بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6047
متن پرسش
سلام.می دانم احتمال آن کم است که این سوال را پاسخ گویید.اما برای من سوال است و چه می شود کرد.استاد آیا شما بعد از این همه سال زحمت و مطالعه و از حصول به حضور رفتن هم اکنون می توانید برزخ و قیامت را مشاهده کنید؟شما برزخیان و احوالات آن ها را می بینید؟راهی که به دوستان و جوانان و شاگردان می آموزید در خود شما به ثمر نشسته است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید این سؤالات جواب‌دادنی نیست ولی «آنقدر هست که بانگ جرسی می‌آید» مگر می‌شود انسان از یک حقیقت بیگانه باشد و شب و روز خود را بر روی آن بگذارد. دعا کنید حجاب‌های بین ما و حق همواره رقیق‌ و رقیق‌تر شود تا بتوانیم با عالم غیب و معنویت معاشقه کنیم بدین لحاظ پس تصور نفرمایید که بنده را به برزخ راه داده‌اند و راحت بنده از آن‌جا برای عزیزان گزارش می‌کنم. ما به نور محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» اعتما داریم و امیدواریم بتوانیم در سایه‌ی آن انوار مقدس عصازنان جلو برویم. موفق باشید
6017
متن پرسش
سلام استاد عزیز و با عذرخواهی از تصدیع مجدد اوقات بنده میدانم عمده عذاب های اخروی که ما مسلمانان و به خصوص شیعیان با آن رو به رو می شویم مربوط به جهنم اخلاق و اعمال است نه جهنم عقاید چون بحمدالله با وجود گنجینه هایی مثل حکمت متعالیه میتوانیم صحیح ترین عقاید را کسب کنیم و از بهشت عقاید بهره مند شویم اما نگرانی من با توجه به گذشته پرگناهم بابت نجات یافتن از جهنم اخلاق و اعمال است. به نظر می رسد بنا به همراهی وجود برزخی و وهمی انسان در طول زندگی دنیایی او، عذاب هایی که انسان قرار است در برزخ و جهنم با آن ها رو به رو شود را میتواند از طریق توبه و ریاضات در همین دنیا ببیند تا پاک شود و فلسفه توبه و ریاضات نیز همین است. در اسلام پشیمانی از گناهان و در خواست بخشایش از خدا و ریاضات معتدل به عنوان راه های توبه و پاک شدن از گناهان پیشنهاد شده است اما تردید بنده این است که آیا تمام راه ها و موثرترین راه های توبه همین ها است؟ چون که به نظر میرسد از این طریق انسان آن تحول بنیادینی که برای پاک شدن از گناهان تجربه کند را نمی تواند به دست آورد. امام خمینی هم در چهل حدیث میفرمایند که قیام به شرایط توبه اگر محال نباشد بسیار مشکل است. اما در بحث هایی که با پیروان عرفان های شرقی مثل بودا داشتم آن ها حالات بسیار دردآور و سختی را در اولین مراحل تهذیب نفس تجربه میکنند. درد شدید قلب، به هم ریختگی کارکردهای طبیعی بدن، رویاهای بسیار وحشتناک و ... چیزهایی است که چندی از پیروان ادیان شرقی از احوالات خود برایم بازگو کرده اند. این عذاب ها بعد از مدتی مداومت بر گفتن مانتراها (اذکار خاص) و مدیتیشن و یوگا به طور غیرارادی برایشان پیش می آید نه این که خودشان عامدانه خودشان را ریاضت دهند. آن ها میگویند در این مرحله آن ها عذابهای سخت جهنم را تحمل میکنند تا پاک شوند و از این مرحله به بعد که ممکن است تا سه-چهار سال طول بکشد روزگار خوششان آغاز میشود که همان بهجت معیت با ملائکه و آن موجودی است که آن ها "کوندالینی" مینامند که خصوصیاتش بسیار شبیه جبرئیل و روح القدس در دین ما است. حالا این سوال برایم مطرح شده است که آیا روش این ها برای توبه و رها شدن از رذائل اخلاقی موثرتر از روش های دین اسلام نیست؟ در دین اسلام قیام به شرایط توبه هیچ گاه منجر به چنین دردها و رنج هایی که برای رهایی از جهنم اخلاق و متعاقبا چنان احوالات خوشی که ناشی از ادراک مستقیم حقایق غیبی است نمی شود و بنده مردد هستم که به توبه شرعی اکتفاء کنم و یا از روش های یوگا که به نظرم خیلی موثرتر اند استفاده کنم؟ خیلی متشکرم از توجهتان، و مجددا عذرخواهم از سوالات مکرر و التماس دعای خیر دارم
