بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8865
متن پرسش
سلام علیکم انسان با توبه از گناهان پاک می شود آیا در همین دنیا پاک می شود یا منظور در برزخ و قیامت است؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: در همین دنیا نظرش دیگر متوجه آن عمل نیست و در همین دنیا پاک شده. موفق باشید
8837
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید آیا به نظر شما تقوا فقط بر روی حکمت عملی تاثیر گذار است یا بر روی حکمت نظری هم اثر میگذارد؟ (شهید مطهری معتقد است تقوا فقط بر روی حکمت عملی اثر گذار است!!!) 2. شهید مطهری معتقدند که ریگ در دهان گذاشتن (اجبار عملی) تقوای ضعف محسوب میشود در حالیکه میدانیم سالها آیت الله قاضی این کار را انجام داده اند شاید روشهایشان متفاوت است نظر شما چیست؟ 3. بنده اینطور برداشت کرده ام که در عالم برزخ انسان با عقاید خود روبرو میشود و تجسم اعمال و تفکرات خود را میبیند اما در بعضی حکایات مبینیم که مثلا در عالم برزخ طرف با گرد اسب امام حسین (ع) نجات می یابد. این چگونه توجیه میشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- به همان دلیل که قرآن می‌فرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» پس تقوا زمینه است تا حضرت حق حکمت‌ها به ما بیاموزاند. 2- کار آیت اللّه قاضی را می‌توان برای ابتدای راه توجیه کرد. 3- چون در این دنیا تعلق قلبی به حضرت داشته، صورت آن تعلق آن بوده که دیده. موفق باشید
8751
متن پرسش
سلام علیکم: نزدیک یکسال و نیم است که در کلاسهای شاگردان شما مباحث معرفتی را دنبال میکنم. اگر هنوز این مباحث در عمل چندان تغییری در من ایجاد نکرده باشد و فقط از لحاظ فکری در حال یک تغییر باشم این مباحث جزء عقاید من حساب میشود یا تنها محفوظاتی است که با سکرات از بین می رود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث‌های معرفتی رویهم‌رفته رویکرد انسان را به سوی حقایق معطوف می‌کند و این به خودی خود سیری برای روح هست. و از طرفی مقدمه می‌شود تا انسان جهت‌گیری‌های اخلاقی‌اش را نیز تصحیح کند، زیرا آن معارف زمینه‌ی تأثیرپذیری از احکام الهی خواهد بود. موفق باشید
8726
متن پرسش
بسمه تعالی . . . سلام علیکم . . . ببخشید استاد عزیز، جایگاه این مطالعاتی که حالا در امر معاد شناسی ، امام شناسی توحید و... میکنیم در برزخ و قیامت با توجه به اینکه سختی های سکرات و برزخ تمام حافظه را پاک میکند چگونه است؟ آیا همان نیتی که صرفا کرده ایم متمثل میشود؟ یا صرفا آن علوم هم به نحوی مثل نماز و روزه یا عمل خیر ظهور خاصی دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فشار سکرات هرگز عقاید حقه را پاک نمی‌کند، بلکه آن‌ها را شکوفا می‌کند تا ما صورت اعمال خود را در برزخ ببینیم. فشار سکرات باورهای اعتباری و غیر واقعی را از بین می‌برد. وای به حال کسی که خود را تنها در این امور اعتباری معنا کرده باشد. در آن دنیا با خلاء کاملی از خود روبه‌رو است. موفق باشید
8707
متن پرسش
آیا با توجه به محدود بودن دنیا و نامتناهی بودن آخرت، عذاب جاودان اخروی با عدل الهی تناقض ندارد؟ جواب فیلسوفان و عرفا را خوانده ولی قانع نشدم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث اراده‌ی انسان‌های گناهکار مطرح است. بدین‌معنی که اگر یک کسی شخصیتاً اراده کرده در دنیا همواره بدی‌ها را انتخاب کند، در قیامت با آن انتخاب و اراده‌ی خود روبه‌رو می‌شود. موفق باشید
8547
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی. جنابعالی فرمودید که روح انسان به عنوان یک موجود مجرد فقط هست و مردن برای او معنی ندارد و نیز فرمودید که این روح در تمام مراحل زندگی با حداقل یک جسم به سر میبرد. سوالی که پیش می آید این است که در زمان بین دو نفخه صور که همه موجودات مرده اند و خداوند میپرسد که پروردگار جهانیان کیست؟ و چون کسی نیست خود پاسخ خود را میدهد. درآن زمان ارواح که مردن برایشان معنی ندارد آیا مرده اند؟ و اگر نمرده اند چرا قادر به پاسخگوئی به خداوند نمی باشند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در آن مرحله که نور واحد قهار تجلی می‌کند در مقابل چنین اسمی هیچ موجودی استقلال ندارد که سخنی داشته باشند. در مرحله‌ی پایین‌تر است که هر مخلوقی می‌تواند خودش باشد با بدن مخصوص به خودش. موفق باشید
