيم يا بگذاريد دراين باقي مانده سياهچال حيات به اندک لذايذ خوش باشيم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که عموم انسان‌ها از جهت فطری متوجه حضور خدا و ابدیت خود هستند، می‌ماند که با تزکیه‌ی لازم آن را احساس می‌کنند و لذا در کنار روزه‌ی ماه رجب برای آن‌که عقل هم چموشی نکند و همراهی نماید مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد می‌کنم. از طرفی فراموش نکنید اگر دغدغه‌ی رسیدن به حقیقت را داشته باشید راه‌کارها کمک می‌کند، و اگر مایلید به قول خودتان در سیاهچال حیات باقی بمانید کسی کاری به شما ندارد که می‌فرمایید بگذارید درآن حیات بمانیم!! موفق باشید

11877
متن پرسش
سلام: شما در کتاب «خویشتن پنهان» بیان کرده‌اید که معاد جسمانی ما در قیامت همان تجسم اعمال ماست که جسم ما را می‌سازد و آن جسم این جسم دنیایی ما نیست. با توجه به این نکته می‌خواهم بدانم شما آیات و روایاتی که اشاره به بازسازی این جسم دنیوی و به هم پیوستن آن دارد را چگونه تفسیر می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «معاد از دیدگاه حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و یا کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت هست و یا در جزوه‌ی «چگونگی حیات بدن اُخروی» می‌توانید موضوع را دنبال بفرمایید و جواب سؤال خود را بگیرید. علماء در این مورد مفصلاً بحث کرده‌اند. موفق باشید

11887
متن پرسش
سلام استاد: آیا مطرح کردن مسائل معرفت النفس و مسائل براهین صدیقین و حرکت جوهری و مسائل مربوط به معاد در رده های سنی دوره دبیرستان در حلقه های صالحین بسیج را مجاز می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری نیاز نیست ولی سایر مباحث را می‌توانند بگیرند. موفق باشید

11802
متن پرسش
سلام استاد: بنده مشکلاتی در حرکت جوهری دارم 1- اینکه می گویید این عالم تکامل می یابد دلیلی برای این کار وجود ندارد و چون قیامت یکدفعه اتفاق می افتد نمی شود گفت تکامل. یعنی اینطور نیست که به تدریج دارد تکامل می یابد ما آن را احساس نمی کنیم. 2- اینکه می گویید قوه های عالم بالفعل می شود آن وقت شما عالم را چیزی فرض کرده ای که حرکت دارد. 3- این فیض تمام نمی شود اینکه بگویید آن فیض بقا است و این فیض دیگر بازی با الفاظ است بنظرم. بلکه فیض دائما وجود دارد و آن موقع همان قوه است یعنی ما عین نیازیم. 4- چطور در قیامت جسم وجود دارد ولی حرکت نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قوه‌های عالم به تدریج به فعلیت تبدیل می‌شوند ولی تا عالم دارای قوه است هنوز از جنس ماده می‌باشد و وقتی دیگر قوه‌ای نداشت از حالت ماده‌بودن در می‌آید و به این معنا گفته می‌شود عالم دارد قیامت می‌شود نه این‌که در حال حاضر دنیا مقداری از عالم قیامت را با خود دارد. جسم اگر از جنس ماده باشد دارای حرکت است ولی اگر از جنس ماده نباشد مثل جسمی که صورت‌های ذهنی دارند، حرکت برای آن‌ها معنا ندارد. موفق باشید

