بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: شرح احادیث، دعا و کتب

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33857
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با برنامه منظم سلوکی آیا نامه ۳۱ امیر المومنین کافیست یا باید احادیثی مثل یا بن جندب و ای اباذر را هم گوش دهیم وعمل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید از جایی شروع کرد تا در ادامه، متوجه خلأهایی که باید پر شود، بشویم. این‌جا است که می‌توان گفت بعد از نامه ۳۱، می‌توان به سراغ دستورالعمل‌هایی مثل «حدیث یابن‌الجندب» شد. موفق باشید

33813
متن پرسش

سلام علیکم: نسبت به چند مورد مشاوره می‌خواستم. من یه جوون ۲۳ ساله هستم و چند تا مشکل دارم: ۱. خودم رو باور ندارم و فکر می‌کنم نمیتونم و خیال می‌کنم نمیتونم خودم رو ثابت کنم. ۲. زیاد به گذشته فکر می‌کنم و به حدی که وسواس فکری پیدا کردم. ۳. وسواس دارم واسه اعمال عبادی که انجام میدم. مثلاً نمازی که میخونم یا حتی تقلید که کردم و مرجعی که انتخاب کردم میگم نکنه اشتباه باشه همین تیکه کلام نکنه اشتباه باشه منو خیلی درگیر می‌کنه. ۴. هر وقت نماز میخونم وسواس دارم میگم این اون نمازی نیست که توی روایات اومده و کامل نیست. ۵. نسبت به آینده بدبین شدم و ناامید، همیشه تو ذهنم یه صدایی میگه نمیشه و خراب میشه و خدا کمکت نمیکنه ۶. احساس می‌کنم نیست به خدا سوء ظن دارم یعنی زیاد امیدوار نیستم. ۷. من ازدواج کردم و خطبه عقد رو خوندن الان با خودم میگم نکنه اشتباه باشه. اصلا بهم بگین ملاک درست بودن و اشتباه بودن چیه؟ ۸. خیال من خیلی قوی هستش می‌خوام کنترلش کنم نمیتونم ۹. زندگی خودم رو مقایسه می‌کنم مثلا ازدواج خودم رو و شرایط گذشته خودم رو مقایسه می‌کنم با داداشم ۱۰. به خودم میگم چون من سادات نیستم و خانومم سادات نیست دیگه امیدی نیست به اینکه بهشتی باشم و زندگی خوبی داشته باشم. لطفاً به همه اینا جواب بدین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره بزرگان ما در این رابطه یک نکته مهم را درمان همه این دغدغه‌ها می‌دانند و آن این‌که: «ره چنان رو که رهروان رفتند» افرادی که قابل اعتماد و مورد نظرتان هستند را مدّ نظر قرار دهید و صحت و درستی حرکات و افکارتان را مطابق حرکات و افکار او قرار دهید. بدین معنا که می‌بینید همان‌طور که ایشان در امورات عمل می‌کند اعم از عبادات و سایر امور؛ شما نیز همان کار را بکنید. و در موضوع فکری، پیشنهاد می‌شود ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سپس کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را دنبال بفرمایید. هر دو کتاب روی سایت هست. موفق باشید  

33797
متن پرسش

فایل های شرح کتاب آداب الصلاة استاد طاهر زاده رو به چه نحوی باید گوش بدیم؟ مثلا نکته برداری کنیم یا ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همراه با کتاب «آداب الصلواة» و تمرکز روی مطالب آن، إن‌شاءالله دنبال‌کردنِ صوت شرح آن کتاب، مفید گردد. موفق باشید

33778
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. چرا هنگام خواندن این جمله از دعای عهد: «اللهمّ بلّغ مولانا الامام الهادی المهدیّ القائم بامرک صلوات الله علیه» می‌ایستیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت رضا «علیه‌السلام» داریم که وقتی یادی از فرزندشان حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌شد، به احترام یاد آن حضرت بلند می‌شدند و دست روی سر می‌گذاشتند. موفق باشید

33776
متن پرسش

سلام و درود بر شما استاد عزیز: چگونه بدانیم که به مرحله تدبر به روش صحیح رسیده‌ایم؟ تدبر یعنی چه، تامل بنده چگونه باشد تا به مرحله تدبر برسد؟ چگونه تدبر و تفکر بر روی آیات و روایات را آغاز کنیم؟ا ز کدام سوره و از کدام کتب روایی؟ قرآن کتب تفسیر هست اما برای روایات که شرح و تفسیر نیست چگونه و از چه منبعی باید آغاز نمود؟ من الله توفیق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مبانی معرفتی مثل آنچه جناب ملاصدرا و حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیهما» در آثار خود پیش آورده‌اند، می‌تواند میدان تدبّر و تأمّل در امور دینی و روایات اهل بیت را مقابل ما بگشاید. موفق باشید

33772
متن پرسش

باعرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: سوالی که مدت هاست ذهن مرا به خود مشغول کرده اینست که در روایات داریم محبت قلبی برادر مومنت به خود را نسبت به محبتی که به او داری بشناس از طرفی هم موارد بسیاری بر خلاف آن در زندگی مشاهده می‌شود در هر دو مورد چگونه این دو موضوع با هم قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر حضور در دینداری به ما توصیه شده است همان اندازه که متوجه علاقه و تعلّق خود به برادران دینی خود می‌باشید، متوجه باشید برادران مؤمن شما نیز در همان بستر و در همان راستا چنین علاقه‌ای به شما دارند. ولی اگر ذیل حضور در دین الهی نباشد و بخصوص در بستر حضور در انقلاب اسلامی این رابطه‌ها شکل نگرفته باشد؛ دوستی‌های توهّمی است. موفق باشید