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده از «توبه» می‌دانم عبارت است از رجوع عبد به رب، که اگر این امر همراه با لوازم آن و به طریقی که شریعت الهی روشن کرده است، انجام شودآثار فوق‌العاد‌ه‌ای دارد و انسان را از مسیر علم الیقین تا عین الیقین و در نهایت به حق الیقین می‌رساند. در این‌جا مقداری از یادداشت‌های خود را از شرح فرقانی بر منازل السایرین خواجه عبداللّه انصاری در رابطه با باب توبه خدمتتان ارسال می‌کنم. به امید آن‌که افقی در مقابل شما گشوده باشم. می گوید: (نفس انسان به حکم اطوارِ زندگی و روی‌آورد به لذّات عالمِ حسّ مثل انسانی خفته‌ای است که از محسوساتِ ثابت روی گردانده و به خیالات فانی‌شونده روی آورده، از اصل فطرت خود محجوب و غافل شده و این غفلت شامل حقیقت سرّ الهیِ وجودی انسان و حقیقت اثر روحانی او و حقیقت نفس انسانی حیوانی او می‌باشد. به حکم غلبه‌ی احکام کثرت، اخلاق و اوصاف او به سوی افراط یا تفریط کشیده شده و اثر قلبِ وحدانیِ اعتدالی او پنهان گشته. در این رابطه آن‌هایی که نور وجودی قلب‌شان از بین نرفته سه امر مهمِ ذیل را بر خویش لازم می‌شمرند؛ اول: سیر و سلوک نفس از مقرّ عادات و لذّات فانیِ طبیعی به ملازمیتِ دستورات الهی که این متعلق به مقام اسلام است. چنین فردی در بین مردم هست و در بین مردم نیست. این مرتبه‌ی نخستینِ احسان از قسم بدایات است. دوم: واردشدن نفس به باطن خویش است که موجب غربت او می‌شود. با انفصال از مقرّ قبلی و اتصال به احکام وحدت باطنی از اخلاق مَلکیِ روحانی که این مقام، مقام ایمان است و مرتبه‌ی دومِ احسان که همان مقام «کَاَنّک تراه» است می‌باشد. سالک در این مرتبه در باطن به‌سر می‌برد و از این جهت غریب است و مصداق «طوبی للغربا» است. چون وارد مرحله‌ی روحی شده در عالم غریب است. مرتبه‌ی دومِ احسان همان مرحله‌ی اخلاق و اصول در منازل السائرین است. سوم: حصول نفس است از حیث سرّ نفس بر مشاهده‌ی آنچه عامل جذب به عین توحید است به طریق فنا - فنا از احکام حجاب‌ها و قیودی که حین نزول پیش می‌آید- و این متعلق به مقام احسان است که دیگر کَاَنّ نیست بلکه مقام «اَنَّ» است که حضرت مولی‌الموحدین(ع) در گزارش خود نسبت به این مقام فرمودند: «لم اَعْبُد رباً لَمْ اَره» پروردگاری را که نمی‌بینم عبادت نمی‌کنم و به اعتباری می‌توان گفت: هرکس به سهم هستی خود - که همان مقام سرّش می‌باشد - پی برد به حق پی برده و از این جهت فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» و شناخت عینِ توحید در «لا إله إلاّ هو، وَحْده وَحْده وَحْده» در توحید ذات و در توحید صفات و در توحید افعال برایش محقق می‌شود. سیر به سه قسمت تقسیم می‌شود که هر قسمتی دارای امور کلیه‌ای است به نام مقامات و احوال گویند. علت تقسیم‌شدن نفس به سه بخش آن است که نفس سه چهره دارد. یکی جهت توجه‌ نفس به قوایی که بدن را تدبیر می‌کند و آماده می‌کند آن را جهت آنچه در دنیا و آخرت برایش مفید است بر اساس شریعت که این وجه را بدایات گویند به جهت شروع در استعداد سیر با رعایت آداب شرعی. وجه دیگر؛ چهره‌ی نفس توجه نفس است به خودش با تعدیل صفاتش و تسکین تیزی و زبری‌اش و ثباتش که این دروازه‌ی واردشدن به باطن است که به آن قسم ابواب گویند چون باب ورود به ایمان است. و وجه دیگرِ چهره‌ی نفس توجه نفس است به باطن‌اش یعنی روح و سرّ ربانی و استمداد از روح در ازاله‌ی حُجب و این‌که نفس مدد روح و سرّ ربانی را می‌پذیرد و بدین لحاظ به آن قسم، قسم معاملات گویند که مقام معامله‌ی بین نفس و باطن‌اش می‌باشد و ملاک هر قسمی سه مرحله است و باقی از ده قسم که خواجه عبدالله انصاری گفته متممات است جهت تکمیل آن سه قسم. مهم‌ترین بخش بدایات، توبه است و آن رجوع از مخالفت به موافقت و از ظاهر به باطن است و در آن داخل است یقظه و انابه و محاسبه – قرآن در توصیف این مرحله می‌فرماید: «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنیب‏» - پس یقظه داخل در توبه است مثل آن‌که انابه و محاسبه داخل در توبه می‌باشد. دومین قسمِ بدایات؛ اعتصام بحبل‌الله می‌باشد که آن تمسّک به امر و نهی الهی و قراردادن اساس گفتار و افعال و احوال است بر یقین نسبت به شریعت و در این بخش وارد می‌شود تفکر و تذکر و سماع - شنیدن از خدا - و اعتصام بحبل الله با چنگ‌زدن به خودِ خدا و اُنس با اسماء و صفات – که این اعتصام بالله است- که تعلقی است در اسلام و تخلقی است در ایمان و تحققی است در احسان – سالک در