بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26531
متن پرسش
با سلام: منظور از بدن عقلی چیست؟ (اینکه می گویند انسان دارای بدن مادی، بدن مثالی و بدن عقلی است؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن عقلی، معنا ندارد، همان بدنِ برزخی است که سراسر تعقل می‌کند. موفق باشید

26518
متن پرسش
با سلام: (حل جسم حضرت عیسی( شماره سوال: 2208 تاریخ ارسال: پنجشنبه ۱۲ مرداد ۹۱ آخرین تغییر: پنجشنبه ۱۲ مرداد ۹۱ موضوع: معارف قرآنی، حرکت جوهری، برهان صدیقین، با عرض سلام: سوالی که از حضرتعالی داشتم اینکه حضرت مسیح که به آسمان خدا رفتند و نه اینکه کشته شدند جسمشان الان کجاست در همین راستا جسم امام زمان (عج) که از نظرها غایب شدند کجاست؟ آیا بحث کن فیکونی در میان است که ایشان جسم خود را ایجاد یا نیست می کنند؟ باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که در برهان صدیقین روشن شد، وجود هر اندازه که نازل شود، احکام کثرت و جسمیت را پیدا می‌کند و همان اندازه که شدید و متعالی شود، از حالت جسمانیت در می‌آید، بنابر این چون وجود مقدس حضرت عیسی «علیه‌السلام» به تعبیر قرآن بالا برده‌شده‌اند، جسمشان از حالت جسم مادی به جسم نوری شدت می‌یابد و دیگر مشکل آن که باید در جای خاصی باشد در میان نمی‌ماند. موفق باشید.) منظورتان از جسم نوری چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم چنانچه از نظر وجودی شدید شود از جسمانیت و از شکل، خارج نمی‌شود ولی حالت مثالی پیدا می‌کند مثل جسم مثالی در برزخ. موفق باشید

26497
متن پرسش
سلام: فرق جن و فرشته و انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» بزنید إن‌شاءاللّه جواب سؤال خود را می‌یابید. کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

26481
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا همه روح ها وحدت دارد؟ یعنی روح ها یکی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. هر روحی با انتخاب‌های خود، شخصِ مخصوص به خود می‌شود و اگر هر انسانی ذیل روحِ امام معصوم انتخاب‌های خود را شکل دهد، با روح‌های دیگری که در همان وادی حاضر است، احساسِ نزدیکی می‌کند. آری در ابتدا اصل همه روح ها در قوس نزول یک منشا داشته اند. موفق باشید

26469
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت چون درد توسط مغز ادراک می شود و خود ضربه زدن به مغز درد احساس نمی شود مغز بخشی از من انسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بدن ابزار نفس ناطقه‌اند. موفق باشید

26458
متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد عزیز: بنده سوالاتی که کاربران درباره روانشناسی از شما پرسیده اند دیدم راستش می خواستم شالوده نظر شما درباره علم روانشناسی را بدانم و اینکه صریحاً بفهمم آیا نظر شما راجع به آن مثبت است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روانشناسی به معنای سایکولوژیکِ آن یک علم تجربی است در راستایِ عکس‌العمل‌های روحی انسان نسبت به عوامل بیرونی، و باید به عنوان یک علم تجربی به آن نظر کرد و ربطی به معرفت نفس ندارد، هرچند بعضی از اساتید روانشناسی، خودشان بر اساس ذوق خودشان در رابطه با معرفت نفس نیز زحماتی کشیده‌اند. موفق باشید

26449
متن پرسش
سلام علیکم: پرفسورهای خارجی اساتید فیزیک و متافیزیک میگن انسان از ۵٪ تا ۱۰٪ از ظرفیت مغز خود استفاده می کند میگن اگه بتونه تا مرز ۲۰٪ برساند می تواند اشیا و اجسام را هم کنترل کند. دستیابی به تمام امواجی که در عالم است به امواج ذهن من راه پیدا کند و ذهن مرا بخواند، بنده به شخصه یک عارف در کربلا دیدم که بارها ذهن مرا می خواند حتی از فاصله دور و گفت فقط با عبادات سنگین به اینها می رسی ایشان گفت آنهایی که از طریق علم و یوگا و امثال اینها پیش می روند در نهایت به یک کوچه بن بست می خورند اما از طریق عبادت راه باز است و گفت که هر شب جمعه عرفا تمام چیزهایی که دارن به روزرسانی می شود برای همین است که نمی توانند آینده کسی را بگویند چون تغییر پدا می کند. نظر جنابعالی چیست؟ آیا می شود با عبادت به نهایت درصد مغز راه پیدا کرد؟ یعنی عرفا که ملکوت عالم را می بینند و این کرامات دارند درصد ذهن و مغزشون بالا رفته؟ و با ریاضت های شرعی به این درصد رسیده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «معرفت نفس» این مطالب با عمق بیشتر و دقیق‌تر در معارف ما هست. خوب است سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

26432
متن پرسش
سلام علیکم: سوال اول: فرق کلی سعی با کلی منطقی چیست؟ سوال دوم: آیا وجدان همان فطرت است؟ سوال سوم: فرق آدم ساده لوح با آدمی که به فطرتش نزدیک است چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلی سِعی، نظر به وجود دارد مثل حضور حق در عالَم که وسعت آن کلّ عالم را فرا گرفته. ولی کلی منطقی، نظر به مفهومی دارد که با مصداق‌های کثیر تطبیق می‌کند، مثل مفهوم انسان. ۲. می‌توان این‌طور فکر کرد. ۳. انسان‌های ساده‌لوح از به‌کاربردنِ تعقل، کمتر بهره دارند ولی از نظر فطرت، مثل همه‌ی انسان‌ها دارای فطرت توحیدی هستند. موفق باشید

26438
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث معرفت شناسی، متفکرین اسلامی و مفسرین قرآن به آیه «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه» که تقوى به معناى دورى از انواع بدیها و زشتی‏هاست و افراد آلوده از درك بسیارى حقایق محرومند یعنی کسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمی فهمد و اگر آیینه را صیقل دهیم، عكس را درست نشان می دهد. آیا این مطلب، به نحوی اشاره دارد انسان برای فهم حقایق، برای اینکه تمام ابزار را اعم از عقل و حس و شهود و وحی را حکیمانه بفهمد و به راهی که صرفا یک جانبه است مثل حس گرایان و پوزیتیویستها نرود، نیازمند تقواست و تقوا مهم ترین نکته در معرفت شناسی است؟ علت این همه تاکید روی متقی بودن برای فهم حقایق چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تقوایی که شریعت الهی در جوانب مختلف متذکر آن است موجب می‌شود تا ابعاد مختلف انسان از وجهِ ملکوتی خود غفلت نکند و عملاً در هر صحنه‌ای بصیرت ملکوتی او در میان باشد. موفق باشید 

26428
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد اگر رابطه نفس و بدن را به نحو اتحاد انضمامی معنا کنیم حقیقتا این دو را دو حقیقت ندانسته ایم و همان نسبت راکب و مرکوبی نمی شود که مرحوم شیخ الرئيس فرموده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی که در رابطه با «راکب و مرکوب» می‌شود بیشتر در مباحث اخلاقی به‌کار می‌رود ولی بحثی که شد مربوط به مباحث فلسفی است. موفق باشید

26427
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: سوال بنده این است که با توجه به وجود بعد ماده و معنا در انسان، نزدیکترین عضو مادی انسان به بعد معنوی کدام عضو است؟ آیا می توان برای کالبد انسان همچون زمین، کعبه ای تعریف کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به طور مشخص نتوان جای عضوی از بدن را نزدیک به بُعدِ معنوی انسان یعنی نفس ناطقه‌اش تعیین کرد ولی می‌توان به این نکته فکر کرد که نورن‌های عصبی رابطِ بین تصمیم انسان و اعضای انسان می‌باشد. از یک طرف گویا قلبِ صنوبری درون سینه، بهتر احساسات را درک می‌کند. موفق باشید

26410
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قوس نزول ما یک روح انسانی داریم که این چند میلیارد نفر مصداق آن روح هستند اما در قوس صعود هر یک از این چند میلیارد مصداق، خودشان روحی مجزا از آن روح انسانی در قوس نزول هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً صحیح است. چون در قوس صعود، انسان‌ها با انتخاب‌های خود شخصیت خود را شکل می‌دهند و هرکس انتخاب خود و شخصیت خود را داراست. موفق باشید

26407
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عليکم: استاد بزرگوار؛ اتحاد نفس و بدن که مرحوم صدرا مطرح کرده اند به چه معناست؟ آیا به معنای احاطه وجودی است؟ و اگر چنین است پس چگونه ممکن است پس از مرگ، تعلق نفس به بدن قطع شود و بدن تجزیه شود و چه بسا جزئی از بدن جانداری دیگر شود و نفس دیگری بر آن احاطه پیدا کند؟ و اگر بگوییم احاطه ی وجودی نیست پس اتحاد حقیقی باقی نمی ماند. مؤید باشید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا اتحاد نفس و بدن را انضمامی می‌دانند. لذا در عین آن‌که نفس، می‌تواند برای تبدیل قوه‌هایش به فعل، بدن را تدبیر کند عین بدن نیست تا با ترک آن حقیقت آن ناقص گردد. موفق باشید

26358
متن پرسش
با سلام: آیا زمان و مکان از محدودیت و نقایص عالم ماده است؟ اگر این طور است و فقط به عالم ماده است چگونگی بودن مثلا یک صندلی در همه جا ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صندلی به عنوان یک شیئ مادی فقط در مکان خودش می‌تواند باشد، ولی پدیده‌های مجرد مثل نفس شما است که در همه‌ی بدن‌تان می‌توانید حاضر باشید. موفق باشید

26350
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ان شاءالله خداوند شما را برای اسلام و مسلمین حفظ بفرماید، و ما را موفق به درک و عمل به حقایقی که از جان مبارکتان به ما می رسد بفرماید. ببخشید ۲ سوال داشتم از خدمتتان اول اینکه آیا خداوند متعال در هر خلقی نسبت به خلق قبلی خود تکاملی لحاظ می فرماید، که بشر امروز در درک و فهم نسبت به نسل های قبلی بالاتر است؟ البته منظورم داروینیسم نیست بلکه سیر تکاملی بشر در رشد مادی و معنوی است. دوم اینکه از کجا باید متوجه بشویم جانم به وجود باری تعالی متصل شده و قرب دارد یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! لازم نیست بشر امروز کامل‌تر از بشرِ قبل باشد. فراموش نفرمایید که اولین انسان، پیامبر بوده است. ۲. از نظر استدلال، «برهان صدیقین» توانِ تبیین اتصال جان انسان به خدا را دارد و از آن نظر که انسان بخواهد آن اتصال را احساس کند، باید تقوا پیشه نماید. موفق باشید

26349
متن پرسش
سلام: شخصی اصفهانی به نام محمد زمانی در مورد تجربیات قبل از مرگ خود سخنرانی‌های زیادی داشته. می خواستم نظرتان رو در مورد حرفهای ایشون بدونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم فرمایشات ایشان را شنیده‌ام. چیز خلافی در آن نبود. جالب است ظرایفی در تجربیات ایشان پیش آمده که فلاسفه‌ی اسلامی با دلایل و براهینِ دقیقی آن‌ها را اثبات و تبیین کرده‌اند مثل جلد ۸ و ۹ اسفار که تحت عنوان معرفت نفس و حشر ترجمه شده و بر روی سایت هست.موفق باشید

26343
متن پرسش
با سلام: ۱. سیب مادی فقط مزه سیب می دهد. اما سیب برزخی مزه تمام میوه ها را می دهد. آیا سخن بالا درست است؟ ۲. آیا شکل داشتن نقص عالم ماده است یا نقص عالم مثال هم هست؟ در رابطه با دو سوال فوق منبع می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آری! آری! ۲. شکل، صورت و تعیّنِ اسماء است، نقص نیست، لازمه‌ی ظهور است. ۳. سری به کتاب «معرفت نفس و حشر» بزنید بد نیست. موفق باشید

26333
متن پرسش
با سلام: فرق حرکت جوهری با تجدد امثال در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری مربوط به عالم ماده است و این‌که هر لحظه ما عالم جدیدی داریم. ولی تجدد امثال مربوط به خلق بدن است که با اراده‌های سالک إلی اللّه بدن‌های مختلف را می‌توانند خلق کنند. موفق باشید

26328
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: آیا می شود از بدنی که در عالم خواب هست در این دنیا نیز استفاده کرد؟ به عنوان مثال اگر دست بنده در این دنیا قطع شود، از دست عالم معنا استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور عالم معنا، آری! ولی در این دنیا، ابزارِ این دنیا را باید داشت مگر با اراده، که آن بحث دیگری است همان‌طور که جناب آصف‌ بن‌ برخیا با اراده‌ی توحیدی‌شان تخت جناب بلقیس را از یمن به اورشلیم آوردند. موفق باشید

26308
متن پرسش
سلام: بنده دوستانی دارم اهل مذهب هستند. ولی حوصله کتاب خوانی ندارند هر چه می خواهم آنها را با سیر مطالعاتی شما آشنا کنم می گویند حال نداریم چه جور جذبشان کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بعضی از صوت‌ها مثل صوت‌های «معرفت نفس» بد نباشد. موفق باشید

26274
متن پرسش
استاد گرامی سلام: ۱. در مثال نجار و تبر فرمودید که نفس وقتی کارش با بدن تمام می شود آن را کنار می گذارد و مرگ اتفاق می افتد. بنده همچین احساسی دارم و هیچ فایده ای در زنده بودنم نمی بینم پس چرا نمی میرم ؟ ۲. من هیچ امیدی به آینده ندارم و به شدت افسرده ام چون هرچه جلو می رویم اوضاع بدتر می شود. دائما آرزوی مرگ دارم چه کنم که خدا این آرزویم را براورده کند؟ دعای خاصی هست؟ شما برایم دعا می کنید این اتفاق بیفتد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه در حالت تکوینی خود به این مرحله می‌رسد و ربطی به اختیاراتِ جرئی ما ندارد. ۲. خداوند راه‌هایی برای حیات فعّال در این عالم برای ما گذاشته است باید آرزوهای دنیایی را کم کنیم و به شرایط اُنس با خداوند و رضایت به تقدیر او وارد شویم. موفق باشید  موفق باشید

26218
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در صوت دهم از مباحث ده نکته از معرفت نفس می فرمایند که اگر علم النفس بخوانید استاد خودتون میشید و استاد میدونه شاگرد در چه مرحله ای از کثرت هست و بهش کمک میکنه به وحدت برسد و بر خیالاتش مسلط شود. بنده اگر بخواهم علم النفس را یاد بگیرم باید چیکار کنم؟ و چطور به معرفت نفس برسم؟ بنده طلبه ی پایه ۴ حوزه علمیه قم هستم. اگر استاد یا فرد خاصی را هم در این زمینه می شناسید خصوصا اگر در قم باشند به بنده معرفی کنید. ممنون می شوم. اگر کتب و آثاری هم میشناسید ذکر فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد یزدان‌پناه و شاگردان ایشان در این مسیر قابل استفاده‌اند. موفق باشید

26214
متن پرسش
با سلام و احترام و تشکر ار قبول زحمت. در ادامه پاسخی که به پرسش ۲۶۱۸۰ فرمودید: بحث شیطان در ایجاد بیماری را لطفا بیشتر توضیح بدهید. فرمودید باید به نفس در تدبیر کمک کرد، چطوری؟ (مسلما دارو یک راه است به شرطی که اثر داشته باشد. ولی در بیماری ام اس که اصلا علم هم چنین ادعایی در مراحل بالای بیماری ندارد.) لطفا هم توضیح بیشتری بفرمایید و هم کتاب در این باره (تدبیر نفس) معرفی کنید. بعد از کتاب خویشتن پنهان، چه بخوانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و نیز مطالعه‌ی کتاب «معاد» با شرح صوتی آن کمک می‌کند تا خودتان فکر کنید و نفس را در رویکرد تدبیر بدن با تمرکز لازم، کمک نمایید. در ضمن سری هم به کتاب «ذِن یا هنر کمان‌کشی» بزنید. موفق باشید

26209
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: استاد شما در فصل دوم کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرمودید که : «همین که شما به چیزی علم دارید و نسبت به آن عالم هستید نشان می دهد که شما غیر از چیزی هستید که به آن علم دارید. (مغایرت مُدرِک با مُدرَک)» استاد آیا انسان نمی تواند نسبت به روح خود علم داشته باشد!؟ اگر می تواند داشته باشد و آن را درک کند و غیر از آن باشد پس علم به روح و درک آن یعنی اینکه ما خودمان نیستیم و غیر از خودمانیم!؟ نظر شما چیست آیا سوال من درست است و اصلا چنین جملاتی معنا دارد!؟ با تشکر و التماس دعای مبرم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به روح یا علمِ به خود، علم حضوری است و خود را از آن جهت که بیرون از خود باشیم، درک نمی‌کنیم. ولی علم به اشیاء خارجی، علم حصولی است و خبر از مغایرت عالِم و معلوم می‌دهد. موفق باشید

26203
متن پرسش
با سلام: جسم را برای من طوری تعریف کنید که من بتوانم تفاوت جسم مادی با جسم مثالی و جسم عقلی را بدانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی