بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39305
متن پرسش

سلام استاد عزیز: سوال اول درباره طوائف که روز قیامت بی حساب به بهشت می روند. ما جزء کدامیک هستیم؟ از مقربون و یمین وبلها که نیستیم. سوال دوم «عقل بالمستفاد» همان عقل فعال است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بعضی‌ها در همین دنیا با صفای ایمانی و محبتی که به انسان‌ها دارند، در بهشتند و با رحلت خود آن حضور، برایشان به ظهور می‌آید. ۲. عقل بالمستفاد عقلی است که از نور عقل فعّال بهره می‌گیرد و حجاب‌های بین او و عقل فعّال کم شده و یا به کلّی برطرف گشته. موفق باشید

39301
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیقتا سوالی ذهنم را در گیر کرده. در روایت آمده است که: قال علی عليه السلام: إن للّه ِ مَلَكا يُنادي في كلِّ يَومٍ : لِدُوا لِلمَوتِ ، و اجمَعوا لِلفَناءِ ، و ابنُوا لِلخَرابِ این چه نحوه ای از حضور است که می‌گوید لدو للموت بزایی برای مردن. نمی‌گوید که بزایید ولی در آخر می‌میرد می‌گوید بزایید برای مردن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر فوق‌العاده ارزشمندی است تا ما خود را در جایی فوق این دنیا مدّ نظر قرار دهیم و دنیا را مقصد خود نپنداریم و البته این غیر از آن است که از وظایف دنیایی غفلت کنیم. موفق باشید

39273
متن پرسش

سلام و نور و رحمت و نظر الهی تقدیم استاد طاهرزاده: ان‌شاءالله که در این ایام مملو از امتحانات آخرالزمانی با بصیرت و روشنی وجودتون هر آن به خدا مقربتر شوید و راهگشای ما نیز باشید. دو تا سؤال دارم از محضرتان اول اینکه منظور از لغات (فرض) و (وجب) در زبان عربی چیست و چه تفاوتی دارند؟ دومین سؤالم مربوطه به اموات است، اینکه ما وقتی کسی از دنیا می‌ره میگیم روحش غرق رحمت الهی و همنشین با اهل بیت علیهم السلام باشه، یعنی چی؟ یعنی روحش در کالبد برزخی می‌ره خونه حضرت زهرا سلام الله علیها و میشینن سر سفره با امام حسن و امام حسین و شهدا غذا می‌خورند؟ چطوری از تفکر مادی دربیاییم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم در معنای اصلی تفاوتی داشته باشد . سخن در آن است که شارع بر شما امری را فرض کرده به همان معنای آن است که آن امر را واجب نموده. ۲. قصۀ روح، قصۀ حضور در نزد خود می‌باشد و وقتی ان شاءالله همنشین اهل البیت «علیهم‌السلام» باشد، مهم آن است که در خود حضوری را در کنار آن ها احساس کند به معنای نوعی یگانگی در عین حفظ مراتب، که البته ممکن است آن حضور درونی با حضور جسم برزخی او در کنار آن عزیزان همراه باشد. موفق باشید 

39270
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده عزیز و خدا قوت: استاد امروز تفسیر و توضیحات شما رو درباره آیه «تجری من تحت الانهار» رو در یکی از جلسات شرح کتاب معاد خودتون گوش می‌کردم که یک نتیجه گیری کردم میخاستم ببینم درسته یا نه. آب یعنی تجلی توحید و وحدت و درخت تجلی کثرت و تعینات. جاری شدن آب زیر درخت به معنای زیر مکانی نیست بلکه منظور زیربنای آن است مثل یک ستونی که زیر بنا و ماده اصلی آن بتون است و می‌گوییم این ستون با بتون ساخته شده. مخلص کلام اینکه انسان های مومن چون موحد بوده اند عقیده توحیدی آنها به نهر جاری تعبیر شده که ماده اصلی مخلوقات کثیر بهشتی است. یعنی مؤمنین در بهشت تمام کثرات آن عالم را چیزی غیر از جلوه خدا نمی‌بینند هم خودشان را هم دیگر مؤمنین و هم فرشتگان و درختان و تمام نعمتهای بهشتی را جلوه خدا و بصورت یگانگی و وحدت توحیدی می‌بینند. هرچه می‌بینند و می‌شنوند و حس می‌کنند اسما خداست. همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت. استاد ممنون میشم راهنمایی کنید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله متوجۀ نکتۀ خوبی شده‌اید بخصوص به این نکته که جان انسان در بهشت در اوج یگانگی با خود می‌باشد و این‌که هرچه می‌بیند می‌شنود. سعی بفرمایید بحث معاد را تا آخر جلو ببرید تا ان شاءالله خودتان در نزد خود متوجه جواب این پرسش‌ها باشید. موفق باشید

