بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29475
متن پرسش
سلام استاد: درک ابدیت برایم سخت است و بعضی از اوقات این سوال برایم پیش می آید که ابدیت یک رنج طولانی برای انسان است که نعوذبالله از سر اشتباه خداوند متعال برای انسان به وجود آمده است و تمام مسائلی که درباره خلد جنت گفته می‌شود به نوعی مرهمی است بر این زخم البته ظاهرا این درد بعد از دوران مدرن آمده است زیرا اینگونه مسائلی در زمان پیامبر اکرم و حضرات معصومین مطرح نبوده است که ایشان به آن جوابی بدهند. شیطان هم که هیزم کشی می‌کند برای این رنج.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» چنانچه وارد شوید می‌یابید بودنِ انسان به خودی خود همانی است که ما می‌خواهیم و ابدیت یعنی همان بودن. به ما خبر داده‌اند برای آن‌که آن «بودن» را به‌خوبی احساس کنیم باید موانع آن را که همان معصیت خدا باشد؛ انجام ندهیم. موفق باشید

29428
متن پرسش
با سلام: اگر امکان دارد محل صحیح بروز حسی لطایف نفس و قلب و روح و سر و خفی و اخفی رو در بدن بفرمایید. (مثلا برخی اخفی را در محل مسح سر و برخی وسط سینه معرفی می‌کنند و هندوها آن را کندالینی یا هندوها مرکز پیشانی و بین دو ابرو را چشم سوم می‌خوانند و مسلمانان برخی محل بروز نفس و برخی محل بروز خفی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که در مباحث معرفت نفس روشن می‌شود نفس، مجرد است؛ ورود به این نوع مطالب، به‌کلّی منتفی است. موفق باشید

29418
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. در مورد سوره بقره، صوتهای حضرتعالی در دسترس نیست و ظاهرا بسیار قدیمی بوده آن جلسات و صوت وجود ندارد. آیا جزوه یا خلاصه ای از آن مطالب جلسات در دسترس هست؟ ۲. آیا در مورد تفسیر سوره بقره برنامه ای در نظر دارید؟ ۳. در مورد کتاب معرفت نفس و حشر هم بسیار می‌پرسند که استاد آن را شرح نمی‌دهند‍؟ صوتهای قدیمی اذیت می‌کند دوستان را، درست است که جزوه وحود دارد، ولیکن دوستان با شرح صوتی ارتباط عجیبی بر قرار می‌کنند که آن حالت حضوری صوتهاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر چند مورد، ضعف هست. فکر می کنم خود رفقا باید دست به کار شوند. اتفاقاً علاقه‌مند به رجوع مجدد به سوره‌ی بقره و شروع شرح کتاب «معرفت نفس و حشر» هستم ولی گویا فرصت آن پیش نیاید. موفق باشید

29372
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: قبلا که مباحث معرفت النفس شما را دنبال می‌کردم در صوت‌های شرح کتاب ۱۰ نکته معرفت النفس، فرمودید که در مورد نفس هم مانند خداوند سوال از چیستی معنا ندارد. (شاید این استظهار من اشتباه باشد!) این چند سال که مشغول به فلسفه شده‌ام، در مباحث ماهیت، ظاهرا می‌گویند نفس ماهیت دارد. این تناقض رو چه گونه باید حل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم نفس غیر از علم حضوری نفس به خودش است. آری! نفس به اعتبار یک موجود کنار سایر موجودات، مثل سایر موجودات دارای ماهیت است. ولی با نگاه وجودی به نفس، نفس مرتبه‌ای از وجود است و وجود در هیچ مرتبه‌ای دارای ماهیت نیست بلکه یک حقیقت «ذاتَ مشکک» است. موفق باشید

29346
متن پرسش
با سلام محضر استاد: بنظر می‌رسد نسبت به جایگاه «کون جامع» در عرفان اغراق شده است اولا به هیچ وجه جامع نیست در همین عالم مادی انسان برخی حواس سایر حیوانات را ندارد مثلا حس ردیابی که خفاش دارد در انسان موجود نیست یا بسیاری از خواص که در جمادات و نباتات است و در انسان نیست از طرف دیگر قدما زمین را مرکز عالم می‌دانستند و با ظهور علوم جدیده و مشخص شدن این حقیقت که زمین کره بسیار کوچکی است بالتبع این سوال پیش می آید که وقتی انسان محور هستی است چرا خدا عالم را بنحوی طراحی نکرد که زمین مرکز عالم باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان به اعتبار «علّم الادم اسماء کلّها» بالقوه، مقامش مقامِ جامعیت اسماء است، غیر از آن است که آن را بالفعل داشته باشد. «کَون جامع» برای انسان، نظر به آن مقام دارد و استعدادی که در انسان هست. موفق باشید

29341
متن پرسش
سلام خسته نباشید دو تا سوال داشتم: ۱. اگر ممکنه می‌توانید سخنرانی درباره ی عدل الهی معرفی کنید؟ ۲. سیر مطالعاتی که در سایت پیشنهاد شده است ابتدا یک موضوع را کامل تمام کنیم مثلا بحث اخلاق رو کامل تمام کنیم بعد بریم سراغ موضوع دیگه یا کنار هم چند موضوع مثل اخلاق و انقلاب رو می‌توانیم با هم گوش بدیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. سخنران خاصی را در نظر ندارم ولی در دی‌وی‌دی شماره ۱ ، حدود ۶ جلسه در رابطه با «عدل الهی» و مباحث مربوط به آن عرایضی شده است و می‌توانید آن دی‌وی‌دی را از جناب آقای نظری تهیه فرمایید. ۲. بعد از «ده نکته در معرفت نفس» و مطالعه‌ی «برهان صدیقین» آری! می‌توان بعضی از مباحث را در کنار هم دنبال کرد. موفق باشید

29329
متن پرسش
با سلام و احترام: هویت انسان یک هویت مستقل است یا وابسته به خدا یا مثلا امام است؟ منظورم این است من اگه بخوام احساس بودن کنم باید به خدا و... وابسته باشم تا حس کنم هستم یا نه مستقل حس بودن داشته باشم؟ سوال دیگر اینکه پایان کتاب آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید. آیا من استعدادهایم هستم یا نه من فقط هستی هستم؟ ببخشید اگه خیلی سؤال می‌پرسم. دعا کنید تا مسأله برایم حل شود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با سیر مطالعاتی سایت یعنی بعد از کتاب «آشتی با خدا» مطالعه‌ی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها، إن‌شاءالله می‌توانید به سؤالات خود جواب دهید. در آن‌جا روشن می‌شود معنای اتصال به خدا یعنی چه و چگونه انسان در عین مرتبه‌ای از هستی، حامل استعدادهای خاص خود می‌باشد.          موفق باشید.

29315
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید چگونه خودمونو بشناسیم. ثانیا تقریبا چقدر وقت می‌برد تا بتوانیم از طریق معرفت نفس خدا را بشناسیم و با معرفت عبادت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحث «معرفت نفس» می‌توان این راه را شروع کرد که شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با صوت آن روی سایت هست. «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید

29301
متن پرسش
سلام علیکم: استاد چند سالی است مشغول تورق کتب حکمت و معرفت نفس هستیم ولی در مقام عمل این معرفت ما، اثری به جزء افزایش معلومات نداشته. چه کنیم برای این درد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید نگاه ما به موضوعات، «وجودی» باشد تا نسبت وجود خود را با آن مباحث تنظیم کنیم، نه آن‌که محدود به اطلاعاتی باشیم که در مورد آن موضوعات پیش می‌آید. موفق باشید

29278
متن پرسش
حداقل کتبی که برای رسیدن فصوص برای یک طلبه پایه مقدمات توصیه می‌کنید چیه با توجه به اینکه من برخی آثار شما را پراکنده مطالعه کردم و اینکه در یک متنی خواندم شما فصوص خواندن را برای طلاب قبل از درس خارج مفید نمی دانید در حالی که در جایی خواندم که حضرت امام به عروسشان گفته بودند ما باید به جایی برسیم که طلاب قبل جامع المقدمات فصوص درس بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امید است که طلاب به این‌جاها برسند که در عین جدّیت در دروس رسمی حوزه متوجه‌ی حضور در معارف عرفانی نیز باشند. توصیه می‌شود بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» به مباحث کتاب «معاد» بپردازید. هر سه کتاب و شرح صوتی آن در سایت هست. موفق باشید

29277
متن پرسش
سلام بر شما: خدا قوت. ببخشید سوالی داشتم: نظر فلسفی نسبت به علوم ماوراء الطبیعه و علوم غریبه چیست و چه راه اثباتی برای این علوم وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» برای فهم آن موضوعات کمک می‌کند. خوب است به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

29244
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد عزیز ۱. در بحث کتاب ظهور شهید زنگی آبادی، حرف از کبوتریست، فرق تناسخ با این ماجرا چیست؟ ۲. سالیانی مثل خیلی از نوجوانان این سرزمین گذارم به ارتباط با شهدا افتاد هر برهه ای پای شهیدی به زندگیم باز شد در خوابهایم بودند و هستند، اما نمی‌دانم چه بر سر این دل آمده که دیگر خواندن شرح حال عرفا و شنیدن احوالاتی مثل شهید زنگی آبادی و حتی روضه های کمی باز اباعبدالله حال ترس و هول بسراغش میاید. استاد لطفا بفرمایید دلیلش چیست؟ غفلت و کم کاریست و گناه یا چیز دیگر؟راه درمان چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در تناسخ که مورد پذیرش تفکر دینی و تفکر فلسفی نیست؛ ادعا بر آن است که روحی به جای روحی دیگر بدنی را اشغال می‌کند. ولی قضیه‌ی کبوترها شبیه نوعی القای ربّانی است که انسان سالکی می‌تواند روح انسان دیگر را نسبت به امری منوّر و متذکر کند. در این حالت خود آن فرد است که عمل می‌کند ولی القائات ربّانی او سیر حرکت او را شکل می‌دهد. خود بنده سال‌های پیش در جلسه‌ای حاضر بودم که روح یکی از شاگردان علامه‌ی طباطبایی به کمک جوانی با ما سخن می‌گفت. از آن روح پرسیدم آیا این حلول نیست که از نظر دینی مردود است؟ ایشان در جواب فرمودند در حینی که بنده با شما از طریق زبان آن جوان صحبت می‌کنم، خود آن جوان نیز به جهت معنای آن کلمات و درک آن معانی در صحنه است و عملاً حلولی صورت نگرفته. در مورد کبوتر و یا کبوتران مورد بحث می‌توان گفت جناب حاج یونس با القائات معنوی خود کشش آن‌ها را در اختیار گرفته تا نحوه‌ای از حضور خود را به صورت آن پرندگان اعلام فرماید. به طوری که در روایات نیز داریم روح متوفی از عصر ۵ شنبه تا عصر جمعه به صورت پرنده‌ای خود را برای نزدیکانش حاضر می‌کند. که البته می‌توان گفت بیشتر در این روایت نظر به آزادی روح دارد، آزادیِ پرنده‌گونه 2- رویکردمان را باید بازخوانی کنیم. قضیه‌ی شهدا و اباعبدالله «علیه‌السلام» قضیه‌ی گشوده‌شدن عرش است در مقابل ما و نظر به عرش است در این آینه‌های عرشی. موفق باشید      

29237
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد چگونه می‌توانیم در مجموعه فرهنگی نگاه صحیحی را نسبت به ولایت فقیه برای نوجوانان و جوانان ایجاد کنیم طوریکه صحبتها و مواعظ رهبری برایشان اهمیت پیدا کند؟ بخصوص که با وجود شرایط دشوار امروز کشور (علی الخصوص اقتصادی) بدبینی پیش آمده و چه بسا ایشان را مقصر جلوه می‌دهند. اگر کتاب مناسبی هم هست لطفأ معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اول باید جوانان متوجه‌ی حقایق عالم شوند که مباحث معرفت نفس شروع خوبی است در دل آن مباحث، فهم ولایت الهی و پیرو آن، بحث ولایت فقیه معنا پیدا می‌کند. در مورد بحث ولایت فقیه می‌توانید به قسمت سوم کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «حکومت دینی» رجوع فرمایید. موفق باشید

29213
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید سوالی برای من پیش آمده و آن این هست منظور از علم غیب چیست؟ آیا منظور علوم غریبه یا علم حروف و... اینها هست یا نه منظور چیز دیگری هست؟ میشه لطف بفرمایید راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم غیب، علمِ به حقایق و سنت‌های عالَم است و هیچ ربطی به علوم غریبه و یا علم حروف ندارد. در این مورد خوب است که مباحث «معرفت نفس» را دنبال فرمایید. موفق باشید

29212
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال 29207 فرمودید که ذاتا بشر انتخاب می‌کند و با وجود امکانهای مختلف دست به تشخیص و برگزیدن و انتخاب امر و امکانی می‌کند و این به بحث انتخاب جسم متناسب با روح در دوره جنینی مرتبط است. یعنی روح انسانی پیش از ورود به دنیا و این عالم، انتخاب کرده در نطفه پاکی باشد یا در نطفه آلوده به معصیت و فسق؟ یا اینکه روح پیش از ورود به دنیا خودش مشکل و خللی داشته که نتوانسته در نطفه پاکی قرار بگیرد و جسم خود را در آنجا شکل دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیه‌السلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه‏» مردى نزد امير المؤمنين «علیه‌السلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیه‌السلام» به او فرمودند: دروغ مى‌‏گوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیه‌السلام» فرمودند: تو دروغ مى‏‌گوئى، تو چنان كه مى‌‏گوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدن‏ها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان‏ كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.

در خبر داریم آن فرد ابن‌ملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روح‌ها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کرده‌اند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه می‌توانند در شخصیتی که برای خود پذیرفته‌اند و مطابق آن انتخاب‌های خود را انجام داده‌اند، تجدید نظر کنند. موفق باشید  

29207
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: در بررسی مباحث معاد مساله ای رو مطرح می‌کنید مبنی بر اینکه این روح است که بدن رو انتخاب میکنه در دوران جنینی. حالا سوالی که مطرحه اینه که این چه نوع انتخاب کردنی هست؟ چه عواملی باعث میشه که یه روح رحم زنازادگی رو انتخاب کنه و یک روح یک رحم پاک و نورانی رو؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انتخاب مربوط به ذات انسان است. خود فرد مثل همین دنیا که هرکس چیزی را با تصوری که از خود دارد، انتخاب می‌کند؛ همیشه این نحوه انتخاب برای انسان هست چه قبل از حضور در این دنیا و چه وقتی در این دنیا حاضر می‌شود که امکانات مختلفی در مقابل او هست. موفق باشید

29190
متن پرسش
سلام علیکم:می‌بخشید استاد. من بودنم و هستیم رو وقتی حس می‌کنم که یه کارآیی داشته باشم. مثلا سرکلاس درس که خوب میتونم بحث کنم احساس بودن می‌کنم اما اگه تو جمعی قرار بگیرم که نتونم از خودم چیزی نشون بدم به درد نخورم احساس پوچی می‌کنم. احساس می‌کنم هیچی نیستم. یا اگه یه کاری رو اشتباه انجام بدم یا نتونم احساس می‌کنم نیستم پوچم. آشتی با خدا رو خوندم. نفهمیدم من یعنی بودنم رو همین که هستم باور کنم بدون هیچ رنگ و تعلقی؟ خیلی سخته! بعد شما آخر آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید من همون استعدادها هستم؟ من در این مسأله خیلی مشکل دارم.خیلی مضطربم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» جلو بروید. موفق باشید

29179
متن پرسش
استاد عزیز سلام و عرض ادب: خدا لحظات زندگیتون رو قرین رحمت و شادیهای معنوی کند. در ده نکته فرمودید که آنها که اجلشان با تصادف قرین شود در بحث ما نیست آیا مرگ اینها جزء مرگ بخاطر گناهان نیست؟ اگر مقدور است راهنمایی بفرمایید یا مرجعی رو معرفی کنید. پیشاپیش از بزرگواری شما ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این رابطه شده است. به هر حال نمی‌توان علت آن نوع مرگ‌ها را تنها به گناهان مربوط کرد. شاید مصلحت‌های دیگری در کار بوده تا آن‌ها با مرگ خود نقش‌آفرینی‌هایی داشته باشند. موفق باشید

29171
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید میخاستم بفرمایین راه کارهای عملی برای رسیدن به اخلاص و خلوص در کارها من شده بارها به روش تلقین به خودم و گفتن بسم الله برای رسیدن نیت کارم برای خدا بودن انجام دادم ولی انگار یه دوگانگی درونم هست یه حس زیرکی درونی که انگار داره گول میزنه میگه اگه بگی بسم الله به خواستت میرسی همیشه میگن باید جنتی رو طلب کرد که به بهشت رسید من تو درخواست هام میگم خدایا تو رو میخام ولی چون میدونم پشت این حرفم یه چیزای کوچکتر دیگه رو میخام برسم میفهمم که اون خلوص نیت درش نیست و آخر این نیت های به ظاهر خوب به دردی نمیخوره خلاصه لطفا تمرینی، روشی و راه کاری بگین تا از این دوگانگی خلاص شده و بتونم به نیتی که می‌کنم برسم و خدا رو راضی کنم از دست خودم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در معارف توحیدی مثل «معرفت نفس» تمرکز بیشتر شود. موفق باشید

29141
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خداوند حاجت رواتون کنه که چشم ما را بینا کردید. در مباحث ده نکته فرمودید انسان چیستی هایش از جمله مرد یا زن بودنش، حقیقتش نیست و آنها را با خود به برزخ و قیامت نمی‌برد. اگر اینطور باشه چرا حوری و غلمان (مذکر و مونث) در اوصاف بهشت مطرح است؟ پیشاپیش متشکرم از محبت شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در بحث سوره‌ی واقعه عرض شد حوری و غلمان هر دو، انعکاسِ اعمال و عبادات انسان‌هاست، نه آن‌که حوری مربوط به مردان باشد و غلمان مربوط به زنان. موفق باشید    

29137
متن پرسش
استاد گرامی سلام: پیرو سوال 29129 قبلا فرموده بودید نفس انسان برای دیدن مادیات نیاز به چشم مادی دارد بنابراین بعد از مرگ وقتی روح از بدن جدا شده و دیگر چشم مادی را در اختیار ندارد چگونه جسم خود را می بیند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی انسان اگر از ابزاری به نام بدن آزاد شد و به سعه‌ی وجودی خود رسید که در همه‌ی عوالم حاضر است، از آن به بعد هرچیزی را در خود می‌یابد بدون آن‌که نیاز به اعضاء داشته باشد. مثل آن‌که ما در خواب چیزهایی را رؤیت می‌کنیم و گمان می‌کنیم با چشم‌مان در حال دیدن آن هستیم. موفق باشید

29131
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: لطف بفرمایید بگویید از کجا معلوم ما الان خواب نیستیم و بیداریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از همان جایی که سؤال می‌کنید معلوم است که خواب نیستید، زیرا انسانِ خواب که سؤال نمی‌کند از کجا معلوم که خواب هستم یا نیستم؟! موفق باشید

29129
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با مبحث خواب چند سوال برام پیش اومده: ۱. چطور میشه که انسان وقتی می‌میرد می‌بیند که می‌میمرد و در واقع جسمش را که از آن جدا شده می‌بیند ولی هنگام خواب یا بیهوشی جسمش را نمی‌بیند که خواب است یا در تخت بیمارستان بیهوش است؟ ۲. کارهایی که انسان هنگام خواب انجام می‌دهد بدون اینکه خودش متوجه باشد مثل خاراندن خود، پتو کشیدن روی خود، پهلو به پهلو شدن، یا حتی بعضا حرف زدن با خود یا... را چگونه توجیه می‌کنید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در خواب و بیهوشی، هنوز تعلّق و توجه روح به بدن هست و آن دوگانگی که بتوانید بدن را از خود جدا بنگرید، صورت نگرفته. ۲. مربوط به روح است که بدن را تدبیر می‌کند. موفق باشید

29114
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز در مورد این مسأله چطور فکر کنیم: نفس انسانها جسمانیه الحدوث است و در ابتدا روح ضعیف به معنای بالقوه دارند. چطور می‌شود تصور کرد حضرت علی اصغر علیه السلام در آن سن یک ولی خدا و انسان سیر کرده و راه رفته ای است؟ (در مورد امامان علیه السلام به علت مقام نورانیت، برایم قابل درک تر است ولی در این مورد نیاز به راهنمایی شما دارم). ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» نظر به عین ثابته‌ی حضرت علی اصغر دارند و حضوری که حضرت علی اصغر با اراده‌ی اولیه‌ی خود طلب می‌کردند و امام متوجه‌ی آن طلب هستند و لذا اگر حضرت علی اصغر همچنان زندگی را ادامه می‌دادند، طالب چنین نقشی در عالَم بودند. موفق باشید

29070
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید معنای تجرد روح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی محدودیت‌های ماده را ندارد مثل محدودیت زمان و مکان. موفق باشید

نمایش چاپی