8537
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سوره بقره که می فرماید هیزم جهنم مردم و سنگ هست منظور از سنگ چیست؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا در آیه‌ی 24 سوره‌ی بقره می‌فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ» بترسید از آتشی که عامل شعله‌ورشدنش، خودِ انسان است و تعلقات دنیای مادی او، که برای کافران آماده شده. وَقود نار، خودِ انسان است و تعلقات او که از درونش شعله می‌کشد چون خود انسان آن را افروخته است. این آیه به زیبایی تمام ماهیت آتش جهنم را روشن می‌کند. موفق باشید
8539
متن پرسش
سلام علیکم. استاد: با توجه به مباحث تجرد نفس و مسئله‌ی معاد در حکمت صدارئی که «هم‌اکنون قیامت همه برپاست» و این‌که خود پیامبر هم فرمودند: «الان قیامتی قائم». پس قیامت چیزی نیست که آینده بوجود بیاید و هم اکنون وجود دارد و ما به دلیل کثرت حجاب‌ها نمی‌توانیم آن را ببینیم. اما این‌جا یک سوال پیش می‌آید. بعد از صراط و کتب و ... هر کسی با توجه به درجه‌ی نفسش یا در یکی از مراتب جنت است و یا در یکی از مراتب آتش است. پس حساب همه مشخص شده است. یا جهنمی است و یا بهشتی است. اما ما در دنیا چگونه می‌توانیم بگوییم الآن قیامت همه قائم است. در حالی‌که من در یک روز ممکن است چند بار بهشتی باشم به دلیل کارهای خوبی که انجام دادم و چند بار جهنمی باشم به دلیل کارهای بدی که انجام داده‌ام. حال در بین آن کارهای خوب یک کار واقعاً از سر خلوص بوده و برای به امید لقای خداوند انجام شده و یک کار در همان روز از سر میل به نعمات بهشت بوده است. و یا در همان روز یک ریا و نفاق انجام می‌دهی که یک مرتبه از آتش است و کاری دیگر انجام می‌دهی مثل دروغ که مرتبه‌ی دیگری از آتش است. حال با توجه به این‌که قیامت همه اکنون برپاست پس یا باید در بهشت باشند و یا در جهنم، و اگر در بهشت باشند در درجه‌ی خاص و متعلق خود هستند و در جهنم هم همچنین. در حالی‌که ما در روز چند بار جهنمی هستیم و چند بار بهشتی و حالت جهنمی‌مان هم ثبات ندارد گاهی با عملی در عمق آتش قرار داریم و گاهی در آتش قرار داریم ولی شدتش فرق دارد. این حالت‌ها چگونه با همدیگر قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان‌طور که در حدیث معراج داریم رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» وقتی از اهل بهشت دیدن کردند و دیدند فرشتگانی که مشغول ساختن قصرها برای اهل بهشت‌اند، بعضاً متوقف می‌شوند و باز به کار ادامه می‌دهند و چون حضرت علت را پرسیدند، جبرائیل عرض کرد؛ وقتی از طرف اهل زمین مصالح لازمه که همان توحید الهی بود برسد، آن‌ها مشغول کارند. پس معلوم می‌شود اهل بهشت یعنی آن عده‌ای که رویهم‌رفته اهل بهشت‌اند، گاهی که کوتاهی می‌کنند از ساختن بهشت خود محروم می‌شوند و مسلّم اهل آتش نیز به همین شکل‌اند، و این جنبه‌ی کلّی شخصیت آن‌ها است. ولی در یوم‌الحساب جنبه‌های جزئی هرکس مشخص می‌شود و حتی ممکن است آن‌هایی که اهل بهشت هستند و برای خود قصرها هم ساخته‌اند مجبور باشند مدتی از آتشِ عقاید باطل و اخلاق فاسد عبور کنند تا شایسته‌ی آن وجه آرمانی خود شوند. موفق باشید
8507
متن پرسش
با سلام و احترام حضرتعالی فرموده اید: عنایت داشته باشید اگر خداوند به اهل ایمان بهشت را وعده می‌دهد به چیز کمی وعده نداده است، می‌ماند که هستند اولیائی که از مقام تجلی اسماء الهی که اصطلاحاً مقام واحدیت است می‌گذرند تا به مقام تعیّن اولی که مقام فناء فی اللّه است برسند. اینان آن کسانی هستند که از بهشت می‌گذرند و لذا همه‌چیز را در فنای به حق می‌بینند و اظهار می‌دارند: «ما رَأیْتُ‏ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» یعنی هرچیزی را به جنبه‌ی حقانی‌اش می‌بینند. همین‌ها هم نظر به بهشت را به‌کلی منتفی نمی‌دانند چون بهشت محل تفصیل نور تعیّن اوّل است. آری این‌ها به بالاتر از بهشت هم نظر دارند 1. چون انسانها در نهایت سرنوشتشان یا بهشت هستند یا جهنم. پس اولیا الهی هم باید دربهشت باشند. در روایات داریم که اهل البیت (ع) به بهشت بودن خودشان بارها اشاره کرده اند. این درست که اولیا در بهشت هستند اما در بهشت مخصوص خودشان ؟ 2. در تفسیر حکیمانه سوره واقعه جنبه باطنی نعمتهای بهشتی بیان شده است. مثلا در باره «فاکهه» :صورت کشفیات معنوی است که واجد جمیع کمالات است و «لَحم طیر» صورت لطائف حِکْمی و دقائق معانی معنوی است یعنی اهل فنا و قرب در قیامت به هر کشفی و به هر حکمتی که خواستند، می‌نگرند و آن را می‌یابند و حاصل به‌کاربردن قوای نفس در راه خدا و در اختیار گرفتن خطورات نفس، ظهور این کشفیات معنوی است.وقتی باطن این نعمتها این گونه است چه لزومی دارد به بالاتر از آن نظر کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری همین‌طور است که می‌فرمایید چون نظر به باطن نعمت‌های بهشتی همان مقام بالاتر از بهشت است. در آن مباحث بحث در صورت‌های بهشتی بود که این صورت‌ها، صورت عقاید و اخلاق ما است و در بحث اخیر بحث در باطن آن صورت‌ها که همان عقاید و اعمال است که آن جنبه‌ی حقانی عقاید و اعمال می‌باشد. موفق باشید
8515
متن پرسش

سلام علیکم استاد. حدیث داریم که در روز قیامت اگر نماز مورد قبول واقع شد همه اعمال مورد قبول قرار می گیرد و اگر نماز مورذ قبول واقع نگردد سایر اعمال قبول نیست. آیا قبولی نماز منحصر در حضور قلب است یعنی اگر کسی در طول عمری نمازش را خوانده باشد ولی حضور فلب نداشته باشد نماز و حتی سایر اعمالش قبول نمی شود؟ 2. بنده چندبن نماز قضا دارم ولی هنوز قضا نکرده ام آیا اعمال دیگری که انجام داده ام چه واجب و چه مستحب مورد قبول واقع نشده است؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همین‌که اراده می‌کنید با نماز از حکم خدا تبعیت کنید و روی‌هم‌رفته عزم شما آن است که با خدا ملاقات کرده باشید؛ إن‌شاءاللّه نمازتان قبول است. باید سعی کرد کیفیت آن را بیشتر کرد 2- ربطی به هم ندارد، آن اعمال‌تان قبول است. إن‌شاءاللّه تصمیم بگیرید قضای نمازهایتان را اداء کنید. اعتکاف فرصت خوبی است. موفق باشید

8431
متن پرسش
سلام و عرض ارادات سلام مومن باید در حالت خوف ورجا باشد خواستم بپرسم این موردی که عرض می کنم مصداق حالت خوف و رجا هست؟ همانطور که در روایات داریم هر کس یک روز ماه رجب را روزه بگیرد گناهانش آمرزیده می شود و یا داریم که در پایان ماه رمضان رهایی از اتش است و روایات دیگر که صراحتا از آمرزش گناهان بحاطر عملی اشاره شده است حال اگر شخصی به ان روایات تکیه اعتماد کند و گناهان خود را بخشیده بداند از حالت خوف و رجا خارج شده است؟ 2- همانطور که این هفته فرمودید در روابات داریم که هرکس 100 مرتبه لا اله الا الله در ماه رجب بگوید خداوند 100 شهر در بهشت برایش ایجاد می کند به نظر می رسد که این شامل کسی است که لا اله الا الله واقعی بگوید مثل اهل البیت ولی برای دیگران چه؟ آیا 100 شهر با درجه کمالی پایین تری هست یا که نه مثلا 10 شهر؟ . البته این سوال به عنوان نمونه بود سوال کلی این است که در روایات داریم که اگر کسی فلان عمل را انجام دهد اجرش این گونه است . این اجر در مورد همه صادق است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- به فرمایش آیت‌اللّه ملکی تبریزی : درست است که این اعمال ظاهراً ساده است ولی چون همه توفیق آن را پیدا نمی‌کنند پس حقیقتاً باید امیدوار بود در ازاء همین اعمال کم، آن پاداش را بدهند. ولی هرگز این‌طور نیست که مؤمن بصیر به این نتیجه برسد که حق آن عمل را اداء کرده است و لذا نه ناامید است و نه مغرور 2- فکر می‌کنم نظر به جنبه‌ی نهایی آن اعمال و اذکار دارند ولی اگر رویکرد ها درست باشد بالاخره پاداش آن اعمال را به صورت نازله به انسان می‌دهند. موفق باشید
8407
متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .3 سوال دارم. . .1-آشنایی با مباحث معاد دارم،یکسالی است در حال مطالعه ام...پیرمردی اهل دین داری در اقوام از آن انقلابی های معمولی را در اواخر عمر مشاهده کردم که نماز خواندن را به نحوی از یاد برده بود،در ایام نماز فقط به ما نگاه میکرد،انگار نمیفهمید چه شده،ایشان سرطان داشت...آیا وقتی بمیرد ملکات نماز را با توجه به سختی های سکرات دیگر نخواهد داشت؟. . .2- راز حمایت رهبری عزیز و گرانقدر حضرت امام خامنه ای از حمایت از کارو تلاش در امر تکنولوژی و صنعت و از آن طرف تعابیر بسیار تند از فرهنگ غربی به کار بردن در چیست؟. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- چون بعد از سکرات ملکاتش سراغش می‌آید إن‌شاءاللّه مشکلی نخواهد داشت 2- قبلاً به طور نسبتاً مفصل عرایضی داشته‌ام. در آرشیو قسمت سؤالات که تحت عنوان مدرنیته بر روی سایت هست می‌توانید دنبال کنید. عرض بنده در آن‌جا آن است که رهبری بصیر و عزیز ما به جای نظر به تکنولوژی، نظر به علم دارند و سعی می‌کنند علم به کشور برگردد و در آن صورت می‌توان به مرورجهت علم را به سوی اهداف مقدس نظام مدیریت کرد. برعکسِ دولت سازندگی که تأکید بر تکنولوژی غربی داشت و به طور نسبتاً مفصل در کتاب «گزینش تکنولوژی» عرض کرده‌ام که تکنولوژی جهت خود را دارد و فرهنگ خود را به همراه می‌آورد. موفق باشید
