بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13850
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به جلسه اول کتاب «آشتی با خدا»، به صورت کلی و یک قاعده عمومی بیان می کنید که پوچی عامل کفر است و کفر به یاس می گراید، این در حالی است که افراد بسیاری وجود دارند که هیچ بهره ای از ایمان به خدا ندارند ولی به پوچی و یاس نرسیده اند (جزو حالتی که خودشان پوچیشان را درک نمی کنند نیستند). این مسئله را با آن قانون کلی چگونه می شود جمع کرد؟ و آیا هر زندگی غیر الهی به پوچی می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لایه‌ی اصیل انسان فطرت انسان است و فطرت تنها با اُنس با خدا زنده می‌ماند. لذا این نوع افراد که می‌فرمایید ممکن است به جهت مشغله‌های دنیایی، آگاهیِ روشن و ملموسی به پوچی خود نداشته باشند، ولی در عمق جان که از آن‌ها جدا نیست در جانِ خود غمِ بی‌خدایی را دارند. حال چه در این دنیا و چه در آن دنیا وقتی این مشغله‌ها فرو افتد با چنین غم جانکاهی روبه‌رو خواهند شد. موفق باشید 

13844
متن پرسش
با سلام و درود: برای خودسازی راه توحیدی قوی تر است یا معرفت نفسی و یا هر دو با هم؟ علم کلام در خودسازی تاثیر دارد یا ندارد و چرا؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام بیشتر برای جواب‌دادن به شبهات است در موضوعات عقیدتی. ولی معرفت نفس از یک طرف ما را منوّر به نگاه توحیدی می‌کند و از طرف دیگر مقدمه می‌شود برای توحیدی بالاتر. موفق باشید

13837
متن پرسش
با سلام: منظور از وجه الهی اشیاء چیست؟ آیا منظور نفس ناطقه انسان هست؟ یا وجود برتر انسان در عوالم مثال و عقل و عالم اله؟ یا همان وجود خاکی اما از نقطه نظر اینکه متن جسم و جان او را حق تشکیل داده است؟ که در این صورت فنا برای او قابل تصور است یا منظور چیز دیگریست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مفصلی را می‌طلبد. همین اندازه عنایت داشته باشید که وجه حقّانی و وجودی هر مخلوقی، وَجهِ الهی آن مخلوق است. موفق باشید

13824
متن پرسش
بسمه تعالی استاد طاهرزاده عزیز سلام علیکم: استاد از وقتی بحث معرفت نفس را گرفته ام به حقیقت بحث نفس مغرور گردیده ام و حالات عجیبی برایم حادث شده است... 1. یکی اینکه بعضی توانایی های نفسم ظهور پیدا کرده است که نمي دانم اتفاق خوبی هست يا نه؟ 2. من قوه متصوره بنظر خودم فوق العاده ای دارم یعنی تصویر حرف ها و گفته و نوشته ها را به عينه می بینم حتی این زمان که مشغول نوشتن این پیام هستم جمال حضرتعالی در پيش چشمم هست و... و اين موضوع برايم آزار دهنده شده است طوری که نمی توانم بین حقایق قلبم و تصوراتم تمیز بدهم، چه کنم؟ همین امر مشکلات زیادی برایم ایجاد کرده و وقتی موضوع حضور در معرفت نفس مطرح می شود حضور یافتن بسیار سخت شده طوری که می دانم که ماسوالله اصلا وجود ندارد ولی تصاویر برایم ایجاد تکثر کرده است، طوری که نه خدا را می بینم و نه غیر خدا برایم مهم است... در برزخی عجیب گیر افتاده ام! ببخشید بابت پرحرفي همیشگی ام. خدا عاقبت ما و شما را ختم بخیر بگرداند. یا علی مدد
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «هدف خیال و عقل و قلب» عرض شد این صورت‌ها به خودی خود چیز بدی نیستند. إن‌شاءاللّه عکس مه‌رویان بستان خدا می‌باشند. مهم آن است که از طریق این کثرات با همه‌ی زیبایی‌های قدسی‌اش ما آینه‌ای بسازیم جهت نظر به آن حقیقت وَحدانی. موفق باشید  

