بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: جوان

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35916
متن پرسش

سلام: شما فرمودید برای دانش آموزان نوجوان (هفتم.هشتم.نهم) کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ»، «آشتی با خدا»، «چه نیازیه نبی» مناسب است. ۱. آیا پیش نیاز این ها معرفت النفس می باشد یا ابتدا همین کتابها کار شود؟ ۲. ترتیب برگزاری مسابقه کتابخوانی از این سه کتاب به چه صورت باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عملاً موضوع معرفت نفس به میان می‌آید. ۲. در این مورد فکر نکرده‌ام. موفق باشید

35822
متن پرسش

سلام و درود خدا خدمت استاد بزرگوار: سوالی که داشتم از خدمتتون این هست که دختر نوجوانی هستند که متاسفانه اهل نماز و... نیستند اما خودشان بیان می کنند که اگر دلیل خواندن نماز و حجاب و.... را بدانند انجام می دهند. به شدت از مطالعه گریزانند اما با سخنرانی مشکل ندارند. می‌خواستم بپرسم در سیر مطالعاتی شما اولین سخنرانی ده نکته در معرفت نفس هست به نظر جنابعالی برای شروع این مبحث مناسب هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همان مباحث معرفت نفسی اعم از «ده نکته در معرفت نفس» و یا کتاب «آشتی با خدا» و سپس کتاب «چه نیازی به نبی؟» مؤثر باشد. موفق باشید

35589
متن پرسش

با سلام خدمت شما: من یه دختر ۱۴ ساله دارم که علاقه مند هست در جلسات هفتگی شما شرکت کنه. به نظر شما آیا جلسات شما مناسب سن و سال ایشون هست؟ اگر که نیست چه استاد دیگه ای رو پیشنهاد می فرمایید که در جلسات ایشون شرکت کنه؟ و همینطور با این سن چه کتاب هایی از شما رو می تونه بخونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است ابتدا ایشان با کتاب‌هایی مانند «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «چه نیاز به نبی» آشنا شوند. موفق باشید

35544
متن پرسش

سلام: خلاصه کلام اینکه راستش من نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم و شهوتم رو کنترل کنم ولی باز از سر هوسرانی به سمت شهوات میرم وظیفه من چیه؟ باید چیکار کنم؟ یه مدت مثلا یه هفته خوب میشم باز روز هشتم نهم روم فشار میاد و اثراتش تا دو سه روز هست و بعد اون باز تا حدود هفت هشت روز میتونم خودم رو کنترل کنم. در فضایی قرار دارم که غالبا آدم های صالح و پاکی هستن و این وضعیت خیلی من رو اذیت میکنه و نماز شب هم ازم فوت میشه و توفیق قرآن خوندن هم پیدا نمی‌کنم. لطفا کمکم کنید کم کم دارم مایوس میشم و این خیلی بده و تا مدت زیادی روی آدم تاثیر میزاره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً شرایط برای جوانان عزیز ما بسیار سخت و بحرانی است ولی لطف الهی هم در این شرایط در صحنه است. و در همین رابطه خداوند می‌فرماید اگر شرایط ازدواج برای جوانان فراهم نبود؛ «يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ ﴿۳۲/ نور) خداوند به فضل خود به نحوی جان آن‌ها را نسبت به آن میل، مستغنی می‌کند به آن معنا که آن میل، قدرتِ خود را از دست می‌دهد به نور واسع و علیم‌بودن حضرت حق. مطمئن باشید اگر عفت خود را محفوظ بدارید برکاتی در روح و روان‌تان جاری می‌شود که تصور آن را هم نمی‌کردید. به همین جهت فرموده‌‌اند: «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است / ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیزگار»
از آنجا که جوانی فصل نشاط و هیجان است، شیطان می خواهد که جوان شور و نشاط خود را در معصیت خدا صرف کند و به احادیثی همچون حدیث ذیل از رسول خدا صلی الله علیه و آله ــ که جوان را به اطاعت خدا دعوت می کند ــ بی اعتنا باشد. «إنَّ اللّه یُحِبُّ الشّابَّ الَّذى یُفنى شَبابَهُ فى طاعَةِ اللّه؛ خداوند جوانى كه جوانى اش را در اطاعت از او بگذراند دوست دارد.»
از راه‌های عبور از چنین خیالات، جایگزینی‌های مثبت است مانند مطالعه و ورزش و حضور در جلسات مذهبی و اُنس با رفقایِ ایمانی. موفق باشید      

 

35541
متن پرسش

سلام: جهت آشنایی دانش آموزان متوسطه اول (هفتم هشتم نهم) با کتب شما، کدام کتاب ها مناسب ترهست؟ ۲. اگر برای این کار و بطورکلی هر کار فرهنگی، مسابقه بگذاریم و جایزه مقرر کنیم،. آیا اشکالی ندارد؟ یعنی باعث نمی شود دانش آموزان شرطی بشوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید کتابهایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبیّ» مفیدشان افتد. ۲. برای این سنین می‌فرمایند اشکال ندارد. موفق باشید