33758
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: اینجانب در خانواده ای بزرگ شدم که از خردسالی تا جایی که یاد دارم همیشه کتک و کتک کاری وغضب و جیغ و داد بالای سرمون بوده حتی برای یه اشتباه کوچیک و منزل کتک می‌خوردیم وهمیشه با ترس و دلشوره زندگی کردم حالا که بزرگ شدم و تشکیل خانواده‌ داده ام اعصاب ندارم و زود عصبانی می‌شوم البته سریع به اشتباه خودم پی برده و زود از بچه ها عذر خواهي می‌کنم و قبول دارم که رفتارم خوب نیست. اما چکار کنم هر چی می‌خواهم خودم رو کنترل کنم نمیشه. شیطان خدا لعنت کرده هم کلید کرده رو همین نقطه ضعفم. خیلی توسلات گرفتم حتی حاضر شدم به پزشک مراجعه کنم که از اثرات داروها بدتر شدم خیلی از این رفتارم و خصلتم ناراحتم. استاد عزیز یه راهی بفرماید تا بتونم این قوه غضبیه رو کنترل کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود در این مورد در ابتدا به مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سپس به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بپردازید. إن‌شاءالله راه‌هایی بس گشوده و دلگرم‌کننده‌ای در مقابل‌تان آشکار می‌شود. موفق باشید

33756
متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: اگر برای کسی که به بلایی مبتلاست طلب صبر کنیم یعنی طلب بلای بیشتر کردیم؟ یا چون بلا رسیده با اون روایت که می‌فرماید طلب صبر یعنی طلب بلا و عافیت بخواهید منافات دارد یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب صبر در معارف دینی ما به معنای طلب توانایی است تا از آن امتحان‌ها به‌خوبی عبور کنند و هرگز طلب صبر برای کسی به معنای طلب بلا نیست. موفق باشید

33717
متن پرسش

سلام: می‌خواستم بدونم اینکه گفته میشه ما از گل اهل بیت ساخه شده ایم فقط راجع به شیعیان هست؟ یا آنهایی که بغض اهل بیت را در دل دارند هم از گِل اهل بیت ساخته شده اند؟ یعنی همه ی انسانها یکسان از یک گل آنهم گل اهل بیت ساخته شده اند یا نه متفاوت است و فقط محبین اهل بیت از گل آنها هستند و بقیه از گل دیگری؟ و اگر جواب بله هست آنها از چه گلی ساخته شده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گِل، که در این‌گونه روایات مطرح است به معنای بنیانِ روحی و روحانی افراد است و این‌که ابعاد روحانی شیعیان به یک معنا تحت تأثیر ابعاد روحانی ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

33670
متن پرسش

سلام علیکم: جمله ای از استاد مطهری در ذهن دارم (متاسفانه منبع رو نمی دونم) به این مضمون که ملتی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه رو یاری می کنند الزاما مردم ایران نیستند و ممکن است مردم کشور دیگری باشند.[چرا که وعده الهی حتمیست] از سوی دیگر شما در پاسخ به این سوال به شماره 32266 که آیا جمهوری اسلامی ایران باعث تضعیف اسلام می شود با استناد به این جمله از شهید سلیمانی که جمهوری اسلامی حرم است فرمودید جمهوری اسلامی ایران عامل تضعیف اسلام نیست. ممنون میشم این تناقض رو با توجه به عملکرد ضعیف و ریاکارانه بسیاری از مسوولین و جایگاه این دو بزرگوار توضیح بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که تنها یاران حضرت منحصر به ایرانی‌ها و اهل فارس نیستند، ولی با تأکیدات پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نسبت به اهل فارس می‌فهمیم که گویا مسئولیت خاصی بر مردم ایران بخصوص در آخرالزمان هست. در روايات متعدد از رسول خدا (ص) در رابطه با شرافت قوم فارس يعني ايرانيان داريم که از آن جمله حضرت مي‌فرمايند: «اَعظمُ النّاسِ نصيباً فِي الاسلامِ اهلُ الفارسِ» برترين مردم از جهت بهره‌مندي از اسلام، اهل فارس‌اند. يا مي‌فرمايند: «لَوْ كَانَ الْعِلْمُ مَنُوطاً بِالثُّرَيَّا لَتَنَاوَلَتْهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس‏» (بحار الانوار، ج1، ص195) اگر دين در ثريا و آسمان باشد، مرداني از فرزندان خطّه‌ي فارس به آن دسترسي خواهند داشت. موفق باشید

33669
متن پرسش

سلام و ادب: روایت مشهوری از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند ملائکه به خانه ای که سگ در آن باشد وارد نمی شود. با توجه به رواج یافتن خرید و نگهداری از سگ در بین نوجوانان و جوانان شاید سوالی که به ذهن آن ها برسد این باشد که خب وارد نشوند. مگر چه اهمیتی دارد ملائکه به خانه ما وارد شوند. مشتاقم توضیح جنابعالی را در این خصوص بدانم که اولا: چرا پیامبر (ص) مسأله نگهداری از سگ را با حضور ملائکه در خانه مرتبط می‌دانند؟ چه رابطه ای بین حضور سگ با حضور ملائکه در خانه وجود دارد؟ دوم اینکه: اصل حضور ملائکه در خانه چه اهمیتی دارد که موجب می شود اهالی خانه روی حفظ این حضور حساس باشند و از نگاه داشتن سگ در خانه خودداری کنند؟ چنانچه توصیه ای در خصوص روش صحیح مقابله با این پدیده ضد فرهنگی دارید نیز بفرمایید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ای که تحت عنوان «حکم تندیس یا مجسمه» سال‌ها قبل نوشته شد، روشن گردید که چرا می‌فرمایند سگ و مجسمه اگر در محل زندگی و مثلاً داخل اتاق باشد، فرشتگان که عبارت باشند از انوار الهی؛ حضوری در آن محل نخواهند داشت. بدین معنا که انسان از حاضرشدن در جهان‌های گشوده معنویت محروم می‌گردد و با انواع افسردگی‌ها و نیست‌انگاری‌ها دست به گریبان می‌شود. موفق باشید