13817
متن پرسش
سلام: جلسات کتاب «مصباح الهدایه» کی تموم میشه؟ آیا برای شروع «مصباح الهدایه» پیش نیازی هم باید طی بشه یا همین جور قابل فهم هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتمام شرح کتاب «مصباح الهدایه» به عهده‌ی خداوند است. البته و صد البته برای فهم آن مقدمات بسیاری نیاز است. از معرفت نفس و برهان صدیقین و مباحث معاد، گرفته تا عرایضی که در شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام قبل از این به عمل آمده است. موفق باشید

13823
متن پرسش
سلام: خدا قوت. 1. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که یادداشتی درباره اربعین و زیارت در اربعین بنویسند 2. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم بعد از اینکه یکی از سه جلسه هفتگیشان که تمام شد، زحمت بکشند. منت بر سرمان بگزارند اگر صلاح می دانند کتاب معرفت نفس و حشر را شرح بفرمایند. چون کسانی مثل بنده که توفیق داریم با سیر شما کار کنیم تنها مشکلمان این است که شرح آن کتاب بسیار کم کیفیت و اجمالیست. 3. از جناب استاد عاجزانه خواهشمندیم که بعد از کتاب مصباح الهدایه. کتاب چهل حدیث را هم عنایتی داشته باشند اگر صلاح می دانند. استاد. اینها فقط صحبت بنده حقیر نیست. خیلی ها این صحبتها را قبول دارند و منتظر شما هستند. خیلی از شما ممنونم. خدا ان شاءالله به شما قوت و قدرت و توفیق روز افزون عنایت کند تا به فرهنگ ناب محمدی صلوات الله علیه، خدمت کنید. همانطور که تا الان بسیار این کار را کردید. ما شاگردان کوچکتان را هم حتما دعا بفرمایید در کربلا. یا علی التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- إن‌شاءاللّه  2- دعا کنید خداوند توفیق تشکیل محافلی را به بنده بدهد که در آن علاوه بر تبیین اشارات کتاب «مصباح الهدایه» به اشارات کتاب «معرفتِ نفس و حشر» نیز بپردازیم. «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». موفق باشید

13812
متن پرسش
سلام: استاد تعریف دانشمندان فیزیک از نفس یا من چیست؟ کدام فیزیک دان به نظر معرفت النفسی توانسته نزدیک بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امثال آیان‌باربر در کتاب «علم و دین» و یا وایتهد در مجردبودن نفس مشکلی ندارند. بحث در دقایق موضوع است که آن‌ها ورود پیدا نکرده‌اند. موفق باشید

13810
متن پرسش
استاد عزیز سلام: 1. آیا اعتقاد به خدا و درک خدا ذاتی است همانند بدیهیات؟ 2. اگر اعتقاد به خدا ذاتی است پس چرا برخی شک می کنند و ما یا برای اثبات خدا دلیل می آوریم؟ ما که برای بدیهیات دلیل نمی آوریم و نیازی هم به دلیل نیست چون واضح و روشن هستند، حال چگونه است که خداوند نیاز به اثبات دارد؟ 3. چه تفاوتی بین بدیهیات که ذاتی انسان هستند و اعتقاد به خداوند هست که برای بدیهیات دلیل نیازی نیست اما برای اثبات خدا دلیل نیاز هست؟ لطفا تفاوت این دو را بیان کنید. 4. از طرفی می دانیم که همه از خدائیم و وجودمان و علت اصلی وجودمان خداست به همین دلیل باید ذاتا به خدا همانند بدیهیات علم داشته باشیم، پس چرا وجود خداوند را اثبات می کنیم و چرا برخی به خداوند ایمان نمی آورند و کافر هستند؟ مگر ذاتی نیست؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتقاد به خداوند فطری است و از جهتی با بدیهیات متفاوت است. زیرا بدیهیات در دسترس هر انسانی در هر حالتی هست. ولی فطریات ابعاد متعالی و برترِ هر انسانی است و هرکس به اندازه‌ای که از عوامل غفلت از فطرت فاصله بگیرد، فطریات خود را احساس می‌کند و دستورات شریعت در همین راستا است. موفق باشید

