متن پرسش
سلام علیکم:
1. چرا با توجه به اینکه وجودات ذاتی آنها هستند ما طبق دستورات قرآنی باید با فقرا و در راه ماندگان و... به مهربانی رفتار کنیم؟ چرا پیامبر (ص) آب را خود نمی نوشد و به سگ تشنه می دهد مگر در صحنه وجود انسان در اولویت نیست؟ حال که معلول ذاتش معلول بودن است چرا باید به این انتخاب رسیدگی و تیمار کرد؟
2. شما می فرمایید نفس هر چه جلو رود به علت حرکت جوهری از تن انصراف می دهد و ضعیف می شود پس چگونه امام صادق (ع) در آن سن پیری در آن جلسه تیر اندازی به آن مهارت عمل کردند؟ ایا تن معصوم در حرکت جوهری نسبت به دیگران مستثنی است؟
3. حال که ما فهمیدیم در معاد همان صورت اخیر منتقل شده هستیم چرا به صور عادی رضایت ندهیم و تلاش نکنیم و قانع به یک حد کمی از بهشتی بودن نکنیم و راحت و بدون سلوک پیش نرویم؟
4. آیا شما در زمین خوردن ما جوانان در این ظلمات عجیب شهوت، شدید بودن سیاهی زمان ما را در نظر می گیرید یا در هر صورت زمین خوردن از نظر شما حقیر بودن و بی ارزش بودن شکست خورده را به ذهنتان تداعی می کند؟ خودمانیم ها! عجب بدون فیلترشکن و بلوتوث راحت به سوی حق سفر کردید و اصلا بویی از شهوت نچشیدید! خوش به حالتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد انسان و کمالی که باید خودش برای خود شکل دهد و جهت مابالقوهی خود را از مسیر حیوانی به مسیر فرشتهمنشی تبدیل کند، موضوع فرق میکند با اینکه بگوییم چون معلول، ذاتش معلولبودن است چرا باید نسبت به او وظیفهی خاص داشت. در راستای این وظیفه است که انسان وَجه انسانی خود را شکل میدهد 2- در مسیر طبیعی آری! نفس آرامآرام از بدن منصرف میشود و لذا بدن همچنانکه مشاهده میکنید روز به روز ضعیفتر میگردد ولی در مورد اولیاء الهی که به مدد نور الهی عمل میکنند نه بر اساس نسبتی که بین نفس ناطقه و بدن است، موضوع فرق میکند و این جدای از وَجه سیر آنهاست که نفس آرامآرام از بدن منصرف میشود و در این مورد تفاوتی با بقیه ندارند 3- در سیری که به سوی معاد داریم هر اندازه وَجه حقّانی خود را بیشتر رشد دهیم فصل اخیر ما همان وَجه نهایی ما است که رشد یافته است و در زیر سایهی حق با آن وَجه زندگی میکنیم 4- آری! به همین جهت بنده معتقد نیستم با جوانها که در این ظلمات یک روز زمین میخورند و مردانه و جانانه زمینگیر نمیشوند و باز شیطان را مأیوس میکنند؛ باید با زبانی خاص صحبت کرد، نه آنها را مأیوس کرد و نه انتظار داشت در قابی از عصمت زندگی را ادامه دهند. هنر جوان امروز آن است که اگر در یک مرحله شیطان را امیدوار میکند در مراحل زیادی او را مأیوس مینمایاند. موفق باشید