بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شخصیت‌ها

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
جستجو در کتاب ها نتیجه ای نداشت
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13708
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد بنده پرسشگر 13694 هستم. خواستم بدانم مقصد و مقصود شما از توحید امام و علامه به صورت علمی و عملی چیست؟ لطفا به صورت مبسوط بفرمایید و راهنمایی های لازم را قید کنید و با توجه به مطلبی که در ایمیل قبل فرستادم آیا در مسیر امام قرار ندارم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. نگاه توحیدی این بزرگان، نگاه کلامی نیست مثل همان سخنانی که امیرالمومنین در تبیین توحید در نهج‌البلاغه متذکر می‌شوند. تفسیر سوره حمد امام و رساله توحیدی علامه طباطبایی نکات خوبی در این مورد دارد. موفق باشید

13705
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: علامه مجلسی در کتاب اعتقادات خود نوشته است که پس از مرگ و دفن میت روح برای سوال و جواب وارد پیکر اصلی شده و پس از پایان آن وارد جسم مثالی می شود. همچنین در قیامت هم با پیکر اصلی محشور می شود و عدم اعتقاد به این کفر است. پاسخ شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. اولا در اعتقاد به جسمانی بودن معاد، همه‌ی شیعیان متّفق هستند؛‌ می‌ماند که آیا آن جسم، جنس ماده دارد یا جنس عالم برزخ و قیامت؟ مرحوم علامه مجلسی معتقد به جسم مادی هستند ولی امثال حضرت امام و علامه طباطبایی و ملاصدرا معتقد به معاد جسمانی ولی با جنس برزخی و قیامتی می‌باشند. موفق باشید
 

13694
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد عزیز چند وقتی است سر نماز اطراف سجاده گاهی نقاط نورانی لحظه ای به چشم بنده می آید آیا اینها توهم است؟ خصوصی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست کاری به این چیزها نداشته باشید. سعی کنید خود را در توحید بپرورانید، کاری که امثال حضرت امام و آیت اللّه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیهما» انجام دادند. موفق باشید

13673
متن پرسش
سلام خدمت استاد: پس اتمام کتاب «نهایه الحکمه» مرحوم علامه کدام کتاب را پیشنهاد می فرمایید؟ یعنی سیر مطالعه فلسفه و پس از آن عرفان به طور کلی بر کدام کتابها متکی است؟ ترتیب مطالعه کتب مدنظرم هست. تشکر از محضر استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در ادامه، مطالعه‌ی اسفار را شروع کنید و در یک جمع‌بندیِ خوبی به سراغ فصوص‌الحکم بروید، در فضای فصوص الحکم با بسیاری از معارف مرتبط خواهید شد. در آن‌جا است که می‌توانید احساس کنید گویا نسبت به عالَم بیگانه نیستید. موفق باشید

13641
متن پرسش
با عرض سلام: سوالی که ازتون داشتم؛ نسبت میان معرفت و اطاعت در قبال معصوم (ع) هست. از یک سو ما مامور به معرفتیم. نه فقط معرفت به خود دین بلکه معرفت به امام. و از سویی مامور به اطاعتیم در قبال معصوم. از یک سو در احادیث معصومین داریم که باید به خود دین و قرآن رجوع کرد و در آن فقیه شد. از سوی دیگر ماجرای آن غلام امام صادق (ع) را داریم که وقتی ایشان دستور دادند درون آتش برو بدون چون و چرا درون آتش رفت. بالاخره کدام یک اصالت دارد: معرفت یا تبعیت؟ این که کار غلام امام صادق (ع) ارزشمند است؛ به خاطر تبعیت محض او از امام صادق است یا به خاطر این که این تبعیت را از روی معرفت انجام داده؟ آیا اصلا ما اجازه داریم در نسبت با معصوم، پای عقل خودمان را وسط بکشیم و یا اینکه نقش عقل، فقط پیشینی هست و آن هم معرفت به مقام معصوم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ». و علامه‌ی طباطبایی روشن می‌کنند که منظور از اطاعت اولی‌الامر که در کنار اطاعت خدا و رسول آمده است، انسان‌های معصوم می‌باشد. پس عملاً چون ما باید خدا را اطاعت کنیم و خدا فرموده است پیامبر و امام را اطاعت نماییم، اطاعت ما از امام اطاعت از خدا است و علاوه بر آن عقل ما ابتدا ما را نسبت به عصمت ائمه مطمئن می‌کند که از آن‌ها اطاعت می‌کنیم و از این جهت، عقل را از صحنه بیرون نکرده‌ایم مثل آن‌که پس از تحقیق عقلی از تخصص پزشک متخصص از او تبعیت می‌نماییم. موفق باشید

13644
متن پرسش
با سلام استاد: درباره ظرفیت وجودی می خواستم بدونم. اینکه هر کس به مقدار ظرفیت وجودی بهرمند می شود یعنی چه؟ بالاخره خدا عین وجود است و از او جز وجود ساطع نمی شود و ممکنات هم که نبودند تا بگوییم خدا به هر ممکنی به اندازه ظرفیت وجودیش وجود می دهد این مسئله چگونه قابل حل است چون وقتی از اختلافات و ظلم ها پرسیده می شود اشاره به ظرفیت هر ممکن می شود خب مگه ظرفیت ها هم خدا خلق نکرده پس چرا محدودیت ها را به هر موجود نسبت می دهیم؟ مثلا چگونه می شود شخصی می شود امام حسین علیه السلام و شخصی یزید لعنت الله علیه؟ این ظرفیت هر کس چگونه تعیین می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث امکان ذاتی موجودات و عین ثابته‌ی آن‌ها داریم که خداوند بر اساس امکان ذاتی مخلوقات با آن‌ها برخورد می‌کند و «امکان» ذاتیِ خود ممکن الوجود است که بحث آن هم در کتاب «عدل الهی» شهید مطهری آمده است و هم در قسمت آرشیو سؤالات این سایت تحت عنوان عین ثابته مباحثی مطرح شده. موفق باشید

13642
متن پرسش
سلام استاد: در مورد جواب سوال ۱۳۶۲۳ می خواستم دلیل شما رو از فاصله نگرفتن بدونم. چون برخی از بزرگان از رفتن به این جلسات نهی می کنند همچنین قصدم از آن سوال این بود که شما این مسئله و امثال این را برای ما تبیین کنید که وظیفه ما چیست به هر حال در انقلاب اسلامی و حرکت به سمت مقصد آن به این تبیین شما نیازمندیم که جایگاه استاد امجد و امثال ایشان در انقلاب روشن شود چون بعد از سال 88 کسانی که به جلسه ایشان می رفتند و حتی علما و بزرگان نسبت به ایشان دو گروه شدند عده ای تمام حرف های ایشان را درست می دانند و تقریبا شده اند چپی و منتقد نظام و عده ای مواضع ایشان را درست نمی دانند و از رفتن به جلسات ایشان نهی می کنند و هر دو گروه از بزرگان هستند و ما نمی دانیم حرف کدام یک را گوش کنیم مثلا مشهور است آیت الله خوشوقت که با ایشان رابطه عمیقی داشتند بعد از اینکه در جلسات سوگواری اباعبدالله استاد امجد امثال آقای محمد هاشمی شرکت می کردند ایشان را از راه دادن آقای هاشمی به جلسه نهی کردند و چون استاد امجد این کار را نکردند رابطه استاد خشوقت با ایشان قطع شد و هم اکنون هم استاد امجد با استاد فاطمی نیا هر ساله محرم در منزل آقای هاشمی جلسه دارند. البته استاد امجد گفته اند که من بدخواه و مخالف آیت الله خامنه ای را لعن می کنم و باید برای این سید دعا کرد چون بار بر روی دوش اوست ولی رویکرد ایشان در سال های اخیر بیشتر به سمت انتقاد رفته و معتقد است که با نقد هست که جامعه رشد می کند. مثلا ایشان می گویند: «انقلاب عظیمی شد به نام جمهوری اسلامی، متاسفانه [امروز] نه جمهوری است نه اسلامی! انقلاب بسیار بزرگ و عظیم و بی نظیری به رهبری یک عالم دینی رخ داد که به نقل یکی از معتبرترین مجلات فرانسه: «مردی که جهان را تکان داد» اما افسوس و هزاران افسوس ما دنیاپرستان خودپرست همه چیز را ضایع کردیم و آبرو و حیثیت پر ارزش خودمان را بر باد دادیم. این همه هزینه، این همه فداکاری، این همه شهدا، جانبازان، آزادگان و وفاداری مردم که از همه چیز برای نظام گذشتند.» یا می گویند: «ما امام را معصوم نمی دانیم که بگوییم حتی یک اشتباه لفظی نمی کند. امام نمی خواست حکومت کند. اما زمانی که مجاهدین به نزدش رفتند و با او دیدار کردند به آقای مطهری گفت اگر حکومت بخواهد به دست این ها بیافتد من به تلویزیون می روم و دست شاه راه در تلویزیون می بوسم.» مملکت و مردمی که در آن نقد و ناقد محترم نباشد و چاپلوس محترم باشد ساقط است. هیچ چیز برایش نمی ماند. ما نوع انسان را ضایع کرده ایم و علما مسئولند. پیش از این نیز گفته ام دو طبقه اگر سالم باشند جامعه سالم خواهد بود. علماء و امرا. منظور از علما همه ی دانشمندان و فرهنگیان است. از معلم مدرسه تا مرجع تقلید. بیایید همه به اسلام بازگردیم.» استاد رویکرد مقام رهبری بیشتر امید دادن و نقاط مثبت را دیدن است البته خودشان در سخنرانی های اخیرشان فرمودند که من از ضعف ها با خبرم .... اما در سخنان استاد امجد و امثال ایشان مثل استاد حکیمی بیشتر رویکرد نقد جلوه گر است غیر از سوالاتی که اول سخنم عرض کردم چند سوال مطرح است: 1. رویکرد ما در مسائل کشور چگونه باید باشد آیا باید منتقدانه باشد یا مانند رهبری باشد؟ با توجه به اینکه ممکن است این گونه رویکرد رهبری مخصوص خودشان باشد و وظیفه ما چیز دیری باشد؟ 2. آیا اینگونه انتقاد به شیوه استاد امجد و حکیمی صحیح می باشد؟ 3. آیا کوتاهی ای در مواضع رهبری حس نمی شود و آیا نباید قاطعانه و بیش از این رویکردشان، انتقاد از اوضاع کشور کنند؟ 4. آیا نباید در جامعه ای که می خواهد اسلامی باشد نسبت به ظلم هایی که در جامعه می شود حساس تر بود؟ ببخشید سخن طولانی شد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم اگر با هوشیاری و بصیرت سیاسی لازم از افرادی مثل جناب آقای امجد عزیزان فاصله نگیرند، بهتر می‌توان مسیر تمدن‌سازی انقلاب اسلامی را طی کرد. زیرا با دست خود چنین افرادی که بالاخره نسبت به انقلاب حساسیت مثبت دارند را از صحنه بیرون نکرده‌ایم تا ذهنیات آن‌ها نسبت به مسائل منفی تقویت شود. 2- آری! مسلّم انقلاب در ابتدای راه خود قرار دارد و با ضعف‌هایی از جهات مختلف روبه‌رو است. ولی همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند به جای آن‌که بخواهیم همه‌ی آرمان‌هایمان به زودی به ثمر برسد، انقلاب را در 40 ساله بودنش با 40 ساله‌بودن سایر انقلاب‌ها مقایسه کنیم و کشور را با سایر کشورهای اطراف خود مقایسه نماییم تا در عین تلاش برای رفع مشکلات اساسی از رویکرد درخشان و امیدوارانه‌ی انقلاب در تاریخ آینده‌ی جهان غافل نباشیم و در این رابطه است که رهبری عزیز انقلاب سعی دارند ضعف‌ها را آنچنان برجسته نکنند که حقیقت تاریخی انقلاب نادیده شود و دشمنان انقلاب امیدوار گردند. 3- آری! ظلم و ظلم‌های فراوانی هست ولی راه عبور از آن‌ها راه ترکیه و آل سعود است یا تأکید بر همین انقلاب و ارزش‌های آن؟! موفق باشید

13617
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنده بین آیت الله سیستانی و آیت الله جوادی مردّد هستم. نمی دانم که کدامیک در فقه و اصول قوی ترند و اعلم ترند؟ از یک طرف نمی توان ذهن تجرید شده و استدلالی آیت الله جوادی را نادیده گرفت که بنده ذهنی اینگونه منطقی فلسفی جوّال و مستقیم تا به حال ندیده ام و از طرفی دیگر هم نمی دانیم ایشان در فقه و اصول چگونه بوده اند آیا به همان اندازه که فلسفه و عرفان کار کرده اند فقه و اصول را هم اینگونه کارکرده اند؟ از یک طرف هم آیت الله سیستانی یکی از استوانه ها و ستون های مرجعیت شیعی است که به راحتی نمی توان از کنار ایشان گذشت. حال بنده می خواهم مرجع تقلید انتخاب کنم نظر شما کدامیک از این دو بزرگوار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اهل تشخیص نیستم ولی طبق تحقیقاتی که انجام داده‌ام و از خبره‌های این فن پرسیده‌ام، می‌توان گفت سفارش به تقلید از آیت‌الله سیستانی بین اهل خبره، قدر متیقّن است به این معنی که هر یک از اهل فنی که می‌شناختم در پاسخ به این سوال که کدام مرجع را اعلم می‌دانید یا آیت‌الله سیستانی را به تنهایی معرفی می‌کردند و یا درکنارشخصی دیگر و یا حدّ‌اقل این بود که ایشان را ردّ نمی‌کردند و نظر منفی نمی‌دادند. البته آن‌چه قابل تأمّل است، نگاهی است که به موقعیّت مقام معظّم رهبری باید داشت که از نظر کشف حکم خدا به عنوان یک فقیه هیچ گونه کم‌بودی در ایشان نیست و از طرفی در رابطه با عالِم به زمانه بودن، مسلّم اعلم هستند و از این مهم‌تر پرداخت سهمین است که رسیدن آن به دست حضرت آقا در راستای اهداف اسلام بیشتر موجب اطمینان خاطر و طیب نفس می‌شود. موفق باشید

13592
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: مستدام و پایدار در صراط مستقیم باشید. استاد در باب فلسفه قیام حسینی علیه السلام، بنده علت نهضت حضرت را به خوبی درک می کنم ولیکن علت عدم قیام بقیه ائمه را متوجه نمی شوم؟ ایشان، خصوصا ائمه بعد از امام حسین علیه السلام چرا قیام نکردند؟ چرا بیعت نمودند؟ به هر حال بعد از امام حسین چهره سفاک زمامداران زمان کاملا مشخص شد. حال هر تعداد یار که داشتند چرا مخالفت خود را با دستگاه جور علنی نشان ندادند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» چهره‌ی امویان را که بنای به‌حاشیه‌بردنِ اصل اسلام را داشتند؛ علنی نمودند و سایر ائمه توانستند در آن بستر وظایف خود را به‌خوبی انجام دهند. به نظرم کتاب «انسان 250 ساله‌«ی مقام معظم رهبری در این مورد مسائل ارزشمندی را برایتان روشن می‌کند. موفق باشید

13573
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالم اینه که با توجه به موضوع اقتصاد مقاومتی که رهبر عزیز می فرمایند و گویا هیچ دولتی نمی خواهد آن را انجام دهد چطور می توانم اقتصاد مقاومتی را در زندگی شخصی خودم پیاده کنم؟ آیا این کار برکاتی برای زندگیم دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید مطالبه‌ی ما از مراکز تصمیم‌گیری، موضوع اقتصاد مقاومتی باشد و نگذاریم نسبت به آن سهل‌انگاری کنند 2- با سادگی در زندگی و خرید جنس ایرانی، اقتصاد مقاومتی را در امور شخصی یاری می‌کنیم 3- اگر بتوانیم در تولید مایحتاج مردم، بدون وابستگی به بیرون کشور قدمی برداریم، عملاً در بستر تحقق اقتصاد مقاومتی قدمی برداشته‌ایم و گرفتار پروژه‌های ناتمام فرهنگ مدرنیته نشده‌ایم. موفق باشید