35490
متن پرسش

با سلام: چندی پیش صحبتی از شاگردان مرحوم سعادت پرور شنیدم که می‌خواستم نظر شما را در این مورد بپرسم. بحث در مورد امامت انسان کامل و حکومت اسلامی بود که ایشان می‌گفتند که در حکومت اسلامی قدرت باید در دست انسان کامل باشد. حال اگر انسان کامل حضور نداشت باید انسانی که عارف وارسته باشد و اسفار اربعه را طی کرده باشد که بتواند در راس حاکمیت بایستد. مثالی ایشون زدند در مورد انقلاب اسلامی و گفتند که در اول انقلاب بخاطر روح قدسی امام خمینی بود که شرایط جامعه تغییر کرد و بلایا و فتنه ها از جامعه دور شد و در همه مردم روحیه گذشت و ایثار وجود داشت و مردم از حکومت دینی لذت می‌بردند. ایشون کلا علت پیروزی جنگ 8 ساله و اون روحیه شهادت طلبی که در جوانان را بخاطر وجود روح قدسی در راس حکومت می‌دانستند. در بخش دیگری از سخنان ایشان اشاره به وضعیت فعلی بود که می‌گفتند با وجود اینکه الان رهبر قدسی در کشور وجود دارد اما قدرت در سه قوه مقننه و مجریه و قضاییه پخش شده و به نوعی ایشان در راس امور نیستند. با اینکه زمان امام خمینی این قوای سه گانه وجود داشت اما کسی رو حرف امام حرف نمی‌زد و یک قداستی برای ایشان در جامعه وجود داشت. این حکومت فعلی مثل دموکراسی غربی است که قدرت در قوای مختلف پخش شده. به عبارت دیگر قدرت در سیستم نفوذ کرده و با اینکه مدیران عوض می‌شوند ولی سیستم تغییری نمی‌کند. نمیخام بگم دقیقا عین غرب شده ولی علت این شرایط اجتماعی و اقتصادی را این میدونستند که قدرت در دست عارف وارسته و کامل نیست. نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است و حقیقتاً همانطور که به ما در روایات فرموده اند آن اندازه که مردم شبیه حاکمان شان هستند، شبیه والدینشان نمی‌باشند و این را ما در ابتدای انقلاب و در فضای دفاع مقدس تجربه کردیم از آن جهت که نیاز است انسان‌ها برای زندگی سالم، ذیل حاکمیت اسلام و انسانی‌الهی زندگی را بگذرانند. ولی از آن طرف، آزادی انسان و انتخابی که باید بر اساس معارف قدسی انجام دهد نیز باید مدّ نظر باشد. در زمان حضرت امام خمینی آن نسل تا حدّی در فضای معرفتیِ آن مرد الهی فکر می‌کردند ولی با تهاجم فرهنگی و کوتاهی‌هایی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب پیش آمد، به هر حال ما با نسل جدیدی روبرو هستیم که در فضای معرفتیِ اصیلی نمی‌اندیشد و وجود شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ها را نباید ساده گرفت. در این‌جا است که باید به این فکر باشیم که توحیدی ناب در میان آید که انسان‌ها احساس نیاز کنند که بدون آن نوع نگاه و آن توحید به آنچه باید برسند، نمی‌رسند و این، تنها و تنها باید در سیره و سلوک افرادی مانند من و شما به نمایش درآید تا انسان‌های تحت تأثیر شبکه‌های جهانی متوجه شوند جهانی بسی متعالی در میان است که نمی‌توانند از آن غافل شوند. آیا نباید به این موضوع فکر کرد؟ موفق باشید        

35432
متن پرسش

سلام: قابل توجه شما و آن کسی که نفسش از جای خوش میاید و تهدید می‌کند. آقای خامنه ای و رییسی لطفا برای پسرم خواستگاری بروید. جناب آقای رهبر و رئیس جمهور ضمن تشکر از شما بابت دغدغه ای که نسبت به جوانان دارید و تاکید کردید به فکر ازدواج جوانان باشند این دستور در جای خود ارزش دارد اما در وانفسای مردافکن اقتصادی امروزه دستور شما بیشتر شبیه یک تراژدیست. آقای طاهر زاده، در یک حکایت آمده یک قاضی یک مجرم را به هزار ضربه شلاق محکوم می‌کند مجرم به او می‌گوید آقای قاضی یا نمی‌دانی هزار ضربه چند تاست یا نمی‌دانی شلاق چیست. حال شما یا نمی‌دانید ازدواج چیست یا نمی‌دانید ازدواج چه مخارجی دارد! با این اوضاع وخیم اقتصادی ازدواج دل شیر و گُرده ای پیل وَش می‌خواهد. بفرمایید برای جوان عذب مملکت که گناهش برگردن شما و امثال شما و دولتهای گذشته تا به امروز است چه کردید که آنها را به سفره عقد فرا می‌خوانید؟ جوانان ما پیر پسر شدند با کدام شغل؟ با کدام مسکن؟با کدام رفاه؟ با کدام ارزانی؟ با کدام درآمد؟ با کدام امید جوانان سَرخورده را به ازدواج دعوت می‌کنید؟  «مرد زن می‌خواهد و زن در ابتدا نان را می‌خواهد سپس مرد را» کوچکترین منزل در دور افتاده ترین شهرایران با کمترین متراژ، بین ۲ تا ۲/۵ میلیارد تومان قیمت دارد تا سرپناه دختر و پسر مورد نظرتان باشد که شما برای شعار آنان را به ازدواج دعوت کردید. اگر یک کارگر طبق اِشِل اداره کارماهانه ۸ میلیون تومان دریافت کند و تورم حتی یک درصد هم رشد نکند و کل حقوق خود را پس انداز کند، مریض هم نشود، لباس نخرد، غذا نخورد، مهمانی ندهد، بیمار نشودعیادت نرود، فاتحه و عروسی نرود، صله ارحام به جا نیاورد، لباس و کیف و کفش نخرد، شیرخشک و پوشک نخرد، پول آب و برق و گاز ندهد و همه حقوق را پس انداز کند و فقط با باد هوا زندگی کند، تشک او زمین و لحافش آسمان باشد بعد از ۲۷ سال می‌تواند یک منزل محقر در پایین‌ترین نقطه شهر البته به قیمت امروز بخرد نه قیمت ۲۷ سال آینده که از صدقه سر مدیران بی سواد و بی کفایت بعد از ۲۷سال قیمت مریخی خواهد شد و جوان معذب مملکت ۲۷ سال دیگر با این پول فقط باید به فکرخرید قبربرای خانه ابدی خود باشد. ازدواج سنت اسلامی و انسانی است اما اجرای این سنت پول می‌خواهد نه اسلامیت و نه انسانیت، مشقت سر راه ازدواج را بر طرف سازید و حلاوت  آن را به مذاق و مزاج جوانان برسانید. کدام پسر با جیب خالی و بدون درآمد فقط به صِرف اینکه مرد است جرآت دارد خواستگاری برود؟ مذکر بودن تنها ملاک مردی نیست، نان درآوردن نشانه مردیست هر کسی با جیب خالی، عقیمِ سفره خویش است و از مردی افتاده. با وامِ ازدواج مشکل زندگی حل نمی‌شود، گره کور زندگی بعد از وام آغازمی‌شود وام ازدواج سراب فرداهاست. گذشت آن زمان که مرد از زیر سنگ نان می‌آورد. امروزه سنگ دولتها روی دست مردم است و مردم را از نان خوردن انداخته، آیا شما یا دولتمردانتان به یک جوان بیکار بی درآمد دختر داده اید یا می‌دهید؟  (البته ازدواج های سیاسی و رانتی مسولان بماند که نتیجه اش تولید و تولد آقازاده است) اگر شما صادق الوعد هستید من جوان سالم و شاغل عَذَب مجرد دارم! بسم الله پسر از بنده، دختر از دولتمردان و شما هم کار انسانی و اسلامی انجام دهی دبرای پسرم خواستگاری بروید. امکانات را فراهم کنید همه ازدواج خواهند کرد و برای وطن و انقلاب سرباز تولید خواهند کرد! ازدواج جوانان دغدغه و توصیه دیرینه رهبری و دلسوران است که سالهاست بر آن تاکید دارند اما تهیه امکاناتش در دست شما دولتمردان است که کیاست و سیاست وکفایتی در این راه نمی بینیم. گناه جوانان بیکار و معذب برگردن شماست. برای پاسخ دادن به ناتوانی خود نگوئید بانیان وضع موجود مقصرند. شما بانی وضع موجود امروز و آینده اید امروز هم مقصرید وای به حال آینده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این سخنان درست. ملت‌های بزرگ در رویارویی با مشکلات، به جای اینکه خود را ببازند به فکر می‌افتند که خداوند چگونه در دلِ این مشکلات راهی را برای زندگی در مقابل‌شان قرار داده و در همین رابطه رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد فرمودند: «مشکلات نباید امید را تضعیف کند. ما اگر مشکلات را مشاهده می کنیم، باید انگیزه‌مان تقویت بشود برای پیدا کردن راه‌های رفع مشکل و کمک به آنهایی که در میدان، در مقابل این مشکلات ایستاده‌اند و برای رفع آنها دارند تلاش می‌کنند.» موفق باشید

35289
متن پرسش

با سلام: موضوع؛ عامل «وزر» و سنگینی که کمر بشر و بشریت را شکسته کیست؟ یا چیست؟ با عنایت به رمزگشایی جنابعالی از سوره مبارکه الشرح و عنایت به خبر ائمه اطهار «علیهم السلام» مبنی بر یکی بودن سوره الضحی و الشرح نکته بسیار جالبی در نسبت این نکات بـــــــا نظر جناب مولانا استخراج می‌شود همانگونه که شما فرمودید در شرح صدر، وزر و سنگینی گرانی که از پشت رسول اکرم (ص) برداشته می‌شود خب! بردارنده این بار گران از جانب بی جانب حضرت باری تعالی است، «رفته ره درشت من بــــــــــــار گـران ز پُشت من / دلبر بـــردبـــار من، آمد و بُرد بـــــــار من» حال آیا آورنده این بار گران خداوند بود؟ در جواب می‌شود گفت آری، نه! «آری» به این علت که هر چیزی از اوست، و «نه» به این علت که حضرت حق، هر شَّــری را در گرو نَفْس خود انسان معرفی فرموده است « وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺪﻱ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ»، حال اگر آیه «والیل اذا سجی» توجه کنیم عامل این نابسامانی ها را «سجی» و «الیل» معرفی کرده است، عنایت داشته باشیم که منظور از الیل، تنها شب مرسوم که زمانی از روز است، نیست بلکه حتی به این شب نیز الیل گفته می‌شود که ذاتش تاریکی است و «غرب» است، یعنی هیچ نوری در آن نیست و آنجا که نور نباشد طبیعتا پایبندی و سنگینی و بار گران عارض می‌شود، نکته اینجاست! یعنی حقیقت و ذات جهــــان غرب در انفس انسان است که جهــــان غرب آفاقی و استکبارجهانی اکنون، باعث تقویت و پاگرفتن این بیماری خفته می‌شود! همان بیماری که به انسانی که ذاتا يتيم است، القای دروغین می‌کند که تو «يتيم نیستی و تو ضال و در تاریکی و گمراهی نیستی و تو فقیر و سائل نیستی» همان القات اومانیسم!! که گریبان گیر بشر است مولانا می‌فرماید این وزر و سنگینی (سیطره جهان غرب) از پشت رسول (ص) و به تبع، از گردن اولیاء و «شیخ» نیز برداشته شده است شیخ در لغت مو سفید است سفیدی مو خود تمثیلی از دفع سیاهی ها و الیل و غرب و القات دروغین اش است «آنک بی وزرست شیخست ای جوان / در قبول حق چواندر کف کمان / شیخ کی بود پیر یعنی مو سپید / معنی این مو بدان ای کژ امید / هست آن موی سیه هستی او / تا ز هستی‌اش نماند تای مو / چونک هستی‌اش نماند پیر اوست /  گر سیه‌مو باشد او یا خود دوموست / هست آن موی سیه وصف بشر / نیست آن مو موی ریش و موی سر» سخن آخر این است که جهان غرب اکنون هیچ قدرتی جز القا ندارد و راهکار ما دست و در دست دادن شیخ جامعه خودمان است همانی که از سیطره این ليل و القا اش رسته و با گران از پشت رفته و «حقیقت را آنگونه که هست می‌بیند نه آنگونه که القا می‌کنند» با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار درست گفته‌اید و چه اندازه باید مسرور بود که ما را مأمور کرده‌اند تا نه یتیم را بی‌بها بدانیم و تحقیر کنیم آن‌جا که در ذات خود فقیر إلی الله است، و نه سائلان را از خود برانیم آنجا که آماده‌اند تا در حدّ مرز حضور حاج قاسم‌ها جلو بروند. چه اندازه زمانه حساس است!! کدامین راه، راهی است که تنها با شرح صدر محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌توان در آن گام نهاد تا نه یتیمی تحقیر شود که همین جوانانِ به ظاهر لااُبالی ما هستند و نه سائلی نسبت به طلب‌اش بی‌جواب بماند که همان عزیزانی می‌باشند که تنها با اُنس با حقیقت آرام می‌گیرند و نه با دستورات اخلاقی. چه اندازه امروز نسبت به آنچه برای جوانان‌مان پیش آمده، نیاز به شرح صدر داریم و گفتگوهایی که نه آنان احساس کنند تحقیر می‌شوند و نه احساس کنند می‌خواهیم تکالیفی بر آنها تحمیل کنیم که آزادی آن‌ها را از آنها بگیرد. موفق باشید       

35270
متن پرسش

به نام خدا با عرض سلام و احترام: در مورد سوال شماره ۳۵۲۵۶ در ابتدا بابت پاسخ گویی حضرتعالی کمال تشکر را دارم و در ثانی این سوال برای بنده پیش آمد، این کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به خود کودک معرفی شده و توسط خود او مطالعه شود یا به والدین کودک معرفی شود تا در این زمینه و عمل صحیح در این باب راهنمایی شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است که ابتدا کتاب برای آنها خوانده شود آنهم با شرح مختصر، تا عادت کنند چگونه با متن کتاب رابطه برقرار کنند. موفق باشید