39230
متن پرسش

با سلام: برابر نظام تکوین و سیر نزول از جمع به کثرت روح انسان در مرتبه دنیا به آخرین کثرت خود و آن جسم مردانگی و زنانگی می‌رسد، حال؟ پس از برگشت به سیر الیه راجعون دیگر مردانگی و زنانگی برای نفس معنا ندارد، در این صورت رابطه و حس فرزندان با والدین و والدین با فرزندان و خواهر و برادران، چگونه خواهد بود؟ آیا در عالم بالاتر به نفس مادر خود حس زنانگی دارم و به نفس پدر خود حس مردانگی یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» حاکی از آن‌که همۀ نسبت‌های دنیایی حتی فرزند و پدر و مادری در آن‌جا دیگر مطرح نیست. با این وصف، شاید بتوان گفت جنسیت نیز به صورت دنیایی معنا نداشته باشد هرچند که افراد همدیگر را می‌شناسند. موفق باشید 

39190
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم! می خواستم بدانم که رضوان من الله اکبر در آیه «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»، منظور قرآن چیست؟ با تشکر از پاسخ‌گویی استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیباترین حضور در بهشت، آن نیست که انسان از نعمت‌های آن بهره‌مند می‌شود؛ مهم آن است که شرایط تا آنجا  عزیزالقدر است که انسان احساس می‌کند میزبان او در بهشت از بنده‌اش رضایت دارد و رضوان الهی انسان را به احساسی می‌رساند هزاربرابر بیشتر از نعمت‌های بهشتی. آری! اگر بهشت زیباست، بهشت‌آفرین زیباتر است و رضایت او مهم است که جان را زنده و زنده‌تر نگه می‌دارد. موفق باشید

39166
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در ویدئوی جلسه ۲۲ از بحث برهان تا عرفان (حرکت جوهری) استاد عزیز می فرمایند بهشت فوق زمان و مکان است. سپس می فرمایند بعضی ۷۰۰ هزار سال روی پل صراط معطل می شوند! با توجه به اینکه آنجا زمان و مکان وجود ندارد این ۷۰۰ هزار سال به چه معناست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که روایات و آیات سعی دارند ما را به شکلی متوجه شرایط جهان دیگر بکنند و به نظر می‌آید از این جهت مثلاً می‌فرمایند: «ممّا تعدون» حاکی از آن‌که آن جهان مانند این جهان نیست. هر چند به گفته آیت الله محمد شجاعی در کتاب معادشان به هر حال تقدم و تاخری در میان هست ولی نه به معنای این نوع زمانی که ما در دنیا با آن  روبرو هستیم. موفق باشید

39133
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامیم: شما در صوت ۳۳ شرح کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت فرموده آید: «بهشت مقام جامعیت اسما الهی است» در صورتی که شما در سوره واقعه فرمودید که: حوری بهشتی مقام جامعیت اسما است. این دو نظر چگونه با هم جمع می‌شود؟ با تشکر از الطاف شما!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بین بهشت و کسانی که در بهشت حاضرند، یگانگی هست به جهت آنکه خودشان بهشتِ خود را خلق می‌کنند و درجه کمال بهشت هرکس به درجه کمال خود شخص بستگی دارد در عین آن‌که زمینۀ چنین پیشنهادهایی مربوط به ساحت قیامت است. موفق باشید 