33660
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: «انزوا طلبی» و عزلتی که در آيات و روايات به آن سفارش شده و بر آن تأکید شده، به چه معناست؟ بعضی از علما این دسته از احادیث رو اسثناء دونستن، نظر شما در این باره چیه؟ در پناه حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع توصیه‌ها بیشتر مربوط به شرایطی است که حق و باطل از هم جدا نبوده و شرایط، شرایط فتنه بوده است. در این شرایط است که به ما می‌فرمایند خود را از صحنه دور بدارید. ولی وقتی جبهه حق در مقابل باطل مشخص است، نمی‌توان به بهانه فتنه از آن جبهه فاصله گرفت وگرنه از حق فاصله گرفته شده است. موفق باشید

33659
متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد گرامی: استاد ارجمند سؤالی از محضرتان داشتم؛ ما که در زیارت جامعه عرضه می داریم: «وَ أَنَّ أَرْواحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ واحِدَةٌ، طابَتْ وَطَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» اینکه بزرگان می فرمایند اصحاب خمسه علیهم السلام، افضل از دیگر ائمه علیهم السلام هستند، و غیر از اصحاب خمسه علیهم السلام، امام زمان (عج) افضل از اجداد مطهرینشان علیهم السلام هستند، می تواند معنای این فراز «طابَتْ وَطَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ» باشد؟ و اینکه افضلیتشان به چه وجهی اشاره دارد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین‌طور است که ائمه «علیهم‌السلام» در مواجهه با شرایط تاریخی که در آن حاضر بودند بعضاً امکان ظهور کمالات باطنی آن‌ها بیشتر فراهم می‌شد و از این جهت بعضی نسبت به بعضی دیگر در رابطه با هدایت مردمان، فرصت راهنمایی بهتری داشته‌اند وگرنه از نظر مقام غیبی، همه در نور واحد انسانیت مطلق هستند. موفق باشید

33637
متن پرسش

با سلام: در جواب سوال 33624، حکم الامثال (فیما یجوز و قیما لا یجوز واحد) که معنای آن (‏اشیاء همانند، دارای حکمی همانند خواهند بود، اعم از اینکه آن حکم مثبت باشد یا منفی. به عبارت دیگر حکم هر شی حکم مانند آن نیز هست) می‌باشد، شما چگونه در کتاب خویشتن پنهان، احکام نفس ناطقه را به خداوند تعمیم می‌دهید؟ مگر نفس ناطقه همانند خداوند است؟مگر قرآن نمی‌فرماید: لیس کمثله شیئ؟ لطفاً اگر ممکن است توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به وجوه مشترکی که نفس ناطقه انسان به اعتبار مجردبودنش با خدا دارد می‌توان سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را فهمید که حضرت می‌فرمایند: «مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه». موفق باشید

33621
متن پرسش

سلام علیکم: ببخشید یه مقدار عبارت «السلام علی اسمِ الله الرّضی، و وجهه العلی، و صراطه السّوی» رو که در زیارت هفتم امیرالمؤمنین علیه السلام در مفاتیح هست، توضیح می‌دهید؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز نظر به اسم «الله» مورد پسند حضرت حق است در جمال حضرت علی «علیه‌السلام» و وجه عالی حضرت حق، و این‌که آن حضرت راهی هستند هموار به سوی خداوند. موفق باشید

33429
متن پرسش

سلام استاد: نظرتون راجع به حدیثی که در وسایل الشیعه در خصوص این موضوع که هر قیامی و پرچمی قبل از قیام قایم محکوم به شکست است چیست؟ اینا که الان راس کار هستند آبروی دین و اسلام را بردند. چیزی از دین نمانده. حیثیت اسلام را لکه دار کردند، اعتقاد مردم را از بین بردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مذکور همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد مربوط به کسی است که ادعای مهدویت بکند. در ضمن فراموش نکنید که اصل انقلاب اسلامی راهی است جهت احیای بشریت و عبور از مشکلاتی که انسان‌های تحت تأثیر غرب برای ملت ما ایجاد کرده‌اند. در این مورد پیشنهاد می‌شود مصاحبه جناب آقای دکتر فؤاد ایزدی با آقای علیزاده را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11446 موفق باشید

