بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24392
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ۱. استاد جان اگر علوم معرفت بخش و حقیقی با نیت غیر الهی کسب شوند آیا منجر به شدیت نفس نمی شوند یا موجب شدیت نفس در جهت قهقرایی می شوند؟ ۲- استاد جان به لطف خدا فایل های معرفت نفس و حرکت جوهری تمام شد و فایل های معاد نیز در حال اتمام است می خواستم لطف بفرمایید و منابعی را برای مطالعه بیشتر در موضوع معاد و برزخ معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دقت شود که علوم معرفت‌بخش اساساً به ظهور نمی‌آید مگر با صدق نیّت، وگرنه در حدّ محفوظات می‌ماند و شخصیتی به انسان عطا نمی‌کند. ۲. فکر می‌کنم کتاب «معرفتِ نفس و حشر» ظرائف و نکات خفیّه‌ی فراوانی را با شما در میان می‌گذارد. کتاب بر وری سایت هست. موفق باشید

24390
متن پرسش
سلام و ارادت محضر استاد فاضل و مهربان: وقتی قرآن می‌فرماید: «بهشت به اندازه همه آسمان‌ها و زمین است»، یعنی این بهشت برای نفس انسان است. آن قاعده همیشگی‌مان یادمان نرود که این بهشت و جهنمی که در نفس ماست، در همینجا و همین دنیا است، نه نفس ما در بهشت و جهنم. چون نفس وسعتش از بهشت بیشتر است و جایگاهش از بهشت بالاتر. بهشت و جهنم، شئونات و باطن نفس خود انسان هستند. هر چه که انسان در حیات ملکوتی خودش و نیز حیات قیامتی و ابدی خودش می‌بیند، ظهورات و جلوه‌های نفس خودش است. حتی آنچه که انسان در زندگی دنیایی خودش می‌بیند، باز از ظهورات نفس خودش است. لطف بفرمایید ۱. لطفا مطلب فوق را مبسوط توضیح فرمایید. ۲. هربلا یا شادی که سراغ انسان در دنیا می آید ظهورات نفس خودش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف درستی است. بیش از آن را باید به کتاب «معاد» رجوع فرمایید ۲. بهتر است این‌طور بگوییم که هر بلا و شادی که سراغ انسان می‌آید، نفس انسان در به‌وجودآمدنِ آن نقش دارد. آری! در این حالت این نفس انسان است که بالاخره با هویت‌های مختلف با خودش به‌سر می‌برد. موفق باشید

24355
متن پرسش
سلام و خدا قوت استاد چند مطلب ۱. این‌که انسانها در قیامت عریان‌ و گرسنه و... محشور می شوند برای همه انسان هاست؟ حتی شهدا؟ و این عریان بودن خب یک تحقیره و چرا خدا این تحقیر رو برای ما خواسته؟ حشر که قبل از حساب رسی و جهنمه پس چرا این عذاب رو قبل از حساب رسی برای عموم انسانها خواسته؟ ۲. درباره سوال ۲۴۳۴۰ که مسئله انتظار فرج از نیمه خرداد کشم هست، خواستم این متن از آیت الله حائری شیرازی (ره) رو خدمتتون تقدیم‌ کنم. سالها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم خیلی‌ها فکر می‌کنند چون رحلت امام در ۱۴ خرداد است، امام با شعر مذکور،‌ از رفتن خود خبر داده است. نه! منظور امام این نیست. منظور امام، استثناء بودن جریان نیمه خرداد است. نیمه خرداد، ثمرۀ هزار و صد سال غیبت کبری است. غیبت چطور شروع شد؟ نامه‌ای از سران شیعه برای امام یازدهم آمد که بیلان و هزینه کرد پول‌هایی که خدمت شما فرستاده‌ایم را به ما بدهید! حضرت یک کلمه جواب داد: «اگر امامت امر مستمری است، چرا چنین چیزی از اجداد و پدران من درخواست نشده است؟» و ازآن‌پس پرده سیاهی در اتاق ایشان نصب شد و مردم حق دیدن حضرت را نداشتند و فقط صدای ایشان را می‌شنیدند. امام بعدی که آمد، مردم حتی صدای ایشان را نشنیدند. فقط از طریق چهار نایب در مدت هفتاد سال با امام ارتباط داشتند. امام غایب شد تا چه بشود؟ غیبت ایشان برای آشکار شدن قدر و قیمت اوست. خداوند نعمتی را می‌گیرد که مردم قیمت این نعمت را بدانند. انسان در خوف، قیمت امنیت را می‌داند. در مرض، قیمت سلامت را می‌داند. در غیبت هم قیمت امام خود را می‌داند. هزار سال غیبت این اثر را داشت که مردم به قیمت امامت و قدر امامت آشنا شوند و برای نایب امام «جان بدهند». اولین هدایای خود را دادند و حکم اعدام امام، تبدیل به زندان شش‌ماهه شد. از آن زمان، مردم مرتباً شهید دادند. شهدای پانزده خرداد شهدای راه امام زمان هستند. شهدای «وثیقهٔ ظهور» هستند. حضرت یعقوب (ع) نپذیرفت که بنیامین را در اختیار برادران قرار دهد مگر اینکه وثیقه بدهند؛ چون به آن‌ها گفته بود «هَل آَمَنُکم عَلَیه إِلاَّ کمَا أَمِنْتُکم عَلَی أَخِیه مِنْ قَبْل» خداوند هم به ما می‌گوید: یازده امام دادم اما این دوازدهمی را بدون وثیقه نمی‌دهم. حضرت امام، پانزده خرداد را وثیقه اول می‌داند و تاکنون این وثیقه گذاری در صبر و بصیرت ادامه پیداکرده است و می‌بینید که انقلاب اسلامی در عالم، روزبه‌روز درخشان‌تر می‌شود؛ همان‌طوری که قبل از طلوع خورشید وقتی سپیده آمد، فضا مرتباً نورانی‌تر می‌شود. ما این سپیده را در نیمه خرداد می‌بینیم. منبع: کانال رسمی ایت الله حائری شیرازی خیلی ممنونم التماس دعای فرج یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این‌طور نیست که همه در موقف حشر عریان و گرسنه باشند. این مربوط به آن‌هایی است که خود را در جایی که همه‌ی ابعاد انسان ظهور می‌کند، خود را با تقوا نپوشانده‌اند و با تغذیه‌های معنوی سیراب ننموده‌اند. ۲. سخن آیت اللّه حائری شیرازی«رحمة اللّه‌علیه» در مورد «انتظار فرج از نیمه‌ی خرداد کشم» سخن بسیار ارزشمند و به‌جایی است. رحمت خدا بر آن مرد حکیم باشد. موفق باشید

24240
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار لطفا بفرمایید: ۱. بنده به لطف خدا کشش و علاقه ای به پروردگار دارم که اغلب در توسلات و توجهات به خداوند به زبانم جاری می شود که «خدایا دوستت دارم و نحن الیک راغبون و...» ولی وقتی از حالت اتصال و خلوت با خدا خارج می شوم و مثلا آماده خواب می شوم هراسی به ذهنم می آید که این لاف عشق که می زنی تاوان دارد و نکند که از پس امتحان الهی برنیایم و در واقع آن طور که ادعا کردم رفتار نکنم. اگر ممکن است راهنمایی ای بفرمایید. ۲. استاد بزرگوار مسائلی مثل معرفت النفس و معاد و امام شناسی در همان فضایی که شما تدریس فرمودید در حد مخاطب لازم است مطرح شود؟ منظورم این است که باید دنبال مخاطب خاص با علاقه خاص گشت یا باید مخاطبان را متوجه اهمیت این مسائل کرد و بحث را مطرح کرد ( شما در درسهای مصباح الهدایه جایی فرمودید کسی که جانش این مسائل را تصدیق نمی کند در واقع رزقش جای دیگری است و نباید وارد این مسائل شود. آیا مسائل معرفت النفس و معاد و کلا اعتقادات هم از همین سنخ است یا باید همت کرد و به جامعه کمک کرد تا عقایدش را اصلاح کند)؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با کریمان کارها دشوار نیست؛ ‌به خودتان سخت‌گیری نکنید. ۲. به نظرم روح‌ها روی هم رفته طالب مباحث معرفت نفس و معاد هستند اگر حالت آموختنی نباشد و حضوری باشد. موفق باشید

24196
متن پرسش
جناب استاد سلام: بنده به فلسفه اسلامی علاقه مند شده ام و یه جورایی معتاد فلسفه شده ام به گونه ای که اگر یک روز مطلب جدیدی یاد نگیرم احساس کمبود می کنم، شاید خیلی از افراد دیگر هم مانند بنده باشند و حال بنده را داشته باشند، بنده در حد مختصر و در حد نیاز از فلسفه بهره برده ام، اما بنده تشنه فلسفه اسلامی شده ام و طلبه هم نیستم که دسترسی به کلاس فلسفه داشته باشم، بنده نمیخواهم سرخود و شخصا بدون استاد فلسفه را به صورت حرفه ای مطالعه کنم چون احتمال انحراف هست، آیا جایی و یا موسسه ی فلسفه ای وجود دارد که از صفر تا صد فلسفه اسلامی را با استاد آموزش دهند، لطفا جایی را به بنده معرفی کنید و یا راهی جلوی پای بنده بگذارید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤسسه‌ای با این خصوصیات نمی‌شناسم. سیر مطالعاتی سایت که از شرح «ده نکته» و سپس کتاب «از برهان تا عرفان» شروع می‌شود و بعد با شرح کتاب «معاد» ادامه می‌یابد، با توجه به این که ذوق حاکم در این مباحث، صدرایی است؛ فکر می‌کنم بد نباشد. موفق باشید

سلام علیکم خدا قوت و نصرت دهد غرض از مزاحمت این سئوال ۲۴۱۹۶, پرسش کننده محترم در مورد کلاس آموزشی فلسفه است می خواستم عرض کنم که ایشان می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند.

https://philosophyar.net/category/maarefat-clusters/

24199
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چرا توَفّی هنگام خواب، بدون سختی و درد است؛ اما توفی هنگام مرگ با درد و رنج است؟ اگر جواب اینست که: چون در خواب، نفس هنوز تدبیر بدن را در اختیار دارد ولی هنگام مرگ آن تدبیر هم از بین می رود؛ دو سوال بوجود می آید: یک اینکه چگونه نفس با اینکه خارج از بدن شده، بدن را تدبیر می کند؟ و دو اینکه : در هنگام مرگ برای اولیاء الهی که دردی وجود ندارد، دلیل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم باید بعد از گوش‌سپردن به صوت‌های شرح کتاب «ده نکته» و سپس مباحث «معاد» آرام‌آرام جواب سؤال‌های خود را بگیرید. زیرا اگر بنده هم بخواهم این سؤال‌ها را جواب بدهم، باید همان دو کتاب را در این‌جا بنویسم که مقدور نیست. موفق باشید

24191
متن پرسش
سلام استاد عزیز. خدا پشت و پناهتان. ۱. لطفا بفرمایید نفس چگونه بدن خود را می سازد وقتی جسمانیه الحدوث است و بعد از چهار ماهگی جسم تازه دارای روح می شود؟ ۲. استاد بزرگوار بنده به لطف خدا با آثار شما و حضرت امام (ره) خیلی خوب ارتباط برقرار کرده و به جانم می نشیند و بهره می برم ولی همچین استفاده ای رو از آثار علامه حسن زاده عزیز کمتر می برم انگار رزقم نیست. استاد چرا حضرت امام (ره) در بین آثار گرانسنگشان معرفت النفس دیده نمی شود و به طور مفصل و مجزا مثل علامه به آن نپرداختند؟ (مباحث معرفت النفس شما را با سی دی گوش دادم و بهره بردم به نظرتون لزومی داره به صورت مبسوطی که حضرت علامه تاکید دارن این مبحث رو دنبال کنیم؟). متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نطفه‌ی انسان از همان ابتدا روح دارد ولی در ابتدا، روحِ انسان بالفعل نباتی و بالقوه انسان است و آن وجهِ نباتی‌اش بدن خود را می‌سازد و از چهارماهگی روح، به جهتِ قوه‌ی انسانی‌اش شدت می‌یابد و روح انسانی می‌شود و بدن او مسیر انسانیت‌اش را طی می‌کند. ۲. حضرت امام در تعلیقات‌شان بر اسفار، بحثِ معرفت نفس را مبسوطاً مطرح کرده‌اند و بنا بر توصیه‌ی ایشان بنده جلد ۸ و ۹ اسفار را ترجمه کردم. فکر می‌کنم اگر کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید نسبت به مباحث معرفت نفس کامل‌تر خواهید شد. موفق باشید

24167
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر. با توجه به اینکه قیامت موطن فردیت است و روابط زن و شوهری و فرزندی از بین می رود، اینکه در روایت آمده حضرت مریم همسر حضرت رسول در بهشتند به چه معناست؟ یا اینکه بعضی شهدا گفته اند می خواهیم با همسرمان در بهشت باشیم چنین چیزی ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «ممّا یشتهون» است یعنی اولیاء الهی هر آن‌چه را که می‌خواهند داشته باشند در اختیارشان قرار می‌گیرد مشروط بر آن‌که همین میل‌هایی که در این‌جا دارند، آن‌جا نیز در میان باشد. موفق باشید

24154
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: سوألی داشتم در مورد این مطلب که حضرت امام و دیگران فرموده اند انسان موحد بخاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم خدا را عبادت نمی کند و این ترس از دوزخ و شوق بهشت یک مرحله بسیار پایین از بندگی است. حال سوالی اینجاست چرا در ادعیه منسوب به ایمه اطهار (ع) این نعمتهای بهشتی درخواست شده؟ چرا امیر المومنین علی (ع) اینقدر از آتش و عذاب های دوزخ نام برده اند و اظهار خوف نموده اند؟ مگر در قیامت نعمت های بهشتی همان جلوه های ظهور حق تعالی نیستند؟ و مگر بهشت خواستن با خدا خواهی در تصاد است؟ یا مگر کسی وقتی شوقی به بهشت داشته باشد اصلا غیر از شوق بخدا است؟ این همه آیات الهی در قران در مورد نعمت های بهشتی و حتی مخصوص مقربین برای چه عنوان شده؟ بالا ترین درجه در قران برای مقربین مطرح شده و بهشت آنها را هم بصورت نعمت های بهشتی در کنار روح و ریحان معرفی نموده حال آیا یک انسان مقرب می تواند بگوید من نعمت ها را نمی خواهم فقط خود خدا را می خواهم؟ مگر جدایی بین این نعیم بهشتی و خدا هست؟ مگر حورالعین جلوه تام خدا نیست؟ آیا یک عارف بالله از حور العین فراری است و فقط خدا را می خواهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! موضوع رجوع به حضرت حق و در نتیجه، روبه‌روشدن با بهشت و نعمت‌های آن یک بحث است که آن عبادت احرار است. ولی یک بحث آن است که انسان از ابتدای امر، انگیزه‌ی عبادتش را رسیدن به نعمت‌های بهشتی و یا فرار از عذاب جهنم قرار دهد. انگیزه‌ی اولیاء الهی در عبادات‌شان، حالت دوم نیست و این غیر از تلاش برای جهنم‌نرفتن است، زیرا متوجه‌ی محرومیت‌های بزرگ در ازاء گرفتارشدن در جهنم هستند.

آری! وقتی انگیزه‌ی انسان در عبادات، نظر به حضرت معبود شد عملاً حاصل آن‌ها تجلی انوار الهی به صورت حورالعین است. ولی آن‌کس که به امید حورالعین عبادت می‌کند، نمی‌دانم به چه‌چیز می‌رسد. در حالی‌که حورالعین محل تجلی اسماء جامع الهی است و عطایی است از طرف پروردگار برای مقربین، حال چه آن مقربین زن باشند و یا مرد، سراسر حیات‌بخش است. موفق باشید    

24149
متن پرسش
سلام استاد جان: استاد عزیز در حال گوش کردن فایل های معاد هستم. در جایی خوندم که نوشته بود عالم مثال متصل و منفصل. برایم سوال شد که منظور از این دو اصطلاح چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیال منفصل همان عالَم مثال است که بین عالم عقل و عالم ناسوت قرار دارد و خیال متصل مرحله و مقامی از نفس ناطقه است که بین عقل و حسّ می‌باشد. موفق باشید

24112
متن پرسش
استاد عزیز سلام: بنده به این نتیجه رسیده ام که گم شده ی زندگیه من حکمت متعالیه هست و می‌خواهم که به درک حقیقی عالم وجود با حکمت متعالیه برسم، در ضمن بنده به اندازه جواب شبهات و سوالاتی که برایم پیش می آمد از فلسفه و منطق بهره برده ام و اطلاع چندانی در این علوم ندارم و با توجه به متأهل بودن بنده و مشغله های زندگی و سنم امکان رفتن به حوزه را جهت کسب معارف اهل بیت و لاجرم قرار گرفتن در مسیر درک حکت متعالیه را ندارم، لطفا به بنده یک سیر مطالعاتی و راهکار رسیدن به هدفم را ارائه بدهید تا بتوانم با درک حقیقی عالم وجود با استفاده از حکمت متعالیه به آدمیت نزدیک و در آخر به سعادت حقیقی برسم. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده در این رابطه مطالعه‌ی مباحث به صورت زیر است:

۱. کتاب «ده نکته در معرفت نفس» با شرح صوتی آن. ۲. کتاب «از برهان تا عرفان» با شرح صوتی آن. ۳. کتاب «خویشتن پنهان» ۴. کتاب «معاد» هوراه با شرح صوتی آن. موفق باشید

24113
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تشکر از الطاف جنابعالی. ۱. استاد نظرتون راجع به نظر مرحوم مدرس زنوزی درباره معاد جسمانی چیست؟ ۲. به جز کتاب آقای کدیور و کتاب آقای دکتر دینانی اگر منبع دیگری در این زمینه سراغ دارید لطفا بفرمایید. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلبی جز آن‌چه با نظر به مطالب جناب ملاصدرا که در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» تنظیم شده و بر روی سایت هست؛ به یاد ندارم. موفق باشید

24007
متن پرسش
سلام استاد گرامي، خداوند به شما طول عمر عنايت فرمايد كه با نوشته ها و سخنراني هايتان باعث شديد همه چيز را از دريچه وجودي معرفت نفس بنگريم، خدواند جزاي خير به شما دهد. استاد عزيز دوستي بعد از گوش دادن سخنراني تفسير سوره واقعه حضرتعالي شبهه ايي وارد دانسته اند كه عرض مي شود «فرمايشات حضرتعالي را با مطالعه تفسير سوره واقعه الميزان مطابقت داده است آنگونه كه شما شرح مي فرماييد در كتاب تفسير الميزان نبود به طور اخص منظور اين است كه فرموديد اگر معاني اين تقسير آيه هاي شرح نعمات بهشتي همين گلابي خوردن باشد و در توجيح اش هم بگوييم اعراب باديه نشين براي اينكه درك كند خداوند اينگونه صحبت كرده است و اصلا منظور از فهم دنيايي بشر از آيه هاي «عربا اترابا» و «فاكهه كثيره» و «فجعلناهن ابكارا» نيست. حال با عنايت به اينكه حضرتعالي تمركزتان در بسط الميزان است چگونه اين دو جمع مي شود كه چنين فرمايش هايي كه فرموديد در الميزان نيست. اگر منظور باطن اين آيات است صاحب الميزان هم وارد باطن آيات نشده و ادعا ندارد كه مفهوم اين آياتي كه در سوره واقعه است اصلا به چنين مفهومي كه عامه مردم مي فهمند نيست و معناي فراتر از اين مفاهيم دارد لذا حضرتعالي اين سخنراني تفسير سوره واقعه را فهم و برداشت و رسيده هاي خودتان مي دانيد؟ آيا مرجع مكتوبي مثل شرح سوره واقعه ملاصدرا عليه الرحمه چنين تفسيري كرده است؟ آيا آيت الله جوادي آملي چنين توضيحاتي بر اين آيات دارد؟ آيا امكان ارايه نوشته و مستندي از بزرگان قبل يا معاصر براي اين تفسيرتان وجود دارد؟ از لطف و محبتان بسيار پاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً سوره‌های مربوط به معاد مثل سوره‌ی واقعه و الرّحمن را به کمک کتاب جناب عبدالرزاق کاشانی مشهور به تفسیر ابن‌عربی انجام می‌دهم. زیرا همان‌طور که مطلع هستید علامه‌ی طباطبایی معتقد بودند تا آن زمان هنوز حوزه‌ها آمادگی ورود به بحث معاد را آن‌طور که باید ندارند. البته فعلاً شرایط تغییر کرده است. موفق باشید

23982
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی و تشکر فراوان به خاطر دروازه های نوری که شما به زندگی ما گشودید. استاد گرامی مدتی است که سیر مطالعاتی شما را شروع کرده ام البته هنوز در مقدمات هستم. سه سوال از شما داشتم. ۱. فکر می کنم به لطف خدا بنده گیرایی خوبی در مسائل فلسفی مثل براهین صدیقین و حرکت جوهری و امثال اینها دارم. با توجه به این استعداد به نظر شما همان سیر مطالعاتی عمومی را دنبال کنم یا پیشنهاد خاصی برای من می فرمایید. ۲. کتاب حی بن یقظان را تورقی کرده ام و خیلی دوست دارم آن را بخوانم و تفکرم را با شخصیت داستان پیش ببرم به نظر شما برای آن وقت بگذارم یا خیر و اگر بله در کدام مرحله از سیر مطالعاتی؟ ۳. کتاب معرفت نفس و حشر را در کدام مرحله مطالعه کنم؟ در پناه حق باشید. خدا نگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر احساس کردید روح‌تان بحث‌ها را می‌پذیرد، چرا آن‌ها را دنبال نکنید. ۲. به نظرم خوب است آن کتاب را بعد از مباحث «ده نکته» دنبال کنید. ۳. بعد از کتاب «معاد» و شرح صوتی آن إن‌شاءاللّه بتوانید با کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مأنوس گردید. موفق باشید

23976
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوالی پیرامون بحث جزا و پاداش قیامت داشتم؛ اینکه، تمام کارهایی که ما از ابتدا تا انتهای زندگی انجام می دهیم، حتی قبل از توبه در لوح اعمالمان ثبت می شود، حال آیا ما در قیامت با تمام اینها حتی اعمال و نیات قبل از توبه مواجهیم یا فقط با ملکات یا برآیند کلی اعمال؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. زیرا شخصیتی که در قیامت از ما به ظهور می‌آید شخصیتی است که آثار گناه به جهت توبه‌هایی که کرده است در او نیست. موفق باشید

23886
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد چطور می شود نفس را پرورش داد تا از عالم ماده جدا شود؟ البته ابدا منظور بنده این نیست که فقط بتونم نتیجه فوتبال رو پیش بینی کنم یا ذهن افراد رو بخونم خیر. بنده یک پزشک هستم و حقیقتا همه هم و غم من رفع مشکل بیماران هست. خب از آنجایی که انسان جایز الخطا است خب امکان اشتباه هم هست. طبق قوانین طبیعی عالم یک پزشک اگر خوب مطالعه کند دقت خود را بالا ببرد شنونده خوبی باشد و شرایط بیمار را درک کند می تواند کاری جهت کاهش رنج های او انجام دهد. من همیشه در ذهنم این بود که ای کاش توانم بیشتر بود و راهی برای کم کردن خطای انسانی بود که بیشتر از این ها می توانستم کاری برای بیماران انجام بدم. البته توکل بر خدا رو همیشه مد نظر دارم و حقیقتا خودم رو تنها یک وسیله میدونم اما دنبال راهی هستم برای خدمت بیشتر خستگی کمتر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر نور شریعت محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و دل‌سپردن به معارفِ حضوری، خود به خود دلْ منور به الهاماتی می‌شود که در پرتو آن الهامات، شما نسبت به مراجعین خود بهتر عمل می‌کنید. توصیه‌ی بنده، دنبال‌کردن مباحث معرفت نفسی است همراه با صوت آن و سپس پرداختن به بحث «معاد» آن‌هم همراه با صوت آن. موفق باشید

23862
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با اینکه فرمودید نفس ناطقه بدن متناسب را می سازد، بنده بسیار لاغر هستم. هر چه پیش می روم لاغرتر می شوم طوری که مداوم سایز کم می کنم. تلاشم هست که وزن بگیرم اما نمی شود. طب سنتی می گوید طبعم خشک است و سودایی ام. تا سودا هست این وضعیت هست. منتها سودا به راحتی از بین نمی رود و نتیجه حاصل نمی شود. مادرم خیلی ناراحت است. ۱. آیا این امکان دارد که نفس ناطقه ی من دچار ضعف است که نمی تواند بدنِ متناسب را بسازد؟ (من تلاش دارم به لطف خدا که رابطه ام همچنان خوب باشد ولی خوب مبتدی ام. مراقب بودن هنوز ملکه نشده) یا اینکه به نفسم ربطی ندارد و باید بروم جدی تر طب سنتی را دنبال کنم. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه در آن جواب عرض شد مربوط به بدن برزخی است که رابطه‌ی مستقیم با نفس ناطقه دارد. ولی در هر حال اگر روح انسان در آرامش لازم به کمک توکل به رحمت الهی قرار گیرد، آرام‌آرام همین بدنِ مادی هم به تناسب لازم می‌رسد. موفق باشید

23830
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. پرسیدم استاد صمدی در یکی از سخنرانیهاشون در توضیح تنزل روح گفته اند روح در نهایت تنزلاتش می شود جسم. نظر شما چیست؟ فرمودید، بر مبنای برهان صدیقین می‌توان گفت که عالم ماده نازل شده‌ی عالم مجردات است. این که فرموده اید درسته و مشکلی در این رابطه نداشتم. سوالم راجع به نفس و بدن بود نه عالم ماده و عوالم بالاترش. اینکه به واسطه مرگ جسم و روح از هم جدا می شوند نشان دهنده این نیست که این دو حقیقت جدا از هم هستند و اگر جسم نازله روح بود در واقع نباید از هم جدا می شدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جهت آن باب خدمتتان باز شد تا از این زاویه به موضوع بنگرید که بدنِ نازله از روح، همان بدنِ برزخی است نه بدنِ ابزاری. و لذا همان‌طور که متوجه شده‌اید آن بدن است که همیشه با ما است و ما با اعمال خود آن را می‌سازیم و با خود به برزخ و قیامت می‌بریم و صورت عقاید و ملکات ما می‌باشد. موفق باشید 

23816
متن پرسش
سلام: آقا جواب سوال قبل ما نیومده. اگه که یادتون رفته ولش کنید. این سوال برام خیلی مهمه من یک جایی رفته بودم که یک فردی آنجا پیش گویی در حد ۳ الی ۴ دقیقه می کرد. تمام چیزهایی که این بشر گفت درست از آب درامد حتی یک غلط هم نداشت. من بر اساس قاعده تجرد روح برای خودم این رو ، اینجور تعریف کردم که این بنده خدا رفته ریاضت کشیده، تجردش شدید شده بعد حالا میتونه این کار ها رو انجام بده. آقا تو رو خدا، جون هر کی دوست دارید بگید، چجور این فرد تونسته این کار رو بکنه، تو رو خدا چند تا کتاب بهم معرفی کنید هم از خودتون هم از مابقی، من میخوام بفهمم این ها چجور کار می کنند، آقا از ما دریغ مکنید. چرا وقتی اسم اینجور کارها میاد خیلی سر بسته جواب میدید، آقا من پایه ام، تا تهش هستم، فقط بگید باید چی رو بخونم. خواهش می کنم. لطفا بگید چجور این ها پیش گویی می کنند. آقا اگه شما ها این نوع انسان شناسی رو معرفی نکنید افرادی مثل محمد علی طاهری ها توی صحنه زیاد میشند، همه تشنه اینجور مطالب هستند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال قبلی این‌طور جواب داده شد: ۲۳۶۵۵. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این، بحرانی است برای تولدی دیگر و برای به خودآمدن در فضایی که در آن وارد شده‌اید. إن‌شاءاللّه خیر است. جلسات سه شنبه برقرار است و مباحث در کانال تلگرامی «ندای اندیشه» گذاشته می‌شود. موفق باشید  

در مورد سؤال اخیر، به نظر بنده کم‌ترین نتیجه‌ی بحث‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد»، کاری است که در این رابطه باید دنبال کرد تا اگر هوس کرده‌اید به این نوع پیش‌گویی‌های جزئی وارد شوید، وارد شوید و اگر در طی مسیر متوجه‌ی حضورِ نفس در عوالم بالاتر شدید و دیگر نظر به آینده‌هایی که آینده‌های امور جزئی است، نداشتید؛ «طوبی لکم». موفق باشید . 

23667
متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل و عالم: ۱. آیا این مطلب صحیح است که خدا برای ترحم برخی از انسانها آنان را دچار فشار و سختی شدید می کند تا سودی مانند نابودی آثار گناهان نصیبش شود؟ ۲. صحیح است که این فشار گاهی به خاطر رهایی از فشار قبر و عذابهای جهنم است‏‎ زیرا این فرد فشارهای دنیایی را تحمل کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکته که فرمودید، درست است. خداوند در قرآن می‌فرماید: لقمان به فرزندش فرمود: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و هر آزار بینی صبر پیش گیر، که این نشانه‌ای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است. یعنی در بستر حیات دینی با مشکلاتی روبه‌رو خواهی شد و در مقابل آن‌چه به تو می‌رسد، پایداری و مقاومت کن.  و در مورد نکته‌ی دوم خداوند می‌فرماید: «وَ لَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الاَدْنی دُونَ الْعَذَابِ الاَکْبرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (21/سجده) ما آنها را از عذاب نزدیک (این دنیا) قبل از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم شاید باز گردند.

23659
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: حركت و زمان ذاتي عالم ماده است پس در غير از عالم ماده، حركت و زمان را نمي شود متصور شد. چون انسان داراي اختيار آفريده شده و بايد قرب به خدا را انتخاب كند و حركت كند به سوي او پس ناچارا بايد با عالم ماده مرتبط شود كه جسم خاكي ماست. در عوالم ديگر هم چون از جنس مجردات است پس حركت و زمان معني نمي دهد و جوهر و وجود انسان ثابت است و رشدي صورت نمي گيرد اما در برزخ چون حايل بين دو عالم است رشد در آن صورت مي پذيرد اما نه به اندازه عالم مادي، و به خاطر همين است كه ما براي اموات خيرات مي دهيم چون در برزخ هستند و بر آنان تاثير دارد. حال سوال اين است وقتي در آخرت (اگر فرض بالا صحيح باشد) رشدي ديگر حاصل نمي شود پس چگونه مي شود آن كساني كه در جهنم خالد نيستند بعد از تمام شدن مدت عذابشان به بهشت وارد مي شوند، آيا اين جابه جايي تغيير به حساب نمي آيد؟ آيا تغيير غير از حركت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که به ما فرموده‌اند: «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب». در قیامت، انسان با آن‌چه دارد روبه‌رو می‌شود و دیگر فرصت عمل و اراده برای عملی دیگر برایش نیست. می‌ماند رفع حجابی که در قیامت پیش می‌اید به جهت بعضی از اعمالی که باید با فشارهای جهنم، آن فشارها برطرف شود و انسان با حقیقت بهشت روبه‌رو گردد و این به معنایِ حرکت از قوه به فعل و اراده‌ی جدید و عملی دیگر نیست، بلکه روبه‌روشدن با همان عملی است که قبلاً انجام داده است. موفق باشید

23642
متن پرسش
سلام استاد: من طی یک سری سخنرانی از حاج آقای پناهیان متوجه شدم که باید از جهنم ترسید و این خیلی تاثیر خوبی رو رفتار انسان داره و احساس می کنم کلید حل مشکل بنده (ترک گناه) است اما من هر کاری می کنم نمی توانم از معاد بترسم، ایمان قلبی دارم که خدا منو جهنم نمی اندازه، یکی از دلایلش مثلا هیئت هاییست که زیاد میرم و سینه می زنم و گریه می کنم و واجباتم رو هم انجام میدم، باورم نمیشه که خدا ممکنه منو نبخشه و مطمئنم جهنم نمی روم!!! اینکه مثلا امام علی علیه السلام هم در دعای کمیل از معاد ترس داره هم برام مشکل گشا نبود، با خودم فکر می کنم حضرت از سر تواضع و بندگی اینگونه با خدا سخن میگه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان از اندیشه‌ی درست و اعمال پاک فاصله بگیرد و به حقوق انسان‌ها و اطرافیان بی‌تفاوت باشد؛ به همان اندازه از خدا دور می‌شود و از رحمت الهی محروم می‌گردد. موفق باشید

23626
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد محترم: ببخشید بنده تصوری درباره معاد داشتم که بعد از مطالعاتی امروز تغییر کرده و از شما درخواست دارم بفرمایید تصور جدید صحیح است یا نه؟ و اگر امکان دارد کامل تر آن را بفرمایید. قبلا گمان می کردم بعد از مرگ تمام افعال و اعمال انسان است که مورد قضاوت قرار می گیرد توسط نکیر و منکر حالا فهمیدم که نکیر و منکر همان قوه ی درون انسان است که همین الان هم بعد از عمل اشتباهی انسان را مورد سوال قرار می دهد که چرا چنین کرده و اگر انسان پشیمان شود و تکرار نکند این همان حقیقت توبه است ولی اگر تکرار کند این عمل اشتباه برای او ملکه می شود و با او اتحاد پیدا می کند و این ملکه درونی اوست که بعد از مفارقت از ماده باعث عذاب خود او می شود چون تا به حال درگیر ماده بوده و از حضور این ملکه رنج نمی برد. ۱. یعنی با این حساب اگر کسی متوجه نفس خود شود و تصمیم بگیرد رذایل اخلاقی خود را برطرف کند بعد از مرگ هرگز زندگی گدشته او مرور نمی شود؟ یا نه این مرور کردن زندگی گذشته برای همه هست؟ ۲. انسانی که خود را تزکیه نماید از رذایل و تحلیه نماید به فضائل و آغاز کند ورود در معقولات را یعنی کمتر درگیر قوه خیال شود آیا بعد از مرگ وارد عالم برزخ می شود؟ ۳. آیا بعد از مرگ که می گویند انسان سیر در وجود خود می کند وارد عالم برزخی خارج از خود انسان هم می شود یعنی مانند عالم ماده که ما یک ماده ای داریم و در عالم ماده سیر می کنیم در برزخ و قیامت هم خودمان یک برزخی دارم و در عالم برزخ سیر می کنیم یا نه همه چیز فقط خودمانیم؟ خوب اگر همه چیز خودمانیم پس دیدن مردگان دیگر چه مفهومی دارد؟ و اگر عالمی بیرون ما خواهد بود که در آن سیر می کنیم پس چرا می گویند بعد از مرگ درخت و آتش و کثیفی و ...هر چه می بینی از وجود خود توست که در آنها سیر می کنی؟ تصور چنین چیزی محال به نظر می رسد نمی توان اینها را با هم جمع کرد. من فقط می توانم تصور کنم آن آتش و آن عقرب و آن ملکه زیبا منم و در عالمی بیرون از خودم حرکت می کنم که همه مردگان دیگر هم حضور دارند و حتی همه آنهایی که ماده دارند هم حضور دارند ولی متوجه حضور خود نیستند؟!! کتاب های معاد زیاد خواندم ولی جواب نگرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، به‌کلّی آن شخصیت گناه‌آلود محو می‌شود به همان معنایی که در روایت داریم اعمال بدش از یادش می‌رود. ۲. در هر حال انسان، مرتبه‌ی خیال خود را به همراه دارد. ولی خیال مؤمنین، صورت‌های متعالی و مصفای اعمال آن‌ها است. ۳. همین نتیجه‌ای که گرفته‌اید درست است. آری! نفس ناطقه در برزخ، بیشتر به سعه‌ی خود دست می‌یابد و لذا در عالَمی حاضر می‌شود که با ذات مجرد نفس ناطقه همخوانی دارد. ولی در هر حال برزخ، عالَمی است غیر از عالم ماده. موفق باشید   

23619
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. ۱. ببخشید استاد چه شده است و بر چه اساسی کسی انتخاب می کند که در نوزادی بمیرد و یا دیوانه به دنیا بیاید و امکان اوج تکامل و مرتبه را نداشته باشد؟ (آیا همینطور است؟) و کسی عاقل و در شرایطی که بتواند به بهترین بهشت ها برسد؟ ۲. آیا بعد از مرگ به گونه ای است که همه با نور قرآن روبرو می شوند و هر کس به اندازه‌ی غیر قرآنی عمل کردنش عذاب می‌کشد و آیا برای همه به یک نوع با قرآن روبرو می شوند؟ یا مثلاً صدام که اینجا غرق در جنایت بوده به همین نحو در همان نفهمی تا ابد ادامه می‌دهد و اصلا قرآنی نمی فهمد؟ و اگر خب اینگونه باشد خب او از این بدی ها لذت می برد و همین برای او بهشتی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید که مباحث مربوط به «عین ثابته» که عرفا مطرح می‌کنند در این‌جا به بحث کمک کند. هرچه هست نمی‌توان انتخاب‌های قبل از تولد را نادیده گرفت و از آن طرف، شرایطِ امتحان در دنیا را هم باید در نظر داشت. ۲. در قیامت هرکس با فطرت خود روبه‌رو می‌شود و می‌یابد چه اندازه و قدری دارد. امامِ هرکس، تعیّن و تجسمِ فطرت اوست و لذا در دنیا و آخرت، هرکس در نسبت‌اش با امام معصوم، جایگاهِ قرب و بُعدش معلوم می‌گردد. قرآن هم صورتِ تئوریک فطرت انسانی است. موفق باشید

23583
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد گرامی: ۱. ببخشید استاد به عقیده ای رسیدم که خواستم نظر شریف شما را بدانم؟ اگر اشتباه است صحیح آن را بفرمایید. خداوند به انسان عقلی داده که بوسیله آن حقایق را می فهمد و قلبی که آن حقایق را تصور می کند و اعضایی که آن حقایق را در عالم ماده به ظهور می رساند، پس انسان در برزخ خود با واردات قلبی که همان اخلاقیات انسان می باشد درگیر است و در قیامت خود با واردات عقلی که شامل اعتقادات اوست درگیر می شود. ۲. جایی از سخن شما را دیدم که فرموده بودید امام خمینی (ره) نتیجه سلوک علامه قاضی است. من بارها برآیم سوال بود که شیوه امام صحیح است که برای لحظه های خود برنامه ریزی می کردند و کارهای شخصی را انجام می دانند یا سیره علامه طباطبایی که در احوالات ایشان آمده اکثر اوقات را مطالعه می کردند و بیشتر امور شخصی ایشان را همسر یا فرزندان انجام می دانند و ایشان اصلا در قید زمان نبودند؟ حالا گفته شما موید این سخن است که سیره امام جامعیت دارد برای الگو گیری؟ خودم به این نتیجه رسیدم که مومن باید در امور دنیایی و آخرتی جمع کند و از هیچ کدام غفلت نکند که سیره اهل بیت همین است ولو اینکه وقت نکند بسیاری حقایق را در دنیا بفهمد ولی در آخرت می فهمد، دنیا محل خودسازی است، آیا درست است؟ ۳. چرا بعضی از اساتید بزرگوار نظیر آقای شجاعی و آقای صمدی و .. سعی دارند افراد را با عالم مثال مرتبط کنند؟ خوب مگر اراده الهی این نیست که ما در عمر مقرر در حجاب ماده او را و اهل بیت را اطاعت کنیم؟ اگر انسان با کشف و شهود بهتر بندگی می کند پس چرا دراویش بندگی نمی کنند؟ مثلا بندگی هم بکنند چه مزیتی دارد؟ اگر انسان راه خود را و مطالب علمی را بهتر می فهمد پس چه نیازی به این همه ریاضت های علمی است که علما کشیدند؟ مگر امام حسین علیه السلام نبودند و مگر حضرت ابراهیم نبودند و مگر علامه طباطبایی نبودند که به عالم مثال پشت کردند و امور را در حجاب ماده به پیش بردند؟ ۴. بنده چون حدود ده سال است به لطف الهی مطالعات خوبی روزی ام شده مطالب عقلی را با اینکه فلسفه نخواندم به خوبی می فهمم و الحمدلله جدیدا هر کتابی را آغاز به خواندن می کنم حقایق زیاد دیگری در ذهنم حاصل می شود. ولی دغدغه جدید گرفته ام که آیا من که نمی توانم حقایق را با کشف و شهود ببینم ایراد و نقصی دارم که از آن غافلم و این دغدغه که نکند تمام دریافت های عقلی ره آورد شیطان باشد و من راه را غلط رفتم و خیالات است که جای عقل نشسته؟ البته هر چه دریافت کرده ام وقتی به قرآن و روایات و علوم علما عرضه می کنم حق بودن آنها را خودم استنباط می کنم. ۵. بعد از مدتی که به شدت دچار قبض و بسط های متعدد می شدم حدود چند وقتی است آرامش وصف ناپدیری وجودم را فرا گرفته و اصلا اثری از علاقه به رذایل اخلاقی که قبلا با آنها دست و پنجه نرم می کردم نیست، احساس می کنم تازه عاقلانه رفتار می کنم آیا این تصورات من کاذب نیست؟ البته قابل بیان است به لطف خدا سه سال است در بندر عباس دور از خانواده زندگی می کنیم و روابط بسیار محدود تر از قبل شده، ولی خیلی می ترسم نکند منتقل شویم نزدیک اطرافیان و دوباره من در عالم پر از وهم آنها فرو روم و رذایل برگردد هر چند بعید می بینم مگر غفلت کنم. واقعا عذر خواهی می کنم که با سوالات سطح پایین خود شما اذیت می شوید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم چه در قیامت و چه در برزخ، قلب و عقل هر دو در صحنه باشد. ۲. خوب است. ۳. هر اندازه انسان بهتر رعایت دستورات الهی را بکند، بدون ریاضت‌های افراطی؛ خداوند بهتر حقایق آسمانی و معنوی را در مقابل او می‌گشاید. خداوند در سوره‌ی اعراف آیه‌ی ۴۰ می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ» برای کفار درهای آسمان را نمی‌گشاید. یعنی خداوند انسان‌های مؤمن را هر اندازه مصلحت بداند، متوجه‌ی حقایق بالا می‌کند. ۴. عمده، رعایت دستورات شرع است. خداوند خودش آن‌چه را لازم است به قلب انسان‌ها الهام می‌کند. ۵. همین‌طور که می‌فرمایید خوب است، چرا بی‌دلیل فکر کنیم تصورات‌مان کاذب است؟ در حالی‌که شریعت الهی تکلیف هر عملی را روشن نموده است. موفق باشید

نمایش چاپی