بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شخصیت‌ها

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37883
متن پرسش

سلام و درود به استاد: آیا اطلاعیه منصوب به آقای داوری اردکانی واقعیت دارد؟ آیا این سیر، از شهادت رئیس جمهور تا این انتخابات، سنت الهی در «فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا» نیست؟ آیا اطلاق «موی دماغ» به شهید بزرگوار وی را به وجد آورده است؟ سایه وجود عالی زیر سایه امیرالمومنین علیه السلام مستدام باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در این رابطه در جواب سؤال شماره 37881 عرض شد. علاوه بر آنکه تصور بنده اینچنین است که آقای دکتر داوری، آقای پزشکیانِ آخر را هرگز مدّ نظر نداشتند. موفق باشید

37877
متن پرسش

سلام: چند وقتی هست من نسبت به زمان و روزگار احساس خاصی پیدا کردم نمیدونم نشئت گرفته از حالات روحی ام هست یا واقعیت داره. احساس می‌کنم زمان مثل قبل یا حتی ماههای پیش نیست انگار قراره اتفاق مهم و خاصی بیفته خدا هم از این نوع گذران زندگی خسته شده انگار دنیا داره به آخر میرسه؟ احساس می‌کنم روزها داره زود سپری میشه تا به یک زمان خاصی برسه. انگار سال های پیش روزگار داشت آرام آرام طی می‌شد بدون هیچ عجله ای ولی الان انگار اون آرامش در سپری شدن روزها نیست. حتی وقتی سرگذشت بعضی علما را مطالعه می‌کنم احساس می‌کنم این زمان با زمان آنها تغییر کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما در تاریخ خود هستیم که تقدیر آن نیست انگاری می باشد و ظرفیتی که بشر جدید برای انسانِ آخرالزمانی شدن دارد. این جا است که مکرراً عرض شده است که اگر نتوانیم با تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است و مردانی چون حاج قاسم را متولد می‌کند، باز نیست انگاری. با این نگاه در رجوع به قرآن و روایت می یابیم که چه اندازه می‌توانیم بیش از دیروز باشیم. موفق باشید 

37873
متن پرسش

سلام وقت بخیر: مهمترین نقاط قوت جلیلی برای ریاست جمهوری چیست؟ مواردی که باعث بشه او را بعنوان رئیس جمهور انتخاب کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها نکته‌ای که در این فرصت کم می‌توان در جواب به سوالات جناب عالی عرض  کرد به امید آنکه خودتان به موضوعات پیش آمده فکر کنید رجوع به صحبتی است که تحت عنوان « کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» عرض شد با متنی که ذیل آن قرار داده شده است. https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 موفق باشید. 

37872
متن پرسش

به نام خدا با سلام و احترام: بنده مناظره اول بین دو نامزد را دیدم. خواستم بدون تعصب نظر بدهم. من رأی اولم را به آقای جلیلی دادم ولی به خودم اجازه نمیدم که واقعیت پوشیده بمونه. طبق این مناظرات آقای پزشکیان واقعا در زمینه برنامه داشتن دست بالا رو گرفتند و آقای جلیلی از پاسخ دادن به جواب های ایشان طفره می‌رفتند و این واقعا چیز عجیبی بود. راجع به برجام و FATF هم آقای پزشکیان گفتند این دو را قبول ندارند به صراحت گفتند ولی آقای جلیلی قضیه تاوان پس دادن طرف دیگر را مدام پیش می کشیدند ولی برنامه ای برای این ارائه ندادند. آقای پزشکیان انسان باسوادی هستند و اقبال جامعه ایران هم به سمت ایشان بود. راجع به فضای مجازی هم رویکرد جالبی داشتند: الان که هیچ جو امنیتی وجود ندارد چرا باید همه پیامرسان های خارجی فیلتر باشد در کنارش هم فضای مجازی ایرانی را گسترش و توسعه بدهیم. اما آقای جلیلی فقط گفتند افزایش سرعت اینترنت ولی بازهم برنامه ای ارائه ندادند. الان حجت شرعی برای من اینجور اثبات شده که پیشرفت نظام اسلامی در گرو رأی بنده به آقای پزشکیان هست. به نظرم آن جهانی که بین سنت و مدرنیته باید آشکار شود در افق آقای پزشکیان روشن تر است و امکان تحققش قویتر. می‌دانم این پیام من با حجمی از تنفر مواجه می‌شود ولی بنده اینگونه تشخیص دادم و چون قضیه انتخابات و نظام اسلامی برایم مهم است گفتم با شما که می‌دانم شخصی بدون تعصب هستید در میان بگذارم ولی برایم عجیب بود که قبل از مناظرات هم شما از آقای جلیلی حمایت کردید! یک مشکل آقای جلیلی این است که متاسفانه ایشان با اکثریت نسل جوان نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند انسانی هستند سنتی و این سنتی بودن در کردار ایشان نمایان است ایشان هر چقدر هم که حرف مدرن بزنند (که متاسفانه زیاد نمی‌زنند) بازهم موردی جذاب برای جوانان نیستند. نباید جامعه مسجدی یا حوزوی را کل ایران دانست. دانشگاه ها و بازار و ... چند صد برابرِ این افرادند و از سنتِ تحجری گریزان و به دنبال تحول اند. این تحول را در افق نگاه آقای جلیلی نمی بینند. با این نکاه آن نوزایش رخ نمی‌دهد. من در این فکر نیستم که آقای جلیلی انسان تندرو یا خشکی هستند، این حرف بچه گانه ای است چون ایشان هم سیاست های خارجی و داخلی مخصوص به خود را داشتند. ولی رقیب سرسختی دارند. بحثم این است که آقای پزشکیان را در داشتن برنامه و متانت و سیاست داخلی و خارجی و حکمرانی دولتی صالح تر از آقای جلیلی دیدم. نظرتان را اگر بفرمایید ممنون تان میشوم. ان شاءالله سلامت باشید. یاعلی. خدانگهدار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در دو نوع حضور در این زمانه است. حضوری که نهایتاً جهانی در حدّ کشور ترکیه برای ما ترسیم می‌کند و تصور بنده آن است که جبهه آقای پزشکیان، نهایتاً ما را به آنجا سوق می‌دهد. چیزی که قبلاً آقای تاج‌زاده بدان اقرار کرد و یا جهانی که با آغاز انقلاب اسلامی در حال ظهور است. ملاحظه می‌کنید که آقای پزشکیان مشکلات مردم را پشت سرهم می‌گوید اما توضیح نمی‌دهد که اولا راه حل چیست و ثانیا ایشان به عنوان کسی که حدود سه دهه مسئولیت داشته، برای حل این مشکلات چه کرده؟
حاج آقای نجاتبخش در مورد مناظره دیشب نکته‌ای فرموده‌اند قابل توجه. 
🔸 آقای جلیلی با جدی گرفتن و احترامی که برای آقای پزشکیان قائل شد، یک اطمینان به مردم داد که این کشور مسائلی دارد و از آن طرف راه حل‌هایی که می‌توان با صبر و متانت فارغ از به قدرت رسیدن کشور را به پیشرفت رساند.
🔹 این امر سبب خواهد شد که مردم با پیروزی هرکدام از نامزدها احساس بن بست نکنند.
🔸 یکی از چالش‌هایی که ما در سیاست در این سال‌ها داشته‌ایم این بوده است که گروه‌های مختلف مردم با شکست نامزد مطلوبشان احساس می‌کردند دیگر به بن بست رسیده‌اند و شاید این همان خطر دوقطبی شدن است.
🔹 دیشب آقای جلیلی نشان داد چه رای بیاورد و چه رای نیاورد با تمام وجود پای مسائل کشور می‌ایستد و این نحوه از حضورِ سیاسی، حتی برای مخالفین ایشان نیز اطمینان آور است. موفق باشید   