33367
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده معلول هستم و از ویلچر استفاده می‌کنم. چگونه می‌توانم تسلیم باشم؟ خیلی استرس دارم استرس مدام. حتی این مشکل تمرکز من را گرفته است و نمی‌توانم یک خط کتاب را دنبال کرده و حفظ کنم. چه کنم؟ حتی در نماز مقداری تمرکز ندارم. احساس می‌کنم زندگی را باخته ام. اگر روی این ویلچر نبودم حتما شرایط بهتر و لذتهای بیشتری از زندگی را تجربه می‌کردم! خشم و نارضایتی زیادی از شرایط و موقعیت و واقعیتی که با آن روبه رویم، دارم که برایم غیرقابل کنترل است. از آن طرف عشق و علاقه ی شدیدی به اهل و بیت و خدا دارم و زبانم از شکایت به آنها بسته است. ولی این احساسات درونم را ضد و نقیض کرده است. در درونم همواره جنگی به پاست! چه کنم!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر بسیار مهمی است که انسان بتواند در هر موقعیتی که به هر حال برایش پیش آمده است، خود را در همان موقعیت بپذیرد تا حضور او برایش حضوری الهی شود. در این مورد به سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نظر کنید که می‌فرمایند: «لَأَنْ تَصْبِرُوا عَلَى مِثْلِ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يُوَافِيَنِي كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمِثْلِ‏عَمَلِ جَمِيعِكُمْ وَ لَكِنِّي أَخَافُ أَنْ تُفْتَحَ عَلَيْكُمُ الدُّنْيَا بَعْدِي فَيُنْكِرَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ يُنْكِرَكُمْ أَهْلُ السَّمَاءِ عِنْدَ ذَلِكَ فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ ظَفِرَ بِكَمَالِ ثَوَابِهِ ثُمَّ قَرَأَ «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» (بحار الأنوار، ج‏79، ص: 138)  و اگر شما بر آنچه هستيد صبر كنيد در نزد من بهتر است از اين كه هر يك از شما به اندازه همه، عمل انجام دهد ولى مى‌‏ترسم بعد از من دنيا بر شما گشوده شود، آنگاه يك ديگر را انكار نماييد. در آن وقت اهل آسمان شما را انكار نمايند. پس هر كه در راه خدا صبر كند به كمال ثواب و پاداش خويش نايل مى‏‌گردد.» سپس حضرت اين آيه را قرائت فرمود: «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل/96) بنابراین پیامبر اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»  می‌فرمایند اگر بر آنچه هستید شکیبا و پایدار باشید برای من پذیرفتنی‌تر و دوست داشتنی‌تر است تا آن‌که عبادات همه اصحاب را داشته باشید، زیرا شکیبایی در آن «بودن» که برایمان پیش آمده، عملاً انسان را در مرکز «وجود» حاضر می‌کند. موفق باشید  

33352
متن پرسش

با سلام: آیا جملات زیر درست است؟ «عالم خدا نیست اما عالم جدای از خدا نیست.» با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم، مظاهرِ انوار اسماء الهی هستند و از این جهت مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَا رَأَيْتُ‏ شَيْئاً الّا وَ رَأَيْتُ‏ اللّه قَبْلَه وَ بَعْدَه وَ مَعَهُ» [1] من هرگز چيزى از موجودات را نديده‏ ام مگر آن كه خدا را قبل از او و بعد از او و با او ديده ‏ام. ولی این به معنای دیدن ذات خداوند نیست. از این جهت هرگز کسی عالَم را ذات خداوند نمی‌داند. موفق باشید

[1] ( 1)- مصباح الهداية، ص 89 88.

33325
متن پرسش

سلام استاد: سوالم در مورد ثواب خواندن سوره های قران است که خواندن مثلا سوره ی یوسف باعث زیبایی در قیامت و آخرت فرد می‌شود و دیگر سوره ها که برای آنها ثوابی مشخص شده است. چون در جایی دیدم که نوشته بود، اعلام اینگونه ثوابها برای قرائت قرآن، برای آن بوده که مردم به جای غیبت و بیهوده گویی روی به خواندن قرآن بیاورند و دلیل دیگری نداشته است. و پایه روایی صحیحی ندارد. آیا اصلا توضیحی عقلی برای این گونه روایات برای مقدار ثوابی که مطرح می‌شود وجود دارد؟ یا می‌ شود این مساله ربطی به تجسم اعمال در آن دنیا داشته باشد؟ که مثلا فلان سوره تجسمی در آن دنیا دارد؟ و یا اصلا توضیحی در این باره نیست و فقط باید با ایمان قلبی قبول کرد و قران خواند به امید کسب اینگونه ثوابها؟ خیلی علاقه مندم بدانم ذکر، سوره یا چه عملی برای کسب زیبایی در آخرت، سفارش شده است که ان شاءلله با کسب اخلاق و تهذیب نفس، از آن ذکرها هم غافل نمانیم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً تدبّر در هر سوره‌ای، احوالات خاصی را در جان انسان پیش می‌آورد که حاصل آن همان تجسم اعمالی است که در آن روایات به ما خبر داده‌اند. موفق باشید