13807
متن پرسش
با سلام: چند تا سوال داشتم لطف میکنین اگه جواب بدید. یکی اینکه مجرد نسبی یعنی چی؟ یکی اینکه نفس زمانی که به عالم عقل کل میرسه چه ویژگی پیدا میکنه؟ آیا اینکه مراتب نفس ما حس و خیال و عقل است نفس با عقلانی شدن در عالم مجردات چه تغییری میکنه؟ فرق بین صادر اول یا عقل کل و ماده در چه چیزهایی است؟ معاد جسمانی یا روحانی کدام است؟ با توجه به اینکه نور عقل روشنگر است و خود نور است ولی خود مخلوق است ربط بین نور عقل مخلوق و جسم ادراک شده با آن نور چیست؟ فرق اسماء و صفات در علم آدم اسماء کلها چیست؟ اجسام روح ندارند اما معنی این جمله ی عارفان که برون عکس درون است چیست؟ آیا اگر از ماده بالا رویم اجتماع نقیضین انجام می شود؟ فرق وحدت حقه حقیقیه و ظلیه چیست؟ آیا می شود طی الارض جسمی نباشد؟ آن چراغ در آیه سی و پنج سوره نور چیست؟ تجلی ذات برای ذات یعنی چه؟ و آخر اینکه نسبت علم و ذات حق تبارک و تعالی؟ تک تک این سوالت برای من یه دنیا ارزش داره ممنون میشم جواب بدین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجرد نسبی یعنی موجودی که هنوز همه‌ی قوه‌هایش بالفعل نشده است. برعکسِ مجرد کامل که همان مقام عقل کلّ است. نفس انسان همه‌ی مراتب حس و خیال و عقل را داراست ولی شخص ما، معلوم نیست که در کدام‌یک از این مراتب، بالفعل شده‌ایم؟ اولیاء الهی در مقام عقل، بالفعل‌اند و کودکان، در مقام حسّ. از این به بعد سؤالاتتان طوری است که برای فهم آن‌ها باید مطالعات طولانی داشته باشید تا حلّ شود و جواب مناسب بگیرید. پیشنهاد ما آن است که با سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست کار را شروع کنید و با حوصله ادامه دهید تا إن‌شاءاللّه جواب سؤالات خود را دریافت فرمایید. موفق باشید

13794
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت همانطور که خدمتتان عرض کرده بودم: مقاله ای برای جشنواره علامه حلی می خواهم بنویسم با موضوع معرفت نفسی. چیزی به ذهنم آمده که نمی دانم درست بشود یا خیر؟ اینکه بیایم مساله معرفت نفس را با ترتیبی که در کتاب ده نکته آمده تبیین کنم با زبان خودم . و با اضافات جملات بزرگان و اضافات حدیث. فقط اگر آن قسمتی که کاربرد ابزاری تن را می گویید انتقال بدهم به آخر مقاله، بهتر نمی شود؟ چون موضوع مقاله ام طوری است که خواننده ابزاری بودن تن را می طلبد. حال من ابزاری بودن تن را بگذارم آخر سر تبیین کنم و تمام مقاله را با رویکرد آن قسمت آخر بنویسم چطور است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید که چینش را چه کنم تا ابزاری بودن تن تبیین شود؟ اگر نکته ای هم صلاح دانستید بفرمایید تا استفاده کنیم. استاد بنده خویشتن پنهان و صوتها را هم گوش دادم و رجوع هایی به جلد 8 و 9 اسفار کرده ام. التماس دعای فراوان. یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم ابتکار خوبی است. شروع کنید إن‌شاءاللّه نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

13783
متن پرسش
با سلام: می خواستم بدانم حیوانات بعد از مرگ چه اتفاقی برایشان می افتد آیا آنها هم مثل ما من و تن دارند با توجه به این که من هرگز نابود نمی شود پس بعد از مرگ چه می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر این‌که از نظر فلسفه‌ی اسلامی نفسِ حیوانات به صورت کلّی محشور می‌شود، نه به صورت جزیی و فردی. بدین معنا که ما در آن‌جا نفس گوسفند داریم اما نه گوسفند خاص. موفق باشید

13789
متن پرسش
با سلام: می خواستم خواهش کنم اگه امکان داره در مورد کیفیت ارتباط نفس جزئی پیامبر یعنی نفس ناطقه ایشون و حقیقت نوری ایشون در دو قوس صعود و نزول توضیح بدید ممنون. آیا نفس ناطقه ایشون در قوس صعود چون مظهر کامل صادر اول میشه در اثر تکامل نفس صادر اول رو حقیقت محمدیه میگن یا در قوس نزول هم این رابطه معنا داره و اگه آره کیفیت این رابطه در قوس نزول چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدیه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان «اول ما خلق اللّه» فوق قوس نزول و صعود است و با نزول آن حقیقت، همه‌ی عالم ظهور کرد و شخص ایشان با آن حقیقت در همه‌ی عالم حاضر است. موفق باشید

13777
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد دو سوال داشتم اولیش مربوط به آقای علی اکبری که در ماهواره ادعای انرژی درمانی میکنه تو جواب قبل گفتین فقط با خیالات بازی می کند ولی قبلا که ایران بود خانه ی یکی از اقوام ما آمد و واقعا قدرت داشت با دست با فاصله چنگال را خم کرد و تقریبا داشتن انرژی قطعی هست از آن طرف این بنده خدا به ظاهر متدین است. می خواستم ببنم اگر انرژی داشته باشد می تواند از تلویزیون و آن طرف دنیا تاثیر بگذارد؟ ادعا می کند تو ساعت خاص با تلپاتی انرژی می فرسد اکثر هم جواب می گیرند و درد و مریضی شان خوب می شود درباره ی این مرد کمی توضیح دهید چون فوق العاده مشهور شده و همه جا حرف از قدرت اوست می شود با توضیح و ادله بیاوردید که بتوانیم دیگران را هم متقاعد کنیم. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان با تمرکز روی پدیده‌ها تأثیر بگذارد، بحث دیگری است که به قدرت نفس بستگی دارد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و ملک» شده است که می‌تواند مبنای تحلیل این امور قرار گیرد. در ضمن عرایضی در شرح فیلم «سفر به ماوراء» در این مورد شده است. موفق باشید

13775
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا در معرفت نفس می توان من انسان بدن یک انسان دیگر را در اختیار بگیرد؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این مورد شده است که به طور کلی این کار ممکن نیست زیرا نفس ناطقه بدن خود را تدبیر می‌کند و از آن طریق از قوه به کمال می‌رسد. ولی می‌تواند عضو دیگری را که به بدنش پیوند می‌زنند، تدبیر کند. موفق باشید

13760
متن پرسش
سلام: آیا یک شخص میتونه با همین بدن خاکی به عوالم بالا صعود کنه به این معنی که به تجرد مثالی و عقلی حتی همین بدن خاکی برسد؟ و بعد دوباره به عالم ماده نازل شود؟ برخی این موضوع که حضرت مسیح در آسمان است را اینگونه تفسیر کردند که منظور از آسمان، عوالم غیر مادی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» روشن شده است که اگر ماده از مرتبه‌ی مادی‌بودن بالاتر رود، دیگر از مادی‌بودن در می‌آید و این‌که قرآن می‌فرماید حضرت مسیح«علیه‌السلام» را به بالا برده است، باید بالابردن رتبه‌ای باشد که یک‌نوع برگشت به هویتِ مجرد است و این غیر از بالابردن مکانی است. موفق باشید

