بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: انسان‌شناسی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13783
متن پرسش
با سلام: می خواستم بدانم حیوانات بعد از مرگ چه اتفاقی برایشان می افتد آیا آنها هم مثل ما من و تن دارند با توجه به این که من هرگز نابود نمی شود پس بعد از مرگ چه می شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و «خویشتن پنهان» شده است مبنی بر این‌که از نظر فلسفه‌ی اسلامی نفسِ حیوانات به صورت کلّی محشور می‌شود، نه به صورت جزیی و فردی. بدین معنا که ما در آن‌جا نفس گوسفند داریم اما نه گوسفند خاص. موفق باشید

13789
متن پرسش
با سلام: می خواستم خواهش کنم اگه امکان داره در مورد کیفیت ارتباط نفس جزئی پیامبر یعنی نفس ناطقه ایشون و حقیقت نوری ایشون در دو قوس صعود و نزول توضیح بدید ممنون. آیا نفس ناطقه ایشون در قوس صعود چون مظهر کامل صادر اول میشه در اثر تکامل نفس صادر اول رو حقیقت محمدیه میگن یا در قوس نزول هم این رابطه معنا داره و اگه آره کیفیت این رابطه در قوس نزول چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت محمدیه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان «اول ما خلق اللّه» فوق قوس نزول و صعود است و با نزول آن حقیقت، همه‌ی عالم ظهور کرد و شخص ایشان با آن حقیقت در همه‌ی عالم حاضر است. موفق باشید

13777
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد دو سوال داشتم اولیش مربوط به آقای علی اکبری که در ماهواره ادعای انرژی درمانی میکنه تو جواب قبل گفتین فقط با خیالات بازی می کند ولی قبلا که ایران بود خانه ی یکی از اقوام ما آمد و واقعا قدرت داشت با دست با فاصله چنگال را خم کرد و تقریبا داشتن انرژی قطعی هست از آن طرف این بنده خدا به ظاهر متدین است. می خواستم ببنم اگر انرژی داشته باشد می تواند از تلویزیون و آن طرف دنیا تاثیر بگذارد؟ ادعا می کند تو ساعت خاص با تلپاتی انرژی می فرسد اکثر هم جواب می گیرند و درد و مریضی شان خوب می شود درباره ی این مرد کمی توضیح دهید چون فوق العاده مشهور شده و همه جا حرف از قدرت اوست می شود با توضیح و ادله بیاوردید که بتوانیم دیگران را هم متقاعد کنیم. با تشکر فراوان التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان با تمرکز روی پدیده‌ها تأثیر بگذارد، بحث دیگری است که به قدرت نفس بستگی دارد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و ملک» شده است که می‌تواند مبنای تحلیل این امور قرار گیرد. در ضمن عرایضی در شرح فیلم «سفر به ماوراء» در این مورد شده است. موفق باشید

13775
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: آیا در معرفت نفس می توان من انسان بدن یک انسان دیگر را در اختیار بگیرد؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این مورد شده است که به طور کلی این کار ممکن نیست زیرا نفس ناطقه بدن خود را تدبیر می‌کند و از آن طریق از قوه به کمال می‌رسد. ولی می‌تواند عضو دیگری را که به بدنش پیوند می‌زنند، تدبیر کند. موفق باشید

13760
متن پرسش
سلام: آیا یک شخص میتونه با همین بدن خاکی به عوالم بالا صعود کنه به این معنی که به تجرد مثالی و عقلی حتی همین بدن خاکی برسد؟ و بعد دوباره به عالم ماده نازل شود؟ برخی این موضوع که حضرت مسیح در آسمان است را اینگونه تفسیر کردند که منظور از آسمان، عوالم غیر مادی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» روشن شده است که اگر ماده از مرتبه‌ی مادی‌بودن بالاتر رود، دیگر از مادی‌بودن در می‌آید و این‌که قرآن می‌فرماید حضرت مسیح«علیه‌السلام» را به بالا برده است، باید بالابردن رتبه‌ای باشد که یک‌نوع برگشت به هویتِ مجرد است و این غیر از بالابردن مکانی است. موفق باشید