33304
متن پرسش

اعوذ بالله من الشیطان رجیم. ای مامورین و ای مذهبیان مکثر العباده چه باعث این همه خشم درونتان شده؟ بگذار گفتار آن بزرگ مرد توحیدی حضرت آیت الله عبودیت رضوان الله علیه که شاگرد سلوکی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است را بازگو کنم فرمایش می‌کردند: قبل از انقلاب که طلبه ای جوان بودم شب های پنجشنبه می‌رفتم تخت فولاد برای عبادت و دعای کمیل، در بین راه اول شب عرق خورها کنار خیابان تجمع کرده بودند به عیش و نوش آنها را می‌دیدم و با خود می‌گفتم ای وای بر آنها؛ نزدیک های صبح که باز می‌گشتم آنهایی که از همه بیشتر مست بودند و از همه بیشتر خورده بودند کنار خیابان افتاده بودند و ما بقی رفته... پیش خودم می گفتم من چه کار خوبی کردم که موفق به عبادت شدم احسنت! و آن عرق خورها در 'دل' خود می گفتند خدایا ما چه بد بنده ای هستیم و ببین آن جوان مومن را و غبطه می خوردند. جناب آیت الله عبودیت فرمایش می‌کردند که من می دانم خدا آنها را بیشتر از ما دوست داشت زیرا قلبا خود را خار درگاه حق می دانستند و ما خود را برتر. یارای ادامه گفتار ندارم اما وای بر مردمی که به اسم ولایت مداری ولایت را خار می کنند! همان ولایت فقیه که قبلا عاشق سلامت افراد جامعه است و ناراحت این رفتار های خشمگین مامورین و مذهبیانیست که از زمانه نا آگاه و از بینش ناکام و از خشم و ادعا و ریش و کثرت عبادت پُرَند... همانها که اگر ناخنشان بزنی اهل دنیایند و اگر حکومت شاهنشاهی بود خدا می داند کدام در دین و کدام در دربار و حکومت طاغوتی رخت حکومت تن می کردند تا غلدر باشند. (خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد)... آغوش باز هدایت های رهبری و بازگشت به عبودیت حقیقی و سلامت دینی مامورین مگر بسته است؟ والله که باز است... در رابطه با رفتارهای خشن مامورین گشت ارشاد با دخترانی که نه می دانند حجاب چیست و نه می دانند کم حجابی آنها فقط نمی دانند. (شب عاشورای همین امثال به چشم خود دیدم که جوانان کم حجاب و با ظاهری متفاوت پشت در تجمع کرده بودند و قلبشان عاشق حسین علیه السلام اما بخاطر تفاوت لباس رویشان نمی شد وارد شوند، خب بیا و ببین ). راه ولایت باز است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هر کدام‌مان متوجه ضعف‌های خود باشیم. یکی از راه حلها برای عبور از این ضعف‌ها توصیه‌های حضرت سجاد «علیه‌السلام» به جناب زُهَری است . آن روایت این‌گونه است:

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع دَخَلَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُسْلِمِ بْنِ شِهَابٍ الزُّهْرِيُّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ ع وَ هُوَ كَئِيبٌ حَزِينٌ فَقَالَ لَهُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ مَا بَالُكَ مَهْمُوماً مَغْمُوماً قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هُمُومٌ وَ غُمُومٌ تَتَوَالَى عَلَيَّ لِمَا امْتُحِنْتُ بِهِ مِنْ جِهَةِ حُسَّادِ نِعْمَتِي وَ الطَّامِعِينَ فِيَّ  وَ مِمَّنْ أَرْجُوهُ وَ مِمَّنْ أَحْسَنْتُ إِلَيْهِ فَيُخْلِفُ ظَنِّي فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ ع احْفَظْ لِسَانَكَ تَمْلِكْ بِهِ إِخْوَانَكَ قَالَ الزُّهْرِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي أُحْسِنُ إِلَيْهِمْ بِمَا يَبْدُرُ مِنْ كَلَامِي قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ إِيَّاكَ وَ أَنْ تُعْجَبَ مِنْ نَفْسِكَ بِذَلِكَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَكَلَّمَ بِمَا يَسْبِقُ إِلَى الْقُلُوبِ إِنْكَارُهُ وَ إِنْ كَانَ عِنْدَكَ اعْتِذَارُهُ فَلَيْسَ كُلُّ مَنْ تُسْمِعُهُ نُكْراً يُمْكِنُكَ لِأَنْ تُوَسِّعَهُ عُذْراً ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ مَنْ لَمْ يَكُنْ عَقْلُهُ أَكْمَلَ مَا فِيهِ كَانَ هَلَاكُهُ مِنْ أَيْسَرِمَا فِيهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُهْرِيُّ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ فَتَجْعَلَ كَبِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَالِدِكَ وَ تَجْعَلَ صَغِيرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ وَلَدِكَ وَ تَجْعَلَ تِرْبَكَ مِنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَخِيكَ فَأَيَّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَظْلِمَ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَدْعُوَ عَلَيْهِ وَ أَيُّ هَؤُلَاءِ تُحِبُّ أَنْ تَهْتِكَ سِتْرَهُ وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ بِأَنَّ لَكَ فَضْلًا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْقِبْلَةِ فَانْظُرْ إِنْ كَانَ أَكْبَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقَنِي بِالْإِيمَانِ وَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ أَصْغَرَ مِنْكَ فَقُلْ قَدْ سَبَقْتُهُ بِالْمَعَاصِي وَ الذُّنُوبِ فَهُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ إِنْ كَانَ تِرْبَكَ فَقُلْ أَنَا عَلَى يَقِينٍ مِنْ ذَنْبِي وَ فِي شَكٍّ مِنْ أَمْرِهِ فَمَا لِي أَدَعُ يَقِينِي بِشَكِّي وَ إِنْ رَأَيْتَ الْمُسْلِمِينَ يُعَظِّمُونَكَ وَ يُوَقِّرُونَكَ وَ يُبَجِّلُونَكَ فَقُلْ هَذَا فَضْلٌ أَخَذُوا بِهِ وَ إِنْ رَأَيْتَ مِنْهُمْ جَفَاءً وَ انْقِبَاضاً عَنْكَ فَقُلْ هَذَا لِذَنْبٍ أَحْدَثْتُهُ فَإِنَّكَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِكَ سَهَّلَ اللَّهُ عَلَيْكَ عَيْشَكَ وَ كَثُرَ أَصْدِقَاؤُكَ وَ قَلَّ أَعْدَاؤُكَ وَ فَرِحْتَ بِمَا يَكُونُ مِنْ بِرِّهِمْ وَ لَمْ تَأْسَفْ عَلَى مَا يَكُونُ مِنْ جَفَائِهِمْ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَكْرَمَ النَّاسِ عَلَى النَّاسِ مَنْ كَانَ خَيْرُهُ فَائِضاً عَلَيْهِمْ وَ كَانَ عَنْهُمْ مُسْتَغْنِياً مُتَعَفِّفاً وَ أَكْرَمُ النَّاسِ بَعْدَهُ عَلَيْهِمْ مَنْ كَانَ عَنْهُمْ مُتَعَفِّفاً وَ إِنْ كَانَ إِلَيْهِمْ مُحْتَاجاً فَإِنَّمَا أَهْلُ الدُّنْيَا يَعْشَقُونَ الْأَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيمَا يَعْشَقُونَهُ كَرُمَ عَلَيْهِمْ وَ مَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيهَا وَ مَكَّنَهُمْ مِنْهَا أَوْ مِنْ بَعْضِهَا كَانَ أَعَزَّ وَ أَكْرَم‏