8346
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. چند سوال خدمتتان داشتم که امیدوارم فرصت کنید و سوالات را به صورت مجزا پاسخ دهید. 1- علامه طباطبایی در رساله انسان قبل از دنیا عوالم را به عالم خلق، مثال(برزخ) و عقل(روح) تقسیم می کنند. از طرفی آیت الله شجاعی در کتاب عروج روح عوالم را به عالم ماده، مثال و تجرد تقسیم می کنند. آیا این تقسیم بندی ها بر هم منطبق هستند؟ 2- آیا فرق عالم مثال و عقل در این است که با اینکه هر دو منفک از ماده هستند ولی در مثال صورت و شکل وجود دارد؟ منظور از این صورت و شکل چیست؟ 3- علامه در ادامه مطالبشان به اثبات عالم امر و بیان ویژگی های آن می پردازند ولی دقیقا مشخص نمی کنند که عالم امر همان عالم مثال است یا عالم عقل؟ 4- عالم قیامت در مرتبه ای بالاتر از این عوالم است یا خیر؟ 5- اگر مطلب یا منبع و کتابی در رابطه با عالم امر و خلق معرفی کنید، ممنون میشوم. 6- بنده چند ماه قبل طرح تفصیلی پایان نامه ام را برای حضرتعالی با عنوان "تحلیل مقایسه ای سنن الهی و قوانین طبیعی مکتب فیزیوکراسی و تاثیر آنها بر رفتار اقتصادی انسان" فرستادم. حال مکانیسمی برای تحقق سنن الهی در نظام هستی به ذهنم رسیده است. میخواستم ببینید که از لحاظ مبنایی مشکلی دارد یا خیر. این مکانیسم برای مجاری تحقق سنن الهی بر اساس "توحید افعالی" تعبیه شده است. به این ترتیب که تحقق سنن الهی بر اساس توحید افعالی اولا مربوط به خداوند و عالم امر است، ثانیا مربوط به انسان و عالم خلق است(البته با در نظر گرفتن رابطه طولی یا همان توحید افعالی). به نظرم همه سنن الهی با یکدیگر پیوندی ناگسستنی در عالم امر دارند به گونه ای که اگر دست بر روی هر کدام از آنها بگذاریم و بخواهیم آن را تحلیل کنیم قطعا و بدون شک با همه سنتهای دیگر برخورد میکنیم حال اثر یکی کمتر و دیگری بیشتر. (دقیقا مشابه اتصال اتمهایی که در آزمایشگاه های فیزیک مشاهده می شود که با تکان دادن یکی همگی به لرزش می افتند، حال یکی بیشتر و دیگری کمتر). این سنن الهی همگی در عالم امر(با همه ویژگی هایش) حضور دارند و در صورت حاصل شدن همه شرایط توسط انسان در عالم خلق، محقق می شوند. این شرایط که با استفاده از اختیار انسان در عالم خلق صورت می گیرد یا دفع موانع هستند و یا ایجاد عوامل( به عبارت معروف مانع مفقود و مقتضی موجود). 8- من میخواهم بدانم اگر استاد طاهرزاده از فردا فقط به خالقیت خدا اعتقاد داشته باشند و نه به ربوبیت و پروردگاری حضرت حق، رفتارهایشان چه تغییری خواهد کرد. به عبارت دیگر میخواهم تاثیر جهان بینی بر رفتار انسان را بدانم؟ اگر در خلال پاسختان چند مثال عینی و مصداقی بزنید ممنون میشوم(اگر مثالهایتان اقتصادی باشد بهتر است. یعنی چگونگی تاثیر جهان بینی بر رفتار اقتصادی انسان). این سوال را از آن جهت پرسیدم که ظاهرا! اعتقاد به قوانین طبیعی منجر به حذف ربوبیت خدا و اعتقاد به خدای ساعت ساز و رخنه پوش و ... می شود. حال میخواهم بدانم که اگر مکتبی همچون فیزیوکراسی (یا حاکمیت طبیعت) اعتقاد به این مساله دارد، چه تاثیری بر رفتارهای اقتصادی پیروانش می گذارد؟ با تشکر فراوان.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- کاملاً منطبق است چون عالم خلق به تعبیر علامه عالَم تألیف اجزاء مخلوق است که تنها در عالم ماده معنا می‌دهد 2- عالم مثال مثل صورت‌های ذهنی جرم ماده را ندارد ولی شکل دارد، به همین جهت به آن برزخ بین ماده و عقل می‌گویند 3- عالم امر یعنی عالم بی‌زمان که شامل عالم مثال و عالم عقل هر دو می‌شود 4- عالم قیامت دارای وسعتی است که می‌توان گفت جامع بین عالم مثال و عالم عقل است و انسان‌ها از بُعد عقلیِ خود با وجه عقلی عالم قیامت مرتبط‌اند و از بُعد خیالیِ خود با وجه مثالی عالم قیامت مرتبط هستند 5- به طور مشخص چیزی در ذهنم نیست 6- همین‌طور است که می‌فرمایید رابطه‌ی عالم امر با عالم خلق مثل رابطه‌ی الفاظ ما است نسبت به فکری که در پشت این الفاظ القاء می‌کنیم و اگر فکر نکنیم و الفاظ را اداء کنیم. الفاظ تنها صورت‌های پراکنده‌ای خواهند بود. قسمت آخر سؤال‌تان فرض بی‌ربطی است. بیکارید از این فرض‌ها می‌کنید تا ذهن و فکر خود را اسیر توهمات بگردانید؟ موفق باشید
