بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20279
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک سوال داشتم خدمت استاد ارجمند: ۱. همانطور که می دانید اولین مرحله قیامت با نفخ صور آغاز می شود که همه در پی آن می می میرند. بر این اساس آیا منظور از مردن در اینجا این است که انسان در اینجا عدم می شود و روحش هم از بین می رود؟ اگر اینطور باشد که مخالف میل به جاودانگی در انسان است و نیز ضد برهان حکمت است چرا که بعد می فرماید که دوباره در صور دمیده می شود و همه زنده می شوند پس می تواند به این معنا باشد که انسان عدم شده و بعد دوباره زنده می شود و اگر چنین نیست پس منظور از اینکه همه ی انسان ها می میرند و بعد با نفخ صور دوم زنده می شوند چیست؟ (بنابر اینکه شما خودتان فرمودید که روح و حقیقت انسان هیچ موقع از بین نمی رود پس اگر اینطور باشد دیگر زنده شدن معنا ندارد چرا که خود زنده است و دیگر نفخ صور دوم معنا نخواهد داشت.) لطفا توضیح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نفخه‌ی اول، همه‌ی موجوداتِ زمینی به برزخ منتقل می‌شوند و در نفخه‌ی دوم، همه‌ی موجودات برزخی در برزخیتِ خود می‌میرند و به قیامتی‌بودن خود زنده می‌شوند. موفق باشید

20254
متن پرسش
با سلام: دو سوال دارم: ۱. در عید غدیر روایات و توصیه زیادی برای اطعام مومنین (غیر از افطاری) شده است و از طرفی توصیه زیادی هم برای گرفتن روزه. آن دو چطور باهم جمع می شود با فرض اینکه همه مومنین که در این روز روزه هستند؟! ۲. در قیامت آیا صورت اعمالی مثل نماز برای خودش شخصیتی است؟! یعنی مثلا صورت نماز من می تواند با پیامبر رابطه داشته باشد؟ یا فقط مربوط به خودمان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت عده‌ای به هر دلیلی روزه‌دار نیستند و یکی از نحوه‌های تجلیلِ این روز بزرگ، اطعام به مسلمین است و از این جهت می‌توان آن را قابل قبول دانست 2- اعمال در برزخ و قیامت، اعمالِ انسان که جزو وجود انسان‌ها هست و صورت اراده و اختیار اوست، برای او ظاهر می‌شود، چیزِ مستقلی نیستند. موفق باشید

20220
متن پرسش
با سلام: لطف بفرمائید چگونه بدن اخروی در قیامت شکل می گیرد؟ البته بنده از نظر ملاصدرا آگاهم ولی آن را قبول ندارم و آن اینکه نفس آن را ایجاد می کند. آیا نظر بهتری ارایه شده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر کسی بتواند مقصد اصلیِ جناب صدرالمتألهین را بفهمد، عالی‌ترین نگاه و بنیادی‌ترین فهم را نسبت به بدن اخروی که منطبق بر آیات و روایات است، به میان آورده است. عرایضی بنده در این مورد در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» داشته‌ام. البته فهم آن مبتنی بر فهمِ دستگاه فکری جناب صدرالمتألهین است. موفق باشید

20205
متن پرسش
سلام علیکم: در خصوص بهشت برزخی (بهشت حضرت آدم) و بهشت اخروی از دیدگاه حکمت متعالیه، تفاوت آنها را بفرمایید اگر منبع فلسفی در این خصوص وجود دارد لطفا معرفی نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بهشت برزخیِ آدم را در همان قوس نزول باید مورد بررسی قرار داد که در فلسفه مدّ نظر است از آن جهت که سیر از عالَم اعلی به عالم مادون است تا انسان‌ها در زمین، جنسِ آسمانی خود را در خود نهادینه و ملکه کنند و از این به بعد، قوسِ صعود به میان می‌آید تا انسان را به بهشتِ اخروی برساند که در آن‌جا با ملکاتِ روحانی خود به‌سر برد. معلوم است که در این مسیر اُفت و خیز هست، ولی اگر اراده‌ی کلی انسان رجوع به حضرت حق باشد، بالاخره این صعود به بهشت ختم می‌شود و نه به جهنم. موفق باشید 

20170
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 20135 اینطور فهمیدم که عالم ماده ی بعدی مثل همین ماده هست یعنی در عالم ماده ی بعدی من وجود دارم همان طور که در عالم ماده ی قبلی وجود داشتم. آیا این حرف درسته؟ چون فرمودید به اعتبار تجلیه خدا عالم ماده ازلی و ابدی است و تایید فرمودید که دقیقا مثل همین ماده است. حالا چند سوال برام پیش اومده: 1. اینکه خدا وقتی انسان را آفرید به خودش آفرین گفت. من از این حدیث اینو می فهمم که خلق انسان یه ابتدایی داره که قبلش نبوده در حالی که انسان به عنوان جزئی از عالم ماده (که به اعتبار تجلیه خدا ازلی است) همیشه باید بوده باشه آیا پرسیدن از کی و چه وقت از اینکه خدا این حرف رو زده درسته؟ یا این حرف خدا به لا مکان و زمان بر میگرده و اصلا نباید بگم که کی این حرفو زده؟ 2 همین الان که من در عالم ماده هستم باید در جهنم یا بهشت باشم منتها چون هنوز در عالم ماده گیر کردم متوجه بهشتی یا جهنم بودن خودم نیستم درسته؟ 3. اینکه خدا دائم در خلقه این یعنی دائم در حال افاضه ی وجوده درسته؟ یعنی چیز جدیدی خلق نشده به معنای اینکه قبلش وجود نداشته درسته؟ با توجه به سوال دوم بهشتی یا جهنمی بودنم به حال آخر عمر دنیاییه من بستگی داره درسته؟ یعنی الان اگه گناهکار باشم میتونم امید وار باشم که معناش جهنمی بودنم نیست درسته؟ ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق حرکت جوهری این عالم که شما هم مربوط به آن هستید، در حال عبور از قوه به سوی فعلیت‌اش می‌باشد تا به قیامت خود برسد و عالم دیگری ایجاد شود با آدم‌های خودش، آن عالم دیگر عالمِ شما نیست. موفق باشید

20093
متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 20079 بنده جواب سوالها رو نگرفتم در سوال قسمت ۱. بالاخره نسبت به زمان همین عالم می شود گفت مثلا ده سال دیگر زمین قوه هایش تماما به فعل تبدیل می شود و سپس زمان از بین می رود. پس باز می شود زمان تعیین گرد. مگر نه؟! در سوال ۲. آیا این تبدیل زمین به غیر این زمین قبل از قیامت است؟ و آیا در آن لحظه انسانی بر روی کره خاکی هست یا نیست؟ و اگر هست تکلیف آن انسان چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- نه، دیگر وقتی شما در بی‌زمان قرار گرفتید، زمان معنا نمی‌دهد 2- همه قیامتی می‌شوند. موفق باشید

20079
متن پرسش
سلام خدمت استاد: دو سوال داشتم: ۱. گفتید پیغمبر هم زمان قیامت را نمی داند زیرا تا زمانی که همه قوه های عالم ماده به فعل تبدیل نشده هنوز ماده است و بعد که تماما به فعل تبدیل شد ناگهان عالم دگرگون می شود و زمان هم از بین می رود. خب قبول. ولی باز هم نسبت به همین عالم تا زمانی که هنوز پابرجاست زمان وجود دارد و مثلا ۱۰ سال دیگه ناگهان عالم قوه هایش به فعل تبدیل می شود و زمان از بین می رود. پس می شود برای تمام شدن عالم ماده زمان مشخص کرد. لطفا توضیح بفرمایید. ۲. زمانی که عالم قوه هایش به فعل تبدیل شود آیا همان لحظه انسانی بر روی کره زمین هست؟ و اگر هست همراه با کل عالم دگرگون می شود و برزخش شروع می شود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی قوه‌ها تبدیل به فعل شد و حرکتی در میان نبود، زمان دیگر معنا ندارد 2- زمین به این معنا دیگر تغییر می‌کند به همان صورتی که خداوند می‌فرماید: «یوم تبدّل الارض غیر الارض» زمین در آن روز به زمینی غیر از این زمین تبدیل می‌شود. موفق باشید

20072
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم: با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: بنده ی حقیر اول راه هستم و چند روزی می شود با گروه المیزان آشنا شدم، طبق سیر مطالعاتی که در سایت المیزان لطف کردند در اختیار عموم قرار دادند، آیا ابتدا یک کتاب را مطالعه بکنم، بعد سراغ کتاب دیگری بروم؟ یا اینکه از هر کتابی یه مقدار طبق مباحث جلو بروم؟ ضمن اینکه برای بنده فعلا شرایط مباحثه با شخص دیگری مهیا نیست. سوال دوم: آیا در کنار این سیر مطالعاتی می توانم از کتب دیگری مثل کتاب های شهید مطهری و... استفاده کنم یا اینکه فعلا سیر مطالعاتی کفابت می کند؟ سوال سوم: همان طور که از آیات و روایات بر می آید و همچنین طبق مباحث انسان شناسی شما که بنده توفیق مطالعه برخی کتب را داشتم، معرفت نفس بنیادی ترین معارف است که باید سرلوحه ی تمامی معارف قرار گیرد، سوال اینجاست که در سیر مطالعاتی پیشنهادی در سایت، کتب مربوط به معرفت نفس خیلی کم رنگ است، آیا دلیل خاصی دارد؟ سوال چهارم: در سیر مطالعاتی گاهی کتاب ها در مباحث مختلف تکرار می شوند، بالفرض کتاب «دعای ندبه، زندگی در فردایی نورانی» ذبل دو مبحث شناخت اهل بیت (ع) و امامت و مباحث مهدویت و انتظار قرار گرفته است، بنده باید در هر دو مبحث کتاب مذکور را مطالعه کنم؟ پیشاپیش از راهنمایی شما کمال تشکر را دارم. برای بنده ی حقیر که در اول راه هستم دعا بفرمایبد. لطف می کنید، بنده را در ابتدای راه نصیحتی بفرمایید. از خداوند منان برای شما و فعالان این گروه، توفیق روز افزون را خواستارم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید سعی شود یک کتاب تا انتها خوانده شود و پیام آن به جان شنیده شود و سپس به کتاب دیگری رجوع شود 2- بعد از مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتاب‌های ارزشمند دانشمندی بزرگ همچون شهید مطهری، بیشتر قابل استفاده خواهد بود 3- مباحث «خویشتن پنهان» و «معاد» نیز در راستای معرفت نفس است 4- به نظر می‌آید اکثر تکرارها برای حضور بیشتر مخاطب باشد تا خود شما دریافت حضوری بهتری از موضوع پیدا کنید 5- با حوصله و پشتکار جلو بروید. موفق باشید

20056
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: ضمن عرض ادب و وقت بخیر خدمت استاد حکیم طاهرزاده در پی مراجعه ی یکی از دوستانم که دانشجوی پزشکی هستند، سوالی از بنده کمترین پرسیده شد. (راقم این سطور فارغ التحصیل مهندسی الکترونیک، دانشجوی حقوق و علاقمند به فلسفه و عرفان اسلامی هستم.) سوال عبارت بود از اینکه: «از کجا می دانی این اعتقادات و ادراکاتی که بر آن هستی صرفاً مجموعه ای از فعل و انفعالات عصبی - مولکلی نیست؟» به وضوح پیداست که این سوال متاثر از علم زدگی (Scientism) است که می خواهد لباس ناموزون ساینس (با همه ی گرایش های الحادی اش) را بر قامت بلند وجود بنشاند. بنده با سه مقدمه به صورت بسیار مفصل و با جزئیات به ایشان پاسخ گفتم که نظر به اینکه بازگو کردن جزئیات زیره به کرمان بردن است مطلب را اجمالاً به عرضتان خواهم رساند. (ضمناً لطفاً اگر نقد و نظری در این باره نیز داشتید بیان بفرمایید اگرچه اصل پرسش بنده این نیست...): اولاً: انسان بهره ای از وجود دارد و وجود منحصر در انسان نیست. پس انسان عضوی از دائره وجود است. ثانیاً: انسان (طبق برهان انسان معلق حضرت ابن سینا) خود را حضوراً وِجدان می کند و این وِجدان حضوری خود پیش از قوای حواس است. ثالثاً: همانطور که ما به «روحِ من» و «جسمِ من» تفوّه می کنیم، روح و جسم را از متعلقات من می دانیم. یعنی روح و جسم اعضا و اجزای من هستند. نقش نمای اضافه ی کسره ما بین روح و من یا جسم و من حاکی از آن است که روح بر من حمل می شود و همچنین جسم بر من. در نتیجه: انسانی که وجود دارد و وجود خود را حضوراً حتی پیش از حواس وجدان می کند نمی تواند در جسم خود محصور باشد، لاجرم بایستی وجهی از انسان وجود داشته باشد که رابط فی ما بین وجود و وجدان و من باشد و ما آن وجه انسان را روح می نامیم. پس از پاسخ به ایشان با وجود اینکه بحمدلله توانستم به خوبی ایشان را اقناع کنم، ولی پس از آن مکالمه پرسشی برای بنده طرح گردید که حتی پس از مراجعه به چند استاد فلسفه هنوز نتوانستم کما هو حقه جان کلام را دریابم. تا جایی که یکی از اساتید فلسفه به جای پاسخ دادن به سوال پس از دو مرتبه مراجعه و پاسخ های گزنده، در مرتبه سوم به بنده پیشنهاد داد به جای دنبال کردن این سوال یک چله نماز شب و مراقبه داشته باشم (!!!) . زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم / گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم 1. به راستی این «من» چیست که حامل روح و جسم است؟ 2. امام روح الله روحی فداه در آثار خود می فرمایند: «به نظر مى رسد این که جمله «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» از قبیل تعلیق به محال است، یعنى همان گونه که انسان نمى تواند نفس و روح خود را بشناسد خدا را نیز نمى تواند حقیقتاً بشناسد.» رای شما در این باره چیست؟ 3. آیا شناخت من لازمه اش محیط شدن انسان بر خود (که محال به نظر می رسد!) نیست ؟ 4 - آیا در راه شناخت و آشنایی با من راهی به جز علم حضوری و عرفان وجود دارد و فلسفه را بر آن راهی هست؟ ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید / هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند در پایان خواهشمندم حتی المقدور پاسخ را مفصل و با جزئیات بیان بفرمایید. اگر میسر بود برای مطالعه ی بیشتر منابعی را معرفی بفرمایید موجب امتنان این حقیر خواهد بود. می دانم این فرزندتان را از دعای خیرتان محروم نمی فرمایید. و الحمدلله رب العالمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در موضوع معرفت نفس و احساسِ خودْ ماوراء تن، و حضورِ ابدی آن سخن بسیار رفته است و همان‌طور که مرقوم فرموده‌اید انسان به خوبی خود را بدون تن می‌تواند احساس کند و به حکم آن‌که عالِم غیر معلوم است آن‌کسی که به تنِ خود علم دارد مسلّم تنِ خودش نیست و چون علم از مقوله‌ی مجردات است، پس بنابراین کسی که علم به خود دارد موجودی مجرد است و موجود مجرد، فرسایش‌پذیر و «میرا» نیست. و این کم‌ترین علم به خودمان می‌باشد در آن حدّ که خود را به عنوان یک موجودِ مجرد می‌یابیم. و بنده در این رابطه عرایضی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» با شرح صوتی آن و در کتاب «خویشتن پنهان» داشته‌ام. می‌ماند این نفس چه وسعتی دارد در آن حدّ که مولایمان علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند:

اتَزْعَمُ‏ انَّكَ جِرْمٌ صَغيرٌ

 

وَ فيِكَ انْطَوَى الْعالَمُ الاكْبَرُ

     

تو مى‏ پندارى كه همين جسم كوچك هستى، در حالى كه جهان بزرگى در نهاد تو پنهان است. زیرا انسان وسعتی تا همه‌ی افلاکِ سماوی دارد در آن حدّ که فرمود: «دو سر هر دو حلقه‌ی هستی / به حقیقتْ به هم تو پیوستی». در رابطه با وسعت انسان و این‌که سلوک زیادی نیاز است تا انسان همه‌ی ابعاد خود را در حدّ ممکن بیابد، کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتنِ باورها» با شما سخن‌ها دارد. و باز در این رابطه در روايت داريم كه راوي از حضرت‌امام‌ رضا (ع) مي‌پرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آن‌ها خلق شده‌اند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسول‌الله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي مي‌گويد: عده‌اي از مسلمانان مي‌گويند بهشت و جهنم مقدر شده‌اند ولي خلق نشده‌اند. حضرت فرمودند: آن‌ها از ما نيستند و ما هم از آن‌ها نيستيم:

«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيَّ (ص) وَ كَذَّبَنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قال‌الله‌: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ آنٍ».

پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه 44 سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار مي‌كردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آب‌جوشان در حال طواف‌اند.[1]

و نيز در روايت داريم که: «رسول خدا (ص) ‌فرمودند: در آن هنگامي كه مرا در آسمان معراج دادند من داخل بهشت شدم‌، ديدم در آنجا زمين‌هاي بسياري را كه سفيد و روشن افتاده و هيچ در آنها نيست‌، وليكن فرشتگاني را ديدم كه بناء مي‌سازند، يك خشت از طلا و يك خشت از نقره‌، و چه بسا دست از ساختن برمي‌دارند. من به آن فرشتگان گفتم‌: به چه علّت شما گاهي مشغول ساختن مي‌شويد و گاهي دست برمي‌داريد؟ فرشتگان گفتند: وقتي كه نفقة ما برسد ما مي‌سازيم و وقتي‌كه نفقه‌اي نمي‌رسد دست بر مي‌داريم و صبر مي‌كنيم تا آن‌كه نفقه برسد. رسول‌خدا (ص) به آن فرشتگان گفتند: نفقة شما چيست‌؟ گفتند: نفقة ما گفتار مؤمن‌است‌ در دنيا، كه ‌بگويد: سُبْحَانَ اللَهِ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ وَ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ وَ اللَهُ أَكْبَرُ.[2]

پس چنانچه ملاحظه مي‌فرماييد حضرت در سفر معراجي خود با بهشت و جهنم روبه‌رو شدند و اين مي‌رساند که هم اکنون بهشت و جهنم موجود است. 3- ما تنها نسبت خود با خدا را می‌یابیم و نه نسبت خدا به عالَم را 4- فلسفه، خبر از وجود حقایق می‌دهد و عرفان، مقام اُنس با آن حقایق است. موفق باشید

 


[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَاu: يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِي‌عَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِf قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَي‌النَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَي‌السَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَu: مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ f وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَي‌شَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِي‌نَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي‌يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء في‌الرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).

[2] - «عن أبي عبد الله u قال، قال رسول الله f لما أسري بي إلى السماء دخلت الجنة فرأيت فيها قيعان يقق و رأيت فيها ملائكة يبنون لبنة من ذهب و لبنة من فضة و ربما أمسكوا فقلت لهم ما بالكم ربما بنيتم و ربما أمسكتم فقالوا حتى تجيئنا النفقة فقلت و ما نفقتكم فقالوا قول المؤمن في الدنيا سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلا الله و الله أكبر فإذا قال بنينا و إذا أمسك أمسكنا»(بحارالانوار، ج 18، ص 409، باب 3 – اثبات المعراج و معناه.)

20042
متن پرسش
سلام: قبل از صوت شرح مقالات باید صوت معرفت نفس و حشر را گوش بدهم؟ در صورت گوش دادن به صورت معرفت نفس و حشر که داخل dvd بود، آیا خواندن کتاب های 10 نکته و کتاب معرفت نفس و حشر لازم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقالات خوب است که «ده نکته» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن «معاد» را کار کنید. همه‌ی آن موارد با شرح صوتی آن کار شود. موفق باشید

20047
متن پرسش
سلام و درود خدا بر شما: آیت الله جوادی و علامه حسن زاده در مورد تکامل برزخی در کجاهای کتبشان بحثهای فلسفی این موضوع را آورده اند تحقیق جامعی در این زمینه را پیگیر هستم. در مورد تکامل برزخی اهل ضلالت و کفر در کتاب معاد شما فرموده اید ادامه داشتن راهشان بصورت تکاملی نیست و به سوی جهنم است و راهی به سوی آتش و عذاب لقای پروردگار در اسم غضب می شوند پس برزخ آنها بدون تکامل فقط در عذاب اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی به یاد ندارم که اساتیدِ فوق در رابطه با تکامل برزخی گفته باشند. آن‌چه مطرح است همان «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» است. می‌ماند که بعضی از گناهان در حدّ عذاب برزخی از شخص پاک می‌شود که این به یک معنا، تکاملِ برزخی است و آیت اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به سوی خدا» در این مورد نکاتی داشته‌اند. موفق باشید

20023
متن پرسش
سلام: آیا می شود عوالم برزخی را در همین دنیا طی کرد؟ به چه طریقی؟ به دست چه کسی؟ از طریق امام می شود؟ بعد از سلوک کامل شدنی است؟ عارفی به این طریق تا بحال بوده است؟ یعنی اینها بعد از مرگ وضعیتشان با بقیه متفاوت است؟ تشکر از راهنماییتان استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت دستورات شریعت الهی، انسان می‌تواند بسیاری از مراحل برزخ و قیامت را طی کند. در این مورد خوب است به کتاب «معاد» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

19972
متن پرسش
سلام استاد: ۱. در معاد جسمانی، منظور از صورت همون جسم از جنس نفسه چیست؟ ۲. در قیامت، نفس یک انسان عین اخلاق و اعتقاد و اعمالش میشه که جسم از جنس نفس، ظهور این سه پدیده میشه، به عبارتی اول نفس تحول پیدا میکنه به این پدیده‌ها و بعد ظهور نفس، نوع بودن نفس رو نشون میده و یا همه اینها به صورت یک پرده و حجاب اند و خود نفس بدون تحوله و فقط جسم متجلی به این صورت در میاد؟ ۳. معاد دیگر پدیده‌های غیر از انسان به چه صورت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! 2- نفس انسان با نظر به هویتی که در قیامت پیدا می‌کند جسم خود را ابداع می‌نماید 3- با تحول جوهری، عالَمْ شدتِ وجود پیدا می‌کند. موفق باشید

19970
متن پرسش
سلام استاد: معاد جسمانی برای همه عالم ماده است نه فقط انسان، درسته؟ اگر بله فرق معاد انسان و جسم تکاملی انسان با بقیه عالم ماده در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی بدین معنا است که عقاید و اخلاق و اعمال ما در قیامت، صورت و جسم پیدا می‌کند و این ربطی به جسمانی‌بودنِ عالَم قیامت ندارد! موفق باشید

19968
متن پرسش
سلام استاد: در مورد معاد جسمانی از نظر امام، فرمودید که دیگه یه جسم و یک روح نداریم، بلکه روح یا نفس همان جسم است، به معنی تجلی ۱. یعنی میشه گفت دیگه بدن ابزار نیست در قیامت؟ ۲. اینکه فرمودین نفس همون جسمه، به معنای تجلی، آیا میشه گفت این نوع تجلی همانند تجلی خداوند است به صورت ملائکه یا فرق داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است که می‌فرمایید 2- همه‌ی عالم تجلی انوار الهی است و از حضرت حق جدا نیست و بدن قیامتی انسان نیز به همین نحو از روح انسان جدا نیست که ابزار بدن باشد. موفق باشید

19885
متن پرسش
سلام استاد: در باب حرکت جوهری، فرمودین که حرکت جوهری مختص عالم ماده هست، حالا اینکه فرمودین نفس آدمی هم به اعتبار بدن حرکت داره، دو تا سوال برام پیش آورده: اولی اینکه آیا خود نفس حرکت پیدا میکنه وقتی توی دنیاس یا فقط بدن حرکت داره و ما از باب وحدت بین این دو میگیم نفس هم حرکت داره؟ دومی اینکه وقتی مومن در برزخ عذاب میشه به این علته که به کمالش برسه، یعنی یه نقایصی داره، حالا اون تبدیل نقایص به کمال در برزخ که عالم مجرداته، نشانه وجود حرکت نفس در برزخه؟ یعنی میشه گفت فقط در عالم جبروت و قیامت حرکت نداریم و ثبوت داریم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس از آن جهت که در نسبت با بدن قرار دارد حقیقتاً دارای حرکت است. ولی همین‌که از بدن جدا شد، حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل ندارد، بلکه در برزخ و قیامت رفعِ حجاب برایش مطرح است که اگر هم آن را حرکت بنامیم، از جنس حرکت‌های دنیایی نیست. موفق باشید

19855
متن پرسش
سلام: 1. يك راه پيدا كردن معرفت، لياقت و طهارت براي ديدن امام زمان (عج) معرفي نماييد. 2. حرز يماني چيست و فعلاً در كجاست؟ 3. اينكه مي گويند الان قيامت قائم است چگونه مشكلات همه را تفسير كنيم و چطور بفهميم اهل بهشت هستيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد راه رؤیت وجود مقدس حضرت، چیزی نمی‌دانم. آن‌چه شریعت الهی در مقابل ما قرار داده است رعایت حرام و حلال الهی است که موجب نحوه‌ای از عصمت خواهد شد و از این جهت می‌توانید به امام معصوم نزدیک شوید 2- از حرز یمانی چیزی نمی‌دانم 3- رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از چشم‌برداشتن از هر آن‌چه غیر خداست، عملاً حجاب‌های بین خود و قیامت را از بین بردند. موفق باشید

19824
متن پرسش
سلام: من یه مسئله ای ذهنمو مشغول کرده اونم اینکه اصلا نمیتونم درک کنم مردا به زنا نگاه بد دارن تو خیابون فقط دیگه یه استثناهایی که اوضاشون خییلی بده. بعد اینکه اگر مردا واقعا اینجورن پس چرا اجازه میدن زناشون ناموسشون با این سر و وضع بیرون بیان؟ مگه نه اینکه امام علی فرمودند پاکدامنی مرد به اندازه غیرتشه؟ دختر عموی با بدترین تیپا بیرون میره شوهرشم آدم واقعا پاکی هست. پنج ساله که میشناسمش هیچ کسی ازش یه بدی یا نگاهی بد ندیده حتی کسی رو فرستادم با بهترین قیافه پیشش محل کارش همون شخص گفت خجالت می کشید نگام کنه در این حد مرد پاکیه تازه خودشم از زنش میخواد این تیپا رو بزنه. لطفا نظرتونو بگین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به جواب سؤال شماره‌ی 19823 عنایت داشته باشید که دستورات دین انسان را سعادتمند می‌کند و آن آقا و خانم با عدم رعایت احکام الهی، دنیا و آخرت خود را به مشکل می‌اندازند. موفق باشید

19806
متن پرسش
با سلام: سه سوال از متن و شرح کتاب معاد داشتم: ۱. حقیقت یک وجود ظریف فی الخارج است به چه معناست؟ ۲. پاک شدن در سکرات به دلیل رو به رو شدن با اسماء غضبی و در نتیجه عذاب دیدن است یا رد وسوسه های شیطان و منصرف شدن از شیطان؟ ۳. فرمودین عبادتی که قلب متوجه آن نباشد و از آن در باطن آثاری پیدا نشود در عوالم دیگر محفوظ نمی ماند. ملاک برای دانستن اینکه عبادات متوجه قلب هستن یا نه چیست؟ با تشکر یا حق.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این مطلب را با دنبال‌کردنِ مباحث «برهان صدیقین» برای خود حل کنید 2- پاک‌شدن در سکرات به معنای آن است که تعلقات ما که ریشه در توهّمات شیطانی دارد، رفع گردد 3- هراندازه انسان روحِ عبودیت را در خود زنده‌تر احساس کند، بیشتر امیدوار می‌گردد که حضرت حق به او نظر انداخته‌اند. موفق باشید

19804
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: دو سوال از خدمتتان دارم: 1. بعضی از عذاب های الهی همانگونه که در قرآن ذکر شده منجر به نابودی و هلاکت اقوام شده است. سوال اینست که به هر حال عمر فرد ظالم تمام می شود و پس از مرگ با آتش و عذابی که از درونش شعله ور می شود مواجه می گردد پس دلیل این تعجیل و نزول این عذاب در دنیا چیست؟ البته نابودی جسم را از این نظر که فرصت ادامه زندگی و احتمالا توبه و انجام اعمال صالح از فرد گرفته می شود می توان به عذاب تعبیر کرد. 2. در ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» که توصیه شده 7 مرتبه پس از نماز صبح و 7 مرتبه پس از نماز مغرب گفته شود با توجه به اینکه اسم الله جامع جمیع صفات الهی می باشد علت گفتن العلی العظیم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واللّه اعلم، بالاخره می‌فرمایند مقداری از آن‌چه در قیامت می‌چشند را در این دنیا به آن‌ها می‌چشانند که این حاصلِ اعمال و رفتار خودشان است 2- بعضی از اسماء، افقِ نگاه به حضرت اللّه را جهت می‌دهد. موفق باشید

19762
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در مورد آیه ۳۹ سوره نور که خداوند می فرمایند گناهکاران در روز قیامت نزد اعمال خود می روند و هیچ نمی یابند ولی خدا را آنجا می یابند می خواستم اشاره کوچکی بفرمایید اینکه در اینجا که کلمه جلاله الله را آوردن که یعنی الله را می یابند منظور چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باباسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید: اعمال کافران مانند سرابی است در بیابانی خشک که انسانِ تشنه فکر کند آب است و او را سیراب می‌کند، در حالی‌که وقتی به آن رسید در آن تنهایی و بی‌کسی، هیچ‌چیز جز خدا را نمی‌یابد که باید به آن امید می‌بست. موفق باشید

19715
متن پرسش
با سلام: بعد از کار کردن کتاب مقالات با صوت چه چیز را باید کار کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معاد و شرح صوتی آن مباحث ان شاءاللّه جمعی بین سلوک علمی و عملی را برایتان پیش خواهد آورد. موفق باشید

19711
متن پرسش
سلام عليكم: نظر شما در مورد آيه 5 سوره ي طه چیست؟! می خواستم بدانم این تحلیل بنده درست است یا نه؟! این آیه معاد جسمانی را مطرح می کند منتها جسمانی بودن به معنی حفظ تعین است و معاد یعنی ظهور جنبه ی وجه الحقی تعین مخلوق که در نتیجه ی مجرد شدن اش ظهور می کند. نهایت قاعده ی معاد جسمانی همان بحث عرفانی فنای در حق در عین حفظ تعین می باشد. البته من نمی فهمم چرا در آیه 55 طه می گوید «فیها نعیدکم» یعنی بازگشت به ارض و این ظاهرا مربوط به جسد ماست.
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی 5 سوره‌ی طه مربوط به تدبیر اسم رحمان بر عرش است 2- آیه‌ی 55 سوره‌ی طه نظر به مراحل جنینی و مرحله‌ی حیات دنیوی و مرحله‌ی برگشت به قیامت دارد و علامه در المیزان نکات خوبی در این مورد دارند به این معنا که شما در دوره‌ی جنینی بدن خود را از زمین می‌گیرید و سپس با تولد خود به زمین برمی‌گردید و در نهایت جهت رجوع به حق، از زمین خارج می‌شوید. موفق باشید

19694
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از زحمات شما. شما فرمودید که (بدین مضمون) کسانی که کافرانی که کارهای خیر انجام می دهند و به فقرا و نیازمندان کمک می کنند، اینگونه اعملشان در راستای ارضای نفس اماره است و هیچگونه پاداش اخروی به آن تعلق نمی گیرد و به عبارتی، هیچگونه صورت برزخیه در آن دنیا نخواهد داشت زیرا در اعتقادشان معادی را باور نداشتند؛ این سخن شما با یک روایتی که در مفاتیح الحیات است، ظاهرا جور در نمی آید: قال رسول الله صلی الله علیه واله: یا علی من ترک الخمر لغیر الله سقاه الله من الرحیق المختوم فقال علی علیه السلام: نعم والله من ترکها صیانة لنفسه یشکره الله علی ذلک مفاتیح الحیات ص94 در این روایت، ترک شراب که با انگیزه ی غیر الهی ترک شده، صورت برزخیه اش خوردن از شراب بهشتی است. یا آن داستانی که بزرگان نقل می کنند که فلان کافر را در جهنم دیدند که خانه ای در وسط جهنم دارد که مانع از سوختن او می شود، پرسیدند جریان چیست؟ گفته شد که این کافری است که در دنیا همسایه ای مومن نیازمند داشته که به آن مومن کمک می کرده. یا در مسئله ی شفاعت اهل بیت علیهم السلام زیاد شنیده ایم که امیرالمؤمنین به آن شخص شیعه فرمود که آن ناصبی، حقی بر گردن ما دارد؛ مومن پرسید چه حقی؟ مولا فرمود: یکبار دلش برای حسینم سوخته است. یک روحانی در تلویزیون می گفت عمل خوب دو دسته است: عمل صالح که برای رضای خداست، عمل حسن که برای رضای خدا هم نیست، آن روحانی می گفت به حکم «ان الله لایضیع اجر المحسنین»، خداوند به آن کسی که عمل حسن انجام داده، پاداش می دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همه‌ی آموزه‌های دینی را ذیل اصل توحید و دوری از شرک معنا کرد و در هر حال باید یک نوع رجوع به خداوند در دنیا باشد تا در قیامت که صورت رجوع «انّا للّه و إنّا الیه راجعون» ظهور می‌کند، افراد به سوی خدا سیر نمایند که همان بهشت است و محل اسماء الهی، وگرنه در مقام دوری از خدا قرار می‌گیرند حتی اگر در میان جهنم باشند. از آن روایت اول به جمله‌ی «صیانة لنفسه» اگر نظر کنیم نحوه‌ی همراهی با فطرت را که مبنایِ توحیدی دارد، می‌یابیم و یا محسنین را باید کسانی دانست که در فضای توحیدی عمل می‌کنند. موفق باشید

19684
متن پرسش
اگر در آخرت زن و مردی وجود ندارد و لذت های دنیا قابل قیاس با آخرت نیست پس تکلیف این روایت که می فرماید «الناس فی الدنیا والاخره لذه اشهی لهم من النساء» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون لذّت اصلی با انس با حقیقت حاصل می‌شود فرموده‌است «لذت قیامت از لذت جنسی بیشتر است». موفق باشید

نمایش چاپی