امام باقر عليه السّلام فرمود: محمد بن شهاب زهرى خدمت امام سجاد عليه السّلام رسيد در حالى كه محزون و گرفته بود، امام عليه السّلام به او فرمود: چرا محزون مى‌‏باشى، گفت يا ابن رسول اللَّه حسودان بر من حسد مى‌‏برند از اين رو محزون هستم، آنها در مال من طمع كرده ‏اند و نعمت‏هاى مرا كفران مى‏‌كنند و نيكيهاى مرا فراموش نموده‏ اند.

امام سجاد عليه السّلام فرمودند: زبان خود را نگهدار تا همه را بطرف خود جلب كنى، زهرى عرض كرد يا ابن رسول اللَّه من به آنها احسان مى‏‌كنم ولى گاهى از زبان من كلامى بدون قصد گفته مى‏‌شود امام فرمود: همان متوجه باش كه خودپسندى نكنى، و سخنى از زبانت بيرون نيايد كه بعد نتوانى آن را انكار كنى و يا معذرت خواهى بكنى.

شما بدانيد اگر سخنى از زبانت بيرون شد و كسى از شما ناراحت گرديد ديگر عذرخواهى و پوزش نمى‌‏تواند دل او را آرام كند و رفع كدورت نمايد، اى زهرى هر كس عقلش كامل نبود نابوديش آسان خواهد بود.

اى زهرى چرا نمى‏‌خواهى همه مسلمانان را مانند خانواده ‏ات بدانى، بايد متوجه باشى كه بزرگان آنها پدرت هستند و كوچك‏ها فرزند شما مى‏‌باشند، و جوان‏ها برادرت هستند، اگر اين چنين بدانى به كدام شخص ظلم مى‏‌كنى و يا به كدام يك نفرين مى‏‌نمائى، و يا مى‏‌خواهى پرده كدام يك از آنها را پاره سازى. اگر ابليس لعنة اللَّه عليه به تو تلقين كرد كه تو را بر ديگران فضيلتى هست و تو بر ساير مسلمانان فضيلت دارى، تو خود در اينجا توجه كن اگر شخصى از تو بزرگتر است بگو او از من چند سال بزرگ است و بيش از من عمل صالح دارد و ايمان او هم از من بهتر است و لذا او بر من فضيلت دارد.

اما اگر شخصى از شما كوچك‏تر است بگو او از من كمتر معصيت كرده از اين رو از من بهتر خواهد بود و اگر با تو همسال است بگو من در گناهان خود و آلودگيم يقين دارم ولى نسبت به او در شك مى‌‏باشم، پس چرا اكنون يقين خود را بگذارم و به شك عمل كنم.

اگر مشاهده مى‌‏كنى كه مسلمانان تو را تعظيم مى‏‌كنند و به تو احترام مى‏‌گذارند، بگو اين چيزى است كه آنها از من ديده‏ اند، اگر مشاهده كردى آنها به تو ظلم مى‏‌كنند و يا اعتنائى به شما ندارند بگو اين بخاطر گناهى است كه مرتكب شده‏ ام.

اى زهرى تو اگر اين چنين شكر كنى و اين گونه با آنها برخورد كنى خداوند زندگى شما را لذت‏بخش و خوشگوار مى‏‌كند و دوستانت را زياد مى‏‌گرداند، و دشمنانت را كم مى‏‌سازد، و از محبت آنها برخوردار مى‏‌گردى و خوشحال مى‏‌شوى، و از جفاى آنها دلتنگ نمى‏‌گردى. بدان كه گرامى‏ ترين مردم آن كسى است كه خيرش بر آنها جريان داشته باشد و او از مردم بى ‏نيازى حاصل كند و عفيف باشد و بعد از اين آن انسانى بزرگوار و شريف است كه عفت بخرج دهد و دست نياز بطرف كسى دراز نكند و به تو نيازمند باشد.

مردمان دنيا به مال و ثروت علاقه دارند و به آن عشق مى‌‏ورزند و هر كس در امور مالى مزاحم آنها نشود به او احترام مى‏‌كنند، اين چنين شخصى كه چشم به مال و ثروت ديگران ندارد و با عزّت زندگى مى‌‏كند معزز و محترم مى‌‏باشد.

