بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سبک زندگی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27474
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ضمن التماس دعای حقیقی دراین ایام نورانی. دغدغه ای داشتم که با حضرتعالی در میان میزارم لطفا پدرانه پاسخ بدهید؛ استاد؛ جوانی هستم ۲۰ ساله؛ تا ۱۸ سالگی در این نظام آموزشی غربی اوقاتم را تقریبا هدر دادم از بعد کنکور که الحمدالله دانشجو معلم شدم؛ قصد جدی داشتم برای مطالعه و ایجاد یک زندگی معنوی برای خویش. هر طور که فکر می کردم باید مدتی تمرکز و توجه ام را بر مطالعه و کسب معارف و دقت همه جانبه در رفتارهایم می گذاشتم تا عقب ماندگی ها را جبران کنم؛ اما ترسی دارم اول اینکه طبق نظر بزرگان در آستانه ظهور هستیم و بنده هنوز کاری نکردم چون معتقدم اصلی ترین وظیفه ما یعنی اصلی ترین خواسته ی امام عصر خودسازی است و بعد جامعه سازی. می ترسم فرصتم کم باشد و از قافله ظهور عقب بمانم گاهی اوقات غبطه حقیر به شما از این جهت است که فرصت کافی داشته اید و هم اکنون مشغول خدمت و جامعه سازی هستید؛ دوم اینکه اطرافیان مخصوصا دوستان مذهبی ام عموما نگاهشان به حقیر نگاهی است که انگار از جامعه عزلت گرفته ام و کار عملی چندانی انجام نمی دهم. البته بنده کار عملی زیادی انجام نمی دهم اما دلیلش چیز دیگری است؛ بنده هر طور فکر می کنم نمی توانم قبل از کسب معارف و تربیت خویش به کارهای گسترده اجتماعی بپردازم (البته نه اینکه کلا کاری انجام ندهم؛ بلکه اولویتم با کسب معارف است در کنارش آنقدری که مزاحم کار اصلی ام نباشد در اجتماع هم سعی می کنم حضور داشته باشم) بنده فعلا کار عملی و یدی زیادی انجام نمی دهم یعنی نمی توانم به غیر خودم به کار دیگه ای تمرکز کنم مگر اینکه یقین کنم واقعا واقعا وظیفه ام هست. نمی خواهم زحمت و تلاشم در جامعه جهت نداشته باشد. مثلا سر همین قضیه کرونا از بنده کمک خواستند اما حقیر رد کردم به جهت اینکه وظیفه خودم را در این برهه اولا کسب معارف می دانم ثانیا بنظرم جامعه معلمی هر چند نباید خیلی از کار جهادی و عملی دور باشد اما در هر حال اصل وظیفه شان تربیت است. کلا استاد گرامی در راه کسب معارف و علوم از این موارد زیاد پیش می آید که هم می توان به مطالعه پرداخت هم می توان رفت و کار جهادی کرد و از مطالعه بازماند. با توجه به اینکه حقیر اولا جوانی هستم که هنوز باید اصول عقاید و گناه شناسی و سیره اهل بیت (ع) بخوانم تا حرامی از بنده سر نزند و ثانیا اصلا بنده وظیفه ام پایه ریزی تمدن و تربیت است در این گونه موارد که می توان گفت تزاحم وظایف پیش آمده؛ چه کنم؟ لازم به ذکر است بنده از کار جهادی و یدی کردن نمی خواهم فرار کنم بلکه معتقدم حلقه مکمل کسب معارف است چون روحیه ایثار و تلاش و مجاهدت را در انسان به وجودمی آورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً معلم باید در عالم معرفت حضوری فعّال داشته باشد. ولی همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۲۷۲ عرض شد اگر در عین دنبال‌کردنِ معارفی که نیاز دانش‌آموزان است در فعالیت‌های جهادی حاضر شوید، خود به خود به معارف و بصیرت‌هایی می‌رسید که امثال شهید حسن باقری‌ها رسیدند. موفق باشید   

27460
متن پرسش
سلام علیکم استاد: من شبا سعی می کنم تا ساعتای ۲ بیدار باشم و نماز بخونم و بعد بخوابم از طرفیم میگم اگه زود بخوابم شاید قبل اذان بیدار نشم. بنظرتون کارم درسته؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت از پیامبر خدا «صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «لا سهر بعد العشاء». یعنی بعد از نماز عشاء - که حدود یک ساعت بعد از نماز مغرب خوانده می‌شده - بیداری برای مسلمان نیست. یعنی باید زود خوابید تا قبل از اذان صبح بیدار شد. موفق باشید

27446
متن پرسش
سلام علیکم: جهت نظم و انضباط در برنامه امور، پیشنهادی داشتید که مطابق آنچه در پیش داریم برنامه ای تنظیم کنیم و انجام بدیم تا بتدریج ملکه ما بشه. آیا مناسب هست که برنامه های خود رو از ابتدای روز بچینیم و ساعت بندی کنیم یا اولویت بندی کنیم و سعی کنیم بتدریج در اولویت هامون منظم بشیم تا آرام آرام در تمام اوقات و امور به نظم برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه‌ی بنده خبر از آن می‌دهد که باید ساعت‌بندی کنیم البته در عینِ انعطاف‌داشتن. موفق باشید

27401
متن پرسش
سلام: این که شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن می‌فرماید: اسلام برای قالب زندگی دستوری ندارد مثلا این که با قاشق غذا بخوریم یا با دست و یا این که با ماشین برویم یا با اسب. آیا این حرف با سبک زندگی اسلامی که ادعا داریم اسلام برای همه امور زندگی برنامه دارد منافاتی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام می‌تواند همه‌ی امور را برای خود تسخیر کند و با خودآگاهیِ لازم، در امور تصرف نماید وگرنه هر ابزاری فرهنگ خود را به همراه می‌آورد و فضای اسلامیِ ما را به حاشیه می‌برد. موفق باشید

27358
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله خدا قوت و عمرتون با برکت. استاد، من یه سوال دارم این که آیا برنامه ریزی کردن به خصوص در زمینه مطالعه کتاب با اینکه آدم باید حس و حال مطالعه داشته باشه منافاتی داره. حقیقتش من چند سالی هست که خیلی کتاب میخونم مذهبی، اجتماعی، شعر و....اما هیچ وقت نمیتونم برنامه ریزی کنم براش. مثلا شما به دوستان می فرمایبد که سیر مطالعاتی شما را دنبال کنن من هم چندین بار خواستم این کار را انجام بدم و برنامه ریزی کردم منتها اصلا نمیتونم مطابق برنامه پیش برم مثلا یه مدت فقط دلم میخاد شعر بخونم و حس و حال شعر دارم، یه روز حالم فقط با مطالعه ی کتابای شما خوب میشه، یه دفعه حس و حال خوندن کتابای مثلا دکتر شریعتی را دارم. خلاصه که در یک هفته ممکنه من چند کتاب را نبمه خوانده داشته باشم. آیا این روش من بی نظمی فکری یا توجه زیاد به حس و حال دلم آیا درسته که حسم من را به یه سمت بکشونه یا باید دلم را مدیریت کنم و برنامه منظم داشته باشم؟ ممنون از راهنمایی تون. عاقبتتون به خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر می‌خواهید مسیرتان بالاخره به سوی تفسیر «المیزان» و قرآن و به روایات بیفتد؛ آن مقدمات و سیر مطالعاتی را با یک برنامه‌ی جدّی دنبال بفرمایید. موفق باشید

27357
متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتی روزه می گیرم کلا یا بیحالم یا خوابم و از برنامه هام عقب میمونم. آیا این چند روز باقی مانده از ماه مبارک شعبان رو روزه بگیرم یا به برنامه هایم برسم؟! بعدم سوال دیگه این که چگونه نفس خود را تسلیم روزه کنیم تا بتونه حقیقت روزه رو بشناسه و از روزه فقط گرسنگی و تشنگی رو متوجه نشه؟! خداوند خیر دنیا و آخرت به شما عنایت کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهتر است به کارهایتان برسید. ۲. در ماه رمضان نیز به خودتان سخت‌گیری نکنید که روح‌تان از نشاط و اُنس با خانواده فرو افتد. موفق باشید

27331
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به مطالبی که حضرتعالی در کتاب «ادبِ عقل و قلب و خیال» درباره برنامه ریزی و زمان مندی فرمودید مطلبی رو می خواستم از خدمتتون بپرسم. گویی این مطلب مورد تاکید و تایید علامه طباطبایی و امام و شهید مطهری هم بوده و خود اون بزرگواران اهتمام نسبت به این امر داشتند. اینکه گفته میشه شما اگر عزم با برنامه بودن دارید نباید بنشینید یک دفترچه بگذارید کنار از اول صبح تا اخر شب را ساعت ساعت برنامه بریزید که این امر رغبت شما را می گیرد و موثر هم نیست. بلکه باید عزم کنید مثلا حدود نیم ساعت از روز خود را بصورت برنامه ریزی شده و منظم بگذارنید و هر وقت که خواستید زمان بگیرد بمدت سی دقیقه. در این سی دقیقه سعی کنید با نظم و واقعا با برنامه مطلوب تان جلو بروید تا بعنوان شخص تازه وارد در عرصه نظم بتوانید آماده شوید یا بتدریج مثلا چند دقیقه زودتر بخوابید تا توفیق درک سحر را پیدا کنید. این نوع برنامه با توجه به مطالب آن کتاب و اینکه فرمودید منظم و با برنامه شوید تا به برنامه برسید، این نحوه هم توصیه شده توسط بزرگانی هست ویژه برای نظم در امور همچنین درک سحر و مناجات سحرگاهی موثر هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده و بر اساس تجربیات این حقیر، در ابتدا با توجه به آنچه در پیش دارید که مثلاً کدام کتاب را مطالعه کنید و در کدام جلسه حاضر شوید و کدام درس را دنبال نمایید و خرید خانه و صله‌ی رحم را چه موقع انجام دهید؛ مطابق آنچه در پیش دارید برنامه‌ای را مدت‌ها بر روی کاغذ مثل برنامه‌ی کلاس درس تنظیم می‌کنید و البته با تغییر شرایط، آن را تغییر می‌دهید تا بعدها، خود به خود ذهن انسان طوری می‌شود که بدون نوشتنِ برنامه، بر اساس برنامه عمل می‌کند. موفق باشید

27321
متن پرسش
سلام علیکم: وقت شما بخیر. سپاس برای پاسخ به سوالاتی که پیدا کردن حوابشون برای من اصلا ساده نیست. بنده مشکل در زمان دارم. یعنی به اندازه‌ی نیازم زمان ندارم و به اکثر کارهایی که قبلاً براحتی انجام می دادم نمی رسم، در حالیکه تغییری در زندگیم اتفاق نیفتاده (جز رحلت مادرم) گفتند بین الطلوعین نخواب، بیدار ماندم؛ گفتند تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها بخوان، انجام دادم. اما همچنان کمبود وقت دارم و می ترسم ناشی از گناه یا خلق بدی باشه. ممنون میشم اگر بفرمایید علت و چاره‌‌ی این مسأله رو. ماجور و برقرار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خود را به وسعت تاریخی که در آن هستیم، بیابیم و با موضوعات، در حدّ و اندازه‌ی حضور تاریخی خود برخورد کنیم. مثلاً اگر به مطالعه‌ی قرآن می‌پردازیم، برای آن باشد که مسائل امروز خود را از آن بگیریم، نه آن‌که مشغول تفسیرهای مختلف و تجزیه و تحلیل‌های کلمات شویم و از هدف اصلی خود، که گرفتنِ هدایت از قرآن است باز بمانیم و عملاً شوق ادامه‌ی کار را از دست بدهیم. موفق باشید

27294
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مباحث معرفت النفس و اینکه مطابق شریعت الهی، باید کوشید تا روح مان جسم را تدبیر کند و اراده و ارتباط تن با من شدیدتر شود تا حیات انسانی، والاتر و قدسی تر شود، در مبحث سلامتی و طب چه برنامه و خطوطی باید در نظر گرفت تا هر چه بهتر امر تدبیر بدن توسط روح و صحت جسمانی توام با سیر در عالم قدس معنا بوجود بیاید؟ اگر امکان تبیین و تفصیل این مطلب در قالب پرسش و پاسخ نیست لطفا منبع و مطالبی در این باب معرفی فرموده یا به طریقی که به نظرتان مفید است ارسال بفرمایید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همان دستورات اسلام در نوع غذاخوردن و خواب مناسب که نه افراط باشد و نه تفریط، کارساز است. با ادامه‌ی بحث‌ها در کتاب «خویشتن پنهان» إن‌شاءاللّه مطالب روشن‌تر می‌شود. موفق باشید