39131
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: ۱. آیا عین ثابته حضرت پیامبر همان حقیقت نوری محمدی هست یا خیر؟ (با توجه به اینکه پیامبر فرمودند اول ماخلق الله. صحبت از خلق کرد آیا حقیقت نوری در مقام واحدیت است یا احدیت؟) ۲.عین ثابته پیامبر با عین ثابته حضرت مهدی و حضرت رضا چه تفاوتی دارند؟ آیا به جهت اینکه انسان کامل هستند هردو عین ثابطه واحدی دارند یا خیر؟ ۳. اگر امان زمان واسطه فیض است پس باید واسطه فیض بدن خودش هم باشد درسته؟ یعنی بدن خودش را خودش بوجود می آورد و اگر اراده بکند فیض الهی به بدنش قطع شود بدن نداشته باشد یا این فیض را در جایی دیگر افاضه کند در این خصوص توضیحی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عین ثابته هرکس آن هویتی است که هرکس مطابق اختیار ذاتی خود در ازل الآزال انتخاب می‌کند و بستگی به خود آن شخص دارد و هرکس در جای خود. ۲. بدن هرکس در امور دنیایی مربوط به زمینه‌‌هایی است که شرایط مادی فراهم می‌کند 3- بدنِ برزخی هرکس، صورت عقاید و اعمال انسان است. برای روشن‌شدن این مباحث خوب است که به کتاب «معاد» و شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید 

39128
متن پرسش

سلام استاد: فرمودید: «خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان می‌آید و رحمت او همه را در بر می‌گیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان می‌آورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم می‌گردد.» رحمت الهی رو دو نوع رحمت فهمیدم، یکی رحمانیت یکی رحیمیت. رحمانیت برای مومن و کافر در آخرت هست. کافر رحمانیت الهی را در اسم غضب و جهنم می یابد و مومن رحمانیت الهی را در قالب اسم رحیم و بهشت. اگر اسم رحمان همه اسماء را در برگرفته باشد نمی‌شود جایی باشد که رحمانیت خدا نباشد حتی جهنم. وسعت کل شی ء همان رحمانیت است. این برداشت به نظرتون درست نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. ولی شروعِ اولیه نسبت خداوند با مخلوقات به اسم رحمان پیش می‌آید مگر آن‌که مخلوق، کاری کند که حضرت رحمان، رحمتش را دریغ نماید و جهنم، شرایطِ قبض اسم رحمان حضرت حق است. موفق باشید 

39074
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: در مباحث معاد فرمودید نفخ اول به نور اسرافیلی صورت می‌گیرد. چند سوال آیا قبل از نفخ اول جناب عزراییل قبض روحها را انجام داده؟ مگر نفرمودید هر قبضی در عالم به نور عزراییل است مگر نفخ اول قبض نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفخه اول موجب مرگ دنیاییِ همه عالم در کلیت عالم می‌شود و این منافات نداردبا این‌که جناب عزرائیل «علیه‌السلام» در نسبت با قبض روح افراد نقش خود را داشته باشد از آن جهت که عزرائیل «علیه‌السلام» به عنوان یک فرشته وسعت آن را دارد تا در یک لحظه هزاران هزار را قبض روح کند. موفق باشید

38971
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: شما در شرح سوره واقعه فرمودید که خدا به جامعیت تمام صفات و کمالاتش بصورت حوری بهشتی که صورت انسانی دارد بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر می‌گویید که اصحاب یمین هم همسرانی دارند که نتایج اعمال خودشان است که صورت انسانی دارند. خوب اگر قرار است که خدا با جامعیت کمالاتش بصورت انسان بر متقین تجلی کند، خب این اتفاق برای اصحاب یمین هم افتاده و همسران آنها هم صورت انسانی دارند. تفاوت اینها در کجاست؟ خیلی ممنونم که پاسخگوی سوالاتم هستید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به هر صورت در هر دو حال آنچه پیش می‌آید صورت انسانی دارد، ولی عنوان حوری مقام جامعیتی را داراست که در مورد اصحاب یمین در آن وسعت و اندازه نیست و خود قرآن در هر دو حال، بحث صورت انسانی را جزای مقربین و اصحاب یمین به میان آورده. موفق باشید

38951
متن پرسش

استاد معظم این عبارات نورانی حضرت محی الدین چقدر حقیقت آیات نورانی قرآن را برایم روشن ساخت، چند روز است محو این حقایقم و اشک‌ و لبخند توامان دارم، تنها یک سوال برایم مانده و آن اینکه چرا مخالفین متوجه زبان خاص و شعرگونه ی عرفای الهی نمی‌شوند، چرا نمی‌خواهند از ظاهر گذر کرده و با رویت نور باطن، خود را سیراب کنند؟ چرا متحجرانه رفتار می‌کنند؟ چرا عادت دارند زمان شناس نباشند و خون به دل علما و عرفان کنند؟ این را نمی‌فهمم، مگر این ها جانشان تشنه نیست؟ چرا خود را سیراب نمی‌کنند؟ « وترا بشفاعة أرحم الراحمين من جهنم ظاهر السور إلى جنة باطنه فإذا وقع‏ الجدار و انهدم السور و امتزجت الأنهار و التقت البحران و عدم البرزخ صار العذاب نعيما و جهنم جنة فلا عذاب و لا عقاب إلا نعيم و أمان بمشاهدة العيان و ترنم أطيار بألحان على المقاصير و الأفنان و لثم الحور و الولدان و عدم مالك و بقي رضوان و صارت جهنم تتنعم في حظائر الجنان و اتضح سر إبليس فيهم فإذا هو و من سجد له سيان فإنهما ما تصرفا إلا عن قضاء سابق و قدر لا حق لا محيص لهما عنه فلا بد لهما منه و» به شفاعت الرحمن الراحمین از جهنم ظاهر سور به بهشت باطنی-باز خواهد گشت و چون دیوار افتاد و سور منهدم گردید و رودها امتزاج یافتند و دو دریا به هم رسیدند و برزخ معدوم گشت، عذاب، نعیم می گردد و دوزخ بهشت می شود، پس نه عذابی می ماند و نه عقابی، جز نعیم و امان، به مشاهده عیان و ترنم مرغان خوش آواز از کنگره کاخ های بهشت و شاخه های درختانش، و بوسیدن حوران و وِلدان در آن هنگام مالک (فرشته ی دوزخ) نابود می شود و رضوان (دربان بهشت) و دوزخ در حظائر بهشت به تنعم و خوشگذرانی می پردازد و راز ابلیس آشکار می شود، در آن وقت ابلیس و آنکه برایش سجده صورت گرفته (آدم) برابر می شوند، چون آن دو جز قضای پیشین و قدر پسین را اجرا نکردند (یعنی ابلیس در ابای از سجده و آدم در خوردن از درخت) آن دو را گریزی و گزیری از آن نبود و ناگزیر از انجامش بودند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمودند در سخنان ابن عربی نکاتی است باریک‌تر از مو. حتی در مورد همین نکته که می‌فرمایید بزرگان معرفت نکاتی دارند مبنی بر این‌که گمان نشود آن‌هایی که هیچ نسبتی در دنیا با حضرت ربّ العالمین نداشته‌اند و گرفتار شرک محض بوده‌اند؛ از محرومیت‌های جهان ابدی در امان‌اند. موفق باشید

38930
متن پرسش

با عرض سلام و تحیت خدمت استاد بزرگوار: کم توفیقی بنده در استفاده از فرمایشات شما بسیار محرز است قابل کتمان نیست، اما به یاد دارم پس از فوت فرزند بزرگوارتان، جلسه یا چند جلسه ای را به مسئله موت پرداختید و بنده توفیق حضور در یکی از آن جلسات را داشتم. در جمع بندی این مسئله برایم حاضر شد که زمان مرگ غیر قابل تغییر است و به هیچ سببی دچار تغییر نشده، نمی‌شود و نخواهد شد و «اگر در روایات به این نکته اشارتی شده است که با استغفار و صدقه و صله رحم و...، عمر طولانی می‌شود و مرگ به تعویق می افتد و یا بواسطه انجام گناهانی یا حتی فعلِ غیرِ گناهی، عمر انسان کوتاه می‌شود؛ در همه اینها لابدّ از تأویل یا طرح روایت هستیم.» (این عبارت رو شما نفرمودید، ولی بنده از چیزی که فرمودید این لازمه رو گرفتم.) لکن آن چیزی که در دست ماست، چگونه مردن است و مثالی فرمودید در مورد اتوبوسی که به واسطه اشتباه راننده، ته درّه سقوط می‌کند و همه سرنشینان می‌میرند. ذهن بنده مدت طولانی درگیر این موضوع بود، لیکن به حوادث مختلف ارسال سوال به تأخیر میافتاد. اما دو روز گذشته بود که یکی از رفقای نزدیک بنده بر اثر ایست قلبی در حالی که از همه جهت سالم و سلامت بود، به رحمت خدا رفت. ابتدا مسئله بنده این است که آیا آنچه از فرمایشات شما فهمیده ام، همان است که شما فرمودید؟ و در ادامه، مبانی و ادله مثبِتِ این مدعی چیست؟ در اینجا حاکم در حکم عدم تقدیم یا تأخیر لحظه مرگ کیست؟ عقل یا نقل؟ ارسال این سوال با توجه به اینکه زمان شریف شما گرفته می‌شود، نهایت جسارت است، اما چه کنم که عقل این حقیر به جایی جز این جسارت راه نیافت و پاسخ به این پرسش هم، از مسائل بنیادین انسان در عصر حاضر و همه عصر ها. 🖤یَازَهْرَاءسَلَام‌ُٱللّٰه‌ِعَلَیْهَا🖤

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه ۲۲ سوره حدید که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ» و آیه ۶۰ سوره واقعه که می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» حکایت از آن دارد که اولاً: مرگ افراد از قبل تعیین شده ثانیاً: کسی نمی‌تواند در قبض روح افراد و یا کشتن انسانها از خدا سبقت بگیرد و اندازه هر مرگی را خداوند تقدیر کرده. این مربوط به اجل مسمّی می‌باشد. ولی اجل‌های ناگهانی یا فُجعه، اجل‌هایی است که قبل از اجل مسمّی ممکن است بنا به مصلحتی، صورت گیرد یا مصلحت آن شخص بوده است و یا به جهت گناهانش. موفق باشید

38909
متن پرسش

سلام و ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید در آیه ۳۶ سوره انعام خداوند می فرمایند: مردگان را خدا برخواهد انگیخت سپس به سوی او بازگردانیده می شوند منظور از مردگان چه کسانی هستند؟ یعنی نفس انسان که تو برزخ هست می‌میرد و دوباره موقع قیامت زنده می‌شود؟ ان شالله خداوند طول عمر باعزت به شما عطا بفرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در روایات ما منظور از قبر، همان برزخ است و همان افرادی که از دنیا رفته‌اند و در برزخ هستند در نسبت با قیامت و یوم الحشر، همه از قبرِ برزخی در قیامت حاضر می‌شوند و از این جهت گفته می‌شود مردگان از قبرشان خارج شده و در یوم الحشر ظاهر می‌شوند. موفق باشید

38861
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من جزوه تفسیر سوره واقعه شما را همراه صوت آن گوش دادم. در بحث حوری بهشتی به یک مشکل بر خوردم. شما می‌فرمایید که تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت به صورت انسانی بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر شما در غزل ۲۴ حافظ بیان فرمودید که حافظ یک حوری بهشتی را تمثل کرده است و ماجرای حافظ بیان می‌کند که اتفاقی که برای مقربین در آخرت رخ می‌دهد، ممکن است که برای یک فرد در همین دنیا رخ دهد. مشکل من آن است که طالب حوری بهشتی شدم. یعنی آنکه اسما حق را به جامعیت و به صورت یک حوری بهشتی بر من تجلی کند. برای همین از وقتی که تفسیر شما از سوره واقعه را گوش دادم، دنبال این تجلی در قوه خیالم هستم. وقتی نماز می‌خوانم قوه خیالم خدا را بصورت یک انسان در نظرم مجسم می‌کند تا او را عبادت کنم. قوه خیالم دنبال اینچنین صورتی است. با این مشکلم چکار کنم؟ با سپاس از لطف شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌گاه که جان انسان با معرفت نسبت به حضرت حق متوجه انوار جامع الهی شد، در ادامه آن حضور ممکن است در میدان خیال او آن حضور، به صورت حوری به ظهور آید. ولی به توصیه مرحوم قاضی خوب است توجه شود که به مرحوم علامه فرموده بودند این روزها ممکن است حوری به سراغ شما آید، به آن توجه نشود. زیرا مرحوم قاضی مایل بودند که علامه در حوزه معارف خاصه توحیدی، بیشتر حاضر شوند مگر در آخر عمر که ظاهراً آن حوری به سراغ ایشان می‌آید. مطلب را می‌توانید در کتاب «مهر تابان» دنبال بفرمایید. موفق باشید  

38858
متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38809
متن پرسش

سلام علیکم: در مباحث معادشناسی و بحث تجسّم اعمال مطرح شده است که «عقاید» و «اخلاق» و «اعمال» خوب یا بد انسان ها صورت باطنی و تمثل برزخی دارند. لذا در همین دنیا هم متصل به جان انسان هستند ولی به صورت پنهانی، و بعد از مرگ و جدایی از بدن کاملاً آشکار و ظاهر هستند (با همان کیفیت و تفصیلی که روایات متذکر شده اند). حال پرسش بنده این هست که مثلاً وقتی نماز بعد از مرگ تمثّل پیدا می کند، چگونه و با چه کیفیتی انسان را کمک و همراهی می کند؟ و اساساً این صورت باطنی دقیقاً به چه کار می آید و انسان با آن صورت چه می کند یا آن صورت باطنی با انسان چه می کند؟ در نهایت نحوه‌ی ارتباط انسان با آن صورت باطنی چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افق عقاید توحیدی او را به صورت حضوری برایش پیش می‌آورند. موفق باشید

38808
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به روایتی که از امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» نقل شده است که فرموده اند: «إنّ اليومَ عَمَلٌ و لا حِسابَ، و غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ»، ۱. جایگاه اعمال افرادی که در همین دنیا تا حدی برزخی شده اند چگونه خواهد بود؟ ۲. تفاوت این افراد با کسانی که از دنیا رفته‌اند و وارد برزخ شده اند چیست؟ ۳. بالاخره بزرگانی که در مورد ایشان گفته شده از جوانی برزخی شده اند، آیا در همین دنیا مشغول عمل هستند یا حساب؟! چون در روایت می فرماید: غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ. پس این اعمالی که از ایشان مشاهده می شود چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین دنیا قیامتی شده‌اند. ۲. در برزخ حضور بیشتری نسبت به خود پیدا می‌کند. ۳. همین امروز تا حدی برکات کارهای خوب خود را احساس می‌نماید. موفق باشید

38807
متن پرسش

سلام استاد گرامی. ببخشید سوالی در مورد سکته داشتم. ا...........................

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است انسان با اعمال خود خطاهایی پیش آورد، ولی تقدیر انسان‌ها امری است که به خودشان مربوط است و مقدرات الهی. موفق باشید

38735
متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخی که به کاربر شماره ۳۸۶۹۵ فرمودید یعنی درجهان آخرت و بعد از حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال؛ کسانی هم که بهشتی هستند مثلا مادر، پدر، و فرزند و...‌ هم همدیگر رو نمی بینند و هر کس تا ابد خودش هست و خودش؟ دیدن پدر و مادر و اقوام ... فقط تو این دنیاست و بعد از مرگ دیگه تا ابد آنها رو نمی‌بینیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت پدر و فرزندی و امثال آن در جهان ابدی معنا ندارد ولی از آن جهت که اهل بهشت «ممّا یشتهون» هر آنچه را بخواهند می‌یابند؛ قضیه فرق می‌کند. مثل آن‌که انسان طالب انس با کسانی باشد که در دنیا در حکم مادر و یا همسر و یا فرزند او بوده‌اند. این مباحث به طور مفصل در کتاب «معاد بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که روی سایت هست، بحث شده. موفق باشید

38695
متن پرسش

سلام و ادب خدمت استاد محترم: من تو یکی از کتابهای شما خوندم که فرمودید بهشت و جهنم نفسانی است و بهشت یعنی قرب و نزدیکی به رب العالمین و جهنم یعنی دوری از خدا. سوال من اینه که در بعضی از سوره ها خداوند بهشت و جهنم رو به صورت باغ و درخت و نهرهایی که از زیر آنها جاریست و میوه و.... ترسیم کردند. لطفا درباره بهشت و جهنم توضیح بدید و یا اگر در کتابی به تفضیل توضیح دادید اسم کتاب رو بفرمایید. و سوال دوم اینکه آیا در برزخ و قیامت اقوام و دوستان رو می بینیم و آنها را می‌شناسیم یا خیر؟ ممنون بابت قبول زحمت برای پاسخگویی. موفق و موید باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همانطور که در آیه ۷ سوره همزه در رابطه با جهنم می‌فرماید: «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ» آن جهنم همان حالات روحی است که از درون به صورت آتش اطراف انسان را فرا می گیرد. ۲. رویهمرفته در قیامت این نسبتها به هم می‌خورد. می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ» (مؤمنون/101) پس آن‌گاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد.  موفق باشید

