بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29762
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله استاد: پیرو سوال 29755 بنده کتاب آشتی با خدا را قبلا نسخه کتابی اش را خوانده ام اما همچنان جوابی برای سوالات خود نیافتم. هر چند اگر پاسخ دادن برای شما مقدور نیست لطفا سوال بنده را نادیده بگیرید. خداوند شما را حفظ کند. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحث جلسه‌ی ۴ تا جلسه‌ی ۸ کتاب «آشتی با خدا» که موضوع انسان فقط هست را، به میان می‌آورد را، افقی در فهم درست ابدیت در مقابل انسان می‌گشاید. بعد از آن اگر به کتاب «معاد» رجوع شود إن‌شاءالله راحت‌تر می‌توانید به جواب سؤال‌های خود برسید. موفق باشید

29755
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله ۱. این که گفته میشود در آن دنیا فقط «عقیده» هرکس باقی می ماند و همه چیز فراموش می شود. عقیده یعنی دقیقا چه؟ یعنی بجز عقیده (به عنوان مثال حب به امیرالمومنین (ع) چیز دیگری یادش نمی آید؟ اگر یادش نمی آید پس چطور می گویند همسر های دنیایی در بهشت به خواست خود می توانند کنار هم باشند؟ پس قیافه و روحیات همدیگر باید یادشان باشد. ۲. جایگاه اطلاعات و حفظیات و آگاهی ها و خاطرات انسان در روح است؟ (حتی چیز های غیر مهمی که در ذهن ثبت شده است) ۳. روح چگونه در خود حافظه دارد؟ خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. انسان در قیامت با قلبش زندگی می‌کند. پیشنهاد می‌شود کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست را مطالعه بفرمایید. موفق باشید

29750
متن پرسش
سلام استاد: ۱. افرادی که در این دنیا از یاد خدا فراری هستن _مثلا به محض شنیدن آیات قرآن از آن روی می گردانن، آیا وقتی که این افراد وفات کردن و کسی ختم قرآن و ذکر و دعایی برای آنها بفرستد، آیا باز هم از یاد خدا روی می گردانند و آن ذکر و دعاها باعث عذاب آنها می شود یا که به اون چنگ می زنند و از ان استفاده می کنند؟ ۲. آیا به همراه داشتن تسبیح و انگشتر عقیق فایده ای دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر هیچ رابطه‌ای با خدا و قرآن نداشته باشند آری! به زحمت خواهند بود. ۲. برای اهلش که متوجه‌ی سیره‌ی اولیاء هستند و نوعی احساس یگانگیِ شخصیت با آن‌ها دارند، مفید و مؤثر است. موفق باشید

29739
متن پرسش
سلام بر استاد: سوالی مطرح شده بود در مورد سخن یکی از عرفا که برخی از جهنمیان بعد از خروج از جهنم در رتبه بالاتری نسبت به برخی بهشتیان قرار می‌گیرند و بنظرم شما فرمودید از نظر عمل مشکل داشتند و از نظر معارف بهتر از آن بهشتیان بودند. ۱. جایگاه العلم حجاب الاکبر چیست؟ آیا مواخذه نمی‌شوند شما عالم بودید چرا عامل نبودید؟ ۳. این معارف باید در چه سطحی باشند تا موجب سعادت شوند همین که بخوانیم یا تصدیق عقلی لازمست یا نه مراتب بالاتری لازمست؟ ۴. اگر معارف خود را در حد مثلا امام یا علامه برسانیم اما در بند عمل نباشیم نهایتا به مقام آنها می‌رسیم؟ چون این معارف ملکه آن فردست چگونه در جهنم ولو موقتا از فرد گرفته می‌شود و آیا ممکنست فرد در عین اینکه در جهنم است در همان حال در بهشت باشد چون ملکات متضاده دارد؟ ۶. اگر فرد گناهانی مرتکب شده است که مستلزم خلودست مثل قتل در عین حال معارفش خوب باشد باز نجات می یابد؟ آیا این نجات نهایی مختص معارف است یا اگر کسی مثلا انسان صادقیست اما شهوتران است ملکه صدق او را نجات خواهد داد؟ ۸. آیا می‌شود گفت اگر فرد فقط یک صفت نیک را ملکه کرده باشد نور آن صفت او را نهایتا نجات خواهد داد و کسانی مخلد دوزخند که هیچ ملکه حمیده ندارند به نام امام رضا هر ۸ تا را پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن معارف که در عالم غیب و قیامت مطرح است، عین عمل است و بیشتر، حالت حضوری دارد و مباحثی که ذیل آن مطرح فرمودید با توجه به این امر منتفی است. موفق باشید

29746
متن پرسش
با عرض سلام: سوال 29739 حقیر ناظر به سوال 18953 بود در آنجا معارف را از عمل تفکیک کردید در اینجا عین هم. اگر ممکن است جایگاه فرمایشتان در آن سوال و این سوال را تشریح فرمایید و اگر می‌پذیرید که برخی در معارف رشد خوبی داشتند اما در عمل مشکل داشتند کما اینکه شاهدیم بسیاری اینگونه اند به آن ۸ سوال حقیر که شهید فی سبیل الله شدند هم التفاتی بفرمایید باور کنید بسی فکر می‌کنیم تا سوالی مطرح کنیم که باب تفکر برای خود، دوستان و احیانا حضرتعالی فراهم شود، لکن برخی پاسخها آب سردیست بر تکاپوهایمان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این دنیا معرفت، مبنای عمل صالح قرار می‌گیرد ولی در آن دنیا که قلبِ انسان در صحنه است معارف، خود به خود منجر به عمل می‌شود. پیشنهاد بنده آن است که رفقا با سیر مطالعاتی سایت جلو بروند در آن فضا اگر سؤالاتی پیش آمد، بنده در خدمت‌شان می‌توانم باشم. ممکن است حتی ذوق بعضی از عزیزان در اشاراتی که بنده مطرح می‌کنم، حاضر نباشد. لذا نباید خود را در این رابطه به زحمت بیندازند. موفق باشید

29727
متن پرسش
با سلام: اینکه پس از مرگ با ملکات روبرو خواهیم بود برایم مبهم است. چون ملکات امری مطلق نیست. مثلا بسیاری درست است که دابشان بر صداقت است اما گهگاهی دروغ می‌گویند یا در مواردی مشخص نیست کدام ملکه است فرد ممکن است مدتی خوش خلق باشد چندی بعد بدخلق شود دوباره خوش خلق و این سخن پایان ندارد فرد با برخی افراد برخورد خوبی دارد با برخی دیگر نه برخی افراد ملکه مشخصی ندارند نه صفت رذیله در جانشان به آن صورت ریشه دوانده نه صفت حمیده ملکه وجودش شده تکلیف افراد بی ملکه چیست؟ یا برخی افراد مذبذب هستند و ملکات مختلفی در طول حیات دارند آیا ملاک لحظه مرگ است، فردی در طول عمرش صادق بوده سال آخر به دروغگویی مبتلا می‌شود از سویی بسیار می‌شود که توبه کردیم اما هنوز ملکه گناهان در روحمان است تکلیف چیست؟ اگر ملکه ملاک است قاعدتا فرد معذب خواهد بود و اگر بخواهیم قبول توبه را منوط به این کنیم که فرد آن ملکه رذیله را زائل کرده باشد که فکر کنم در روایات اینگونه نباشد توبه فرد با استغفار جدی قبول است بعد از آن نباید گناه را ادامه دهد و با توجه به اینکه بسیاری توبه را می‌شکنند که نشان از رسوخ ملکات است اگر فرد پس از استغفار فوت شود در حالی‌که رسوخ ملکات را زائل نکرده چه سیری در برزخ و قیامت خواهد داشت؟ بنده گمان می‌کنم بحث ملکه در راستای اثبات تجرد اعمال است تا ابدی بودن عذاب نسبت به این امد بسیار کوتاه توجیه شود که با این مشکلات که مطرح کردم بنظر صحیح نمی آید بهتر است ابدی بودن بهشت را تفضلی دانست و عذاب جهنم را همچون عرفایی چون ابن عربی نهایتا عذب دانست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اخیر سؤال، اختلاف هست. به گفته‌ی آیت الله طباطبایی و آیت الله جوادی، بالاخره انسانی که در کلیّت شخصیت خود مطابق فطرتش عمل نکرده و شخصیتی جدای امور فطری خود دارد، پس از مرگ دائماً با آن شخصیت در تضاد به‌سر می‌برد تضادی بین شخصیت او و فطرت او، و حقیقتاً این امری آزاردهنده است. مگر آن‌که بپذیریم آن انسان وقتی رحلت کرد به‌کلّی از انسانیت خارج می‌شود و نه آن‌که انسانی است که گناه کرده است؛ که این امری است غیر قابل قبول. ولی اگر شخصیت کلّی افراد رویهمرفته جدای از فطرتش نبود، اعمالِ گاه و بی‌گاهِ خلاف او، او را مخلّد در آتش نمی‌کند، زیرا ملکات یا شخصیت اصلی او جهت مخالف فطرتش نداشته. موفق باشید  

29695
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. اینطور که اساتید فرمودن وقتی انسان فوت می کند با توجه به دستورات دین که در دنیا انجام داده بدن سازی آخرتی خود را انجام داده و ضرورت این دستورات برای انسان به اندازه بدن سازی جنین در رحم مادر است که اگر انسان در این دنیا بدن سازی آخرتی خود را انجام ندهد مثل جنینی که در این دنیا معلول متولد می شود در آخرت هم ناقص متولد می شود. حال چگونه این روایت با این مقدمه قابل جمع است؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: لاَ يُسْأَلُ فِي اَلْقَبْرِ إِلاَّ مَنْ مَحَضَ اَلْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ اَلْكُفْرَ مَحْضاً... در بعضی روایات در انتهای حدیث این عبارت آمده: اَلْآخَرُونَ يُلْهَوْنَ عَنْهُمْ... یعنی کسی که ایمان متوسط دارد در برزخ ازش سوال نمی شود و به حال خودشون رها می شوند تا قیامت؟ پس اون تولد ناقص چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ، انسان با وجه اجمالی خود که شخصیت کلّی خود می‌باشد، روبه‌رو می‌شود. و روایت مذکور به خوبی متذکر آن موقعیت است. آری! به همان اندازه انسان بدنِ کلّی خود را در برزخ دارا می‌باشد، زیرا به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی انسان در برزخ به نحوی هنوز در دنیاست، و در قیامت است که انسان با بدن اصلی خود روبه‌رو می‌شود و با رفع حجاب‌ها همچنان جلو می‌رود تا به صورت نهایی بدنش نایل آید. موفق باشید

29672
متن پرسش
سلام استاد، با عرض خدا قوت: استاد شما میگین ما در برزخ و قیامت همه چیز دنیاییمون از دست میره، چهره و خانواده و دوستان و...، این دوری و از دست دادن فشار داره برامون، از طرفی فرمودین انسان با ارتباط با دیگران ظرفیت و وسعتش زیاد میشه، و اینکه نباید از دست دادن و بدست آوردن چیزی ما رو اذیت کنه، از طرفی محبت به دوستان مومن و همسر نشانه های ایمانه، واقعا یعنی ما باید قطعا کسانی رو دوست داشته باشیم و از دستشون بدیم؟ یعنی باید من نتیجه بگیرم که این فشار و سختی ما رو میسازه؟ چون جمع بین اینها نتیجش سختی و ناراحتی برای انسانه، هیچ کس نمیتونه همسرشو خیلی دوست داشته باشه و برای از دست دادنش غمگین و دلتنگ نشه، و اینکه فرمودین رسیدن به مقامات بالای بهشت سختی زیادی داره، این سختی آیا همین فشار هاست؟ من تو این دو ۳ ماه اخیر یه بخشی از سلامتیم رو از دست دادم و چنان فشاری بهم اومد که شب و روزم رو نفهمیدم، استاد راه تحمل سختی رو به ما بگین تا ما خودمون رو بسازیم برای راضی به رضای خدا شدن، چون انگار حس کردم من خدای روزهای خوب رو دارم می‌پرستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان مؤمن در برزخ و قیامت به مطلوبات حقیقی که غیر وَهمی باشند، می‌رسد «وَ ممّا یشتهون» هر آنچه طلب می‌کند به او می‌دهند و خودش متوجه‌ی بی‌پایگیِ تعلقات دنیا می‌شود. ۲. سختی‌هایی که به جهت گناهان خود انسان نباشد، موجب گشودگیِ جهان معنوی برای انسان مؤمن می‌شود. موفق باشید

29661
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد در بحث معاد ما به این رسیدیم که نفس انتخابگر است و بر اساس همین انتخاب گری بدنی برای خود می یابد. بجز اون گفتیم که هر چیزی که در عالم ماده هست قبلا در عالم غیب وجود داشته حال این مطالب با نظر ملاصدرا که اینچنین است چرا تفاوت دارد: نظريه ملاصدرا درباره نفس انساني نيز نظريه اي تازه و راهگشا و کاملترين نظريه هاست پيش از او دو نظريه از قديم باقي مانده بود، يکي نظريه افلاطوني که معتقد بود که نفس انسان پيش از بدن آفريده شده و پس از آفرينش بدن به آن ملحق مي‌شود. نظريه ديگر نظريه مشائي که مي‌گفت نفس انسان موازي با آفرينش بدن آفريده شده و با آن آميخته مي‌گردد. ملاصدرا اثبات کرد که نفس انسان پس از آفرينش بدن و بر اثر سير و حرکت تکاملي ماده بدن حاصل مي‌شود و بتدريج با نوعي ديگر از تکامل وجودي راه خود را طي نموده و سرانجام در هنگامي که خود را از ماده بي نياز ببيند بصورت مرگ از بدن خارج و از جهان ماده بيرون رفته و قادر به زندگي در عالم مثال مي‌گردد. و به‌تعبير معروف آن؛ نفس انسان در حدوث خود، مادي و جسماني است ولي در بقاء و ادامه حيات خود غير مادي و مستقل. چون هر جا که تکامل هست پاي وجود در ميان است بنابر اين، بدون اصل اصالت وجود حل مسئله نفس انساني قابل حل نمي بود و ملاصدرا آن‌را حل نمود. ۲. الف: در بحث میزان گفته شد که هر ذره ای از اخلاق و عقاید و اعمال نقش دارند. آیا پس از آن که شخص در برزخ مدتی را برای اعمال خود در جهنم برزخی گذراند و پاک شد دوباره در قیامت و در میزان با آن اعمال مواجه می شود؟ ب: آیا جهت گیری کلی انسان فقط به نیت الهی داشتن است این که کسی نیتش الهی بود اما اعمالش خلاف آن بود جهتش غیر الهی محسوب می شود؟ ۳. در بحث مهدویت صحبت هایی در خصوص این هست که بزرگانی فرموده اند پرچم از دست رهبر معظم انقلاب به دست ولیعصر (عج) می رسد، صحت و سقم این صحبت ها چگونه است. جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخن عزیزالقدرِ جناب صدرالمتألّهین در رابطه با «النّفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» در رابطه با حضور نفس است در این دنیا که تحقق خاص جزیی فردیِ او از طریق همین بدن جزئی به ظهور می‌آید و شکل می‌گیرد. ولی آن‌جا که در روایت گفته می‌شود: «خلق الأرواح قبل الأبدان» نظر به وضع ارواح در علم خدا دارد و این دو با هم متنافی نیستند. ۲. خیر! سیر کلّی انسان به حالت اجمالیِ در برزخ معلوم می‌شود و پس از آن همان سیر در قیامت به تفصیل ظاهر می‌گردد. ۳. إن‌شاءالله که چنین باشد، ولی نمی‌توان به پای خدا و اولیای الهی چنین گذاشت. موفق باشید

29589
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در بحث معاد کفار و مشرکین تعریفشون چه چیزی هست آنان که خالدین در جهنم اند. این که اونها نامه ی اعمال ندارند اگر در زندگی کارهای خوبی انجام داده باشند باز هم نامه ی اعمالی ندارند. یک جمله نیز از حضرت امام (ره) هست که صفحه ی نفس ما یکی از نامه های اعمال ما هست. مگر دیگر نامه های اعمال ما چه چیزهایی هستند؟ در پایان خواستم عرض کنم ما گروهی کوچک هستیم که چند سالی است توفیق شده سیر مطالعاتی شما رو دنبال می‌کنیم، دیدار شما چگونه برایمان امکانپذیر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کتابِ انسان، خودِ انسان است و لذا خداوند در قیامت می‌فرماید: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» (إسراء/۱۴) کتاب خود را بخوان و خودت کافی هستی در این روز بر این‌که خود را محاسبه کنی و اندازه ی خود را معلوم نمایی، ولی انعکاس امامِ انسان‌ها در شخصیت انسان هم یک نحوه نامه‌ی اعمال محسوب می‌شود که چه اندازه او در صفحه‌ی شخصیت امام حاضر است. آری! آن‌هایی که در کلیّت مشرکند و هیچ جهتی به سوی حضرت حق ندارند، اگر اهل ظلم و تجاوز نباشند به اندازه‌ای که رعایت انسانیت انسان‌ها را کرده باشند، با خودشان در جهنم در سختیِ کمتری هستند. ولی چون به هر حال جهتی به سوی حضرت ربّ العالمین نداشتند مأوایی برای خود در آن عالَم شکل نداده‌اند. موفق باشید

