متن پرسش
سلام حضرت استاد خسته نباشید:
1. چرا برای علامه محمد حسن الهی برای پاسخ به شبهاتشان کشفی مثل شیخ اشراق یعنی بدون واسطه شخص احضار ارواح اتفاق نیافتاد
2. اینکه در کشف میزان هوشیاری این قدر بالاست که سوالات پرسیده می شود و سالک قدرت سخن گفتن دارد این همان معنی جمله انسان با تمام وجود تعقل می کند نیست؟
3. در مقام کدام یک از کشف ها انسان قدرت بر نطق دارد؟
4. ببخشید معنای این جملات را نتوانستم درست بفهمم:
الف) غیریت و کثرت بین خود انسان و بین عقل و چشم و گوش او وجود ندارد؟
ب) و نیز به هیچ وجه غیریت و کثرت بین عقل و چشم و گوش او وجود ندارد؟
5. این یعنی در مراحل اولیه مکاشفات غیریت و کثرت وجود دارد درست است استاد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه حضرت آیت اللّه محمد حسن الهی کمتر از مرحوم شیخ اشراق نیست! آن احضار روح یک تفریح روحانی بود وگرنه آن مرد الهی در مقامی است که قدرت جذب مرحوم قاضی از برزخ را هم در چنته دارد 2- آری! در آن صحنه، هوشیاری قلبی و قدسی، جنبهی عقلانی نیز به خود میگیرد و از هر ساحتی که سؤال شود نفس ناطقه مطابق آن ساحت ظهور میکند، چه ظهور عقلی و چه ظهور قلبی. ولی هوشیار باشد که آنجا جای مفهوم نیست 3- هرجا اذن نطق باشد نفس ناطقه آن استعداد را ظهور میدهد، ربطی به کشفها ندارد 4- این مسئلهی توحید بین عقل و چشم و گوش نکتهی بسیار ظریفی است که باید با حوصله در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» آنجایی که ملاصدرا کشفِ افلوطین را تبیین میکند، دنبال فرمایید 5- آری! ولی در هرصورت وقتی ما از بدن عبور کنیم و با نفس از نظر وجودی، آزاد از کثرت بدنی، مرتبط باشیم با چشم میشنویم و با گوش میبینیم و از این نوع حضورها که گفتنی نیست. امیدوارم بنده و جنابعالی توفیق چشیدنش را پیدا کنیم. موفق باشید