37870
متن پرسش

سلام بر شما: بنده ‏اهل سیاست نیستم و هیچ اخباری را دنبال نمی‌کنم، اما مناظره رو دیدم زیرا مسئله توحیدی و انسانی است. دو جهان بود: یکی پذیرش جهان سومی در حرکت به جایگاه جهان اولی شدن که نمی‌فهمد پیش رویش چیزی نیست و نمی‌داند آمالش از اصل ساقط شده و حتی راه خودش را بلد نیست و به پیش آمد های بی اساس امید وار است و در مقابل، جهان سازیه ممکنی در عین حال با آینده و امید. متفکرین امید و حضور در آینده را نشأت گرفته از «تمدن» می‌دونن، در حالی که مدرنیته را تمدنی شکست خورده شناختند. دو نفر دیدم! یکی قبض و یکی بسیط! یکی آمده برای میتینگ به امید مقابله با تمدن سازی و دیگری دلسوزانه دست دراز کرده تا جامعه را حرکت دهد زیرا بهتر از نفر مقابلش واقعیات را درک کرده و می‌داند تنها راه آزادی از منجلاب و مشکلات زمانه فقط حرکتی جهشی بسوی افقی است که اتفاقا موجود و پرورش یافته است. آنچه از جناب جلیلی مشاهده کردم شخصی بدون انانیت است که خداوند او را به حضور خودش در جهان راه داده. بدون ترس، تبلیغ جلیلی تبلیغ نظر به جمهوری اسلامی است و این یک وظیفه برای ما محسوب شده. هر زمان خدا در جایی ورود خاص کرد پیروزی حتمی بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده فهم جایگاه تاریخی دکتر جلیلی در مقابله‌ای که با جریان نئولیبرال پیش آمده، در واقع درک دو تاریخ است. اگر تفکر، تاریخی است؛ درکِ این صحنه از تاریخ که در مقابل ما قرار دارد موجب تفکری می‌شود که سخت مردم ما بدان نیاز دارند و اگر کوتاهی در ارائه معارف اصیل توحیدیِ ما صورت گرفته، از آن جهت است که در مواجهه با رخدادهای پیش آمده از تفکر تاریخی که باید در هر رخدادی پیش آید، غفلت کرده‌ایم. موفق باشید      

37869
متن پرسش

با سلام استاد طاهرزاده: برای کسی که حدود ۳۰ سال از عمرش را پای مباحث شما سپری کرده می دانم این نوشته آب در هاون کوبیدن است و توجیهی برایش تراشیده می شود. در افتضاح انتخابات دور اول ۶۰ در صد نیامدند از ۴۰ در صد باقی مانده حدود نیمی به گفتمان انقلاب رای ندادند یعنی بوضوح اکثریت قاطع گفتند ما این تفکر جبهه انقلاب را قبول نداریم و چه قدر روشن است برای کسی که قضاوت پیشینی نداشته باشد اضافه بر آن کسی که در متن اجتماع باشد بوضوح می بیند چند درصد قابل توجه از همین چهل درصد علی رغم میل قلبی بخاطر ترس از موقعیت شغلی ترس از عدم استخدام های دولتی در آینده ترس از قطع شدن یارانه ترس از عدم دریافت پاسپورت و ترس های متنوع دیگر رای داده اند (گرچه شاید این ترسها واقعی نباشد و اجرا نشود ولی نقش آن ترسها در رأی دادن کاملا هویدا و ملموس است) اگر در جامعه باشی به روشنی و بوضوح بیان می شود من شخصا در بین دوستان اقوام و جامعه مکرر شنیدم. پس همین الان رای اعتقادی به انقلاب حدود همان پانزده درصدی است که خودتان گفتید دشمن چنین می خواسته. حالا هی شما بگوئید دشمن می خواست پانزده در صد باشد حالا که چهل شد پس پیروزی است چرا خاک در چشم واقعیت و حقیقت می پاشید و پیام اکثریت ملت را درک نمی کنید و توجیه می کنید دیگر باید بپذیرید نظر مردم را صندوقها، نوع انتخاب و مهمتر از آن عدم شر‌کت تعین می کند نه طول و عرض تشیع جنازه ها و شوهای راهپیمایی ها. اگر حکومت جرآت دارد یک رفراندوم با عنوان ولایت فقیه را می خواهید یا نه آنوقت شاهد مشارکتی عظیم با نتیجه ای ویرانگر خواهید بود. می دانم هیچ وقت اینکار نمی شود اما روزی این واقعیت را کاملا قبول خواهید کرد. پاسخی نمی خواهم حدود ۳۰ سال پاسخها و توجیهات شما را شنیده ام و افسوس می خورم. فقط برای تفکر و تلنگر نوشتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌کنید که در این مورد، نگاه‌مان به تاریخ و آینده متفاوت است و بنده با سؤال شماره 37870 هم نظر می‌باشم. اخیراً عرایضی تحت عنوان «کدام رئیس جمهور؟ کدام آینده؟»  https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17094و متن «آقای دکتر جلیلی و سیاستی که عین دیانت است» عرض شد. امید است موجب تفکری شود در این تاریخ. موفق باشید

37867
متن پرسش

«یا لثارات الحسین (ع)» سلام: ببخشید یکی از دغدغه کسانی که به پزشکیان رای میدن اینه که میگن دخترامون رو گشت ارشاد می گیره می بره زندان اگه به جلیلی رای بدیم. اصلا برای این طرح ارشاد اگه سوال شد چی باید بگیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که توصیه های آقای دکتر جلیلی به خواندن کتاب های «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» و «سرّ الصلوات» و «اربعین حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی بوده است و تا این اندازه نسبت به مبانی عرفانی و حِکمی آگاه است. از آن جایی که ایمانِ عرفانی منجر به گشودگی انسان نسبت به عالم و آدم می‌شود؛ باید متوجه بود که ابداً شخصیت آقای جلیلی شخصیتی نیست که متأسفانه جبهه رقیبِ ایشان تحت عنوان «طالبانیسم» به ایشان نسبت می‌دهند و البته همان طور که نباید قاطعیت مولای مان علی«علیه السلام» را در مقابل انحرافاتی چون حکمیّت، بسته بودنِ آن حضرت قلمداد کرد؛ قاطعیت های دکتر جلیلی در مقابل لیبرالهای وطن فروش را نباید بسته بودنِ ایشان به حساب آورد. موفق باشید  

37864
متن پرسش

سلام وعرض ادب استاد بزرگوار این متن مغالطه آمیز را گذاشتن تو گروهها اگه حضرتعالی تبین کنید و پاسخ بدید خوبه که بی پاسخ نمونه وفقکم الله تعالی فی الدارین. آیا سعید جلیلی خطر واقعی است و یا لولویی که اصلاح طلبان ساخته اند؟ از سال ۱۳۷۰ با عقبه جریانی که الان به نام پایداری شناخته می‌شود آشنا شدم سر سلسله این دو به چند مرکز و فرد در قم برمی‌گردد که یکی باقر خرازی بود که جوان بود و جویای نام و دومی منیرالدین حسینی شیرازی معروف به آقا منیر مسئول فرهنگستان علوم اسلامی که پس از فوت او مدیریت فرهنگستان به میر باقری عضو فعلی مجلس خبرگان رسید در مجال این گفتار نیست که جزییات طرز نگاه اینها به جهان و اداره کشور را شرح دهم تنها به این بسنده می‌کنم که بگویم فرهنگستان مدعی بود که روی یک میلیارد موضوع کار می‌کند تا احکام اسلامی آنها را مشخص کند با این ذهنیت که هر فعلی جز به نیت قربه الله فعل باطل است و به همین علت باید برای تک تک افعال در جامعه بشری حکم اسلامی مبتنی بر قربه الی الله بودن استخراج شود و به مردم ارائه شود تا آنها تبعیت کنند. کلمات نامفهوم و نا مانوس آنها حتی از دهان عالی ترین نفرات حاکمیت هم شنیده شده است این گروه علم را فقط در شرایطی می‌پذیرد که منشای وحی را با خود داشته باشد البته اینکه علم ناشی از وحی چگونه تفاوتی با علم مرسوم دارد را کسی توضیح نمی‌دهد فکر می‌کنم که این مختصر پاسخ سوال اول گفتار را داده باشد جلیلی و فرقه اش و چندین سال بررسی و برنامه ای که از آن یاد می‌کند برپایه چنین تفکرات خطرناکی شکل گرفته اند که حتی در محیط حوزه علمیه هم غیر قابل درک و فهم هستند به نحوی که آقا منیر در زمان حیاتش هم جایگاه ویژه ای در بین روحانیون نداشت و تنها محفل کوچک خود را داشت اتصال چنین ذهنیتی به تفکر عملگرایانه مصباحی سبب می‌شود آنها از یک محفل تفکری تبدیل به یک نیروی کنشگر شوند که می‌خواهد تئوری های مصیبت ساز خود را در سطح جامعه آزمایش کند. جلیلی لولو خوره خوره ای نیست که اصلاح طلبان علم کرده باشند او و فرقه اش واقعا خطرناک هستند. بخصوص که در سالهای اخیر با تسلط بر منابع عمومی از یک گروه عقیدتی به یک تشکیلات منفعتی - عقیدتی تبدیل شده اند که در پیوند با جاه طلبی هایی سیاسی قرار گرفته اند که دانشگاه امام صادق برای آن شکل گرفت برای اتخاذ تصمیم تان در مورد ۱۵ تیر این مطلب را بدقت بخوانید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا خود را مشغول چنین حرف‌هایی بکنیم؟!!! آقای دکتر جلیلی را باید با خود آقای دکتر جلیلی شناخت. اخیراً عرایضی تحت عنوان «کدام رئیس جمهور؟ کدام آینده؟»  https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17094و متن «آقای دکتر جلیلی و سیاستی که عین دیانت است» عرض شد. امید است موجب تفکری شود در این تاریخ. موفق باشید  

37859
متن پرسش

سلام: شما در جلسه شنبه اشاره ای کردید به فهم مردم ایران که با وجود فضای موجود به آقای جلیلی رای دادند، ولی سوال من اینست که واقعا این میزان رای کم نیست؟ پس شهید رئیسی با شهادتش چه کرد؟ چرا سطح جامعه بالاتر نیامد؟ چرا به قول آقای زرشناس مردم از راه طی شده درس نگرفتند؟ این همه جمعیت شرکت نکردند و این همه به آقای پزشکیان رای دادند واقعا چرا مردم متوجه نیستند و عبرت نمی‌گیرند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی تحت عنوان «کدام رئیس جمهور؟ کدام آینده؟»  https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17094 و متن «آقای دکتر جلیلی و سیاستی که عین دیانت است» عرض شد. امید است موجب تفکری شود در این تاریخ. موفق باشید

37852
متن پرسش

سلام خدمت شما استاد عزیز: به تازگی کلیپی از رهبر انقلاب در رسانه ها منتشر شده است که ایشان در ۲۰ اردیبهشت سال ۱۳۸- می فرمایند «ننگ است برای ملتی که در انتخابات ریاست جمهوری‌اش، ۳۵ یا ۴۰ درصد حائزان شرایط شرکت کنند، پیداست مردم به نظام سیاسی خود نه اعتماد و امید دارند، نه اعتنا می‌کنند». حالا هم که در رای گیری های ریاست جمهوری ۴۰ درصد مردم مشارکت داشتند و تازه بدتر از آن اینکه آقای رئیسی با شهادت شان به قول سید حسن نصرالله (معیاری شدند برای ریاست جمهوری و مسئولیت) مردم چشمشان را بسته و این همه رای به مسعود پزشکیان دادند و فراموش کردند که در دولت روحانی چگونه ذلت برای ایران آوردند به طوری که رهبری فرمودند (اگر جمهوری اسلامی دچار مسئولینی که از خودشون جرئت و جسارت ندارند بشود کارش تمام خواهد بود) استاد راستش با این حرف هایی که در ذهنم می باشد و برای شما نوشتم آن امیدی که در کلاس ها و کلام های شما نسبت به انقلاب اسلامی برام پیش میومد توجهی آنچنانی ندارم دیگر هر چند که می‌دانم با نا امیدی چیزی درست نمی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که سخنان مقام معظم رهبری در بستر طبیعی خودش مدّ نظر بوده. ولی با شرایط امروز که دشمن بنا داشته حتی مشارکت را به کمتر از ۱۵ درصد تقلیل دهد؛ حضور ۴۰ درصدی یک نوع پیروزی است و مطمئناً در محاسبات خود به خوبی احساس شکست می‌کنند. موفق باشید

37848
متن پرسش

با سلام، استاد گرامی ضمن تشکر از زحمات شما برای دفاع از حق و جبهه حق، نکته ای به نظرم رسید که فکر می‌کنم بولد کردن آن دفاع از حق که در این زمان در ساحت آقای دکتر جلیلی تجلی پیدا کرده را آسان تر می‌گرداند، و آن نکته این است که با توجه به اطلاعاتی که من دارم جناب جلیلی جانباز و احتمالا با درصد بالایی از جانبازی هستند و یک پای خود را در راه دفاع از حق از دست داده اند ولی به دلیل خلوصشان از این نکته نه خودشون و نه حامیانشان جهت تبلیغ و روشن تر شدن شخصیت فداکار ایشان استفاده نکردند، در حالی که پر واضح است که ایشان در راه دفاع از میهن اسلامیشان جانباز شده اند و مسلما سختی های زیادی را در این مدت متحمل شده اند ولی دست از تلاش و کوشش برنداشته اند، به نظرم توجه دادن مردم به این مسئله خود به خود حق واقعی را برای فطرت های خداطلب ایشان واضح می‌کند، و من الله توفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد بنده وقتی در سال‌های گذشته با آقای دکتر جلیلی گفتگویی چند ساعته داشتم، ایشان را گوهری یافتم که جامعِ سیاست و دیانتِ توحیدی بود و از آن جهت عرض شد نباید ایشان تحت عنوان «اجماع» از صحنه حضور کنار بروند از آن جهت که نظر به ایشان به یک معنا نظر به سیاستِ توحیدی انقلاب است. البته بدون آن‌که بخواهیم شخصیت ایشان را شخصیتی ماورایی قلمداد کنیم. موفق باشید        

37841
متن پرسش

سلام استاد: انتخابات به دور دوم کشیده شد. در دور دوم لازم است که بتوانیم بسیاری از افرادی که رای نداده اند را مجاب به رأی به آقای جلیلی کنیم که هم مشارکت بهتر شود و هم نتیجه مطلوب. لکن این مسأله خیلی دشوار به نظر می‌رسد. افرادی که رای نداده اند، به فرض شرکت کردن در انتخابات هم به سختی به آقای جلیلی رأی می‌دهند. آیا راهی برای تبدیل این مسأله به فرصت وجود دارد؟ به خصوص این که فرصت برای اجرای راه بلندمدت نیست و باید در همین چند روز کاری کرد. چاره چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در گفتگویی دوستانه به این افراد متذکر شد اگر بخواهند در خود و در آینده‌ای حاضر شوند تا جان آن‌ها با حقیقتی که در تاریخ انقلاب به ظهور آمده مأنوس گردد؛ راهی که مقابل‌شان گشوده شده، همان حضور در انتخاباتی است که شخصیت آقای دکتر جلیلی مدّ نظرشان باشد وگرنه در بلایِ بی‌تاریخی خود همچنان تنهایی و پوچی را تجربه خواهند کرد. موفق باشید

