بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شخصیت‌ها

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10790
متن پرسش
استاد لطفا نظرتون رو راجع به حرف اخیر جناب مصباح بفرمایینhttp://www.asriran.com/fa/news/369241/قدر-مردم-و-رهبری-را-بدانید-آقای-مصباح
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت‌اللّه مصباح نشان داده‌اند که به خوبی فتنه‌ها و انحرافات را می‌شناسند همچنان‌که بحمداللّه، حق را می‌شناسند. باید با دقت به نحوه‌های دفاعی که ایشان از رهبری دارند، توجه داشت. بنده به هیچ‌وجه معتقد نیستم که روش ایشان در دفاع از مقام معظم رهبری، بد دفاع‌کردن است هرچند که عقل روشنفکری آن دفاع را بر نتابد. موفق باشید
10780
متن پرسش
سلام: این که رهبری می فرمایند آرمانگرایی در دانشگاه باشد منظور چیست؟ آیا نظر به تمدن نوین اسلامی را از دانشجو می خواهند یا منظور دیگری هم دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین است که می‌فرمایید و لذا باید معنای تمدن نوین اسلامی و چگونگی آن را خوب تبیین کنیم. موفق باشید
10779
متن پرسش
سلام استاد گرانمایه: اولا تشکر از جواب جامع و کاملتان امیدوارم اینگونه با پاسخ هایتان دل ما را شاد می کنید خدا دلتان را شاد کند. بنده همچنان در حال مطالعه روی ادیان هستم و سوال دیگری دارم و آن اینکه آیا غیر از روایت جابر ابن عبدالله انصاری که پیامبر اسلام نام دوازده امام پس از خود را به اسم برده اند روایات دیگری مبنی بر اثبات دوازده امام بودن پس از پیامبر وجود دارد و سوال بسیار حیاتی دیگر اینکه چرا خدای متعال بر ائمه پس از پیامبر به صراحت اقرار نکرده است که در امر دین اختلاف نشود آیا این را یک جور کم کاری قرآن نمی توان دانست و یا عدم حقانیت ائمه شیعه (کرم الله وجههم) اینگونه اثبات نمی شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابن عباس که مورد اعتماد اهل سنت است نیز در مورد جانشینان رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» روایت داریم که زمخشری در تفسیر خود به نام کشاف. و فخر رازی در تفسیر خود به نام تفسیرکبیر ذیل آیه‌ی23 سوره‌ی شوری آورده‌اند 2- در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دلایل آن‌که چرا نام علی«علیه‌السلام» در قرآن نیامده است با استفاده از نظرات علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» عرض شده. ایشان در آن‌جا روشن می‌کنند که اگر نام علی«علیه‌السلام» در قرآن آمده بود جریانی که بعدا سقیفه را به‌وجود آورد، به‌کلّی قرآن را نفی می‌نمود. موفق باشید
10774
متن پرسش
سلام علیکم: استاد راستش کتاب علل گرایش به مادیگری شهید مطهری رو خوندم در اون فصلی که راجع به نارسایی مفاهیم فلسفی غرب هست خیلی برام سنگین بود و سوالات زیادی برام پیش اومد. استاد عزیر لطفا راهنمایی کنید برای فهمیدن این مطالب فلسفی چکار باید بکنم؟ یعنی باید از کجا شروع کنم با چه کتاب و سیری لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با سیر مطالعاتی که روی سایت هست کار را شروع کنید، آرام‌آرام زبان تفکر فلسفی برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
10764
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: ما شاگردان شما همواره دعاگوی شما هستیم و از شما نیز می خواهیم ما را دعا فرمایید تا در راهی که نشانمان دادید ثابت قدم بمانیم. ان شا الله. در رابطه با حضرت رقیه علیها السلام علاوه بر تشکر از زحمت شما باید بگوییم من به پاسخ نرسیدم می خواستم بدانم حضرتعالی با توجه به مطالبی که خودتان فرمودید آیا در حضور حضرت رقیه در شام و جریان شهادت ایشان به یقین رسیده اید؟ که ما نیز با دلگرمی بر تحقیقات شما به راحتی بتوانیم به روضه حضرت رقیه گوش دهیم آن سخنانی که در نقد شهید مطهری گفته شد به شدت قابل نقد می باشد این که سخنرانی های ایشان را نقد یک طرفه و با مخاطب ناآشنا لحاظ کنیم به نظر بی انصافی است چطور است که وقتی مطالبی را با مردم بگوییم و از آنها اشک بگیرم یک طرفه نیست ولی وقتی اندیشمندی بر اساس تحقیقات خود به انحرافی پی می برد ولو به اشتباه و آن را با مخاطبان واقعی عاشورا در میان می گذارد مخاطب ناآشنا می شود. وقتی ما می بینییم ایشان با فداکاری و پذیرفتن همه تبعات آن سخنرانی ها را بر تحریفات عاشورا ایراد می کند ولی با این حال روز به روز بسیاری از مداحان ما و بعضی از روحانیون بر انحرافات عزاداری و روضه خوانی می افزایند چگونه این زحمت ایشان را با مخاطب ناآشنا و نقد یک طرفه نام می نهند مگر مطلب علمی و آکادمیک بوده که ایشان با توده ها در میان گذاشتند از طرفی اگر بپذیریم شهید مطهری بدون در نظر گرفتن احادیث و .. و فقط با نگاه به تاریخ به نقد پرداخته از ارزش علمی ایشان بسیار می کاهد هر چند ما بخواهیم با تذکر احترام برای ایشان وصله پینه بکنیم و .... با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین این‌که به تمامه خود را وام‌دار شهید مطهری«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌دانم، وقتی کتاب علامه سید جعفر عاملی را خواندم احساس کردم در این مورد سخن علامه سید جعفر عاملی قابل توجه است. مضافاً این‌که معتقدم روح مردم اجازه نمی‌دهد جریانی مثل حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» در قرن هفتم به آن‌ها تحمیل شود و آن‌ها آن را ادامه دهند. موفق باشید
