بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: مرگ - برزخ - معاد

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35962
متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد در حال طی فص شیثی هستم، سوالی دارم: اینکه آیا حیوان سگ در عین ثابته تکوینی یا همان کلی سعی خودش حاضر است بالفعل و حق را به تمامه دارد پیش خودش، یا مثل ما تشریعی دارد و سیر از قوه به فعلی وجودی دارد و او هم باید تلاش کند برای بهتر و کلی تر حق را دیدن؟ در مثال سگ آیا کنار زدن قیود و جزئیات اصلا معنا دارد؟ یا نهایت کمالش اصولا همین است که الان هست و هیچ جای ترقی ندارد؟ مثلا می‌تواند سگی در سگیت خودش سیر کند و بشود سگ اصحاب کهف و کمالاتی بدست بیاورد و یکی دیگر سگی ولگرد بشود که پاچه مردم را می‌گیرد؟ سگ هم یک نوع ظهور است و در ظهور هم گفتیم تشکیک هست، یعنی ظهور و تجلی سگیت هم مثل انسانیت ذومراتب است؟ و اینکه بعد از مرگش روح سگی او که اصل هستی اوست چه می‌شود؟ آیا عالم برزخی دارد و قیامتی؟ یا برمی‌گردد به دنیا؟ با تشکر التماس دعای خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در آیه ۳۸ سوره انعام که می‌فرماید: «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ» معتقدند حیوانات نیز مسیری برای شدن دارند و عرایضی نیز در شرح این آیه در بحث سوره انعام شد. موفق باشید

35940
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: مدتی با سایت سخنرانی شما آشنا شده ام و بسیار برایم مفید و تاثیر گذار بود اما نمی‌دانم سیر مطالعاتی ام را از کدام مبحث شروع کنم لطفاً مرا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال پس از مباحث معرفت نفسی مثل «ده نکته در معرفت نفس» اگر باز آمادگی داشتید و بحث کتاب «خویشتن پنهان» را ادامه دادید، خوب است به سراغ «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن بروید. و البته در کنار این مباحث از مباحث قرآنی غفلت نفرمایید تا ان شاءالله گذارتان به کتاب «معاد، جدّی‌ترین زندگی» بیفتد با شرح صوتی آن. موفق باشید

35907
متن پرسش

سلام استاد زیارت قبول: محتاج دعای خیر شما بشدت هستم. با عرض ادب. استاد، دلیل مرگ افراد از قبل مشخص است؟ یا با اعمال دنیایی مان دلیل مرگمان مشخص می‌شود. یا اصلا ربطی به دلیل و اینها ندارد. فقط مربوط به تکامل روح و دست کشیدن نفس از بدن خود است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «خویشتن پنهان» مطرح شد مرگ طبیعی با تبدیل قوه‌های نفس به فعلیت‌شان و مرگ غیر طبیعی با یأسِ نفس نسبت به ادامه خود صورت می‌گیرد. در این مورد خوب است به آن کتاب رجوع شود. موفق باشید

35906
متن پرسش

با سلام استاد عزیز و بزرگوار: فرموده بودید حورالعین تجلی اسماء الهی است. از یکی از اساتید تفسیر شنیدم، حورالعین همان اهل البیت هستند و مظهر تام آن حضرت زهرا هستند‌. آیا صحیح است؟ احساس می‌کنم تبیین حورالعین توسط علما خوب صورت نگرفته است. جالب و عجیب است که در بیانات رهبری وقتی کلمه حوری و حورالعین را جستجو کردم هیچ موردی یافت نشد. یعنی رهبری هیچ گاه این واژه را در بیانات خودشان استفاده نکرده اند. چرا؟ من فکر می‌کنم چون معنی واقعی آن را اکثریت مردم درک نکرده یا نمی کند. چون برداشت اکثر مردم از حورالعین زن باکره هست، اجر اولیای الهی مثل شهید را ضایع می کنیم اگر بگوییم شهید بخاطر زن زیبارو رفت و شهید شد مثل داعشی ها که ابزار هم بستری و غسل را هنگام عملیات های تکفیری خود حمل می کنند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در شرح سوره مبارکه «واقعه» عرض شد با توجه به این‌که در مورد «حورالعین» می‌فرماید: «جزاء بما کانوا یعملون»؛ پس باید «حورالعین» حاصلِ رجوع مقربین به انوار الهی و تجلی جامع آن انوار باشد. موفق باشید

35884
متن پرسش

سلام: استاد در بحث سکته که در سوالات دوستان خواندم. اگر کسی مثلا با کسی دعوا و درگیری و جدل پیدا کرد. و در این حین فشار آن فرد مقابل بالا رفته و قرص فشارش در خانه نبود که بخورد و تا به بیمارستان برسد چون بدن فرد ضعیف بوده در اثر انواع بیماریهای زمینه ای قبلی و ناراحتی کلیه. بدنش تحمل آن فشارخون بالا را نداشته و به این علت یأس از بدن مُرد. الان قتلی اتفاق افتاده هر چند بطور ناخواسته؟ و تقصیر فرد مقابل در دعواست؟ و استدلال اطرافیان این است که، خب اگر آن فرد دعوا راه نمی انداخت فشار این بنده خدا هم بالا نمی‌رفت و الان زنده بود. (و آیا اصلا فشار خون کسی بخاطر حرص خوردن و دعوا بالا می‌رود که حتی باعث مرگ او شود یا فشار خون یک بیماری مربوط به بدن است، و این یک گفتار و پندار عامیانه در میان مردم است؟) من خانمی محجبه هستم. ولی خانواده ی همسرم نه و دقیقا این اتفاق که بالا توضیح دادم، بین بنده و مادرشوهرم، افتاده و مادرشوهرم تازگی ها، بین دعواهای من و او دقیقا همان روز که داشتم باهاش حرف می‌زدم، سکته کرد و تا به بیمارستان برسوننش فوت کرد و اکنون شوهرم از من متنفر شده و جواب تلفنم را نمی‌دهد. و می‌گوید تو مادرم را کشتی! چون تو حرصش رو در آوردی و فشارش رفت بالا، اون داشت زندگیش رو می‌کرد و این فشار بر بدنش بخاطر بیماریهای دیگری که داشت براش مضاعف بود. و مرگ او تقصیر توست. در حالیکه در این درگیریها مقصر خود مادر و خانواده ی اوست که می‌گفتن برادر شوهر محرمه و یه عمره سر افکارشون و حجاب و رفتارهای سبک دیگر عروسهای این خانواده ما کشمکش و حرف و حدیث داشتیم. ولی با این وجود من قطع صله رحم نکردم. استاد من حتی به فکرم رسید دو ماه پیاپی روزه بگیرم. از بس تحت فشار روحی بودم این مدت از سمت حرف اطرافیان. گفتم دو ماه روزه کفاره ی قتل غیر عمد باشد، اگر به گردنم است. حالا هر کار شما گفتید، من همان کار را می‌کنم. شوهرم که انگار از دستم رفت. خودمم دارم از دست میرم. با این افکار. چکار کنم جبران کنم. آیا من واقعا مقصرم؟ در تنهایی بسیار گریه می‌کنم بخاطر این موضوع. خواهش می‌کنم جواب امیدوار کننده به من نگویید. حقیقت را بگویید. کفاره ی بیشتر بدم؟ اصلا کفاره می‌خواد؟ چیکار کنم. استاد نمیرم برم اون دنیا مدیون باشم. دستمم دیگه از این دنیا کوتاه شده باشه. آخه این چه مصیبتیه که دامنم رو گرفته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید مرگِ هرکس از قبل تعیین شده است و نه کسی می‌تواند آن را جلو بیندازد و یا به تأخیر بکشاند. می‌ماند چگونگیِ مرگ که البته این انسان است که باید سعی کند در فضای ایمانی به عالی‌ترین شکل، دنیا را به سوی ابدیت ترک کند. در این رابطه خوب است به آیات ۲۲ و ۲۳ سوره حدید و آیه ۶۰ سوره واقعه رجوع شود. موفق باشید

35881
متن پرسش

سلام استاد: مگر نمی‌گویید روح که به تکامل خودش رسید، از ابزار بدن دست می‌کشد. پس سکته چیست؟ آیا اگر یکی مثلا از حادثه ای یا صدای بلندی، ترسید و سکته کرد اینکه یک اتفاق است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» در بحث «یأس روح» از ادامه تدبیر بدن به این نکات پرداخته شد. آری! آن‌گاه که نفس در تکوین خود متوجه عدم امکان تدبیر آن بدن شد، عکس العمل بیرونی انصرافِ نفس، همان مسائلی مثل سکته و یا دیگر مرگها می باشد. موفق باشید

35880
متن پرسش

سلام استاد: میشه در مورد لوح محفوظ توضیح دهید. آیا فردی می‌تواند باعث مرگ کسی شود؟ و زمان مرگ کسی را دستکاری کند؟ یا فقط خود فرد است که با صله رحم و صدقه و اینجور مسایل می‌تواند مدت عمر خود را کم یا زیاد کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. لازمه فهم «لوح محفوظ» نظر به مراتب وجود است که حدّاقل باید مباحث «برهان صدیقین» دنبال شده باشد از آن جهت که در «لوح محفوظ» بحث در موضوعات ثابتات در میان است. در این مورد می‌توانید به مباحثی که در شرح آیه ۲۹ سوره جاثیه در کتاب « سوره جاثيه و راز زمين‌گيری امّت‌ها» رجوع کنید. ۲. نه! تازه آن‌طور که به یاد دارم نظر علامه طباطبایی آن است که اعمالی مثل صله رحم، اجل مسمّا را تغییر نمی‌دهد. موفق باشید

35844
متن پرسش

سلام و ادب: اول مطلب بگم که دلتنگ شما هستم. استاد یک مسأله ای برایم پیش اومده، من نه اهل فلسفه هستم نه عرفان و نه از این علوم بهره ای نصیب من شده است، اما از کتب شما بسیار بهره ها برده ام و عشقی عجیب به مباحث عرفانی دارم! چند مدتی است علاقه ای عجیب به جناب ابن عربی پیدا کرده ام، وقتی به ایشون فکر می کنم، احساس می کنم همه وجودم می‌خواد به سمت ایشون حرکت کنه! می‌خواستم بفهمم علت این مسأله چی می‌تونه باشه! و الان چه کاری باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف شما است به بنده، وگرنه بنده قابل نیستم. ۲. در مورد تعلق خاطر نسبت به جناب ابن عربی، شاید بتوان گفت با توجه به مطالبی که مطالعه کرده‌اید و در آن مطالب، روحِ علمی و عرفانی جناب ابن عربی حاضر بوده، این علاقه پیش آمده. می‌ماند با مباحث کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن که صدرا تحت تأثیر ابن عربی سخن گفته، به جناب ابن عربی نزدیک شوید. موفق باشید

35829
متن پرسش

با عرض سلام: ببخشید استاد سوالات پر تکرار قطعا شما را هم خسته می‌کند. چه رسد به خوانندگان عزیز. پوزش می‌طلبم در بحث توبه. ولی سوالی ذهن بنده را درگیر کرده که اگر کسی مثلا قتلی مرتکب شده باشد و الان توبه کرده است که ابدا دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد چطور خدا او را می‌بخشد؟ آخه قاتل یک انسان را کشته است. و آن فرد را از تکاملش باز گذاشته است که ممکنه اگر آن فرد زنده می‌ماند کارهای خیر بسیاری می‌کرد. (الله اعلم) و اینکه اگر مقتول آن دنیا قاتل را نبخشد پس چطور جبران می‌شود؟ این نبخشیدن با بخشش خدا منافات دارد. خدا بخشیده، مقتول که نبخشیده. قاتل هم اون دنیا دستش خالیه از جبران قتلی که انجام داده. پس جهنمی و بدهکار میشه. پس بخشش خدا و توبه به چه دردش میخوره؟ پس توبه ای که میگن بی فایده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خالق انسان‌ها یعنی حضرت حق، متذکر توبه شده است و مسلّماً طوری جهان را مدیریت می‌کند که اگر بر فرض قتلی صورت گیرد تقدیرِ مقتول نیز در همین رابطه بوده است نه آن که گمان کنیم قاتل، صاحب جهان است و البته اگر قاتل به تمام معنا توبه کرده باشد در قیامت، شخص مقتول با کسی روبه‌رو است که به یک معنا قاتل او نیست زیرا با توبه، شخصیت او تغییر کرده است. حال می‌ماند حکمت الهی که چگونه با مقتول رفتار کند که باز نظر جنابعالی به آیه ۲۲ سوره حدید جلب می‌شود که می‌فرماید هر اتفاقی از قبل در کتاب مخصوصی ثبت شده است. موفق باشید

35823
متن پرسش

سلام: سوالی در مورد تجربیات نزدیک به مرگ داشتم. واضحه که معرفت و اندیشه ورزی و پژوهش فکری (در فلسفه و ادیان و خلاصه کلیه علوم) بسیار مهمه اما تا جایی که اطلاع دارم از مجموع تجربیات نزدیک به مرگ (چه خارجی چه داخلی) در همه یا اکثرشون تشویق و تنبیهی برای اندیشه ها و مکتبها و ایدئولوژی ها گزارش نشده (مثلا به فلانی بگند تو چرا طرفدار فلان ایسم بودی و نباید می‌بودی) یا حتی کمتر دیدم که در مورد شدت و ضعف ایمانشون به خدا و معاد و دین شون پرسیده بشه.... و افراد تنها بر اساس نیک و بد در اعمال و افعال شون تشویق یا تنبیه میشن گویی که تنها اخلاق و حکمت عملی مهم است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تجربیات نزدیک به مرگ، انسان تنها، با روح خودش و خواطر درونی خودش مرتبط است بدون اینکه در مسیر سکرات و قبض روح و مقابله با نکیر و منکر برایش پیش آید و معلوم شود نسبت به شریعت الهی چه جایگاهی خواهد داشت. موفق باشید

35783
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدرم: آیا کتبی مانند اشارات، اسفار و تمهید القواعد از کتبی هستند که حتما باید برای فهم فصوص خوانده شوند؟ میشه در این باره مقداری توضیح بدین؟ برای فهم شرح فصوص شما چطور؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور می‌شود با ورود به مسائل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و مباحث کتاب «معاد» و دنبال‌کردن شرح صوتی آن‌ها بتوان وارد فصوص شد. موفق باشید

35730
متن پرسش

سلام استاد: بنده یه موضوعی خیلی درگیرم کرده. مدت چهل روزه از مرگ مادر شوهرم میگذره. ما  با هم بشدت اختلاف عقیده و فرهنگ داشتیم. بطوریکه مادر شوهرم جواب سلام منو کم و بیش نمی‌داد. ولی با این حال من باز تا آخر تا اعصابم کشش داشت به ایشان سر می‌زدم. این آخریا یکم حرف و حدیثها بالا گرفت و من خواستم ایشان را مجاب کنم و قصد و نیتم فقط و فقط این بود، که ایشان مجاب شوند که کمتر حرص بخورند و از من راضی تر باشند. تو همین گیر و دار بحثهای من و او مادر شوهرم حالش بد شد و سکته کرد و فوت کرد. حالا گذاشتند تقصیر من که تو او را کشتی! در حالیکه من اصلا نیت و قصد کشت او را نداشتم. حال خوبی ندارم. آیا اینجور مرگ‌ها واقعا تقصیر طرف مقابل و الان تقصیر منه؟ برادر شوهرم میگه اگه بخاطر بچه ی کوچکت نبود زندگیت رو بهم می‌ریختم ولی رحم بهت کردیم و اینا... خواهر شوهرام که کلا جواب تلفن ام رو نمیدن. کلا به من تهمت قتل زدن. دارم خودمم سکته می‌کنم از این غم. فکر نکنم تا آخر عمرم اینم از روی سینم برداشته بشه. چه کنم؟ من چون بیمارم و ترس مردنم را داشتم. نیتم این بود که حلالیت بطلبم از او. چون می‌ترسیدم حلالم نکند سر موضوعاتی و از دنیا بروم و دستم از دنیا کوتاه شود. ولی اینگونه پیش رفت!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که خداوند در قرآن می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» (۶۰)/ واقعه) مرگ، از قبل برای هرکس مشخص شده است و با نظر به آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید که می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏ دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است‏. بهتر است با توجه به این امر، مسئله را طور دیگر تحلیل کرد و مرگ افراد را به خودمان نسبت ندهیم. سعی کنید ذهن خود را از این موضوع آزاد کنید و به زندگی خود ادامه دهید. موفق باشید

35706
متن پرسش

با سلام: آیا از شاگردان علامه طباطبایی، کسی معاد مورد نظر ایشان را تبلیغ و بیان کرده اند؟ در کدام آثارشان؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در شرح جلد نهم اسفار و آیت الله محمد شجاعی در کتاب «یاد معاد» و آیت الله حسینی طهرانی در مجلدات درس‌هایی از معاد به نام «معاد شناسی»؛ همه تحت تأثیر نگاهِ آیت الله طباطبایی مطالب مربوط به معاد را عرضه داشته‌اند. موفق باشید

35617
متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد گرامی محبت بفرمایید بفرمایید «فلا انساب بینهم» در آیه ۱۰۱ مومنون با «الحقنا بهم ذریتهم» در آیه ۲۱ سوره مبارکه طور چطور قابل جمع است؟ اگه بعد از نفخ صور مجددا همه از خاک برمیاییم و نسبتی بین هیچکس نیست چطور میشه آیه می‌فرماید ذریه مومن را به او ملحق می‌کنیم تا چشمش روشن شود با اینکه اعمالش کاستی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً الحاق ذرّیه به معنی الحاق آن اموری است که انسان برای خود انتخاب کرده، از آن جهت که می‌فرماید: «وَ كُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً» (مریم/۹۵) یعنی هرکس تنها خودش می‌باشد و اعمال خودش بدون هرگونه نسبتی که در دنیا داشت. موفق باشید

35607
متن پرسش

با سلام: نفس من در دنیا با این بدن وحدت انضمامی دارد. آیا من در برزخ و قیامت، با این دو عالم وحدت حقیقی دارم؟بعبارت دیگر الان من با این بدن دنیایی احساس یگانگی و من بودن را دارم، حال آیا پس از مرگ من با کل عالم برزخ یا کل عالم قیامت احساس من بودن و یگانگی خواهم داشت؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در آن‌جا در جهان خودش حاضر است و همه آن جهان، جهان خود او می‌باشد. موفق باشید

35606
متن پرسش

با سلام: در دنیا انسان در اثر حرکت جوهری ذاتش تغییر می‌کند.در برزخ و قیامت چگونه ذات انسان عوض می‌شود. مثلا قیافه یک مومن گنه کار میمون است و این قیافه چگونه به انسان تغییر می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا تنها انسان با ملکات خود روبروست و رفع حجاب در آن‌جا به معنای رسیدن به اصیل‌ترین ملکات است. موفق باشید

35568
متن پرسش

با عرض سلام و تشکر از شما: سوال بنده این است که چرا با وجود اینکه انسانها در معاد با جسم مثالی محشور می‌شوند، ظاهر برخی از آیات قرآن در مورد معاد، به جسم مادی بیشتر نزدیک است تا جسم مثالی؟ مثل آیه ۳ و ۴ سوره قیامه: «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَه بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ» سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی»https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C  عرض شد حضرت امام عسگری «علیه‌السلام» فضای این آیه را فضای جدل خداوند با اُبیّ بن خلف می‌دانند بدین معنا که بر مبنای پیش‌فرض‌های مخاطب سخن گفته‌اند نه آن‌که بخواهند موضوع را از این زاویه تثبیت کنند. موفق باشید

35559
متن پرسش

سلام: ۱. جایگاه قیامت کبری در مراتب هستی چیست؟ ایا همان عالم عقل است؟ در اینصورت جسمانی بودن معاد با تجرد عالم عقل منافات ندارد؟ ۲. آیا ارتباطی بین عالم خیال متصل با خیال منفصل و همچنین مرتبه عقل در انسان با مرتبه عقل در هستی وجود دارد؟ ۳. آیا همانطور که در حال حیات، با ریاضت یا در خواب می توان خیال منفصل را درک کرد می توان عالم عقول را نیز در مراتب هستی درک کرد؟ چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در قیامت کبری به عنوان اصیل‌ترین حضور باز انسان است که با همه ابعاد وجودی‌اش در صحنه است و لذا با قلب خود حقایق را می‌چشد و با عقل خود می‌فهمد و با خیال خود، با صورتِ حقایق مأنوس می‌شود. ۲.  همین‌طور است. ۳. بستگی به درجه وجودی و حضوری خود انسان دارد. عموماً اهل سلوک هم‌اکنون در عالم خیال منفصل حاضرند. موفق باشید

35546
متن پرسش

سلام استاد گرامی سؤالی داشتم راجع به این روایت حضرت رسول (ص) قسمتی که می‌فرمایند ای ۶۰ ساله ها زراعتی هستید که هنگام درو رسیده. لطفاً بفرمایید منظور حضرت رسول چه بوده؟ ارشادالقلوب جلد ۱صفحه۳۲ و قَالَ النَّبِيُ‌ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَكاً يَنْزِلُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ يُنَادِي يَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِينَ لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا^ وَ يَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّكُمْ وَ يَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِينَ أَتَاكُمُ النَّذِيرُ وَ يَا أَبْنَاءَ السِّتِّينَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ يَا أَبْنَاءَ السَّبْعِينَ نُودِيَ لَكُمْ فَأَجِيبُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّمَانِينَ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ يَقُولُ لَوْ لَا عِبَادٌ رُكَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْيَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: خداوند فرشته ‏اى را آفريده و هر بامداد مى‏ آيد و فرياد مى ‏زند: اى افراد بيست ساله تلاش و كوشش كنيد و اى سى ساله‏ ها زندگى دنيا شما را فريب ندهد و اى چهل ساله ‏ها براى ديدار خدا چه چيزى آماده كرده ‏اید؟ و اى پنجاه ساله‏ ها خطر به بالاى سرتان رسيده است و اى شصت ساله ‏ها نزديك است از دنيا برويد و اى هفتاد سالگان شما را ندا مى ‏كنند، و شما غافليد، سپس مى‏‌گويد: اگر بندگان اهل طاعت و مردان فروتن و كودكان شيرخوار و حيوانات بى‏‌گناه، نبودند، عذاب بر سرتان فرو مى‌‏ريخت.»
به افرادی که وارد ۶۰ سال شدند متذکر می‌شوند که باید نسبت به جهان ابدی، خود را آماده کنند و نمونه آن وجود مقدس خود حضرت که در ۶۳ سالگی رحلت کردند. به این معنا که پس از ۶۰ سال انسان باید خود را باید برای جهان دیگر آماده کند. موفق باشید

35500
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در حرکت جوهری، حرکت معنی شد سیر تبدیل قوه به فعل و بعدا بحث شد که نفس انسان پس از مرگ ثابت می شود، اما در برزخ انسان هایی با فطرت پاک ابتدا عذاب می‌شوند تا در قیامت با نفس پاک ظاهر و حاضر شوند، آیا نمی توان گفت آن نفسی که در برزخ است قوه ی پاک شدن را دارد اما بلفعل نشده است و پس از عذاب بالفعل می شود و به تکامل می‌رسد، پس در عالم برزخ نیز حرکت وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که در دنیا، ابعادی از انسان هست که نوعی استعداد به حساب می‌آید و در نسبت بین جسم و روح، آن استعدادها امکان به فعلیت‌رسیدن پیدا می‌کنند و پس از مرگ که دیگر تنها نفسِ انسان است و جسم او نیز صورتی از نفس است نه آن‌که مانند دنیا دوگانگی نفس و بدن در میان باشد. لذا دیگر در آن دنیا خود انسان است با خودش، مگر آن‌که در خودش از جهتی در اجمال است و در برزخ شرایط به تفصیل‌آمدنِ وجوه اجمالی‌اش فراهم می‌شود تا خودش به تفصیل با خودش در نزد خودش حاضر شود و معنای تکامل در برزخ بدین معناست. موفق باشید  

35379
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: میشه معنای اجل معلق رو توضیح بدید؟ (استادی دارم که می‌فرمایند معنایی که عموم از اجل معلق در ذهن دارند اشتباه است و همه اجل هایی که اتفاق می افتد حتمی ست، این حرف درست است؟) و اینکه وقتی جوانی را به طور ناگهانی از دست می‌دهیم از کجا بفهمیم اجل حتمی بوده یا معلق؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور است که فرموده‌اند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» (حدید/۲۲) هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. موفق باشید

35321
متن پرسش

با سلام: شما در تفسیر واقعه در بحث حورعین، لذت جنسی در رابطه با حوری را نفی می‌کنید. اگر استدلال شما درست باشد، پس خوردن غذا و میوه هم باید نفی شود. در حالیکه ما آیات زیادی داریم که اشاره به خوردن و آشامیدن دارد. در اینباره چه توضیحی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آن حالات به حکم آیه ۲۴ همان سوره که می‌فرماید: «جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» همه آن حالات، وجوه ابعاد توحیدی و صورت اراده‌های اهل ایمان است. موفق باشید 

35277
متن پرسش

با سلام: در دنیا مثلاً من از خانه عازم مدرسه می‌شوم. این رفتن همراه رفتن با دو پا هست. آیا در برزخ و قیامت اینچنین راه رفتنی وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جا حضور است و اراده حضور، هرچند آن حضور به صورت پا و دست به ظهور آید. موفق باشید

35175
متن پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید. این درست است که خدا وجود نامحدود است و هر توصیفی به دقیق ترین معانی برای خدا ذکر کنیم ساخته ذهن ما و محدود است و آن خدا نیست و نیز چیزی جدای از خدا نیست که خدا بخواهد به آن برسد. مثلا از خلقت هدفی داشته باشد و سپس خلق کند تا به آن هدف برسد. حال سوال اینجاست که پس چرا خدا خلق می‌کند جواب داده می‌شود لازمه ذات اوست. حالا سوالی برای من پیش آمده اینکه می‌گویند لازمه ذات اوست اگر به فرض موجودی مثل انسال خلق شود و لازمه ذات خدا اقتضای عذاب این موجود را داشته باشد چگونه این امر را می‌شود نفی کرد. ممکن است پاسخ داده شود فعل قبیح سر نمی‌زند ولی این پاسخ را می‌توان با این موضوع رد کرد که لازمه ذات خداست. لطفا پاسخ گویید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه ذات خداوند که عین کمال است، جز کمال و لطف و جود نیست. حال هر کس در زندگی خود از خدا دور شد، دوری از خدا همان محروم شدن از آن کمالات است که به صورت‌های مختلف در قیامت ظاهر می‌شود و لذا قرآن می‌فرماید: «وَقِيلَ لِلظَّـلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُم تَكسِبُونَ» (زمر/۲۴) به ظالمین گفته می‌شود آنچه را که خودتان با اعمال خود کسب کردید بچشید. موفق باشید

35120
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: آیا بین روز جمعه و زیارت قبور شهدا ارتباطی هست؟ همینطور که قبلا اشاره داشتید در مورد روز جمعه که روز قرآن است و انگار روز جمعه روز جامع تری هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایت داریم روز پنج شنبه و جمعه، اموات در شرایطی هستند که رابطه بهتری با کسانی که به زیارت آن‌ها می‌روند برقرار می‌کنند و حضور آنها بر سر مزار متوفی و قرآن و دعاهای آنان، بیشتر برای متوفی مؤثر است و البته دعاهای آنان نیز برای زائرشان تأثیر خاص خود را دارد. موفق باشید

نمایش چاپی