عرایضی در شرح آن روایت گرانقدر شده است که در کانال «مطالب ویژه» می‌توانید آن را دنبال فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11328

33291
متن پرسش

سلام و عرض ارادت و توفیق روز افزون برای استاد گرامی و همه ی کسانی که در این جبهه فرهنگی فعالیت دارند. استاد دو سوال دارم اول اینکه نظرتان در مورد سخنران انقلابی (استاد احسان عبادی) چیه؟ و آیا اینکه در سخنرانی هایش بعضی از اساتید را تعریف و تمجید می‌کنند مثل رحیم پور ازغدی و بعضی اساتید را همینجور عیب و نقص هایشان را می‌گویند. مثل استاد پناهیان و رائفی پور و همیشه هم می‌گویند مبنای فکرتان را روی این اساتید نگذارید آیا این توصیه ها که میگن درسته؟ با تشکر دعای امام زمان بدرقه راهتان باشد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد که می‌فرمایید اطلاعی ندارم ولی آنچه برای ما مسلّم است همه عزیزانی که در بستر اسلام و تشیع ذیل انقلاب و ولایت فقیه قرار دارند با همه تفاوت‌هایی که در بین‌شان هست، برای ما محترمند و وجود آن‌ها حکایت از سعه انقلاب دارد در چهره‌های مختلف. فراموش نفرمایید که انقلاب اسلامی راهی است به سوی اهدافی بلند و قدسی، حال هرکس در منزلی از منازل این راه حاضر است و در حال پیمودن بقیه راه است. بنده در عین ارادت بسیار به جناب استاد رحیم‌پور، در چهره اساتیدی همچون استاد پناهیان و استاد رائفی‌پور می‌بینم که به سوی کمالاتِ نهفته در انقلاب اسلامی در حرکت‌اند. چرا ما در امروزِ این عزیزان، فرداهایی که طلوع می‌کند را ننگریم؟ نظر شما را ذیلاً به روایت مشهور جناب مسروق جلب می‌کنم . موفق باشید

مَسْرُوقٍ قَالَ: دَخَلْتُ يَوْمَ عَرَفَةَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَقْدَاحُ السَّوِيقِ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ بَيْنَ يَدَيْ أَصْحَابِهِ وَ الْمَصَاحِفُ فِي حُجُورِهِمْ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ الْإِفْطَارَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي فَخَرَجْتُ فَدَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ عَلَى مَوَائِدَ مَوْضُوعَةٍ عَلَيْهَا طَعَامٌ عَتِيدٌ [طعام عتيد: معدّ حاضر (لسان العرب- عتد- ج ۳ ص ۲۷۹)] فَيَأْكُلُونَ وَ يَحْمِلُونَ فَرَآنِي وَ قَدْ تَغَيَّرْتُ فَقَالَ يَا مَسْرُوقُ لِمَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَنَا صَائِمٌ وَ أَنَا أَذْكُرُ شَيْئاً فَقَالَ اذْكُرْ مَا بَدَا لَكَ فَقُلْتُ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ تَكُونُوا مُخْتَلِفِينَ دَخَلْتُ عَلَى الْحُسَيْنِ ع فَرَأَيْتُهُ يَنْتَظِرُ الْإِفْطَارَ وَ دَخَلْتُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ وَ الْحَالِ فَضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ الْأَشْرَسِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَدَبَنَا لِسِيَاسَةِ الْأُمَّةِ وَ لَوِ اجْتَمَعْنَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مَا وَسِعَكُمْ غَيْرُهُ إِنِّي أَفْطَرْتُ لِمُفْطِرِكُمْ وَ صَامَ أَخِي لِصُوَّامِكُم‏» در روز عرفه بر امام حسین علیه السلام وارد شدم در حالیکه کاسه هایی از سَویق (غذایی خاص) در محضر امام و اصحاب ایشان بود و قرآن ها در منازلشان بود و منتظر افطار بودند پس، در رابطه با مسأله ای از امام سؤال کردم و امام جوابم را دادند سپس خارج شدم و بر امام حسن علیه السلام وارد شدم درحالیکه در منزل ایشان سفرهایی که غذای آماده بر روی آنها گذاشته شده بود قرار داشت که مردم می آمدند و از این غذا می خوردند و با خود می بردند پس امام علیه السلام مرا دید و من دگرگون شدم سپس امام فرمودند ای مسروق چرا از غذا نمی خوری پس من گفتم ای آقای من، روزه هستم و من چیزی را به یاد می آورم پس امام فرمودند آنچه را که برایت ظاهر شده بیاد آور پس گفتم پناه می برم به خدا از اینکه شما مذهب و عقیده دیگری را اختیار کرده باشید.  یعنی امام حسین (ع) روزه بود و شما مفطر هستی. امام حسن (ع) می‌فرماید: آیا نمی‌دانی که خدای متعال ما را برای تدبیر امور امت فراخوانده است؟ اگر ما یک روش را در پیش گیریم، آنگاه راه و روش دیگری برای شما جایز نخواهد بود. من افطار می کنم تا هر که خواست افطار کند و برادرم روزه می گیرد، تا هر کدامتان خواستید روزه بگیرید.

