بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34652
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. برای پاسخگویی به شبهات فکری دینی‌ و همچنین سیاسی‌ که امروزه در بین مردم و بخصوص دانشجویان وجود دارد چه مطالعاتی باید داشت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل، مشکلِ بحران انسانیت است که بشر امروز، معنای خود را از دست داده است و باید سعی نمود او متوجه جایگاه خود در نزد خود و در جهان و در ابدیت باشد. اگر در فرصتی مناسب مباحث «معرفت نفس» را به زبانی نرم و مباحث «برهان صدیقین» را با آنان طوری در میان بگذاریم که آرام‌آرام متوجه حضور ابدی خود با نگاهی که جناب ملاصدرا به میان آورده‌اند، بشوند، مطمئناً با ظرفیت گسترده‌ای که دارند ره صد ساله را یک‌شبه طی می‌کنند. بی‌حساب نیست که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که به خوبی متوجه جهان جدید و انسان جدید شدند، از عظمت کار ملاصدرا آن‌چنان به حیرت آمدند که فرمودند: «و ما ادراک ماالملاصدرا؟». آری! صدرا با هم عصربودن با جناب دکارت، معنی بشر جدید را به خوبی فهمیده است. موفق باشید

34647
متن پرسش

سلام: با اغلب جوونها که صحبت می‌کنم دچار بی‌هویتی و پوچی تو مسئله دین شدن. میگن تا یکسال پیش نمازامون قضا نمی‌شد حالا اما نماز و مسجد و خدا براشون بی‌اهمیت شده. هر کارم به ذهنشون خورده جهت ترک این حالت انجام دادن اما به نتیجه نرسیدن. در این زمینه راهنمایی می‌خواستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حیات دینی زنده‌تر و وسیع‌تری باید حاضر شوند. مباحث «معرفت نفس» در این مورد کمک خواهد کرد. مصاحبه‌ای با مجله «سوره» شد که قسمت دوم آن مصاحبه إن‌شاءالله بتواند در این مورد کمکِ فکری باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید

34630
متن پرسش

سلام: من برای ایمانم می خواهم معجزه ببینم. پس چرا خدا معجزه اش را نشان نداد. چرا نباید بگویم که اینها داستانی بیش نبودند؟ هدایتگران گذشته برای پیروانشون معجزه داشتن و امام زمان که مال ماست مگه همه جا نیست؟ خوب دیگه ازش خواستم نتیجه ای نداد حالا که فکر می کنم می خوام بجای دین اسلام برم مادی گرای با اخلاق (اخلاق برام کلی بخوام بگم اینه که اذیت موجودات نکنم) بشم، و استدلالم اینه که فلسفه ای که نتیجه نده داستانی بیش نیست، من فرقه های انحرافی زیادی دیدم، کاش زود تر به ماده گرایی می‌رسیدم. فقط خواستم بگم بهتون شاید دلیلی بالاتر داشته باشین چون من هیچ دینی رو مال پدرم نمی دونم که بخوام رویش تعصب داشته باشم آیا دلیل تجربی برای وجود خدا و حقانیت اسلام دارید؟ (دلیل تجربه یعنی همین معجزه ها) ماده گرایی، دنیا می‌سازد و اخلاقی که در کنارش دارم، خدا اگه باشه اکتفا میکنه، بجای نماز و صلوات و اینا بهتر ی کلاس خوش اخلاقی آدم بره واقعا از مسیری که در اسلام آمدم پشیمانم. من خودم می‌گفتم خدا وجود داره و مهربونه، مثلا پشم برا حیونا گذاشته ولی تو حیاط دیدم تو سرما گربه زوزه می کشید و فهمیدم دلایل عقلانی در کلام اند و در تجربه چیز دگر. خودم می دونم در تجربه بعضی ها کلک می‌زنند و سحر می‌کنند یا شعبده یا مواد روانگردانی قاطی چای یا اینات می کنند یا ی چیزایی میزارند تو موسیقیت یا غیره بخاطر همین به خدا و یکبار دیگه هم به امام این عصر یعنی امام زمان گفتم که یکبار موت اختیاری بعنوان معجزه بهم نشون بده ولی کو؟ چطور مثلا ی آخوند تو اینترنت دیدم می‌گفت امام رضا برای جوان کیمیا کرد و کلی معجزات دیگر پس ما چی؟ اگه جوابی ندارید که هیچ و همون ماده گرای با اخلاق کافیه برام با عقل خودم. اخلاق منظورم با انسان ها و حیوانات بیایم خویشتن داری کنیم و تا می تونیم با نرمی جواب بدهیم. البته منظورم در جنگ نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان جدید، جهانِ بحران در فهم انسانیتِ انسان است. پیشنهاد می‌شود به مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