این حالت در حق الیقین قرار می‌گیرد. ارکان این بخش ملازمت بر ذکر «لا إله إلاّ الله» است برای رفع همه‌ی حجاب‌ها و بدون تعداد خاص و یا ملازمت با ذکری خاص جهت إزاله‌ی حجابی معین با تلقین مرشد - که آن مرشد اقتضای عین ثابته‌ی او را می‌شناسد- برای آن‌که اثر تلقین مرشد در إزاله‌ی حجب اَقوی است و إزاله‌ی حجاب از هر حضوری و دفع هر خاطری حتی خاطر حق - چون حق بالاتر از خواطر و پندارهای اوست، خاطر حق رهزن او می‌شود- و دفع هرگونه تفرقه‌ای و توجه خالص بر اعتقاد بر اساس آنچه حق هست و آن‌گونه که خدا و رسولش هست و اعتقاد بر آنچه رسول خدا(ص) ما را تفهیم کرده و در این مقام وارد می‌شود. باب فرار- که خداوند در این رابطه می‌فرماید: فَفِّروا الی الله- پیش می‌آید که همراه است با مجاهده و مکابده- مکابده آن رنج و سختی است که به جگر و کبد برسد، مکابده از مجاهده سخت‌تر است-). ملاحظه می‌فر مایید که ما در نظر با سایر مکاتب و ادیان به بزرگان آن‌ها نظر می‌کنیم ولی وقتی به دین خود نظر داریم آن را در حدّ عرف مؤمنین معمولی در نظر می‌گیریم وگرنه بزرگان شریعت محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» یقیناً راه‌هایی را رفته‌اند و به نتایجی از نظر توحیدی‌شدن رسیدند که بنده در مقایسه با سایر صاحبان اهل سلوک قابل مقایسه نمی‌دانم و ملاک هم در همه‌ی مقایسه‌ها باید درجه‌ی فنای فی‌اللّه و فنای از فنا باشد. موفق باشید
5999
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی برای اینکه یاد معاد و اهمیت معاد در جامعه زیاد شود چه کار فرهنگی میتوان انجام داد . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید معاد را خوب تبیین کرد و معرفت نفس در این مسیر شروع خوبی است. موفق باشید
5959
متن پرسش
باسلام کتابی به نام بهشت وحوریان بهشتی از حمید عزیزی - جواد حسینی شرح داستانی رادارد که بایکی اموات صحبت کرده وطرف می گوید به دلیل تکه تکه شدن عذاب قبر نداشته است ایا چنین چیزی ممکن است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ملاک عدم عذاب، عدم گناه است و یا توبه از گناه و شهید از آن جهت که با تمام وجود نظر به حق می‌کند عملاً با تمام وجود توبه کرده است ولی تکه‌تکه‌شدن و لی تکه‌تکه‌نشدن نقشی در رفع عذاب قبر ندارد. موفق باشید
5922
متن پرسش
با سلام باتوجه به اینکه فرشته گان مجردند وبیماری هابرای مادی هست چرا می گویند برای فرشتگان دعا کنید؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: دعا برای فرشتگان به معنای رفع موانع است تا آن‌ها بتوانند تأثیر نورانی خود را بر جان ما بگذارند. دعا کنید حضرت عزرائیل عزیز«علیه‌السلام» با رفع موانع تأثیرشان بر جان ما انانیت ما را بمیرانند و حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» از الهامات طیبه‌ی خود دریغ نکنند. موفق باشید
5906
متن پرسش
الشهادة ینمو عمله یعنی چه؟(منظور در این دنیا یا در آن دنیا)
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: یعنی شهادت؛ عمل شهید را رشد می‌دهد و با توجه به این‌که قرآن می‌فرماید شهید «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» است پس در آن دنیا به کمالات بالاتری می‌رسد. موفق باشید
5903
متن پرسش
با سلام.در جواب سوال عزیزی فرموده اید:"انسان‌هایی که در این دنیا خود را از اعتباریات دنیایی آزاد کنند متوجه حضور برزخی خود می‌شوند و عملاً بعد از مرگ همان زندگی زیبای دنیایی را دارند با شدت بیشتر و حجاب کمتر"استاد به بنده بگویید اگر همین الان بمیرم چه چیزی می بینم؟من در همین زمین خاکی زندگی می کنم و علاوه بر آن چیزهای نادیدنی را هم میبینم؟یا دیگر از دیدن این زمین خاکی خبری نیست؟چگونه می شود بعد از مرگ در این دنیا زندگی کرد؟در حالی که قوای ظاهری(حواس 5 گانه) و قوای باطنی( خیال و وهم و حافظه و..)صرفا برای این دنیاست و بعد از مرگ این قوا زایل می شود عملا من نمی توانم ارتباطی با این دنیا داشته باشم.من که قرار نیست اینجا اب بخورم یا زبان داشته باشم و حرف بزنم یا روی زمین گام بردارم.پس من کجا خواهم بود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اگر انسان‌ها بعد از مرگ گرفتار گناهانشان نباشند نسبت به این دنیا نیز احاطه دارند و لازمه‌ی این احاطه حواس پنجگانه‌ی مربوط به بدن نیست، همین‌طور که شما آینده را خواب می‌بینید بدون آن‌که چشم شما در رختخواب باز باشد. موفق باشید