38574
متن پرسش

سلام و ادب: برای درمان کم همتی و نداشتن پشتکار چه کنم؟ تا به حالا مکرر برنامه ریزی کرده‌ام که مطالعات منظم و ورزش منظم داشته باشم، اما چند روزی خوب پیش میره و بعد رها می‌شود. تقریبا در همه‌ی امور، به همین منوال است. افق‌ها و هدف‌های بلند پیش چشمم هست و رفقایم را می‌بینم که با همت بلند به سوی آن افق‌ها رهسپارند و من ناتوانم. ‌ ممنون و ارادت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله اگر از مباحث «معرفت نفس» و «معاد» که روی سایت هست؛ شروع کنید، افق ادامه کار گشوده می شود. موفق باشید

38572
متن پرسش

سلام علیک و رحمت الله: در جایی از دروس فرمودید که همه بعد از مرگ دچار فراموشی شده آلزایمر را تجربه خواهند کرد درحالی که اگر اینطور باشد شخصی که مثلا عذاب می‌شود اصلا نمی‌داند موضوع چیست و چرا در همچون وضعیتی قرار گرفته در حالی که باید سوابق زندگی خود را داشته باشد و متوجه باشد که این وضعیت نتیجه زندگی دنیوی خود اوست و بعضی عقیده دارند که بعد از مرگ به دلیل انصراف نفس از بدن و از بین رفتن حجاب بدن نفس در ادراک نیازی به ماده مغز و بدن نداشته انسان گذشته خود را دفعتا بیاد می‌آورد ولی فرد آلزایمری اگر چه محفوظات با او هست ولی به دلیل فرسایش و مشکل پیدا کردن مغز محفوظات در مرتبه مغز پردازش نمی‌شود آیا این مطلب را صحیح می‌دانید؟ در پاسخ سوال دیگری از بنده در مورد انسان کامل و اینکه ائمه کمالاتشان اکتسابی یا از همان ابتدا انسان کامل هستن فکر نمی‌کنم خود شما بپذیرید که علی (ع) در سن ۶۰ سالگی با سن ۵ سالگی هیچ فرقی از جهت کمالات باطنی ندارد. و لذا چرا تحت تعلیم و تربیت پیامبر (ص) قرار داشتند برای تحصیل حاصل؟!! بله بر اساس آیه «انما یریدالله لیذهب...» عصمت آنها با اراده تکوینی هست که البته منافاتی با اختیار ندارد و ناله آنها برای همین است که از عصمت ساقط نشوند ولی آنها هم باید جذب اسما نموده و این باید در بستر خاص خود و با ابتلائات حاصل شود و در نهایت به جامعیت اسما در اوج شدیت رسیده با حقیقت اولیه خود که صادر اول است متحد شوند آیا این برداشت نکات مبهم آن کمتر از برداشت شما نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایات داریم انسان هایی که در زندگی دنیایی در عین دینداری به عمق لازم نرسیده اند و اعمال و عقایدشان، ملکاتشان نشده است؛ در صراط، توقف گاه ها دارند حاکی از آن که به آن حضوری که باید برای ادامه راه برسند، نرسیده اند. می فرمایند مثلاً نام پیامبر خود را فراموش کرده اند تا بالاخره به یادشان بیاید. ۲. می فرمایند عصمت ائمه موهبی است و در عین اختیاری که دارند، آن عصمت را حفظ می کنند و کمال آن ها، حفظ آن عصمت است. عرایضی به طور مفصل در این رابطه در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است می توانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید 

38566
متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. استاد به نظرتون بهترین اثرتون که میتونیم با اون انس بگیریم و زندگی کنیم و ما رو به توحید متصل کنه کدام اثر هست؟ همچنین استاد خیلی دوست دارم آثار صوتی تون به کتاب تبدیل بشه من صوت هاتون را نمیتونم متوجه بشم یا باهاشون انس پیدا کنم ولی کتاب هاتون را بسیار عجیب دوست دارم و تقریبا اکثرشون را مطالعه کردم لطفا اگه میشه آثار صوتی تون را زودتر به کتاب تبدیل کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث «معرفت نفس» و «معاد»، کتاب هایی که مبتنی بر قرآن و روایات تنظیم شده ان شاءالله مفید خواهد بود مانند کتاب های «فرزندم؛ این چنین باید بود» و «حقیقت نوری اهل البیت» و سوره «مرسلات» و سوره «فتح». موفق باشید 

نمایش چاپی