27276
متن پرسش
با سلام و تشکر از قبول زحمت: سوالم درباره سبک تنظیم ساعات روزانه و شبانه است. اگر بخواهم نیم ساعت قبل از اذان بیدار شوم و تا طلوع آفتاب هم بیدار باشم، ساعت ۱۱دیگر دچار سر درد می شوم. و آن موقع اصلا شرایط خوابیدن نیست. چه شاغل در بیرون باشی و چه در منزل! با اینکه شب ده و نیم می خوابم و شام هم در حد شیر و خرما و چیزهای سبک استفاده می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بعد از نماز صبح می‌خوابیدند، إن‌شاءاللّه با برنامه‌های خوبی که در روز دارید، کراهت آن کم می‌شود. موفق باشید

27020
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در روایات داریم آن کس که هرگز بلا و مصیبت نبیند، مورد لطف الهی نیست و خدا از بنده مؤمنش تفقّد می‌کند و برای او بلاها را اهداء می‏ نماید همانطوری که مرد در سفر برای خانواده خودش هدیه‌ای می‏ فرستد؟ درون این بلایا و ابتلائات چه نهفته است که به مثابه دستورات تربیتی برای تعالی انسان محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: انسان‌ها در این بلاها متوجه‌ی ضعف‌های خود می‌شوند. ثانیاً: متوجه‌ی ظرفیت‌های نهفته‌ی در خود خواهند شد. ثالثاً: در همین مصائب است که می‌پرورند. عرایضی در رابطه با «نگاه الهیاتی ما به پدیده‌ی ویروس کرونا» شده که آن را ذیلاً تقدیم می‌کنم: موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«نگاهی الهیاتی ما به ویروس کرونا»

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: ««مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر اين‌كه همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و اين امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: «وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن يرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن يرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاکِرِينَ»؛ هيچ‌کس جز به فرمان خدا نمي‌ميرد، که خدا مرگ را مقررشده معين کرده است و هرکس پاداش اين جهان را بخواهد از آن به او خواهيم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: «إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: «اللّهمّ انّى اَسْئلُكَ .... اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِكَ راضياً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی «بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 


۱) فرمود: «وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏» (بقره/۱۵۵)

26972
متن پرسش
سلام استاد: ۱. استاد به نطر شما این که بنده تنها علاقه دارم شب و روز مطالعه و سخنرانی مذهبی و کلا همه آثار شما را بخوانم و حس می کنم دیگه در زندگی چیزی نمی خواهم تمام لذتم قرآن است و یاد اهل بیت آیا این افراط است؟ ۲. استاد من دوست دارم معلم معارف باشم و این حس و حال خوبم را به بچه ها منتقل کنم و آنها را هم با آثار شما آشنا کنم اما نمی شود. آیا خداوند مسیر زندگی مرا برای کمک به دیگران جور دیگری قرار داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع پیگیری نسبت به معارف، جهت آماده‌شدن برای حضور در آینده‌ای که زندگی با مردم است، خوب و لازم می‌باشد. ۲. باید منتظر ماند تا خدا چه پیش می‌آورد. تواضع و صداقت فراموش نشود. موفق باشید

26969
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: سال نو رو خدمتتون تبریک عرض می کنم. می خواستم ازتون بپرسم با وجود اینکه در باب معرفت النفس در مورد اهمیت روزه و کم خوردن تاکید کردید و اینکه توجه باید به بدن کم شود و از طرفی امور مثل لذت بردن از خوردن غذاها و اینکه آشپزی برای پختن و درست کردن غذاهای خوب و لذیذ مانع این رشد حاکمیت نفس مجرد ما نیست؟ در صورتی که در قرآن تاکید شده حلال های خدا را بر خود حرام نکنید. آیا قابل جمع هستن؟ (علاقه و درست کردن به غذاهای لذید و رشد تجرد نفس) ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: استعدادهای نعمت‌های الهی را شکوفاکردن و خوشمزگی‌های غذاها را به ظهور آوردن، پاسداشتِ نعمت است و این غیر از تحریک هوس است برای پرخوری و فرار از گرسنگی. موفق باشید

26933
متن پرسش
سلام و عرض ادب: پیشاپیش عید حضرت استاد را تبریک می گویم و چنانچه طبیعت پیرهن خود نو کند، از استاد می خواهم برای ما دعا کنند تا پیرهن دل نو کنیم و برای نوروز امسال ما، اگر پیشنهادی دارید بفرمایید که استفاده کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حضرت حق «کلّ یومٍ هو فی شأن» هست در بهاران با نحوه‌ای از حضور خداوند در عالم روبه‌‌روییم. هنر آن است که آزاد از هر پیش‌فرضی تنها وجود خود را به یک نگاه تبدیل کنیم و تماشاگهِ رازی باشیم که در این عالم به ظهور آمده است. موفق باشید  

26906
متن پرسش
سلام: چرا سوالات پاسخ داده نمی شود خدا قوت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا بنا ندارید نه ایمیل خود را نگاه کنید و نه سؤال را در صفحه‌ی سایت دنبال بفرمایید. برای دومین بار عرض می‌شود سؤال‌تان این‌طور جواب داده شد: ۲۶۸۵۴ - باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی، این‌طور جواب داده شد: وقتی احساس نیاز روحی نسبت به وکالت ندارید، به خودتان سخت‌گیری نکنید. عرض بنده این بود که بدون دلیل از وسعتِ انسانی خود غفلت نفرمایید و روحیه‌ی صوفی‌گری را به زندگی خود تحمیل کنید. موفق باشید 

26861
متن پرسش
عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گران قدر: استاد از اینکه وقتتون را می گیرم عذرخواهم ولی سوال مهمی داشتم که مدتهاست فکر من را مشغول کرده. دانشجوی رشته ی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق (ع) هستم و هدفم سربازی امام زمان (روحی له الفداء) و کار برای انقلاب اسلامی است. با این هدفی که دارم همیشه درس خواندن را در همه ی اوقات حتی در تعطیلات عید و تابستان و... داشته ام و بحمدلله دارم و افرادی مانند سید بحرالعلوم صاحب جواهر حکیم سبزواری هشام بن حکم و... که اسوه ی جامعی از علم و عمل و تقوا و عشق به امام معصوم هستند را الگوی خود قرار داده ام. اما از طرفی شرکت در اردو های جهادی مثلا الان که بیماری کرونا هم شیوع پیدا کرده و فعالیت برای جلوگیری از این بیماری و سایر کارهای جهادی دیگر هم هست که از این جهت که سرباز امام زمان شانیت جز زمینه سازی ظهور امام زمان و کار برای امام زمان را ندارد باید در این گونه از کار ها هم شرکت بکند و از طرف دیگر شرکت در اینگونه کار ها چندین روز کار من را عقب می اندازد و شاید شرکت در این گونه کارها تکلیف من نباشد و وظیفه ی من چیز دیگری باشد و آن این است که الان سخت درسم را بخوانم تا هرچه زودتر به علم لازم برسم و معارف اهل بیت (علیهم السلام) را برای سطوح مختلف جامعه بیان بکنم. استاد عاجزانه تقاضا دارم من را کمک بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه‌ی خودتان دارد. البته اگر بتوانید آن دو مطلب را جمع کنید، بهتر است. موفق باشید

26650
متن پرسش
سوال ۲۶۶۴۹ آدرس ایمیل رو غلط زدم. دوباره فرستادم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان باید در رابطه با غذا، اعتدال را رعایت کند. نه کم خوری و نه پرخوری. و به جای روزه، به سایر عبادات بپردازید. موفق باشید