 

33210
متن پرسش

با سلام و احترام: لطفا بفرمایید آیا استاد محترم در مورد کتاب فصوص الحکم که توسط ایشان ترجمه و شرح شده است, کلاس و سخنرانی شفاهی دارند؟ در صورت موجود بودن, لینک این کلاسها را برای بنده ارسال فرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً جلسه حضوری و شفاهی برقرار نیست. صوت شرح کتاب هست که برای استفاده از آن نیاز به مقدماتی دارد که باید با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس گرفته شود. موفق باشید

33198
متن پرسش

بسمه تعالی. باعرض سلام و آرزوی قبولی عزاداریها: استاد در یکی ازجلسات فرمودید که ابوعلی سینا خود را ملزم کرده بود که داستان نخواند اگر امکان دارد منبع آن را بیان کنید. سوال دوم: برخی پژوهش های علوم حدیثی اخیر مثل آقای امامی فر حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک» را غلو معرفی کرده اند. لطفا توضیحی راجع به این جریان حدیث پژوهی که کلی از تراث شیعه را به کنار می‌فرستد بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در ذهنم نیست که در کدام کتاب‌های او این مطلب را دیدم. ۲. حتی اگر آن روایت هم نبود، مگر جز این است که انگیزه و فلسفه خلقت خداوند، ظهور اسماء حسنای اوست به صورت کامل در مظهری که نمایانگر همه آن اسماء باشد؟ جناب ابن عربی در «فصّ آدمی» در این مورد نکات خوبی دارند. موفق باشید

33187
متن پرسش

باعرض سلام: ۱. اگر برایمان مقدور نشد که به زیارت اهل قبور و... برویم، چه اعمالی را می‌توان جایگزین کرد؟ ۲. اینکه گفته شده که تا ۴۰ خانه همسایه ما هستند و... و باید احوال آنها را بپرسیم، آیا می‌شود به صورت غیر مستقیم اینکار را کرد یا نه؟ اینکه پیامبر جویای احوال بعضی افراد از دیگران می‌شدند آیا ما هم می‌توانیم؟ تا چه حد و سوالاتی؟ و آیا عکس آن صحیح است؟ ۳. غلبه بر بعضی عادات بسیار سخت است و در عین عذاب وجدان ، راه جایگزین برخی از آنها را نداریم، برای همین در تغییر کم می آوریم و ناامید و... می‌شویم، برای غلبه بر آنها راهکاری هست؟ ۴. چقدر باید روی خودسازی کار کنیم تا...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نماز و قرآن برای شادی روح اموات مفید است. ۲. با توجه به این‌که امروز شرایط جامعه به هم خورده است، این جامعه مصداق آن روایت نیست. ۳. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهاد آیت الله حسن‌زاده پیشنهاد خوبی است که می‌فرمایند: خود را با مطالب جدّی مشغول کردم تا خیالاتم مشغولم نکند. ۴. نظر به شهدا موجب عزمی می‌شود تا خود را در مسیری صحیح بپرورانیم. موفق باشید

33158
متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: بحمدالله توفیقی فراهم شد تا جزوه فاخر «حیات بدن اخروی» حضرتعالی را مطالعه و از مباحث قابل تامل و حکیمانه ای که در راستای زندگانی و بودن ابدی انسان در نشئه قیامت کبری است، بهره ببرم و حقیقتا از تدبرات عمیق بزرگانی چون صدرالمتالهین و علامه طباطبایی در مسئله معاد مسرور شوم. تنها یک سوال و ابهام با توجه به مباحث آن جزوه برایم مانده است و اینکه روایتی از امام صادق (ع) درباره جسم اخروی وجود دارد که خواستم لطفا چنانچه میسر است توضیحی بفرمایید که چگونه با حیات بدن اخروی که در جزوه مطرح شده است، سازگاری و تطبیق دارد چون احساس ابهام کردم که شاید تنافی بین این روایت با مباحث جزوه باشد. روایتی از امام صادق (ع) در صفحه 38 از جلد 7 بحارلانوار و صفحه 494 جلد اول تفسیر نورالثقلین: "در تفسير آيه {كَلَّما نَضِجَتْ جُلودُهُمْ بَدَّلْنا هُمْ جُلُوْداً غَيْرَها لَيَذُوقُوا الْعَذابَ؛ هر زمان پوستهاى تن آنها بسوزد، پوستهاى ديگرى بجاى آن قرار پیدهيم تا عذاب را بچشند}. در پاسخ سؤال ابن ابى العوجاء كه سؤآل كرد: ما ذَنْبُ الغَير؟ گناه آن پوستهاى ديگر چيست كه بايد بسوزند؟ امام در پاسخ فرمود: هِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ پوستهاى نو همان پوستهاى سابق است و در عين حال غير آنست. ابن ابى العوجاء تقاضاى توضيح بيشتر كرد و عرض نمود مثالى از امور دنيا در اين زمينه براى من بزنيد! امام فرمود: ارَأَيْتَ لَو انَّ رَجُلًا اخَذَ لَبِنَةً فَكَسَّرَها ثَمَّ رَدَّها فى مَلْبَنِها، فَهِىَ هِىَ وَ هِىَ غَيْرُها؛ همانند آنست كه كسى خشتى را بشكند و خرد كند، دو مرتبه آنرا در قالب بريزد و بصورت خشت تازه اى درآورد، اين خشت همان خشت اوّل است، و در عين حال غير آنست".

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که تغییر «جلود» در آیه مذکور، «جلود»، بدن‌های قیامتی است با همان صورت‌های متفاوت قوه واهمه اهل نار با همان هویتی که دارند. در مورد مثالی که حضرت صادق «علیه‌السلام» زدند همان‌طور که آیت الله جوادی در این موارد تذکر می‌دهند، این مثال‌ها بر مبنای تصور مخاطب در حکم جدال احسن است و این غیر از فضایی است که اولیای الهی «بالحکمه» سخن می‌گویند. موفق باشید

نمایش چاپی