5846
متن پرسش
سلام علیکم. استاد بنده مباحث معاد شما رو دنبال می کنم. در خصوص قیامت کبری سوالی داشتم. در این مباحث متوجه شدم که برزخ و قیامت هم اکنون هست و ما از آنها غفلت داریم و بعد از مرگ که پرده ازبرابر چشمها کنار می رود متوجه مشود انسان، که اینها بوده منتهی نسبت به آنها غافل بوده. البته برخی افراد به علت تهذیب نفس هم اکنون قبل از مرگشان در عالم برزخ زندگی می کنند و برخی حتی در قیامت و اولیاءالله در کلیه عوالم حضور دارند. استاد سوالاتی که داشتم این است که1. برخی افراد در عالم برزخ زندگی می کنند(قبل از مرگ)، یعنی چه؟یعنی می بینند که مثلا این دروغ چه تاثیری دارد، این غیبت چه تاثیری دارد؟2. استاد اگر قیامت هم اکنون ساری و جاری است؛ پس قیامت کبری چگونه رخ می دهد؟کسانی که هم اکنون در آن عوالم هم حضور دارند چی؟آیا قیامتی مبنی بر اینکه یک دفع از فاز دنیا وارد فاز آخرت می شویم هست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ آری کسی که همین حالا از نسبت‌های اعتباری و تعلّقات دنیایی خود را آزاد کند متوجه حقیقت دیانت می‌شود. 2ـ همین‌طور که خدا هست ولی ما باید به خدا نزدیک شویم، قیامت به عنوان یک حقیقت متعالی هم اکنون هست ولی انسان‌ها و سایر مخلوقات از جمله طبیعت،‌ هنوز به قیامت نرسیده‌اند تا تماما ویران شوند و به نحوه قیامتی خود وارد شوند. موفق باشید
5840
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز در جواب سوال 5809 فرموده اید ((همان واجبات را انجام دهید به لطف الهی از پل صراط دنیا و آخرت عبور می‌کنید و راه اُنس با خدا را در مقابل خود می‌گشایید.))استاد انسان چکار کند که در هنگام عبور از پل صراط دچار اضطرابهای عظیم روز قیامت نشود روزی که خداوند میفرماید حتی کودکان از اضطراب پیر میشوند یعنی نتنها از این پل رد شود بلکه حتی دچار اضطراب نباشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: هر اندازه انسان از تعلقات دنیایی آزادتر باشد با سرعت بیشتری پل صراط را طی می‌کند. در کتاب معاد عرایضی در این مورد داشته‌ام. موفق باشید
5842
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز ا-اینکه در کتاب معاد گفته شده که در برزخ زمان نیست به چه معناست؟ زیرا درایه 45و46 غافر در مورد فرعونیان گفته شده هر صبح وشام در برزخ برانها اتش عرضه میشود .ایا صبح وشام نشانه زمان نیست ؟ 2-ایا فرقی بین کسی که مثلا1000سال پیش مرده ووارد برزخ شده با کسی که اکنون میمیرد وجود دارد ؟زیرا کسی که قبلا مرده نسبت به این شخصی که هم اکنون مرده مدت بیشتری در برزخ است واین به ضرر اوست خصوصا اگر که مومن هم نباشد. میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1ـ با توجه به این‌که علامه طباطبایی«رحمةالله‌علیه» برزخ را هنوز وجهی از زندگی زمینی می‌دانند، برزخیان صبح و شام زمین را درک می‌کنند. 2ـ برزخ دوره‌ی آمادگی است برای ورود به قیامت همه، حتی با نابودی زمین آنقدر در برزخ می‌مانند تا جهت قیامت آماده شوند. در این حال برای مؤمنین که ضرر ندارد برای کفار که در قیامت به عذاب سخت‌تری دچار می‌شوند نیز ضرر ندارد. موفق باشید
5833
متن پرسش
سلام سوال اول:المومن مرات المومن در برزخ و قیامت معنایش روشن تر است در کتاب معاد فرموده اید لطفا بیشتر ازکتاب توضیح بدهید. سوال دوم:یبمه ی زنان خانه دار که بعد از بیست سال مطابق پایه ی حقوقی می دهند آیا با توکل بر خدا منافات دارد؟ یا این یک نوع آینده نگری است؟ لطفا راهنمایی فرمایید. لطفا جواب ها را به ایمیل من ارسال فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- در قیامت که حجاب‌های بین افراد مرتفع می‌شود انسان حقیقت خود را در آینه‌ی جان افراد می‌نگرد یک نحوه یگانگی بین افراد ظاهر می‌شود که قرآن در وصف آن حالت می‌فرماید: «سَلاماً سَلاماً» 2- اگر پیش‌آمد و انسان توانست در حال حاضر حق بیمه را بپردازد برای آینده‌اش منافاتی با توکل ندارد چون در هر صورت باید خداوند کمک کند تا همین کارها هم نتیجه بدهد. موفق باشید