37837
متن پرسش

سلام علیکم: در اصلح بودن آقای جلیلی، غیر از افق گشایی ایشان نسبت آینده انقلاب، چند شبهه اساسی نسبت به ایشان و اطرافیانشان هست که خوب است پاسخ داده شود، تا در دور دوم با قاطعیت بتوان از ایشان حمایت کرد یکی از شبهات امثال خود آقای ثابتی هستند با اون رای ندادنشان در تعیین رییس مجلس و یا دیگر عزیزان تندرویی که دور آقای جلیلی جمع شدن و آقا در انتخابات مجلس چند بار بهشون تذکر دادند. کسانی‌که با تندروی ها، نیروهای انقلاب را زخمی کرده اند و الان جزو مشاورین و نزدیکان ایشان هستند و نکته دوم بحث تعامل و اجماع سازی مدیران توسط آقای جلیلی است که آیا می‌توانند این بدنه مدیرانی که از افکار ایشون بسیار فاصله دارند را مدیریت و هدایت کنند و درست به کار گیرند که اصطکاک پیش نیاد. قدرت اجماع سازی ایشان مورد تجربه قرار نگرفته است. توجه شود که جمع کردن نخبگان در بحثهای مشورتی دولت سایه، غیر از مدیریت افراد با تفکرات مختلف برای اجرای ایده های رو به جلویی که آن مدیران فهم درستی از آن ندارند. و بحث سوم، توان اجرایی ایشون است، چون تجربه مدیریتی نداشتند که کارآمدی اشان را با آن بسنجیم، این سه تا اشکال را می‌خواستیم استاد نظر دهند برای این شبهات یا واقعیتها باید پاسخ قانع کننده داشته باشیم که در هفته بعد که دور دوم می‌رود دستمان پر باشد. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هر آن کسی که به معنای واقعی و با حکمت لازم وارد تاریخی شد که با انقلاب اسلامی پیش آمده، با روحی که روح آن تاریخ است با مسائل مواجه می‌شود و از آن‌ها عبور می‌کند. نمونه‌اش رهبر معظم انقلاب در دوران ریاست جمهوری‌شان و یا شهید رئیسی عزیز. و آقای دکتر جلیلی حقیقتاً شخصیتی می‌باشند که متوجه روح تاریخی انقلاب اسلامی هستند و مراحل مختلف انقلاب را می‌شناسند و شعارهای ایشان، حکایت مهمی از دقت ایشان است نسبت به ذات انقلاب و شرایط امروزین ما. و از این جهت با توجه به این امر می‌توان به ایشان امیدوار بود و عبور از آن نوع ضعف‌ها که می‌فرمایید با چنین روحیه‌ای به خوبی انجام می‌گیرد. و از این جهت در عکس‌نوشته شماره 8 عرض شد: 
اگر انسان می‌تواند متذکر این امر باشد که چگونه خداوند در رخدادهای تاریخی به او نزدیک می‌شود و تکلیف کنونی او اندیشیدن به امکان آغازی دیگر از «وجود» است؛ انسان می‌تواند متوجه آن آغاز باشد که چگونه امر قدسی طلوع می‌کند، مانند آنچه در شخصیت آقای دکتر جلیلی ممکن است. 
این نوع درک تاریخی، فرق می‌کند با درک تاریخی عزیزانی مانند آقای دکتر قالیباف که در عین دلسوزی بنا دارند انقلاب را در مقابل جریان توسعه غربی یاری کنند تا ما نسبت به غرب عقب نیفتیم همان‌طور که در مقابل صدام، این عزیزان همچون سرداری شجاع به میدان آمدند و این غیر از آن است که اساساً ما در آینده دیگری از طریق انقلاب اسلامی حاضر شده‌ایم، امری که آقای دکتر جلیلی متوجه آن می‌باشند و از این مهم‌تر این‌که مردم نیز متوجه شخصیت ایشان هستند؛ وگرنه با این‌همه هجمه و دروغ و شایعه، چگونه باور می‌کردیم این‌طور به ایشان رجوع شود. موفق باشید                
 

37831
متن پرسش

سلام: یکی از حجت های من در روز حساب حضرتعالی هستین، امروز که صحنه انتخابات تشخیص دو مرحله ای بودن رو داره و احتمال رای آوری قالیباف رو بیش‌از جلیلی می‌داند، چه دلیلی داریم که باعث رای آوری پزشکیان بشویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مواردی این‌چنین بسیار است. خوب است خودتان بیندیشید. آقای ثابتی نکاتی فرموده‌اند، بد نیست به آن نکات نیز توجه شود. https://eitaa.com/sabeti/3879 موفق باشید

37828
متن پرسش

آیا می توان گفت که هنوز دوران شهید رئیسی و دکتر جلیلی فرا نرسیده است و تنها حضرت رب با نشان دادن دوره ای کوتاه از سیاست ورزی شهید رئیسی و عبد اللهیان، افق بس بلند مرتبه دیانت سیاسی را نشان داد تا مردان مرد گفتمان این نوع سیاست را ایجاد کنند تا حماسه مردمی، روزی، بدون تردید و توجه به تبلیغات پوشالی افراد غافل از تاریخ، شهید رئیسی را در آیینه دکتر جلیلی به ظهور آورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است و در این رابطه، کاربر محترم سؤال شماره 37825 نکات خوبی را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

