بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان نظری

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7533
متن پرسش
با سلام آیا هر موجودی نمایش وجود مطلق است که با حدی محدود شده؟آیت بودن هر موجودی به همین معناست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است ولی ظرائفی دارد که باید در دروس عرفانی دنبال کنید. مباحث شرح سوره‌ی حمد حضرت امام که در دانشگاه صنعتی بحث شده، إن‌شاءاللّه شروع خوبی است. سی‌دی آن را باید از گروه فرهنگی المیزان تهیه بفرمایید. موفق باشید
7518
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت استاد میشه یه مقدار درمورد مقام قلب و روح و سر توضیح بفرمایید؟ من حکمت متعالیه و عرفان نظری یه مقدار خودندم ... التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در سیر توحید برای لقاء الهی در مقام قلب متوجه انوار الهی در مخلوقات می‌شود و در مقام روح حق را مشاهده می‌کند ولی هنوز یک شاهد هست و یک مشهود و در نهایت به جایی می‌رسد که همه چیز را حقانی می‌بیند حتی خود را ،که این مقام سرّ و یا فناء فناء است و باید در منازل السائرین دنبال کرد. مرحوم کاشانی در مقدمه‌ی منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری به تفصیل این ها را بحث کرده‌اند. موفق باشید
7507
متن پرسش
لام علیکم استاد . استاد امروزه در زمینه حکمت متعالیه تلاشها و تحقیقات و پژوهشهای عظیمی انجام میگیرد و کنفرانس ها و سیمینارهای متعددی تشکیل میشود . نمونه ی بارز آن سایت های مختلفی که امروزه در حال فعالیت هستند و بزرگانی چون آیت الله خسرو پناه - دکتر دینانی - آیت الله یزدان پناه و... در حال فعالیت هستند . اما همیشه برایم سوال بوده است که چرا یک نفر چون علامه ی طباطبائی در زمینه فلسفه اسلامی اینقدر اسم و رسم در میاورد که سرتاسر عالم ایشان را میشناختند . آیا برجستگی شخصیت فلسفی علامه به این دلیل بوده که در زمان ایشان کمتر کسی به مقوله حکمت صدرایی میپرداخته ؟ یا به دلیل روح مجرد و تهذیب و سلوک و تهجد بالای ایشان بوده است و با این روحیه مباحث فلسفی را مطرح میکردند. کدام یک بوده است ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» بشوم که همه‌ی خوبی‌ها را یک‌جا داشت. آن مرد بزرگ هم چیزهای خوبی مثل حکمت متعالیه و عرفان را انتخاب کرد و از همه مهم‌تر ما را متوجه قرآن نمود، و هم خودش خیلی خوب بود و با آن شخصیت ملکوتی‌اش قرآن و حکمت و عرفان را ارائه داد که غیر قابل توصیف بود. موفق باشید
7483
متن پرسش
سلام علیکم در سوال 430 فرموده بودید که شرح کتاب تفسیر سوره حمد را علاوه بر کتابخانه مرکزی در دانشگاه صنعتی هم داده اید اما در قسمت صوت فایل صوتی این مطالب را نیافتم. اگر ممکن است این فایلها را هم در کنار همان فایل تفسیر سوره حمد در قسمت صوتی بگذارید. با تشکر از همه شما عزیزان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جناب آقای توکلی موضوع را جویا شوید. موفق باشید
7477
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. استاد بزرگوار ، سؤالم کوتاه اما خیلی جدیه. تا الآن عطش کسب معرفت داشتم و به خاطر تکلیف دینی ، از دانشگاه به حوزه آمدم و خداوند علاقه ی آن را هم در من ایجاد کرد. سؤال اساسی و جدی من اینه که با توجه به روش هایی که امروزه اومده و نیم کره ی راست مغز را فعال می کند مثل فراخوان و موارد مشابه ، کسب معرفت و گذراندن سطوح مقدماتی و عالی حوزوی و ... را می توان نهایتا دو سه ساله گذراند ، لذاست که سقوط پایه های نظام آموزشی امروزی و به طور کلی سیستم کارشناس پروری امروزی چه سیستم حوزوی چه دانشگاهی به عینه مشاهده می شود. و به اندازه ای که سیستم ها حفظ محور تر باشند بیشتر نابودی آنها دیده می شود. سؤال جدی و اساسی بنده این است که الآن که رفتن به متاریدینگ و امثالهم اپیدمی شده و عالم یا دانشمند بودن به معنای مصطلح امروزی ، زیر سؤال می رود برای تمدن آینده باید سراغ چه چیزی برویم ؟؟؟ ظاهرا یکی دو ساله با این سیستم کسی می تونه مجتهد یا دانشمند بشه ، واقعا ما سراغ چه کاری بریم که بعد از فروپاشی نظام های حفظ محور ، جایی برای کار کردن در انقلاب داشته باشیم ؟ هم به لحاظ توانایی خودمان هم به لحاظ جایگاه اجتماعی. صدای لرزه ی پایه های نظام لیبرالیسم غربی با تمام ابعادش به گوش می رسه. نظام آموزشی غربی داره منهدم میشه. چه کنیم که عقب نمانیم ؟ به غیر از ارتباط با خدا و تقویت رابطه ی حضوری و حقیقی با خدا ، دنبال چه کاری بریم که در تمدن آینده ی بشر جایگاه داشته باشیم و بتوانیم گره های کور انقلاب به سمت ظهور حضرت مهدی (عج) را بگشاییم ؟؟؟؟ چه کاری ما را از دیگران جلو می اندازد برای کارکردن برا انقلاب؟؟ حتی اعتبار مدارک دانشگاه یا حوزوی هم زیر سؤال خواهد رفت . حقیر واقعا نابودی نظام آموزشی(دانشگاه بیشتر از حوزه) کنونی را مقابل خود می بینم. خیلی خیلی متشکرم از توجه و پاسختون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابتدایی که در فضای فرهنگ غرب پژوهش جای اندیشیدن را گرفت و به جای تلاش برای کشف سنت‌های جاری در عالم با آزمون و خطاهای علم تجربی خواستند بر طبیعت مسلط شوند، معلوم بود کار به این‌جاها کشیده می‌شود ولی این ربطی به مراکز حوزوی ندارد که در فقه قدرت تربیت مجتهد را دارد و ماوراء مجموعه‌ی اطلاعات، راه‌های فهم و کشف تکلیف مکلَّف را در این زمان به عهده دارد و در حکمت و عرفان نظر به حقایق وجودی عالم دارد و درصدد تحقق تمدنی است که به جای جمع کثرات عالم ناسوت، جامعه را باید با ملکوت آشنا کند و در منظر آن نوعی دیگر از زندگی را قرار می‌دهد. این‌هایی که متذکر شده‌اید همه دلیل بر آن است که به قول هیدگر تمدنی که با تفکر ریاضی و جمع کمیّت‌ها شکل بگیرد از درون متلاشی می‌شود، تلاش آن تمدن به همین است که به ضدّ خود تبدیل می‌گردد. موفق باشید
7436
متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا بنده و یکی از دوستان در کنار دروس رسمی حوزه،‌ بدایه و نهایه حضرت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه را با شرح آقای فیاضی خواندیم. جلد 8 و نه اسفار را هم با شرح شما خواندیم و با یکدیگر مباحثه کردیم. حاج آقا ما با بررسی‌هایی که کرده بودیم به این نتیجه رسیدیم که باید به طور مفصل اسفار را بخوانیم. اما اخیراً یک سی دی‌ به نام نقد کتاب سلوک به دستمون رسید. ما به نقدهایی که در این سی دی مطرح شده بود، خیلی کاری نداشتیم، و سؤال و مشکلی که الان برای ما پیش اومده در مورد مباحثی است که در مورد فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه در این سی دی مطرح شده. و این مطالب مطرح شده در سی دی حقیقتا برای ما شبهه درست کرده. در قسمت سؤالات، بررسی کردیم و دیدیم که انگار شما در مورد این سی دی در سؤالات شماره7375، 6925، 4403، 4443، جواب برخی از شبهاتی که در این سی دی مطرح شده بود را داده اید.(اگر سؤال دیگری بوده ما ندیدیم.) اما در این سؤالات انگار خیلی شبهات مربوط به فلسفه، جواب داده نشده بود. به شکلی که این شبهات ما را درخوندن فلسفه اسلامی و اسفار و یک کار مطالعاتی جدی در فلسفه دچار تردید کرده. *این آقایان در سی دی ادعاهایی می‌کنند که اگر فلسفه برای دین داری فردی لازم باشد، می بینیم که شهدا بدون فلسفه خواندن، به بالاترین مقامات رسیده اند. پس میشه بدون فلسفه سلوک دینی داشت. * وقتی بهشون می‌گیم که منظور خوندن فلسفه خشک و رسمی نیست،‌ بلکه منظورمون داشتن نگاه فلسفی و توحیدی عرفانی به عالمه، جواب می دن- تو سی دی این جواب را مطرح کردند- که اگر شهدا بدون خوندن بدایه و نهایه و اسفار به این نگاه عرفانی و حضوری رسیدن، چرا باید ما برای رسیدن به این نگاه این همه فلسفه بخونیم و روی فلسفه وقت بگذاریم؟ * در مورد تبیین معارف دینی با زبان حکمت متعالیه هم می‌گویند اگر تبلیغ دین به فلسفه لازم باشه، که پیامبر و اهل بیت، فلسفی با مردم حرف نزده اند و دین را تبلیغ نکرده اند *اگر به آنها بگوییم حکمت متعالیه و اصالت وجود فرهنگ فهم روایات است و برای فهم درست روایات لازم است، در جواب ادعا می‌کنند که روایات تفصیل قرآن است و برای فهم روایات باید از خود قرآن کمک گرفت و قرآن هم که بنا به تصریح خودش تبیان لکل شیء است، و تبیان کل شیء، تبیان خودش هم هست. و برای فهم روایات هم اهل بیت به ما دستور دادند که روایات را با کمک قرآن بفهمید. * اگر هم بگوییم که می‌خواهیم با فلسفه تمدن اسلامی را بسازیم، جواب می‌دن که اگر غرب با فلسفه، تمدن درست کرده دلیل نمی‌شه که تمدن اسلامی هم نیاز به فلسفه داشته باشه. و می‌گویند ما نمی‌توانیم با قیاس کردن از تمدن غرب، در مورد تمدن اسلامی نتیجه بگیریم. و یک سری استناد هم از تاریخ تمدن غرب هم میارن و ادعا می‌کنند که فلسفه در غرب با سایر اجزاء تمدن غرب، همزمان بوده و اصلاً شروع تمدن سازی در غرب با فلسفه نبوده که حالا برای تمدن اسلامی لازم باشه سیر از فلسفه اسلامی شروع بشه. حاج آقا حقیقتاً ما با این حرف‌ها برامون شبهه شده و نمی‌دونیم چه جوابی باید به این شبهات داد و به کمک چه دلیل عقلی میشه حرفاشونو رد کرد. ما تصمیم داشتیم که با استفاده از فلسفه اسلامی، در فضای جنبش نرم افزاری وارد شویم و اصلاً هدف مون از حوزه اومدن همین بود. ولی الان با این حرف ها دچار تردید و شبهه شدیم و خیلی برای خوندن فلسفه سرد شدیم. خواهش می‌کنم ما را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ما برای اظهار فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نیاز به تفکری داریم که اولاً: با عمق بیشتر ما را به آن فرهنگ نزدیک کند و ثانیاً: جواب‌گوی عقل مردمی باشد که باید عقلاً و قلباً نسبت به دین قانع شوند. در این راستا متفکری مثل صدرالمتألهین در گذرگاه تاریخی خاصی متوجه این امر شد، در گذرگاه تدوین عرفان از طریق محی‌الدین‌بن‌عربی از یک طرف و ظهور فرهنگ حسّی غرب از طرف دیگر، به تدوین دستگاه فکری دقیقی دست زد که انسان هم می‌تواند به روش عقلی با عرفان آشنا شود و با همان روش عقلی از فضای حسّی غرب آزاد گردد مثل کاری که حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» انجام دادند که ما را از یک طرف از فضای فرهنگ غرب آزاد نمودند و از طرف دیگر متوجه فرهنگ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» کردند. بنابراین در حکمت متعالیه اصلاً بحث فلسفه‌ی صرف نیست بلکه بحث تفکری است که ما امروز برای سلوک خود از یک طرف و برای عبور از فرهنگ حسّی غرب از طرف دیگر به آن نیاز داریم. از طرفی آن‌هایی که می‌فرمایند برای تبیین دین نیاز به تفکری مثل حکمت متعالیه نداریم، آیا متوجه نیستند عموم آن‌هایی که در میدان تبیین دین در صحنه هستند امثال علامه طباطبایی و شهید مطهری و حضرت امام، همه دستی در حکمت متعالیه دارند؟ این‌که می‌گویید خود قرآن باید خود را تبیین کند، مگر خودِ قرآن نفرموده در من تدبّر کنید؟ آیا مگر حکمت متعالیه چیزی جز حاصل تدبّر در قرآن توسط یک عالم و دانشمند اسلامی است؟ بنده تعجب می‌کنم که می‌فرمایید یک تمدن بدون تفکر فلسفی امکان حضور و ظهور در تاریخ دارد! گویا بین یک دهکده‌ی دورافتاده با یک تمدن که باید در تمام جوانب سازمان‌های اجتماعی حرف داشته باشد، خلط شده! مگر با گرایش‌های فرانسیس‌بیکن تمدن غرب شکل می‌گرفت اگر فلسفه‌ی دکارت به میدان نمی‌آمد؟ با این‌همه عنایت داشته باشید تاریخی با رویکرد توحیدی شروع شده و در طرح توحید در دنیای جدید ما نیاز به زبانی داریم که تفکر توحیدی ما را در همه‌ی ابعادش ظهور دهد تا از تاریخ توحیدی امروزمان بیرون نباشیم، آیا راهی جز حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین را از یک طرف و شخصیت اشراقی حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را از طرف دیگر در مقابل خود داریم. شهدای ما اتفاقاً با اشارات توحیدی حضرت امام که حاصل تمحض ایشان در حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین بود به صحنه آمدند. آیا طلبه‌ای که می‌خواهد جامعه را به سوی تمدن اسلامی هدایت کند و در این راستا باید توحیدی آنچنان روشن را مدّ نظر‌ها قرار دهد که امروز ما در مقابل ظلمات غرب نیاز داریم؛ خداوند راهی بهتر از سلوک حضرت امام در فکر و عمل برای ما تقدیر کرده؟ آیا نسبت سلوکی و عرفانی عرفایی مثل مرحوم حسینقلی‌همدانی و ملا احمدکربلایی و قاضی طباطبایی را با حکمت متعالیه می‌توان نادیده گرفت؟ بنده بحمداللّه سعی کردم در تنظیم چهار جلسه بحثی که در مدرسه‌ی معصومیه‌ی قم داشتم، نکاتی را در تبیین این موضوع عرض کنم که جزوه‌های آن فعلاً در دست تکمیل است. إن‌شاءاللّه جواب بعضی از سؤالات عزیزان در آن خواهد بود . موفق باشید
7424
متن پرسش
باعرض سلام مدتی قبل سوالی کردم در مورد برهان صدیقین و اینکه من در وجود خدا شک کردم وهر چه برهان صدیقین را می خوانم و فکر می کنم دلم ارام نمی گیرد شما جواب فرمودید که باید روی تزکیه نفس کار کنید می خواستم توضیح بیشتری بفرمائید که جزئیات مساله را باز کرده و دستور جزئی تر بفرمائید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل انسان از طریق برهان صدیقین متوجه می‌شود باید عین‌الوجودی باشد که وجود همه‌ی مخلوقات را به آن‌ها بدهد ولی قلب طالب اُنس با خدا است در حالی‌که خدا را فطرتاً می‌شناسد. از این‌جا است که انسان باید موانعی که مانع اُنس با خدا است را از قلب خود بزداید و تزکیه به همین معنا است و بهترین و تنها راه‌کار تزکیه‌ی صحیح که ما را با خدا مأنوس می‌کند دستورات شرعی است. موفق باشید
7430
متن پرسش
باعرض سلام و خسته نباشید . سوالی که از خدمت شما بزرگوار داشتم این بود که خانمی 35 ساله هستم و علاقه مند به عرفان و سیر و سلوک ولی اراده کافی و وافی در این زمینه ندارم و استادی هم ندارم تا از او کسب معرفت کنم یکسری کتاب های عرفانی مانند رساله لقاء الله و کتابهای دیگر را هم خوانده ام ولی از این راه می ترسم . چول به قول حافظ : طی این مرحله بی همرهی خضر نکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی و همچنین به استاد الهی قمشه ای و شما بزرگوار ارادات خاصی دارم و بحث های شما را دنبال می کنم همینطور هر روز حدود 1تا 2 ساعت به سخنرانی استاد قمشه ای گوش می دهم و بعضی از وقت ها نا امید می شوم از راهی که آغاز کردم ممنون می شوم مرا در این زمینه راهنمایی کنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی که در سایت هست را دنبال کنید و بعد از شرح معاد و شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» و شرح کتاب «حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ، بحث شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال کنید (هم شرحی که در کتاب‌خانه‌ی مرکزی داده شد و بعد از آن شرحی که در دانشگاه صنعتی داده شده)؛ آرام‌آرام افق امید شروع می‌شود. موفق باشید
7392
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز می خواستم نظرتان را راجع به عطار نیشابوری بدانم. ایا این مطلب درست است که موضوع سیمرغ را که عطار مطرح کرده است به نوعی به اومانیسم بر می گردد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیمرغ در منظر عارف ،درست نقطه‌ی مقابل اومانیسم است. عارف در سلوک خود به جایی می‌رسد که غرق در حقیقت می‌شود و از او هیچ چیزی نمی‌ماند مگر احساس وجود حق. این کجا و اومانیسم که همه‌چیز را با محور انسان معنا می‌کند و آن‌هم نه انسانی که بنده‌ی خدا باشد بلکه انسانی که خدا هم بنده‌ی او است. موفق باشید
7389
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام واحترام خدمت شما.استاد کدام بیت گلشن رازصریحا بیان کننده توحید افعالی است؟باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «گلشن راز» پر است از ابیاتی که نظر به توحید افعالی دارد، چه بگویم از کتابی که در جای جای عالم، خدا را به ما نشان می‌دهد. گفت: « عناصر جمله از وی گرم و سرد است. سپید و سرخ و سبز و آل و زرد است. بود حکمش روان چون شاه عادل. که نه خارج توان گفتن نه داخل. چو از تعدیل شد ارکان موافق. ز حسنش نفس گویا گشت عاشق. نکاح معنوی افتاد در دین. جهان را نفس کلی داد کابین. از ایشان می پدید آمد فصاحت. علوم و نطق و اخلاق و صباحت. ملاحت از جهان بی‌مثالی. درآمد همچو رند لاابالی. به شهرستان نیکویی علم زد. همه ترتیب عالم را به هم زد. گهی بر رخش حسن او شهسوار است. گهی با نطق تیغ آبدار است. چو در شخص است خوانندش ملاحت. چو در لفظ است گویندش بلاغت. ولی و شاه و درویش و توانگر. همه در تحت حکم او مسخر. درون حسن روی نیکوان چیست. نه آن حسن است تنها گویی آن چیست. جز از حق می‌نیاید دلربایی. که شرکت نیست کس را در خدایی. کجا شهوت دل مردم رباید. که حق گه گه ز باطل می‌نماید. مؤثر حق شناس اندر همه جای. ز حد خویشتن بیرون منه پای » چه اسراری که در این ابیات نهفته است و در جای خود باید به آن بپردازید. موفق باشید
7342
متن پرسش
سلام علیکم . خسته نباشید استاد با توجه به نکته ای که رهبری فرمودند و گفتند بصیرت خود را افزایش بدهید من تصمیم گرفتم سخنرانی های استاد رائفی پور را هم گوش دهم . امروز یک سخنرانی از ایشان گوش دادم و تا حدی اطلاعات سیاسی ام به روز شد . خدا ایشان را عمر دهد . اوضاع منطقه - صهیونیسم - فتنه های آخرالزمان - یهودشناسی و ... را به زیبائی تبیین میکند .اما دو تا سوال برایم بوجود آمد و اول اینکه آیا ما باید بیشتر وقت خود را به روی حکمت و عرفان و المیزان بگذاریم یا به روی مباحث بصیرت افزائی . چون ایشان یک مباحث ریزی را مطرح میکنند که درون المیزان نمیتوان یافت و یا در مباحث دیگر حکمی . وسوال دوم اینکه شما همیشه میفرمایید مباحث را به جای سپردن به ذهن به قلب بسپارید . این دسته از مطالب مثل مطالب آقای رائفی پور را چگونه میتوان به قلب رساند . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما به اندازه‌ای که توسط حکمت و عرفان و قرآن متوجه‌ی قواعد عالم شویم می‌توانیم حوادث عالم را درست بفهمیم و جایگاه تاریخی آن‌ها را درک کنیم و به بصیرت لازم برسیم 2- آنچه تحت عنوان عقیده مطرح است باید إن‌شاءاللّه قلبی شود ولی اطلاعات مربوط به جامعه و امورات زندگی جای دیگری دارد. موفق باشید
7328
متن پرسش
باعرض سلام مدتی است در وجود خدا شک می کنم وهر چه برهان و علی الخصوص برهان صدیقین علامه طباطبایی را می خوانم و فکر می کنم دلم ارام نمی شود وشک دوباره برمی گردد لطفا برهان علامه را بیان فرمایید و بفرمایید راه حل مشکل بنده چیست باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در کتاب «از برهان تا عرفان» برهان صدیقین را عرض کردم و شرح دادم و سی‌دی آن موجود است. به نظرم مشکل در آن است که هنوز قلب، موضوع را تصدیق نکرده که إن‌شاءاللّه با رعایت حلال و حرام الهی و تزکیه‌ی لازم، قلب هم به تصدیق حضور حضرت حق منوّر می‌شود. به همین جهت در دعایی که منسوب است به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» حضرت اظهار می‌دارند: «اللّهمّ نوّر ظاهرى بطاعتک، و باطنى بمحبّتک، و قلبى بمعرفتک....‏ ». موفق باشید
7218
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهر زاده , می خواستم بدونم ایا عرفان و سلوک دینی مثل علوم دیکر مثل ریاضی کلاس بندی شده است یا نه؟آیا سلوک دینی مثل کودکستان , ابتدایی ... فوق تخصص هم دارد؟از کجا باید بدانیم در چه سطحی هستیم و چه نمره ای از هر درس گرفتیم ؟ از کجا باید شروع کرد؟ الفبا و اعداد سلوک چیا هستند؟ استاد معلمهامون در کلاس اول سر خط می دادند و ایراد هامونو می گفتند؟ می دونستیم باید رو چی باید بیشتر کار کنیم؟ حالا این راه سلوک واین همه سرمشق و بدون هیچ معلمی و هیچ تنبیهی و تشویقی؟ استاد همه اخر مسیر را نشان می دهند و این که کجای مسیر هستیم و چه مشخصات و کیفیتی در این نقطه مسیر داشته باشم را بهمون نمی گند .برای مثال کلاس توحید استاد از کجا بدونم که آیا در مسیر صحیح توحید هستیم و در کجای آن؟استاد آنچه مسلم است بنده در مرتبه توحید اولیای الهی نیستم اما ایا از خودم باید بدم بیاید که هی رفوضه میشم؟ آیا حضرت حق نیز بنده اش را با همین نمره دوست دارد یا از او راضی نیست که چرا درمرحله کامل توحید نیست؟ بنده را ببخشید که سوالم بیشتر شبیه درد دل بود تا سوال اما فک کردم همانطور که خدا دوس داره بنده اش باهاش درد دل کنه گفتم شاید بنده مقرب خدا نیز دوس داشته باشه التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی هرکس می‌فهمد در کجای مسیر إلی اللّه هست و چه اندازه از دنیا فاصله دارد و به خدا اعتماد کرده است، و از جهت دیگر همین‌طور که می‌فرمایید حقیقتاً بزرگان عرفان دستگاه‌های منظمی را شکل داده‌اند تا اگر کسی خواست درجات توحیدی خود را بداند حیران نباشد. از یک طرف توحید را در مراتب مختلف از جهت نظری تدوین کرده‌اند تحت عنوان «عرفان نظری» که فصوص الحکم محی‌الدین نمونه‌ی خوب این کار است. و از طرف دیگر دستگاه سنجش توحید عملی سالک را در اختیار او گذاشته‌اند تا بداند در مقامِ توحید عوام است و یا توحیدِ خواص و یا توحید خاصُّ الخاص که «منازل السائرین» خواجه عبداللّه انصاری نمونه‌ی خوبی در این مورد است. امیدوارم شرایط طوری فراهم شود که این متون بیش از پیش وارد جامعه شود تا طالبان توحید بی‌بهره نمانند. موفق باشید
7160
متن پرسش
باسلام منظور از نفس کلی و عقل کلی که به حضرت زهرا و حضرت رسول نسبت داده شده و در انتهای کتاب انسان از تنگنای بدن...به آن اشاره شده چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقایق عالم وجود در عالم ارض مصداق‌هایی دارد که آن مصداق‌ها مظهر کامل آن حقایق‌اند. عقل کلی حقیقت همه‌ی عقل‌ها است و عامل تجلی انوار الهی به عالم‌اشت و نفس کلی حقیقت همه‌ی پذیرش‌ها است و مظهر آن درعالم ارض مظهر عبودیت کامل یعنی حضرت زهرا (س) است. موفق باشید
7161
متن پرسش
با سلام چرا حضرت جبراییل که مظهر اسم علیم الهی است برای انعقاد نطفه حضرت عیسی حضرت مریم نازل شدند؟این انعقاد نطفه به چه صورتی بوده؟ابن عربی در فصوص نظریات عجیبی بیان کره اند.این نظریات تا چه حد درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» مأمور ایجاد شرایط نبوت‌اند در آن زمان به نور حضرت عیسی«علیه‌السلام». با توجه به آن‌که نبوت اسم علیم خداوند را به صحنه می‌آورد تا بشر را نسبت به سنن الهی آگاه کند حضرت جبرائیل«علیه‌السلام مامور القای ان روح می شوند . محی‌الدین ظرایفی را در این امور مطرح می‌کند که در دستگاه عرفان قابل فهم است. موفق باشید
7164
متن پرسش
با سلام عالم احدیت و واحدیت مثل عالم شهادت وجود عینی دارند یا عقل برای شرح نزول وجود مطلق یا به عبارت بهتر تجلی وجود مطلق به عالم شهادت چنین تقسیم بندی ای کرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال در نظام طولی هرچقدر عالم وجود نازل شود از وحدت به کثرت می‌گراید و لذا احدیت و واحدیت در جای خودشان هستند و مظاهر آن‌ها است که در عالم شهادت نزول می‌کنند. موفق باشید
7144
متن پرسش
سلام علیکم . استاد میخواهم در زمینه عین ثابته یک مطالعه کامل و کاربردی انجام دهم در مباحث شما این مطلب پیدا میشود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عرفان نظری» حجت‌الاسلام و المسلمین آقای یزدان‌پناه خوب است ولی تا فصوص خوانده نشود و فصّ شیثی خوب حلاجی نگردد، این موضوع حضوری نمی‌گردد. موفق باشید
7101
متن پرسش
باعرض سلام حضرت امام خمینی درکتاب شرح جنود عقل وجهل درقسمت ایمان میفرمایند باید قلب رامثل طفلی درنظر گرفت و معارف در دهانش گذاشت شما استاد درشرح این قسمت می فرمایید قدم اول این است که ماقلب داشته باشیم و فرمودید بامراقبه می توان قلبدار شد سوا ل بنده این است چه طور می توان فهمید قلبدار شده ایم ودر ثانی این قلب که باید تلقینش کنیم چیست ثالثا درتعا رض قلب باعقل چه کنیم به عنوان نمونه بنده برهان صدیقین علامه طباطبایی را خیلی خوب یاد گرفتم ولی وقتی که میخواهم روی برهان فکر کنم روی مقدمه اول که می گوید کافی است سوفیست نباشیم باصطلاح قفل می کنم ویک حسی می گوید شاید حق باسوفیست باشد لطفا اگر کتابی هم مدنظر دارید بیان فرمائید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه قدم‌هایی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در جهت کشف قلب می‌توانید بردارید. با ادامه‌ی مطالعه به‌خصوص در مباحث معرفت نفس عبور از سوفیست راحت‌تر می‌شود. موفق باشید
7102
متن پرسش
باعرض سلام لطفا بفرمائید امام خمینی درکجا فرمودند به جان دوست قسم حرفهای اهل معرفت همان حرف ایات و روایات هست باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از جاهایی که حضرت امام سخن بدین مضمون دارند در کتاب سرّ الصلوات است در صفحه‌ی 64 به بعد. می‌فرمایند: « از امور مهمه‏اى که تنبه به آن لازم است، و اخوان مؤمنین خصوصاً اهل علم- کثر اللَّه أمثالهم- باید در نظر داشته باشند، آن است که اگر کلامى از بعض علماى نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آنکه به گوش آنها آشنا نیست یا مبنى بر اصطلاحى است که آنها را از آن حظى نیست، بدون حجت شرعیه رمى به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند؛ و گمان نکنند هر کس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلّیات حقّ و عشق و محبت و امثال اینها که در اصطلاحات اهل معرفت رایج است برد، صوفى است یا مروج دعاوى صوفیه است، یا بافنده از پیش خود است، و بر طبق آن برهان عقلى یا حجتى شرعى ندارد؛ به جان دوست قسم که کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است‏ ». موفق باشید
7068
متن پرسش
سلام علیکم استاد در خصوص شرح شواهدالربوبیه باید سیر مطالعاتی چون سیر مطالعاتی اسفار داشته باشیم؟یعنی بدایه و نهایه و منطق و ... را خوانده باشیم ؟ تمهیدالقواعد چطور ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد الرَبوبیه خلاصه و مصفای اسفار است که جناب ملاصدرا خواسته است آخرین نظرات خود را در یک جمع بندی ارائه دهد. به نظرم اگر کسی اسفار را خوانده باشد به عنوان جمع بندی خوب است به شواهد الرَبوبیه رجوع کند. ولی تمهید القواعد برای رجوع به عرفان محی الدین مقدمه ی بسیار خوبی است. به خصوص اگر از شرح جناب حجت الاسلام و المسلمین یزدان پناه استفاده شود. موفق باشید
7022
متن پرسش
سلام علیکم . شما در خصوص سلوک آقای قاضی و امام میفرمایید سلوک آقای قاضی مربوط به دوران اجتماعی ایشان است و باید عنصر زمان آگاهی داشت. حال میخواستم درباره ی سلوک آیت الله بهجت بپرسم . ایشان که دیگر هم عصر ماست و چهار سال بیشتر از رحلت اشان نمیگذرد . من احساس میکنم سلوک مرحوم بهجت ذیل سلوک امام نبوده است و به نظرم بیشتر جنبه ی فردی دارد تا اجتماعی . نظر شما چیست میشود کمی توضیح دهید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض کردم این بزرگان با ملکاتی که تا چهل سالگی به دست می آورند زندگی را ادامه می دهند. سه جلد کتاب در جمع بندی سخنان ایشان هست که نشان می دهد چقدر در زمان خود هوشیارانه جریان ها را دنبال می کردند. خدا ایشان را رحمت کند که چقدر خوب انقلاب اسلامی را شناختند و از آن پشتیبانی کردند. موفق باشید
6995
متن پرسش
سلام علیکم . استادیکبار شتیدم جنابعالی گفتید شرح فصوص آیت الله جوادی را خوانده اید .اما این شرح به نظرم پیدا نمیشود . شما چگونه آن را یافتید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با اجازه‌ی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌اللّه» باشد. بعد از ترجمه‌ی جلد 8 و 9 اسفار که به ایشان نیز هدیه کردم، ایشان اجازه دادند و مرکز نوارخانه‌ی سازمان تبلیغات در اختیار گذاشت. البته در حال حاضر جناب حجه‌الاسلام و المسلمین سید یداللّه یزدان پناه فصوص را با جمع بندی که از دروس آیت‌اللّه جوادی و آیت‌اللّه حسن زاده ارائه داده‌اند، کار را کامل کرد‌ه‌اند. موفق باشید
6971
متن پرسش
سلام علیکم . استاد بزرگان اهل کرامت با بزرگان اهل توحید در مبانی عملی و نظری چه تفاوتی دارند ؟ میدانم در کتابهای شما هست ولی دقیقا نمیدانم در کدام کتاب است . میشود توضیح کاملی بدهید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه و مقام واسطه‌ی فیض» در پاورقی مفصلی عرایضی داشته‌ام مبنی بر این‌که اهل توحید تمام ابعاد خود را نفی می‌کنند تا حق ظهور کند، ولی اهل کرامت قوای نفس خود را رشد می‌دهند. به پاورقی کتاب جایگاه و معنى واسطه فیض، ص: 317 و پاورقی ص: 321 رجوع فرمائید. موفق باشید
6930
متن پرسش
سلام علیکم استاد خسته نباشید . بنده میخواستم آثار آیت الله صمدی آملی و مخصوصا سخنرانی هایشون رو بعنوان سیر مطالعاتی دنبال کنم . اما شناختی نسبت به ایشان ندارم . از طرفی هم برخی از سایت ها نسبت به بعضی عقاید آیت الله صمدی آملی موضع گرفتند که خودتان احتمالا در جریان این اخبار هستید . من چون شما و طرز تفکرتان را خیلی قبول دارم اگر میشود نظر خودتان را نسبت به این بزرگوار بنویسید. و دوم اینکه نظر علامه حسن زاده نسبت به ایشان چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد صمدی آملی از شاگردان نزدیک آیت‌اللّه حسن‌زاده هستند و استاد ارزشمند و اهل فکر و فهم و تقوا می‌باشند. گاهی بی‌پروا سخن می‌گویند که مبنای آن عموما درست است ولی طوری می‌گویند که جریان‌های مخالف حکمت و عرفان، دست می‌گیرند. موفق باشید 6931- سلام خدمت استاد عزیز. حضرت علامه حسن زاده شماری از کرامات خود را در کتاب انسان در عرف عرفان اورده است میخواستم دلیل کار ایشون را بدانم.
6880
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد جناب آقای طاهرزاده ، ضمن تمنای توفیق از خدای علیم ، درصورت امکان و صلاحدید به سوالات ذیل پاسخ دهید. 1- قوه خیال با عالم خیال چه فرقی میکند؟ 2- قوه عاقله با عالم عقل چه فرقی می کند؟ 3- سیر نفس ناطقه قبل از دنیای مادی در چه عالمی یا عواملی میباشد؟ 4- سیر نفس ناطقه مومن با شدت گرفتن نفس در دنیای مادی (کثرات) در چه عواملی میباشد؟ 5-سیر نفس ناطقه بعد از مرگ در چه عواملی میباشد؟ 6-آیا نفس در رویا و یا در عالم خیال و مثال شدت میگیرد و یا کامل میشود؟ 7- نفوس حیوانات ویا نفوس غیر انسان بعد از مرگ در چه عالمی قرار میگیرند. آیا اصولا آنها هم وجود مجرد هستند و باقی می مانند؟ 8- آیا حیوانات هم قوه خیال و یا در عالم خیال سیر می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس ناطقه قوه‌ای دارد به نام قوه‌ی خیال مثل آن‌که قوه‌ای دارد به نام قوه‌ی باصره. حال همین‌طور که قوه‌ی باصره آنچه دیدنی و محسوس است را می‌یابد و ما را وارد عالم مبصَرات می‌کند، قوه‌ی خیال هر آنچه وجود خیالی دارد را می‌یابد و ما را وارد عالَم خیال می‌کند. البته اگر خیال ما تحت تأثیر عقل نباشد و واهمه به میدان بیاید، نفس ناطقه با خیالاتی ارتباط پیدا می‌کند که واقعی نیست و قوه‌ی واهمه ایجاد کرده در حالی‌که اولیاء الهی در عالم خیال خود با واقعیات روبه‌رو هستند که در مرتبه‌ی خیال می‌باشند2- عین همان حالتی که برای قوه‌ی خیال در عالم خیال هست برای قوه‌ی عاقله با عالم عقل مطرح است 3- نفس ناطقه‌ی هرکس با شروع بدن در رحم مادر شروع می‌شود و قبل از آن به عنوان وجود علمی در علم خداوند بوده ولی وجود خارجی نداشته، حتی موقعی هم که در عهد الست با ربوبیت حضرت روبه‌رو شده با وجود علمی خود بوده و «لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُورا» شیئ قابل ذکری نبوده تا به عنوان یک شخص مطرح باشد 4- یا در عالم توهم و یا در عالم خیال و یا در عالم عقل، بستگی دارد چه رویکردی را انتخاب کرده باشد 5- نفس بعد از مرگ، همان عالمی را که انتخاب کرده ادامه می‌دهد و با رفع حجاب‌های مادی با شدت بیشتر با آنچه انتخاب کرده روبه‌رو می‌شود و ملکین عامل رفع حجاب متوفی می‌شوند 6- هیچ‌کدام، صرفاً از جهتی رفع حجاب می‌شود که تعبیر قرآنی آن «توفی» است یا گرفتن انسان از توجهی که به بدن دارد 7- نفس حیوانات نیز مجرد است ولی ظاهراً تشخص ندارند که هر حیوانی خودش باشد، بلکه هر حیوانی در صورت نوعیه‌ی خود محشور می‌شود. مثل این‌که همه‌ی گوسفندها در نوع گوسفندی محشور می‌شوند زیرا انتخاب خاصی نداشته‌اند تا با شخصیت خاصی محشور شوند 8- بلی نفس حیوانات نیز تا حدّ خیال مجرد است. موفق باشید
نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!