بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: عرفان نظری

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28991
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد ببخشید لطفا در مورد نقش تحیر در تربیت عرفانی توضیح دهید و اینکه چگونه می‌توان به این حالت رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. موضوع از این قرار است که وقتی سالک طوری متوجه‌ی حضور خداوند شد که ابتدا و انتهای آن حضور، همواره مدّ نظرش قرار می‌گیرد، در مقام حیرت وارد شده است که به اصطلاح می‌گویند حالت دایره‌وار پیدا کرده. موفق باشید

28912
متن پرسش
سلام و عرض ادب: در مورد مبحث فصوص الحکم: برخی که آشنایی با مباحث حضرتعالی را ندارند و فقط مباحث عرفانی فلسفی را به حد مطلوبی کار کرده اند که بتوانند وارد فصوص بشوند، آیا این افراد بهتر نیست که برای اینکه یک عرفانی گوشه گیر و به دور از اجتماع و انقلاب برای خود خدایی ناکرده بسازند، حداقل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) هم به ایشان پیشنهاد شود، تا با حضور در این تاریخ و نوع سلوک این تاریخ هم آشنا شوند، و سپس رجوع به فصوص داشته باشند؟ آیا چنین چیزی صلاح است برای برخی افراد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین می‌نمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبال‌کردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر می‌توانند با موضوعات مطرح‌شده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنان‌که قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید   

28858
متن پرسش
سلام علیکم و عرض ادب: با توجه با تکمیل شدن کارهای کتاب شرح فصوص، و احتمالا تا هفته آینده چاپ شدن آن، بنظر حضرتعالی ادامه مباحث را با همان صوت کار کنیم بهتر است، یا از طریق کتاب دنبال کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما باید متن فصوص با شرح صوتی آن دنبال شود. اساسا این نوع متون به صرف ترجمه و شرح آن خود را ظهور و بروز نمی‌دهد. موفق باشید

28699
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: در رابطه با سوال شماره ۲۸۶۸۷ که در رابطه با آقای صمدی آملی بود نقدی داشتم (نقد به سوال کننده) این بنده حقیر فکر می کنم در رابطه با طرح سوال یکم بی انصافی صورت گرفته مخصوصا آنجایی که حرف از مطالب انحرافی و یا عقاید انحرافی به میان اومده به قول جنابعالی ما به جای اینکه خودمان را بالا ببریم متاسفانه آیات و روایات را پایین می کشیم و در سطح خودمون تنزل می دهیم. در این شکی نیست کسانی که در رابطه با حکمت و عرفان سالهاست کار کرده اند، مشرب خاص خودشون رو دارند. من فکر می کنم مشرب شما بیشتر به حضرت امام (ره) و آیت الله جوادی آملی باشه و مشرب جناب آقای صمدی به علامه حسن زاده باشد. و امثال منی که تازه قدم در این راه گذاشته ایم اگه نسبت به مبانی فکری این بزرگان شناخت و آگاهی نداشته باشیم، مطمئنا به اشتباه خواهیم افتاد. ------------------ به عنوان مثال سوال کننده می فرماید که سخنران در جایی فرموده اند که: بدون وضو نباید به سگ و انسان کافر دست زد. متن اصلی این است که: شما هم در قرآن کلمه «محمد رسول الله» را مشاهده می کنید … هم کلمه «کلب» (سگ) را! اما آیا کلمه کلب را می توانید بدون وضو دست بزنید؟ می بینید نمی شود. در هر دو صورت باید وضو داشته باشید. که فرمودند «الوضوء نور…» … حتی اگر در قرآن اسم سگ و کافر و مشرک و منافق و شراب و امثال ذلک را مشاهده کردید، نباید به آنها بدون وضو دست بزنید. پس ابتدا باید نورانی شوید، بعد به نور نزدیک شوید … حال با این بیان آیا آنها که به دست زدن کلمه ای در قرآن همچون «کافر»، که از چهار حروف «کاف» و «الف» و «فاء» و «راء» تشکیل شده، بدون طهارت اجازه نمی دهند، آیا به ما اجازه می دهند به بدن شخصی که در خارج وجود دارد و کافر است بدون وضو دست بزنیم؟ می فرمایند: نخیر ، باید باز هم وضو داشته باشید. ناگهان می‌بنی خداست دارد خدایی می کند و نظام الهی به بهترین شکل پیاده شده و ذره ای خلاف در آن وجود ندارد. --------------------- همانطور که جنابعالی فرمودید: جناب استاد صمدی گاهی مباحث تکوینی را با زبان تشریع مطرح می‌کنند. -------------------- سوال کننده در جایی دیگر می فرماید: لیله القدر همان قوه خیاله و لذا قرآن بر شما هم نازل میشه ------------------- شاید منظور آقای صمدی اشاره به نکته ۸۸۹/هزار و یک نکته علامه حسن زاده باشد که ایشان می فرمایند: رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم قرآن را در شب قدر انزالا تلقى كرد و تدريجا و نجوما بتفصيل تنزيل شد، تو نيز بقدر خود از ملكوت عالم خواهى گرفت كه حصول استعداد همان و نزول حقايق همان چه هيچكس در عالم محروم نيست چنانكه آحاد رعيت كه تأسى بحضرتش داشتند چنين موهبتى را يافتند چنانكه صاحب فصوص الحكم آن‌را يكبارگى در مبشره ‏اى از دست خاتم صلى الله عليه و آله و سلم گرفته است و آن را بتفصيل و تدريج در بيست و هفت فص پياده كرده است.. --------------- در پایان فکر می کنم اگه گروه رسانه ای که حول محور اندیشه های آقای صمدی کار می کنند، نسبت به انتشار صوت مباحث ایشان سخت گیری لازم رو انجام می دادند، مثل کاری که گروه المیزان نسبت به انتشار صوت شرح فصوص انجام داد، این مشکلات بوجود نمی آمد. ببخشید وقتتون رو گرفتم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است که می فرمایید. و البته همانطور که خود بنده خدمت جناب استاد صمدی عرض کردم که نباید بهانه به دست عده ای داد که به کلی مخالف عرفان هستند و بخصوص که متأسفانه در خطه ی شمال ایران عده ای نسبت به ایشان حساسیت ایجاد کرده اند و این، کار را سخت تر می کند. در هر حال آثار ایشان آثار مفید و قابل استفاده است و همانطور که به کاربران عزیز عرض کردم نباید خود را از آثار ایشان محروم کنند. از تذکر جنابعالی نیز متشکر هستم. موفق باشید