29582
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ان‌شاءلله که سلامت باشید. استاد من شنیدم که سالک در عالم برزخ هم سیر داره و رشد طولی میکنه ۱. آیا این سالک که در دنیا به اکملیت نرسید در عالم برزخ می‌رسد؟ یعنی این سالک بعد از مرگ فانی در ذات احدی می‌شود؟ ۲. فقط سالکانی که از مرتبه نفس به قلب ارتقا پیدا کردن منظور است یا سالکانی که هنوز در عالم طبیعت نیز گرفتارند در آن عالم سیر دارند؟ ۳. پس با این شرایط چه سالکی که کمتر زحمت کشیده و چه آن سالکی که بیشتر زحمت کشیده چه آن سالکی که سیرش کند بوده و چه آنی که تند بوده در نهایت به یک مقصد می‌رسند. پس وجه تمایز افراد چیست؟ التماس دعا. در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که به ما فرموده‌اند: «اَلیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» پس تکامل به معنای دنیایی آن تا اول سکرات است ولی از آن به بعد حجاب‌ها از مؤمنین رفع می‌شود و به اندازه‌ای که مقامات عالیه‌ی عالم ابدیت را مدّ نظر دارد، با رفع حجاب‌ها به سوی آن مقامات سیر می‌کند و از این جهت، افراد متفاوتند که معارف آن‌ها متفاوت است. موفق باشید

29551
متن پرسش
با سلام: در خواب و با توجه به خواب به دو نکته رهنمون شدم ملاحظه فرمایید مورد تاییدتان است: ۱. قلب یا هرچه که هسته حقیقی و لب وجودی آدمیست دارای لایه هاییست حال در عرض هم باشند یا در طول و آدمی در لایه هایی در آن واحد می‌تواند مومن باشد و در لایه هایی کافر. حقیر درین خواب احساس کردم در عمیق‌ترین لایه ها کافرم این لایه ها هرکدام ظهوراتی دارند با توجه به اینکه اهل نماز هستم و با عرفان انس دارم سخن درینست که در قیامت بر اساس ژرفای وجودی انسان حق حکم می‌نماید یا لایه های سطحی تر هم می‌تواند در سعادت دخیل باشد؟ ۲. با توجه به اینکه در خواب انسانست و ملکاتش پس از مرگ هم وضع مشابه آنست که در عین اینکه احساس وجود داریم لکن ملکات حاکمند و اختیار منداست و آدمی تماشاگرست. البته بعضا برایم پیش آمده که در خواب اختیار خواب به دستم بوده است و می‌توانستم با اراده ی خویش رویاهایم را به منصه ظهور برسانم حال پس از مرگ همچون حالت اول منفعلیم یا چون دومی فاعل یا حالت سومیست که ساحت آن متفاوت از این دو است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال نباید به خواب اطمینان کرد به‌خصوص که بعضاً شیطان ورود می‌کند و القائات خطرناکی برای ما پیش می‌آید. ۲. آری! در برزخ و قیامت بر اساس ملکات‌مان عمل می‌کنیم، ولی در شرایطی فوق‌العاده متفاوت از شرایطی که در خواب داریم از آن جهت که در خواب هنوز، روح انسان تحت تأثیر بدن او می‌باشد. موفق باشید

29512
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. در بحث معاد که فرموده اید طی یک سیکل هفت روزه اعمال به نزد صاحب الزمان دو بار عرضه می شود دو سوال داریم این که این دوشنبه و پنج شنبه آیا طبق همین تقویم خود ما حساب می شود؟ یعنی دوشنبه و پنج شنبه ی کشور عربستان با ما متفاوت است؟ همین سوال رو در رابطه با شب قدر هم داریم که آیا شب قدر که ملائکه نازل می شوند با این که شب قدر ما مثلا با کشورهای همسایه متفاوت است این چگونه توجیه پذیر است که آن شب کدام است؟ یا مثلا در نماز اول وقت که می گویند با نماز صاحب الزمان بالا می رود با این که ساعات شب و روز در جاهای مختلف جهان متفاوت است چگونه ممکن است این هماهنگی بین نماز هر کس در عالم با نماز ولی؟ آیا باید وجودی نگاه کرد نه در بند زمان و مکان!؟ دوم این که روح ما چگونه متوجه شود این عرضه ی اعمال چه نتیجه ای داشته چون در ظاهر که ما همه ی روزهای هفته برایمان یکسان می گذرد و احساس خاصی مثلا پس از ارئه ی عمل به نزد ولی نداریم. دوم در بحث های مدرنیته موضوع مشروطیت برایمان روشن نیست که جریان مشروطیت از چه قرار بوده است و اشکال کار کجا بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث شب قدر عرض شد شب قدرِ هر ملت مربوط به خود آن ملت است به اعتبار طلوع خورشید هر روز و آخرِ ماه بودنِ آن‌ها نسبت به آن سرزمین. و شخصیت حضرت در نسبت با شب قدر و روزهای هفته، مربوط به همان ملت است. ۲. آری! بسیاری از احوالات که در دورن ما می‌گذرد در آخر عمر تا حدی تأثیر آن ظاهر می‌شود و در نهایت در قیامت است که آثار آن مشخص می‌گردد. ۳. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» رجوع فرمایید. موفق باشید