13761
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی پیرامون 10 تکته داشتم که خدمتتان عارض می شوم: 1. چرا می فرمایید وقتی مریض می شویم روح مریض می شود و تن تحت حکومت میکروب قرار می گیرد. 2. شما در جواب کسی که عرض کرد چرا من را به مغز نسبت ندهیم فرمودید شما می گویید مغز من پس یک منی هست و یک مغزی و باید مغایرت بین مدرک و مدرک وحود داشته باشد و حال آنکه این مغز من که می گوییم بالمسامحه است و در و این همان مغز است. 3. آیا می توانید عقلا ثابت کنید که دیوانه ها هم نفسشان کامل است و فقط ارتباطش با بدن مختل شده؟ 4. شما در جواب سوال کسی که عرض کرد چرا پیغمبر اکرم با جنبه حقیقی شخص در عالم خواب رو به رو نشدند فرمودید که حقیقتا اینها انسان نبودند و این جنبه غیر انسانی شان بود و حال آنکه حیوانات مظهر تجلی الهی اند و اگر این گونه، افراد گنه کار نشان داده می شوند به خاطر این است که از طریق این شکل به پستی شان پی برند نه اینکه حقیقتا میمون باشند و باز سوال آن بزرگوار تکرار گردد (ادامه سوالات معرفت النفس را ان شاء الله دفعه دیگر به عرضتان می رسانم) 5. می خواهم مقاله ای پیرامون انسان از دیدگاه اسلام یا عام ترش مثلا حق بنویسم می توانید جناب عالی چند کتاب یا مقاله معرفی کنید (غیر از آشتی با خدا و ده نکته که خوانده ام)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث معرفت نفس در کتاب «خویشتن پنهان» روشن شد که چرا بدن‌های مختلف در مقابل میکروب‌ها یک عکس‌العمل نشان نمی‌دهند و چنان‌چه روح انسان در شدت وجودی بیشتر باشد، بر تأثیر میکروب‌ها غلبه می‌کند 2- بالاخره این ادراک را اگر کسی نپذیرد، عملاً به هیچ ادراکی از ادراکات خود نمی‌تواند اعتماد کند و گرفتار یک نوع سوفسطایی‌گری می‌شود 3- همین‌که می‌توان در بسیاری موارد دیوانگان را به کمک درمان بدن‌شان درمان کرد، نشان می‌دهد که مشکل آن‌ها در عدم ارتباط صحیح بین جسم و روح است و این‌که جسم نمی‌تواند آن‌چه که روح اراده می‌کند را، صورتِ عمل بپوشاند. شاید کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» در این مورد بتواند کمک کند. موفق باشید

13746
متن پرسش
سلام خدمت استادگرامی: من تازه وارد این مسیر شدم، خیلی عالیه، ولی مدام دلسرد می شوم، مثل این میمونه که شیطان سنگ میندازه، با۴ نفر از دوستان خویشتن پنهان رو مباحثه می کنیم، استاد نداریم و واقعا سخته. دوستان هم مثل من سرد و گرم میشن، لطفا کمک کنید که انگیزه و ارادمون بیشتر بشه. اجرتون با صاحب الزمان. یکی از دوستان در جلسات حضوری شما بودن و خیلی کمک میکنن. سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید بعد از شرح صوتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» کتاب «معاد» را  با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و بعد به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید و درکتاب «خویشتن پنهان» صفحات 41 تا 59  را پس از مطالعه‌ی کامل کتاب مطالعه فرمایید زیرا بنا بود نظر علامه طباطبایی در پاورقی بیاید که اشتباهاً در متن آمده. موفق باشید

13742
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز - ان شاءالله سلامت باشید. 1. آیا قوه واهمه همیشه کارکرد منفی و غیر کمالی دارد؟ 2. اگر وهم کارکرد مثبت نیز دارد، وجه تمایزش با عقل عملی چیست؟ 3. آیا تسویل (تزیین زشتی ها برای فرد) در قرآن مصداقی از عملکرد وهم است؟ ممنون از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که می‌دانید قوه‌ی واهمه قوه‌ای است که معانی را صورت می‌دهد 2- وقتی نفس ناطقه در عین حفظ قوه‌ی واهمه، به عالم معنا سیر کند صورت آن معانی در قوه‌ی واهمه ظهور می‌کند که صورت‌های ارزشمندی است. ولی در مورد عقل عملی تنها می‌توان گفت که عقل وقتی به معنای افعالی که باید انجام دهد نظر داشته باشد و انسان موانع اراده‌ی آن اعمال را برطرف کرده باشد، منوّر به عقل عملی است. حال آیا این دو در بعضی موارد شبیه همدیگر عمل می‌کنند ظاهراً همین‌طور است وقتی که تصور عملی را قوه‌ی واهمه داشته باشد و عقل عملی نیز موانع اراده به آن عمل را برطرف کرده باشد، این دو در کنار همدیگرند 3- همین‌طور است که می‌فرمایید که نفس در این موارد از نفس امّاره پیروی می‌کند. موفق باشید

13711
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: بنده مدتی است مطالعه کتاب شرح حدیث جنود امام را با کمک صوت های جلسات شرح شما شروع کردم و در این رابطه چند سوال دارم: 1. شما فرمودید مباحث امام خمینی (ره) را اگر می خواهید با اراده متوسط کار کنید بروید سراغ همان کتاب های اخلاقی دیگر (که امام در مقدمه کتاب آنها را مذمت نمودند). منظور از اراده متوسط و عالی چیست و از کجا اطمینان پیدا کنیم با افق درست و همت کافی وارد این مباحث شدیم و ضرر نمی کنیم؟ چه شاخصه هایی را باید در خودمان بررسی کنیم و چه اعمالی باید انجام دهیم؟ 2. از نطر شما جنس معارف امثال صدرا و امام خمینی (ره) قابل طرح در بین عوام هست؟ اگر تشنگی و آمادگی اولیه مورد نیاز است، طرح بی مهابای این معارف در بین افراد جامعه صحیح است؟ همچنین این که ما از تریبون عمومی معرفت نفس بگوییم و باب این مباحث را باز کنیم در حالی که همه ظرفیت عقلی و قلبی معارف عمیق دینی را ندارند و اراده عالی در همه یافت نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. 1ـ حضرت امام بنا دارند که ما را از خود آزاد کنند و به خدا برسانند و این غیر آن است که بخواهیم برای خود بهشت و ریحان داشته‌باشیم؛ آن هم بد نیست ولی این سلوک، آن سلوک نیست. باید به عزم خود نگاه کنید که آیا برای لذات نفس عبادت می‌کنید تا آن دنیا از آن لذات بهره‌مند شوید یا ما وراء این‌ها خود انس با خدا برای شما مطلوب است. 2ـ البته برای مردم معمولی نباید با زبان فلسفه و عرفان حرف زد ولی اگر کسی به مبانی فلسفی و عرفانی آگاهی داشته‌باشد، بر آن مبنا سخن‌های دقیق و متینی را با مردم در میان می‌گذارد که نمونه‌ی آن را در حضرت امام ملاحظه کردید. موفق باشید

13691
متن پرسش
سلام: استاد یک سردر گمی برایم پیش آمده در مطالعه آثارتان. الان نمی دانم اول کدامیک ازینها را که الان عرض می کنم بخوانم: «مقالات» ، «شرح سوره حمد» ، «جلد 8 و نه اسفار». یا وارد مباحث اهل بیت شوم. لطفا راهنمایی فرمایید و اگر هم جزوه ای لازم می دانید بخوانم بفرمایید. چون ترتیب خواندن جزوات را اصلا نمی دانم. خوب میشد اگر موسسه المیزان به لطف خدا یک سیر مطالعاتی برای جزوات تنظیم می کرد با مشورت شما. تا بیشتر و بهتر ان شاءالله استفاده کنیم. التماس دعای فراوان از استاد عزیز داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فرصت مناسب دارید بعد از ده‌نکته و برهان صدیقین و معاد - همراه با شرح صوتی آن‌ها - شرح سوره‌ی حمد را شروع کنید و بعد از جلد اول «مقالات» همراه با شرح صوتی آن، به جلد 8 و 9 اسفار بپردازید. موفق باشید