26560
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد: با توجه به سفارشات مکرر شما بر برنامه ریزی و داشتن برنامه و همچنین سیر زندگی امام خمینی (ره) برنامه ریزی را جدی تر در زندگی پیگیری کردم و از تغییر یافتن آن نگران نیستم چرا که به این باور رسیدم که با هر تغییری آن برنامه رو به تکامل می رود و با وجود من بهتر تطبیق پیدا می کند. اما دو مطلب است که ذهنم را درگیر کرده اول اینکه، هر آنچه از عالم مرگ دوست دارم که بدانم از لطف و عنایت پروردگار به وسیله ای به من می رسد در وقت معین که خداوند فقط آن را می داند و وقتی آن مطالب که یا در غالب مطلب یا صوت است چنان مرا جذب می کند که تمایل بسیار شدید دارم تمام کارهای دیگر را معلق نگه دارم تا این داغی لدت این هدیه الهی از دست نرود و آن را به اتمام برسانم، مثلا ۴۰ جلسه سخنرانی را پشت سر هم گوش کنم که مطالب زیادی هم بدست می آورم ولی در مداومت بر برنامه دچار اخلال می شوم و طبیعتا در تمرین بالا بردن اراده در زمینه برنامه مشخص باز می مانم؟ ثانیا به حدیثی بر خوردم که امام صادق (ع) فرمودند برای بندگی خدا ۱) خود را مالک ندان ۲) برای خود برنامه نریز ۳) به دنبال رضایت خداوند باش. استاد لطفا مرا راهنمایی کنید، با توجه به حدیث برنامه ریختن خلاف پذیرفتن برنامه خداوند است؟ منظور حدیث چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در همان مورد هم که سعی دارید مدتی در احوالات خود به‌سر ببرید، بالاخره مناسبِ آن احوال برای خود سلوک و سبکی باید داشته باشید. ۲. برنامه‌ریزی‌هایی که مورد تأکید بنده و امثال بنده است مثل همان برنامه‌ریزی‌هایی است که در درون دین در وقت خاصی نماز می‌خوانید. پس برنامه‌ریزی برای هرچه بهتر واردِ دین‌شدن، غیر از برنامه‌ریزی‌هایی است که انسان بخواهد زندگی خود را خودش مدیریت کند. موفق باشید

26510
متن پرسش
سلام استاد عزیز و مهربان: امشب بعد از هزار بار توبه شکستن باز به آغوش امام رضا برگشتم. ازشون در خواست درد بی درمون رو کردم تا اینکه به حدیثی از رسول الله رسیدم که می گفت اگر جوانان نمی توانند ازدواج کنند با روزه شهوت شان را مهار کنند. خیلی امید وار شدم ولی استاد حدود ۲ سال و نیم است که دارم روزه پشت سر هم می گیرم دیگر در کل بستگانم اسمم مشهور شده به شخصی که همش روزه می گیره و دیگه تغییر کرده حتی دیگر اعضای خانواده ام روی من حسابی جدید باز می کنند و مرا قبول دارند ولی استاد از شما چه پنهان که خودم خودم را اصلا قبول ندارم و در خلوت هایم اشک می ریزم و ناله می کنم. استاد عزیز تا کی باید این مسیر را به تنهایی ادامه دهم؟ چرا خداوندی که دقیقابه سر بزنگاه دستم را می گیرد و به من راه را نشان می دهد چرا دوست دارد انقدر در سختی باشم و به خودم سخت بگیرم و انقدر دل سوزناکی داشته باشم و هر هفته در انابه و پشیمانی به سر برم؟ استاد عزیز لطف بفرمایید مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طوری در عبادات خود ورود نکنید که موجب فشار روحی برایتان شود. در حدّ وظیفه عمل نمایید و امیدوار رحمت الهی باشید. موفق باشید

26283
متن پرسش
سلام استاد گرامی: با توجه به این که شما در کتاب ادب خیال عقل و قلب می فرمایید اگر کارها طوری شود که در عالم ما جای گیرد عین زندگی ما بشود جای تخصص علمی خودتان را در شخصیت تان پیدا کنید و اگر شخصصتان را در تخصصتان جستجو کنید در آخر می خواهید از آن فرار کنید. بنده اینچنین شده ام. رشته ام حقوق است و می خواهم از آن فرار کنم. چون احساس می کنم خواندن این مطالب چه بدرد من می خورد. چطوری عملا کارمان را در عالممان قرار بدهیم؟ شما می فرمایید می توانید ریاضی دان باشید و اهل مطالعه دینی اما من حس می کنم رشته تحصیلی ام جانم را سیراب نمی کند کار بی فایدهای می کنم برایم هم مقدور نیست ادامه تحصیل در رشته های دینی بدهم اما فقط به علوم دینی علاقه دارم به نظر شما حقوق را که در آن بی هدف و بی علاقه هستم ادامه بدهم و اگر بدهم چه جوری جانم را با آن سیراب کنم که مانع انس ام با عالم غیب نشود چه جوری عالم دار شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان باید در این زمانه به وسعت شخصیت خود فکر کند، نه‌تنها با تمرکز کامل درس خود را به‌خوبی ادامه باید بدهید، باید چندین مطالب علمی و دینی را هم با تمرکز کامل دنبال کنید. موفق باشید .