29502
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال دارم : ۱. آیا ممکن است انسان به گذشته سفر کند؟ چون طبق نظریه انیشتین چنین چیزی امکان دارد. اخیرا یه جوانی کشف کرده میشه به گذشته سفر کرد ولی نمی‌توان فعالیتی در گذشته انجام داد البته چون میدونید علم روزانه در حال پیشرفت هست، چندان این مطلب صدا نکرده. خواستم نظر شما رو بدونم. ۲. آیا طی الارض با کشف مکانیزم های مادی طبیعت ممکن است؟ در جایی فرمودید قدیم ها بدون اینکه تلفن باشد دختر و مادر در دو شهر مختلف از حال هم باخبر بودند. میشه کمی این رو توضیح بدید به چه صورت هست و چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر تجرد نفس به خودی خود موجب حضور در گذشته نمی‌شود وقتی خود را در آن مسیر حضور در گذشته قرار دهیم؟ همان‌طور که علی «علیه‌السلام» در نامه‌ی ۳۱ می‌فرمایند: گویا با گذشتگان زندگی می‌کردم. ۲. هیچ‌وقت طیّ الارض به معنای حرکتی ماورای زمان با پدیده‌های مادی که اسیر زمانند، ممکن نیست ولی روح‌ها به نحوی در حوزه‌های حضور همدیگر حاضر می‌شوند. برای دوستی که نوشته بود کرونا ما را از هم دور کرد؛ نوشتم:

با سلام: به ما گفته بودند در بهشت، همه نزد یکدیگرند و ما را که گمان می‌کردیم قصه‌ی این نزدیکی، قصه‌ی نزدیکی جسم‌هاست، غافل از آن‌که بهشت، فوقِ جسم‌ها برای خود جهانی است که روح‌ها آن‌جا حاضرند بیش از آن‌که جسم‌ها کنار هم باشند که هر اندازه هم کنار هم باشند، پیشِ هم نیستند. و امروز فهمیدیم که قصه‌ی نزدیکی‌ها قصه‌ی پیشِ هم بودن‌هاست در جهانی واحد. گویا اگر هرکس جهانی دارد برای خود، ولی چنانچه جهانی به زیبایی جهان انقلاب اسلامی و جهان شهدا در مقابل ما گشوده شود، همه در جهان همدیگر با همدیگر و پیش همدیگر، با همدیگر یک فضا و یک هوا و یک نفحه که مربوط به نفحه‌ی قدسی این دوران است را تنفس می‌کنیم. آیا در چنین جهانی مگر می‌تواند دوری و جدایی و دوگانگی در میان باشد؟!!

موفق باشید  

29500
متن پرسش
با سلام: می‌خواستم بپرسم اگه در خصوص مقدمات معاد شناسی برای قوی شدن انسان در خداشناسی کتاب های علامه طهرانی را شروع کنم مفید است؟ اگر پیشنهادی برای من مبتدی دارید بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب علامه طهرانی آن مباحث را در جلساتی فرموده‌اند که مخاطبان‌شان افراد عادی بوده. فکر می‌کنم برای درک معاد در این زمانه، نگاه صدرا نیاز است. موفق باشید

29477
متن پرسش
سلام مجدد: کتابهای جوان و انتخاب بزرگ، ده نکته، آشتی با خدا، معاد بازگشت به، از برهان تا عرفان، واسطه ی فیض رو با مباحثش دنبال کردم، برای مبحث بعدی چی پیشنهادی میدین؟ خودم علاقه دارم معرفت نفس والحشرو که تدریس کردین دنبال کنم. چه مباحثی باید دنبال کنم تا مقدمه بشه؟ آیا همین ها که دنبال کردم کافیه و اگر کافیه کجا میتونم تدریس معرفت نفس والحشرتون رو گیر بیارم؟ خدا قوتتون بده سایتون مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی کتاب «معاد» اگر با صوت، مطلب را دنبال کرده باشید بسیاری از مباحث «معرفت نفس و حشر» را یافته‌اید. سی‌دی‌ کتاب «معرفت نفس و حسر» را می‌توانید از جناب حاج آقا نظری بگیرید. در ضمن با حاج آقا نظری در مورد ادامه‌ی فصوص هم می‌توانید فکرکنید. موفق باشید

29472
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. برای تحقیق در مورد «صراط و ظهور باطن افراد» چه منبعی را معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید مباحث «معرفت نفس» راه‌گشا باشد. موفق باشید

29475
متن پرسش
سلام استاد: درک ابدیت برایم سخت است و بعضی از اوقات این سوال برایم پیش می آید که ابدیت یک رنج طولانی برای انسان است که نعوذبالله از سر اشتباه خداوند متعال برای انسان به وجود آمده است و تمام مسائلی که درباره خلد جنت گفته می‌شود به نوعی مرهمی است بر این زخم البته ظاهرا این درد بعد از دوران مدرن آمده است زیرا اینگونه مسائلی در زمان پیامبر اکرم و حضرات معصومین مطرح نبوده است که ایشان به آن جوابی بدهند. شیطان هم که هیزم کشی می‌کند برای این رنج.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» چنانچه وارد شوید می‌یابید بودنِ انسان به خودی خود همانی است که ما می‌خواهیم و ابدیت یعنی همان بودن. به ما خبر داده‌اند برای آن‌که آن «بودن» را به‌خوبی احساس کنیم باید موانع آن را که همان معصیت خدا باشد؛ انجام ندهیم. موفق باشید

29418
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. در مورد سوره بقره، صوتهای حضرتعالی در دسترس نیست و ظاهرا بسیار قدیمی بوده آن جلسات و صوت وجود ندارد. آیا جزوه یا خلاصه ای از آن مطالب جلسات در دسترس هست؟ ۲. آیا در مورد تفسیر سوره بقره برنامه ای در نظر دارید؟ ۳. در مورد کتاب معرفت نفس و حشر هم بسیار می‌پرسند که استاد آن را شرح نمی‌دهند‍؟ صوتهای قدیمی اذیت می‌کند دوستان را، درست است که جزوه وحود دارد، ولیکن دوستان با شرح صوتی ارتباط عجیبی بر قرار می‌کنند که آن حالت حضوری صوتهاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر چند مورد، ضعف هست. فکر می کنم خود رفقا باید دست به کار شوند. اتفاقاً علاقه‌مند به رجوع مجدد به سوره‌ی بقره و شروع شرح کتاب «معرفت نفس و حشر» هستم ولی گویا فرصت آن پیش نیاید. موفق باشید

29421
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. بر اساس کدام یک از برهانهای معاد چه دسته از موجودات دارای معاد هستند؟ ۲. با توجه به برزخ نزولی و صعودی و مثالهای متصل و منفصل همه موجودات برزخی را فهرست کنید. متشکر و سپاسگزارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس نفس داشته باشد اعم از گیاه که نفس گیاهی دارد و یا حیوان که نفس حیوانی دارد و انسان که نفس انسانی دارد؛ همه دارای معاد هستند با خصوصیات خاص هر کدام. ۲. این مباحث، مفصلتر از آن هستند که در سؤال و جواب بگنجد و فکر نمی‌کنم حضور ذهن کافی برای این موضوع داشته باشم. موفق باشید

29325
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: سوالم در مورد خیام است آیا خیام همانطور که در بعضی رباعیات منسوب به او اومده اعتقاد به معاد و قیامت نداشته و بطور کلی خیام چطور عقایدی داشته؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیام از ابژه‌کردن خدا و معاد عبور کرده و وجه اگزیستانس انسان را مدّ نظر دارد منهای اشعاری که به او نسبت می‌دهند. موفق باشید

29278
متن پرسش
حداقل کتبی که برای رسیدن فصوص برای یک طلبه پایه مقدمات توصیه می‌کنید چیه با توجه به اینکه من برخی آثار شما را پراکنده مطالعه کردم و اینکه در یک متنی خواندم شما فصوص خواندن را برای طلاب قبل از درس خارج مفید نمی دانید در حالی که در جایی خواندم که حضرت امام به عروسشان گفته بودند ما باید به جایی برسیم که طلاب قبل جامع المقدمات فصوص درس بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امید است که طلاب به این‌جاها برسند که در عین جدّیت در دروس رسمی حوزه متوجه‌ی حضور در معارف عرفانی نیز باشند. توصیه می‌شود بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» به مباحث کتاب «معاد» بپردازید. هر سه کتاب و شرح صوتی آن در سایت هست. موفق باشید