35265
متن پرسش

استاد جانم سلام: متن زیر را خواندم در دلم با شما سهمیمش شدم .. ▪️ دل‌نوشته‌ای به‌بهانۀ سی‌وچهارمین سالگرد آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای از آقای سید محمدحسین دعائی که می‌فرمایند:
 دیروز، پیر پیل‌افکن ما، در هشتاد و چهار سالگی، هفتاد دقیقه در مراسم بزرگداشت رحلت امام بزرگوار سخنرانی کرد و البته صدایش گرفت. می‌خواهم از همین صدای گرفته بنویسم؛ همین صدای گرفته‌ای که شنیدنش دلمان را باز می‌کند؛ همین صدای گرفتۀ راهگشا. صدایی که از سال‌ها تکرار حق گرفته، نه از خستگی. صدایی که گرفتگی‌اش عجین با پختگی است. صدایی که در عین گرفتگی، دروازه‌های حکمت را به روی بشر امروز گشوده است. صدایی که در پیچ و خم کوچه‌های شلوغ دهکدۀ جهانی، حامل پیغام‌های مهمی از هفت شهر عشق است. صدایی که به رغم بدخواهان عنود و حسود، اگرچه گرفته، اما همچنان در جهان طنین‌انداز است. آری؛ این صدای حقیقت، صدای اصالت و صدای معنویت است؛ این صدای انقلاب اسلامی است. صدایی که قرآن‌گونه، غبارروب قلب مؤمنان است و آیینۀ دق منافقان. صدایی که به‌سان نسیم، دل تفتیدۀ مستضعفان را خنک می‌کند. صدایی که همچون گردباد، بساط مستکبران را در هم می‌پیچد. صدایی که درس‌ها داده است، سخن‌ها رانده است، خطبه‌ها خوانده است و یادگارهایی ماندگار آفریده است. صدایی که شجاعت و مظلومیت علوی را، هیبت و حکمت حسنی را و عزت و غربت حسینی را با هم دارد. صدایی که شب‌ها نالیده است و روزها غریده. صدایی که به رنگ خداست. صدایی که هیچ‌وقت کم‌فروشی نکرده؛ چه قبل‌ها ـ در اوج جوانی ـ که لاجرعه گوش را سیراب می‌کرد؛ و چه حالا ـ در پختگی پیری ـ که پیاله‌پیاله می‌نوشاند. آری؛ ما با این صدا بزرگ شده‌ایم. ما ـ جوان‌های انقلاب ـ چهل سال است که داریم با این صدا زندگی می‌کنیم. این صدا، موسیقی متن زندگی ماست. تُن این صدا، طنین این صدا، جوهر این صدا، رنگ این صدا، مردانگی این صدا، پختگی این صدا، ملاحت فارسی این صدا، لحن عربی این صدا، گویش معیار این صدا، لهجۀ خراسانی و آذری این صدا و خلاصه جذابیت و نورانیت این صدا، همۀ عشق ماست. ما در تمام این سال‌ها، با طنازی این صدا خندیده‌ایم و با بغض آن گریسته‌ایم. با وقار آن آرام شده‌ایم و با شور آن به هیجان آمده‌ایم. با طمأنینۀ آن بر بالش امنیت آرمیده‌ایم و با نهیب آن از خواب غفلت پریده‌ایم. با لرزش آن لرزیده‌ایم و در آغوش غرش آن غنوده‌ایم. ما درس دین و دنیا را با این صدا آموخته‌ایم. صدایی که صلابت خمینی و لطافت طباطبائی، در آن به هم رسیده‌اند. صدایی که هم ترنّم عرفان را دارد و هم طنین حماسه را. این صدا شاید گاهی بگیرد، اما هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ چون در حافظۀ تاریخی جهان ثبت است؛ چون صدای سخن عشق است. پس برای همیشه ماندن، باید در این صدا گم شد؛ و شده‌ایم. این صدا ـ این صدای سحرآمیز و خاطره‌انگیز ـ همۀ هویت ماست. این صدا، تصویر حقیقی پروفایل ما در دنیای لبریز از مجاز امروزی است. این صدا، نه فقط صدای ملت ایران، که صدای امت اسلامی است؛ صدای همۀ مظلومان و مستضعفان جهان. آری؛ دیروز این صدا گرفته بود؛ و چرا نگرفته باشد؟ اصلا اگر نگرفته بود تعجب داشت. کسی‌که سال‌هاست حنجره‌اش را خنجر کرده است و تیزی کلامش را بر قلب تاریک اهریمن فرومی‌برد، باید هم صدایش بگیرد. تازه این گرفتگی صدا چه اهمیتی دارد، وقتی پیرنامرد مفلوک و خرفت حاکم بر مثلا ابرقدرت دنیا، تا یک مزخرف نامربوط نگوید یا زمین نخورد، روزش شب نمی‌شود؟ الغرض، گرفتگی صدای رهبر عزیزتر از جان ـ که عمرش دراز و پرچمش همیشه بر فراز باد ـ عجیب نیست؛ بلکه این صافی صداهای ماست که عجیب است. آری؛ باید مجروح جهاد تبیین شد که اجرش از شهادت اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌توانم در استقبال از این نوشته فاخر عرض کنم چه زیباسخنی که حکایت تماشاگریِ راز است و گرفتگی صدای رهبر معظم انقلاب را به زیبایی تماشا کرده و آن را گزارش داده. این کلمات، انعکاس دیدن حقیقت است در بوستان خداوند به عنوانِ راست‌ترین کلمات. هرچه در رابطه با این کلمات بگویم حجابی می‌شود نسبت به اشاراتی که این کلمات بدان حقایق اشاره دارد. آری! به گفته جناب آقای دعایی، «باید مجروح جهاد تبیین شد» که در این‌جا آنچه زخم برمی‌دارد حنجره است برای حضور در جان همه جوانان. باید بنگریم در جان جوانان‌مان چه می‌گذرد و سپس با آنها گفتگو کرد حتی با حنجره‌ای خسته. و این است آنچه در کلمات رهبر معظم انقلاب استشمام می‌شود و معلوم است که صدای هرکس که باشد می‌گیرد زیرا از دریا سخن‌گفتن آنهم برای جوانانی که جان‌های دریایی دارند، کار آسانی نیست. موفق باشید.

35154
متن پرسش

عرض سلام و ادب: معلم هستم و با توجه به شغلی که دارم مسئله‌ای ذهن بنده را درگیر کرده. اینکه چه‌طور در این شرایطی که دانش‌آموزان در رابطه با اسلام و انقلاب دچار سرگردانی هستند، تاثیر مثبت روی دانش‌آموزان داشته‌ باشم؟(البته بنده دبیر ریاضی هستم و فرصت چندانی برای مطالب غیردرسی ندارم ولی تصور بنده این است که نیاز به تکامل و رشدی دارم تا تاثیرگذار باشم) همسرم مباحث معرفت نفس شما رو پیشنهاد دادن و همچنین کتاب زن آنگونه که باید باشد. در مورد مسئله دیگری راهنمایی می‌خواستم: در این کتاب فرمودید زن و مخصوصا مادر باید استعداد عرفانی خود را رشد دهد. در این رابطه لطفا بفرمایید چه مطالب و اقداماتی لازم است؟ مسئله سوم: بنده تا مقطع ارشد در رشته ریاضی محض تحصیل کردم ولی احساس می‌کنم رشدی در من ایجاد نشده و نیاز به مطالبی دارم که به تکامل و رشد بنده کمک کند. شما به کسی که بخواهد در این دوران هم در نقش همسر و هم در نقش معلم و هم در نقش مادر رضایت خدا و حجت او را بدست آورد چه پیشنهادی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان برخورد خوب و بعضاً تذکرات انسانی، به آنها کمک می‌کند که شخصیت خود را از دشمنان انقلاب اسلامی جدا کنند. ۲. مباحث «معرفت نفس» و کتاب «آشتی با خدا» و کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» إن شاءالله در این مورد کارساز می‌باشد. ۳. در کنار اندیشه علمی، خوب است با اندیشه قرآنی هم مأنوس باشید. موفق باشید

35118
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب و احترام: استاد بزرگوار من روز جمعه (۲۹ اردیبهشت) با جنابعالی طرح موضوع کردم و قرار شد سوالم را اینجا بنویسم. در مسیر تولید رویکردهای جدید در روانشناسی اسلامی سه مفهوم نظرم را جلب کرده است که بصورت یک الگو برای تولید بسته ی مشاوره و روان درمانی به خصوص در مسیر کمک به نوجوان و جوان برای هویت یابی، از آن استفاده کنیم. مفاهیم: محبّت، استقامت (قدرت) و مؤثر بودن (مسؤولیت). به این ترتیب که منظور از محبت دوست داشتن و دوست داشته شدن توسط خداوند و اولیاء الهی به خصوص ۱۴ معصوم است که اثری از آن در جلسات مشاوره و نظریه های روانشناسی غربی نیست. منظور از استقامت، قدرت درونی است که در اثر این دوست داشتن و دوست داشته شدن در فرد ایجاد می شود. منظور از مؤثر بودن آن است که فرد در قبال خودش و جامعۀ اطرافش بی خیال نیست بلکه در جهت تغییر و تعالی آن حرکت می‌کند. خواستم از محضر جنابعالی بهره مند شوم تا مرا راهنمایی بفرمایید: ۱. دیدگاه و نظر جنابعالی در مورد این الگو چیست؟ ۲. از نظر جنابعالی چگونه می توان برای ارتباط این سه مؤلفه با همدیگر و تبدیل آن به یک مدل برای بهبود وضعیت روانشناختی انسان، استنادهای لازم را جمع آوری کرد؟ ۳. آیا با توجه به تسلط جنابعالی بر منابع دینی و متون دینی از کدام منابع و متون بهتر می توانم برای استنادهای لازم در درجه اول برای استخراج مؤلفه های هرکدام از این سه متغیر، و سپس برای ارتباط این سه متغیر با یکدیگر در مسیر کمک به هویت یابی نوجوان و ارتقاء سلامت روان انسان، بهره مند شوم؟ ۴. من این مدل را بصورت یک مثلث در آورده ام که امکان ارسال آن در اینجا فراهم نیست. در زیر فقط سه راس مثلث را می آورم (ضمن اینکه بر لذّت واقعی داشتن هرکدام از این متغیرها برای انسان تاکید کرده ام.): اما آنچه من باید برای این مدل اثبات کنم استناد داشتن از متون دینی برای چگونگی ارتباط این متغیرها با یکدیگر است. الف: لذت محبوب خدا و اولیاء خدا بودن و محبّ آنها بودن لذت دوست داشتن و دوست داشته شدن ** آیه ۱۶۵ سوره بقره: و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله والذین ءامنوا اشد حبا لله .... ب: لذّت استقامت داشتن در مسیر نزدیک شدن ج: لذّت مؤثر بودن: لذّت مسؤول بودن ... فقط برای خود نبودن به محبوب و کسی که مرا دوست دارد. لذّت کمک به دیگران برای نزدیک شدن به محبوب لذّت اراده و عزم داشتن و کسی که مرا دوست دارد. لذّت قدرت داشتن بر ترک لذّت گذرا ** آیه های مربوط به انفاق ** آیه ۳۰ سوره فصلت و ۱۳ احقاف ** آیه ۹ سوره حشر: یؤثرون ... از توجه و عنایت جنابعالی بسیار سپاسگزارم. ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید و اینکه اگر صلاح هست اجازه دهید حضوری از محضرتان بهره مند شوم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله باب بسیار خوبی را گشوده‌اید بخصوص که مخاطب شما در این رابطه احساس می کند در مسیر اصلاح رفتارش به نوعی جواب ابعاد معنوی و روحانی‌اش نیز داده می‌شود. البته مستحضرید که این موضوع، عرض عریضی دارد ولی به نظر بنده هر سه مفهومی که به میان آورده‌اید در دستگاه دینی به خوبی مطرح است و جایگاه اصیلی دارد و إن شاءالله جنابعالی بتوانید در دل آموزه‌های دینی، موضوع را کاربردی کنید. مثلاً در موضوع محبت، بحث ربوبیت حضرت حق مطرح است که نسبت به بنده خود اعمال ربوبیت می کند تا او را پرورش دهد. حال در نظر بگیرید تذکر به این موضوع در راستای اصلاح فرد، چه اندازه اطمینان‌بخش خواهد بود و یا در موضوع استقامت در راستای توجه به استعدادهای متعالی انسان، حضرت مولی الموحدین «علیه‌السلام» آن شعر مشهور را به میان می‌‌آورند که: «اتزعم انک جرم صغیر/ و فیک انطوی العالم الاکبر». همچنان که در موضوع موثربودن، حضور در مسیر توحید طوری است که برای رونده آن نه خوفی هست و نه حزنی که آیات متعددی این امر را پشتیبانی می‌کند. همچنان که در آیه ۳۰ سوره فصلت می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».
در موضوع ملاقات حضوری، حقیقتاً در شرایطی نیستم که بتوانم جایگاهی برای آن در این شرایط تعیین کنم. ولی به نظر می‌آید مباحث «معرفت نفس» و نیز کتاب «جامع السعاده» با ترجمه مرحوم دکتر مجتبوی منابع خوبی را در اختیار جنابعالی بگذارد. موفق باشید.

35112
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. سوالی داشتم، برای نوجوان ها، از چه سنی می‌توانند از کتاب ها و صوتهای های شما استفاده کنند که درکش برایشان ممکن باشد؟ شما برای نوجوان ها چه کتاب ها و چه مباحثی را پیشنهاد می‌دهید؟ که ان شاءلله در مسیر الهی قرار بگیرند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن در این مورد خوب است. صوت‌های «شرح حدیث «ای اباذر» إن شاءالله می تواند مفید باشد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/661?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1

34969
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: هرچند جشن تکلیف برای پسرها در سن ۱۵ سالگی کمتر برگزار می شود اما همین که در ذهن‌ها هست که برای ورود پسرها به سن تکلیف برنامه‌هایی هست که بیشتر توسط مربی پرورشی مدارس برگزار می شود را خوب و پسندیده می دانیم. آیا جای کار هست که این موضوع که رابطه سن و مقدار شناخت از تکالیف دینی و انجام عملی آنها به صورت جامع تهیه گردد. به عبارت دیگر اگر یک مربی دینی بخواهد برنامه یی برای جوانان ۱۵ سال و بعد برای جوانان ۲۰ سال و بعد برای ۳۰ سال و در نهایت برای ۴۰ ساله ها داشته باشد در متون دینی چنین تفکیکی انجام شده که به آنها مراجعه نماید و اگر بر فرض جوانان ۳۰ ساله را در محل خود در مراسمی جمع نمود و خواست ببیند که رشد دینی آنها بعد از ۱۵ سال دینداری به چه سطحی باید رسیده باشد و حاضرین در چه سطحی هستند چه از لحاظ نظری و چه از نظر علمی. ‌در صورتی که منبعی هست معرفی و در صورت امکان نظرات خودتان را در این خصوص که آیا چنین کاری ضروری و لازم هست .آیا طریقه سن بندی صحیح است و هر چه لازم است بدانیم را بفرمایید. با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که در آستانه تکلیف جوانان، جوانان ما متذکر این امر بشوند که از آن به بعد از طرف خداوند نسبت به عبادات‌شان به رسمیت شناخته می‌شوند و خداوند آنان را به طور رسمی شایسته بندگی قرار داده، و از این جهت تکالیفی را به عهده آن عزیزان گذاشته؛ کار خوبی است. و جناب سید بن طاوس در این رابطه برای خود جشن تکلیف گرفتند ولی از آن به بعد است که خود فرد است که باید جهت هرچه بیشتر درک توحید، تلاش کند و آموزه‌های دینی بحمدلله در این رابطه به خوبی او را کمک می‌کند، با همه تفاوت‌هایی که افراد با یکدیگر دارند. در این مورد امید است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان بگشاید. موفق باشید     

34945
متن پرسش

بسم الله. سلام علیکم استاد عزیز و بزرگوارم: قبول باشه ان شاءالله اعتکاف رمضانتون، فایل ها را گوش کردم، مثل همیشه عالی، ان شاءالله که راهگشا باشه برای قلب عقب مانده ی من، نظر کردم یه بار دیدم چقدر فاصله زیادی دارم تا شما، به وسعت یه اقیانوس... وقتی همه چیز فشار میاره فقط لطف خدا بخاطر نعمت شماست که آرامم میکنه و شکر می‌کنم، حالا حالاها باشید و سایه تون از سر ما کم نشه ان شاءالله، صرف دلتنگی بود که گفتم پیامتون بدم، و نیاز به یه صحبتی، پندی، راهی که قلبم را در هستی و در بیکرانگی مستقر کنه، همیشه دعام کنید، همیشه محتاج دعاتون هستم. درگیر نوجوان های مسجد شدم که تقریبا همشون فضاهای درب و داغونی دارن، یسری هستن که از تحجر خانواده هاشون از دین زده شدن و متاسفانه توی فضاهای دوست پسری و فیلمهای ناجور افتادن، یسریشون هم که خانواده هاشون اهل ماهواره و سگ توی خونه نگه داشتن و فیلمای ماهواره ایَن که دیگه مشخصه حالشون، یکسالی هست که باهاشون هستم و برعکس مسجدی ها یکبار هم به هیچکدوم از کاراشون گیر ندادم و حتی در مقابل تشرهای مسجدی ها که یه چیزی سرت کن و نماز بخون و ........ بهم پناه میارن که فلانی اینو به ما گفت. همش سعی داشتم بهشون دل بدم و کنارشون باشم و فقط دوستشون داشته باشم تا باهام همراه بشن، الان یکم قلبهاشون گرم شده، حالا با فایل های آقای نجات بخش که خدا حفظشون کنه سعی کردم این چند وقته جلو برم در مواجه با اینها، ایشون میگن خیلی کارهایی که خیلی از اهالی کار فرهنگی میکنن به درد نمیخوره و تهش همون پوچیه و از این حرف ها، حالا میخام ببینم میشه اوایل تابستان به حاج آقای موسویان بگم که بیان و توی یه فضای صمیمی و گفت و گویی با بچه ها باب ده نکته را باز کنن. خود شما هم تاکید زیادی به صدرا دارین، همین اعتکاف میگفتین «جوانان ما امروز نمی توانند بی صدرا جواب خودشان را بدهند» همش به خدا میگم خودت بیا، من ناخدا و تو همه کاره، بیا و یه کاری بکن. این شب و روزها به حال این بچه ها زار می‌زدم و همش فکر می‌کردم کسی مثل شما یا حاج آقا موسویان برای توی راه اومدن دلها زار زدین حتما... امید بخدا، دلم می‌خواست یکم باهاتون حرف بزنم، اگر میتونید راهنمائیم کنید که منت میگذارین، اگر نه که همین که برای خودم یک حرف کوچک هم بزنید ممنونتون میشم. بچه های حقیر را هم دعا بفرمائید یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله راهِ ارزشمندی در راستای اُنس با جوانان که جوانانی دریادل هستند را، خداوند در مقابل شما گشوده، و آن عبارت است از بازاندیشیِ جوانان ما نسبت به معنای خود، و اتفاقاً مباحث معرفت نفس در این مورد شروع خوبی است. مهم آن است که به هر بهانه‌ای باب آن را با آن‌ها باز کنید، حتی از طریق همان مباحثی که در کتاب «جوان و انتخاب یزرگ» پیش آمده است. موفق باشید

34898
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: اولا زحمت بکشین فایل تصویری با اقای یامین پور را در سایت قرار دهید تا بتونیم استفاده کنیم و اینکه استاد شما اهل عرفان و گذشت و بخشش هستید اما کارهایی که در سایت انجام میشه نشان از کینه و عقده عوامل سایت دارد. هدف شما از بازخوانی و طرح نامه امام به آقای منتظری چیست؟ شما میدونین که آن فقیه عالیقدر طرفدارن زیادی دارند که هرچه شما و کیهان بد بگویید ثمری ندارد. هرچه دفتر آقای سیستانی و مرحوم بهجت اینکار را می‌کنند شما هم بکنید. چرا از دست از این کارها برنمی‌دارید با کیهان که عقده و کینه ازش می بارد چه فرقی می‌کنید. آقای منتظری و امام هردو اشتباه کردند چرا اشتباه هر دو را نمی‌گویید. به نظرم این با صبغه عرفانی شما اصلا همخوانی ندارد آقای منتظری (ره) در دل خیلی ها جا دارد و متاسفانه جنگ قدرت باعث برکناری ایشان شد به فرض اشتباه دست بردارید و بپردازید به مشکلات روز جامعه. بپردازید به خانه های تیمی و فساد و پارتی های شبانه که در مملکت امام زمان و در بغل گوشتان اصفهان مثل قارچ سبز شده. بپردازید به افزایش پدیده روزه خواری و بی حجابی و فاصله روز افزون مردم و جوانان از دین. مشکل جامعه امروز ما آقای منتظری نیست مشکل دین زدایی و چیزیهایی هست که متاسفانه حضرتعالی به آن نمی‌پردازید و یا مصلحتا چیزی نمی‌گویید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مواردی که می‌فرمایید چه بوده است؟! به هر حال آنچه امروز جوابگوی این نسل است، حضوری است که با قرارگرفتن در تاریخ انقلاب اسلامی به میان می‌آید تا انسان‌ها در مقام «حق‌الیقینی»ِ خود حاضر شوند. خوب است به عرایضی که تحت عنوان  «جوانان امروز، به کمتر از حق الیقین راضی نمی‌شوند!» https://eitaa.com/matalebevijeh/13479 شده است، نظری بفرمایید. موفق باشید

34876
متن پرسش

سلام استاد مهربون: استاد کسی از شاگردان تون برای نوجوان ها دوره ای ندارند که متناسب با تاریخ حاضر و اقتضای سن شون کمک شون کنه؟ .نوجوان‌هایی که علی الظاهر نه اهل کتاب هستن و نه اهل تفکر! خبرهای خیلی بدی از حال نوجوان ها می‌شنویم. متاسفانه گاهی مذهبی و غیر مذهبی هم نداره. چه کمکی آزمون بر میاد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید بحث‌هایی مانند آنچه در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح‌شده است را اگر با زبان خودشان با آن‌ها در میان بگذاریم، کمک‌شان خواهیم کرد. در ضمن نکات خوبی در این مورد در کانال‌ زیر می‌توانید بیابید. https://eitaa.com/man_video . موفق باشید

34873
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: استاد عزیز اگه بخواین به یک نوجوان چند تا کتاب معرفی کنید چه کتاب هایی رو معرفی می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً با توجه به همین نوع سؤالات، کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» تدوین شده است. إن‌شاءالله اگر موضوعات آن را در گفتگوهای دوستانه با جوانان در میان بگذاریم، امید است که آن‌ها در افقِ دید خود متوجه این نوع حضورها بگردند. موفق باشید

34768
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار وقت بخیر: تشکر می‌کنم بابت وقتی که برای ما میزارین خدا شما رو حفظ کنه. اولین سوالم اینکه یک استادی تو هر سلسله مباحثشون مثلا راجع به سکوت میگفتن سکوت عامل تمام بدبختی هاست و زبان معلقه یا سر تنبلی و بی حوصلگی میگفتن تنبلی و بی حوصلگی عامل تمام بدبختیاس آیا واقعا اینطوری هست یا یکم مبالغه کردن؟! و یه چیز دیگه اینکه من خودم به شدت به حضرت آقا ارادت دارم و دوسشون دارن اما سوالی برام پیش اومده که رهبر گفتن باید زمینه ای برای استعداد جوانان فراهم کنیم اما اینکار نشده و همیشه برام سواله که چرا احساس می‌کنم کاری نکردن تو این زمینه و واقعا هم کاری برای جوان ها نیست تو زمینه درس هم که انگار پارتی بازی و تقلب سال کنکور زیاده گرچه این بی توجه خود مسئولین و ربطی به رهبر نداره ولی خب بالاخره بعضی وقت ها تو دلم میگم شاید میشد که کاری کرد. التماس دعا لطفا تو کانال نزارین. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واقعاً این‌طور نیست که سکوت همیشه بد باشد. ۲. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» در سخنرانی ابتدای امسال فرمودند ما در کنار پیشرفت‌ها باید در نقاط معیوب خود تحول ایجاد کنیم. ومعلوم است که به گفته ایشان، این کار، کار آسانی نیست. ولی ملت ایران قادر به رفع این عیوب هستند. موفق باشید

34659
متن پرسش

سلام علیکم: معرفی کتاب «نامه های بلوغ» از استاد صفایی حائری به نوجوان پسری که به بلوغ رسیده رو پیشنهاد می‌کنید؟ با توجه به ثقیل بودن متن کتاب آیا موجب زده شدن نوجوان از معارف دینی نمیشه؟ راهکار؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب مذکور با روح جوانان با توجه به مسائلی که دارند، همراهی می‌کند. موفق باشید

34647
متن پرسش

سلام: با اغلب جوونها که صحبت می‌کنم دچار بی‌هویتی و پوچی تو مسئله دین شدن. میگن تا یکسال پیش نمازامون قضا نمی‌شد حالا اما نماز و مسجد و خدا براشون بی‌اهمیت شده. هر کارم به ذهنشون خورده جهت ترک این حالت انجام دادن اما به نتیجه نرسیدن. در این زمینه راهنمایی می‌خواستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حیات دینی زنده‌تر و وسیع‌تری باید حاضر شوند. مباحث «معرفت نفس» در این مورد کمک خواهد کرد. مصاحبه‌ای با مجله «سوره» شد که قسمت دوم آن مصاحبه إن‌شاءالله بتواند در این مورد کمکِ فکری باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید

34562
متن پرسش

سلام و ادب: شیوه و سبک کار فرهنگی برای جوونای این نسل چگونه‌ست، چطور باید باشه!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» در این رابطه بتواند کمک کند که البته هر دو کتاب روی سایت هست. در ضمن عرایضی اخیراً تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوعی تاریخی در ۲۲ بهمن سال ۵۷» شده است که می‌توانید بدان رجوع کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12946 موفق باشید

34542
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: وقتی نگاهی به اطرافیان می اندازم می‌بینم همه از من (به واسطه دارایی ها و کمک خانواده) جلو زده اند چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی، ولی من در خرج خودم هم مانده ام احساس خوبی ندارم. ۱) آخر به چه امیدی من باید با این سطح توقع بالا که همه از تو خانه و پس انداز می‌خواهند ازدواج کنم؟ دائم هم فشار می آوردند که چرا کاری نمی‌کنی؟ شرایط من با بقیه یکسان نیست ولی از تو می‌خواهند که مثل آنان باشی!! ۲) این بی انصافی است که در بهشت درجه کسی که اوضاع مالی خوبی ندارد با آنکه همه چیز برایش فراهم شده یکسان باشد حتی اگه مومن باشد حتما خیر و صلاح بنده در این حالتی که قرار دارد هست ولی خوب آخه انسان نباید توقع یه زندگی راحت را داشته باشه ۳) حتما می‌گوید رشد تو در این نداری هست باشه ولی این نداری من باعث تاخیر در ازدواج و کشیدن به گناه و افسردگی شده است ۴) گاهی اوقات نا امید می‌شوم ولی باز با خود می‌گویم در طریقت هر چه پیش آید خیر سالک هست ولی باز بقیه رو می‌بینم که با اینکه سن‌شان از من کمتر است از من جلو زده اند حس خوبی پیدا نمی‌کنم. قصد قیاس ندارم ولی خوب واقعا از لحاظ سنی عقب افتاده ام. نمی‌دانم چه احساسی هست ولی واقعا شرایط سختی هست. در خانه هر کس می‌روی باید برگردی. لطفا کمی بنده را آرام کنید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که عده‌ای در به‌وجودآمدن شرایطِ پیش‌آمده که موجب سختی زندگی و سختی ازدواج جوانان شده، گنه‌کاراند حرفی نیست و مسلّماً اینان از زندگی خود بهره‌ای نمی‌برند. ولی از طرف دیگر شما نیز مطمئن باشید اگر در مسیر رعایت دستورات الهی قرار بگیرید، گشایش لازم فراهم خواهد شد. قرآن به ما مسلمانان دستور داده است «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» و البته باید مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر و کنیزان و بندگان شایسته خود را به نکاح یکدیگر درآورید، اگر آن مردان و زنان فقیرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بی‌نیاز و مستغنی خواهد فرمود و خدا رحمتش وسیع و نامتناهی و (به احوال بندگان) آگاه است. موفق باشید

34541
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: وقتتون بخیر، استاد بنده هفته ای یک روز به مدت ۸ ساعت، معلم دخترای پایه هفتم هستم، درس دینی و تفکر، الحمدلله ارتباط خوبی با هم داریم ولی وقتی میام خونه خیلی برای بعضی هاشون غصه می‌خورم و گاهی از اینکه نمیتونم) یعنی فضا و عالمشون اجازه نمیده) حقیقت را باهاشون درمیون بذارم خیلی آزارم میده، البته گاهی هم برای بعضی هاشون میشه صحبت‌هایی کرد ولی در کل خیلی توجهشون سمت و سوی دنیایی داره، همش به فکر آزاد بودن در عمل هستن که مثل پسرا، هر کاری دوست داشتن بتونن انحام بدن و از اینکه بخاطر دختر بودن مثلا از موتور سواری یا تا دیروقت بیرون بودن، منع میشن ناراحتن، جدای از پاسخ به این سوالات من در پی یه حس دیگه در اونها هستم که بیدار بشه و بشه در مورد مسائل اصلی و حقایق عالم با اونها صحبت کرد گاهی حس می‌کنم، زبان مشترکمون خیلی محدوده یعنی واقعا چیزی که برای من مهمه مثلا رضای خدا، انس با خدا برای اونها معنا نداره، خب البته بچه هستن ولی جدای از این، عالمشون فرق کرده، اینجور مواقع سعی نمی‌کنم حرف صریحی بگم و موضعی بگیرم سعی می‌کنم حرفشون رو بشنوم و درکشون کنم و در رفتارم اونها را متذکر بعضی چیزها بکنم. ضمن تقاضای راهنمایی از محضرتون سوالم اینه که این صبر و نگفتن صریح برخی مطالب تا چه میزان جایز است؟ ممنونم و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تجربه بنده و بعضی از رفقا مباحث «معرفت نفس» اعم از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و یا «ده نکته در معرفت نفس» و طرح شخصیت شهدا، برای این نسل مفید خواهد بود، إن‌شاءالله. موفق باشید

34454
متن پرسش

یا محبوب! سلام و رضوان خداوند بر شما باد. ببخشید استاد من کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا رو خوندم و به واقع لب کلام رو دیدم که روزه چه تاثیر شگرفی داره. می‌خواستم بپرسم اگر به هر دلیلی نتونیم روزه بگیریم و بخوایم اون جان سازی که در کتاب گفتید رو داشته باشیم (عقل و جان هر دو بگوید خدا) میتونیم هر روز به نیت روزه، سحر مختصر غذایی بخوریم و برای مواقعی که نمیشه روزه گرفت خوردن مختصر غذایی در وعده ی ظهر و نهاتا باز افطار در شب مطلوب حاصل میشه؟ چون روزه نگرفتن و کنترل هوس خوردن سخته و با این برکاتی که ذکر کردید و برکاتی که به عنایت حضرت محبوب شاهد بودم اصلا بر آن شده ام تا ایامم بر روزه باشد یا حداقل اگر روزه نیست شبیه ترین به آن باشد و آن شور دعای سحر و لک صمنای افطار را ره مطلوب کنم آیا ممکن است؟ به راستی که خوش گفت مولوی که با یک لقمه اضافی چشم دل کور می شود ـ آه بر آن چند چند لقمه های اضافی و حجاب های دوباره نیست شده و دور کننده آه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه خوبی‌های روزه، جوانان نباید نسبت به خود سخت‌گیری کنند تا نفس ناطقه‌شان اذیت شود. همین‌که جوانان مواظب خوردن‌های خود باشند که پرخوری نکنند، رویهمرفته ادب ماه رجب را که ماه گسترده‌شدنِ رحمت الهی است؛ رعایت کرده‌اند. در این ماه می‌توان گفت از طریق تأمّل بر دستورات این ماه «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

نمایش چاپی