10736
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت: عده ای از طرفداران مذاکره با آمریکا شرایط امروز را با شرایط زمان صلح حدیبیه مقایسه می کنند و معتقدند که امروز ما باید با غرب صلح کنیم چون پیامبر علاوه بر جنگ، صلح نیز داشته اند. خواهشمندم شرایط زمان صلح حدیبیه را بیان فرمایید تا مشخص شود امروز زمان صلح حدیبیه است یا جنگ احزاب.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در صلح حدیبیه ما از مواضع الهی خود کوتاه نیامدیم. اگر صلح با غرب به این معنا است که اشکال ندارد و چند سال گذشته نیز روح مذاکرات در این فضا شروع شد، خطری که ما را تهدید می‌کند و رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» خیلی خوب مراقب هستند این است که به اسم مذاکرات، فرهنگ استکباری غرب به رسمیت شناخته شود و تقابلی که در راستای جنگ احزاب ما با غرب داریم فراموش شود. موفق باشید
10714
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز و مهربان: در رابطه با حضرت رقیه و پاسخی که شما فرمودید برایم سوال پیش آمد. این که ادعا شده شهید مطهری به منابع دسترسی نداشته محل تامل است. فلسفه غرب نیست که بگوییم ایشان زبان لاتین نمی دانسته، بی شک ایشان با آن تبحر علمی تمام منابع معتبر و دست اول را بررسی کرده و چنین ادعایی نموده است، در ضمن از آن جا که کتابی را که معرفی نمودید ممکن است دسترسی پیدا نکنم اگر ممکن است شما منبعی معتبر و دست اول سراغ دارید لطفا آن منبع را معرفی نمایید. با تشکر از استاد عزیز و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نظر عزیزان را به مستندات علامه سید جعفر مرتضی عاملی در کتاب «تحریف‌شناسی عاشورا » که نقدی بر کتاب حماسه‌ی حسینی شهید مطهری است جلب می کنم. نکاتی که در مقدمه‌ی کتاب و جمع‌بندی آن آمده از این قرار است. [[«معرفی کتاب از تراث: متن حاضر ترجمه‌ی کتاب «کربلا فوق الشبهات» نوشته‌ی علامه جعفر مرتضی عاملی است که المرکز الاسلامی للدراسات (بیروت) نسخه عربی آن را منتشر کرده است. واقعه‌ی پرشور عاشورا، از حوادث مهم تاریخ است که اندیشمندان و فرهیختگان بسیاری درباره‌ی آن سخن گفته و ابعاد گوناگون آن‌را باز کاویده‌اند. این حادثه‌ی عظیم، ابعاد تربیتی، اخلاقی، سیاسی، عاطفی، عرفانی و ... فراوانی دارد که پرداختن به آن نیازمند آشنایی عمیق با فرهنگ اسلامی و شیعی و شناخت کامل معارف والای عاشوراست. بی‌تردید، واقعه‌ای که عواطف بشریت ـ اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان ـ را برانگیخته و آنان را به کنش واداشته، دست خوش تفسیرها و تأویل‌های فراوان نیز شده و هرکس با توجه به سطح دریافت خود به بحث از معارف آن پرداخته که بسیاری از اسلام‌شناسان از سر احساس تکلیف و نیز به منظور اظهار ارادت خالصه به درگاه اباعبدلله الحسین علیه‌السلام کوشیده‌اند با تأویل‌های نابجا و تحریف‌های ناروا مبارزه کنند و این انقلاب سترگ را به واقع به جهانیان بشناسانند؛ این مسأله جای تحسین و نکوداشت فراوان دارد و سرمشق خوبی برای آیندگان در پاس‌داشت عاشورا و فرهنگ آن خواهد بود؛ از جمله‌ی این عالمان پرتلاش، استاد مرتضی مطهری رحمه‌الله است که نقش به‌سزایی در بیداری اسلامی و احیای فرهنگ ظلم‌ستیزی شیعی و نیز اشاعه‌ی معارف عاشورایی داشته است. آثار آن شهید سعید، گواه سخن ماست و بی‌تردید تلاش‌های بی‌دریغ او مورد عنایت پروردگار و امامان معصوم علیهم‌السلام خواهد بود؛ اما آن‌چه آن شهید عزیز بر آن پا می‌فشارد و در آثار خود بر آن مصمم است، «نقد منصفانه» و «دفاع واقع‌بینانه» است. آن مرد بزرگ، هیچ‌گاه خود را از خطا و اشتباه مبرا نمی‌دانست و همواره همگان را به تأمل و تدبر در سخنان خود دعوت می‌کرد و از نقد آثار و سخنان خود استقبال می‌نمود؛ او تنها به عزت اسلام و سرافرازی پرچم عاشورا می‌اندیشید و سرانجام جان خود را نیز در این راه پر افتخار تقدیم کرد. آن‌چه این کتاب به آن می‌پردازد شناخت تحریفات واقعی حادثه‌ی عاشورا و تفکیک آن از تحریفات غیرواقعی است؛ نویسنده معتقد است که افسانه‌ها و مطالب دروغین که در تاریخ عاشورا وارد شده، اندک و شایان تأمل است؛ اما بسیاری از مطالبی که در کتاب «حماسه‌ی حسینی» با عنوان تحریفات از آن نام‌برده شده، در صف افسانه‌ها و مطالب دروغین جای نمی‌گیرد و با اندک تأمل و تفحص احتمال صادق بودن آن آشکار می‌شود. دیگر این‌که نویسنده، نسبت دادن کتاب «حماسه‌ی حسینی» به شهید مطهری رحمه‌الله را نمی‌پذیرد و آن‌را حاوی دیدگاه‌های قطعی و نهایی او نمی‌داند؛ از این‌رو نقدهای خود بر آن کتاب را نوعی دفاع از آن شهید والامقام می‌داند. نقد قضایای تاریخی برای رسیدن به روایتی نزدیک‌تر به واقع سنتی همیشگی در میان دانشی‌مردانی بوده که با تاریخ در ارتباط بوده اند. اما انتشار کتاب «حماسه حسینی» باعث شد که نقد تاریخی ماجرای کربلا از میادین علمی به پای منبرها کشیده شود، جایی که دیگر سخن گفتن و نقد کردن یک طرفه بود و مخاطب توان تحلیل و یا نقد کردن این نقد را نداشت. نتیجه نیز روشن بود؛ نقد یک طرفه نه تنها در میان مخاطب ناآشنا حرف خود را به کرسی ‌نشاند، بلکه باب تشکیک را نیز باز کرد؛ پس از آن «منبر حسینی» در نگاه بسیاری به جایی برای جعل، تزویر و خرافات تبدیل شد و راه شک در هر چیزی که مخاطب یا نمی‌توانست و یا حتی نمی‌خواست بپذیرد باز شد. کتاب حماسه حسینی در تشکیک‌های خود عمدتا بر کتاب مرحوم میرزای نوری «لؤلؤ و مرجان» استوار است و مثال‌ها و موارد را وامدار آن کتاب. از این روست که حماسه حسینی را می‌توان کشاندن تشکیک‌های میرزای نوری از میادین علمی به میان عامه مردم دانست. علامه سید جعفر مرتضی با نوشتن کتاب «کربلا فوق الشبهات» به دفاع از منبر حسینی برخاست. از نگاه وی داستان کربلا نیز مانند هر داستان تاریخی دیگری محتاج نقد و بررسی است، اما در «حماسه حسینی» روش نقد تاریخی صحیح نیست و نکات بسیاری فراموش شده است، نکاتی که در بررسی هر مسئله تاریخی‌ای مورد نیاز است: ۱- دیدن همه کتاب‌های تاریخی نه صرفا آنچه دم دست و یا مشهور است. ۲- پی گرفتن ماجرا در کتب غیر تاریخی، مانند کتب حدیثی، زندگی‌نامه‌ها و انساب، جغرافیا و مانند این‌ها ۳- توجه به منابعی که در دسترس ما نیست، بسیاری از نقدها بر این اساس است که نقلی که در فلان کتاب قرن دهمی شده است را در منابعی که در دسترس ماست نیافتیم، درحالیکه گاهی نویسنده به منابعی اعتماد کرده که اکنون در اختیار ما نیست و در طول تاریخ از بین رفته، خصوصا در مواردی که می‌بینیم مولف منبعی را نام برده و صرفا چون در دسترس ناقد نبوده وی را به جعل و تزویر متهم کرده است. ۴- وثوق به یک مولف به معنای صحیح بودن تمام محتوای کتاب وی نیست: چه بسیار شده که در کتابی که نویسنده‌اش مورد وثوق است روایاتی نقل شده که با هم ناسازگار هستند، وظیفه خواننده عالم یافتن روایت صحیح است نه رد کردن کتاب و اتهام بستن بر نویسنده، وگرنه جز قرآن کریم کتابی برای ما باقی نخواهد ماند ۵- محتوای صحیح همیشه درمنابع معتبر نیست: گاهی در منابعی که به گردآورندگانشان نیز اعتمادی نیست می‌توان روایاتی یافت که با شواهدی که از بیرون می‌یابیم صحتشان مورد تایید قرار می‌گیرد و قابل اعتمادند، پس نمی‌توان کتابی را تنها به این دلیل که نویسنده‌اش مورد اعتماد ما نیست به کلی کنار گذاشت. ۶- ارزش‌گذاری منابع بر اساس سازگاری آن‌ها با مدعا نباشد، چرا گاهی برخی، منابعی را که با ادعای ایشان سازگار نیست را تماما زیر سوال می‌برند و تنها به توثیق و مدح از منابعی می‌پردازند که با ادعای ایشان سازگار باشد! ۷- تاریخی که ثبت شده بسیار کمتر است از آنچه رخ داده، لذا هرچند می‌بایست برای اثبات وقوع رخدادی شاهدی برای آن یافت، اما اگر روایتی مشهور و سینه به سینه از تاریخ یافتیم که در میان کتب تاریخی شاهدی بر آن یافت نمی‌شود، نمی‌توان ادعای جعل و خرافاتی بودن را بر آن بست. نویسنده در این کتاب ۲۵ ادعای شهید مطهری را یک به یک مطرح کرده و بصورتی اجمالی نقد و بررسی می‌کند، از نگاه او ۶ مورد مانند جمعیت یک ملیون و ششصد هزار نفری سپاه عمر سعد و نیز کشته شدن ۳۰۰ هزار نفر به دست سیدالشهدا (ع) قطعا جعلی و باطل است، اما انکار ۱۹ مورد دیگر مانند قصه حضور مادر حضرت علی اکبر (ع)، عطش سه روزه، ماجرای اربعین و بسیاری دیگر را نا بجا می‌داند. وی سپس به تفصیل به بررسی داستان حضور لیلی مادر حضرت علی اکبر ع در کربلا می‌پردازد، چرا که این داستان شهرت بسیاری داشته و دارد و پس از حماسه حسینی به نمادی برای جعل تبدیل شد. وی در بررسی این داستان به منابع بسیاری ارجاع می‌دهد و حضور وی را در کربلا اثبات می‌کند. کتاب کربلا فوق الشبهات، نمونه بارز یک نقد عالمانه است؛ احترام بسیار زیاد ناقد به نویسنده متن مورد نقد و نیز ارجاع به منابع فراوان، ارزشی دوچندان به این کتاب داده است. البته ارادت بسیار زیاد وی به شهید مطهری باعث شده که در بخشی مفصل به انکار نسبت کتاب به وی بپردازد و چاپ کتاب را که بعد از شهادت وی انجام شده برخلاف خواسته‌اش بداند. از این رو در تمام کتاب نقل قول‌ها را «منسوب» به شهید مطهری آورده و در فرض صحت نسبت نیز این را اشتباهی از او می‌داند که از هر کسی ممکن است سربزند چرا که «العصمة لأهلها. این کتاب به خوبی نشان می‌دهد که بررسی و نقد تاریخی تا چه حد دقیق و سخت است و تندروی در بستن نسبت جعل و تزویر و خرافات‌بافی به دیگران تا چه مقدار نادرست است. اگر چه به برخی ادعاهای نویسنده دراین کتاب نیز می‌توان خرده گرفت، اما انتقاد اصلی وی به شیوه نقد وقایع تاریخی خصوصا داستان کربلا بسیار بجاست، نقدهایی که مدتهاست -خصوصا در فضاهای غیر علمی- باب شده و تنها نتیجه‌اش باز شدن باب تشکیک و اتهام جعل در قضایای کربلا.»]]. عنایت داشته باشید که علامه سید جعفر مرتضی عاملی از ارادتمندان شهید مطهری هستند که مدتی نیز در ایران و در قم با افکار آن شهید آشنایند و احترام خاصی نیز مثل همه‌ی اهل علم و تحقیق برای شهید مطهری قائل‌اند. موفق باشید
10722
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: می خواستم بدونم چرا شما آنقدر که به علامه ی بزرگوار یا آیت الله جوادی اهمیت میدید به آیت الله مصباح توجه ندارید؟ آیا این یعنی ما با آثار آیت الله مصباح کار نداشته باشیم و بیشتر آثار علامه و آیت الله جوادی رو بخونیم؟ برای مسایل سیاسی پیرو چه کسی باشیم؟ آیت الله مصباح پیشوای خوبی هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دوی این بزرگواران نور چشمان بنده هستند. منتها چون کار من معلّمی است و چون باید مباحث قرآنی را دسته‌بندی کنم و ارائه دهم، بیشتر با آثار آیت‌اللّه جوادی سر و کار دارم وگرنه بنده و چند نفر از رفقا به مدت یک‌سال هفته‌ای یک‌شب خدمت آیت اللّه مصباح در خانه‌شان جهت مباحث کلام اسلامی می‌رسیدیم و به‌جز خوبی و درایت و دلسوزی و تعمق علمی چیزی از ایشان ندیدم و بصیرت ایشان را در امور سیاسی خوب می‌دانم. موفق باشید
10710
متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا: آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد، اخیرا گفته اند که: «خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند.» آدرس کامل خبر http://fararu.com/fa/news/215080/ امام-جمعه-مشهد-موسوی-و-کروبی-کنار-دریا-و-ییلاقشان-برقرار-است خلاصه اینکه حاج آقا هر کاری کردم نتونستم این گفته ایشون رو قبول کنم. نظر شما چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً منظور آن است که مجلس خبرگان بر ولیّ مسلمین ولایت ندارد، بلکه مجلس خبرگان مطابق کمیسیون های خود می‌تواند اعمال و حرکات رهبری را رصد کند تا چنانچه محرز شد توان ادامه‌ی کار را ندارند کس دیگر را جایگزین کنند. موفق باشید
10707
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می خواستم توضیحی در مورد سخنان اخیر آقای مطهری بدهید. آیا واقعا حصر غیر قانونی است؟ آیا خلاف عدالت رهبری است؟ آیا واقعا خبرگان نظارتی بر عملکرد رهبری ندارند؟ خواهش دارم در مورد سخنان آقای مطهری و نقش ایشان در حرکت تاریخی انقلاب توضیح بدهید. چون برخی می گویند ایشان شجاعت دارد و خلاف نظر رهبر داشتن حق همه است. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا عرایضی در این مورد در جواب یکی ار کاربران محترم داشتم. چه ارزشی دارد که ما وقتمان را صرف این حرف‌ها بکنیم؟! موفق باشید
10706
متن پرسش
استاد عزیزم سلام: خواهشمندم از شما در مورد معنای نحسی ماه صفر توضیح دهید که منظور چیست؟ به هر حال از طرفی برخی از علما منکر نحس بودن ایام هستند، مرحوم علامه طباطبایی در جایی از المیزان گفته اند هیچ برهانی بر ذاتی بودن نحوست ایام نداریم ؟ البته از یکی از فضلا شنیدم که علامه در جایی دیگر از المیزان فرمودند مثلا دوشنبه یا پنجشنبه به علت رحلت پیامبر نحس است؟ این نحسی به چه معناست؟ با توجه به اینکه برخی روایات به نحسی اشاره کردند - اگر واقعا مثلا صفر نحس نیست از آن طرف نباید ایامی مثل شب قدر هم مبارک باشد؟ زیرا بالاخره نحسی و مبارکی ذاتی ایام نیست. از شما خواهش دارم راهنمایی بفرمایید البته بنده سوال 10699 را خواندم ولی قانع نشدم ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شماره‌ی 10669 عرض کردم دلیلی بر نحس‌بودن ماه صفر نداریم، نه این‌که منکر نحس‌بودن بعضی روزها باشیم. قرآن می‌فرماید: «فی‏ أَیَّامٍ نَحِسات‏». و حضرت رضا«علیه‌السلام» روز دوشنبه‌ای که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» رحلت کردند را روز نحس می‌دانند نه این که هر دوشنبه‌ای نحس باشد و اگر آن ماه صفر نحس بود چرا همه‌ی ماه‌های صفر را نحس بدانیم؟ موفق باشید
10698
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و قبولی طاعات و عبادات. لطفآ دلایل (قاطعیت) رهبری عزیز (مدظله العالی) در ارتباط با نمایان شدن انوار تمدن بزرگ اسلامی ذیل اندیشه ملاصدرا (ره) را عرض بفرمایید. (و من الله التوفیق)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این مورد بحث شده. موفق باشید
10691
متن پرسش
با سلام: در بحث های معرفه النفس جملاتی از دکارت در اثبات «من» انسان آوردید که برای ما خیلی جالب بود، ولی استاد مطهری در کتاب توحید صفحه ی 200 این حرف را که «من فکر می کنم پس وجود دارم» را یکی از مزخرف ترین حرف های دنیا می دانند و این پایه را می شکنند و البته خیلی از اثبات های دیگر دکارت هم می ریزد. آیا این حرف دکارت برای استفاده در معرفه النفس مضر نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که آن استاد شهید«رضوان‌اللّه‌علیه» می‌فرماید این حرف دکارت به عنوان یک قضیه‌ی منطقی هیچ ارزش علمی ندارد و حتی پایه‌ی انانیت فرهنگ غربی شد، ولی از جهت فضای شکاکیتی که منجر به این جمله می‌شود و می‌رسد به این‌که پس یک چیز غیر قابل شکی در من هست که نمی‌توانم به آن شک کنم، می‌توان مورد توجه قرار داد. موفق باشید
10685
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد گرامی: جناب آقای طاهر زاده بنده سوالی در ارتباط با ولایت فقیه دارم. اگر یکی از پایه های اصلی شکل گیری و ماندگاری حکومت ولی فقیه، خواست مردم است، پس اگر زمانی اکثریت مردم به هر دلیلی خواهان ادامه این حکومت نباشند، تکلیف چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که اگر مردم طالب حکومت دینی نباشند دین اصراری ندارد ولی تبعات آن که معصیت در دنیا و عقوبت در آخرت است را باید بپذیرند. مثل نمازخواندن است که کسی را مجبور نمی‌کنند ولی تبعات آن مربوط به خودشان است. ابن‏اثیر نقل مى‏کند که بعد از قتل عثمان، در روز بیعت با على (ع) که روز جمعه بود، مردم در مسجد حاضر شدند و على (ع) بالاى منبر رفت و فرمود: «ایُّهَا النّاس! انَّ هَذَا امْرُکُمْ لَیْسَ لِاحَدٍ فِیهِ حَقٌّ الّا مَنْ امَرْتُمْ وَ قَدِ افْتَرَقْنَا بِالْأَمْسِ عَلَی امْرٍ وَ کُنْتُ کَارِهاً لِأَمْرِکُمْ فَأَبِیتُمْ الّا انْ اکُونَ عَلَیْکُمْ، الّا وَ انَّهُ لَیْسَ لِی دُونَکُمْ الّا مَفَاتِیحُ مَا لَکُمْ وَ لَیْسَ لِی انْ آخِذٌ دِرْهَماً دُونَکُمْ»؛ «1» اى مردم، حکومت از آن شماست، هیچ کس را در آن حقّى نیست مگر کسى که شما او را به حکومت تعیین کنید، ما هم دیروز در حالى از یکدیگر جدا شدیم که من از قبول حکومت شما کراهت داشتم، مگر آن که بر شما مسئول باشم، بدانید که هیچ چیز به من اختصاص پیدا نمى‏کند، مگر همین که کلیدهاى اموال شما را در دست دارم و یک درهم بیشتر از شما نمى‏توانم بردارم. مقام معظم رهبرى «حفظه‏الله» در سخنانشان بابى را باز کردند مبنى بر این‏که؛ مشروعیت حاکمیت ما به خواست مردم است و اگر مردم ما را نخواهند، ادامه‏ى کار ما از نظر شرعى مشروع نیست، چون حق انتخاب مردم همواره جاى خودش محفوظ است، حال مردم وظیفه‏ى الهى‏شان را انجام دادند یا ندادند، موضوع دیگرى است.‏ موفق باشید
10682
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: در منابع دست اول تاریخ چون مقتل ابومخنف و کتاب ارشاد شیخ مفید و.... سخنی از حضرت رقیه «سلام‌اللّه‌علیها» نیست، شهید مطهری نیز به این موضوع تشکیک نموده است، حال می خواستم بدانم با توجه به مطالعات شما حضرت رقیه از چه زمانی وارد عزاداری های ما شده است و آیا امام حسین «علیه السلام» دختری که در شام با دیدن سر مقدس امام جان سپرده است داشته است؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه سید جعفر مرتضی آملی از علما و مورخان شیعه‌ی لبنانی معتقدند مرحوم شهید مطهری به سندهای وجود حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» در کربلا دسترسی نداشتند. کتاب حضرت رقیه«سلام‌اللّه‌علیها» از آقای جعفر تبریزی نکاتی در این مورد دارد. موفق باشید
10678
متن پرسش
با سلام و احترام: نظر شما در مورد تمدید مذاکرات چیست؟ نحوه موضع گیری نیروهای انقلابی و متدین در خصوص این توافق چگونه باید باشد؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن رهبری عزیز امیدوار باشید که فرمودند: « یک نمونه دیگر از ضعف دشمن، قضیه هسته ای ایران است. امریکا و کشورهای استعمارگر اروپایی دور هم جمع شدند تا جمهوری اسلامی ایران را در قضیه هسته ای به زانو درآورند اما نتوانستند و در آینده نیز نخواهند توانست » وگرنه از قرارداد بد چیز خوبی در نمی‌آید مگر یک آبرو برای آمریکا. تحریم‌ها برای یک ملت انقلابی چیزی نبود که رفع آن مهم باشد. به گفته رهبری ««راه کار ملت ایران؛ تحکیم مؤلفه‌های قدرت داخلی است». » موفق باشید
10644
متن پرسش
سلام علیکم: 1- طلبه ی پایه ی 3 هستم با کلی سوالات فلسفی و معرفت شناسی، برای حل اینها چه کنم؟ آیا به دنبال فلسفه بروم (در صورتی که فعلا مشغول کتاب المنطق هستم)؟ و اگر فلسفه را پیشنهاد می کنید خب عده ای در برابر این جریان مخالف خواندن فلسفه هستند در این صورت حد وسط این دو جریان چیست؟ 2- برای حل این سوالات فلسفی آیا با رفتن به سراغ روایات قابل حل نیست همانطور که عده ای مدعی چنین چیزی هستند؟ 3- فلسفه را با چه سیری پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در روزگاری زندگی می‌کنیم که عمده اشکالاتی که بشر امروز نسبت به مباحث دینی می‌گیرد با عقل فلسفی همراه است و شما چاره‌ای ندارید که با عقل فلسفی جواب دهید، حتی متدینین ما شبهاتی و یا سؤالاتی دارند که تنها با عقل فلسفی قانع می‌شوند 2- فیلسوفان برزگ اسلامی مثل صدرالمتألهین و علامه طباطبایی بر اساس تدبّر در آیات و روایات مباحث فلسفی خود را تنظیم کرده‌اند، لذا همان‌طور که در علم اصول شما با اصولِ تفکر فقهی روبه‌رو می‌شوید که حاصل تدبّر در سخنان معصوم است. فلسفه‌ی اسلامیِ ما حاصل تدبّر عالمان است در اصول عقاید و لذا می‌بینید برهان صدیقین ملاصدرا حاصل صدها روایت توحیدی است. 3- در نهایت بعد از چندسال درس‌ خارج خواندن با رجوع به اسفار وارد فلسفه می‌شوید ولی فعلاً در مرحله‌ی اول، سیری که روی سایت هست قسمت معرفت نفس و کتاب «از برهان تا عرفان» و «معاد» همراه با سی‌دی شروع خوبی است، در مرحله‌ی بعد به طوری که به دروس رسمی لطمه نخورد بدایة و نهایة شروع خوبی است. موفق باشید
10660
متن پرسش
سلام علیکم: استاد من قبلا سوال شماره 10514 رو از شما پرسیدم ولی هنوز برام حل نشده و منو گیج کرده سوال: «خداوند به هر موجودی همان وجود و همان اندازه از کمال را می دهد که می تواند بپذیرد یعنی نقص ها از ناحیه ذات خود آنهاست نه از ناحیه فیض باری تعالی» آخه موجودات چه تقصیری دارند؟ استاد خواهش می کنم این رو شما یکم توضیح بدین چون توضیحات شما قابله فهمه یا حداقل یه سخنرانی یا کتاب قابل فهم رو معرفی کنین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل این مباحث را باید در دروس عدل الهی دنبال کنید، در این‌جا تنها می‌توانیم به سؤالاتی که پس از مطالعه‌ی دروس پیش می‌آید جواب داد. کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری در این مورد خوب است. عرایض بنده در سی‌دی اصول عقاید قسمت عدل الهی هم إن‌شاءاللّه می‌تواند کمک کند. موفق باشید
10655
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: استاد، من نمیتونم بپذیرم که انقلاب داره رو به جلو حرکت میکنه، الان جمهوری اسلامی به بزرگترین دشمن انقلاب اسلامی تبدیل شده، چرا از این موضوع داره غفلت میشه و داریم شعار میدیم؟ چرا واقع بینی نداریم؟ حجم عظیم فساد، ناکارآمدی ، ‌رابطه بازی و بی عدالتی که الان در سیستم اجرایی، قضایی و مقننه ما بوجود اومده کمر انقلاب رو شکسته! این ناکارآمدی باعث شده با تحریم ها زمین بخوریم و خیلی راحت مذاکره با امریکا رو قبول کنیم! استاد هرچی رو بشه توجیه کرد و شعار داد، وضعیت الان گل و بلبل شنیدن با امریکا و کری و اشتون رو نمیشه توجیه کرد. این صحبت ها رو آقا توی نماز جمعه سال 76 داشتند، با توجه به وضعیت الان، به نظر شما هیچ حرفی باقی میمونه؟! «نماز جمعه بیست و ششم دی ماه سال 76 : هدف اینها چیست؟ هدف حکومت امریکا و دستگاه امپراتوری خبری امریکایی از این حرفها چیست که مرتّب می گویند: ایران میخواهد مذاکره کند؟ هدف، چند چیز است: 1- یکی این‌که اینها می خواهند آن چیزی را که تا امروز وسیله وحدت ملت ایران بوده است، به وسیله اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. تا به حال آحاد ملت ایران به خاطر این‌که می دانستند دولت امریکا دشمن آنهاست، در مقابل دشمنی آمریکا، اگر یک وقت اختلافات جزئی هم داشتند، کنار می گذاشتند و متّحد می شدند. مقابله با آمریکا، یکی از وسایل وحدت این ملت بوده است. اینها می خواهند با این جنجالها، همین وسیله وحدت را، به وسیله اختلاف تبدیل کنند. این علیه آن، آن علیه این. این بگوید مذاکره، آن بگوید مذاکره چه فایده‌ای دارد؛ آن یکی بگوید چه ضرری دارد؟ یک عدّه از این طرف بحث کنند، یک عدّه از آن طرف بحث کنند! و اینها هم این وحدت عظیم ملی را که ملت ایران در مقابله با حضور دشمن دارد، به اختلاف ملت ایران تبدیل کنند. 2- هدف دوم این است که می خواهند با تکرار این قضیه - مذاکره و رابطه با آمریکا - قضیه‌ای را که در چشم ملت ایران، به دلایلی منطقی، یکی از زشت‌ترین چیزهاست، قبحش را از بین ببرند. می خواهند قبح این را از بین ببرند؛ مثل کاری که سرِ قضیه اسرائیل با اعراب کردند. یک روز بود که دولتهای عرب، صحبت کردن با اسرائیل، رابطه با اسرائیل و حتّی آوردن اسم اسرائیل را یکی از کارهای بسیار زشت می دانستند. اینها با مطرح کردن و پیش کشیدن این قضیه، آنها را یکی یکی از صفوف ملت عرب خارج کردند و بار را به گردن او انداختند. بتدریج کاری کردند که قبح این قضیه ریخت؛ حتّی دولتهایی که در مرزهای اسرائیل نیستند و هیچ خطر و ضرری هم از اسرائیل نمی بینند، در خانه خودشان نشسته‌اند و صحبت از مذاکره با اسرائیل می کنند! واقعاً چه لزومی دارد؟ اما می کنند؛ چون قبحش ریخته است. 3- هدف سوم این است که اصل مذاکره با ایران، برای امریکا به عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است... ابرقدرت، یعنی آن قدرتی که از همه قدرتهای سیاسی دنیا بالاتر است و می تواند اراده خود را بر آنها تحمیل کند... حال ابرقدرتی با این همه ادّعا، با این همه باد و بروت جهانی و سیاسی، یک جا هست که برایش ارزش و اعتبار و احترامی قائل نمی شوند؛ آن یک جا کجاست؟ جمهوری اسلامی ایران. برای آمریکا مهم است که ایران اسلامی که از روز اوّل به دلایل روشنی در مقابل امریکا ایستاد و تسلیم امریکا نشد و گفت که با امریکا مذاکره نمی کنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره می کنیم! می گویند بفرما، ابرقدرتی کامل شد! این منطقه‌ای هم که زیر بار نمی رفت، زیر بار آمد؛ این‌جا هم عتبه را بوسیدند! بنابراین، صِرف مذاکره برایشان خیلی مهّم است. 4- نکته دوم برای این‌که مذاکره با ایران برای امریکا اهمیت دارد، این است که حرکت جمهوری اسلامی و ملت ایران موجب شد که احساسات اسلامی در هر گوشه دنیا بیدار شود؛ در آسیا، در آفریقا و حتّی در اروپا، مسلمانان با نام اسلام، احساسات اسلامی خودشان را سرِ دست گیرند و مبارزه‌ای را به نحوی شروع کنند. اگر جمهوری اسلامی با امریکا پشت میز مذاکره بنشیند، آمریکاییها خیالشان از این جهت راحت می شود؛ به هرجایی در دنیا می گویند: شما برای چه تلاش می کنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پای ایران که نخواهید رسید! هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ آنها هم بالاخره مجبور شدند و این‌جا پای میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه می گویید!؟ یعنی با تسلیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران به نشستن پای میز مذاکره با آمریکا، خیال آمریکا از بسیاری از این مبارزات دنیای اسلام آسوده خواهد شد. این سؤال امروز در ذهن بسیاری از مسؤولان کشورهای اسلامی و غیر اسلامىِ به اصطلاح خودشان جهان سومی وجود دارد و برای دستگاه آمریکا موجب زحمت جدّی شده است؛ خارج شدن از حالت تبعیت و تسلیم، به خاطر وجود جمهوری اسلامی، که جمهوری اسلامی هست، هیچ اعتنایی هم به امریکا نمی کند و آمریکا نمی تواند هیچ کار مهمّی با آن انجام دهد. چرا؛ گاهی اوقات هارت و هورت می کنند؛ مثلاً قانون «داماتو» یی می گذرانند، قانون هم بعد از چند ماه به خودی خود منسوخ می شود؛ کار اساسی نمی توانند بکنند. پس، چرا ما خودمان را بیخودی معطّل کردیم و اسیر امریکا شدیم؟ امریکا در پی یک جواب است؛ باید کاری کند که به آنها این‌طور تفهیم شود که: «دیدید، این محاصره اقتصادی و همین فشارهایی که ما علیه جمهوری اسلامی به خرج دادیم، بالأخره جمهوری اسلامی را هم خسته کرد و مجبور نمود که او هم بیاید و زانو بزند و از آن پایگاه و از آن گردن برافراشته‌ای که داشت، بناچار پایین آید!». این را به دولتهایی که پیرو و تابعش هستند، تفهیم کند که: «نخیر؛ این‌طور هم نیست که شما خیال کنید کسی که با ما نباشد، می تواند از آسیب در امان بماند. جمهوری اسلامی هم بالاخره مجبور شد بیاید»! اینها می خواهند با شایعه مذاکره جمهوری اسلامی - که بگویند جمهوری اسلامی تسلیم شد؛ طرف ما آمد و مجبور شد کنار بیاید و با ما مذاکره کند - این‌طور وانمود کنند که در این مصاف، بالاخره قطب اسلامی شکست خورد و مجبور به عقب‌نشینی شد و قطب استکبار در این مصاف پیروز گردید. بالاخره امریکا از این‌که شایع شود جمهوری اسلامی تسلیم شده است تا با آمریکا مذاکره کند و پشت میز مذاکره بنشیند - یعنی از حرفها و ادّعاهای خود نسبت به استکبار دست بردارد - بیشترین استفاده را می کند. آمریکایی ها مستکبرند. آدم مستکبر و دولت مستکبر، دنبال سبز کردن حرف خودش است. بنابراین، این‌طور نیست که رابطه‌برای کشور ما فایده‌ای داشته باشد؛ که اگر رابطه نباشد یا مذاکره نباشد، این مشکلات به وجود خواهد آمد و اگر این مذاکره و رابطه انجام شد، مشکلات از بین خواهد رفت؛ نه. نه امریکا برای ایجاد مشکلات آن‌چنان دستش باز است و نه رابطه و مذاکره این چنین معجزه‌گریای برای رفع مشکلات دارد. هیچکدام از اینها نیست؛ بسته به توان ملت است، بسته به عُرضه یک حکومت است، بسته به اقتدار و عزّت‌خواهی ماست که بتوانیم در مقابل امریکا بایستیم و برطبق اراده و برطبق مصالح کشورمان اقدام کنیم. رابطه و مذاکره، برای ملت ایران و برای نهضت جهانی مضّر است. اولین ضرر این است که آمریکایی ها با ورود در این میدان، این‌طور تفهیم خواهند کرد که جمهوری اسلامی از همه حرفهای دوران امام و دوران جنگ و دفاع مقدّس و دوران انقلاب صرف‌نظر کرده و گذشته است. اوّلین چیزی که امریکاییها ادّعا می کنند، این است. اوّلین مطلبی که در دنیا شایع می کنند، این است که انقلاب اسلامی تمام شد و پایان گرفت؛ کما این‌که هنوز هیچ چیز نشده، همین حرفها را زمزمه می کنند!»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موضوع با شما موافقم که قصد آمریکا در مذاکره با انقلاب اسلامی همین است که جنابعالی و سایر اندیشمندان انقلاب اسلامی متوجه شده‌اند، ولی عنایت داشته باشید ما در شرایطی بحمداللّه هستیم که یقیناً آمریکا را ناکام خواهیم گذاشت و انقلاب اسلامی چهره‌ی دیگری از فرهنگ مقابل با استکبارش را به نمایش می‌گذارد. زیرا انقلاب اسلامی در سر تا سر جهان یک لحظه در دفاع از جریان‌های ضد استکباری کوتاه نیامده، درست در حین مذاکره با آمریکا در تقویت حماسه‌ی یمن نقش خود را بازی می‌کند که حیات خلوت سعودی بود. درست در حین مذاکره تلاش دارد کرانه‌ی باختری را مسلح کند و در قدس انتفاضه‌ی دوم را راه بیندازد. از طرفی ما باید جای این فکر را که مدعی است می‌توان در مذاکره با آمریکا مسائل انقلاب را حل کرد روشن می‌کردیم. فراموش نکنید ما در عین آن‌که از جهتی نسبت به انقلاب اسلامی در زمانِ «فانی» زندگی می‌کنیم و هر روز همان‌طور که در ابتدای سخن فرمودید با انواع ظلم‌ها و بی‌عدالتی‌ها روبه‌روییم، نسبت به انقلاب اسلامی در زمانِ «باقی» زندگی می‌کنیم و حقیقتی که انقلاب اسلامی در تاریخ ما وارد کرده و در ذیل نگاه قدسی در حال عبوردادن بشریت است از فرهنگ استکباری به حاکمیت مهدوی. نگاهی که شیعه در به میدان‌آمدنِ سقیفه داشت و سقیفه را همه‌ی اسلام ندانست. انقلاب اسلامی در «زمان باقی» با هدایت‌های رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» راه‌هایی را گشوده که مذاکره با آمریکا به محاکمه با آمریکا تبدیل می‌شود و با روشن‌شدن قصد ایران در عدم داشتن تسلیحات اتمی، این آمریکا است که در جای متهم قرار می‌گیرد و انقلاب اسلامی یک گام جلو می‌رود. عنایت داشته باشید ماوراء تبلیغات غربی، متفکران جهان حرف انقلاب اسلامی را به‌خوبی می‌فهمند و این متفکران هستند که راهنمای افکار مردمشان خواهند بود. اجازه بدهید از ذکر نمونه‌ها صرف نظر کنیم. موفق باشید
10608
متن پرسش
بنده مباحث سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) را دنبال کردم و از این جهت که امام خامنه ای نمونه یک انقلابی کامل است ایشان را به عنوان الگو خویش برگزیده ام، اما به درستی معنای اشراق را نگرفتم و لذا نمی توانم درست برخورد کنم، یعنی وقتی به ایشان توجه می کنم مثلا از چیزهای دیگر غافل می شوم. میشه لطف کنید این مسئله اشراق و الگو گیری را برای این حقیر درست جا بندازید استاد؟ چکار کنم؟ به چی توجه کنم؟ دعام کنید استاد عزیز. ممنون از لطفتون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت تفصیل موضوع، کتاب «امام خمینی-رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه- و سلوک در تقدیر زمانه» تدوین شد. إن‌شاءاللّه در ماه‌های آتی به میدان می‌آید. موضوع، موضوع مهمی است و باید در ذیل معرفتی خاص وارد آن احساس شد که اراده‌ی الهی در این تاریخ به صحنه آورد. موفق باشید
10583
متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: آیا اولیای الهی که تجرد نفس برایشان حاصل می شود و نفس خود را در تجرد کامل از عالم ماده می یابند تسلط خود را بر کهکشانها با آن عظمتی که در علم نجوم مطرح است درک می کنند؟ انسان وقتی مطالب مختصری در مورد ستارگان و کهکشانها مطالعه می کند دچار حیرت می شود از عظمت آنها، آیا واقعا عرفا تسلط خود را بر این عظمتها وجدان می کنند؟ چون با توجه به مبانی باید اینطور باشد چون ملکوت سلطه دارد بر عالم طبیعت پس نفس مجرد و ملکوتی هم باید این تسلط را داشته باشد ولی تصور آن واقعا مشکل است. آیا شما از نزدیک با چنین افرادی برخورد داشته اید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. وقتی انسان با حقیقت عالم مرتبط شد تمام عظمت مظاهر آن عالم در نزد اوست. این افراد کم نیستند، مگر امثال امام و علامه طباطبایی و آیت‌اللّه حسن‌زاده و آیت‌اللّه جوادی را غیر از این می‌دانید؟ موفق باشید
10574
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد ارجمند و تسلیت ایام عزادری حضرت اباعبدالله: پیش از این حضرتعالی به فعالیت برخی رسانه های صرف حامی دکتر احمدی نژاد و ضرورت فعالیت آنان اشاره فرمودید. اما اخیرا سایت پربازدید و محبوبی به نام "پایگاه جوان انقلابی" با رویکرد دفاع از آرمان سوم تیری و با تکیه بر مفاهیم امام و رهبری در حال فعالیت است و شبهات گروه های مختلف را از دکتر احمدی نژاد و اطرافیان ایشان زدوده است. اما در کنار آن از دیگر جریان های انقلابی نیز دفاع می کند و سطح وسیع تری را پوشش داده است. به نظر شما این فعالیتها به اسم دکتر احمدی نژاد که مدتی است سکوت کرده اند صحیح است؟ آیا شما با این هم افزایی و وحدت جوان انقلابی بین نیروهای انقلابی و روشنگری ضدفتنه موافق هستید یا اولویت های دیگری را مد نظر دارید؟ از شما ممنون هستم و خواستم نظر شریفتان را درباره این رسانه بدانم چرا که بیشتر حامیان دکتر احمدی نژاد که رویکرد ولایی و انقلابی تری دارند این سایت را انتخاب کرده اند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده امیدوارم آن نوع تعارضی که بین نیروهای اصول‌گرای طرفدار آقای احمدی‌‌نژاد و مخالف ایشان شکل گرفت در حالی‌که هر دو در زیر سایه‌ی رهبری قرار دارند، هرچه زودتر از بین برود و سعی نکنند همدیگر را در اموری که گذشته محکوم کنند. موفق باشید
10549
متن پرسش
آیا می توان گفت این مذاکرات همان پیچ تاریخی است که مقام معظم رهبری می گویند. برای نهادینه کردن آزاد اندیشی درخود و جامعه چه باید کرد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امکان دارد چنین باشد، عمده نوع تعاملی بود که تیم مذاکره‌کننده باید داشته باشند که در آن تعامل روحیه‌ی استکباری غرب به رسمیت شناخته نشود. رسالت انقلاب اسلامی نفی روح استکباری غرب است. در آزاد اندیشی باید سخن مخالف نظر خودمان را خوب بفهمیم و تا آن‌جا که وجوه حقی در آن می‌بینیم آن سخن را به رسمیت بشناسیم و در نقد قسمت‌های باطل آن اندیشه نیز انصاف به خرج دهیم. موفق باشید
10546
متن پرسش
ضمن تشکر از پاسخگویی به سوالات و آرزوی توفیق روز افزون در پناه خداوند: جزوه حضرتعالی در خصوص حرام بودن مجسمه در منزل را مطالع کردم. سوال: روی مبلمان منزل ما عکس انسان و حیوان کارشده (در قسمتهای چوبی پایه آن) آیا اشکال دارد؟ باز هم از تمام کتابهای خوبتان سپاسگزارم اجرکم عندالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا عرض کنم که اکثر فقها وجود مجسمه را در منزل مکروه می‌دانند و نه حرام، و البته فتوای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» نیز تغییر کرده و ایشان وجود مجسمه در منزل را بی‌اشکال می‌دانند. البته این بدان معنا نیست که ما بنا بر روایاتی که در آن جزوه عرض شد احتیاط نکنیم. حال تا آن‌جا که ممکن است سعی کنید عبادات خود را در آن اطاقی که آن مبل‌ها هست انجام ندهید. موفق باشید
10479
متن پرسش
سلام علیکم: حالتان خوب است؟ اگر تمام ادراکات مربوط به من انسان می باشد پس چرا بعد از مرگ روح سردی و گرمی را دیگر حس نمی کند. و سوال دوم اینکه اگر ظرف علوم حصولی نفس مجرد آدمی و یا همان من انسان است پس چرا در سکرات تمام علوم و دانسته های او از بین می رود؟ سوال سوم: شما مقاله یا کتابی سراغ دارید که نظریه تکامل داروین را با مباحث عقلی حکمی و عرفانی رد کرده باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمد الـله حالم خوب است 1- تمام ادراکات مربوط به نفس انسان است، حال اگر محسوس او در میان نباشد ادراکی از این جهت برای او نیست. مگر در قیامت چیزی که سرد باشد یا گرم باشد هست که ادراک آن باشد؟ 2- در سکرات علومی که «وجودی» نبوده بلکه صورت و مفهوم معلوم است و جزء نفس ناطقه‌ی ما در نیامده، باقی نمی‌ماند. 3- کتاب «معرفت و معنویت» از دکتر سید حسین نصر نکاتی در این مورد دارد و عرض بنده در تفسیر سوره‌ی سجده در همان جلسات اول نکاتی دارد و کتاب «تکامل» از شهید مطهری نیز خوب است. موفق باشید
نمایش چاپی