13761
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوار: سوالاتی پیرامون 10 تکته داشتم که خدمتتان عارض می شوم: 1. چرا می فرمایید وقتی مریض می شویم روح مریض می شود و تن تحت حکومت میکروب قرار می گیرد. 2. شما در جواب کسی که عرض کرد چرا من را به مغز نسبت ندهیم فرمودید شما می گویید مغز من پس یک منی هست و یک مغزی و باید مغایرت بین مدرک و مدرک وحود داشته باشد و حال آنکه این مغز من که می گوییم بالمسامحه است و در و این همان مغز است. 3. آیا می توانید عقلا ثابت کنید که دیوانه ها هم نفسشان کامل است و فقط ارتباطش با بدن مختل شده؟ 4. شما در جواب سوال کسی که عرض کرد چرا پیغمبر اکرم با جنبه حقیقی شخص در عالم خواب رو به رو نشدند فرمودید که حقیقتا اینها انسان نبودند و این جنبه غیر انسانی شان بود و حال آنکه حیوانات مظهر تجلی الهی اند و اگر این گونه، افراد گنه کار نشان داده می شوند به خاطر این است که از طریق این شکل به پستی شان پی برند نه اینکه حقیقتا میمون باشند و باز سوال آن بزرگوار تکرار گردد (ادامه سوالات معرفت النفس را ان شاء الله دفعه دیگر به عرضتان می رسانم) 5. می خواهم مقاله ای پیرامون انسان از دیدگاه اسلام یا عام ترش مثلا حق بنویسم می توانید جناب عالی چند کتاب یا مقاله معرفی کنید (غیر از آشتی با خدا و ده نکته که خوانده ام)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث معرفت نفس در کتاب «خویشتن پنهان» روشن شد که چرا بدن‌های مختلف در مقابل میکروب‌ها یک عکس‌العمل نشان نمی‌دهند و چنان‌چه روح انسان در شدت وجودی بیشتر باشد، بر تأثیر میکروب‌ها غلبه می‌کند 2- بالاخره این ادراک را اگر کسی نپذیرد، عملاً به هیچ ادراکی از ادراکات خود نمی‌تواند اعتماد کند و گرفتار یک نوع سوفسطایی‌گری می‌شود 3- همین‌که می‌توان در بسیاری موارد دیوانگان را به کمک درمان بدن‌شان درمان کرد، نشان می‌دهد که مشکل آن‌ها در عدم ارتباط صحیح بین جسم و روح است و این‌که جسم نمی‌تواند آن‌چه که روح اراده می‌کند را، صورتِ عمل بپوشاند. شاید کتاب «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» در این مورد بتواند کمک کند. موفق باشید

13746
متن پرسش
سلام خدمت استادگرامی: من تازه وارد این مسیر شدم، خیلی عالیه، ولی مدام دلسرد می شوم، مثل این میمونه که شیطان سنگ میندازه، با۴ نفر از دوستان خویشتن پنهان رو مباحثه می کنیم، استاد نداریم و واقعا سخته. دوستان هم مثل من سرد و گرم میشن، لطفا کمک کنید که انگیزه و ارادمون بیشتر بشه. اجرتون با صاحب الزمان. یکی از دوستان در جلسات حضوری شما بودن و خیلی کمک میکنن. سپاس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید بعد از شرح صوتی «ده نکته» و «برهان صدیقین» کتاب «معاد» را  با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و بعد به کتاب «خویشتن پنهان» بپردازید و درکتاب «خویشتن پنهان» صفحات 41 تا 59  را پس از مطالعه‌ی کامل کتاب مطالعه فرمایید زیرا بنا بود نظر علامه طباطبایی در پاورقی بیاید که اشتباهاً در متن آمده. موفق باشید

13742
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز - ان شاءالله سلامت باشید. 1. آیا قوه واهمه همیشه کارکرد منفی و غیر کمالی دارد؟ 2. اگر وهم کارکرد مثبت نیز دارد، وجه تمایزش با عقل عملی چیست؟ 3. آیا تسویل (تزیین زشتی ها برای فرد) در قرآن مصداقی از عملکرد وهم است؟ ممنون از راهنمایی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان‌طور که می‌دانید قوه‌ی واهمه قوه‌ای است که معانی را صورت می‌دهد 2- وقتی نفس ناطقه در عین حفظ قوه‌ی واهمه، به عالم معنا سیر کند صورت آن معانی در قوه‌ی واهمه ظهور می‌کند که صورت‌های ارزشمندی است. ولی در مورد عقل عملی تنها می‌توان گفت که عقل وقتی به معنای افعالی که باید انجام دهد نظر داشته باشد و انسان موانع اراده‌ی آن اعمال را برطرف کرده باشد، منوّر به عقل عملی است. حال آیا این دو در بعضی موارد شبیه همدیگر عمل می‌کنند ظاهراً همین‌طور است وقتی که تصور عملی را قوه‌ی واهمه داشته باشد و عقل عملی نیز موانع اراده به آن عمل را برطرف کرده باشد، این دو در کنار همدیگرند 3- همین‌طور است که می‌فرمایید که نفس در این موارد از نفس امّاره پیروی می‌کند. موفق باشید

13711
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: بنده مدتی است مطالعه کتاب شرح حدیث جنود امام را با کمک صوت های جلسات شرح شما شروع کردم و در این رابطه چند سوال دارم: 1. شما فرمودید مباحث امام خمینی (ره) را اگر می خواهید با اراده متوسط کار کنید بروید سراغ همان کتاب های اخلاقی دیگر (که امام در مقدمه کتاب آنها را مذمت نمودند). منظور از اراده متوسط و عالی چیست و از کجا اطمینان پیدا کنیم با افق درست و همت کافی وارد این مباحث شدیم و ضرر نمی کنیم؟ چه شاخصه هایی را باید در خودمان بررسی کنیم و چه اعمالی باید انجام دهیم؟ 2. از نطر شما جنس معارف امثال صدرا و امام خمینی (ره) قابل طرح در بین عوام هست؟ اگر تشنگی و آمادگی اولیه مورد نیاز است، طرح بی مهابای این معارف در بین افراد جامعه صحیح است؟ همچنین این که ما از تریبون عمومی معرفت نفس بگوییم و باب این مباحث را باز کنیم در حالی که همه ظرفیت عقلی و قلبی معارف عمیق دینی را ندارند و اراده عالی در همه یافت نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. 1ـ حضرت امام بنا دارند که ما را از خود آزاد کنند و به خدا برسانند و این غیر آن است که بخواهیم برای خود بهشت و ریحان داشته‌باشیم؛ آن هم بد نیست ولی این سلوک، آن سلوک نیست. باید به عزم خود نگاه کنید که آیا برای لذات نفس عبادت می‌کنید تا آن دنیا از آن لذات بهره‌مند شوید یا ما وراء این‌ها خود انس با خدا برای شما مطلوب است. 2ـ البته برای مردم معمولی نباید با زبان فلسفه و عرفان حرف زد ولی اگر کسی به مبانی فلسفی و عرفانی آگاهی داشته‌باشد، بر آن مبنا سخن‌های دقیق و متینی را با مردم در میان می‌گذارد که نمونه‌ی آن را در حضرت امام ملاحظه کردید. موفق باشید

13691
متن پرسش
سلام: استاد یک سردر گمی برایم پیش آمده در مطالعه آثارتان. الان نمی دانم اول کدامیک ازینها را که الان عرض می کنم بخوانم: «مقالات» ، «شرح سوره حمد» ، «جلد 8 و نه اسفار». یا وارد مباحث اهل بیت شوم. لطفا راهنمایی فرمایید و اگر هم جزوه ای لازم می دانید بخوانم بفرمایید. چون ترتیب خواندن جزوات را اصلا نمی دانم. خوب میشد اگر موسسه المیزان به لطف خدا یک سیر مطالعاتی برای جزوات تنظیم می کرد با مشورت شما. تا بیشتر و بهتر ان شاءالله استفاده کنیم. التماس دعای فراوان از استاد عزیز داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فرصت مناسب دارید بعد از ده‌نکته و برهان صدیقین و معاد - همراه با شرح صوتی آن‌ها - شرح سوره‌ی حمد را شروع کنید و بعد از جلد اول «مقالات» همراه با شرح صوتی آن، به جلد 8 و 9 اسفار بپردازید. موفق باشید

13701
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید ان شاءالله سوالی دیگر از محضرتان دارم. جناب شیخ اکبر که بر این عقیده بودند که آنهایی که جهنمی می شوند به آن عادت می کنند یا به عبارتی اگر آنها را از آنجا بیرون ببرند اذیت می شوند. این را شما در معرفت نفس و حشر در پاورقی آوردید ولی متاسفانه در تایپ اشتباه شده. در جلد 9 اسفار است. در آنجا فرمودید علامه بر این عقیده بودند که ایشان از نظرشان برگشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه فرمایش شما نشدم. ملاصدرا در جلد 9 اسفار، صفحه‌ی 346 به استقبال سخن محی‌الدین رفته و معتقد می‌شود عذاب، دائمی نمی‌باشد و معتقد است از آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (اعراف/179) به یقین عده‌ی زیادی را برای جهنم آفریدیم. پس ذات عده‌ای برای جهنم است و از این جهت که ذات آن‌ها با جهنم مناسبت دارد نباید جهنم برای آن‌ها آزاردهنده باشد و به همین جهت از درخت زقّوم با ولع می‌خورند. البته ملاصدرا در کتاب «عرشیه» که از آخرین آثار اوست از عقیده‌ی قبلی برمی‌گردد و معتقد می‌شود دار جهنم دار آلام و رنجِ ابدی است. در کتاب «عرشیه» این طور شروع می‌کند: صاحب فتوحات مکیه، ابن عربی، در این باب امعان نظر کرد و در آن کتاب، بحث فراوان نمود و در فصوص گفت: اما دوزخیان، فرجام کار آن‌ها به سوی نعمت است؛ زیرا صورت آتش برای دوزخیان پس از سپری شدن مدت عقوبت، سرد و سلامت می‌شود. «و اما انا و الّذي لاح لى بما انا مشتغل به من الرياضات العلميّة و العمليّة ان دار الجحيم، ليست بدار النعيم و انما هى موضع الألم و المحن و فيها العذاب الدائم، لكن آلامها متفننة متجددة على الاستمرار بلا انقطاع و الجلود فيها متبدلةامّا من، آنچه که برایم با اشتغال به ریاضت‌های علمی و عملی، ظاهر و آشکار شده، این است که دوزخ و سرای جحیم جای نعمت نیست بلکه جای درد و رنج است و در آن، عذاب دائم و همیشگی وجود دارد امّا رنج‌ها و دردهایش گوناگون و نو به نو و در عین حال پیوسته و بدون پایان است. پوست‌ها در آن دگرگون می‌شوند. آن‌جا جای راحتی و آسودگی و رحمت و آرامش نیست؛ زیرا منزلت دوزخ و دار جحیم در آن سرای، همانند منزلت عالم کون و فساد، از این عالم دنیاست.(ملا صدرا، عرشیه، انتشارات مولى، 1361، ص 282.) موفق باشید

13688
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوال من اینه که علت عقب افتادگی و منگولیسم چیست و به چه مرحله ای مربوط می شود؟ و آیا پدر و مادر در این بین مقصرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله مربوط به روح طرف است، منتها بعضاً شرایط والدین، زمینه را شدت می‌بخشد. موفق باشید

13682
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من وارد گروه ده نکته از معرفت از نفس شدم که استادش یکی از شاگردان به نام شماست (حاج آقا حسینی) هدفم یادآوری مباحث بود اما 3 جلسه که ادامه دادم دچار سوالاتی شدم از خواب و برزخ و ... که جواب قانع کننده دریافت نکردم و حسابی پشیمون شدم که وارد چنین گروهی شدم اشکال از طرف حاج آقا نیست اشکال از طرف من هستش که نتونستم حرفها و مباحث ایشون را درک کنم حالا لطفا شما منو راهنمایی کنید کل سوال و جواب ها را می نویسم. سوال: 1. سلام استاد شما می فرمایید اگر مسيري براي ما بسيار مهم بشود و جديت در راه پيدا كنيم خواب ها شروع مي شوند تا شما در آن راه راسخ شويد (و استاد طاهر زاده می فرمایند بعدا خواب برداشته می شود و اما شما می فرمایید ما همچنان خواب می بینیم) از طرفی هم می فرمایید که چون اصولا خوابهاي ما مخلوط از دروغ و راسته اعتنا كردن و جدي دانستن اين خواب ها بيشتر دردسر سازه. ما مثل اولياي الهي نيستيم كه خوابمان عين حق باشد پس زياد جدي نيستند به آنها اعتنا نکنیم این مطالب را چطور با هم جمع می شود؟ 2. اصولا در خواب نفس با عالم برزخ ارتباط برقرار مي کند اما چون نفس های ما خيلي ضعيفند چيزی از عالم برزخ بدستش نمي آید اگر نکته ارتباط با برزخ را بپذیریم با این توضیح شما روبرو می شویم که اکثر خوابهای ما تکرار روزمان هستند لذا بي اهميتند؛ و ما وقتي از خواب بيدار مي شویم؛ چيزی بياد نمي آوریم پس این ارتباط با برزخ نیست هر نفسی بر اساس شدت و ضعف باید با برزخ ارتباط داشته باشه یعنی وارد عالم دیگر شده باشه ولی روزمرگی ها یادآور ورود به عالم دیگه نیست. 3. وقتی دوره برزخ تمام می شود از فرد می پرسند چقدر در این دوران بودی میگ وید نصف روز یا شاید کمتر آیا این هم مثل عالم خواب است و ما به یاد نمی آوریم یا برای ما مهمترینش تو یادمان هست و یا........؟ به این اعتقاد هستم که آنجا زمان و مکان ندارد. متشکرم جواب ایشان این بود خوابها جدی نیستند صرفا مشخص کننده راه هستند آن هم در صورتی که راهی شروع شده باشد و گرنه اصلا در همین حد هم مهم نیستند پس به آنها زیاد اهمیت ندهید. هر خوابی از دریچه خیال است و خیال هر کس کانالی است به عالم خیال که همان برزخ می باشد و این برزخ مقید مختص به خودتان می باشد. علت ندانستنش نه بخاطر بیاد نیاوردن است بلکه بخاطر بی زمانی عالم خواب و برزخ است. سوال: لطفا رابطه بین عالم برزخ و خیال را توضیح دهید؟ 2. بعد از برزخ قیامت هست در قیامت هم بی زمانی وجود داره توضیح شما فقط منوط شده به عالم خواب و برزخ این را هم توضیح بفرمایید. جواب: برزخ و خیال یک چیزند خیال منفصل را عالم برزخ می گویند وخیال متصل را همان خیال خودمان می گویند. در برزخ و قیامت هر دو تجرد وجود دارد و لذا هر دو بی زمانند. خواب بهترین نمونه ای است که همه آن را تجربه کرده اند و لذا اگر تجربه دیگری سراغ دارید شما بفرمایید. سوال: من تجربه بهتر ندارم اما پاسختون منو توجیه نمیکنه هرچند قبول دارم. جواب: اگر از این طریق نمی توانید با این مبحث ارتباط بگیرید می توانید با مباحث عقلی این بحث مرتبط بشوید تا با استدلالهای عقلی مساله برایتان حل گردد و گرنه یا باید به تجربه عام همگی تکیه کنید یا خودتان اهل کشف و شهود باشید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبه‌ی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خواب‌های انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خواب‌ها که صورت توهّمات است، برداشته می‌شود 2- اکثر خواب‌ها به جهت منتقل‌شدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبه‌ی برزخیِ انسان است، صورت‌های محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر می‌شود. ولی اگر کسی از غلبه‌ی صورت‌های حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبه‌رو می‌شود که نازله‌ی حقایق عقلی می‌باشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا این‌که می‌گوییم یک‌روز و یا نصفه روز در دنیا بوده‌ایم، به جهت عادت‌های فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبه‌ی وجودی فرق نمی‌کند. آن‌جا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورت‌ها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود می‌توانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید

13677
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: 1. آیا یک صورت خیالی (مثلا صورت خیالی یک درخت) علاوه بر اینکه یک وجود ذهنی است، وجودی علمی نیز هست؟ 2. آیا یک صورت خیالی شهوانی (مثلا صورت خیالی یک زن) نیز وجودی علمی است؟ 3. با توجه به اینکه وجود های علمی، نور هستند، چگونه یک صورت خیالی شهوانی، نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صور ذهنی یک نوع وجود علمی است، ولی یا علمی است که اشاره به واقعیات دارد و یا علمی است که تحت عنوان «وَهم» اشاره به حقیقتی در خارج ندارد بلکه قوه‌ی واهمه بر اساس امیال خودش ساخته است و از این جهت نه‌تنها آن صورت علمی نور نیست بلکه ظلمات است. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

13661
متن پرسش
سلام علیکم بر استاد عزیز: خسته نباشید. ایام تسلیت. استاد بنده توفیق دارم مباحث شما را کار می کنم. یک سوال دارم و یک راهنمایی می خواهم. 1. شما فرموده یودید حضرت امام با دیدن فضای جامعه تفسیر سوره حمد را فرمودند. مگر آن تفسیر چه ویژگی خاصی داشت؟ می دانم تفسیری عرفانی بود. ولی قبل آن هم تفسیر عرفانی داشتیم. دیگر اینکه مبانی تربیتی با مبانی تفسیر مگر دو مقوله جدا نیستند؟ 2. استاد، بنده مقالات و شرح صوتی آن را کار کردم و به نتیجه رسیدم. حال چه صلاح می دانید تا آن کار را کنم؟ لطفا بر روی سایت قرار دهید چون بنده ایمیلم حذف شده. خیلی ممنونم استاد عزیز. التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبلاً چنین مباحثی به طور علنی مطرح نبود. اگر قرآن درست طرح شود بار تربیتی آن کاملاً در دل آن نهفته است 2- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و شرح تفسیر سوره‌ی حمد و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افق خوبی را در جلوی شما می‌گشاید. موفق باشید

13643
متن پرسش
سلام استاد: جواب شما در سوال ۱۳۶۳۵ رو تا حدودی متوجه شدم اما در زمینه نفس در آیه وارد شده (لاتکونوا کالذین نسوا الله....) یعنی اگر خدا را فراموش کنیم خودمان را از یاد بردیم اما در حدیث آمده (من عرف نفسه عرف ربه) یعنی اگر خودمان را فراموش کنیم خدا را فراموش کردیم این اختلاف چگونه قابل حل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه‌ی مذکور می‌فرماید: اگر خدا را فراموش کنید خودتان را و موضوعات مهم خود را فراموش می‌کنید و به امور فرعی می‌پردازید، لذا از آن‌هایی نباشید که خدا را فراموش کردند. و روایت مذکور می‌فرماید: حال که نباید خدا را در امور خود فراموش کنید، اگر می‌خواهید ربوبیت ربّ را بشناسید، خود را باید بشناسید. موفق باشید

13635
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در خطبه ای از امام حسین علیه السلام آمده که شناخت امام شناخت خدا است و در روایاتی دیگر هم راه شناخت خدا شناخت امام است اما در دعایی معروف وارد شده که شناخت خدا مقدمه شناخت امام است (اللهم عرفنی نفسک...) حال سوالم این است آیا مقدمه شناخت خدا شناخت امام است یا بر عکس؟ در زمینه معرفت نفس هم همین سوال مطرح است که آیا شناخت نفس مقدمه شناخت خدا است یا برعکس؟ لازم به ذکر است مطالب معرفت نفس شما مورد مطالعه قرار گرفته شده فقط می خوام بدانم این تناقض ظاهری چگونه حل می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا این خداوند است که شناخت خود را به ما مرحمت می‌کند و ما در آن راستا چنین تقاضایی داریم که خدایا خودت را به ما بشناسان. ولی در متن آن شناخت اجمالی طلبِ شناخت تفصیلی را داریم که آن در مظاهر حق یافت می‌شود و با نظر به شخصیت قدسی امام، به عنوان مظاهر تامّ و تمام اسماء الهی محقق می‌شود. در مورد معرفت نفس نیز همین قاعده در میان است که با شناخت نفس به معرفت تفصیلی توحید می‌توان رسید. موفق باشید

13607
متن پرسش
با سلام: بنده می خواهم یک راه درست و صحیح رو برای زندگیم در پیش بگیرم و ان شاءلله برسم به مقامی که خواست خدا هست و جای واقعی هر انسانیه مثل آیت الله قاضی و آیت الله انصاری و... اگر بخواهم از صفر شروع کنم و مثل کسی که اصلا اطلاع زیادی از دین نداره از کجا باید شروع کنم و با چه برنامه ای جلو برم که مطمئن باشم به مقصد می رسم و اول از لحاظ عقلی کاملا همه اصول و فروع دین برام اثبات بشه و بعد ان شاءلله پا به مرحله عرفانی بگذارم؟ و چه کتابهایی رو بخونم؟ البته سیر مطالعاتی سایت رو مطالعه کرده ام و کتاب آشتی با خدا رو هم تقریبا خونده ام ولی ممنون میشم در این زمینه بیشتر راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبال‌کردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتاب‌های «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

13600
متن پرسش
سلام: 1. لطفا در مورد عالم قلب اگر امکان دارد توضیح بدید یا بفرمایید در کدام یک از کتابهاتون می تونیم شناخت پیدا کنیم. اینکه قرآن می فرماید «لهم قلوب لا یفقهون بها» منظور چی هست؟ 2. آیا مراتب قلب همان مراتب ایمان است که مثلا از مراتب ایمان توکل و یقین است و هر چه ایمان درجه بالاتری پیدا کند وارد این عوالم می شود. اگر این نیست پس مراتب قلب چی هست؟ 3. عقل قدسی کدام عقل است، همان عقلی که در حدیث امام صادق (ع) دارای 75 جنود است را عقل قدسی می گویند؟ 4-عقل قدسی چه نسبتی با قلب دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام قلب مقام فوق نفس است و مقام اُنس با حق می‌باشد و چنان‌چه کسی به نور قلب در عالَم تفقه کند، با انوار الهی مأنوس می‌گردد و نه با مفاهیم قدسی. و به همین جهت می‌توان گفت که انسان در مقام قلب به ایمان می‌رسد، یعنی مقامی که قلب، حقایق جاری در عالم را حس می‌کند و معلوم است که این حالت با شدت و ضعف همراه است و می‌توان به همان معنای مراتب قلبی اشاره کرد. شاید بتوان گفت عقل قدسی همان قلبِ دارای تفقه است. موفق باشید

13578
متن پرسش
سلام عليکم استاد: غرض از مزاحمت در مورد رابطه بين روح انسان با تن انسان اينکه گفته مى شود روح انسان نظر مى کند به تن و تن را در اختيار مى گيرد و وقتی نظرش را بر می دارد آزادتر مى شود مانند رویای صادقه. براى نظر کردن که گفته مى شود مٽال ملموس مى زنيد و معنى اين واژه نظر کردن يعنى چه؟ يعنى همان اراده کردن؟ و اینکه گفته می شود نظر امام مبانی میل را عوض می کند این نظر کردن یعنی چه مدل در بر گرفتنی؟ در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که موضوع، موضوعی است تکوینی، خوب است بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح آن را دنبال فرمایید. کتاب و بحث بر روی سایت هست. موفق باشید

13583
متن پرسش
ما تجلیات و پرتوهای وجود امام و ظهورات اوییم که او در هر مظهری به شکلی خود را می نمایاند امام خود برتر ماست یعنی حقیقت امام است که در آینه های مختلف صور مختلف به خود گرفته و همه اوست و نمایش اوست مانند نفس انسان و حالات او و صفات او که هر صفتی خود انسان است و حقیقت او نفس ناطقه است... این مبنا در مورد رابطه همه ائمه با ما صادق است چون در مقام تجرد محض همه آنها یک حقیقت واحد اند .... صوت شما رو هم در مورد اعیان تدریس مصباح امام شنیدم بسیار نافع بود اما رابطه عین ثابت پیامبر (ص) و ائمه (ع) چطوره چه نسبتی هست؟ من این مبنا رو از کتابی ک در مورد زیارت عاشورا داشتین برداشت کردم آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت غیبی و نوری ائمه و پیامبر یک حقیقت است و لذا عین ثابته‌ی آن‌ها، همه محل تجلی اسم اللّه اعظم است. نور تشیع مظهر حقیقت نور ائمه‌ی معصوم است. به اندازه‌ای که هرکس توانسته باشد آن نور را بگیرد، ولی از نظر تکوین وجود همه‌ی مخلوقات پرتو وجودی واسطه‌ی فیض است. لذا لازم است بین جایگاه تکوینی و تشریعی آن عزیزان خلط نشود. موفق باشید   

13572
متن پرسش
با عرض سلام: آیا تناسخ یعنی خارج شدن روح از یک بدن و رفتن در یک بدن دیگر محال می باشد. چرا؟ لطفا اگر منابعی برای مطالعه بیشتر و عمیق تر در این مساله هست اعلام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر»، دلایل غلط‌بودن نظریه‌ی تناسخ را با همین عنوان مطرح می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13530
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد بنده ۵۵ سال سن دارم و تحصیلاتم سطح ۲حوزه می باشد. خواستم راهنماییم کنید که در شرایط سنی من آیا ادامه تحصیل در سطح سه حوزه برایم بهتر است یا مطالعه غیر کلاسیک را توصیه می فرمایید و به نظرتان چه منابعی را مطالعه کنم که برایم بهت باشد؟ از راهنماییتان ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید این بهتر باشد که با طی مقدمات لازم، فرصت زیادی در تأمل و تدبر در المیزان صرف کنید. مقدماتی مثل مباحث معرفت نفسی و برهان صدیقین و شرح رسالة الولایة کمک می‌کند تا المیزان حرف‌های خود را با ما بزند. موفق باشید

13497
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: ان شاءالله سلامت باشید اگر این نکته که هر عملی بهره ای خاص برای نفس دارد (هر عمل یا فعلی، قوه ای خاص را در نفس به فعلیت تبدیل می نماید) درست باشد، خواستم بدانم وجه تناسب هر عمل با نتیجه آن عمل در چیست؟ چرا مثلا بخشیدن مال تاثیر «الف» را برای نفس دارد و کمک به همسر تاثیر «ب» را؟ وجه تناسب برای فعلیت یافتن صفات کمالی و یا ضد کمالی در نفس (با هر عمل) چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت عمل با هویت غیر مادی آن در نفس ما ثبت می‌شود. حال اگر آن صورت مطابق فطرت ما باشد، برای ما مطلوب است، وگرنه آزاردهنده است و نحوه‌ای از عذاب را در قیامت با خود دارد. موفق باشید

نمایش چاپی