37825
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم «شهید رئیسی و عبور از لویاتان» امیرالمومنین (علیه السلام): «آفة الاعمال عجز العمّال» آفت كارها، ناتواني كارگران است. یا می‌فرماید: «بخفض الجناح تنتظم الامور» با افتادگي كارها نظم و ترتيب پيدا مي‌كند. اگر زبان، سخن از ساحت وجود می زند پس تجلی حقیقت است و حقیقت روشنی گاه تاریخی امروز ماست که انتظار ما در امتداد این حقیقت به ظهور منجر خواهد شد و اجر انتظار در سختی و گذران همین تاریخی است که باید در آن حاضر شود و جایگاه خود را در آن بیابد تا در نقش آفرینی جبهه ی حق حاضر باشد و در میان منتظران معنا پیدا کند و گرنه در مقدس ترین مناصب هم که باشد از تاریخ خود بیرون است. سخنی با شهید سید ابراهیم بار دیگر به میان آمد تا بار دیگر زبان به سخن آید و گویی این جان ها هستند که آنگاه که مستعد شنیدن سخنانی از جنس حقیقت می شوند خداوند به سخن می آید و تاریخ را از صدایی پس از صدایی پر می کند. حوادثی است که ما آنرا ایام الله می نامیم و روزهای و ایامی که خداوند به میان بشر آمد و بیعتی دوباره بود میان انسان با خدا در زمین و پاسداشت عهد قدسی بشر امروز و ملاقاتی با ساحت معنوی انسان که نوید و بشارت خبرهایی را برای او به ارمغان آورده است تا انسان را از جمود و تحجر دیروز اش آزاد کند و در فردای گشوده ی انسانی اش حاضر کند و اینبار با سید ابراهیم شاهد ایام الله دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی بودیم و این همواه ای است پس از همواره و این همان بارقه های فتوح قدسی محمدی است که خدا در تاریخ با رسول اش محمد (صلی الله علیه و آله) در میان کذاشت و حال مائیم و این فتوحات و این گشودگی ساحت معنایی انقلاب اسلامی که به سوی ما آمده است تا ما را در برگیرد و بایست ما از آن استقبال کنیم و خود را در آن معنا ببخشیم و گرنه همراه با تاریخ جامعه مدنی و مناسبات بورژوایی اش به انزوای تاریک سرد آبسوردیسم و مناسبات تنگ سکولار و گسیختگی آرمان لیبرالی تاریخ غرب خاموش و بی صدا افسرده و بی رمق زمین خواهیم خورد. شهید سید ابراهیم درست در نقطه ی بریدگی آدم از جامعه ی مدنی به سراغ مان آمد تا وجه دیگر از انس و ارتباط را به سیاست برگرداند که سیاست تاریخ پس فردایی ماست و انسان دگر باره خود را در عین انسانیت و دیانت دچار سیاست می یابد اما سیاستی برای فتح و گشودگی روشنی گاه های فرداهای پیش رو و پشت کردن به گذشته ی بی اخلاقی مناسبات سیاسی فرهنگ زده ی غرب که آدمی را صورت خیالی معادله های قدرت و ثروت خود می بیند و اگر انسان را در صحنه می آورد برای تمتع بهره ی سیاسی و قدرت خودش می باشد. شهید سید ابراهیم ما را از لویاتان با تمام لوازمش عبور داد و انسان را بار دیگر در تاریخ فردایش شریک کرد و برای او افقی از حضور در سیاست را معنا بخشید یک ارتباط دو سویه که خود را خادمی برای حضور تاریخی انسان در نسبت با زندگی فردایی اش می دانست و انسان را فرصتی برای تحول بخشی و میدان داری دولت ها و این یعنی عبور از لویاتان با همه ی لوازمش. شهید سید ابراهیم الگوی رابطه ی قدرت با طبقه را بهم زد و طبقه را برداشت و دولت را برساخت قدسی انسان هایی کرد که می خواهند برای تاریخ فردای پر شکوه شان نقش آفرین باشند و این یعنی بهم زدن الگوی لویاتان که از لوازم تفکر لیبرال و سکولار غرب بود و انسان برای قدرت بایست در میدان سیاست بجنگد و اگر می خواهد باقی باشد باید همچون سیاسیون مشهور دنیا طلب و دنیا زده شود و گرنه جایگاه اجتماعی اش تضعیف خواهد شد. اما ما با انقلاب اسلامی و طرح جمهوری اسلامی یک نگاه و منظر دیگر را با خود به نمایش گذاشتیم که اکر با زبان وجودی به تبیین آن نپردازیم قطعا جفا کردیم. شهید سید ابراهیم تحقق عینی مردم در بستر سیاست در افق گشوده ی معنویت تاریخ است. شهید سید ابراهیم ظهور و تجلی اراده ی بشری است که از سیاست زمانه ی جهانی خسته شده و به دنبال حقیقت خودش در میدانی می گردد که بازیگر واقعیت باشد نه بازیگر فریب وعده ها و قول های سیاسیون و این آن هویت بخشیی بود که ما با شیهد سید ابراهیم به تاریخ بازگردانیم و حفظ آن به میان آورن زبان حقیقت است تا گوش ها و جان های آماده را به این سخن بنوازیم و آماده ی فرداهای پیش رو کنیم. ابتدا باید بدانیم با شهادت سید ابراهیم چه بر ما گذشته و چه چیز به ما رو آورده تا بتوانیم باب سخن را باز کنیم. (نمی‌دانم شاید به عقیده ی بنده در این چهل روز از شهادت سید عزیز نتوانستیم از آنچه که با این شهادت به ما رو آورد سخن بکوییم و با دوستان صحبت کنیم و گرنه شاهد این همه بد اخلاقی ها و سردرگمی ها و تحیرات در میدان سیاست امروز در میان حامیان کاندیدها نبودیم! احساس می کنم این دعواها به خاطر آنی است که نمی دانیم چه شده و چه بر ما آمده و ما در چه زیست جدیدی از عالم سیاست قرار گرفتیم و چه زبان و زمانی به ما رو آورده است تا بجای آنکه گرفتار دعواهای لفظی باشیم و خود را در درگیری های سیاست زده معطل کنیم به استقبال حقیقتی می رفتیم که تحفه ی الهی بود که خدا با سید ابراهیم به ما داد. آری گویی هنوز ما خودمان را با آن نفحات ایامی که وعده هایش را پیر انقلاب و مرشد به حق اش داده اند نا آشناییم و در انتظار به سر نمی بریم! آری، ما در انتظار به سر نمی بریم و گرنه منتظر را با حقیقت در هر ساحتی از صحنه های تاریخ اش مواجهه ای است از جنس حقیقت و از جنس حضوری بعد از حضور) بگذریم، به هر حال آنچه امروز بیش از گذشته ما را امیدوار می کند طلوع و شروق انوار انسانی است که از دل جمهوری اسلامی ایران برخواسته و پشت به تاریخ اتانومی و خود بیگنگی بشر خودش را در ذیل حکومت الهی نقش آفرین و بازیگر میدان حقیقت می یابد و این صدای خدا در تاریخ پیچیده شده و گوش آدمی آن را شنیده است و یقظه ی آدم رخ داده و ما باید متناسب با این آدم و این تاریخ و این زمانه با او سخن بگوییم و اگر کمتراز این با بشر جرف بزنیم ظلمی است که هم به خود داشتیم و هم به او زیرا استعدادی به میان آمده است که آدمی فهم سخنان متعالی را با این رخدادها کسب کرده است و تصدیق می کند که امروزمان دیروز نیست و فردای مان باید بس روشن تر از امروز باشد. این سخن را اگر جبهه ی انقلاب همراه با رهبری در همان روز شهادت آقا سید ابراهیم اگر دریافته بود ما امروز بسی راحت تر در نسبت با کاندیدایی که باید برای فرداهای تاریخی جهموری اسلامی همراهی کنیم همراهی می کردیم به نظر می رسد باید گفت و باز باید گفت تا خودمان را در حضور آن ساحتی که رهبری از آن می گوید و با این شهادت این شهیدان برای مان منکشف می شود و رخ می نمایاند پیدا کنیم و باز هم باید منتظر بود و به گفت نشست و از این حقیقت امروزنمان دم زد و گفت تا تمام ساحت هایمان را در بر بگیرد و ما را از این تحیر به در آورد تا سلوک همگانی مان شود و این می شود اگر گوش هایمان را به سمت سخنان حقیقی بگشایمم و با خود عهد کنیم تا زبانمان زبان گفت حقیقت شود و چشم هایمان نظرگاه افق های حقیقی باشد به خدا می شود آنچنان که در دفاع مقدس رخ داد و جوانان بسیجی مان را از حجاب غلیظ و عمیق و گناه آلود پهلوی نجات بخشید امروز هم جوانی که خسته و نا امید از گناهان امروز خویش است بداند جایی که می تواند خود را از چنگال گناهان عالم و عصر غفلت مدرن نجات بدهد و برهاند دامن قدسی انقلاب اسلامی است و آن اراده ای که در او بایست پدید آید تا چان و قلب اش منظرگاه عالم عهد قدسی شود تا خطورات گناه نتواند اهوای نفسانی اش را و امیال حیوانی اش برانگیزاند این خیمه ی انقلاب اسلامی است که توان آن را دارد تا این جوان را به یک سالک عاشق و عارفی شب زنده دار در میدان فتوحات معنوی و لیله اقدری اش برساند اما عمده حاضر شدن و گشودن سینه ای است که قلب اش را نور این حقیقت در بر گیرد و صدای حق در این تاریخ به گوشش برسد ولو گناهان گذشته اش معادل گناه جن و انس باشد! در این زمینه بحث بیش از این است که بر قلم آمد اما احساس می‌کنم در مسیر راه حقیقت بقیه را خود راه بگویدمان که چون باید بود. التماس دعا و عذر خواهم بابت تصدیع وقت شریف استاد و مخاطبین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله نویسنده متن فوق نکات بسی ارزشمندی را با ما در میان گذاشته‌اند در راستای حضور تاریخیِ رخداد شهادت آیت الله رئیسی. و اینکه ما می توانیم معنای حضور در میدان سیاست را با روحی جدید درک کنیم. و از آن طرف ایشان به خوبی متذکر می‌شوند که چگونه اگر حتی افراد متدین به انقلاب متوجه تاریخ خود نباشند و آینده‌ای که انقلاب اسلامی پیش آورده، چگونه نمی‌توانند مفتخر به عالی‌ترین انتخاب شوند که آن، مواجهه با حقیقت است در دل یک تاریخ. بیش از این‌که بنده بخواهم سخن بگویم متن آن عزیز با ما حرف‌ها دارد. تنها تقاضای بنده از نویسنده این نکات ارزشمند آن است که پس از نوشتن، سعی بفرمایند با ویرایش خود، متن را برای فهمِ خواننده آماده‌تر نمایند به جهت آن‌که نقص‌هایی در نوشتن پیش آمده است. موفق باشید          

37822
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد عزیز: با عرض تبریک عید بزرگ غدیر لطفاً اگه ممکنه بفرمائید: سخنان امروز امام انقلاب در مورد شاخص های رئیس جمهور به کدام کاندیدا نزدیک تر است؟! نامزد اصلح ریاست جمهوری از نظر رهبر انقلاب کیست؟ ۱- معتقد به مبانی انقلاب باشد ۲- کارآمد باشد، شب‌وروز نشناسد، توان برای کار کردن داشته باشد. رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار مردمی عید غدیر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم: اصلح آن کسی است که در درجه‌ی اول به مبانی این انقلاب و این نظام اعتقاد قلبی و واقعی داشته باشد.  رئیس جمهور فقیدمان به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشت؛ شهید خدمت رئیسی عزیز کاملاً محسوس بود با دل و جان و با اعتقاد حرکت می‌کند. دوم اینکه کارآمد باشد. شب و روز نشناسد. دنبال کار باشد. توانایی داشته باشد برای کار کردن. از عناصر خوب و همکاران خوب استفاده کند. توان کار و نشاط کار همراه با اعتقاد راسخ به مبانی انقلاب این موجب صلاحیت است. وقتی این صلاحیت وجود داشت این آدمی با این خصوصیات می‌تواند از همه‌ی ظرفیتهای کشور استفاده کند. ۱۴۰۳/۴/۵ 🖼 #بسته_خبری 💻 Farsi.Khamenei.ir

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه بنده آنچه در بنیان سخنان مقام معظم رهبری می‌تواند مدّ نظر باشد، جناب آقای دکتر جلیلی است ولی هرکس مطابق تصوری که از نامزد خود دارد آن سخنان را با آن فرد منطبق می‌کند. موفق باشید

37818
متن پرسش

سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: شکی نیست که مولوی عارفی بزرگ و شاعری توانا و خطیب با امثال و حکم فوق العاده است اما سنی بودن و پیروی متصوفه گاها شاید اشتباهاتی برایش پیش آمده یا شاید بنده اشتباه می کنم که ان شاءلله شما مشکل را حل کنید اولا اشاره می کنم به مکاشفات آیت الله بروجردی و شیخ رجبعلی خیاط که اشاره به منحرف بودن و ضاله بودن مثنوی است که در کتاب کیمیای محبت و در محضر لاهوتیان آنها را پیدا کنید و در خود مثنوی آمده که گنج مخفی بد ز پری جوش کرد خاک را سلطان اطلس پوش کرد که اشاره به حدیث جعلی کنت کنزا مخفیا است یا گفته: مصطفی را هجر چون بنداختی خویش را از کوه می انداختی تا بگفتی جبرئیلش هین مکن که ترا بس دولتست از امر کن که این هم برگرفته یک حدیث جعلی درباره قصد خودکشی پیغمبر (العیاذ بالله) دارد بماند که او همچین نظری درباره پیغمبر داشته و درباره شمس گفته اولیا و انبیا حیران شده در حضرتش یا در دیوان شمس صریح می گوید شمس منو و خدای من یا هر لحظه به شکلی بت عیار برآمد این خدای مولوی یا گفته با بردن نام شمس باید سجده کرد یا جای دیگر در مثنوی گفته : مصطفی آمد که سازد همدمی / کلمینی یا حمیرا کلمی / آنک عالم مست گفتش / آمدی کلمینی یا حمیرا می زدی این هم حدیثی جعلی و دروغی و سخنان حول این ابیات که مولوی کرده در ادامه قطعا با مقام پیغمبر هم شان نیست جای دیگر درباره شمس در همان مثنوی و دیوان شمس گفته درباره حضرت موسی گفته او با مشاهده نور شمس بیهوش شد و شمس همان نور بوده که می گفتم خدایم من خدایم من خدایم یا مولوی در مجالس سبعه با حدیث جعلی دیگر گفته که پیغمبر به عمر گفت اگر من پیغمبر نمی شدم تو می شدی که سعدی هم با اشاره به این حدیث جعلی می گوید دیگر عمر که لایق پیغمبری بدی گر خواجه رسل نبدی ختم انبیا یا جای دیگر با تحرف فضائل اهل بیت در مثنوی گفته: بهر این فرمود پیغمبر که من همچو کشتی ام به طوفان ز من ما و اصحابی چون کشتی نوح هر که دست اندر زند یابد فتوح تحریف فضائل اهل بیت و عوض کردن اهل بیت با اصحاب از این واضح تر و بارها حدیث اصحابی کاالنجوم در مولوی که آنهم جعلی است و در تقابل با فضائل اهل بیت آمده تمسخر عزاداری عاشورائیان در حلب هم که دیگر اشاره نمی کنم و نسبت شرک در مثنوی به جناب ابوطالب هم که هیچی و ادب بالای مولوی هم در مثنوی و دیگر اشعار حتما از فیوضات عرشی و فتوحاتی قدسی بوده اینها که یه مقدار از خروار بوده درباره مولوی دیگر باقی موارد بماند شمس هم که خودش با بی احترامی هایش به اهل‌بیت و حضرت فاطمه در مقالات دیگر جاها خودش کتاب می خواد آیا این کلکسیون احادیث جعلی اصول اصول اصول الدین است؟ با تشکر از پاسخگویی شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته حتماً در جریان هستید که در این موضوع بسیار صحبت شده است و شخصیت هایی مانند رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به این نکات بیگانه نبودند. مهم آن است که متوجه اشارات و منظور جناب مولوی باشیم و البته می دانید که بنا به روایات ما هرگز خواب، حجّت نیست. موفق باشید 

37790
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض سلام و ادب و آرزوی توفیقات جنابعالی. لطفا درباره این جمله از کلام استاد شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱۳ صفحه ۲۲ مقداری توضیح بفرمایید: «با» خدا و در مرتبه خدا هیچ چیز را نباید قرار داد. «به» خدا باید به سوی خلق رفت نه «با» خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا شهید مطهری بزرگ را که نماد عقلانیتِ ناب توحیدی بود؛ رحمت کند. آری! حقیقتاً سخن همان است که او گفت به همان معنایی که ما در زیر سایه توکل الهی در هر صحنه‌ای می‌توانیم حاضر شویم و این یعنی «به» خدا. و این غیر از آن است که تصور کنیم هرکاری می‌توانیم بکنیم ولی در کنار آن کارها به خدا هم باور داشته باشیم. موفق باشید

37782
متن پرسش

سلام استاد: مولوی ستیزان بارها این متن را ارسال می کنند توضیح و پاسخ مناسبی دارین؟  شرع گریزی، خواسته های عرفانیِ شمس تبریزی از مولوی: جامی می‌نویسد: روزی شمس تبریزی از مولانا زیبا رویی درخواست كرد. مولانا همسر خود را دست گرفته در ميان آورد. شمس فرمود كه او خواهر جانى من است، نازنين پسرى مى‌خواهم. فى الحال مولانا فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد. فرمود كه: وى فرزند من است. حاليا اگر قدرى شراب دست مى‌داد ذوقى مى‌كرديم. مولانا بيرون آمد و سبويى از محلّۀ جهودان پر كرده و برایش بياورد. نفحات الانس، نشر مطبعة لیسی، ص ۵۳۸ این خواسته ها، با کدام دین و مذهب و غیرتی سازگار است؟ آیا هنوز برخی در بی دین بودن اقطاب تصوف شک دارند؟ جالب آنکه مدافعانِ صوفیه تصریح کرده اند که این جماعت به هیچ دین و مذهبی پایبند نبودند و فقط به آموزه های خود عمل می‌کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ملاک ما سندهای اصیلی مانند کتاب شریف «مثنوی» و یا دیوان «شمس تبریزی» است و جدا از این متون، ما را به نظراتی که بعضاً صوفیان ساخته و پرداخته‌اند چه؟!! مقام معظم رهبري «حفظه‌الله‌تعالي» در جلسه‌اي که با شعرا در سال ۱۳۸۷ داشتند فرمودند: مثنوي همان طور که مولوي مي‌گويد: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّين»  می باشد و فرمودند: مرحوم مطهري هم با من هم عقيده بود. موفق باشید

37772
متن پرسش

سلام علیکم: استاد نظرتون در مورد این تحلیل چیست؟ هم حاوی نهیب هست و هم یاس (کفران نعمت و عقوبت، تاخیر در ظهور، اقوام خاسر رویگردان از ولی، کورسوی امید) بسم الله الرحمن الرحیم تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را، منحصرا در کند و کاش، بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است. از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند، توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد. نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم، خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد، هستیم. سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود. آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع! ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند. به قول آن ولی خدا می‌فرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند. شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست‌. خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود. مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک فرصتی است که در دل انقلاب اسلامی به عنوان حرکت توحیدی این تاریخ پیش آمده و فرهیختگیِ خاص دکتر جلیلی می‌تواند آن فرصت را به فعلیت‌اش نزدیک کند وگرنه همان‌طور که ملاحظه فرموده‌اید مائیم و صدها ضعف، ولی با رویکردی که ملت ما بحمدالله به سوی کمال دارند و نباید از این مهم غفلت کرد که چگونه در این زمانه، راهِ حساس تاریخی خود را طی کنیم که نه متهم به تحجّر باشیم و نه گرفتار روشنفکرانِ غرب‌زده. آری! با شهادت آیت الله رئیسی، آغازی در دلِ آغاز تاریخی ما مدّ نظرها آمد که نباید از آن غفلت کرد هرچند که «اگر دیر آمدم، مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». و ما دقیقاً در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید                

37765
متن پرسش

سلام بر استادِ فهیم مسائل و بصیرِ زمانه: از روح حاکم بر حرفها و روایتهای کاندیدای اصلاح طلبان، متوجه شدم که چرا رئیس جمهورها، بعد از ریاست جمهوری، اپوزسیون می‌شوند و منتقد جدی یا برعلیه نظام می‌شوند؟! البته به گمان بنده : دلیل خاصی داره و آنهم اینه که این افراد برای «رأی اوردن» از اول بنا را بر این می‌گذارند که; با نظام درگیر شوند به نظام حمله کنند و علی الظاهر، خود را مدافع سر سخت مردم بدانند و کارهای عجیب و غریب دیگر و عملأ آگاهانه یا نا اگاهانه از ساحت انقلاب خارج می‌شوند و در میدان دیگری وارد می‌شوند که عملأ فرهنگ نفاق و طاغوتست اما و صد اما; که هدف اینگونه رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه، رأی آوری و قدرت طلبیست. افرادی مثل شهید رئیسی، کم پیدا می‌شوند که صادق باشند و هدف خدمت برای رضای خدا و مردم را داشته باشند. مثلأ روش اصلاح طلبان این بوده که، سعی در انتقاد جدّی، تو ام با عصبانیت و تا حدی (کم یا زیاد) سعی درتخریب دارند. فقط از نقص ها می‌گویند انقدر از بدبختی و رنج می‌گویند که مردم فکر کنند بدبخت ترین آدم های روزگار درطول تاریخ بوده و هستند و مردم به این نتیجه برسند که; در حال غرق شدن، ویرانی و نابودی هستند. (غربگراها، توطئه ی القاء شکست و القاء بدبختی و شاید در اینده القاءات دیگر مثلأ القاء نکبت و نحوست و... را بکار ببرند) خب قدم بعدیشون چیه؟ ـــ خود را بهترین و یگانه منجی نشان دهند خود را دلسوز ترین آدم جا بزنند خود را شریف ترین، با وجدان ترین جا بزنند مگر آقای روحانی همین روش را بکار نبردند؟ رمز کلید آقای روحانی چی بود؟ و الان کاندیدای اصلاح طلبان که البته خیلی بی پرده حمله نمی‌کند اما تقریبأ همان مسیر را می‌رود اما چه کنیم از دست نفاقی که در لاک انقلاب وارد شد و از دست دنیا طلبان و الان دارم زمانه حضرت علی علیه السلام را می‌فهمم و البته ملت ما، ملت امام حسین است و ما یک تاریخ، فتح و گشودگی در پیش داریم و این چیزها، ما را از حضوری که هم اکنون در آینده داریم غافل نمی‌کند یا به عبارتی آینده ای که اکنون پیش ماست و ما در شعف و امید هستیم. ما می بینیم که آینده جهان، از آنِ جبهه انقلابست نه اینکه فکر می‌کنیم و رؤیا بافی می‌کنیم. آری می بینیم ماییم و یک تاریخِ وسیع و عزیزی که اجمالأ (در کلیات) داریم فی لوحٍ محفوظ!! آری می بینیم و ان‌شاء الله این آینده نورانی به دست آقای دکتر جلیلی; که انصافأ دید وسیع و افق بلند دارد; محقق خواهد شد. بصیر به زمانه هست از همه مسلط تر و محیط تر به مسائل جهانست چون تا کسی، جهان و روابط جهان را نشناسد، نمی‌تواند ایران و مسائل ایران را بشناسد. دکتر جلیلی متفکریست که از افق بالا، همچون یک ماهواره نگاه وسیعی دارد و جهان را در هم تنیده می‌داند و راه برون رفت از این نقطه را می‌شناسد. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری برادر! تبارنامه این ملت بسی خواندنی است که چه زیبا حضرت معبود فرصت‌هایی را در مقابل یک ملت قرار می‌دهد تا او همین‌که به خود آید متوجه می‌شود چه اندازه شرایط برای تعالی و صعود فراهم است. کافی است ما بدانیم فرصت‌های فوق‌العاده‌ای در این شرایط تاریخی برای ایران فراهم شده که به گفته آقای دکتر محمد مرندی https://eitaa.com/jedaaltv/2373 در دو سال آینده می‌توانیم بهره‌های عظیمی در نسبت با ریشه‌دارشدن فرهنگ و اقتصاد خود ببریم. آن شهید بزرگوار، مقدمات خط خاصی را که در مقابل ما گشوده شده است، فراهم نمود که در عین آرمان‌گرایی، سخت عمل‌گرا بود آنهم در شرایطی که غرب، قدرت نسبی خود را از دست داده است و بحمدالله دست ایران پر شده و به خوبی و به هوشیاری به عدم اعتماد به رقیب رسیده است با مردمی که در تشییع شهدای عزیز عملاً ما به یک مانور قدرت دست زدیم تا معلوم شود جایگاه ایران دگرگون شده و توازن قدرت به هم خورده و متحدان‌مان قوی‌تر شده‌اند. 
ای کاش! نامزدهای انتخابات کمی و کمی بیشتر از کمی به شعار حکیمانه آقای دکتر سعید جلیلی می‌اندیشیدند که چرا می‌گویند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». ما در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید  
 

37764
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و عزیز: برای بنده سوال شده که حضرتعالی در سال ۸۸ هم از آقای احمدی نژاد حمایت نمودید حال اینکه قطعا ایشان حال کنونی خوبی ندارد. جنس حمایت از احمدی نژاد و آقای جلیلی آیا شبیه هم هست؟ خواهشن اگر امکان دارد توضیح بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در مسیر ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد در مرحله اول حتی رهبر معظم انقلاب ایشان را به طور رسمی بر آقای هاشمی ترجیح دادند و این نوع رجحان‌دادن را اظهار نمودند و یا آیت الله مشکینی تعبیرات عجیبی نسبت به ایشان داشتند. باید بررسی کنیم چه می‌شود که شخصی مانند آقای احمدی‌نژاد پس از روبه‌روشدن با مشکلاتی که بالاخره به عنوان تنگناهای تاریخی در جامعه ما و در نظام سیاسی ما نهفته بود؛ آنچنان گرفتار تئوری‌های اومانیستی آقای مشائی شدند. به این معنا که در معنای انسان، ناخودآگاه از نگاه حضرت امام به انسان عدول کردند که این عرض عریضی دارد و امروز نیز بسیاری گرفتار چنین مشکلاتی هستند. آنچه را برای بنده از سال‌ها پیش شخصیت آقای دکتر جلیلی را برجسته کرده است، آن نوع دقت‌های قرآنی و سیاسی است که مبتنی بر فهم انسان و جهان است و امیدوارم هرچه بیشتر از این زاویه با حضور ایشان در صحنه سیاست، مردم ما در خودیابی خود حاضر و حاضرتر شوند به همان معنایی که اگر بخواهیم مشکلات اقتصادی را مرتفع کنیم، با اقتصاد نمی‌شود مشکلات اقتصادی را مرتفع کرد بلکه باید معنای دیگری برای انسان پیش آید تا آن مشکلات مرتفع شود. از خود نپرسیده‌اید که چرا فلان برنامه اقتصادی در یک کشور کاملاً جواب می‌دهد و در کشور ما درست نتیجه عکس می‌دهد. تفاوت در نوع نگاهی است که انسان‌ها به خود دارند و در این مورد باید بسیار اندیشه نمود. امری که امثال آقای احمدی‌نژاد از آن غفلت دارند. موفق باشید                  