5825
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز بنده کتاب معاد شما را مطالعه کردم چند سوال برایم پیش امد میخواستم از شما بپرسم 1-اینکه بعضی از انسان های مخلص در همین دنیا برزخ خود را میگذرانند به چه معناست؟ یعنی دیگر بعد از مرگ وارد بهشت برزخی میشوند ودیگر عذاب نمی بینند(بعد از مرگ برزخ این افراد به چه شکل است) 2-میتوان این گونه گفت که دربرزخ از انسان حساب رسی کلی است ودر قیامت جزیی ودقیق میشود ؟کمی توضیح دهید 3- اینکه میگویند که مثلا هر کس که نسبت دیگران غضب داشته باشد در قیامت شکل حیوانی میشود یعنی اینکه هر صفت انسان شکلی رابه خود میگیرد یا اینکه مجموعه صفات انسان فقط یک چهره دارد ؟کمی توضیح دهید میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر از شما استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- در کتاب روشن شده زندگی در برزخ یعنی زندگی در شرایطی که اعتباریات دنیایی و حرص و شهوت دنیایی در آن شرایط حاکم نیست و انسان‌هایی که در این دنیا خود را از اعتباریات دنیایی آزاد کنند متوجه حضور برزخی خود می‌شوند و عملاً بعد از مرگ همان زندگی زیبای دنیایی را دارند با شدت بیشتر و حجاب کمتر 2- همین‌طور است، در سی‌دی شرح کتاب معاد شرح داده شده 3- عالم مجردات ظرفیت ظهور چند صفت را به صورت‌های مختلف دارد یعنی طرف در عین آن‌که انسان است، گرگ و مورچه هم هست، مثل آن‌که شما در نفس خود هم گوینده‌اید و هم شنونده و هم متفکر. موفق باشید
5826
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز در قیامت زبان گفتگو میان افراد به چه صورت است ؟ گفتگو افراد در قیامت باگفتگو در این دنیا چه فرقی دارد؟ میخواهم از زبان خودتان بشنوم باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در قیامت روح‌ها و قلب‌ها با همدیگر مرتبط هستند الفاظ اعتباری که در اثر ارتعاش هوا از طریق حنجره حاصل می شود در آن‌جا معنا ندارد. موفق باشید
5799
متن پرسش
باسلام1)باتوجه به اینکه قرآن بطون مختلفی داردلطفا آیه6سوره طلاق راتفسیری عرفانی بفرمایید2) از عرفاکرامات زیادی نقل می کنندمثلا شنیدن تسبیح کل موجودات عالم.لطفاتوضیحی در این باره بفرمایید3)شیعه قائل به تکامل برزخی است آیا این یعنی در برزخ قوا به فعلیت می رسند؟چون فرمودیدوقتی قیامت شد دیگر عالم عالم ثبات است نه حرکت
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- چیزی در مورد این آیه در رابطه با نگاه عرفانی نمی‌دانم 2- این منحصر به عرفا نیست. قرآن و به‌خصوص ائمه«علیهم‌السلام» خبر از تسبیح موجودات می‌دهند جای بحث آن این‌جا نیست. إن‌شاءاللّه در مباحث فلسفه و عرفان نظری وارد شوید برایتان روشن می‌شود. 3- در برزخ تکامل به معنای رفع حجاب است، نه‌این‌که انسان در آن‌جا هنوز دارای اراده است و می‌تواند به معنای دنیایی آن تکامل یابد، در کتاب معاد عرایضی در این مورد داشته‌ام. عنایت داشته باشید در بحث سؤال و جواب‌ها نمی‌توانیم درس بدهیم می‌توانیم سؤالاتی را که در حین مطاله‌ی یک موضوع عقیدتی برای کاربران عزیز پیش آمده جواب دهیم. موفق باشید
5600
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی و آرزوی توفیق. استاد در مبحث معاد، در بحث برزخ به حدیثی از امام صادق اشاره داشتید که قبر روزی سه بار فریاد می زند من خانه خاکم و ...و بعد توضیح دادی منظور از قبر در تمام روایات ، برزخ است و در پاسخ به دوستانی که معتقد بودند ظاهر روایت حاکی از همین قبر معمولی است و همین خاکها، فرمودید باید نظر کرد این چه قبری است که حرف می زند و فرمودید شما خاک را بیاورید در ذهنتان، درست است اصلش را از همین خاک گرفته اید اما تصویری که در ذهن شماست جدا از این خاک است و ...اما استاد در آخر ، مطلب را آنگونه که باید و شاید جمع بندی نفرمودید(اینها که به عرض می رسان مربوط به فایل صوتی است)؛ استاد واقعا ظاهر روایت همین خاک عادی را به نظر می آورد. در ضمن این که می فرمایید این چه قبری است که حرف می زند، خب استاد مگر در مورد درخت و زمین و آسمان و ...نداریم که دایم تسبیح حق می گویند؟خب همانگونه که همین درختان عادی دارند تسبیح می گویند و ما نمی شنویم، همین قبرهای خاکی هم دارند صدا می زنند و مانمی شنویم. لابد کسانی که چشم دلشان باز است و گوش قلبشان، می بینند و می شنوند...استاد لطف می کنید توضیح بیشتری مبذول دارید. تشکر می کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرفتان درست است که همین خاک با جنبه‌ی ملکوتی‌اش شعور دارد و تسبیح می‌گوید و می‌گوید من قبرم و محل مؤذیات، و امام با نظر به جنبه‌ی ملکوتی قبر به ما خبر دادند. تأکید بنده هم آن است که از جنبه‌ی ملکوتی قبر غافل نشوید که موجب انکار شما شود. مگر حضرت علی«علیه‌السلام» نفرمودند در سفری که با رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در بیرون مکه داشتم به هیچ سنگ و کلوخی برخورد نکردم مگر آن‌که اظهار داشت «السلام علیک یا رسول‌اللّه؟» حضرت علی«علیه‌السلام» جز نظر به ملکوت آن سنگ و کلوخ‌ها داشتند؟ وگرنه هرکسی باید صدای آن‌ها را می‌شنید. موفق باشید
5504
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی ، مباحث شما در خصوص معاد را طی حدود 3 ماه گوش کردم و هم اکنون کتاب دیدگاه امام ره در خصوص معاد را در دست مطالعه دارم . لذتی که از مطالعه این حوزه نصیبم می شود مرا دعاگوی شما نموده که این باب رابه رویم گشودید . سوالم این است که حضرت امام ره می فرمایند: " پیدا کردن تجرد عقلی ربطی به داشتن شخصیت سعید یا شقی ندارد و یک انسان شقی می تواند به تجرد و کمال خودش برسد" . این در حالی است که برای رسیدن به ادراک بالاتر و تجردی شدیدتر ، باید از بعد دنیائی فاصله گرفت و به نظرم این برای کسی که شیفته دنیا است و حب آن را دارد ، تا علاقه اش را به مادیات کم نکند ،شدنی نیست . لطفا این ابهام را توضیح دهید. توفیقتان روز افزون باد . التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور از تجرد عقلی برای انسان شقی آن باشد که نفس او می‌تواند با شدت کامل با صورت‌های خیالی‌اش مرتبط شود و مفاهیمی مطابق اغراض باطل خود در خود بسازد که حاصل آن صورت‌های عذاب‌آور قیامت شود. واللّه اعلم. موفق باشید
5481
متن پرسش
سلام با عرض معذرت استاد محترم حضور جناب عالی عرض است که از ڪتاب (معاد ؛بازگشت به جدی ترین زندگی)یک سوال پیش آمده آن این است که در صفحه 64 در تفسیر سوره مومن آیت 45 و 46 حدیٿ امام علی ع اورده اید و ٿابت کرده اید که در برزخ صبح،شام،ماه،و سال (یعنی زمان)وجود دارد،در حالانکه در صفحه 116 کتاب با دلیل ٿابت ڪردید که در برزخ زمان(که صبح ،شام،ماه و سال باشد)اصلا وجود ندارد، این دو جور حرف شما در جور نمی آید لطفا این عدم هماهنگی سخن را توضیح نمائید؟؟؟؟؟؟؟ همواره دعاگوی شما هستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که اهل برزخ معنای صبح و شام را با نظر به دنیا می‌فهمند در حالی‌که در آن‌جا زمانی نیست که به خودی خود صبح و شام باشد. موفق باشید
5471
متن پرسش
باعرض سلام خدمت استاد محترم با توجه به اینکه برزخ تجلی صور اعمال انسان ها است پس مباحثی چون حور العینّّّّ و ازدواج در آن عالم چه جایگاهی دارد؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حورالعین صورت عقاید و اعمال توحیدی مقربین است همان‌طور که فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ. صورت عقاید و اعمال توحیدی اصحاب یمین می‌باشد. در تفسیر سوره‌ی واقعه عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5461
متن پرسش
با سلام وتشکر بسیار ازاستاد عزیز شکل مثالی ما دربرزخ مثل همین شکل اینجاست یا براساس خلق وخویارفتارمان در اینجااست؟اگراینگونه است چرااموات راکه خواب میبینیم یا باارواحی که ارتباط برقرار میشده توسط اهل فن هیچ کدام این امرراتصدیق نمی کنند؟ واوضاع انجا را خیلی بهتر از اینجا بیان میکنند.باتشکر از بیانات بسیار شیوایتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم مجردات امکان جمع چند حالت در یک جا هست، مثل آن‌که نفس شما هم شنونده است و هم فکر می‌کند و هم اراده می‌کند. لذا افراد در عالم برزخ بین صورت دنیایی خود و صورتی که حاصل اخلاقشان است جمع می‌کنند به طوری که همه می‌بینند این میمون همان فلانی است. ولی عموماً ما وقتی خواب افراد را می‌بینیم با صورتی که از آن‌ها در ذهن داریم خواب آن‌ها را می‌بینیم، قسمت دوم سؤال‌تان همیشه درست نیست، بعضاً خواب افراد را می‌بینیم که بسیار وضع بدی دارند. کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
5375
متن پرسش
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده دامت برکاته استاد عزیز 2 سوال از خدمتتان دارم سوال اول اینکه چرا کلاس روز چهارشنبه شما تعطیل شده وما بسیار سرگردان وناراحتیم زیرا تنها کلاسی از شما بود که می توانستیم شرکت کنیم چون قبل از اذان مغرب تشکیل می شد چون ما از شاهین شهر خدمت می رسیدیم وچون خانم هستیم زمانش مناسب بود ومتاسفانه محروم شدیم وسوال دوم به نظر شما آیا برای به کمال رسیدن استاد راه نیاز است ؟ وچقذر استاد در این زمینه می تواند مفید یاشد (من چند سال قبل خدمت حاج اقا شوشتری می رسیدم واز ایشان دستور العمل هایی هم می گرفتم ولی متاسفانه به علت ناخوشی استاد این ارتباط قطع شد سوالم از شما این است آیا اگر مجددا خدمت ایشان رسیده واز دستور العملشان استفاده کنم خوب و÷سندیده است ؟ویا اینکه شما راه دیگری را ÷یشنهاد می فرمایید زیرا مدتی است احساس می کنم ایمانم کم رنگ شده ودر مشکلات زندگی خودم را می بازم ونا امید می شوم لطفا راهنمایی بفرمایید .خداوند به شما جزای خیر عنایت بفرماید متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شهرداری به جهت انتخابات کلاس را تعطیل کرد و از نظر بنده آنچه باید عرض می‌کردم، گفته شد، چون بنده می‌خواستم نگاه دوستان را متوجه‌ی اندیشه‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بکنم. حالا خوب است خودتان اندیشه‌ی عرفانی امام را دنبال کنید 2- کار خوبی است ولی بالاخره باید سعی کنید خودتان دستگاه فکری داشته باشید تا در آن دستگاه جای اذکار و ادعیه روشن شود. موفق باشید
5345
متن پرسش
باسلام: چند سؤال راجع به مباحث معاد داشتم البته این بحث را گوش می دهم: 1. آیه‌ی یوم تبدل الارض غیرالارض راجع به برزخ است یا قیامت؟ 2. بنده متوجه نشدم در صحبت های شما که بالاخره آن‌که امروز می‌میرد با آن‌که 500 سال است مرده است قیامت آن 500 ساله زودتر است از این فرد تازه فوت شده است، یا نه به قیامت نسبی می‌رسد؟ برای مثال امام الآن برزخشان اگر تمام شده باشد به چه صورت است با کسی که تازه می میرد؟ 3 . منظور از اینکه در برزخ صبح و شام هست را از لحاظ فلسفی و عرفی معنا بفرمایید این را هم گوش دادم قانع نشدم از آن پاسخ؟ 4. فرمودید ارواح مومنینی که در یک سطح‌اند همدیگر را می‌بینند و مومنین درجه بالا درجه پایین را می بینند ولی درجه پایین بالا را نمی‌بینند، خب اگر درجه‌ی پایین بالا را نبیند چگونه طلب مقام بالاتر را می‌کند؟ 5. آیا انهایی که فطرتاً نامحدود را می خواهند ولی در مصداق اشتباه کرده‌اند آن دنیا سیر نامحدود می‌کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرق نمی‌کند ولی نظر به قیامت دارد 2- در هر حال همه در برزخ می‌مانند تا با نفخه‌ی اول اهل زمین و اهل برزخ همه از آن موقعیت بمیرند و با نفخه‌ی دوم همه به حیات قیامتی زنده شوند و تنها انسان‌های کامل از این امر استثناء هستند چون آن‌ها فوق دنیا و برزخ‌اند 3- عرض شد چون در برزخ هنوز اهل برزخ متوجه صبح و شام دنیا هستند، صبح و شام را می‌فهمند 4- طلب مقام بالاتر و تصور مقام بالاتر غیر از قرارگرفتن در آن مقام است. منظور آن است که نمی‌توانند به ملاقات صاحبان مقام بالاتر بروند مگر در مواردی که مأدون هستند 5- خیر، چون از محدود نمی‌توان نامحدود را به‌دست آورد. این افراد در زندگی به بن‌بست می‌رسند. موفق باشید
5337
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.سلام علیکم.جسم ما مرتبه ی نازل روح ماست.آیا بعد از اهدای عضو،عضو پیوند داده شده،که هنوز در بدن شخص گیرنده به حیات ادامه میدهد و تحت اراده ی او درمی آید خود نیز منبا اثر در گیرنده هست ؟افراد گیرنده بعضا اعتراف کرده اند که خلق و خوی دهنده را پیدا کرده اند،ثواب و عقاب شخص دهنده چگونه می شود؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که عضوی که با روحیه‌ی یک انسان شکل گرفته وقتی به انسان دیگری داده می‌شود روحیه‌ی گیرنده را تحت تأثیر قرار می‌دهد روی هم رفته قابل پذیرش است ولی ربطی به شخصیت گیرنده ندارد که باید درهر حال خودش انتخاب کند چه آن عضو جدید بستر مناسبی باشد و چه نباشد. موفق باشید
5308
متن پرسش
سلام! 1‏- شما در کتاب آشتی با خدا گفته بودید بدن مادی انسان برای من انسان حکم ابراز برای رسیدن به کمال را دارد پس چرا ما در قیامت هم بدن داریم؟چرا خود من به عرصه ی قیامت نمی آید و نیاز به بدن دارد؟ 2- شبهات زیادی در سر دارم ولی حتی وقتی که جواب این شبهات را پیدا می کنم و ذهنم آرام می گیرد باز هم دلم آرام نمی گیرد؟باید چه کنم هم ذهن و هم دلم آرام بگیرد ؟ تشکر!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و در کتاب «معاد» روشن می‌شود که بدن قیامتی صورت اعمال و عقاید ما است و آن بدن غیر از بدنی است که ابزار نفس است 2- خدا را شکر کنید که دلی دارید که به زودی قانع نمی‌شود و به دنبال مطالب بزرگ‌تر است. کار را ادامه دهید تا با مطالب و معارف بزرگ‌تری روبه‌رو شوید. موفق باشید
5268
متن پرسش
باسلام ا.استاد شما در بحث معاد فرمودید بعضی 700هزار سال بخاطر اینکه عقیده درستی از معاد ندارند سر پل صراط صبر می کنند می خواستم ببینم آیا آیت الله بروجردی هم که خود شما فرمودید نباید در مباحث معاد به ایشان مراجعه کرد بلکه باید به طباطبایی ها مراجعه کرد آیا ایشان هم آن دنیا چون معادی را که علامه طباطبایی مد نظرشان نبود را نخواندند 700هزار سال صبر می کنند؟2. نسبت به افراد عوام چطور؟ 3.آیا انسان در این دنیا باید نامحدود را بخواهد تا در آن دنیا هم نامحدود را بخواهد یا نه همه انسانهای خوب بلا استثنا حتی اگر نامحدود را نخواهند و در یک حدی توقف داشته باشند هم آن دنیا سیر نامحدود می کنند؟ 4.فرق ایمان با یقین چیست؟و کدام بالاتر است؟ 5.در آخرین جلسه سوره اعراف فرمودید امام ملاقات هایشان را حتی با رئیس جمهور در ماه مبارک رمضان قطع می کردند این چطور با سیره مقام معظم رهبری که این همه ملاقات در ماه مبارک دارند جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم. 1- آیت‌اللّه بروجردی خودشان اهل حکمت صدرایی بوده‌اند ولی وظیفه‌ی خود را در ارائه‌ی فقه می‌دانستند در حالی‌که علامه طباطبایی وظیفه‌ی خود را در تبیین معارف اسلامی می‌دانستند. با این‌همه به گفته‌ی آیت اللّه جوادی، علامه طباطبایی نیز معتقد بودند حوزه تا آن زمان آمادگی طرح معاد را ندارد 2- در هر صورت هراندازه رجوع ما به خداوند در معاد درست‌تر باشد بنا به روایات سرعت ما در صراط بیشتر است 3- همه فطرتاً به دنبال نامحدود هستند هرچند مصداق‌ها را اشتباه می‌گیرند 4- یقین درجه‌ی کامل‌تر ایمان است در حدّی که انسان به جایی می‌رسد که نقش فعال خداوند را در همه‌چیز می‌یابد 5- مقام معظم رهبری که در ماه رمضان ارشاد ملت را به عهده گرفته‌اند این با خلوت‌داشتن نسبت به امور سیاسی و اجتماعی تنافی ندارد. تازه هرکدام از آن عزیزان وظیفه‌ی خودشان را دارند. موفق باشید
5279
متن پرسش
سلام.جناب استاد محی الدین ابن عربی در رابطه با آیاتی که خلود وجاودانگی درآتش رابرای کفار بیان کرده نظری دارند مختصرا بدین معنا که هیچ آیه ای پیدا نمی شود که بحث خلود را مطرح کرده باشد وقابل تاویل نباشد وکلا در این رابطه نظری به خصوص دارند لطفا کمی توضیح می دهید ؟واینکه آیا نظر تمامی عرفا این می باشدیا اختلاف وجود دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: محی‌الدین منکر خلود نیست، معتقد است پس از مدتی عذاب تبدیل به عَذْبْ می‌شود و دیگر اصحاب نار عذاب ندارند که اکثر عرفا آن را قبول ندارند. زیرا به گفته آیت الهق جوادی ،جهنم جایگاهی است مقابل تمایل فطرت و چون انسان در هرحال از فطرتش جدا نیست اگر در جایگاهی باشد که مقابل فطرت باشد ، جایگاه دوری از رحمت خدا است و همواره در عذاب است. مفصل آن را باید در جای دیگری دنبال کنید. موفق باشید.
نمایش چاپی