28697
متن پرسش
بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام و احترام محضر مبارک حضرت استاد (ادام الله ظله)؛ عمری در مسیر سلوک، لنگ لنگان و افتان و خیزان با فضل او قدم زدم. از اربعین پارسال، جذبه هایی شروع شد به گونه ای که در نماز و غیر آن، نور حضرت حق را می بینم و روزی بدون گریه سر نمی شود همراه با القائات الهی و ملکی؛ اما ۳ روز از اربعین و از سالروز امامت حضرت حجّت (سلام الله علیه) حدود ۷ روز و ایام فاطمیه حدود ۳ روز این جذبه ها شدت زیادی داشت که جسمم را متأثر می نمود. اخیراً بعد از دهه ذی الحجه، صبح بیدارم نمودند و ندایی شنیدم: الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب. من نیز تکرار کردم. ظهر آن روز جذبه ها مجددا شروع شد، بسیار شدید بود. حضرت محبوب رخی از پس پرده ها نشان داد و جسمم را ذوب کرد و موهایم را سفید. کم مانده بود که روحم جسم را ترک کند، پس از ۴ روز مجبور شدم خودم را با توجه به دنیا از این حال منصرف کنم. بسیار اندوهگینم. آیا این انصراف دادن کار درستی است؟ چه کنم تحمّلم بالا رود تا مجبور به انصراف نشوم؟ این حالات وقت است یا سکینه (با توجه به تقسیم بندی جناب بوعلی در نمط ۹ اشارات)؟ ملتمس دعاى خير حضرتعالى هستم. اعلى درجات قرب حضرت حق، نصیبتان ان شاء الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر سعی بفرمایید با مشغول کردن عقل و قلب به معارف الهیه و قرآن و روایت، سلوکی را دنبال کنید که این نوع دغدغه ها در آن نباشد و چندان به دنبال این نحوه احوالات نباید بود به اصطلاح عرفا، مقام احوال مقام متوسطین و مرید است و پایدار نمی ماند. موفق باشید

28693
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۶۷۹ فرمودید بحث «خرد مدرن» که رهبر معظم انقلاب تحت عنوان «العلم سلطان» از آن سخن می گویند، هیچ ربطی به دو قسمت قبلی ندارد و متأسفانه عده ای به بهانه ی سخن مقام معظم رهبری به قسمت اول و دوم می پردازند. بسیاری بزرگواران دغدغه مند نسبت به تولید علم و تحول در علوم انسانی مثل حاج آقای کشوری که دبیر شورای الگوی اسلامی پیشرفت هستند و البته بزرگواران دیگری مثل علامه مصباح و دکتر زرشناس و آقای رحیم پور و آیت الله میرباقری معتقدند اتفاقا دسته بندی علم مدرن و به اصطلاح خرد مدرن با روایت العلم سلطان از وجود مقدس امیرالمومنین تفاوت جدی دارد و نمی‌تواند برآورده کننده توقع حضرت آقا در بند علم و پژوهش بیانیه گام دوم باشد هر چند باید اتحاد عملی حول آن پیدا شود. و گفته می‌شود در عین اینکه یکسری تکنیک و زیر نظامهایی در علم مدرن با مبانی اسلامی و علم توحیدی منافات ندارد یا همسوست لذا باید با دقت آنها را در جهاز هاضمه اسلامی استحاله کرد و مطابق نظم اسلامی و در جهت کلی تمدن اسلامی و در دل علوم انسانی اسلامی یا حتی مباحث تکنیکی و علوم پایه از آن بهره برد ولی بنای کلی باید بر دسته بندی نوین علمی بر اساس مبانی اسلامی و تولید علوم توحیدی ویژه در عرصه علوم انسانی باشد. حالا در علوم پایه می‌توان گشودگی یا استفاده بیشتری داشت ولی در علوم انسانی جدا یک تمایز جدی و نظریه پردازی عمیق انسان اسلامی می‌خواهد و باید با دقت آن دسته مواردی که می‌شود درون چارچوب اسلامی استحاله و بکار گرفته شود، باید تصرف شود و باید دقت کرد مبادا ما بطرف ترکیب گری و غرب گزینی برویم. این متن، بخشی از مصاحبه اخیر حاج آقای کشوری است که درباره همین موضوع با خبرگزاری مهر بوده است: روایت العلم سلطان بسیار مورد تأکید رهبر انقلاب است و البته ظاهرا بسیار یادآور این گزاره مشهور علم مدرن است که بیکن گفت: علم قدرت است! از معدود افرادی که تلاش کرده است تا علاوه بر تبیین صحت صدور این روایت فهم اسلامی از این مفهوم را تبیین کند، حجت الاسلام علی کشوری است. اما پیشنهاد این حقیر برای اصلاح تفسیر غربی از سلطان این است که حقیقت قرآنی آن را بررسی کنیم و می بینیم که این واژه فقط در غلبه نظامی و فیزیکی استعمال نشده است. سلطان گاهی در رابطه خدا بر بنده است و گاهی بنده بر بنده و مفهوما هم می تواند بنده بر خدا باشد. وقتی سلطان را هر نوع عامل اختیار و آزادی بدانیم آن وقت علم هم هر نوع عامل آزادی و آزادگی در ملک و ملکوت و در روابط انسانی و غیرانسانی با خدا و غیرخداست، نه فقط برای غلبه بر دشمن انسانی. از طرف دیگر علم یافتنی است نه ساختنی؛ این یکی دیگر از تفاوتهای مهم علم در قرآن با علم در اندیشه مدرن است. علم نور است و خداوند آن را در قلب هر کس بخواهد می اندازد و سلطان یک اختیار و آزادی عمل در امور معنوی، سیاسی و نظامی است که خدا به انسان از طریق علم عطا می کند. متن کامل مصاحبه در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/xRV5q
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چه هست نباید آن سخن مقام معظم انقلاب را نادیده گرفت که می فرمایند ما از شاگردی إبایی نداریم. آری! وقتی در اقیانوس توحیدی اسلامی قرار گرفتیم رودهای گل آلود را می پذیریم و آلودگی های آنها را فرو می نشانیم و آن علم را از آن خود می کنیم. اینجاست که سخت نیاز به توحیدی داریم که آن توحید، توحید عرفانی است. موفق باشید

28677
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: عید غدیر رو تبریک عرض می کنم. چند روزی هست کلیپی در فضای مجازی منتشر شده در رابطه با فیلسوف و نقاش آلمانی به نام گوته. اوایل ژانویه ۲۰۲۰ میان وسایل شخصی گوته دست نوشته های عجیبی پیدا شد که تعجب همه را برانگیخت. اصرار گوته بر نوشتن و تکرار یک جمله بسیار بهت آور است. (علی ولی الله) دوست داشتم که نظر شما رو در این باره بدونم. کلیپ رو از طریق آدمین کانال رسمی لب المیزان و همچنین آقای نظری ارسال کردم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن را دیدم. از قبل می‌دانستیم که گوته نظر خاصی به جناب حافظ داشته اند و این نشان میدهد روحی در غرب حاکم بوده که نظر به حکمت و عرفان اسلامی به خصوص شیعه داشته است. بنده حتی در هگل به نحوی چنین برداشتی دارم به شرطی که هگل را با قرائت فیلسوفان غربی یا اساتیدی که از عرفان و حکمت ما اطلاعی ندارند، نخوانیم. موفق باشید