37757
متن پرسش

سلام آقای طاهر زاده عزیز: بنده یک جوون ۱۸ سالم که وظیفه خودم دونستم در حکایت از انتخاب اصلح آقای دکتر جلیلی اقداماتی انجام دهم و قصدم این بوده که معیار حضرت اقا رو برای انتخاب اصلح در آقای جلیلی که نمود داره رو آشکار سازی کنم و از شما خواهشمندم به من در این کار کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی کم و بیش در این مورد شده است که در همین قسمت پرسش و پاسخ‌ها می‌توانید آن را دنبال بفرمایید. مهم آن است که متوجه شویم در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، دولت آیت الله رئیسی آغاز دیگری بود بسی متعالی‌تر از آنچه دیگر دولت‌های گذشته در انقلاب اسلامی دنبال کردند و در راستای حضور تاریخیِ خاصی که با دولت شهید رئیسی پیش آمد، شخصیت سیاسی – قرآنی دکتر جلیلی را می‌توان ادامه آن آغاز دانست که امید به آینده‌ای ماورای آینده‌ای که جهان مدرن مقابل بشر قرار داده، را به میان می‌آورد که در دل آن آینده همان‌طور که رهبر معظم انقلاب متذکر شدند تاریخ، ورق خورده است و ما باید در تاریخی که رسوایی جهان استکبار بیش از پیش به ظهور آمده، آینده خود را معنا کنیم و این غیر از آینده‌ای است که بعضی از نامزدها سعی می‌کنند ما را ذیل جهان مدرن قرار دهند. به هر حال همان‌طور که خودتان متوجه شده‌اید این نوع آشکارسازی کار ساده‌ای نیست و بیشتر باید به روحانیتی فکر کرد که سیاست و دیانت در هم تنیده شده است که بحث آن بسی گسترده است. موفق باشید      

37749
متن پرسش

سلام علیکم باعرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده: صحبتم‌ را با مقدمه ای شروع می‌کنم: وقتی حاج قاسم شهید شد به برکت شهادت ایشان خون تازه ای در رگ‌انقلاب جاری شد و با حمله ایران به پایگاه آمریکایی، عزت انقلاب نمایان شد، و همانطور که فرموید افق متعالی با اشک بر حاج قاسم برای مردم نمایان گشت، بعد از آن با شهات شهید زاهدی، برکت خون این شهید اینگونه شد که: ایران به اسرائیل حمله کرد و هیبت پوشالی اسرائیل فرو ریخت و باعث عزت انقلاب شد، به نظرم اکنون با شهادت شهید رئیسی برکت خاصی ایجاد شده است و آن رشد فهم متعالی مردم است و به نظرم‌اکنون مردم متوجه شده اند برای انتخابات در پیش رو کسی را انتخاب کنند که متوجه بعد متعالی انقلاب اسلامی باشد، و اینکه حل مسائل اصلی کشور از طریق همین انقلاب اسلامی قابل حل می‌باشد. و به برکت این شهید بزرگوار اکنون که جناب جلیلی صحبت می‌کنند مردم بهتر متوجه چنین گفتمانی می‌شوند نتیجه صحبت بنده این است: که یکی از مهترین برکات شهادت شهید رئیسی را رشد فهم مردم به گفتمان انقلاب اسلامی می‌دانم، که اکنون مردم با چنین فهم رشد یافته ای، مطالب جناب دکتر جلیلی را بهتر متوجه می‌شوند از مطالب ارزشمند حضرتعالی در تبیین شخصیت جناب آقای جلیلی تشکر می‌کنم و درخواست دارم مطلبی درباره: رشد فهم انقلابی مردم بعد از شهادت آیت الله رئیسی و ارتباط آن با گفتمان دکتر جلیلی نکاتی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید و به خوبی متذکر شده‌اید، گویا آن شهید بزرگوار با شهادت خود افقی بس اصیل را برای ادامه امور اجرایی در مقابل ما گشود تا ما مانند بعضی از نامزدهای محترم گمان نکنیم با تغییراتی جزئی و با عدم جهت‌گیری مناسب، می‌توان مشکلات تاریخی و تنگناهای خود را برطرف نماییم. غافل از آن‌که اساساً باید به معنای انسان در این شرایط حساس و به معنای ریاست جمهور در این موقعیت فکر دیگری نمود و اگر بزرگان فرمودند شهادت آیت الله رئیسی، انقلاب را دوباره به مردم برگرداند؛ به این معنا است که ما از جاده‌ای که با دولت آقای هاشمی گرفتار نئولیبرالیسم شدیم، در حال فاصله‌گرفتن هستیم. 
به گفته اهل نظر: تقریباً از زمان شهادت سردار سلیمانی و خیزش عمومی مردم ایران و منطقه و احترام بسیاری دیگر به ایشان، سرعت تحولات سیاسی در ایران، منطقه و جهان، آنقدر بالا رفته است که صورتبندی نظری آن دشوار شده است. بسیاری معتقدند این سرعت بالا خصلت پوست اندازی جهان است. و با این روند، فرصتهای جدیدی برای تغییر و تحولات خرد و کلان و از جمله تعیین نظم های جدید فراهم می آید. سرانجام با ترور صریح و علنی سردار سلیمانی که کسی گمان نمی کرد این ترور در بستر تاریخی-فرهنگی ملت ایران، نمادسازی گردد ولی به هر حال، مقاومت در برابر غرب مبدل به یک خواسته جدی و ملی در ایران شد. و در ادامه آن، ابراهیم رئیسی به قدرت رسید. همچنان که به لحاظ نظامی نمی توان ادعا کرد همه اعمال و تصمیمات نظامی سردار سلیمانی بلااستثناء بهترین بوده اند، به لحاظ اداری هم نمی توان ادعا کرد همه تصمیمات و اعمال شهید رئیسی بهترین بوده اند، اما با این حال، نماد آیینی جدیدی در حیات سیاسی ایران خلق شد. این نماد سیاسی، مثلاً در قالب کلماتی مانند شهید خدمت یا خادم ملت و... نشانگر خواست جدی ملت ایران برای یک فرم متفاوت سیاسی است.

احتمالاً بخش قابل توجهی از طبقات حامی دولت مرحوم ابراهیم رئیسی از اقشار عادی و آسیب پذیر جامعه هستند. اقشاری که قرار بود ولی نعمت انقلاب باشند ولی بعد از سیاست های نئولیبرالیستی که به تدریج از سال 68 آغاز شدند، تقریباً از همه گردونه های قدرت خارج شدند و جایگزین آنها طبقاتی نوکیسه و به رفاه رسیده بودند، زمان شهادت حاج قاسم سلیمانی، زمانی بود که سیاستهای نئولیبرالیستی دولت، در اوج خود قرار داشت و در همین اوج به شکستی همه جانبه و ناامیدی همه جانبه رسیده بود. درست در همین زمان بود که با شهادت ایشان، سرمایه ای اجتماعی و قدرتی ملی آفریده شد تا امید به حیات سیاسی بازگردد. 
دست بر قضا دولت مرحوم رئیسی هم دولت کم انتقادی نبود. سخن اینجاست که ما از اقبال عمومی به راه سیاسی مرحوم رئیسی در می یابیم که فرم سیاست کشور باید تغییر کند و عروسک بزک کرده اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی نه امکان تحقق در ایران دارد و نه آینده ای برای ما می سازد. ساختار اقتصاد سیاسی ایران باید به تدریج و با راهی که از سال ۵۷ باز شد، بازسازی و بازتعریف گردد. تقریباً در تشابه با زمان شهید سردار سلیمانی، با تجدید سازماندهی رسانه های نوین، سردی یأس و انفعال مجدداً در سپهر سیاسی ایران خود را نشان داد. 
واقعیت سیاسی کشور ما در رجعتی به سنت تاریخی خود، روایتی آمیخته به حماسه و تراژدی است و اینک حجت الاسلام رئیسی، در تعین یافتگی ایشان در بسط این روایت و حتی مبدل شدن آنها به نماد این روایت است. این امروز واقعیت «ملت ایران» را تشکیل می دهد و از آنجا که جهان امروز، جهان شبکه ای شده است که همه چیز آن با همه چیز مرتبط است، به این هم اشاره کنیم که وقتی روایت سیاسی متفاوتی در حال شکل گیری در ایران است که روایت سیاسی جریان اصلی جهان امروز، یعنی روایت نئولیبرالیستی، در فروپاشی نسبی قرار دارد. مشروعیت سیاسی جهان مدرن با نسل کشی سازمان یافته غرب به عاملیت اسرائیل، به پایان رسیده و دیر یا زود تبعات هولناک این فروپاشی خود را نشان خواهد داد، و ما در شعار آقای دکتر جلیلی که می‌فرمایند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» چنین بصیرتی را احساس می‌کنیم. موفق باشید        

نمایش چاپی