29244
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز ۱. در بحث کتاب ظهور شهید زنگی آبادی، حرف از کبوتریست، فرق تناسخ با این ماجرا چیست؟ ۲. سالیانی مثل خیلی از نوجوانان این سرزمین گذارم به ارتباط با شهدا افتاد هر برهه ای پای شهیدی به زندگیم باز شد در خوابهایم بودند و هستند، اما نمی‌دانم چه بر سر این دل آمده که دیگر خواندن شرح حال عرفا و شنیدن احوالاتی مثل شهید زنگی آبادی و حتی روضه های کمی باز اباعبدالله حال ترس و هول بسراغش میاید. استاد لطفا بفرمایید دلیلش چیست؟ غفلت و کم کاریست و گناه یا چیز دیگر؟راه درمان چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در تناسخ که مورد پذیرش تفکر دینی و تفکر فلسفی نیست؛ ادعا بر آن است که روحی به جای روحی دیگر بدنی را اشغال می‌کند. ولی قضیه‌ی کبوترها شبیه نوعی القای ربّانی است که انسان سالکی می‌تواند روح انسان دیگر را نسبت به امری منوّر و متذکر کند. در این حالت خود آن فرد است که عمل می‌کند ولی القائات ربّانی او سیر حرکت او را شکل می‌دهد. خود بنده سال‌های پیش در جلسه‌ای حاضر بودم که روح یکی از شاگردان علامه‌ی طباطبایی به کمک جوانی با ما سخن می‌گفت. از آن روح پرسیدم آیا این حلول نیست که از نظر دینی مردود است؟ ایشان در جواب فرمودند در حینی که بنده با شما از طریق زبان آن جوان صحبت می‌کنم، خود آن جوان نیز به جهت معنای آن کلمات و درک آن معانی در صحنه است و عملاً حلولی صورت نگرفته. در مورد کبوتر و یا کبوتران مورد بحث می‌توان گفت جناب حاج یونس با القائات معنوی خود کشش آن‌ها را در اختیار گرفته تا نحوه‌ای از حضور خود را به صورت آن پرندگان اعلام فرماید. به طوری که در روایات نیز داریم روح متوفی از عصر ۵ شنبه تا عصر جمعه به صورت پرنده‌ای خود را برای نزدیکانش حاضر می‌کند. که البته می‌توان گفت بیشتر در این روایت نظر به آزادی روح دارد، آزادیِ پرنده‌گونه 2- رویکردمان را باید بازخوانی کنیم. قضیه‌ی شهدا و اباعبدالله «علیه‌السلام» قضیه‌ی گشوده‌شدن عرش است در مقابل ما و نظر به عرش است در این آینه‌های عرشی. موفق باشید      

29207
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بررسی مباحث معاد مساله ای رو مطرح می‌کنید مبنی بر اینکه این روح است که بدن رو انتخاب میکنه در دوران جنینی. حالا سوالی که مطرحه اینه که این چه نوع انتخاب کردنی هست؟ چه عواملی باعث میشه که یه روح رحم زنازادگی رو انتخاب کنه و یک روح یک رحم پاک و نورانی رو؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انتخاب مربوط به ذات انسان است. خود فرد مثل همین دنیا که هرکس چیزی را با تصوری که از خود دارد، انتخاب می‌کند؛ همیشه این نحوه انتخاب برای انسان هست چه قبل از حضور در این دنیا و چه وقتی در این دنیا حاضر می‌شود که امکانات مختلفی در مقابل او هست. موفق باشید

29176
متن پرسش
سلام استاد گرامی: تشکر از لطفتون. یه بنده خدایی میگفتن چون فقط امام حسین علیه السلام اربعین دارند و سایر ائمه علیهم السلام چهلم ندارند دلیلی ندارد و خلاف دین است و روایت هم در این باب نداریم که برای رفتگانمون چهلم برگزار کنیم. میخاستم از محضرتون بپرسم که اصل توجه به روز چهلم فوت میت خلاف شرع است و روایاتی نداریم؟ چون قبلا شنیده بودم اموات در روز چهلم منتظر هدایا و خیرات هستند؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده در ذهن دارم بیشتر چهلم افراد متوفی مدّ نظر آموزه‌های دینی است. زیرا انسان متوفی تا قبل از چهلم هنوز در شرایطی نیست که بتواند به افرادی که بر سر مزار او می‌روند، توجه کند. آری! پس از به خودآمدن البته همه‌ی آن دعاها و قرآن‌هایی که قبلاً برایش خوانده‌اند را می‌یابد و از آن‌ها بهره‌مند می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی