بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14159
متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم بدونم چرا در حین مریضی ارتباط با خدا ضعیف میشه چطوری میتونم حال روحانی را حفظ کنم و در ضمن در این ضعف بدنی شیطان از هر سوء حمله ور میشه آیا راهی واسه سد راهش هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه در هنگام بیماری بیشتر مشغول بدن است، به همین جهت در این موارد توصیه می‌شود راضی به قضای الهی باشید. موفق باشید

14150
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار: استاد لطف می کنید در مورد ضمیر ناخودآگاه برایم توضیحاتی بدهید، آیا حقیقت دارد در متنون اسلامی ضمیر ناخودآگاه گفته شده است؟ اینکه روانشناسان می گویند مثلا اگر خود را در حال موفقیت ببینید بیشتر پیشرفت می کنید به خود بگویید من در حال موفقیتم نگویید در حال شکست. عذر می خواهم سوالم طولانی شد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این واژه‌ها واژه‌های اعتباری است و سخنان مبهمی است که تعریف مشخصی از آن نشده است. آن‌چه در متون اسلامی داریم نفس انسانی و مراتب مثبت و منفی آن است. موفق باشید

14139
متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد. استاد صمدی در شرح دروس معرفت نفس چیزی در این مضمون فرمودند: اول در سلوک اذکاری می دهند که شخص به سوی ذات رود. و بعد اذکاری می دهند تا شخص را به سوی صفات و اسماء ببرد. 1. این مطلب را توضیح می دهید استاد؟ چرا چنین ترتیبی دارد؟ چرا اول ذات بعد صفات؟ 2. در شناخت هم این طور است؟ 3. استاد اگر می شود موجز توضیح دهید تا وقت شریفتان را بیش تر نگیرد خدایی نکرده باعث تضییع وقت حضرت استاد نشوم. تفصیلی اش را خودم کار می کنم. (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل). التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در فضای معرفتی همان استادی که مطالب را از ایشان می‌گیرید، جواب سؤالات خود را به مرور به‌دست آورید. این نوع سخنان مربوط به فضای علمی همان استاد است. نخواهید که کس دیگری شرح دهد. موفق باشید

14120
متن پرسش
سلام جناب استاد طاهرزاده عزیز: چند سوال: 1. کسانی مثل آقای پناهیان و آقای رائفی پور را می توان گفت که اینها دغدغه مند هستند و درکی از انقلاب دارند؟ مثلا آقای رائفی را می توان آدم خود ساخته ای دانست؟ کلا تمام کارهایش را با نام امام زمان انجام می دهد. 2. نماز صبح نمی توانم بیدار شم. خوابم را هرکار می کنم تنظیم نمی شود. سختم است. چه کنم؟ 3. کسی را سراغ دارید مشاوره مسائل زناشویی را بتوانم تلفنی یا پیام کوتاهی مشورت کنم؟ ممنون می شوم . 4. کتابهای رساله لب الباب. و رساله منسوب به بحر العلوم چگونه است برای راه افتادن اولیه؟(کتابهای ده نکته و برهان شما را خواندم). یاعلی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است 2- مباحث معرفت نفس همراه با صوت آن و سپس بحث برهان صدیقین با شرح صوتی آن را دنبال کنید تا عقل، قدرت تحمیل معانی را بر بدن پیدا کند 3- عجله نکنید. موفق باشید

14108
متن پرسش
سلام استاد: ظاهرا این سوال ارسال نشده بود برایتان. احتمالا ایمیلم قطع بود. پرسیده بودم: کتب سیر آفاقی چه کتبی هستند؟ استاد صلاح می دانند بخوانم؟ کمک میکند به سیر انفسی؟ مبنا سیر انفسی باشد و کمک سیر آفاقی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر آفاقی همان نگاهی است که قرآن به عالَم می‌اندازد و قواعد و سنن جاری در عالَم را متذکر می‌شود. در هر صورت بهترین سیر، سیر آفاقی و انفسی است. موفق باشید

14093
متن پرسش
1. تفاوت اسماء و صفات خدا چیست؟ 2. توحید صفات و ذات و توحید افعالی چیست؟ 3. آیا تفاوت شکل بدن ما مثلا اثر انگشت رنگ چشم و پوست و غیره مربوط به نفس است یا علت مادی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسماء الهی همان ذات است با صفات خاص. پس در واقع صفات الهی در جلوه‌ی اسماء ظهور می‌کند 2- توحید صفاتی یعنی همه‌ی کمالات به حضرت حق برمی‌گردد و توحید ذاتی یعنی ذات و وجود همه‌ی مخلوقات به وجود حق برمی‌گردد و توحید افعالی یعنی همه‌ی افعال که در عالم جاری است، به حق رجوع دارد 3- نفس ناطقه؛ جسم انسان و همه‌ی خصوصیات جسم را می‌سازد و به همین جهت باید این امور را به نفس ناطقه نسبت داد. موفق باشید

14084
متن پرسش
سلام: 1. برای سیر آفاقی کتابی هست؟ 2. می خواهم کتاب دروس معرفت النفس آقای حسن زاده آملی حفظه الله را بخوانم. شرحی بجز شرح آقای صمدی آملی برای آن هست؟ شرح آقای صمدی از آن خوب است یا خود کتاب را خالی بخوانم بهتر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیات قرآن اکثراً ما را متوجه‌ی سیر آفاقی می‌کند که سنن الهی را در عالم بنگریم 2- بنده شرح جناب آقای صمدی را ندیده‌ام، ولی چه کسی شایسته‌تر از شرح مباحث استاد می‌باشد جز شاگردان ایشان؟ موفق باشید

14060
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت 1. ان شاءالله کی شرح کتاب معرفت النفس و الحشر را شروع می فرمایید؟ به امید خدا. 2. در این بیت (هر که را جامه ز عشقی چاک شد / او ز حرص و عیب کلی پاک شد) منظور این است: هر کس که عشقی را تجربه کرده باشد ولو عشق وهمی این دنیایی، کم شدن حرص به دنیا را می چشد و عیب های کلی او از بین می رود. (عیب کلی هم مقابل عیب جزئی است؟) درست معنی کردم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه به توفیق الهی و در صورت وجود عمر 2- حرف خوبی است ولی متوجه باشید که مقصد اصلی مولوی و حافظ، عشق الهی است و تمام فلسفه‌ی حیات را آن عشق می‌دانند. موفق باشید

14040
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: زیارت قبول. 1. آیا حیوانات هم توفی می شوند و خواب می بینند؟ 2. خواب نوزاد با بزرگسال چه تفاوتی دارد؟ 3. خواب روز با شب آیا متفاوت است؟ 4. برای انجام سیر مطالعاتی دقیقا منظورتان چیست؟ آیا برای ورود به سوره «زمر» ، «شوری» ، «ص» و ... و خطبه های نهج البلاغه باید حتما سیر مطالعاتی تا تمام شدن معاد کار نشوند؟ حس می کنم اگر بدون معاد کار شوند افق صحیحی به دست نیاید. لطفا دقیقا امر بفرمایید سیر مطالعاتی چگونه و در کنار چه درسی در ایام هفته چگونه باشد؟ یعنی تا وقتی معاد کار نشده می توان به درس دیگری رجوع کرد؟ 5. اگر به حرف شما برای تواب بودن خدا اعتماد کنیم و بعد ببینیم در قیامت با ما طور دیگری رفتار شد چه؟ آیا حاضرید چنین کسی را شفاعت کنید؟ برای گناهان اخلاقی چگونه توبه کنیم و چه عملی انجام دهیم؟ توبه نعوذبالله زنا چیست؟ ایا اگر بخواهید به کسی قول شفاعت بدهید از او چه قولی می گیرید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون حیوانات نیز نفس ناطقه دارند، توفی دارند و چون خیال دارند خواب هم می‌بینند ولی چون مثل انسان آرزو برای یک‌نوع زندگی برتر ندارند، خواب‌هایشان مانند خواب‌های انسان نیست 2-  چون کودکان تصورات کمی در ذهن دارند، خواب آن‌ها هم ساده است 3- تفاوت خواب روز و شب، ریشه در حالات بدن انسان دارد که در روز و شب متفاوت است 4- سیر مطالعاتی روی سایت خوب است ولی با این‌همه می‌توان اگر بحثی را برای خود لازم دیدید همان را دنبال کنید چون طوری بحث نمی‌شود که مخاطب نسبت به مقدمات بیگانه گردد 5- من چه کسی هستم که چنین ادعایی بکنم!؟ ما همه به قول خداوند که از طرف انسان‌های معصوم به ما رسیده است، اعتماد داریم و به شفاعت آن‌ها امیدواریم. موفق باشید

14033
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در جواب سوال یکی از دوستان که درباره شک به عالم خارج پرسیده بود فرموده بودید بنا نیست ما به ادراکات خود شک کنیم. دلیل شما بر این امر چیست؟ مگر نه اینکه شما معتقدید ادراکات حسی خطا می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خطای ادرکات حسی را هم خود انسان می‌فهمد پس عملاً نفس ناطقه‌ی انسان به صورت بدیهی متوجه‌ی واقعیات هست. موفق باشید

14002
متن پرسش
1. چگونه می شود که محی الدین که یک فرد سنی مذهب است به این درجات شهودی برسد در حالی که در مورد مساله امامت سنی ها مشکل دارند چگونه با عقیده ی ناقص می شود به این مقامات رسید؟ 2. منظور آیت الله جوادی که می فرماید لقمه ی حرام تبدیل به اندیشه می شود چیست مگر می شود ماده تبدیل به چیز مجرد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آیت‌آلله جوادی صراحتا معتقد‌اند محیی‌الدین از نظر عقیدتی شیعه است و بعضی معتقد‌اند حتی از نظر فقهی نیز شیعه است ولی تقیه کرده و مرحوم آیت‌الله حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد نظر علمایی که محیی‌ الدین و مولوی را شیعه می‌دانند آورده‌است وجناب آقای دکتر حسین غفاری در کتاب ارزشمند «جدال با مدعی» تحقیق بسیار خوبی در ساختار شیعی تفکّر محیی‌الدین کرده‌اند. 2ـ ماده به عنوان علت معدّه، بستری است تا نفس ناطقه قوه‌هایش را به فعل تبدیل کند؛ حال اگر نفس بستری را انتخاب کرد که سالم نیست، جهت تبدیل قوه‌ی آن به فعل، آن شخصیت، شخصتی انسانی و الهی نخواهد بود. موفق باشید

14000
متن پرسش
1. چگونه نفس بعد از مرگ بدن خود را می بیند در حالی که نفس در بدن وقتی چشم کور شود دیگر چیز مادی نمی بیند در حالی که در مرگ بدن مادی ندارد و چیز مادی می بیند؟ 2. یعنی چه که اگر ماده ای در مسیر نفس انسانی قرار گرفت حشر جدا دارد در حالی که بدن انسان می ماند و جزء زمین می شود و زمین در عالم ملکوت یک حشر دارد ؟ آیا زمینی که مثلا قبر معصوم هست و به برکت بدن معصوم مبارک شده هست آیا در ملکوت آتش هست یا حشر جدا دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ مثل خواب که شما بعضا بدن خود را می‌بینید. 2ـ معاد جسمانی ربطی به این بدن ندارد؛ در این رابطه خوب است جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

13999
متن پرسش
سلام علیکم: 1. اگر کافر بمیرد و بعد از مرگ فرزندش مومن باشد و برای او دعا کند تکلیف کافر چیست؟ 2. اگر بشود سر دو انسان را با هم جابجا کرد و زنده بمانند تکلیف نفس چیست؟ با بدنش هست یا با سر؟ 3. در مورد مقام امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) سوال می کنند که آیا مقامشان در مقام عقل در یک حد می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ ملاک، نیت افراد است؛ اگر کافری نیتِ داشتن فرزند مومن نکرده‌است، هیچ بهره‌ای از او نخواهد برد. 2ـ نفس انسانی هر بدنی را که بدنِ خود دانست، انتخاب می‌کند و تدبیر می‌نماید ولی از آن‌جایی که بسیاری از اراده‌های نفس موجب ساختن کلیّت بدن می‌شود، بعید است در چنین حالتی نفس، بدنی را انتخاب کند؛ ‌منصرف می‌شود و به عالم خود بر می‌گردد. 3ـ فدای حضرت عباس بشوم که چنین با بصیرت فهمید در ذیل حرکت تاریخی که حضرت سید‌ الشهداء فتح می‌کند، می تواند خود و برادرانش را به عالی‌ترین شکل معنی ‌کند؛ بنابراین،‌ هرگز تصور نکن که صاحب یک مقام با تابع آن مقام در یک حد باشند. موفق باشید

13968
متن پرسش
با سلام: برای فهم کتاب مصباح الهدایه حضرت امام (ره) چه کتابهایی یا چه علومی را باید خواند؟ آیا بدون استاد هم می شود آنها را آموخت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته» و «برهان صدیقین» و «معاد» همراه با شرح صوتی آن‌ها، کتاب «خویشتن پنهان» مطالعه شود و سپس به شرح صوتی «تفسیر سوره‌ی حمد» امام بپردازید تا إن‌شاءاللّه مقدمات فهم کتاب «مصباح الهدایه» فراهم شود. موفق باشید

13966
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: برای رسیدن به معرفت نفس و معرفت قلبی خداوند من باید چه اعمالی انجام بدهم و این که آیا باید دنبال استادی باشم یا نه و اگر استاد می خواهد از کجا پیدا کنم؟ خواهشمندم در صورت امکان بطور کامل مرا راهنمایی کنید... سپاسگذارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». از طریق معرفت نفس شروع کنید ان شاءاللّه مراحل بعدی برایتان آشکار می‌شود. موفق باشید

13937
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند روزی است شروع کرده ام فایل ها «ده نکته از معرفت نفس» را گوش می دهم. استاد در جلسه نهم بحث وحدت و کثرت را مطرح کردند و پیرامون آن قدری صحبت کردند. من این بحث کثرت و وحدت را متوجه نشدم. اگر به طور مبسوط و قابل فهم توضیحاتی بفرمایید ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانیددر ادامه‌ی این مباحث، مباحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه تا حدّی موضوع، برایتان روشن می‌شود. موفق باشید

13929
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید دوباره مزاحم اوقات استاد شدم. عرضم به محضرتان مشورتی دوباره بود. استاد. بنده بیست سال سیر کردم بی استاد و فقط با مشورت جلو بردم کار را. با اسفار جلو بردم. با فصوص بسیار خوب جلو بردم کار را. دائم با اساتید در ارتباط بودم به صورت مشورتی. همانطور که عرض کرده بودم احساس رکود در سیر می کنم. البته می دانم که احساس است. چون بعضی وقتها در این قبض و بسط حالی خوش هم دست می دهد. قبلا کمتر بود. ولی الان محجوبیت بیشتر شده. از طرفی ترس دارم. از طرفی هم آن قائده را می دانم: (با صد هزار جلوه برون آمدی تا با صد هزار جلوه تماشا کنم تو را). می دانم با جلوات دیگر می آید . اینها را متوجه هستم ولی گویا فنا و بقا بعد از فنا هم هست. خب اگر اینگونه است پس باید برای آن منزل آماده شد. از آنجایی که (صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق \ نیست فردا گفتن از شرط طریق) به این فکر افتادم سریعا کسب چاره کنم و به دنبال ادامه راه باشم. چون نمی خواهم این طعم شیرین را که بعضی وقتها سراغم می آید از دست دهم. آنقدر شیرین است که وقتی این حالت می رود باز هم تا چند وقت متحیرم... استاد، مرا ببخشید اینقدر راحت می نویسم و می گویم. چون علاوه بر این که شما را استادم می دانم، شما را به عنوان دوستی می دانم که بسیار راحت با او درد دل کنم. البته اگر کنارتان بودم فکر نکنم به این راحتی حرف می زدم. اینجا راحت تر حرف می زنم. استاد بنده درسته اسفار و فصوص خواندم درسته که کتب عرفانی بسیار خواندم ولی الان کمی تحیر دارم و نمی توانم تشخیص بدهم کدام منزلم. کجا هستم. بسیار تعجب آور است ولی شده دیگر. آنقدر فکرم شده آمدن حال او که تقریبا تمام نمازهایم با گریه است. چون در نماز دری باز می شود و عنایتی می شود ولی افسوس که بدن طاقت ندارد که زیاد در نماز بماند. و وقتی هم که امام جماعت می ایستم مردم طاقت ندارند. و بالاخره باید نماز را تمام کنم. اگر دست خودم بود دائم در نماز می ماندم اگر شدنی بود. استاد بسیار متحیرم. یک خواسته از شما دارم و چند سوال. 1. از شما به عنوان شاگرد خواهشمندم اگر می شود کمی در مورد حالاتم توضیح دهید و بگویید در چه منزلی ممکن است باشم. البته اگر باشم..! (از اصطلاحات عرفانی استفاده کنید هم متوجه می شوم، شما هم وقتتان کمتر گرفته می شود). 2. استاد بنده گمان می کنم راه دارد پیچیده تر می شود و شیرین تر. چون راه ها یک به یک بسته می شوند و یک راه می ماند آن هم خود ذات اقدسش. احساس می کنم دیگر استاد بگیرم بهتر است. به نظر شما به چه کسی رجوع کنم؟ استاد تحریری. استاد فیاض بخش. استاد صمدی. استاد یزدان پناه . استاد رمضانی. کدام را می شناسید معرفی کنید ممنون می شوم. 3. در مورد شهوداتی که رخ می دهد چه سمعی چه بصری و... از کجا می توان تشخیص داد که حقیقت دارد یا خیر. یا کدام شهود بخاطر چیست؟ التماس دعای رفع موانع داریم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود جنابعالی با توجه به کتاب «منازل‌السائرین» که یک مجتهد در این رابطه در آخر عمر آن‌را تنظیم کرده؛ متوجه خواهید شد. مثلاً در یقظه در مرتبه‌ی مرید هستید که رجوع به حق دارد، یا در مرتبه‌ی خاصّه می‌باشد که شهود نسبت به حق دارد یا در مرتبه‌ی ثالث یقظه یعنی مرتبه‌ی خاصة الخاصه می‌باشید که مقام «بقاء بعد از فنا» است. در سایر منازل نیز قضیه به همین شکل است 2- همه‌ی عزیزان نامبرده را تا حدّی می‌شناسم. به نظرم اگر در معرفت نفس کار کرده‌اید و به عنوان مثال موضوعات کتاب «خویشتن پنهان» را در حین مطالعه، تصدیق قلبی می‌کنید؛ بهتر است با نگاه آقای یزدان‌پناه جلو بروید، ولی خودتان مسئول خودتان باشید. موفق باشید

13898
متن پرسش
با سلام و درود: برای درمان اختلالات روحی و روانی از جمله وسواس و افسردگی آیا باید حتما به روانشناس یا مشاور مراجع کرد یا به اساتید عرفان و اخلاق هم می توان مراجعه کزد؟ رشته ام مشاوره است. آیا مشاوره دادن فقط منحصر به تحصیل کنندگان رشته مشاوره است و اساتید اخلاق اجازه مشاوره در امور مشاوره ازدواج و تربیت کودک و... را ندارند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس ابعاد مختلف روح انسان را بیشتر بشناسد با احاطه‌ی کامل‌تری می‌تواند به انسان‌ها مشاوره دهد ولی چون امروزه انسان‌ها به جهت تکنولوژی‌های پرشتاب، خیالات آشفته‌ای پیدا کرده‌اند، رشته‌ی مشاوره در این حوزه مطابق آزمون‌ها و خطا، راه‌کارهایی را یافته است. ولی از آن جهت که این علم یک علم تجربی است و ابعاد قلبی و باطنی انسان در دسترس علوم تجربی نیست، این موارد را باید به اهلش واگذار کرد. موفق باشید

13896
متن پرسش
سلام: استاد مراتب شهود عرفانی از پایین تا بالا چیست؟ می توانید کمی توضیح دهید. کتابی هم اگر معرفی کنید ممنون میشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید در مقدمه‌ی کتاب «فصوص الحکم» و یا مقدمه‌ی «منازل السائرین» دنبال بفرمایید. شاید اگر بعد از مباحث ده نکته و برهان صدیقین، همراه با شرح صوتی آن‌ها به مباحث شرح سوره‌ی حمد امام رجوع فرمایید جواب سؤال‌تان را بگیرید. موفق باشید

13892
متن پرسش
در مورد حرکت جوهری می دانیم که حرکتی هست که در جوهر جسم به صورت اشتدادی و تکاملی هست.. آیا میتونیم بر این اساس این طور بگیم که این حرکت جوهری به تدریج موجب قدرت عقلانی انسان در دوره های زمانی بعد از خلقت انسان میشه و تکامل عقلی زیر سر حرکت جوهری هست و اگر در زمان ظهور عقول مردم کامل شده قابل توجیه با حرکت جوهری باشه؟ و آیا میتونیم بر اساس حرکت در جوهر قائل به تکامل انواع بشیم؟ که البته با توجه به بحث وحدت صنع این نوع از تکامل به تدریج و مطابق قوانین ماده صورت میگیره؟ به این معنا که یکی از لوازم این بحث قدرت عقلانی و جسمانی مردم در زمان ظهور باشه؟ یا در روایات می بینیم که ائمه دارای سایه نیستند قابل توجیه با این مسئله باشه که در اثر حرکت جوهری اولیا به نوعی لطافت در جسم رسیدن که البته عامل سرعت بخشیدن و جهت دهی به حرکت در جوهر ریاضت های شرعیه باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید حرکت جوهری تنها در عالم ماده معنا دارد و تکامل عقلی مربوط به سلوک نفس ناطقه است در صورتی‌که حجاب‌های بین خود و عالم را برطرف کنیم به همین جهت می‌بینید در عین این‌که همه‌ی انسان‌ها مشمول حرکت جوهری از نظر ابعاد مادی هستند، تکامل عقلی پیدا نمی‌کنند 2- حرکت جوهری وقتی مربوط به ذات عالم ماده بود دیگر برای قسمت خاصی از عالم مثل انواع موجودات زنده کمالی را در بر ندارد. تکامل انواع بر فرض صحت که بسیار بعید است، مربوط به تجلیات صوَر مختلف است در زمینه‌ی مادی مستعد 3- در زمان ظهور نیز با رفع حجب، کمالات خاصی به عالم می‌رسد در حالی‌که حرکت جوهری عالم ماده تا آخر با هویت مادی عالم ادامه دارد نه آن‌که مثلاً اگر پنجاه در صد قوه‌های عالم تبایل به فعل شد عالم ماده پنجاه درصد از هویت مادی خارج شود. موفق باشید

13884
متن پرسش
با سلام: در یک مراسم شنیدم که حضرت عیسی (ع) در آسمان سوم زندگی می کند ولی طبق نکته دهم معرفت نفس تضاد دارند، چون به عالم بالاتر رفتند و تجرد دارند دیگر در جایی نباید باشد؟ و اینکه عالم ماده از هفت آسمان و کرسی و عرش است، حال در حدیثی داریم باران از عرش نازل می شود چطور می شود، این عرش مادی است یا باطن عرش؟ یعنی عالم عرش و کرسی و ماده که گفته می شود باطن عالم ماده کرسی است و باطن کرسی عرش است و اینکه ملائکه حامل عرش اند این عرش مادیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آسمان سوم یعنی باطنِ باطنِ باطنِ عالَم ارض که شدیداً مجرد است و هویت حضرت عیسی (ع) با تجرد کامل در آن آسمان هستند و وقتی روایت می‌فرماید باران از عرش نازل می‌شود یعنی جنبه‌ی معنوی باران با نور اسماء عرشی به صحنه می‌آید. موفق باشید

13883
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد بزرگوار: این نامه بنده در درجه اول درد دلی است که می خواهم با دوستی صاحب دل مطرح نمایم و در درجه دوم از استادی فرزانه طلب دستوری نمایم تا از این بحران خارج شوم. استاد عزیز بنده حدود 7-8 سال پیش بطور عادی زندگی می کردم و خیلی در قید و بند دین داری نبودم تا اینکه به توفیق الهی تغییری اساسی در زندگی ام ایجاد گردید و به اصطلاح عقلم اومد سر جاش... پس از تغییر، چند ماهی سرگردان بودم و نمی دانستم باید چه کنم، و خیلی جاها رفتم... تا اینکه به لطف الهی با مسیر معرفت نفس و عرفان و فلسفه آشنا شدم و دیدم که بسیار علاقه و استعداد نیز در این مباحث دارم. و حتی رشته دانشگاهی ام را از مهندسی تغییر داده و ارشد فلسفه اسلامی گرفته ام. تازه فارغ التحصیل شده ام. تقریبا 3-4 سال پیش کاسبی ای راه انداختم و آن هم عطاری است. و در همان حین نیز متاهل شدم. همان اوایلی که با عرفان آشنا شده بودم حالم خیلی خوب بود و مباحث را بطور جدی پیگیری می کردم. اما خیلی کم کم شروع به تنزل کرد. بنده ای که سحرها داشتم و بعضا خواب های خوشی و حالات خوبی در سحر داشتم، نماز شبم ترک نمی شد، تفکر در شب و خلوت و حسابرسی ازم فوت نمی شد، کم کم شروع شد به کم شدن و تا جایی رسیده که حتی نماز صبح ازم قضا می شود و حتی بعضا بیدار هم هستم اما یا نمی توانم از جایم بلند شوم و یا هربار شیطان یه جوری مانع می شود. و همین مساله بسیار در روحیه بنده تاثیر گذاشته و اراده و همت را از بنده سلب کرده و روزهایی که نمازم قضا می شود بسیار عصبانی و ناراحت هستم و همین دلیلی شده که العیاذ بالله با اهل بیتم بد رفتاری می کنم و گاهی همین ناراحتی اخلاق خوش را از من گرفته و ناخوشی را جایگزین آن می کند. و چون می دانم کسی که سحر ندارد به جایی نمی رسد بیشتر داغون می شوم و گاهی دیگر امید تلاش روزمره را ندارم. خودم می دانم انسان دایما انقلاب قلبی دارد و حالش متغیر است، بنده اصلا دنبال حال خوش نبوده و نیستم و کاری به لذت و حال سحر ندارم. فقط می خواهم اراده و همت تحصیل علوم معارف حقه الهیه در من روز افزون گردد و خوابم کم شده و سحرها سرحال باشم. نماز شب، خلوت سحر، و نماز اول وقت صبح را دوباره بدست بیاورم و امید تلاش برای خودسازی را در وجودم بیابم... حال با این اوصاف استاد عزیز تر از جانم شما چه دستوری می فرمایید که بنده از این کتلی که در آن افتاده ام عبور کنم؟ البته در درجه اول نیازمند دعای خیر جنابتان هستم تا در سایه لطف شما ما هم ذره ای از شهد شیرین معرفت بچشیم. در پایان از اینکه محبت فرمودید و وقت برایم گذاشتید کمال تشکر را دارم. ان شاءالله خداوند متعال خیر کثیرتان دهد. التماس دعای فراوان از برای همگان را مسئلت دارم. در پناه قرآن باشید. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر انسان در عین قبض و بسط‌هایی که دارد باید با طیّ منازل همراه باشد، چه منازل معرفتی و چه منازل سلوکی. در منازل معرفتی مباحث کتاب معاد با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» پیشنهاد می‌شود. و در منازل سلوکی کتاب «منازل السائرین» با شرح استاد حجت الاسلام یزدان‌پناه از مؤسسه‌ی امام خمینی قم پیشنهاد می‌گردد. موفق باشید

13882
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: 1. تعریف فیزیسین ها از تن آدم چیست؟ بدن را چه تعریف کرده اند؟ 2. تعریف آنها از نفس چیست؟ 3. تعریف روانشناسها از نفس چیست؟ ممنونم استاد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سوالات را از من نباید بپرسید؛ احاطه‌ی بنده در این موارد نیست. موفق باشید

13867
متن پرسش
سلام: استاد من مدتی به کتاب «آنگاه که فعالیت های فرهنگی ‍‍پوچ می شود» شما علاقمند شدم و مقداری از آن را مطالعه کردم و به جایی رسیدم که دیگر برایم نامفهوم بود و وقتی از شاگردانتان علت را پرسیدم گفتند ابتدا باید «معرفت النفس» و «برهان صدیقین» را کار می کردی و بعد سراغ این کتاب می رفتی. اما بنده اکنون در شرایط خاصی هستم که نمی توانم روی کتب شما وقت بگذارم و از طرفی نگران عمر و جوانی خودم هستم که نکنه به پوچی بگذره هر صبح که از خواب پا میشم و در هر لحظه از خودم می پرسم آیا من در مسیری که معبود می خواد هستم یا «یعلمون ظاهره من حیات الدنیا و هم عن الاخرتهم غافلون» هستم من این چند سال اخیر تو بحران هویت اسلامی ایرانی بودم و به لطف خدا از این مرحله عبور کردم و می خوهام سیر الی الله رو به عنایت خود تبارک و تعالی شروع کنم اما همیشه نگران هستم که آیا اعمالم درسته و آیا دارم به وظایفم خوب عمل می کنم یا نه؟ سوالم از محضر شریف اینه که اگه من بخوام از همین امروز کاری کنم که آخر عمر مانند خیلی از پیران جامعه سرخورده و نادم نباشم چه باید بکنم و چه رویکردی باید داشته باشم؟ صبحم رو چگونه و با چه رویکردی آغاز و اون رو ادامه بدم که شرمنده جوانیم نشم و چه کنم مکر لیل و نهار به رویکرد متعالیم ضربه نزنه. استدعا دارم منو به کتاب و جزوه و صوت رجوع ندید چون باور کنید شرایط زندگی به نحویه که اصلا نمیتونم رو مطالعه تحقیقی دینی وقت بگذارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با رجوع به معارف معرفت النفسی راهی به سوی حق برای شما گشوده می‌شود. فایل صوتی «ده نکته از معرفت نفس» که بر روی سایت هست، کارساز است. موفق باشید

13863
متن پرسش
با سلام: استاد می خواستم نظرتون رو درباره این علوم روانشناسی که تحت عنوان علوم موفقیت شخصی هستند بدانم. در این علوم مطالبی که گفته می شود که انسان را به موفقیت و ثروت می رساند و مدرسان این جور دوره ها در مورد قدرت خلق کردن مغز انسان صحبت می کنند که انسان می تواند با استفاده از مغزش یک زندگی عالی برای خودش خلق کند ولی بحث من سر این است: 1. انسان موفقیتش دست خودش است یا دست خدا؟ اگر در مورد ضمیر ناخودآگاه اطلاعاتی دارید لطفا بگوئید. 2. ضمیر ناخودآگاه چنین قدرتی تحت عنوان خلق موفقیت دارد یا نه؟ 3. و اینکه آیا به نظر شما خلق موفقیت های شغلی و درسی در این دنیای فانی که هدف لقاءالله است و نظام آن «انا لله و انا الیه راجعون» است مهم است یا انسان فقط باید به آخرتش فکر کند؟ استاد نظر شما برای من خیلی ارزشمند است لطفا جوابم را سریع تر بدهید. اگر امکان دارد جواب سوال 3 را خیلی کامل بدهید که یک سری مسائل برایم روشن شود و اگر کتابی در این زمینه دارید معرفی کنید با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تا حدّی جایگاه سوبژکتیویته تبیین شد و این‌که انسان در این نگاه، به جای رجوع به حق و متصل شدن به منبع لایزال کمال مطلق، گرفتار یک‌نوع خودشارژی می‌شود و این عملاً یک‌نوع توهّم‌زدگی است، حال چه تحت عنوان ضمیر ناخودآگاه از آن یاد کنیم یا به آن نام  قدرت خلق‌کردن مغز بدهیم. موفق باشید

نمایش چاپی