26072
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و خدا قوت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: قصد دارم دراین نوشته، بیشتر درباره ی خودم و راهی که باید در آینده طی کنم از شما سوالاتی بکنم. ببخشید اگر طولانی است اما نظرات و راهنمایی های شما برایم مهم است. بنده ۲۲ سال سن دارم و در یکی از روستاهای شهر همدان زندگی می کنم. تا قبل از سال ۹۴ یعنی سال ورود به دانشگاه، انسان مقیدی نبودم و در عالم ناسیونالیستی سیر می کردم و انسان بسیار سطحی بودم البته الان هم هستم. همان تابستان ۹۴ بود کلیپ های استاد رائفی پور را دیدم و مجذوب سخنانشان شدم رفته رفته عاشق مهدویت و سپس انقلاب و رهبری شدم. از ترم ۳ یا ۴ هم از درس خواندن در رشته ی حسابداری که با علاقه وارد آن شده بودم زده شدم، اما چاره ای نبود باید تا اتمام کارشناسی ادامه می دادم هرجور کج دار و مریض هم که بود ادامه دادم و الان ۹ ترمه شده ام هنوز هم ۱۳ واحد دیگر دارم. البته در کنار درس، تمام این مدت مجبور به کارکردن هم بودم. تا اینکه سال پیش توسط یک طلبه با تفکر و کتاب های شما آشنا شدم. ابتدا کتاب جوان و انتخاب بزرگ را مطالعه کردم و مطالبش به قولی بهم چسبید. اما نمی دانم چه شد دیگر ادامه ندادم. دوباره دوست طلبه ام ۲ ماه پیش بود که به بنده گفت: «تو یک مشت اطلاعات از سخران ها گرفته ای و چیز دیگری نداری باید از رائفی پور ها و امثالهم عبور کنی به نظرم بیشتر باید با استاد طاهر زاده انس بگیری‌.» خلاصه با کتاب های خویشتن پنهان و آشتی با خدا شروع کرده ام و بحمدالله دانایی ام نسبت به توحید و دین داری بیشتر شده و می دانم که باید ادامه دهم و آن ها را به دارایی تبدیل کنم. برنامه ی خوده بنده این است که با پایان درس برای سربازی اقدام کنم و در این مدت هم شروع به مطالعه کتب شما و دیگر کتب مرتبط کنم. با توجه به مشکلات مالی که بدهی های بانکی برای ما ایجاد کرده باید کار هم بکنم البته خودم کاملا با رزق در حد کفاف موافقم. می خواهم بعد از بازگشت از سربازی کار کشاورزی و پرورش گوشت سفید انجام دهم. (البته می دانم طبق فرمایشات شما باید ابن الوقت بود و با آینده زندگی نکرد) حالا به نظر شما چگونه می توانم در کنار این کارهای مربوط به زندگی و مشکلات همیشگی آن به درد انقلاب و دین الهی بخورم؟ آیا فقط به ابعاد قلبی بپردازم و خودم را از اجتماع دور کنم؟ یا شروع به برگرفتن فلسفه هم بکنم که علاقه هم دارم اما نمی دانم استعدادش را هم دارم یا خیر! و اگر مثلا فلسفه خواندم چه کمکی به خودم و جامعه ی پیش به سوی ظهور، می توانم بکنم با توجه به اینکه از دانشگاه هم فاصله خواهم گرفت! البته سوال ها زیاد است و می دانم وقت شما هم پر است. ببخشید بابت طولانی شدن متن. اگر امکان دارد جواب آن را خصوصی بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واحدهای درسی را بگذرانید و درس را تمام کنید و پس از سربازی، هر شغلی که پیش آمد اعم از آن‌که مربوط به رشته‌‌ی خودتان باشد و یا نباشد، دنبال کنید. ۲. در حین سیر در این مسیر در حدّ معمول، مطالعه هم داشته باشید. با رشد فکری، هرجا که باشید به خودی خود برای انقلاب و برای خود مفید می‌شوید. ۳. جناب آقای رائفی‌پور از سربازان انقلاب هستند، معنا ندارد کسی بخواهد از ایشان عبور کند. آری! نباید به جز در معصوم، در هیچ‌کس متوقف شد. موفق باشید

25930
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید امروزه با وجود غذاهای فست فود و علم به ناپاک بودن آنها و یا انواع شیرینی ها، چگونه این حدیث «اَلْمُؤْمِنُ يَأْكُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَ اَلْمُنَافِقُ يَأْكُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِه» را با چنین آیاتی که دستور به رزق پاک می دهد، جمع کنیم؟ِ. «وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُون (مائده 88)َ» آیا میشه گفت منظور این حدیث، یاکل بشهوه اهله، بشرط غذاهای غذاهای پاک است؟ آیا با امتناع از خوردن غذاهای مضر برای بدن، به نوعی خانواده را متقاعد به رزق پاک کرد و یا طبق این حدیث ناچارا به خواسته ی خانواده تن دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با همین فرض است. ولی با این‌همه نباید نسبت به میل و هوس خانواده عمل کرد، بلکه بر اساس خواسته‌های معقولِ آن‌ها باید عمل نمود. موفق باشید

25866
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: همانطور که می دانید انسان ها دو نوع تیپ شخصیتی دارند درونگرا و برونگرا٬ درونگرا ها انرژی خود را از درون خود می سازند و علاقمند به تنهایی، ولی برونگرا ها از میان جمع انرژی کسب می کنند و از تنهایی گریزان هستند. من هم شخصیتا درونگرا هستم و زیاد علاقه ایی به میان جمع بودن ندارم ولی این موضوع برایم ایجاد مشکل کرده است و در میان جمع همکارنم و فامیل و خانواده محبوبیت ندارم و هیچ کسی با من صمیمی نمی شود و همه از من فراری اند یک شخصیت خشک و آکادمیک دارم گاهی اوقات حس می کنم عقل محض هستم و هیچ احساسی از خود بروز نمی دهم اگر بحث فنی و مهمی در میان نباشد اصلا زبانم به چرخش در نمی آید انگار تمام حرف های دنیا در ذهن من لغو و بی هدف معنی شده است و اصلا خوش صحبت و خوش مشرب نیستم. سرتان را درد نیاورم استاد سوالم را خلاصه می کنم: می خواهم یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی برای خودم بسازم مثل جذابیت و کاریزمایی که حضرت محمد داشتند یا مثل شخصیت امام همه عاشقم بشوند و درون جمع بدرخشم. برای من چه دستورالعملی دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه مطالعه‌ی کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که بر روی سایت هست، زبان شما را باز می‌کند. موفق باشید

25813
متن پرسش
سلام استاد: من خیلی ساله با کسالت روحی در گیرم، یعنی احساس نشاط ندارم و حالت خمودگی دارم. احساس می کنم یه تاریکی روم افتاده فکر نمی کنم تو زنجیرم شاید یه حرکت مورچه ای باشه ولی تاریکی رو حس می کنم. از خودم خسته ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ورزش ۲. صله‌ی رحم ۳. خوش خلقی ۴. کمک به فقرا ۵. مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا». موفق باشید

25809
متن پرسش
با سلام و ادب و احترام سوالی از حضور استاد گرانمایه داشتم: پدر و مادرم بطور تصادفی با دوره خودسازی استاد آشنا شدند و اکنون در حال شنیدن فایل های صوتی از شاگردان شما هستند این امر باعث شده که کلا زندگی را وقف درس و کلاس کردند و حتی با تهدید به ما می گویند همین هست که هست ما وقتمان پر است و همین الان هم ۴۰ سال عقب افتادیم از خودسازی و این در حالی است که کوچکترین تغییری در رفتارشان دیده نمی شود حتی بدخلق تر شده اند بنده که ازدواج کردم حتی رغبت نمی کنم تا منزلشان بروم چون همه ش در اتاق هستند و مشغول مطالعه. شما را به خدای احد و واحد راهنمایی کنید چکار کنیم چون بشدت از وضع موجود خسته شدیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور که می‌فرمایید افراطی در کار است. باید اندازه نگه داشت. ارتباط با ارحام، به خودی خود گشایش می‌آورد و روح را وسعت می‌دهد. موفق باشید

نمایش چاپی
متأسفانه هیچ نتیجه ای در رسانه ها پیدا نشد!