28633
متن پرسش
سلام استاد عرض ادب: برای فهم کتاب گلشن راز شیخ محمود شبستری، چه کار کنیم؟ چه کتاب هایی و شرحی مطالعه کنیم؟ خصوصاً فهم این بخش : تفکر رفتن از باطل سوی حق به جزو اندر بدیدن کل مطلق حکیمان کاندر این کردند تصنیف چنین گفتند در هنگام تعریف که چون حاصل شود در دل تصور نخستین نام وی باشد تذکر وز او چون بگذری هنگام فکرت بود نام وی اندر عرف عبرت تصور کان بود بهر تدبر به نزد اهل عقل آمد تفکر ز ترتیب تصورهای معلوم شود تصدیق نامفهوم مفهوم مقدم چون پدر تالی چو مادر نتیجه هست فرزند، ای برادر ولی ترتیب مذکور از چه و چون بود محتاج استعمال قانون دگرباره در آن گر نیست تایید هر آیینه که باشد محض تقلید ره دور و دراز است آن رها کن چو موسی یک زمان ترک عصا کن درآ در وادی ایمن زمانی شنو «انی انا الله» بی‌گمانی محقق را که وحدت در شهود است نخستین نظره بر نور وجود است دلی کز معرفت نور و صفا دید ز هر چیزی که دید اول خدا دید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح تفسیر حمد حضرت امام، آمادگیِ ارتباط با فرهنگ عرفانی شیخ محمود را به شما می‌دهد تا إن‌شاءاللّه با شرح لاهیجی بتوانید به سوی فهم کتاب «گلشن راز» شیخ محمود بروید. موفق باشید

28623
متن پرسش
سلام: استاد ببخشید با وجود مباحث فلسفی و عرفانی امام خمینی و علامه آیا لازمه مثلا ما تو رشته فلسفه کتابای شواهدالربوبیه و اشارات رو هم بخونیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهایی مثل «شواهد الربوبیه» مبانی تفکری است که حضرت امام و یا علامه متذکر آن هستند. اگر بتوانید به آن مبانی رجوع کنید، راحت‌تر به مباحث امام و علامه وارد می‌شوید. موفق باشید

28590
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت استاد گرامی: آیت الله ملکی تبریزی در کتاب اسرار الصلوه خود در بخش (هراس از بد فرجامی) می‌فرمایند، بحث کلام برای بیشتر مردم خوب نیست زیرا مباحث آن سطحی است که واقعیت ندارد، پس نادان آن مطالب را درست می‌پندارد و آنگاه که جهان برزخ و عوالم پیش از مرگ را به چشم دید خلاف آن سخنان را می‌بیند و انکارش می کند و کارش به بد فرجامی پایان می‌گیرد، پس در دست یابی به معرفت و شناخت راه، سخت‌کوش در تزکیه نفس و دوام ذکر و فکر و دعا بهتر و اولی است. استاد می‌شود منظور ایشان را واضح تر توضیح دهید؟ چرا راه کلام باعث انکار انسان می‌شود دم مرگ؟ اگر مباحث کلام واقعیت ندارد، پس چرا مطرح می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم کلام در حدّ جدال با رقیب است. راه حکمت و عرفان برای رسیدن به حقیقت است. و حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با توجه به همین نکات متوجه شدند باید معارفی از جنس نظر به حقیقت را به میان آورند و لذا نوشتند آنچه را که نوشتند. موفق باشید

28357
متن پرسش
سلام: به نظرتون مرحوم دولابی اهل عرفان بودند یا اهل کرامت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان اهل عرفان بودند و تحت تأثیر آیت اللّه انصاری همدانی قرار داشتند. موفق باشید 

28185
متن پرسش
سلام نظرتون راجع به صوفیه و ... چیه این جمله شیخ بهایی چقدر دقیقه و منظورش چیه؟ شیخ بهایى در کشکول از حضرت رسول صلى الله علیه و آله روایت کرده که فرمود: «قیامت، قیام نخواهد نمود بر امت من تا که بیرون آیند طایفه اى از امت من که آنها را صوفى گویند، نیستند از امت من، حلقه زنند از براى ذکر سرهاى خود را، و بلند سازند به ذکر صداهاى خود را، گمان کنند که آنها بر طریقه ابراهیم اند. بلکه آنها گمراه ترند از کفار و از اهل آتش هستند، از براى آنها نعره هاست مثل نعره هاى خرها، قولشان قول فجّار است و عملشان عمل جهّال و آنها نزاع کنندگان با علمایند، ایشان ایمان ندارند و به اعمال خود عُجب کنند و حال آن که از براى ایشان از عمل خود غیر از تعب نباشد»
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چه اندازه باید بر روی این روایت‌ها ماند. ولی مسلّم صوفی‌گری به آن معنایی که آن روایت می‌گوید، بیشتر یک دکانِ جذب منافع است، نه یک سلوک. ولی فراموش نکنید ما با بشری روبه‌رو هستیم که می‌خواهد در جهان گشوده‌ی ملکوت حاضر باشد و این با آموزه‌های عرفانی محقق می‌شود. موفق باشید

28178
متن پرسش
سلام علیکم: آقای مهدی نصیری در کتاب اخیرشون بنام عصر حیرت، مطالبی مطرح شده است بصورت ویژه تمدن سازی پیش از ظهور حضرت ولیعصر (عج) و در عصر فعلی که مدرنیته حاضرست را بلند پروازی و امری غیر لازم و حتی هزینه زا برای انقلاب و نظام می‌دانند. ایشان بعلت غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم و ولایت او بصورت ظاهری و عمومی همچنین اختلاف فقها و مجتهدان در استنباط احکام شرعی، مباحث کلامی و فقهی و احادیثی را بصورت زیادی می آورند و آنها را دلایلی بر عدم لزوم و تکلیف مومنین برای بنای تمدنی پیش از عصر ظهور می‌دانند و معتقدند عصر غیبت، عصر فروبستگی و حیرانی و محدویت مومنین است و البته معتقدند اقدام امام برای انقلاب یک اقدام درست جهت حفظ کیان دین بود ولی به معنای لزوم تمدن سازی نیست بلکه باید تا حد ممکن یکسری اصلاح گری در حد توان انجام داد و تمدن سازی و تلاش برای ساخت تمدن را یک اقدام غیر ضروری و هزینه زا برای انقلاب می‌دانند که به مقبولیت عمومی نظام و انقلاب ضربه می‌زند و باید تا حد ممکن تساهل داشت و در سطح خانواده ها هم اگر اختلافاتی پیش می آید و گرایشهای مدرن و نه چندان مقیدانه به شرع دیده شد، با آنها مدارا کرد و برایشان دعا کرد و تسامح را پیش گرفت و عقلانیت حکم می‌کند باید فعلا از ابزارهای مفید و تجارب بشری جهان برای تقویت کارآمدی استفاده کرد و منتظر وضع موعود ماند و رویاهای بزرگ را رها کرد. البته ایشان مدرنیته را هم مشکل دیگر می‌دانند که شوره زاری تمدنی ایجاد کرده است و مانعی برای برقراری جامعه وحدانی است و نیازها و ساحاتی که بسیاریشان کاذب است را برای بشر ایجاد کرده که دین برای آنها برنامه نمی‌تواند بریزد و البته به نظر آقای نصیری لازم هم نیست دین برای آنها حرفی بزند چون نیازهای دست ساخت مبانی معرفتی و سیاسی مدرنیته است و خودش یک شوره زار تمدنی است و بعید است بتوان در این فضا با ابزار و نیازهایی که مبدا آن مدرنیته است، بتوان شریعت را بصورت جامع در تمام زیرنظام ها و ابعاد و ساحت ها و فضاهای زندگی کنونی بشر پیاده کرد. من خودم بشدت منتقد این دیدگاه عصر حیرت آقای نصیری هستم و شاید نوعی دیگر از قبض و بسط شریعت آقای سروش باشد البته با این تفاوت که آقای سروش ذات دین را دارای این محدودیت می‌داند ولی آقای نصیری، عصر غیبت و عصر مدرنیته را باعث ایجاد محدودیتهایی می‌دانند. خواستم از حضرتعالی بعنوان استاد خود و شخصی که دغدغه مند در عرصه تمدن نوین اسلامی-انقلابی هستید و در تبیین اندیشه حضرت آقا (حفظه الله) در راستای تمدن نوین اسلامی هستید این مطلب را بپرسم و درخواست کنم لطفا نظرتان را در این باب و این مباحث عصر حیرت آقای نصیری، بفرمایید. با تشکر و عرض ارادت فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبه‌ی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آن‌ها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل می‌کنند و به سوی دین می‌روند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیه‌ای است که می‌گوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرف‌های خوبی زده می‌شود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی می‌کردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری می‌گویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعه‌ی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راه‌کاری دارند که لازم است. موفق باشید  

28146
متن پرسش
سلام بر استاد عزیزم: نظر شما در مورد این بیان آقای میرباقری چیست که گفتند: عرفان مولوی برای کفار خطری ندارد و این قرائت از اسلامی که مولانا داره بصیرت سوز است! اشعاری هم به عنوان شاهد مثال می آورند که ظاهرا همینطور است که آقای میرباقری می‌فرمایند. اما بنده احساس می‌کنم اشعار مولانا ناظر بر مسأله دیگری است و درصدد نفی مبارزه با بدی ها نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان سخنان ایشان هستم. فکر می‌کنم نظر مقام معظم رهبری و شهید مطهری که مثنوی را، تفسیر قرآن ملا جلال می‌دانند؛ صائب‌تر باشد. به هر صورت نمی‌توان بدون آن عرفان، امروز در طوفانی که دنیای مدرن برای بشر ایجاد کرده است، سالم بود و از بودنِ ظالمانی مثل طبری‌ها جامعه را نجات داد. موفق باشید

28127
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: شرح فصوص و منازل السائرین و مباحث معاد اسفار را چگونه می توانیم تهیه کنیم؟ در سایت آنها را پیدا نکردم. اگر در مورد این مباحث سیر مطالعاتی خاصی هست آن را هم بیان بفرمایید. بنده از آثار استاد کتابهایی نظیر ده نکته از معرفت النفس از برهان تا عرفان، ماه رجب، صلوات، تعدادی از کتب در موضوع انقلاب، مهدویت، مقام لیله القدری حضرت فاطمه و ... مطالعه و کار کرده ام. همچنین شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نیز خوانده ام و در باب مطالب عرفان نظری و عملی استاد بسیار علاقه مند به مطالعه می‌باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرح‌های صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إن‌شاءاللّه محقق می‌شود. موفق باشید

28125
متن پرسش
سلام: برای ورود به حوزه عرفان نظری، ورود به فلسفه را چقدر ضروری می‌دانید؟ اساتیدی ورود جدی در فلسفه را بسیار لازم می‌دانند تاکید زیادی دارند. چه میزان این تاکید را تایید می‌کنید به اضافه ی اینکه آیا این نحو ورود به عرفان نوعی بیرون افتادن از تاریخ نیست؟ با توجه به غلبه تفکر ذهنی در این تاریخ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه‌ی بنده هم حکایت از آن دارد که امروز، عرفانِ ما جدای از حکمت صدرایی نیست و عجیب است آن حکمتِ به واقعِ متعالیه این‌چنین با عرفان مندمج شده است. موفق باشید

28094
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می‌خواستم کمی در خصوص اینکه چرا کتاب منازل السائرین را انتخاب کردید که به موازات فصوص درس بدهید، برایمان کمی توضیح دهید. یعنی اینکه چرا تدریس یک کتاب در عرفان عملی یعنی منازل را به موازات یک کتاب در عرفان نظری یعنی فصوص شروع کردید؟ و دوم اینکه چرا کتاب منازل را از بین این همه تصنیفات فراوان عرفان عملی انتخاب کردید؟ واضح تر بخواهم بپرسم می‌توانم بگویم که کسی که فصوص را با صوت های شما جلو می‌رود، مباحث کتاب منازل چگونه بر فهم فصوص در جان آن شخص تأثیرمی‌گذارد آیا مطالب این دو کتاب ارتباطی با هم دارند؟ این سوال را پرسیدم چون شما این دو کتاب را به موازات هم درس می‌دادید و صوت هایی هم که گروه لب المیزان فرستادند هم صوت های فصوص بود و هم منازل با هم داخل یک دی وی دی بود و روشی هم پیشنهاد کرده بودند که مثلا اگر چقدر از فصوص تمام شد بعد چقدر از منازل و چه مباحثی از آن خوانده شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فصوص‌الحکم در زمان خود در موضوع توحید عین توحید عملی و نظری بوده، ولی بعداً که به کتاب درسی تبدیل شد روح نظری آن بیشتر مدّ نظر قرار گرفت و این‌جا بود که ضرورت توجه به عرفان عملی با کتاب بسیار شریف «منازل السائرین» به میان آمد مضافاً که کتاب «منازل» از نظر تاریخی مقدم بر فصوص است و نکات فوق‌العاده خوبی حتی در عرفان نظری دارد که از منازل ۷۰ به بعد به ظهور می‌اید. موفق باشید

28088
متن پرسش
سلام علیکم: استاد مدتی است این دل مشغولی من شده و کمی ذهن خودم را به آن مشغول کرده است. خواستم این مطلب رو از خود حضرتعالی بعنوان استاد خودم بپرسم. شما با توجه به وضعیت کنونی، معتقدید جامعه ویژه جوانان دیندار تر و مانوس با دین هستند و یا مردم و جوانان به دین حداقلی اعتقاد پیدا کرده اند و سبک دینداریشان از دینداری که مد نظر امام و آقا هست بسیار فاصله دارد؟ چون با دیدن یکسری مظاهر و پوشش ها و سوالات و حرفها و رفتار و سکنات مردم ویژه جوانان این مطلب مطرح می‌شود حکومت مردم را از دین گریزان کرده و مردم بسمت دین حداقلی رفته اند و انس شان با دین به شیوه دیگری شده است و بیشتر بینش سکولار دارند. شما جامعه و مردم را دیندار تر و مانوس تر با هویت دینی فی الحال می بینید یا گریزان از دین با معتقد به دین حداقلی و حتی بینش سکولار؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چون ما مردم را به حدّ اقلِ دین توجه دادیم و در حدّ فقه، متوقف‌شان کردیم و ابعاد حِکمی و عرفانی دین را با جوانانی که بسیار آماده بودند، در میان نگذاشتیم؛ شما امروز با مردمی روبه‌رو هستید که دین را جدّی نمی‌گیرند. راستی! دینی که امروز ما در مجامع عُرفی و سنتی خود مطرح می‌کنیم، واقعاً جای جدّی‌بودن دارد؟! چرا حضرت امام برای همین مردم، شرح سوره‌ی حمد را پیش کشیدند؟ و ما هنوز اندر خمِ هیچ‌کوچه‌ای نیستیم. خدا به دادمان برسد در آینده‌ای که ما بخواهیم با این معارف دست و پا شکسته حاضر شویم. موفق باشید      

27952
متن پرسش
سلام علیکم: با وجود اینکه حضرتعالی در این مورد صحبت و یادداشت داشته اید و نکاتی هم فرموده اید در قالب پاسخ به پرسشها، ولی می‌خواستم این مطلب را از این جهت بپرسم که حضرتعالی بعنوان یک شخصیت فعال در معرفت دینی که بحمدالله سالهاست در این زمینه فعالیت کرده اید و مباحث حکیمانه ای را مطرح کرده اید، به تولید و حرکت در مسیر علم دینی و طرح نظریات مبتنی بر منطق دینی و توحیدی و به تعبیر جنبش نرم افزاری که مورد بحث بوده است، معتقدید و آن‌را جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و ساخت یک تمدن ماورای تمدن مدرنیته و گذار از الگوی لیبرال دموکراسی که امروز پرچمدار مدرنیته و تمدن مدرن هست، ضروری می‌دانید و نقطه عطفی جهت حرکت در مسیر آن تمدن و ساخت زیر نظام های اجتماعی_تمدنی مبتنی بر منطق و حکمت اسلامی قلمداد می‌کنید؟ به نظر شخصی خود من بعنوان کسی که از محضرتان تلمذ کرده ام و آثار و مباحث تان را سعی کرده ام دقیق بررسی کنم، تولید علم دینی و جنبش نرم افزاری، یک گام مهم و از مبانی نظری و علمی طرح ریزی و اجرای الگوی تمدنی انقلاب اسلامی است و ما ضرورت دارد مطابق با انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی شریعت اسلام، علم و حکمت متناسب و منطبق داشته باشیم و حتی در برخورد با علومی که مبدا شان نگاه توحیدی و یا افراد و جوامع توحیدی نبوده اند، هم با همین معیار جلو برویم که آیا با مبانی ما در تعارض است و نقطه مقابل آن است یا اینکه می‌توان با خودآگاهی و بصیرت لازم آن را درون دستگاه علمی و حکمی خود و چارچوب انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی مستحل کرد و آن‌را درون دستگاه و روح عقاید خود معنا کرد و نظم مطلوب را به آن بدهیم تا دیگر هویتی متمایز از آن مبدا و نگاه و هویت غیر توحیدی و یا متضاد پیدا کند. و البته این نیاز به یک شجاعت و بصیرت قوی دارد چون متاسفانه همچنان خیلی ها نظریات و مبادی کنونی علم و دستاوردهای علم مدرن را قطعی و ثابت و مفروض می‌دانند و شجاعت نقد و رد آنها و جایگزین کردن مبادی دیگر را ندارند و حتی آن‌را یک عمل بلندپروازانه و غیر واقعی و غیر منطقی می‌دانند و این به نظرم خود یک آفت بزرگ است که باید کنار زده شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید حکمت و عرفان اسلامی و نگاه قرآنیِ خود را بچشیم و بعداً راه حلّ دومی که جنابعالی می‌فرمایید، راه حلّ بسیار مهمی است زیرا حقیقتاً ما مرزی با متفکران نداریم هرچند بعضاً آنان در بستر تاریخی و فرهنگیِ خود ممکن است دغدغه‌ها و یا راهِ حلّ‌هایی داشته باشند که از یک طرف قصه‌ی ما نیست، و از طرف دیگر قصه‌ی همه‌ی بشریت است. موفق باشید

27944
متن پرسش
سلام: در آخر جلسه اول فصوص فرمودید محی الدین کاری کرد که معلوم شد می‌شود علم عرفان را در مکتب آورد و در مراوده های درسی استفاده کرد و راجع بهش بحث کرد از طرفی در جای دیگر فرمودید بشوی اوراق اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنای مباحث عرفانی اشاره و نگاه‌کردن است و نه فکرکردن. از فکر است که سؤال متولد می‌شود و حجابِ رؤیت می‌گردد. فرمود:

گر نپرسی زودتر کشفت شود / مرغ صبر از جمله پَرّان‌تر بُود

موفق باشید

27926
متن پرسش
سلام استاد: ۱. جزوات و کتابها و سخنرانیهای جنابعالی در رابطه با هایدگر کدامند برام معرفی کنید. ۲. شرح فصوص علاوه بر فص آدمی و شیثی دیگه کدام فص را شرح دادین؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور مستقیم چیزی از هایدگر ندارم. شاید کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» نسبت به نگاه هایدگر بیگانه نباشد. ۲. همه‌ی فصوص، شرح داده شده است ولی نیاز به مقدماتی است که سیر مطالعاتی سایت متذکر آن می‌باشد. موفق باشید

27766
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله استاد: میخاستم بدونم جهان بینی حضرت آقا مبتنی بر عرفان اسلامیه؟ ایشون خودشون فرمودن در عرفان نظری هیچ ورودی ندارم و از طرفی نسبت به نحله عرفا خیلی علاقه نشون میدن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم دنبال‌کردن نگاه عرفانیِ حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است و دقت بر روی حکمت صدرایی که بحمداللّه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» خیلی خوب روح و روان و قلب خود را در این میدان‌ها پرورانده‌اند. موفق باشید

27740
متن پرسش
سلام استاد گرامی: طاعات قبول درگاه حق. در سخنانتان از کتب امام (ره) خیلی سخن گفته اید و بیشتر به شرح حدیث جنود عقل ارجاع می دهید می خواستم بدانم نظرتان در ارتباط گرفتن با کتاب چهل حدیث امام (ره) چیست؟ چگونه از این کتاب سلوکی و اخلاقی استفاده بیشتر ببریم؟ در فرجام کتاب حدیثهای آخر بسیار مشکلند برای درک بهتر آنها توصیه ای یا منبعی ارائه فرمایید. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «چهل حدیث» از حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برعکسِ آن‌که به عنوان یک کتاب اخلاقی در ذهن‌ها رفته است؛ یک کتابِ عرفانیِ فنی است و کسانی می توانند به آن رجوع کنند که رویهمرفته با عرفان آشنا باشند. ولی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» همان‌طور که در ابتدای آن می‌فرمایند یک کتاب اخلاقیِ عملی است. موفق باشید

27719
متن پرسش
سلام علیکم: یک مطلبی مطرح شده که یکی از علت های سقوط صفویه رویکرد علامه مجلسی و فرزند ایشان است که اخباری گری را تقویت کردند ویژه فرزند علامه مجلسی که بسیار با عرفان و تصوف مشکل داشت و با آنها برخوردهای قاطع و حتی با قوه قاهره و سخت کرد و نوعی تعصب مذهبی را بوجود آورد و خودش در روند زوال صفویه و ایجاد تعصب موثر بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیّات حضور تاریخی صفویه، یکی از مراحل مهم و ارزشمند تاریخ ما می‌باشد. ولی متأسفانه نتوانستیم آن‌طور که باید و شاید آن را پاس داریم و حکمت و عرفانی که می‌توانست به حضور تاریخیِ تشیع رونق ببخشد، به حاشیه رفت و ما محدود شدیم به دیوارهای تنگِ باورهای فردیِ خودمان. موفق باشید

27627
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: تفاوت جایگاه اشراقی آثار جناب محی الدین ابن عربی (رضی الله عنه) و جناب صدرالمتالهین (رضوان الله علیه و حشرنا معه) در چیست؟ اولا: اینکه می‌گویند جناب ابن عربی شهود عرفا را نظام مند کرده اند و جناب صدرا شهود عرفا را استدلالی کرده اند به چه معنا است؟ ثانیا: به نظر شما به جز مورد اول که ذکر شد آیا جایگاه اشراقی این دو ابر انسان تفاوت دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألّهین نیز در جایی همین نکته را می‌فرمایند که تا آن‌جا که ممکن بوده سعی کرده‌اند سخن عرفا را در قالب برهان اظهار کنند با این توجه که عمق عرفان، موجب فهمِ بهتر فرهنگ اهل‌البیت می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!