8330
متن پرسش
باسمه تعالی: پس از سلام: سؤال بنده آن است که با توجه به در راه‌بودنِ ماه مبارک رجب چه اعمال و رویکردی داشته باشیم که بیشترین نتیجه را نصیب خود کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ماه رجب یکی از حساس‌ترین شرایط برای صعود انسان است و حضرت حق در این رابطه می‌فرمایند: «الشهر شهری» ماه رجب ماه من است، بدین معنا که زمینه‌ی یگانه‌شدن با حضرت حق و انس بی‌حجاب در این ماه فراهم است. با توجه به این‌که بنده در کتاب‌های «ماه رجب؛ ماه یگانگی با خدا» و «روزه‌؛ دریچه‌ای به عالم معنا» روایات مربوطه نسبت به اهمیت ماه رجب و روزه ‌داری را عرض کرده‌ام، می‌خواهم خدمت عزیزان رویکرد مورد نظر را متذکر شوم. عنایت داشته باشید که نفس ناطقه‌ی انسان دارای 3 بُعد می‌باشد؛ یکی «نفس» و دیگر «قلب» و سوم «روح». نفس آن وجهی از شخصیت انسان است که نظر به بدن و وجه خاکی آن دارد و «قلب» باطن نفس است و مقامش مقام کشف اجمالیِ انوار الهی است و موجب تحقق حالات معنوی انسان می‌شود. و «روح» مقامِ مشاهده‌ی اسماء و صفات الهی به شکل تفصیلی است. به همان شکلی که در دعای منسوب به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» دارید: «اللَهُمَّ نَوِّرْ ظَاهِرِی‌ بِطَاعَتِکَ، وَ بَاطِنِی‌ بِمَحَبَّتِکَ، وَ قَلْبِی‌ بِمَعْرِفَتِکَ، وَ رُوحِی‌ بِمُشَاهَدَتَکِ، وَ سِرِّی‌ بِاسْتِقْلَالِ اتِّصَالِ حَضْرَتِکَ؛ یَا ذَالْجَلَالِ وَ الإکْرَامِ». برای سیر از «نفس» به سوی «قلب» و رسیدن به حالِ معنوی باید با ریاضت‌های شرعی میل نفس را کنترل کرد زیرا حیات نفس به برآورده‌شدن امیال آن است و این مهم‌ترین نکته‌ای است که هرکس بخواهد به حالات معنوی دست پیدا کند باید متوجه آن باشد. و لذا هر اندازه در زیر سایه‌ی شریعت الهی از امیال نفس بکاهیم به همین اندازه بُعدِ قلبی ما ظهور خواهد کرد و قالبِ عبادات ما به حالت قلبی و معنوی سیر می‌کند. غفلت نکنید که مقام قلب هم‌اکنون در نزد همه‌ی ما هست و ما با زنده‌نگه‌داشتنِ هرچه بیشتر نفس، مقام قلب را در حجاب برده‌ایم و در ماه رجب می‌توانیم به جهت شرایط خاصی که خداوند فراهم نموده این معادله را برعکس کنیم و با دامن‌نزدنِ هرچه بیشتر به امیال نفس – مثل روزه‌داری – حیات نفس را ضعیف و حیات قلب را شدید کنیم تا با قلب خود بیشتر در صحنه باشیم و از احوالات معنوی بهره‌مند گردیم. و این اصلی‌ترین رویکردی است که باید در عموم شرایط عبادی به‌خصوص در ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان، مدّ نظر قرار دهیم. و علت این‌همه تأکید بر استغفار در این ماه به صورت‌های گوناگون به جهت آن است که آن سیرِ مذکور به بهترین شکل محقق شود. زیرا شما در استغفار از حضرت حق طلب می‌کنید که جذبه‌های امیال نفسانی را از معرض جان ما بپوشاند و رجوع به‌سوی خودش را در ما زنده نماید تا إن‌شاءاللّه با ماه رجب شخصیت خاصی نصیب‌مان گردد. فراموش نکنید که در قیامت بسیاری از این نسبت‌هایی که ما به‌وسیله‌ی آن‌ها برای خود شخصیت ساخته‌ایم از بین می‌رود. دیگر آن‌جا اسم‌ها و رسم‌ها و شهرت‌ها و... همه رفته اند. در چنین شرایطی شخصیت آن‌هایی که ماه رجب را با دقت بسیار پاس داشته‌اند به عنوان «رجبیون» در صحنه است و مَلکی از طرف خداوند در صحرای محشر ندا می‌دهد: «اَیْنَ الرَّجبیون». در این حال کسانی به پا می‌خیزند که دارای درخشش خاصی از ایمان و معنویت‌اند. حال باید به گفته‌ی عارف کامل و سالک إلی‌اللّه حضرت آیت‌اللّه حاج میرزاعلی‌آقای شیرازی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» از خود بپرسیم وقتی که در آن صحنه می‌گویند: «اَیْنَ الرَّجبیون» چه کنیم که شرمسار نباشیم و در ماه رجب چیزی برای خود ذخیره کرده باشیم که در آن صحنه و در مقابل آن خطاب شرمنده نباشیم؟! البته عزیزان اعمال این ماه را که موجب پاس‌داشتِ این ماه و حفظ قلب از روزمرّگی ها می‌شود، در مفاتیح‌الجنان دنبال می‌فرمایند. موفق باشید
8324
متن پرسش
منظور از قوا در صفحه ی چهل و چهار کتاب "معاد بازگشت به جدی ترین زندگی" چیست؟ همینطور منظور از قیامت صغری در همین صفحه چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: لازم است قبل از کتاب معاد، کتاب‌های «ده نکته از معرفت نفس» و «از برهان تا عرفان» را مطالعه فرمایید. این مباحث در آن جا بحث شده. موفق باشید
7974
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد طاهرزاده احتراماً، آیت اله محمد شجاعی در کتاب معاد و بازگشت به سوی خدا صفحه 35 می نویسند : " خاک به عنوان یک موجود که دارای مرتبه خاص از وجود هستی است در حرکت خود به سوی مراتب بالاتر وجود و هستی در هیچ مرتبه ای متوقف نمی شود و به هر مرتبه ای می رسد حرکت را ادامه می دهد . به مرتبه نباتی می رسد قانع نمی شود و مترصد وجود شرایط و امکانات است تا به حرکت خود ادامه دهد و وقتی شرایط آماده شد و راه باز شد باز حرکت می کند و به مرتبه حیات حیوانی و انسانی می رسد و باز طالب حرکت است . اگر در فطرت خاک مقصد و مقصود آن کمال نباتی بود می بایست بعد ار رسیدن به کمال نباتی دیگر انگیزه حرکت و عامل حرکت در آن نباشد و حرکت نکند و آمادگی قبول کمال بالاتر از آن را نداشته باشد . اگر مقصد و مقصود فطری خاک مرتبه حیات حیوانی بود باز می بایست انگیزه حرکت و عامل آن بعد از رسیدن به مرتبه حیوانی از بین می رفت و حرکتی نمی شد . این که خاک با رسیدن به مرتبه نباتی باز گذر می کند و در سر فکر دیگری می پروارند خود دلیل بر این است که مقصد خاک نبات بودن نبوده و همچنین مقصد آن حیات حیوانی هم نبوده است و الا بعد ار رسیدن به آن گذر از آن نمی کرد و با آغوش باز همان را می گرفت و آرام می شد . پیداست که خاک مقصد دیگری دارد که هیچ کدام از اینها نیست و آن چیزی است که غیز از همه این مراتب است که خاک می رسد و می گذرد . مقصد باید چیزی باشد که وقتی خاک به آن رسید آرام بگیرد و از تلاش و حرکت و طلب دست بردارد . الا الی الله تصیر الامور . " حضرت استاد با توجه به مطالب فوق آیا می توان اینطور نتیجه گرفت که هر انسانی دارای یک حرکت تکاملی از خاک تا نبات و حیوان و در آخر انسان بوده است ؟ و انسان حاضر در دوره های مختلف (خاک ، نبات ، حیوان و در نهایت انسان ) با طی طریق و گذر از حشر و قیامت آن دوره به مراحل بالاتر صعود کرده است ؟ و اگر این نتیجه درست است اختصاص روح به جسم انسانی و حرکت جوهری آن چگونه است ؟ با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر حضرت استاد علیرضا مترصد
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه شجاعی با همان مبنای حرکت جوهری این نکته‌ی بسیار ظریف را متذکر می‌شوند زیرا عالم خاک به جهت بالقوه‌هایی که دارد در اثر حرکت جوهری از حالت نباتی به سوی عالم انسانی سیر می‌کند. حرکت جوهری می‌گوید باید عالم ماده استعداد تجلیاتی از عالم بالا را داشته باشد تا آن تجلیات موجب حرکت جوهر عالم ماده شود و آن را به کمال لازمش برساند. موفق باشید
7909
متن پرسش
سلام علیکم جناب ملاصدرا راجع به مخلدین در آتش چه نظری دارند؟آیا نظرشان این است که عذاب برایشان شیرین و گواراست؟آیا امام هم این معنا را قبول دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ملاصدرا در ابتدا یعنی در کتاب اسفار پیرو نظر محی‌الدین معتقد بوده کافر مخلَّد در جهنم است ولی مخلَّد در عذاب نیست. ولی بعداً در کتاب عرشیه نشان داده از این نظر عدول کرده و معتقد است کافر مخلَّد در عذاب است و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نیز به همین نظر اخیر معتقدند. موفق باشید
7902
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیزم زیارت شما قبول به تازگی یکی از اقوام بنده فوت شدند که اهل نماز و قرآن و مسایل دینی نبودند اما مرد خوبی بودند(خدایش بیامرزد) دریکی از سخنرانی های استاد محمد شجاعی شنیدم که ایشان می فرمودند که اگر کسی در دنیابا کاری و حسنه ای انس نداشته باشند مثل خواندن یکی از سوره های قرآن بعد ازمرگ اگر بستگان برای او این سوره را بخوانند به او نمی رسد و او نمی تواند از صورت آن استفاده کند ، و باتوجه به مبانی دینی که از مباحث معرفت نفس دریافتم هم درست است، ایشان میفرمودند که حتی چه بسا صورت این حسنه برای او عذاب هم باشد چون ظرفیت پذیرش و استفاده از آن را ندارد و لذا باید حسناتی را هدیه کرد که میت قبل از مرگ با آن انس داشته، میخواستم نظر جنابعالی را جویا شوم. استاد با توجه به مبانی معرفت نفس ونظام مندبودن عالم هرکسی در این دنیا نتواند خودش را در سیر به سوی حق قراردهد در برزخ و قبر بشدت دچار مشکل می شود و نمی تواند سیر کند و لذا بایستی مدت های طولانی در ظلمت و عذاب گرفتار باشد ، آیا این برای همگان صادق است یا نه مربوط به افرادی است که در سیر بسوی درجات بالاتری از بهشت و شناخت حق قدم بر میدارند؟در بعضی روایات دیده می شود که میفرمایند حتی محبین و شیعیان تا قبل از مرگ و حتی در سکرات پاک می شوند و در برزخ مشکلی ندارند و این بادید فوق سخت قابل جمع می باشد کسی که مدت های طولانی در اثر وابستگی شدید به صورت های دنیایی مثل همسر و فرزند یا ... زندگی کرده و توان جدایی از آنها و تنهایی را نداشته چطور می تواند در برزخ بدون مشکل باشد، مثلا کسی که آنقدر به همسرش وابسته است که حتی تاب دوری اورا برای یک روز ندارد این در برزخ برای او عذاب نمی باشد چون در آنجا همسر او دیگر در کنار او نیست ولذا در فرمایشات عرفا آمده است که : به تنهایی بکن عادت که در گور بخواهی بود تنها تا دم صور البته متوجه هستیم که این تنهایی آن عزلت منع شد ه در اسلام نیست بلکه آن مربوط به دل انسان است یعنی باهمه بودن و تنها بودن. باتشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف حق همان است که استاد عزیز حضرت آیت‌اللّه محمد شجاعی فرمودند. ولی از طرف دیگر رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به ما دستور داده‌اند: «لا تَقُولُوا فِی مَوْتَاکُمْ إِلاّ خَیْراً» در رابطه با اموات خود که خود را مسلمان می‌دانستند جز به نیکویی یاد نکنید پس با این امید برایشان طلب مغفرت نمایید. موفق باشید
7873
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید بعضی وقتها بر اثر بعضی از خود سازیها که انسان بروی خود انجام می دهد حال خوش پیدا می شود ولی با رفتن به سر کار و در محیط جامعه ان حال خوش ازبین می رود چکار کنیم تا کی این سیکل باید تکرار شود رمز ماندگاری چیست.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چیز بدی نیست، چون با رجوع به عالم کثرات در عین رویکرد توحیدی به مرتبه‌‌ی بالاتر از توحید باید پا گذارید نه آن‌که این حالت فعلی از بین رفته باشد و به همین جهت وقتی در برزخ وارد شدید همه‌ی آن حالات توحیدی را یک‌جا در خود می‌یابید. موفق باشید
7875
متن پرسش
با سلام مرحوم ملاصدرا در حکمت العرشیه ، قاعده 8 از مشرق 2، صفحه 23 می فرمایند: للنفس الآدمیه کینونه سابقه علی البدن من غیر لزوم التناسخ و الروایات فی هذا الباب من طریق اصحابنا لا تحصی کثره حتی کینونه الارواح قبل الاجساد کانها کانت من ضروریات مذهب الامامیه رضوان الله علیهم. این گفته با سخن دیگر ملاصدرا که می گوید النفس جسمانیه الحدوث تعارض و تناقض ندارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نتایجی که ملاصدرا می‌گوید و نظر به روایات دارد به معنای آن است که روح در برزخ بدن خاصی مطابق عقاید و اعمالش پیدا می‌کند و از طرفی می‌فرماید: بستر جسمانی زمینه‌ای است تا روح در آن حادث شود حال این روح با بدنی مناسب عقاید و اخلاق در برزخ و قیامت ظهور می‌کند با توجه به این دو امر تناقضی پیش نمی‌آید. موفق باشید
7843
متن پرسش
سلام علیک و ریحانه استاد سال جدید بر شما پر بار و پر نعمت باشد استاد روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)برخورد کردم که حضرت فرمودند:اجل ها و مدت عمر بهائم و حشرات زمین ومورچه ها وکیکها وملخها واسب ها و همه جنبنده ها و غیر اینها در تسبیح آنهاست و وقتی تسبیح آنها به پایان رسید خدای متعال ارواح آنان را قبض میکند و قبض ارواح آنان به ملک الموت مربوط نیست.اولا میخواستم معنای اینکه قبض روح آنان با تسبح آنان است چیست ودر ثانی اینکه قبض روح آنان به ملک الموتی که روح انسان را قبض میکند نیست بلکه خداوند روح انان را میگرد حالا یا خود خداوند یا به اسباب دیگر این جا منظور چیست؟ البته بعد از مطالعه ی کتاب از علامه طهرانی و استا محمد شجاعی به جواب هایی دست یافتم و تامل هم نمودم ولی میخواستم با جواب شما یافته های خود را تطبیق دهم .التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید نقش موجودات ذی‌حیات مذکور در رابطه با طبیعت فقط مدّ نظر است از آن‌جهت که قرآن می‌فرماید «خلق لکم ما فی الارض جمیعا» همه‌ی آن‌چه در زمین‌ هست را برای شما انسان‌ها خلق کردیم. پس وقتی نقش آن موجودات در انضباط طبیعت به پایان رسید به طور طبیعی روح آن‌ها برگشت می‌کند و قبض خاصی که جناب عزرائیل علیه‌السلام به عهده دارند برای آن‌ها لازم نیست. موفق باشید
1675
متن پرسش
بسمه تعالی،سلام علیکم. . .استاد گرامی با مطالعه کتاب "معاد بازگشت به جدیترین زندگی" چند سوال برایم پیش آمد که مطرح میکنم. . .1- آیا در صورتی که در برزخ پاک شدیم دیگر در قیامت بابت ریز گناهانی که کرده ایم مجازات میشویم،یا اسیر هول و هراس قیامت خواهیم شد؟با توجه به اینکه برزخ توانایی رسیدگی به ریزکاری این دنیا وجود ندارد. 2- منابع مطالعاتی که مرتبط با این کتاب شماست که در تفکر قیامتی بیشتر به ما کمک برساند در صورت امکان معرفی کنید. . . با تشکر فراوان و عذرخواهی برای گرفتن وقت جناب عالی. . .موفق باشید.خدانگهدار.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام 1- اگر جهت‌گیری ما به سوی توحید باشد و در نبوت نبی اکرم و امامت ائمه«علیهم‌السلام» مشکل اساسی نداشته باشیم با ماندن در برزخ، عادات و افکار غلط از جان ما زدوده می‌شود و ماندن در برزخ موجب پاک‌شدن جان ما می‌شود. 2- کتاب آیت‌الله محمد شجاعی تحت عنوان «معاد یا بازگشت به خدا» و کتاب «معاد از دیدگاه امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» و «معادشناسی» از آیت‌الله تهرانی خوب است. موفق باشید
7789
متن پرسش
سلام استاد عزیز با عذرخواهی از تصدیع مجددا اوقات. پیرو سوال 7784، بنده سیر انسان بعد از مرگ در مقوله معاد را مد نظر داشتم. ظاهرا انسان بعد از مرگ هم سیری دارد آیا این سیر به محو کامل تشخص و تمایز انسان تا آن جا که کاملا در ذات احدی فانی شود منجر می شود یا این که انسان تا ابد شخصیت متمایز خود را در آخرت حفظ می کند؟ ظاهرا آیه کل من علیها فان و یبقی وجه ربک... با حالت اول انطباق دارد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چون انسان با انتخاب‌های خود هویت خود را می‌سازد و ابدیت او همواره با همین هویت همراه است هیچ‌وقت تشخص او از بین نمی‌رود، در عین آن‌که در حق فانی است. فانی‌شدن آنچه در زمین است و باقی‌بودن وجه رب با این موضوع منافات ندارد، زیرا در قیامت همه‌ی مخلوقات بالحق موجودند و با وجه حقانی‌شان در محضر حق حاضر می‌شوند که در اصطلاح عرفانی به آن تلوین بعد از تمکین می‌گویند. در این مقام هر موجودی خودش است ولی با جنبه‌ی حقانی‌اش، حتی اهل جهنم با جنبه‌ی حقانی غضب الهی در قیامت هستند و جاودانه در آتش‌اند و عذاب می‌بینند. موفق باشید
7752
متن پرسش
با سلام در مورد قبل و بعدیت در قیامت توضیحاتی فرمودید ضمن تشکر فراوان از شما باز هم مساله برای من حل نشده است.بیشتر افراد بهشتی پیش از ورود به بهشت مراحلی را میگذرانند.قبل از طی آن مراحل ورود به بهشت بی معناست و جمع این دو با هم ممکن نیست.پس تقدم و تاخر در قیامت مطرح میشود.اگر امکان دارد توضیح بیشتری بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن‌ها در حضور خود در شدت و ضعف هستند و این غیر از قبل و بعد بودن زمانی است که تنها با رفتن گذشته، آینده می‌آید. در آن‌جا انسان در همه‌ی آینده حاضر است هرچند هرچه جلو رود شدت می‌یابد. پس بدین معنا زمان در آن‌جا نیست. موفق باشید
7733
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم.جناب استاد چه نیازی به وجود جهنم است وقتی اعمال بد انسان خودش عذاب میشوددر واقع تفاوت جهنم با باطن اعمال بد چیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خداوند بعد از این دنیا شرایطی فراهم کرده که باطن انسان‌های فاسد به صورت جهنم اطراف آن‌ها را به همان صورتی که قرآن می‌فرماید احاطه می‌کند و لذا می‌فرماید: «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ × الَّتی‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَة × إنَّهَا عَلَیْهِم مُّؤْصَدَةٌ × فی‏ عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» جهنم آتشی است که خدا می‌افروزد و آن جهنم از درون انسان طلوع می‌کند . در ستون‌هایی که اطراف انسان را می‌گیرد. موفق باشید
نمایش چاپی