13559
متن پرسش
سلام علیکم حقیر طلبه هستم. با توجه به لزوم داشتن اطلاعات سیاسی و تحلیل سیاسی و بصیرت سیاسی (و رجوع مردم به روحانیت درباره ی مسائل سیاسی) که مقام معظم رهبری خیلی روی آن تأکید کردند، در این راستا چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم؟ مثلا برای اطلاعات سیاسی، گوش دادن به اخبار کافی است یا باید به چه منابع دیگری رجوع کنیم؟ این حقیر خوب می دانم که یکی از وظایف مهم روحانیت، حفظ انقلاب از تحریف و انحراف و حفظ ارزشها و آرمان های انقلابی است، با توجه به اینکه دشمنان داخلی و خارجی درصدد تحریف انقلاب اسلامی و تحریف اهداف انقلاب اسلامی هستند، برای مقابله با این جریانات و بصیرت کافی پیدا کردن درباره ی انقلاب اسلامی و حفظ انقلاب از تحریف، چه کار کنم و چه کتابهایی را مطالعه نمایم؟ تمام کتابهای جناب عالی را تهیه کردم، آیا فقط کتاب های خودتان را در این زمینه مطالعه کنم یا به کتابهای دیگری هم رجوع کنم؟ لطفا در زمینه ی بصیرت سیاسی و انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانه و ارزش‌های انقلابی و مواردی که بیان شد، هر کتابی را که برای یک طلبه، سودمند می دانید معرفی کنید. با تشکر از زحمات استاد و التماس دعا از ایشان در این شبهای غمناک ولی بصیرت افزا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام بعد از فهم انقلاب اسلامی از طریق کتاب‌های مربوطه و دقت بر روی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با تمرکز بر روی سخنان مقام معظم رهبری از یک طرف و اُنس طولانی با صحیفه‌ی حضرت امام؛ إن‌شاءاللّه بصیرت لازم را که اقتضای این تاریخ است، به دست خواهید آورد. البته برای یک طلبه دروس رسمی حوزه، اولویت دارد. موفق باشید 

13547
متن پرسش
با عرض سلام و معذرت خدمت استاد گرامي: در خصوص اصالت وجود و اعتباریت ماهيت به نظرم بهترين فرمايش سخن مرحوم علامه در نهايه است كه مي فرمايد ماهيات ظهور وجود هستند براي اذهان. البته دو سخن ديگر هم دارد كه ماهيات حد وجود و انحاء وجود هستند ولي آن مطلب ظهور وجود براي اذهان خيلي روشن كننده مي باشد كه يك وجود خارجي داريم كه درك ما از آن مي شود ماهيات البته چرا ماهيات نه ماهيت آن هم به علت بحث حركت جوهري و آن مباحث. البته به قول استاد رحيقي آن وجود ظهوري هم براي قلب دارد كه بحث اسما پيش مي آيد. باز هم جسارت حقير را ببخشيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است ولی نباید در آن متوقف شد. اگر جلو برویم معنای اعتباری‌بودنِ ماهیات با ظرائف بیشتری برای ما روشن می‌شود. ولی در هر حال در ابتدای امر تعبیر «ماهیات، ظهور وجوداند» تعبیر خوبی است. موفق باشید

13545
متن پرسش

سلام خدمت جناب استاد: اخیرا مقاله ای خواندم که به بحث عبور از شهید آوینی پرداخته بود. با این عنوان که چرا حزب الله نتوانسته فکر نوتری ارائه نماید. حقیر حس خوبی نسبت به این موضوع ندارم. حس می کنم تفکر شهید آوینی آنقدر وسیع است که خیلی زود است از آن عبور کنیم. اصولا تفکر شهید آوینی تفکر آخر الزمانی ست. نظر حضرت عالی چیست؟ http://epicbaz.com/

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا عبور از آوینی؟! مگر باید از شخصیت‌های قدسی عبور کرد؟ چرا ادامه‌ی آوینی نه! و چرا به تفصیل‌آوردنِ آن سخنان اشراقی را مدّ نظر قرار ندهیم؟! مسلّم آن کسی که آوینی را بفهمد، هرگز تصور عبور از او را نیز در خیال نمی‌گنجاند، بلکه تمام تلاشش در راستای به ظهورآوردنِ هرچه بیشتر اشارات آن حکیم متأله بزرگ است. موفق باشید

13543
متن پرسش
سلام علیکم: 1. استاد یکی از شاگردان شما می گفتند افراد این زمانه نسبت به علامه طباطبایی و ... اگر خود را از تعلقات آزاد کنند از علامه و ... هم جلو تر می روند آیا درست است؟ 2. اگر کسی به عین علم که حضرت الله باشد نزدیک شود او هم به همان اندازه دارای علم می شود (منظورم علومی مثل ریاضی و نجوم و ... است) آیا درست است؟ 3. آیا آخرالزمان تر از این دوران می شود یعنی ماها دیگر در نهایت ظهور ظلمات هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که بحمداللّه ظرفیت زمانه‌ی ما آبستن ظهور انسان‌هایی است بسی متعالی برای تحقق ظهور حضرت صاحب‌الامر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» 2- مسلّم به همان اندازه که انسان حجابِ بین خود و حضرت حق را که علم مطلق است، کم کند، از پرتو انوار علمی حضرت رب‌العالمین بهره‌مند می‌شود و کلیّاتی از حقیقت برایش آشکار می‌شود که این علوم نیز معنی خود را می‌یابد 3- نمی‌دانم. موفق باشید

13542
متن پرسش
سلام علیکم: آیا صبر استاد هم به اندازه صبر خداوند تعالی است؟ سکوت استاد درباره برجام تا کی طول می کشد؟ شما چه می دانید که ما نمی دانیم؟ حق مطلب ترور انقلابی دار و دسته موافقان است و بس. اگر بفرمایید نکن ما هم همچون کسانی که به امام خمینی در مورد ترورهای انقلابی گوش ندادند جهنم را به جان می خریم و گوش نمی دهیم. الان که دارم می نویسم بالای صفحه جمله ای حک شده! مذاکرات با آمریکا ممنوع است! رابطه شما با این جمله چیست؟ کجاست شیرمردی که اقدامی انقلابی کند؟ از گلوی آقا صدای «هل من ناصر» بلند است. هیهات من الذله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که به‌راحتی نمی‌توان با توجه به مرحله‌ای که در آن هستیم، به طور جزیی در این امر وارد شد. ما تا تفکری مناسب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را نهادینه نکرده باشیم، هر سخنی معنای خود را نمی یابد، چرا در این فرصت که دست داده است، همت خود را در امر تفکر جامعه‌ی جوان خود صرف نکنیم؟! موفق باشید

13530
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد بنده ۵۵ سال سن دارم و تحصیلاتم سطح ۲حوزه می باشد. خواستم راهنماییم کنید که در شرایط سنی من آیا ادامه تحصیل در سطح سه حوزه برایم بهتر است یا مطالعه غیر کلاسیک را توصیه می فرمایید و به نظرتان چه منابعی را مطالعه کنم که برایم بهت باشد؟ از راهنماییتان ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید این بهتر باشد که با طی مقدمات لازم، فرصت زیادی در تأمل و تدبر در المیزان صرف کنید. مقدماتی مثل مباحث معرفت نفسی و برهان صدیقین و شرح رسالة الولایة کمک می‌کند تا المیزان حرف‌های خود را با ما بزند. موفق باشید

13526
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز نظر شما درباره رای دادن مجلس به کلیات برجام چیست؟ این همه خسارت که در برجام می خوریم چه می شود؟ این بی قانونی هایی که در بررسی برجام در مجلس شد چه می شود؟ تا کی باید صبر کنیم تا نمایندگان هم به خودآگاهی تاریخی برسند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت هیچ‌کدام از دو گروه از نمایندگان نمی‌خواهند ضعف‌های برجام را نفی کنند. موافقان کلیّات برجام معتقدند در جلسات بعدی مجلس، محدودیت‌هایی که باید إعمال کنند را تصویب می‌نمایند. امیدوارم که قاطبه‌ی نمایندگان مجلس بهترین شکل تصمیم‌گیری را در جلسات آینده داشته باشند. جمله‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را فراموش نکنید که بنا نیست موضوع برجام عامل دو دستگی شود. موفق باشید

13522
متن پرسش
سلام استاد گرامی: من حدود 10 سال است که با مشکلی اعتقادی دست و پنجه نرم می کنم و می دانم که همه ی مشکلات فراوان دیگری که برای من به وجود آمده ریشه در این مشکل دارد. ملتمسانه و عاجزانه درخواست کمک دارم: خدای من بسیار حقیر و کوچک شده است. به طوری که اصلا لایق عبادت نیست. اصلا برای من وجود ندارد. خودم می دانم که این تصورات غلط است و به درگاهش شکایت کرده ام التماس کرده ام به ائمه پناه برده ام کلاس های رساله توحیدیه و تدبر در قرآن و تفسیر رفته ام ولی حل نشده است. من آدم باهوشی هستم. دانشجو هستم و فعال اجتماعی. منظور اینکه هر کاری فکر کنید کرده ام. ولی این مشکل حل نشده است. مدتی حتی ترک نماز کردم ولی الان واجبات سرجاست. امام حسین (ع) از خدا برای من بالاتر است. به خدا من می دانم این اشتباه است ولی با هیچ توضیح و تفسیری من به معرفت الهی نمی رسم. اصلا انگار جلوی فهم من گرفته شده مدتی به خودم می گویم اعمالت را درست انجام بده نماز شب بخوان شاید درست شد. من هشت ماه مدام زیارت عاشورا با صد لعن و سلام و نماز و علقمه خواندم. به خدا دیگر از این شرایط می ترسم. مدام سست می شوم. شما را به همان کسی که می پرستید من را کمک کنید. من مصداق یتیم در قرآنم. فامالیتیم فلا تقهر....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر جز این است که هر کمال و زیبایی و بزرگی که در عالَم هست همه مظاهر انوار اسماء الهی‌اند؟! و اگر بهشت شیرین است، بهشت‌آفرین شیرین‌تر است. حال چرا ما در این فضا حاضر نشویم که با هر مظهر کمالی که می‌بینیم به حقیقت آن کمال یعنی آن یگانه‌ی مطلق منتقل نشویم؟ و عبادات خود را در راستای رفع حجاب منیّت خود برای اُنس بیشتر با حضرت حق قرار ندهیم؟ پیشنهاد بنده آن است که 11 جلسه‌ی شرح «رسالة الولایة» حضرت علامه طباطبایی را که بر روی سایت هست، با حوصله و پشتکار دنبال کنید. موفق باشید

13503
متن پرسش
محیی الدین ابن عربی در کتاب فتوحات مکیه ـ خود را مستغنی از شناخت امام زمان می داند ـ و خدا را عین همه اشیا معرفی می کند ـ و ولایت ظاهر و باطنی برای افرادی چون معاویه و متوکل قائل است ـ و به خود اجازه می دهد از انبیاء امتحان توحید بگیرد و همه را مردود بداند ـ و در عالم کشف شهود شیعه را به صورت خنزیر ببیند و غیر اینها از مزخرفات. حال سوالم اين است كه شما چطور مي گوئيد كه بايد عرفان يك چنين شخصيتي را وارد مراكز آموزشي خود كنيم؟ و امام خميني چرا بايد مروج مكتب اين شخص باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زبان عرفان، زبان خاصی است. امثال امام خمینی و علامه طباطبایی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیهما» چون زبان عرفان و عرفا را متوجه‌اند و می‌دانند به کجا اشاره دارند، این‌طور که شما می‌فرمایید از سخنان محی‌الدین برداشت نمی‌کنند! و برعکس، معتقدند معارفی که محی‌الدین مطرح می‌کند بسیار به آموزه های شیعه نزدیک است. موفق باشید

13492
متن پرسش
سلام: همه در جامعه ما وجود بحران را کم و بیش قبول دارند. شما ریشه این بحران را کجا می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل از بیست‌سال پیش بنده پیش‌بینی این نوع بحران‌های فرهنگی و اقتصادی را می‌کردم آن وقتی که دولت سازندگی به جای ورود هرچه بیشتر به بستر توحید و آموزه‌های دینی، امید خود را به روش‌های غربی بست. و مطمئن باشید هیچ راهی جز برگشت به آموزه‌های دینی به قرائت حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این تاریخ به همان روشی که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» تأکید می‌کنند و نهیب می‌زنند از تحریف شخصیت امام، راه دیگری نیست. موفق باشید

13489
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده حفظه الله سلام علیکم: در برخی دروس آیت الله سید کمال حیدری شنیدم که به مرحوم علامه طباطبائی رأیی را در باب واقعه ظهور نسبت می دادند مبنی بر این که ظرف تحقق حوادث آخر الزمان و ظهور امام عصر سلام الله علیه نشئه دنیا نیست بلکه وقایع ظهور در عالمی که برزخ طبیعت و مثال است رخ می دهد و اضافه کردند که مرحوم علامه این نکته را سربسته مطرح کرده و در قول به این رأی هم منحصر هستند و صرفا برخی مشابهت ها با این قول در آراء شیخیه قابل رهگیری است. در پرسش و پاسخی درباب رجعت هم مشابه همین برداشت را به مرحوم علامه انتساب داده اند. عبارت پاسخ چنین است: «علامه طباطبایی(ره) معتقد است که رجعت برزخی میان عالم دنیا و عالم برزخ است و جزو عالم دنیا نیست. یعنی رجعت مرتبط به عالم تجرد مثالی است، نه عالم تدرج و زمان. روز رجعت خود یکى از مراتب روز قیامت است، هر چند که از نظر ظهور به روز قیامت نمى‏‌رسد، چون در روز رجعت، باز شر و فساد تا اندازه‏‌اى امکان دارد، به خلاف روز قیامت که دیگر اثرى از شر و فساد نمى‏‌ماند. (ترجمه المیزان جلد دوم صفحه 159)» - ایشان در ادامه افزوده اند که با این تبیین، ادامه حیات حضرت سلام الله علیه در حال حاضر در آن نشئه قابل تبیین است. آیا آنچه از آیت الله جوادی آملی بعضا می شنویم که به هنگام ظهور، دنیا بر لبه قیامت کبری است می تواند مؤید همین مدعا باشد؟ بنده از قدیم چنین تعبیری را از ایشان به اشارت و اجمال شنیده بودم اما نمی دانم آیا موضعی هست که بتوان تفصیل این معنا را هم یافت یا خیر؟ لطفا درباره این تبیین از احوال آخر الزمان و انتساب آن به مرحوم علامه طباطبائی راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است مبنی بر همین موضوع. به عنوان مثال در روايت داريم؛ زمين زير پاي ياران حضرت مهدي«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» مي‌پيچد و حاکميت بُعد در آن شرايط ضعيف مي‌شود. حضرت صادق«علیه‌السلام» در توصيف آن شرايط مي‌فرمايند: «جَبْرَئِيلُ عَنْ يَدِهِ الْيُمْنَى يُنَادِي الْبَيْعَةَ لِلَّهِ فَتَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمْ طَيّاً حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»[1] جبرئيل در سمت راست او فرياد مي‌زند: «بيعت براى خدا! پس شيعيانِ آن حضرت از اطراف زمين به سويش رهسپار شوند، و زمين زير پايشان به سرعت پيچيده‏ شود تا خدمتش رفته با او بيعت كنند و خدا به وسيله او زمين را از عدل و داد پر كند چنانچه از جور و ستم پر شده باشد.» در شرايطي که فعلاً ما قرار داريم، يک کيلومتر، يک کيلومتر است. حال اگر از اين‌که هست کوتاه‌تر شود به اين معني است که از حالت بُعد امروزي‌اش در مي‌آيد. در حال حاضر که در بُعد گرفتاريد وقتي اين‌جا هستيد، آن‌جا نيستيد. حالت بقاء؛ ضدِ اين شرايط است، يعني هم اين‌جاييد و هم آن‌جا. وقتي در حال حاضر روي زمين راه مي‌رويد اين‌جا که هستيد آن‌جا نيستيد، در حالي‌که مَنِ شما در تن شما اين طور نيست، «من» در عين اين‌که در يک عضو حاضر است در عضو ديگر نيز حاضر است. نظام بقية‌اللّهي به حالتي که «مَن» در بدن دارد نزديک مي‌شود. شرايطي است که نه‌تنها بُعد مکاني و زماني تا حدّي جمع مي‌شود، بلکه تمام تاريخ جمع مي‌شود. اين بحث را در کتاب «معني عالم بقيةاللّهي» دنبال بفرماييد. موفق باشید

 


[1] - ارشاد شيخ مفيد، ص 379.

13478
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش دغدغه خود نسبت به آینده کشور بعد از توافق و فتنه ای که در پیش داریم را با شما در میان گذاشتم و شما گفتید که نباید نگران بود و از من خواستید که نسبت به توافق هسته ای نگاه جناحی نداشته باشم، ولی حال که می بینم آن فتنه در حال وقوع است و جریانی که در مواجهه با استکبار نسبتی با موازین قرآن و انقلاب ندارند بر سر کارند و اگر این روند ادامه داشته باشد آینده انقلاب به شدت در خطر است، نگرانی ام خیلی بیشتر شده و گاهی به حد افراط و افسردگی می رسد. به شخصه، با شرایطی که پیش آمده چه در سطح جامعه و چه در سطح مسوولین اجرایی و قانونی، و با توجه به این که مجلس آینده هم به احتمال زیاد در دست همین جریان قرار خواهد گرفت و مجلس خبرگان هم شاید، هیچ روزنه امیدی برای برون رفت از این وضع و بازگشت نظام به مسیر انقلابی خودش نمی بینم، به نظرم مقام معظم رهبری(حفظه الله) در شدیدترین مخمصه بعد از انقلاب قرار گرفته اند و فقط معجزه ای بتواند وضعیت را برگرداند، شاید ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف، آیا این تحلیل به نظر شما صحیح است و یا ناشی از یک یأس ناشیانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضور انقلاب اسلامی به عنوان اراده‌ی خدا برای نفیِ استکبار غفلت نکنید. در این فضا هر جریانی، خود را می‌نمایاند و مسلّم مردم پس از آن‌که متوجه شدند با نزدیکی به غرب، انقلاب اسلامی به حاشیه می‌رود، به خود می‌آیند و عهدشان را با انقلاب تجدید می‌کنند. زیرا حقیقت این انقلاب بر قلب مردم متجلی شده است. به همین جهت حضرت امام می‌فرمایند اگر من برگردم، این مردم برنمی‌گردند. داستان جریان‌های سیاسی را که به جای عهدِ با انقلاب، با گروه و حزب خود عهد بسته‌اند، از مردم جدا بدانید. به تجربه‏ روشن شده كه امكانات ذاتى انقلاب اسلامى از نظر فرهنگى آن‏قدر عميق است كه هرگز اجازه نمى‏دهد انديشه‏ هايى را كه اهدافى جداى از اهداف انقلاب اسلامى دارند، بر آن تحميل كنند و بر اساس همين غناى فرهنگى، توانست از راه‏كارهاى سكولاريته‏ اى كه در دوران سازندگى و اصلاحات بر آن تحميل شد خود را بيرون بكشد و توجه به عدالت و معنويت را بازسازى كند و رويكرد به انتهاى با بركتى كه نظر به حاكميت حضرت مهدى (عج) دارد را دوباره به متن انقلاب باز گرداند. موفق باشید    

13439
متن پرسش
سلام: در تاريخ 19/9/1379 رهبري در ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمود: «دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌ و دولتي‌ كه‌ مبناي‌ مشروعيتش‌ دين‌ است‌ بايد براي‌ حفظ دين‌ و فرهنگ‌ مردم‌، بدون‌ هراس‌ از جوسازي ها با استفاده‌ از شيوه‌هاي‌ لازم‌ به‌ وظايف‌ خود كاملا عمل‌ نمايد.» و در تاريخ 19/9/1392 در همين ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمودند: «بعضى‌ها با عنوان «دين دولتى» و «فرهنگ دولتى» مي خواهند نظارت دولت را محدود كنند و تخريب كنند و به‌اصطلاح يك اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند كه آقا، اينها مي خواهند دين را دولتى كنند، فرهنگ را دولتى كنند! اين حرفها يعنى چه؟ دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دين دولتى يعنى دين مردمى؛ همان دينى كه مردم دارند، دولت هم همان دين را دارد. دولت، وظيفه براى ترويجِ بيشتر [دين] دارد. خلاصه: 1- دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌. 2- دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. اين تناقض را لطفا توجيهش كنيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید در یک فضا متذکر می‌شوند که نباید دین خود را از دولت‌ها و بخش‌نامه‌ها بگیریم. و در فضای دیگر که عده‌ای می‌خواهند بگوین دولت‌ها نباید در دین مردم مسئولیتی داشته باشند و یک دولت سکولار را پیشنهاد می‌کنند، مقام معظم رهبری متذکر می‌شوند وقتی دولت، مردمی است، دیگر دین دولتی و دولت دینی فرق ندارد. موفق باشید

13436
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و تبریک عید سعید غدیر خدمت استاد گرامی: سوال بنده در مورد دایره ولایت ولی فقیه مطابق با نظریه ولایت فقیه خود مرحوم امام هست. یعنی بر طبق نظر مرحوم امام، تا کجا امر و گفته ولی وقیه واجب الاطاعه هست؟ مرز بین اموری که اصطلاحا ارشادی هستند با اموری که مولوی هستند کجاست؟ فی المثل اگر رهبری قبل از انتخابات بگویند که به کاندیدایی ما نیاز داری که فلان ویژگی ها را داشته باشد؛ آیا ما شرعا موظفیم مطابق با نظر و معیار ایشان کاندیدای خود را انتخاب کنیم و یا اینکه این امور جزو حیطه منطقه الفراغ به حساب می آید؟ یا مثلا وقتی که رهبری می گوید مهمترین معروف، نظام سازی است؛ آیا حرف ایشان که قاعدتا تبعات عملی هم دارد؛ پذیرشش برای ما الزامی هست یا نه؟ به طور خلاصه لطفا معیار و شاخصی برای تمییز گفته هایی که از جانب ولی فقیه بیان می شود و اطاعتش بر ما واجب است با گفته هایی که شرعا اطاعت از آنها و پذیرشش بر ما لازم نیست؛ ارائه بفرمایید. ترجیحا مطابق با نظریه ولایت فقیه امام. و یا قانون اساسی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ولیّ فقیه حکم خدا و رسول را می‌گوید، پذیرش حکم او بدون قید و شرط لازم است. ولی همان‌طور که می‌فرمایید بعضاً حکم ایشان ارشادی است، یعنی طوری سخن نمی‌گویند که عدم تبعیت از ایشان به معنای مقابله با حکم ایشان باشد. از این گذشته بعضاً سخنانی دارند که نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. مثل همین نظام‌سازی که می‌فرمایید. برای یک صنعت‌گر یک‌نوع تکلیف می‌آورد، و برای یک روحانی، یک نوع دیگر. حتی یک سخن ممکن است برای یک نفر انجامش، واجب باشد ولی برای کس دیگر واجب نباشد. به همین جهت نمی‌توان به طور مشخص روشن کرد کدام سخن واجب‌الاطاعه است و کدام سخن واجب الاطاعه نیست. به اصطلاح گفته می‌شود حوزه‌ی سخن جایگاه سخن را تعیین می‌کند. موفق باشید

13427
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: رهبری در تاریخ 22/12/1379 در دانشگاه امیر کبیر در جواب سوالی این چنین فرمودند: در حال حاضر با توجه به شبهه‌افکنیها و ریاکاری بعضی از مسؤولان و در نتیجه آلوده کردن چهره‌ی نظام اسلامی، چه راهکارهایی را برای در امان ماندن از غفلت یا تندروی های بیجا، و تصمیم‌گیریهای خداپسندانه و مبتنی بر اسلام پیشنهاد می کنید؟ فرمودند: «من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه می کنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی هایی که شما ملاحظه می کنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌ای که تحصیل می کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءاللَّه جزو نخبگانِ برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید. نسل امروز ما درست نمی داند که انقلاب اسلامی چگونه این کشور را از چنگال آن رژیم خلاص کرده است. این را ما که با همه‌ی پوست و گوشت و همه‌ی هستىِ خود آن رژیم را حس کردیم، خوب می دانیم. اینها باید منعکس و گفته شود. البته در این زمینه، چیزهایی هم نوشته شده است. رژیم گذشته، رژیمی فاسد و صددرصد وابسته و به‌کلّی دور از عدالت بود. برای آن رژیم مسأله‌ی مردم در کشور به‌هیچ‌وجه مطرح نبود. برای آن رژیم ارزش یک مستشار امریکایی یا یک سیاحتگر صهیونیست، به مراتب بیشتر بود تا جمعیت عظیمی از مردم ایران! عناصر آن رژیم به مفت خوری، زیادی خوری، غارت منابع ملی و استفاده‌ی نامشروع از همه‌ی امکانات کشور عادت کرده بودند. آن رژیم بر پایه‌ی نامشروعی بنا شده بود؛ یعنی کسی که در آن زمان در رأس قدرت بود - که تقریباً سیوپنج سال هم حکومت کرد - فقط با این اعتبار به حکومت رسیده بود که پدرش قبل از او حاکم بوده است! شما ببینید چه منطق غلطی برای حاکمیت یک نفر وجود داشت. همه‌ی قدرت ها و ثروت ها در اختیار او بود و اگر گفته می شد که شما با چه استدلالی روی کار آمده‌ای، پاسخ این بود که چون پدرم قبل از من در این‌جا حاکم بوده است! او با پشتوانه و خواستِ مستقیم انگلیسی ها بر سرِ کار آمد و سی و پنج سال هم حکومت کرد؛ بدیهی است که مملکت متعلّق به آن کسانی باشد که او را بر سر کار آوردند یا از او حمایت کردند. ما چنین رژیمی را پشت سر گذاشتیم. پدر او چرا روی کار آمده بود؟ چون یک کودتای انگلیسی شده بود و آنها این‌طور خواسته بودند. شما باید اینها را بدانید. شما باید تاریخ کودتای رضاخان در اسفند ۱۲۹۹، بعد رسیدنش به سلطنت در ۱۳۰۳، بعد جانشین شدن محمدرضا را بدانید. البته در تلویزیون هم برنامه‌های خوبی گذاشتند و اینها را تشریح کردند. در کتابهایی هم این مطالب نوشته شده است. آگاهی های شما از مسائل جهان باید بالا برود. من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگ های خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیست‌ودو سال تحمّل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنی هایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملاً می فهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ی خودش را حس می کند و تشخیص می دهد. جوان ایرانی، هم روشن‌بین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمی‌ماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد می کنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درون‌سازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحثهای مفصّلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.» سوال این است که چه جوری سطح آگاهی خود را بالا ببریم و یا از تاریخ کشور به خصوص از مشروطه به این طرف مطلع شویم؟ آیا شما کتابی سراغ دارید یا آیا خودتان کتابی نوشته اید در این زمینه؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید امروز کتاب‌های بهتری در رابطه با تاریخ صدساله‌ی گذشته‌ی ما در بازار باشد ولی رویهم‌رفته کتاب‌هایی مثل «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و یا کتاب‌های آقای موسی حقّانی و موسی نجفی کمک‌کننده در این امر هستند. جزوه‌ی تحلیلی از انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» از آقای بهنود نیز نکات خوبی دارد به‌خصوص که این کتاب را قبل از پیوستن به اصحاب بی‌بی‌سی نوشته است. موفق باشید

نمایش چاپی