11793
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به جواب سوال 11772 که در جواب قسمت سوم فرمودید: (3- بنده نمی‌دانم چه اذکاری را نباید بدون استاد گفت ولی می‌دانم اذکار عام را می‌توان بدون استاد گفت. روش حضرت امام دادن ذکر به روشی که معمول است نبوده) برای بنده این سوال پیش آمد که چرا در جواب سوال 11737 به یکی از کاربران فرمودید: (باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر یونسیه تا «نُنْجِی الْمؤمنین» است ولی همان‌طور که متوجه شده‌اید بی‌استاد این کار را شروع نکنید. حداقل تا 35 سالگی این کار را به طور مرتب انجام ندهید تا این‌که استاد مطمئنی پیدا کنید. موفق باشید) 1- حکمت اینکه به بنده می فرمایید نمیدانم چه اذکاری را نباید بدون استاد گفت و به آن کاربر فرموده بودید ذکر یونسیه را بدون استاد نگویید چیست؟ 2- بالاخره استادی در حد شما برای پرورش نفس خود حتما از اذکار و استاد استفاده کرده، لطفا بفرمایید با توجه به اینکه بنده 32 سال سن دارم اگر ذکر یونسیه را با روزی 400 بار بعد از نماز صبح یا عشاء شروع کنم برای بنده مشکل ایجاد می شود؟ پیشنهاد شما چیست؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید ذکر یونسیه از اذکار عام است و حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند موجب رفع غم می‌شود. با این‌همه باید انسان از نظر معرفتی در حدّی باشد که در سیر إلی اللّه نظر وجودی به حقایق داشته باشد و توهّم خود را نیز بتواند کنترل کند، وگرنه آن ذکر کمکی به او نمی‌کند. بعد از مباحث معرفت نفس و معاد، إن‌شاءاللّه آن ذکر مفید خواهد بود. موفق باشید

11775
متن پرسش
سلام علیکم: امیدوارم سال خوبی داشته باشید به علت عدم دسترسی به آثار شما قبلا تقاضا کردیم که شرح معاد و آداب الصلاه را در سایت قرار دهید اما جوابی دریافت نکردیم. استاد خواهشا این لطف را در حق ما کنید و این دو بحث را در سایت قرار دهید یا جوابی دهید که دیگر تقاضا نکنیم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی

سلام علیکم: فایل های صوتی بمرور زمان وباتوجه به اهمیت مطالب ودرخواست کاربران روی سایت قرار خواهد گرفت.ولی درصورتی که بخواهید دسترسی سریعتر به مطالب داشته باشید یا صوت جلسات دارای کیفیت صوت بالا(فایل اصلی) باشد بهتر است باآقای حسن نظری (09136032342)تماس بگیرید تا برایتان ارسال گردد.مدیریت سایت

11754
متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده: اگر در قیامت جسم باشد باید حرکت هم باشد و به تبع زمان نیز باید وجود داشته باشد. درست است؟ توضیح دهید. بنده در بحث حرکت جوهری هستم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی جسم مادی از آن جهت که ذات ماده حرکت است، حرکت است ولی لازمه‌ی جسم برزخی و قیامتی حرکت نیست. موفق باشید

11722
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد معظم: 1- به نظر شما آیا در برزخ شفاعت وجود دارد؟ 2- اگر وجود دارد کسی که در برزخ مورد شفاعت قرار گرفت آیا در قیامت هم آمرزیده است و بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شود؟ بعبارتی شفاعت در برزخ تسری به قیامت هم می یابد؟ 3- بعضی قصه ها که در بعضی کتب (حتی کتب معتبر) نقل می شود که اشخاص فاسق و فاجر بعد از عمری ظلم و فسق و فساد، فقط بخاطر موردی مثل اینکه جسدشان از کربلا یا یکی از حرمهای ائمه گذشته یا موارد جزئی دیگر، مورد بخشش خدای تعالی قرار گرفته اند، آیا این مورد قبول است و با عدالت خداوند سازگاری دارد؟ پس کسی که عمری در طاعت و بندگی خداوند گذرانیده و در حال تهذیب نفس بوده با این شخص تفاوتی ندارد؟ آیا اینگونه داستانها و حکایات در سوء استفاده از دین و سطحی نگهداشتن اعتقادات مردم عامی اثرگذار نیست؟ با عرض تشکر و امتنان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: « وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي‏ الْبَرْزَخ‏..» لكن به خدا قسم من از برزخ براى شما نگرانم‏. پس باید ما با هویت انسانی در برزخ حاضر شویم و لذا بدین معنا در برزخ شفاعت نیست، ولی چنان‌چه زمینه‌ی دست‌گیری امام را در خود فراهم کرده باشیم همیشه امام شافع ما است و ما را به جلو می‌برد و در قیامت این شفاعت‌ها ظهور کامل می‌یابد . در هرحال باید زمینه‌ی بخشش خداوند را در خود فراهم کرده باشیم تا با زیارت امام و با قرارگرفتن جسد انسان در جوار امام شامل رحمت خداوند قرار گیریم. موفق باشید

11708
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1- سؤالی داشتم در مورد جنت ذات و صفات و اعمال شما در بحث معاد فرمودید در جنت ذات فقط حق در منظرش است نه جلوات حق و مخلوقات نورانیّه حقّ، آیا منظورتان ذات احدی حق است یا ذات با اسم الله که جامع اسماء است جلوه می کند، اگر با اسم الله جلوه می کند مثالی معرفت النفسی در این زمینه است تا بنده مطلب را به طور حضوری متوجه شوم؟ در ضمن بخش دوم سؤالم این است که مگر بهشت جلوه اسماء الهی نیست اگر جلوه اسماء است پس فرق این سه نوع بهشت را ما چگونه متوجه شویم؟ در ضمن اگر کتاب مناسب درک ما در این زمینه نوشته شده معرفی فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جنّت ذات انسان به اصل واقعیت می‌رسد که تنها خدا است و دیگر هیچ، در این حال هرچیز با جنبه‌ی خدایی‌اش دیده می‌شود یعنی حضرت حق را در مخلوقات بدون جدایی بین مخلوق و حق می‌یابی، که این در مباحث وحدت شخصی وجود باید دنبال شود. ولی در جنّت صفات شما مخلوق را جدای از حق دارید منتها همه‌ی کمالات مخلوق را از جانب حق می‌یابید، همچنان‌که در جنت افعال همه‌ی افعال را از حق می‌یابید. در بحث «منازل‌السائرین» خواجه عبداللّه، می‌توانید به دنبال این معارف بگردید. موفق باشید

11694
متن پرسش
با سلام: من به تازگی با اثر «رسایل» علامه طباطبایی (ره) آشنا شده ام (خیلی مبتدی هستم) مثلا فهمیده ام که انسان بر اساس عملی که دارد هر لحظه در حال تغییر است (حرکت جوهری)، و بهشت خودش است و جهنم هم البته بهشت و جهنم هم وجود دارد (براساس عمل خیر درونش روح و ریحان و نورانی می شود و برعکسش هم تبدیل به یک موجود جهنمی می شود) انسان تا لحظه ی مرگش همینطور هر لحظه دارد خودش را می سازد یعنی انگار کار خیر کنی یک مشت خاک بهشتی درون خودت ریخته ای تا اینکه لحظه ی آخر عمر انسان با ملکاتی که برای خودش ساخته منتقل می شود... آیا این مطالب را صحیح آموخته ام؟ 2. و اینکه می توانم این مباحث شسته رفته و کاربردی را برای دیگران آهسته آهسته توضیح دهم یا اینکه این مباحث سنگین است؟ معتقدم الان ما اعتقادتمان پوک شده نه منطقی نه استدلالی هیچی به هیچی! خدا هدایت کند نامرد هایی را که دین و مذهب را خز کردند رفت! یعنی خوب دین هم جزو یکی از نیاز های انسان است مثل نیاز به خوراک و پوشاک و.. نفهمیدند دین برنامه ست!! نفهمیدند علت خلقت بندگی ست!! آیا می توانم؟؟؟ 3. واقعا سوال دارم که آموزش پرورش ما سرکلاس دینی چه می گوید و حتی علما!.. اگر اول کار بیان بگن آقا تو لحظه لحظه داری خودتو می سازی الان باطن تو یا نورانیه و خوش یا تاریک و ظلمانی و حیوان طور.. اعتقاد انسان ها صحیح تر شکل می گرفت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحمداللّه متوجه اصل مطلب شده‌اید 2- چرا نتوانید، صادقانه بگویید این حرف‌ها را از علامه فهمیده‌ام و برای شما ارائه می‌دهم 3- فکر می‌کنم آن بنده‌ها‌ی خدا می‌گویند ولی فضای کلاس طوری است که کسی گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست. موفق باشید

11641
متن پرسش
سلام. 1- لطفا" اصطلاح مبدا و معاد و اصطلاح جنه القاء را توضیح دهید. 2- آیا در قیامت زمان و مکان برچیده می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «مبدأ» به معنای مبدأ مخلوقات است که خدا است و «معاد»، معاد یا برگشت مخلوقات است در محضر خدا، که قیامت است و «جنت لقاء» مقامی است که انسان توانسته باشد به همه‌ی حجاب‌های بین خود و خدا پشت کند حتی نظر به خود به عنوان موجودی مستقل نداشته باشد، همه‌چیز را در جنبه‌ی حقّانی‌اش بنگرد 2- مکان و زمان به معنای دنیایی آن، آن‌جا نیست ولی معنای مکان و صورت معنا هست مثل مکانی که در ذهن ما برای صورت‌های ذهنی هست. موفق باشید

11619
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: شما در جلسه‌ی 11 تفسیر سوره‌ی زمر فرموده‌اید که: حوری به معنای زن یا مرد وجود ندارد و در آخرت اصلاً زن و مرد معنی ندارد؛ پس این‌همه آیات و روایاتی که در خصوص جنبه‌های جنسی زن و مرد وجود دارد چیست؟ لطفاً کمی توصیح دهید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در آیه‌ی 101 سوره‌ی مؤمنون می‌فرماید در قیامت نسبتی بین انسان‌ها اعم از زن و شوهربودن و یا پدر و فرزندی نیست، می‌فهمیم «حوری» صورت اعمال خودمان است که در بحث سوره‌ی واقعه بدان پرداخته‌ایم. موفق باشید

11589
متن پرسش
سلام: «نفس اماره» و «نفس ناطقه» و «نفس مطمئنه» و «روح» و «من» این ها چه فرقی دارند؟ بر اساس سوال 11460 مربوط به قدرت نفس ناطقه برای رسیدن به قدرت حضرت علی (ع) یک کتاب برای آشنایی با نفس و راه بالفعل کردن قدرت هایش لطفا معرفی فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه همان حقیقت انسان است که حال یا ما آن حقیقت را گرفتار میل‌های بد می‌کنیم در آن حال آن نفس، نفس أَمَّارَةٌ بِالسُّوء می‌شود و یا آن نفس را در ذیل اعتماد به خدا قرار می‌دهیم، که می‌شود نفس مطمئنه. و در فارسی عموماً وقتی می‌گویند «روح»، منظور همان نفس ناطقه است و این غیر از روح به معنای مقام فوق ملائکه و یا روح الأمین است. 2-  ابتدا کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را با شرح صوتی آن دنبال کنید، سپس کتاب «خویشتن پنهان» را و در آخر کتاب «معرفتِ نفس و حشر» را. موفق باشید

11595
متن پرسش
محضر استاد گرانقدر و گرامی عرض سلام و احترام دارم: بنده به تازگی در یکی از رشته های مهندسی فارغ التحصیل شده ام و چند تن از دوستان دانشجو هم شرایط مشابه بنده را دارند. ما در یکی از مساجد سطح شهر، در عین حال که بین همه ی ما رفاقتی صمیمانه وجود دارد، خداوند توفیق داده است برای سنین راهنمایی و دبیرستان محله فعالیتی فرهنگی در مسجد انجام می دهیم. مدتی است این دغدغه بین دوستان به وجود آمده که برای خود یک برنامه و فعالیت جدی در جهت معرفتی و خودسازی داشته باشیم. از محضر استاد این سوال را دارم که ما با وجود اینکه مطالعاتی در زمینه های مختلف و پراکنده در حوزه امور دینی و معرفتی پیشتر داشتیم. هم اکنون پیشنهاد شما برای ادامه این حرکت چیست؛ آیا سیر مشخصی و یا موضوع مشخصی را باید شروع کنیم؟ آیا باید همراه با استاد باشد؟ خداوند توفیق شما استاد گرامی را در این جهاد فرهنگی که در پیش گرفتید روزافزون نماید. التماس دعا با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید مقدماتی را طی کنید تا در نهایت پیام‌های اصلی آیات و روایات را درک نمایید. سیر معرفت نفس سیر خوبی است و پیشنهاد بنده پس از ده نکته و برهان صدیقین با شرح صوتی آن‌ها، کتاب «خویشتن پنهان» است تا آن‌که با مباحث کتاب معاد و شرح صوتی آن بتوانید إن‌شاءاللّه به جمع‌بندی خوبی برسید. موفق باشید

نمایش چاپی