13701
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید ان شاءالله سوالی دیگر از محضرتان دارم. جناب شیخ اکبر که بر این عقیده بودند که آنهایی که جهنمی می شوند به آن عادت می کنند یا به عبارتی اگر آنها را از آنجا بیرون ببرند اذیت می شوند. این را شما در معرفت نفس و حشر در پاورقی آوردید ولی متاسفانه در تایپ اشتباه شده. در جلد 9 اسفار است. در آنجا فرمودید علامه بر این عقیده بودند که ایشان از نظرشان برگشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه فرمایش شما نشدم. ملاصدرا در جلد 9 اسفار، صفحه‌ی 346 به استقبال سخن محی‌الدین رفته و معتقد می‌شود عذاب، دائمی نمی‌باشد و معتقد است از آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (اعراف/179) به یقین عده‌ی زیادی را برای جهنم آفریدیم. پس ذات عده‌ای برای جهنم است و از این جهت که ذات آن‌ها با جهنم مناسبت دارد نباید جهنم برای آن‌ها آزاردهنده باشد و به همین جهت از درخت زقّوم با ولع می‌خورند. البته ملاصدرا در کتاب «عرشیه» که از آخرین آثار اوست از عقیده‌ی قبلی برمی‌گردد و معتقد می‌شود دار جهنم دار آلام و رنجِ ابدی است. در کتاب «عرشیه» این طور شروع می‌کند: صاحب فتوحات مکیه، ابن عربی، در این باب امعان نظر کرد و در آن کتاب، بحث فراوان نمود و در فصوص گفت: اما دوزخیان، فرجام کار آن‌ها به سوی نعمت است؛ زیرا صورت آتش برای دوزخیان پس از سپری شدن مدت عقوبت، سرد و سلامت می‌شود. «و اما انا و الّذي لاح لى بما انا مشتغل به من الرياضات العلميّة و العمليّة ان دار الجحيم، ليست بدار النعيم و انما هى موضع الألم و المحن و فيها العذاب الدائم، لكن آلامها متفننة متجددة على الاستمرار بلا انقطاع و الجلود فيها متبدلةامّا من، آنچه که برایم با اشتغال به ریاضت‌های علمی و عملی، ظاهر و آشکار شده، این است که دوزخ و سرای جحیم جای نعمت نیست بلکه جای درد و رنج است و در آن، عذاب دائم و همیشگی وجود دارد امّا رنج‌ها و دردهایش گوناگون و نو به نو و در عین حال پیوسته و بدون پایان است. پوست‌ها در آن دگرگون می‌شوند. آن‌جا جای راحتی و آسودگی و رحمت و آرامش نیست؛ زیرا منزلت دوزخ و دار جحیم در آن سرای، همانند منزلت عالم کون و فساد، از این عالم دنیاست.(ملا صدرا، عرشیه، انتشارات مولى، 1361، ص 282.) موفق باشید

13688
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوال من اینه که علت عقب افتادگی و منگولیسم چیست و به چه مرحله ای مربوط می شود؟ و آیا پدر و مادر در این بین مقصرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله مربوط به روح طرف است، منتها بعضاً شرایط والدین، زمینه را شدت می‌بخشد. موفق باشید

13682
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من وارد گروه ده نکته از معرفت از نفس شدم که استادش یکی از شاگردان به نام شماست (حاج آقا حسینی) هدفم یادآوری مباحث بود اما 3 جلسه که ادامه دادم دچار سوالاتی شدم از خواب و برزخ و ... که جواب قانع کننده دریافت نکردم و حسابی پشیمون شدم که وارد چنین گروهی شدم اشکال از طرف حاج آقا نیست اشکال از طرف من هستش که نتونستم حرفها و مباحث ایشون را درک کنم حالا لطفا شما منو راهنمایی کنید کل سوال و جواب ها را می نویسم. سوال: 1. سلام استاد شما می فرمایید اگر مسيري براي ما بسيار مهم بشود و جديت در راه پيدا كنيم خواب ها شروع مي شوند تا شما در آن راه راسخ شويد (و استاد طاهر زاده می فرمایند بعدا خواب برداشته می شود و اما شما می فرمایید ما همچنان خواب می بینیم) از طرفی هم می فرمایید که چون اصولا خوابهاي ما مخلوط از دروغ و راسته اعتنا كردن و جدي دانستن اين خواب ها بيشتر دردسر سازه. ما مثل اولياي الهي نيستيم كه خوابمان عين حق باشد پس زياد جدي نيستند به آنها اعتنا نکنیم این مطالب را چطور با هم جمع می شود؟ 2. اصولا در خواب نفس با عالم برزخ ارتباط برقرار مي کند اما چون نفس های ما خيلي ضعيفند چيزی از عالم برزخ بدستش نمي آید اگر نکته ارتباط با برزخ را بپذیریم با این توضیح شما روبرو می شویم که اکثر خوابهای ما تکرار روزمان هستند لذا بي اهميتند؛ و ما وقتي از خواب بيدار مي شویم؛ چيزی بياد نمي آوریم پس این ارتباط با برزخ نیست هر نفسی بر اساس شدت و ضعف باید با برزخ ارتباط داشته باشه یعنی وارد عالم دیگر شده باشه ولی روزمرگی ها یادآور ورود به عالم دیگه نیست. 3. وقتی دوره برزخ تمام می شود از فرد می پرسند چقدر در این دوران بودی میگ وید نصف روز یا شاید کمتر آیا این هم مثل عالم خواب است و ما به یاد نمی آوریم یا برای ما مهمترینش تو یادمان هست و یا........؟ به این اعتقاد هستم که آنجا زمان و مکان ندارد. متشکرم جواب ایشان این بود خوابها جدی نیستند صرفا مشخص کننده راه هستند آن هم در صورتی که راهی شروع شده باشد و گرنه اصلا در همین حد هم مهم نیستند پس به آنها زیاد اهمیت ندهید. هر خوابی از دریچه خیال است و خیال هر کس کانالی است به عالم خیال که همان برزخ می باشد و این برزخ مقید مختص به خودتان می باشد. علت ندانستنش نه بخاطر بیاد نیاوردن است بلکه بخاطر بی زمانی عالم خواب و برزخ است. سوال: لطفا رابطه بین عالم برزخ و خیال را توضیح دهید؟ 2. بعد از برزخ قیامت هست در قیامت هم بی زمانی وجود داره توضیح شما فقط منوط شده به عالم خواب و برزخ این را هم توضیح بفرمایید. جواب: برزخ و خیال یک چیزند خیال منفصل را عالم برزخ می گویند وخیال متصل را همان خیال خودمان می گویند. در برزخ و قیامت هر دو تجرد وجود دارد و لذا هر دو بی زمانند. خواب بهترین نمونه ای است که همه آن را تجربه کرده اند و لذا اگر تجربه دیگری سراغ دارید شما بفرمایید. سوال: من تجربه بهتر ندارم اما پاسختون منو توجیه نمیکنه هرچند قبول دارم. جواب: اگر از این طریق نمی توانید با این مبحث ارتباط بگیرید می توانید با مباحث عقلی این بحث مرتبط بشوید تا با استدلالهای عقلی مساله برایتان حل گردد و گرنه یا باید به تجربه عام همگی تکیه کنید یا خودتان اهل کشف و شهود باشید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبه‌ی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خواب‌های انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خواب‌ها که صورت توهّمات است، برداشته می‌شود 2- اکثر خواب‌ها به جهت منتقل‌شدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبه‌ی برزخیِ انسان است، صورت‌های محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر می‌شود. ولی اگر کسی از غلبه‌ی صورت‌های حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبه‌رو می‌شود که نازله‌ی حقایق عقلی می‌باشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا این‌که می‌گوییم یک‌روز و یا نصفه روز در دنیا بوده‌ایم، به جهت عادت‌های فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبه‌ی وجودی فرق نمی‌کند. آن‌جا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورت‌ها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود می‌توانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید

13677
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: 1. آیا یک صورت خیالی (مثلا صورت خیالی یک درخت) علاوه بر اینکه یک وجود ذهنی است، وجودی علمی نیز هست؟ 2. آیا یک صورت خیالی شهوانی (مثلا صورت خیالی یک زن) نیز وجودی علمی است؟ 3. با توجه به اینکه وجود های علمی، نور هستند، چگونه یک صورت خیالی شهوانی، نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صور ذهنی یک نوع وجود علمی است، ولی یا علمی است که اشاره به واقعیات دارد و یا علمی است که تحت عنوان «وَهم» اشاره به حقیقتی در خارج ندارد بلکه قوه‌ی واهمه بر اساس امیال خودش ساخته است و از این جهت نه‌تنها آن صورت علمی نور نیست بلکه ظلمات است. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

نمایش چاپی