بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: رسول اکرم«صلوات الله علیه و آله السلام»

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25068
متن پرسش
سلام: مگر رابطه خویشاوندی با پیامبر (ص) به تنهایی چه اندازه برتری است که امام حسین (ع) و پس از آن حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) از این رابطه برای نشان دادن برتری خود نسبت به یزید استفاده می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رابطه‌ی خویشاوندی به تنهایی مهم نیست، ولی چون اهل سنت نیز این روایت را از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» قبول دارند که احترام به یک فرد با احترام به خانواده‌ی او محقق می‌شود؛ حضرت می‌خواستند از این جهت آن‌ها را متذکرِ انحراف‌شان بنمایند. موفق باشید

25035
متن پرسش
سلام و عرض ادب و تسلیت. استاد عزیز ۱. می توان حضرت علی و حضرت زهرا و سایر ائمه علیهم السلام را تجلیات و ظهورات وجود نازنین حضرت رسول صل الله علیه و آله دانست؟ ۲. روایتی در تفسیر قمی ج ۲ نقل شده است که در ضمن آن بیان می شود که تمام اهل محشر به حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله پناه می آورند و در اثر سجده طولانی ایشان درهای بهشت به سوی اهل محشر باز می شود استاد عزیز لطفا بفرمایید منظور از «سجده» حضرت و «بسته بودن درهای بهشت» چیست؟ ۳. استاد بزرگوار شما در اواخر کتاب معاد فرمودین که از نظر ملاصدرا (ره) جسم اخروی عین جسم دنیوی نیست بلکه مثل آن است درحالی که از یکی از آثار ایشان نقل شده است که همین جسم به عینه در محشر محشور می شود. آیا منظورش همان مثلیت است؟ ۴. استاد عزیز به نظر شریف شما تکلیف ما بانوان در برخورد با مسأله بی حجابی چیست؟ کم کم دارد کشف کامل حجاب در شهرها باب می شود. بنده اگر ابایی هم از صدمه دیدن نداشته باشم واهمه این رو دارم که نکند به حق و جبهه حق در قالب فحاشی و هتاکی اهانت و هتک حرمت شود و یا با ضرب و شتم و جسارت به یک بانوی محجبه جبهه حق تضعیف شود. لطفا راهنمایی بفرمایید. تقدیم به شما: این تن گل که پیرهن ندارد جان من است و جان به تن ندارد سرو شهید من کفن ندارد متشکرم و التماس دعا.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. آن نوع سجده، ظهور عبودیت است که موجب گشوده‌شدن بهشت می‌گردد. ۳. به نظر بنده همان «مثلیّت» منظور است ولی چون در هر حال آن بدن، بدن انسان است می‌توان گفت به یک معنا همین بدن خودمان است. ۴. به نظر می‌آید بیشتر با کار فرهنگی و مقاومتی که در جبهه‌ی فرهنگی در مقابل کفر در حال انجام است؛ آن جریان را به مرور به تحلیل می‌برد. موفق باشید

24977
متن پرسش
سلام علیکم استادجان: وقتتون بخیر. با توجه به حدیث امام باقر که می فرمایند هر اندازه عقل انسان کامل شود خوابش کم می شود، تکلیف کسی که هم خوابی می بیند که قابل تعبیر است و در آینده کم و بیش به وقوع می پیوندد و در عین حال خوابهای غیر قابل تعبیر هم می بیند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روایت حضرت «کثرت خواب دیدن» است و گرنه پیامبر خدا هم خواب می‌دیدند. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در مورد انواع خواب‌ها شده‌است. موفق باشید

24855
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیزم: ببخشید اینکه فرمودین تو تفسیر سوره حمد اون خانمه فرستاد براش یه گلیم بخرن، وقتی از چگونگیش پرسید دیگه گفت نمیخوام. حالا من دچار مساله ای شدم اینکه ما خانمها که باید توی خونه آراسته باشیم، و دنبال لباس مناسب بگردیم، این گشتن هم شامل توجه به چیستی ها میشه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک إلی اللّه مراحلی دارد. آری! انسان به جایی می‌رسد که از جهت خود دیگر از این تفاوت‌ها آزاد می‌شود. ولی این بدین معنا نیست که ما در مسیر زندگی خود و زندگی با دیگران، رعایت اموری که بر عهده داریم را فرو گذاریم. مگر پیامبرخدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نبودند که سعی می‌کردند در کنار آن وارستگیِ فوق‌العاده‌شان، آراسته باشند؟ موفق باشید  

24842
متن پرسش
سلام: اشاره ای داشتید به اینکه حضرت امام در بیرون از منزل خوش تیپ بودند و از پارچه انگلیسی برای عبا استفاده می کردند. پس ساده زیستی و همسطح شدن با فقرا برای رهبر جامعه چه می شود؟ اگر یک طلبه که یک عبای معمولی وصله پینه، امام رو می دید چه می شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر سادگی که همیشه مدّ نظر اسلام است؛ ظاهر مؤمن باید آراسته باشد. به همین دلیل پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بهترین عطرها را استفاده می‌کردند. خوب است سری به کتاب «سنن النّبی» تألیف آیت اللّه طباطبایی بزنید. موفق باشید

24840
متن پرسش
سلام علیکم: در جای شنیدم که پیامبر دعا کرد که بیشترین روزیم در پایان عمر باشد. میشه لطفا علت چنین دعایی را بیان کنید و بفرمایید چرا پیامبر چنین دعایی می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت چیزی نشنیده‌ام. شاید از آن جهت که در آخر عمر قوت بدن در کسب روزی ضعیف، ولی خرد انسان قوی شده است، کثرت روزی بهتر در جای خود قرار گیرد. موفق باشید

24594
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد گرامی: هفته قبل بحثی در شبکه مجازی مطالعه کردم تحت عنوان وحی رویای رسول از دکتر سروش می خواستم نظر جنابعالی را بدانم از دکتر سروش که اول انقلاب آن سابقه مناظره را دارد جای تعجب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالات زیادی به این نظر دکتر سروش گرفته شده. حتی آقای دکتر عبدالکریمی که به قول خودشان شاگرد دکتر سروش است اشکالات مفصلی به نظر دکتر سروش گرفته‌اند. بنده نیز در جزوه‌ی «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» عرایضی داشته‌ام به آدرس زیر:

http://lobolmizan.ir/leaflet/1346/%D8%BA%D9%81%D9%84%D8%AA-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%B4-%D8%AA%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A2%D9%84%D9%87

موفق باشید

24504
متن پرسش
سلام: حضرت رسول یک سوم درآمدشان را به عطر اختصاص میدادن، این به معنای آن نیست که مومن می تواند تمایلات دنیایی خود را افراطی برطرف کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسلّم است و سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نشان می‌دهد که تمایلات افراطیِ دنیایی نداشتند. شاید آن‌قدر هزینه‌ی زندگی‌شان کم بود که می‌توان آن‌چنان استنباط کرد. موفق باشید

24183
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی حضور شریف استاد سلام علیکم: الف: تفاوت وحی و اشراق در چیست؟ ب: چرا محمد (صلوات الله علیه) برای عبور دادن بشر از جاهلیت متحجر نیاز به وحی دارد اما خمینی (رضوان الله علیه) برای هدایت بشر از جاهلیت مدرن نیاز به اشراق دارد؟ تفاوت ساحت تاریخی این دو در چیست؟ با تشکر (روزی خواهد رسید که ما با عقل محمدی، مکتب صدرا، لطافت مکتب لائوتسه در شرق و هندسه مکتب هایدگر در غرب را پیوند می زنیم و جهان را برای حضور تاریخی حجت آماده می سازیم و آن روز روح فرمانده خود آوینی را آرام خواهیم یافت ....)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وَحی الهی در راستای ربوبیت پروردگار عالم است و دادن برنامه‌ای همه‌جانبه جهت هدایت بشر. حال هرکس در نسبت با وحی الهی می‌تواند بهره‌هایی چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی نصیب خود کند. اشراقی که در رابطه با حضرت امام عرض شد در این رابطه‌ی اخیر است و هیچ ربطی به وحی الهی که بر پیامبران می‌شود، ندارد. ۲. آری! فکر می‌کنم جهان ظرفیت چنین حضوری را دارد و همان‌طور که شما می‌فرمایید همه‌ی انسان‌ها باید احساس کنند در جهانی زندگی می‌کنند که آن جهان، از آنِ آن‌ها است. موفق باشید

24140
متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید: روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه امیرالمومنین حق طلاق عایشه را داشتند و در بعضی جاها هم دیده شده که امام حسین علیه السلام عایشه را طلاق داده اند. با این مبنا آیا لعن عایشه جایز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از آنچه در ابتدای سؤال هست. در هر حال رهبر معظم انقلاب در فتوای خود، توهین به منسوبین پیامبر یعنی همسران و اصحاب آن حضرت را حرام می‌دانند. موفق باشید

24035
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا در خصوص هدایت ایصالی راهنمایی بفرمایید. با توجه به اینکه این نوع هدایت با هدایت پاداشی و افزایشی فرق دارد، چرا خداوند بعضی را خود به مقصد می رساند. در خطبه ۵۰ نهج البلاغه حضرت می فرمایند «ینجو الذین سبقت» بعضی را خداوند از قبل نجات را برایشان رقم زده. چرا از قبل؟ قبل یعنی چه دوره ای؟ این اشخاص چه ویژگی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فکر کرد که «هرکسی را بهر کاری ساختند / میل آن اندر دلش انداختند». حضرت على (ع) در همين رابطه در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مى ‏فرمايند: «... وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ انْ كانَ فَطيماً اعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ»[1] از همان لحظه ‏اى كه پيامبر (ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگ‏ترين فرشته‏ ى خود را مأمور تربيت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راه‏هاى بزرگوارى و راستى و اخلاق نيكو راهنمايى كند. موفق باشید

 


[1] - نهج البلاغه، خطبه‏ ى 193.( خطبه قاصعه- 234).

24011
متن پرسش
سلام علیکم: در قسمتی از پاسخ به سوال شماره ۲۳۹۹۴ فرموده اید وقتی بالاخره بنده توفیق زیارت جناب شاه‌حسین‌ولی نصیبم گردید، به قرآن تفأل زدم و با این آیه روبه‌رو شدم که می‌فرماید: «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» (کهف/۲۸).برام جای سواله خود شما استاد گرانقدرم در جلد یک فرزندم اینچنین باید بود از قول معصوم روایت کردید که به قرآن تفال نزنین چطور به قرآن تفال زدین؟ من خودم تا قبل نقل این حدیث در کتابتون فکر نمی کردم تفال زدن مشکلی داشته باشه. من معنی تفال رو درست متوجه نشدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه بنده در کنار آن عارف بزرگ انجام دادم در راستای این سخن پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که می‌فرمایند: «تفألوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید. آن حضرت از تطیر یعنى فال بد زدن نهى کرده‌اند، و نیز از آن بزرگوار نقل شده که بسیار تفال مى زدند. یعنی موضوعات را به فال نیک می‌گرفتند. موفق باشید

23949
متن پرسش
استاد سلام: بنده دچار مرض بی نمازی هستم، نمیدونم چطور از دست این مرض راحت بشم، نه اینکه معتقد نباشم، بلکه هم معتقدم و هم ماه رمضان تا حالا روزه ی نگرفته نداشته ام، شاید خنده دار باشه کسی که روزه بدهکار نیست چرا بی نماز شده، خودم هم نمی‌دونم واسه رهایی از این مرض چیکار کنم، نمیدونم چرا اینقدر راحت نماز نمیخونم، لطفا راهی جلوی پای من بگذارید تا از سر این مرض نجات پیدا کنم، بعضی وقتها که به فکر می افتم و به اوضاع بی نمازیه خودم فکر می کنم شک نمی کنم که اگه همون موقع بمیرم حتما جهنمی میشم، بعدش کمی متأثر میشم و بعد چند روز دوباره بی نماز میشم، چطور از دست این مرض خلاص شم و دوباره مثل قبل برگردم به نماز خوندن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رازهایی در همین نمازِ بدونِ حضور بنده و جنابعالی هست که خودمان نمی‌دانیم. با نظر به هماهنگ‌شدنِ جان‌تان با پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» نماز بخوانید و فردا، نزدیکیِ خود را با نور آن حضرت احساس کنید. چنین ابدیتی، چیز کمی است؟!! موفق باشید

23629
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. در مورد آیینه بودن مخلوق برای خدا می توان گفت که مخلوقی مثل انسانهای عادی به اندازه ظرفیت خود خدا را نشان می دهند اما انسان کامل آینه تمام قد خداست؟ در واقع می توان گفت سایر مخلوقات غیر انسان کامل همانند تکه هایی از آینه خرد شده هستند که خدا را به اندازه ظرف خود نشان می دهند و خدا هم به اندازه ظرف آنها خودش را در آنها می بیند همانند تکه هایی از آینه خرد شده که اگر انسان خود را در آنها بنگرد هرکدام جزئی از او را نشان می دهند و در واقع در مورد خدا می توان گفت که خدا در هر مخلوقی غیر انسان کامل به اندازه اسمی که نشان می دهد خود را در او می بیند یا خیر؟ در مورد جلسه فصوص این هفته این سوال برایم پیش آمده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان این را گفت. ولی فراموش نکنید که بحث در مورد «خاتم الاولیاء» بود و بقیه با نظر به مشکات خاتم الاولیاء می‌توانند از تجلیات ذاتی بهره‌مند شوند، وگرنه به مقام ولایت نایل نخواهند شد. موفق باشید

23595
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ۱. استاد جان در پاسخ سوال ۲۳۵۴۰ فرمودید که غضب از نظر فلسفی همان عدم رحمت می باشد. خواستم بپرسم اگر عدمی است چگونه می تواند منشا آثار باشد؟ ۲. استاد جان آیا می توان گفت هم جنود عقل و هم جنود جهل هر دو وجودی هستند و انسان وظیفه دارد جنود عقل را در خود ملکه کند و جزیی از نفس خود کند و جنود جهل را نیز با رویکرد الهی در نفس ایجاد کند مثلا غضب رحمانی را در نفس خود ایجاد کند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عدم، در نسبتِ با احوالات انسان طوری است که هرکس نداشتن را احساس می‌کند و آن علم و احساس به نداشتن می‌تواند منشأ اثر باشد زیرا به قول جناب ملاصدرا: دیگر علمِ به عدم است و نه خود عدم. ۲. همین‌طور است و غضب رحمانی همانی است که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با آن در مقابل دشمنان اسلام ایستادند و آن‌ها را به دَرَک واصل کردند. موفق باشید

23523
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا این که برخی می گویند همه ائمه از کانال حضرت زهرا (س) فیض می گیرند و حضرت زهرا (س) از امیرالمؤمنین (ع) و حضرت علی (ع) از آقا رسول الله (ص) صحیحه؟ یعنی در هر زمانی واسطه اول فیض در عالم وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است بعد امیرالمومنین (ع) و بعد حضرت زهرا (س) و سپس امام هر زمان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم لازم باشد این‌طور بحث شود. در هر زمانی واسطه‌ی فیض، امام زمانِ آن زمان هستند. موفق باشید

23477
متن پرسش
سلام: آیا بنده عصمت و مقام پیامبر و ائمه را در حد خودم اشتباه متوجه شدم؟ مگر نه اینکه یکی از معنای عصمت این است که آنها در هر شرایط بهترین تصمیم را می گیرند و اراده آنها اراده خداست؟ پس چرا مثلا در جنگ تبوک پیامبر اذن داد که آن افراد که بهانه جویی می کردند نیایند؟ که بعد خداوند بگوید این اراده الهی نبود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که قرآن در رابطه با خارج‌کردن یهود از مدینه و این‌که بعضی از مسلمانان نخل‌های آن‌ها را می‌بریدند و بعضی معتقد بودند آن‌ها رفتنی هستند و نخل‌ها را برای خود نگه‌داریم؛ می‌فرماید: «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى‏ أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقينَ (5)/ حشر) هر درخت با ارزش نخل را قطع كرديد يا آن را به حال خود واگذاشتيد، همه به فرمان خدا بود؛ و براى اين بود كه فاسقان را خوار و رسوا كند! موفق باشید

23240
متن پرسش
سلام: ۱. آیا حقیقت خداوند همان الله است؟ یعنی بالاترین مرتبه خدا همان ذات است؟ از ذات فراتر هم داریم؟ ۲. اینکه ائمه از شرک و گناهان به درگاه الهی استغفار می کنند به چه دلیل است؟ همچنین منظور از گناه گذشته و آینده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سوره فتح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات هرچیزی همه‌ی آن چیز است، دیگر بالاتر معنا نمی‌دهد. ۲. استغفار اولیاء الهی به تعبیر اساتید بزرگ «للدفع» است یعنی آن‌که گناه سراغ‌شان نیاید و نه «للرفع» که بخواهند گناهِ انجام‌شده را رفع کنند ۳. علامه طباطبایی در تفسیر آیه‌ی «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقيماً» (2)/فتح) نکات ظریفی دارند که خوب است به تفسیر قیّم المیزان رجوع شود تا معلوم گردد «ذنب» در این آیه به معنای گناه نیست که بحث آن مفصل است. موفق باشید

23181
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد با شخصی که ادعا داشت مدت مدیدی پای درس عارفی بوده در مورد آقای سروش بحث کردیم این شخص خیلی تعریف و تمجدید می کرد از سروش و بنده هم بعضی از عقاید ایشونو عنوان کردم که با برخورد تند ایشون مواجه شدم و ضمن دعوت بنده به رعایت تقوا، متهم شدم به تهمت به جناب سروش، بعدم گفتن شما متعصبین و آدم متعصب هم خونریز و جنین هستش، و مشکل از فهم عرفان شماست و دکتر سروش نگفته که وحی خواب و رویاست بلکه گفته وحی از طریق خواب و رویا به پیامبر می رسیده و ایشون در کجا خلاف شریعت صحبت و موضع گیری داشتن، و اشاره به دار زدن حلاج کردن و اینکه کار ما هم مصداق کار همون افراده و چیز تازه ای نیست، حالا این شخص به عنوان استاد عرفان در گروهی در حال فعالیت هستن. استاد ممنون میشم نظرتون رو در این مورد و همچنین چگونگی برخورد درست با این دست افراد بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است در کانال سخنرانی‌ها در تلگرام، جلسات 39 و 40 «دینداری در عصر مدرن» از دکتر سروش را استماع فرمایند تا معلوم شود چگونه ایشان سختْ معتقدند قرآن ساخته و پرداخته‌ی افکار حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و حتی می‌گویند دو سوم قرآن که به صحنه‌های تاریخی اشاره دارد، هیچ ربطی به امروز ما یعنی در عصر مدرن ندارد. موفق باشید

23140
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد سوالی داشتم. بنده باید تحقیقی آماده کنم درباره نکات آموزنده و نکات کلیدی و مهم زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی زندگینامه نباشه. قسمت های مهم زندگی پیامبر باشه. استاد شما کتابی مدنظرتون هست که به بنده معرفی کنید؟ و اینکه گفتن حتما باید مستند داشته باشه یعنی هر چیزی که می نویسم باید مستندش هم بنویسم. اگر شما کتابی مد نظر دارید به بنده بفرمایید لطف بزرگی می کنید. خیلی تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «سنن النبّی» از علامه طباطبایی جوابگو باشد. در ضمن قسمت دوم کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست نکاتی در رابطه با سیره‌ی پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متذکر شده است. موفق باشید

23041
متن پرسش
سلام علیکم: در برخی دعاها و زیارت ها به پیامبر سلام می دهیم گویا پیامبر جلوی ما حاضر است که همین گونه هست ولی چرا در همان زیارت از خدا می خواهیم سلام ما را به پیامبر برساند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از جهتی خداوند حاضرتر است و قربِ مطلق از آنِ اوست، در هر رجوعی به حضرت حق می‌توان رجوع داشت و او را آینه‌ی نظر به پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» قرار داد. و از جهتی دیگر ممکن است شرایط طوری فراهم باشد مثل حضور در حرم‌های ائمه و یا روزهای خاص، که می‌توان به نور پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که عالم و آدم را فرا گرفته است، نظر نمود و به آن حضرت سلام کرد. در این مورد مباحثی در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شده است. موفق باشید

23008
متن پرسش
سلام استاد: این روایت جای دفاع و تامل دارد: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» (ترجمه: ای احمد اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمی‌کردم) از نظر معرفتی چگونه باید نگاه کرد؟ از نظر اهل علم الحدیث چگونه باید بررسی کرد تا مانع از فهم آن نشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اين روايت نظر به نبوت حضرت محمّد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و امامت حضرت علي «علیه‌السلام» دارد و به اعتبار نبوت حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و امامت حضرت علي «علیه‌السلام» ، هدف از خلقتِ حضرت محمّد و حضرت علي «علیه‌السلام»، حضرت فاطمه”علیها‌السلام»است، به عنوان ظهور بندگي كامل خدا. يعني حال كه هدف خلقت انسان‌ها، بندگي خداست و از طرفي هدف از خلق نبي «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به اعتبار نبوتش، و هدف از خلق امام به اعتبار امامتش، همه ‌و همه، ظهور آن بندگي است كه خداوند هدف خلقت انسان‌ها قرار داده است، و حال كه فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» مظهر بالفعل آن بندگي است كه نبوت و امامت براي ظهور آن پديد آمده‌اند، پس اگر نظر به فعليت كامل بندگي كه همان فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام»است نبود، اصلاً خداوند نبوّت و امامتي را اراده نمي‌كرد و لذا است كه مي‌توان نتيجه گرفت فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» مظهر كامل بندگي است. بايد توجّه داشت كه اين روايت نمي‌خواهد مقام عبوديت پيامبر و علي «علیه‌السلام» را نفي كند، چراكه خداوند در توصيف رسول‌الله «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صفت «عَبْدُهُ» را بر صفت «رَسُولُهُ» مقدم مي‌دارد و در واقع عبوديت محض رسول‌الله «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را تأييد كرده‌ است، ولي در پيامبرخدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عبوديت و نبوت و در علي «علیه‌السلام» عبوديت و امامت جمع است و چون خداوند در خلقت انسان‌ نظر به عبوديت او دارد و فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» نمونة صريح و روشن اين عبوديت است. روايت مي‌فرمايد: مقصدخلقتِ نبوّت و امامت، خلقت فاطمه‌‌زهرا «علیها‌السلام»است و در واقع فاطمه «علیها‌السلام» مظهر همان عبوديت پيامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و محبت شديد پيامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام» در همين راستا است كه در آينه وجود فاطمه «علیها‌السلام» عبوديت خود را مي‌يابد و در عبوديت او مظهري از حقايق را مي‌بيند و لذا پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مي‌فرمايد: «فَاطِمَةُ حَوراءُ اِنْسِيَّةٌ، فَكُلَّما اَشْتَقْتُ اِلي رائِحَةِ‌‌الْجَنَّةِ، شَمَمْتُ رائِحَةَ اِبْنَتي فاطِمَةَ»؛[1] يعني فاطمه حوريه‌اي بشرگونه است، هر زمان مشتاق بوي بهشت مي‌شوم، دخترم فاطمه را مي‌بويم. در حديث ديگري مي‌فرمايند: «فَما قَبَّلْتُها قَطُّ اِلاّ وَجَدْتُ رائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبي مِْنها»؛[2] يعني هرگز فاطمه را نمي‌بوسم، مگر اين‌كه بوي درخت طوبي را از او استشمام مي‌كنم. پس فاطمه‌زهرا «علیها‌السلام»مظهر جامعيت بهشت است و حضرت پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» وقتي مي‌خواهند به بهشت و شجرة طوبي منتقل شوند و از آن حقايق غيبي بهره گيرند، به فاطمه «علیها‌السلام» نظر مي‌كنند و او را مي‌بويند و ارادت به مقام فاطمه ‌زهرا «علیها‌السلام»و توجّه به مقام آن حضرت، قدرت چنين انتقالي را براي ما نيزدارد، البته در حدّ خودمان. توجه به اين‌گونه مقاماتِ حضرت‌زهرا «علیها‌السلام» مقدمه براي معرفت به آن حضرت خواهد شد و زمينة درك شب قدر مي‌شود. موفق باشید      

 


[1] - «بحارالانوار»، ج43، ص4.

[2] - «بحارالانوار»، ج43، ص6.

22861
متن پرسش
با سلام، در سوالی از استاد، جواب مبسوط به سوال شماره ۲۰۴۶۴ ارجاع شده، این پرسش را چگونه پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال و جواب مذکور چنین بود:

با سلام استاد عزیز: فکر نمی کنم، بتوان از کنار این سخنان دکتر سروش به سادگی گذشت که می گوید:

«مقال مرثیه‌ای است برای جامعه‌ای که انقلاب خود را برای عدل و آزادی و بنام حسین و علی آغاز کرد و سپس کارش به اسلام فقاهتی رسید که جز زجر و زندان و تندخویی و ترشرویی در آن نبود و اسلام فقیهانه جا را بر اسلام عارفانه و حکیمانه تنگ کرد و اینک سرانجامی شوم‌تر یافته است و اسلام مداحانه تومار فقیهان را هم در نوردیده و مداحان بدل به هادیان و متفکران قوم شده‌اند. ….به تازگی فرمان رهبر جمهوری اسلامی گفته «مداحان» به تقویت بنیه فکری جوانان بپردازند و دشمن را در جنگ روانی شکست دهند و نگذارند که «باور به اسلام و باور به کار امدی نظام اسلامی» را از مردم بستانند. مّداحان شعبان جعفری صفت (نه ذاکران محترم و مخلص مصائب اهل بیت رسول) که هیچگاه در جامعه دینی و در چشم مومنان حرمتی و منزلتی نداشتند، و در میانشان نانجیبان و فرومایگان کم نبودند و در نادانی و ناپاکی انگشت نما بودند و داستان‌های کژ رفتاری‌های اخلاقیشان بر سر زبان‌ها بود و در هیچ حال و هیچ جا هیچ کس حتی مسائل شرعی ساده را از آنان نمی‌پرسید، نمی‌دانم بخت مداحان باز شده یا بخت از ملت ما برگشته است که این هیچکسان، کسی شده‌اند و دستگیری جوانان را بدست گرفته‌اند. هرچه هست «خواب گربه موش را گستاخ کرد». وای بر روحانیت خاموش. وای بر دانشگاه خاموش. وای بر فرهنگستان خاموش.

بطّالانی چون ازغدی و پناهیان و انصاریان و رشاد و… بس نبودند که حالا طبّالانی چون ارضی و کریمی و حدادیان و… هم از راه رسیده‌اند تا به توصیه رهبری قدر ببینند و بر صدر بنشینند و دین و هنر و فرهنگ را به سخره بگیرند و به ارشاد خلایق بپردازند و جواب شبهات غربیان را بدهند و غبار ناباوری را از جان جوانان بیفشانند!»

استاد عزیز با این که سروش در سخنان خود بی‌انصافی‌های فراوانی کرده است که بنده به خود اجازه نمی‌دهم آن‌ها را بیان کنم و همین اندازه هم که سخنان او را بیان کردم، از خود شرمنده‌ام، ولی وقتی در غیاب تفکر، از گوش سپردن به سخن یکدیگر عاجزیم و به جای تفکر، معارضه می کنیم و با چماق جدل و طبع جاهلانه و ذوق بی هنری، چهره ی زشت خود را با نام عزیز اسلام تزئین می کنیم، باید بدانیم که تکریم اندیشه در پشت پرده، به کارهای ما خواهد خندید.

دکتر سروش در رابطه با پیامبر می گوید: این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند؛ هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند.  پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. این الهام از «نَفس پیامبر» می‌آید و نفس هر فردی الهی است. اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد، از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است.

او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است. نفس او با خدا یکی شده است. این اتحاد معنوی با خدا به معنای خدا شدن پیامبر نیست و این اتحادی است که محدود به «قد و قامت خود پیامبر» است. این اتحاد به اندازه بشریت است، نه به اندازه خدا. ... پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

استاد عزیز! راستی خود شما، تاکنون چقدر به نسبت شعر و وحی پرداخته اید؛ فارغ از نظر هر اندیشمند دیگر؟

دکتر سروش می گوید: شیعیان به هیچ وجه نبایدخود را فرقه ای از فرقه های اسلامی بدانند و گمان کنند در برابر دیگران قرار دارند ما همه پیروان پیامبر هستیم و همه ما محمدی هستیم و اگر هم علوی هستیم بخاطر آنست که امتداد محمد را در علی می بینیم.

استاد عزیز! کاش می توانستیم بفهمیم که دیگری هم "می تواند" "درست" بگوید.

می گوید: «از ديد من برندگان اين عالم، عارفان بودند آقاى خمينى عرفان را وارد سياست كرد.

من آن را نمي پسندم»

به چند جمله ی نخست آقای سروش دقت کنید، آیا ما از همین جا، نقدهای اساسی و موثر در سیاست را از دست نداده ایم؟ چقدر مست می شوم وقتی با گوش سپردن به یک سخن، پیش داوری هایم نفی می شوند و دیگر می شوم. در تفکر مساله اصلا پذیرفتن و نپذیرفتن یک سخن نیست، مساله، گوش سپردن و نفی خود است که من فکر می کنم در مواجه با آقای سروش، این حتی از جانب آقای داوری هم اتفاق نیافتاد؛ حتی در دوره ی متاخر فکری ایشان. باید به شیوه مواجهه ی اندیشمندانمان با یکدیگر بیشتر بیاندیشیم.

دکتر عبدالكريم سروش می گوید: «ديانت را چرا بهانه خشونت کرده ايد؟ گفته ايد «اسلام تازيانه هم دارد» ولی آيا فقط تازيانه دارد؟  ... نه صدائی از مدارا در آن هست نه سيمائی از مروّت، نه نقدی نه مطالبه ای، نه سؤالی نه محاسبه ای.»

 استاد عزیز! به نظر شما وقتش نرسیده به این سخنان توجه شود؟

20464- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است آیا روح انقلاب اسلامی که حضرت امام به صحنه آوردند این است که سروش می‌گوید؟ و یا طبیعی است که ما برای تحقق آن انقلاب با تنگناهای تاریخی و بعضاً با به حجاب‌رفتنِ آن آرمان‌ها روبه‌روییم. ولی آیا آن روحی از انقلاب اسلامی که در متن تاریخِ امروز حاضر است و باید به آن نظر کرد و آن را از خود نمود، در سخنان آقای سروش به چشم می‌خورد؟

آقای سروش چیزهایی را به رهبری انقلاب نسبت می‌دهد که فضای رهنمودهای رهبری درست برعکس آن است. حتی آن وقتی که به مداحانی خاص، مسئولیتِ متذکرشدن و راهنمائیِ جوانان را می‌دهد؛ اشاره به روح و روحیه‌ای دارد که سختْ ضدِ استکباری و معنویت‌گرا است. آیا این مداحان با صفتِ شعبان جعفری نظام شاهنشاهی قابل تطبیق‌اند که آقای سروش چنین تطبیقی را به میان آورده است؟!

می‌بینید که همه‌ی مشکل سروش و امثال سروش، به هر بهانه‌ای شخصِ رهبری انقلاب است که همچون حکیمی بصیر با رهنمودهای الهی خود می‌خواهد به روش خاصی که مخصوص فرهنگ و تاریخ این ملت است، این ملت را از تنگناهای تاریخی 200 ساله‌ی غرب‌زدگی خود عبور دهد.

ذاکران مخلص اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که دکتر سروش مطرح می‌کند، کیانند که اگر امثال دکتر میثم مطیعی و یا جناب منصور ارضی این سالکِ وارسته‌ی درس‌آموخته از مکتبِ عارفان، مداحان حکومتی‌اند و خود فروختگان دستگاه؟!!

قضیه‌ای که ایشان در مورد پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌گویند که سبکِ فهم آن حضرت شاعرانه است و نه فیلسوفانه؛ در این حدّ نیست آن‌جایی که به صراحت ادعا می‌کند «پیامبر، گمان می‌برد که پیامبر است». در کلمات زیبا، پیچاندنِ سخن، اصلِ سخن را تغییر نمی‌دهد، عمده آن است که متوجه باشیم در دل این جملات زیبا ایشان به کجا اشاره می‌کند؟ به پیامبری که رسول خدا است؟ و یا به عارفی که به قول ایشان با خدا متحد شده است؟! در حالت دوم پای شریعت بر هوا است و هیچ تمدنی از طریق دین اسلام به صحنه نخواهد آمد.

کجای تشیع اصیل و کدام یک از علمای دین، علی «علیه‌السلام» را به جای حضرت محمد «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نشانده‌اند؟!! جز آن است که همه‌ی علمای شیعه سعی بر تقریب مذاهب دارند؟ علی «علیه‌السلام» در نگاه سروش، یک انسان بزرگ است و نه یک امام که باید جامعه‌ای بیرون از فرهنگ جاهلیتِ دیروز و مدرنیته‌ی امروز بسازد. بحث در اخلاق فردی نیست، بحث در ایجاد جامعه‌ای است که بتواند از سیطره‌ی مستکبران آزاد باشد.

دکتر سروش می‌گوید چرا امام، عرفان را وارد سیاست کرد؟ این یعنی یک تمدن‌سازی منهای عرفان. آیا امام، عرفانی را وارد سیاست کرد که پای مرید و مرادی در میان باشد؟! و یا با حفظ حریم آزادی انسان‌ها در انتخاب سرنوشت خود، روحِ عرفانیِ فهمِ انسان متعالی را در چنین تمدنی متذکر شد.

امثال دکتر داوری در نسبت با سروش متوجه‌ی جایگاه و اشارات آن سخنان می‌شوند و نه توجه به صِرفِ معنای جملات آقای سروش.

آیا با سخنان زیبای آقای سروش، انقلاب اسلامی بازخوانی می‌شود و یا به‌کلی در زیر پا قرار می‌گیرد و ما دالایی‌لامایی می‌شویم که به بهانه‌ی دوری از خشونت، گروگان آمریکایی هستیم که بتواند از این طریق با رقیب خود یعنی کشور چین مقابله کند؟! و البته این بدان معنا نیست که بنده انتقادهای اساسی نسبت به روند امور نداشته باشم و یا معتقد باشم ما در شرایطی هستیم که انتقادهای دلسوزانه را می‌پذیریم؛ بحث بر سر آن است که مواظب باشیم جایگاه سخنان امثال آقای سروش را که اتفاقاً بنا دارد عوامل قِوامِ تحقق تمدن اسلامی را نشانه رود، نادیده نگیریم! و این است حرف اساسی بنده، وگرنه بین نقد که از نانِ شب برای ما واجب‌تر است، با تخریبی نرم و ظاهرپسند تفاوت نمی‌گذاریم. موفق باشید 

22835
متن پرسش
با عرض سلام و تقدیم احترام: در این که پیامبر ۴۰ نفر از عشیره را دعوت نموده و اعلام عمومی رسالت می نماید از طرفی با افرادی مواجهیم که برای اولین بار این ادعا را از پیامبر می شنوند و از طرفی با علی علیه السلام مواجهیم که از شش سالگی در خانه پیامبر بوده و اکنون پس از گذر هفت سال ۱۳ ساله شده و تحت تربیت شخصی پیامبر از سنین کودکی قرار گرفته و اصلا اولین بار وحی را از او شنیده و ... سؤال این است که به نظر شما اینکه پیامبر سوال می پرسد چه کسی مرا یاری می کند تا جانشین و خلیفه بعد از من باشد سوال در شرایط نابرابر نیست؟ بین کسانی که سن بالایی داشته و اولین بار ادعای نبوت پیامبر را می شنوند و طبیعتا برای پذیرش آن نیاز به تأمل دارند و بین کسی که از قبل مساله نبوت پیامبر برایش حل شده و شکی در آن ندارد؟ در صورتی سبقت در پذیرش اسلام و بحث جانشینی برای امام علی فضیلت بود که او در شرایط برابر مثل سایرین قرار می داشت. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علی «علیه‌السلام» قبلاً ایمان آورده بودند، پس صحنه، صحنه‌ی تقدم یا تأخر ایمان نیست، بلکه بیشتر صحنه‌ای است تا رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» خبر از آینده‌ای بدهند که باید افرادِ آن جمع بدانند رهبری و جانشینی پیامبر چه کسی باید باشد، با توجه به این‌که پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌دانند در آینده اکثر آن جمع ایمان خواهند آورد. موفق باشید

22834
متن پرسش
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت استاد گرامی: چنانچه مقام نورانی پیامبر واسطه فیض الهی بر کل ماسوی الله است و اول ما خلق الله بوده و دارای مقام کون جامع و حضرات خمس و ... است چه توجیهی برای نزول وحی بر قلب ایشان توسط جبراییل وجود دارد؟ یعنی می توان گفت وحی الهی اصلا از کانال و واسطه پیامبر به جبراییل می رسد آن وقت آیا جبراییل وحی ای که از مقام نوارانی پیامبر دریافت نموده دوباره به خود پیامبر می رساند؟ اگر هم بگوییم جبراییل از شؤون وجودی خود پیامبر است یعنی باید گفت یک شان وجودی پیامبر وحی را به شان وجودی دیگر او می رساند؟ تقاضامندم علاوه بر اینکه لطف فرموده و به سؤال پاسخ می گویید منابعی جهت مطالعه و فهم این گونه مطالب بیان بفرمایید. با عرض پوزش و تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بین مقام نفس ناطقه‌ی پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و مقامِ حقیقت نوری آن حضرت باید تفکیک کرد و جناب جبرائیل بر مقامِ نفس ناطقه‌ی پیامبر نازل می‌شود، همان مقامی که نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد تا بندگی‌اش را تثبیت کند. آری! مسلّم مقام نوری پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است که جبرائیل را بر مقام نفس ناطقه نازل می‌نماید. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «نزّل به الروح الامین علی قلبک» یعنی به وسیله‌ی آن، روح الامین را بر قلبت نازل کرد که همان مقامِ نوری پیامبر باشد ۲. خوب است سری به کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت «علیهم‌السلام» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

نمایش چاپی