34626
متن پرسش

من هر برهانی که برای اثبات صفات خداوند آمده دیدم یک اشکال و مغالطه ای در اون یافتم. چه کار کنم؟ چندین ساله درگیر این موضوعم. هیچ پیشرفتی هم نمیتونم تو معنویت بکنم. و بسیار زندگی برام تلخه. لطفا راهی جلوی پای من بدبخت قرار دهید نمی‌دانم چه خاکی بر سرم کنم. برهان تا عرفان شما رو هم مطالعه کردم اما اون هم به نظر غلط های ریزی دارد. آیا راه دیگری هم برای به خدا رسیدن هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس، انسان را با خودش روبه‌رو می‌کند و متذکر وجوه قدسی و بیکرانه او می‌شود تا معنای رابطه خود با خدا را بهتر درک کنیم. خوب است به آن مباحث رجوع شود. موفق باشید

34621
متن پرسش

سلام و نور خدمت استاد گرامی: استاد چرا نمیتونم هیچ کاری رو برای رضای خدا انجام بدم؟ چرا هر کاری انجام میدم حتما نفس سرکشم یه دخالتی توش میکنه؟ حتی همین پیامی که برای شما میدم خودم متوجه میشم که پر از ناخالصی هست، نه یک مورد، چند مورد... ( مثلا وقتی این پیام رو می‌نوشتم یه لحظه به ذهنم خطور کرد که استاد طاهرزاده بگن عجب پسر خوبی که توی این سن به فکر اصلاح نفس و رضایت خداست) به نمازهام که نگاه می‌کنم، دو رکعت که خالصانه برای خدا بوده باشه، پیدا نمی‌کنم): خوابیدنم، بیداریم، نفس کشیدنم، راه انداختن کار مردم، قرض دادن پول، همش برای این نفسه، پس رضایت خدا کو؟ پس قلب سلیمی که برای خدا باید ببرم کو؟ خسته ام از دست این نفس... چطوری مبنای کارام رو رضایت خدا قرار بدم؟ چطور نور الهی رو وارد زندگیم کنم؟ چطور با این نفس سرکش مبارزه کنم و به پیروزی برسم؟ چطور رضایت الهی رو وارد زندگیم کنم و بنده خوب خدا بشم؟ آیا میرسه اون روزی که اعمال و نیاتم خالصانه برای رب باشه؟ وای فکر و خیالشم حال آدم رو خوب میکنه و به دلم انبساط میده. کمکم کنید استاد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه می‌باشید که انسان هر اندازه در معارف توحیدی عمیق و عمیق‌تر شود، به همان اندازه حجابِ أنانیت و خودبینیِ او ضعیف و ضعیف‌تر می‌گردد و نور حضرت حق، بیشتر و بیشتر در جان او جلوه می‌کند و او را فرا می‌گیرد. در این رابطه مباحث «معرفت نفس» جهت معرفت به ربّ در روایات ما مورد تأکید است. پیشنهاد می‌شود مباحث «معرفت نفس» را در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» را و سپس کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، دنبال فرمائید إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

34615
متن پرسش

سلام استاد: بنده خودسرانه و بدون اجازه ازاساتید فنی، با یاد گرفتن بحث معرفت نفس و گوش دادن به صوت های شما، شروع کردم سرکلاسهای قرانم این بحث را بگم و الحمد الله خیلی از آن استقبال شد و قران آموزانم خیلی خوب یاد گرفتند،  فقط در نکته ۹ متوجه این مسئله نمی‌شوم «وقتی شیطان درعالم خیال است چطور درعالم خیال انسان برای ضلالت او، به وحدت می‌رسد؟ و سوال بعدی اینکه، آیا بنده کار اشتباهی کردم که دارم سر کلاسهام معرفت نفس را درس می‌دهم؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله کار درستی کردید که انسان‌ها را با نفس ناطقه و خود حقیقی‌شان آشنا نمودید و برای تکمیل بحث خوب است سری به کتاب‌های «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» بزنید. ۲. نهایت کار شیطان و شیطنت‌هایش تا مرحله خیال است و لذا چنانچه انسان جان خود را با معارف عقلانی محکم کند، وسوسه‌های شیطان را که بیشتر توهّم‌زا می‌باشد می‌شناسد و تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

34589
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حقیقتاً از کسانی نیستم که نسبت به متون دینی و کتاب‌های مذهبی حتی عرفانی و فلسفی غافل و ناآگاه باشم و نسبت به حضور در حوزه و دانشگاه بیگانه باشم. ولی احساس نوعی سرگردانی در خود احساس می‌کنم از آن جهت که اولاً: از کجا باید شروع کنم؟ و ثانیاً: به دنبال چه نتایجی باید باشم که در نزد خود احساس رضایت کنم و برای سایرین نیر مؤثر و مفید باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی، سلام علیکم: نکته حساسی است و مکرراً رفقا از بنده در این مورد سؤال کرده‌اند و بنده نیز در این مورد فکر کرده‌ام. حاصل فکر و تحقیقهای که در جمع‌بندی به آن رسیده‌ام را خدمت جنابعالی ارسال می‌کنم. امید است که مفید افتد. موفق باشید

بسمه تعالی

 سلام علیکم: در مورد نسبتی که ما باید با تراث معنوی و معرفتی خود پیدا کنیم؛ عرض بنده آن است: با فرض این‌که هر یک از بزرگان ما، اعم از ابن عربی و جناب خواجه عبدالله انصاری و صدرالمتألّهین که در میدان حضور تاریخی گذشته حاضر بوده‌اند و یا امثال جناب هایدگر که در میدان حضور تاریخی جهان مدرن حاضرند؛ هر کدام بر اساس مسائل تاریخی خود با حقیقت زمانه و تاریخی که در آن حاضر بوده‌اند، مسائلی داشته‌اند و مطابق آن مسائل، اندیشه خود را در آثارشان گزارش داده‌اند. حال ما در امروزِ تاریخ خود با توجه به مسائل خودمان به آن اندیشمندان رجوع می‌کنیم تا در تاریخ خود حاضر باشیم و در این راستا دینداریِ خود را، آری! دینداری خود را فهم و دنبال می‌کنیم.[1] با توجه به این امر، بنده به‌خصوص در مورد ابن عربی به دنبال حاضرکردن تفکر آن عارف بزرگ در تاریخ خودمان، شرح «فصوص‌الحکم» را در آن کتاب و همراه با شروح صوتی آن به میان آوردم.[2] با این نیّت که نه بنا بر آن است که مخاطب ما در آن مباحث بخواهد استاد تدریس «فصوص الحکم» باشد و نه آن‌که بنا بر این باشد که در تاریخ دیروزینِ «فصوص‌الحکم» با جناب ابن عربی همراهی کند، بلکه قصد ما آن است که با فهم ابن عربی در این تاریخ در نسبتی که باید با دینداری خود نزد خود حاضر باشیم، به «فصوص‌الحکم» رجوع شود، از آن جهت که با نسلی روبه‌رو هستیم که به تعبیر قرآن: «وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/35) آماده است مطلب را بدون حواشی و شروح امثال قیصری بیابد و خود را در تاریخ انقلاب اسلامی ادامه دهد.[3]

در مورد نزدیکی به تفکر صدرالمتألّهین گمان می‌شود در راستای حضور در مسائل زمانه خود نظر به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و شرح «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن‌ها می‌تواند کارساز باشد.[4]  

در مورد نظر به تفکر هایدگر و کمک‌گرفتن از تفکر ایشان نسبت به مسائل خودمان گمان می‌شود تأمّل روی سه کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» و «در راستای بنیان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان» تا حدّ زیادی کافی باشد مگر آن که کسی که بخواهد دانش‌آموخته فلسفه هایدگر باشد که باید از کتاب «هستی و زمان»  ایشان شروع کند.[5]

 

[1] - این غیر از آن است که مثلاً تصمیم گرفته باشیم با هایدگر در فلسفه غرب و یا با ملاصدرا در فلسفه اسلامی، فیلسوفی کنیم.

[2] - عنایت داشته باشید علومی مانند «فصوص‌الحکم» علومی نیست که به صرف مطالعه متون نوشتاری نزد مخاطب حاضر باشد، بلکه علومی است که باید سینه به سینه منتقل شود. به همین جهت بر شرح صوتی دویست وچهارگانه آن،‌ که در خدمت عزیزان بودیم همراه با توجه به متن و شرح نوشتاری آن تأکید می‌شود.

[3] - البته برای درک اصطلاحات جناب ابن عربی بهتر است رفقا قبل از ورود به «فصوص الحکم»، به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام» که طی  27 جلسه شرح داده شده، رجوع فرمایند. هرچند که در متن خود فصوص می‌توان متوجه معنای آن اصطلاحات شد.

[4] - البته اگر بعد از نظر به کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن به متن کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که ترجمه جلد 8 و 9 «اسفار» است، رجوع شود؛ برای تکمیل نگاهی که جناب صدرالمتألّهین به امر انسان و امر «وجود» دارد، خوب است.

[5] - نظر و توجه به آثار اقای دکتر رضا داوری در کتاب‌های مذکور در راستای هرچه نزدیک‌ترشدن به تفکر آقای مارتین هایدگر می‌باشد در عین حضور در فرهنگِ خودی.

34584
متن پرسش

سلام علیکم: اینجانب ساکن کرمانشاه هستم و از طفولیت عشق وافر به سیر و سلوک و عرفان داشتم و دارم و توفیقی هست که قرآن و سایر کتب مثل معراج السعاده را می‌خوانم ولی تا الان استادی نداشتم و ذکرهای مختلف رو انجام می‌دم ولی دستوری منسجم نداشتم. اگه لطف کنین و راهنمایی بفرمایید ممنون و دعا گوی شما خواهم بود  ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن آیت الله بهجت که فرموده‌اند علم تو استاد توست، اگر به معارف عالیه‌ای مثل «معرفت نفس» رجوع کنید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». سیر مطالعاتی سایت در این مورد إن‌شاءاللّه می‌تواند مددکار باشد. موفق باشید

34543
متن پرسش

سلام و ادب: ببخشید استاد بنده مدتی هست فقط هر چی به تماشای انسان می نشینم حس غریبگی ای ایجاد می شود که کو آن انسانی که باید و همه اش احساس می کنم انگار نه انگار خلیفه اللهی، انگار نه انگار خدایی، یعنی انگار موجوداتی یا ربات هایی هستیم که همینطور زندگی می کنیم (به محضر شما جسارت نباشد) و همه اش از این فکرها سر جلسه انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی بنده از یک تجربه شخصی گفتم که می خواستم خودم را حس کنم چون دیدم فقط برهان و استدلال کافی نیست. بعد می خواستم بدانم اینطور درگیر شدن و فکرها درست هست یا در انقلاب اسلامی فقط باید رفت، همان ترک ترک؟ و این که فکر می کنم اصلا به عمق بقیه مطالب شما را نمی فهمم و شاید خطرناک باشد دنبال کردن برخی مباحث. امکان دارد راهنمایی بفرمائید و بی زحمت داخل کانال نگذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید در تاریخی حاضر شد که انسان، خود را در معنای دیگری جستجو کند و این‌جا است که جناب صدرالمتألهین می‌تواند آن افق را بگشاید. با مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که همه روی سایت است، راه گشوده می‌شود. با خواهرانی که مباحث «جهان بین دو جهان» را دنبال کرده‌اند، اگر مشورت بکنید خوب است. موفق باشید

34541
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: وقتتون بخیر، استاد بنده هفته ای یک روز به مدت ۸ ساعت، معلم دخترای پایه هفتم هستم، درس دینی و تفکر، الحمدلله ارتباط خوبی با هم داریم ولی وقتی میام خونه خیلی برای بعضی هاشون غصه می‌خورم و گاهی از اینکه نمیتونم) یعنی فضا و عالمشون اجازه نمیده) حقیقت را باهاشون درمیون بذارم خیلی آزارم میده، البته گاهی هم برای بعضی هاشون میشه صحبت‌هایی کرد ولی در کل خیلی توجهشون سمت و سوی دنیایی داره، همش به فکر آزاد بودن در عمل هستن که مثل پسرا، هر کاری دوست داشتن بتونن انحام بدن و از اینکه بخاطر دختر بودن مثلا از موتور سواری یا تا دیروقت بیرون بودن، منع میشن ناراحتن، جدای از پاسخ به این سوالات من در پی یه حس دیگه در اونها هستم که بیدار بشه و بشه در مورد مسائل اصلی و حقایق عالم با اونها صحبت کرد گاهی حس می‌کنم، زبان مشترکمون خیلی محدوده یعنی واقعا چیزی که برای من مهمه مثلا رضای خدا، انس با خدا برای اونها معنا نداره، خب البته بچه هستن ولی جدای از این، عالمشون فرق کرده، اینجور مواقع سعی نمی‌کنم حرف صریحی بگم و موضعی بگیرم سعی می‌کنم حرفشون رو بشنوم و درکشون کنم و در رفتارم اونها را متذکر بعضی چیزها بکنم. ضمن تقاضای راهنمایی از محضرتون سوالم اینه که این صبر و نگفتن صریح برخی مطالب تا چه میزان جایز است؟ ممنونم و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تجربه بنده و بعضی از رفقا مباحث «معرفت نفس» اعم از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و یا «ده نکته در معرفت نفس» و طرح شخصیت شهدا، برای این نسل مفید خواهد بود، إن‌شاءالله. موفق باشید

34538
متن پرسش

سلام: راه اثبات اصل خلود و ابدیت چیست؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» به خوبی روشن می‌کند انسان، خارج از بدن خود در نفس خود مجرد و ابدی است. پیشنهاد می‌شود به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

34535
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: عذرخواهی می‌کنم که مصدع اوقات‌تون میشم. یکی از راهبردهایی که در علم روان شناسی برای درمان اختلالات اضطرابی مطرحه، رویکرد درمان شناختی رفتاری (CBT) هست. یکی از بخش های این رویکرد شامل مواجهه مکرر فرد با یک موقعیت اضطراب زا است که فرد طی مواجهه های پی در پی با یک موقعیت متوجه میشه که بسیاری از پیش بینی ها و تفاسیر اضطراب‌زایی که در مورد اون موقعیت داشته نادرست بوده. به عبارت دیگر، فرد متوجه میشه که شناختش از یک موقعیت خاص غلط بوده. فرد در این رویکرد می‌تونه شناخت های نادرستی که در ذهنش وجود داره رو شناسایی و برطرف کنه. من فکر می‌کنم این همون چیزی هست که امیرالمومنین (ع) فرمودند: إذا هِبتَ أمراً فَقَع فیهِ فإنَّ شِدَّةَ تَوَقّیهِ أعظَمُ مِمّا تَخافُ مِنهُ. یعنی هر وقت از یه کاری ترسیدی خودت رو بنداز داخل اون کار. برداشت من اینه که رویکرد درمانی شناختی رفتاری یا همون CBT اگر منجر به اصلاح شناخت های نادرست بشه و ترس های بی‌مورد رو از بین ببره، می‌تونه حتی بر اساس تعالیم اسلامی هم مفید باشه. با این عرایضی که خدمتتون داشتم، آیا شما با این رویکرد درمانی که علم روانشناسی داره پیشنهاد میده مخالفید؟ به نظر شما باز هم چنین رویکردی در درمان اختلالات روانی با چیزی که اسلام گفته در تضاده؟ ضمنا من نظرات قبلی شما در مورد فرق روان شناسی و معرفت نفس رو خوندم، خواهشمندم در مورد همین موضوع خاص نظرتون رو بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در هر حال، روان‌شناسی با همه شبکه‌هایی که دارد در زمرّه علوم انسانی است که در صدد است مسائل پیش‌آمده برای بشر جدید را به نحوی مرتفع و یا تقلیل دهد. و امثال بنده در این موارد تخصصی نداریم. آنچه را که بنده می‌توانم نظر بدهم در مورد معرفت نفس است که در حوزه علم حضوری و فلسفه می‌باشد. موفق باشید

34492
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز: با توجه به جدال بین مدرنیسم و پست مدرنیسم و چگونگی جایگاه عقل از دید این نحله های فلسفی مختلف و نظام های تربیتی مبتنی بر آن ها؛ برای فهم جایگاه عقل در فلسفه اسلامی و نظام تربیتی برخواسته از آن، چه منابعی را پیشنهاد می کنید؟ (از آثار خود و آثار مفید دیگری که در این زمینه می دانید.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا هر کدام در این رابطه بحمدلله تلاش‌های خوبی دارند از جمله جناب حجت‌الاسلام آقای مهدی منصوریhttp://mtabeen.ir و حجت الاسلام محسن عباسی ولدیhttps://eitaa.com/abbasivaladi . به نظر می‌آید در هر حال مباحث «معرفت نفس» از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» بگیر تا کتاب «خویشتن پنهان»، اموری هستند که در تعلیم و تربیت می‌توانند مبنایی باشند و در ادامه، کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» به نور توصیه‌های مولای‌مان علی «علیه‌السلام»، راه‌هایی بسی گسترده در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

34491
متن پرسش

یا محبوب. عرض سلام و رضوان حضرت پروردگار بر شما باد. شب رغبت های الهی بر شما مبارک باد. استاد ببخشید من از وقتی تصمیم به تغییر راه گرفتم با مقوله ی تبیین و دوستان دور از آنچه من می‌خواستم روبرو بودم. خب بعضی از دوستان مربوط به قبل از تغییر هستن، تصمیم گرفتم ازشون دل بکنم ولی بعد گفتم باید وایسم و وظیفه ی تبیین رو انجام بدم برخی دیگه هم برای کمک و تبیین به عنایت پروردگار باهاشون دوست شدم. متاسفانه در برخی مشکلات دوستانم احساس می‌کنم روند تاثیر داره برعکس میشه و بسیار می‌ترسم که نکنه من تاثیر بپذیرم و حیران و در تلاش برای یافتن مرز این هستم که هدایت آنها به قیمت فاسد شدن من تمام نشه. اگر میشه به عنایت حضرت معشوق راهنمایی بفرمایید. اجرتون با پروردگار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان « راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است به همین امید که رفقا جایگاه قدسی آینده انقلاب را بیابند و متوجه آینده‌ای باشند ماورای آنچه دشمنان حقیقت در مقابل انسان می‌گذارند. در موضوع اندیشیدن نسبت به آینده، لازم است به نظری توجه داشت که بشر جدید به خویشتن خویش دارد و در همین راستا می‌تواند خود را در بستری از سنت‌های اصیل عالم احساس کند، در این صورت در عین جوابگویی به یقینی که در درون خود به دنبال آن است، سعی دارد به نوعی از توهّم‌زدگی که عموماً فرهنگ مدرنیته گرفتار آن است، دچار نشود. آری! برای حضور در آینده‌ای قدسی باید حضور در سنت‌های الهی دائماً مدّ نظر باشد، تا در همه صحنه‌ها بر خلاف فضاسازی شبکه جهانی که فریب‌کارانه ما را در توهّمات متوقف می‌کنند، در واقعی‌ترین واقعیات به‌سر بریم. واقعی‌ترین واقعیات در این زمانه، تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده تا انسان‌هایی همچون حاج قاسم سلیمانی در آن متولد شوند و تولد چنین انسان هایی همچنان ادامه یابد.این است راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی .

   https://eitaa.com/matalebevijeh/12697  موفق باشید

34430
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: عذر می‌خوام می‌خواستم بدونم چرا انسان‌ها خطاهاشون بیشترِ اعمال نیکشونه؟ آیا قدرت فطرت و قدرت خدا برا راهنمایی بشر کمتره؟ و قدرت نفس و شیطان بیشتره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمی‌توان چنین نتیجه‌ای گرفت بلکه باید گفت انسان را در ابتدای راه خوب‌شدن قرار داده‌اند تا قدم‌قدم به سوی کمالاتش سیر کند و از این جهت خداوند می‌فرماید: «خُلِق الانسان ضَعیفا» این بدان معناست که ضعیف‌بودن، بد نیست ولی ضعیف‌ماندن بد است. به هر حال برای کامل‌شدن باید از نقص و جایی که امکان بدشدن وجود دارد، شروع کنیم وگرنه کامل‌شدن معنا نمی‌دهد. عمده آن است که بدانیم در ذات انسان ظرفیتی قرار داده‌اند که می‌تواند همه انوار الهی را در خود بیابد. موفق باشید.

34428
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی ببخشید در ماه مبارک رجب بنده دارم مسائل ده نکته از معرفت النفس را باز خوانی می‌کنم و امیدوارم که با این روش دفتر خودم را ورق زده باشم... ان شاءالله این‌دفعه سؤالاتی در ذهنم ایجاد می‌شود که تا ۱۵ دقیقه از صوتتان را گوش می‌دهم سریعا سؤالات را یادداشت می‌کنم و صوت را متوقف. مثلا: در شرح نکته اول معرفت نفس فرمودید که در روش تجربیِ شناخت نفس، بایستی موانع را کنار بزنیم تا با خودِ پدیده - به صورت عینی و حضوری - مواجه شویم. بعد از آن فرمودید که در خواب و مرگ، انسان با نفس خویش حاضرانه تر مواجه است. یعنی در این بین به صورت پنهانی عنصر جسم را حذف کردید و ادعا نمودید که جسم همان مانعی است که باید مرتفع شود! ولی نفرمودید چگونه به این نتیجه رسیدید که: «باید جسم را حذف کنیم تا کارمان راه بیفتد!». در برهان دوم از اینکه «من ما هست بدون نیاز به تن» فرمودید که کم شدن اعضای بدن مثل قطع شدن دست، باعث نمی شود که من انسان کم شود. حال اگر کل بدن را از دست بدهیم باز هم من ما هست. پس انسان بدون جسمش هست. ولی در این بین نفرمودید که اگر انسان سرش قطع شود یا قلبش از کار بیفتد درجا می‌میرد! در اینجا می‌توانیم نتیجه بگیریم که «من ما همان مغز ماست.» با توجه به کنکوری بودنِ ما دعا بفرمایید که همه جانبه (هم معرفتی هم علمی) قوی شویم تا بتوانیم در عالم انقلاب اسلامی جور دیگری نقش آفرینی کنیم.ان شاء الله با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای عبور از جسم، همان توجه به خود، به‌خصوص توجه به خود در خواب، کار خوبی است. ۲. در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد که بعضی از اعضای بدن طوری است که اگر از بین برود امکان تدبیر نفس از بدن به‌کلّی منحرف می‌شود و از آن به بعد نفس، خود را در نزد خود تجربه می‌کند. موفق باشید

34416
متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر. استادی «من عرف نفسه فقد عرف ربه» را اینگونه مطرح کرد که هرکس خودش را شناخت به تحقیق قبل آن خدا را شناخته. یعنی خودشناسی را قبل از خدا شناسی مطرح نکرد بلکه خدا شناسی را قبل از خودشناسی مطرح کرد. نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از وجهی می‌توان آن روایت را همین‌طور فهمید که حقیقتاً تا انسان خدا را نشناسد، خود را درست نمی‌شناسد. ولی روایاتی هم که علامه طباطبایی در رابطه با «معرفت نفس» در کتاب «رسالة الولایه» آورده‌اند، آن‌طرف قضیه را هم آن روایات، متذکر می‌شوند که با شناخت خود به معنایی که در معرفت نفس مطرح است، راهِ شناخت خداوند فراهم می‌شود.

34406
متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید در معرفتِ نفس، انسانی ورای جسم توصیف می‌شود. برهان نیز این است که در خواب، انسان بدون نیاز به جسم خودش را می یابد که هست پس انسان جسمش نیست. حال سؤال بنده اینجاست: ۱. اگر من همانم که در خوابم هستم، چرا هیچ اختیاری ندارم؟ ۲. چرا بدون هیچ دلیلی در عالم خواب منتقل می شوم بدون هیچ گونه اراده از خودم؟ با توجه به اینکه اراده داشتن در خواب باعث می‌شود که من خودم را حضورا حس کنم، ۳. راز پیدا کردن اراده در خواب چیست؟ این اولین قدم است برای بنده که این قضیهٔ «انسانِ ورای جسم» را حس کنم و حضوری ببینم، نه اینکه فقط بدانم؛ -دانستنی که هیچ یقینی برایم خلق نمی کند-. لطفا بفرمایید این اراده در عالم خواب چگونه بدست می آید؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در خواب تنها در اختیار ملکات و صور ذهنی و عاداتش می‌باشد. اراده به معنای آن‌که در دنیا امری را تصور کنیم و سپس برای تحقق آن اراده نماییم، در خواب معنا ندارد زیرا همچنان‌که عرض شد ما در خواب در اختیار تصورات و ملکات و عادات خود هستیم. موفق باشید

34405
متن پرسش

سلام علیکم: در بحث علوم پزشکی جدید طبق شواهد تجربی بدن انسان از طریق پالس های الکتریکی ایجاد شده توسط مغز کنترل می‌گردد (که هر پالس الکتریکی با آزاد کردن کلسیم یا پتاسیم در ماهیچه مربوطه باعث انقباض شده و حرکت ایجاد می‌کند) و در صورت قطع ارتباط عصب دیگر حرکت میسر نمی باشد مانند قطع نخاع و... یا در برنامه ای مستند دیدم، پزشکی که جمجمه را شکافته بود با تحریک قسمتی از مغز باعث حرکت دست فرد بیهوش می‌شد. تا اینجا یعنی بدن انسان را مغز کنترل می‌کند (حداقل در عالم ماده) چه بصورت خود آگاه یا ناخودآگاه مثل کنترل قلب و تنفس. حال سوال بنده اینجاست نفس مجرد چگونه با مغز مادی تماس می‌گیرد و ایجاد پالس الکتریکی و در نهایت ایجاد حرکت می نماید؟ ایجاد حرکت در دیگر اشیا غیر از بدن خودمان چگونه است؟ ( که مرتاضها انجام می‌دهند) در جایی از بحث معاد فرمودید که گاهی ۷۰۰ سال طول می‌کشد تا نام پیامبر خود را به یاد بیاوریم. آیا فکر کردن و تصویرسازیهای ذهنی مربوط به مغز می‌شود؟ و چون در برزخ دیگر این ابزار را نداریم نمی‌توانیم فکر کنیم و به یاد آوریم پس نتیجتاً باید آنجا چیز دیگری در میان باشد چگونه آن چیز را بیابیم و از آن استفاده کنیم؟ اصلا آن چیز چیست؟ جسارتا نفرمایید قلب چونکه برای بنده حقیر نامفهوم و گنگ است خواهشا و در صورت امکان صریح و بی پرده و قابل فهم برایم بفرمایید. (چون من هنوز سوار مرکب چوبین نشده ام و لب دریا سرگردانم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «خویشتن پنهان» مطرح شده که نفس با نظر و تدبیر در بدن حاضر می‌شود و این غیر از حضور مکانیکی و فیزیکی است و هرکس این حضور را که حضور تدبیری نفس در بدن است را خودش احساس می‌کند. زیرا خود نفس است که اراده می‌کند تا مثلاً بدن حرکتی را انجام دهد و البته این حرکت در بدن فرآیند خاصی دارد که جنابعالی متذکر آن شدید. ۲. آری! یکی از ابعاد و مراتب نفس ناطقه، ذهن می‌باشد. ۳. حضوری که در معاد پیش می‌آید، حضور در ساحتی است که در آن ساحت، حافظه به معنای دنیایی آن که همان تصورات مربوط به اعمال و رفتار است؛ در میان نیست. آن‌جا یک نوع به خودآمدنِ حضوری است و در این رابطه بحث ۷۰۰ سال طول‌کشیدن برای پیش‌آمدن نام پیامبرش در میان است زیرا باید همچنان به خود آید تا در درون خود آن حضور را درک کند. موفق باشید

34399
متن پرسش

با سلام: ۱. ببخشید برای وارد شدن به حکمت متعالیه و کار و سیر در کتاب اسفار اربعه جناب ملاصدرا، چه منابعی از شما را باید استفاده کرد؟ یعنی چه کتاب هایی؟ چه صوت هایی؟ کدام تفاسیر قرآن کریم؟ و کدام شروح نهج‌البلاغه؟ و... ۲. کسانی که در حال حاضر پزشک هستند نیاز خود دیده اند که علاوه بر الهیات صدرایی، فلسفه طبیعی را هم کار کنند. برای فلسفه طبیعی چه منابعی را پیشنهاد می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ده نکته» و «برهان صدیقین» و کتاب «معاد، بازگشت....» با شرح صوتی آن إن‌شاءالله می‌تواند ورود خوبی جهت درک الهیاتِ صدرایی باشد. ولی بنده در مورد فلسفه طبیعی تخصصی ندارم. موفق باشید

34388
متن پرسش

سلام علیکم: طبق مراحل ۴ گانه‌ای که ملاصدرا برای تهذیب اخلاق می‌فرماید می‌خواستم بپرسم مصداق عملی و کاربردی «تخلیه» که اولین مرحله در تهذیب اخلاق است چیست؟ چگونه باید آن را عملی کرد؟ مشتکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولین مرحله تخلیه، آزادشدن از عقاید باطله است و پس از آن نسبت به اعمال مبتنی بر آن عقاید باید تلاش کرد و به اخلاقی نایل شد که مطابق با عقاید حقه حقیقیه باشد. موفق باشید

سؤال دوم:

 سلام ببخشید ما یک مجموعه تربیتی در کرج هستیم و بدنبال استادی بودیم که طبق مبانی معرفت نفس چندجلسه کارگاه با موضوع چیستی تربیت، برای مربیان ما برگزار کنن حضرتعالی بزرگواری از اهل علم سراغ دارید که اینجا حضور داشته باشن؟(سجادی)

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای استاد وحدتی‌فر که در تهران هستند احتمالاً فرصت این‌کار را داشته باشند. خوب است با خود ایشان به شماره 09190172061 تماس بگیرید. موفق باشید

34387
متن پرسش

سلام علیکم: برای اطلاع از مباحث چگونگی عبور دادن جوان از پوچی و جایگاه انقلاب اسلامی در این مبحث، کدام کتب یا اصوات حضرت استاد باید مطالعه و شنیده شوند؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که متوجه شوند وسعتی بیش از حضوری که در دنیا دارند، برایشان هست، از طریق معرفت نفس، کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» می‌تواند شروع خوبی باشد. موفق باشید

34386
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به سوال ۳۴۳۷۳ فرمودید که جلسه ای نبوده و سوالات مکتوب بوده! مگر کتاب خویشتن پنهان متن پیاده شده شرح صوتی ده نکته معرفت نفس که در لینک زیر آمده نیست؟: https://lobolmizan.ir/sound/641

متن پاسخ

    باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! اگر ملاحظه بفرمایید سراسر متن کتاب، سؤال‌هایی است که عزیزان در رابطه با بحث «ده نکته در معرفت نفس» به طور کتبی فرموده‌اند و جواب آن سؤالات داده شده است. موفق باشید  

34382
متن پرسش

با سلام: استاد یه جایی شنیدم یکی از همسران شهدا میگفتن وقتهایی میشد شهید را هر جا توخانه می‌گشتیم نبودن، بعد یه دفعه ظاهرمیشدن، آیا این واقعیت داره؟ یعنی فردد ارای این توانایی که خود راغیب کنه؟ گمانم شهید نواب صفوی بود راجعشون این را شنیدم، واگر اینطوره این چطورامکان داره برای فرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» چنین خبرهایی گفته شده. ظاهراً این بزرگان حضور خود را در جایی که مایل باشند، حاضر گردند، با بدن خود سیر می‌دهند. موفق باشید

34381
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم: سوالی داشتم از محضر تون آیا در باره انسان می‌توان گفت صاحب اراده تکوینی و تشریعی است؟ یا فقط مختص به ذات اقدس خداوند متعال است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اراده تشریعی، حالتی است که اراده‌کننده بخواهد خواست خود را عملی کند و فعلیت ببخشد. در مورد انسان، ظاهراً اراده تکوینی معنا ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی